چکیده :
از دهه چهل میلادی به این سو، «توسعه» به صورت اصطلاحی در اقتصاد رواج یافته است. در آغاز، توسعه را مترادف «رشد تولید ناخالص داخلی» میدانستند؛ امّا با گذشت یک دهه، تجربه کشورهایی که برای تحقّق توسعه، راه افزایش تولید ناخالص داخلی را پیموده بودند، نشان داد که توسعه تنها پدیدهای اقتصادی نیست، بلکه حالتی است که ابعاد دیگر نیز دارد؛ ابعادی همچون توسعه سیاسی، توسعه اجتماعی، و مانند آنها. در دیدگاه اسلامی، توسعه اقتصادی برای جامعه، دستاوردِ برنامه های اسلام در اجرای احکام الهی و جامه عمل پوشاندن به تعالیم آسمانی است. تا آنجا که نبی مکرم اسلام {صلی الله علیه وآله} هر روز پس از نماز صبح به گونه ای که اصحاب صدایشان را بشنوند در کنار دعا برای اصلاح دین و آخرت، سه مرتبه این جملات را می فرمودند: «اللّهُمَّ أصلِح لی دُنیای الَّتی جَعَلتَ فیها مَعاشی؛ بار خدایا! دنیای مرا به سامان آور؛ همان را که مایه زندگانی من قرار دادهای»
فهرست :
توسعه در ادبیات اقتصادی
توسعه در اسلام
مقایسه ی دو دیدگاه
هدف توسعه
نظام های توسعه و راهبرد های آن
پایه های توسعه اقتصادی در اسلام
دانــــش
برنامه ریزی
نوع فایل : پاورپوینت
تعداد صفحات : 22 صفحه
فرمت فایل : WORD (قابل ویرایش)
تعداد صفحات:157
فهرست مطالب:
چکیده........................................................................................................................1
طرح تحقیق..................................................................................................................2
فهرست مطالب.............................................................................................................6
فصل اول : کلیات
مبحث اول : مفهوم قاعده ..........................................................................................11
گفتار اول : معنای لغوی قاعده...................................................................................11
گفتار دوم : تعریف و معنای اصطلاحی قاعده ...........................................................13
مبحث دوم : معنای طهارتو بررسی نشاپیدایش.......................................................14
مبحث سوم : تفاوتها و جایگاهها................................................................................18
گفتار اول : تفاوت میان قاعده و اصل........................................................................18
گفتار دوم : جایگاه قواعد فقهی بین فقه و اصول.......................................................22
فصل دوم : قاعده طهارت
مبحث اول : مدارک قاعده .........................................................................................25
گفتار اول : آیات شریفه رآن......................................................................................25
گفتار دوم : روایات و سیره معصومین.........................................................................28
گفتار سوم : خصوصیات قاعده طهارت......................................................................32
مبحث دوم : جریان قاعده طهارت در شبهات موضوعیه و حکمیه...............................33
گفتار اول : شبهه موضوعیه و حکمیه و تفاوت آنها.....................................................33
گفتار دوم : جریان یا عدم جریان این قاعده در شبهات ذکوره..................................35
مبحث سوم : اصل احتیاط و قاعده طهارت.................................................................37
گفتار اول : جایگاه اصل احتیاط..................................................................................37
گفتار دوم : عدم تعارض اصل احتیاط با قاعده طهارت...............................................42
گفتار سوم : سیره پیامبر اعظم ( ص ) و معصومین ( ع ).............................................45
مبحث چهارم : ارتباط اصول عملی دیگر با قاعده طهارت..........................................46
گفتار اول : استصحاب و قاعده طهارت......................................................................46
گفتار دوم : برائت و قاعده طهارت.............................................................................46
گفتار سوم : اجزاء و قاعده طهارت.............................................................................50
فصل سوم : واقعی بودن طهارت و نجاست
مبحث اول : اعتباری بودن طهارت و نجاست.............................................................54
مبحث دوم : عرفی بودن طهارت و نجاست.................................................................55
مبحث سوم : واقعی بودن طهارت و نجاست ..............................................................55
فصل چهارم : رابطه قاعده طهارت با دیگر قواعد فقهی
مبحث اول : قاعده طهارت و قاعده حرمت نجاست....................................................65
مبحث دوم : قاعده طهارت و قاعده غلبه.....................................................................67
مبحث سوم : قاعده طهارت و قاعده جب ..................................................................71
فصل پنجم : مصادیق اجرای قاعده طهارت
مبحث اول : جواز بهره برداری از پوست مردار...........................................................75
مبحث دوم : طهارت و پاک بودن اهل کتاب...............................................................84
مبحث سوم : نجس بودن نیم خورده کافران................................................................92
مبحث چهارم : حرام بودن هم غذایی با کافران در یک ظرف......................................99
مبحث پنجم : حرمت غذا خوردن در ظرفهای کافران................................................105
مبحث ششم : شستشوی بدن در گندابها....................................................................122
مبحث هفتم : پیوند اعضای انسان ............................................................................130
نتیجه گیری..............................................................................................................143
منابع و مآخذ............................................................................................................145
چکیده
شهادت زنان، از دیرباز در فقه، مورد بحث و گفت وگو بوده است. در میان فقیهان اهل سنّت، از زمان پیدایش مذاهب، اختلاف نظر وجود داشته است .
امروزه یکی از مسائل مهم و مورد توجه جامعه بین المللی، مسأله حفظ و رعایت حقوق زنان، مراعات تساوی حقوق زن و مرد و عدم تبعیض بر اساس جنسیت است. این احساس مخصوصاً در بین بسیاری از زنان وجود دارد که در طول تاریخ به آنها ستم رفته و حقوق و شأن انسانی آنها رعایت نشده است و حتی در دوران کنونی نیز با همه پیشرفتهایی که نصیب زنان شده، باز هم در بسیاری از موارد شأن انسانی آنها رعایت نمیشود. معمول است که وقتی از حقوق زنان بحث میشود، راجع به شهادت دادن آنها نیز سخن به میان میآید. البته شهادت جزء حقوق نیست و تکلیف محسوب میشود؛ گاهی اوقات همین عدم تفکیک حقوق و تکالیف باعث بروز سوء تعبیرهایی میشود که در این رساله به آنها اشاره میشود.
واژگان کلیدی : شهادت ـ زن ـ گواهی ـ حق ـ حکم ـ تکلیف ـ حق الله ـ حق الناس
طرح تحقیق
1 ـ طرح مساله
با ظهور اسلام در شبه جزیره عربستان ، تحولی عظیم در تمامی زمینه های زندگی عرب جاهلی بوجود آمد و احکام مربوط به طهارت و نجاست نیز از این دگرگونی بی بهره نبود و اسلام در این زمینه هم شیوه های نو به جهان عرضه داشت .
هر چند تا کنون در کتب فقهی نسبت به قاعده طهارت بحثهای زیادی شده است ولی ابعاد این بحث مهم فقهی بطور جداگانه هیچگاه مد نظر نبوده است .
2 ـ مسائل تحقیق
الف ـ آیا قاعده طهارت جزء اصول عملیه است یا یک قاعده فقهی است ؟
ب ـ آیا قاعده طهارت در همه ابواب فقه جاری می شود یا فقط به ابواب خاصی تعلق دارد؟
ج ـ آیا قاعده طهارت بر 4 اصل عملی ( استصحاب ، برائت ، احتیاط و تخییر تقدم دارد یا خیر ؟
3 ـ فرضیه ها
الف ـ قاعده طهارت یک قاعده فقهی است نه یک اصل عملی ، این قاعده گر چه شباهت زیادی به اصول عملیه دارد ولی وجه افتراق آن با اصول عملیه این است که مجرای اصول عملیه همه ابواب فقه و اصول است ، در حالیکه مجرای قاعده طهارت فقط عبادات می باشد
ب ـ قاعده طهارت فقط به ابواب عبادات اختصاص دارد و در بقیه ابواب فقه همچون معاملات و جزائیات جاری نمی شود .
ج ـ بنظر می رسد قاعده طهارت بر اصل استصحاب رجحان دارد ، تقدم آن بر اصل احتیاط در بعضی موارد محل تردید است ، و قاعده تخییر نیز با این اصل اصطکاک پیدا نمی کند و اصل برائت نیز با این اصل مترادف و هم مبنا است .
4 ـ اهداف تحقیق
ـ تبیین جایگاه قاعده طهارت در میان دیگر قواعد فقهی
ـ مطالعه تطبیقی قاعده طهارت بعنوان اصلی مهم در فقه عبادات
- استفاده دانش پژوهان دانشگاه ، حوزه های علمیه و دیگر طالبان علم
5 ـ سابقه تحقیق
در مورد قاعده طهارت تاکنون تحقیقات زیادی صورت نگرفته و ما حصل آنچه انجام شده وجیزه هایی بوده است که به نگارش در آمده است و از جمله آنها می توان به کتاب قواعد الفقهیه آیت الله مصطفوی اشاره نمود که در ایران به چاپ رسیده است .
اما مزیتی که که رساله حاضر نسبت به نظائرش دارد این است که به جزئی ترین مسائل مربوط به مبانی قاعده طهارت و ریشه های آن پرداخته است ، در عین حال اکثر رساله ها و پایان نامه ها و کتب مختلف وقتی به بحث طهارت وارد شدند خصوصا فقهای امامیه به اصل بحث طهارت پرداخته و از کنه قاعده طهارت غافل شده اند ، در این رساله به اصل قاعده طهارت ، اهمیت آن و اهداف آن پرداخته و کالبد شکافی کرده و سعی شده از حاشیه و به درازا کشانیده شدن بحث با عنایت به گستردگی آن اجتناب گردیده است .
6 ـ ضرورت تحقیق
اهمیت و ضرورت آشنایی با قاعده و اصل طهارت با توجه به نقش و کارکرد اساسی و مهم آن در زندگی روزمره و جامعه مشخص می شود ، تا بتوان در پرتو این تحقیقات و مناظرات و مباحث مبتنی بر موازین فقهی به الگوی کارآمدی دست یابیم .
7 ـ شیوه تحقیق
در این پایان نامه ، شیوه تحقیق و جمع آوری اطلاعات مبتنی بر روش کتاب ورزی و کتابخانه ای می باشد که پس از جمع آوری معلومات و اطلاعات لازم به تحلیل و بررسی داده ها و اطلاعات پرداخته ایم . در جمع آوری اطلاعات فقهی در وهله اول به منابع موجود فارسی مراجعه شد و با ملاحظه کمبود اطلاعات لازم از منابع عربی به نحوی گسترده جهت غنی شدن مباحث بعمل آمد .
8 ـ روش نگارش تحقیق
با استفاده از روش توصیفی ، ابتدا در فصل اول رساله ، به بیان کلی مفاهیم طهارت و قاعده طهارت پرداختیم و در فصل دوم به بیان رابطه قاعده طهارت با اصول عملیه پرداختیم ، در فصل سوم آن را با دیگر قواعد فقهی مقایسه نموده و در فصل پایانی نیز مصادیقی از اجرای این قاعده را بیان نمودیم .
فرمت فایل : WORD (قابل ویرایش)
تعداد صفحات:33
فهرست مطالب:
خصوصیات و نشانه های قوم یهود
علل مخالفت یهودیان :
کیفیت مخالفت یهودیان :
برخورد پیامبر (ص) با یهودیان
اشهای تماسخانه
نقش حزب نفاق
مزارع بنی النضیر میان مهاجران تقسیم میشود
منابع :
خصوصیات و نشانه های قوم یهود
در میان اقوام و ملل جهان ، هر قوم و ملتی به خصوصیتی شناخته شده است . ویژگیهای قوم یهود (پیامبران سه دین بزرگ یهودیت ، مسیحیت و اسلام از نسل حضرت ابراهیم هستند . او دو همسر به نام های هاجر (مادر اسماعیل و جد حضرت محمد) و ساره (مادر اسحاق و جد قوم بنی اسرائیل) داشت . یهودا یکی از فرزندان یعقوب بن اسحاق است که منشأ پیدایش و یکی از وجوه تسمیة قوم یهود و نسل بنی اسرائیل است . ابتدا و پیش از اسلام ، رابطة یهودیان و مسیحیان ، به خاطر موضع انکاری «احبار یهود» نسبت به حضرت عیسی خصمانه بود . این خصومت به ویژه با گسترش دین مسیح و بشارت انجیل که از سوی پولس حواری صورت پذیرفت ، تشدید شد و با پذیرش مسیحیت به عنوان آیین رسمی حکومت از جانب امپراتور روم، کنستانتین (312م) شدیدتر گردید .
حضرت عیسی کوشید تا بنی اسرائیل را اصلاح کند از گمراهی و فساد باز دارد . اما کمتر نتیجه گرفت . زیرا واکنش آشکار و اولیه یهودیان . فعالیت فراگیر تبلیغاتی ضد وی بود . در نهایت یهودیان با تشکیل جبهه ای از مخالفان و تحریک حکومت روم ، فرمان بازداشت و در نهایت اعدام او را هدف خود قرار دادند . یهودای اسخریوطی (از شاگردان عیسی) یهودیان را در این امر یاری رساند ، ولی تعبیر دقیق و واقعی قرآن به نجات حضرت عیسی به اعجاز الهی تصریح دارد . در این میان برخی از یهودیان به سبب فشار امپراطوری روم یا آگاهی هایی که دربارة ظهور پیامبر آینده در جزیره العرب داشتند به این منطقه مهاجرت کردند و یثرب را که دارای آب و هوای مناسب و زمین کشاورزی بود . برای زندگی برگزیدند ) نسبت به سایر گروههای انسانی به دلیل اینکه مورد توجه و سرزنش قرآن کریم قرار گرفته ، بسی محل درنگ و تأمل است . زیرا قران کریم به مثابة کتاب هدایت در اثبات یا نفی یک خصوصیت و در تحسین یا تقبیح روش یا منشی ، تربیت و تعالی همه جامعة بشری را قصد کرده است . برخی از نشانه هایی که می توان با تأمل در آیات قرآن برای قوم یهود بازشناخت ، عبارت است است از :
1-مال اندوزی و ثروت پرستی : این صفت به ویژه اگر بازنادیده گرفتن شرف و حیثیت انسانی بیامیزد ، سخت مورد انکار و نکوهش قرآن و کتابهای آسمانی است . از حضرت عیسی نقل شده است که به یهودیان فرمود : «لاتعبدوا ربین : الله و المال.»
قرآن کریم دربارة یهودیان می فرماید : از میان همة مردم ، طایفة یهود از مشرکان نیز به حیات مادی و زندگی دنیوی حریص ترند . (و بر همه کس بخوبی پیداست که طابقة یهود بحیات مادی حریص تر از همة مردمند حتی از گروه مشرکان باینجهت هر یهود آرزو هزار سال عمر کند و اگر هم آرزویش بحصول پیوند عمر هزار سال نیز او را از عذاب خدا نرهاند و خدا از کردار ناپسند آنها آگاه هست .
فرمت فایل : WORD (قابل ویرایش)
تعداد صفحات:333
فهرست مطالب:
تقدیم نامه
تقدیر نامه
چکیده 1
سپاس 1
پوشش در آئین زرتشت 7
اقدامات زرتشت برای تحکم رعایت حجاب 7
سیرة عملی زرتشتیان 9
پوشاک زنان زرتشتی 10
پوشش در آئین یهود 12
حجاب در تورات مقدس 13
کیفیت و مقدار پوشش زنان یهودی 14
حجاب در تلمود مقدس 15
قوانین حجاب زنان در تلمود 16
سیره عملی زنان یهودی 19
پوشش در آئین مسیحیت 21
حجاب در انجیل مقدس 22
دستورهای دینی پاپ ها و علمای مسیحی 26
سیره عملی زنان مسیحی 29
خلاصه 32
بیان موضوع 33
پیشینه تحقیق 33
ضرورت تحقیق 34
بخش اول: پوشش اجتماعی 36
مقدمه بخش اول: 37
مطلب اول: حجاب در لغت و اصطلاح 37
مطلب دوم: پوشش از دیدگاه فطرت 38
مطلب سوم: پوشش از دیدگاه عقل 39
فصل اول: پوشش در آیات و روایات 41
الف) پوشش در قرآن کریم 41
ب) پوشش در احادیث و روایات 50
فصل دوم: انواع پوشش 52
1- پوشش حفاظتی 53
2- پوشش تجملی 56
3- پوشش تأدبی و تعبدی 64
4- پوشش تمانعی 68
5- پوشش تأمینی 69
فصل سوم: پوشش اجتماعی مردها 73
دیدگاه ها 74
دیدگاه اول: قول مشهور علمای اسلام 74
ادله قول مشهور 74
نکات 75
شرح و بررسی واژه ها 76
نتیجه 82
دیدگاه دوم: میزان پوشش آقایان در اجتماع 82
ادله 82
نتیجه 85
تحقیق در مسأله 88
دلایل 88
فصل چهارم: پوشش اجتماعی بانوان 90
مطالب 90
مطلب اول: شرکت بانوان در اجتماع 90
روایاتی درباره حضور زنان در اجتماع 91
مطلب دوم: حکمت پوشش بانوان در اجتماع 94
مطلب سوم: شخصیت زن از دیدگاه قرآن مجید 96
مطلب چهارم: حجاب زن در قرآن کریم 100
شرح و بررسی واژه ها 103
استثناء اول 105
استثناء دوم 111
شرح و بررسی واژه ها 116
نتیجه 117
حدود و کیفیت پوشش بانوان در اجتماع 120
فروع 120
فرع اول: پوشش بانوان در برابر نامحرم 120
دیدگاه اول: پوشاندن همه بدن غیر از چهره و دستها تا مچ 121
دلایل 121
خلاصه 139
نتیجه 143
دیدگاه دوم: پوشانیدن همه بدن 144
دلایل 144
تحقیق در مسأله 160
آراء دانشمندان (فقها) 164
الف) آرا فقهای خاصه پیرامون پوشش بانوان در برابر نامحرم 164
ب) آرا علمای عامه پیرامون پوشش بانوان در برابر نامحرم 165
فرع دوم: پوشش بانوان در برابر محارم 168
کیفیت پوشش بانوان در برابر محارم 169
دیدگاه اول: بر بانوان مسلمان واجب است تمام بدن خویش به غیر از چهره و دو دست تا مچ را از محرم بپوشاند 169
دیدگاه دوم: پوشانیدن همه بدن غیر از مواضع زینت در برابر محارم واجب است 170
دیدگاه سوم: بر زن آشکار کردن همه بدن بجز عورتین در برابر محارم جایز است 173
دلایل 173
خلاصه و نتیجه 176
پوشش زن در مقابل همسر 177
فرع سوم: پوشش بانوان در مقابل نامزد 177
آرا فقها 179
بیان ادله 180
بررسی شروط ششگانه 187
مسائل 190
مسئله اول: جواز نظر زن به مرد در هنگام خواستگاری 190
مسئله دوم: آیا تکرار نظر جایز است؟ 192
مسئله سوم: آیا جواز نظر مشروط است؟ 192
مسئله چهارم: در جواز نگاه کردن آیا اذن و اجازه طرفین شرط است؟ 194
مسئله پنجم: در جایی که اجازه ولی شرط است آیا او می تواند نگاه کند؟ 195
فرع چهارم: پوشش بانوان در برابر مماثل 196
دلایل 197
فرع پنچم: پوشش بانوان در برابر تابعین غیر اولی الاربه 199
دلیل 199
فرع ششم: پوشش بانوان در برابر اطفال 199
دلیل 200
حق در مسئله 200
دلایل 201
فرع هفتم: پوشش بانوان سالخورده 201
دلائل 201
تحقیق در مطلب 205
انصاف در مطلب 205
نتیجه 205
میزان پوشش بانوان سالخورده 206
فصل پنجم: پوشش اعضای مصنوعی 207
حکم اعضای مصنوعی 210
دیدگاه اول: پوشانیدن اعضای مصنوعی واجب نیست 210
دلائل 210
1- اصل برائت 210
2- اصل استصحاب 211
دیگاه دوم: پوشانیدن اعضای مصنوعی غیر ظاهره واجب است 211
دلایل 211
1- تمسک به اطلاق ادله وجوب پوشش زینهای غیرظاهره 211
2- اجماع 212
آرا فقها 212
نتیجه 213
فصل ششم: پوشش های ممنوع 214
مقام اول: لباس های مشترک ممنوع 214
الف) لباس شهرت 214
پوشیدن لباس شهرت در اسلام چه حکمی دارد؟ 217
دیدگاه اول: پوشیدن لباس شهرت حرام است 217
ادله 218
دیدگاه دوم: پوشیدن لباس شهرت مکروه است 221
دلایل 221
روایات مجوزه 222
ایراد بر استدلال 223
تحقیق در مسئله (قول بالتفصیل) 224
اقسام لباس شهرت 224
نتیجه 225
ب) لباس مختص 225
پوشش مختص بانوان برای مردها و بالعکس 226
ادله 226
نتیجه 231
ج) لباس مختص به کفار(تشبه به کفار) 231
آرا فقها 232
تحقیق در مسئله 233
ادله 233
د) لباس غصبی 235
ادله 235
مقام دوم: لباسهایی که پوشیدنشان بر مرد مسلمان جایز نیست 238
الف: لباس ابریشمی خالص 238
اقوال علما 238
ادله 240
نتیجه 242
تحقیق در مسئله 247
لباس مطلا 248
ادله 248
فروع 252
ادله 253
نتیجه 254
بخش دوم: پوشش تعبدی و تأدبی 255
مقدمه بخش: 255
فصل اول: پوشش نمازگزار 257
مبحث اول: میزان پوشش لازم برای مرد نمازگزار 258
دلایل 258
نتیجه 263
آرا فقهای اسلام 263
الف) بیانات علماء خاصه درباره میزان لازم پوشش 263
ب) بیانات علماء عامه درباره اندازه پوشش 265
مبحث دوم: میزان پوشش لازم برای بانوان در نماز 267
آرا فقها 267
ادله 268
جمع بین روایات 278
بیان رأی 278
فصل دوم: پوشش محرم(لباس احرام) 279
الف) پوشش موظفی مرد محرم 280
ادله 280
نکات 287
رأی 288
ب) پوشش موظفی بانوان در حال احرام 289
ادله 289
تنبیهات 296
تعویض لباس احرام 296
ادله 296
نتیجه 298
آرا فقها 298
فصل سوم: پوشش میت 302
میزان پوشش لازم در لباس اموات 302
آرا فقها 302
ادله 304
توضیح واژه ها 305
نتیجه 312
خاتمه 313
رنگ لباس در اسلام 313
مقام اول: رنگ های مستحب در لباس 313
1- رنگ سفید 313
ادله 313
نتیجه 316
2- رنگ سبز 316
ادله 316
مقام دوم: رنگهای مکروه در لباس 318
1- رنگ سیاه 318
ادله 318
نتیجه 320
رنگ قرمز 320
ادله 321
نتیجه 322
فهرست مآخذ 323
پیشگفتار
یا بنی آدم قد أنزلنا علیکم لِباساً یوارِی سُواتِکُم و ریشا و لِباس التّقوی ذِلک خَیر...
ای فرزندان آدم! لباس برای شما فرو فرستادیم که اندام شما را میپوشاند. و مایة زینت شماست؛ اما لباس پرهیزگاری بهتر است.
سپاس
حمد و سپاس خدای را ـ عزوجل ـ که آدمی را از سیاهی نیستی به نور هستی خویش مزین ساخت و از ظلمت کدة جهل به بحارالانوار هدایت رهنمون شد و او را بر فراز نردبان صعود کمالات انسانی استوار گردانید تا راه سعادت پیماید و به خویشتن خویش بازگردد. در این راه، حیا و عفاف را در نهاد بشر به ودیعت نهاد و لباس را در میان نعمتهای بیکرانش به او ارزانی داشت. فطرت انسانی را به پوشش خواهی، با تشریع قوانین در ادیان الهی مستحکم ساخت تا گوهر هستی انسان در صدف حجاب، صیانت گردد و جامعه از فرو رفتن در گرداب فساد و تباهی نجات یابد. بدینسان آدم و حوا، پدر و مادر همگان به پوشش گراییدند و این تحفة الهی را برای فرزندان خویش به یادگار گذاشتند. شکر این همه نعمت را که تواند بگزارد که هیچکس را یارای سپاسش نیست.
درود
درود بیپایان بر نخستین آفریدة خدا و آخرین نبی حق، حضرت محمدبنعبدالله(ص) او که با رسالت بیدریغش و شجاعت بینظیرش و صبر و حلم بیبدیلش و رأفت و مهربانی بیرقیبش، امانت وحی را باصداقت تمام، بر تشنگان حقیقت فرود آورد و در کتاب مجیدش، راه کمال و رستگاری را تا پایان دنیا برای شیفتگان رستگاری و طالبان حقیقت، نمایاند و با هوشیاری هر چه بیشتر به امر خداوند متعال، فرزندان پاک خویش را پاسداران قرین و مفسران مبین و عاملان وزین آن گرادنید تا راه تحریف پیش نگیرد و از دست رس هواپرستان در امان باشد.
آنگاه میعاد آن دو ثقل اعظم را حوض کوثر قرار داد تا در خوشحالی و صلابت، آن ها را با هم ملاقات کند.
سلام
سلام و صلوات بیکران بر ائمة هدی، آن گوهرهای گران دنیای ظلمانی، که با نور افشانی خویش راه سعادت را برای بشریت روشن و هموار میکنند. آنان که انسان کامل و الگوی مناسب برای همة افراد بشر، در همة زمانهایند. آنان که نقبای احمد و نجبای امت و شهابهای رحمت و ثقل کتاب حکمتند.
احکام و دستورهای مکتب وحی، که از سوی آفریدگار انسان و جهان، توسط پیامبران به بشر ارزانی شده است، با در نظر قرار دادن ابعاد مختلف انسان، در مقام پاسخ به نیازهای طبیعی و فطری او است. در نتیجه، با سیر تکاملی او همسو و هماهنگ است و در جهت تعالی ارزشهای انسانی، رهنمایی دانا و خبیر، بلکه بهترین جهتدهنده و برترین شکوفاگر استعدادهای مختلف آدمی است.
با توجه به این که جهان و از جمله، انسان ماهیتی«از اویی» و«به سوی اویی» دارد، فقط قوانین و برنامههای الهی میتواند سعادت انسان را تأمین کند. شهید مطهری در این باره میفرماید:
جهان ماهیت از«اویی» (انالله) و«به سوی اویی»(و انا الیه راجعون) دارد. موجودات جهان با نظامی هماهنگ، به یک سو و به یک طرف و یک مرکز تکامل مییابند. آفرینش هیچ موجودی عبث و بیهوده و بدون هدف نیست... انسان در میان موجودات، از شرافت و کرامت مخصوص برخوردار است و وظیفه و رسالتی خاص دارد و مسؤول تکمیل و تربیت خود و اصلاح جامعه خویشتن است. جهان مدرسة انسان است و خداوند به هر انسانی بر طبق نیت و کوشش صحیح و درستش پاداش میدهد.
بنابراین، احکام دینی با طبیعت فطری هماهنگ و همسو است. این تناسب و ارتباط تنگاتنگ، میان طبیعت فطری و دستورهایی دینی، دو سویه و به صورت متقابل است؛ یعنی از یک سو هدایتهای فطری، آدمی را به پیروی از احکام و دستورهای مکتب وحی فرا میخواند و از سوی دیگر، دستورهای دینی، ما را به پیروی از هدایتهای فطری دعوت میکند.
این حقیقت، امری روشن و وجدانی است؛ زیرا از یک سو، انسان گرایش به معنویت و عشق به خداوند و دستورهای او را در خود مییابد و از سوی دیگر، خداوند متعال در قرآن کریم به ما چنین توصیه میکند.
(فَأقِم وجهک لِلّدینِ حنیفاً فِطره الله التی فَطر النّاس علَیها لا تَبدیلَ لِخلقِ الله ذلک الدّین القیم)
پس به دین حنیف روی آور به آیین فطرت متوجه شو، به آن فطرت پاکی که خداوند، همه بشر را با ان فطرت آفریده است. این است قانون ثابت خلقت، آیین تزلزلناپذیر الهی.
همان گونه که ملاحظه شد، در این آیة شریفه، دین حنیف و استوار، با هدایتهای فطری و عمومی، که خداوند متعال آنها را در وجود همگان قرار داده است، متناسب و هماهنگ، بلکه یکسان معرفی شده است. براساس مفاد این آیه کریمه، یکی از معیارهای مهم بازشناسی آیین حق از مکاتب باطل و انحرافی، هماهنگی و همسو بودن احکام و دستورهای آن با ندای درونی فطرت معرفی شده است و این بدان علت است که منشأ ندای درونی فطرت، همان الهامات الهی است که پیروی از آنها موجب رستگاری و رویگردانی از آن، موجب خسران و گمراهی است.
قرآن کریم میفرماید:
(و نفس و ما سویها * فَاَلهما فُجورها و تَقْویها* قَد اَفْلَح من زَکّیها * و قَد خاب من دَسیها)
سوگند به نفس آدمی و به پروردگاری که او را نیکو آفرید و آنگاه بدیها و نیکیهایش را به او الهام فرمود، به راستی هر که نفس خویش را از کجیها و گناهان پاک نگاه داشت، رستگار شد و آن کس که خود را فرومایه و گمنام کرد، پس ماند و نومید شد.
در این آیة شریفه، تزکیة نفس براساس الهامات درونی فطرت، موجب رستگاری و زیر پاگذاشتن آن، موجب خسران معرفی شده است و در آیة دیگر هر کسی از(دستورهای) الهی تعدی کرد، بر خویشتن ظلم کرده است. تعدی از حدود الهی، علت خسران دانسته شده است.
و من یتعد حدود اللهِ فَقَد ظَلَم نَفسه
دقت در دو آیه شریفة، ارتباط و همبستگی میان فطرت و دستورهای الهی را تبیین میکند و خاطرنشان میسازد که پیروی از فطرت یا حدود الهی، موجب رستگاری و زیر پاگذاشتن گرایشهای فطری یا حدود الهی، موجب خسران و تباهی است. از نظر روانشناسان ریشة اخلاق جنسی، به ویژه حیا و حجاب، ریشهای فطری و طبیعی است. این خصلت، در جنس ماده شدیدتر و قویتر است. بعضی از جامعهشناسان حجاب و پوشش زن را مقتضای طبیعی جامعة بشری معرفی کردهاند.
مونتسکو در این باره مینویسد:
قوانین طبیعت حکم میکند زن خوددار باشد؛ زیرا مرد، به تهور آفریده شده است وزن نیروی خودداری بیشتری دارد. بنابراین، تضاد بین آنها را میتوان با حجاب از بین برد و براساس همین اصل، تمام ملل جهان معتقدند که زنان باید حیا و حجاب داشته باشد.
در کتاب زن از نظر حقوق اسلامی چنین آمده است:
لزوم پوشانیدن زن، خود را در برابر مردان، یکی از امور طبیعی است؛ زیرا با ثابت بودن این اصل که هر چه زن به تقوا و عفاف و پرهیزکاری از هر گونه اعمال مخالف عفت، مایلتر باشد، اساس زندگی خانوادگی مستحکمتر، و در نتیجه، سعادت و رفاه اجتماعی کاملتر خواهد بود
از مباحث بالا، فطری بودن پوشش و هم چنین هم سو بودن احکام الهی با احکام فطری آشکار میگردد و این گونه میتوان نتیجه گرفت که ادیان الهی، حجاب و پوشش را واجب و لازم شمردهاند و جامعة بشری را به سوی آن دعوت کردهاند؛ زیرا:
1. گرایش و اشتیاق به سوی پوشش و حجاب، به طور طبیعی در فطرت همة انسانها بویژه زنان به ودیعت نهاده شده است.
2. احکام و دستورهای الهی، هماهنگ و همسو با فطرت انسانی تشریع شدهاند.
پس در همة ادیان الهی، پوشش و حجاب واجب و لازم بوده است. همانگونه که ملاحظه شد، در این استدلال، از فطری بودن حجاب، وجوب حکم شرعی آن به صورت کلی استنباط شد؛ ولی میتوان استدلال را به طور معکوس نیز اقامه کرد؛ یعنی از وجوب شرعی حجاب در ادیان الهی، فطری بودن آن را نتیجه گرفت. به بیان دیگر، مشروعیت حجاب در ادیان الهی را دلیل بر فطری بودن آن دانست و چنین گفت:
1. همة ادیان آسمانی از سوی خداوند متعال، حجاب را لازم دانستهاند.
2. احکام و دستورهای ادیان الهی، هماهنگ و همسو با فطرت است.
در نتیجه، خداوند متعال گرایش به حجاب را در فطرت انسان، به طور طبیعی و تکوینی قرار داده است. بنابراین اگر مکاتب الهی به وجوب حجاب فرمان میدهند، نشانگر مخالفت آن با طبیعت انسان نیست، بلکه به علت تناسب و هماهنگی آن با فطرت، طبیعت و ذوق بشری است.
از دیدگاه چهار آیین بزرگ جهان یعنی زرتشت، یهود، مسیحیت و اسلام پوشش و حجاب، امری لازم بوده است. کتابهای مقدس مذهبی، دستورها و احکام دینی، آداب و رسوم و سیرة عملی پیروان این ادیان بهترین شاهد و عالیترین گواه بر این مدعاست. برای روشن شدن مدعا نظر ادیان آسمانی قبل از اسلام را پیرامون پوشش به طور مختصر ذکر مینمائیم.
پوشش در آیین زرشت
اقدامات زرتشت برای تحکیم رعایت حجاب:
زنان ایران زمین از ابتدا، یعنی از زمان آمدن آریاییها به این سرزمین، دارای پوشش کامل بودهاند که تا زمان بعثت زرتشت و حتی پس از او نیز ادامه داشته است.
زرتشت با آن که در این زمینه، انحراف یا کمبودی در جامعة خود نمیدید، برای تحکیم حجاب در جامعه، دو اقدام مهم انجام داد: نخست آن که با تقریر و تنفیذ خویش، بر چگونگی پوشش مردم آن زمان، مهر صحت زد و آن را امری منطبق با شریعت خویش معرفی کرده. دوم با توصیهها و پند و اندرزهای خویش کوشیده تا پایههای حجاب را، که زنان ایرانی، آن را به عنوان فرهنگ ملی خود رعایت میکردند، در عمق روح و جان آنان مستحکم سازد و از این راه، ضمانت اجرای قانون حجاب را در آینده نیز تأمین کند، و بدینسان جامعة خویش را در برابر انحرافهای اخلاقی پنهان بیمه سازد.
اینک بخشی از پند و اندرزهای اشوزرتشت به پیروان خود را نقل میکنیم تا بهترین گواه بر مدعای ما باشد و حرکت او در جهت تعالی و آموزش مبانی حفظ حجاب و بیان لزوم همراه ساختن حجاب ظاهری با عفت باطنی، روشنتر گردد. او میفرماید:
«ای نوعروسان و دامادان! روی سخنم با شما است. به اندرزم گوش دهید و گفتارم را به خاطر بسپارید و با غیرت، در پی زندگانی پاکمنشی بر آیید. هر یک از شما باید در کردار نیک و مهرورزی، بر دیگری پیشدستی جوید تا آن زندگانی مقدس زناشویی، با خوشی و خرمی همراه باشد.
ای مردان و زنان! راه راست را دریابید و پیروی کنید. هیچگاه گرد دروغ و خوشیهای زودگذری که تباهکنندة زندگی است، نگردید؛ زیرا لذتی که با بدنامی و گناه همراه باشد، هم چون زهر کشندهای است که با شیرینی در آمیخته و همانند خودش دوزخی است. با اینگونه کارها زندگی گیتی خود را تباه مسازید. پاداش رهروان نیکی، به کسی میرسد که هوا، هوس، خودخواهی و آرزوهای باطل را از خود دور ساخته، بر نفس خویش چیره گردد. کوتاهی و غفلت در این راه، پایانش جز ناله و افسوس، چیز دیگری نخواهد بود. فریب خوردگانی که دست به کار زشت زنند، گرفتار بدبختی و نیستی خواهند شد و سرانجامشان خروش و فریاد و ناله است؛ ولی زنان و مردانی که به اندرز و راهنمایی من گوش دهند، آرامش و خوشی زندگی بهرهشان خواهد بود و سختی و رنج از آنان دور خواهد گشت و به نیک نامی جاودانی خواهند رسید
و در کتاب وندیداد، این جمله، بارها آمده است:
کلام ایزدی است که کردار زشت را نابود میکند. از تو ای مرد! خواهش میکنم پیدایش و فزونی را پاک و پاکیزه ساز. از تو ای زن! خواهش میکنم تن و نیرو را پاک و پاکیزه ساز. آرزو دارم صاحب فرزند باشی و شیر تو فراوان شود.
همانگونه که ملاحظه شد، در این دستورهای دینی، دربارة لزوم پوشش زنان، به صراحت امری صادر نشده است؛ زیرا با رواج داشتن حجاب کامل در بین زنان و پوشش مناسب مردان آن زمان، چنین کاری لغو و بیهوده بوده است. از این رو، در اندرزهای زرتشت و دیگر رهبران مذهبی این آیین، داشتن غیرت، زندگانی پاک و پاکمنشی، لزوم چیره شدن بر نفس، پاکیزه ساختن تن و نیرو، پرهیز از خوشیهای زودگذر و گناهانی که با بدنامی همراه است، هر چند لذتبخش باشند، کوتاهی و غفلت و نیز خودداری از آرزوهای باطل، سفارش و تأکید شده است.
با توجه به آن که حجاب و پوشش در آن زمان، به صورت کامل از طرف زنان و مردان رعایت میشده است، این پندها نشانگر آن است که زرتشت، در جهت تحکیم و تعمیق ریشههای آن گام برداشته است و این وظیفة مهم را با ارائة توصیههای لازم انجام داده است.
سیرة عملی زرتشتیان
گذشت که جناب زرتشت، فرهنگ حجاب را، که از دیرباز تا زمان بعثت او رواج داشت با تقریر و تنفیذ خود تصحیح و با پند و اندرزهایش تحکیم کرد. به همین علت، پس از زرتشت، به ویژه از زمان داریوش به بعد، حفظ حجاب در بین زنان زرتشتی، با جدیت بیشتری رواج داشته. اینک برای ترسیم سیرة عملی زرتشتیان و اثبات وجوب حجاب در دین زرتشت، کیفیت پوشش سنتی زرتشتیان را بیان میکنیم تا بهتر بتوان حکم مذهبی پوشش را استنباط کرد.