فرمت فایل : WORD (قابل ویرایش)
تعداد صفحات:54
فهرست مطالب:
عنوان صفحه
پشگفتار
دیدگاه ناصرخسرو دربارة دنیا وبازتاب آن در اشعارش
تجلی افکار و اعتقادات ناصرخسرو بر اشعارش
مترادف بودن دهرو جهان در اشعار ناصرخسرو
نمونه هایی از اشعار ناصرخسرو دربارة جهان
اعتقادات مذهبی
تعبیر به دریا و آب ژرف
فناپذیری و در گذر بودن جهان
مکرو فریبکاری جهان
صبرو تأمل درمقابل جهان
نسبت نادانی به جهان دادن
افزوده شدن حرص و طمع دنیا دوست
شکایت از بی وفایی دنیا
تعبیر به ننگ و عار
سایر تشبیهات
نتیجه گیری
ضمائم
فهرست منابع و مآخذ
پیشگفتار
فرهنگ دیرپای و پرمایة ایران یکی از غنی ترین و وسیع ترین فرهنگ های جهان به شمار میآید و در قلمرو این فرهنگ با شکوه ادبیات فارسی دری پایگاهی والا دارد وخراسان مهد زبان فارسی دری است . گزافه نیست اگر ادعا کنیم نهال زبان فارسی دری ( نظم و نثر ) در خراسان بزرگ ریشه گرفته است و سپس به سایر نقاط کشور گسترده شده است .
درمیان بزرگان ادب پارسی ، ناصرخسرو که ازمفاخر علمی و ادبی ایران در قرن پنجم هجری است جای خاصی دارد که آدمی را وامی دارد دربارة شخصیت و آثار و افکار و عقایدش به تحقیق و تفحص بپردازد .
ناصرخسرو که در جوانی به کسب فضایل ظاهری و جمع زخارف دنیا وی سرگرم بودو در پی جاه و مقام می گشت پس از گذشتن از مرحله چهل سالگی به طلب حق وحقیقت روی آورد و با خلوص نیت کوشید تا خود را به مرحلة کمال انسانی برساند .
آثار ناصرخسرو به دلیل روی آوردن وی به طریقه فاطمی گذشته از مسائل ادبی وذوقی از حنبه های فلسفی نیز برخورداراست .
زندگی شگفت انگیز وی نمایندة ثبات عقیده و استواری افکار مذهبی وی دارد . « او همواره تأکید میکند که از گذشت روزگار تنگدل و از رحمت یزدان نومید نبایست بود و همواره امیدوار و در صدد است جهانی بهتر بسازد ، آرزویی که بشریت را دلگرم میدارد . »(1)
یکی از مسائل و نکاتی که ناصرخسرو درآثارش بخصوص دیوانش به آن خیلی توجه دارد دنیا ومظاهر مادی آن است . او همواره در پی این است که انسان را پند ونصیحت دهد تا از این جهان خود را در امان نگاه دارد .
تعداد ابیاتی که در این مورد گفته است بسیارمی باشد و لذا توجه آدمی را به خود جلب میکند . بنابراین بر آن شدم در این مقال ، به تحقیق دربارة اینگونه ابیات ناصرخسرو بپردازم . امید که در این راه توفیق الهی یاری گرم باشد .
شکل خمریات ابونواس
آنچه محققان در خصوص طلایه دار بودن ابونواس در خمریات ذکر کرده اند، نباید ما را به این گمان نادرست بکشاند که او نخستین کسی بود که به سرودن این نوع اشعار روی آورد. چنانکه با نگاهی گذرا، بر ادبیات عرب قبل از ابونواس، براحتی میتوان دریافت که پیش از او نیز خمریات سابقه طولانی داشته است.
پس با وجود چنین ابهامی این سوال در ذهن هر مخاطب پدید خواهد آمد که چرا با وجود سابقه داشتن خمریات پیش از ابونواس، باز هم محققان وی را پرچمدار کاروان خمریهسرایان میدانند. برای یافتن جواب چنین سوالی بایست. به خمریات خود او مراجعه کرد و ویژگیهای منحصر به فرد آن را بیرون کشید.
ویژگیهایی که باعث شد تا خمریات او متفاوت از خمریات شاعران پیش ازو شود. برخی از این ویژگیها عبارتند از:
گرد کردن معانی خمری در یک قصیده واحد
ابونواس توانست همه معانی خمری از قبیل، وصف شراب، وصف آلات شراب، تاثیر بر نوشنده، وصف مجالس شراب و غیره را در یک قصیده واحد در کنار هم گرد آورد. این اتفاق جدید در شعر، پیش ازودر ادبیات عرب سابقه نداشت. پیش ازین در فصول قبل دربارۀ خمریات پیش از ابونواس بحث شده و مشخص شد که شاعران دورۀ جاهلی و اموی خمریات را فقط در تشبیب قصاید به منظور تفاخر یا نشان دادن شجاعت و مردانگی میآوردند. بنابراین از آنجا که وصف شراب و پرداختن به سایر معانی خمری در درجه دوم اهمیت قرارداشت هیچگاه در قصاید خود به صورت مستقل به آن نپرداختند بلکه معانی خمری را در کنار دیگر مضامین نظیر، مدح، هجو، رثا وغیره میآوردند. اما با تغییر یافتن شیوه زندگی در دورۀ عباسی و روی آوردن دربار و همچنین بسیاری از مردم به باده نوشی نقش خمریات در شعر نیز دگرگون شد. ظهور ابونواس در عرصه شعر و ادب باعث شد تا خمریات به عنوان مضمونی مستقل هماننددیگر مضامین در کانون توجه شاعران قراربگیرد. ابونواس به جای دنباله روی از سنتهای شاعران پیشین به وصف شراب ومجالس آن پرداخت.
او به جای اینکه معانی خمری را در قصاید پراکنده توصیف کند همگی را دریک قصیده واحد گردآوری کرد و به وصف آنها پرداخت. برای نمونه قصیده ای ازو در ذیل آورده شد؛
هات من الراح، فاسقنی الراحا
اما تری الدیک کیف قد صاحا
وأدبر اللیل فی معسکره،
منصرفا، والصباح قدلاحا
فاستعمل الکأس، واسقنی بکرا
انی الیها اصبحت مرتاحا
کاسادهاقا، صرفا؛ کان بها
الی فم الشاربین مصباحا
نوتی بها کالخلوق فی قدح،
خالط ریح الخلوق تفاحا
من کف قبطیه مزنره،
نجعلها للصبوح مفتاحا
تقول: للقوم من مجانتها
بالله لاتحبسن الاقداحا
(ابونواس/ ص 116)
ارتباط معنایی یا وحدت فنی در محور عمودی قصاید
وحدت فنی در یک شعر با شکل گرفتن وحدت موضوعی به تنهایی تحقق نمی یابد، بلکه این مسئله زمانی تحقق مییابدکه در یک شعر تمام ابیات ضمن داشتن وحدت موضوعی دارای پیوستگی و ارتباط معنایی در محور عمودی خود باشند، به شکلی که اگر یک بیت به آنها اضافه و یا بیتی از آن کاسته شود معنی کل شعر دچار اختلال و نارسایی شده و مخاطب در فهم معنی شعر با مشکل مواجه میشود. بنابراین در یک شعر که دارای وحدت فنی است بایست هر بیت با ابیات دیگر رابطه زنجیروار از لحاظ معنایی داشته باشد. برای مثال در این قصیده ابونواس، ارتباط معنایی به صورت یاد شده میباشد؛
دق معنی الخمر ، حتی
هو فی رجم الظنون
کلماحاولها النا
ظرمن طرف الجفون
رجع الطرف حسیرا
عن خیال الزرجون
لم تقم فی الوهم الا
کذبت عین الیقین
فمتی تدرک مالا
یتحری بالعیون
(ابونواس/ ص 378)
عمیق کردن معانی خمری
وصف شراب، وصف تاثیر بر نوشنده وصف مجالس باده گساری از جمله معانی خمری بودند که پیش از ابونواس مورد توجه شاعران جاهلی و اموی قرار داشتند. اما آنچه باعث شد خمریات ابونواس متفاوت از خمریات شاعران ازو باشد، تشبیهات دقیق و موشکافانه ای بود که وی دربارۀ هر یک از معانی خمری یاد شده ارائه میداد. برای مثال او در وصف شراب خوب چندویژگی را در کنار هم گرد میآورد،که ممکن نیست درزمان واحد در یک شی ظهورکنند، اما ابونواس با آفرینش هنری، چنین شگفتی را میسر کرده است. برای مثال او میگوید؛
فاسقنی الخمر التی اختمرت
بخمار الشیب فی الرحم
(ابونواس/ ص 329)
در بیت بالا او اظهار میدارد که شراب در رحم که همان خم شراب است به پیری رسیده است، این تشبیهی است که مصداق آن در خارج تنها خود شراب است. زیرا شراب خوب شرابی است که در خم سالیان دراز مانده باشد. بنابراین غیر از شراب هیچ جنینی در رحم به پیری نخواهد رسید. اودر جای دیگری میگوید؛
واشرب کمیتا مزه
عنست واقعدها الکبر
(ابونواس/ص 216)
در این بیت ابونواس شراب را به دختری دوشیزه تشبیه کرده که در خانه پدری مانده و ازدواج نکرده تا اینکه ترشیده است.این همانند سازی بی نظیر او دارای وجه شباهتهای متعددی، همچون دست نخورده بودن و قدمت است.که برای هر شراب خوبی لازم شمرده میشود.
علاوه بر اینها وی در خلق تصاویر نو و تازه به این مقدار نیز بسنده نکرد او برای اینکه هر مخاطبی را در حالات مختلف خود در زمان شراب نوشی سهیم گرداند، تلاش کرد تا تصاویر انتزاعی و مجردی بیافریند که هر مخاطب برای درک آن تصاویر نیاز است با انفعالات ذهنی او همراه شود. البته وی در آفرینش این تصاویر با ظرافت مثال زدنی مشبه بههایی را بر میگزیند که تقریبا هر انسانی در زندگی با آن روبرو شده است. برای مثال اودر وصف تاثیر شراب در نوشنده میگوید؛
فتمشت فی مفاصلهم
کتمشی البرء فی السقم
(ابونواس/ ص 330)
در تصویر بالا ابونواس حرکت نئشگی در بدن را به خریدن سلامتی در جسم فرد بیمار مانند کرده است.
بنابراین به همین ترتیبی که ملاحظه شد،ابونواس در خمریاتش پیوسته به دنبال تصاویر نو و تازه میگشت تا بتواند شراب را بهتر از پیشینیان خود وصف کند.
مبارزه با سنتهای جاهلی اعراب
چکیده
غزل شکل نهایی و تکامل یافته ی شعر ماست و شاید بتوان گفت قدیمی ترین قالبی است که در شعر فارسی توانسته است حیات خود را به هزاره ی جدید بکشاند و این کار کوچکی نیست . یکی از شاعران برجسته ی معاصر ایران که خلاقیّت و آفرینندگی را با پژوهش و تتبّع جمع آوری کرده است و هم محافل ادبی و هم جامعه ی دانشگاهی او را در زمان حیاتش جدّی گرفت ، مرحوم قیصر امین پور و سید حسن حسینی است . قالب غزل در همه پنج مجموعه ی شعری قیصر امین پور دیده می شود. سید حسن حسینی نیز در قالب غزل اشعار قابل توجهی دارد .موضوع این پژوهش بررسی غزل های روایی و سایر انواع آن در غزل های سید حسن حسینی و قیصر امین پور می باشد . غزل روایی غزلی است که در محور عمودی خود ، به نقل رویدادی بپردازد ، رویدادی که شرح آن ، درون غزل باشد و کل ساختار غزل را در برگیرد . هر غزل روایی ، از سه بخش مقدمه ، تنه و پایان تشکیل شده است.عناصر داستانی در غزل روایی وجوددارند که عبارتند از : شخصیت ، صحنه ، پیرنگ ، زاویه دید ، عمل داستانی ، حادثه ، گفتگو ، مضمون ، اوج ، گره گشایی و نتیجه گیری.
در سایر انواع غزل نیز با داستان مواجه هستیم اما داستان ها و روایاتی که در بیرون از غزل رخ داده است و فهم آن به درک و اطلاعات مخاطب یا خواننده بستگی دارد. سایر انواع آن شامل غزل های ارجاعی، غزل هایی که حکایت دارند ، غزل های دارای مقدمه برای گفتگو ، غزل هایی که تلمیح دارند، می باشد.
فصل اول
مقدمه و روش تحقیق
1-1-کلیات
تعریف مساله و بیان سوال های اصلی تحقیق
مهم ترین سوال های این پژوهش به قرار زیر است :
یک- نگاه قیصر امین پور و سید حسن حسینی به قالب غزل چگونه است ؟
دو- کارکرد غزل های روایی و سایر انواع غزل در اشعار قیصر امین پور و سید حسن حسینی چگونه است ؟
سه- کیفیت عناصر داستان در غزل های روایی و غیر روایی چگونه است ؟
1-2- فرضیه ها
یک – غزل در همه ی پنج مجموعه ی شعری قیصر امین پور به طور تقریباً یکسان وجود دارد .
دو – قیصر امین پور یکی از شاعران توانمند معاصر بود که توانست در دهه ی شصت با اینکه کشور در شرایط جنگ به سر می برد ، با استفاده از قالب غزل ناب شعر را از ایستگاه های غمگین برهاند و آوازی سر دهد از جنس تغزل و تعهد که هر یک از این غزل ها نوعی روایت سال های جنگ و بعد از آن می باشد که این روایت ها یا در محور عمودی غزل رخ داده است یا بیرون از غزل. سید حسن حسینی نیز از شاعران توانمند در زمینه ی روایت های مذهبی است و همه او را ، با این عنوان می شناسند .
سه – در غزل روایی یک روایت در محور عمودی آن وجود دارد . در غزل های غیر روایی هم داستان به نوعی وجود دارد. وجود داستان چه در غزل روایی و چه در غیرآن خواننده را به سوی درک بیشتر مفاهیم شعری سوق می دهد . این همان هنری است که شاعر از خود باقی می گذارد .
تعداد صفحات : 59
فرمت فایل: word(قابل ویرایش)
فهرست مطالب:
چکیده..........
مقدمه.........
بخش اول(نیایش و ستایش).......
نیایش، ستایش و مترادفات آنها
اقسام نیایش
دین
بخش دوم(دین اسلام ونیایش).........
بخش سوم......... نیایش در شعر شاعران سبک عراقی
طریقه شعر خراسانی و عراقی
پیشینه نیایش های منظوم فارسی
نوع ادبی مناجات
نماز و نیایش در اشعار شاعران
انواع درخواست ها
بخش چهارم.........
فهرست منابع
چکیده
نیایش یکی از روحانی ترین لحظات زندگی هر مؤمن است. در همه ادیان آسمانی متناسب با تلقی و درک مؤمنان از دین شیوه ها و شکل هایی برای راز و نیاز با معبود فراهم شده است. شاعران هم به عنوان دارندگان روحهای لطیف و حساس در لابلای اشعار خود مناجات هایی نغز و دلنشین گنجانده اند که از لطیف ترین فرازهای آثارشان است. در این پایان نامه مناجات در شعرهای پنج تن از شاعران برتر سبک عراقی مورد بررسی قرار گرفته است. علت انتخاب سبک عراقی به دلیل لطافت و جنبه های غنایی بالای شعر این دوره است. در بین شاعران متعدد سبک عراقی نظامی، عطار، مولوی، سعدی و حافظ به اذعان غالب منتقدان مقامی والاتر و بالاتر از دیگران دارند.
این پایان نامه در چهار بخش تنظیم شده است. در بخش اول کلیاتی درباره نیایش و معنای لغوی واصطلاحی آن و معادل و مترادف های دیگر آن بیان شده است. در بخش دوم سعی کرده ایم انواع یا شیوه های مناجات را در ادیان آسمانی بزرگ بررسی و تا حدودی مقایسه نماییم و بعد به مهم ترین شیوه های مناجات در دین اسلام بپردازیم. بخش سوم به نوع ادبی مناجات در ادبیات فارسی دری به طور کلی و در شعر سبک عراقی به طور جزئی پرداخته ایم. شیوه ها و محتواهای عمده مناجات ها در این نوع تقسیم بندی شده و اشکال آن استخراج شده است. بخش چهارم به بررسی جزئی و موشکافانه انواع نیایش در شعر شاعران این دوره اختصاص یافته است. شاعران برگزیده به ترتیب تاریخی هر کدام یک قسمت را به خود اختصاص داده اند. نخستین شاعر نظامی است که نیایش هایش بیشتر جنبه زاهدانه دارد و در مخزن الاسرار بیشتر از مثنوی های دیگر خود مناجات کرده است. در مثنوی های دیگر نیایش ها بیشتر در آغاز یا پایان مثنوی هاست. عطار اولین شاعر عارف این مجموعه است و مناجاتهایش ویژگی عارفانه دارد. مناجات های عطار در لابلای مثنوی هایش پراکنده است و گاه از زبان شاعر و گاه از زبان شخصیت های داستان هایش نقل شده اند. بی پروایی و جسارت و صمیمیتی که در این مناجات ها وجود دارد به آنها عمق خاصی بخشیده است. مولوی بدون تردید بهترین و نغزترین مناجاتهای ادبیات فارسی را در مثنوی و غزلیات خود آورده است. نگاه برخاسته از وحدت وجود او باعث می شود که در جاهایی که حتی با شمس یا دیگر مظاهر حق هم راز و نیاز می کند، رنگ اسمانی و منزهی به نیایش هایش می دهد. مناجات های مثنوی بسیار زیاد و عمیق هستند و انواع لایه های گفتگوی صمیمانه و خالصانه را با معبود شامل می شوند. سعدی بیشتر با نگاه زاهدانه نیایش می کند گرچه در جاهایی رنگ عارفانه به آن می زند. نیایش هایش سعدی در بوستان در ابتدا و انتهای کتاب بیشتر است، سعدی چند قصیده کامل را نیز به مناجات اختصاص داده است. مناجات های حافظ در بین این شاعران از همه کمتر است و شاید آن هم به دلیل کاربرد خاص غزل در شعر حافظ باشد و نگاه انتقادی تندی که به شرایط جامعه خود دارد. نیایش های حافظ بیشتر پراکنده و به صورت تک بیت هایی درخشان در لابلای غزل هاست.
کلمات کلیدی: نیایش- مناجات- شعر فارسی- سبک عراقی- راز و نیاز- سعدی- مولوی- عطار- نظامی- حافظ. غزل- مثنوی- عرفان.
اشعار کامل استاد فاضل نظری
فاضل نظری محبوبترین شاعر در میان مخاطبان جوان است.
برگرفته از کتب ضد.آن ها.اقلیت.گریه های امپراتور
نمونه اشعار: مرگ در قاموس ما از بی وفایی بهتر است در قفس با دوست مردن از رهایی بهتر است قصه ی فرهاد دنیا را گرفت ای پادشاه دل به دست آوردن از کشور گشایی بهتر است تشنگانِ مِهر محتاج ترحم نیستند کوشش بیهوده در عشق از گدایی بهتر است باشد ای عقل معاش اندیش، با معنای عشق - آشنایم کن ولی نا آشنایی بهتر است فهم این رندی برای اهل معنا سخت نیست دلبری خوب است، اما دلربایی بهتر است هر کسی را تاب دیدار سر زلف تو نیست اینکه در آیینه گیسو می گشایی بهتر است کاش دست دوستی هرگز نمی دادی به من « آرزوی وصل » از « بیم جدایی » بهتر است -------------------------------------------------------- پلــنگ سنگـــی دروازه های بسته شهرم مگو آزاد خواهی شد که من زندانی دهرم تفاوت های ما بیش از شباهت هاست باور کن تو تلخــی شراب کهنـــه ای من تلخــــی زهرم مرا ای ماهی عاشق رها کن فکر کن من هم یکـی از سنگ های کوچک افتاده در نهــرم کسی را که برنجاند تو را، هرگز نمی بخشم تو با من آشتی کردی ولی من با خودم قهرم تو آهوی رهای دشت های سبزی اما من پلــنگ سنگــی دروازههای بسته شهــرم ---------------------------------------------------- با زبانی سوخته در وحشت کابوس ها قصه از خورشید می بافیم ما فانوس ها کورسویی از خدا مانده است و پنهان کرده ایم در شکاف دخمه ی این شهر دقیانوس ها آفتابی نیست اما طبل نوبت می زنند آسمان خواب است در بیداری ناقوس ها جاده آنک در هوار مه گم است اما هنوز می دمند آوارگان بی جهت بر کوس ها پشت این رنگین کمان نور، حشر سایه هاست پرده بردارید از پای این طاووس ها دست بردارید از ما آی عیسایان کذب دردهای ما شمایید آی جالینوس ها! انتخابت چیست حالا؟ ماهی کوچک بگو! تنگ و این کابوس ها؟ دریا و اختاپوس ها؟