فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:90
فهرست مطالب:
سازمانهای کامیاب امروز. ۳
سازمانهای یادگیرنده و دانش آفرین. ۳
سازمانهای یادگیرنده. ۵
ویژگیهای سازمانهای یادگیرنده. ۷
فصل پنجم. ۲۷
مدیریت کیفیت فراگیر. ۲۷
مقدمه: علما و مشاهیر TQM کیستند؟. ۲۷
معیارهای مدیریت کیفیت فراگیر (TQM) 31
معیارها: ۳۱
معیار اول: حمایت و رهبری مدیریت عالی سازمان: ۳۱
معیار دوم: برنامه ریزی استراتژیک.. ۳۱
معیار سوم: تمرکز بر روی مشتری (مشتری مداری): ۳۲
معیار چهارم: شناسایی و آموزش کارکنان: ۳۳
معیار پنجم: توانمندسازی (قدرتمندسازی) کارکنان و کار تیمی: ۳۳
معیار ششم: اندازه گیری و تجزیه و تحلیل کیفیت: ۳۴
معیار هفتم: بیمه کیفیت.. ۳۵
معیار هشتم: پیامدهای بهبود کیفیت و بهره وری: ۳۶
فصل ششم: مطالعه موردی.. ۳۸
چکیده. ۳۸
مقدمه: ۳۹
بیان مسئله. ۴۱
اهداف پژوهش… ۴۹
سوالات ویژه. ۵۰
بحث و نتیجه گیری.. ۵۱
محدودیتهای تحقیق. ۵۳
پیشنهادات.. ۵۴
نتایج پژوهش: ۶۲
بحث و نتیجه گیری: ۶۴
پیشنهادهایی برای مدیران و مسئولان آموزشی: ۶۷
فصل هفتم. ۷۲
نقش کلیدی دانش و معرفت در مدیریت آموزشی.. ۷۲
نقش مدیر در نوآوری های آموزشی.. ۷۲
فناوری آموزشی در آموزش فناوری.. ۸۴
مقدمه ای بر علم و فناوری.. ۸۵
نگاهی به سیستم های آموزش به کمک رایانه. ۹۰
سازمانهای کامیاب امروز
سازمانهای یادگیرنده و دانش آفرین
تعریف سازمان عبارت است از کوشش جمعی و عمدی عده ای از افراد بر اساس روابط منظم و منطقی برای رسیدن به هدف مشترکی که هر یک از افراد به تنهایی از رسیدن به آن عاجزند با یکدیگر همکاری و مساعدت می نمایند.سازمانهای یادگیرنده سازمانهایی هستند که در آنها افراد به طور مستمر تواناییهای خود را افزون می سازند تا به نتایجی که مدنظر است دست یابند، جایی که الگوهای جدید تفکر رشد می یابند، اندیشه های جمعی و گروهی ترویج می شوند و افراد چگونگی آموختن را به اتفاق هم می آموزند.سازمانهای یادگیرنده را به تعبیری دیگر می توان سازمانهای دانش آفرین نامید، سازمانهایی که در آنها خلق دانش و آگاهیهای جدید، ابداعات و ابتکارات یک کار تخصصی و اختصاصی نیست، بلکه نوعی رفتار همگانی و روشی است که همه اعضای سازمان بدان عمل می کنند. به عبارت دیگر سازمان دانش آفرین سازمانی است که هر فردی در آن انسانی خلاق و دانش آفرین است. در این سازمان تفکر، بحثهای جمعی، و کشف نظریات و افکار نو تشویق می شوند و نوآوران پرورش می یابند.
سازمانهایی با چنین ویژگیها و خصوصیات سازمانهایی آرمانی و خواستنی هستند، اما چگونه می توان به چنین سازمانهایی دست یافت و چطور می توان چنین سازمانهایی را طراحی و ایجاد نمود؟ چه برنامه ها و سیاستهایی باید اعمال شوند تا سازمانها به این وضعیت مطلوب انتقال یابند؟آنچه در مورد این سازمانها ارائه شده بیشتر جنبه فلسفی و نگرشهای کلی داشته و کمتر به جنبه های عملی و کاربردی اشاره گردیده است. در مورد تعریف این گونه سازمانها بطور عملی و کاربردی تعریفی وجود ندارد، از نظر مدیریت رهنمود های روشن و صریحی بیان نشده و از نظر ابزار سنجش و ارزیابی این گونه سازمانها نیز وسیله ای در دست نیست. با توجه به ابهامات ونارساییهایی که موضوع سازمانهای یادگیرنده را احاطه کرده است، در این مقاله کوشش شده تا ضمن تشریح مفاهیم و موازین عملی و کاربردی آنها نیز حتی المقدور تبیین و ارائه گردد.
فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:60
فهرست مطالب:
موضوع صفحه
مقدمه 4
بخش اول: انتخاب آئین و راههای رسیدن به شناخت عمیق از آن
انسان عصر ما در جستجوی فلسفة زندگی 6
انتخاب آیین و مسلک 9
شناخت قاطع، عمیق و روشن 11
عوامل بازدارنده از شناخت علمی روشن 12
1- پیروی هوی و هوس: 12
2- عادات و سنتهای نیاکان: 12
3- خود باختگی در برابر بزرگان و قدرتها: 13
مهمترین ابزار شناخت 13
واقعبینی (رآلیسم). 16
آیا مسلک داری با بیبند و باری سازگار است؟ 17
آثار روحی و عملی ایمان دینی 18
بخش دوم: تقابل علم و دین
تقابل علم و دین در جامعة امروز و دیروز از دیدگاه علّامه جعفری 20
علم و دین از دیدگاه امام خمینی «قدس سره» 27
ریشههای جدا انگاری علم و دین از منظر امام خمینی (قدس سره) 32
ریشههای جدا انگاری علم و دین از منظر شهید مطهری 33
روی آوردن دوباره انسان به دین در دنیای پیشرفته صنعتی 35
نمونههایی از تعاون علم و دین 36
بخش سوم: نتایج نظرسنجی از دانشجویان
تحلیل پاسخها 04
تحلیل نهایی 53
نمودارهای آماری 55
نمونههایی از پرسشنامههای پرشده
فهرست منابع
مقدمه:
قال رسول الله (ص): اِنّی مَسؤُلٌ وَ اِنَّکُمْ مَسؤُلونٌ.
مادیت با سرعت تمام به پیش میرود و بشر را بیش از پیش مقهور ظواهر میکند. بت مادیات غرب و شرق را عبادتگاه خویش ساخته و تمام خلق را فریفته خویش میسازد. خلق کثیری در برابر این بت به زانو در آمدهاند و کسانی قربانی میگردند که سرمایههای عظیم یک جامعهاند جوانان و نوجوانان.
چه کسی مسئول این وضع است؟
آنانی که انسان را در مرتبه نازل نفس و مرتبه حیوانی قرار دادند و او را وا داشتند تا دین، اخلاق و مسائل عالی انسانی را در دستگاه حس و خیال و غریزه توجیه کند و انسان آنگاه که به توجیه حسی و خیالی دین و اخلاق پرداخت، آن را کاملاً متضاد با حیات فعلی خود یافت و لذا فریاد برآورد که مذهب مخالف آزادی و غیر قابل اجرا در دنیای علم و صنعت است.
توجیه مذهب و ارزشهای انسانی در دستگاه حس و خیال جز این نتیجه را نمیدهد.
اما این تنها مکاتب مادیگرا نیستند که مقصرند بلکه آنانی که در برابر این فرهنگها بیتفاوت ماندند و مهر سکوت بر لبهای خویش زدند و با قلم و بیان و با تمام امکاناتی که داشتند در برابر آنها ساکت ماندند نیز مسئول وضع موجودند مسئول در برابر جوانان و نوجوانانی که ناآگاهانه قربانی شوند. آرزوی هر معتقد به اسلام و دیانت این بوده که روزی برسد تا بتواند آزاد و بدون مانع به ترویج اسلام و به نجات نسل جوان در گرداب فرهنگی که غرب و شرق مروج آن هستند، قیام کند.
و امروز که خوشبختانه جو مناسب برای تبلیغ و شناساندن اسلام و واقعی بوجود آمده است اگر در این جهت حرکت نکنیم و با فرهنگ و الگوهای غربی و شرقی به ستیزی مدبرانه با قلم و عمل و بیان برنخیزیم مسلماً فردا در برابر جوانان جامعه پاسخی نخواهیم داشت.
در این مختصر ابتدا تحلیلی بر انسان عصر تکنولوژی و شناخت او از دین و عقاید دینیاش خواهیم داشت و سپس نتایج یک نظر سنجی در میان دانشجویان، دربارة عقاید و اعتقادات مذهبی آنان را بررسی خواهیم کرد.
نحوة پیشرفت مطالب:
مطالب بر اساس سؤالهای نظرسنجی که پیرامون شناخت جوان از دین خود، آثار عملی دیدگاههای دینی در رفتار او و جایگاه دین در دنیای تکنولوژی از نظر او میباشد، انتخاب شده است. در نخستین بخش پیرامون نحوة کسب شناخت عمیق از دیدگاههای اعتقادی بحث خواهد شد، در بخش دوم تقابل علم و دین از دیدگاه بزرگانی چون علّامه جعفری، امام خمینی و شهید مطهّری بررسی میشود و در پایان نیز تحلیل نظرسنجیهای انجام شده آورده میشود.
امیدواریم تلاشةای ما در این راه مفید واقع شده باشد و این تحقیق نیز بتواند دیگاه قشر جوان را در باب اعتقادات دینی بطور مطلوب نمایان سازد «ان شاءالله»
انسان عصر ما در جستجوی فلسفة زندگی
در عصر ما انسان از نظر دست یابی به ساز و برگ زندگی به مرحلة پرشکوهی رسیده است. اکتشافات و اختراعات بیشمار برایش امکاناتی فراهم کرده که تا پیش از این در نظرش افسانه مینمود.
در پرتو این آشنای گسترده با اسرار طبیعت و نوآوریهای شگرف در جهت مهار کردن نیروهای طبیعی و بهرهگیری از آنهاست که انسان عصر ما به اوج رفاه مادی رسیده و عرصة زمین را برای خود به صورت کافی بس مجهز و مجلل در آورده است، بدان امید که آسوده و شادکام و خوشبخت در آن زندگی کند و به سعادتی که همواره آرزوی آن را در سر میپروراند برسد.
فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:10
چکیده:
عملکرد ما از ابتدای جنگ تا امروز همیشه همراه با بدبینی فوقالعاده شدید نسبت به قدرتهای خارجی بوده است. البته نباید فراموش کرد که کشور ما در طول دهههای گذشته از سوی قدرتهای خارجی اعم از شرقی و غربی صدمات زیادی دیده و برای استقلال خود بهای زیادی پرداخته است؛ در واقع عامل اصلی برای انقلاب، تا کنون بحث تحقیر خارجی بوده است. مردم پیش از پیروزی انقلاب احساس میکردند دیگران برای کشور تصمیم میگیرند و حاکمان قبل از انقلاب هیچ تصمیمی از خود نمیتوانند بگیرند؛ از این رو در شعارها بحث استقلال را مطرح کردند.
دبیر سابق شورای عالی امنیت ملی ادامه داد: این درست است که ما نباید نسبت به خارجیها خوشبین باشیم و حواسمان همواره باید به توطئهها باشد، اما این بدبینی نباید آن قدر زیاد باشد که مانع هرگونه تعامل سازندهی ما با دیگران و عاملی شود برای اینکه راه مناسب و کوتاه را تنها به خاطر نگرانیهای بیش از حد برای دستیابی به اهدافمان از دست بدهیم.
رییس مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام، با اشاره به آنچه نگرانی همیشگی نسبت به سرمایهگذاری خارجی در کشور مینامید، خاطرنشان کرد: این قضیه همواره باعث شده همیشه با وسواس برخورد کنیم، اما این در حالیست که بعد از گذشت زمان در مقطعی احساس کردیم نیاز به سرمایه خارجی و کارشناسان بیرونی داریم؛ از این رو تا حدودی از خود نرمش نشان دادیم، اما همچنان ته ذهنمان نگرانی وجود دارد و این در حالیست که در کشوری مثل مالزی با وجود سرمایههای زیاد خارجی، چنین چیزی وجود ندارد.
روحانی با بیان این که همیشه یک نگرانی عمده پشت ذهن ما نسبت به خارجیها وجود دارد، در عین حال به بحث لانهی جاسوسی اشاره کرد و گفت: در بحث لانهی جاسوسی یک راه این بود که با آمریکاییها بنشینیم و مساله را فیصله دهیم، اما ما به جای اینکه به مذاکره با طرفمان بپردازیم، در این مساله احساسات را وارد کردیم و آن قدر قضیه را کش دادیم تا رسیدیم به مقطعی که حاضر شدیم بعد از تحمیل جنگ، با آمریکا بنشینیم، اما آن زمان دیگر دیر بود.
دبیر سابق شورای عالی امنیت ملی ادامه داد: شاید اگر زودتر حاضر به چنین کاری میشدیم، راحتتر به توافق میرسیدیم و منافع کشورمان بیشتر لحاظ میشد. اما متاسفانه باید گفت که ما همیشه در مقاطع سخت نمیتوانیم تصمیمگیری سریعی داشته باشیم و احساسات را در تصمیمات دخیل میکنیم.
وی همچنین به قضیهی گروگانگیری اشاره کرد و افزود: درآن قضیه نیز تا زمانی که عراق به ما حمله نکرده بود، هیچ کس جرات نمیکرد به حل و فصل مساله بپردازد. اما پس از آن آمادگی پیدا کردیم، حتی این اواخر در این زمینه عجله هم کردیم و چون با زمان انتخابات آمریکا یکی شده بود، به سرعت آن را حل کردیم.
روحانی ادامه داد: در زمان جنگ نیز زمانی که در موضع قدرت بودیم و خرمشهر را پس گرفته بودیم، باز هم نتوانستیم تصمیم بگیریم که همزمان با دفاع مقدس با دشمن سر میز مذاکره بنشینیم و بحث کنیم، این قضیه را عقب انداختیم تا به جایی رسیدیم که دیگر راهی جز قطعنامه و مذاکره برایمان باقی نماند و آن زمان بود که مذاکره با عراق را انتخاب کردیم و البته آن هم خیلی دیر بود .
دبیر سابق شورای عالی امنیت ملی دلیل تمام این قضایا را بدبینیهای عمیق که به گفتهی وی در پس ذهنها وجود دارد، عنوان کرد و گفت: ما همواره نمیخواهیم با خارجیها به ویژه دشمن بنشینیم و همیشه احساس میکنیم اگر این کار را بکنیم، سرمان کلاه رفته است، همان طور که شاهد بودیم برخی عزیزان از تریبونهای عمومی اعلام کردند که هر وقت ما با خارجیها مینشینیم، سرمان کلاه میرود که البته من این قضیه را قبول ندارم و معتقدم این نگاه هم ناشی از بدبینی است که به آن دچار هستیم.
دبیر سابق شورای عالی امنیت ملی گفت: ما همیشه میگوییم نباید به دشمن و افراد فریبکار نزدیک شویم و نزدیکی با خارجیها را مثل نزدیکی با شیطان میدانیم، البته این خوب است، به شرط آنکه همیشه ادامه داشته باشد نه اینکه در مقاطعی این را بپذیریم . امروز زمان آن رسیده که یک مقدار در تصمیمگیریها متعادلتر باشیم و با منطق بیشتر و فاصله با احساسات پیش رویم، همچنین در نظر بگیریم که دنیای امروز با دنیای ده سال پیش و زمان جنگ سرد متفاوت است. امروز شرایط جهانی به سرعت تغییر میکند؛ ازاین رو ما نمیتوانیم فرمولهای گذشته را ملاک قرار دهیم .
روحانی با بیان اینکه با سرعت گردش اطلاعات، تحولات متعدد نیز صورت میگیرد، گفت: نمیشود در دنیای امروز یک سری اصول را به عنوان اصول ثابت مد نظر قرار داد و در آن چارچوب، از دنیا فاصله گرفت و تنها هر گاه اضطرار به وجود آمد، نظر را تغییر داد.
رییس مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام، حساسیت این مقطع زمانی را از یک نگاه از حساسیت زمان جنگ تحمیلی بیشتر دانست و ادامه داد: گر چه آن زمان برای ملت ایران موقعیت بسیار حساسی بود، اما امروز در شرایطی قرار داریم که در برابر یک هجمهی عمومی هستیم و کشورهای مختلف به ویژه غربیها دست به دست هم دادهاند که به تدریج شرقیها را کنار خود بکشند تا علیه جمهوری اسلامی به تصمیماتی برسند؛ از این رو امروز مهم است که با تدبیر و تامل راه را پیش رویم.
روحانی در ادامه با اشاره به مسالهی هستهیی ایران اضافه کرد: تدبیر جمهوری اسلامی در این بود که در مسالهی هستهیی که امروز به یک مسالهی پیچیده تبدیل شده است، بتواند از راههایی پیش رود که هزینهی کمتری دارد، اما شرایط امروز روند را سختتر کرده است. اگر چه مردم مسرور و خوشحال هستند که دانشمندان و جوانان غیور در سازمان انرژی اتمی، توانستهاند موفقیتهای خوبی در زمینهی فناوری هستهیی کسب کنند، اما باید به یاد داشت که این تلاشها مربوط به آخرین سالهای نخستوزیری مهندس میرحسین موسوی است و از آن زمان تلاشها در آن زمینه آغاز شده بود و در همهی دوران ریاستجمهوری آقای هاشمی رفسنجانی، همهی چیزهایی که امروز داریم، آماده شده بود . سانترفیوژها و بخش لیزر و غنیسازی، همه در آن دوران شکل گرفت.
روحانی با اشاره به تلاشهای دولت سیدمحمد خاتمی در این زمینه گفت: در آن دوران تلاش شد که این فناوری بومی و در داخل هم برای ساخت و تولید آن اقدام شود، که البته اقدامات گستردهای درآن زمان صورت گرفت. نباید از یاد برد که از سال 67 تا امروز در این مسیر حرکتهای زیادی شده و به ویژه دولت هاشمی رفسنجانی و خاتمی زحمات زیادی را در این زمینه متحمل شدند، تا جایی که توانستیم در سال 81 به فناوری غنیسازی دست یابیم .
دبیر سابق شورای عالی امنیت ملی، با اشاره به اینکه در سال 81 با تعدادی سانترفیوژ غنیسازی انجام دادیم، گفت: خاتمی در بیست و دو بهمن سال 81 دستیابی به این دستاورد را به عنوان پیروزی بزرگ ملت ایران عنوان کرد، البته در آن زمان اصفهان ناقص بود و اراک تازه شروع شده بود و در تولید کیک زرد، قدمهای اولیه را برداشته بودیم که لازم بود کامل شود.
وی با اشاره به آنچه سر و صداهای راه افتاده در دنیا علیه ایران در سال 81 مینامید افزود: پس از آن در سال 82 بود که پروندهی ایران به شورای حکام رفت و در آن مقطع بود که تبلیغات دروغین علیه ایران در جهان به راه افتاد. متاسفانه با این دروغها افکار عمومی مشوش شد تا رسیدیم به قطعنامه شهریور سال 82 که این قطعنامه برای جمهوری اسلامی خوشایند نبود و ما را تا مرز فرستادن پرونده به شورای امنیت در اجلاس بعدی نزدیک کرد.
روحانی با اشاره به تصمیمات حکیمانهای که جمهوری اسلامی در این زمینه اتخاذ کرد، خاطرنشان کرد: البته این تصمیمات حکیمانه مربوط به کل نظام بود. ما در آن زمان تصمیم گرفتیم فعالیت نطنز را تعلیق کنیم، اما کارهای دیگر را تکمیل کردیم. در نطنز به فناوری غنیسازی دست یافته بودیم و آژانس هم این را میدانست، اما در عین حال اراک و اصفهان و کیک زرد سه پروژهای بودند که ناقص مانده بودند؛ لذا تعلیق آن پرونده را که کامل بود، پذیرفتیم، اما تعلیق سه پروژهی ناقص را نپذیرفتیم.
فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:40
فهرست مطالب:
انقلاب ایران و جهان امروز
ایران بر حسب تئوری و عمل انقلاب
چگونه یک نظام سیاسی فرو می ریزد
شاه چه می توانست بکند؟
نفی تجدد از سوی انقلابیون
فایده بازنگری
ایران و آینده
منابع:
انقلاب ایران و جهان امروز
انقلاب ایران پایان نیافته است . بازماندگان متفق انقلابی که در فوریه 1979 قدرت را به دست آوردند ، ناظر بر انحلال نظام سیاسی سلسله پهلوی و ساختار اقتصادی ایران بودند ، اما نه تنها نتوانستند قابلیتهای هماهنگی در اداره امور از خود نسان بدهند ، بلکه حتی یک دولت لایق که به تلاشهای انقلابی جهت دهد و جنگ را بطور موثر علیه عراق اداره کند ایجاد نکردند . نهادهای متزلزل جوشیده از انقلاب ، گروگانگیری ، جنگ و برخوردهای پایان ناپذیر چپگرایان و افراطیون اسلامی را در هم آمیخت . بدین سان بیشتر گروههای مجاهدین افراطی ( حدود یک سوم از کل مجاهدین ) برای به بن بست کشاندن استقرار هر ن.ع رابطه مجدد بین ایالات متحده و رژیم خمینی ، صلاح خود را در همکاری با فداییان دیدند . حتی تا آن جا که دهها تن از دیپلماتهای امریکا را بیش از یک سال در اسارت نگاهداشتند .
رفتار خارج از عرف کسانی که پس از انقلاب به قدرت رسیدند تقریباً در همه پایتختهای جهان امواجی تکان دهنده پدید آورد . پس از آن ، بحران گروگانگیری وسیعاً موجب تشدید انزوای ایران گردید . اگر چه این مانع بزرگ از سر راه شده است ،سیاست خارجی کشور همچنان با آشفتگی کامل دست به گریبان است .
این غیر ممکن است که بتوان فراز و نشیبهایی که ایران هنوز باید طی کند پیش بینی نمد ، اما مسیر تکاملی آینده ، مطمئناً بر مبنای حوادث گذشته و عکس و العمل در مفابل این حوادث شکل خواهد گرفت . آنچه در ایران اتفاق افتاد دور نماهای جالبی از عملکرد جوامع در تغییرات بزرگ اجتماعی و پی آمدهایی که برای نظام جهانی می تواند داشته باشد ارائه داد .
ایران بر حسب تئوری و عمل انقلاب
از نظر تئوری مهمترین پرسش این است که اگر توسط کسانی که درگیر وقایع بودند ، سیاست و تدبیر دیگری اتخاذ می گردید ، آیا انقلاب ایران قابل پیش گیری بود و یا حداقل امکان داشت به راهی که کمتر افراطی و ویران کننده باشد سمت داده شود . از سال 1963 تا 1978 طی 15 سال توسعه و پیشرفت در ایران ، همه کس از نظر مادی منتفع گردید ، برخی کمتر و برخی بیشتر .
هر چند که توده های مردم از نظر روانی با ساختار حکومت بیگانه شدند . مردم متوجه گردیدند که از داشتن حق اظهار عقیده موثر در امور سیاسی مملکت محروم شده اند و یا نسبت به دیگران به صورت اتباع درجه دوم در آمده اند . چیزی که در ایران اتفاق افتاد موید این نظر است که انقلاب زمانی به وقوع نمی پیوندد که شرائط زندگی در بدترین وضع باشد ، بلکه هنگامی حادث می شود که وضع رو به بهبودی می رود اما با انتظارات هماهنگ نگاهداشته نمی شود . اگرچه شاه قولهای زیادی داد اما دولت در اجرای آن سرعت کافی به خرج نداد ، و مهم نبود که اوضاع چقدر بهبود یافته. بدین ترتیب هنگامی که سیاست توسعه اقتصادی با دوران متلاطم سالهای1977و1978مواجه گردید،هر کس از هر قشر وطبقه اجتماعی بیشتر به سویی گرایش پیدا کرد که با پرسیدن
"برای من چه کاری انجام دادهاید؟" شاه را برای کمبودهای درمان ناپذیر مقصر بداند.
یک نظریه ساده پیش پا افتاده باید دور ریخته شود.این صحت نداردکه مردم همیشه از دولتی پشتیبانی می کنند که معیارهای زندگی آنها رابهبود بخشیده است.شاه به دلیل پیشرفتهای اقتصادی که خود موجب شده بود،تصور کرد که مردم حمایت خو د از رژیم او ادامه خواهند داد.همچنان که اوضاع بهتر شد،توجه مردم بیش از پیشاز مسایل مربوط به خود معطوف گردید.
تمایل مردم به داشتن یک نقش سیاسی واقعی و یا دست کم داشتن تصوری از یک نقش سیاسی بطور وسیع افزایش یافت. در لحظه سرنوشت ساز، که وفاداری به سلطنت پهلوی در تعادل بود، شاه به شیطانی که خود می شناخت- دیکتاتوری- روی آورد، و نه به شیطانی که نمی شناخت- مشارکت سیاسی غیر انحصاری.
یک عقیده عمومی پذیرفته شده درباره منشاء و گسترش انقلاب، به وسیله حوادث ایران نفی گردید. چیزی اتفاق نیفتاد که بنابر تئوریهای جا افتاده مارکسیستی با نظریه های غربی مؤید این باشد که در دست داشتن جوامع روستایی کلیدی است که می تواند تلاطمات انقلابی را برانگیزد. [ 2 ] کشاورزان از معرکه برکنار ماندند، تصور کردند که کشمکش، جدال و ستیز بین مردم شهرنشین است. سه ماه پس از این که نیروهای خمینی قدرت را بدست گرفتند، اکثریت عظیمی از کشاورزان روستاهای نزدیک تهران عقیده داشتند که شاه پس از معامله با رهبری اسلامی به سلطنت بازخواهد گشت! زارعین انعطاف پذیر بودند. روستائیانی که به شهرها مهاجرت کرده بودند و از بحران اقتصادی صدمه دیده بودند، مشتاق به پیروی از ملاهای ناراضی بودند. تا نوامبر 1978 که دورنمای سقوط رژیم شاه پدیدار گردید، روستائیانی که در روستاها بودند، همه بطور یکسان خواستار شرکت در راهپیماییهای دولتی بودند.
اگر سازمانهای گسترده انقلابی مخفی تشکیل نمی گردیدند، با وجود همه مشکلات، انقلاب اتفاق نمی افتاد و یا می توانست به مسیری کشانده شود که اساسا متفاوت باشد. البته با وجود شبکه مسجد به روحانیون افراطی امکان داد تا بر اوضاع تسلط یابند و سپس تحول نهضت را کنترل کنند. برای خمینی آسان بود که با بسیج یک گروه فعال و موثر به رهبر پیامبر گونه متعصبین مذهبی تبدیل شود. در دوران حکومت شاه در ایران، روحانیون از سال 1963 تا 1977 یک نیروی حاشیه ای بودند که بطور فزاینده ای منزوی می شدند. بنابراین جای تعجب نیست که بنیادگرایان، نظام سیاسی سلطنتی را رد کرده و سیاستهای افراطی ضد دولتی را در پیش گیرند. [ 3 ] از نظر تاریخی، مهمترین پی آمد انقلاب، ممکن است اثبات ظهور مذهب به عنوان یک نیروی مهم سیاسی باشد. با درهم آمیختن ایدئولوژی حکومت الهی و قدرت انبوه مردم بر مبنایی درست، شق دیگری از انقلاب ارایه میشود که مارکسیسم و دیگر نمونه ها را تکامل می بخشد. این طریقی است که قدرتی دیگر مبتنی بر توجیهی متفاوت جانشین قدرت و مشروعیت شاه و یا هر رهبر غیر مذهبی دیگر می شود، و از نظر موضعی هدف خود را بدون توسل به خشونت به انجام می رساند. در این حالت بنیادگرایان اثبات کردند که حتی یک نیروی مسلح قدرتمند می تواند از دوران متلاشی شود. مهترین عامل مضطرب کننده در مورد جنبش اسلامی خمینی، دکترین جنبش نیست بلکه بسیج موثر آن بود که گروههای مختلف اجتماعی را برای حمایت از یک حکومت اسلامی در یک سازمان سیاسی متشکل کرد. برتری روحانیت، آنچنان که خمینی ادعا کرد، نشان ضمنی به مبارزه طلبی دولتهای غیر مذهبی در همه جاست. اگر این پدیده به موجودیت و مقاصد خود ادامه دهد، روش دیرین غرب را مبنی بر جدایی حکومت و کلیسا تغییر خواهد داد.
تسلط روحانیت در ایران، جنبش خمینی را از شورش ساندینیستها در نیکاراگوئه، گروهی که در بسیاری موارد مشابه ایرن است، متمایز می سازد. سال 1979 در نیکاراگوئه، یک جنبش انقلابی در اصولی مبهم توسط یک گروه از نخبگان سازمان یافته رهبری شد، اما در آنجا مبارزه برای تحقق یک حکومت الهی نبود. در هر دو کشور، علی رغم حضور ابرقدرت آمریکا به عنوان تامین کننده تجهیزات نظامی، جنبش مردمی قادر بود که اول ناراضیان و سپس اکثریت عظیمی از جامعه را بسیج کند و تا جایی پیش برود که کشور را از اجرای وظایف خود باز دارد. نتیجه در هر دو کشور، بر کناری فرمانروایی که اهرمهای سنتی قدرت را در اختیار داشت اما نتوانست از آنها بهره بگیرد. شاه و سوموزا هنگامی که کوشیدند تا به دلایل سیاسی نیروهای نظامی را، خواه با قدرت کامل و یا در سطحی پایین تر به کار گیرند، هر دو، به این دلیل که دریافتند اگر چنین کاری بکنند وضع بدتر خواهد شد ونه بهتر، عجز مشابهی احساس کردند. در نیکاراگوئه، ساندینیستها ظرف دوماه یک دولت کارآمد ایجاد کردند. در ایران هنوز مردم رأی و نظری ندارند اما امکان موفقیت متداوم برای حکومت خمینی تیره و تار به نظر می رسد.
اعتقادات ملی و مذهبی مبارزین اسلامی که در فوریه 1979 به مشروعیت و قدرت رسید، نه توان تشکیلاتی دارد که ایران را اداره کند و نه دارای یک فلسفه و یا برنامه ای عقیدتی است که در درازمدت بتواند اکثریت مردم را جذب نماید. امروزه رهبری اسلامی از حمایت شوریده جمعی و پشتیبانی توأم با نگرانی گروهی دیگر و «بیعت توأم با بی تفاوتی » بسیاری از مردم بهره مند است. به هر حال، همچنان که فروپاشی اقتصاد ایران ادامه می یابد، گروههای قبیله ای و چپگرایان با جذب هواداران به آرمانهای خود بیش از پیش نیرومند می شوند. جاذبه روحانی خمینی، جنگ با عراق و نبودن یک سازمان نیرومند مبارز، موچب شده است تا نهضت اسلامی، هرچند ضعیف، کنترل را به دست گیرد.
اگر چه مردم روستا از شور انقلابی سرشار نبودند اما مخالفین به دلیل استراتژی سازمانی خوب و به علت ناکافی بودن عکس العمل دولت در برابر رشد نارضایتیها، توانستند ابتکار سیاسی را از دست شاه خارج کنند. اقدام سریع توسط نخبگان حکومت برای کنترل ناآرامیها، چه از طریق انجام اصلاحات و یا درهم شکستن انقلابیون به وسیله نیروهای نظامی ویا به کارگیری هر دو مورد، می توانستند انقلاب را متوقف و یا آن را از مسیر خود منحرف سازد. این استراتژی کج دار و مریض شاه بود که موجب رشد احساسات انقلابی گردید و میانه روهارا به سویی راند تا به کسانی نزدیکتر شوند که خواستار سرنگونی نظام موجود بودند ونه سازش با آن. انقلابهای موفق، طبیعتا به سوی مواضع تند و تعصب آمیز میل می کنند. این که آیا آنچه در ایران اتفاق افتاد ناگزیر باید از این الگو تبعیت می کرد امر چندان مسلمی نیست. اگر شاه در دهه 1970 برای توسعه نظام سیاسی مملکت یک کوشش جدی به عمل آورده بود، مطمئنا نتیجه ای متفاوت به دست می آمد. شاه مردد بود، چرا که از پی آمدهای اقدامات مختصری که طی سالهای 1961 و 1962 برای دادن آزادی بیشتر به عمل آورده بود، خرسند نبود. متاسفانه تشویق مردم به مشارکت در امور سیاسی، شاه را با خطراتی درگیر کرد که برای پذیرفتن آن آمادگی نداشت. شاه اگر بیشتر انعطاف پذیر بود شاید بطور کلی انقلاب رخ نمی داد و یا دست کم زمینه تسلط انقلابیون میانه رو بیش از افراطیون فراهم می گردید. اما محمدرضا پهلوی فاقد درک و احساس بود و قادر نبود نتیجه حاصل از ناتوانی خود را در انتخاب بین فرصت دادن به مردم برای مشارکت در امور مملکت و یا تشدید اقدامات خود، پیش بینی کند. شاه با این وقت گذرانی لعنت هر دو جهان را به جان خرید.
فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:26
فهرست مطالب:
فصل اول
اطلاع یابی در اینترنت : نیاز جوامع اطلاعاتی امروز
رشد فزاینده ی اطلاعات واستفاده کنندگان از وب
سیر تحول تاریخی ابزارهای کاوش اینترنت :
جستجو در شبکه جهانی وب : چالشها و فرصتها
شبکه وحشی وب یا شبکه جهانی انتظار :
فرصتهای اشاعه و دسترسی به اطلاعات از طریق وب :
قابلیت های جستجو :
عملگرهای بول و ریاضی :
موتور کاوش Google
جستجوی کلیه واژه در عنوان صفحات وب :
جستجوی صفحات وب به زبانهای مختلف ( Language search)
جستجو از طریق تاریخ انتشار منابع در وب :
جستجوی رسانه های مختلف در وب ( Media Search)
درج نادرست نشانی دسترسی به صفحات وب ( URL)
ابر موتورهای کاوش :
دسترسی به اطلاعات چند رسانه ای در وب :
سیاست انتخاب سایت های وب :
نرم افزارهای کاوشی در شبکه وب :
نمایش اطلاعات در وب :
فصل اول
اطلاع یابی در اینترنت : نیاز جوامع اطلاعاتی امروز
ظهور اینترنت و سپس رشد و گسترش روز افزون « شبکه جهانی وب » فرصتها و چالشهای نوینی را در فرایند اطلاع یابی پدید آورد . امکان جستجو و دسترسی به حجم زیادی از اطلاعات از طریق اینترنت ، فعالیت های آموزشی ، تحقیقاتی ، تجاری و .. را تحت تاثیر خود قرار داده است مشکل اصلی فرایند اطلاع یابی در اینترنت بازیابی حجم کم از اطلاعات ومنابع اطلاعاتی نیست ، بلکه مشکل جدیدی تحت عنوان «بازیابی بیش از حد اطلاعات » پدید آمده است در گذشته کاربران نهایی نیاز کمتری به فراگیری مهارتهای اطلاع یابی داشتند و اغلب از متخصصان اطلاع رسانی برای دسترسی به اطلاعات کمک می گرفتند ، اما امروزه باید بدون حضور یک واسط انسانی و داشتن دانش کافی درباره اصول و مهارتهای جستجو و بازیابی اطلاعات به کاوش در اینترنت بپردازند . بتدریج ، با گسترش خدمات در شبکه جهانی وب ، فراگیری اصول و مهارتهای اطلاع یابی برای جستجو گران مهم وحیاتی شد.
ظهور در اینترنت و سپس رشد و گسترش روز افزون «شبکه جهانی وب » تغییر و تحول شگرفی در فرایند اطلاع یابی به وجود آورد و باعث شد که تعداد بسیار زیادی از استفاده کنندگان برای اولین بار از خانه یا محل کار خود به تنهایی از طریق کامپیوتر شخصی ، امکان جستجو و دسترسی به حجم زیادی از اطلاعات را پیدا کنند از یک طرف ، استفاده از محیط گرافیکی شبکه جهانی وب ، بسیار جذاب وساده به نظر می رسید واز سوی دیگر ، قیمت کامپیوتر های شخصی وهزینه اتصال به اینترنت دائما کاهش یافت . همین امر باعث شد تا بسیاری از افراد بتوانند جستجوی اطلاعات در این محیط دیجیتالی را تجزیه کنند . به این ترتیب ، برخلاف گذشته که استفاده کنندگان ،نیاز کمتری به فراگیری مهارتهای اطلاع یابی در خود احساس می کردند از این رو سواد اطلاعاتی که مجموعه ای از تواناییها و مهارتها برای جستجو ، ارزیابی واستفاده موثر از اطلاعات است . به یکی از مهم ترین عناصر اطلاع یابی در اینترنت مبدل شده است .
رشد فزاینده ی اطلاعات واستفاده کنندگان از وب :
شبکه جهانی وب در اوایل دهه ی 1990 در آزمایشگاه فیزیک ذرات اروپا واقع در سوئیس توسط تیم برنیرزلی اختراع شد . این شبکه پس از گذشت چند سال ، رشد و گسترش شتابناکی به خود گرفت و به عنوان یکی از مهم ترین رسانه های قرن بیستم مطرح شد . همراه با افزایش حجم اطلاعات قابل دسترس از طریق این محیط ، تعداد استفاده کنندگان آن نیز به طور فزاینده ای زیاد شد ، به طوری که بر آورده شده است تا ماه مارس 2001 حدود 430 میلیون نفر در سراسر جهان به اینترنت متصل بودند . رشد تعداد سایت های وب نیز بسیار شگفت اور ارزیابی می شود بررسیهای آماری نشان می دهد که در ژوئن 1993 تنها 130 سایت وب قابل دسترسی بودند وپس از گذشت دو سال یعنی ژوئن 1995 این تعداد به 23500 سایت وب رسید .
مطالعات دیگر نمایانگر آن است که در خلال سالهای 1997 لغایت 2000 تعداد سایت های وب تقریبا سه برابر شده است طبق طرح مطالعاتی « اندازه گیری اینترنت » تعداد صفحات وب تا دهم جولای 2000 در حدود 1/2 میلیارد بر آورد شده بود این مطالعه هم چنین نشان می دهد که روزانه بیش از 7 میلیون صفحه جدید به شبکه وب افزوده می شود .
به این ترتیب ، پیش بینی می شود که تا اوایل سال 2001 حجم اطلاعات موجود در محیط وب دو برابر شده واز مرز 2/4 میلیارد صفحه بگذرد .
سیر تحول تاریخی ابزارهای کاوش اینترنت :
شبکه جهانی اینترنت در اواخر دهه 1960 پا به عرصه ظهور گذاشت اما تا سال 1990 ابزای برای کاوش اطلاعات موجود در آن وجود نداشت با مروری اجمالی بر تاریخچه ابزارهای کاوش اینترنت می توان دریافت که تقریبا کلیه پیشرفتها در این زمینه توسط دانشجویان وطرحهای پژوهشی آنها صورت گرفته است در سال 1990 اولین ابزار کاوش اینترنت توسط آلان را متیچ در دانشگاه مک گیل تحت عنوان آرکی توسعه یافت . وی ابتدا قصد داشت اسم این ابزار کاوش را آرکا یوز بگذارد اما بعد به دلیل مطابقت با استاندارد یونیکس از مخفف آن یعنی آرکی استفاده کرد.
آرکی از طریق نمایه سازی فایل های موجود در سایت های FTP یا پروتکل انتقال فایل امکان جستجو و بازیابی فایل ها در محیط اینترنت را برای کاربران فراهم می ساخت به تعبیر دیگر این ابزار کاوش تنها می توانست فایل های اینترنتی نه متن واسناد موجود در اینترنت را بازیابی کند .
در سال 1993 دردانشگاه نوادا برای بازیابی اسناد و متون وسرورهای گوفر نظامی مشابه آرکی طرحی شد که ورونیکا نام داشت در واقع ،ورونیکا برا ی اولین بار امکان جستجو و بازیابی متن واسناد ساده ( بدون تصویر یا پیوندهای فرامتنی ) را در اینترنت فراهم کرد .
یکی دیگر از ابزارهای کاوش مشابه و ورونیکا برای جستجو در سرورهای گوفر ، جاگ هد نام داشت . در واقع می توان گفت که آرکی و ورونیکا پدر ومادر همه ابزارهای کاوش امروزی به شمار می آیند کمی قبل از ارائه ورونیکا یعنی در سال 1992 تیم برنرزلی در آزمایشگاه فیزیک ذرات اروپا محیطی گرافیکی و فرامتنی مبتنی بر اینترنت ، تحت عنوان شبکه جهانی وب را اختراع کرد .
یکی از ویژگی های این محیط توانایی ارائه اطلاعات چندرسانه ای ونیز استفاده ازنظام فرامتنی برای ایجاد ارتباط با دیگر صفحات مرتبط بود . پس از گذشت یک سال از ظهور شبکه جهانی وب دو ابزار کاوش برای جستجوی اطلاعات درمحیط وب توسعه یافتند که عبارت بودند از الی وب ورلدواید وب واندرر ورلد واید وب واندرر که توسط ماتئو گری در دانشگاه MIT توسعه یافت از روبات هایا به تعبیر دیگر برنامه های کامپیوتری برای جستجو ونمایه سازی صفحات وب استفاده می کرد به این ترتیب ، اولین موتور کاوش وب مبتنی برنمایه سازی خود کار وماشینی پایه عرصه ظهور گذاشت و اولین پایگاه یا نمایه موتور کاوش تحت عنوان وندکس شکل گرفت .