فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:18
فهرست مطالب:
روایت امام خمینی از مسئله آزادی در غرب
نقد امام خمینی بر مسئله آزادی در ایران دوره پهلوی
امام خمینی و مفهوم آزادی
آزادی حقوقی یا تجویزی
ـ امام خمینی و ارزش آزادی
امام خمینی و انواع آزادی
پی نوشت ها
جایگاه آزادی در نظام سیاسی و تربیت
تأملی در آرای دکتر بهشتی
شریف لکزایی
پرسش و مدعا
در اهمیت و مفهوم آزادی
ساز و کارهای بهبود الگوی تربیتی
خاتمه
چکیده:
امروزه آزادی در کنار مفاهیمی مانند جامعه مدنی و دموکراسی و نیز نحوه تعامل آن ها با دین, به مهم ترین سؤال و مشغله موجود در حوزه اندیشه سیاسی این مرز و بوم مبدل شده اند. بی تردید, آزادی در مفهوم امروزینش, مفهوم جدیدی است که سابقه ای در تاریخ اندیشه دینی ندارد; به دیگر سخن, ما نمی توانیم برای تحلیل چنین واژه ای از واژگان اختیار و یا حرّیت استفاده کنیم. آزادی فلسفی تحت عنوان اختیار و تفویض در
مقابل جبر, از مباحث دیرین کلام و فلسفه اسلامی است. آزادی عرفانی که رهایی از تعلقات دنیوی است نیز در اندیشه عرفانی مسلمانان, سابقه ای طولانی دارد و بیش تر با عنوان حریت و آزادی مورد توجه قرار می گیرد. آزادی حقوقی با عنوان حرّ در مقابل عبد نیز گرچه در فرهنگ اسلامی, جایگاه اصیلی ندارد, اما با توجه به وجود (عبید) و (اماء( در عصر تشریع, مباحث متعددی را در آثار فقهی به خود اختصاص داده است.
البته ممکن است کسی در تحلیل مفهوم آزادی, آن را مبتنی و یا حتی متأخر از اختیار قرار دهد و با انجام اصلاحاتی, روایتی اسلامی از آن, ارائه کند, لکن نمی توان بین آزادی در مفهوم فلسفی آن و آزادی در مفهوم مدرن و تجویزی اش, تلازمی منطقی برقرار کرد. بوده اند عالمانی که با قبول مبنای فلسفی جبر و یا شبهه جبر, از جهت سیاسی, آزادی خواه شده اند (نظیر مرحوم آخوند خراسانی در نهضت مشروطیت) و یا این که با نفی چنین مبنایی و طرفداری از اختیار تکوینی آدمی, این گونه آزادی های اجتماعی و سیاسی را موجب هدم دین دانسته اند(نظر شیخ فضل الله نوری(
فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:10
فهرست مطالب:
اندیشه های مایکل پورتر
* به راهبرد هزینه برمی گردیم. آیا راهبرد پیشروبودن در هزینه هیچگونه ریسکی دربرندارد؟
* می توانید مثالی در این زمینه بزنید؟
* خطرات ناشی از راهبرد تمایز چیست؟
* شما برای راهبردهای رقابتی، دو رویکرد تهاجمی و دفاعی را قائل هستید. بیشتر توضیح دهید.
* جایگاه راهبرد رقابت بین المللی کجاست؟
* آیا الگویی برای رقابت بین المللی وجود دارد؟
* شما دو بعد و دو مدل برای فعالیت و رقابت در صحنه جهانی درنظرگرفته اید. آنها کدام هستند؟
* مفهوم زنجیره ارزشی (VALUE CHAIN) که به آن اشاره کردید چیست؟
* آیا یک تقسیم بندی و تفکیک منطقی از این فعالیتها می توان صورت داد؟
* شاهد آن هستیم که همواره منازعه ای بین این دو دسته فعالیت در جریان است و عدم ارتباط و تفاهم کار را به صورت جزیره ای درمیآورد. یعنی فعالیتهای مختلف به صورت مستقل ونامربوط انجام می گیرد. چه باید کرد؟
* آیا در رقابت بین المللی، این مسئله که جایگاه جغرافیایی انجام فعالیتهای بنیانی یا پشتیبانی کجا باشد مهم است؟
* چه موقع می توان گفت یک صنعت، جهانی شده است؟
* نقش دولت در رقابت صنعتی چیست؟
* راهبردهای صنایع جهانی کدام است؟
* آیا سودآوری شرکتهای بزرگ از شرکتهای کوچک بیشتر است؟ آیا شرکتهایی که بیشترین سهم بازار را دارند بالاترین میزان سودآوری را خواهد داشت؟
* الگوی چرخه عمر در صنعت چنین است که صنعت مراحل و دوره هایی را نظیــــــر شکل گیری، رشد، بلوغ و افول پشت سر میگذارد و به همین جهت به شکل S است. آیا به چنین الگویی معتقدید؟
* آیا سبک مدیریت شرکت در مراحل و دورانهای مختلف در چرخه عمر باید متفاوت باشد؟
* شما از بحث راهبرد رقابتی در صنعت به مزیتهای رقابتی ملل رسیده اید و آن را به قدرت رقابت ملل تعمیم داده اید. این مزیتهای رقابتی برای ملل کدام است؟
* بهترین مدیرعامل ها به نظر شما چه کسانی هستند؟
* منابع
چکیده:
به راهبرد هزینه برمی گردیم. آیا راهبرد پیشروبودن در هزینه هیچگونه ریسکی دربرندارد؟
- البته پیشرو بودن در هزینه فشارهای شدید بر شرکت جهت حفظ موقعیت خود می آورد. این امر به معنای سرمایه گذاری مجدد در تجهیزات مدرن، به دورریختن دارائیهای مستهلک، اجتناب از افزایش خطوط تولید و هوشیار بودن نسبت به پیشرفتهای فناوری است.
- می توانید مثالی در این زمینه بزنید؟
- نمونه کلاسیک آن شرکت فورد در دهه 1920 است که با کاستن از مدلها و گونه های مختلف، تجهیزات خودکار پیشرفته و تلاش برای دستیابی به کاهش هزینه ازطریق آموزش به نوعی پیشرو بودن غیرقابل انکار در هزینه دست نیافته بود. وقتی تمایل مشتریان به پرداخت بهای بیشتر برای داشتن خودرو با ویژگیهای بیشتر پدید آمد، شرکت جنرال موتورز با راه اندازی خط کاملی از مدلها خود را برای بهره برداری از این تحول آماده کرد، اما باتوجه به انعطاف ناپذیری که به دلیل سرمایه گذاریهای سنگین جهت به حداقل رساندن هزینه یک مدل قدیمی انجام گرفته بود، شرکت فورد با هزینه های بسیاری جهت تعدیل مجدد راهبرد روبرو شد.
- خطرات ناشی از راهبرد تمایز چیست؟
- یک شرکت ممکن است به تمایز دست یابد، با این حال، تمایزیافتگی معمولا تفاوت قیمت را نیز به همان اندازه حفظ خواهدکرد. پس اگر درنتیجه تغییرات فناوری یا صرفا عدم توجه، هزینه شرکت تمایزیافته بیش از حد افزایش یابد ممکن است شرکت کم هزینه در موقعیتی قرارگیرد که قادر به اعمال بیشترین فشار بر حریف باشد.
- شما برای راهبردهای رقابتی، دو رویکرد تهاجمی و دفاعی را قائل هستید. بیشتر توضیح دهید.
-یک راهبرد رقابتی موثر ممکن است باعث ایجاد نوعی اقدام دفاعی یا تهاجمی جهت تثبیت موقعیت شرکت درمقابل پنج عامل رقابتی گردد. در رویکرد دفاعی، می توان راهبرد را به عنوان فرایندی در ایجاد سیستم دفاعی در مقابل عوامل رقابتی یا یافتن موقعیتهایی در درون صنعت تعریف کرد. در رویکرد تهاجمی هدف از به کارگیری راهبرد، نه تنها مقابله با عوامل رقابتی، بلکه اعمال تغییراتی در منشا این عوامل است.
- جایگاه راهبرد رقابت بین المللی کجاست؟
- رقابت بین المللی به یکی از مهمترین موضوعهایی تبدیل شده است که امروزه شرکتها وحکومتها با آن مواجه هستند. از دهه 1960 که تجارت بین المللی انفجارگونه در اثر سرمایه گذاری خارجی رشد خود را آغاز کرد، رقابت بین المللی یک ضرورت شده است. راهبرد بین المللی البته موضوعی است با قلمرو جغرافیایی. تجزیه وتحلیل آن کاملا مانند چگونگی رقابت یک شرکت در سطح محلی، منطقه ای و ملی در یک کشور است.
- آیا الگویی برای رقابت بین المللی وجود دارد؟
-مناسب ترین نهاد برای تجزیه وتحلیل راهبرد بین المللی، صنعت است، زیرا صنعت حوزه ای است که مزیت رقابتی در آن به صورت برد و باخت مطرح است. الگوی رقابت بین المللی کاملا از یک صنعت تا صنعت دیگر متفاوت است و طیف وسیعی از صنایع داخلی یا جهانی را در حوزه رقابت خود دربرمی گیرد. در صنایع داخلی، رقابت در هر کشور اساسا به رقابت در دیگر کشورها وابسته نیست. در این حالت، مزیتهای رقابتی شرکت، بسیار مختص همان کشور است، مانند خرده فروشی ها، کالاهای مصرفی، توزیع و بیمه. درطرف دیگر طیف، صنایع جهانی قرار دارند، یعنی صنایعی که در آن موقعیت رقابتی یک صنعت در یک کشور، کاملا تحت تاثیر موقعیت آن در سایر کشورهاست وبرعکس. مانند صنایع تلویزیون سازی، نیمه هادی، خودرو، ساعت و هواپیماهای تجاری. البته با وجود همه این توضیحات باید گفت هیچ الگویی برای رقابت بین المللی و راهبرد جهانی وجود ندارد.
- شما دو بعد و دو مدل برای فعالیت و رقابت در صحنه جهانی درنظرگرفته اید. آنها کدام هستند؟
- در رقابت بین المللی، یک شرکت باید بعضی فعالیتها را در کشورها انجام دهد و نیز باید فعالیتهای بین المللی را به صورت یک سیستم یکپارچه و هماهنگ اداره کند. وجه خاص راهبرد بین المللی آن است که می توان دو بعد کلیدی برای چگونگی رقابت بینالمللی یک شرکت درنظر گرفت. اولی را من مدل ترکیب و شکل (CONFIGURATION) فعالیتهای جهانی شرکت می نامم، یعنی جایی یا جاهایی که فعالیتها در زنجیره ارزشی انجام می شود. بعد دوم را من هماهنگی (COORDINATION) می نامم که اشاره دارد به اینکه چگونه فعالیتهای مشابه یا مرتبط در کشورهای مختلف با هماهنگی انجام می شود.
مثلا یک شرکت اگر دارای سه کارخانه است، می تواند هر سه کارخانه استقلال کامل داشته باشد و یا اینکه کاملا از لحاظ مشخصهها، فرایند تولید، قطعات و مانند آن مشابه باشند. مدل ترکیب و شکل نیز طیفی از تمرکز تا عدم تمرکز را دربرمی گیرد. یعنی یک فعالیت در یک محل انجام می شود و خدمات و پشتیبانی از آن محل به همه جای دنیا داده می شود مثل آزمایشگاه تحقیق و توسعه یک کارخانه بزرگ، و یا اینکه فعالیتها در کشورهای مختلف انجام می شود. البته یک شرکت نیاز ندارد همه فعالیتهایش را در همان کشور انجام دهد.
- مفهوم زنجیره ارزشی (VALUE CHAIN) که به آن اشاره کردید چیست؟
- هر شرکت مجموعه ای است از فعالیتهای مختلف اجرایی برای انجام کسب و کار در صنعت خود. من این فعالیتها را فعالیتهای ارزشی می نامم مانند فروش محصول توسط فروشندگان، انجام تعمیر و نگهداری توسط تکنسین ها، طراحی محصول یا فرایند توسط دانشمندان در آزمایشگاه و حفظ دفاتر مالی توسط حسابداران.
- آیا یک تقسیم بندی و تفکیک منطقی از این فعالیتها می توان صورت داد؟
-فعالیتهای عمومی زنجیره ارزش را می توان به دو دسته تقسیم کرد. من دسته اول را فعالیتهای بنیانی می نامم، که شامل تولید فیزیکی محصول یا خدمت، عرضه آن، بازاریابی و پشتیبانی و خدمات پس از فروش است. دسته دوم را من فعالیتهای پشتیبانی مینامم که ورودیها یا زیرساختها را فراهم می آورد که امکان می دهد فعالیتهای بنیانی به صورت روان انجام گیرد، مانند خرید، توسعه فناوری و مدیریت منابع انسانی.
- شاهد آن هستیم که همواره منازعه ای بین این دو دسته فعالیت در جریان است و عدم ارتباط و تفاهم کار را به صورت جزیره ای درمیآورد. یعنی فعالیتهای مختلف به صورت مستقل ونامربوط انجام می گیرد. چه باید کرد؟
- فعالیتها در زنجیره ارزشی شرکت مستقل نیست وازطریق آنچه من «رابط ها» می نامم به هم مربوط می شود. روشی که یک فعالیت انجام می شود روی هزینه یا اثربخشی سایر فعالیتها موثر است. این رابط ها فقط به فعالیتهای درون شرکت مربوط نیست بلکه تامین کنندگان و کانال های توزیع و خریدار نهایی را نیز دربرمی گیرد. بنابراین، این زنجیره را می توان «سیستم ارزشی» نامید. پس برای داشتن مزیت رقابتی، ارتباط فعالیتها در این سیستم نیز مهم است. مثلا اینکه تامین کننده چگونه یک فعالیت خاص را انجام می دهد می تواند بر هزینه یا اثربخشی فعالیتهای درون شرکت اثر داشته باشد.
- آیا در رقابت بین المللی، این مسئله که جایگاه جغرافیایی انجام فعالیتهای بنیانی یا پشتیبانی کجا باشد مهم است؟
- شرکتی که به صورت بین المللی رقابت می کند، ابتدا باید تصمیم بگیرد که فعالیتها را در زنجیره ارزشی درمیان کشورها چگونه گسترش دهد. فعالیتهای بنیانی که در زنجیره ارزشی برشمردم بیشتر به محلی که مشتری قرار دارد مربوط است، مثلا اگر شرکتی میخواهد کالایی را در ژاپن بفروشد معمولا باید در ژاپن پشتیبانی و خدمات پس از فروش داشته باشد. برعکس، در بسیاری صنایع، فعالیتهای پشتیبانی می تواند جدا از منطقه ای که خریدار قرار دارد صورت گیرد. بنابراین، مزیتهای رقابتی در فعالیتهای بنیانی، بیشتر به مشخصه های کشوری که این فعالیت در آن صورت می گیرد برمی گردد و فعالیتهای پشتیبانی می تواند مستقل از موقعیت حضور یک شرکت در یک کشور انجام شود.
- چه موقع می توان گفت یک صنعت، جهانی شده است؟
- وقتی برخی مزیتهای رقابتی را برای یکپارچه سازی فعالیتها در عرصه جهانی داشته باشد. امروزه هماهنگی بین شبکه های به شدت پیچیده فعالیتهای پراکنده جهانی نظیر مالی، بازاریابی، تولید، تحقیق و توسعه به یک منبع اصلی مزیت رقابتی تبدیل شده است. این مزیت رقابتی می تواند به دلیل تغییرات محیطی مانند تغییر فناوری، نیاز مشتری، خط مشی حکومت یا زیرساخت کشور باشد.
فرمت فایل :word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:27
فهرست مطالب:
مقدمه
واژه کلیدی:
چکیده :
نتیجهگیری:
رساله جوانمردان (قنوت نامه)
معماری معاصر و نقش اندیشه:
کریستوفر الکساندر:
لوئی کان:
چارلز کورآ:
نتیجهگیری
منابع و مأخذ
مقدمه:
روند طراحی یک معیار شامل تعداد زیادی تقسیمها وفرآیند تکامل آنهاست که منجر به تولد مفهومی خیالی با پتانسیل واقعیت در ذهن میشود که در آینده تحقق میپذیرد . این مفهوم خیالی به واسطه الزاماتی خاص مانند توجه به فرم، عملکرد، فنآوری ، مقررات دولتی با کمک ترسیمات، گام به گام به طرح نهایی نزدیک میشود.
در سالهای اخیر معماران درگیر بحثهیا نظری طراحی و نحوه اعمال نظر طراح در فرآیند طراحی هستند. ا ین روند نشان میدد که اهداف و اصول حاصله از بحثهای نظری به سادگی قابل اجرا در یک طرح واقعی نیستند اما کشف این اصول جزء الزامات جهت ارتقاء طراحی معماری میباشند. یکی از این موارد، آشنایی با نوع اندیشه طراح و در پی آن، مهارت به کارگیری اندیشه در طراحی میباشد، در پی این هدف لازم است که انواع اندیشه شناخته شود و نسبت هر یک در روند طراحی مورد کنکاش قرار گیرد.
واژه کلیدی:
اندیشه – اندیشه شهودی – اندیشه فلسفی- اندیشه علمی – دورة تعادل – فوتنامه
چکیده :
مقاله حاضر، ضمن معرفی انواع اندیشه و نگاهی به جایگاه آن در معماری به ردیابی دوره تعادل سه اندیشه علمی، فلسفی و شهودی در تاریخ که همان دوران طلائی اسلام میباشد میپردازد. در راستای این کنکاش تاریخی تنها اسلامی به جا مانده از قرن ۱۰ و ۱۱ هـ.ق به عنوان ماحصل معاصری میشود.
اندیشه و انواع آن:
اندیشه ناب لازمة پیشرفت است چرا که مصرف زدگی در تولید اندیشه، از مصرف زدگی در تولیدات صنعتی خطرناکتر است.
اولین قدم در استقلال فکری، و جایگزین کردن اندیشه مفهومی با اندیشه تولیدی، فراگیری مهارت اندیشیدن است. اندیشیدن از کجا شروع میشود. سلامتش کدام است و چه شرایطی پیدا میکند که تبدیل به اندیشه زمان میشود؟
اندیشهای ماندگار و در انتقال از نسلی به نسل دیگر چه خصوصیاتی باید داشته باشد.
۱- اندیشهای علمی اندیشهای است که ذهن در شرایط عادی به سمت آن گرایش دارد . علم به آن بخش از معرفت بشری گفته میشود که از طریق یک نوع تجزیه قابل اندازهگیری، کسب میشود. اکتشاف آن اندازهگیری، در فضای علمی صورت میگیرد.
نوع اندیشه با ۲ آیتم شناخته میشود. اول موضوع و دوم روش آن اندیشه است. موضوع اندیشه علمی یافتن قوانین طبیعت و کشف قوانین عالم مادی با روش تجربی میباشد در این بین نظریهها خلق میشوند که هدف آنها نزدیک کردن انسان به دید برتر و پیشبرد علم بشر امید اثبات در آینده میباشد. (اوج اندیشه علمی قرن ۱۸ میلادی میباشد. ) گاهی موضوع اندیشه علمی طبیعت و گاهی روانشناسی و کارکرد انسان است.
علوم انسانی هم جزئی از اندیشه علمی به شمار میآیند و در نتیجه بخش عمدهای از معماری نیز متکی بر اندیشه علمی است. اما سوال اینجاست این اندیشه تا چه حد در تفکر طراح و خقل یک جانمایه طراحی اجازه نفوذ دارد اندیشه علمی در کدام قسمت از طراحی به کار میآید. این سوالی است که در جمعبندی به آن پرداخته میشود.
یکی از مهمترین گرایشهای معماری قرن بیستم که معماری نیمه دوم این قرن را تحت تأثیر قرار داده است استفاده از دادهها و سیستمهای جدید علمی برای تدوین فضای معماری است که از آن با ؟؟ معماری علمی یا تولید علمی معماری یا تولید علمی معماری یاد میشود هدف آن خارج ساختن روند طراحی معماری از شهودی و مبتنی بر احساسات و تجربیات طراح و به نظم درآوردن آن در قالب یک نظام و دستورالعمل طراحی میباشد
این نوع معماری در تلاش برای کشف رابطه بین عناصر یا بخشهای سازنده نظام طرح میباشد معمارانی چون الکساندر با توسل به علوم ریاضی در کتاب عرصههای زندگی خصوصی و زندگی جمله وینچ در کتاب سیمای شهر به این مقوله پرداختهاند. آن امری که باعث حرکت معماران علم گرامی میشود عقش و باور به علم و شیوههای علمی برای ادراک و آفرینش معماری به عنوان روشی تدوینی میباشد که بهتر میتواند گذر از جهان ذهنیات (مرحله در دستة بندی علم روانشناسی) به جهان عینیات (مرحله ) و بالعکس را ممکن سازد.
اندیشیدن به معماری به عنوان یک علم در سال ۱۹۳۱ توسط هانس مدیر از بنیانگذاران با و هانس اینگونه توجیه میشود:
۱- معماری اصیل کلاسیک دیگر معماری نیست، ساخته علم است و ساختن مساله احساس نیست بلکه مساله شناخت است.
۲- ساختن عملیاتی ترکیبی نیست که از احساس الهام بگیرد و انسان قرن ۲ دیگر نمیتواند به فرآوردهای بیاندیشید که در آن آفرینش، به دست اتفاق رخ دهد این نوع تفکری تک بندی خواهد بود که مرحلة خالق جانمایه طراحی مرتبط با شهود درونی معماری را نفی میکند. تفکر شرقی معتقد به وجود مرحله و خلق از درون جعبه سیاه ذهن یا همان اتفاق میباشد که میتواند ناشی از شهود قبلی معمار باشد.
اندیشه فلسفی مبتنی بر تعقل تجریدی است که موضوع آن رسوخ به تدوین عقلی هستی میباشد که توسط آن تنها بخشی از حقایق عالم به دست اندیشه درز میآید زیر که در این نوع اندیشه محک عقل است و در تلاش جهت پیدا نمودن تصویری عقلانی از عالم تنها به قدر طاقت کسی که میاندیشد میباشد فیلسوف تمرکزی بر جزئیات و ماهیت بیرونی اشیاء ندارد بلکه به کل هر اشیاء میپردازد . در طول تاریخ اندیشة فلسفی در جستجوی پاسخ به دو سوال عام بود.
۱- هستی چیست؟ ۲- معرفت چیست ؟ آنچه مسلم است آن است که سوالات فیلسوفان در طی قرون، همان سوالات درونی همه ما میباشد که در فلسفه بزرگ شده است روشی که اندیشه فلسفی به کار میبرد تعقل در فضای عقل و صحت و سقم کلام با محک منطق است.
پس از آنکه انسان محور همه چیز شد و تفکر وی نشان بودن او نه صفاتی که پیش از این مظهر انسانیت بود ارزش هر تفکری تخیل سنجیده میشد و آنچه بواسطه ادراک شهودی و حضوری درک میشد همه رنگ اوهام و خیالات به خود میگرفت و رفته رفته این تحلیل مکانیکی تفکر جایگزین ادراکات درونی شد و بدین ترتیب انسان به یک ماشین که همه چیز را تجزیه و تحلیل میکرد تبدیل شد در نتیجه تفکر از آسمان به زمین آمد. ا
نسانی که زمانی همه چیز را در آسمان میجست حتی تفکر خویش را شهود میدانست اینک همه چیز را در زمین میجست زمینی بیپناه که او میبایست از نو میساخت. تفکر فلسفی اساساً رسالتش مشخص کردن چرایی امور است نه چگونگی آنها و بنابراین از تفکر سنتی نیز خارج است زیرا در تفکر سنتی پاسخ از پیش در منابعی چون وحی مشخص است اما در گردونه تقدیر تاریخی ، ما با پرسشی بدون پاسخ رو به روئیم و به ناچار به تفکر فلسفی رو میآوریم.
اندیشه شهودی قدمتی به اندازة بشر دارد لذا همة انسانها آنرا تجربه نمودهاند این اندیشه از طریق شهود و درک درونی حاصل میشود. و در خیلی از زمینهها قادر به حل مشکلات است به طوریکه این عقیده وجود دارد که خیلی از اکتشافات حاصل منطق یا علم نبوده است بلکه از طریق رسیدن راه جدیدی به ذهن از جائیکه گمان برده نمیشود به صورت جرقهای ظهور مییابد علم روانشناسی محل ظهور آنرا از طریق جعبه سیاه ذهن میداند که قانونی ندارد و مرکز ظهور خلاقیت فردی به شمار می اید عارفان از آن به معرفت شهودی یا معرفت عرفانی یاد میکنند که روند حرکت آن در جهت وقوف به حقیقت هستی میباشد در حالیکه حقیقت هستی شاید هرگز توجه علم فلسفه نباش و هستی خود به تنهایی برای ظرف وجود فلسفه کافی بنماید اما آنچه مسلم است این است که تبیین عقلانی هستی، معرفت شهودی را سیراب نمینماید.
تفکر ذن از این دست است . ذن گرایان اعتقاد دارند که انسان باید همه چیز را بدون آنکه چیزی به آن بیفزاید یا از آن کم کند بنگرد یعنی اینکه همه چیز را بایستی بدون اینکه از خود ارزش بیشتری بدان افزوده شود یا چیزی از آن کم شود دیدن عین واقعیت و حقیقت و دور ریختن الحاقات آن بینی علوم به کارگیری ذهن در تحلیل و تجزیه وقایع از این تفکر ذن از شهود پیروی میکند زیرا زیرا که شاگرد ذن گرا باید همیشه منتظر تحول ناگهانی خویش بماند زیرا که ذن همکف تحول ناگهانی است یعنی تحول انساندر این مکتب دفعتا حادث میشود ژرچه برای رخ دادن این تحول طی مراحی لازم مینماید این تحول چیزی جز ظهور شهود بر قلب ذن گرانیست
که از آن به تفکر شهودی یاد میشود. در حقیقت انسان در عالم شهود گونهای از آزادی را تجربه میکند که در قلمرو فلسفه امری محال است از این جاست که بسیار از متفکران مانند کانت و هایدگرا، مقام هند را مقام آزادی بشر تلقی کردهاند. در قلمرو علم چنین خیالات و آمالهایی نامعقول است. بسیاری ازاختراعات و صنایع مستطرفه در عالم خیال تکوین پیدا میکنند . بسیاری از فرضیههای تخیلی علمی نیز در عالم خیال حسی (شهود) شکل میگیرند، زمانی که شهود کارتصویرسازی جهان را در قلمرو علم شکل میدهد. .
در اینجا بد نیست که از حوزة علم روانشناسی تفکر شهودی را بازبینی نمائیم.
به طور کلی ذهن واگرا در جمعآوری Dataهای خویش از معیارها میگذرد چون ذهن به بستن آنها علاقهای ندارد اما ذهن همگرا مساله را در ابتدا باز میکند و با معیارها دوباره میبندد ذهنی خلاق است که از صفت همگرا بودن و واگرا بودن به موازات یکدیگر بهرهبرد به عنوان مثال مولوی ابتدا با ذهنی واگرا و استفاده از مثالهای قیاسی با ذهنی در عالم محسوسات و خاکی محشور میشود، سپس به ملکوت میرود و ذهن را به سوی وحدانیت همگرا مینماید لذا در عالم بالا (شهود) تفکر همگرا میشود معمارها شاید همینگونه باشند . تفکیک هرچه به سمت شهودی پیش رود همگراتر است
پروژههایی که اثری از ردپای شخصی و درونی معمار درونی خود دارند. از تفکر همگرا شکل میگیرد اما اندیشة علمی حاصل تفکری واگراست . به نظر میرسد که اندیشة واگرای علمی ریشه در چند بستری و چند فرهنگی بودن ملل حاصل تفکری واگراست. که به نظر میرسد که اندیشه واگرای علمی ریشه در چند بستری و چند فرهنگی بودن ملل تازه متولد شده دارد به دلیل وجود فرهنگهای متنوع جهت پذیرفته شدن یک پدیده در جامعه نیاز به علم و اثبات به روش علمی که زبان مشترک همه فرهنگهاست میباشد در واقع تفکر واگرا در یک جامعه حاصل عدم یگانگی و تنوع عقاید و نظرات دارد.
نتیجهگیری:
به ندرت میتوان نمونهای یافت که در آن فقط یک نوع اندیشه به تنهایی به کار رفته باشد همه نوع اندیشه ملازم یکدیگرند و شیوة اندیشیدن بسیار وابسته به طبیعت موقعیت است اما گاهی در دورههای تاریخی یکی بر دیگری غلبه میکرده است. تنها زمانی میتوان به صحت اندیشه اطمینان حاصل کرد که هر سه نوع تفکر در توازن و توازن یکدیگر باشند. (خیر الامور اوسطها)
در معماری نیز تک روی در هر شاخه به گونهای تک بعدی پیش رفتن است زمانی میشود در هر سه نوع اندیشه غوطهور شد که دادهها به صورت اسلیمکاهای ذهنی درآمده باشند تا بتوان بدون طی مرحلة آمادگی و تمرین (Prepration به مرحلة خلق (incubation) رسید. و این مستلزم تمرین بر روی قسمت شهوری (خلق طرحمایه) میباشد و شهود چیزی نیست جز همگرا کردن فکر به سوی ماوراء و آرامش درون در نتیجه جانمایةاثر از دل جعبة سیاه ذهن خلق خواهد شد. همان جرقه بدون تمرینات بیش از حد یا کشنده.
«ای کم ایمانان چرا هراسانید» آیه ۱۳ باب ۲۴ صفحه یوشع در اینجا ایمان یعنی همان اعتقاد به شهود «اذا دعوت فظن ان حاجتک باالباب» وقتیکه خواستهای داری پس خیال و تصور و شهود بپندار که نیاز ت پشت در است . (امام جعفر صادق) در اینجا خیال و تصور و اعتقاد به شهود
همان طی کردن مرحله Pnepration از طریق تخلیه درون و ممارت در تزکیه نفس یا همان تقویت ایمان به غیب است.
همانطور که دیده میشود تفکر شهودی نه تنها در معمار بلکه در دستورالعملهای اصلی زندگی مشکل گشا خواهد بود. کنترل و آمیختن اندیشة منطقی و خیال پردازانه (شهود پردازانه) یکی از مهمترین قابلیتهای طراح است.
در فرایند طراحی معماری هر اندیشه جایگاهی ویژه دارد در عین حال اینکه نمیتوان ادعا کرد هر مرحله از مرحلة دیگر مجزاست و فردی برای آنان قابل تعیین نیست . معمار در فضای شهودی است که جانمایه اصلی طرح را خلق مینماید او خمیر مایهای از معرفت میسازد مرحله Pnepration – Incubation| هنگامیکه به عماری به عنوان یک اکتشاف و یا نقد نگاه میکنیم وارد عرصه فلسفه شدهایم و در نهایت در بخش انتقال از ذهن به عمل بر علم نیازمندیم.
طبق نظر کن پنیگ «من به احساس درونی اعتماد میکنم» به دست شهود به حس شهودی درباره پروژه … مسائل کارکردی را از نظر فنی میتوان حل کرد مسائل چشم انداز و غیره را نیز …. اما این که کدام مسئله را ابتدا باید حل کرد احساس درونی است… آن را نمیتوان توصیف کرد اما میتوان احساس کرد که درست است و از هر ده بار نه بار آن واقعا درست در میآید.
فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:30
چکیده:
چون به آزادی نبوت هادی است مومنان را ز انبیاء آزادی است
أی گروه مؤمنان شادی کنید همچو سرو و سوسن آزادی کنید
آزادی آرمان شکوهمند بشری است و شاید این ویژگی ناگسستنی آرمان آزادی است که به شدت قابلیت بدست دادن تعابیر و تفاسیری بس ناهمگون را در خود نهفته دارد. مستبدان و نیز آنان که به مشابه ایدئولوژی اغواگر سیاسی در مقاطعی به آرمان آزادی تمسک جسته اند هر دو از همین ویژگی سوء استفاده کرده و می کنند. شاید به همین خاطر است که خیلی زود بحث آزادی به بحث از تعابیر و تفاسیر آن، مبانی و قوتها و کاستی های هر قرائت می انجامد.
امام خمینی (ره) صرفنظر از تأثیر ژرفی که در حوزه سیاست بر جای گذاشتند، حیات فکری و معنوی جامعه را نیز سخت متأثر ساختند و آزادی جوامع بشری به عنوان ویژگی بارز امام (ره) و از اهداف عمده وی می بایست مورد مداقه قرار گیرد.
آنچه مقصود امام در این زمینه است طرح برهانی و از روی اعتقاد مباحث اندیشه سیاسی اسلام بوده است.
نهضت خمینی پیش از آنکه یک تحول سیاسی باشد حرکتی فرهنگی و معنوی و بر پایة کلام بود. امام (ره) با طرح ارزشهایی چون شهادت، اقامة قسط و عدل، احقاق حق آزادی و. . . . روح اسلامی را از انزوا و تحریف رهایی بخشید.
در دین مبین اسلام فارغ از نهی های ارشادی، آزادی اندیشه محدودیتی ندارد. اسلام علاوه بر ثواب مترتب بر عمل، اندیشه نیکو و نیت حسنه را مستوجب ثواب و پاداش دانسته ولو منجر به عمل هم نگردد و اندیشه منتهی به امور ناصواب و حرام مورد پسند شارع نیست و مؤمنان را از ورود به این وادی برحذر داشته است که این نهی، ارشادی است.
قرآن اهداف قیام نبوی را از جمله اقامه قسط و آزاد ساختن مردم از زنجیرهای اسارت بیان می کند.«ما ارسلنا رسلنا بالبینا انزلنا معهم الکتاب و المیزان لیقوم الناس بالقسط ـ و الذین ینبعون الرسول . . . یضع عنهم اصرهم و الاغلال التی کانت علیهم». در تکالیف شرعی مکلفین، تکلیف خود را با اراده آزاد باید انجام دهند. لذا از کسی که اراده ندارد و از مضطر که اراده اش آزاد نیست رفع تکلیف شده است.
در آیات و احادیث نیز از این اراده آزاد و آزادی انسان مخاطب قرار گرفته از جمله می توان اشاره به « فمن اضطر غیر باغ ولاعاد فلا اثم علیه ـ لااکرا فی الدین قد تبین الرشد من الغی ـ انت مذکر لست علیهم بمصیطر ـ افانت تکره الناس حتی یکونوا مؤمنین ـ و ما علی الرسول الاالبلاغ ـ قل الحق من ربکم فمن شاء فلیومن و من شاء فلیکفر ـ و لکل جعلنا منکم شرعه و منها جأ و لو شاءالله لجعلکم مله واحده ـ فبشر عبادی الذین یستمعون القول فیتبعون احسنه ـ ادع الی سبیل ربک بالحکمه و الوعظه الحسنه و جادلهم بالتی ربک بالحکمه و الوعظه الحسنه و جادلهم بالتی هی احسن ـ ایاک تعبد و ایاک نستعین ـ لا تکن عبد غیرک قد جعلک الله حرا ـ ان لم یکن لکم دین فکونوا احراراً فی دنیاکم ـ ان شاء فعل و ان شاء ترک ـ انا هریناه السبیل اما شاکراً و اما کفورا ـ فما ثبت لک برهانه اصطفیته و ما غمض علیک صوابه نفیته و . . . » که هر یک دلالت بر آزادی و اراده انسان دارد.
با تأمل در اندیشه های امام می توان دو ویژگی بنیادین ایشان را در آنها یافت. یکی دین گرائی و دینداری ژرف ودیگری آزادیخواهی. برای راه بردن به این دو ویژگی نباید در نوشته های حضرت امام (ره) تنها دو واژة دین و آزادی را پیدا کرد و کاوید بلکه باید همه اندیشه های او را واژه به واژه خواند که در آنها بسیاری از مفاهیم و معانی هستند که نزدیک به معنی آن دو واژه است مفاهیم فقه، قانون ، نظارت و . . . در کلام امام به مفهوم « دین » نزدیک است و مفاهیم حقوق، جمهوری، انتخاب، دموکراسی، استقلال مردم و . . به مفهوم آزادی».
سیر تحول اندیشه سیاسی امام (ره) درباره آزادی را می توان در سه دوره متمایز کرد:
دوره اول، دورة مبارزه است تا آستانه پیروزی انقلاب. د این دوره امام به عنوان رهبری که طبعاً حق استفاده خود و مردم را از آزادی پایمال شده می دید در ضمن مطالبات سیاسی از دولت و شاه به جو اختناق اشاره می کرد و آزادیهای سیاسی را طلب می نمود. بارها امام از دولت شاه می خواهد که مانع آن نشوند که حرفها و سخنان امام به گوش مردم نرسد و می خواهد که سخنان امام و سایر روحانیون و مبارزین به مردم برسد و به طرق مختلف آن از جمله مطبوعات و رادیو و تلویزیون اشاره می کند.
و در جایی تأکید می کند: دراین مملکت تلویزیون آزاد و دست یک اسرائیلی است رادیو هم تبلیغاتش و برنامه اش را خودشان درست می کنند ودر جایی دیگر می فرماید: بگذارید این حرفی که من می زنم در یکی از چاپخانه ها چاپ و منتشر شود. همچنین حضرت امام خطاب به وضعیت مطبوعات می گوید: قانون اساسی مطبوعات را آزاد کرده است شما آزاد می کنید؟ ما مرتجعیم که می گوییم بگذارید به قانون اساسی عمل بشود؟ بگذارید مطبوعات آزاد باشد؟ بگذارید این مطبوعات روی عقیده خودشان چیز بنویسند؟ ملت باید آزاد باشد کشور ایران مردمش آزاد باشند مطبوعات باید آزاد باشد و هیچکس حق ندارد جلو قلم را بگیرد. متأسفم از وضع مطبوعات ایران که مستقیماً زیر نظر سازمان امنیت اداره می شوند و هر چه دیکته کنند می نویسند و هر تهمتی خواستند به هر مقامی می زنند.
تمامی این سخنان در حالی است که رژیم شاهنشاهی رژیمی مستبد و خودرأی و فاقد وجاهت مردمی و مذهبی است و وابستگی آن امری روشن است و از سویی دیگر امام به عنوان رهبر انقلاب و فردی مبارز و چهره أی ضد رژیم شاه شناخته می شد .
دوره دوم ماههای آخرمبارزات و به ویژه در دوران حضور امام در پاریس ودر ماههای نخست پیروزی انقلاب است. در این دوره امام (ره) به عنوان رهبر و برنامه ریز حکومتی جدید در حوزة آزادی به سؤالات دربارة آزادی ادیان، آزادی بیان، آزادی احزاب و . . . پاسخ گفتند. در این دوره امام به تشریح دقیق تری از آزادی بیان مبانی دینی آن پرداخت.
حضرت امام در پاسخ پرسشی مبنی بر چیستی حکومت اسلامی اشاره می کند: حکومت اسلامی یعنی حکومت بر عدل و دموکراسی و متکی بر قواعد و قوانین اسلام. در این پاسخ امام دو ویژگی بارز انقلاب یعنی دین خواهی و آزادیخواهی را در قالب مفهوم های قوانین اسلام و دموکراسی بیان می کند. آزادی که در متن آن دین و ایمان و انسانیت انسان تجلی می یابد.
فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:148
فهرست مطالب:
مقدمه 1
در آمدی بر علی(ع) 9
فصل اول 9
«پیرامون علی(ع)» 9
پرورش نور 12
شخصیت علی(ع) 21
فصل دوم 32
«گنج خفته» 32
گنج خفته 33
تراژدی سقیفه 39
فصل سوم 61
«حکومت خیر» 61
چگونگی بازگشت 62
اخلاق سیاسی در اندیشه امام علی(ع) 74
اخلاق سیاسی در رفتار امام علی 90
نامه ای معرف شخصیت 95
دستگاه سیاسی از دیدگاه امام علی(ع) 102
ارزش ها در جنگ 110
فصل چهارم 119
«دیروز ،امروز ، فردا» 119
دیروز، امروز، فردا 120
جمع بندی و نتیجه گیری 131
آنچه گذشت ... 131
پیامی برای سیاستگذار امروز! 135
سخن آخر 139
فهرست منابع 146
مقدمه:
خداوندا، سپاس تو را همچنانکه خود را سپاس گفته ای و برتر از آنچه هر گوینده ای گوید، هستی. خداوندا! درود و سلام فرست بر برترین آفریدگان، آنکه او را به حق بر انگیختند، تا بیم دهنده ی جهانیان باشد (محمد بن عبدالله و بر امامان راهنما از خاندان پاک او.)
خداوندا! توفیق ده تا برسیم به آنچه که از خشنودی تو آرزو داریم و در راه های نزدیکی جستن به خویش یاریمان ده و گام هایمان را استوار کن تا پیرو راه یاوران تو باشیم[۱]. خداوندا! ما را یاری فرما که با استفاده از نهج البلاغه، این راه نور و هدایت در زندگانی خود موفق شویم و به آنچه تو از ما انتظار داری، دست یابیم.
خداوند قرآن را بر پیامبر فرستاد و وی به مردم آموخت و علی(ع) با استفاده از آن آموخته ها و علم بی پایانش، نهج البلاغه ای نوشت که مانند آن هرگز دیگر نخواهد آمد.
زیرا سه فصل زندگی آن حضرت، مکتب و وحدت و عدالت بود و مذهب او رهبری و برابری بود و فداکردن همه مصلحت ها در پای حقیقت از رفتار ایشان می باشد. رسول خدا(ص) فرمود: هر کس با دوستی آل محمد(ص) بمیرد، شهید و آمرزیده شده و با توجه و با ایمان کامل مرده است.[۲]
پس بهترین وسیله ی تهذیب نفس، محبت اهل بیت می باشد. ما از خدای منان توفیق جستیم و بر آن شدیم تا مقاله ای به مضمون :” ارزش های سیاسی در معنای زندگی و اندیشه ی حضرت علی(ع)“ به ساحت مقدس الهی و همچنین امام زمان (عج)، تقدیم نماییم. این کار به طور کلی چندین هدف داشت. اول ان بود که مورد قبول درگاه الهی و رضای او هر چه بیشتر قرار گیریم زیرا بدون رضای خدا و توکل به سوی او، هر کاری ناقص و به اصطلاح ابتر می باشد. لذا سخنی که پیرامون زندگی علی(ع) است و همه اش صحبت از حق و خدا بوده است، اگر با یاد خدا و توکل به او و هدف نزدیکی هر چه بیشتر به خود او صورت نگیرد! اصلا سزاوار نمی باشد.
و دوم انکه به عنوان یک بندهی خدا، توانایی و استعداد خود را صرف شرح مختصری بر زندگی حضرت علی(ع) کرده باشم. که نزدیکی به اهل بیت، بهترین راه تهذیب نفس است و تهذیب نفس موجب قرب الهی و خشنودی او می شود.
سوم این بود که یک بار دیگر زندگی حضرت علی(ع) را مرور نماییم و بیشتر، رفتارهای ایشان را که مربوط به سیاست و حکومت آن زمان می شود، مورد بررسی قرار دادیم و ارزش هایی را که امام علی(ع) در برخورد با حکومت(حکومت خود و یا دیگری) حال در زمان رسول خدا، حال بعد از سقیفه و خلفای سه گانه و حال در زمان حکومت طلایی خود مورد توجه قرار دادند، تحت عنوان ارزش های سیاسی بررسی نماییم. در اصل ما در این مقاله از ابتدا می خواستیم که زندگی امام علی(ع) را بررسی کنیم، ولی از آنجایی که میبایست موضوعی انتخاب شود و و متناسب با آن بحث شود، سعی کردیم به بیان اخلاق توأم با ارزش ها آن هم در رفتارهای سیاسی امام مثلا در فصل اول، نقش وی در زمان رسول خدا و سیاست آن زمان و یا در فصل دوم رفتار امام علی در واقعه ی سقیفه و خلفای سه گانه و در فصل سوم خود حکومت امام، که میبایست با توجه به آن زندگی امام علی(ع) را مرور کنیم، بپردازیم. همچنین هدف و انگیزه دیگر ما از بررسی رفتارهای سیاسی امام ، این بود که این موضوع، موضوعی پر بار و متناسب با جهان امروز می باشد و نقش علی (ع) در سرنوشت امت و رفتارهای سیاسی ایشان، افق های سیاسی بسیاری را بر روی همه ی افراد جامعه، در امروز و فردا و در داخل دستگاه حکومت و یا خارج آن، می گشاید. در مورد استفاده ی ما از قرآن و نهج البلاغه می توان گفت که بیشتر از قرآن در وقتی که در فصل اول راجع به حقیقت امام و شخصیت حضرت بحث می کردیم، استفاده کرده و از مقولات اخلاقی و سیاسی نهج البلاغه نیز بیشتر از سایر قسمت های این کتاب شریف، به خصوص در مورد عملکرد امام با دشمنان سه گانه ی دوران حکومتش در این تحقیق، استفاده شده است. هدف نهایی هم این بود که بعد از مرور سه فصل زندگی حضرت که متناسب با آن ما سه فصل اول خود را آوردیم، در آخر ثابت شود که علی(ع) دارای سیاستی پیوند خورده با ارزش ها داشت و اینکه آن ارزش ها کدامند؟ باید خواننده این مقاله را بخواند و به طور پراکنده آن ارزش ها را بیابد، هر چند به طور فشرده ارزش ها در قسمت جمع بندی و نتیجه گیری این تحقیق نه به صورت موردی بلکه در قالب متونی مثلا «یک پیام برای سیاستمدار» امروز آورده شده است.