فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:11
چکیده:
هر کس که کار پرورش و آماده سازی بدن و یا شرکت برای کسب مهارتهای ورزشی را آغاز میکند، باید آگاهیهایی درباره غذا و نیز شیوه تولید کالری در بدن خویش داشته باشد. به طور کلی نقش تغذیه در بسیاری ورزشها قابل توجه است. به عنوان مثال 40 درصد دستاوردهای مهارتهای ورزشی نتیجه تغذیه درست و مناسب است.
اهمیت ارتباط تغذیه با ورزش فقط مربوط به ورزشکاران حرفهای نیست و هر کسی در هر سطحی که به ورزش میپردازد، باید اصول تغذیه را رعایت کند.
تغذیه ورزشکاران و افراد عادی خیلی با هم تفاوت ندارد ولی تغذیه عامل مهمی است که در کنار سلامت جسمی و روحی و آمادگی بدنی در موفقیت ورزشکار نقش تعیین کنندهای دارد.
در حقیقت اصول تغذیه یکسان است، ولی به دلیل فعالیت بدنی بیشتر، نیاز یک ورزشکار به مواد غذایی بیشتر از افراد عادی است.
برای تشخیص مقدار کالری مورد نیاز و در نتیجه رژیم غذایی مناسب عوامل مختلف نظیر سن، جنس، قد، وزن، توده عضلانی بدن، شرایط فیزیولوژیک و نیز نوع ورزش از لحاظ قدرتی یا استقامتی بودن موثر است.
انرژی مورد نیاز یک ورزشکار باید 50 درصد از کربوهیدراتهای پیچیده، 30-20 درصد از چربی، 15-10 درصد از پروتین و 10 درصد از قندهای ساده تامین میشود.
علم تغذیه ورزشی، به بررسی مواد غذایی و رابطه آن با ورزش میپردازد. در اینجا قصد نداریم به بررسی علمی و پیچیده مباحث این علم بپردازیم، زیرا این مبحث بسیار وسیع بوده و با علوم دیگری مانند فیزیولوژی، مورفولوژی، ژنتیک و بیوشیمی و غیره نیز در ارتباط تنگاتنگ است و قرار نیست این مباحث در این چکیده بررسی گردد، بلکه لازم است به مباحثی مثل هضم، جذب و متابولیسم پرداخته شود.
باید توجه داشت غذایی که میخوریم مستقیما در انجام وظایف و اعمال بدن شرکت ندارند و باید تحت تغییرات شیمیایی و فیزیکی قرار گیرند تا به مواد قابل استفاده بدن تبدیل شوند و به کل این تغییرات هضم غذا گفته میشود.
ورود مواد هضم شده از دیواره لوله گوارش به داخل خون را جذب غذا گفته میشود. هضم و جذب غذا توسط دستگاه گوارش صورت میگیرد.
متابولیسم: به کلیه واکنشهای شیمیایی درون بدن موجودات زنده از جمله انسان متابولیسم گفته میشود و شامل ساخته شدن مواد (آنابولیسم) و تجزیه مواد قبلی (کاتابولیسم) است.
در این نوشتار ابتدا به شیمی غذا (شناخت و تعریف غذا) پرداخته و سپس به مبحث غذا و ورزش اشاره خواهد شد.
شیمی غذا
اصولا مواد غذایی به سه طبقه اصلی تقسیم میشوند:
1. مواد غذایی اصلی
2. ویتامینها
3. مواد معدنی و املاح
مواد غذایی اصل شامل:
1. کربوهیدراتها (قندها)
2. لیپیدها (چربیها)
3. پروتینها
به طور کلی، انرژی مورد نیاز ورزشکار باید 50 درصد از کربوهیدارتهای پیچیده، 20 درصد تا 30 درصد از چربیها و 10 درصد تا 15 درصد از پروتینها و 10 درصد قندهای ساده تامین شود.
کربوهیدراتها
کربوهیدارتها موادی هستند که از کربن و هیدروژن و اکسیژن تشکیل شدهاند، مانند: قندهای ساده: گلوکز (قند انگور) و فروکتور (قند میوه)، دو قندیها: ساکارز (قند نیشکر) و لاکتوز (قند شیر) و مالاتوز (قند جو)، قندهای مرکب: قندهای مرکب گیاهی (نشاسته و سلولز) و قند مرکب جانوری (گلیکوژن) بدن برای بدست آوردن سریع انرژی به کربوهیدارتها متکی است، از آنجا که کربوهیدارتها به آسانی برای بدن انرژی آزاد مینمایند قسمت زیادی از بهترین سوخت برای ورزشکاران کربوهیدراتها محسوب میگردند و این ماده در مقایسه با چرب و پروتئین برای سوختن، اکسیژن کمتری نیاز دارند.
کربوهیدراتها به جز تامین انرژی هیچ نقش حیاتی ندارند ولی قابل تبدیل به چربی بوده و آنگاه در بدن ذخیره میشوند، در جگر به شکل گلیکوژن ذخیره میگردند و اثر تحریکی بر روی سیستم گوارش و سیستم عصبی و سیستم هورمونی دارند.
باید توجه داشت بدون آنها تداوم یک زندگی سالم امکان پذیر نمیباشد زیرا عملکرد سیستم عصبی تنها بر پایه انرژی حاصل از کربوهیدراتهاست.
فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:21
عنوان:بررسی رابطه بین (WHR) ، (BMI) و درصد چربی بدن با میزان فعالیت بدنی و عوامل خطرزای قلبی- عروقی در جامعه مردان 30 سال به بالای قزوین
فهرست مطالب:
1- مقدمه و بیان مسأله 1
2- اهمیت و ضرورت تحقیق 4
3- اهداف پژوهشی 5
4- فرضیه های تحقیق 6
5- پیشینه تحقیق 6
تحقیقات انجام شده در داخل از کشور 8
تحقیقات انجام شده در خارج از کشور 10
6- جامعه آماری 12
7- نمونه آماری 12
8- ابزار جمع آوری اطلاعات 12
9- روش اجرای تحقیق 12
روش آماری 12
روش کار 13
10- محدودیت های تحت کنترل تحقیق 13
11- تعریف عملیاتی واژه ها و اصطلاحات 14
منابع و مآخذ 18
1- مقدمه و بیان مسأله
بیش از 2000 سال است که اطلاعات پزشکی اثرات اضافه وزن را روی بیماری ها و مرگ و میر نشان داده است. در آن زمان بقراط تشخیص داد که مرگ ناگهانی در میان افرادی که بطور طبیعی چاق هستند نسبت به افراد لاغر بیشتر رایج است و این موضوع در عرض 50 سال گذشته بسیار مورد بحث بوده است. (8)
در سالهای اخیر درک اهمیت توزیع چربی، به ویژه چربی شکمی به عنوان عامل خطرزا برای بسیاری از بیماری ها و مرگ و میر ناشی از آنها مورد توجه پژوهشگران بوده است. یافته های پژوهشی نشان میدهد که چربی درون شکمی یا احشایی، بیش از چربی زیرپوستی مسئول افزایش خطر بیماری هاست. (4)
با توجه به اینکه بیماران دارای اضافه وزن در معرض خطرات بیشمار ناتوانی های پزشکی، اجتماعی و روانی قرار دارند، کم تحرکی و چاقی به عنوان یکی از مهمترین نگرانی های بهداشت و تندرستی در همه کشورهای دنیا در نظر گرفته میشود و با توجه به اینکه در مورد چاقی، توزیع چربی موضعی نقش مهمی را در خطر مرگ بازی میکند(4)، برای اولین بار در شروع قرن بیستم به این مطلب اشاره شد. اما به این موضوع اهمیتی داده نشد تا اینکه پس از جنگ جهانی دوم، نتایج مطالعات نشان دادند که افراد چاق با توزیع چربی بدن آندروئید یا مردانه نسبت به افراد با چاقی ژینوئید یا زنانه در معرض خطر زیادتری برای ابتلا به دیابت و بیماریهای قلبی بودند. بهرحال، بررسی کلینیکی و همه گیر شناسی در سال 1980 بود که دنیا را به وجود ارتباط بین توزیع چربی بدن و خطر مرگ و میر زیاد متقاعد کرد و همچنین پژوهشگران به وجود رابطه بین فعالیت های جسمانی و بیماری های مختلف از جمله بیماری های قلبی عروقی پی بردند. البرایت و یولاک اظهار می دارند، کم تحرکی دلیل افزایش جمعیت مبتلا به بیماری های قلبی- عروقی است و اجرای فعالیت های منظم و مستمر جسمانی میتواند از توسعه بیماری های قلبی عروقی جلوگیری کند (7) چاقی شکمی با خطر بالای پرفشار خونی، بیماری قلبی و عروقی، افزایش انسلین خون، دیابت، بیماری کیسه صفرا، سکته مغزی و سرطان سینه و رحم همراه است.(4)
بنابراین با توجه به ارتباط میزان فعالیت بدنی و میزان چربی و چگونگی توزیع آن در قسمتهای مختلف بدن با اختلالات تندرستی، بی دلیل نیست که اندازه گیری فعالیت بدنی، ترکیب بدنی و نحوه توزیع چربی در بدن مورد توجه بسیاری از پزشکان، متخصصین بهداشت و متخصصین ورزشی قرار گرفته است. درصد چربی بدن برای برآورد سطح چاقی دقیق تر است. اما اندازه گیری دقیق آن به تکنیکهای ویژه ای مانند وزن کشی در زیر آب ، امپدانس الکتریکی یا رقیق سازی ایزوتوپی نیاز دارد که این تکنیکها معمولاً در مکانها و محیط های پزشکی، بهداشتی و ورزشی در دسترس نیستند. به همین دلیل غیر از ارزیابی دقیق درصد چربی بدن، مهمترین شاخص های ترکیب بدنی که در ارتباط با تندرستی مورد ارزیابی قرار گرفته اند، شاخص توده بدنی (BMI)، ضخامت چربی زیر پوستی، نسبت دور کمر به دور لگن (WHR) بوده اند. با توجه به اینکه یکی از ساده ترین روشهای ارزیابی توزیع چربی در بدن استفاده از (WHR) است، از آن برای تعیین خطر بیماریهای قلبی- عروقی استفاده میشود. کچ، مک آردل (1993) در کتاب فیزیولوژی ورزش اشاره میکنند که اگر (WHR) در مردان فراتر از 9/0 باشد نشانگر افزایش خطر مرگ ناشی از بیماری های قلبی- عروقی و سایر بیماریها مانند دیابت، بالا بودن تری گلیسیرید و پرفشار خونی است. (17)
با توجه به خطرات ناشی از ناهنجاریهای ترکیب بدنی در تندرستی افراد و به طور کلی جامعه، مسأله ای که در این تحقیق مطرح است اطلاع از میزان ارتباط بین مهمترین متغیرهای ترکیب بدنی یعنی (BMI) ، (WHR) ، درصد چربی بدن با عوامل خطرزای قلبی- عروقی شامل قند خون ناشتا، کلسترول تام، تری گلیسیرید، لیپوپروتئین پرچگالی، لیپوپروتئین کم چگالی و نسبت لیپو پروتئین کم چگالی به لیپو پروتئین پرچگالی (عامل خطر) و همچنین ارتباط آنها با میزان فعالیت بدنی در بخشی از جامعه ایران مورد نظر است. با توجه به اینکه در سالهای اخیر با تحقیقات انجام گرفته در جوامع خارجی مشخص شده است که شاخص نسبت دور کمر به دور لگن (WHR) پیشگوی قوی برای بیماری های قلبی- عروقی است. (6) آگاهی از این شاخص در جامعه ما میتواند نقش مؤثری در تعیین احتمال بروز بیماری های قلبی- عروقی در بین مردان و زنان ایران داشته باشد. بنابراین سؤالات اصلی تحقیق عبارتند از:
آیا بین افراد فعال و غیرفعال از نظر عوامل خطرزای قلبی- عروقی تفاوتی وجود دارد؟
آیا بین شاخص های پیکرسنجی و عوامل خطرزای قلبی- عروقی رابطه ای وجود دارد؟
آیا بین افراد فعال و غیرفعال از نظر میزان شاخص های پیکرسنجی تفاوتی وجود دارد؟
2- اهمیت و ضرورت تحقیق
چاقی یکی از شایع ترین مشکلات پزشکی انسان در دوران کنونی است که از آن به عنوان یکی از عوامل خطرزا برای بسیاری از بیماریها یاد میشود. چاقی زمینه ساز بسیاری از مرگ و میرها بوده. و هر ساله هزینه های اجتماعی و مالی هنگفتی را بر جوامع بشر تحمیل میکند. بنابراین تعیین مرز دقیقی برای چاقی در هر جامعه و تعیین ارتباط آن با عوامل تهدید کننده سلامتی میتواند نقش مهمی در کاستن مرگ و میر ناشی از بیماریهای مرتبط با چاقی از یک سو، کاهش هزینه های اجتماعی و مالی از سوی دیگر داشته باشد. لذا پیشگیری از عوارض چاقی به ویژه عوارض قلبی- عروقی ضروری است و کنترل چاقی، لیپیدهای خون و فشار خون از اهمیت خاصی برخوردار است.
فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:35
چکیده:
مقاله پژوهشی حاضر با هدف بررسی نوع ارتباط میان پذیرش اجتماعی بدن و مدیریت بدن، رابطه معنادار میان این دو متغیر را به کمک روش پیمایشی مورد بررسی قرار داده است. حجم نمونه تحقیق400 نفر از زنان 18 تا 40 ساله ساکن در مناطق هشتگانه شهر شیراز بود که با روش نمونهگیری خوشهای چند مرحلهای و تصادفی ساده انتخاب شدند. چهارچوب نظری تحقیق براساس عقاید «اروینگ گــافــمن»، «بــوردیو»، «گیدنز» و «نظریه مبادله» شکل گرفته است. نتایج تحقیق با استفاده از آماره¬های توصیفی و استنباطی نشان می¬دهد که میانگین مدیریت بدن برابر با 8/62 درصد است که حاکی از میزان بالای توجه زنان به بدن در همه وجوه آن اعم از آرایشی، مراقبت و... است. همچنین بین متغیرهای مصرف رسانهای، پذیرش اجتماعی بدن و پایگاه اقتصادی- اجتماعی با مدیریت بدن رابطه مستقیم و معنادار و بین متغیرهای دینداری و مدیریت بدن رابطه معکوس و معنادار وجود دارد.
کلید واژه
مدیریت بدن، زنان شیراز، جامعه مصرفی، پذیرش اجتماعی بدن
1) مقدمه
در سالهای اخیر بدن انسان به عنوان یک موضوع مهم مورد مطالعه جامعهشناسان معاصر قرار گرفته است. اهمیت بدن نه تنها در تحقیقات تجربی، بلکه در تئوریپردازیهای جامعه-شناختی آشکار شده است (Howson & Inglis,2001: p1297) در میان جامعهشناسان پیشین، تنها «زیمل»[1] و «وبلن»[2] و بعدها «مارسل موس»[3] و «مید»[4] به میزان زیادی علاقهمند به بررسی این موضوع بودند. این دغدغة خاطر, امروزه در حوزه «جامعهشناسی بدن» قابل پیگیری است (Synnot,1990: pp 66-67). زیبایی و صورت تا آنجا که تجربه و تحقیقات علمی نشان میدهد نماد و نشانه قدرتمندی «خود» هستند (Ibid: p 61). «برایان ترنر»[5] بر این باور است که بدن در نظامهای اجتماعی مدرن زمینه اصلی فعالیت فرهنگی و سیاسی گردیده است. صنعت زیبایی، ضمن ارائه دانش و مهارتهای ویژه به کارفرمایان و اشخاص به اهـــمیت رو به رشد آن دسته از اشکال اجتماعی هویت بدنی که از نظر اجتماعی پذیرفته شده هستند، دامن میزند (Wellington,2001: p 933).
وضع بدن در جامعه مصرفی متضمن نوعی علاقه تجاری، نمایشی و آرایشی به آن است. در این جامعه، وضع بدن باید متناسب، لاغر وجوان نگاه داشته شود. در جامعه ما، فراگیرشدن پدیده آرایش دختران و زنان در عرصه زیست اجتماعی و استفاده از لباسهایی که در آنها سه خصوصیت چسبان، کوتاه و بدن نما بودن به وضوح قابل مشاهده است با آموزههای دینی و بافت اجتماعی، هنجاری، عرفی و قانونی جامعه که هر نوع کامجویی زن و مرد از یکدیگر را در چارچوب تشکیل خانواده تعریف می¬کند در تعارض آشکار است.
2) اهداف تحقیق
هدف کلی تحقیق، بررسی نوع ارتباط میان پذیرش اجتماعی بدن و مدیریت بدن در زنان میباشد. اهداف فرعی این پژوهش شامل بررسی رابطه هفت متغیرِ اصلیِ دینداری، سرمایه فرهنگی، پذیرش اجتماعی بدن، مصرف رسانهای، پایگاه اقتصادی ـ اجتماعی، سن و تحصیلات با مدیریت بدن به عنوان متغیر وابسته است.
3) اهمیت و ضرورت
در ضرورت پرداختن به موضوع مقاله سه نکته قابل طرح است:
1- جمعیت قابل توجه دختران و زنان و نیز ضرورت مشارکت اجتماعی آنان در همه سطوح اجتماعی؛
2- توجه به برخی از پیامدهای منفی خودآرایی زنان در عرصه عمومی جامعه ایران مانند تشدید اختلالات هنجاری در فرهنگ رسمی جامعه؛
3- مصرفی شدن جامعه و پیامدهای منفی اقتصادی آن .
4) مروری برتحقیقات گذشته
1-4) تحقیقات داخلی
تاکنون تحقیقات مشابهای درباره موضوع مقاله به ثمر رسیده است که به نتایج برخی از آنها اشاره میشود. میزان پایبندی مردم به ارزش¬های مذهبی و از جمله حجاب در سال 1371 نسبت به سال 1365 کاهش داشته است. همچنین مردم درسال 1365 به خانمهای چادری بیشتر از سال 1371 احترام میگذاشتند (رفیع پور، 1376: ص166). حدود 54 درصد از زنان تهرانی دارای پوشش کم یا غیراسلامی و غیرقانونی در معابر عمومی هستند (رضایی،1384: ص47). عناصر اولویتدار و تعیینکننده در نوع حجاب دانشجویان دختر به ترتیب شامل خانواده، مد، اعتقادات مذهبی، آییننامه، دوستان، الگوهای رسانهای و اساتید میباشد (علی¬محمدزاده، 1384: ص89). بین زنان و مردان در مقوله مدیریت بدن تفاوت معناداری وجود دارد. زنان بیشتر از مردان به آرایش صورت یا اصلاح سر و صورت اهمیت میدهند. افراد سنتی و دیندار نسبت به افراد غیرسنتی و دیگران، نظارت و مدیریت کمتری را در تظاهرات بدنی خود اعمال میکنند (چاوشیان،1381: ص74). گرایش زنان به جراحیهای زیبایی در تهران متأثر از عقیده شوهران آنان است. تمایل صاحبان کار در بکارگیری افراد زیبا و خوشاندام برای تصدی برخی مشاغل در اعمال مدیریت بدن زنان مؤثر است (آقایاری،1382: ص193). 5/15درصد از زنان تهرانی بر ملاک تمایزبخش بودن لباس اصرار دارند و آن را مهمترین ملاک در انتخاب لباس میدانند (فرجی و حمیدی، 1384: ص16). جوانان مصرفگرا، محروم بودن از استفاده از لباسهای مورد علاقه با سایز کوچک را نوعی محرومیّت جدی تلقی میکنند (ذکایی، 1386: ص19).
2-4) تحقیقات خارجی
تحقیقات انجام شده پیرامون زیبایی و بدن در خارج از کشور در مقایسه با تحقیقات داخل کشور از حیث کیفیت و کمیت در مرتبه بالاتری قرار دارد. گروه تحقیقاتی داو[6] در سال 2004 در پژوهشی با عنوان « زیبایی نقادانه»[7] طی بررسی 3200 زن از 10 کشور جهان در گروه سنی 18 تا 64 سال که به صورت پیمایش تلفنی انتخاب شده بودند، دریافتند که 44 درصد از زنان بر این بـاور هـستند که زیـبـایی مـقولهای فراتر از ویژگـیهـای جسـمانی اسـت (Toni,2004:p19). یافتههای همین تحقیق نشان میدهد زنان، مفهوم زیبایی را به عنوان ویژگیهای جسمانی ذاتی، امری کهنه و منسوخ دانسته و در عوض، موقعیتها و تجربیات را به عنوان عامل توانمندساز در احساس زیبایی در نظر گرفتهاند. از دیگر نتایج تحقیق یاد شده این است که 21 درصد از زنان با خرید محصولات زیبایی و 17 درصد از زنان با نگاه کردن به مجلات مد، زیبایی را تجربه میکنند (Ibid: p 9). همچنین تحقیق یاد شده بیان میدارد «از آنجا که از یک سو دائماً در رسانههای جمعی مفهوم تقلیل یافته زیبایی مورد استعمال واقع میشود و به دیگر مؤلفههای آن نظیر خوشحالی، مهربانی، تعقل، عشق و درک خود، توجهی نمی¬گردد و از سوی دیگر آن کیفیت خاصی از زیبایی که در رسانهها مورد تأکید قرار میگیرد، پدیدهای غیرقابل دسترسی است، بیشتر زنان، خصوصاً زنان و دختران جوانتر که الگوهای خود را از فرهنگ عمومی اخذ میکنند، دچار نوعی افسردگی و خودکمبینی و اعتماد به نفس پایین میگردند» (Etcoff, 2004: p 47). از یافتههای دیگر این پژوهش، شناسایی میزان به کارگیری محصولات مختلف آرایشی از سوی زنان به منظور احساس جذابیت بیشتر جسمانی میباشد. بر این اساس، دئودورانت با بیش از 82 درصد بیشترین و محصولات روشنکننده پوست با 9 درصد کمترین میزان استفاده را به خود اختصاص دادهاند. محصولات مربوط به نگهداری مو، عطر و ادکلن، مرطوب کنندهها، محصولات مرتبط با نگهداشت صورت، محصولات رنگی و آرایشی، محـصولات مرتبط با نگـهداری ناخن، مـحصولات ضد آفتاب به ترتیب 75%، 74%، 70%، 68%، 57%، و 21% میزان استفاده را به خود اختصاص دادهاند (Ibid: p 31).
در پژوهش دیگری با عـنوان «زیبایی، نـماد منزلت»[8]، نتـایج به دست آمده نشان¬دهندة این نکته است که جذابیت صورت، تفاوتهای قابل پیشبینی را در ارتباطات عام و خاص ایجاد میکند و نیز تأثیرات و جذابیت چهره میتواند در ترکیب با ویژگیهای منزلتی دیگر دچار تغییر و تعدیل گردد p 140) (Webster,1983:.
در مطالعهای دیگر با عنوان «مردان واقعی هستند، درحالی که زنان آرایش میشوند[9]» زیبایی درمانی و ساخت زنانگی مورد تحلیل و بررسی قرار میگیرد. به لـحاظ روششناسی، تحقیق یاد شده بر پایه مصاحبه و مشاهده در یک دانشکده است که در آن زیبایی درمانی تدریس میشد (Black & Sharma,2001: p101). مصاحبه شوندگان، هشت نفر زن بودند که زیبایی درمانی به آنان آموزش داده میشد. برپایه مشاهدات انجام شده، محققان دریافتند که زیبایی درمانگرها نقش مشاور غیررسمی داشته و در حقیقت هم فعالیت عاطفی و هم فعالیتهای مرتبط با کار روی بدن انجام میدهند (Ibid: p110). نکته کلی به دست آمده در مورد مراجعه کنندگان به سالنهای زیبایی درمانی این بود که: «زنی که وارد این سالنها میشود، در پی فعالیتهای کاملاً اجتماعی است. نه تنها درمانگران، بلکه مشتریان، خودشان کاملاً به این امر مهم واقفند که رویههای عمل آنان باید منطبق با مقولات زنانی باشد که دائماً با آنها سروکار دارند» (Ibid).
در بررسی انجام شده دیگری با عنوان «پروژه بدن غایب[10]»، جراحی پلاستیک، پاسخی به چهرههای بدمنظر تلقی گردیده است. محقق در این بررسی، طی مدت 4 ماه با 20 نفر از زنانی که عمل جراحی آرایشی انجام دادهاند مصاحبه نموده است. همه مصاحبه شوندگان سفیدپوست و ساکن جنوب غرب انگلستان بودند. گروه سنی آنان بین 23 تا 50 سال بوده و همگی به صورت پاره وقت یا تمام وقت شاغل بودهاند (Gimlin,2006: p 704). نتایج به دست آمده از بررسی مذکور حاکی از آن است که توسل جستن به جراحی زیبایی پس از چندین مرتبه تلاش در به کارگیری رویکردهای عملی گوناگون به منظور از بین بردن تجربیات بدنی مشکلساز اتفاق افتاده است؛ بدین معنا که زنان پس از این که از اصلاحات مورد نظر در صورت و اندامهای خود ناامید گردیدهاند، تصمیم به انجام اعمال جراحی زیبایی گرفتهاند .(Ibid:p705) بسیاری از توصیفات صورت گرفته از سوی مصاحبهشوندگان منعکس¬کننده مفهوم «قیافه ناجور اجتماعی» میباشد که در نتیجه آن بین «خود» و «بدن» فاصله ایجاد میگردد (Ibid: p708). مصاحبهشوندگان در بررسی یاد شده بر این باورند که در نتیجه نوع نگاههای صورت گرفته به آنها و قضاوتهای اعمال شده نسبت به آنان، احساس تألم و ناراحتی نمودهاند. افراد یاد شده، احساس ناراحتی موجود در خود را نوعی «آگاهی از خود» تلقی نمودهاند. پژوهشگران در نهایت با جمعبندی نظرات مصاحبه شوندگان بیان میدارند: «بدنی که دارای ظاهری ناجور است به صورت «دیگری[11]» تجربه میشود و هر تلاشی برای از بین بردن ناسازگاری در قیافه را میتوان به عنوان کوششی در راستای اتحاد «بدن» و «خود» تفسیر نمود» (Ibid: p705).
بر مبنای تحقیقی از «جونز والاس»[12]، افرادی که به خاطر موانعی چون طبقه اجتماعی، فقر اقتصادی و ... قادر به تأمین چنین استانداردهایی نیستند، دچار بحران هویتی، عدم کفایت و ضعف اعتماد به نفس میشوند. فرهنگِ مصرفی، انسانها را تشـویق مـیکند تا پوست، مخـصوصاً پوست زنانه را به گـونهای تلـقی کننـد که لازم است هـمواره به منظور حفاظت در برابر گذر زمان روی آن کار مداوم صورت پذیرد تا بدین ترتیب، پوست بتواند ویژگی تفاوت جنسیتی خود را حفظ نماید (Ahmed,2001: p11). بدن نقش واسطی را بین مصرف و هویت فرد ایفاء میکند و به مکان اصلی نمایش تفاوتها تبدیل گردیده است. فرهنگ مصرفی، منابع فرهنگی و نمادین بسیاری را برای مدسازی شخصی در اختیار افراد قرار میدهد که بدن برای آنها اهمیت دارد (ذکایی، 1386: ص 123 به نقل از1996, Turner ).
5) چارچوب نظری تحقیق
چارچوب نظری تحقیق براساس نظریه «اروینگ گافمن»[13]، «بوردیو»[14]و «گیدنز»[15] درباره موقعیت و مدیریت بدن و نیز مکتب مبادله تنظیم شده است.
کلیات واکسیناسیون
هر گونه اقدامی که به منظور جلوگیری از بروز عفونت و یا تخفیف شکل طبیعی بیماری در فردی با تجویز آنتی بادی یا آنتی ژن بعمل آید ایمن سازی گفته می شود .
با تزریق عضلانی یا وریدی آنتی بادی ایمنی غیر فعال یا انتقالی ایجاد می گردد . دوام این نوع ایمنی کوتاه است و بستگی به نیمه عمرآنتی بادی در بدن فرد دریافت کننده دارد و این مدت در حدود 3 تا 4 هفته می باشد .
در صورت تجویز آنتی ژن که شامل میکرو ارگانیسم ضعیف شده ، کشته شده و یا اجزاء آن می شود دستگاه ایمنی فرد دریافت کننده تحریک و به طور فعال آنتی بادی تولید می کند . ایمنی بدست آمده در این حالت را ایمنی فعال گویند . دوام این نوع ایمنی ، طولانی تر از نوع غیر فعال است .
ایمن سازی فعال یا واکسیناسیون
واکسیناسیون اقدام بسیار مهم و با ارزشی است که به وسیله آن با هزینه کم می توان از ابتلاء به بیماریهای عفونی جلوگیری کرد . با اجرای برنامه واکسیناسیون همگانی در جهان ، شیوع بسیاری از بیماریهای خطرناک در بین شیرخواران ، کودکان و بالغین کاهش بارزی پیدا کرده است به طوری که اکنون شیوع بیماریهای خطیری چون دیفتری ، کزاز ، سیاه سرفه ، سرخک و فلج کودکان با واکسیناسیون همگانی با موفقیت کنترل و در بسیاری از کشورها عملاً
به حداقل میزان خود رسیده است ، یا ببیماری آبله که با واکسیناسیون همگانی و پیگیری جهانی ریشه کن شده است .
برای بیش از 20 بیماری انسان ، اکنون واکسن تهیه شده است که تعدادی از آنها بطور همگانی و بقیه در شرایط خاصی ، مورد استفاده قرار می گیرند .
تصمیم برای تهیه و استفاده از واکسن ، جهت یک بیماری بر اساس نتیجه موازنه دو موضوع ، یکی میزان احتیاج به واکسن و دیگری خطرات و عوارض ناشی از آن گرفته می شود .
میزان اثر پیشگیری کننده واکسن یک بیماری ، از مقایسه تعداد مبتلایان دو گروه افراد واکسینه شده و نشده ای که به طور تصادفی در معرض بیماری قرار می گیرند بدست میآید .
موثرترین واکسنها آنهائی هستند که مکانیسم پیشگیری حاصل از مرحله بهبودی در شکل طبیعی بیماری را تقلید کنند .
رابطه بین نوع واکسن با ایمنی حاصل
واکسن های با اجرام زنده که از قدرت بیماریزایی آنها کاسته شده است ، معمولاً با دو واحد می توانند ایمنی موثر و طولانی نسبت به واکسن های کشته شده ایجاد کنند . این واکسن ها علاوه بر سیستم ایمنی هومورال سیستم ایمنی سلولی را نیز تحریک می نمایند ، این نوع واکسنها تمایل دارند واکنشهای مشابه شکل طبیعی بیماری به خصوص در افراد با نقص ایمنی را ایجاد کنند .
برای اینکه با واکسنهای کشته شده ایمنی کافی و بمدت طولانی بدست آید ، بایستی این واکسنها ابتدا در چند نوبت تزریق گردند و برای جلوگیری از کاهش سطح آنتی بادی و ادامه ایمنی اغلب لازم است که تزریق واکسن در آینده یادآوری شود .
تاریخچه واکسیناسیون
جان میلیونها نفر با استفاده از پنی سیلین ، سولفاتیل آمید و داروهای باکتری کش مشابه نجات یافته است . اما شاید با اثر پیشگیری کننده ایمن سازی – که از دیگر اکتشافات تصادفی است – جانهای بیشتری نجات یافته باشند . تا بیش از سده نوزدهم یکی از بزرگترین بلایایی که دامن گیر بشر می شد آبله بود . تنها دو بیماری ،یعنی طاعون و مالاریا ، به اندازه آبله قربانی داشته اند . چگونگی مبارزه با مالاریا با استفاده از کینین و داروهای ضد مالاریا انجام می شد حشره کشها نیز در حذف پشه های ناقل بیماری مفید واقع شدند . پس از آنکه مشخص شد عامل انتقال طاعون کک های بدن موش هستند ، این بیماری نیز سرانجام در مناطق توسعه یافته جهان با انجام اقدامات بهداشتی مهار شد . شهرت ادوارد جنر بدلیل آشنا کردن جهانیان با واکسنی است که جان میلیونها نفر را از مرگ شوم ناشی از آبله رهانیده و چندین میلیون نفر دیگر را از ظاهر زشت و وحشتناکی که بر اثر ابتلاء به این بیماری ایجاد می شود ، نجات داده است . جنر واکسن خود را
در پی کار طولانی و طاقت فرسا در آزمایشگاه کشف نکرد . در 19 سالگی شیردوشی به او گفته بود . که هرگز به آبله مبتلا نخواهد شد ، چون قبلاً به آبله گاوی مبتلا شده بود . بعدها وقتی جنر پزشک شد و به بی فایده بودن تلاشهایش برای درمان این بیماری پی برد ، جمله آن شیردوش را به خاطر آورد . او تحقیق کرد و دریافت شیردوشان تقریباًهرگز ، حتی وقتی از مبتلایان به آبله پرستاری می کنند ، دچار آبله نمی شوند . به نظرش رسید که آبله گاوی را به افراد تلقیح کند ، تا آنها را از ابتلا به بیماری مرگبارتر آبله مصون سازد . این بخت یاری حقیقی بود . بدون اینکه زحمتی بکشد ، دریافت که آبله گاوی باعث ایمنی در برابر آبله می شود . قوه تشخیص او به اندازه ای بود که توانست به ارزش این حقیقت پی ببرد و از آن استفاده کند ادوارد جنر به سال 1749 در برکلی از توابع گلاسترشر انگلستان به دنیا آمد . شش ساله بود که پدرش یک روحانی مسیحی ، درگذشت وبرادر بزرگترش مسئولیت تربیت او را به عهده گرفت تحصیلات ابتدائی خود را در مدارس محلی گذراند ،و در آنجا به تاریخ طبیعی علاقمند شد . تحصیل طب را زیر نظر دانیل لادلو ، از جراحان سادبری آغاز کرد . در این هنگام بود که شیردوش ، رابطه بین آبله گاوی و آبله را برایش تعریف کرد . جنر در سال 1775 در زمینه عقاید روستائیان گلاسترشر درباره آبله به تحقیق پرداخت و دریافت که دو نوع آبله گاوی وجود دارد ، و فقط یکی از آنها پیشگیری می کند . همچنین تائین کرد که نوع موثر آبله گاوی تنها وقتی اثر محافظتی دارد که در مرحله خاصی از بیماری منتقل شود .
او برای آزمودن نظریه اش مقداری از مایع درون تاولهای دست شیرفروشی را که به آبله گاوی مبتلا بود بیرون کشید و آن را به لندن برد و با دقت مایع آبله را به پسرکی تلقیح کرد و همان طور که جنر پیش بینی کرده بود پسرک به آبله دچار نشد . جنر از واژه واکسیناسیون استفاده نکرد ، بلکه به جایش لفظ مایه کوبی یا ((واریوله واکسینه ))را به کار برد معنای لغوی اصطلاح لاتینی اخیر ((تاولهای ریز گاو )) است . تا حدود یک قرن بعد ، مایع کوبی جنری آبله گاوی ، تنها روش ایمن سازی علیه بیماری بود . در سال 1880 لویی پاستور برای ایمن سازی مرغان علیه وبا ، که در یک همه گیری ، 10% طیور فرانسه را از بین برده بود ، روشی ابداء کرد . او باکتری ایجاد کننده این بیماری را جدا سازی کرد و با کشت شکل ضعیف شده و تلقیح آن به مرغان آنها را نسبت به حمله مرگبار بیماری ایمن ساخت . اصول کلی روش پاستور با روشی که جنر برای مایع کوبی با آبله گاوی ابداع کرد یکی بود . قبل از آنکه ویروس آبله به شکل آبله گاوی به شیردوش منتقل شود ،در بدن گاو ضعیف شده بود . در سال 1881 ،پاستور با روی آوردن به سیاه زخم که از بیماریهای گاو و گوسفند است ، باسیل آن را جدا کرد . او این باکتری را در دمایی بالاتر از دمای بدن حیوان کشت داد تا مایعی برای تلقیح تهیه کند که موجب حمله خفیف سیاه زخم در جانور شود ، و حیوان را برای روزی که دچار حمله شدید بیماری می شود ، ایمن سازد . همان طور که خود پاستور گفت ، او برای ارج نهادن به شایستگی و خدمات مهم یکی از بزرگترین انگلیسیان ، یعنی جنر واژه واکسیناسیون را به طور کلی برای روش مایع کوبی پیشگیری کننده وضع کرد . چهار سال بعد پاستور واکسنی برای بیماری که در حیوانات هاری و گاه در انسان آب گریزی خوانده می شود ، ابداع کرد . پژوهش های پیش گامانه پاستور ، که بر کشف بخت یارانه جنر مبتنی بود ، ایمن سازی را به دانش بسیار کارآمد تبدیل کرد ، و زمینه را برای وقوع انقلابی در مهار بیماریهای عفونی آماده ساخت . شاید گذشته از کشف آنتی بیوتیکها ، هیچ اکتشافی چنین تاثیر عمیقی بر سلامت انسان نگذاشته باشد . به نوشته و . ر کلارک در پایه های تجربی ایمنی شناسی معاصر (1986 ) گل سرسبد موفقیت ها در فرآیند ایمن سازی ریشه کنی کامل آبله بوده است . در نیمه نخست این قرن ،سالانه حدود 2 تا 3 میلیون مورد جدید گزارش می شد .
در سال 1949 آخرین مورد آبله در ایالات متحده ، و در سال 1977 آخرین مورد تایید شده سراسر جهان در سومالی گزارش شد .
واکسن چیست و چگونه تولید می شود ؟
واکسن چیست ؟
موجود زنده ، مانند بدن انسان به خودی خود نیروی مقاومت و غلبه یافتن بر میکروبها را دارد . این حالت را ((مصونیت )) می نامند . اما در برخی از موارد باید بدن را از خارج کمک کرد ،تا چنین مصونیتی را پیدا کند . در بسیاری از بیماریهایی که از ویروس پدید می آیند ، اگر انسان یک بار آن بیماری را بگیرد و خوب بشود دیگر در برابرآن مصونیت پیدا می کند . مثلاًآبله ،سرخک و آبله مرغان از بیماریهایی هستند که اگر یک بار انسان آنها را بگیرد ، برای همیشه از آنها مصونیت پیدا می کند . یعنی دیگر آنها را هرگز نخواهد گرفت . اما بیماریهای دیگری مانند آنفولانزا ممکن است چند بار به سراغ انسان بیایند . پس برای رهایی از چنگ آنها می آیند و به طور مصنوعی در انسان مصونیت ایجاد می کنند . بدین طریق که ویروس ضعیف شده آن بیماری را به بدن تزریق کرده ، انسان را دچار یک حالت خفیفی از آن بیماری می نمایند . ولی چون این بسیار ضعیف است ، انسان به زودی بهبودی می یابد و پس از بهبودی کامل برای یک مدت طولانی در برابر آن مرض ، مصونیت می یابد . واکسن زدن یعنی تزریق ویروس ضعیف یک بیماری به بدن .
واکسن دارای میکرب بیماری است که البته آن را ضعیف و بیآزار ساخته اند واکسن از پی تزریق در بدن انسان ((پادزهر)) درست می کند که با ویروس بیماری وارد نبرد می شوند و آنها را خنثی می کنند .
فرمت:word