فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:27
فهرست مطالب:
چکیده
مقدمه:
بحث و نتیجه¬گیری:
منابع
همراه با جداول
چکیده
مقدمه: صاحبان بیمارستانها برای اینکه بتوانند عملکرد خود را در سطح مطلوب حفظ نموده و بقای خود را تضمین نمایند، باید بتوانند تصمیمات آگاهانه اتخاذ نمایند، لذا ملزم به رعایت اصولی از جمله ارزیابی و اندازهگیری عملکرد و دریافت آگاهی از وضعیت بیمارستانهای تحت مدیریت خود میباشند. لیکن بدلیل عدم بررسی دقیق روشهای اصلی مورد استفاده برای اندازهگیری عملکرد در حیطه بیمارستانها انجام پژوهش بیشتر در این زمینه ضروری مینماید و در پژوهش حاضر به بررسی سیستم اندازهگیری عملکرد در بیمارستان (مرکز آموزشی درمانی) فیروزگر تهران در سال 1382 پرداخته شده است.
روشپژوهش: این پژوهش بصورت مقطعی انجام گرفته است. جامعه این پژوهش، مرکز آموزشی درمانی (بیمارستان) عمومی فیروزگر تهران وابسته به دانشگاه علوم پزشکی ایران بوده است. بدین منظور، پس از مطالعه کتابخانهای و جمعآوری اطلاعات اولیه و طبقه بندی آنها بر اساس اهداف پژوهش، " ملزومات سیستم اندازهگیری عملکرد" در نه بخش توسط پرسشنامه و "ویژگیهای سیستم اندازهگیری عملکرد" در 6 بخش توسط چکلیست ارزیابی گردید. پس از تایید اعتبار پرسشنامه با استفاده از نظرات اساتید و متخصصین امر و ثبات آن به روش آزمون باز آزمون در مجموع 38 پرسشنامه تکمیل گردید و داده های بدست آمده بهمراه چکلیست تکمیل شده به روش مصاحبه، مشاهده و مطالعه اسناد و مدارک پس از ورود اطلاعات در نرمافزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند و بر اساس یافتههای پژوهش و مقایسه آن با وضعیت اندازهگیری عملکرد در سیستم بهداشتی درمانی کشورهای کانادا، انگلستان و نیوزیلند، الگوئی برای سیستم اندازهگیری عملکرد بیمارستان فیروزگر پیشنهاد گردید.
یافتهها: یافتههای پژوهش در 21 جدول ارائه گردیده است. یافتههای مربوط به ملزومات اندازهگیری عملکرد نشان داد که سیستم ارتباطات دارای بهترین وضعیت با امتیاز 59(82%) و وضعیت فرایندهای کلیدی و سیستم پرداخت بترتیب با کسب امتیاز 43(60%) و 45(62%) دارای ضعیفترین وضعیت بودهاند. و در زمینه ویژگیهای سیستم اندازهگیری عملکرد از مجموع 70 آیتم نامبرده شده28 مورد (40%) در بیمارستان فیروزگر وجود داشته است.
نتیجهگیری: بر اساس نقاط ضعف وضعیت موجود اندازهگیری عملکرد در بیمارستان فیروزگر، الگوئی پیشنهاد گردیده است که کاربرد و اجرای آن به حل مشکل سیستم اندازهگیری عملکرد کمک نموده و با فراهم سازی اطلاعات جامع از همه بخشهای بیمارستان، در نهایت موجبات بهبود عملکرد بیمارستان را ایجاد خواهد نمود.
فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:62
فهرست مطالب:
عنوان
صفحه
فهرست جداول
چکیده
فصل اول:کلیات 1
مقدمه 2
بیان مسئله 4
اهمیت و ضرورت مسئله 7
اهداف تحقیق 10
سؤالات و فرضیات تحقیق 10
روش انجام تحقیق 10
تعریف واژهها و اصطلاحات 11
فصل دوم: ادبیات تحقیق 12
مقدمه 13
الف: پیشینه نظری تحقیق 13
عزت نفس بالا ، عزت نفس پایین 15
ب:تحقیقات انجام شده در ایران و خارج از ایران 16
فصل سوم: روش تحقیق
20
عنوان
صفحه
مقدمه 21
روش تحقیق 21
جامعه و نمونه 22
روش نمونهگیری 22
ابزار اندازهگیری 23
چگونگی گردآوری دادهها 24
روش آماری 25
فصل چهارم: یافتهها و نتایج تحقیق 26
مقدمه 27
یافتهها 27
فصل پنجم: بحث یافتهها و تجزیه و تحلیل دادهها 30
محدودیتهای تحقیق 37
پیشنهادات تحقیق 38
فهرست منابع و ضمائم 39
ضمیمه الف: جداول نمرات هر دو گروه 40
1- جدول نمرات خام آزمودنیهای پسر 41
2- جدول نمرات خام آزمودنیهای دختر
43
عنوان
صفحه
فهرست منابع 45
ضمیمه ب: پرسشنامهها 46
1- پرسشنامه بدرفتاری فیدل 47
2- پرسشنامه عزت نفس جنیس فیلد 54
فهرست جداول
عنوان
صفحه
1- جدول تأثیر بدرفتاری والدین بر عزت نفس 28
2- جدول تأثیر بدرفتاری والدین بر عزت نفس دخترها 28
3- جدول تأثیر بدرفتاری والدین بر عزت نفس پسرها 29
4- تفاوت میانگین بدرفتاری والدین پسر و دختر 29
چکیده:
هدف از پژو.هش حاضر، مطالعه تأثیر بدرفتاری والدین بر عزت نفس کودکان بوده است. تحقیق با شرکت 200 نفر دانشآموزان پسر و دختر از هر کدام 100 نفر از بین 4 مدرسه راهنمایی شهرستان ایلام که بطور تصادفی انتخاب شده بودند انجام گرفت. تعداد آزمودنیها از هر مدرسه 50 نفر بوده است. دانشآموزان پرسشنامه عزت نفس و پرسشنامه بدرفتاری والدین را همزمان تکمیل کردند. بررسیهایی که در ارتباط با هدف این تلاش تحقیقی بود نتایجی بدست داده است که عبارتند از:
الف) ضریب همبستگی بین بدرفتاری والدین و عزت نفس کودکان «کل نمونه» 27/0- است که در سطح 1/0 معنیدار بوده است.
ب) ضریب همبستگی بین بدرفتاری والدین و عزت نفس کودکان در بین دخترها 245/0- است که در سطح 5% معنیدار بوده است.
ج) ضریب همبستگی بین بدرفتاری والدین و عزت نفس کودکان در بین پسرها 56/0- است که در سطح 1% معنیدار بوده است.
د) تفاوت تأثیر بدرفتاری والدین بر پسرها و دخترها بوسیله آزمون t بررسی شد که نشان داد میانگین تأثیر بدرفتاری والدین بر پسرها بیشتر از دخترهاست این تفاوت در سطح 1/0 معنیدار بوده است.
هـ) تفاوت میانگینهای عزت نفس در دختران و پسران معنیدار نیست.
فصــل اول
کلیات
1- مقدمه
2- بیان مسأله
3- اهمیت و ضرورت مسأله
4- اهداف تحقیق
5- سؤالات و فرضیات تحقیق
6- روش تحقیق
7- تعریف واژهها و اصطلاحات
مقدمه
مطالعه پیرامون نحوه رفتار والدین و ویژگیهای فرزندان موضوع بسیاری از تحقیقات علمی در کشورهای مختلف جهان بوده است از جمله موارد مهم و اساسی در این تحقیق ویژگی عزت نفس کودکان در رابطه با بدرفتاری والدین آنها است.
بدون تردید خانواده عمدهترین و مؤثرترین نقش را در فرایند شکلگیری شخصیت برای ایجاد حس عزت نفس در کودکان دارد. در خانوادهای که صمیمیت، محبت، مهربانی وجود دارد کودک میتواند هم عزت نفس بالایی داشته باشد و هم تغییرات مطلوب در شخصیت او ایجاد گردد. از یک سو کودک میتواند با اطمینان به شخصیت خود با مشکلات روبرو شود و از سوی دیگر، بدون داشتن اضطراب و تشویش رفتارهای نامناسب خود را مورد تردید قرار داده و سعی میکند آنها را به نحو مطلوب تغییر دهد. شکلگیری بنیادین عزت نفس در کودکان متأثر از فضای کلی خانواده است.
میدانیم که اگر گویا فضای کل خانواده هر حرکت و رفتار کودک را علیرغم نادرست بودن پذیرا باشند، کودک به احتمال زیاد دچار اختلال رفتار میگردد زیرا تفاوت بین رفتارهای درست و غلط را نمیداند و از دیگران نیز انتظار دارد که همچون مادر و پدر هرگونه رفتار او را به گرمی و صمیمیت بپذیرد و چون چنین چیزی مقدور نیست مشکلات و درگیریهای اجتماعی او آغاز میگردد. در نقطه مقابل خانوادههایی وجود دارند که رفتارهای کودک را نمیپذیرند و در حقیقت دائماً در حال طرد کودک خود هستند در چنین فضای خانوادگی کودک نمیداند چه چیزی باعث قبول و تشویق از طرف دیگران میگردد و کودک در هر امری دچار بلاتکلیفی است.
عزت نفس مبتنی بر ارزیابی قضاوتهایی است که شخص درباره خصوصیات خود به عمل میآورد. روانشناسان و جامعهشناسان عزت نفس را از شخصیت و هسته مرکزی سازگاری اجتماعی میدانند «اسلامی نسب، 1373».
تحقیقات انجام شده بر ارتباط متقابل بین عزت نفس فرد و تصور فرد از توانائیهای خود تأکید دارد بدین معنا که اگر عزت نفس کاهش یابد، احساس ضعف و ناتوانی در فرد ایجاد میشود و بالعکس با افزایش اعتماد به نفس احساس توانمندی به وجود میآید.
خانوادهها یا والدینی که بطور مستمر کودکان خود را مورد حمایت قرار میدهند، با آنها گرم و صمیمیاند و کنترل منطقی و متعادل را اعمال میکنند، در فرزندان خود اشتیاق ابراز رفتارهای اجتماعی قابل قبول را ایجاد میکنند و زمینه را برای بروز استعدادها و توانائیهای کودکان و نوجوانان خود فراهم میآورند. برعکس والدین آسان گیر که از کنترل کودکان خود پرهیز میکنند، کودکان آنها اشتیاقی ندارند که از رفتارهای قابل قبول و معیارهای تعریف شده گروههای مختلف جامعه اطاعت کنند.
والدینی وجود دارند که کارهای کودکان خود را در دوره طفولیت و کودکی به گونه صحیح کنترل نمیکنند، در نتیجه در دوره نوجوانی و جوانی از درونی ساختن اخلاقیات و ارزشها در آنها عاجز میمانند. این گروه دیر دست به کار میشوند و فقط در دوره جوانی اقدام به کنترل جوانان خود میکنند، دورهای که مداخلات دیروقت والدین و اختلافات ایجاد شده جوانان را به سوی کژرفتاری اجتماعی و انحرافات اخلاقی سوق میدهد.
بیان مسأله
یکی از نیازهای اصلی و اساسی انسان احساس ارزش نسبت به خود و یا بطور کلی عزت نفس (self esteem) میباشد در واقع برخوردار از این احساس ارزشمندی و اعتماد به نفس است که برای انسان به مانند یک سرمایه و ارزش حیاتی به حساب آمده و از جمله عوامل مهم و عمده در امر شکوفایی استعدادها و خلاقیت در انسانها محسوب میگردد این احساس ارزش بخشی از خودپنداره (self concept) انسان میباشد که شامل تصویر خود از خود و احساسی که او نسبت به خویشتن دارد و درجه پذیرش و تأیید شخص نسبت به خویش میباشد. نوع نگرش انسان نسبت به خودش، براساس تجربیاتی است که از نگرش دیگران و ارزیابی آنها نسبت به شخصیت خودش دارد (میرزابیگی، 1373).
توجه پژوهشگران به عامل عزت نفس تا آنجا که مورد تحقیق قرار گرفته که بسیاری آن را به عنوان یک نیازمهم و اساسی در وجود افراد با ابعاد فردی و اجتماعی تلقی نمودهاند در این زمینه میتوان به افرادی چون: آدلر 1930، آلپورت 1937، مورفی 1947. مزلو 1970، راجرز و سالیوان 1959 اشاره نمود. (بیابانگرد، 1373، ص 11)
نقش خانواده در میزان عزت نفس براساس تحقیقات انجام شده قبلی اثبات شده است حال اگر والدین به گونهای رفتار کنند که کودک آزرده خاطر شود در این صورت عزت نفس کودک پایین میآید. زیرا یکی از راههای ارضای نفس، تکریم افراد و توجه به شخصیت آنهاست.
فردی که در محیط خانواده به اندازه کافی مورد احترام و پذیرش واقع شود و عزت نفس وی بطور مطلوب ارضاء گردد روحیهای طبیعی و روان و معتدل خواهد داشت. برعکس فردی که از پدر و مادر احترام و تکریم ندیده و والدین با او بدرفتاری داشتهاند عزت نفس او پایین شکل میگیرد و کودک در خود احساس پستی و حقارت کرده و شکست خورده و افسرده خواهد شد و به صورت مستقیم و غیرمستقیم دچار مشکلات و اختلالات رفتاری و شخصیتی میگردد هیلز و کوپر اسمیت گزارش میدهد دختران و پسرانی که از عزت نفس بالایی برخوردار بودند والدین پذیرنده، خوش برخورد، بامحبت و خونگرم داشتهاند. (بوشهری، 1373، ص 23).
هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر بدرفتاری والدین بر عزت نفس کودکان دختر و پسر میباشد و قصد بر آن است که آیا رابطهی بین این دو وجود دارد یا نه. در مکتب اعتقادی اسلام نیز توجه بارزی به ارزشمند بودن انسان و ایجاد یک تصور مطلوب و ارزشمند در انسان نسبت به خودش و دیگر انسانها وجود دارد چنانکه در یک دیدگاه کلی و اساسی انسان به عنوان موجودی در نظر گرفته شده است که دارای ارزش و کرامت است که لازم است درک و احساس عمیق نسبت به عزت و کرامت خود و دیگران داشته باشد در این تحقیق برآنیم که روشن کنیم بدرفتاری والدین به خصوص در دوران کودکی به چه میزانی بر عزت نفس آنها در آینده تأثیر میگذارد.
احساس ارزش درجه تصویب، تأیید، پذیرش و ارزشمندی است که شخص نسبت به خویشتن احساس میکند (شاملو، 1372، ص 137).
اهمیت و ضرورت مسئله
عزت نفس از نظر روانشناسان به میزان ارزشی که فرد برای کفایت و صلاحیت خود در رابطه با اهداف کلی و ایدهآلهای خود در نظر میگیرد برمیگردد.
بنابراین ممکن است فردی از نظر دیگران بسیار موفق ارزیابی شود ولی هنوز در نظر خود او فردی ناموفق باشد. البته زیربنای این نوع تصور به خود پنداشت فرد مربوط است. قضاوت دیگران او را به احساس رضایت از خود نمیرساند. البته دیگران در شکلگیری این احساس در کودکی مؤثرند. پایین بودن عزت نفس همواره با تعریف بنیادی ناروشن فرد از آینده خود همراه است. برای مثال کسی که دارای عزت نفس پایینی است برای توصیف خود از اصلاحات دوسوگرایانه یا دوگانه استفاده میکند بنابراین خود را هم کمرو و بزدل و هم بیباک و جسور هم سرسخت و نامنعطف و هم انعطافپذیر و ملایم توصیف میکند. این درهم شدگی قضاوت با فقدان پایداری بیثباتی و بیاعتمادی نسبت به سرشت و سرنوشت بنیادین خود پیوند مییابد بر همین اساس این افراد احتمالاً نمیتوانند تصمیم بگیرند که در چه موقعیت اجتماعی شرکت کنند آنها حتی ممکن است خود رادر موقعیتهایی قرار دهند که پیامهای اجتماعی ضد و نقیض و منفی درباره ارزشمندی خود دریافت میکنند و بنابراین خود را در معرض در همشدگی بیشتر قرار میدهند.
فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:14
فهرست مطاالب:
خلاصه:
(Ops)شکل (1)عکس از درخت
1-مقدمه:
شکل (7)تصویری از سنگدانه پوسته نخل روغنی
مصالح استفده شده ونسبتهای اختلاط:
دستورآزمایش:
نتیجه گیری:
منابع ومراجع
خلاصه:این متن یک تحقیق بر روی رفتار خمشی تیرهای بتنی مصلح ساخته شده از سنگدانه های پوسته
در این تحقیق تیرهای مسلح با نسبتهای مختلف تقویت شده (از0.52%تا3.90%)ساخته شده وآزمایش شد.
اطلاعات بدست آمده شامل مشخصات خیز( تغییر مکان)،شاخص های شکل پذیری وچرخش-حرکت وضعی می باشد.
این تحقیق روشن میکند که تیرهای بتنی مسلح درست شده با پوسته نخل روغنی قابل مقایسه با انواع دیگر بتن های سبک وزن می باشد ومقایسه کردن نتیجه های آزمایش با آیین نامه های معمول بتن به خوبی این موضوع راقابل قبول میکندونشان میدهد که تیرهای با نسبتهای تقویتی کم همه نیازهای این آیین نامه هارا مرتفع میکند.
فرمت فایل :docx(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:22
چکیده:
سیاست های ارزی
تصحیح نظام ارزی کشور مستلزم پیشبرد و تعمیق برنامه اصلاحات اقتصادی، به ویژه رفع نا به هنجاری های ساختاری اقتصاد، رفرم بنیادین بخش دولتی، رفع موانع رشد بخش خصوصی، رفرم سیستم بانکی، رفرم سیستم یارانه ها، تصحیح سیاست های مالی دولت، کنترل تورم، و مدیریت صحیح اقتصاد کلان است. انجام این امور در چارچوب مناسبات حاکم بر کشور اگر غیر ممکن نباشد، بسیار دشوار و پر هزینه خواهد بود.
در پی تلاش برای پیوستن به سازمان تجارت جهانی، در مارس 2002 سیستم چند نرخی ارز در ایران برچیده شد و جای خود را به یک سیستم تک نرخی شناور داد که قرار است بر مبنای موازین اقتصادی اداره شود! اما متجاوزاز بیست سال سیاست ارزی ج.ا. خسارات هنگفتی بر اقتصاد ایران وارد آورد. این سیاست بخاطر ماجراجویی های سیاسی رژیم و بی کفایتی مدیریت اقتصادی آن بر کشور تحمیل شد، وبه دلیل ماهیت رانت خواری و رانت دهی نظام سیاسی رژیم گسترش و تداوم یافت. سیاست ارزی ج.ا. از یکسو موجب گسترش و تشدید ناکارآیی در بخش های تولیدی، تخصیص نا مطلوب منابع، نا به هنجاری ساختار تولید، نا به هنجاری الگوی مصرف، تضعیف تولیدات داخلی، تضعیف صادرات غیر نفتی، رشد بیمارگونه بخش تجاری، و اتلاف انبوه منابع اقتصادی شده، و از سوی دیگر فساد اقتصادی و اداری پر دامنه و بیسابقه ای را پدید آورده است. این سیاست، در کلیت خود نظام اقتصادی کشور را تبدیل به سیستمی بس نا به هنجار کرده که برون رفت از آن مستلزم یک تلاش ملی وسال ها ممارست است.
موفقیت سیستم ارزی جدید مستلزم پیشبرد و تعمیق برنامه اصلاحات اقتصادی، به ویژه رفع نا به هنجاری های ساختاری اقتصاد، اصلاح بنیادین بخش دولتی، رفع موانع رشد بخش خصوصی، رفرم سیستم بانکی، رفرم سیستم یارانه ها، تصحیح سیاست های مالی دولت، کنترل تورم، و مدیریت صحیح اقتصاد کلان است. در غیر این صورت، سیاست جدید پایدار و موثر نخواهد بود. در سیستم چند نرخی گذشته بطور متوسط متجاوز از %80 درآمد ارزی دولت با نرخی نزدیک به یک پنجم نرخ بازار در اختیار موسسات دولتی و نهادهای انقلابی گذاشته میشد. در سیستم تک نرخی جدید این موسسات ارز خود را به قیمت بازار تامین میکنند، اما ما به تفاوت بین نرخ بازار و نرخ رسمی گذشته به آنها پرداخت میشود. بدون کاهش این یارانه ها، سیستم ارزی جدید عمدتا یک شگرد حسابداری محسوب خواهد شد که تنها هزینه یارانه هایی را که قبلا بطور ضمنی پرداخت میشد، اکنون آشکار میسازد.
سیستم چند نرخی
روی کار آمدن ج.ا. همراه بود با بحران ارزی، که به دلیل اتخاذ سیاست های اقتصادی نا مناسب، و به دنبال آن اشغال سفارت آمریکا، تحریم اقتصادی آمریکا، و سپس جنگ ایران و عراق ابعادی غیر قابل کنترل یافت. لذا، طی دهه هشتاد سیاست ارزی ج.ا. عبارت بود از انحلال بازار آزاد، ثابت (فیکس) کردن نرخ برابری ریال، و تخصیص منابع ارزی از طریق دستگاه اداری دولت و کنترل مرکزی تجارت خارجی. طی دهه 90، پس از پایان جنگ عراق، دولت ج.ا. طی چند مرحله اقدام به ساده کردن نظام ارزی کشور و ابقا تدریجی مکانیزم بازار آزاد کرد. با اینهمه، طی این دهه نظام ارزی همچنان یک سیستم چند نرخی باقیماند، همراه با کنترل شدید واردات و مبادلات ارزی، که میزان پیچیدگی و محدودیت های آن در واکنش به شرایط داخلی و خارجی، به ویژه نوسانات قیمت نفت، تغییر میکرد.
در 21 ژانویه 1991 دولت تعداد نرخ های رسمی (دولتی) ارز را از 7 نرخ به 3 نرخ تقلیل داد که عبارت بودند از:
1. نرخ رسمی 70 ریال در برابر یک دلار آمریکا برای صادرات نفتی، واردات کالاهای ضروری، واردات پروژه های استراتژیک، پرداخت بدهی های خارجی، و ارز دانشجویی
2. نرخ رقابتی 600 ریال برای هر دلار برای واردات کالاهای سرمایه ای، لوازم تولید، مواد خام و کالاها و خدمات تولیدی که شامل ارز رسمی نمیشدند
3. نرخ شناور که توسط بانک ها، بر مبنای نرخ آزاد تعیین میشد برای صادرات غیر نفتی، واردات غیر ضروری و خدمات
علاوه بر سه نرخ رسمی، یک نرخ ارز آزاد نیز معرفی شد، که توسط بازار آزاد تعیین، و برای انجام سایر مبادلات آزادانه خرید و فروش میشد.
در 21 مارس 1993 دولت سه نرخ رسمی فوق الذکر را حذف، و یک نرخ نیمه شناور واحد را جایگزین آنها کرد. همزمان بسیاری از محدودیت های ارزی و وارداتی نیز کنار گذاشته شد. سطح نرخ جدید، که ابتدا برابر 1500 ریال در مقابل دلار آمریکا اعلام شد، بصورت روزانه توسط بانک مرکزی تعیین واعلان میگردید. نرخ جدید بخش قابل ملاحظه ای از پرداخت های ارزی، یعنی پرداخت های مربوط به بدهی های خارجی و واردات ضروری را شامل نمیشد، که همچنان بر مبنای نرخ رسمی دلاری 70 ریال انجام میگرفتند. با اینهمه، به علت افزایش فشار بدهی های خارجی و رشد بیرویه واردات، و متعاقبا کاهش قیمت نفت، سیاست جدید دوام نیآورد. در دسامبر 1993، برای مقابله با این ضعیت، دولت مجبور شد نرخ رسمی را در سطح بالاتر، یعنی دلاری 1750 ریال ابقا کند.
در مه 1994 یک نرخ رسمی جدید، موسوم به نرخ صاداراتی، نیز به بازار ارز اضافه شد، که در سطح 2345 ریال در برابر دلار آمریکا، تمام مبادلات مربوط به صادرات غیر نفتی و واردات غیر ضروری را شامل میشد. در سال بعد، افزایش نرخ تورم و تشدید تحریم اقتصادی آمریکا موجب کاهش ارزش ریال شد. در مه 1995، نرخ صادراتی به 3000 ریال، و نرخ بازار آزاد به 6200 ریال افزایش یافت.
فرمت فایل :docx(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:42
مقدمه:
توسعه سریع ترکیبات ساختاری نساجی (TSC ها) بازار و فرصت های پژوهشی جدیدی را برای صنعت نساجی و دانشمندان این رشته ایجاد کرده است. ترکیبات نساجی سه بعدی، بر طبق، یکپارچگی ساختاری شان دارای یک شبکه دسته تارها در یک حالت یکنواخت می باشد، که نتیجه آن افزایش قدرت درون بافتی و بین بافتی، انعطاف پذیری بیشتر تشکیل شکل ساختاری پیچیده و امکان بیشتر تولید قطعات بزرگ با هزینه کمتر در مقایسه با ترکیبات سنتی است. سختی و استحکامل بیشتر همراه با وزن کمتر باعث افزایش کاربرد آنها در صنایع هوا فضا، خودروسازی و مهندسی شهری شده است. پیش بینی شده است که بهبود تکنولوژی های فرآوری و ترکیب آنها با تکنولوژیهای ساختار هوشمند منجر به رشد صنعتی عمده در قرن بعد با استفاده از به چالش افتادن وضعیت فلز است دیگر مواد متداول مهندسی گردیده است.
یک موفقیت در توسعه تکنولوژی فرآوری TSC به درک بهتر رابطه خواص- ساختار پردازش دارد. یک گام مهم در این جهت نظارت بر توزیع تنش/ کرنش داخلی در زمان واقعی در طول فرآوری اجرای منسوج و جامد شدن متعاقب آن تا ساختارهای نهایی است. مسئله مهم دیگر در کاربرد TSC ها حساس کردن آنها به شرایط داخلی سلامت و محیطی خارجی آنها است. تجمیع شبکه های حسگری در داخل ساختارهای تولید- تقویت اولین گام برای هوشمند ساختن مواد محسوب می شود. علاوه بر این، پیچیدگی ساختار TSC مثل اثر پوست- هسته ترکیبات تابیده سه بعدی کاراکتریزه کردن مواد را امری دشوار ساخته است.
در گذشته اندازه گیری توزیع تنش/ کرنش داخلی یک چنین ماده ای پیچیده با استفاده از روش های متداول مانند معیار کرنش و حسگرهای فرابنفش تقریباً غیرممکن شده است. به علاوه، نیاز به بعضی انواع شبکه حسگری در این ساختارها لحاظ شده است تا وسیلهای باشد برای (1) نظارت بر توزیع تنس داخلی TSC های insith در طول فرایند تولید، (2) اجازه دادن جهت نظارت سلامت و ارزیابی آسیب TSC ها در طول خدمات و (3) قادر به ساختن یک سیستم کنترلی برای نظارت فعال و واکنش نشان دادن به تغییرات محیط کاری.
تکنولوژی های فیبر نوری که ارائه دهنده کارکردهای انتقال سیگنال و حسگری با هم است. در سال های اخیر توجه زیادی را به خود جلب کرده است، به ویژه در ساختارهای بتن هوشمند شامل بزرگراه ها، پل ها، سدها و ساختمان ها. تعدادی از پژوهشگران از تکنولوژی حسگرهای فیبر نوری (FOS) برای نظارت بر فرآیند تولید و ارزیابی سلامت ساختار ترکیبات الیافی تقویت شده استفاده کرده اند. از آنجایی که فیبرهای نوری دارای اندازه کوچک و سبک وزن، ساختار با تارهای منسوج و آماده مشمول یا حتی بافته شدن درون TSC ها هستند، مطمئن ترین وسیله برای تشکیل شبکه حسگری ذکر شده در بالا می باشند.
این فصل مروری بر انواع مختلف حسگرهای فیبرنوری، مسائل عمده ترکیبات منسوج هوشمند تجمیع شده با حسگرهای الیاف براگ (Bragg) که زوج دما و کرنش است، ابزار اندازه گیری کرنش چند محوری، مسائل مربوط به اعتماد پذیری و مؤثر بودن اندازه گیری و همچنین سیستم های مختلف اندازه گیری برای ترکیبات منسوج هوشمند تجمیع شده با حسگرهای نوری فیبر.
2- فیبرهای نوری و حسگرهای نوری فیبر
به طور طبیعی، یک فیبرنوری شامل یک هسته است که اطراف آن یک روکش کاری صورت گرفته که شاخص شکست آن کمی کمتر از شاخص مربوط به هسته می باشد. این فیبر نوری در طول فرایند ترسیم با یک لایه محافظ پلیمری، پوشیده شده است. درون هسته فیبر، اشعه های نور تابیده شده روی هسته- روکش با زوایای بزرگتر از زاویه بحرانی به صورت کلاً داخلی منعکس شده و از داخل هسته و بدون شکست هدایت می شوند. شیشه سیلیکا متداول ترین ماده برای الیاف نوری است، جایی که روکش کاری به طور طبیعی با سیلیکای خالص گداخته صورت می گیرد و هسته از سیلیکای داپ تشکیل شده که حاوی چند مول ژرمانیم می باشد. سایز ناخالصی ها مانند فسفر را نیز می توان مورد استفاده قرار داد. جذب خیلی کم در یک فیبر ژرمانوسیلیکات همراه با یک حداقل ضریب افت در و یک حداقل مطلق در صورت می گیرد. بنابراین نور در دو پنجره ده ها کیلومتر از طریق فیبر انتقال می یابد، بدون اینکه افت زیادی در یک شرایط هدایت صحیح به وجود می آید. به همین علت است که امروزه فیبر نوری جایگزین سیم کواکسیال مسی به عنوان وسیله انتقال برتر امواج الکترومغناطیس نشده و انقلابی در ارتباطات جهانی ایجاد کرده است.
موازی با توسعه سریع عهد ارتباطات فیبر نوری، حسگرهای نوری فیبر نیز توجه زیادی به خود جلب کرده و رشد زیادی را در سال های اخیر تجربه کرده است. این حس گرها سبک، کوچک و انعطاف پذیر هستند. بنابراین آنها بر یکپارچگی ساختار مواد مرکب تأثیر نمی گذارند و می توان آنها را با پارچه های تقویت شده تجمیع کرد تا ستون فقرات ساختار را تشکیل دهند. آنها مبتنی بر یک تکنولوژی واحد متداول هستند که ابزارها را قادر می سازد تا برای نابسامانی های فیزیکی بیشمار حس گری از یک ماهیت آبی، الکتریکی، مغناطیسی و گرمایی توسعه یابند. تعدادی از حسگرها را می توان در امتداد یک فیبرنوری با استفاده از تکنیک های تقسیم طول موج، فرکانس، زمان و پلاریزاسیون تسهیم کرد تا سیستم های حس گری توزیع شده یک، دو یا سه بعدی ایجاد شود. آنها از داخل ساختار یک مسیر هدایت کننده ایجاد نمی کنند و گرمای اضافی تولید نمی کنند که بتواند به صورت بالقوه به ساختار آسیب بزند. آنها به جداسازی الکتریکی از ماده ساختاری ندارند و تداخل الکترومغناطیسی ایجاد نمی کنند، این می تواند یک مزیت خیلی مهم در بعضی کاربردها باشد.
FOS ها را برای بکارگیری در ساختارهای هوشمند می توان بر طبق اینکه آیا حسگری توزیع شده، موضعی (نقطه) یا تسهیم شده (چند نقطه) است تقسیم بندی کرد. اگر حسگری در امتداد طول فیبر توزیع شده باشد، توزیع اندازه گیری شده به عنوان یک تابع موقعیت می تواند از سیگنال خروجی تعیین گردد. بنابراین یک فیبر واحد می تواند به طور مؤثر تغییرات در کل جسمی که در آن قرار دارد را کنترل کند. یک حسگر موضعی تغییرات اندازه گیری شده را فقط در مجاورت حسگر شناسایی می کند. بعضی حسگرهای موضعی می توانند خودشان تسهیم شوند، که در آن حسگرهای موضعی چند گانه در فواصل معین در امتداد طول فیبر قرار می گیرند. هر حس گر را می توان به وسیله تشخیص طول موج، زمان یا فرکانس جداسازی کرد و در نتیجه امکان پروفایل کردن زمان واقعی پارامترها در کل ساختار فراهم می شود.
پیش از اختراع گراتینگ های براگ فیبر(FBC ها)، FOS ها را بر طبق طرح حسگری ؟؟ در دو گروه بزرگ طبقه بندی کرد، اینتزیومتریک و اینترفرومتریک. حسرگرهای اینتنزیومتریک فقط مبتنی بر میزان نور شناسایی شده که از فیبر عبور می کند است. در ساده ترین شکل آن یک توقف انتقال ناشی از شکستن یک فیبر درون سیستم، آسیب ممکن را نشان می دهد. حسگرهای اینترفرومتریک برای گستره ای از کاربردهای با حساسیت بالا مانند حس گرهای میدان مغناطیسی و آبی تولید شده است و معمولاً مبتنی بر الیاف تک حالتی هستند. برای مثال، اینترفرومتریک ماچ- زند، همانگونه که در شکل 1-10 نشان داده شده، یکی از متداول ترین پیکربندی ها است. با این نوع ابزار، تنش را می توان مستقیماً به وسیله قرار دادن بازوی فیبر حس گری در ساختار کنترل کرد و این امر هنگامی صورت می پذیرد که بازوی مرجع به طول یکسان از محیط جدا شده باشد. گرچه یک چنین پیکربندی نسبت به تنش خیلی حساس است اما کل طول فیبر در یک بازو به کشش پاسخ می دهد و بنابراین موضع گیری ناحیه حسگری مشکل است. یک حس گر می تواند تداخلی دیگ، که برای حسگری موضعی مناسب تر است، مبتنی بر تداخل بین نور منعکس شده از دو سطح نزدیک می باشد که تشکیل یک اینترفرومتر نوع فابری پیروت (FP) با طول معیار کوتاه می دهد (شکل2-10).
کشش یا تنش به کار رفته در درون شاخص ساختار را می توان با اندازه گیری طیف بازتابی یا سیگنال نور بازتابی از انحناءFP تعیین کرد که تابعی از فاصله بین دو سطح بازتابی است. عیب اینگونه ابزارها این است که انجام اندازه گیری های مطلق سخت است و تشکیل یک ردیف حس گر تسهیم شده در امتداد طول یک فیبر به علت اتلاف زیاد ساختار ناپیوسته یک کاوFP مشکل می باشد. بررسی و تحلیل مفصل به وسیله Measures, Udd ارائه شده است.
3- تحلیل مبانی حسگرهای گراستیک براگ فیبر لحاظ شده
1-3- مبانی FBGS
چون FBG دارای مزیت های زیادی بر دو گروه دیگر است و اطمینان زیادی را میدهد، ما در این بخش بر روی FBG متمرکز خواهیم شد. FBG به وسیله مدولاسیون شاخص شکست هسته در یک فیبر نوری تک حالتی تولید می شود که به طور کامل در فصول 8و9 توضیح داده شده است. فرض کنید تغییر در دوره مدولاسیون شاخص مستقل از وضعیت پلاریزاسیون نور بازرسی شده باشد و فقط به کشش محوری فیبر بستگی داشته باشد، اختلاف طول موج براگ در معادله (15-9) نتیجه می دهد:
(1-10)
که در آن کشش محوری کل فیبر نوری است. به طور کلی دارای مقادیر مختلف در جهت های پلاریزاسیون هستند. زیرنویس I=1,2,3 دلالت بر مقادیر در جهت پلاریزه تعریف شده دارد. یک سیستم کوئوردینانس کارتزین محلی به کار رفته است: با 1،2،3 که به ترتیب بیانگر سه جهت اصلی هستند. معادله (1-10) را می توان به این صورت بازنویس کرد.
(2-10)