یارا فایل

مرجع دانلود انواع فایل

یارا فایل

مرجع دانلود انواع فایل

مقاله درباره نقش آیت الله سید عبدالله بهبهانی در انقلاب مشروطه

اختصاصی از یارا فایل مقاله درباره نقش آیت الله سید عبدالله بهبهانی در انقلاب مشروطه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 17

 

/

فهرست

مقدمه.................................................................................1

زندگی...............................................................................2

نخستین نشانه........................................................................3

نهضت تحریم تنباکو (قیام تنباکو)...................................................5

نقش آیت الله سید عبدالله بهبهانی در انقلاب مشروطه ..........................8

نتیجه.................................................................................13

آیت الله بهبهانی در مسلخ قضاوت غیر منصفانه ...................................13

منبع..................................................................................1

مقدمه

آیت‌الله سید عبدالله بهبهانی (زادهٔ ۱۲۱۹ هجری شمسی - کشته‌شده در ۹ رجب، ۱۳۲۸ هجری قمری برابر با ۱۲۸۹ هجری شمسی)، معروف به «شاه سیاه» از مجتهدان شیعه و رهبران جنبش مشروطه ایران بود.

زندگی

وی در نجف زاده شده است. پدر او [سیداسماعیل] از روحانیان تهران بود. نیاکان وی از ساکنین جزیره بحرین بودند که به دلیل قدرت گرفتن وهابیون، بحرین را ترک کرده و در بهبهان ساکن گشته و به بهبهانی معروف شده بودند.اجداد سید عبدالله که ابتدا در سرزمین بحرین زندگی می‌کردند، خانواده‌ای اهل علم و تقوا و دیانت بودند ولیکن به واسطه پیش آمد فتنه وهابی از بحرین به بهبهان هجرت کردند. جد بزرگش سید عبدالله بلادی از مردم غریفه یکی از روستاهای بحرین بود. او اولین کسی است که از بحرین به بهبهان هجرت کرد و با این هجرت فرزندانش در نجف، بصره، بندر بوشهر، شیراز، بهبهان و تهران پخش شدند.جد سید عبدالله، سید نصرالله بهبهانی نسل سوم عبدالله بلادی و از روحانیون بهبهان بود. پدر سید عبدالله، سید اسماعیل بهبهانی برای تحصیلات به نجف رفت. در سال ۱۲۸۷ هجری قمری (۱۲۴۷ هجری شمسی) که ناصرالدین شاه قاجار برای زیارت به عراق رفت، در شهر نجف از علمای این شهر درخواست کرد تا برای تعلیم و ارشاد و پاسخگویی به مسائل مذهبی مردم، نماینده‌ای انتخاب و به تهران اعزام کنند. بدین ترتیب سید اسماعیل به عنوان نمایندهٔ مراجع مقیم عراق در تهران برگزیده شد و در همان سال به تهران مهاجرت نمود. سید اسماعیل صاحب ۶ پسر بود به نام‌های سید کمال الدین، سید جمال الدین، سید عماد الدین، سید نصر الدین، سید جلال الدین و سید عبدالله. وی در تهران در محله سر پولک مسکن گزید و در همان محله مسجد بهبهانی را بنا نمود که هنوز هم در همان محله پابرجاست.

مادر سید عبدالله، فاطمه بود و به طوری که بازماندگان نقل کرده اند: وی کنیزی بود از سرزمین حبشه که به صورت سوغاتی و هدیه به سید اسماعیل اهدا شده بود، ظاهرا ۵ پسر دیگر سید اسماعیل از زن یا زنان دیگر وی بوده اند. رنگ چهرهٔ سید عبدالله به شدت تیره بود و تفاوت آن با دیگر برادران و اعقاب آن‌ها خود دلیلی بر صحت این نقل قول می‌باشد. سیه چردگی سید عبدالله چنان بود که مردم تهران در زمان اوج قدرت وی به او لقب "شاه سیاه" داده بودند.سید عبدالله که در نجف زاده شد، تحصیلات ابتدایی را تحت نظارت و مراقبت پدرش از مکتب خانه آغاز نمود و به لحاظ علاقه‌ای که به کسب علوم دینی داشت، وارد حوزهٔ علمیه شد. سپس در نجف نزد شیخ مرتضی انصاری و حاج میرزا محمد حسن شیرازی (میرزای شیرازی) و حاج سید حسن کوه کمری تحصیل کرد و به درجه اجتهاد نایل شد. در ۱۲۸۷ هجری قمری به تهران آمد و پس از فوت پدر در سال ۱۲۹۵ هجری قمری به جای پدر به امور دینی و اجتماعی پرداخت .

نخستین نشانه

اولین باری که در تاریخ مکتوب ایران به نام سید عبدالله بهبهانی برخورد می کنیم، مربوط به سال ۱۳۰۵ هجری قمری می‌شود و آن نقل حادثه‌ای است از زبان محمد حسن خان اعتمادالسلطنه. وی در روزنامه خاطرات خود چنین عنوان می‌کند:"یکشنبه، ۲۲ جمادی الاولی ۱۳۰۵ هجری قمری: صبح حمام رفتم، و بعد دارالترجمه. از آنجا خدمت شاه رسیدم. سر ناهار بودم. بعد مرخص شدم که فردا مستقیما جاجرود بروم، چون شاه فردا شب سرخه حصار خواهند بود. سه شنبه جاجرود تشریف می‌برند. بعد خانه آمدم. از تفضیل تازه این که امین


دانلود با لینک مستقیم


مقاله درباره نقش آیت الله سید عبدالله بهبهانی در انقلاب مشروطه

مقاله نقش آیت الله سید عبدالله بهبهانی در انقلاب مشروطه

اختصاصی از یارا فایل مقاله نقش آیت الله سید عبدالله بهبهانی در انقلاب مشروطه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله نقش آیت الله سید عبدالله بهبهانی در انقلاب مشروطه


مقاله نقش آیت الله سید عبدالله بهبهانی در انقلاب مشروطه

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 17

 

/

 

فهرست

مقدمه.................................................................................1

زندگی...............................................................................2

نخستین نشانه........................................................................3

نهضت تحریم تنباکو (قیام تنباکو)...................................................5

نقش آیت الله سید عبدالله بهبهانی در انقلاب مشروطه ..........................8

نتیجه.................................................................................13

آیت الله بهبهانی در مسلخ قضاوت غیر منصفانه ...................................13

منبع..................................................................................1

مقدمه

آیت‌الله سید عبدالله بهبهانی (زادهٔ ۱۲۱۹ هجری شمسی - کشته‌شده در ۹ رجب، ۱۳۲۸ هجری قمری برابر با ۱۲۸۹ هجری شمسی)، معروف به «شاه سیاه» از مجتهدان شیعه و رهبران جنبش مشروطه ایران بود.

زندگی

وی در نجف زاده شده است. پدر او [سیداسماعیل] از روحانیان تهران بود. نیاکان وی از ساکنین جزیره بحرین بودند که به دلیل قدرت گرفتن وهابیون، بحرین را ترک کرده و در بهبهان ساکن گشته و به بهبهانی معروف شده بودند.اجداد سید عبدالله که ابتدا در سرزمین بحرین زندگی می‌کردند، خانواده‌ای اهل علم و تقوا و دیانت بودند ولیکن به واسطه پیش آمد فتنه وهابی از بحرین به بهبهان هجرت کردند. جد بزرگش سید عبدالله بلادی از مردم غریفه یکی از روستاهای بحرین بود. او اولین کسی است که از بحرین به بهبهان هجرت کرد و با این هجرت فرزندانش در نجف، بصره، بندر بوشهر، شیراز، بهبهان و تهران پخش شدند.جد سید عبدالله، سید نصرالله بهبهانی نسل سوم عبدالله بلادی و از روحانیون بهبهان بود. پدر سید عبدالله، سید اسماعیل بهبهانی برای تحصیلات به نجف رفت. در سال ۱۲۸۷ هجری قمری (۱۲۴۷ هجری شمسی) که ناصرالدین شاه قاجار برای زیارت به عراق رفت، در شهر نجف از علمای این شهر درخواست کرد تا برای تعلیم و ارشاد و پاسخگویی به مسائل مذهبی مردم، نماینده‌ای انتخاب و به تهران اعزام کنند. بدین ترتیب سید اسماعیل به عنوان نمایندهٔ مراجع مقیم عراق در تهران برگزیده شد و در همان سال به تهران مهاجرت نمود. سید اسماعیل صاحب ۶ پسر بود به نام‌های سید کمال الدین، سید جمال الدین، سید عماد الدین، سید نصر الدین، سید جلال الدین و سید عبدالله. وی در تهران در محله سر پولک مسکن گزید و در همان محله مسجد بهبهانی را بنا نمود که هنوز هم در همان محله پابرجاست.

مادر سید عبدالله، فاطمه بود و به طوری که بازماندگان نقل کرده اند: وی کنیزی بود از سرزمین حبشه که به صورت سوغاتی و هدیه به سید اسماعیل اهدا شده بود، ظاهرا ۵ پسر دیگر سید اسماعیل از زن یا زنان دیگر وی بوده اند. رنگ چهرهٔ سید عبدالله به شدت تیره بود و تفاوت آن با دیگر برادران و اعقاب آن‌ها خود دلیلی بر صحت این نقل قول می‌باشد. سیه چردگی سید عبدالله چنان بود که مردم تهران در زمان اوج قدرت وی به او لقب "شاه سیاه" داده بودند.سید عبدالله که در نجف زاده شد، تحصیلات ابتدایی را تحت نظارت و مراقبت پدرش از مکتب خانه آغاز نمود و به لحاظ علاقه‌ای که به کسب علوم دینی داشت، وارد حوزهٔ علمیه شد. سپس در نجف نزد شیخ مرتضی انصاری و حاج میرزا محمد حسن شیرازی (میرزای شیرازی) و حاج سید حسن کوه کمری تحصیل کرد و به درجه اجتهاد نایل شد. در ۱۲۸۷ هجری قمری به تهران آمد و پس از فوت پدر در سال ۱۲۹۵ هجری قمری به جای پدر به امور دینی و اجتماعی پرداخت .

نخستین نشانه

اولین باری که در تاریخ مکتوب ایران به نام سید عبدالله بهبهانی برخورد می کنیم، مربوط به سال ۱۳۰۵ هجری قمری می‌شود و آن نقل حادثه‌ای است از زبان محمد حسن خان اعتمادالسلطنه. وی در روزنامه خاطرات خود چنین عنوان می‌کند:"یکشنبه، ۲۲ جمادی الاولی ۱۳۰۵ هجری قمری: صبح حمام رفتم، و بعد دارالترجمه. از آنجا خدمت شاه رسیدم. سر ناهار بودم. بعد مرخص شدم که فردا مستقیما جاجرود بروم، چون شاه فردا شب سرخه حصار خواهند بود. سه شنبه جاجرود تشریف می‌برند. بعد خانه آمدم. از تفضیل تازه این که امین


دانلود با لینک مستقیم


مقاله نقش آیت الله سید عبدالله بهبهانی در انقلاب مشروطه

سیمین بهبهانی 53 ص

اختصاصی از یارا فایل سیمین بهبهانی 53 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 53

 

سیمین بهیهانی

این صدای شکفتن را

شکسته دل تر از آن ساغر بلورینم

که در میانه خارا کنی ز دست رها ...

این صدای شکفتن را از بهار تنم بشنو

هر جوانه به آوازی گویدت که منم بشنو

هر جوانه به ایینی شد شکوفه پروینی

مست جلوه اگر گفتم شاخ نسترنم بشنو

بیش از این چه درنگ آرم ؟ چنگ زهره به چنگ آرم

بر رگش به هزار ایین زخمه گر بزنم بشنو

هر رگم رگ ساز اینک با فرود و فراز اینک

رای خود زدنم بنگر بانگ تن تننم بشنو

اوج شادی و سرشاری این منم ؟ نه منم ! آری

غلغلی به سبو از نو در می کهنم بشنو

گلشنی همه هوشیاری رسته در نگهم بنگر

عالمی همه لیداری خفته در سخنم بشنو

از تو جان و تنم پر شد

چون صدف که پر از در شد

آنچه گفتی و می گویی جمله از دهنم بشنو

نه که لولی مستت من جامه طرفه دستت من

وای حیف حریفان را بارها شدنم بشنو

این صدای شکستن را افتادن و رستن را

ای دلت همه خارایی از بلور تنم بشنو

سیمین بهبهانی شاعر و ادیب متولد ۱۳۰۶ تهران

- لیسانس حقوق قضایی دانشگاه تهران

- برنده ده ها جایزه علمی و آکادمیک به خاطر اشعار و غزلیاتش، از جمله جایزه بیژن جلالی

- از معدود شاعرانی که اشعارش به زبان های مختلف دنیا ترجمه شده است.

- گزینه شعر «جامی گناه» او به زبان انگلیسی ترجمه شده و در دانشگاه نیویورک منتشر شده است.

- برخی از آثار او عبارتند از: جای پا، چلچراغ، مرمر، رستاخیز، خطی زسرعت و از آتش،دشت ارژن و ...

- زن برگزیده سال ۱۳۷۷ از سوی بنیاد جهانی پژوهش های زنان

- برنده جایزه لیلیان هیلمن و راشیل هامت از طرف سازمان نظارت بر حقوق بشر ۱۳۷۸

- ترجمه ۱۰۳ شعر او به زبان انگلیسی در مجموعه ای تحت عنوان «فنجانی از آفتاب»

- ترجمه ۱۰۲ شعر او درکتابی با عنوان «آن سوی واژه ها» در آلمان

ز شب خستگان یاد کن شبی آرمیدی اگر

سلامی هم از ما رسان به صبحی رسیدی اگر

به حجت در این داوری ز دوزخ نشان می دهم

به دعوی، زخوش باوری بهشت آفریدی اگر

مهرانه خالقی:برای نوشتن از بهبهانی باید قبل از هر چیز نگاه دوباره ای داشت به غزلیات او چه این غزلیات گذشته از تمام ویژگی های دیگرشان نشان دهنده حساسیت شاعر به موضوعات سیاسی و اجتماعی پیرامونش است. شاید او تنها غزلسرای معاصر ماست که اگر جنگ می شود برای جنگ و اگر زلزله رخ می دهد برای زلزله می سراید و در این میان محدودیت و دست و پاگیری قاعده وزن و قافیه نه تنها مجال او را تنگ نمی کند، بلکه گستره ای می شود برای او که خود را متعهد به رخدادهای پیرامون خویش نشان دهد که سیمین بهبهانی شاعر درون نیست و گرفتار انتزاعات و تراوشات ذهن نمی شود. بلکه شاعر برون است و پیرامون. او برخلاف بسیاری از زنان روشنفکر و نویسنده و شاعر معاصر، دغدغه خود را کمتر دارد و بیشتر درد اجتماع و جامعه و مردم او را به شعر گفتن وامی دارد و شعر برای او عرصه پرداختن به تعهدات و ضرورت های انسانی از جنس مردم است و نه خود. علاوه بر این شعر بهبهانی گرچه از لطافت و زنانگی به حد اعلا بهره می برد اما فیمینیسم وزنانه نیست و اگر جایی هم دغدغه اش زن بوده است، نه از زاویه تنگ نگاه های مرسوم که از نگاه یک طبیبی که درد و محل درد را می شناسد به موضوع و مشکلات زنان می پردازد و قصد رو درروکردن زنان با مردان و بهره بردن از این آب گل آلود - بر خلاف بسیاری از روشنفکران زن معاصر- را ندارد.

... سخن آنگه از آب گو، سرابی ندیدی اگر ‎/

بدین خالی آسمان، میفروز خورشیدمان‎/

به پندار و وهم و گمان چراغی خریدی اگر‎/

و باید از آغازش بنویسیم. روزی که به دنیا آمده است. باید بنویسیم سیمین بهبهانی (خلیلی) به سال ۱۳۰۶ در تهران، در خانواده ای صاحب فرهنگ و قلم متولد شد. «و اما گفتم که زاده شدم در خانه بزرگ پدربزرگ؛ چون پیش از زادنم، مادرم همسر خود را به اشتغالاتش واگذاشته و به خانه پدری بازگشته بود. گویا مادر را تا آستانه مرگ کشیده بود نوزادی که من بودم. زیرا نزدیک به دو منی وزن داشتم! مامای فرنگی خود را باخته بود و پدربزرگ با پای ناتوان بر بام خانه رفته و اذان گفته بود تا دخترش به سلامت فراغت یابد و یافته بود.

به دایه سپرده بودندم، زیرا مادر چنان ناتوان شده بود که شیر نداشت. و این دایه دختر دایی مادرم بود. (گویا راست است که می گویند: «در روزگار پیش، مناصب موروثی بوده اند»)

امیر تومان پیر که دیگر کاری نداشت جز اندیشیدن به روزگار گذشته... سرگرمی تازه ای یافته بود: نوه نوزاد دومنی که مجبور بودند روزهای عمرش را به دروغ بیفزایند تا از چشم زخم بیگانه آسیب نبیند. و البته دایه مهربان آنگاه که زالوی فربه را به شیر بی اشتها می دید، تخم مرغی را با خطوط گرد زغالین سیاه می کرد و زیر فشار انگشت و پول خرد می شکست و گناه بی مبالاتی خود را به گردن «چشم شور» عمه و خاله بی گناه می انداخت و در باور او جز این گریزی نبود!» (۱)

بهبهانی اما در کودکی اولین ماتم را تجربه می کند. مرگ پدربزرگ. چنانچه می نویسد: «پدربزرگ را دیدم در بستر بی هیچ نگاهی در چشم و بی هیچ کلامی بر لب و بی هیچ نقل و کلوچه ای در دست. مادر شیون می کرد و زنان سیاهپوش نیز. و مرگ در باور من معنای گنگی یافته بود، بی آنکه به واژه آن اندیشیده باشم.»

و شاعر از همین جا طعم تلخ و گس مرگ را تجربه می کند. رؤیای کودکی از سر شاعر می پرد. نقل مکان و آغاز زندگی طاقت فرسای در غربت و ناتوانی. چه «پدر بزرگ میراثی بر جای نگذاشته بود و مادر ناچار بود برای اداره زندگی کار کند. در مدارس تازه پاگرفته آن روزگار به تدریس زبان فرانسه پرداخته بود. یک برادرش به دلایل سیاسی ناچار به گریز از مرگ محتوم و فرار از کشور شده بود و برادر دیگرش در زندان به سر می برد.»

وقت درس و مدرسه آغاز می شود. شاعر را به کودکستان می سپرند. «در گوشه باغی پیوسته به کلیسای انجیلی تهران، در خیابان قوام السلطنه. هنوز هم گاهی از برابر در ورودی آن می گذرم... هر روز صبح در کودکستان، دوشیزه دولیتل را -که کوچک نبود و پیر هم بود - می دیدم که در برابر خدای به چهار میخ کشیده می ایستد و نیایش می کند.»


دانلود با لینک مستقیم


سیمین بهبهانی 53 ص

بیوگرافی و شناخت آیت الله حاج سید علی بهبهانی

اختصاصی از یارا فایل بیوگرافی و شناخت آیت الله حاج سید علی بهبهانی دانلود با لینک مستقیم و پرسرعت .

بیوگرافی و شناخت آیت الله حاج سید علی بهبهانی


بیوگرافی و شناخت آیت الله حاج سید علی بهبهانی

 

 

 

 

 

 

 

 

بخشی از متن اصلی :

آیت الله سید عبد الله فرزند سید اسماعیل مجتهد بهبهانی در حدود سال 1260 قمری به دنیا آمد. وی تحت توجهات پدر عالم و مجاهدش در نجف اشرف تحصیل علوم دینی را آغاز کرد و در حوزه ی درس آیات عظام شیخ مرتضی انصاری، میرزا محمد حسن شیرازی و سید حسین کوه کمری شرکت جست. سید عبدالله پس از اخذ اجتهاد، در سال 1295 ق. به تهران مراجعت کرد و پس از اخذ اجتهاد، در سال 1295 ق. به تهران مراجعت کرد و پس از فوت پدر، مقام مذهبی او را احراز نمود.

وی قبل از انقلاب مشروطیت نیز جزو روحانیون و علمای بنام پایتخت بود و در حل و عقد امورات مختلف تأثیرگذار بود. وی با آغاز مشروطیت به صف مبارزان پیوست و با یاری و همکاری آیت الله سید محمد صادق طباطبایی رهبری اصلی مشروطه خواهان را به عهده گرفت. ایشان از روحانیون طراز اول تهران و رهبر آزادیخواهان دوره مشروطیت به شمار می آید که در راه تحقق آرمان انقلابی خویش، صدمات فراوانی دید و مدتی به عتبات تبعید گشت. وی تصمیم داشت با توجه به مبانی اسلامی یک قانون اساسی اسلامی در چهار چوب دستورات اسلام پی ریزی نماید، و بدعتها و قوانین مغایر اسلام را از بین ببرد که در این راه زحمات فراوانی را متحمل شد و عاقبت به شهادت وی منتهی گشت.

وی در واقعه ی به توپ بستن مجلس توسط محمد علی شاه قاجار، به اسارت قزّاقان درآمد و بعد از شکنجه های بسیار، به باغشاه برده شد. آیت الله بهبهانی، پس از اعلان مشروطیت، فعالانه در برگزاری انتخابات و تشکیل مجلس ملی شرکت جست. اگرچه خود هیچ مقام دولتی را نپذیرفت ولی در همه ی کارها نظارت کامل داشت. در مجلس دوم که نمایندگان به دو گروه تندرو و میانه رو تقسیم شده بودند، به حمایت از میانه روها برخاست. در این حال تندروان کمر به قتل او بستند. و سرانجام این عالم ربانی در 24 تیر 1289 شمسی برابر با هشتم رجب 1328 ق. توسط اشخاص نقابداری که به منزلش هجوم بردند، به درجه شهادت نائل گردید. پس از شهادت سید در این روز مجلس شورای ملی و بازار تعطیل و عزای عمومی اعلام گردید. در پی آن نیز در تمامی شهرهای ایران مجالس ترحیم برگزار شد و پیکر این شهید انقلاب به یاری میر سید علی بهبهانی به نجف اشرف انتقال یافت و در مقبره خانوادگی به خاک سپرده شد.

 

این فایل به همراه چکیده ، فهرست مطالب ، متن اصلی و منابع تحقیق با فرمتword در اختیار شما قرار می‌گیرد

تعداد صفحات : 19


دانلود با لینک مستقیم