قالب بندی word
تعداد صفحات:12
فصل ۱: اندیشه ثروت است
● به راستی که اندیشه ، ثروت و دارایی است. دارایی قدرتمندی که اگر با هدف مشخص، عزم راسخ و اشتیاق سوزان ترکیب شود، راه رسیدن به ثروت را به روی شما می گشاید. وقتی کسی عمیقاً میخواهد به خواستة خود برسد مطمئناً به هدفش میرسد. مهمترین امر ساختن اندیشه است، وقتی کسی به واقع برای چیزی آماده میشود به آن میرسد.
● به راستی اگر انسانها پای عقیده خود بایستند و به هدف خود بچسبند و آنقدر مداومت کنند تا خواسته آنها به وسواسی دایمی مبدل گردد، چه اتفاقها که نمی افتد.
فرصت:
● فرصت پشت در حیاط خلوت شما کمین میکند، گاه به صورت بدبیاری ظاهری میشود، گاه شکل شکست موقتی میگیرد، به همین دلیل است که خیلیها نمی توانند فرصت مناسب را تمیز دهند.
●می توان با استفاده از اصول مشخص و شناخته شده انگیزه ناملموس اندیشه را به صورت مادی تبدیل کرد.
●یکی از علل عمده شکست و ناکامی این است که در برخورد با مشکلات موقتی متوقف میشویم و دست از تلاش بر میداریم.
●هرگز به گفتة دیگران دست از کار نکشید و قبل از موفقیت شکستهای موقتی را بپذیرید.
●نظریه سالم تنها چیزی است که بری رسیدن به آن نیاز دارید.
●وقتی ثروت به سوی شما جاری میشود، حرکتی بس سریع دارد، با تنعم همراه است، آنگونه که تعجب میکنید که در این چند سال کجا پنهان بوده است بدانید که این موضوع مهمی است. این را هم بدانید که ثروت نصیب کسانی میشود که سخت کوشند و از مداومت لازم برخوردارند. وقتی اندیشیدن را شروع میکنید و ثروتمند میشوید در مییابید که ثروت بایک حالت ذهنی آغاز میشود، باید هدف شخصی داشته باشید.
موفقیت از آن کسانی است که ذهنیت موفق دارند .
● شکست از آن کسانی است که بی تفاوت اجازه میدهند ذهنیت شکست در آنها نفوذ کند .
● ما نمیخواهیم آنچه را نمیفهمیم باور کنیم ما محدودیتهایمان را معیار سنجش مان قرا رمیدهیم. «بلکه باید بدانیم چه می خواهیم»
● ما باید بدانیم مسلط بر سرنوشت خود هستیم، ما کاپیتان روح خودهستیم، زیرا این قدرت را داریم که افکار خود را کنترل کنیم. مغز ما با افکاری که در ذهن خود داریم عجین میشود.و در شرایطی قرار میگیرد که نیروی انسانها و وضعیت زندگی را که با شرایط افکار ما سازگاری دارند هماهنگ میکند».
● قبل از اندوختن ثروت کلان باید اذهان خود را از اشتیاق به ثروت انباشته کنم. اگر طالب پول هستیم باید ذهنیت پول داشته باشیم تا اشتیاق به ثروت ما را به طرحی مشخص برای دستیابی به آن مجبور کند».
شرکتهای مختلف همواره در پی یافتن ایدههای بهتر و جدیدتر هستند. از فعالیت گروههای تحقیقات و فناوری برای تولید محصولات جدید تا تلاش گروههای ویژه جهت کاهش اتلاف زمان در پروسه تولید و…
اما قسمت اعظم تلاشها در جلسات تصمیمگیری سازمانی به ثمر نمیرسند. بسیاری از مدیران از شیوههای قدیمی تصمیمگیری که به روش سنتی و در طی جلسات پی در پی برگزار میشوند ابراز نارضایتی میکنند و از دنبال کردن این جلسات بیحاصل ناراحتند. در اینگونه جلسات عدهای از مدیران که با توجه به سیاستهای سازمان تعیین میشوند، به شکلی منفعل به سخنان یک سخنران گوش میدهند.