دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .
در سال 1769 در جزیرة کرس شورشی توسط مردم بر پا شده بود که این سرزمین ازآن جمهوری جنووا بود و مردم با این جمهوری مخالف بودند به دنبال این شورشها جمهوری جنووا برای سرکوبی آنها از فرانسه یاری گرفت و همین امر موجب شد تا فرانسه مالک جدید این جزیره شود اما مردم کرس از ارباب تازه نیز بیزار بودند.
سرانجام پسری در 15 اوت 1769 در شهر آژاکسیو به دنیا آمد و این زمان موقعی بود که فرانسویان تازه به جزیرة کرس دست یافته بودند پدر و مادرش وی را ناپلئون خواندند و ناپلئون شهروندی فرانسوی شد سه ماه پیش ارل وزلی ولادت آرث ششمین فرزند خود را جشن گرفته بود که بعدها به دوک ولینگتن معروف گردید.
پدر ناپئون لتیتسیا بونا پارت نام داشت که 8 فرزند با نامهای ژوزف،ناپلئون،لوسین، الیزا،لوئی،پولین،کارولین و ژروم داشت.
ستوان جوان
پس از سقوط کرس کارلو بونا پارت شغلی در دستگاه فرانسویان به دست آورد و بنابراین ژوزف را در مدرسه ای در اوتون گذاشت تا به تحصیل علوم دینی بپردازد و ناپلئون را به مدرسة نظامی برین سپرد .
ناپلئون پنج سال در شهر برین به سر برد و هنگامی که مدرسه را به عنوان دانشجوی مدرسةنظامی ترک گفت پسری 15 ساله بود و از آنجا به مدرسةنظام پاریس رفت و چند ماه پیش از فراغت از تحصیل خبر فوت پدرش را شنید ولی ناامید نشد و تحصیل خود را در این مدرسه ادامه داد تا سرانجام مدرسةنظام را با درجة ستوان دومی ترک گفت و روانة نخستین ماموریت خویش شد ناپلئون در آن روزها همیشه آرزو می کرد که پیشامدی بشود و وی بتواند جهانیان را متوجه خویش سازد
انقلاب
سرانجام آن پیشامد رخ نمود و آن انقلاب فرانسه بود.در واقع این انقلاب از زمانی شروع شده بود که اندیشمندان مسائلی را در زمینةفقر و ثروت و ناتوانان طرح کردند در سرتا سر اروپا بینوایان بر پا خاسته و مبارزه می کردند و هنگامی که مستعمره های امریکایی در کار شورش بر ضد انگلستان پیروزی یافتند مردم فرانسه به انقلاب امید بسیار بستند.
شاید جرقه ای که آتش انقلاب فرانسه را روشن ساخت همان موقعی افروخته شد که لوئی شانزدهم به مهاجر نشینهای امریکایی یاری داد او فقط می خواست بر ضد انگلیسی ها کاری کرده باشد اما درست از همان آغاز کار جورج واشنگتن در آمریکا و بساط سلطنت فرانسه در خطر افتاد سرانجام انقلاب امریکا به تاج و تخت انگلستان ضربة وحشتناکی وارد ساخت و انقلاب فرانسه،پادشاهی لوئی شانزدهم را واژگون کرد. هم لوئی و هم ماری آنتوانت ملکة فرانسه سر خود را در پای گیوتین از دست دادند ولی پس از انقلاب گروه ستمکار تری به سر کار آمدند از این میان پادشاه پروس و امپراتور اتریش با هم یکی شدند تا انقلاب فرانسه را واژگون سازند و سرانجام این حکومت وحشتناک در تابستان 1794 به پایان رسید. اما ناگهان هواخواهان سلطنت در پاریس بر ضد کنوانسیون که مجمع جمهوری خواهان حاکم بر فرانسه بود بر پا خاستند و تنها چند تن از فرماندهان می توانستند این شورش را بخوابانند از این رو باراس به ناپلئون پیشنهادی داد و به او گفت: اگر بتوانی شورش هواخواهان سلطنت را بخوابانی من دومین مقام ارتش فرانسه را به تو خواهم داد ناپلئون هم که سالها منتظر این موقعیت بود پیشنهاد او را قبول کرد.
سرانجام در روز پنجم اکتبر ناپلئون نیروهای خود را بر ضد شورشیان به کار انداخت و صبح روز بعد جنگ در خیابانهای پاریس در گرفت و تا غروب ادامه یافت تا سرانجام سپاهیان ناپلئون به پیروزی رسیدند از این ماجرا چیزی نگذشته بود که نقشة آزاد کردن ایتالیا از تصرف اتریش کشیده شد و آزاد کردن ایتالیا را به عهدةناپلون گذاشتند و از آن پس عنوان فرماندةنیروی ایتالیا را هم به او دادند در همین موقع ناپلئون با بیوه زنی که دو فرزند داشت ازدواج کرد.
فتح کشورهای دیگر
باراس همیشه می کوشید تا از بقیه جمهوری خواه تر جلوه کند و مردم فرانسه با مشاهدة عیش و عشرتهای هیئت پنج نفری در قصرهای سلطنتی و جلال و شکوهی که برای زندگی خود درست کرده بودند آنان را پنج آلی حضرت می خواندند این هیئت مدیرة پنج نفری و دوستانشان از خزانةدولت اموال و ثروتهای فراوان برداشت می کردند و مردم هم از این ماجرا اطلاعی نداشتند.
آنان به سربازهای ناپلئون که پیروز و سربلند بازآمده بودند وعدة میلیون ها پاداش داده بودند ولی در بساط خود چیزی نداشتند که مایة این پاداش سازند.
هیئت پنج نفری نگرانی دیگری نیز داشت و آن این بود که می خواست بداند پس از برقراری صلح بین ناپلئون و اتریش با سربازان بیکار خود چه کند.
با همة این نگرانی ها و اضطراب ها هیئت مدیرة پنج نفری ناگهان با سیلی از ثروت که از ایالت های فتح شدة ایتالیا سرازیر شده بود و به داد حکومت رسید روبه رو شد.
انگلستان اطمینان داشت که بونا پارت پس از نخستین پیروزی خود ساکت نخواهد نشست اگر هم او می خواست ساکت بنشیند هیئت مدیرةپنج نفری مانع او می شد.
در همین دوران ناپلئون پیروزی های پی در پی را بدون رعایت کردن قوانین جنگ به چنگ می آورد.
ناپلئون پس از کسب شهرت فراوان لشگری جمع آوری کرد و آمادةحمله به مصر شد ولی هیئت مدیرةپنج نفری با لشگر کشی او به سوی مصر مخالفت داشتند ولی قادر نبودند مانع ناپلئون گردند انگلستان هم که از این لشگر کشی خبر یافته بود مراقب و آماده نشسته بود.
خلیج ابوقیر سرانجام ناپلئون و سپاهش از بندر تولون و دیگر نقاط ایتالیا و فرانسه به حرکت در آمدند ناپلئون به محض آنکه از ساحل دور شد بر سرعت خود افزود و به شهری نزدیک شد اما ناگهان گلوله های توپ در جلوی دروازه های شهر از فرانسویان استقال کردند ولی پس از چند ساعت جنگجویان اسکندریه تاب نیاوردند و تسلیم شدند بوناپارت وقت را برای جشن گرفتن پیروزی خویش مناسب ندانست و به سوی خلیج کوچک ابوقیر روانه شد چیزی نگذشت که ابوقیر هم به تصرف او در آمد در آنجا نیز جز برای تایین حاکم شهر معطل نماند و به سوی اهرام و قاهره رهسپار شد و به دلیل اینکه اعراب تمام چاه های
شامل 13 صفحه فایل word قابل ویرایش