فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:150
مقدمه:
الف) اهمیت موضوع : ظهور اسلام منشاء تحولات بزرگی در تاریخ جهان گردید که بر همگان پوشیده نیست . تازیان در پرتو این آیین توانستند شاهنشاهی بزرگ ساسانی را از گردونه تاریخ خارج سازند و سرزمینهای بزرگی را از قلمرو روم شرقی تسخیر نمایند. اعراب به نام اسلام تمدن ایرانی را لگدمال تاراج خویش کردند، هر چند پس از مدتی بر ویرانه های آن به همت ایرانیان تمدن ایرانی- اسلامی دوباره پایه ریزی گردید. از آنجائیکه سرکوب شورشهای موسوم به ارتداد سرآغاز حرکت تهاجمی اعراب مسلمان به سرزمینهای هم جوار بود، بررسی و تحلیل آن بخصوص نقشی که نتیجه این جنگها در ایجاد وحدت در میان اعراب شبه جزیره عربستان داشت اهمیتی فراوان دارد که متاسفانه در مطالعات تاریخی صدر اسلام مورخان معمولا از آن سرسری می گذرند.
سوای از مساله فوق، شناخت اینکه با وجودیکه اعراب در زمان حیات پیامبر اسلام را پذیرفته بودند،چرا پس از مرگ او به سرعت از این آیین برگشتند، خود مبحثی مهم است که موضوعی جالب و جذاب در زمینه مطالعه جامعه شناسی تاریخی برای ما فراهم می آورد.
فهرست مطالب:
عنوان………………………………………………………………………………………… صفحه
سپاسنامه ………………………………………………………………………………………. ث
مقدمه ………………………………………………………………………………………………. ۱
معرفی منابع …………………………………………………………………………………….. ۵
بخش یکم: مبحث فقهی ارتداد ……………………………………………………………… ۹
ـ بررسی مفاهیم و انواع ارتداد و احکام مربوط به آنها …………………………. ۹
ـ تعریف ارتداد …………………………………………………………………………………. ۹
ـ انواع ارتداد ………………………………………………………………………………….. ۱۰
ـ شرایط احراز ارتداد ……………………………………………………………………… ۱۳
ـ سیر تاریخی ارتداد در اسلام …………………………………………………………. ۱۴
ـ ارتداد در قرآن …………………………………………………………………………….. ۱۷
ـ ارتداد در حدیث ……………………………………………………………………………. ۱۹
ـ راههای اثبات ارتداد ……………………………………………………………………… ۲۱
ـ موجبات ارتداد ……………………………………………………………………………… ۲۲
ـ مجازاتهای ارتداد …………………………………………………………………………. ۲۴
بخش دوم: تحولات جامعه عربستان از پیش از اسلام تا مرگ پیامبر
ـ موقعیت جغرافیایی مناطق درگیر در نبرد ………………………………………… ۳۰
ـ وضعیت سیاسی جامعه عربستان در آستانه ظهور اسلام …………………. ۳۱
ـ وضعیت اقتصادی جامعه عربستان در آستانه ظهور اسلام ……………….. ۳۴
ـ بافت فرهنگی و دینی جامعه عربستان در آستانه ظهور اسلام ……………. ۳۶
ـ نتیجه تحلیلی تحولات جامعه عربستان در آستانهی ظهور پیامبر(ص)…… ۴۲
جامعه عربستان در آستانه مرگ پیامبر
ـ وضعیت جامعه عربستان در آستانه مرگ پیامبر ………………………………. ۴۵
ـ چگونگی ایمان اعراب و گسترش اسلام در شبهجزیره عربی ……………… ۴۷
ـ اشرافیت قریش و آیین اسلام …………………………………………………………. ۴۹
بخش سوم: مساله جانشینی و وضعیت دولت اسلامی پس از مرگ پیامبر
ـ بررسی و نقد دیدگاههای مختلف درباره جانشینی پیامبر …………………… ۵۴
ـ زمینههای ذهنی به قدرت رسیدن ابوبکر …………………………………………. ۵۹
زمینههای عینی به قدرت رسیدن ابوبکر …………………………………………….. ۶۰
ـ تدبیرها و ترفندهای ابوبکر در کسب و تحکیم قدرت …………………………. ۶۵
ـ نتیجهگیری
بخش چهارم: ایدههای انگیزه های ایجاد جنگ های ارتداد
ـ بررسی و نقد ایدههای موجود در باب دلیل جنگ های رده ……………….. ۶۸
ـ ماهیت جنگهای ارتداد در پرتو الگوی نظری …………………………………… ۷۲
بخش پنجم : جنگهای رده در نجد ، بحرین و عمان
ـ هجوم قبایل پیرامون مدینه …………………………………………………………….. ۸۴
ـ طلیحه ………………………………………………………………………………………….. ۸۶
ـ عقاید و تعالیم طلیحه …………………………………………………………………….. ۸۹
ـ شورشهای پراکنده پس از سرکوب طلیحه………………………………………. ۹۲
ـ سرکوب قبایل بنی عامر …………………………………………………………………. ۹۲
ـ نبرد جواء و سرکوب بنی سلیم ………………………………………………………. ۹۳
ـ نبرد ظفر ……………………………………………………………………………………… ۹۴
ـ مسیلمه ………………………………………………………………………………………… ۹۵
ـ عقاید و تعالیم مسیلمه …………………………………………………………………. ۱۰۰
ـ سجاح ……………………………………………………………………………………….. ۱۰۳
ـ جدایی مالک بن نویر از سجاع و کشتهشدنش به دستور خالد ………….. ۱۰۸
ـ نبرد دباء و سرکوب ارتداد عمان ………………………………………………….. ۱۱۲
ـ ارتداد بحرین ……………………………………………………………………………… ۱۱۳
بخش ششم: جنگهای رده در یمن
ـ چگونگی قیام اسود عنسی و فرجام کار او …………………………………….. ۱۱۷
ـ تعالیم و آموزههای دینی اسود عنسی…………………………………………….. ۱۲۰
ـ شورش قبس بن عبدیغوث بر سر امارت ……………………………………….. ۱۲۲
ـ برگشت مردم حضر موت و کنده از آیین اسلام …………………………….. ۱۲۴
نتیجه نهایی ………………………………………………………………………………….. ۱۳۱
فهرست منابع ……………………………………………………………………………….. ۱۳۴
فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:160
چکیده :
بعد از صدور فرمان مشروطیت و دموکراتیک شدن سیستم اداره مملکت، مجلس به عنوان مهمترین دستاورد جنبش مشروطیت، کانون توجه بسیاری قرار گرفت. با شکلگیری مجلس، حکومت مطلقه حاکمان جای خود را به حکومت قانونمند و مردم بر مردم داد. بنابراین مجلس میبایست در این راستا نقش بسزایی را ایفا نماید.
پژوهش حاضر به بررسی چهارمین دوره مجلس شورای ملی (1302-1300هـ.ش/ 1341ـ1339هـ.ق)، به عنوان یکی از مهمترین ادوار قانونگذاری عصر مشروطیت پرداخته است. در حالی که مجلس اول تا سوم هرکدام به دلایلی خاص، تا آخر دوره قانونی خود دوام نیافتند، مجلس چهارم به عنوان اولین مجلس تاریخ مشروطیت محسوب میشود که تا پایان دوره قانونی خود دوام یافت و قوانین مهمی را نیز به تصویب رسانید. نکته قابل توجه این که این مجلس بعد از فترت طولانی و بیسابقه، گشایش یافت که بر اهمیت موضوع میافزاید.
این پژوهش بر آن است که با روش تحلیل تاریخی، روند شکلگیری و عمر دو ساله مجلس چهارم را مورد بررسی قرار دهد. پژوهش در دو مقطع تاریخی مهم مورد بررسی و ارزیابی قرار میگیرد. مقطع نخست، قبل از گشایش مجلس است که به بررسی و تحلیل اوضاع انتخابات این دوره میپردازد. در مقطع دوم، اوضاع کلی مجلس که شامل وضعیت فراکسیونها، مهمترین مصوبات، برخورد مجلس و دولت، بازتاب تحولات سیاسی کشور در مجلس و شورشهای همزمان با آن میشود مورد بررسی قرار میگیرد. لازم به ذکر است که پژوهش حاضر به مسایلی چون دولت، رویدادهای جاری و قیامهای همزمان از منظر مجلس نگریسته است.
واژههای کلیدی: مشروطیت، مجلس شورای ملی، انتخابات، فراکسیون، لایحه، طرح قانونی، قانون و...
فهرست مطالب:
عنوان صفحه
موضوع پژوهش 2
سابقه و ضرورت انجام تحقیق 2
محدوده پژوهش 3
اهمیت موضوع 6-4
نوع و روش انجام تحقیق 6
سازماندهی تحقیق 6
نقد و بررسی مهمترین منابع و مآخذ 19-7
مقدمه 31-20
فصل اول:
بررسی نحوه اجرای انتخابات و مقدمات افتتاح مجلس چهارم شورای ملی: 105-32
1ـ چهارچوب حقوقی انتخابات مجلس شورای ملی در دوره چهارم 37-33
2ـ برگزاری انتخابات مجلس چهارم شورای ملی: 105-38
الف: دولت دوم وثوقالدوله و انجام بخشی از انتخابات مجلس چهارم 43-38
ب: مشیرالدوله و روند پیگیری انتخابات مجلس چهارم 48-44
ج: مسأله افتتاح مجلس از دولت مشیرالدوله تادولت قوامالسلطنه 54-49
3ـ احزاب و انتخابات مجلس چهارم 63-55
4ـ مقدمات افتتاح مجلس چهارم شورای ملی 93-87
5ـ کیفیت برگزاری انتخابات و شکایات مرتبط با آن 86-64
6ـ طرح و بررسی اعتبارنامههای نمایندگان مجلس چهارم شورای ملی 105-94
فصل دوم:
ساختار مجلس چهارم شورای ملی: 106
1ـ نظامنامه داخلی مجلس شورای ملی: 109-106
الف ـ اولین نظامنامه داخلی مجلس شورای ملی (مصوبه 29 شعبان 1324هـ.ش) 106
ب ـ دومین نظامنامه داخلی مجلس شورای ملی (مصوبه 26 ذیحجه 1327 هـ.ق) 107
ج ـ مجالس سوم و چهارم شورای ملی؛ تلاش برای اصلاح نظامنامه 109-108
2ـ تشکیل هیئت رئیسه مجلس چهارم شورای ملی 110-109
3ـ تشکیل کمیسیونهای مجلس چهارم شورای ملی 122-111
الف ـ کمیسیون رسیدگی به عملیات زمامداران دوره فترت 115-111
ب ـ کمسیون اصلاح قانون انتخابات 122-116
4ـ روند شکلگیری و فعالیت احزاب از مجلس اول تا مجلس سوم شورای ملی
(1333-1324هـ.ق/1294-1285هـ.ق) 130-123
5ـ مجلس چهارم شورای ملی: روند شکلگیری و فعالیت احزاب: 145-131
الف: حزب اصلاحطلب 134-133
ب: حزب سوسیالیست 138-135
ج: مجلس چهارم شورای ملی و احزاب فرعی 140-138
د: احزاب از دیدگاه نمایندگان مجلس چهارم شورای ملی 145-141
6ـ مجلس چهارم شورای ملی و مهمترین مصوبات: 146
الف ـ مجلس چهارم و لایحه نفت 151-146
ب ـ مجلس چهارم و قانون بودجه 161-152
ج ـ قانون استخدام مستشاران مالیه: 165-162
1-ج) قانون استخدام دکتر میلسپو (Millspough)، رئیس کل مالیه ایران 164-162
2-ج) قانون استخدام هشت نفر متخصص مالیه تبعه دولت آمریکا 165
3-ج) قانون استخدام مسیولامبرمولیتر (Lumber Moliter) به سمت کل
گمرکات ایران 165
4-ج) قانون استخدام مسترگلامان (M.Gelaman) آمریکایی جهت اداره کردن
بانک ملی ایران 165
فصل سوم:
مجلس و دولت: 209-167
1ـ کابینه اول قوامالسلطنه 179-167
2ـ کابینه مشیرالدوله 187-180
3ـ کابینه دوم قوامالسلطنه 195-188
4ـ کابینه مستوفی الممالک 209-196
فصل چهارم:
بازتاب تحولات سیاسی در مجلس: 228-211
1ـ مجلس چهارم؛ ظهور و قدرتگیری رضاخان 219-211
2ـ مجلس چهارم، شورش آشوب و جنبشهای سیاسی همزمان 221-220
3ـ مجلس چهارم و بررسی دیدگاههای مختلف پیرامون آن 228-222
نتیجهگیری 236-229
منابع و مآخذ 245-238
اسناد و مدارک ضمیمه 23-1
فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
مقدمه:
احداث کتابخانه های عظیمی را به ایانیان نسبت داده اند،از آن جمله اند:کتابخانه “دژ نپشت”یا گنجینه آثار و مواریث مکتوب در تخت جمشید و دیگر”گنج شیپیکان”یا “آرشیو شیزیکان” در آذربایجان است. این گنجینه ها محل نگهداری منابع آثار و مواریث فرهنگی و علمی ایرانیان بوده و در حفاظت و حراست از آنها همانند مراقبت از کاخ های سلطنتی و گنجینه های پولی هخامنشیان،کوشش و دقت می شده است.در تاریخ از گنجینه یا آرشیوی به نام “اگره” در هگمتانه (همدان) نام برده شده است که محل نگهداری نوشته ها،اسناد و دفاتر شاهی بوده است.روایت شده است در گنج دژ نپشت مخازن کتاب در زمینه های علوم مختلف همراه با نوشته های دینی ایرانیان نگه داری می شده که پس از بر افتادن ایران به دست اسکندر و سربازان مقدونی،این گنجینه بر اثر آتش سوزی،به کلی نابود و به تلی از خاکستر تبدیل شد.
هرودت نیز در تواریخ خود از وجود دفاتر دقیق شاهی در ایران سخن گفته است. کما اینکه کتزیاس از دفاتر،اسناد و نوشته هایی که در مخزن دربار بود استفاده کرد و تاریخ را نوشت.
وجود این گنجینه های ذی قیمت علمی و فرهنگی در ایران توسط دیودور سیسیلی و پلو تارک نیز تایید شده است.
داریوش یکم در دربار خود دارای یک بایگانی منظم و گسترده ای بوده است که در آن اسناد مالی و فرهنگی پیش از وی نیز نگه داری می شده است،از جمله اسناد مربوط به یازسازی معابد یهودیان در اورشلیم و مناطق دیگر. از داریوش فهرستهای به جای مانده که در آن از چگونگی ساختن بناها و اجرت کارگران و معماران و نوع تغذیه آنها صحبت شده است.
طبق نظر باستان شناسان در گنجینه های اکباتان که پیشینه آن به زمان مادها و شاید پیش از آن نیز میرسد،تنها طلا،زیور آلات و نقدینه های دولتی در آن نگه داری نمی شده است بلکه انواع فرمان های شاهان،یادداشتهای سیاسی،پیمان نامه های نظامی و قرار دادهای اقتصادی و تجاری،تشویق نامه ها و احکام و ابلاغ های مقامات نظامی و سیاسی نیز نگه داری می شده. با توجه به اهمیت دوشهر شوش و اکباتان در عصر هخامنشی،وجود بایگانی های گسترده و فراگیر در این دو پایتخت بیش از جاهای دیگر قابل تصور است.در گنجینه های شیز و مانند آن بیشتر اسناد و مدارک فرهنگی و نوشته های دینی نگه داری میشده و در بایگانی شوش و اکباتان اسناد و مدارک سیاسی و امنیتی و اقتصادی و نظامی را حفظ می کرده اند. بر اساس روایات یونانیان شاهدان پارسی نظارت مستقیم و دقیقی بر این بایگانی ها داشته و احتمالا با توجه به نظر دندامایف در کتا تاریخ سیاسی و اقتصادی هخامنشیان،شیوه حفظ و بهره برداری و نظام و ترتیب آنها د این گنجینه ها بیشتر به وسیله عوامل عیلامی و بابلی صورت می پذیرفته است.ازسویی میدانیم که در نظم دیوانی هخامنشیان،عیلامی ها و بابلیها محاسب و پارسی ها مراقب بر اجرای دقیق وظایف آنها بوده اند.پس از ساخته شدن کاخ های تشریفاتی تخت جمشید، بسیاری از الواح و اسناد و مدارک هخامنشیان از زمان داریوش یکم به بعد در بایگانی های متعدد تخت جمشید نگه داری می شده است.مکمل این اسناد و مدارک کتیبه های شاهان هخامنشی در بیستون،تخت جمشید،نقش رستم،شوش، مصر، ترکیه، و… می باشند.کتیبه ها در مقایسه با مدارک آرشیوی در بایگانی های نام برده این برتری را دارند که کمتر آسیب پذیرند و به همین دلیل پس از گذشت دو هزاره و نیم کماکان قابل دسترسی و مطالعه صاحب نظران و علاقه مندان هستند.مزیت دیگری که کتیبه ها نسبت به اسناد و مدارک موجود در بایگانی ها دارند این است که محتوای کتیبه ها قابل دخل و تصرف نیستند،کما اینکه مثلا نوشته خدای نامه که اصل آن متعلق به دوره های پیش از ساسانی است،وقتی به دست ساسانیان رسید،مورد دست خوردگی واقع شد و از نیمی از عمر دولت اشکانی کاسته گردید.
بی تردید اساس ترقی و پیشرفت واقعی امروز را باید در ترویج فرهنگ و دانش جست وجو کرد که امروزه رسیدن به این هدف از راه مطالعه کتب و آثار متفکران و اندیشمندان و بهره گرفتن از آن ها ممکن شده است، زیرا می توان در مدتی کوتاه ثمره و نتیجه یک عمر تلاش، تجربه و دانش بزرگان جهان را در هر رشته به دست آورد. از این رو مشخص می شود که پیشرفت و تکامل ملی ارتباط مستقیم و نزدیک با انتشار کتب حاوی علوم و فنون دارد که از گذشته دور به صورت های مختلف این امر میسر شده است.
شاید بتوان لوح های گلی را که در بابل و آشور به دست آمده است قدیمی ترین نوع کتاب دانست، اما قدیمی ترین اطلاعات پیرامون کتابخانه در جهان مربوط به مجموعه لوح های گلی است که 21 قرن قبل از میلاد نوشته شد. پس از آن کتابخانه های معابد مصریان و آشور بانی پال در شهر نینوا را باید نام برد. هم چنین در یونان از قرن ششم قبل از میلاد مراکز خصوصی برای نگهداری کتاب به وجود آمد و از اواسط قرن چهارم قبل از میلاد کتابخانه های عمومی سازمان یافت.
مشهورترین کتابخانه بزرگ قدیمی، کتابخانه اسکندریه است. در قرون وسطی نیز در دیرها و مؤسسات مذهبی کتابخانه هایی به وجود آمد.
در قرن 15 میلادی کتابخانه واتیکان که قدیم ترین کتابخانه عمومی اروپاست، تأسیس شد. کتابخانه سوربن (Sorbonne) پاریس در سال 1257 میلادی بنیاد گرفت. چند کتابخانه بزرگ دیگر، وابسته به دانشگاه ها در قرن 14 میلادی، به وجود آمد. رفته رفته کتابخانه های زیادی در سراسر جهان تأسیس شد، از جمله کتابخانه ملی پاریس، کتابخانه موزه بریتانیایی لندن، کتابخانه بودلیان (Bodelian) آکسفورد، کتابخانه لنین مسکو، کتابخانه کنگره واشنگتن و کتابخانه عمومی نیویورک از دیگر کتابخانه هایی است که برای ترویج علم و دانش به وجود آمد.
ایرانیان در تمام ادوار تاریخ، به امر کتاب و کتاب خوانی علاقه ای ویژه داشته اند. روزگاری در تخت جمشید کتابخانه بزرگی ترتیب داده شده بود. اسکندر مقدونی، پس از آتش زدن پایتخت سلاطین هخامنشی، قسمتی از این کتابخانه را معدوم ساخت. حتی گفته می شود که مقادیری از لوح ها و کتیبه ها را به کتابخانه اسکندریه منتقل کرد؛ اکنون مقداری از این لوح ها در موزه های دنیا موجود است. در عهد ساسانیان نیز توجه به کتب و به ویژه کتب مذهبی زیاد شد و خلفای عباسی نیز نسبت به کتاب و کتابخانه توجهی ویژه داشتند به گونه ای که مأمون خلیفه عباسی، کتابخانه بزرگی در دارالحکمه ایجاد کرد.
صرف نظر از خرید و استنساخ کتاب، بسیاری از دانشمندان و علاقه مندان به فرهنگ، کتاب های خود را وقف مساجد و مدارسی می کردند تا به رایگان در دسترس طالبان علم و دانش قرار گیرد.
فرمت فایل :word(قابل ویرایش)
چکیده:
تاریخ ادبیات فارسی معاصر
ادبیات فارسی یا پارسی معاصر به ادبیاتی گفته میشود که به زبان فارسی نوشته شده باشد. ادبیات فارسی تاریخی هزار و صد ساله دارد. شعر فارسی و نثر فارسی دو گونه اصلی در ادب فارسی هستند. برخی کتابهای قدیمی در موضوعات غیرادبی مانند تاریخ، مناجات و علوم گوناگون نیز دارای ارزش ادبی هستند و با گذشت زمان در زمره آثار کلاسیک ادبیات فارسی قرار گرفته اند.
آوازه برخی شاعران و نویسندگان ایرانی از مرزهای ایران فراتر رفته است. شاعران و نویسندگانی نظیر فردوسی، سعدی، حافظ شیرازی، عمر خیام و نظامی شهرتی جهانی دارند. در میان چهرههای شناخته شده ادبیات معاصر فارسی در جهان می توان به صادق هدایت در داستان و احمد شاملو در شعر اشاره کرد.
ادبیات ایران پیش از اسلام
پارسی باستان
زبان پارسی باستان نیای زبان فارسی امروزیاست و در تقسیمبندی زبانشناختی یکی از زبانهای شاخهٔ غربی زبانهای ایرانی باستان محسوب میشود. پارسی باستان چنان که از نامش بر میآید زبان قدیم پارسیان بودی و بسیاری از کتیبههای شاهان هخامنشی به این زبان نوشته شدهاست. پارسی باستان با زبان اوستایی و به تبع آن زبان سنسکریت خویشاوندی نزدیکی میدارد.
آثار به این زبان
آثار بهجا مانده از این زبان به خط میخی هخامنشیاست که از قرن ششم تا قرن چهارم پیش از میلاد تحریر شدهاند. البته یک نمونه کتیبه هم در نقش رستم یافت شدهاست که به نظر میآید به زبان پارسی باستان است ولیکن به خط آرامی نوشته شدهاست و احتمال میرود که بعد از دورهٔ هخامنشی تحریر شده باشد. تنها چند واژه از آن تا کنون خوانده شدهاست.
در این زبان سه جنس مذکر و مؤنث و خنثی و سه شمار، مفرد و مثنی و جمع هست و کلمه با توجه به نقش نحوی آن صرف میشود.
پارسی میانه
زبان پارسی میانه یکی از زبانهای ایرانی میانهٔ غربیاست که بنا به تعریف از اوایل دوران اشکانی تا صدر اسلام رواج میداشتهاست. خاستگاه این زبان که فرزند پارسی باستان به حساب میآید پارس بود. در دوران اشکانیان پارسی میانه زبانی محلی بود و از پهلوی اشکانی تأثیر زیادی پذیرفت تا اینکه در زمان ساسانیان زبان رسمی شاهنشاهی شد. کتیبهها و اسناد ساسانیان و بسیاری از کتابها به این زبان نوشته میشد. با بر افتادن ساسانیان و تا چند سده پس از اسلام همچنان تولید اثر به این زبان ادامه داشت. گرچه عملاً زبانی نیممرده محسوب میشد.
این زبان یا یکی از گویشها یا زبانهای بسیار نزدیک به آن، پس از تحول و آمیختگی با لهجهها، گویشها و زبانهای خویشاوند نزدیک و همچنین واردشدن وامواژهها، فارسی نو را به وجود آوردهاست. بنا بر این جای تعجب نیست که شباهتهای فراوان چه از نظر واژگانی و چه از نظر دستوری میان این دو زبان وجود دارد. در واقع تحولی که از پارسی باستان تا پارسی میانه اتفاق افتادهاست بسیار عظیمتر از تحولیاست که از پارسی میانه تا پارسی نو رخ دادهاست.
پهلوی در مقابل پارسی میانه
زبان پارسی میانه را در متون کهن پارسی نو پهلوی خواندهاند. این نامگذاری چندان دقیق نیست. کلمهٔ پهلوی به معنی منتسب به پهلو است که خود صورتی از واژهٔ پارت است. از میان زبانهای ایرانی میانه که در ایران رواجی کمابیش میداشتهاند پس از پارسی میانه (که نزد خود گویشوران آن زبان پارسی خوانده میشد) زبان پهلوانی که آن را گاه پهلوی اشکانی میخوانند شهرت بیشتری میداشتهاست. یعنی در زمان ساسانیان زبان پارسیگ (=پارسی میانه) در تقابل با پهلوانیگ/پهلویگ (=زبان پارتی) مطرح بود. با رواج پارسی نو (پارسی دری) پارسی برای اشاره به پارسی دری به کار میرفت، بنابراین برای تمییز دادن پارسی میانه از پارسی نو پهلوی را بر زبان پارسی میانه اطلاق کردند. از آنجا که پهلوی اشکانی در آن زمان زبانی مرده محسوب میشد این نامگذاری مشکلی ایجاد نمیکرد.[۱]
امروزه هم همچنان کمابیش پهلوی برای اشاره به پارسی میانه استفاده میشود و گاه منظور از آن نوع خاصی از پارسی میانهاست که در کتابهای زرتشتی به کار رفتهاست (در تقابل با زبان پارسی میانهای که بعضی آثار مانوی به آن نوشته شدهاست). اصطلاحهایی چون پهلوی ساسانی نیز گاه به کار میرود. برای اشاره به زبان اشکانیان معمولاً از اصطلاح پهلوی اشکانی یا پارتی استفاده میشود.
حمله اعراب
پس از حمله عرب سیر ادبی ایران تا پیدایش نخستین سلسلههای ایرانی متوقف ماند. در زمان طاهریان (۲۰۵ – ۲۵۹ ه. ق.) شاعری به نام حنظله بادغیسی (ف.۲۲۰) ظهور کرد. در عهد صفاریان محمد بن وصیف و فیروز مشرقی و ابوسلیک گرگانی به سرودن شعر پرداختند.
سامانی
در دوره سامانی شعر و نثر پارسی هر دو راه کمال سپرد. در شعر شهید بلخی، رودکی سمرقندی، ابو شکور بلخی، ابو الموید بلخی، منجیک ترمذی، دقیقی طوسی، کسائی مروزی، عماره مروزی. در نثر رساله در احکام فقه حنفی تصنیف ابوالقاسم بن محمد سمرقندی، شاهنامه ابو منصوری، کتاب گرشاسب و عجائب البلدان هر دو تالیف ابو الموید بلخی، ترجمه تاریخ طبری توسط ابو علی بلعمی، ترجمه تفسیر طبری توسط گروهی از دانشمندان، حدود العالم (در جغرافیا)، رساله استخراج تالیف محمد بن ایوب حاسب طبری پرداخته شد.
آل بویه
در دوره آل بویه منطقی رازی و غضایری در شعر نامبردارند و در نثر دانشنامه رازی علائی و رگشناسی به قلم ابن سینا پرداخته شد و ابوعبید جوزانی بخش ریاضی دانشنامه را به رشته تحریر درآورد و قصه حی بن یقظان به فارسی ترجمه و شرح شد.
غزنویان
در دوره غزنوی فردوسی، عنصری، عسجدی، فرخی سیستانی و منوچهری شعر پارسی سبک خراسانی را به کمال رسانیدند و ابو نصر مشکان نویسنده مکتوبات درباری سبکی بدیع در نثر پدید آورد.
سلجوقیان و خوارزمشاهیان
در زمان سلجوقیان و خوارزمشاهیان شاعران بزرگ چون اسدی، ناصر خسرو، قطران، مسعود سعد، عمر خیام، معزی، انوری، خاقانی، نظامی، ازرقی، ادیب صابر، رشید وطواط، ظهیر فاریابی، جمال الدین اصفهانی، مجیر بیلقانی، ابو الفرج رونی، سید حسن غزنوی، عبدالواسع جبلی، سنایی، عطار، مختاری غزنوی، عمعق بخاری و جز آنان ظهور کردند.
در نثر نمایندگانی مانند نظامالملک نویسنده سیاست نامه، امیر کیکاووس مولف قابوس نامه، محمد بن منور نویسنده اسرارالتوحید، عطار نویسنده تذکرهالاولیاء، گردیزی مولف زینالاخبار، ابوالفضل بیهقی نویسنده تاریخ بیهقی، راوندی نویسنده راحه الصدور، غزالی مولف کیمیای سعادت، نصرالله بن عبدالحمید مترجم کلیله و دمنه، نظامی عروضی مولف چهار مقاله، رشید و طواط نویسنده حدائق السحر، حمیدالدین نویسنده مقامات حمیدی، زینالدین اسماعیل مولف ذخیره خوارزمشاهی (در طب) ظهور کردند.
حمله مغول
حمله مغول با همه قوت و صلابت خود نتوانست از ادامه علوم و ادبیات بکاهد. در این دوره سعدی نویسنده بوستان, گلستان و غزلیات، مولوی صاحب مثنوی معنوی و غزلیات شمس، محمود شبستری صاحب مثنوی گلشن راز ، کمال اسماعیل، همام تبریزی، اوحدی مراغهای گوینده جام جم، امیر خسرو دهلوی، خواجوی کرمانی، ابن یمین، سلمان ساوجی، و حافظ شیرازی، در شعر پدید آمدند.
تیموریان
دوره تیموریان دنباله دوره مغول محسوب میشود. در عهد تیموری جامی شاعر ظهور کرد. در عهد مغول و تیموری نویسندگانی ارجمند برخاستند, مانند عطا ملک جوینی مولف تاریخ جهانگشا، منهاج سراج مولف طبقات ناصری، ابوالشرف ناصح گلپایگانی مترجم تاریخ یمینی، رشید الدین فضلالله مدون و جامع جامع التواریخ، شهاب الدین عبدالله نویسنده تاریخ وصاف، حمدالله مستوفی نویسنده تاریخ گزیده، حافظ ابرو مولف زبده التواریخ، نظامی شامی نویسنده ظفر نامه، میر خواند مولف روضه الصفاء (همه در تاریخ)، عوفی نویسنده لباب الالباب و جوامع الحکایات، دولتشاه مولف تذکره الشعراء، محمد بن قیس نویسنده المعجم (در ادب و انواع آن)، نصیرالدین طوسی نویسنده اخلاق ناصری و اساس الاقتباس، جلال الدین دوانی نویسنده اخلاق جلالی، حسین واعظ نویسنده اخلاق محسنی و انوار سهیلی (در اخلاق و فنون و حکمت).
صفویان
در دوره صفویان نثرنویسانی مانند خواند میر نویسنده حبیب السیر، ابن بزاز نویسنده صفوه الصفاء، حسن بیک روملو مولف احسن التواریخ، اسکندر منشی مولف عالم آرای عباسی، احمد بن نصرالله نویسنده تاریخ الفی، محمد یوسف بن شیخ مولف منتخب التواریخ، ابوالفضل ابن مبارک مولف اکبر نامه (در تاریخ)، ظهور کردند و در شعر محتشم کاشی، عرفی، صائب، بابا فغانی، هاتفی، هلالی، اهلی، وحشی، کلیم، نامبردارند.
فرمت:word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:59
مقدمه. ۱
(تاریخچه). ۶
دورة ساسانیان (۲۲۶ م – ۶۵۲ م / ۳۱ هـ). ۱۰
دوره پس از اسلام «دوره اسلامی». ۱۳
سلجوقیان: ۱۸
دروان مغول و تیموری (۷۷۱-۹۱۱ هـ . ق). ۱۹
عصر صفویه: (۹۰۷ – ۱۱۳۵ هـ . ق). ۲۳
عصر جدید (افشاریه – زندیه – قاجاریه – پهلوی). ۲۶
وضعیت قالی بافی در سال های معاصر: ۳۱
مجموعه ای از. ۳۵
قالیهای قدیمی و موزه ای ایران.. ۳۵
«فهرست منابع و مأخذ». ۵۶
مقدمه:
می توان ایران و روح ایران را در سه چیز کلی بشناسیم
1) در هنر:قالی بافی
2) در صنعت : کاشی
3) در شعر: رباعی
اما این را هم می دانیم که همیشه و در همه ادوار مختلف ایرانیان ذوق و سلیقه قابل ستایشی را داشته اند که تنها این سه گزینه بلکه بسیاری از هنرهای دیگر معرف این سخن است.
البته آن چیزی که همه ما ایرانیان به آن بالیده و آن را شناسنامه این سرزمین نازنین می دانیم چیزی جز قالی و فرش های ما نمی تواند باشد.
قالی، میراث گرانقدری است که از دیرباز به جا مانده و در شناسنامه ملت ما، مهر تأیید خورده است. از این رو حفظ و بالندگی به این میراث نه یک «تفنن» بلکه یک «وظیفه» است.
ما مردم ایران زمین باید در جهت رشد و ارتقاء این میراث گرانقدر همیشه کوشا باشیم.
یکی از بزرگترین آثار فعالیت بشری، هنر و هنرمند بودن است. هنر و هنرمندان ایران زمین یکی از بزرگترین و شایسته ترین سرمایه ها و افتخارات این کشور بوده اند. زیرا نه فقط ثروت بلکه حیثیت برای آن به وجود آورده و دوستان بسیاری و خواهان زیادی در همه ادوار برای ایرانیان به وجود آورده اند و امروزه همه کشورهای جهان که از تمدن خوبی برخوردارند از مجموعه آثار این مردم هنرمند و کارهای هنری ایران در مجموعه آثار هنری خود استفاده می برند.
قالی بر کف سنگها و مرمرهای تالار کاخها.
قالی بر کف کاهگل کلبه ها و کومه ها
همه جا به شکل باغی نمایان است که گل ها و درختان و … خود را می آراید و همه دلها و چشم ها را به دنیایی دگر کشانده و به سمت تفرج گاه سوق می دهد.
منظره این تفرج گاه ها که برروی قالی نشسته و نمایان است تا حدی برای مردم این مرز و بوم آشناست. زیرا فرهنگ و تمدن ما ایرانیان با اینگونه طرحها و نقش ها عجین شده است.
هر گلی و هر طرحی از این تفرج گاه، انعکاسی از گل های آن باغی است که در آبادی های سرسبز روئیده اتند.
انعکاس این طرحها تا ژرفای جان آدمی خطور می کند.
از قلب و جان و روح آدمی می گذرد و در بطن و سرشت او می نشیند و جای دل انگیزی باز می کند.
قالی ایران Ù هرگاه از آن سخنی به میان می اید آن طبع لطیف بافنده را بیان می کند، زیرا ساخته و دست پرورده زحمتکش ترین و رنجکش ترین مردم ایران زمین اند. که از دل و جان و سرپنجه های بخشنده بافنده برگرفته و نشإت می گیرد.
در واقع همین دل و جان لطیف و دستهای بخشنده است که چهره افتخار ملت ما ایرانیاین را بر صفحه روزگار حک کرده است. زیرا مشخص ترین چیزی است که معرف فرهنگ و تمدن کهن ایران زمین است. قالی هنری است زنده و گویا، که بیانگر دل و صفای روحانی بافنده را نشان می دهد.
هنری است در حد آدمی که همیشه یکپارچگی و همبستگی خود را حفظ کرده است.
هنری است که از جزء به کل سوق داده می شود.
و گره ها از کنار هم نشستن به یک کلیت زیبا و اصیل می رسند.
هنری است که در خلوت با آدمی صحبت می کند و با آنها زندگی می کند. بعضی از این مردم بر این باورند که قالی از افسانه های گذشتگان تأثیر گرفته است.
قالی را می توان گفت که باغی است البته باغی از رنگها و نگاره ها که بر کف زمین گسترده است.
نه تنها قالی را باید دوست داشت بلکه باید بدان خو گرفت و چشم و دل و جان را باید به گرمای آن سپرد.
نام دیگر قالی را می توان به دست آفریده های پرنقش و نگار ایرانی نام نهاد.
همه این دست آفریده های پرنقش و نگار ایرانی با تلاش و کوشش زنان و مردانی است که با شوریدگی نگاره ها و گرمی رنگ دل های پاک ممزوج شده است.
همه این دست بافته های خلق شده بیانگر مطلبی ارزشمند و والا می باشد و راه و رسم کهن و دیرینه را بیان می دارد. می تواند به نوعی احساسات بافنده را در شرایط مختلف بیان دارد. می تواند بسیاری از سمبل ها و نشانه ها را برای ما روشن سازد.
از طرفی دیگر می تواند بیانگر سنت و تمدن هر قومی باشد. وقتی به درون مایه این دست بافته ها می پردازیم مشاهده می کنیم که بیانگر تاریخ هنر و فرهنگ ایرانی میباشد.
این قالی ها مانند آئینه ای جلوه گری می کنند و تمام زوایای زندگی هر قوم را بازگو می کنند.
پس می توان گفت که هنر اصیل قالیبافی ایران با فرهنگ کهنسال این مرز و بوم پیوند ناگسستنی دارد.
هنر قالیبافی را یکی از مردمی ترین هنرهای روی زمین به شمار آورد. که نه تنها یک هنر است بلکه سرمایه عظیم کشورمان نیز محسوب می شود.
در دروه های اولیه مانند عیلام و ماد و سلوکی و اشکانی : در فرش و قالیبافی نمونه اسناد و مدارک و سوابقی در دست نیست.
مثلا ما راجع به قالیبافی در زمان سلوکیان (129-312 قبل از میلاد) و راجع به قالیبافی در زمان پارتها (170 قبل از میلاد تا 226 بعد از میلاد) سوابق و مدارکی در دست نداریم. البته با آگاهی داشتن از اینکه فرش در طول زمان و بر اثر آب و هوا و دما و گذشت زمان و گرد و خاک فرسوده می شود و از بین می رود.
(تاریخچه)
قالی بافی یکی از بهترین و برجسته ترین هنرهای ایران زمین است. قدمت این هنر به عصر مفرغ می رسد. قالی بافی، در آغاز، در میان قبایل چادرنشین و صحراگرد بوده است که عمده ترین کارشان گله داری بوده است. آنها از پوست گوسفند به جای زیرانداز استفاده می کردند برای راحتی و گرما و یا به روش درهم تندین الیاف گیاهی و پوست درختان و شاخ و برگ درختان و بوریا زیرانداز تهیه می کردند. (عصر حجر در حدود 30 هزار سال پیش).
در حفاریهایی که در سال 1950 در غاری نزدیک دریای خزر تکه هایی از پارچه بافته شده از پشم گوسفند و مو بز بدست آمد. (که مربوط به 6500 سال پیش از میلاد مسیح است.) البته با روش آزمایش کربن 14 به این نتیجه رسیدند.
دوک و خامه هایی در خانه های اولیه فلات ایران در حفریات بدست آمد که تاریخ آن به 5000 سال پیش از مسیح است. (نوسنگی)
بافندگی پارچه های طرح دار به شکل 2 پودی در سال 1000 پیش از میلاد مسیح بدستامده است. انسان های اولیه وقتی از پوست گوسفند و بوریا استفاده کردند و چون دیدند که زود از بین می رود به فکر افتادند تا چیز بهتری از آن بسازند و مورد مصرف قرار دهند. بعد از گذشت زمان زیادی از پشم گوسفندان ابتدایی ترین بافت را انجام دادند و آن هم به صورت نمد بود.
بعد از گذشت زمان های زیادی آمدند از پنبه استفاده کردند و از آن تارهای پنبه ای ساختند و مشغول به بافتن گلیم شدند البته گلیم های ابتدایی (گفته می شود بافتن گلیم تا 1500 سال قبل از میلاد تکامل یافته بود.)
ازجمله شواهدی که در باره قالیبافی پرزی ایران از حفریات بدست آمده تکه های فرشی است که از شهر نوین اولا (سال سوم پس از میلاد) و لولان (متعلق به پیش از سده چهارم میلادی). که هر دو در خاور ایران و در مغولستان امروزی هستند.
قدیمی ترین قالی موجود در جهان قالی پازریک می باشد (Pazirik) این قالی به عنوان پوشش اسب به کار می رفته و مربوط به زمان هخامنشیان است. در هر سانتی متر مربع 36 گره دارد. اندازه این فرش 83/1×2 متر می باشد. گره ها از پشت فرش زده شده.
دارای حاشیه های متفاوتی است Ù حاشیه بیرونی آن نقش مکرر کوچکی است که جانور افسانه ای بالداری را نشان می دهد. پس از آن یک ردیف سوار می ایند که یک در میان پا بر اسبی نشسته و یا در کنار آن در حال راه رفتن می باشند. سپس یک ردیف گوزن خالدار و باز همان نقش مکرر جانور بالدار دیده می شود. پس از آن متن است که از چند ردیف موازی گلهای چهاربرگی تشکیل شده است. در میان این نقش ها بویژه مردانی که بر کنار اسب راه می روند نقش های تخت جمشید را به یاد می آورند.
رنگ هایی که در این فرش به کار رفته است از سرخ تیره، سبز، آبی و زرد کمرنگ و نارنجی می باشد.
از این گذشته، در حدود چهل سال پیش یک تکه قالی به وسیله هیئت اکتشافی به رهبری کوزلف (KUZLOV) در نوئین اولا (Nouin-oula) زیر قشر یخ ها در سیبری پیدا کردند. گره این قالی تنها دور یک تار گره خورده است و بافتی بسیار فشرده دارد. رنگ آن آبی سیر می باشد. (اما تکه های قالی کوچکتر از ان است که بتوان نقش آن را معین کرد. (این تکه های قالی در جعبه لاکی تاریخداری نهاده بودند که تاریخ ان معادل سال سوم میلاد است.)
به غیر از این نمونه ها می توانیم به نوشته ها و مدارکی که به جا مانده اند رجوع کنیم. در یکی از قدیمی ترین این نوشته ها که از آن به گزه نوفون xenophon سردار و مورخ یونانی و شاگرد سقراط است. اشاره به قالی روی هم رفته مبهم است و نمی توان به قطع گفت که سخن از همین نوع بافتنی که امروزه هست می رود.
بنا بر نظر یکی از پژوهشگران معروف به نام دیماند Ù (Dimand) در فرش پازیریک ترکیبی از دوران باستان (هخامنشیان 559-321 قبل از میلاد.) Ù هم زمان با پیدا شدن و کشف قالی پازیریک (واقع در دامنه جنوبی جبال آلتای سیبری) در مقبره شاهان سکائی، در دویست کیلومتری جنوب شرقی بی ایسک (Biisk) و هشتاد کیلومتری مرز مغولستان خارجی در نقطه یا به نام پازیریک (Pazirik) و در میان یخها Ù توسط مردی به نام رودنکو (Rodenko) باستان شناس نامدار روس، در پانزده سال پیش کشف شده است و گفته می شود که این فرش به دوره هخامنشان برمی گردد.
ویژگی های این قالی ایرانی و کشف دوران ساز به قدری اشکار و واضح است که هیچ جای تردید و ابهامی را باقی نمی گذارد.
با کشف چنین فرشی، قدمت و پیشینه فرشبافی از نظر اسلوب بافت Ù (گره بافته شده پرزدار) به بیش از 2500 سال پیش می رسد.
پرفسور رودنکو در کتاب معروفش به تاریخ فرش گره خورده پرزدار به ویژه فرش ایران می پردازد.
رودنکو در کتاب خود به ایرانی بودن این فرش می پردازد و اشاره می کند که:
«شیوه گره زدن دم اسب ها و کامل آنها شبیه ایرانیان است.» و «نقش گوزن ها از تیره گوزن زرد خالدار ایرانی است.» و «صف مردانی که به همراه چارپایان از پی یکدیگر می ایند نمایانگر شیوه های هخامنشی و آشوری است.» پس به این ترتیب جای هیچ شک و تردیدی وجود ندارد که فرش دستباف به صورت امروزی، اکنون که در خانه ها از ان استفاده می شود حداقل ترقی 2500 ساله دارد.
در واقع، اگر چنین فرشی که در 25 قرن پیش با آن اسلوب پیشرفته به کمال رسیده است، باید پذیرفت که این اسلوب تکمیل شده و کمال یافته چند قرن سنت قالی بافی را پشت سر گذاشته تا به این درجه از تکامل رسیده است. پس می توان نتیجه گیری کرد که فرش دستباف کمتر از سه هزار سال قبل نمی تواند باشد.