فرمت:doc
تعداد صفحات:175
تحقیق حاضر با عنوان "بررسی نقش رسانههای جمعی(با تاکید بر تلویزیون) در الگوپذیری و رفتار کودکان " سعی دارد، تاثیرات مثبت وپیامدهای منفی وابستگی کودکان به تلویزیون را مورد بررسی قرار دهد. در راستای رسیدن به هدف مذکور ابتدا مبانی نظری تحقیق در مورد تاریخچه پیدایش رسانههای گروهی و به خصوص تلویزیون مطرح شده، سپس انواع کارکردهای تلویزیون، وظایف رسانه به عنوان یک وسیله ارتباطی مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته است.در فصل دوم تحقیق مقدارزمانی که کودکان در شرایط مختلف سنی صرف تماشای تلویزیون میکنند،آغاز سن تماشای تلویزیون، دلایل تماشای تلویزیون توسط کودکان و انتظاراتی که کودکان و والدین آنها از تلویزیون دارند مورد بررسی قرار میگیرد. لازم به ذکر است آمار و ارقام مربوط به این فصل از تحقیق، در مورد جامعه آمریکا و بر اساس اطلاعات کتاب " تلویزیون در زندگی کودکان ما نوشته ویلبر شرام و دیگران، ترجمه محمود حقیقت کاشانی میباشد. امید است با عنایتی که مسئولین تعلیم وتربیت ایران اسلامی به الگو گیری کودکان این مرز و بوم از رسانههای گروهی و به ویژه رسانههای تصویری دارند، زمینه انجام این چنین پژوهشهای گسترده ای در سیستم آموزش و پرورش کشور مانیز فراهم گردد که این مهم حمایت همه جانبه مسئولین امر را میطلبد.
فصل سوم با عنوان جهان جدید تلویزون مسایلی از جمله سن شروع تماشای تلویزیون و شرایط زمانی و انواع موضوعاتی که مورد توجه کودکان با توجه به شرایط سنی و جنسی و همچنین تواناییهای ذهنی آنها است مورد بررسی قرار گرفته است.
فصل چهارم مربوط به نحوه و میزان یادگیری کودکان از این رسانه و عوامل تاثیر گذار بر این مساله است.
در فصل پنجم تحقیق، تاثیرات روحی، روانی و جسمی تلویزیون بر کودکان مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته و در نهایت در فصل ششم به رسانه جدید " اینترنت "و رابطه آن با مسئله یادگیری و الگو پذیری کودکان و انواع خطراتی که این رسانه برای کودکان دارد اشاره شده است.
انتخاب یک تکنولوژی و توسعه آن در هر کشور نیازمند استفاده از سیاستهای خاص است؛ به ویژه در بدو امر که هنوز زیر ساختها، قوانین، مقررات ، حمایتها و معافیتها فراهم نشدهاند انتخاب مسیر توسعه یکی از ضروریات است و مراحل بعدی توسعه آن تکنولوژی را تحت الشعاع قرار میدهند دراین مقاله ضمن بیان چند مدل کلی توسعه فناوری، استراتژی کره جنوبی در خصوص توسعه بیوتکنولوژی به اختصار بررسی شده است
بیوتکنولوژی در دهه گذشته تحول عظیمی را در صنعت ایجاد نمود و درآینده قطعاً یکی از عوامل تفوق و برتری کشورها نسبت به یکدیگر به مشار می آید . متاسفانه این فن آوری ، به دلایل مختلف در کشورهای در حال توسعه از رشد مورد نیاز بهره نبرده و با گذشت زمان شکاف میان این کشورها و کشورهای توسعه یافته ، هر روز زیادتر می شود . ضرورت دارد کشورهای ضعیف دراین فن آوری هر چه سریعتر با برنامه های کار آمد واستفاده از تجربیات دیگران، برای کوتاه نمودن این فاصله اقدام نمایند.البته هر چند موقعیت ونحوه رشد یک زمینه علمی با توجه به شرایط مختلف اقلیمی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی کشورها فرق می کند .مسیر طی شده توسط یک کشور الزاماً نمی تواند در دیگر کشورها قابل استفاده باشد، ولی بررسی روند رشد یک فن آوری در جوامع توسعه یافته و شناخت عوامل موثر براین رشد می تواند راهگشای تصمیم گیری های بعدی کشور های در حال توسعه باشد. از جمله این عوامل، سیاست های دولت،فرهنگ، سرمایه گذاری، جمعیت و مانند اینها می باشد که تاثیر آنها در رشد اغلب زمینه های علمی مشابه می باشد، ولی عموماً دراین میان یکی از دو عامل کلیدی وجود دارد که نقش اساسی را بازی می کند و به نظر می آید که باید بیشتر مورد توجه برنامه ریزان قرار گیرد. با بررسی روند ایجاد و رشد بیوتکنولوژی در دهه 1980 و 1990 در کشورهای مختلف، یک نکته بارز و اساسی علمی و فنی آنها می درخشد وآن سیاست های فشرده آمریکا و غرب در هدایت سرمایه های خصوصی در آن برهه به سوی بیوتکنولوژی می باشد . به گفته صاحب نظران ، جایگاه بالای علمی کنونی آمریکا در زمینه بیوتکنولوژی ، مرهون این حرکت و تصمیم گیری بموقع می باشد .
تلاشی را که آمریکا برای خصوصی سازی و تجاری نمودن بیوتکنولوژی انجام داد، تقریباً در هیچ کشور دیگر مشاهده نشده است.
ویژگی های سازمانی و عملیاتی در تحقیق بیانگر یک عامل مهم در تجاری سازی فناور ی است اگر شرکت دانش بنیان در این حوزها یعنی ترکیب تیم های وظیفه ای و تیم خطرپذیر در سازماندهی محصولات جدید ، پشتیبانی در سازماندهی توسعه محصولات جدید ، تخصیص منابع بر اساس اولویت ها ، سطح درک عمومی در ارتباط با فرآیند توسعه محصول جدید و.. ضعیف باشند بدون شک تجاری سازی فناور ی بر اساس تعریف این مقاله "تجاری سازی تکنولوژی، فرآیندی است که طی آن یک تکنولوژی در قالب محصول، خدمت، یا فرایندی جدید به بازار عرضه میشود و این فرایند شامل کلیه فعالیتهایی چون خلق ایده تا طراحی نمونه اولیه و آزمایش آن، تولید، بازاریابی و فروش محصول نهایی" موفق نخواهد بود و با مشکلات عدیده ای روبه رو خواهد شد . بنابراین توجه و تمرکز بر این ویزگی ها از سوس مدیریت شرکتهای دانش بنیان یک ضرورت می باشد.
فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:41
فهرست مطالب:
پیش در آمد : ۱
مقدمه : ۸
رهبر – رهبری… ۱۲
تاریخچه مختصری در پیدایش عرفان و تصوف… ۱۴
سایه رهبر ، به است از ذکر حق.. ۱۹
راه و روش نیل به کمال در سایه رهبر. ۲۲
جاذبه های رهبری انبیاء. ۲۵
جاذبه های رهبری شمس تبریزی… ۲۷
پیروی از رهبری عشق.. ۳۰
سلسله مولویه. ۳۳
وضعیت اقتصادی و روابط اجتماعی مولانا ۳۵
فهرست منابع و مآخذ : ۳۷
پیش در آمد :
دی شیخ با چراغ همی گشت کرد شهر گز دیو و دد ملو لم وانسانم آرزوست
طبق روایت های مختلف از آدم (ع) تا خاتم (ص )یکصد و بیست و چهار هزار پیغمبر و ائمه و اولیا همه وهمه آمده اند تا انسان را که (صاحب اختیار وجبر ) است هدایت کنند و او را به سرمنزل مقصود و خوشبختی برسانند . ولی از بدو تولد اولین فرزندان آدم ، هابیل و قابیل می بینیم که انسان برای ارضای نیازهای خود چه اعمالی را انجام نمیدهد تا به لذت های آنی خود برسد. همانطوریکه هابیل برای حس برتری جویی و خود خواهی و هوا و هوس خود برادرش هابیل را می کشد و این اولین خونی است که بر روی زمین ریخته می شود . اما پیامبران و ائمه و اولیا آمده اند . تا انسان را که ( اشرف مخلوقات ) است به مکارم اخلاقی برسانند وبه همین دلیل بیشتر روی تهذیب نفس انسانها کار کرده اند اما باید توجه داشت که در درون انسان دو نیروی متضاد اهریمنی وخدایی به طور فطری قرار داده شده است که همیشه این دو نیرو با هم در جدال و کشمکش هستند و این انسان است که باید به تقویت نیروی درونی خود بپردازد تانیروی اهریمنی را وادار به عقب نشینی کند بدین گونه میدان دید و وسعت عملیاتی نیروی خدایی بیشتر میگردد وچنانچه این پیشرفت و روند ادامه داشته باشد ، نیروی اهریمنی بصورت زندانیای در می آید که در غل و زنجیر نیروی خدایی اسیر میگردد ولی به محض اینکه انسان از جاده راستی و درستی منحرف گردد ، نیروی اهریمنی قوی گشته و غل و زنجیر را از هم گسسته و به مرکز فرماندهی نیروی خدایی یعنی عقل نزدیک می گردد و آن را مورد حمله و تهاجم قرار می دهد و آنقدر این حمله را ادامه می دهد تا انسان را مسخر خود کند تا از اینجا به بعد است که دیگر انسان هر روز و هر روز به گمراهی و کجروی بیشتر تمایل پیدا می کند و از نیروی خدایی خود فاصله گرفته و خویشتن خود را گم می کند و سرانجام بدی بر تمام وجود او حاکم گشته و او را درکام خود فرو می برد . تا به ورطه هلاکت و نیستی سوق دهد و به همین دلیل است که پیامبران و ائمه و اولیا را می فرستد که دراین راههای پرخوف وخطر ، دست گیر رهروان راه حقیقت و یا دیگر سالکان وادی طریقت باشند تا انسانها را با چراغ هدایت و روشنگر و بیدار کننده خود به راه درست و مستقیم بکشانند .
چه اگر این فرستادگان و برگزیدگان ودوستان خدا نبودند ، جهان یکباره به دست بشر نابود و معدوم می شد و آثاری از انسان و انسانیت باقی نمی ماند . باید این برگزیدگان باشند ، تاپیروان و سالکان وادی معرفت را به سرمنزل مقصود هدایت برسانند چنانچه گفته اند :
طی این مرحله بی همرهی خضر مکن ظلمات است بترس از خطر گمراهی
و آدمی بعد از پیامبران و ائمه نیاز به اولیاء ، راهبر ، ولی، هادی و مرشد دارد .
مثل انسان و اینها مانند سفر دریایی و کشتی است . چون اینها دریای عرفان و بحر بی پایان دانش و بینش و حکمت ومعرفت معنوی را طی کرده اند و به قله رفیع وادی بیکران طریقت وسیر وسلوک روحانی و مرتبه کمال و سعادت انسانی رسیده اند وانسانها برای این سفر در دریای معرفت و شناخت نیاز به کشتی دارند و سفر دریا بدون کشتی امکان پذیر نیست ،اما این کشتی همان راهبر یا شیخ وهادی ومرشد می باشد . و این پیر یا مرشد است که باعث بی خطر شدن سفر در دریای پر تلاطم و طوفانزای زندگی انسان می شود و با صبر و متانت و وقار خود لنگر کشتی را به ساحل نجات می اندازد و انسان را به سلامت در ساحل خوشبختی پیاده می کند .
انسانها هم باید معتقد باشند که برحسب «قاعده لطف» خداوندی در هر عصر و زمان باید افرادی ممتاز از اولیاء و برگزیدگان وجود داشته باشند تا این برگزیدگان بر حسب وظیفه کشتی نجات انسانها باشند و مایه ومیزان شناخت اهل هدایت از ارباب ضلالت بشوند و امر بر انسانها مشتبه نشود ، که خود را فراموش کنند و از جاده راستی و درستی منحرف گردند .