فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:18
فهرست مطالب:
قانونگذاری و راهکارهای نظارت بر آن در تجربه ایران و فرانسه
شورای نگهبان
تعامل میان مجلس شورای اسلامی و شورای نگهبان
شورای قانون اساسی فرانسه
وظایف شورای قانون اساسی فرانسه
مطالعه تطبیقی
1 . مطابقتبا قانون اساسی
2 . نظارت بر انتخابات
پینوشتها:
قانونگذاری و راهکارهای نظارت بر آن در تجربه ایران و فرانسه
«قانون اساسی» هر کشور، عالیترین متن حقوقی است که در حوزه حاکمیت و قلمرو ارضی آن کشور به رسمیتشناخته میشود و چارچوبها و مکانیسمهای خاصی را برای تعیین حدود، تعریف حقوق و تکالیف مشخص میکند . حقوق اساسی و حقوق سیاسی هر مردمی در متن قانون اساسی آمده است و وظائف و تکالیف آنان در برابر هیات حاکمه ترسیم شده است . گرچه بسیاری از حقوقدانان معتقدند که «دولت» ایجاد کننده حقوق است، ولی به درستی نمیتوان نقش عوامل مؤثر دیگر چون مذهب و فرهنگ و ارزشهای اجتماعی را در تعیین و ترسیم حقوق اساسی نادیده گرفت . قدرت سیاسی نیز به جای خود، معلول عوامل چندگانه است . بنابراین ترسیم حقوق اساسی یک کشور، معلول عوامل گوناگون سیاسی، فرهنگی و اقتصادی است . سابقه تاریخی و شرایط تاریخی را که در آن حقوقدانان و قانونگذاران و بالاخره مردم در تعیین نظام حقوقی خود، نقش ایفا میکنند، نیز نبایستی از یاد برد . در درون یک چنین سوابق و ویژگیهایی است که «قانون اساسی» به عنوان سمبل وحدت و اتحاد اجتماعی و سیاسی و به عنوان «منشور ملی» شکل میگیرد و متولد میشود .
یکی از پایههای اساسی حاکمیتسیاسی در هر کشوری، «نهاد قانونگذاری» است که گرچه اعضای آن و نمایندگان قانونگذار برخاسته از رای مستقیم مردم اند، ولی به عنوان یک نهاد سیاسی در «سیستم سیاسی» هر کشور قرار میگیرد و در درون هیات حاکمه نظام سیاسی نقش خود را ایفا میکند .
در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران (1) از اصل هفتاد و یکم تا اصل نود و یکم، درباره اختیارات و صلاحیت مجلس شورای اسلامی، اینگونه مقرر گردیده است:
1 . اصل هفتاد و یکم: مجلس شورای اسلامی در عموم مسائل در حدود مقرر در قانون اساسی میتواند قانون وضع کند .
2 . اصل هفتاد و دوم: مجلس شورای اسلامی نمیتواند قوانینی وضع کند که با اصول و احکام مذهب رسمی کشور یا قانون اساسی مغایرت داشته باشد . تشخیص این امر به ترتیبی که در اصل نود و ششم آمده بر عهده شورای نگهبان است .
3 . اصل هفتاد و سوم: شرح و تفسیر قوانین عادی در صلاحیت مجلس شورای اسلامی است . مفاد این اصل مانع از تفسیری که دادرسان، در مقام تمیز حق، از قوانین میکنند، نیست .
4 . اصل هفتاد و چهارم: لوایح قانونی پس از تصویب هیات وزیران به مجلس تقدیم میشود و طرحهای قانونی به پیشنهاد حداقل پانزده نفر از نمایندگان، در مجلس شورای اسلامی قابل طرح است .
5 . اصل هفتاد و ششم: مجلس شورای اسلامی حق تحقیق و تفحص در تمام امور کشور را دارد .
6 . اصل هفتاد و هفتم: عهدنامهها، مقاوله نامهها، قراردادها و موافقت نامههای بین المللی باید به تصویب مجلس شورای اسلامی برسد .
7 . مفاد اصول هفتاد و هشتم در مورد تغییر خطوط مرزی، هفتاد و نهم در مورد تصویب برقراری حکومت نظامی، اصل هشتادم در مورد گرفتن و دادن وام یا کمکهای بدون عوض داخلی و خارجی از طرف دولت که بایستی به تصویب مجلس برسد .
8 . اصل هشتاد و دوم، مقرر نموده است که استخدام کارشناسان خارجی منوط به تصویب مجلس شورای اسلامی است و اصل هشتاد و سوم، انتقال بناها و اموال دولتی را به غیر، مشروط به اجازه مجلس شورای اسلامی کرده است .
9 . اصل هشتاد و چهارم مقرر نموده است: هر نماینده در برابر تمام ملت مسئول است و حق دارد در همه مسائل داخلی و خارجی کشور اظهار نظر نماید .
10 . اصل هشتاد و پنجم در مورد اختیارات نمایندگی تصریح کرده است: سمت نمایندگی، قائم به شخص است و قابل واگذاری به دیگری نیست . مجلس نمیتواند اختیار قانونگذاری را به شخص یا هیاتی واگذار کند; ولی در موارد ضروری میتواند اختیار وضع بعضی از قوانین را با رعایت اصل هفتاد و دوم به کمیسیونهای داخلی خود تفویض نماید . در این صورت این قوانین در مدتی که مجلس تعیین مینماید، به صورت آزمایشی اجراء میشود و تصویب نهایی آنها با مجلس خواهد بود .
همچنین مجلس شورای اسلامی میتواند تصویب دائمی اساسنامه سازمانها، شرکتها، مؤسسات دولتی یا وابسته به دولت را با رعایت اصل هفتاد و دوم به کمیسیونهای ذیربط واگذار کند و یا اجازه تصویب آنها را به دولتبدهد . در این صورت مصوبات دولت نباید با اصول و احکام مذهب رسمی کشور و یا قانون اساسی مغایرت داشته باشد، تشخیص این امر به ترتیب مذکور در اصل نود و ششم، با شورای نگهبان است .
علاوه بر این، مصوبات دولت نباید مخالف قوانین و مقررات عمومی کشور باشد و به منظور بررسی و اعلام عدم مغایرت آنها با قوانین مزبور، باید ضمن ابلاغ برای اجراء، به اطلاع رئیس مجلس شورای اسلامی برسد .
فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:175
فهرست مطالب:
فصل اول: کلیات پژوهش
مقدمه
بیان مسأله
اهداف تحقیق
سوالات تحقیق
فرضیه های تحقیق
اهمیت و ضرورت تحقیق
تعاریف نظری
استرس
معلم
تجربه استرس
تعارف عملیاتی
فصل دوم: ادبیات تحقیق
مقدمه
مفهوم استرس
استرس به عنوان پاسخ درونی
مراحل استرس
مرحله واکنش اخطار
مرحله مقاومت
مرحله فرسودگی
علل فشار روانی
شرایط ایجاد کننده استرس
عوامل فردی
عوامل محیطی
عوامل سازمانی
انواع استرس
پاسخهای فیزیولوژیک بدن انسان به استرس
استرس مثبت و منفی
استرس طبیعی یا نرمال
استرس شغلی
نشانه های استرس شغلی
مطالعات مربوط به استرس شغلی
دل زدگی و استرس شغلی
ابعاد گوناگون نقش های شغلی
فشار ناشی از نقش
استرس از نظر جنسیتی
استرس زنان کارمند
دیدگاه های نظری درباره استرس
حمایت اجتماعی چه تأثیری ممکن است در استرس شغلی داشته باشد
آیا تنها افراد خاصی هستند که نمیتوانند با استرس مقابله کنند
پیشینه تحقیق
فصل سوم: روش تحقیق
روش تحقیق
جامعه آماری
نمونه پژوهش
ابزار پژوهش
چگونگی جمعآوری اطلاعات
روش آماری
فصل چهارم: تجزیه و تحلیل دادههای آماری
مقدمه
تجزیه و تحلیل دادههای آماری
فصل پنجم: بحث و نتیجهگیری
نتیجهگیری
محددویتهای تحقیق
پیشنهادهای تحقیق
فصل ششم
منابع و مأخذ
نمونه پرسشنامه
مقدمه:
ما امروزه در دورانی بسر میبریم که مشخصات بارز آن را میتوان افزایش جمعیت، شهرنشینی، گسترش مؤسسات و پیچیدگیهای تکنولوژی در ارتباطات دانست و این موارد بیش از پیش جوامع و انسانها را به هم نزدیک کرده و باعث شده تا آنها در جهت رقابت با سایرین به تکاپو تلاش بیشتر وارد نموده است. و از این طریق افزایش توقعات و انتظارات روزافزون جامعه نیز در جهت رفع این توقعات و حل موارد فوق مثمر ثمر نخواهد بود این ناشی از این است که محدودیت توان و امکانات انسان و محیط وی دانست و یکی از مهمترین موضوع که ما با آن بیشتر در این تحقیق سر و کار داریم استرسها و عواملی که باعث این فشارهای عصبی است که همه ما با آن درگیر هستیم و باید آنها را بشناسیم. امروزه استرس به عنوان مهمترین فاکتور در جوامع میباشد که باعث بوجود آمدن امراض روحی، جسمی و رفتارهای انسانها است. استرس و اضطراب رابطه تنگاتنگ دارد و اضطراب یکی از عوارض آنی و شایع استرس میباشد، پاسخ استرسها پاسخی است که از زمانی دیگر طول عمر تغییر میکند. به گفتهها هانس سلیه «مهم این نیست که چه اتفاقی برای شخص افتاده مهم آن است که آنرا چگونه درک کرده و انسان از دیدگاههایش رنج میبرد و نه بلاهایی که بر سرش میآید.» به این دلیل استرس توجه بسیاری از روانشناسان و دانشمندان علوم رفتاری و مدیریت را به خود معطوف کرده به طوری که فشارهای عصبی نقش مهمی در فراهم نمودن مشکلات روحی و جسمی در انسانها ایفا میکند.
استرس در زندگی روزمره به شیوههای متفاوتی بروز میکند: پرخاشگری ناگهانی در پاسخ به یک سؤال سادهلوحانه، سردرد شدید در پایان یک روزگار سخت، بروز عصبانیت به صورت زدن دست روی فرمان ماشین در ترافیک است برای همین وجود این استرسها در طول روز طبیعی هستند. با وجود این استرس طولانی و شدیدتر اغلب سبب بروز علائم ناراحت کنندهای میشود که اشخاص در مورد آن نگران میشود بنابراین بشر در سر تا سر دوران گذشته خود استرس را تجربه کرده است.
گروهی از صاحبنظران رفتاری استرس را بیماری شایع قرن نامگذاری کرده در حالی که در عصر حاضری که در آن هستیم عصر استرس و فشارهای عصبی است. دورهای که در ان انسان بیش از هر زمان دیگری در معرض عواملی موجود استرس قرار گرفته و مسائل و مشکلات بیشماری از هر طرف او را احاطه کرده است.
بیان مسئله
واژه استرس در نزد متخصصین متخلف معانی متفاوتی دارد، استرس در سالهای اخیر بسیار مورد توجه قرار گرفته است در حالی که مسأله استرس در جامعه به طور گستردهای تشخیص داده شده است روانشناسان بالینی و سایرین ارتباط بین فشار روانی و بهداشت روانی را به دقت مورد بررسی قرار دادهاند. در روانشناسی استرس به معنی تحت فشار روحی و روانی قرار گرفتن تعریف شده است. در این حالت جسم روان آدمی به تقاضاهای درونی و بیرونی با فشار پاسخ میدهند. استرس هنگامی رخ میدهد که فرد واکنشهای خود را در مواجهه با محرکهای درونی و بیرونی ناتوان ببیند که همانا پیامد آن از دست رفتن تعادل روانی فرد است (خواجهپور، 1377، ص 5) استرس را گاهی ناشی از محرکات خارج میدانند و گاهی آن را پاسخ فرد به پارهای از مزاحمتها عنوان کردهاند. بررسیهای جدید و تئوریهای جامع راجع به استرس به تعامل فرد و محیط تأکید دارد.
محققان سالهای 1950 استرس را پاسخ فرد به فرآیندهای درونی و برونی که بر ظرفیت ادغام نیروهای جسمی و روانی فشار وارد میکنند توصیف نمودهاند.
کلاس وسینگر، در تحقیق خود نشان دادند فشارهای عصبی میتواند باعث کاهش میزان تحمل و ناکامی شود. در این تحقیق نشان داده شده است که کارکنان سازمان فشارهای عصبی ناشی از سروصداهای آزار دهنده و دخالتهای بی مورد در انجام وظایف شغلی خود را تحمل میکنند، اما از میزان تحمل آنان در برابر ناکامی کاسته میشود (منتقل از پایاننامه رجبپور، 1379)
اگر چه عمدهترین هدف کار کردن انسانها، تأمین نیازهای زندگی و به عبارتی کسب درآمد میباشد اما عوامل دیگری نظیر به ثمر رسانیدن انگیزهها، عملی کردن تمایلات، انتظارات اجتماعی، علاقهمند بودن به کار، فشار محیطی و خانوادگی و رقابت نیز در کار کردن دخیل هستند ولی نمیتوان از کسب درآمد به عنوان تنها علت اشتغال آدمیان نام برد (اسفرجانی، 1353، ص 50)
استرس در زندگی روزمره به وفور دیده میشود و همه افراد به دفعات متعددی تحت تأثیر استرس قرار میگیرند و آن را تجربه میکنند و وقتی که کسی دچار استرس شده، وارد محیط کار خود میشوند و معمولاً همکاران ومسئولین متوجه میشوند و در تعامل با دیگران و استرس فرد به آنان سرایت میکند و برای همین با توجه به آنچه گفتیم در این تحقیق به بررسی میزان استرس و تجربه استرس در بین معلمین زن کلاس اول و دوم و سوم ابتدائی را انجام میدهیم. به این دلیل که استرس از شغلها به وفور دیده میشود ولی شغلهای دارای استرس زیادتر هستند مثل پزشکی، مدیران. پرستاران، معلمان و … میباشند وبرای همین در این تحقیق به سراغ محیط مدرسه میرویم که در بسیاری از مواقع بسیار استرساز هستند چه برای کارکنان و چه برای دانشآموزان. میخواهیم بدانیم چه عواملی در محیط مدرسه باعث استرس میشود و معلمان سطوح مختلف اول و دوم و سوم ابتدائی چقدر مورد عوامل استرساز قرار میگیرند، این عوامل چه چیزهایی هستند و تجربه استرس معلمان در زندگی روزمره آنها تا چه اندازهای میباشد و شیوههای مقابله با استرس را بررسی میکنیم.
اهداف تحقیق
هدف کلی:
مقایسه میزان استرس و تجربه استرس معلمین زن مقاطع مختلف ابتدائی
هدف جزئی:
سؤالات
فرضیه
فایل حاضر کامل ترین و دقیقترین مقاله ایست که برای همه پایه ها قابل استفاده است در قالب ورد و قابل ویرایش تعداد صفحات 87 طراحی گردیده است و طبق آخرین بخشنامه های آموزش و پرورش بروز رسانی گردیده است و آماده چاپ می باشد. در نگارش این مقاله تمامی نکات مورد نیاز اداره آموزش و پرورش لحاظ گردیده است.به همراه این مقاله دقیق و کارآمد سه نمونه فرم ویژه ارتقای شغلی هم برای شما اسال می گردد
مقدمه:
قبل ازاین که دوباره خودپنداری هویت وعامل بودن بحث کنیم بد نیست قدری مکث کنیم وعقیده اساسی ای را که افراد زیادی به آن پای بند هستند به چالش بطلبیم یعنی بهترین راه برای افزایش دادن انگیزش دیگران این است که عزت نفس آنها ر ابالا ببریم اموزگاران کارفرمایان مربیان همواره بااشتیاق میگویند برای با انگیزه کردن دانش آموزان وکارمندان و ورزشکاران بایدعزت نفس آنها را بالابردکاری اینک که آنها از آنچه هستند احساس رضایت کنند بعد ببینندکه چه چیزهای شگفت اوری اشکارمی شودبالابردن عزت نفس هدف خوبی است هرچه باشدعزت نفس یاشادبودنهمبستگی مسبت داردامامشکل تقویت کردن عزت نفس به عنوان مداخله انگیزش این است که تقریبا هیچ یافته ای وجود نداردکه نشان دهدعزت نفس موجب چیزی میشودبلکه عزت نفس راکل موفقیت هاوشکست هابه وجودمی اوردوچیزی که باید بهبود یابد عزت نفس نیست بلکه بهبود مهارتهایی برای پرداختن به دنیااست(سگدیمن نقل شده درازار1994)به عبارت دیگردر رابطه عزت نفس با عملکرد خود عزت نفس متغییرعلنی نیست دراین رابطه دوپزوهشگرنتیجه گرفتندکه عزت نفس عمدتانتیجه متراکم موفقیت ها وشگفت هامرتبت باپیشرفت است و تاثیرمهمی برپیشرفت بعدی ندارد(هلک وون اکن19959)همین پزوهشگران به امتیاز مدل پرورش مهارت به عنوان بهترین روش برای ساختن خود پنداره قوی و انعطاف¬پذیری درکودکان دوره ابتدایی اشاره کردند. نکته مهم نهفته دراین نقل قول جهت تأثیر عینی بین عزت نفس و پیشرفت زایندگی عملکرد خود است. عزت نفس و پیشرفت همبستگی مثبت باهم دارند(بولس1999) اما بالا رفتن عزت نفس موجب بالارفتن پیشرفت نمی شود بلکه افزایش پیشرفت بالارفتن عزت نفس را بالامی اورد (بیرن1984و1986وهارتر1993)عزت نفسشان که زندگی چگونه می¬گذرد اما این منبع انگیزشی نسبت که به افراد امکان دهدکاری کنندکه زندگی خود پیش برود نتیجه میگیریم میگوییم شواهد وجود نداردکه نشان دهدتقویت کردن عزت نفس افراد عملکرد آنها را بهبود خواهد بخشید (بامینروهمکاران2003).
افرادی که عزت نفس پایینی دارند از سطح بسیار بالایی اضطراب رنج میبرند مهمترین امتیاز عزت نفس بالا این است که خوددربرابرافسردگی واضطراب محافظت میکندبنابراین عزت نفس پایین افراد را در برابراضطراب آسیب پذیر میسازد اما چون عزت نفس پایین بدان است که به معنی آن نیست که سعی دربزرگ کردن عزت نفس خوب است درواقع عزت نفس بزرگ شده جنبه شیوه¬ای دارد افرادی که خودانگاره بزرگ شده¬ای دارند وقتی خودانگاره مطلوب آنها تهدید میشود(مارشال1386).
بیان مسأله:
پزوهش از موضع مزلوکه اعلام می¬دارد افرادی که عزت نفس بالایی دارند از حرمت نفس واعتماد به نفس بالایی برخوردارند حمایت می¬کند.آنها در مقایسه با کسانی که عزت نفس پایینی دارند احساس می¬کنند شایسته تر و ثمربخشتر هستند از او دارای عزت نفس بالا در موقعیتهای بهترعمل می¬کنند بررسی دانش آموزان که به دنبال کار بودند معلوم کرد آنهایی که به دنبال کار بودند معلوم کرد آنهایی که عزت نفس بالایی داشتند از دانش آموزان که عزت نفس پایینی داشتند پیشنهادات شغلی بیشتری دریافت کرد وکارفرمایان آنها را مطلوبتر ارزیابی کردند(البس وتیور1983)تحقیق دیگری معلوم کرد افرادی که عزت نفس بالایی داشتند ازکسانی که عزت نفس پایینی داشتند با مشکلات ازدست دادن کار مؤثرتر است و درگاهی اوقات تمایل به رنگها و عقاید مشخص در رابطه با روحیه فردی ممکن است تأثیری در بالا بودن عزت نفس داشته باشد بعضی اوقات تمایل به رنگهای روشن وگاهی تمایل به رنگهای تیره در افرادخودیابی وعزت نفس را می¬تواند دچار تغییر وتحول نماید وگاهی هم برعکس آن پیش می¬آورد و باعث سرشکستگی و افسردگی در فرد می¬شود. (پورافکاری 1382)
فایل حاضر کامل ترین و دقیقترین مقاله ایست که برای همه پایه ها قابل استفاده است در قالب ورد و قابل ویرایش تعداد صفحات 198 طراحی گردیده است و طبق آخرین بخشنامه های آموزش و پرورش بروز رسانی گردیده است و آماده چاپ می باشد. در نگارش این مقاله تمامی نکات مورد نیاز اداره آموزش و پرورش لحاظ گردیده است.به همراه این مقاله دقیق و کارآمد سه نمونه فرم ویژه ارتقای شغلی هم برای شما اسال می گردد
مقدمه
امروزه علی رغم ایجاد تغییرات عمیق فرهنگی و تغییردر شیوههای زندگی, بسیاری از افراد در رویارویی با مسایل زندگی فاقد توانایی های لازم و اساسی هستند و همین امر آنان را در مواجهه با مسائل و مشکلات روزمره زندگی آسیب پذیر کرده است معمولا از این مشکلات و مسائل با نام فشار روانی یاد می کنند. استرس یا فشار روانی واژه مبهمی است که برای توصیف موقعیت, شی یا شخصی که باعث فشار میشود, احساس ها و پاسخ های جسمی که در فرد ایجاد می گردد و نتایج حاصل از آن به کار میرود اعم از اینکه این نتایج رفتاری، شناختی یا فیزیولوژیکی باشند (هیوارد ، 1998 به نقل از فتحی آشتیانی،1382).
ویژگی خاص زندگی پیچیده در جوامع صنعتی، وجود یا فقدان بعضی از ارتباط های شخصی در محیط های تحصیلی و شغلی، گسترش ارتباط اجتماعی و نقش های متعدد و چند گانه اجتماعی زنان و مردان، ترس از آینده و سایر مشکلات همگی سطـحی از فشـار روانی را بر فـرد تحمیل مینماید. اما آنچه که در این میان میتواند حائز اهمیت باشد شناسایی عامل مهم روش های رویاروئی با فشار روانی است که به عنوان یک متغیر میانجی میتواند پیامدهای آنرا تحت تاثیر قرار دهد ، مهار کند یا به آن دامن بزند (کلینکه ، ترجمه محمد خانی، 1380).
برای مقابله با فشار روانی توانایی های روانی- اجتماعی وجود دارند که فرد را برای رویاروئی موثر و پرداختن به کشمکش ها و موقعیت های زندگی یاری میکنند. این توانایی ها فرد را قادر میسازند تا در ارتباط با سایر انسان ها، جامعه، فرهنگ و محیط خود مثبت و سازگارانه عمل کرده و سلامت روانی خود را تامین کنند. برخی از افراد هنگام روبرو شدن با مشکلات میکوشند با ارزیابی درست و منطقی موقعیت و با استفاده از راهبردهایی مانند مساله گشایی، تفکر مثبت و استفاده موثر از سیستم های حمایتی با آن مقابله کنند. در مقابل برخی دیگر به جای رویارویی سازگارانه با مسائل سعی میکنند به روش های ناکارآمد از روبرو شدن با مشکلات اجتناب کنند. نقص عمده این نوع راهبردهای اجتنابی آن است که گرچه ممکن است در کوتاه مدت، موثر واقع شوند و به فرد آرامش موقت ببخشند ولی در دراز مدت فرد را از داشتن احساس خود کارآمدی، عزت نفس و خود ارزشمندی محروم میسازند (کلینکه، ترجمه محمدخانی، 1380 ). بنابراین راهبردهای رویارویی، کوششهای هوشیارانه فرد است که رویدادها و تقاضاهای فشارزا را مهار میکند و منابع شخصی فرد (مانند عاطفه مثبت ، اطمینان و خود کنترلی ) را ارتقاء میبخشد تا شدت تنش کاهش یابد (لازاروس ، 1999 به نقل از انشل و دلانی ، 2001 ). راهبردهای رویارویی دو کاربرد دارند یکی اینکه هیجانهای منفی حاصل از درماندگی را تنظیم میکنند و دیگر اینکه عاملی را که باعث درماندگی شده، تغییر میدهند (برینک و دی لاری ، 2001).
با بررسی نظریه ها و پژوهش های مربوط می توان نتیجه گرفت که نحوه برداشت فرد نسبت به تنش ها بسیار مهمتر از موقعیت سنی آنها است و در این زمینه ارزیابی شناختی نقش مهمی را در سلامت روانی ایفا میکند. اما این بدان معنی نیست که یک فشار روانی در شرایط سنی مختلف تاثیر یکسانی میگذارد. توجه به وقایعی که برای کودکـان آسیب زا بـودهاند مـیتواند مـوارد آسیب پذیری بعدی را پیشبینی کند. از این رو شناخت تنش های دوران کودکی و آموزش مهارت های رویاروئی به آنها دارای اهمیت فراوانی است (پاورز و همکاران،1989 به نقل از کشاورز، 1382).
پژوهش های دیگر نشان داده اند که ویژگی های فردی در مقابله با تنش و فشار روانی اهمیت بسیار دارد. متغیرهای مربوط به این ویژگی ها عبارتند از سن، جنس، عوامل ژنتیک، هوش،
زمینههای خانوادگی و مهارت های حل مساله ( کامینگر ، 1988، فریدن برگ و لوئیس, 1991 و فویر اشتاین ،1987 هر سه به نقل از کشاورز، 1382). بالاخص نقش عوامل خانوادگی، جنسیت، سن و فرهنگ در شکلگیری راهبردهای رویاروئی کودکان بسیار واضح است (اسکندری، 1383 ). اما آنچه که در پژوهشها کمتر مورد توجه قرار گرفته وجود ویژگی های خاصی چون اختلالات دوران کودکی و نوجوانی و نحوهای که این کودکان با فشارهای روانی مقابله میکنند، است. وجود رویدادهای فشارزای عمده و جزیی، در زندگی کودکان ونوجوانان به طور چشمگیری با مشکلات هیجانی و رفتاری آنها ارتباط دارد (کامپاس ، مالکارنی و فونداکارا ، 1998 ) و هنگام وقوع یک رویداد فشارزا کودکان مطابق باسن خود واکنش ها و تغییراتی را در رفتارشان نشان میدهند که در حالت عادی فاقد آنها می باشند (دی بورد ،2001 به نقل از اسکندری، 1383).
کودکان با نیازهای ویژه، نیز هنگام رویارویی بایک فشار روانی معمولا نشانههای خاصی را بروز میدهند و تمایل دارند که آنها را گسترش دهند. از جمله این نشانهها می توان، بیان چهرهای یا تیکهای عصبی، تغییراتی در الگوی سخن گفتن، عرق کردن، داشتن احساس بیماری، ساکت و گوشه گیر شدن، شکایت کردن و تحریک پذیری، نشان دادن ترس یا پاسخ اجتنابی را ذکر کرد (اسکندری، 1383). گرچه تفاوتهای فردی در ایجاد مشکلات مرتبط با تجربههای فشارزا نقش دارد، راهبردهای رفتاری وشناختی کارآمد می توانند منابع فشارزا را تغییر یا اثرهای منفی آنها را کاهش دهند (کامپاس وهمکاران، 1998 به نقل از کشاورز، 1383). اختلال نارسایی توجه/ بیشفعالی نمونهای از اختلال های ویژه کودکی و نوجوانی است که راهبردهای رویارویی مرتبط با آن در این پژوهش مورد بررسی قرار گرفته است. مساله عمدهای که در این کودکان باید بسیار مورد توجه قرار گیرد نحوه رویارویی آنها با مسایل و رویدادهای فشارزای زندگی است تا گامی در جهت شناخت چهره اصلی این اختلال وبهبود راهبردهای رویارویی این دانشآموزان برداشته شود که در این صورت بسیاری از مشکلات ثانوی آنها نیز حل خواهد شد.
1-1 بیان مساله
اختلال نارسایی توجه/ بیشفعالی ADHD )) یکی از متداولترین اختلالهای دوران کودکی است که میزان مراجعه به مراکز درمانی به علت آن، از تمامی اختلالهای دیگر بیشتر است. امروزه، این اختلال به دلایل گوناگونی مورد توجه دانشمندان و پژوهشگران قرار گرفته است. نخست آنکه این اختلال که اولین یا دومین اختلال فراوان در دوران کودکی یا نوجوانی است، برای بسیاری از دانشآموزان مشکلات قابل توجهی ایجاد میکند و بر عملکرد شناختی، اجتماعی، هیجانی و خانوادگی آنان و سپس در بزرگسالی، بر عملکرد شغلی و زناشویی آنها تأثیر می گذارد. دوم، سبب شناسی و درمان این اختلال هنوز به طور کامل مشخص نشده است. سوم، به نظر میرسد شناخت بهتر اختلال نارسایی توجه/ بیشفعالی، به شناخت بهتر بسیاری از اختلالهای همبود با آن، همچون اختلال سلوک ، اختلال نافرمانی ستیزشی و ناتوانی یادگیری کمک میکند (گیلبرگ ، 2003).
فایل حاضر کامل ترین و دقیقترین مقاله ایست که برای همه پایه ها قابل استفاده است در قالب ورد و قابل ویرایش تعداد صفحات 87 طراحی گردیده است و طبق آخرین بخشنامه های آموزش و پرورش بروز رسانی گردیده است و آماده چاپ می باشد. در نگارش این مقاله تمامی نکات مورد نیاز اداره آموزش و پرورش لحاظ گردیده است.به همراه این مقاله دقیق و کارآمد سه نمونه فرم ویژه ارتقای شغلی هم برای شما اسال می گردد .
مقدمه
خانواده کوچکترین جزء اجتماع است . اجتماعی که از خانواده های سالم تشکیل شده باشد. اجتماعی سالم خواهد بود و شرط آنکه خانواده ای سالم باشد، این است که افراد آن سالم باشند. لذا برای بهبود وضعیت اجتماع مهم ترین مسئله تلاش برای بهبود وضع خانواده و افراد آن است. خانواده اولین محیطی است که شخصیت کودک را شکل می دهد و محل انتقال سنت ها باورها و انواع مختلف شناخت هاست. کودک اولین قدم های اجتماعی شدن را در خانواده بر می دارد و در نهایت به موجودی اجتماعی تبدیل می شود . اولین هویت اجتماعی فرد در خانوداه فراهم می شود . احساس هویت یافتگی و اندیشمند بودن در خانواده شکل می گیرد و رشد می کند. این احساس ها آموخته می شوند و خانواده محلی است که چنین احساس هایی را به افراد می آموزد.
ساختار خانواده تاثیر مهمی در رشد عاطفی و اجتماعی نوجوان دارد. روابط پدر و مادر با یکدیگر و فرزندان نقش تعیین کننده ای در سلامت روانی نوجوان بر جای میگذارد. اگر این روابط بر اساس اصول درستی استوار باشد می تواند نوجوان را در گذر این مرحله دشوار ، یاری رساند و اگر نامناسب باشد زمینه برای ایجاد مشکلات و انحرافات فراهم می گردد.
نوجوانی دوره رشد سریع جسمی است. تغییرات شدید جسمی بر رشد عاطفی نوجوان تاثیر می گذارد و او را دچار اضطراب تعارض ، ناآرامی، زود رنجی و... می کند. از نظر ذهنی نوجوان در این دوره کمتر به واقعیات توجه دارد و به رغم رشد عقلی ، رفتارش بیشتر تابع عواطف و احساسات است تا تفکر و منطق به جای پرداختن به واقعیات به دنیای تخیلات پناه می برد. به عقاید و نظرات دیگران وابستگی فراوانی پیدا کرده و در برابر مشکلات و موقعیت ها تصمیم بگیرد و این امر او را به شدت آسیب پذیر می سازد.
نوجوانی دوران شکل گیری هویت فردی است. در این زمینه نقش خانواده و جامعه جایگاه ویژه ای دارد. این هویت یابی از طرفی به دوران کودکی ارتباط می یابد، چون پایه و اساس مرحله نوجوانی، دوره کودکی است که به نقش خانواده به ویژه پدرو مادر بستگی دارد. می دانیم نوجوان از خانواده خود الگو می پذیرد. اگر پدر و مادر از نظر رفتاری الگوهای مناسبی ارائه دهند همانند سازی نوجوان با آنها هویت را در جهت مثبت شکل میدهد. ولی اگر همانند سازی های نامناسب با الگوهای ناموفق والدین باشد ، روند هویت یابی نوجوان را مختل می کند. در این زمینه اختلالات خانوادگی به ویژه اگر در حضور نوجوان مطرح گردد تاثیر منفی در جریان تشکیل هویت وی به جای می گذارد و او را دچار اضطراب نگرانی و ناراحتی می کند. نوجوان با همسالان و گروهای دیگر اجتماعی نیز همانند سازی می کند.در این زمینه دنیای او وسیع تر وارتباط او با محیطهای دیگر بیشتر از دوران کودکی است. هر قدر ارزش های حاکم بر خانواده ، مدرسه ، همسالان و جامعه هماهنگ تر و نزدیک تر باشد، هویت یابی نوجوان سالم تر و آسان تر خواهد بود. در غیر این صورت ، نوجوان دچار سردرگمی، تعارض و بحران خواهد شد.
عدم موفقیت نوجوان در کسب هویت خود به هر دلیل که باشد منجر به بحران خواهد شد و اگر نتواند بر این بحران غلبه یابد این امر به شکل دهی هویت منفی می انجامد. و سبب رفتارهای ضد اجتماعی ناسازگارانه و انحرافات گوناگون می گردد.
در واقع هویت پدیده یا حالتی است غیر قابل توصیف صرفاً یک احساس است. نوعی احساس استقلال اینکه یک «من» مبهم و ناشناخته وجود دارد و بحران را می توان بر یک وضعیت یا شرایط خطر آفرین ، بی ثبات ، ناپایدار و دچار اختلال اطلاق کرد و مسایلی مانند وابستگی سیاسی ، اقتصادی، تقلیدها، شکست ها و عدم موفقیت ها و بی کار شدن بسیاری از افراد علل تشدید بحران هویت است( سینایی، اندیشه نامه فرهنگ).
یکی از مهم ترین مسائلی که باعث آزار دادن نوجوان می شود این است که با پشت سر گذاشتن دوران کودکی و ظهور تغییرات فیزیکی و روانی نیازهای جدیدی را احساس می کند و خود را کودک سابق نمی بیند. و به این سوال می رسد که«من کیستم؟» در جوامع ابتدایی که الگوی شکل پذیری و همانند سازی و نقش های اجتماعی محدود بر هویت یابی برای نوجوان ساده بود. نوجوان در آن جامعه به سادگی نقش های تازه را می پذیرفت و رفتار قابل قبولی داشت، ولی در جامعه پیچیده امروز که به سرعت تغییر می یابد هویت یابی برای نوجوان دشوار است.
در هنگام بحران هویت نوجوان شدیداً دچار اضطراب و ناراحتی ذهنی است و نمیتواند جنبه های مختلف شخصیت خود را در یک خویشتن قابل و هماهنگ ، سازمان دهد. و یکی دیگر از مسائلی است که نوجوانان با آن روبرو هستند. هویت حرفه ای است که طرح ریزی برای شغل آینده، تشخیص متناسب حرفه، با استعداد و ذوق خویش برای نوجوان اهمیت فراوانی دارد و عدم موفقیت نوجوان در این زمینه باعث ابهام و سردرگمی نوجوان شده و نوجوان دچار بحران هویت می گردد.
طبق دیدگاه راجرز (1972) بحران هویت باعث اشکال در سازگاری و اشکال در هویت اجتماعی نوجوان می شود . اریکسون خصوصیاتی را که در هنگام بحران هویت جنبه پاتولوژیک پیدا می کند به صورت زیر بیان می کند:
1)عدم توانایی در ایجاد روابط شخصی که حاصل آن کناره گیری و روابط متقابل کلیشه ای و قالب است.
2)اختلال در پیش بینی زمان، با اعتقاد نداشتن به این که زمان ممکن است باعث تغییر می شود.
3)اختلال در تلاش و کوشش همراه با عدم تمرکز و توجه به کارهای بی نتیجه و بیم از رقابت.
4)انتخاب هویت منفی و کارهایی را کسرشأن خود دانستن ، در صورتی که متناسب با فرم خانوادگی و اجتماعی است.
ضمن اینکه جامعه ما جامعه ای جوان است. از آنجاکه بخش مهمی از مسئولیت و بار زندگی فردی و اجتماعی بر دوش همین نسل جوان است توجه به وضعیت این بخش اعظم نه تنها برای درک و فهم آنها به لحاظ روانشناسی و جامعه شناختی بلکه از نظر سیاسی و اقتصادی اهمیت فراوان دارد. اگر این نسل گرفتار وابستگی از پیش تعیین شده شوند در حرکت پویایی و کارکردهای جامعه، کندی و رخوت به وجود می آورد. برای آنکه جامعه بتواند به حیات خود ادامه دهد گروه میانسال علاوه بر مسئولیت خود باید بتواند مسئولیتهای جوان را نیز مورد توجه قرار دهد.(صنعتی 1372)
2-1. بیان مسئله
در حال حاضر اطلاعات دقیقی درباره هویت یافتگی نوجوانان در کشور وجود ندارد. یکی از دلایل این امر فقدان ابزار سنجش مناسب در این زمینه می باشد و با توجه به گستردگی حالات هویت موجود در بین نوجوانان به خصوص در مقایسه با دانش آموزان ناشنوا و دانش آموزان عادی ما را بر آن داشت تا بررسی های مورد نظر را در این زمینه مورد اجرا گذاریم. مرور بر دوره نوجوانی با زیر سوال بردن ارزش های پذیرفته شده دوره کودکی همراه است . نوجوان با تردید در آنچه که مورد قبول والدین و بزرگسالن جامعه است سعی می کند تا به یک بازنگری اساسی پذیرفته های قبلی خود بپردازد. وجود تغییرات بدنی و روانی در نوجوان آن چنان سریع و گسترده است که نوجوان را در بدست آوردن یک تعریف جدید از خود با دشواری های اساسی روبرو می کند. اختلاف نظر با والدین، سردرگمی نوجوان در انتخاب های اساسی که در دوره نوجوانی نیز کاملاً تصریح نمیشود، سلامت روانی نوجوان را مورد تهدید قرار می دهد. بسیاری از آسیب های روانی و اجتماعی در دوره نوجوانی اتفاق می افتد.(رحیمی نژاد به نقل از نولروکالان -1991)
اصولاً هویت یافتگی نوجوان بدون تصمیم گیری درباره شغل ، زندگی ، مذهب و نقش جنسی امکان پذیر نیست، در واقع مشکلات هویتی موجود در بین افراد جامعه به خصوص بزرگسالان به دلایل عمده ای شایع می باشد که این مشکلات باید در دوران نوجوانی مورد بررسی قرار بگیرند. مطالعاتی درباره این موضوع در سایه کشور ها با عناوین مختلفی صورت پذیرفته است اما در ایران مطالعات عمیق و دامنه داری که ابعاد گوناگون هویت را مورد بررسی قرار دهد صورت نگرفته و موضوع مورد نظر آنچنان که باید گسترش نیافته است. این مطالعه بخشی از این حیطه علمی را پوشش می دهد.
ارتباط هویت با ناشنوایی:
نوجوانی تحت هر شرایطی و برای تمامی افراد مرحله ای از دوران زندگی است که فرد در آن با بحران های زیادی مواجه می شود. از نظر شلزینگر و میدو(1971) نوجوانی زمان تحمل استرس خاصی برای کودکان ناشنوا و والدینشان است. از این نظریه کاملاً مشخص است که نوجوانان ناشنوا هم مانند نوجوانان عادی با بحران هویت و هویت یابی روبرو می شوند. به خصوص در خانواده هایی که از بین چند فرزند آنها هم کودک ناشنوا متولد شده باشد و هم کودک عادی. نوجوانی مقطع زمانی است که شکاف بین کودک ناشنوا و کودک شنوا به اشکال متعدد وسیع تر می شود. مسلم است الگوهای اجتماعی شدن و هویت یابی در کودک ناشنوا متفاوت از الگوهای خواهر و برادر شنوای اوست. اما خانواده در این زمینه نقش بسزایی دارد. خانواده اولین نظام اجتماعی است که اکثر کودکان به آن تعلق دارند. و برای این کودکان خانواده اولین و مهم ترین راه برای شکل گیری هویت و پیدا کردن آن، به شمار می رود. بنابراین ، برقراری ارتباطی صریح و پایدار امری ضروری است. در واقع خانواده می تواند نقش مهمی برای هویت یافتگی فرزندان ناشنوایشان ایفا کنند. فرد ناشنوا به دلیل نقص شنوایی اش ممکن است در نوجوانی با بحران های زیادی مواجه شود. وشاید یکی از دلایل این امر این باشد که آنها تفاوت قابل ملاحظه ای بین خود و دیگران می بیند و ممکن است در سن نوجوانی ، یعنی دورانی که افراد به شناخت خود می پردازند، دورانی که به استقلال روی می آورند و دورانی که میخواهند برای آینده خود برنامه ریزی کنند و هویت فردی ، اجتماعی و شغلی خود را بیابند. با بحران ها و مشکلات قابل توجهی مواجه شوند. و در واقع موضوعی هم که ما در این پژوهش به دنبال آن هستیم همین است.