یارا فایل

مرجع دانلود انواع فایل

یارا فایل

مرجع دانلود انواع فایل

دانلود تحقیق زعفران (همراه با تصاویر)

اختصاصی از یارا فایل دانلود تحقیق زعفران (همراه با تصاویر) دانلود با لینک مستقیم و پرسرعت .

دانلود تحقیق زعفران (همراه با تصاویر)


دانلود تحقیق زعفران (همراه با تصاویر)

 

 

 

 

 

 



فرمت فایل : word(قابل ویرایش)

تعداد صفحات:37

چکیده:

کاشت ,داشت و برداشت
کاشت زعفران توسط بنه آن و به طریق کپه ای یا ردیفی انجام می گیرد. بنه های درشت برای انتخاب ارجح می باشد. بنه زعفران را از اوایل خرداد تا اواسط مهر ماه می توان کشت نمود. در مناطق زعفران خیز ایران غالبا در فاصله ماههای مرداد تا پایان شهریور کشت صورت می گیرد، ولی در بعضی نقاط در ماههای تیر و گاهی خرداد زارعین مبادرت به کشت می نمایند. بهترین زمان انتقال و کشت بنه زعفران در خردادماه توصیه می شود. پیازهای درشت زعفران را که معمولا پوست گیری شده است در عمق ۲۰-۱۵ سانتی متری خاک قرار می دهند و پس از پایان عملیات کاشت مزرعه آبیاری می شود.

داشت زعفران شامل کوددهی، آبیاری، سله شکنی، وجین و مبارزه با علف های هرز می باشد. زعفران به آب کمی نیاز دارد و بنابراین در مناطق خشک و نیمه خشک بسیار مطلوب است. آبیاری از اواسط مهر تا دهه اول آبانماه شروع می شود و برای اینکه برداشت با مشکل مواجه نشود آبیاری بین قطعات و با فواصل چند روز تقسیم می شود تا گلدهی مزرعه در اوج خود همزمان نشود. شخم پاییزه و بعد از آن شخم بهاره که انجام گردید, در مرداد ماه و یا شهریور که زمان مناسب کاشت است کود حیوانی به زمین داده و آنرا با خاک مخلوط می کنند. پس از صاف کردن, زمین کرت بندی می شود . در اینحالت زمین برای کاشت آماده است . پس از اولین آبیاری به محض اینکه زمین گاوروشد آنرا شخم سطحی می زنند تا خروج گل زعفران راحت تر صورت گیرد. پس از برداشت گل عمل وجین علفهای هرز وسله شکنی لازم است .وجین علفهای هرز بهاره نیز در فروردین صورت می گیرد .

برداشت زعفران بسته به وضعیت آب و هوا از اوایل آبان ماه تا اوایل آذرماه بطول می انجامد. زمان چیدن گل صبح زود است. پس از برداشت گل در هر روز ,به محل سکونت منتقل شده و در آنجا کلاله و خامه که محصول اصلی زعفران را تشکیل می دهد از سایر اجزای گل جداشده و خشک می شود .
چغندر قند
روش کاشت

۱-روش کرتی:
در این روش پس از آنکه عملیات تخلیه زمین انجام شد بوسیله بیل، کرت بند و یا مرزکش های مخصوص در زمین کرتهائی احداث می شود سطح داخلی کرت ها باید کاملاً صاف باشد. سپس اطراف آنها را مرزبندی کرده بذر را با دست در داخل کرتها پاشیده و بوسیله بیل یا شانه مخصوص آنها را با خاک مخلوط می نمایند دراین روش دانه ها را هم به صورت هیرم و هم خشکه کشت می نمایند.لیکن روش هیرم به مراتب بهتر از خشکه کاری است.
۲- روش پشته ای :
ابتدا زمین را پشته بندی می کنند بطوریکه ارتفاع پشته ها ۲۵ تا ۵۰ سانتی متر باشد. سپس زمین را آبیاری کرده و بذرها را به فاصله ۲۰ تا ۲۵ سانتی متر درکنار پشته ها می کارند در این روش فواصل پشته ها از هم حدود ۵۰ تا ۶۰ سانتی متر می باشد.
۳- روش خطی:

در این روش با استفاده از بذر افشانهای مخصوص بذر را روی خطوط موازی به فواصل مساوی و عمق برابر و معین می کارند سپس درزمین جویچه های آبیاری ( فارو) ایجاد نموده تا گیاهان از دو طرف آبیاری شده و در نتیجه آب هیچگاه به پای گیاه نمی رسد و در نتیجه اطراف طوقه و روی سطح فاروها سله ایجاد نشده و سرایت بیماری های گیاهی کمتر خواهد شد. علاوه بر آن عملیات تنک کردن، وجین، کود پاشی، سمپاشی، و برداشت به سهولت انجام گرفته و مقدار آب مصرفی به مراتب کمتر خواهد بود.
فاصله بین خطوط و بوته ها در روی خطوط با در نظر گرفتن تیپ های مختلف چغندر متفاوت است.

در مورد انواعی که ریشه کوچک دارند فواصل بین خطوط ۵۰ تا ۶۰ سانتی متر و فواصل بوته ها در روی خطوط ۲۰ تا ۲۵ سانتی متر و درمورد انواعی که ریشه بزرگ دارند فواصل خطوط ۵۰ تا ۶۰ سانتی متر و فواصل بوته ها درروی خطوط ۴۰ تا ۴۵ سانتی متر در نظر گرفته می شود عمق لازم برای کشت بذر چغندر حدود ۲ تا ۳ سانتی متر است.نشاء کاری در سالهای اخیر بعضی از کشورها از جمله ژاپن اقدام به کشت چغندرقند از طریق نشاکاری نموده اند. برای این کار ابتدا بذر چغندر را در داخل خزانه کاشته و یا آنها را بطور جداگانه در گلدانهای استوانه ای کوچک که قطر دهانه هر گلدان حدود ۲ سانتی متر است قرار داده و استوانه ها را در خاک خزانه قرار می دهند.

زمانیکه جوانه های خارج شده از هر بذر به اندازه کافی رشد نمودند ( حدود ۱۰ تا ۱۵ سانتی متر) آنها را با ماشینهای مخصوص نشاکار و یا با دست روی خطوطی که دارای فواصل برابر می باشند نشا می کنند.
دوره رشد و نمو چغندرقند : چغندرقند گیاهی است دو ساله در سال اول ریشه تولید نموده و در سال دوم ساقه و گل و میوه ( بذر) می دهد. درمناطق نیمه خشک با آب و هوای مدیترانه ای این گیاه قادر است دوره رشد خود را در مدت یکسال حفظ کند. در این حالت می توان چغندر را در پائیز کشت کرده و در تابستان از آن بذرگیری نمود. رشد نمو چغندر را به سه مرحله می توان تقسیم نمود:الف) از کاشت تا سبز شدن ( جوانه زدن) ب) از جوانه زدن تا مرحله ۱۶ برگی ( مرحله جوانی) ج) از مرحله ۱۶ تا ۴۰ برگی ( دوره میان سالی تا رسیدن کامل)

داشت

بعد از خروج جوانه از خاک برای رشد و نمو و ادامه حیات گیاه اقداماتی باید انجام گردد که حداکثر محصول ریشه و درصد قند بدست آید این عملیات شامل: آبیاری، تنک کردن، وجین، مبارزه با آفات و بیماریها و سایر عملیات مورد نیاز است.
آبیاری :
چغندرقند به علت داشتن برگهای پهن و توسعه یافته، تنفس و تبخیر آن از طریق برگها شدید و زیاد می باشد لذا در دوره زندگی به آب زیادی نیاز دارد. زمانیکه جوانه ها تولید وهنوز از خاک خارج نشده اند (این زمان در شرایط مناسب رطوبت و حرارت بین ۷ تا ۱۰ روز می باشد) لازم است برای سهولت و سرعت خروج جوانه های ضعیف اولیه از خاک زمین را آبیاری نمود تا سطح خاک نرم و مرطوب شود.

پس از آنکه جوانه ها از خاک خارج شدند فواصل و تعداد دفعات آبیاری و مقدار مصرف آب بستگی به شرایط جوی ( مقدار ریزش باران، درجه حرارت، درصد رطوبت محیط و تیپ چغندر) دارد مقدار مصرف آب در ابتدای زندگی نبات کم و فواصل آبیاری طولانی تر است در ماههای خرداد و تیر و مرداد به علت داشتن افزایش درجه حرارت و طولانی بودن روزها مقدار مصرف آب زیادتر و فواصل آبیاری کمتر است لیکن در ماههای شهریور و مهر ترتیب کار برعکس خواهد بود. بطور کلی فواصل آبیاری در مراحل اولیه رشد بویژه در فصل بهار با در نظر گرفتن درجه حرارت محیط هر ۱۰ تا ۱۴ روز یکبار و در تابستان هر ۷ تا ۸ روز یکبار باید انجام شود. هرچه فواصل آبیاری کمتر باشد رشد و نمو نبات سریعتر شده و مقدار و محصول در هکتار بالا خواهد رفت.
تنک کردن:

در مناطقی که برای تولید چغندرقند از بذر معمولی ( چند جوانه ای ) استفاده می گردد لازم است پس از آنکه نباتات سبز شدند بوته های اضافی از زمین خارج گردند تا تراکم نباتات درواحد سطح به حد مطلوب برسد موقعی که بوته ها قوی شده و تعداد برگ هر بوته، ۲ تا ۳ عدد رسید اولین مرحله تنک باید انجام گیرد. تنک کردن چغندرقند در اکثر مزارع، با دست انجام می گیرد در کشورهای اروپایی برای این کار از ماشین های مخصوص استفاده می کنند که ضمناً بوته های اضافی را از زمین خارج کرده و فواصل گیاهان با قیمانده را تنظیم می کنند.
مبارزه با علفهای هرز:
در اوایل دوره دشد چغندرقند چون رشد علفهای هرز بیش از چغندرقند می باشد نسبت به دفع آن باید اقدام نمود روشهای رفع علفهای هرز:
الف) مبارزه زراعی: هر گاه زمینی که چغندر در آن کشت خواهد شد به موقع و به عمق معین شخم گردد، اجرای شخم صحیح به مقدار زیاد موجب از بین بردن و یا کاهش علفهای هرز خواهد شد. همچنین کاشت چغندر در زمان مناسب به دلیل رشد و نمو بموقع گیاه سبب از بین رفتن علفها می شود و تا زمانیکه سطح زمین توسط برگهای چغندر بطور کامل پوشیده نشود می توان با کولیتواتورهای مخصوص علفهای هرز را تا حد امکان از بین برده و همچنین سبب شکستن سله زمین شده و از تبخیر رطوبت خاک نیز جلوگیری می گردد. اگر عمل مبارزه با علفهای هرز از کارگر استفاده شود و عمل وجین صورت گیرد بسته به شرایط مختلف ۲ تا ۴ و گاهی ۵ مرتبه وجین انجام می گیرد. و در صورتیکه زراعت مکانیزه و خطی باشد، پس از هر بار وجین چون وضع جویچه ها بهم می خورد می توان با کولتیواتورزدن داخل جویچه ها ( فارو) آنها را مجدداً ایجاد و یا با خاک دادن پای بوته ها موجب سرعت رشد آنها شده و نیز وسیله ای برای شکستن سله زمین خواهد بود.

ب) مبارزه شیمیایی: مبارزه با علفهای هرز دائمی و یا چند ساله عمدتاً مشکل تر از علفهای یکساله است و حتی با استفاده از علف کش هم نمی توان بطور دقیق آنها را از بین برد. برای اینکار معمولاً از سموم مختلفی که قبل با بعد از کاشت چغندرقند استعمال دارند استفاده می شود. از علف کش هایی که قبل از کاشت بذر و یا همزمان با بذر بایستی استفاده کرد می توان پیرامین را نام برد که مقدار مصرف آن باید در نظر گرفتن جنس خاک و تعداد علف هرز در هر هکتار ۳ تا ۵ کیلوگرم است این ماده را باید در زمین پخش و به وسیله دیسک کاملاً با خاک مخلوط نمود.

برخی از سموم علف کش مانند بتانال را می شود پس از آنکه چغندر از خاک خارج شد برای از بین بردن علفهای هرز در زمین پخش نمود. در اینحالت مقدار ماده مورد نیاز حدود ۱ تا ۲ لیتر در هکتار است

بیماریها و آفات

آفات مهم:
۱- کرم برگ خوار چغندر ( کارادرینا) که برای مبارزه با آن می توان از امولسیون دیازینول ۶۰ درصد به مقدار ۵/۱ کیلو در هکتار استفاده نمود.۲- شب پره زمستانی که برای مبارزه با آن می توان از طریق طعمه پاشی اقدام کرد. ۳- مگس چغندر که برای مبارزه شیمیایی با آن می توان از دیازنیون ۶۰ درصد به نسبت یک در هزار استفاده کرد.۴- بید چغندر ( پروانه لیتا) برای مبارزه با آن می توان با جمع آوری و سوزاندن بوته های باقیمانده و شخم عمیق و همچنین از سموم شیمیایی استفاده نمود.
بیماریها:

۱) سفیدک سطحی چغندرقند که برای مبارزه با این قارچ می توان از روش زراعی و روش شیمیایی استفاده نمود. ۲) بیماری سفیدک داخلی چغندر که روش مبارزه با آن تهیه واریته مقاوم و استفاده از ترکیبات شیمیایی است. ۳) زنگ چغندر که روش مبارزه با آن روش زراعی و روش شیمیایی می باشد
۴) بیماری لکه گرد چغندر که مشابه موارد بالا روش زراعی و روش شیمیایی برای مبارزه با آن می باشد. ۵) بیماری پوسیدگی قهوه ای ریشه ۶) بیماری ویروس موزائیک چغندرقند۷) ویروس زردی چغندر۸) بیماری پیچیدگی و تورم رگبرگهای چغندر ۹) بیماری پوسیدگی ریشه

برداشت

برداشت چغندرقند زمانی انجام می شود که دوره رشد گیاه پایان یافته وزن ریشه و درصد قند حداکثر باشد در این زمان رنگ برگها سبز مایل به زرد شده و معمولاً به حالت افتاده قرار می گردند.
زمان برداشت هر ناحیه بستگی به شرایط جوی و شروع کار و بهره برداری از کارخانه قند محل و نوع تناوب منطقه دارد. در مناطقی که در پائیز هوا زود سرد می شود معمولاً کارخانجات قند از حدود اول مهرماه شروع به کار نموده و کار آنها تا اواخر آذر ادامه دارد. بنابراین در این نواحی چغندرقند را بهتر است از حدود اوائل مهر شروع به برداشت نمایند مدت زمان نگهداری چغندر در مزرعه از مرحله برداشت تا حمل به کارخانه باید خیلی کوتاه و از نگهداری و توده کردن چغندر در مزرعه بمدت طولانی خودداری شود و پس از برداشت به فاصله به کارخانه حمل شود. در سیلوی کارخانه و یا مزرعه نباید ارتفاعی که ریشه ها روی هم انباشته می شوند زیاد باشد این ارتفاع حدود ۲ متر کافی است زیرا در غیر اینصورت تولید گرمای زیاد کرده و ریشه ها فاسد می شوند.

در مناطق معتدل و گرم برداشت دیرتر شروع می شود ولی بطور کلی پس از آنکه دوره رشد چغندر تمام شد باید هر چه زودتر نسبت به برداشت آن اقدام نمود.برداشت چغندرقند به دو روش دستی و یا با وسایل مکانیکی صورت می پذیرد.
مقدار محصول چغندر قند در هر هکتار تحت تأثیر عوامل مختلفی مانند شرایط جوی، نوع بذر، تکنیک زراعت، درجه حاصلخیزی زمین، آبیاری و سایر عوامل متفاوت است. ولی در شرایط زراعت خوب حدود ۵۰ تن ریشه و ۵ تا ۸ تن شکر درهکتار تولید می شود.

کلزا

روش کاشت:

به حداقل عملیات زراعی نیاز دارد۰ زمین را ابتدا شخم سطحی یا متوسط بعد د یسک زده سپس تسطیح وکرت بندی یا نواری آماده می کنیم۰ بعلت ریز بودن دانه ها باید خاک سطحی آنهانرم و پراکنده باشد۰ بعد از ایجاد پشته های ۶۰ سانتی متری دو ریف کلزا به فاصله ۳۰ سانتی متر بر روی پشته که بیشتر با بذرکار همدانی کشت می شود۰ عمق دانه ها ( ۴-۳ سانتی متر)است۰ که به صورت هیرم کاری هم انجام می شود.
داشت
آبیاری:

۱-موقع کاشت ۲-یک هفته بعد از کاشت ۳-هنگام شروع به ساقه رفتن پس از اتمام زمستان

۴-هنگام گلدهی ۵-هنگام تشکیل غلاف ۶-هنگام رسیدن دانه

کودهی :

ازت ۴۵ تا ۶۰ کیلوگرم , اکسید فسفر ۳۵تا۵۰ کیلوگرم, اکسید پتاسیم ۲۵کیلوگرم حداکثر نیاز کلزا

به مواد غذایی قبل از شروع گل دهی است کود دهی سرک در دو مرحله زیر انجام می شود۰

کود دهی سرک:

کودهی سرک کلزا دردو مرحله ( باتوصیه کارشناسان در سه مرحله ) به روش زیر داده می شود:

مرحله اول: پس از رفع سرما وشروع رشد بهاره ( ابتدای ساقه رفتن)۰ درهر هکتار{۲کیسه اوره و ۲ کیسه نیترات پتاسیم} یا {۳ کیسه نیترات آمونیوم و ۱ کیسه نیترات پتاسیوم یا ۱کیسه کلرو پتاسیوم}۰

درمزارع پرتراکم که خطر خوابیدگی وجود دارد: ۲ کیسه نیترات آمونیم و ۲کیسه نیترات پتاسیم یا ۲ کیسه اوره و ۱ کیسه کلرو پتاسیم ۰

مرحله دوم: ظهور غنچه ها تا قبل یا ابتدای گلدهی درهر هکتار { ۳ تا ۴ کیسه اوره و یک کیسه کلرور پتاسیوم }۰

در مزارع که خطر خوابیدگی وجود دارد: ۳تا۴کیسه اوره و ۱ کیسه کلرور پتاسیوم

توجه : درصورت احتمال نیاز به گوگرد {سولفات} می توان درهرنوبت کود سرک یک تا دو کیسه کود سولفات آمونیم به مزرعه که در این صورت به ازای هر دو کیسه کود سولفات آمونیم یک کیسه اوره کسرمی گردد۰

برداشت:

برداشت رقم okpi وقتی که ۸۰ درصد بذور کپسولهای ساقه اصلی به رنگ قهوه ای یا سیاه درآمدند محصول با کمباین غلات قابل برداشت است ۰ بهترین رطوبت زمان برداشت ۱۰% است۰ سطح عملکرد ۳-۵/۱ تن درهکتار است۰ به علت دگرگشن بودن استفاده از کندوی زنبور اصل حدود ۹/۱۲ تا ۹/۱۷% افزایش محصول خواهیم داشت
علف کشها

رانداپ : : جزء سموم آلی و مصنوعی است .نام تجاری آن گلای فوزیت است .سمی سیتمیک و عمومی .علفهای هرز برگ نازک و پهن زراعی و باغی را همه از بین می برد .قبل از گلدهی از طریق اندام هوایی جذب مانند دالاپون.با مقدار سبزینه بالا افزایش نقاط جذب و سم بیشتری وارد ریزوم و ریشه می شود.میزان مصرف بستگی به نوع گیاه دارد.تاثیر بیشتر این سم از طریق اضافه کردن مواد چسبنده مثل سیتوویت است. برای حلفه که دارای ریزوم است ۹ لیتر در هکتار و برای اویار سلام ۶ لیتر در هکتار استفاده می شود.

نحوه عمل سم رانداپ : : تمایل به زردی دارد چون تخریب کلروپلاست را خواهیم داشت.در محل گره ساه های چندتایی تولید می شود .فاصله میان گره ها کم می شود.در قسمت جوانه مرکزی پیچیدگی دیده می شود ولی گیاه خم نخورده .چون جوانه مرکزی افراشته است.شبکه اندوپلاسمی متورم شده .میزان آمونیک داخل خاک بالاست و ایجاد مسمومیت می کند . گیاه ظرف ۲تا ۴ هفته از بین می رود .این زمان بستگی به زمان مصرف و فعالیت گیاه دارد.

پاراکوات از علف کش های دسته بی پریدیلیوم می باشد که به طور گسترده در کشاورزی جهان مورد استفاده قرار می گیرد. این ترکیب سمی برای اکثر ارگان های حیاتی بدن خصوصاً در ریه ها می باشد. سمیت ریوی حاصله از این ترکیب مربوط به ایجاد رادیکال های آزاد پرانرژی اکسیژن و پراکسیداسیون لیپیدهای غیراشباع در سلول و تخریب غشای سلولی و در نهایت ایجاد فیبروز ریوی است.کاپتوپریل یک داروی مهارکننده آنزیم مبدل آنژیوتانسین بوده که در کنترل فشار خون کاربرد دارد. این دارو دارای خواص مفید دیگری هم می باشد. می توانند پرولیفراسیون invitro فیبروبلاستهای ریه انسان را که با فاکتور رشدفیبروبلاستیbasic درمان شده اند مهارکنند.. نشان داده شده که کاپتوپریل فیبروز ریه ناشی از تشعشع را در rat کاهش می دهد.

روش اجرا: در این مطالعه پس از انجام آزمایش دوز ـ پاسخ و تعیین دوزهای ۲۰ برای پاراکوات، ۱۰ برای کاپتوپریل ،۴۰ mg/Kgبرای L-NAME و ۸۰mg/Kg برای L-ARGININE بر تعیین شد. موش های صحرایی در گروه های ۵ـ۳ عددی تقسیم شدند وحیوانات از طریق داخل صفاقی در معرض تماس با پاراکوات با دوز ۲۰ قرار گرفتند و همزمان در گروه پیش درمان در یک روز قبل و در گروه درمان بعد از تزریق پاراکوات از طریق خوراکی به آنها کاپتوپریل با دوز ۱۰ داده شد. به گروه کنترل فقط آب و غذا داده شد و به یک گروه mg/Kg40 L-NAME وگروه دیگر ۸۰mg/Kg L-ARGININE داده شد. معیارهای بیوشیمیایی همانند میزان هیدروکسی پرولین شاخص اندازه گیری بافت کلاژن (روش Reddy)، میزان گلوتاتیون (روش Kuo and Hook)، میزان لیپیدپراکسیداسیون بافتی (روش تیوباربیتوریک اسید) هر دو شاخص استرس اکسیداتیو می باشند. میزان NO نیز از روش Grees تعیین گردید. معیارهای هیستوپاتولوژی (با استفاده از رنگ آمیزی H&E و تری کروم مانسون) پس از ۲۱ روز مورد بررسی قرار گرفت.

نازل ها در آبیاری
سیستم آبیاری سنترپیوت به دلیل هزینه کارگری کم ، انعطاف پذیری زیاد ، راحتی اجرا و بهره برداری آسان ، یک سیستم آبیاری انتخابی درامر کشاورزی است . وقتی که سیستم سنترپیوت درست طراحی شود و به پخش کننده های آب با راندمان بالا تجهیز شود ، می تواند در منابع پردازش خود( آب ، انرژی ، زمان ) صرفه جویی نماید .
از انواع مختلف این پخش کننده ها می توان به موارد زیر اشاره کرد : حالت پخش اسپری در ارتفاع متوسط mid-elevation spray application ))، حالت پخش اسپری در ارتفاع کم( low-elevation spray applicator ) وحالت پخش دقیق با انرژی کم( low energy precison application). حالت آبیاری موضعی زیرسطحی (subsurface drip irrigation ) ، به علت راندمان بالا با روش های ذکر شده قابل قیاس است.راندمان یکنواختی بالای آبیاری که منجر به تولید محصول و راندمان آب مصرفی بالا می شود ،

بهترین وسیلهٔ مقایسه روش های آبیاری برای مناطق و محصولات ویژه می باشد . در آزمایشات مختلف محققان روشهای آبیاری LEPA ، MESA ، LESA ، SDI با ۵ نرخ آبیاری ناقص(I۰ ، I۲۵ ، I۵۰ ، I۷۵ و I۱۰۰) به صورت نسبت آب تهیه شده به مقدار آبیاری کامل برای گیاهان مختلف مورد ارزیابی قرار می گیرد ،که نرخ آبیاری کامل بر اساس ET پتانسیل محاسبه شده از ET گیاه مبنا و اعمال ضریب گیاهی محل تعیین می گردد. براساس مطالعات انجام یافته عملکرد محصول و راندمان آب مصرفی( WUE ) در نرخ های I۲۵ و I۵۰ تحت روش SDI بیشتر از دیگر روش های آبیاری است و در روش LEPA معمولاً بیشتر از Spray ، اما از SDIکمتر می باشد . روند روش ها در نرخ I۱۰۰معکوس بوده و عملکرد محصول و WUE در روش Spray بیشتر از LEPA و SDI می باشد . در نرخ آبیاری I۷۵، نیز این مطلب صادق است . کاهش محصول در آبیاری های کامل در نتیجهٔ راناف سطحی برای روش LEPA و نفوذ عمقی برای SDI می باشد .

در روش SDI با کاربرد مقادیر کمتر آبیاری نفوذ کاهش می یابد و تبخیر نیز با کاهش سطح خیش شده کاهش می یابد و فقط آبی که به بالا حرکت می کند تبخیر می شود. هنگامی که روش LEPA با تدابیری از قبیل شیب کمتر از۱ درصد ، کشت دایره ای ، ایجاد خاکریز فارو ، کنترل رطوبت خاک و برنامهٔ آبیاری مناسب همراه باشد، بیش از ۹۵ درصد آب در اختیار گیاه قرار خواهد گرفت .مدیریت راندمان بالای آبیاری Spray نیز شامل کاربرد نازل هایی با قطرات آب درشتتر ، اجرای نسبتاً کند پیوست برای تهیهٔ‌ آب کاربردی عمیق تر و اجتناب از آبیاری اسپری در شرایط باد شدید می باشد.
شخم
منظور از شخم زیرورو سازی خاک با گاوآهنهای سوکی و بشقابی است . گاو آهن قلمی خاک را زیرورو نمی کند بلکه می شکافد. ممکن است وضعیتی را که گاو آهن قلمی در خاک ایجاد میکند «نیمه شخم» نامید. با این که بعضی از انواع دیسک ها نیز ممکن است خاک و بقایای بعضی محصولات را به خوبی با خاک اختلاط دهند، اما به منظور جلوگیری از پیدایش ابهام بهتر است استفاده از دیسک را دیسک زدن نامید و اصطلاح شخم را به کارگیری گاو آهنیهای سوکی و بشقابی محدود ساخت.
تهیه زمین در بسیاری موارد باشخم زدن آغاز می شود که خود مهمترین مرحله در تهیه زمین محسوب می سود. چنانچه شخم از نظر زمان و عمق بطور صحیحی انتخاب نگردد. و بطورکلی با کیفیت مطلوبی انجام نشود. نه تنها نتایج مفیدی در بر نخواهد داشت بلکه در شرایطی می تواند به خرابی بستر و گاهی خسارتهای جبران ناپذیر منجر گردد.

انواع روشهای شخم خاک در کشاورزی ارگانیک
با توجه به هدف شخم انواع عملیات مختلف شخم را در طی مراحل سیکل محصول، بعد از برداشت ، قبل از کاشت و هنگامی که محصول در زمین است را می توان انجام داد.
۱-بعد از برداشت:
به منظور تسریع عمل تجزیه بهتر است قبل از تهیه بستر کشت برای محصول بعدی بقایای محصولات قبلی بر روی خاک انباشته شود. بقایای محصول ، کود سبز محصولات و کودهای محوطه باید بر روی سطح خاک ریخته شود. (۱۵ -۲۰ سانتیمتری) زیرا تجزیه در لایه های عمیق تر بصورت ناقص صورت گرفته همچنین ممکنست باعث تولید مواد بازدارنده رشد شوند که می تواند به محصول بعدی آسیب برساند.

۲-شخم اولیه
معمولاً در گیاهان یکساله یا کاشت جدید شخم اولیه با گاوآهن یا اجزای شبیه به آن صورت می گیرد .بطور کلی شخم خاک باید سطح رویی خاک را زیرورو کرده و همچنین عمق میانی خاک را بطور متوسط بهم زند. شخم عمیق خاک باعث مخلوط شدن لایه های خاک می گردد که این امر برای ارگانیسم های خاک مضر بوده و باعث تخریب بافت طبیعی خاک می گردد.

۳-تهیه بستر
قبل از بذر افشانی یا کاشت ، شخم ثانویه به منظور مسطح کردن سطوح نامناسب شخم انجام می گیرد. تهیه بستر بذر با اهدافی نظیر فراهم کردن کلوخه هایی با اندازه مناسب جهت ایجاد خاک به اندازه کافی نرم انجام می گیرد.
اگر علف های هرز زیاد باشند بستر سازی کشت باید زودتر انجام گیرد تا بدنبال آن جوانه زنی بذور علف های هرز قبل از کاشت دانه صورت گیرد . مطمئناً ‌شخم خاک بعد از روئیدن علف های هرز باعث از بین رفتن آنها می گردد.
در جایی که با مشکل غرقاب شدن خاک مواجه هستیم کشت دانه ها باید روی پشته یا لبه های آن صورت گیرد.

۴-شخم بین محصولات
پس از رشد محصولات مطمئناً شخم زدن خاک مثل بیل زنی باعث توقف رشد علف های هرز خواهد شد. همچنین این امر باعث بهبود خاک و کاهش تبخیر رطوبت خاک در لایه های عمیق تر خاک می شود. اگر محصولات بطور موقتی دارای کمبود مواد غذایی باشند بطور حتم شخم زدن باعث تسریع تجزیه مواد ارگانیک و در نتیجه دسترسی آسان به مواد غذایی خواهد شد.

روشهای شخم
شخم زمین می بایستی به نحوی انجام پذیرد که قطعات شخم نخورده باقی نمانده، تسطیح زمین بهم نخورده، تراکم خاک به حداقل رسیده و حداکثر صرفه جویی در وقت بعمل آید. در زیر به کلیات روشهای شخم بر هم ، از هم یک طرفه و گردشی اشاره می شود. لازم به ذکر است که شخم یک قطعه زمین بزرگ غالباً تلفیقی از روشهای فوق می باشد.

برای انجام شخم به روشهای از هم بر هم و یکطرفه می بایستی محدوده ای را برای دور زدن تراکتور در دو انتهای زمین در نظر گرفت. این محدوده می بایستی به پهلوهای زمین نیز امتداد یابد تا یکنواختی شخم حاشیه زمین امکان پذیر گردد. شخم این محدوده در پایان شخم قسمت مرکزی انجام می شود.
چنانچه شخم محدوده دور زدن در آغاز کار انجام گیرد، مجدداً زیر چرخهای تراکتور کوبیده خواهد گردید. در عمل لازم است محدوده اولیه شخم را مشخص کرد. برای این کار گاو آهن را طوری تنظیم می نمایند که فقط عقبی ترین خیش عمل کند (قست جلوگاو آهن را بالا می کشند) زمین را با عقبی ترین خیش به عمق حدود ۱۰ سانتی متر با فاصله حدود ۷ متر از کناره زمین و در جهت حرکت عقربه ساعت شخم می زند شیار حاصله مشخص کننده محل پائین بردن و بالا کشیدن گاوآهن طی شروع و خاتمه

شخم هر نوار می باشد. به علاوه مکانی را برای نفوذ آسانتر خیش ها هنگام آغاز شخم هر نوار ایجاد می نماید. پس از اتمام شخم قسمت مرکزی زمین نسبت به شخم حاشیه اقدام می نمایند. باید توجه نمود که قبل از شخم پیش نیازهایی لازم است رعایت گردد که شامل رطوبت مناسب خاک، عاری بودن مزرعه از مواد زائد، امکانات تکنیکی مناسب،‏ شرایط آب و هوائی مناسب، شکل و اندازه مناسب مزرعه می باشد.
شخم معمولی زمین های کشاورزی باعث از بین رفتن زمینها در دراز مدت میگردد.

یک مطالعه جدید نشانمیدهد که شخم متداول زمینهای کشاورزی باعث خالی شدن زمین از مواد مغذی و افزایش فرسایش خاک میگردد.
آقای دیوید مونت گومری استاد گروه زمین شناسی دانشگاه واشنگتن در تحقیقات بلند مدتخود به این نتیجه رسیده است که شخم زمین باعث فرسایش خاک و خالی شدن زمین از مواد مغذی میگردد.
کشت بدون شخم و استفاده از دیسک به تنهایی باعث پایداریبیشتری برای زمین میگردد. فرسایش خاک در زمینهای با شخم معمولی از ۱۰ تا ۱۰۰ برابر بیشتر از زمینهای بدون شخم است.

آقای مونت گومری اطاعاتبیش از ۲۰۰ آزمایش را با بیش از ۱۶۵۰ مورد اندازه گیری در جهت عملیات مختلف کشاورزی مورد محاسبه قرار داده است. و نتایج این آزمایش در نشریه الکترونیکی آکادمی ملی علوم منتشر خواهد شد.
او میگوید با این رویه و فرسایش خاک زیاد،ما نخواهیم توانست جمعیت ۶٫۶ میلیاردی دنیا را تغذیه کنیم.
روشهای بدون شخم فقط از یک دیسک برای نرم کردن لایه سطحی خاک استفاده میشود و بسیار روش پایداری است. البته روشهای دیگری نیز برای کشت پایدار مانند شخم دستی و تراس بندی وجود دارد که برای کشت در مقیاس وسیع نمیتوان مورد استفاده قرار داد.

بدلیل گران شدن و کم شدن منابع سوختی کشاورزان مجبور خواهند بود به سمت کشاورزی بدون شخم پیش بروند. در کشت بدون شخم میتوان یاروری خاک را افزایش داد و از همه مهمتر گرمایش جهانی زمین را با مصرف سوخ کمتر کاهش داد.
با کاهش شخم زمین تخمین زده میشود کربن کمتری از خاک متصاعد گردد و کربن بیشتری در خاک ذخیره گردد.
ردیف کار گیاهان وجینی
ردیف کار گیاهان وجینی:

این نوع ردیف کارها بر عکس ردیف کار غلات دانه ریز از واحدهای مجزا و مستقلی تشکیل گردیده اند. هر واحد از دستگاه یک ردیف را می کارد. در عمل تعدادی از واحدهای ردیف کار را بفواصل مورد نظر روی یک شاسی سوار می کنند و چند ردیف را با هم می کارند. تفاوت اصلی در ساختمان هر واحد ردیف کار گیاهان وجینی با واحد ردیف کار غلات دانه ریز در نحوه دریافت بذر از مخزن است. در کاشت گیاهان وجینی معمولاً بذرها را بطور مجزا و با فواصلی معین و در روی یک خط می کارند پس انتقال بذر بطور انفرادی یا گروهی، اما منقطع، از مخزن به لوله ریزش ضرورت دارد. عمل انتقال بذر بوسیله صفحه ای گردان که روی آن سوراخها یا محفظه هائی تعبیه شده

است انجام می گیرد. محل قرار گرفتن صفحه گردان بصورت افقی یا عمودی در کف یا خارج از مخزن می باشد هر زمان که سوراخ کف مخزن با سوراخ صفحه گردان منطبق گردد، یک یا چند بذر (بسته به اندازه سوراخ) از مخزن بذر به لوله ریزش انتقال می یابند در صورتی که دستگاه به صفحه گردان محفظه دار مجهز باشد، بذرها بطور انفرادی یا گروهی در داخل محفظه ها واقع می گردند و از مخزن به لوله ریزش انتقال داده می شوند. معمولاً صفحه گردانهای متفاوتی برای بذرها با اندازه های مختلف در نظر گرفته شده اند که از نظر فاصله و اندازه سوراخهای محفظه ها با یکدیگر متفاوتند. میزان بذر با انتخاب صفحه گردان برای اندازه و فواصل سوراخها یا محفظه ها و همچنین سرعت گردش صفحه گردان قابل تنظیم است. نیروی لازم برای چرخش صفحه گردان بوسیله تایر ردیف کار تامین کاری گردد. تایر دستگاه عمل کامل سازی پوشش خاک و تنظیم عمق کاشت را نیز بعهده دارد.

این ردیف کارها را براساس اندازه مخزن بذر به دو گروه کوچک و بزرگ تقسیم می کنند ردیف کارهای دارای مخزن کوچک را برای کاشت محصولات وجینی دانه ریز مانند چغندر، ذرت خوشه ای، عدس و غیره بکار می برند.
این گروه از ردیف کارها را می توان با نام عمومی ردیف کار چغندرقند مشخص ساخت. معمولاً در این ردیف کارها از صفحات سوراخ دار برای انتقال بذر استفاده می کنند، که در نتیجه بذرها بصورت کپه ای یا مداوم (بسته به اندازه سوراخ و فاصله دو سوراخ متوالی) ریخته می شوند. حداقل فاصله ای را که با این ردیف کارها می توان بدست آورد ۳۰ تا ۴۰ سانتیمتر (بین دو ردیف کاشت مجاور) است. از ردیف کارهای دارای مخزن بزرگ برای کاشت محصولات وجینی دانه درشتی مانند ذرت، پنبه، آفتابگردان و غیر

استفاده می کنند. این گروه ار ردیف کارها را می توان با نام عمومی ردیف کار ذرت مشخص ساخت. معمولاً در این ردیف کارها از صفحات گردان محفظه دار برای انتقال بذر استفاده می کنند، که در نتیجه بذرها بصورت انفرادی و با فاصله ریخته می شوند. حداقل فاصله ای را که ردیف کارها می توان بدست آورد ۵۰ تا ۶۰ سانتیمتر (بین دو ردیف کاشت مجاور) است.


دانلود با لینک مستقیم

دانلود مقاله رشته عکاسی مهم نیست که چگونه…(همراه با تصاویر)

اختصاصی از یارا فایل دانلود مقاله رشته عکاسی مهم نیست که چگونه…(همراه با تصاویر) دانلود با لینک مستقیم و پرسرعت .

دانلود مقاله رشته عکاسی مهم نیست که چگونه…(همراه با تصاویر)


دانلود مقاله رشته عکاسی مهم نیست که چگونه…(همراه با تصاویر)

 

 

 

 

 

 

 


فرمت فایل : word(قابل ویرایش)

تعداد صفحات:115

فهرست مطالب:
عنوان    صفحه
تقدیر و تشکر    
مقدمه    1
تصمیم برای حرکت    5
روز اول            تهران – ایوان کی    10
روز دوم           ایوان کی – آرادان    18
روز سوم          آرادان – سمنان    30
روز چهارم        سمنان – دامغان    36
روز پنجم          دامغان – شاهرود    44
روز ششم         شاهرود    59
روز هفتم           شاهرود – میامی    63
روز هشتم         میامی – سبزوار    70
روز نهم             سبزوار – روستای حسن آباد    80
روز دهم            روستای حسن آباد – نیشابور    87
روز یازدهم        نیشابور     94
روز دوازدهم      نیشابور – قدمگاه    100
روز سیزدهم      قدمگاه – مشهد    103
تقدیر    118
گزارش کار عملی    119
عکسهای عملی پروژه    121

چکیده:

تحیت مومنان روزی که به لقاء حق نائل شوند سلام خدا و بشارت لطف الهی خواهد بود و بر آنها پاداش با کرامت مهیا فرموده است. ای رسول گرامی، ما تو را به رسالت فرستادیم تا بر نیک و بد خلق گواه باشی و خوبان را بر رحمت مژده دهی و بدان را از عذاب خدا بترسانی. (سوره احزاب آیه ۴۵ و ۴۴)

– مهم نیست که چگونه…
مهم نیست که چگونه حرکت کنیم، مهم آن است که حرکت کنیم. مهم آن است که آنرا حفظ کنیم و مهم است که بدانیم برای چه حرکت می کنیم.
حرکت: جاری بودن، روان شدن، نایستادن و همیشه در جریان بودن. کافی است تو بخواهی بقیه با اوست.
تصمیم: اولین خط سیر است. تصمیم برای رفتن، نماندن و دیدن از زاویه ای دیگر، لمس جریان هستی.

و اینگونه حرکت من آغاز شد…
حدود یکسالی می شد که روی پروژه پایان نامه ای بنام «قاب در طبیعت» کار می کردم. این پروژه باعث شده بود تقریباً به نیمی از ایران سفر کنم. هر زمانی که می توانستم با امیر به دل طبیعت می رفتیم و به جاهای بکر و وحشی طبیعت سرک می کشیدیم. با یک قاب عکس خالی حدود ۶۰ ۵۰ سانتی متر پروژه ام را انجام می دادم.

هدفم از آن پروژه این بود که آنچه را در طبیعت می دیدم و توجهم را جلب می کرد قاب می کردم و دوباره در قاب (کادر) عکسم نشان می دادم. این عکسها بصورت سیاه و سفید گرفته می شد و استاد راهنمای عزیزم آقای دادفر در این امر مرا یاری می کردند.
پروژه حدود ۸۰ درصد انجام شده بود و فقط تائید عکسهای نهایی و چاپ آنها مانده بود که …….

روزی فقط در دل خواستم که ای کاش می توانستم مسافتی هرچند اندک برای معبودم بپیمایم و چنین بود که اجابت شد. او می خواست که من با همدم صبورم امیر به یک سفر معنوی و پر رمز و راز بروم. به مشهد آن هم با دوچرخه، گویا از این به بعد یک همسفر جدید هم داشتم (دوچرخه ام).
روز هشتم محرم ۸۴ بود که امیر بدون مقدمه گفت به خواب دیده ام که باید با دوچرخه به مشهد برویم و بعد از تفألی که به قرآن زدیم معلوم شد که باید این سفر انجام شود. پس خیلی مصمم شدیم و من از شنیدن این خبر خیلی خوشحال شدم. فقط تعجب من این بود که چگونه آنچه از دلم گذشته به گوش امیر رسیده؟ که البته باید بگویم هرچه خدا بخواهد همان می شود و هیچ توضیحی لازم ندارد.

جالبتر از آن، اینکه ما تمام وسایل سفر را باید یک روزه تهیه می کردیم، زیرا فردای آن روز تاسوعا و عاشورا بود و مسلماًً همه جا تعطیل عمومی می شد. پس سریع دست بکار شدیم و شروع کردیم به خرید وسایل. ابتدا دو عدد دوچرخة کوهستان بنام اورلورد (overlord) محصول کشور تایوان خریداری کردیم، همراه آن دو کلاه ایمنی، ۲ عدد قمقمه و لوازم کامل یدکی دوچرخه و بعد از آن شروع کردیم به بستن بار و بندیل اعم از لباسهای گرم بارانی، ۲ عدد کیسه خواب، ۱ عدد چادرخواب، چراغ قوه، مواد غذایی کنسرو شده، ۲ عدد چاقو (قمه)، رادیو کوچک، ۲ عدد عینک دوچرخه، ۲ عدد بادگیر، ۲ عدد سوت، ۴ خورجین برای وسایل، ۲ روکش بارانی قرمز رنگ جهت بستن بر روی وسایل، ظروف ضروری، کتاب اطلس راهنمای راهها، کتاب کمکهای اولیه و وسایل کامل کمکهای اولیه و …

دو روز تعطیلی تاسوعا و عاشورا را شروع به تمرین دوچرخه سواری کردیم، زیرا من اصلاً مسلط نبودم. و بعد از ۱۲ سال دوباره دوچرخه سواری می کردم. در این دو روز هم از مراسم مذهبی عکاسی می کردم و هم با امیر تمرین دوچرخه سواری می کردیم.
به صورت خیلی اتفاقی با یکی از اعضای هیأت دوچرخه سواری افق در کرج آشنا شدیم، که خیلی کمکمان کردند و راهنمایی های مفید ایشان، باعث شد سفر هموارتر شود.

نمی دانم چگونه و از کجا به ذهنم رسید که پروژه ام را تغییر دهم و مسیر دوچرخه سواری را عکاسی کنم، و به عنوان پایان نامه جدید ارائه دهم. از وقتیکه این موضوع در ذهنم جرقه زد مدام به این فکر می کردم که آیا این کار را انجام دهم؟ آیا پروژه قبلی را رها کنم با اینکه تقریباً تمام شده؟ بالاخره تصمیم خود را گرفتم، بدون اینکه با استاد راهنمای عزیزم مشورت کنم، و با خود گفتم: امید به خدا مسیری را که در پیش رو دارم عکاسی می کنم، انشاءالله که پروژه خوبی می شود.
بعد از گرفتن تصمیم، دوربینم مینولتا (minolta) و لنزهای تله و واید آن را برداشتم. نوبت رسید به انتخاب فیلم عکاسی. آیا پروژه ام را رنگی انتخاب کنم یا سیاه و سفید؟

تا اینکه سرانجام فیلم رنگی را برگزیدم زیرا این سفری که ناخواسته برایم فراهم شده بود حتماً رسالتی بود با هزاران حرف پس خواستم حرفها را بیان کنم، آنگونه که هست. آنگونه که به واقعیت نزدیکتر باشد.
رنگ را برگزیدم چرا که حضرت حق با هر رنگی بشارتی می دهد و من می خواستم آنها را آنگونه که هست نشان دهم.
پس ابتدای کار ۳ حلقه فیلم رنگی کونیکا با سه حساسیت ۱۰۰ و ۲۰۰ و ۴۰۰ تهیه کردم. هنوز نمی دانستم کدام حساسیت در سفر لازم می شود پس بر آن شدم که این فیلمها را با حساسیت های مختلف همراه داشته باشم، تا در مواقع لازم از آنها استفاده کنم. فیلم کونیکا را برگزیدم چون به قول یکی از اساتید مجرب دانشکده این فیلم در بازار ایران بسیار یافت می شود، پس داروی ظهور این فیلم هم در دسترس بازاریان می باشد و این مزیت را دارد که با داروی مختص به خودش ظاهر شود، پس می تواند کیفیت خیلی خوبی ارائه دهد.

از آنجایی که پیش بینی می کردم سوژه های بسیاری برای عکاسی در پیش خواهم داشت و برای هر سوژه شات هایی و برای هر شات توقفهایی پس بر آن شدم که موضوع پروژه جدیدم را با همسفرم امیر مطرح کنم، که خوشبختانه مورد استقبال فراوان ایشان قرار گرفت. موضوع سفرمان با دوچرخه را یک روز قبل از سفر با خانواده ام مطرح کردیم وآنها خیلی تعجب کردند و نگرانی هایشان شروع شد این را از صدای لرزان مادر و چشمان نگران پدر و اضطراب خواهر و برادرم فهمیدم، پی بردم که در طول سفر چه قلبهایی که تندتند پشت سرمان خواهند تپید و چه اشکهایی که آرام و پنهان خواهند ریخت و مثل همیشه دعاهای خیری که بدرقه راهمان خواهند کرد.

شب قبل از سفر همه اعضای خانواده شروع کردند به کمک کردن در بستن و سوار کردن بار و بندیل های دوچرخه. آنها همگی بسیج شده بودند و ساعتها وقت گذاشتند تا ما راحت تر وسایل را جمع کنیم. من هم در این میان از این تکاپو ها و تلاش های آنها عکاسی می کردم. امیر هم کتاب راهنمای راهها را باز کرده بود و تمام مسیر را علامت گذاری می کرد و شهرها و روستاهای مسیر را همراه با مسافت بین آنها مشخص می کرد، بعد از تقسیم بندی راهها و ارزیابی سفر با خیالی آسوده تر آماده حرکت شدیم. ابتدا باید از شهرمان کرج به تهران می رفتیم و سفر را از شهر تهران آغاز می کردیم. پس شبانه ماشین وانتی را خبر کردیم تا ما و دوچرخه هایمان را به تهران منزل یکی از عزیزان ببرد تا فردا صبح حرکت را آغاز کنیم.

بعد از رد شدن از زیر قرآن و خداحافظی از خانواده با حسین آقا (راننده وانت) شبانه به تهران رفتیم زمان حساب کردن کرایه او از ما پولی دریافت نکرد و گفت در عوض من را دعا کنید.
به منزل آن عزیز آشنا رفتیم و آنها به خاطر ما تا دیروقت بیدار و منتظر بودند. زمان خواب فرا رسید، اولین شب قبل از سفر را دیروقت می خوابیدیم. قبل از خواب فکر و خیال رهایم نمی کرد، دلم خیلی شور می زد از یک طرف سفر با دوچرخه آن هم حدود ۱۰۰۰ کیلومتر در فصل سرما، از طرفی خطرهای سفر: ناامنی جاده یا حیواناتی که ممکن بود در مسیر کویری پیش رویمان باشد و از همه مهمتر پروژه جدیدی که پیش رویم بود. مدام فکرم مشغول بود، اتفاقات ناگواری که ممکن بود پیش بیاید را تصور می کردم، خراب شدن دوربین یا سوختن فیلم های عکاسی شده، تصادف با

ماشینهای بزرگ و غول پیکر جاده، مزاحمت افراد سودجو و آزار و اذیت آنها، حمله حیوانات بیابانی و …
ولی در آخر برای رهایی از این افکار پریشان توکل کردم به خودش، با خود گفتم او ما را خوانده و او ما را خواسته پس حتماً مراقبمان هست و حمایتمان می کند با این توکل آرام شدم و کم کم به خواب رفتم.
روز اول سفر اینگونه آغاز شد…
شنبه ۲۲ بهمن ۱۳۸۴
ساعت ۹ صبح حرکت را با یک بسته کاکائو محبت آمیز آن عزیز و با بدرقه دو دوست مهربان آغاز کردیم.

حرکت به سمت شهر زیبای مشهد (شهری که من همیشه خاطره های خوب از آن دارم). طبق کتاب راهنما اولین مکان پیش رویمان شهر ایوان کی بود تا آنجا ۴۵km مسافت در پیش داشتیم. در ابتدای سفر باید مسافتهای کوتاهتری می رفتیم تا بدنمان کم کم آماده شود، در ضمن باید هر ۵ یا ۱۰ دقیقه یکبار آب می نوشیدیم تا هم آب بدنمان تامین شود و هم عضلات پایمان نگیرد، همچنین خوردن شکلات یا قند هم توصیه شده بود تا قند خونمان به اصطلاح نیافتد. (سفارش دوست عضو هیأت دوچرخه سواری)

اولین رکابهای سفر را با خواندن آیت الکرسی و سوره حمد و توحید آغاز کردم. خیلی خوشحال بودم که به این سفر دعوت شده ام. در دل از او خواستم نشانم دهد آنچه را که باید ببینم و توانایی ام دهد تا یاد بگیرم آنچه را که باید بیاموزم و به خاطر بسپارم آنچه را که باید در یاد داشته باشم و بشناسم هرآنچه که باید بشناسمشان. از او خواستم از ناامیدی ام در مسیر دلتنگ نشود و مانند تمام زندگی ام باز هم یار و یاورم باشد.
اول راه را با سکوت و با تفکر آغاز کردیم، نمی دانم امیر در چه فکری بود ولی شک نداشتم او هم با خدایش راز و نیاز می کرد. دعا کردم که بتوانم بنده مخلصی برای معبودم باشم و همسفر خوبی برای همسرم انشاءا…
با توجه به هوای خوب و نور مناسب، ابتدا یک فیلم حساسیت ۱۰۰ داخل دوربین انداختم تا هر لحظه آماده عکاسی باشم.

در حال رکاب زدن و طی کردن مسیر بودیم که قطعه زمینی خشک و ترک خورده توجهم را جلب کرد، دیدن این صحنه آن هم در فصل زمستان که هر زمینی پوشیده از برف و سیراب می باشد، کمی بعید به نظر می رسید. پس تصمیم گرفتم که از این صحنه عکاسی کنم. به کنار آن زمین رفته و دوچرخه ام را همراه خود بردم ولی هنوز نمی دانستم چه می خواهم و چه عکسی بگیرم اما تصمیم داشتم از هر مکان یا موضوعی که عکاسی می کنم دوچرخه ام جزئی از آن عکس باشد.
خدایا به امید تو…

اولین عکس پروژه ام را گرفتم. چون نمی دانستم چه چیزی را باید نشان دهم تمام حالتهای مختلف را عکاسی کردم. ابتدا کل دوچرخه را در عکسم جای دادم و با لنز نرمال، تله و واید از حالتها و زوایای مختلف عکسهایی گرفتم. بعد از آن، عکس ها را به صورت دیتیل از دوچرخه برداشتم. از هر کدام از اجزایی که مرا همراهی می کردند تا بر آن سوار شده و به مسیرم ادامه دهم.
دیتیلی از تک تک اجزای دوچرخه از جمله زین، چرخ، فرمان، بدنه و رکاب که به صورت مستقل و با توجه به منظره مقابل گرفته می شد در صورتی که مطمئن بودم بزودی آنچه را که باید ثبت کنم، خواهم یافت.

همچنان در جاده رکاب می زدیم، پشت سر هم، ابتدا من جلو بودم و پشت سرم امیر. جاده خطرناک بود. حریم جاده خاکی و پر از خار و خاشاک و ما مجبور بودیم که داخل آسفالت رکاب بزنیم. جاده باریک و ترانزیت بود. باد ماشینها بسیار اذیتمان می کرد، بنابراین مجبور بودیم در خاکی حرکت کنیم. ماشینها از کنارمان به سرعت می گذشتند و ما با ترس و همراه احتیاط تند تند رکاب می زدیم. دوست داشتیم هرچه زودتر این جاده حساس تمام شود. بعد از طی کردن مسافتی

متوجه شدیم دیگر ماشینی از کنارمان نمی گذرد بلکه با چند متری فاصله از ما عبور می کنند و بدون بوق زدن و با احتیاط از کنارمان می گذرند، بسیار خوشحال شدیم که راننده ها اینقدر مراعات حالمان را می کنند، همچنان در این آرامش رکاب می زدیم، تا اینکه برای نوشیدن آب توقف کردیم، تازه این موقع بود که فهمیدیم امنیت بوجود آمده را مدیون ماشین گشت پلیس راه جاده گرمسار بودیم که مدتی بود ما را اسکورت می کردند. واقعاً نمی دانید چه لذتی داشت. آنها پا به پای ما آرام آرام از پشت سر می آمدند.

آنها در مسیر جاده کشیک داشتند و وقتی ما را دیده بودند همراهمان می آمدند. آنها از مسیرمان پرسیدند و بعد از گفتگوی شیرینی با آنها به اجازه خودشان از این انسانهای مهربان عکس گرفتم.

و باز دوباره پشت سرمان با سرعت خیلی آهسته آمدند بدون اینکه خسته شوند، جاده همچنان خطرناک بود و می توان گفت جایی برای عبور دوچرخه نبود پلیس پشت سرمان می آمد تا ما با آسودگی در جاده اسفالت حرکت کنیم. ولی از آنجایی که من هنوز ترس از جاده و ماشینهای ب

رگ را در دل داشتم گاهی به خاکی حریم جاده می رفتم و گاهی در جاده آسفالت. تا اینکه بالاخره این ترس درس خوبی به من داد و با اجازه شما چرخ جلوی دوچرخه ام پنچر شد. پلیس که این صحنه را دید باز به کنارمان آمد کمکمان کند ولی ما که وسایل پنچرگیری همراهمان بود از آنها تشکر کردیم و خواستیم به راهشان ادامه دهند و آنها هم برای اینکه در وظیفه مهمشان (کشیک جاده) کوتاهی نکرده باشند از ما خداحافظی کردند و آرام ما را ترک کردند.
امیر به چرخ جلوی دوچرخه ام موقتاً باد زد تا وقتی که به جای مناسبی برسیم و پنچرگیری اساسی انجام دهیم. همچنان هر ۱۰ دقیقه یکبار دلستر می نوشیدیم (انتخاب دلستر به این خاطر بود که هم جبران آب بدن را می کرد و هم جبران قند خونمان) و امیر هم در این لابه لاها به چرخ کم باد و پنچر دوچرخه ام باد می زد.

سرانجام ساعت ۱۴:۳۰ به شهر ایوان کی رسیدیم. بعد از انجام فریضه نماز و خوردن ناهار در پارکی وسط شهر توقف کردیم و امیر شروع به پنچرگیری دوچرخه ام کرد. من هم کنار دست او ایستادم تا این کار را یاد بگیرم که اگر دوباره این اتفاق افتاد بتوانم به تنهایی آن را انجام دهم. همچنان به امیر کمک می کردم تا اینکه پنچرگیری بعد از ۱ ساعت به اتمام رسید.

برای ادامه مسیر دیگر دیر شده بود و باید شب را در همان شهر می ماندیم، همانطور که می دانید هوا در زمستان خیلی زود تاریک می شود.
برای ماندن باید مکانی را می یافتیم، به مسجد شهر رفتیم. خادم مسجد همراه دوستش در آنجا بودند. دوست خادم مرد مهربانی بود که وقتی از اوضاع ما خبردار شد با اصرار فراوان ما را راضی کرد به خانه اش برویم و شب را در آنجا بمانیم. او می گفت مهمان امام رضا (ع)باشید و شب را بیرون استراحت کنید، هرگز اجازه نمی دهم مگر می شود و …

به منزل او رفتیم. محمد حسنی زاده ۴۸ ساله شغل بنا مردی ساده و مهماندوست بی ریا و مهربان ۳ دختر و ۱ پسر داشت و همسری خوب و با گذشت. آنها با محبت زیادی که داشتند شام را برایمان فراهم کردند. در حال پهن کردن سفره بودند که زنگ در خانه شان را زدند و شاید باور نکنید ولی یکی از همسایگان آنها یک دیس بزرگ غذای نذری (قیمه پلو) آورد. در آنجا بود که دیدم چگونه روزی رسان، روزی مهمان را می رساند.
شب را در آنجا استراحت کردیم. آنها اطاق خواب گرم و راحتشان را در اختیار ما قرار دادند و خودشان همگی در اطاق پذیرایی با هم خوابیدند. قبل از خوابیدن، به اولین روز سفرمان فکر کردم، که چگونه گذشت.
به امروزی که خودمان را آماده کرده بودیم، در جایی سرد و روی زمین سخت بخوابیم ولی به لطف حضرت حق و محبت هم وطنانمان چنین نشد و یا اینکه امروز برای ساعاتی امنیتی بر ما برقرار شد که آن را مدیون پلیس های مهربانی بودیم که می توانستند خیلی راحت از کنارمان بگذرند ولی به یاری ما آمدند.
از خدای بزرگ شاکرم که فرشته های زمینی خود را به کمکمان رساند تا امروز را هرچه راحت تر بگذرانیم. از خدای بزرگ متشکرم که امروز نعمتهای بزرگی به ما عنایت کرد. از او به خاطر آرامش و آسایش امروز شکرگزارم.

یکشنبه ۲۳ / بهمن روز دوم سفر
ساعت ۶:۳۰ صبح از خواب برخاستیم، صبحانه را آن خانواده محترم آماده کرده بودند بعد از خوردن صبحانه و خداحافظی از آنها ساعت ۷:۱۵ صبح حرکت را از منزل آقای حسنی زاده آغاز کردیم. ایشان ما را از شهر ایوان کی تا سر جاده همراهی کردند و من کوچکترین کاری که می توانستم انجام دهم این بود که از او و امیر عکس یادگاری بردارم تا برای آن مرد مهربان بفرستم.

از او خداحافظی کردیم و حرکت را ادامه دادیم، در دل از خداوند برای او و خانواده مهربانش برکت و روزی فراوان خواستار شدم.
شهر بعدی که باید می رفتیم گرمسار بود از ایوان کی تا آنجا ۴۰ Km راه در پیش داشتیم.
هوا خنک بود و چون در حرکت بودیم باد تقریباً سردی به صورتمان می خورد که باعث می شد فکر خواب به سرمان نزند، البته این را هم بگویم که این نسیم خنک شادابی خاصی را حاکم کرده بود و ما با انرژی خوبی رکاب می زدیم. در مسیر باز هم از خداوند خواستم امروز هم نشانم دهد هرآنچه را که باید ببینم.

زمینهای بایر و خشک اطراف، همراه با سبزه های کمی که روئیده و کوههای استواری که دوشادوش ما بودند، همراهیمان می کردند، از دیدن این مناظر لذت می بردم پس دوست داشتم از آنها عکاسی کنم، اینبار قسمت اعظم عکسم، کوههای استوار و بافتداری بودن، که با تابیدن نور خورشید بر روی آنها تشکیل سایه روشن زیبایی داده بودند، که این تضاد تاریکی روشنی به عکسم جذابیت خاصی می بخشید. بعد از عکاسی دوباره به راهمان ادامه دادیم.

در مسیر صدای پرندگان نشاط خاصی می بخشید، که این نشاط گاهی با بوق ماشینهای بزرگی که از کنارمان می گذشتند و به علامت سلام و خسته نباشید، چندین بوق پشت سر هم می زدند، از بین می رفت. در واقع آنها لطف خودشان را نسبت به ما نشان می دادند ولی راستش را بخواهید آنقدر صدای بوق آنها ناهنجار و بلند بود که در دل آرزو می کردم ای کاش آنها سلام و احوال پرسی نکنند، همانقدر که دستشان را تکان بدهند کافی است.

همچنان خط راست جاده را گرفتیم و می رفتیم و گاهی هم برای نوشیدن و عکاسی کردن توقفی انجام می دادیم. تا اینکه به اتوبان رسیدیم. در اتوبان به مناظر کوهستانی و تپه هایی که اطرافمان بود نگاه می کردم، حدود ساعت ۹ صبح بود که همچنان در حال رکاب زدن بودیم و مسیر کم کم برایمان عادی می شد که ناگهان با صدای پارس چندین سگ توجهم به جلو جلب شد، آنجا بود که دیدیم ۷-۶ تا سگ پارس کنان از سمت جلو به سویمان می دویدند، در واقع ما داشتیم به قلمرو نگهبانی آنها نزدیک می شدیم و آنها با احساس خطر در قلمروشان حمله خود را به ما اعلام می

کردند. با دیدن این صحنه هر دو جا خوردیم و حسابی ترسیدیم، سپس به عقب برگشتیم، بین دو لاین جدول های سیمانی بزرگی کار گذاشته بودند که دو مسیر مخالف را از هم جدا می کرد و من تا آن موقع به این جدولها دقت نکرده بودم، ولی وقتی قضیه فرار از دست سگها پیش آمد چشم دوختیم به این جدولها تا بین آنها راه گریزی پیدا کنیم و به جهت مخالف برویم. با تعجب دیدیم کمی عقب تر از ما به اندازه اینکه هرکدام جداگانه عبور کنیم بین جدولها جائی خالی بود، سپس به عقب برگشتیم و ابتدا من عبور کردم و پشت سر من امیر و خود را به لاین مخالف رساندیم که باید بگویم گفتنش آسان است ولی گذشتن از عرض اتوبان واقعاً خطرناک بود ولی به لطف او عبور

کردیم.
سگها همچنان پارس می کردند و در لاین مخالف دنبالمان می دویدند. صدای تپش قلبم را به خوبی می شنیدم، تا بحال چنین چیزی در زندگیم اتفاق نیفتاده بود که این نشان از ترس شدیدی بود که داشتم. باید بگویم سگها به اواسط جاده آمده بودند که اگر عبور ماشینهای بزرگ و جدولهای بلند نبود، این سگها با گستاخی تمام به ما حمله ور می شدند. همچنان تندتند رکاب می زدیم که فکر می کنم اگر همینطور ادامه می دادیم ۲ روزه مشهد بودیم. (البته جنازه هامان). حدود ۴-۵ کیلومتر در لاین مخالف رکاب می زدیم آنقدر ترسیده بودم که مدام احساس می کردم باز هم صدای پارس سگها را می شنوم و وقتی به اطراف یا پشت سر نگاه می کردم متوجه می شدم خیالاتی شده

ام. به هر حال هر دو بدنبال جای خالی ای بین جدولها می گشتیم تا به لاین خودمان برگردیم ولی نیافتیم و مجبور بودیم همچنان مخالف جهت ماشینهای روبه رو حرکت کنیم. حالا شما فکر کنید مخالف جهت حرکت ماشینها بودیم و می ترسیدیم هیچ،تازه آنها با هیبت و عظمتی که داشتند بوقهای وحشتناک می زدند که ما را متوجه خطر پیش رویمان، کنند و باد ماشینهایشان هم اذیتمان می کرد. خلاصه اینکه لحظات پر اضطراب و ترسی بود، تا اینکه خدا را شکر یک جای خالی بین دو لاین پیدا کردیم و با احتیاط کامل عبور و خودمان را در مسیر اصلی قرار دادیم. می توانم بگویم که کلی انرژی مصرف کرده و حسابی خسته شده بودیم، هم از نظر جسمی و هم روحی.

وقتی خطرها کاملا رفع و حالم بهتر شد، خیلی افسوس خوردم که نتوانستم از این صحنه ها عکسی بردارم یعنی اصلاً محال بود، آنقدر ترسیده بودم که هر لحظه فکر می کردم الان دیگر قلبم به کلی می ایستد و اینکه اگر از سگهای حمله ور عکاسی می کردم احتمالاً آخرین عکس زندگی ام بود و الان شما در حال خواندن سفرنامه و دیدن عکسهایم نبودید.
اینجا بود که فهمیدم خیلی از مواقع عکاسها صحنه های ناب و تکرارناپذیری برایشان پیش می اید که نمی توانند عکاسی کنند و همیشه افسوس آن را می خورند و از آنطرف هم تشکر می کنم از عکاسهایی که برای ثبت این صحنه های خطرآفرین جان خود را در معرض خطر قرار می دهند تا این لحظه ها را ثبت و برای همیشه ماندگار کنند.

ساعت حدود ۱۱ صبح به شهر گرمسار رسیدیم.

در شهر گرمسار که بافت کاملاً سنتی و تقریباً آجری داشت چرخی زدیم. واقعاً گرمسار بود. هوا در آنجا با اینکه در فصل زمستان قرار داشتیم گرم و سوزان بود و در این شهر مهاجران افغان زیاد به چشم می خوردند.
داخل شهر را گشتیم در وسط شهر آب انبارهای زیبایی وجود داشت که از هیبت و بزرگی آن به شگفت آمده بودم و تصمیم گرفتم از آن ها عکاسی کنم ، آب انبار در وسط برزن ساخته شده بود. برای نشان دادن عظمت این آب انبار باید دوچرخه را می گذاشتم و هرچه عقب تر می رفتم، ولی

پشت سرم مغازه ها و ساختمان هایی قرار داشتند که مانع عقب گردم می شدند، پس با استفاده از لنز واید سعی کردم این کمبود جا را جبران کنم، و برای نشان دادن مقیاس دقیق آب انبار دوچرخه را به صورت کامل در عکس قرار دادم با اینکه قدرت مانوری نداشتم تا از زوایای مختلف عکاسی کنم، ولی آن زاویه ای را که بیشتر دوست داشتم برگزیدم و چند عکس گرفتم بعد از عکاسی کردن دوباره به گشتن داخل شهر ادامه دادیم.

و باید بگویم پلیس شهر گرمسار هم خیلی به ما لطف داشت، آنها می خواستند به ما مکانی برای استراحت بدهند و یا اینکه همراهیمان کنند که ما قبول نکردیم و به آنها گفتیم باید هرچه سریعتر به راهمان ادامه دهیم. بعد از استراحتی کوتاه در شهر ساعت حدود ۳۰/۱۳ حرکت کردیم به سمت آرادان که تا آنجا حدود ۲۰Km مسیر در پی داشتیم. خوردن نوشیدنی و برداشتن عکس از مکانهای زیبای اطراف و یادداشت اتفاقات و خلاصه نویسی سفر همچنان ادامه داشت.

همچنان بعلت مساعد بودن شرایط و کافی بودن نور ترجیح می دادم از فیلم حساسیت ۱۰۰ استفاده کنم.
در مسیر نزدیک به یک کارخانه بتون شدیم که سگهای پاسبان دوباره شروع کردند به پارس کردن، که البته مسافت کمتری را دنبالمان دویدند و فاصله شان هم از ما تقریباً زیاد بود و ما هم کمی مسلط تر بودیم و باز مجالی برای ایستادن نبود و سریع رکاب زدیم تا دور شدیم. در اینجا بود که فهمیدیم هرکجا کارخانه یا کارگاهی در مسیر باشد احتمال ۱۰۰% هم سگ نگهبان وجود دارد و یادگرفتیم از قبل شروع کنیم به سریع رکاب زدن تا از آنجا دور شویم و اسیر حمله آنها نشویم.

به علت فرارهای سریع امروز از دست سگها حسابی انرژی از دست داده بودیم و خسته به راهمان ادامه می دادیم تا اینکه حدود ساعت ۳۰/۱۵ به آرادان رسیدیم. در اول شهر (ورودی) یک زائرسرا قرار داشت در واقع آنجا یک مسجد بزرگ بود که برای زائران درنظر گرفته بودند و ما ترجیح دادیم ابتدا داخل شهر را بگردیم و اگر مکانی نیافتیم برای گذراندن شب به این مسجد برگردیم، پس به داخل شهر رفتیم. در واقع آنجا یک روستای بزرگ بود که یک امامزاده بنام سلطان شاه نظر و یک قبرستان و یک حمام تازه تاسیس داشت و دیگر مغازه ها و کوچه های باریک و خانه های آجری در اطراف آن بودند و آنجا هم پر بود از مهاجران افغانی.


دانلود با لینک مستقیم

دانلود مقاله آشنایی با صنایع دستی و انواع آن(همراه با تصاویر)

اختصاصی از یارا فایل دانلود مقاله آشنایی با صنایع دستی و انواع آن(همراه با تصاویر) دانلود با لینک مستقیم و پرسرعت .

دانلود مقاله آشنایی با صنایع دستی و انواع آن(همراه با تصاویر)


دانلود مقاله آشنایی با صنایع دستی و انواع آن(همراه با تصاویر)

 

 

 

 

 

 

 


فرمت فایل :docx(قابل ویرایش)

تعداد صفحات:23

چکیده:

از مجموعه تعاریف صنایع دستی، به نظر می رسد تعریف زیر که توسط گروهی از کارشناسان سازمان صنایع دستی ایران ارائه گردیده، دقیق تر و جامع تر باشد؛ چرا که با وضعیت فعلی این صنعت و هنر ارزنده انطباق بیشتری دارد: صنایع دستی به مجموعه ای از هنرها و صنایع اطلاق می شود که به طور عمده با استفاده از مواد اولیه ی بومی و انجام قسمتی از مراحل اساسی تولید به کمک دست و ابزار دستی محصولاتی ساخته می شود که در هر واحد آن ذوق هنری و خلاقیت فکری صنعتگر سازنده به نحوی تجلی یافته و همین عامل، وجه تمایز اصلی این گونه محصولات از مصنوعات مشابه ماشینی و کارخانه ای می باشد. ...

 فهرست مطالب:

-صنایع دستی

-دستبافی

-بافته های داری

-روکاری

-نمدمالی

-سفالگری و سرامیک سازی

-شیشه گری -تولید فراورده های پوست و چرم

-قلمزنی، مشبک کاری حکاکی روی فلزات و آلیاژها

-منبت کاری کنده کاری و مشبک کاری چوب


دانلود با لینک مستقیم

دانلود مقاله بندرتاریخی لافت(همراه با تصاویر)

اختصاصی از یارا فایل دانلود مقاله بندرتاریخی لافت(همراه با تصاویر) دانلود با لینک مستقیم و پرسرعت .

دانلود مقاله بندرتاریخی لافت(همراه با تصاویر)


دانلود مقاله بندرتاریخی لافت(همراه با تصاویر)

 

 

 

 

 

 

 



فرمت فایل : word(قابل ویرایش)

تعداد صفحات:20

چکیده:

موقعیت جغرافیایی :

بندر لافت در شمال غربی جزیره قشم و در پیش آمدگی خشکی های جزیره در طول جغرافیایی 55 درجه و 5 دقیقه شرقی و عرض 26 درجه و54 دقیقه شمالی واقع شده است لافت در شرق جنگل دریایی حرا واقع شده و به لحاظ تقسیمات سیاسی یکی از مراکز جمعیتی دهستان سلخ در شهرستان قشم در استان هرمزگان است.

 

 

شرایط اقلیمی :

لافت از لحاظ تقسیمات اقلیمی تابستانی ایران، در منطقه خیلی گرم و مرطوب و از نظر تقسیمات زمستانی، در منطقه گرم ومرطوب قرار گرفته است.هوای پر رطوبت وشرجی جزیره قشم ، ماه های اندکی از سال را برای غیربومی ها تحمل پذیر کرده است. بیشینه دمای مطلق 46 و کمینه آن 0 صفر درجه سانتی گراد. میانگین سالانه درجه حرارت 26 درجه سانتی گراد و میانگین روزانه بیشینه و کمینه به ترتیب 33 و 18 درجه سانتی گراد هستند . مهم ترین هوایی که موجب بارندگی شود جریان هوای مرطوب غرب و شمال است.

 

پیشینه :

سابقه سکونت در این منطقه به روزگار قبل از اسلام و شاید به دلیل موقعیت خاص جغرافیایی آن به دوره پادشاهان ماد برسد. به طور کلی قشم و تمدن باستانی آن همواره به اقوام آریایی و حکومت مرکزی ایران وابسته بوده و عضوی از کالبد ایران به شمار می آمد. با پیدایش اسلام ودر همان آغاز استقرار وگسترش حکومت اسلامی، خلیج فارس و جزیره قشم، توسط مسلمانان فتح شد و آمیزه ای از تمدن وفرهنگ اسلامی- آریایی در آن پدید آمد.

خلفای عرب و حاکمان منصوب از جانب آن ها تا چند قرن بر سرزمین ایران و جزیره قشم و خلیج فارس مسلط بودند تا اینکه با تشکیل حکومت آل بویه ، حکمرانان ایرانی دوباره به منطقه مسلط گردیدند. حمله مغولان به ایران و حکومت ایلخانان ، دریاهای جنوبی ایران و خلیج فارس را نیز فرا گرفت و امیران مغول چندی دراین منطقه حکومت کرده اند.

درهمین زمان بود که جزیره قشم در مسیر رفت و آمد از غرب به شرق مورد توجه دریانوردان وبازرگانان اروپایی قرار گرفت.

نخستین اروپایی هایی که جزیره قشم و جزایر اطراف آن را به تصرف در آوردند وبیش از یک قرن بر آن تسلط یافتند ، پرتقالی ها بودند. سپس جای آنها را هلندی ها و سرانجام انگلیسی ها گرفتند.

با تشکیل حکومت مرکزی صفوی در ایران، پرتقالی ها به همت امام قلی خان – سردار بلند آوازه عصر صفوی – از جزیره بیرون رانده شدند و حاکمیت دولت مقتدر مرکزی به منطقه اعمال شد.با سست شدن حکومت صفوی جزایر جنوب ایران بار دیگر در معرض طمع و یورش بیگانگان غربی قرار گرفت، تا اینکه از اواسط حکومت قاجار، حضور انگلیسی ها در خلیج فارس شکلی آشکارا و سلطه آمیزگرفت . با پایان گرفتن حکومت قاجار و آغاز حکومت پهلوی و تشکیل نیروی دریایی جوان ایران، جزیره قشم دوباره به ایران بازگردانده شد.

به هر روی، روستای لافت به دلیل موقعیت استراتژیک آن، در طول تاریخ همواره دارای اهمیت بوده است.

.

 

نظام استقرار روستاهای جزیره قشم  

1- روستاهای جزیره اغلب در یک نظام خطی در جوار دریا و در امتداد ساحل ، شکل گرفته اند . علت این نظام دسترسی مستقیم به دریا و راه های دریایی است . لذا یک حلقه راه ارتباطی همانند کمربندی دور تا دور جزیره را فرا گرفته است .

2- علاوه بر برآن ، در قسمت مرکزی جزیره قشم نیز روستاهای متعددی هست که علت آن به رغم ناهمجواری با دریا ، وجود منابع آب قابل شرب است . جهت تامین دسترسی این چند روستا و نیز دسترسی مرکزی به تمام روستاهای حاشیه جزیره یک راه اصلی در میانه جزیره احداث شده است .

علل پیدایش

دلایل پیدایش و شکل گیری روستاهای لافت به عنوان یک مجتمع زیستی عبارتند از :

-         وجود راه دریایی و تسهیل ارتباط دریایی

-         وجود جنگل های حرا

-         وجود آب شیرین (چاههای تلال – تل + آب – و آب انبار )

-         نزدیکی به خشکی ایران

-         بادهای موسمی


دانلود با لینک مستقیم

دانلود مقاله درباره عمارت باغ فردوس(همراه با تصاویر)

اختصاصی از یارا فایل دانلود مقاله درباره عمارت باغ فردوس(همراه با تصاویر) دانلود با لینک مستقیم و پرسرعت .

دانلود مقاله درباره عمارت باغ فردوس(همراه با تصاویر)


دانلود مقاله درباره عمارت باغ فردوس(همراه با تصاویر)

 

 

 

 

 

 

 



فرمت فایل : word(قابل ویرایش)

تعداد صفحات:7

چکیده:

این بنا جزئی از مجموعه کاخ- باغهای شمیران است که محل گذراندن ییلاق
 اشراف قاجار بوده و به دستور محمد شاه ساخته شده است . اشاره و توصیف
شکوه و زیبایی معماری باغ فردوس در خاطرات و نوشته های رجال و شخصیت
های سیاسی و فرهنگی آن دوران و نیز در سفرنامه های فرنگی به شیوه های
مختلف به چشم می خورد . مالکیت این مکان تاریخی چندین بار تغییر کرد تا
سرانجام به املاک دولتی پیوست. در سال 1316 هجری شمسی به دستور وزیر
معاونت وقت مرمت شد و به عنوان دبستان و دبیرستان مورد استفاده قرار گرفت .
 پس از انقلاب اسلامی این عمارت در اختیار مرکز آموزش اسلامی فیلم سازی
قرار گرفت و سرانجام در سال 1381 به عنوان موزه سینمای ایران میزبان بازدید
 کنندگان شد.به دستور محمدشاه قاجار ،درسال 1264 ق‌، قصری برای او در
 نزدیکی تجریش ساخته شد؛ اما هم زمان با بیماری و مرگ او قصر نیمه تمام
ماند و و ی در همان قصر نیمه تمام به نام محمدیه (در محل محمودیه فعلی‌) از
دنیا رفت‌.
هم زمان با ساخت قصر محمدیه‌، درباریان نزدیک به او نیز در همان حوالی اقدام به احداث باغ یا عمارت ییلاقی کردند. از جمله‌ حسین‌علی‌خان معیرالممالک باغی احداث کرد که به باغ فردوس مشهور شد. عمارت باغ فردوس در دو طبقه به سبک قاجاریه و معروف به گوش فیل بنا گذاشته شد. زمین‌های قسمت جنوبی و سراشیبی باغ نیز با سنگ چین‌هایی به صورت هفت قطعه مسطح و مطبق در آمد و روی هریک از قطعات‌، استخری با فواره‌های متعدد احداث شد. استخرها به گونه‌ای ساخته شده بودند که از فواصل دورتر، بزرگ‌تر به نظر می آمدند.
سپس‌، دوست‌علی‌خان‌، پسر حسین‌علی‌خان‌، به همت معماران اصفهانی و یزدی‌، ساختمانی در قسمت جنوبی باغ برپا کرد و نام آن را رشک بهشت گذاشت‌. پلکان و بخش‌های دیگری از ساختمان از مرمر اعلای یزد و دیوارهای داخل اتاق با کاغذهای طلایی برجسته پوشانده شده بود. اما دوست‌علی‌خان اعتنای چندانی به باغ و ساختمان آن نکرد و با گذشت زمان ساختمان رو به خرابی گذاشت تا حدی که سنگ‌های مرمر آن کنده و به عمارت امیریه (مدرسه‌نظام‌) برده شد. بعد از آن مالکیت باغ چند بار دست به دست شد تاسرانجام ،در سال 1318 ق‌، در زمان سلطنت مظفرالدین شاه قاجار، محمدولی‌خان سپهسالار تنکابنی آن را از ورثه امین‌الملک خرید. سپهسالار، علاوه بر ایجاد فواره و استخرهای مطبق‌، قنات باغ فردوس را نیز احیا کرد و سر دری با شکوه در مظهر قنات (میدان گاه فعلی باغ فردوس‌) ساخت‌. ولی به دلیل بدهی به تجارت‌خانه طومانیانس‌، باغ را به او داد و طومانیانس نیز باغ را در ازای بدهی‌ به دولت رضاخان واگذار کرد. سرانجام‌، درسال 1316 ش‌، وزارت معارف (آموزش و پرورش‌) آن‌جا را خرید و ساختمان را مرمت و دبیرستان    شاپور تجریش را در آن تأسیس کرد
درسال 1350 ساختمان موجود در باغ به مرکز فرهنگی و هنری و نمایشگاهی تبدیل شد و پس از انقلاب نیز در اختیار وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی قرار گرفت‌.

 


دانلود با لینک مستقیم