فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:60
مقدمه:
در جهان پیچیده، افراد مجبورند از عهده مسائلی برآیند که فراتر از منابع تحت اختیار آنها است. در چنین شرایطی چیزی که به آن نیاز دارند، شیوه پیچیده تفکر نیست، بلکه چارچوبی است که آنها را قادر میسازد به مسائل پیچیده به شیوهای ساده بیاندیشند. پیچیدگی شرایط محیطی و تعدد و تنوع عوامل تأثیرگذار داخلی و خارجی در حوزههای تصمیمگیری، شرایطی بغرنج و توأم با عدم اطمینان فراهم آورده است که تصمیم گیرنده را با ریسک و ترس از اتخاذ تصمیم نادرست مواجه میسازد.
تصیممسازی تحت شرایط ریسک و عدم اطمینان، یکی از مهمترین وظائف مدیر است ولی اغلب در مواقع تصمیمسازی با کمبود اطلاعات و زمان مواجه هست، تصمیماتی که مدیران میگیرند میتواند موجب رشد، رونق یا ورشکستگی شرکت شود. معمولاً تصمیم باید در شرایطی گرفته شود که عوامل پیوسته در حال تغییرند، اطلاعات چندان روشن نیست و دیدگاهها متناقض هستند مدیران باید پیوسته در صدد راههای تازه برآیند و چارهای بیندیشند. در بعضی مواقع تأخیر در تصمیمگیری خطر بیشتری از ریسک اولیه دارد.
صاحب نظران تصمیمگیری را قلب مدیریت تلقی میکنند و معتقدند که تمام کارکردهای مدیریت را میتوان برحسب فراگرد تصمیمگیری تشریح نمود. تخصیص منابع، شبکه ارتباطی، روابط رسمی و غیررسمی و تحقق هدفهای سازمان به وسیله مکانیزمهای تصمیمگیری کنترل میشوند. از این رو، تصمیمگیری به منزله کلید فهم پیچیدگیهای سازمان و عملکردهای مدیریت است. در مدیریت اساس اقدامات و شکلگیری فعل و انفعالات تصمیمات است و به تعبیری همه اقدامات آمیخته با تصمیمگیری است. مدیریت جوهرهاش تصمیمگیری است و جوهره تصمیمگیری اراده انسانی است. تصمیمات در طول خطمشی و مبتنی بر آن هستند و هر تصمیمی باید بوسیله خطمشی حمایت شود و اگر حمایت نشود آن تصمیم ناقص خطمشی است یا آن را بر نگرفته است.
مفهوم تصمیمگیری و اهمیت آن:
تصمیم عبارت است از قضاوت یا انتخاب میان دو یا چند راه حل مختلف که به اشکال نامحدود و در شرایط مختلف انجام میگیرد. تصمیمسازی فرآیند تشخیص مسائل و فرصتها و حل آنها میباشد بطوریکه از طریق آن فرآیند ایجاد دو بررسی گزینهها و انتخاب صورت میپذیرد. بنابراین میتوان میگفت که تصمیمسازی فرآیندی است آگاهانه و مبتنی بر خلاقیت و هوش انسانی که به مدد دانش و تجربه و بصیرت محقق میشود. ذهن انسان میتواند به هر چیزی که برایش قابل درک باشد و آنرا باور داشته باشد دست یابد.
تصمیمگیری شامل دو مرحله اصلی است مرحله شناسایی مسئله و مرحله حل مسائل، به طوری که سازمان در هر زمان درصدد اجرای دو مرحله بمنظور ارائه راهحلهای مختلف میباشد. تصمیمات تحت تأثیر عوامل متعددی قرار دارد عمدهترین آنها عبارتند: موضوع تصمیم، زمان و پیچیدگی متغیرها، طراحی و ساختار سازمان، پیچیدگی محیطی، تعدد و تنوع عوامل تأثیرگذار داخلی و خارجی و میزان اطلاعات، ضمناً تصمیمگیری میتواند توسط کارشناسان، مدیران، و تیمها اتخاذ شوند.
محیطی که امروزه مدیران باید در آن به تصمیمگیری بپردازند به دلایل متعددی سخت و دشوار شده است که از جمله اصلیترین عوامل مؤثر در آن: تعدد عوامل تأثیرگذار در فضای تصمیمگیری، تنوع گزینهها و راهکارهای در دسترس، افزایش ریسک و یا هزینه اتخاذ تصمیمات نادرست، تخصصی شدن موضوعات، زمان اتخاذ تصمیم و پیشبینی عواقب تصمیم میباشند. برای گرفتن تصمیمات مهم، اطلاعات باید در سطح سازمان موجود باشد نه فقط در حد یک نفر، ضمن اینکه با دادههای متناسب و کافی و صحیح میتوان تصمیمگیری صحیحتر نیز اتخاذ نمود. هر تصمیمی با یک ایده آغاز میشود و چون توانایی در خلق ایدههای ناب محدود است پس تصمیمگیری نیز میتواند توأم با خلاقیت باشد.
بین کیفیت تصمیم و زمان رابطه مستقیمی وجود دارد بطوریکه هر چقدر زمان بیشتر در اختیار تصمیمگیرندگان قرار گیرد کیفیت تصمیم نیز افزایش مییابد البته همانگونه در نمودار (1) ملاحظه میگردد در مواردیکه زمان کمجهت انتخاب راهکارهایی وجود دارد معمولاً تصمیم بصورت فردی اتخاذ میگردد و به تبع آن کیفیت آن نیز پایین میباشد. و هر چه از افکار و اطلاعات دیگران بیشتر استفاده گردد بلحاظ برخوردار شدن از اطلاعات جمعی، کیفیت نیز افزایش مییابد.
انسان در هر لحظه از زندگی شخصی و شغلی خود در حال تصمیمگیری است. گاهی اوقات این کار چنان عادی و روزمره میشود که فرآیند تصمیمگیری به شکل ناخودآگاه انجام میگیرد و گاه قضاوت و اخذ تصمیم نهایی در مورد یک موضوع چنان دشوار مینماید که ساعتها و حتی روزها فکر و ذهن ما را درگیر میکند. آنچه مسلم است، تصمیمگیری درست مستلزم داشتن اطلاعات درست است اما راه به دست آوردن اطلاعات درست کدام است؟ چه اطلاعاتی برای تصمیمگیری لازم است و چگونه میتوان از طریق مشارکت تصمیم بهتر و دقیقتر اخذ نمود و … اینها مواردی است که فرد به هنگام اخذ تصمیمات در امور شخصی و حرفهای خود به دقت باید در مورد آنها فکر کند.
منابع و فرصتها محدودند و شایسته نیست که با اخذ تصمیمات نادرست آنها را به هدر دهیم. کلیه افراد شاغل در سازمانها و بویژه مدیران باید همواره این محدودیت را مدنظر داشته باشند و از طریق آشنا شدن با فرآیند تصمیمگیری و کسب مهارت در اجرای مراحل مختلف آن، تا آنجا که ممکن است ضریب خط را در تصمیمات خود کاهش دهند. نباید فراموش کرد که گاهی اوقات مسند تصمیمگیری به نوعی مسند قضاوت تبدیل میشود و قضاوت کاری بس دشوار و پر مسئولیت میباشد.
خط و مشی بیانگر بینش است و اتخاذ تصمیم فرآیندی کنشی و واکنشی بر پایه خط مشی، تصمیم در راستا و در طول خط مشی ترسیم شده اتخاذ میشوند. در درجهبندی تصمیمگیریها چنانچه خطمشی گذاری مفهوم تصمیمگیری بنیانی یا اولیه را داشته باشد اتخاذ تصمیمات جاری که در راستای آن انجام میگیرد از جمله جایگاه و رتبه، تصمیمگیری ثانویه تلقی میگردد. رابطه بین تصمیمات اولیه و ثانویه رابطه تأیید و حمایت متقابل است. به این معنا که تصمیمگیری باید پشتیبان خطمشی و برعکس خطمشی باید تأییدکننده تصمیم باشد. ارزیابی هر تصمیم اولیه و ثانویه نیز به منظور اطمینان از همین امر صورت میپذیرد، زیرا خط مشیگذاری زیاد قابل تکرار نیست.
عوامل اصلی تصمیمگیری:
عوامل اصلی در تصمیمگیری عبارتند از:
ویژگی مشترک در عوامل سهگانه تصمیمگیری همان شناخت و تشخیص است که ریشه در معرفت و سطح آگاهی تصمیم گیرنده در شرایط و تسلط او بر مسائل دارد. در تشخیص مسأله باید هدف روشنی را تعقیب نموده، از نیازهای واقعی سازمان آگاه شد. جهت تشخیص راهحلها میبایست مفهوم روشنی از فعل و انفعالاتی که در آینده انجام خواهد شد داشته باشیم و آنگاه از میان راه حلهای موجود بهترین راهحل را متناسب با امکانات انتخاب نمائیم.
احاطه انسان بر متغیرها عامل تفکیک آنها از لحاظ کنترلپذیری یا عدم کنترلپذیری است. در مرحلهای ممکن است وضعیت متغیرها از نظر قابل کنترل یا غیرقابل کنترل بودن تغییر کند و این در صورتی است که میزان تسلط و احاطه انسان بر موضوع تغییر نماید. بنابراین ممکن است متغیری براساس میزان توانمندی و احاطه، برای یک سازمان قابل کنترل و برای سازمان دیگر غیرقابل کنترل باشد.
متغیرها از لحاظ زمانی در دو مرحله زمانی جداگانه بر تصمیمات تأثیر میگذارند:
تقسیمبندی دیگر از متغیر به صورت قابل پیشبینی و غیرقابل پیشبینی تقسیم میشوند. هر متغیر قابل کنترل یا غیرقابل کنترل ممکن است قابل پیشبینی باشد یا غیرقابل پیشبینی. متغیرهای قابل کنترل معمولاً جزء عوامل داخلی و درونی سازمان محسوب میشوند و متغیرهای غیرقابل پیشبینی بیشتر جزء عوامل محیطی هستند که سازمان در آن قرار دارد.
متغیرهای قابل کنترل:
متغیرهای قابل کنترل بیشتر بر عواملی دلالت دارند که مستقیم میتواند بر آنها اشراف داشته باشد از جمله:
متغیرهای غیرقابل کنترل:
متغیرهای غیرقابل کنترل از نظارت درونی سیستم خارج بوده، حالت فراسیستمی دارد و توجه به آنها و نیز انجام برآوردهای احتمالی برای منبع تصمیمگیرنده بیش از متغیرهای قابل کنترل لازم است. برخی از متغیرهای غیرقابل کنترل عبارتند از:
*** مقاله انگلیسی با ترجمه فارسی ***
Auditors’ Internal Control Over Financial Reporting Decisions
کنترل داخلی حسابرسان در مورد تصمیم گیری در گزارش مالی
( رشته : حسابداری )
35 صفحه انگلیسی با فرمت PDF
30 صفحه ترجمه فارسی با فرمت Word 2007
چکیده
ما به تفسیر تحقیقات قبلی در مورد ارزیابی و گزارش در مورد کنترل داخلی مرتبط با گزارش مالی (ICOFR) می پردازیم، که تحت قانون ساربینز-اوکسلی مد نظر قرار گرفته است. هدف این تفسیر 1) تا اطلاعاتی را در مورد اینکه چگونه و با چه شرایط مناسبی، حسابرسان فعالیتی را به اجرا در می آورند و اینکه این فرایند به عنوان بازخوردی برای هیات ناظر حسابداری شرکت سهامی عام در مورد موارد پیاده سازی شده و مسائل مرتبط به استفاده حسابرسان از استاندارد های خاص بر روی کنترل داخلی مرتبط با گزارش مالی (ICOFR ) فراهم کنیم؛ و 2) به تعیین خلاء هایی در تحقیقات کنونی و زمینه های مفید در پژوهش های آینده بپردازیم. بر طبق به با استاندارد حسابرسی شماره 5، پنج مرحله از حسابرسی کنترل داخلی مرتبط با گزارش مالی (ICOFR ) را مشخص می کنیم: i) برنامه ریزی، ii) هدف گذاری، iii) آزمایش، iv) ارزیابی؛ و v) گزارش. ساختار تفسیر ما از چارجوبی از چارچوبی استفاده می کند که به طبقه بندی عوامل تعیین کننده عملکرد در هر فاز از پنج حوزه گسترده مبادرت می پردازد. A) خصوصیات حسابرس، v) خصوصیات مشتری c) تعامل بین حسابرس و مشتری d) مشخصات کار e) مشخصات محیط. مشخصات کلیدی عبارتند از رده بندی فعالیت های حسابرسی کنترل داخلی مرتبط با گزارش مالی (ICOFR )، طراح مدل تعیین کننده عملکرد برای هر فعالیت، ارزیابی عملکرد حسابرس در رده بندی مورد نظر، تاکید بر روی یافته ها و خلاء اهمیت به قانون گذاران، و ایجاد نقشه راه برای پژوهش های آینده.
کلید واژه: قضاوت حسابرس و تصمیم گیری؛ کنترل داخلی، قانون ساربینز-اوکسلی، تفسیر تحقیقات
فرمت فایل : WORD (قابل ویرایش)
تعداد صفحات:30
فهرست مطالب:
عقلانیت و رفتار در شرایط عدم اطمینان
تصمیم گیری و انواع آن
مهندسی اقتصاد و تصمیم گیری
بررسی الگوی سه نوع تصمیم گیری امام (ره) با استفاده از مدل تصمیم گیری حکیمانه
نتیجه گیری
چکیده:
cکنم که نتایجی که در بحث های اقتصاد و فاینانس رفتاری مطرح می شود را با پیش فرض "غیرعقلانی" بودن تحلیل می کنند. این برداشت به نظر من درست نیست. مساله این نیست که اگر آدم ها مثلا وزن بیشتری به احتمال های حدی بدهند یا شکل تابع مطلوبیتشان در اطراف نقطه خاصی تغییر کند (نظریه چشم انداز) و یا در برابر گزینه مبهم طوری رفتار کنند که معیارهای معمول احتمال را نقض کند (ابهام گریزی) و الخ دارند "غیرعقلانی" رفتار می کنند.
کل پروژه این است که سعی کنیم که مدلی برای ترجیحات آدم ها تحت شرایط عدم اطمینان استخراج کنیم که "عقلانی" باشد. ترجیحات عقلانی هم در این فضا دو خصوصیت دارد: اولا کامل (Complete) است به این معنی که قادر است که هر دو گزینه ای را رده بندی کند و ثانیا خاصیت تراگذاری (Transitivity) دارد یعنی اگر الف به ب و ب به پ ترجیح داده شد الف به پ ترجیح داده شود.
کار دانشمندان تئوری تصمیم این است که به انواع و اقسام رفتارهای آدم ها در شرایط عدم اطمینان نگاه کنند و مدلی برای مطلوبیت تحت این شرایط بسازند که بتواند رفتار را چارچوب بندی کند. مدل ساده و رایج فعلی مدل مطلوبیت انتظاری فون نویمان مورگن اشترن است که ثابت می کند که می توان تابع مطلوبیتی روی تک حالت ها داشت که بتواند رفتار روی گزینه های ریسکی را عقلانی کند. انواع آزمایش های بعدی نشان داده که رفتار تجربی همیشه منطبق با این مدل کار نمی کند (مثلا نقش احتمال ها بر خلاف ادعای این مدل خطی نیست) و لذا باید به دنبال مدل های بهتری بود. در واقع این آزمایش ها موارد ابطالی برای نظریه مطلوبیت انتظاری هستند و نه برای نظریه عقلانیت.
تصمیم گیری
هر فردی بدون استثنا در هر لحظه از زندگی مشغول تصمیم گیری است . من و شما برای هر عملی که انجام می دهیم در خودآگاه یا ناخودآگاه خود ابتدا تصمیم گیری می کنیم .
فرآیند تصمیم گیری زمانی معنی پیدا می کند که چندین راه برای انتخاب وجودداشته باشد . بدیهی است در زمانی هم که اجبار وجود دارد ما باز هم در حال تصمیم گیری می کنیم . به عبارت ساده تر هیچ حرکتی ( با اختیار یا به اجبار ) نیست که انسان بر روی آن تصمیم گیری انجام ندهد. شاید شما بگویید در حالت اجبار ، آیا باز هم تصمیم گیری وجود دارد ؟ جواب این است که بلی ، به عنوان مثال اگر هفت تیری بر روی شقیقه شما قرار بگیرد و از شما درخواستی بشود ، گرچه شما به ظاهر مجبور هستید اما باز هم حق انتخاب دارید . انتخاب بین زنده ماندن و رفتن از این دیار فانی ....
البته فعالیت های خودکار بدن ( مانند تپش قلب ) شاید از حیطه تصمیم گیری ما خارج باشد . ( گرچه من اعتقاد دارم که در یک ... بالا ، نیز می توان تپش قلب را نیز در اختیار گرفت .)
تعریف تصمیم گیری : تصمیم گیری عبارت است از انتخاب یک راه از میان راه های مختلف .
همان طور که از تعریف مشخص است ، کار اصلی تصمیم گیرنده دریافت راه ها و طرق مختلف ممکن ، نتایج ناشی از هر یک و انتخاب اصلح از میان آنهاست . اگر فرد تصمیم گیرنده بتواند این انتخاب را به نحو درست و مطلوبی انجام بدهد ، تصمیم های او موثر و سازنده خواهد بود .
نوع فایل : Word
تعداد صفحات : 104 صفحه
چکیده :
مادرعصری زندگی می کنیم که عصرشگفت انگیز دانش و اطلاعات ، عصرشتاب غیرقابل باور فناوری و خلاقیت است .با عمومیت یافتن سریع دسترسی به کامپیوتر ها و تکنولوژی اطلاعاتی و رسانه های پیشرفته هیچ کشوری نمی تواند اقتصاد قرن بیست و یکمی را بدون زیرساخت الکترونیکی قرن بیست و یکمی اداره کند.یکی از فاکتورهای مهم در تصمیم گیری مدیران اطلاعات است .داشتن اطلاعات دقیق ، صحیح ،بهنگام باعث بالا رفتن سرعت تصمیم گیری شده و جلوی اتخاذ بسیاری از تصمیمات نادرست را خواهد گرفت. طی سالیان اخیر موج استفاده و بهره گیری از سیستمهای اتوماسیون اداری کشور مارافراگرفته است وبسیاری از سازمانها ، تمایل زیادی برای بهره گیری و استفاده از این سیستمها از خود نشان می دهند و حاضرند مبالغ کلانی را جهت استقرار و بکارگیری این سیستمها صرف نمایند اما باید بررسی نمود که چنین سیستمها ی اطلاعاتی تاچه اندازه توانسته به مدیران سازمانها در بهبود تصمیم گیری کمک نماید وآیا توانسته چنین سیستمهایی انتظارات مدیران را در تصمیم گیری ها براورده نماید . هدف اصلی ازاین تحقیق بررسی اثرات سیستم اتوماسیون اداری بر بهبود تصمیم گیری مدیران (استانداری گیلان و حوزه ستادی) می باشد و شامل اهداف فرعی مانند شناسایی یک سیستم اتوماسیون جامع اداری مناسب جهت اطلاع رسانی به مدیران، بررسی و تجزیه و تحلیل آثارونتایج حاصل از سیستم اتوماسیون اداری برتصمیم گیری مدیران، بررسی و شناسایی عوامل موثر بر موفقیت سیستم اتوماسیون اداری از نظر تامین اطلاعات مناسب نظیر صحت،دقت،بهنگام بودن و اقتصادی بودن، بررسی اثرات اتوماسیون اداری بربهبود فرآیند تصمیم گیری مدیران، ارائه راهکار برای بهبود عملکرد سیستم اتوماسیون جهت بهره برداری می باشد. سیستم اتوماسیون اداری که با مشخصه هایی مانند تعدادنامه ها ی صادره ، تعداد نامه ها ی وارده ،ادراک ، ساعات استفاده به عنوان متغیرمستقل و بهبود تصمیم گیری مدیران با مشخصه هایی مانند صحت،دقت،اقتصادی بودن،به هنگام بودن به عنوان متغیروابسته مطرح می باشد. روش تحقیق علی – مقایسه ای می باشد .ونتایج حاصل از تحقیق نشان داد که سیستم اتوماسیون بر افزایش صحت تصمیم گیری مدیران تاثیر مثبت دارد . سیستم اتوماسیون بر افزایش دقت تصمیم گیری مدیران تاثیر مثبت دارد . سیستم اتوماسیون بر بهنگام بودن تصمیم گیری مدیران تاثیر مثبت دارد . سیستم اتوماسیون بر اقتصادی بودن تصمیم گیری مدیران تاثیر دارد.و شواهدی بررد فرضیهای چهارگانه مذکور وجود نداشت. پیشنهاد می گردد مبانی مفهومی اتوماسیون اداری ، در فراگیر ترین شکل خود در ادارات دولتی و در یک قالب مبتنی بر توسعه فرهنگ سازمانی ، به کارکنان آموزش داده شود .و با توجه به سیاستهای کلی دولت در زمینه ایجاد دولت الکترونیک و اتوماسیون اداری که به آن پرداخته شده است برای تحقیق وسیع در سطح ملی در این زمینه ، آماتور از تیم محقق متخصص دارای امکانات تحققاتی وسیع و اساتید مجرب دانشگاه یا همکاری شرکت های متخصص اتوماسیون اداری استفاده شود.