پایان نامه کارشناسی ارشد روانشناسی
همراه با پرسش نامه
151 صفحه
چکیده
هدف از این پژوهش بررسی رابطه میان عوامل روانشناختی توانمندسازی بر تعهد سازمانی کارکنان اداره کل امور کارکنان بانک ملت می باشد که به روش توصیفی همبستگی انجام شده است .تحقیق حاضر از نظر هدف یک تحقیق کاربردی می باشد. جامعه آماری در این تحقیق تعداد 140 نفر از کارکنان شاغل در ادارات اداره کل امور کارکنان بانک ملت می باشند ، به منظور برآورد حجم نمونه از جدول مورگان استفاده گردید و در نهایت 103 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند.
در این پژوهش برای جمع آوری اطلاعات مورد نیاز از نتایج پرسشنامه های توانمندسازی و تعهدسازمانی پس از توزیع بین کارکنان استفاده گردید.
نتایج نشان داد که بین توانمندسازی و تعهد سازمانی کارکنان ارتباط مثبت و معناداری وجود دارد بدین معنی که افزایش توانمندسازی نیروی انسانی منجر به بالابردن تعهد سازمانی کارکنان می گردد. همچنین رابطه میان عوامل روانشناختی توانمندسازی و تعهد سازمانی کارکنان مورد بررسی قرار گرفت ، نتایج نشان داد که بین احساس شایستگی ، احساس معنی دار بودن و موثر بودن با تعهد سازمانی رابطه معنی دار وجود دارد اما بین احساس استقلال و احساس داشتن اعتماد با تعهد سازمانی ارتباط معنی دار وجود ندارد .
توانمندسازی منجر به پذیرش مسئولیت های بیشتر از طرف کارکنـان مـی گـردد و در قبال آن کارکنان انتظار دریافت حقوق و دستمزد بیشتری دارنـد . نبـود ایـن وضـعیت ارتباط توانمند سازی کارکنان و تعهد سازمانی را تحت تاثیر قرار می دهد ، همچنین نتایج نشان داد تعهد کارکنان نسبت به سازمان ناشی از ادراک آنها نسبت بـه تعهـد سـازمان در قبـال آنهامی باشد .در صورتی که کارکنان احساس کنند که سازمان تعهدی در قبال آنهـا ندارد،ارتباط بین توانمند سازی و تعهد سازمانی کارکنان مثبت نخواهد بود.
شایان ذکر است در رتبه بندی که بین ابعاد توانمندسازی و تعهدسازمانی صورت گرفت ،در میان ابعاد توانمندسازی ، احساس شایستگی دارای بالاترین رتبه ،احساس استقلال دارای پایین ترین رتبه و در میان ابعاد تعهد سازمانی ، تعهدعاطفی دارای بالاترین رتبه و تعهد هنجاری دارای پایین ترین رتبه بودند.
ضمناً نتایج نشان داد که میزان توانمندسازی و تعهدسازمانی کارکنان اداره کل امور کارکنان از حد متوسط بالاتر می باشد.
بی گمان عصر حاضر، عصر تحول ودگرگونی است، عصر پیشرفت و تکنولوژی است، عادات و رسوم و روابط اجتماعی دقیقاً دگرگون شده است و نیاز های امروز جوامع بشری چهره ای تازه به خود گرفته و از اساس متحول شده است. از سوی دیگر، تحولات و پیشرفتهای حیرت آور علوم و فنون در سالهای اخیر، ایجاد ارتباط و همبستگی بیین ملتها را یک ضرورت انکار ناپذیر ساخته است، چندان که این عصر را «عصر ارتباطات » یا به تعبیر دقیق تر «عصر انفجار اطلاعات» نامیده اند. در شرایط کنونی سر نوشت کشورها چنان به هم وابسته و مربوط شده است که هیچ کشوری نمی تواند به تنهایی در گوشه ای از جهان به سر برد، زیرا جدایی و اتروای یک ملت بقا و حیات آن را بخ مخاطره می اندازد. بر همین اساسی، همراه با رشد صنعتی واقتصادی و علمی جوامع، مناسبات میان دولتها در زمینه های مختلف گسترش می یابد و از همین نقطه تلاش برای اعتلا و ارتقای سطح این مناسبات آغاز می شود.
در این میان نقش مهم حقوق در تنظیم روابط بین المللی و توسعه و تداوم آن را نمی توان نادیده گرفت. حقوق با وضع اصول و قواعدی که حاکم بر روابط داخلی و خارجی است، شرایط لازم برای گسترش و استمرار این روابط را مهیا می کند و مشکلات و موانع مفاد قرار داد و ضرورت انطباق شروط از اولیه با اوضاع و احوال تغییر یافته، حکم می کند. به تعبیر دیگر، چنانچه تغییر بنیادین اوضاع و احوال، تعادل قراردادی و موازنه های تعهدات دو طرف را به شدت بهم زنده و انجام تعهد را برای یک طرف، به غایت سخت و دشوار و برای طرف دیگر، بسیار سهل و آسان سازد، در اینصورت، تعدیل یا فتح قرارداد که حکم استنثنائی و ثانوی قرادداد است، جایگزین حکم طبیعی و اولی آن ( لزوم وفای به عهد) می باشد.
از این روست که با وجود آنکه رویه قضایی کشورهایی که نص خاصی در زمینه تغییر اوضاع و احوال زمان انعقاد عقد و آثار آن ندارد، با دیده تردید به این نظریه می نگرد، دسته بزرگی از کشورهای دیگر، آن را درقوانین داخلی خود پذیرفته اند. از جمله کشورهایی که نظریه مذکور را در سیستم قوانین داخلی خود جای داده اند می توان به آلمان-ایتالیا- سوئیس- مصر- الجزایر- عراق-لیبی و سوریه اشاره نمود. به هر تقدیر امروزه این نظریه چه در حقوق خصوصی و چه در قلمرو حقوق بین الملل به رسمیت شناخته شده است.
ولی بنابر ضرورتهای خاص، آن را در قلمرو حقوق عمومی و در مورد قراردادهای اداری به کا برده اند.درحقوق بین الملل عمومی نیز، نظریه یاد شده به عنوان یکی از اصول مسلم و مورد قبول کشورهای متمدن مطرح شده و کنوانسیون 1969 وین راجع به حقوق معاهدات مقرراتی را در این زمینه پیش بینی نموده است. همچنین در حقوق تجارت بین المللی و در قراردادهای بازرگانی خارجی به این نظریه نقش مهمی را بازی می کند، زیرا در شرایط حاضر به ندرت می توان قراردادی یافت که مسئله دگرگونی اوضاع و احوال زمان تراضی، در شروط آن پیش بینی نشده باشد. بطور معمول، اثر تغییر اوضاع و احوال بر رابطه قراردادی، در شروط « تجدید نظر در قرارداد»، «دشواری اجرای قراد داد» و « تطبیق قرار داد با شرایط جدید» تصریح می گردد.
مقدمه 1
فصل اول: کلیات 5
فصل دوم: تاریخچه 9
فصل سوم: مبانی نظریه تغییر اوضاع و احوال 12
مبحث اول: مفهوم حقوقینظریه تغییر اوضاع و احوال 15
گفتاراول: عناصر سازنده اصل ربوس 15
مبحث دوم: نظریه اوضاع و احوال در حقوق ایران 22
گفتار اول: نظریه تغییر اوضاع و احوال در قانون مدنی ایران 23
نتیجه گیری 36
شامل 37 صفحه فایل word
پایان نامه کارشناسی ارشد روانشناسی
140 صفحه
چکیده
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه امنیت شغلی و استرس شغلی با تعهد سازمانی معلمان مقطع ابتدایی شهر سمنان بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بوده و جامعه مورد مطالعه شامل 511 نفر از معلمان مقطع ابتدایی شهر سمنان در سال تحصیلی 1389- 1388 بود که با روش نمونه گیری طبقه ای متناسب با حجم و مطابق با جدول مورگان نمونه به تعداد 249 نفر انتخاب گردید. ابزار جمع آوری اطلاعات ، پرسشنامه محقق ساخته امنیت شغلی ، پرسشنامه استرس شغلی و پرسشنامه تعهد سازمانی آلن و می یر بوده است. که با ضریب پایایی آن ها به ترتیب 92/0 و 85/0 و 93/0 به دست آمد.
برای تجزیه و تحلیل داده ها از شاخص های آمار توصیفی ( میانگین ، میانه ، مد ، انحراف استاندارد ، ماکزیمم و مینیمم ) و آمار استنباطی ( ضرایب همبستگی پیرسون ، اسپیرمن و کرامر و تحلیل رگرسیون ) استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که : بین دو متغیر امنیت شغلی و تعهد سازمانی رابطه معنا داری وجود دارد.بین احساس امنیت شغلی کارکنان و استرس شغلی آنان رابطه معنا داری وجود دارد.بین ابعاد امنیت شغلی ، مولفه های استرس شغلی و ویژگیهای جهت شناختی با تعهد سازمانی همبستگی چند گانه معنا دار وجود دارد.
ازبین مولفه های متغییرهای مستقل ، مولفه ی نگرش به کار و عاطفی بودن محیط کار ، ازمتغییرهای تاثیر گذار بر تعهد سازمانی هستند. بین متغییر های سن ، تحصیلات و وضعیت استخدام با متغییر امنیت شغلی رابطه مثبت و معنا دار وجود دارد.
پایان نامه کارشناسی ارشد رشته مدیریت گرایش بازاریابی با عنوان بررسی تأثیر هوش فرهنگی بر تعهد سازمانی کارکنان گمرکات استان خراسان به صورت کامل و با فرمت ورد و پی دی اف
چکیده:
هدف اصلی این پژوهش بررسی تأثیر هوش فرهنگی بر تعهد سازمانی کارکنان می باشد . جامعه آماری تحقیق کلیه کارکنان گمرک استان خراسان است که با استفاده از جدول مورگان تعداد 270 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شده اند . دوره زمانی تحقیق تیرماه سال 1393 می باشد . روش گردآوری داده ها از روش کتابخانه ای و توزیع پرسشنامه می باشد . آزمون فرضیات از روش آزمون همبستگی ، رگرسیون چندگانه و آزمون فریدمن انجام شد . بدین منظور از نرم افزارهای EXCEL و SPSS استفاده شده است . در این پژوهش به آزمون فرضیه های زیر پرداخته شد :
فرضیه اصلی :
هوش فرهنگی بر تعهد سازمانی کارکنان تأثیرگذار است .
فرضیه های فرعی :
یافته های تحقیق نشان داد هوش فرهنگی شناختی ، هوش فرهنگی فراشناختی ، هوش فرهنگی رفتاری و هوش فرهنگی انگیزشی بر تعهد سازمانی کارکنان تأثیر مستقیم و معناداری دارد .
همچنین اولویت بندی مؤلفه های هوش فرهنگی از نظر اهمیت و تأثیر آن بر تعهد سازمانی کارکنان به صورت زیر می باشد : 1. هوش فرهنگی فراشناختی 2. هوش فرهنگی شناختی 3. هوش فرهنگی انگیزشی
دانلود مقاله با موضوع عوامل مؤثر بر میزان تعهد سازمانی کارکنان شرکت گاز که شامل 25 صفحه و بشرح زیر است :
نوع فایل : Word
چکیده : مقاله حاضربه بررسی عوامل موثر بر میزان تعهد سازمانی کارکنان شرکت گاز استان خراسان رضوی در اداره مرکزی مشهد می پردازد. روش تحقیق پیمایشی و داده ها از طریق پرسشنامه استاندارد بهدست آمد. جامعه آماری 200 نفر کارمند و حجم نمونه 66 نفر از کارکنان بودکه به طریق نمونه گیری طبقه ای متناسب با حجم انتخاب شدند. نتایج نشان می دهد که میزان تعهد سازمانی کارکنان بالاتر از متوسط است. میزان تعهدسازمانی با متغیرهای عدالت سازمانی ، استقلال در کار ، فشار نقش، فرصت و ارتقای شغلی و ابهام نقش رابطه معنادار مثبت وبا مشارکت سازمانی رابطه معنادار ندارد . تحلیل های رگرسیون چند گانه و نتایج حاصل از تحلیل مسیر نشان داد که عدالت سازمانی مهمترین و تعیین کننده ترین عامل تاثیرگذار مستقیم و مثبت بر میزان تعهد سازمانی محسوب می شود. درحالی که سایر عوامل مشارکت سازمانی، ابهام نقش ، فشار نقش و استقلال درکار نیز تاثیر مستقیم و عامل فرصت و ارتقای شغلی تاثیر غیر مستقیم بر تعهدسازمانی دارند.