یارا فایل

مرجع دانلود انواع فایل

یارا فایل

مرجع دانلود انواع فایل

تحقیق درمورد توحید افعالی

اختصاصی از یارا فایل تحقیق درمورد توحید افعالی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 15

 

توحید افعالی

بقره: أَیُّهَا النّاسُ اعْبُدُوا رَبَّکُمُ الَّذی خَلَقَکُمْ وَ الَّذینَ مِنْ قَبْلِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ(21)الَّذی جَعَلَ لَکُمُ اْلأَرْضَ فِراشًا وَ السَّماءَ بِناءً وَ أَنْزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً فَأَخْرَجَ بِهِ مِنَ الثَّمَراتِ رِزْقًا لَکُمْ فَلا تَجْعَلُوا لِلّهِ أَنْدادًا وَ أَنْتُمْ تَعْلَمُونَ(22)(( اى مردم، پروردگارتان را که شما، و کسانى را که پیش از شما بوده‏اند آفریده است، پرستش کنید؛ باشد که به تقوا گرایید. همان [خدایى‏] که زمین را براى شما فرشى [گسترده‏]، و آسمان را بنایى [افراشته‏] قرار داد؛ و از آسمان آبى فرود آورد؛ و بدان از میوه‏ها رزقى براى شما بیرون آورد؛ پس براى خدا همتایانى قرار ندهید، در حالى که خود مى‏دانید.))

﴿ فَلا تَجْعَلُوا لِلّهِ أَنْدادًا وَ أَنْتُمْ تَعْلَمُونَ﴾: براساس آنچه در مقامات گفتیم اوست که فاعل جملگی افعال می باشد پس جز او شایسته عبادت نیست و شما نیز در انتساب افعال به او برایش شریک قرار ندهید حال که [فقط] اوست که شایسته عبادت می باشد پس شما نیز آگاهانه عبادت را به جا آورید.

پس زیرا عبادت آنها [یعنی کافران] برای [اسم] صانع است و رب آنها به صورت ((صنع)) تجلی یافته. که هر عابدی جز آنچه می شناسد نمی پرستد و هرکس خدا را نمی شناسد مگر به اندازه ای که از الوهیت در درون خودش احساس می کند و آنها [در درون خودشان] جز فاعل مختار چیزی نمی یابند پس او را عبادت می کنند و نهایت [و جزای ] این گونه عبادت ها رسیدن به بهشت است که برترین مرتبه عالم افعال می باشد.

﴿ الَّذی جَعَلَ لَکُمُ اْلأَرْضَ فِراشًا﴾ پس خداوند زمینهای نفوس آنان را آماده نموده و آسمانهای ارواح آنها را بر آن بنا نهاده و از آن آسمانها باران علم (( توحید افعالی)) بر آنان فرو ریخت و از زمین نفوس آنان درخت تسلیم و اعمال وطاعات و اخلاق حسنه رویابند تا به قلوب آنها میوه یقین و احوال ومقاماتی مانند صبور و شکر و توکل ارزانی دارد.

بقره:قُلْنَا اهْبِطُوا مِنْها جَمیعًا فَإِمّا یَأْتِیَنَّکُمْ مِنّی هُدًى فَمَنْ تَبِعَ هُدایَ فَلا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُونَ(38)((فرمودیم: «جملگى از آن فرود آیید. پس اگر از جانب من شما را هدایتى رسد ، آنان که هدایتم را پیروى کنند بر ایشان بیمى نیست و غمگین نخواهند شد.))

﴿ قُلْنَا اهْبِطُوا مِنْها جَمیعًا﴾ : حضرت حق در قرآن امر اهبطوا را تکرار نموده است تا بفهماند که هبوط آدم به اراده او صورت پذیرفته و اگر اراده او نبود شیطان نمی توانست آنها را گمراه نماید و به همین جهت است که هبوط دادن را به خودش نسبت داده است نه به شیطان که سبب هبوط می باشد.

آل عمران:یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لا تَأْکُلُوا الرِّبَوا أَضْعافًا مُضاعَفَةً وَ اتَّقُوا اللّهَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ(130)(( اى کسانى که ایمان آورده‏اید، ربا را [با سود] چندین برابر مخورید، و از خدا پروا کنید، باشد که رستگار شوید.))

﴿ یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لا تَأْکُلُوا الرِّبَوا﴾ بدانید که جزاء رباخوار و کافر یکی است. پس از آن حذر کنید چرا که ربا آنگونه حجاب افعال الهی می گردد که کافر از معرفت صفات و ذات حق در حجاب است و[بدانید که] شخص محجوب خودش پذیرنده رحمت الهی نیست هر چند که آن رحمت بسیار زیاد باشد. پس این حجاب را به وسیله طاعت الهی و ترک مخالفش بردارید شاید که رحمت حق تعالی را دریابید.

آل عمران:وَ سارِعُوا إِلى‏ مَغْفِرَةٍ مِنْ رَبِّکُمْ وَ جَنَّةٍ عَرْضُهَا السَّماواتُ وَ اْلأَرْضُ أُعِدَّتْ لِلْمُتَّقینَ(133)(( و براى نیل به آمرزشى از پروردگار خود، و بهشتى که پهنایش [به قدر] آسمانها و زمین است [و] براى پرهیزگاران آماده شده است، بشتابید.))

﴿ وَ سارِعُوا إِلى﴾ یعنی به سوی ندیدن افعالتان بشتابید. چرا که سبب محجوب گشتن از مشاهده افعال حق گردیده است.

آل عمران:وَ الَّذینَ إِذا فَعَلُوا فاحِشَةً أَوْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ ذَکَرُوا اللّهَ فَاسْتَغْفَرُوا لِذُنُوبِهِمْ وَ مَنْ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلاَّ اللّهُ وَ لَمْ یُصِرُّوا عَلى‏ ما فَعَلُوا وَ هُمْ یَعْلَمُونَ(135)أُولئِکَ جَزاؤُهُمْ مَغْفِرَةٌ مِنْ رَبِّهِمْ وَ جَنّاتٌ تَجْری مِنْ تَحْتِهَا اْلأَنْهارُ خالِدینَ فیها وَ نِعْمَ أَجْرُ الْعامِلینَ(136)((و آنان که چون کار زشتى کنند، یا بر خود ستم روا دارند، خدا را به یاد مى‏آورند و براى گناهانشان آمرزش مى‏خواهند -و چه کسى جز خدا گناهان را مى‏آمرزد؟ و بر آنچه مرتکب شده‏اند، با آنکه مى‏دانند [که گناه است‏]، پافشارى نمى‏کنند. آنان، پاداششان آمرزشى از جانب پروردگارشان، و بوستانهایى است که از زیر [درختان‏] آن جویبارها روان است. جاودانه در آن بمانند، و پاداش اهل عمل چه نیکوست.))

﴿ وَ الَّذینَ إِذا فَعَلُوا فاحِشَةً﴾ یعنی گناهان کبیره [منظور این است که] افعال خود را از قدرت خویش بداند.

﴿أَوْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ﴾ حقوق خویش را به واسطه ارتکاب گناهان صغیره و دیدن خود در انجام افعال، تضییع نموده است.

﴿ ذَکَرُوا اللّهَ﴾ [منظور اینکه] انجام کارها را به واسطه قدرت حق الهی دانسته و از اینکه افعال را از خود ببیند بیزاری می جوید.

﴿ فَاسْتَغْفَرُوا﴾ [یعنی] ندیدن افعال خویش را می جوید که به منزله گناه برای اویند و برای همین منظور از حول و قوه خود بتری می جوید.

﴿وَ مَنْ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ﴾ یعنی وجود افعال را.

﴿ إِلاَّ اللّهُ﴾ یعنی بدانید که آمرزنده ای جزا وجود ندارد.

﴿ وَ لَمْ یُصِرُّوا عَلى‏ ما فَعَلُوا﴾ در حالت غفلت و ظهور نفسشان. [به عبارت دیگر] در نسبت دادن افعال به خود توبه کرده و به سوی او باز می گردند.

﴿وَ هُمْ یَعْلَمُونَ﴾ که فعلی جز افعال الهی وجود ندارد.

﴿ وَ نِعْمَ أَجْرُ الْعامِلینَ﴾ به اقتضاء توحید افعالی خویش.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درمورد توحید افعالی

تحقیق درمورد توحید صفاتی

اختصاصی از یارا فایل تحقیق درمورد توحید صفاتی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 4

 

توحید صفاتی

بقره :وَ لا تَلْبِسُوا الْحَقَّ بِالْباطِلِ وَ تَکْتُمُوا الْحَقَّ وَ أَنْتُمْ تَعْلَمُونَ(42)((و حق را به باطل درنیامیزید، و حقیقت را -با آنکه خود مى‏دانید - کتمان نکنید.))

﴿ وَ لا تَلْبِسُوا الْحَقَّ بِالْباطِلِ﴾ یعنی صفات ثابت الهی مانند علم وقدرت واراده اش را با صفات نفسانی خود در هم نیامیزید [چرا که درحقیقت اوست که به صفات خود تجلی نموده است] و نیز [با] عدم تفاوت میان دواعی و خواطر نفسانی و حقانی صفات حق را با صفات نفسانی خود در هم نیامیزید و صفات الهی را به وسیله صفات نفسانی خود انکار نکنید.

﴿وَ أَنْتُمْ تَعْلَمُونَ﴾ شما به واسطه علم توحید افعالی می دانید که مصدر هر فعلی صفتی خاص می باشد. پس اگر افعال را به غیر او منتسب نکنید[در نتیجه] صفتی برای غیر او ندانسته و به توحید صفاتی خواهید رسید.

بقره:وَ أَقیمُوا الصَّلاةَ وَ آتُوا الزَّکاةَ وَ ارْکَعُوا مَعَ الرّاکِعینَ(43)(( و نماز را بر پا دارید، و زکات را بدهید، و با رکوع‏کنندگان رکوع کنید.))

﴿ ارْکَعُوا مَعَ الرّاکِعینَ﴾ زیرا که رکوع همان خضوع و اقرار به افعال الهی است. [به عبارت دیگر] رکوع علامت رضایت- که میراث تجلی صفاتی و کمال آن است- پس [معنی آیه اینکه] در هنگام ظهور صفاتم به قضائم راضی باشید.

بقره:الَّذینَ یَظُنُّونَ أَنَّهُمْ مُلاقُوا رَبِّهِمْ وَ أَنَّهُمْ إِلَیْهِ راجِعُونَ(46)(( همان کسانى که مى‏دانند با پروردگار خود دیدار خواهند کرد؛ و به سوى او باز خواهند گشت.))

﴿ أَنَّهُمْ إِلَیْهِ راجِعُونَ﴾ به واسطه فنا و محو صفاتشان درصفات الهی.

بقره: وَ إِذْ قُلْتُمْ یا مُوسى‏ لَنْ نُؤْمِنَ لَکَ حَتّى نَرَى اللّهَ جَهْرَةً فَأَخَذَتْکُمُ الصّاعِقَةُ وَ أَنْتُمْ تَنْظُرُونَ(55)ثُمَّ بَعَثْناکُمْ مِنْ بَعْدِ مَوْتِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ(56)وَ ظَلَّلْنا عَلَیْکُمُ الْغَمامَ وَ أَنْزَلْنا عَلَیْکُمُ الْمَنَّ وَ السَّلْوى‏ کُلُوا مِنْ طَیِّباتِ ما رَزَقْناکُمْ وَ ما ظَلَمُونا وَ لکِنْ کانُوا أَنْفُسَهُمْ یَظْلِمُونَ(57)(( و چون گفتید: «اى موسى، تا خدا را آشکارا نبینیم، هرگز به تو ایمان نخواهیم آورد. » پس -در حالى که مى‏نگریستید- صاعقه شما را فرو گرفت. سپس شما را پس از مرگتان برانگیختیم؛ باشد که شکرگزارى کنید. و بر شما ابر را سایه‏گستر کردیم؛ و بر شما «گزانگبین» و «بلدرچین» فرو فرستادیم؛ [و گفتیم:] «از خوراکیهاى پاکیزه‏اى که به شما روزى داده‏ایم، بخورید. » و[لى آنان‏] بر ما ستم نکردند، بلکه بر خویشتن ستم روا مى‏داشتند.))

﴿ فَأَخَذَتْکُمُ﴾ صاعقه موت که همان فنا در تجلی ذاتی است آنها را فرا گرفت.

﴿وَ أَنْتُمْ﴾ در حال مراقبه و مشاهده بودید.

﴿ثُمَّ بَعَثْناکُمْ ﴾ به وسیله حیات حقیقی و بقاء بعد از فنا. شاید که نعمت توحید و رسیدن به مرتبه سلوک فی الله را شکر گویند.

﴿وَ ظَلَّلْنا عَلَیْکُمُ﴾ ابر تجلی صفاتی چرا که [به منزله] حجاب خورشید سوزاننده ذات الهی می باشد.

نسا:أَ لَمْ تَرَ إِلَى الَّذینَ یُزَکُّونَ أَنْفُسَهُمْ بَلِ اللّهُ یُزَکّی مَنْ یَشاءُ وَ لا یُظْلَمُونَ فَتیلاً(49)((آیا به کسانى که خویشتن را پاک مى‏شمارند ننگریسته‏اى؟ [چنین نیست، ] بلکه خداست که هر که را بخواهد پاک مى‏گرداند، و به قدر نخِ روى هسته خرمایى ستم نمى‏بینند.))

﴿ بَلِ اللّهُ یُزَکّی مَنْ یَشاءُ﴾ منظور محو و زائل شدن صفات بشری به وسیله صفات الهی است.

نسا:وَ الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ سَنُدْخِلُهُمْ جَنّاتٍ تَجْری مِنْ تَحْتِهَا اْلأَنْهارُ خالِدینَ فیها أَبَدًا لَهُمْ فیها أَزْواجٌ مُطَهَّرَةٌ وَ نُدْخِلُهُمْ ظِلاًّ ظَلیلاً(57)((و به زودى کسانى را که ایمان آورده و کارهاى شایسته کرده‏اند، در باغهایى که از زیر [درختانِ‏] آن نهرها روان است درآوریم. براى همیشه در آن جاودانند، و در آنجا همسرانى پاکیزه دارند، و آنان را در سایه‏اى پایدار درآوریم.))

﴿ وَ الَّذینَ آمَنُوا﴾ به توحید صفاتی.

﴿ سَنُدْخِلُهُمْ جَنّاتٍ﴾ بهشت مربوط به آنها و مقاماتشان.

﴿ تَجْری مِنْ تَحْتِهَا اْلأَنْهارُ﴾ [منظور از] نهر ها علوم تجلیات قلبی و منظور از همسرانشان ارواح مقدسه اند که آنها در حقیقت مظهر صفات الهی و دارای بدنهایی پاک می باشند.

﴿وَ نُدْخِلُهُمْ ظِلاًّ ظَلیلاً﴾ یعنی ظل صفات دائم الهیه که به واسطه محو صفات بشری حاصل می شود.

نسا:وَ ما أَرْسَلْنا مِنْ رَسُولٍ إِلاّ لِیُطاعَ بِإِذْنِ اللّهِ وَ لَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جاؤُکَ فَاسْتَغْفَرُوا اللّهَ وَ اسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللّهَ تَوّابًا رَحیمًا(64)((و ما هیچ پیامبرى را نفرستادیم مگر آنکه به توفیق الهى از او اطاعت کنند. و اگر آنان وقتى به خود ستم کرده بودند، پیش تو مى‏آمدند و از خدا آمرزش مى‏خواستند و پیامبر [نیز] براى آنان طلب آمرزش مى‏کرد، قطعاً خدا را توبه‏پذیرِ مهربان مى‏یافتند.))

﴿ فَاسْتَغْفَرُوا اللّهَ ﴾ یعنی ازخداوند می خواهند که صفات آنها را که مصادر افعال آنها و مانع از استعداد آنهاست، به نور صفات خویش محو نماید.

﴿ وَ اسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ﴾ [یعنی نبی نیز] به وسیله نور صفات خود که در حقیقت همان صفات الله می باشد آنها را یاری می دهد.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درمورد توحید صفاتی

تحقیق درمورد اثبات معاد از طریق توحید

اختصاصی از یارا فایل تحقیق درمورد اثبات معاد از طریق توحید دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 16

 

اثبات معاد از طریق توحید

این چند تعبیر در قرآن آمده است. در خلقت، باطل در کار نیست، حق است، این آسمان و زمین به حق آفریده شده‏اند نه به باطل. ما که خلق کننده هستیم در خلق عالم لاعب یعنی بازی کنند نبوده‏ایم. «افحسبتم انما خلقناکم عبثا و انکم الینا لا ترجعون‏» ۳ (باز کلمه «عبث‏» آمده است) شما خیال کرده‏اید که مرجوع نمی‏شوید پس عبث آفریده شده‏اید؟ این چند کلمه همه در مورد قیامت آمده، یعنی قرآن این طور می‏گوید که اگر قیامتی نباشد معنایش این است که هستی بر باطل است، هستی بازیچه است، هستی بیهودگی است. اما در اینجا کلمه «لاعب‏» آمده است: «و ما خلقنا السموات و الارض و ما بینهما لا عبین‏» .

اینجا باید مطلبی را توضیح بدهیم. به چه می‏گویند «بازی‏»؟ این کلمه «لعب‏» باید روشن بشود تا بعد مطلب آیه قرآن روشن بشود. بچه - یا بزرگ که معمولا بازی بیشتر کار کودک است - در می‏آید مشغول بازی می‏شود. کاری را شروع می‏کند. مثلا می‏آید اتاقک می‏سازد، شتر یا اسب درست می‏کند. بازی‏اش که تمام می‏شود خرابش می‏کند می‏رود. باز دفعه دیگر همان را درست می‏کند. شما اگر درست در کار این بچه دقت کنید که چه هدفی در این کارش نهفته است، هیچ هدفی، هیچ حکمتی در کار خود آن بچه پیدا نمی‏کنید; یعنی اثری واقعا بر آن مترتب باشد، هرگز اثری بر آن مترتب نیست. فرض کنید می‏روند فوتبال بازی می‏کنند. چندین بار توپ از این طرف می‏رود آن طرف و از آن طرف می‏رود این طرف، به این دروازه وارد می‏شود، به آن دروازه وارد می‏شود. شما از نظر نفس کار در نظر بگیرید، به روح آن بچه کار نداشته باشید، به خود کار توجه کنید.

حالا این توپ به این دروازه برود یا به آن دروازه، چه اثری بر این کار مترتب است؟ هیچ. البته هر لعبی - اگر دقت کنید - لعب نسبی است‏یعنی از نظر آن کار بازیچه است، ولی این بچه چرا این کار را می‏کند؟ او در عالم خیال خودش به هدفی می‏رسد. فقط از نظر خیال این بچه (یا بزرگ) بازی نیست; یعنی از این راه قوه خیال او به هدف و مقصد خیالی خودش می‏رسد.

مثال دیگری عرض می‏کنم. فلاسفه بحثی دارند در باب لعب و لهو و این جور چیزها. اغلب ما عادتهایی داریم که نوعی عبث و لعب است. یک کسی عادتش این است که انگشتانش را می‏شکند، دیگری عادتش این است که با تسبیح بازی کند، یکی با انگشترش بازی می‏کند، یکی با محاسنش بازی می‏کند. اگر از کسی که این بازی را می‏کند بپرسید این کار را برای چه می‏کنی؟ می‏گوید هیچ چیز. راست است، خود این کار برای «هیچ چیز» صورت می‏گیرد یعنی در این کار «هیچ چیز» است. اما نیرویی در این هست که می‏خواهد خودش را به جایی برساند، یعنی قوه خیال و واهمه او با همین «هیچ چیز» تفنیی می‏کند، ولی خود کار «هیچ چیز» است. حالا می‏آییم سراغ کار حکیمانه. کارهایی که ما انجام می‏دهیم که اینها را «حکیمانه‏» تلقی می‏کنیم بعد می‏بینید همین کارهای حکیمانه ما از یک نظر حکیمانه است و از یک نظر همه کارهایی حکیمانه دنیا لعب است (انما الحیوة الدنیا لعب و لهو) ۴

 

چطور؟ کار حکیمانه چگونه است؟ مثلا می‏آییم در زمینی خانه‏ای می‏سازیم دارای هال، مهمانخانه، آشپزخانه، حمام و ... هر که از ما بپرسد این کار را برای چه می‏کنی، دیگر نمی‏گوییم «هیچ چیز» ، می‏گوییم معلوم است، می‏خواهم زندگی کنم، انسان که می‏خواهد زندگی کند جا لازم دارد. چرا این طور می‏سازی؟ آدم مهمان برایش می‏آید، مهمانخانه می‏خواهد، حمام می‏خواهد، ... اینجا این کار شکل حکیمانه به خودش می‏گیرد، یعنی روی یک نقشه عقلانی و روی اثر و فایده‏ای که بر این کار برای آن شخص مترتب است صورت می‏گیرد. اینجا دیگر «خیال‏» این کار را نکرده، «عقل‏» این کار را کرده است و چون هدف درستی از این کار دارد، ما این کار را «حکیمانه‏» می‏گوییم. باز هم این کار حکیمانه نسبت‏به «کننده‏» حکیمانه است، از نظر کسی که این کار را می‏کند و از نظر انتساب این کار به شخصی که این کار را انجام می‏دهد حکیمانه است، ولی از نظر مجموع آجرها و سنگها و کچها و آهنهایی که در این خانه به کار رفته چطور؟ یعنی اگر ما خودمان را مجزا کنیم و توجهی به اینها بکنیم، برای اینها چه کار حکیمانه‏ای صورت گرفته؟ از نظر این آجرها که قبلا خاک بود و هنوز در کوره نرفته بود و به صورت آجر در نیامده بود و امروز به صورت آجر در آمده و جرم این دیوار را تشکیل می‏دهد چگونه است؟ یعنی اگر او به جای ما باشد و اگر او شاعر به ذات خودش باشد، برای او فرق نمی‏کند، باز برای او کاری است لعب; یعنی از نظر طبیعت و ذات آن اشیاء لعب است.

از نظر کننده، این کار حکیمانه است نه از نظر خود آن کار. به تعبیر دیگر ما با این کار خودمان این در و دیوار را به کمال خودشان سوق نداده‏ایم، اینها را در خدمت منفعت‏خودمان قرار داده‏ایم. اگر کار ما کار درستی باشد، یعنی اگر ما در نظام عالم حق داشته باشیم - که چنین حقی هم داریم - که این اشیاء را در خدمت‏خودمان قرار بدهیم از نظر خودمان به سوی کمالی حرکت کرده‏ایم و کار حکیمانه انجام داده‏ایم اما این اشیاء را به سوی کمال خودشان سوق نداده‏ایم.

مثال دیگر ذکر می‏کنیم درست در جهت عکس این مثال: پدر و مادری با یکدیگر زندگی می‏کنند، عمل زناشویی انجام می‏دهند و بچه‏ای پیدا می‏شود. اینجا قضیه بر عکس است. از نظر اینها که یک لذت موقت و آنی نصیبشان شده چیز دیگری است. ولی نتیجه‏ای به دست آمده که اینها در واقع آن را انجام نمی‏دهند بلکه مسخرند برای انجام دادن آن; یعنی این کار مقدمه پیدایش یک موجود است، زمینه پیدایش یک موجود را


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درمورد اثبات معاد از طریق توحید

دانلود تفسیرسوره توحید

اختصاصی از یارا فایل دانلود تفسیرسوره توحید دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تفسیرسوره توحید


دانلود تفسیرسوره توحید

فرمت فایل:  Image result for word ( قابلیت ویرایش و آماده چاپ

حجم فایل:  (در قسمت پایین صفحه درج شده )

تعداد صفحات فایل: 9

کد محصول : 001Shop

فروشگاه کتاب : مرجع فایل 


 

 قسمتی از محتوای متن 

 

تفسیرسوره توحید

تفسیر حضرت‌ علاّمه‌ (قدّه‌ ) از سورة‌ مبارکة‌ توحیدوبیان جنسیه و شناسنامه حضرت حق تعالی 

حضرت‌ استادنا الاکرم‌ علاّمة‌ طباطبائی‌ قدّس‌ الله‌ سرّه‌ در قسمت‌ «بیان‌» از این‌ سوره‌ فرموده‌اند:

   این‌ سوره‌ خداوند را توصیف‌ می‌نماید که‌ او  أحَدیُّ الذّات‌  است‌ و جمیع‌ ماسوای‌ وی‌ در جمیع‌ حوائج‌ وجودیّة‌ خودشان‌ بدو بازگشت‌ می‌کنند ، بدون‌ آنکه‌ چیزی‌ با او مشارکت‌ نماید ، نه‌ در ذات‌ و نه‌ در صفات‌ و نه‌ در افعال‌ .

 و این‌ همان‌  توحید قرآنی‌  است‌ که‌ از اختصاصات‌ قرآن‌ کریم‌ است‌ و همگی‌ معارف‌ اسلامیّه‌ بر آن‌ مبتنی‌ میگردد .

 در فضیلت‌ این‌ سوره‌ به‌ قدری‌ أخبار تکاثر دارد و تا به‌ حدّی‌ منتهی‌ شده‌ است‌ که‌ از طریق‌ فریقین‌ وارد است‌ که‌ معادل‌ یک‌ ثلث‌ از قرآن‌ است‌ .

 محتمل‌ است‌ این‌ سوره‌ مکّیّه‌ باشد و مدنیّه‌ ، امّا آنچه‌ از بعض‌ اسباب‌ نزول‌ آن‌ دستگیر می‌شود آن‌ می‌باشد که‌ باید ظاهراً مکّیّه‌ باشد .

 قَولُه‌ تَعالَی‌:  قُلْ هُوَ اللَهُ أَحَدٌ  ، لفظ‌  هُوَ  ضمیر شأن‌ و قصّه‌ است‌ که‌ فائده‌اش‌ اهتمام‌ به‌ مضمون‌ جمله‌ای‌ است‌ که‌ در پس‌ آن‌ در می‌آید [217].   و سخن‌ درست‌ و حقِّ مسأله‌ در لفظ‌ جلاله‌ آنستکه‌ در عربیّت‌ ، عَلَم‌ بِالغلبة‌   شده‌ است‌ همچنانکه‌ خداوند در سائر لغات‌ دارای‌ اسم‌ خاصّی‌ است‌ . و مقداری‌ از این‌ گفتار و بیان‌ و استدلال‌ در تفسیر سورة‌ فاتحه‌ گذشت‌ .

  متن کامل را می توانید بعد از پرداخت آنلاین ، آنی دانلود نمائید، چون فقط تکه هایی از متن به صورت نمونه در این صفحه درج شده است.

پس از پرداخت، لینک دانلود را دریافت می کنید و ۱ لینک هم برای ایمیل شما به صورت اتوماتیک ارسال خواهد شد.

 
/images/spilit.png

دانلود با لینک مستقیم


دانلود تفسیرسوره توحید

تحقیق در مورد اثبات معاد از طریق توحید

اختصاصی از یارا فایل تحقیق در مورد اثبات معاد از طریق توحید دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد اثبات معاد از طریق توحید


تحقیق در مورد اثبات معاد از طریق توحید

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

تعداد صفحه16

اثبات معاد از طریق توحید

این چند تعبیر در قرآن آمده است. در خلقت، باطل در کار نیست، حق است، این آسمان و زمین به حق آفریده شده‏اند نه به باطل. ما که خلق کننده هستیم در خلق عالم لاعب یعنی بازی کنند نبوده‏ایم. «افحسبتم انما خلقناکم عبثا و انکم الینا لا ترجعون‏» ۳ (باز کلمه «عبث‏» آمده است) شما خیال کرده‏اید که مرجوع نمی‏شوید پس عبث آفریده شده‏اید؟ این چند کلمه همه در مورد قیامت آمده، یعنی قرآن این طور می‏گوید که اگر قیامتی نباشد معنایش این است که هستی بر باطل است، هستی بازیچه است، هستی بیهودگی است. اما در اینجا کلمه «لاعب‏» آمده است: «و ما خلقنا السموات و الارض و ما بینهما لا عبین‏» .

اینجا باید مطلبی را توضیح بدهیم. به چه می‏گویند «بازی‏»؟ این کلمه «لعب‏» باید روشن بشود تا بعد مطلب آیه قرآن روشن بشود. بچه - یا بزرگ که معمولا بازی بیشتر کار کودک است - در می‏آید مشغول بازی می‏شود. کاری را شروع می‏کند. مثلا می‏آید اتاقک می‏سازد، شتر یا اسب درست می‏کند. بازی‏اش که تمام می‏شود خرابش می‏کند می‏رود. باز دفعه دیگر همان را درست می‏کند. شما اگر درست در کار این بچه دقت کنید که چه هدفی در این کارش نهفته است، هیچ هدفی، هیچ حکمتی در کار خود آن بچه پیدا نمی‏کنید; یعنی اثری واقعا بر آن مترتب باشد، هرگز اثری بر آن مترتب نیست. فرض کنید می‏روند فوتبال بازی می‏کنند. چندین بار توپ از این طرف می‏رود آن طرف و از آن طرف می‏رود این طرف، به این دروازه وارد می‏شود، به آن دروازه وارد می‏شود. شما از نظر نفس کار در نظر بگیرید، به روح آن بچه کار نداشته باشید، به خود کار توجه کنید.

حالا این توپ به این دروازه برود یا به آن دروازه، چه اثری بر این کار مترتب است؟ هیچ. البته هر لعبی - اگر دقت کنید - لعب نسبی است‏یعنی از نظر آن کار بازیچه است، ولی این بچه چرا این کار را می‏کند؟ او در عالم خیال خودش به هدفی می‏رسد. فقط از


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد اثبات معاد از طریق توحید