27 صفحه
جایگاه اجتماعی زنان از دو دیدگاه حجاب :
آسیب شناسی جایگاه شغلی زنان ایرانی بررسی موانع فرهنگی و قانونی مشارکت زنان علی رغم چندگانگی وظائف و تعدد نقش های زنان در جامعه منزلت این نقش برابر نیست چرا که نقش زن به عنوان همسر ، مادر ، و کدبانو در کفه تراز و سنگین تر به نظر رسیده و یا با ارج تر شمرده می شود .
در حقیقت اگر در مورد استقلال مردان عوامل جمعیتی مثل ساختار سنی جمعیت ، روند مهاجرت ، میزان رشد جمعیت و میزان عرضه و تقاضای نیروی کار تعیین کننده است ، در علمی اجتماعی ، اقتصادی ، فرهنگی و سیاسی است .
در بین عمده موانعی که پیرامون مشارکت زنان وجود دارد چند عاول را به اختصار مورد اشاره قرار می دهیم.
مقدمه
حجاب در لغت به معنای : حایل شدن ، پوشاندن ، مانع شدن است 0 الحجاب مفرد کلمة حجب به معنای : پرده ، پوشش ، لباس ، پارچه وهر چیزی که چیز دیگر را بپوشاند یا هر مانع وحایل وفاصله میان دو یا چند چیز 0 (1)
حال که به معنای لغوی حجاب پی بردیم ، معلوم می شود که حجاب مصونیت واطمینان بخش است نه محــدودیت آور! چرا که گوهر وجودی انسان ارزشمندترین و گرانمایه ترین چیزی است که ازجانب خداوند باریتعالی ، آن مهربانترین مهربانـــان به ودیعه گذارده شده است 0 وهر چیز ارزشمند نیازمند مراقبت ، محافظت ، نگهبانی وممانعت از مفقود شـدن ودسـت درازی و سرقت است و گوهر ارزشمند وجود آدمی به مراتب اولی نیازمند چنیین مراقبتی است 0 حجاب صدفی است که از این گوهــر گرانمایه محافظت می نماید ، پس با چنین تعبیری نیز حجاب ، ارزش آفرین است وپاسبان ارزش نه محدودیت و از بین برندة ارزش وکم کننده ی بهای ذی قیمت آدمی !
اگر فرض کنیم که انسانی کالای بسیار ارزشمند مانند : ماشین گران قیمت یا شمش طلا ویا میلیونها تومان پول دارد ، تحقیقاً برای نگهداری ومحافظـت آن از چشم ودسـت متجاوزین در اندیشه ی چاره ای می افتد 0 بطور مثال : برای محافظت ماشینش ، قفل الکترونیکی و زنجیر و… وبرای نگهداری از شمش طلا وپول از سیستم بانکی استفاده می کند ، چراکه از حفظ وصیانت اموال خود مطمئن گردد 0 آیا چنین عملی محدود کردن ویا محروم کردن از دارایی است ؟ آیاگوهر وجودی انســـان بعنوان ارزشمند ترین وکامل ترین موجودات نیازمند چنین مرا قبتی نیست ؟ تقوای الهی به همین منظـور در قرآن وروایات بطور متواتربیان شده است وتذکرات فراوانی در نگهداری چشم ودست از خیانت به مال وناموس افراد شده است 0 « اللهمّ احفظ عیوننا من الحرام والخیانه » خدایا چشمان مارا از نگاه به حرام وخیانت محفوظ بدار !
بعضی افراد بد حجابی ویا بی حجابی را آزادی دانسته وآن را لازمه ی پیشرفت وترقّی می دانند وحجاب رامانع این پیشرفت!
پروژه کارشناسی الهیات
48 صفحه
چکیده:
فصلهای این مقاله که درباره حجاب است به بررسی آن در اسلام، قرآن، آیین مسیح و نصرانی پرداخته است.
بعضی از این فصلها که جامعه کنونی به آن گرفتار است که یکی از این فصلها به بررسی پوشش بانوان در زندگی امروزی و نظر معصومین را در این باره آورده شده است.
یکی دیگر از این فصلها در مورد عوامل بیحجابی است که باید به آن توجه داشت و میطلبد که مسئولین در این باره با جدیت کار کنند و این مؤذل را از کشور اسلامی و شیعه رهایی دهند.
کلید واژهها:
حجاب- چادر- پوشش- زینت- بانوان- اسلام
40صفحه
حجاب و جامعه
مقدمه:
حجاب ، شانی از شئون انسان است وپدیده ای است که تقریبا"به اندازه طول تاریخ بشر سابقه وبقدر پهنه جغرافیای امروزی ، گسترش وتنوع دارد .
این پدیده با خصوصیات فردی واجتماعی انسان در ارتباط است و لذا میتوان آنرا از دیدگاههای مختلفی از قبیل فرهنگی ، اخلاقی ، جامعه شناسی ، مذهب و قانون مورد مطالعه قرار داد.
سلامت انسان و توسعه اجتماعی رابطه ای جدائی ناپذیر دارند وسلامت انسان نعمتی است که از مجموعه عوامل زیستی ، روانی و اجتماعی و حیات معنوی او تاثیر می گیرد.
جهان در قرن بیستم و بخصوص بدنبال دو جنگ ویرانگر بین المللی تغییرات زیادی را تجربه کرده است . انقلاب صنعتی ، پیشرفت فناوری تغییرات کمی و کیفی در نحوه زندگی انسانها ، ارزشها و نگرشهای آدمیان را نیز دگرگون ساخته است ، بسیاری از نهادهای اجتماعی تضعیف گردیده اند و روابط بین فردی و تعامل آدمیان با یکدیگر نیز تغییرات کمی و کییفی زیادی را تجربه کرده است. یکی از نهادهای اساسی که تغییرات زیادی را متحمل شده ، نهاد خانواده است . در گذشته ای نه چندان دور ، نهادهایی مانند خانواده گسترده ، خویشاوندان قومیت ونژاد ، مذهب و فرهنگ را احاطه کرده واو را تحت حمایت خود قرار میدادند و بنابر این نوجوانان و جوانان زمان طولانی را صرف کسب استقلال نکرده و به سرعت از بحران هویت گذر میکردند وبرای گذر از بحران ، از حمایت بیدریغ تمامی افراد خانواده نیز بر خوردار بودند.
چکیده
مصطفی کمال آتاتورک در اثراقدامات تدریجی و آشکار توانسته بود به عمر امپراطوری
عثمانی پایان دهد و کشور کوچک ترکیه را بنیان نهد ، برآن شد تا کشور ترکیه را در مسیر
نوسازی قرار دهد ؛ نوسازی که مصطفی کمال خواستار آن بود ، در واقع غربی سازی بود و
در این راستا می بایست تمام سنتها از بین می رفت . وی برای رسیدن به این هدف، مبارزه
گسترده با مذهب و نیروهایی مذهبی انجام داد و اسلام رسمی را بطور کامل از جامعه ترکیه
پاک کرد . در کنار اقدامات مصطفی کمال ؛ وابستگی روحانیون سنی به دولت و عدم استقلال
سیاسی و مالی این زمینه را برای مصطفی کمال فراهم آورد تا بتواند با ترکیب سیاست پنهان و
آشکار ترکیه را به یک کشور سکولار تبدیل کند .
از طرف دیگر در ایران نیز رضاشاه به زعم خود برآن شد تا جامعه ایران را همانند
ترکیه بسوی تمدن و نوسازی هدایت کند . در راستای چنین اقدامی طبیعی بود که از طرف
روحانیون که به عنوان ترویج دهندگان دین در جامعه محسوب می شدند ،در مقابل چنین اقدامی
مقاومت صورت گیرد ، استقلال سیاسی، اقتصادی به روحانیون این کمک را می کرد تا در مقابل
سیاستهای نوسازی رضاشاه که توأم با دین زدایی بود مقاومت کنند .
استقلال یکی از بزرگترین امتیازات روحانیت شیعه درمقایسه با روحانیت سنی است .چه
در دوره صفویه، چه در دوره هایی افشاریه و زندیه و قاجاریه و چه در دوره پهلوی، روحانیت
اگر چه متفاوت اندیشیدند ولی هیچ گاه زیر بار زور و دستور و ابلاغیه و فرمان شاهی
نرفت. نتنها این وضعیت و آرمان را حفظ کرد بلکه در شرایط مقتضی با قدرت ظالمانه مبارزه
کرد و برای ایجاد فضایی مساعد تر برای دینداری و دین مداری ، با حاکمان در افتاد و نهایتاً
کوشید تا نظامی اسلامی برمبنای دین و مردم تأسیس کند . از دوره های بسیار سخت و طاقت-
فرسا برای روحانیت ، دوره حکومت بیست ساله رضاخان بود . در این دوره روحانیت با
شدیدترین برخوردها وعمیق ترین موانع مواجه شد . رضاخان که سودای ترقی و پیشرفت ایران
به مانند کشورهای اروپایی را درسر داشت ، سعی می کرد مهمترین موانع را که به زعم او
مذهب و روحانیت بود ، از میان بردارد . او علاوه بر مقابله های خشن و زورمندانه با
روحانیت ، بر آن بود تا تمام نمادهای مذهبی را از جامعه حذف کند . رضاشاه برای از بین
بردن مذهب و نیروهایی مذهبی از تمام امکانات استفاده می کرد تا هرچه زودتر به زعم خویش
کشور را به دروازه های ترقی برساند .
در پژوهش حاضر با مطالعه اقدامات ضد دینی در ایران و ترکیه که نهایتاً جامعه را به
سوی سکولاریسم هدایت می کرد ، آشنا خواهیم شد . و همچنین در این پژوهش سیاست های
رضاشاه و آتاتورک را در مقابل مذهب و نیروهایی مذهبی بصورت مقایسه ای بررسی خواهیم
کرد .