فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:38
فهرست مطالب:
درآمد
بخش اول: نظری به تفکر ولایی در باب انسان کامل و ولایت انبیا و اولیا
انسان مظهر اسماءالهی
نبوت و ولایت (اسم عدل و کُوْن جامع)
ختم نبوت و استمرار وَلایت
بخش دوم: نقش و نگارهای انبیا و اولیا در صورتهای خیالینگارگران ایرانی مسلمان
وجه ظهور اولیا و انبیا در عالم هنرهای تصویری
هنرهای تزئینی اسلامی
تصویرگری اولیا
شیعه و نگارگری دینی
ترک فتواهای نخستین حرمت تصویرگری انسانی
تصویرگری در برزخ میان نور امام زمان و ظلمت آخر زمان
یادداشتها:
درآمد
نقش اولیا و ائمه در طریقت برای اتصال به ساحت قدس
همهی ادیان آسمانی تکیهشان به حقیقت قدسی خداوندی و مقام نبوت و ولایت در حکم انسان کامل و واسطگی اتصال به این حقیقت وحدانی است. البته نظریهی انسان کامل اختصاص به ادیان ندارد و همهی فلسفههای یونانیـ رومی تا فلسفههای معاصر نیز به طرح انسان کامل و نمونهی ایدهآل، چه تلویحاً و چه تصریحاً، پرداختهاند.
شاید شأن افلاطون بزرگتر از همهی فیلسوفان شرق و غرب در طرح انسان کامل باشد. او در کتاب جمهور یا ولایتنامه ی خویش از فیلسوف کامل به مثابهی برترین انسان سخن گفته است، چنانکه نیچه نیز در آخرین فلسفههای مدرن پستمدرن از ابرمرد (Ubermensh) سخن به میان آورده است.
قدر مسلم ابرمرد فلسفی را نسبتی با ولیالله نیست، هرچند فیلسوف کامل افلاطونی در نظر برخی فلاسفه و عرفای مسلمان و مسیحی چنین در نظر آورده شده است.
ما در اینجا قصد پرداختن به نظریهی انسان کامل در فلسفههای شرق و غرب نداریم. آنچه طرحش برای این فصل اساسی است، مسئلهی درک حقیقت ولایت و هدایت الهی در عالم اسلامی و شیعی و وجه و جهت و دلیل هنرمندان دینی و الهی برای تصویر اولیا است. بیتردید، خداوند تعالی در ادیان «ولی هدایت» در آغاز و انجام است و از اوست که در عالم اسلامی حقیقت محمدی و دریای حقیقت ولایت علوی متجلی شده است.
حقیقت نبوت و ولایت در همهی عوالم غیب و شهادت سریان دارد و در مراتب نزول و صعود نفوذ دارد و همواره در همهی عوالم بهطور دوام و بقا و به گونهی ازلی و ابدی ساری و جاری است.
بخش اول: نظری به تفکر ولایی در باب انسان کامل و ولایت انبیا و اولیا
انسان مظهر اسماءالهی
انسان موجودی استثنایی است و تراژدی و مصائب او شگفتانگیز است. حتی زمانی که در ساحت حیات این جهانی صرف گرفتار میآید نیز زندگی او شگفتانگیز مینماید. حکیمان الهی که عمیقترین اندیشهها را دربارهی انسان طرح کردهاند، انسان را باتوجه به آیات و روایات قرآنی اشرف مخلوقات خواندهاند. امام خمینی در شرح دعای سحر در اینباره مینویسد:
بدان که انسان تنها وجودی است که جامع همهی مراتب عینی و مثالی و حسی است و تمام عوالم غیب و شهادت و هرچه در آنهاست در وجود انسان پیچیده و نهان است، چنان که خداوند تعالی دربارهی او میفرماید خداوند همهی اسما را به آدم آموخت و مولای ما و مولای همهی موحدان ص فرمود: تو مپندار که جرمی صغیری جهانی و سرشت تو نهان است. بنابراین آدمی با ملیکان ملکی است و با ملکوتیان ملکوتی و با جبروتیان جبروتی.
به روایت امام صادق (ع)، صورت انسانی بزرگترین حجت و دلیل الهی بر مردم است. او مجموعه کمالات جهانیان را در خود دارد. او است راه راست به هر گونه خیر و حسنی و همان راهی است که در میان بهشت و دوزخ کشیده شده است.
از اینجا انسانها در نگاه الهی حکیمان (انبیا و اولیا) خلیفهی خداوندند و بر خلق او و بر صورت الهی آفریده شدهاند: «اشاره به حدیث انالله خلق آدم علی صورته».