فرمت فایل : WORD (قابل ویرایش)
تعداد صفحات:158
عنوان: بررسی عوامل (اجتماعی - فرهنگی و روانی - ذهنی) مرتبط با ایجاد روحیه تحقیق در کودکان و دانشآموزان و طراحی روشهای عملی آشناسازی دانشآموزان با پژوهش
فهرست مطالب:
عنوان شماره صفحه
فصل اول :مقدمه
1- بیان مقدمه، مسأله و اهداف پژوهشی : 6
منابع فصل اول 13
فصل دوم : بررسی آثار و نظریات موجود
2- نگاهی تاریخی 15
1-2- آئین مدرسی مانع کنجکاوی علمی 19
1-1-2- سنت گرایی و یکسونگری مانع تحقیق و پژوهش علمی 20
3-2- محیط خانواده وروحیه تحقیق و پژوهش 24
1-3-2- عوامل بازدارنده روحیه تحقیق و پژوهش در محیط خانواده 24
2-3-2- عوامل تقویت کننده روحیه تحقیق و پژوهش در محیط خانواده 25
4-2- عوامل ابزدارنده روحیه تحقیق و پژوهش در نظام آموزشی 27
1-4-2- روش تدریس قالبی 28
2-4-2- تعلیم و تربیت نقلی 28
3-4-2- تعلیم و تربیت بانکی 29
4-4-2- فقدان روح پرسشگری 30
5-4-2- مطرح نشدن مجهولات : 32
عنوان شماره صفحه
6-4-2- روش تدریس معلم محوری 32
7-4-2- فقدان آموزش روشهای تحقیق در مدارس 34
8-4-2- وضع نامطلوب کتابخانههای مدارس 35
9-4-2- فقدان روحیه تحقیق در بین معلمان 38
10-4-2- فقدان نشریات علمی و تحقیقی به زبان دانشآموزی : 40
5-2- عوامل تقویت کننده روحیه تحقیق و پژوهش در نظام آموزشی 41
1-5-2- ترویج روحیه اکتشاف و مشاهدهگری : 42
2-5-2- روش تعلیمی حل مسأله : 46
3-5-2- هماهنگی روش تعلیمی حل مسأله با چگونگی شکلگیری رشتههای علمی 58
4-5-2- انتخاب الگوی تدریس متناسب با شرایط رشد دانشآموزان 60
5-5-2- دادن کار پروژهای به دانشآموزان : 61
6-5-2- توسعه و تجهیز کتابخانهها و آزمایشگاهها 66
7-5-2- اجتناب از مطالعه بیهدف 68
8-5-2- مدرسه و نماد هویت پژوهشی 70
جمع بندی و تلفیق آثار و نظرات موجود 71
منابع فصل دوم 77
منابع فارسی 77
منابع لاتین 80
عنوان شماره صفحه
فصل سوم : چارچوب نظری
1-3- نظریه گشتالت 82
2-3- نظریه میدانی 84
3-3- نظریه یادگیری اجتماعی 87
4-3- نظریه انتقادی و دیالکتیکی 88
5-3- نظریه سیستمها 90
6-3- نظریه زیست بوم خلاقیت و پژوهش 92
7-3- نظریات انگیزشی روحیه تحقیق و پژوهش 96
8-3- چارچوب نظری 100
منابع فصل سوم 102
فصل چهارم
روش تحقیق
فصل پنجم
یافته های تحقیق
فصل ششم
خلاصه ، نتیجه گیری و ارائه راهکارها
فصل اول
مقدمه
1- بیان مقدمه، مسأله و اهداف پژوهشی :
هر تمدنی که در تاریخ بوجود آمده است مبتنی بر مطالعه تحقیق و پژوهش بوده است، سرزمین باستانی ایران یکیاز گهوارههای تمدن بشری بوده است، آثار باقی مانده از آن دوران نشان میدهد که ایرانیان در هنر، ادبیات، موسیقی،علم و کشورداری به درجة بالایی از مدنیت رسیده بودند، دانشگاه معروف گندی شاپور (جندیشاپور) و تختجمشید که هر بینندهای را شگفتزده میکند از دلایل و شواهد آن است ، کتاب زرتشت (مواعظ سه گانه پندار نیک،گفتار نیک، کردار نیک) و کتاب معروف مانی بنام ارژنگ نقاشیها و ادبیات زیبای آن نشان دهندة عجین شدن،فرهنگ و ادبیات مکتوب با روح تاریخی ملت ایران است.
ملت ایران با این زمینة تاریخ به دینی که معجزهاش کتاب (قرآن) و اسم کتابش خواندنی (قرآن) و اولین آیهای که برپیامبرش نازل شد آیه اِقرء (بخوان) بود پاسخ مثبت داد.آیهای که همزمان با مشاهده آن تابلویی از نور در جلو دیدگانپیامبر ظاهر شد، که تا دور دستها کرانههای افق را روشن کرده بود، و بصورت سمبلیک مجاورت خواندن با روشناییو نور را نشان میدهد. مروری بر اسامی سورههای این کتاب خواندنی (قرآن) نشان میدهد که همواره انسان را بهپژوهش و تحقیق پیرامون محیط طبیعی و اجتماعی دعوت میکند، اسامی سورههایی مانند بقره، نحل، رعد، هود،روم، یوسف و... بیانگر متد عینی و طبیعتگرایی و دعوت انسان به مطالعه متن طبیت و محیط پیرامون است، متدتجربه مستقیم ودر متن مردم و تاریخ و طبیعت رفتن و آشنایی عملی با قانونمندیهای حاکم بر اجتماع، تاریخ و طبیعت.
از افتخارات جاودان دین اسلام است که از قومی بیابانگرد، صحرانشین، شتر چران، و خونریز، فرهنگ و تمدنیبارور ساخت و این هم امکانپذیر نبود، مگر با گسترش فرهنگ مطالعه، تحقیق و پژوهش در جامعه آن روز، که از کانالقرآن اشاعه پیدا کرده بود، رواج فرهنگ تحقیق و پژوهش باعث تربیت انسانهایی دانشمند، متفکر، مخترع، مجاهد،مبارز و سیاستمدار و نوآور شد، و بسیای از اختراعات و اکتشافات در حوزههای مختلف دانش بشری را به اسمفرهنگ و تمدن اسلامی به ثبت رساندند.
در سرزمین ایران بطور خاص از امتزاج دو فرهنگ ایرانی و اسلامی، فرهنگی قوی و نیرومند متولد شد و رنسانسیآغاز گردید که قرون چهارم و پنجم هجری با گسترش نظامیهها، مدارس دینی که زادگاه تولید دانشمندان نامآوریهمچون ابوعلی سینا، ذکریای رازی، جابربن حیان، ابن هیثم بودند، محصولات فرهنگی زیادی در قالب کتاب که ثمرهروح وافر این افراد به تحقیق و پژوهش مستمر بود به تمدن بشری عرضه شد، که آثار آن تاکنون باقی مانده است.
فایده و لزوم ترویج فرهنگ تحقیق و پژوهش بر کسی پوشیده نیست، زیرا بنیاد تمدن بر کشف قانونمدیهای حاکم براجتماع، تاریخ و طبیعت استوار است. ترویج فرهنگ تحقیق و پژوهش در بین کودکان و دانشآموزان در شرایط فعلیجامعه ما بیشتر احساس میشود. مسائلی مانند بحران هویت، گسست نسلها، ناکارآمد بودن نظام آموزشی برایآشنایی کودکان و دانشآموزان با روحیه تحقیق و پژوهش، ضرر و زیانی که نظام آموزش عالی کشور از وروددانشآموزان بیاطلاع از فرهنگ تحقیق و پژوهش متحمل میشود، ضرورت بررسی و تحقیق و کاربستهای عملیدر این زمین را ایجاب میکند دانشآموزی که وارد دانشگاه میشود اگر با تحقیق آشنا نباشد و بصورت فردی وگروهی برای پاسخ دادن علمی به یک موضوع و مسئله ساده جامعه پذیر نشده باشد، نظام آموزش عالی کشورآسیبپذیر میشود، بخش مهمی از کارآمدی نظام آموزش عالی کشور در زمینه تحقیق و پژوهش به ورودی آن مربوطمیشود که از نظام آموزش و پرورش وارد شدهاند.
یکی از مهمترین راههای رهایی از بحران هویت، پیوند نسلها، برقراری روابط ذهنی، عاطفی با پیشینیان و بازیابیهویت ملی، داشتن روحیه تحقیق و پژوهش است، اندوختن ثروت معنوی، خلاقیت، آفرینندگی، سازندگی، فعالیت وگزینشگری با داشتن روحیه تحقیق و پژوهش امکانپذیر است. کسی که دارای این ویژگیها باشد، دچار بحران هویتنمیشود، احساس خام بودن و پوکی و پوچی نمیکند و با تقویت درون مایههای علمی، معنوی، عقلی میتواند فردمفیدی برای خود و جامعه باشد.
همه موجودات ماهیتشان بر وجودشان مقدم است، ولی انسان تنها موجودی است که اول وجود پیدا میکند و بعدماهیتش شکل میگیرد و ماهیت انسانی با آموختهها و تجارب شکل میگیرد که از طریق داشتن روحیه تحقیق وپژوهش امکانپذیر است و کسی که با پژوهش و تحقیق سر و کار نداشته باشد مانند کسی میماند که وجود دارد ولیماهیت ندارد و یا ماهیت او کمتر از وجود اوست و چنین انسانی دچار بیقراری و آشفتگی میشود. هر چه انسانبیشتر تحقیق کند، بیشتر آموخته است و هر چه بیشتر بیاموزد ماهیتش را بیشتر ساخته است و فردی که بیشتر تحقیقکند بر غنای ماهیت خود افزوده است.
در هر جامعهای کودکان و دانشآموزان مدارس انبوهترین و متمرکزترین مخاطبان محسوب میشوند، تعلیمات وآموزشهای دوران کودکی و مدرسهای بعلت انعطافپذیری شخصیت، اهمیت زیادی دارد و تثبیت شدن روحیهتحقیق و پژوهش در کودکان و دانشآموزان مدارس، اثرپایداری بر شخصیت آنان بجا میگذارد، داشتن نگاه علمی، وحل مسائل مختلف زندگی به شیوه علمی، صلاحیت علمی و اجتماعی را برای ورود به دانشگاه افزایش میدهد و آنعدهای که هم وارد دانشگاه نشوند هنگامی که با نگاه علمی و تحقیقی به محیط زندگی توجه کنند، اثار و مزایای آن درجامعه کلان ملی مشهود است. رواج فرهنگ تحقیق و پژوهش در بین کودکان و دانشآموزان به سرعت به درونخانوادهها و دیگر اقشار و طبقات اجتماعی راه مییابد. ناتوانی درون ساختاری وزارت آموزش و پرورش در زمینةروحیه تحقیق و پژوهش در کودکان ودانشآموزان که ورودیهای آینده نظام آموزش عالی کشورند، و اهمیت ترویجفرهنگ تحقیق و پژوهش در جامعه، ضرورت بررسی، پیرامون کشف عوامل اجتماعی - فرهنگی و روانی - ذهنیمرتبط با روحیه تحقیق وپژوهش در کودکان و دانشآموزان را ایجاب میکند و روشهای عملی آشناسازی دانشآموزانبا تحقیق و پژوهش هنگامی امکانپذیر است که این عوامل شناخته شود و راهکارهای مناسب به کار بسته شود.
یکی از وظایف نظام آموزش و پرورش هر کشور انتقال میراث فرهنگی از نسلی به نسل دیگر است ولی از این وظیفه مهمتر، پرورش و ایجاد استعدادهایی مانند خلاقیت و حساسیت هنری و دادن اطلاعاتی است که نسل جوان را برای مشارکت درامور فرهنگی و آفرینش آثار علمی، فنی وهنری آماده کند، به عقیده کرشن اشتاینر فیلسوف معروف آلمانی، فرهنگ را از دو منظر میتوان مورد توجه قرار داد، یکی از لحاظ ایستایی یا سکونی و دیگری از لحاظ پویایی یا حرکتی، انتقال میراث فرهنگی گذشتگان به نسل جدید، همان جنبة ایستایی فرهنگ است، ولی تغییر و تحول و نواوری در دستاوردهای تمدنی و افزودن بر علوم و فنون موجود، به جنبه پویایی و حرکتی فرهنگ مربوط میشود و این وظیفه نظام آموزش و پرورش است که نسل نوجوان و جوان را به شیوهای جامعهپذیر کند، تا در آینده بتواند در تولید علم نقش داشته باشد و حداقل آن اینکه مسائل و مشکلات زندگی فردی و اجتماعی خود و دیگران را به شیوهای علمی حل کند.
بنیان منطقی و فلسفی امر تدریس، طبیعت خلاقانه را طلب می کند، که بدون اتخاذ رویکرد پژوهش علمی امکان پذیر نمیشود، اگر معلمان و دبیران مدرسه از ابتدایی تا راهنمایی در مسیر تحقیق و پژوهش بویژه در مسائل تعلیم و تربیت و نیازمندیهای دانشآموزان و جامعه باشند، مدارس و کلاس از حالت یکنواخت خسته کننده و تکلیفی عادی و معمولی، به طرف شادی، نشاط، پویایی و تکامل گام بر میدارد.
امروزه هر فردی بخشی از دوران زندگی خود را در مدارس سپری میکند. فرد اگر بتواند، تحصیلات دبیرستانی خود را به اتمام رساند و وارد دانشگاه شود، نیاز به آشنایی با فنون اولیه کسب روحیه و تحقیق علمی دارد، تا بتواند زندگی علمی پر ثمری را در دانشگاه تجربه کند و اگر نتواند تحصیلات دبیرستانی خود را به اتمام رساند، در هر مقطعی (ابتدایی، راهنمایی، دبیرستان) که فارغ التحصیل شود، جزء افراد جامعه میشود و به مردم عادی میپیوندد، نظام آموزشی باید این توانایی را داشته باشد، تا فارغ التحصیلان هر مقطع در حد خود توانایی علمی کسب کنند و بتوانند مسائل و مشکلات پیرامون خود را به شیوه علمی حل کنند.
”به عقیده ژان فورداستیه مردم عادی نباید از روی آوردن به روح علمی شانه خالی کنند، روح علمی جزء سرمایه روحی بشر نشده است و فکر روزانه و یا فکر عموم را آنطور که میتوانست بکند ، زنده و بارور نساخته است. مردم عادی متوجه نشدهاند که روح علمی میتواند در حل بخش مهمی از مشکلات آنان مؤثر واقع شود، داشتن روحیه علمی تنها کار دانشمندان نیست، هر فرد عادی میتواند با داشتن روح علمی دنیایی که در آن زندگی میکند و در ساختن دنیایی انسانیتر همکاری کند.
متأسفانه عامه مردم بر اثر نداشتن روح علمی و عدم اطلاع از روشها و فنون پژوهش علمی و بیاعتنایی نسبت به ارزشها برای حل مسائل زندگی خود به حدس و گمان پناه میبرند و فی المثل اعمال زور تنها راه حل کشمکشهای سیاسی و اجتماعی میدانند، کسانیکه باید درباره امور اجتماعی و سیاسی تصمیمگیری نمایند، از این عیب مصون نیستند، چون غالباً فرصت کافی برای مراجعه به نتایج پژوهش علمی را ندارند، در تصمیمات خود اعتقاد عمومی و افکار ساخته و پرداخته را ملاک عمل قرار داده و ناگزیر دچار اشتباه میشوند و بجای اصلاح اموری که حل و فصل آن را عهده دار شدهاند، دشورایهای تازهای را برای جامعه فراهم میکنند.
نظام آموزش و پرورش علاوه بر این که رسالت نهادینه کردن روح باور علمی را در افراد عادی و نخبگان آینده جامعه بر عهدهدارد ”باید خود را با توسعه روزافزون علم و فناوری در حوزههای گوناگون هماهنک کند مدرسه باید مکانی باشد که موجب پرورش و شکوفایی اندیشه و خلاقیت شاگردان شود. اگر بخواهیم در اثر فناوری مدرن موفق باشیم، باید در روشهای آموزشی موجود تجدید نظر کنیم و روشهای را به کار گیریم که دانشآموزان را به تفکر وا دارد و آنها را به طرف اندیشهورزی سوق دهد، در جریا کسب دانش مهم به کار افتادن نیروی تفکر است. حفظ معلومات و مهارتها فاقد ارزش تربیتی است، محیط کلاس باید نیروی تفکر شاگردان را تحریک کند و از این طریق در راه کسب معرفت به آنها کمک کند.
تفکر و اندیشهورزی و داشتن روحیه علمی را باید از مدرسه آغاز کرد و در کلاس به دانشآموزان آموخت که فکر کنند، تفکر واندیشیدن مستلزم شرایط خاصی است، تنها با گفتن اینکه ”فکر کنید“ تفکر ایجاد نمیشود ... اگر نگوئین نظام آموزشی کشور رگههای کنجکاوی و زمینههای موجود در کودکان و نوجوانان را از بین میبرد، ولی بااطمینان میتوان ادعا کرد که نظام تعلیم و تربیت ما گرایش به سوی پژوهش و اندیشهورزی را در دانشآموزان بارور و شکوفا نمیکند.
زندگی در جهان پیچیده کنونی بدون نهادینه کردن رویکرد علمی در نسل جدید با مشکلات همراه است، هر فردی روزانه با مسائلی مواجه میشود که تنها با نگاه علمی میتوان آنها را حل کرد و زندگی را برای خود و دیگران ساده ودلپذیر کرد ” در هفدهمین کنگره بین المللی تحقیقات در مسائل مختلف که در سیدنی استرالیا برگزار شد و بیش از هفتاد و چند کشور جهان در آن شرکت کرده بودند، مشخص شد که مسئله تحقیقات و پژوهش علمی در کشورهای صنعتی جهان اینک از یک امر لوکس که خاص مسائل ویژه بسیار پیچیده علمی باشد، پا را فراتر گذاشته وبصورت مسئلهای که ضرورت آن در کلیة شئون جوامع بشری بدیهی میباشد، تبدیل شده است. منطق کاملاً جاافتادهای که ذهن متفکران و مخترعان و سازندگان آن کشورها را پر نموده است این است که هر کاری را باید با علمیترین شیوه آن انجام داد و برای یافتن علمیترین شیوه در هر مورد باید به تحقیق توسل جست، این منطق و طرز تفکر است که موجب میشود تحقیقات بصورت یک امر بدیهی، ضروری در تمام سئون زندگی آنها نفوذ کند.
تحقیق و پژوهش را باید نیروی انسانی دانا و متفکر انجام دهد، به همین دلیل است که بسیاری از متفکران به عامل منابع انسانی به عنوان مهمترین رکن توسعه اقتصادی، صنعتی و فرهنگی و سیاسی توجه کردهاند. و نقش زیربنایی نظامهای آموزشی در کلیة سطوح در تحقق این آرمانها قابل توجه است، در سایة برنامهریزیها و سیاستگذاریهای صحیح و اصولی در آموزش و پرورش ما قبل دانشگاه نسل جدید از بینشها و بنیادهای صحیحی علمی و فرهنگی برخوردار میشود و این بنیادها را دست مایة کسب تخصص و قابلیتهای علمی در سطوح پیشرفته قرار میدهد و برخی صاحبنظران توسعه از میان سطوح مختلف آموزش و پرورش پیش از دانشگاه. نقش اصلی و اساسی را برای دورة ابتدایی قائل بوده و معتقدند که در گام نخست باید تحول در برنامههای دوره ابتدایی، آن را با نیازهای علمی و فرهنگی توسعه سازگار ساخت. تا کار زیربنای مراحل تحصیلی بعدی محکم و استوار و متناسب با روح علم جویی و کاوشگری گذاشته شود.
با توجه به آنچه گفته شد دو هدف اصلی زیر در این طرح پژوهشی مورد نظر است.
یک : شناخت عوامل اجتماعی، فرهنگی - و روانی - ذهنی روحیه تحقیق و پژوهش در دانشموزان مقاطع مختلف تحصیلی.
دو :شناخت روشهای عملی آشناسازی کودکان ودانشآموزان با روحیه تحقیق و پژوهش.
فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:52
فهرست مطالب:
مقدمه............................................................................................................ 3
تاریخچه........................................................................................................ 5
تعریف عقب ماندگی ذهنی.................................................................. 8
طبقه بندی................................................................................................ 13
علل عقب ماندگی ذهنی .................................................................... 25
فراوانی شیوع عقب ماندگی ذهنی................................................... 28
تشخیص و ارزیابی کودکان عقب ماندگی ذهنی........................ 37
اقدامات آموزشی...................................................................................... 44
نکات لازم برای آموزش کودمان عقب مانده ذهنی.................... 49
منابع............................................................................................................. 52
مقدمه
عقب مانده ذهنی یا به اصطلاح دیگر نارسایی رشد قوای ذهنیموضوع تازه و جدیدی نیست بلکه در هر دوره و زمان افرادی در اجتماع وجود داشته اند که از نظر فعالیت های ذهنی در حد طبیعی نبوده اند.بدون شک همۀ ما در طول زندگی خود با واژه هایی چون احمق، کودن، ابله، عقب مانده، بی عقل، کم عقل و ... روبه رو شده ایم. پسامد بالای چنین واژه هایی حکایت از پیوستگی عمیق حیات اجتماعی ما با مسأله ای به نام «عقب مانده ذهنی» است.
حضور تعداد زیادی از این عقب مانده گان ذهنی در جامعه باعث شده که همه ی ما به گونه ای با این دسته از افراد آشنائی مختصری داشته باشیم .متاسفانه ضعف و فقر فرهنگی عمومی گاه سبب می شود که عقب ماندگان ذهنی به عنوان افرادی ساده لوح ،دلقک،وسیلهای برای تفریح و خنده دیگران باشند.گاه مردم به آنان همچون دیوانه و مجنون می نگرند و گاه نیز با دیدی ترحم آمیز و افراطی موجبات طرد هر چه بیشتر آنان را فراهم می آورند. برای حل چنین معضلی لاجرم می باید در گام نخست به اصلاح فرهنگ جامعه در خصوص عقب ماندگی ذهنی اقدام در چنین سطحی اولا موجبات کاهش تعداد عقب ماندگان ذهنی را فراهم می سازد؛چرا که افزایش دانش عمومی در خصوص عقب ماندگی ذهنی و عوامل ایجاد کننده ان ،راههای جلوگیری از بروز آن ،افزایش مراقبت های دوران بارداری
فتهیه و تدارک حداقل امکانات بهداشتی و پزشکی....که در سایه دانش افزایی عمومی به دست می آید از جمله عوامل محدود کننده بروز عقب ماندگی ذهنی است.
ثانیا اقدام در سطح فرهنگی ،تدارک امکانات ،فراهم آوردن تسهیلات و ارائه خدمات مورد نیاز را در پی خواهد داشت؛در نتیجه با اقدامی به موقع در سطح پیشگیری ثانویه می توان با جلوگیری از گسترش ناتوانیهای ثانوی و صرف انرژی ها،هزینه ها و اوقات بعدی آموزشهای مفید و موثر را به نحو احسن برای این دسته کودکان فراهم و بدین سان محیطی مطلوب تر برای رشد و تحول آنان ایجاد نمود،خانواده ای دارای کودکان عقب مانده ذهنی محتاج حمایت های فرهنگی ،اقتصادی و اجتماعی جامعه هستند ،باید به آنها کمک کرد تا در برنامه ریزیهای فردی برای فرزندانشان بتوانند به بهترین نحو ممکن عمل کنن.
حفظ بهداشت روانی خانواده شاید در درجه اول اهمیت قرار گیرد.تولد یک طفل عقب افتاده معلولا بیشترین میزان توجه،سرمایه و وقت و انرژی را به خود معطوف می دارد و این همان عامل ضربه زایی است که می تواند به بهداشت روانی سایر فرزندان خانواده و خود والدین لطمه اساسی وارد سازد.وجود مایتهای گسترده اجتماعی می تواند در این گونه موارد به قدام منطقی والدین دامن زند و بدین ترتیب به طور اعم و کودکان عقب مانده ذهنی به طور اخص یا تاکید بیشتر بر آموزش های پیش دبستانی همراه است .به هر حال عقب ماندگی ذهنی پدیده ای اجتماعی،اقتصادی،فرهنگی،پزشکی ،تربیتی و آموزشی است که از هر نظر لازم است به آن توجه خاص شود.
تاریخچه
عقب ماندگی ذهنی یا باصطلاح دیگر نارسائی رشد قوای ذهنی موضوع تازه و جدیدی نیست بلکه در هر دوره و زمان افرادی در اجتماع وجود داشته اند که از نظر فعالیتهای ذهنی در حد طبیعی نبوده اند ، بخصوص از روزی که بشر زندگی اجتماعی را شروع کرده موضوع کسانی که به عللی قادر نبوده اند خود را با اجتماع هماهنگ سازند مطرح بوده است.اجتماع برای مصلحت ،تعصب یا سالم سازی ،بعضی از این افراد را تحمل کرده، عدهای را محبوس می ساخت یا به مرگ محکوم می نمود.از مجموعه مدارک بدست آمده چنین استنباط می شود که تا قرن هیجدهم این افراد مورد توجه و لطف نبوده و حتی پزشکان از پذیرفتن آنان خودداری می کردند.))
((تاریخچه آموزش و پرورش معلولین ذهنی از حدود سال 1800میلادی آاز شد.در این میان بر خلاف انتظار همگان پرچمداران عمده چنین نهضتی به طور عمده پزشکان بوده اند؛افرادی همچون ایتارد،سگوین،مونته سوری،و کردلی همه حرفه پزشکی داشته اند.))
در اواخرقرن هجدهم روشهای اموزش و پرورش ویژه به طور موفقیت آمیزی برای ناشنوایان به کار برده می شد.تقریبا در همین زمان بود که ژان مارک ایتارد، فیلسوف و پزشک فرانسوی که در یک موسسه مربوط به ناشنوایان کار می کرد،اظهار نمود که روشهای تربیتی مشابه ناشنوایان ممکن است در آموزش و پرورش افراد دارای نقص ذهنی منشا اثر باشد.وی از فلسفه اصالت حواس و همچنین از عقیده بعد از انقلاب فرانسه که میگویند انسان دارای امکانات نامحدود است و محیط و آموزش و پرورش عامل تعیین کننده رشد ذهنی است،الهام گرفته بود.))
((ادوارد سگوین نیز از جمله کسانی است که سهمی مهم در پیشبرد آموزش و پرورش کودکان عقب مانده ذهنی داشته است.وی در سال 1846 کتابی تحت عنوان ((درمان اخلاق،بهداشت و آموزش و پرورش کودکان کانا و کودکان عقب مانده دیگر)) منتشر کرد.وی پس از انقلاب فرانسه به آمریکا رفت،مدتی را در پنسیلوانیا سپری کرد و سپس برای همیشه به نیویورک رفت.او آزمودنی را طراحی کرد هنوز هم برای این این کودکان مورد استفاده قرار می گیرد که در بخش ارزیابی به آن اشاره خواهیم کرد.
دکتر ماریا مونته سوری نیز یکی دیگر از علاقه مندانی بود که با ارائه روش آموزشی جدیدی از حدود 1897 به بعد پرچمدار اصلاحگر روشهای آموزشی و پرورشی کودکان عقب مانده ذهنی شد. مونته سوری روش آموزشی خود را مبتنی بر مراکز رغبت طرحریزی کرده بود.به همین علت این روش در نظام پیش دبستانی عادی کار آیی بسیار زیادی را از خود نشان می دهد.دکتر دکرولی نیز هنگام فعالیت در بروکسل متوجه کودکان عقب مانده ذهنی شد و چاره آن را در آموزش خلاصه کرد .دکرولی نیز همانند مونته سوری نظام آموزشی خود را مبتنی بر مراکز رغبت کودکان طراحی کرده بود،با این تفاوت که فضای آموزشی دکرولی یک فضای طبیعی بود اما مونته سوری به دلیل تاکید خاص بر کاربرد ابزارهای کمک آموزشی خاص به ناچار این فضا را به صورتی تصنعی شکل می داد. به طور کلی در طول دهه دوم و سوم نیمه اول قرن بیستم نظریه های ارائه شده بر روشهای تدریس مبتنی بر عمل تکیه داشته اند.اینسکیپ در دهه 1920بر تعدیل کیفیت برنامه تحصیلی دوره ابتدائی از راه همخوان کردن مواد و محتوای درسی مقطع ابتدائی با سطح ذهنی کودکان عقب مانده تاکید می کرد.به دنبال وی شخص دیگری به نام دونکن با تاکید بر ارائه دروس علمی در مدرسه با نظامی شبیه به تحلیل تکلیف می گوید که قبل از این که محتوای مواد ارائه شده دارای ارزش و اهمیت باشند،یاد گیرنده و این که آیا مطلب را می آموزند یا خیر ،دارای اهمیت است.ریچارد هانگر فورد در حدود دهه چهارم قرن بیستم بر ضرورت حرفه آموزی کودکان عقب مانده ذهنی و مسائل حاشیه ای آن تاکید می ورزد.به دنبال وی و شاید قبل از او ،باید از اندیشمندی دیگر به نام کریستین اینگرام نام برد که در دهه سوم قرن بیستم بر ارائه آموزشهای لازم از راه واحد های تجربی تاکید می کرد.
پرداختن با تاریخچه آموزش و پرورش کودکان عقب مانده ذهنی امری است که در عین این که نمی توان فارغ از جنبه های قانونی،اجتماعی،فرهنگی،پزشکی و...بدان نگریست،در عین حال می توان بدون توضیحات گسترده و تنها اشاره وار به این امر پرداخت که در این مقدمه ما چنین کرده ایم،ضمنا آموزش و پرورش کودکان عقب مانده فارغ از روند کای خود در هر کشور دارای تاریخچه خاص خویش است که در این زمینه اطلاعات موجود در باره آموزش و پرورش کودکان عقب مانده ذهنی ایرانی بسیار اندک و ناکافی می باشد.این نیز نتیجه اهمال گذشتگانمان در ضبط و ثبت فعالیتهای علاقه مندانی بوده است که در این راه ایامی را سپری کرده اند.
به هر حال قدیمی ترین اسناد موجود در این زمینه ،جدا از ادیان موجود (زرتشت و اسلام)گویا حداکثر به اوایل قرن چهاردهم هجری شمسی بر می گردد.
فرمت:word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:67
جهت اخذ درجه ی کارشناسی رشته روانشناسی عمومی
چکیده
آنچه که ذهن نگارنده را به خود مشغول و موضوع بحث موجود گردیده یک پدیده ی اجتماعی و انسانی است که باید به آن توجه مذبول داشت. موضوعی که باعث شد که برای توجه به انسان و توانایی های او به کنکاش و جستجو بپردازم. این که چه چیزی باعث می شود انسانی دارای توانایی های می باشد و دیگری فاقد آن توانایی ها و این که چگونه بتوانیم با ناتوانایی های آن کنار بیاییم و به آن کمک کنیم تا بتواند با توانایی های اندکی که دارد با محیط اطراف ارتباط برقرار کند و بتواند زندگی روزمره خود را بگذراند و موضوع تحقیق و پژوهش کودکان عقب مانده ذهنی است که افکار مرا بر آن داشت که درجه و توانایی های این کودکان را شناسایی و با دنیای آنها بیشتر آشنا شوم. دیدگاههای متفاوتی مطرح شد که در صفحه های آتی با آن رو به رو خواهیم شد. در ابتدا با تاریخچه ی کودکان استثنایی و دسته بندی آن و سپس در مورد کودکان کم توان ذهنی و گروه بندی های مطرح شده است . در جایی دیگر علل به وجود آمدن کودکان کم توان ذهنی از جمله علل ژنتیکی و پدیده های قبل و بعد از تولد را مطرح کرده ایم. و در پایان نتیجه گیری آن را عنوان خواهیم کرد. امیدواریم که روزی رسد که انسانها دیدی وسیع و درست نسبت به کودکان کم ذهنی داشته باشند و برخوردی صحیح و فاقد ترحم به آنها داشته باشند.
فهرست مطالب:
عناوین صفحه
چکیده ……………………………………………………………………………………………….. ۴
مقدمه ……………………………………………………………………………………………….. ۵
اهمیت و ضرورت پژوهش ………………………………………………………………….. ۷
پیشینه و تاریخچه ی تحقیق در ایران…………………………………………………….. ۸
تاریخچه کودکان استثنایی…………………………………………………………………… ۱۰
تعریف کودکان استثنایی …………………………………………………………………….. ۱۱
گروه بندی دانش آموزان استثنایی……………………………………………………….. ۱۲
جدول براورد شیوع دانش آموزان استثنایی …………………………………………. ۱۳
تاریخچه ی کودکان کم توان ذهنی ……………………………………………………… ۱۴
رویدادهای مهم در رابطه با عقب ماندهای ذهنی ………………………………….. ۱۵
انجمن حمایت از کودکان عقب مانده (AHRC)……………………………………….. 16
انجمن کودکان و خانواده (ACF)…………………………………………………………. 17
دیدگاه تردگلد……………………………………………………………………………………. ۱۸
دیدگاه کانر ………………………………………………………………………………………. ۱۸
تعریف بر اساس نمره ی آزمون ترمن…………………………………………………. ۲۰
تعریف AAMD………………………………………………………………………………….. 20
ویژگی های رشد افراد عقب مانده ی ذهنی از نظر AAMD…………………….. 22
دیدگاه ریچارد هانگر فورد………………………………………………………………….. ۲۲
دیدگاه ادگاردال…………………………………………………………………………………. ۲۳
تعریف عقب ماندگان و کم توانان ذهنی در DSM…………………………………… 23
ویژگی های کودکان عقب مانده ذهنی…………………………………………………… ۲۶
مقایسه ی کودک نرمال و کودک عقب مانده ذهنی…………………………………. ۲۸
طبقه بندی کودکان کم توان ذهنی یا عقب مانده ذهنی ……………………………. ۳۲
گروه کودکان دیر آموز …………………………………………………………………….. ۳۲
گروه کودکان آموزش پذیر ………………………………………………………………… ۳۴
گروه کودکان تربیت پذیر …………………………………………………………………… ۳۷
گروه کودکان حمایت پذیر (کاملاً متکی)………………………………………………… ۳۹
رفتارهای جنسی در کودکان عقب مانده ذهنی ……………………………………… ۴۰
مشکل ها و مسایل جنس افراد عقب مانده ذهنی ……………………………………. ۴۱
نقاشی کودکان عقب مانده ذهنی…………………………………………………………… ۴۴
سبب شناس………………………………………………………………………………………. ۴۶
علل قبل از تولد………………………………………………………………………………….. ۴۷
علل مربوط به هنگام تولد……………………………………………………………………. ۵۶
علل بعد از تولد………………………………………………………………………………….. ۵۴
عوامل فرهنگی و تربیتی و عقب ماندگی فرهنگی…………………………………….. ۵۷
پیشگیری…………………………………………………………………………………………… ۵۸
راهنمای گسترش برنامه ها و خدمات برای کودکان عقب مانده ذهنی ……… ۶۰
از بین بردن مرز میان آموزش عادی و ویژه………………………………………… ۶۱
نتیجه گیری ………………………………………………………………………………………. ۶۴
منابع ……………………………………………………………………………………………….. ۶۵
پیوست……………………………………………………………………………………………… ۶۷