فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:20
فهرست مطالب:
عنوان صفحه
مقدمه 1
رنگ های شیمیایی 1
رنگ ها طبیعی 3
روش تهیه رنگ موی مشکی 3
عوارض رنگ مو 5
نکات مفید هنگام استفاده از رنگ مو 6
چه نوع رنگ موی مناسب چه نوع پوستی است 7
مراقبت از موهای رنگ شده 9
توصیه هایی برای انتخاب رنگ موی مناسب 10
مگر حساسیت پوست صورت هم از رنگ مو است؟ 11
آیا رنگ مو باعث سفید شدن موها می شود؟ 11
نکاتی که باید قبل از رنگ کردن مو رعایت شود؟ 12
منابع
مقدمه
ما قصد نداریم که شما را از رنگ کردن و بی رنگ کردن موهایتان منصرف کنیم. اما خوب است که حقایقی را درباره رنگ موها بدانید و حداقل کمی احتیاط کنید.
امروزه بیش از 75% خانمها وشمار زیادی از آقایان موهای خود را رنگ می کنند. آیا دوست دارید با روشهای انتخاب رنگ مو و مضرات آن بیشتر آشنا شوید؟
رنگ مو چیست؟
برخی افراد برای زیبایی و برخی دیگر برای پنهان کردن سفیدی موها از رنگ مو استفاده می کنند.
رنگ موهای شیمیایی
این گونه رنگ ها از مواد شیمیایی ساخته می شوند.بزرگترین مزیت رنگ موهای شیمیایی تنوع رنگ ها و عیبشان ایمنی کمتر خصوصا در فرمولاسیونهای غیر استاندارد است.همچنین به علت فعل و انفعالات شیمیایی که در فرایند رنگ کردن مو رخ می دهد،خصوصا اگر رنگ کردن مو با مهارت انجام نشود،اسیب هایی مانند خشک شدن مو و همچنین تحریک و سوزش پوست سر بوجود می آید.تحقیقات اخیر نشان داده رنگ موهای شیمیایی می توانند در دراز مدت حتی باعث بروز بیماری هایی مانند سرطان شوند که برای نمونه می توان به خبری که به تازگی در مورد ارتباط رنگ مو با سرطان منتشر شده اشاره نمود:خلاصه خبر ان است که طی پژوهشی ثابت شده خانم هایی که به مدت بیش از بیست سال از رنگ موهای شیمیایی استفاده کرده اند بیشتر از خانم هایی که از رنگ مواستفاده نکرده اند در معرض بیماری سرطان سیستم لنفاوی (NHL) قرار دارند. البته این مسئله چندان نگران کننده نیست زیرا در دو دهه اخیر بسیاری از مواد شیمیایی خطرناک از فرمولاسیون برخی مواد مصرفی برای رنگ کردن مو حذف شده که این مواد شیمیایی خطرناک بیشتر در فرمولاسیون های قدیمی وجود دارد.
فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:18
فهرست مطالب:
مقدمه: ۲
« اسطوره و صورت های سمبولیک ». ۴
الف) اعداد اسطوره ای و رنگ ها: ۴
ب) اسطوره های ایرانی و رنگ: ۶
متافیزیک صورت های سمبولیک (اسطوره دینی): ۹
رنگ در معماری آئینی: اسلام و مسیحیت.. ۱۰
رنگ و نور: ۱۴
مینیاتور و اسطوره باغ: ۱۵
دیالکتیک معنایی در معماری اسطوره ای: ۱۷
مقدمه:
دیدگاه نقد اسطوره گرا، علی رغم روبه رو شدن با مخالفت هایی که طی قرون جدید با ادعای دروغین و غیرواقعی بودن آنها به همراه داشته، با پدیدار گشتن روانکاوی عمقی و توجه فروید به یونگ به عنوان موسسان بزرگ این مکتب به افسانه ها، رؤیاها، اقوام کهن و ... طلیعه ای نو را در نمایاندن اساطیر نوید می دهد؛ و بدین ترتیب در پی اثبات تئوری « تاریخ مقدس » همگام با ناخودآگاه جمعی یونگ، مصادیق و نمونه هایی در طول تاریخ بشری جستجو شده اند که از نسلی به نسل دیگر منتقل شده و یک صورت سمبلیک (الگوی کهن) را به وجود آورده اند.
قبل از پرداختن به مقوله رنگ به عنوان یک صورت سمبولیک در معماری، این سؤال مطرح است که یک صورت یا فرم سمبولیک چیست؟ « ارنست کاسیرر » فرم یا صورت سمبلیک را گونه ای انرژی روح می داند که از طریق آن محتوای ذهنی معنی با نشانه ای محسوس و ملموس مرتبط است.
مبحث رنگ در معماری به عنوان یک صورت سمبولیک در این گفتار از دو منظر مورد توجه است: در بخش نخست تعریفی که از رمزشناسی رنگ مورد نظر است، مطابق تعریفی است که « کاسیرر » از اسطوره ارائه می دهد. او برای اسطوره با تفکر عقلانی همپایه زبان و تفکر علمی قائل شده و روش پژوهش او مقابله و مقایسه « میتوس » با «لوگوس» یعنی اسطوره با تفکر عقلانی است. او در بینش نقادانه خود درباره اسطوره سعی دارد عقاید مختلف را در نظام خود جای دهد. از دیدگاه او اسطوره فقط معنایی دینی ندارد، بلکه مدلولی کیهانی را نیز داراست.
کاسیرر شناخت شناسی کانت را گسترش می دهد که نه فقط نسبیت خاص و عام اینشتین و مکانیک کوانتوم، بلکه زبان، فلسفه هنر، ادبیات و نیز فلسفه اسطوره شناسی را هم در برمی گیرد. او همچنین اسطوره را شیوه خاصی از عینیت بخشیدن به جهان می داند و اسطوره را شکل معینی از تجربه دانسته و تفسیر می کند.
... در قسمت دوم آنچه بیشتر مورد توجه است بعد متافیزیکی رنگ به عنوان یک صورت سمبولیک در معماری آئینی است و بیشتر نزدیک به دیدگاهی است که « رودولف اوتو » آن را تعریف می کند. « اوتو » واژه ای به نام « نومن » را مطرح می سازد که از آن به عنوان یک موجود ماوراء طبیعی، اراده الهی و تعابیری از این قبیل یاد می کند. او تجلی نومن را با هماهنگی اضدادی نظیر دفع و کشش، جلال و جمال و ... می داند و « میت » را یکی از وجود اصلی نومن می داند.
چنین برداشتی از اسطوره خصوصاً از دیدگاه دینی قابل تامل است، اما لازم به ذکر است که هر یک از این دیدگاه ها در جایگاه خود نیاز به نگرشی ژرف دارد و بعضاً چنان در هم تنیده اند که تفکیک آنها ناممکن می نماید، چنانکه منظور از این تقسیم بندی نیز جدایی و انفصال این دیدگاه ها به طور صرف نیست، همانگونه که کاسیرر نیز در دستگاه شناخت شناسی خود متافیزیک که سوژه این اسطوره را به تعبیر خودش « تکوین خدا » می داند از یاد نبرده و به آن توجه داشته است.
فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:10
فهرست مطالب:
چکیده:
مقدمه:
پیشینه تاریخی رنگ
رنگ در اساطیر یونانی
رنگ در اعتقادات مذهبی
رنگ در یهودیت و مسیحیت
رنگ در اسلام
چکیده:
هنر نقشی قطعی در تحول همه ی دین های جهان داشته است. هنر با دیدار کردن تجربه ها، قصه ها و آرزوها، معنای انسان بودن را به تصویرهایی قابل مشاهده ترجمه می کند، در حالی که دین در مقام الهاحی معنوی برای خلاقیت و فرهنگ بشری، انسانیت و اولوهیت را از طریق آیین و اسطوره به هم پیوند می دهد. در اجرای آیین ها و روایت ها اسطوره ها دین و هنر هم در نظر و عمل با هم قرین میشوند. آثار هنری می توانند معنای این آیین یا تجربه ی دینی را «بگیرند» و یا انتقال دهند در صورت امکان تکرار (احتمالی) آیین اصلی یا تجربه ی دینی را بدهند.
مقدمه:
در طول قرن ها رنگ برای اشخاص مختلف معانی مختلف داشته است. دنیایی که نظاره گر آن هستیم از 2 عنصر مهم تجسیمی یعنی «فرم» شکل و رنگ که ضمناً هر کدام لازم و ملزوم یکدیگرند تشکیل گشته است. هر موجودی که در این دنیا به چشم می آید نخست از لحاظ شکل و اندازه، و پس به واسطه ی پوشش رنگی آن مورد توجه قرار می گیرد و رنگ علامت مشخصه هر شی طبیعی است. رنگ نیز مانند آب هوا بخشی از دنیایا ماست. هیچ چیز بدون رنگ شکل مادی – قابل رویت نیست نه معماری، نه هنر و نه طراحی و مد.
رنگها همواره در رابطه با طبیعت و اشیاء به چگونگی تابش نور و وضعیت بینایی است. در قرن 17 میلادی نیوتون موفق شد با تجزیه ی نور سفید رنگ های طیف را بدست آورد به نظر ایزاک نیوتون رنگ انرژی نوری است، برای سنت اگوتسین انعکاس افلاطونی خدا بود برای ولفانگ فون گوته یک ادراک زمینی و برای جان لاک کیفیتی از اشیایی که می بینیم. اما برای الکساندر اسکرمابین رنگ تمثیل رهبری موسیقی، برای سود یک اشتاین و در درجه اول یک مسله معنای و برای واسیلی کاندنیکی یک شیوه بیان روح بود.
رنگ اینکه شامل همه دین هاست برای یفتن یک جهان بینی خاص و راهی برای بیان احساس خود امری ذاتی است و می توانیم با اطمینان بگویم که رنگ برای بشریت طیف تقریباً نامحدودی از تأثیرات ظریف فراهم می کند و حامل اطلاعات اولیه و ابزاری قدرتمند است که برای هنرمند یک ستاره شناس و هرکس دیگر ارتباط برقرار می کند به یک اندازه اهمیت دارد.
فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:12
چکیده:
صنعت رنگ سازی
دید کلی
رنگ در دنیای امروز نقش بسیار مهمی در پرورش ذوق و قرایح بشری و ارضای نیازهای زیبا شناختی وی ایفا می کند. بدین جهت است که احساس رنگ را به تعبیری حس هفتم میگویند. انسان در پهنه تولید تزئین خانهها ، پوشاک و حتی نوشابهها در هنر ، نقاشی ، صنایع کشتیرانی و امور ارتباطات محصولات مصرفی در صنایع فضایی و خلاصه در همه شئونات با رنگ سر و کار دارد. بطور کلی ، از رنگ علاوه بر ایجاد زیبایی محیط ، جهت حفاظت اشیا در مقابل عوامل طبیعی و غیره استفاده میشود.
تاریخچه
سابقه استفاده از مواد رنگی توسط انسان ، به دوران غارنشینی میرسد. اولین کاربرد واقعی و عملی مواد رنگی را میتوان در ساختن کشتی نوح مربوط دانست که برای جلوگیری از نفوذ آب و پوسیدگی آن ، از مواد رنگی استفاده شده بود. بعدها از مواد رنگی برای حفاظت چوب از پوسیدگی در بناهای چوبی و زمانی که استفاده از وسایل آهنی متداول شد، برای جلوگیری از زنگ زدن آنها استفاده میشد .
اجزای تشکیل دهنده رنگها
هر رنگ اصولا از دو قسمت اصلی تشکیل شده است که عبارتند از:
رنگدانه
ماده رنگی نامحلول در آب است ( خاک رس ناخالص رنگی و پودر برف از سنگهای رنگی بهعنوان اولین رنگدانه ها مورد استفاده انسان قرار میگرفتند ).
محمل رنگها
مایعی است که با رنگدانه مخلوط شده ، کاربرد آنرا آسان میکند و در چسبیدن آن ، کمک میکند ( از سفیده تخم مرغ ، چسب عسل محلول قند بهعنوان محملهای رنگ استفاده میشد). امروزه متداولترین محملهای رنگدانهها را آب یا روغن تشکیل میدهد. از اینرو رنگها را به دو دسته رنگهای روغنی و رنگهای آلی تقسیم میکنند.
انواع رنگدانه
اکسیدها
• لیمونیت ( Fe2O3.2H2O ) برای تهیه رنگ قرمز مصرف میشود و یکی از قدیمیترین رنگدانههاست.
• هماتیت ( Fe2O3 ) برای تهیه رنگ قرمز روشن بکار میرود.
• دیاکسید تیتان ( TiO2 ) برای تهیه رنگ سفید روشن و بسیار مرغوب که در هوا تیره نمیشود، بکار میرود. معمولا آن را با سولفات باریم مخلوط میکنند.
• اکسید روی ( ZnO ) که از مهمترین رنگدانه های سفید است و از تجزیه کربنات روی و یا سوزاندن فلز روی در هوا حاصل میشود.
• سرنج ( Pb2O3 ) که رنگ سرخ یا قرمز تیره دارد و بیشتر برای پوشانیدن سطح قطعات فولادی بهمنظور حفاظت آنها از زنگ زدن کاربرد دارد.
سولفید روی و لیتوپن
سولفید روی برای تهیه رنگ سفید مات مصرف میشود و از مزایای آن ، این است که بر خلاف سفیداب سرب در هوا سیاه نمیشود. این رنگدانه معمولا در تجارت بصورت مخلوطی از سولفید روی و سولفات باریم به نام لیتوپن مصرف دارد که رنگ سفید بسیار مرغوب است.
سفیداب سرب
این رنگ دانه عمدتا شامل Pb(OH)2 , PbCO3 که از قرن ها پیش شناخته شده بود. قدرت پوشش آنها زیاد است، ولی در هوا بهعلت وجود H2O به مرور سیاه میشود. برای تبدیل مجدد آن به رنگ سفید میتوان از تاثیر پراکسید هیدروژن بر آن استفاده کرد.
دوده چراغ و زغال استخوان
یکی از اجزای رنگ سیاه و مرکب است و برای تغییر رنگ سفید به میزان دلخواه نیز مصرف میشود.
رنگدانههای فلزی
• مانند پودر آلومینیم در روغن جلا که از آن برای حفاظت وسایل آهنی و فولادی استفاده می شود
• برنز آلومینیم ( آلیاژ Al, Cu ) در روغن جلا که از آن ، برای ایجاد رنگ بسیار زیبای طلایی برای دور قابها و ... استفاده میشود.
رنگدانههای الوان
• رنگدانههای آبی: مهمترین این این رنگدانهها ، آبی پروس و آبی نیلی یا لاجورد است. آبی پروس یکی از مهمترین رنگهای آبی است. لاجورد نیز یکی از رنگهای آبی مرغوب است که از حرارت دادن مخلوط کائولین ، کربنات سدیم ، گوگرد و زغال سنگ در غیاب هوا حاصل میشود.
• رنگ دانه های زرد: مهم ترین این رنگدانهها ، کرومات روی و کرومات سرب است. از قطران زغال سنگ نیز رنگدانههای الوانی بصورت نمکهای نامحلول فلزات بدست میآید که در هیدروکسید آلومینین بصورت ژله میبندد. این ژله را پس از خشک کردن بهصورت پودر با رنگدانههایی نظیر کربنات کلسیم و سیلسس مخلوط میکنند و در انواع رنگهای مورد نیاز بکار میبرند.
رنگهای روغنی
در این نوع رنگها ، رنگدانه را در یک روغن خشک شونده که استر گلیسیرین با اسیدهای چرب ، نظیر اسیدهای اولئیک و یا لینولنیک میباشد، حل میکنند. این روغنها در هوا اکسیده شده ، به ترکیبات سیر شده تبدیل میشوند و لایهای سخت مقاوم و محافظ تشکیل میدهند که از نفوذ آب در رنگدانه جلوگیری میکنند.
رقیقکننده
برای رقیق کردن و سهولت کاربرد رنگ بکار میرود و معمولا یک حلال هیدروکربنی نظیر ترپنتین است که به روغن تربانتین شهرت دارد.
خشک کننده
یکی از اجزای رنگهای روغنی است که در حقیقت نقش کاتالیزور را در تسریع اکسیداسیون و خشک شدن رنگها را دارد و معمولا مخلوطی از اکسید های سرب ، منگنز و کبالت در ( روغن بزرک ) بصورت استر مصرف میشود.
رنگهای پلاستیکی
با اضافه کردن رزینهای سنتزی نظیر رزین حاصل از فنل و فرمالدئید که خاصیت پلاستیکی دارد، در روغن جلا ، رنگهای پلاستیکی حاصل میشود. این نوع رنگها به خاطر دوام و قابل شستشو بودن ، اهمیت و کاربردهای زیادی داردن.
رنگهای لعابی یا مات
با اضافه کردن رنگهایی نظیر TiO2 به روغن جلا آن را به صورت مات درآورده ، بعد برای مات کردن هر نوع رنگی بکار میرود.
فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:40
فهرست مطالب:
مقدمه
فصل اول. پژوهشی در تاریخ مرمت نقاشی
1ـ1. پیشینه ی مرمت نقاشی در جهان
1ـ2. نگاهی گذرا به پیشینه ی مرمت در ایران
فصل دوم. بررسی مبانی نظری و علمی مرمت و رتوش در نقاشیها
2ـ1. بازسازی و موزون سازی کمبودها در آثار نقاشی
2ـ1ـ1. دیدگاههای موجود در زمینه ی موزون سازی و بازسازی بخشهای کمبود آثار نقاشی
2ـ1ـ1ـ1. دیدگاه سنتی
2ـ1ـ1ـ2. دیدگاه متضاد با دیدگاه سنتی
2ـ1ـ1ـ3. دیدگاه مبتنی بر اصل 6 اینچ و 6فوت
2ـ1ـ1ـ4. دیدگاه مبتنی بر تشخیص دستگاهی
2ـ2. انواع کمبود در آثار نقاشی
2ـ3. انواع بازسازی رنگی
2ـ3ـ1. موزون سازی قسمتهای کمبود در قشر کهنگی
2ـ3ـ2. موزون سازی ریختگی های لایه ی رنگ
2ـ3ـ3. پر کردن قسمتهای کمبود و بازسازی رنگی
فصل سوم. مطالعه و بررسی تعدادی از تابلوهای موزه ی امام علی (ع) و موزه ی هنرهای زیبا ـ مجموعه ی فرهنگی سعد آباد
3ـ1. تابلوهای بررسی شده در موزه ی امام علی (ع)
3ـ1ـ1. جوانمرد قصاب (حسین قوللر آقاسی)
3ـ1ـ2. جنگ خیبر
3ـ1ـ3. وقایع کربلا
3ـ1ـ4. بارگاه سلیمان
3ـ1ـ5. جوانمرد قصاب (حسن اسماعیل زاده)
3ـ2. تابلوهای بررسی شده در موزه ی هنرهای زیبا ـ مجموعه ی فرهنگی سعد آباد
3ـ2ـ1. مجلس شیرین و فرهاد
3ـ2ـ2. جشن مشروطیت
3ـ2ـ3. پرنده ی شکار شده
3ـ2ـ4. مصیبت کربلا
3ـ2ـ5. چوپان و گوسفندان
3ـ2ـ6. مهتاب در جنگل
3ـ2ـ7. منظره
مقدمه:
فرآیند درمان و مرمت تابلوهای نقاشی، بویژه آنهایی که در ابعاد بزرگ کار شده اند، جزو پیچیده ترین و دشوار ترین فرآیندهای مرمتی است. در این میان موزون سازی رنگی مرحله ای بسیار حساس است.
در مرمت یک اثر و خصوصاً یک تابلوی نقاشی هدف مرمتگر این است که مراحل عملیاتی مانند آسترگیری، نوارگیری یا وصالی است در نهایت از نظر بیننده قابل شناخت نباشد، ولی در مرحله ی موزون سازی رنگی که باید به صورت علمی و موافق با معیارهای مرمتی انجام گیرد هدف اصلی این است که قسمت تعمیری با بدنه ی اصلی هماهنگ شود، نه این که کاملاً مشابه آن باشد (جزدر آثار خاص).
امروزه در اکثر موزه های دنیا اصل 6 اینچ و 6 فوت مرسوم است. بدین معنی که ناظران، اشیاء قرار گرفته در فاصله ی 6 فوتی خود را کامل مشاهده می کنند، اما متخصصین از فاصله ی 6 اینچی اشیاء می توانند تشخیص بدهند که کدام قسمتها جدید و کدام قدیمی اند.
سوالی که در این جا مطرح می شود این است که آیا در موزه های کشور ما نیز چنین اصلی در مورد آثار نقاشی رعایت می شود و اساساً چه اصول و مبانی در این مورد خاص رعایت می شود؟ گزارشی که در پیش روست ما حصل تحقیقی است که در همین زمینه انجام گرفته است. این تحقیق در دو بخش کتابخانه ای و میدانی انجام گرفته و با توجه به تعدد تصاویر آورده شده در بخش گزارش تحقیقات میدانی، سعی گردیده است تا از زیاده گوئی پرهیز شود و تنها به توضیحاتی کوتاه در باب هر تابلو بسنده گردد، آنچنانکه تصاویر خود گویای همه چیز هستند.
این گزارش پربار تر می شد اگر قوانین دست و پا گیر و بعضاً بی ـ منطق در موزه هائی که به عنوان جامعه ی آماری در ابتدای راه انتخاب شده بودند وجود نمی داشت. کما این که قرار بر این بود تا از آثار نقاشی موجود در موزه ی وزارت امور خارجه و نیز مجموعه ی کاخ گلستان نیز تصاویری تهیه گردیده و مورد مطالعه قرار گیرند. اما به دلیل در معرض دید عموم نبودن موزه ی وزارت امور خارجه و نیز عدم امکان عکسبرداری از دیگر مجموعه و با در نظر گرفتن زمانی که برای تحقیق در نظر گرفته شده بود، نیزعدم وجود شناسنامه های مرمتی و بعضاً در اختیار نگهداشتن آنها و در مواردی عدم همکاری مسئولین با توجه به دیدگاهشان نسبت به موضوع اجباراً بررسی تنها به مواردی محدود شد که امکان بازدید و مستند نگاری و مطالعه در مورد آن ها وجود داشت. با تمام این تفاسیر و نتایجی که به دست آمده است و حساسیت موضوع، این تحقیق تنها گام اول است و بس. اما بدین جا هم نمی رسید اگر همراهی اساتید و عزیزانی نبود که نامشان در ذیل می آید:
جناب آقای دکتر وطن دوست استاد راهنمای گرامی این پروژه که در واقع پیشنهاد طرح از جانب ایشان بوده است. جناب آقای نعمت ا... کیکاووسی ریاست محترم کاخ موزه ی ملت مجموعه ی فرهنگی سعد آباد که اطلاعات مربوط به تابلوهای مرمت شده توسط جناب آقای نظریان را در اختیار اینجانب گذاشتند، جناب آقای حکمت موزه دار موزه ی امام علی (ع) که حاصل مساعدتهای بی دریغ ایشان مستند نگاری چند تابلو از این مجموعه را فراهم آورد وجناب آقای حسینعلی جعفریان که آثار موجود در موزه ی امام علی (ع) را معرفی نمودند. در این جا از همه ی ایشان سپاسگزاری می کنم.