115 ص
در ازدواجهای رضامند و موفق زوجین پیامهای روشنی را برای هم ارسال میکنند. به همدیگر اعتماد دارند و تفاوتهای همدیگر را به راحتی میپذیرند که این ویژگی موجب خلاقیت آنان میگردد تا برای توسعه و برنامه ریزی هویت خودشان تلاش کنند. این قبیل از همسران آزادند که از همدیگر و از سایر افراد و چیزها نیز لذت ببرند و در عین حال که به هم علاقمند و وابسته هستند استقلال فردی خود را جهت غنی سازی زندگی مشترک خود بکار میگیرند.
کاسلو و دیگران (1994) به بررسی عوامل متمایز کننده ازدواجهای موفق و ناموفق بر روی 95 زوج سوئدی که مدت 20 سال از ازدواج رسمی و غیر رسمی آنها گذشته بود پرداختند در این تحقیق مردان رضامندی بیشتری از زنان را نشان دادند و زن و شوهری که حس تعلق و وابستگی شدید بهم داشتند میزان رضامندی بالاتری را از خود نشان دادند. اختلافات بین زندگیهای زناشویی موفق و ناموفق در پاسخهای افراد به سؤالات مربوط به سرگرمیها، اوقات فراغت، جنسیت، فلسفه زندگی و شمار نزاعهای خانوادگی مشخص گردید. میزان رضامندی زناشویی زنان بستگی به میزان رضامندی مردان داشت.
در تحقیقی که تاکر و میکائیل (1991) به منظور بررسی عوامل که در رضامندی زناشویی تأثیر دارند از 64 دانشجوی مرد روان شناسی مقطع لیسانس و 64 دانشجوی روانشناسی زن همان مقطع خواستند تا 8 زندگی زناشویی فرضی را ارزیابی کنند. عوامل مورد ارزیابی عبارتند بودند از: 1- جذابیت ظاهری زن و مرد 2- سن ازدواج 3- هوش 4- زندگی مشترک (رابطه جنسی).
نتایج نشان دادند که جاذبه ظاهری، هوش و افراد مسنتر وضعیت مساعدتری از رضامندی خودشان نشان میدهند.
تحقیقی کارکوف و رابرتس در زمینة بررسی عواملی چون صرفنظر کردن (with drawal) خصومت و رنجیدگی در بین زوجین راضی و ناراضی انجام دادند.
بدین منظور 11 زوج راضی و 11 زوج ناراضی گروه نمونه را تشکیل میدادند که نتایج نشان میدادند که روابط موقتی منحصر بفردی در گروه ازدواج رضایتبخش وجود دارد. در این ازدواجها نارضایتی شوهر، نارضایتی زن را فراهم میکند و صرفنظر کردن زن، صرفنظر کردن شوهر را پیشبینی میکند. ولی در ازدواجهای نارضامند صرفنظر کردن شوهر خصومت زن را به دنبال دارد. مقیاس صرفنظر کردن شوهران در بین سایر مقیاسها از میزان واریانس بیشتری برای پیشبینی رضامندی زناشویی برخوردار است. (رابرتس 1990)
تحقیقی که توسط رینولدز – والاس (1995) در این زمینه بر روی 135 زوج مسن شرکت کرده در این آزمون صورت گرفت نشان داد که عدالت، مساوات و قوه درک پاداش بطور معنیداری بر رضامندی زناشویی مؤثر میباشد و قوه درک پاداش بیشترین تأثیر را در این سه متغیر وابسته نشان داد. بطور کلی افراد مسن ازدواج کرده (متأهلان مسنتر) از زناشویی خود راضی بودند.
امروزه اهمیت ارتباط و نقش آن در روابط اجتماعی مورد تأکید بسیاری از محافل علمی و پژوهشی است. به ویژه در مورد خانواده که به عنوان رکن اساسی جامعه بوده و هست و علی الخصوص روابط زن و شوهر که زیربنای الگوئی رفتارها و روابط فرزندان خانواده میباشد. تحقیقاتی که در این زمینه و بررسی اهمیت الگوهای زوجین روی رضامندی زناشویی صورت گرفته است نشان میدهد که الگوهای ارتباطی رایج بین زوجین رضامند موارد ذیل است:
توافق بیشتر (Schaap, Bunnk & Kerkstra 1988)
عدم فعالیت منفی تلافی جویانه (Cottman. 1979; Leven son Jcotlman) و کشف دقیقتر پیامهای غیر کلامی یکدیگر (Noller, 1984).
ویژگیهای فوق در زوجین راضی و الگوهای ارتباطی آنان به چشم میخورد. زوجین خشنود نسبت به زوجین ناخشنود زمان زیادی را صرف گفتگو با هم (بدون توجه به موضوع) سپری میکنند و به همان میزان نیز وقت صرف گفتگو در مورد مسائل شخصی میکنند. (Vangelisti, Anital 1993) (Kirchler 1989)
همچنین در تحقیقی که توسط گاتمن و دیگران صورت گرفت. 135 زوج تازه ازدواج کرده مورد بررسی قرار گرفتند و هفت الگوی تعاملی که پیشبینی کننده تداوم یا جدائی ازدواج بود روشن شد.
1- خشم به عنوان یک هیجان پر خطر
2- گوش دادن فعال
3- مقابله به مپل رفتار منفی
4- شروع کردن منفی از طرف زن
5- تنش زدایی
6- مدلهای رفتاری مثبت
7- دلجویی فیزیکی از مرد
برای الگوهای تعاملی خشم به عنوان یک هیجان پر خطر، گوش دادن فعال، مقابله به مثل رفتار منفی تأییدی صورت نگرفت. اما یافتهها نشان دادند که الگوهای تعاملی: عدم پذیرش عاطفی زنان توسط شوهران، شروع منفی از طرف زنان، فقدان کم تنش زدایی رفتار منفی زن توسط شوهر، فقدان زیاد تنش زدایی رفتار منفی مرد توسط زن، فقدان دلجویی فیزیکی (مرد) به عنوان پیشبینی کنندههای جدائی (طلاق) تأیید شدند. (گاتمن 1998)
تحقیقات دامنه دار نشان میدهد که مدارج تحصیلی در خوشبختی خانوادگی بسیار مؤثر است زیرا مقدار تحصیل معمولا مربوط به مقام اجتماعی شخص است و تفاوت تحصیلات وسیع ممکن است سبب ایجاد حس حقارت و آزردگی شود و همچنین موجبات عدم درک صحیح طرفین از یکدیگر را فراهم میسازد. دیدگاه همسر تحصیل کرده ممکن است نسبت به رویدادها و مسائل اطراف، واقع بینانهتر باشد تا نسبت به همسرش که تحصیلات پایینتری دارد و این مسئله سبب تفاوت پاسخدهی و واکنش آنان نسبت به مسائل مهم زندگی میگردد.
البته در مورد سطح تحصیلات عقاید تقریباً یکسانی در نزد اندیشمندان وجود ندارد چنانچه به نظر ترمان (1939) زمانی نیک بختی زنان کاملتر خواهد شد که شوهر تقریبا 5 سال بیشتر از آنها تحصیل کرده باشد. در حالیکه هامیلتون بر خلاف این عقیده، میان سعادت خانوادگی و همگونی تحصیلات بستگی مستقیمی را پیشبینی میکند. به نظر میرسد که در سخن هامیلتون سهم بزرگی از حقیقت موجود باشد. وجود یک موقعیت تحصیلی همسان یا دست کم معادل، خواهد توانست به ایجاد توافق میان زن و شوهر کمک کند.
با عنایت به تقدس نهاد خانواده از دیدگاه مکاتب الهی علی الخصوص نگرش ویژه و ظریف مکتب انسان ساز اسلام به این نهاد دیرپا و با توجه به اینکه توصیههای این دین شریف در راستای فطرت انسانی بوده که پاسخ ضروری به نیازهای اساسی و اصیل انسان در جهت رشد و تکامل وی میباشد. به نظر میرسد هر گاه اساس روابط زن و شوهر بر پایه اهداف الهی برنامه ریزی شده برای زندگی خانوادگی میباشد، نه تنها رضایت خاطر زن و شوهر بلکه رضایت مسلم همة اعضاء خانواده را فراهم خواهد ساخت.
توصیههایی که از پیشوایان دینی داریم حکایت از همسویی نگرشهای دینی با خواستها و نیازهای درونی انسانهاست.
زوجینی که به دنبال پایداری و استحکام زندگی زناشویی خود هستند باید خود را به ویژگیهای مثبتی ملبس سازند و در واقع پیوند زناشویی خود را با داشتن این خصوصیات و فضائل دائمی سازند.
داشتن تعهد و وفاداری و انصاف لازمة تداوم ازدواج است. پذیرش متقابل، تفاهم متقابل، گذشت و بخشش متقابل، اعتماد متقابل میتواند پایههای ازدواج را تحکیم کند، داشتن انعطاف پذیری و پاسخ مناسب دادن به خواستها و نیازمندیهای همدیگر و داشتن نگرش مثبت نسبت به هم و نسبت به رویدادهای خانوادگی به رضامندی و پایداری ازدواج کمک خواهد کرد.
آنچه به عنوان عوامل مخرب و موجب تزلزل ارکان خانواده است مسائلی چون سوء تفاهمات و خطاهای شناختی، عدم مهارتهای ارتباطی از قبیل گوش دادن فعال، مبهم بودن پیامها، عدم تشریک مساعی و مشورت کردن، عدم احترام به عقاید و پذیرش یکدیگر، مشخص و صریح نبودن انتظارات میباشد.
همچنین هر گاه زوجین به هنگام برخورد با مشکل به جای بررسی راه حلهای احتمالی و انتخاب راه حل مؤثر و مفید به شیوههایی چون سرزنش کردن، تمسخر کردن، تحقیر کردن، طعنه زدن، شکایت کردن و نق زدن، مبالغه در نشان دادن وضعیت موجود و ... بپردازند، موجبات سست شدن پایههای زندگی مشترک خود را فراهم میسازند.
با توجه به چنین یافتههایی و با در نظر گرفتن اینکه زنان اکنون در عرصههای اجتماعی و شغلی حضور فعالی دارند و علاوه بر مسئولیت همسرداری و مادری مسئولیتهای شغلی و اجتماعی مهمی را نیز به عهده دارند و این همه، فشار سنگین را بر او تحمیل کرده و استرس مربوط به انجام وظایف اجتماعی و انجام وظایف خانه بر وی حاکم میشود. حال اگر این زن دارای افکار و عقاید غیر منطقی نیز باشد به میزان زیادی به تأکید دیگران خود را نیازمند ببیند یا این باور غیر منطقی را داشته باشد که در صورت انجام ندادن کامل و شایسته یک وظیفه، فردی نالایق و بیکفایت است و ... در این صورت با استرس مضاعفی رو به رو خواهد شد و این اضطراب بر عملکرد وی اثر گذاشته و روابط زناشویی را دچار اختلال خواهد ساخت و ممکن است موجبات نارضایتی را فراهم سازد.
65ص
خانواده به عنوان یک واحد به ظاهر کوچک اجتماعی، از ارکان عمده نهادهای اصلی هر جامعه به شمار می رود. در واقع هر خانواده را باید خشت بنای جامعه و کانون اصلی حفظ سنت و رسوم از ارزشهای والا و مورد احترام و شالودة مستحکم مناسبات پایدار اجتماعی در روابط خویشاوندی، مبدأ بروز و ظهور عواطف انسانی و کانون صمیمانه ترین روابط میان افراد و پرورش فکر و اندیشه و اخلاق و پرورش فکر و اندیشه و اخلاق و تعالی روح انسانی به شمار آورد. خانواده به عنوان واحد عاطفی – اجتماعی کانون رشد و تکامل، التیام بخش، تحول و تغییر، آسیبها و عوارضی است که هم بستر شکوفایی و هم فرونشانی آن روابط میان اعضایش می باشد. در نتیجه تأثیر بسزایی در تعادل روانی، عاطفی و اجتماعی داشته و به عنوان کوچکترین کانون اجتماعی شدن متضمن پذیرش نقشهای اجتماعی و همنوایی با هنجارهای اجتماعی میباشد. همچنین خانواده نهاد و شالودة اساسی در ساختار اجتماعی جوامع است که سلامت یا عدم سلامت آن قوام و اضمحلال جامعه را در بردارد.
خانواده سالم، نظامی باز است که اعضای آن در عین حالی که از روابط
عاطفی گرمی با هم برخوردارند، هویت فردی خود را حفظ میکنند. در این گونه خانواده، عشق به طور نامشروط می باشد و اعضاء پذیرای یکدیگر هستند. آستانه تحمل خانواده در برابر کشمکش و استرس بالاست و به هنگام نیاز، داوطلبانه درصدد یاری و خواهان آن میباشند. در این خانواده ها ائتلاف قوی و روشنی بین والدین وجود دارد و این قدرت بین والدین تقسیم می شود اعضاء خانواده با هم نزدیک و صمیمی هستند. با این حال حریم شخصی افراد حفظ میشود و استقلال و فردیت اشخاص مورد احترام است.
در مقابل خانواده مختل خانواده ای است که قادر به تأمین نیازهای تکاملی اعضاء، حل مشکلات و تعارضات خود نیست. کارکرد او مختل است. مرزهای بین اعضاء نامشخص است، اعضاء استقلال رأی ندارند لذا حمایت و همکاری رخ نمیدهد. نظام خانواده بستر و اعضای آن به لحاظ عاطفی سرد، جدا از هم و گسسته میباشند.
تمدن جدید که در پرتو تلاشهای بشری و دستاوردهای علوم تجربی حاصل شد چهره انسانی را تغییر داد. دستاوردهای مدنی و صنعتی و همچنین رنجهایی که غالباَ آنها از مدنیت جدید و مدرنیسم نشأت میگیرد، هر روزه بر شمار بیماریهای روانی و نابهنجاریهای رفتاری افزوده میشود و متأسفانه در همین مسیر قویترین پیوند های انسانی را در مستحکم ترین قرارگاه آن یعنی نظام ریشه دار خانواده در معرض تهدیدی جدی قرار میدهد. روز به روز کارائی خانواده در تحقق و ظایفش کم رنگتر میشودو این سلامت جامعه را تهدید میکندزیرا اختلا ل در کارائی خانواده مشکلاتی را در منظومه خانواده ایجاد میکند و در صورت تشدید مشکلات خانواده را به سمت فرو پاشی سوق میدهد طلاق و فرو پاشی خانواده ضمن بر هم زدن تعادل روانی –عاطفی افراد خانواده و جامعه منجر به بروز بسیاری از آسیبهای اجتماعی میشود.
اختلافات زناشویی از اهمیت ویژه ای برخوردار میباشد. به همین دلیل پژوهش بنا دارد با نوعی رویکرد خانواده درمانی با عنوان راهبردی به مداخله در زمینه اختلافات زناشویی پرداخته، به نحوی در رفعاین مشکل خانمان براندار نقش داشته باشد.
پژوهش حاضر به بررسی تأثیر مداخلات خانواده درمانی راهبردی بر اختلافات زناشویی میپردازد به این منظور 39 زوج از زوجینی که برای حل اختلافات زناشویی سال 82 به مرکز مشاوره بهزیستی مراجعه کرده بودند، به طور تصادفی در دو گروه آزمایشی (21 زوج) و گواه ( 18 زوج) قرار گرفتند.
برای ارزیابی زوجین در این پژوهش از مصاحبه بالینی و آزمون رضایت زناشویی انریچ استفاده شد. ابتدا زوجین با آزمون رضایت زناشویی مورد ارزیابی قرار گرفتند، پس از آن برنامة مداخلات خانواده درمانی راهبردی در مورد گروه آزمایش اجرا گردید، در حالیکه گروه گواه در لیست انتظار بودند. بعد از شش هفته مجدداَ دو گروه مورد ارزیابی قرار گرفتند. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون t و تحلیل واریانس و آزمونهای تعقیبی استفاده شد.
نتایج بدست آمده نشان میدهد که مداخلات خانواده درمانی راهبردی نه تنها منجر به افزایش رضایت زناشویی در بین گروه آزمایش شده، بلکه تعارضات بین فردی آنان را نیز کاهش داده است، این مداخلات در زنان موثر بوده است همچنین نتایج پژوهش حاکی از این بودند که این مداخلات روی مشکلات ارتباطی نسبت به سایر مؤلفه های سبب شناسی اختلاف تأثیر بیشتری دارد.
فهرست مطالب
پیشگفتار
چکیده تحقیق
فصل دوم: ادبیات تحقیق
فصل سوم
فصل چهارم
فصل پنجم
رهنمودهای معصومین (ع) در مورد آداب زناشویی و قوه باه
فروش اختصاصی به5 خریدار اول
آموزش رابطه مقعدی
این فایل در قالب ورد و قابل ویرایش در 87 صفحه می باشد.
پایان نامه رابطه عشق مثلثی با رضایت زناشویی در بین دانشجویان متأهل
جهت اخذ درجه کارشناسی در رشته مشاوره و راهنمایی
“چکیده” ۷
“مقدمه” ۸
“بیان مساله” ۹
“هدف تحقیق” ۱۱
“اهمیت و ضرورت تحقیق” ۱۱
“فرضیه تحقیق” ۱۱
“تعریف مفهومی و عملیاتی متغیر ها” ۱۲
رضایت زناشوئی : متغیر وابسته ۱۲
تعریف مفهومی عشق مثلثی ۱۲
تعریف عملیاتی عشق مثلثی ۱۲
تعریف مفهومی رضایت زناشویی ۱۳
تعریف عملیاتی رضایت زناشویی ۱۳
۲-۱ پیشینه نظری ۱۵
“خانواده و ضرورت ازدواج” ۱۵
“تعریف ازدواج” ۱۶
“اسلام و ازدواج” ۱۶
“اهداف ازدواج” ۱۸
“فواید ازدواج” ۱۹
“انگیزه های ازدواج” ۲۰
الف- یافتن شریک و همدم ۲۱
ب) ارضا نیاز جنسی ۲۱
ج) تداوم نسل ۲۱
“مهمترین انگیزه های تشکیل خانواده در اسلام” ۲۲
الف) انجام وظیفه الهی ۲۲
ب)یافتن آرامش و سکون ۲۲
ج) کامل شدن ۲۲
د ) پاسخ به دعوت سنت ۲۳
ه ) صیانت وجود از نظر خطر ۲۳
و) حفظ عفت ۲۴
ز) محبت و مودت ۲۴
ح) تکمیل و تکامل ۲۵
“سن ازدواج” ۲۵
۱-جنبه روانی ۲۷
۲- جنبه فیزیولوژیکی ۲۸
“سن مناسب ازدواج” ۳۰
“ازدواج سالم و پایدار” ۳۲
“عوامل توفیق و حفظ زناشویی” ۳۴
“خصوصیات خانواده سالم” ۳۸
مواردی که جوانان را دررسیدن به تفاهم کاری و موفقیت در ازدواج کمک می کند ۴۰
خلاصه دو تحقیق دیگر درمورد رضایت زناشویی ۴۳
“ازدواج” ۴۴
“نیازهای عاطفی در ازدواج” ۴۵
“عشق” ۴۶
“مراقبت” ۴۶
“ادراک” ۴۷
“احترام” ۴۷
“قدردانی” ۴۸
“پذیرش” ۴۸
“اعتماد” ۴۹
“عشق رمانتیک” ۵۰
“تجربه های رایج و مشترک در عشق” ۵۰
“موارد متفاوت در تجربه عشق” ۵۳
“تعهد” ۵۴
“انواع عشق” ۵۵
“جدایی عشق و ازدواج در گذشته” ۵۶
آخرین یافته های تحقیقاتی ازدواج در ایران ۶۰
“مثلث عشق” ۶۱
“نظریه مثلث عشقی” ۶۴
“اندازه گیری و تعیین نوع عشق شما” ۶۸
۲-۲ “تحقیقات انجام شده” ۷۰
۱-روش اجرای تحقیق ۷۳
۲-جامعه پژوهش ۷۳
۳-نمونه و روش نمونه گیری ۷۳
۴-ابزار پژوهش ۷۳
۵- روش آماری تجزیه و تحلیل اطلاعات ۷۴
“مقدمه” ۷۶
جدول ۱-۴ : نمرات خام آزمودنی ها از آزمون رضایت زناشویی و عشق مثلثی در فرضیه اول ۷۶
جدول ۲-۴ : بررس رابطه بین رضایت زناشویی و عشق مثلثی در بین دانشجویان متأهل ۷۷
جدول ۳-۴ : نمرات خام ابعاد مختلف پرسش نامه عشق مثلثس در سه مقیاس هوس، صمیمیت و تعهد ۷۸
جدول ۴-۴ : بررسی رابطه بین رضایت زناشویی و عشق مثلثی (هوس) در بین دانشجویان متأهل . ۷۹
جدول ۵-۴ : بررسی رابطه بین رضایت زناشویی و بعد صمیمیت عشق مثلثی ۸۰
جدول۶-۴ : بررسی رابطه بین رضایت زناشویی و بعد تعهد عشق مثلثی ۸۱
“خلاصه یافته ها” ۸۳
پیشنهادات ۸۵
محدودیت ها ۸۵
منابع و مآخذ ۸۶
۱٫ بیانی ، احمد. (۱۳۵۸) . روش تحقیق در علوم تربیتی . تهران. انتشارات نی
۲٫ پارسا، شاهین.( ۱۳۸۴) . عشق و مزایای آن در زندگی. تهران. انتشارات باران
۳٫ جلیلی، رضا. (۱۳۸۳) . رضایت زناشویی. تهران . انتشارات بهار
۴٫ خان محمدی، حمیدرضا.(۱۳۸۴) . زندگی و زوایای آن. تهران. انتشارات بهار
۵٫ دلاور، علی. (۱۳۸۵). آمار استنباطی. تهران. انتشارات رشد
۶٫ دلاور ، علی. (۱۳۸۴) . روش تحقیق در علوم تربیتی. تهران. انتشارات رشد
۷٫ صبوری راد، منوچهر. (۱۳۸۴) . رضایت زندگی و ازدواج. تهران. انتشارات فرهنگ
۸٫ گنجی، حمزه. (۱۳۸۵). روان شناسی رشد.تهران. انتشارات رشد.
۹٫ لطف آبادی، حسین. (۱۳۸۴). روان شناسی رشد. تهران. انتشارات رشد.
۱۰٫ لورا، برگ.(۱۳۸۵). روان شناسی رشد. یحیی سید محمدی. تهران انتشارات رشد
۱۱٫ نوید لی، محمد. ( ۱۳۸۳) . روان شناسی ازدواج. تهران . انتشارات ارجمند.
هدف از تحقیق حاضر بررسی رابطه رضایت زناشویی و عشق مثلثی در بین دانش جویان متاهل دانشگاه آزاد اسلامی بود فرضیه اصلی تحقیق حاضر عبارت بود از اینکه بین عشق مثلثی و رضایت زناشویی رابطه وجود دارد. جامعه مورد مطالعه عبارت بود از کلیه دانش جویان متاهل دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکز که ۳۰ نفر به طور تصادفی انتخاب گردیده و آزمون رضایت زناشویی و عشق مثلثی بر روی آنها اجرا گردید و جهت آزمون فرضیه ها از روش آماری ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد نتایج بدست آمده حاکی از آن بود که بین رضایت زناشویی و عشق مثلثی و ابعاد آن رابطه معنا داری وجود دارد.(۵% > P)
ازدواج و زناشویی به معنی غریزی و لغوی آن امری است که در میان همه جانداران وجود و رواج دارد و بین انسان و حیوان امری قابل ملاحظه و رویت است . در رابطه با انسان مساله نکاح مطرح است که در آن ایجاد زمینه برای رشد و پیشروی و آسایش و سعادت و همکاری و مساعدت ها قابل ذکر است . از دید اسلام غریزه جنسی امری منفور و مانع تکامل بشریت نیست بلکه زمینه را برای زندگی مناسب انسانی و وصول به مرحله محبت و مودت خالص فراهم می آورد . عامل سکون است که در سایه آن رشد و ارتقا و تکمیل و تکامل مطرح است . با استفاده از این غریزه است که خانواده پدید می آید و آن عامل اصلی و هسته اولیه حیات و سعادت اجتماع است . در سایه آن تعلق هر مردی به زنی و زنی به مردی و نیز زندگی اشتراکی چند مرد با چند زن از میان می رود. سردرگمی و هرج و مرج زندگی ، بی تفاوتی در برابر نسل جدید محکوم شده و امکان رشد و انتقال فرهنگ میسر می گردد. ( قائمی ،۱۳۶۳ )
هر پسر و دختری که به سن رشد و بلوغ می رسند بزرگترین آرزویشان این است که ازدواج کنند . (نجاتی ، ۱۳۸۰ )
با تاسیس زندگی مشترک زناشویی ، استقلال و آزادی بیشتری بدست آورند ، یار و مونس مهربان و محرم رازی داشته باشند . آغاز زندگی سعادتمندانه خویش را از زمان ازدواج حساب می کنند و برایشان جشن میگیرند . زن برای مرد آفریده شده و مرد برای زن و مانند مغناطیسی یکدیگر را جذب میکنند، زناشوئی و تاسیس زندگی مشترک خانوادگی یک خواسته طبیعی است که غرایزش در وجود انسانها نهاده شده است و این خود یکی از نعمت های بزرگ الهی است .
خداوند بزرگ در قرآن مجید از این نعمت بزرگ یاد کرده است و می فرماید : “یکی از آیات خداوند این است که از خود شما برایتان همسران آفرید تا با آنها انس بگیرید و آرامش خاطر پیدا کنید ودر میانتان دوستی و مهربانی افکند ودر این موضوع برای اندیشمندان آیات و نشانه هائی است.”
پیغمبر اسلام فرمود: مردی که زن نداشته باشد مسکین و بیچاره است،گرچه ثروتمند باشد و زنی که شوهر نداشته باشد مسکین و بیچاره است،گرچه ثروتمند باشد.
آری خداوند مهربان یک چنین نعمت گرانبهائی را به بشر اعطا کرده است. لیکن افسوس و صد افسوس که از این نعمت بزرگ قدردانی نمی کند وچه بسا به واسطه نادانی و خودخواهی همین کانون مهر ومودت را بصورت یک زندان تاریک بلکه جهنم سوزانی تبدیل میسازد . در اثر جهالت و نادانی بشر است که محیط نورانی و با صفای خانواده بصورت زندان دردناکی تبدیل میشود که اعضائ خانواده ناچارند تا آخر عمر در آن زندان تاریک بسر برند یا پیمان مقدس زناشوئی را متلاشی سازند و اگر زن وشوهر به وظیفه خویش آشنا باشند و عمل کنند محیط خانه مانند بهشت برین باصفا و نورانی میگردد.(امینی،۱۳۵۴)
واضح است که عشق برای افراد مختلف معنائی بسیار متفاوت دارد.در کل عشق به مجموعه ای از احساسات مثبت و عمیق اشاره میکند ،که معطوف به فردی دیگر است برای اینکه زندگی زناشوئی به خوشنودی بینجامد باید احساسات عمیق اعلام شود و پاسخی مناسب از طرف مقابل دریافت کند. افراد با هدف همنشینی نیز ازدواج میکنند.عشق مربوط به همنشینی،محبتی است که نسبت به افرادی احساس میکنیم که زندگیمان بطور عمیق با آنها پیوند خورده است. این همان عشقی است که به شراکت در تجربه استوار است وعشقی که در آن میدانیم طرف مقابل همیشه در کنار ماست. عشقی که با آن می دانیم همیشه به خاطر آنچه هستیم پذیرفته می شویم . زوج های امروزی با هدف تحقق انتظارشان ازدواج می کنند و شناخت انتظارات بیان آنها و تلاش برای تحقق آن در حد اعتدال چیزی است که خشنودی را در روابط زناشوئی تحقق میسازد و افراد انتظار دارند که از همسرانشان بطور خاص واز ازدواج بطور عام سود مطمئنی عایدشان شود که تمام این مسایل میتواند ارتباط مهمی با عشق آن هم از نوع مثلثی داشته باشد و اینکه هر چه عشق از لحاظ عزت وشهوت بالاتر باشد رضایت زناشوئی می تواند بیشتر باشد .عشق و رضایت زناشوئی احساساتی است که در زندگی عشق و رضایت زناشوئی احساساتی است که در زندگی میتواند در رضایت طرفین از زندگی نقش بسزائی داشته باشد ولی اگر ارزیابی ناپسند و تحقیر کننده یکی از طرفین باعث بهم خوردن زندگی و عشق می شود و با انجام تحقیق حاضر وشناسائی رابطه متغیرهای مورد مطالعه گامی در جهت افزایش رضایت زناشوئی زوجین و تامین بهداشت روانی خانواده مورد بررسی قرار می دهیم .
هدف کلی تحقیق حاضر تعیین رابطه عشق مثلثی با رضایت زناشوئی است.
و اهداف جزئی تحقیق عبارتند از:
تعیین رابطه بعد تعهد عشق مثلثی با رضایت زناشوئی
تعیین رابطه بعد شهوت عشق مثلثی با رضایت زناشوئی
تعیین رابطه بعد صمیمیت عشق مثلثی با رضایت زناشوئی
پی بردن به شخصیت و قابلیتها و توانائی ها یا تصور فرد از عشق دررابطه با زناشوئی و مسایل مربوط به زندگی و تصورات مثبت و متعادل از خود داشتن می تواند در زندگی زناشوئی و تداوم و یا بر هم ریختن آن نقش بسزائی داشته باشد . نوع عواطف ،ادراکات واحساساتی است که در زندگی می تواند در رضایت طرفین از زندگی نقش بسزائی داشته باشد. ولی اگر ارزیابی ناپسند و تحقیر کننده یکی از طرفین باعث بهم ریختن زندگی و عشق می شود و با انجام تحقیق حاضر و شناسائی رابطه متغیرهای مورد مطالعه گامی در جهت افزایش رضایت زناشوئی زوجین و تامین بهداشت روانی خانواده مورد بررسی قرار می دهیم.
فرضیه کلی: بین عشق مثلثی و رضایت زناشوئی رابطه وجود دارد.
۱ : بین بعد تعهد عشق مثلثی و رضایت زناشوئی رابطه وجود دارد.
۲ :بین بعد شهوت عشق مثلثی و رضایت زناشوئی رابطه وجود دارد.
۳ : بین بعد صمیمیت عشق مثلثی و رضایت زناشوئی رابطه وجود دارد
تعهد
شهوت ابعاد عشق مثلثی متغیر مستقل
صمیمیت
یافتن همسری برای شریک زندگی که رویدادی مهم در رشد بزرگسالی است که تاثیر عمیق در سلامت روانی دارد.و این رویداد فرآیند پیچیده ای است که به مرور زمان شکوفا می شود و تحت تاثیر انواع رویدادهای زندگی زناشویی و تفاهم و مسائل جنسی قرار می گیرد . ( سید محمدی ،۱۳۸۵)
نمره ای است که آزمودنی در پرسشنامه عشق مثلثی اشترنبرگ بررسی می کند .
رضایت از زندگی زناشویی عبارتند از اینکه روابط زندگی بین زوجین که با تفاهم و روابط صمیمانه بین زن و شوهر برقرار می شود که گاهی اوقات با عشق و گاهی با تنفر روبرو می شود و بالاخره عبارتند از اینکه آزمودنی از آزمون رضایت زناشویی اینریچ بدست آورده است. (صبوری راد ،۱۳۸۴)
نمره ای است که آزمودنی در پرسشنامه رضایت زناشویی اینریچ بدست می آورد.