فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:30
مقدمه
پرسشنامه کارمندان
پرسشنامه مدیران
تحلیل نیازمندیها
شرح نیازمندیها
شرح منطق سیستم
3- شرح و وضعیت سیستم موجود
4- شرح فعالیت افراد و امکانات موجود
5- مشکلات و نیازمندیهای سیستم موجود
6- راه حل و چگونگی روش پیشنهادی
7- معایت و محاسن سیستم جدید
8-شرح و مشخصات سیستم پیشنهادی
9-CPM و نمودار DFD
10- شرح ورودیهای سیستم
11- شرح خروجیهای سیستم
12-منوهای اصلی سیستم
13- نام برنامه ها و شرح هر کدام
14- نام فایلها و شرح آنها و فایلهای ایندکس آن
15-مشخصات و سخت افزار مورد نیاز جهت اجرای سیستم
مقدمه:
در این پروژه ما سیستم فروشگاه زنجیزه ای رفاه را مورد بحث قرار می دهیم بطور کلی این فروشگاه شامل یک سالن بزرگ فروش و یک انبار است و هر روزه خریداران زیادی برای خرید به این فروشگاه می آید و سیستم مورد استفاده در این فروشگاه سیستم دستی است.
در سالن این فروشگاه قفسه های متعددی وجود دارد که هر قسمت مربوط به یک نوع محصول می باشد و تعداد زیادی کارگر و فروشنده در قسمتهای مختتلف آن مشغول بکار هستند اما با در نظر گرفتن تعداد خریداران و فروش روزانه از شرکتها و کارخانجات تولید کننده به مشکلاتی در فروش و خرید و برداشت سود برخورد می کنیم، که در ادامه توضیح داده خواهد شد.
با توجه به مشکلات موجود هیأت مدیره این فروشگاه اقدام به مکانیزه نمودن این سیستم کرده است و این هیأت شامل 3 نفر از سهام داران همین سیستم موجود مطالعه قرار دادیم و متوجه شدیم با در نظر گرفتن خرید ماهیانه فروشگاه از شرکتهای مختلف و تعداد خریدارانی که همه روزه به فروشگاه می آیند و خریدی که توسط آنان انجام می پذیرد سیستم بازدهی مورد قبول را ندارد و چون تعداد خرید بصورت روزانه، هفتگی و ماهیانه زیاد می باشد متأسفانه مدیر فروشگاه قادر به نگهداری تمام فاکتورهای خرید نمی باشد چون بایگانی آن جا بسیار زیاد جا اشغال می کند و کمتر مورد استفاده قرار می گیرد و محاسبة تعداد کالاها از روی آن وقتی بسیار زیاد را می گیرد و بازهم ممکن است در محاسبات اشتباه رخ دهد پس بطور دقیق نمی توان تخمین زد که سود بدست آمده از فروش کالاها درست استیا خیر.
در قسمت صندوق نیز نمی توان بطور واقعی گفت که در روز چه تعداد از یک کالا فروخته شده است، چون تعداد خریداران زیاد است فروشندگان در قسمت صندوق قادر به یادداشت تمام کالاهای خریداری شده نیست و اگر هم بخواهند این کار را انجام دهند وقت بسیار زیادی از مشتری گرفته می شود. راه حل ارائه شده از طرف ما به کارفرما مکانیزه کردنم سیستم دستی موجود است و چون کارفرما تأکید داشت که نمی خواهد هزینه زیادی صرف تعویض سیستم دستی موجود شود، تصمیم به این گرفته است که شاید با استخدام کردن چندین نفر نیروی انسانی بیشتر
1-مسئولیت ثبت کالاهای خریداری شده از شرکتها
2-تعداد کالاهای چیره شده در قفسه های فروشگاه
3-ثبت جزء به جزء فروش روزانه هر کالا
بتوان نظارت بیشتری در فروش داشت
که بازهم در این روش به مشکلات احتمالی زیادی برخورد می کنیم و چون باید نیروی انسانی خیلی بیشتری بکار گرفته شود و هزینه زیادی صرف حقوق ماهیانة این کارمندان می شود و چون تعدادی از این کارمندان مرتباً باید بر قفسه های نظارت داشته باشد وضعیت آن را به ثبت برساند، باعث شلوغی قسمت های مختلف می شود و ممکن است موجب اعتراض و کم شدن تعداد خریدارن شود و باز به اطمینان نمی توان گفت که سود بدست آمده از خرید و فروش در این فروشگاه درست است و به همین دلیل پرسشنامه ای ترتیب داده ایم تا خواستههای مدیر و کارمندان را بصورت کامل بدانیم تا سیستم مورد قبول را ارائه دهیم.
فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:36
چکیده:
موضوع تحقیق : بررسی اثر عملکرد زنجیره تامین بر عملکرد سازمانی
هدف تحقیق: هدف این تحقیق بررسی اثر عملکرد زنجیره تامین بر عملکرد سازمانی می باشد . و این تحقیق با توجه به سه معیار اصلی و زیر معیارهای هر یک از این معیارها عملکرد زنجیره تامین را مورد ارزیابی قرار می دهد . وسیله ارزیابی ایجاد شده منعکس کننده کارایی خدمات برای صنعت ، اثر بخشی عملیات برای تامین کنندگان خدمات و کارایی خدمات برای دریافت کننده ها ست و عملکرد سازمانی نیز با توجه به دو معیار اصلی و زیر معیارهای این معیارها مورد ارزیابی قرار می گیرد . به این امید که تحقیق موجود گامی در جهت توسعه به کارگیری معیارهای ارزیابی عملکرد زنجیره تامین و عملکرد سازمانی باشد و بتوان این دو را در راستای یکدیگر و در جهت توسعه صنایع ایران به کار گرفت .
مسئله تحقیق : آیا بین عملکرد زنجیره تامین و عملکرد سازمانی رابطه_ ای وجود دارد ؟
فرضیه تحقیق : عملکرد زنجیره تامین بر عملکرد سازمانی تاثیر مستقیم دارد .
: منابع بر عملکرد سازمانی تاثیر مستقیم دارند .
: خروجی ها بر عملکرد سازمانی تاثیر مستقیم دارند .
: انعطاف پذیری بر عملکرد سازمانی تاثیر مستقیم دارد .
محدوده ی زمانی : از بهمن ماه 1385 تا شهریور ماه 1386
محدوده ی مکانی: صنایع ایران در شهرهای مختلف کشور ( تهران ، اصفهان ، یزد ، شیراز ، و..... )
جامعه آماری: شرکت های تولیدی از صنایع ایران (صنایع ماشین سازی ،
صنایع لاستیک ، صنایع قطعه سازی ، و....... )
نمونه آماری : 87 شرکت از صنایع ایران در شهرهای مختلف ( تهران ،
اصفهان ، یزد ، شیراز ) ازجمله صنایع ماشین سازی ، قطعه
سازی ، لاستیک ، کاشی و......
لغات کلیدی :زنجیره تامین ، عملکرد سازمانی ، معیارهای ارزیابی عملکرد
زنجیره تامین
زنجیره تامین : به طور رسمی ، زنجیره تامین فرآیندی منسجم است که در آن مواد خام به محصول نهایی تبدیل شده و بعد از آن به مشتریان تحویل داده می شود . ( از طریق توزیع ، خرده فروشی ها یا هر دو ) یک زنجیره تامین شامل چهار سطح 1. تامین ، تولید ، توزیع و مشتری ها می
- باشد .
عملکرد سازمانی: عملکرد سازمانی به کمک چندین بعد تعریف می شود:
مشتری ( سطوح و گرایش ها در رضایتمندی مشتری ، حفظ مشتری ، و ...) ، مالی ( قابلیت سودآوری ، سهم بازار ، ROI) منابع انسانی ( رضایتمندی کارکنان توسعه کارکنان و..) و اثر بخشی سازمانی ( شاخص های عملکردی عملیاتی ، تولید و تحویل ، سیکل زمانی و...)
خلاصه ارزیابی معیارهای عملکرد
سیستم ارزیابی عملکرد باید تاکیدش را بر سه نوع مجزا از معیارهای عملکرد شامل : معیارهای منابع (R) ، معیارهای خروجی (O) ، معیارهای انعطاف پذیری (F)بگذارد . هر یک از این سه نوع معیارهای عملکرد اهداف مختلفی دارند که در جدول (1) توضیح داده شده اند . سیستم ارزیابی عملکرد زنجیره تامین با ید هر یک از این سه نوع (F,O,R) را اندازه گیری کند . چنانچه هر نوعی از این معیارها درمجموع برای موفقیت عملکرد زنجیره تامین ضروری هستند . هر یک از این سه نوع معیارها خصوصیات مهمی دارند و هر یک از این معیارها بر معیارهای دیگر تاثیر می گذارد . و تاثیر متقابل بین این سه نوع معیار در شکل شماره (1) توضیح داده شده اند .
جدول شماره(1) اهداف انواع معیارهای عملکرد
purpose
goal
نوع معیار عملکرد
مدیریت منابع کار برای سودمندی حیاتی است
سطح بالای از کارایی
منابع
با خروجی غیر قابل پذیرش مشتریان به زنجیره های تامین دیگر برگشت داده می شوند .
سطح بالای خدمت به مشتری
خروجی
در یک محیط نامطمئن زنجیره تامین باید قادر به پاسخگویی تغییرات باشد.
توانایی پاسخگویی به تغییرات محیطی
انعطاف پذیری
شکل شماره (1) سیستم ارزیابی زنجیره تامین
1- منابع
معیارهای منابع شامل سطوح موجودی ، نیازمندیهای پرسنلی ، تجهیزات مورد استفاده و انرژی مورد استفاده و هزینه می باشد . ارزیابی منابع بخش مهمی از سیستم ارزیابی می باشد.
در زیر مثالی از معیارهای عملکرد منابع زنجیره تامین آورده شده است :
هزینه کل منابع استفاده شده :
باربری
- سرمایه گذاری موجودی : ارزش سرمایه گذاری نگهداری موجودی
- کهنگی و منسوخ شدن موجودی هزینه های مرتبط با کهنه شدن
موجودی ؛ گاهی اوقات در بر گیرنده استهلاک موجودی است .
- کار در جریان ساخت : هزینه های مرتبط با کار در جریان ساخت .
- کالای تمام شده : هزینه های مرتبط با نگهداری موجودی های
کالای تمام شده
- خالص سرمایه در گردش : کل بدهی ها منهای کل داراییها
خروجی ها
معیارهای خروجی شامل : پاسخگویی مشتری ، کیفیت و کمیت محصول نهایی تولید شده ، می باشد .
در مجموع معیارهای خروجی بر پایه ی افق های زمانی کوتاه و محدود می باشند . معیارهای عملکرد خروجی تنها نباید با اهداف استراتژیک سازمانی مطابق باشند ، بلکه از آنجایی که اهداف استراتژیک به طور کلی در تامین نیازمندیهای مشتری مورد نظر هستند ، این معیارهای عملکرد خروجی باید با اهداف و ارزشهای مشتری نیز مطابق باشند . در زیر یک مثال از معیارهای عملکرد خروجی زنجیره تامین ذکر شده است :
- هدف نائل شدن به نرخ تکمیل : تا چه حدی به یک هدف نرخ تکمیل نائل شده ایم .
- متوسط اقلام نرخ تکمیل ک مجموع نرخ تکمیل به تعداد اقلام تولید شده
- تاخیر محصول : زمان تحویل منهای تاریخ سررسید
- متوسط تاخیرات سفرش : مجموع تاخیرات به تعداد سفارشات تقسیم می شود .
- درصد تحویل به هنگام : درصد سفارشاتی که به موقع یا قبل از تاریخ سررسید تحویل داده شده اند .
- احتمال فقدان موجودی : احتمال اینکه آیتمی برای موجودی مورد نیاز است ولی آن ایتم وجود ندارد .
- میانگین سطح سفارش انجام نشده : تعداد اقلام شفارش انجام نشده به دلیل فقدان موجودی .
انعطاف پذیری :
بعضی از فواید سیستم های زنجیره تامین منعطف :
- توانایی پاسخگویی و مد نظر داشتن دوره های نبود عملکرد تولیدی (خرابی ماشین )
- توانایی پاسخگویی و مد نظر داشتن دوره های فقدان عملکرد تامین کننده ها
- توانایی پاسخگویی و مد نظر داشتن دوره های فقدان عملکرد تحویل
- توانایی پاسخگویی و مد نظر داشتن محصولات جدید ، بازارهای جدید یا رقبای جدید
انعطاف پذیری در موفقیت زنجیره تامین واقعا ضروری و حیاتی است زیرا زنجیره تامین در یک شرایط نا مطمئن قرار دارد .
خواننده ی علاقه مند می تواند ، برای بازنگریهای جامعی از ادبیات در انعطاف پذیری سیستم به Sethi, sethi 1991Gupta , Goyal(1989) مراجعه کند . نویسنده چهار نوع انعطاف پذیری سیستم را تعریف می کند . که در جدول شماره (2) شرح داده شده اند .
جدول شماره (2) انواع انعطاف پذیری سیستم
تعریف
نوع انعطاف پذیری
توانایی تغییر سطوح خروجی محصولات تولید شده
انعطاف پذیری حجم
توانایی تغییر داده های تحویل برنامه -
ریزی شده
انعطاف پذیری تحویل
توانایی تغییر محصولات تولید شده
انعطاف پذیری ترکیبی
توانایی معرفی و تولید محصولات جدید که شامل تعدیل محصولات موجود نیز
می شود.
انعطاف پذیری محصولات جدید
فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:36
چکیده:
موضوع تحقیق : بررسی اثر عملکرد زنجیره تامین بر عملکرد سازمانی
هدف تحقیق: هدف این تحقیق بررسی اثر عملکرد زنجیره تامین بر عملکرد سازمانی می باشد . و این تحقیق با توجه به سه معیار اصلی و زیر معیارهای هر یک از این معیارها عملکرد زنجیره تامین را مورد ارزیابی قرار می دهد . وسیله ارزیابی ایجاد شده منعکس کننده کارایی خدمات برای صنعت ، اثر بخشی عملیات برای تامین کنندگان خدمات و کارایی خدمات برای دریافت کننده ها ست و عملکرد سازمانی نیز با توجه به دو معیار اصلی و زیر معیارهای این معیارها مورد ارزیابی قرار می گیرد . به این امید که تحقیق موجود گامی در جهت توسعه به کارگیری معیارهای ارزیابی عملکرد زنجیره تامین و عملکرد سازمانی باشد و بتوان این دو را در راستای یکدیگر و در جهت توسعه صنایع ایران به کار گرفت .
مسئله تحقیق : آیا بین عملکرد زنجیره تامین و عملکرد سازمانی رابطه_ ای وجود دارد ؟
فرضیه تحقیق : عملکرد زنجیره تامین بر عملکرد سازمانی تاثیر مستقیم دارد .
: منابع بر عملکرد سازمانی تاثیر مستقیم دارند .
: خروجی ها بر عملکرد سازمانی تاثیر مستقیم دارند .
: انعطاف پذیری بر عملکرد سازمانی تاثیر مستقیم دارد .
محدوده ی زمانی : از بهمن ماه 1385 تا شهریور ماه 1386
محدوده ی مکانی: صنایع ایران در شهرهای مختلف کشور ( تهران ، اصفهان ، یزد ، شیراز ، و..... )
جامعه آماری: شرکت های تولیدی از صنایع ایران (صنایع ماشین سازی ،
صنایع لاستیک ، صنایع قطعه سازی ، و....... )
نمونه آماری : 87 شرکت از صنایع ایران در شهرهای مختلف ( تهران ،
اصفهان ، یزد ، شیراز ) ازجمله صنایع ماشین سازی ، قطعه
سازی ، لاستیک ، کاشی و......
لغات کلیدی :زنجیره تامین ، عملکرد سازمانی ، معیارهای ارزیابی عملکرد
زنجیره تامین
زنجیره تامین : به طور رسمی ، زنجیره تامین فرآیندی منسجم است که در آن مواد خام به محصول نهایی تبدیل شده و بعد از آن به مشتریان تحویل داده می شود . ( از طریق توزیع ، خرده فروشی ها یا هر دو ) یک زنجیره تامین شامل چهار سطح 1. تامین ، تولید ، توزیع و مشتری ها می
- باشد .
عملکرد سازمانی: عملکرد سازمانی به کمک چندین بعد تعریف می شود:
مشتری ( سطوح و گرایش ها در رضایتمندی مشتری ، حفظ مشتری ، و ...) ، مالی ( قابلیت سودآوری ، سهم بازار ، ROI) منابع انسانی ( رضایتمندی کارکنان توسعه کارکنان و..) و اثر بخشی سازمانی ( شاخص های عملکردی عملیاتی ، تولید و تحویل ، سیکل زمانی و...)
خلاصه ارزیابی معیارهای عملکرد
سیستم ارزیابی عملکرد باید تاکیدش را بر سه نوع مجزا از معیارهای عملکرد شامل : معیارهای منابع (R) ، معیارهای خروجی (O) ، معیارهای انعطاف پذیری (F)بگذارد . هر یک از این سه نوع معیارهای عملکرد اهداف مختلفی دارند که در جدول (1) توضیح داده شده اند . سیستم ارزیابی عملکرد زنجیره تامین با ید هر یک از این سه نوع (F,O,R) را اندازه گیری کند . چنانچه هر نوعی از این معیارها درمجموع برای موفقیت عملکرد زنجیره تامین ضروری هستند . هر یک از این سه نوع معیارها خصوصیات مهمی دارند و هر یک از این معیارها بر معیارهای دیگر تاثیر می گذارد . و تاثیر متقابل بین این سه نوع معیار در شکل شماره (1) توضیح داده شده اند .
جدول شماره(1) اهداف انواع معیارهای عملکرد
purpose
goal
نوع معیار عملکرد
مدیریت منابع کار برای سودمندی حیاتی است
سطح بالای از کارایی
منابع
با خروجی غیر قابل پذیرش مشتریان به زنجیره های تامین دیگر برگشت داده می شوند .
سطح بالای خدمت به مشتری
خروجی
در یک محیط نامطمئن زنجیره تامین باید قادر به پاسخگویی تغییرات باشد.
توانایی پاسخگویی به تغییرات محیطی
انعطاف پذیری
شکل شماره (1) سیستم ارزیابی زنجیره تامین
1- منابع
معیارهای منابع شامل سطوح موجودی ، نیازمندیهای پرسنلی ، تجهیزات مورد استفاده و انرژی مورد استفاده و هزینه می باشد . ارزیابی منابع بخش مهمی از سیستم ارزیابی می باشد.
در زیر مثالی از معیارهای عملکرد منابع زنجیره تامین آورده شده است :
هزینه کل منابع استفاده شده :
باربری
- سرمایه گذاری موجودی : ارزش سرمایه گذاری نگهداری موجودی
- کهنگی و منسوخ شدن موجودی هزینه های مرتبط با کهنه شدن
موجودی ؛ گاهی اوقات در بر گیرنده استهلاک موجودی است .
- کار در جریان ساخت : هزینه های مرتبط با کار در جریان ساخت .
- کالای تمام شده : هزینه های مرتبط با نگهداری موجودی های
کالای تمام شده
- خالص سرمایه در گردش : کل بدهی ها منهای کل داراییها
خروجی ها
معیارهای خروجی شامل : پاسخگویی مشتری ، کیفیت و کمیت محصول نهایی تولید شده ، می باشد .
در مجموع معیارهای خروجی بر پایه ی افق های زمانی کوتاه و محدود می باشند . معیارهای عملکرد خروجی تنها نباید با اهداف استراتژیک سازمانی مطابق باشند ، بلکه از آنجایی که اهداف استراتژیک به طور کلی در تامین نیازمندیهای مشتری مورد نظر هستند ، این معیارهای عملکرد خروجی باید با اهداف و ارزشهای مشتری نیز مطابق باشند . در زیر یک مثال از معیارهای عملکرد خروجی زنجیره تامین ذکر شده است :
- هدف نائل شدن به نرخ تکمیل : تا چه حدی به یک هدف نرخ تکمیل نائل شده ایم .
- متوسط اقلام نرخ تکمیل ک مجموع نرخ تکمیل به تعداد اقلام تولید شده
- تاخیر محصول : زمان تحویل منهای تاریخ سررسید
- متوسط تاخیرات سفرش : مجموع تاخیرات به تعداد سفارشات تقسیم می شود .
- درصد تحویل به هنگام : درصد سفارشاتی که به موقع یا قبل از تاریخ سررسید تحویل داده شده اند .
- احتمال فقدان موجودی : احتمال اینکه آیتمی برای موجودی مورد نیاز است ولی آن ایتم وجود ندارد .
- میانگین سطح سفارش انجام نشده : تعداد اقلام شفارش انجام نشده به دلیل فقدان موجودی .
انعطاف پذیری :
بعضی از فواید سیستم های زنجیره تامین منعطف :
- توانایی پاسخگویی و مد نظر داشتن دوره های نبود عملکرد تولیدی (خرابی ماشین )
- توانایی پاسخگویی و مد نظر داشتن دوره های فقدان عملکرد تامین کننده ها
- توانایی پاسخگویی و مد نظر داشتن دوره های فقدان عملکرد تحویل
- توانایی پاسخگویی و مد نظر داشتن محصولات جدید ، بازارهای جدید یا رقبای جدید
انعطاف پذیری در موفقیت زنجیره تامین واقعا ضروری و حیاتی است زیرا زنجیره تامین در یک شرایط نا مطمئن قرار دارد .
خواننده ی علاقه مند می تواند ، برای بازنگریهای جامعی از ادبیات در انعطاف پذیری سیستم به Sethi, sethi 1991Gupta , Goyal(1989) مراجعه کند . نویسنده چهار نوع انعطاف پذیری سیستم را تعریف می کند . که در جدول شماره (2) شرح داده شده اند .
جدول شماره (2) انواع انعطاف پذیری سیستم
تعریف
نوع انعطاف پذیری
توانایی تغییر سطوح خروجی محصولات تولید شده
انعطاف پذیری حجم
توانایی تغییر داده های تحویل برنامه -
ریزی شده
انعطاف پذیری تحویل
توانایی تغییر محصولات تولید شده
انعطاف پذیری ترکیبی
توانایی معرفی و تولید محصولات جدید که شامل تعدیل محصولات موجود نیز
می شود.
انعطاف پذیری محصولات جدید
فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:92
فهرست مطالب:
مقدمه
فصل اول
زنجیره ارزش ، عرضه و تقاضا
نیاز به مدیریت زنجیره تامین
رقابت جدید
از همکاری تا اشتراک مساعی
اجزای سازنده
برنامهریزی سلسله مراتبی تولید
فصل دوم
1.1.2 شاخصها و سیستمهای مربوط به شاخصها
عملکرد تحویل
عملکرد تکمیل سفارش
تکمیل کامل سفارش
واکنشپذیری زنجیره تامین
انعطافپذیری تولید
کل هزینه مدیریت لجستیک
هزینه ضمانت
زمان چرخه نقد ـ به ـ نقد
روزهای تامین موجودی
گردش دارایی
واژگان استاندارد
سطوح مدل SCOR
سطح 1- انواع فرآیند
سطح 2- طبقات فرآیند
سطح 3- عناصر فرآیند
3.2.2 مقیاسها و بهترین اعمال
4.2.2 رویهای برای کاربرد مدل SCOR
• پیاده سازی سیستمها و فرآیندهای زنجیره تأمین
افزایش قابلیتهای شبکه زنجیره عرضه
چالشهای زنجیره عرضه
فصل سوم
مقدمه :
مدلهای دوگانه مدیریت تأمین کنندگان
ب ) مدل مشارکتی ) PARTNERSHIP MODEL ( :
• سرمایه گذاریهای ویژه در خصوص رابطه فیمابین ؛
روابط زورمدارانه با دوام
جدول 1- تباین میان روابط زورمدارانه و مشارکتی
شرکتهای استراتژیک
ردهبندی استراتژیک تأمین کنندگان
مدیریت استراتژیک تأمین کنندگان ( مورد استفاده در صنایع خودروسازی
فصل چهارم
تأمین خارجی
تعریف تأمین خارجی
پنج دلیل استراتژیک برای تأمین خارجی :
حرکت بسوی مدیریت زنجیره عرضه کامل
هدف مدیر زنجیره عرضه
منابع فارسی و انگلیسی
مقدمه:
مدیریت زنجیره تامین رویکرد جدیدی است که در سالهای اخیر بر مدیریت عملیات حاکم شده است . زنجیره تامین شبکه از مراکز توزیع است که یکی از وظایف آن تبدیل مواد خام به محصولات نهایی و توزیع آنها در میان مشتریان است . مدیریت زنجیره تامین فعالیتها را طوری هماهنگ میکند که مشتریان بتوانند محصولات را با کیفیت بالا و با حداقل هزینه به دست آورند . مدیریت زنجیره تامین می تواند برای شرکت مزیت رقابتی فراهم سازد .
مدیریت زنجیره تامین اشتیاق شرکت را برای همکاری و رقابت افزایش میدهد .
رویکرد جدیدی که در سالهای اخیر بر مدیریت عملیات حاکم شده ، رویکرد مدیریت زنجیره تامین(SCM) است. زنجیره تامین شبکهای از تسهیلات و مراکز توزیع است که وظایف تهیه و تدارک مواد خام ،تبدیل آن به محصولات نهایی و واسطهای و توزیع این محصولات نهایی یه مشتریان را انجام میدهد .
در طول دو دهه اخیر ،مدیران شاهد یک دوره تغییرات شگرف جهانی به واسطه پیشرفت در تکنولوژی ،جهانی شدن بازارها و شرایط جدید اقتصاد سیاسی بودهاند . با افزایش تعداد رقبا در کلاس جهانی ، سازمانها مجبور شدند که سریعاً فرآیندهای درون سازمانی را برای باقی ماندن در صحنه رقابت جهانی بهبود بخشند . در دهه های 70-1960 سازمانها به توسعه جزئیات استراتژیهای بازار همت گماردند که بر برآورده کردن ›› رضایت ‹‹ مشتریان متمرکز بود .
آنها بدین درک نایل آمدند که مهندسی و طراحی قوی و عملیات تولید منسجم و هماهنگ ، پیش نیاز دستیابی به نیازمندیهای بازار و در نتیجه سهم بازار بیشتر است . بنابراین ، طراحان مجبور شدند که ایدهآلها و نیازمندیهای مورد نظر مشتریان را در طراحی محصولات خود بگنجاند و در حقیقت محصولی را با حداکثر سطح کیفی ممکن ، در حداقل هزینه ، توام با ایده آلهای مورد نظر مشتری روانه بازار سازند . در دهه 1980 با افزایش تنوع در الگوهای مورد نظر مشتریان ، سازمانهای تولیدی به طور فزاینده ای به افزایش انعطاف پذیری در خطوط تولید ، بهبود محصولات و فرآیندهای موجود و توسعه محصولات جدید برای ارضای مشتریان علاقهمند شدند که این موضوع – به نوبه خود – چالشهای جدیدی را برای آنها رقم زد . در دهه 1990 به موازات بهبود در توانمندیهای تولید ،مدیران صنایع درک کردند که مواد و خدمات دریافتی از تامین کنندگان مختلف تاثیر بسزایی در افزایش توانمندیهای سازمان به منظور برخورد با نیازمندیهای مشتریان دارد که این امر به نوبه خود ، تاثیر مضاعفی در تمرکز سازمان و پایگاههای تامین و استراتژیهای منبع یابی بر جا نهاد . همچنین مدیران دریافتند که صرفاً تولید یک محصول کیفی ، کافی نسبت ، در واقع تامبن محصولات با معیارهای مورد نظر مشتری ( چه موقع ، کجا ، چگونه ) و با کیفیت و هزینه مورد نظر آنها ، چالشهای جدیدی را به وجود آورد .
در چنین شرایطی به عنوان یک نتیجهگیری از تغییرات مذکور دریافتند که این تغیییرات در طولانی مدت برای مدیریت سازمانشان کافی نیست . آنها باید در مدیریت شبکه همه کارخانجات و شرکتهایی که ورودیهای سازمان آنها را – به طور مستقیم و غیر مستقیم – تامین میکردند ، همچنین شبکه شرکتهایی مرتبط با تحویل و خدمات بعد از فروش محصول به مشتری درگیر میشدند . با چنین نگرشی رویکردهایی ›› زنجیره تامین ‹‹ و ›› مدیریت زنجیره تامین ‹‹ پای به عرصه وجود نهادند .
فصل اول
منطور از (SCM) ، مشخصاً زنجیره تامین است ؛ « شبکهای از سازمانها که با ارتباطی بالادستی به پایین دستی ، در فرآیندها و فعالیتهایی درگیرند و به صورت محصولات و خدمات ارائه شده به مشتری نهائی ،تولید ارزش میکنند .
یک زنجیره تامین شامل همه تسهیلات (امکانات ) ، وظایف و کارها و فعالیتهایی میشود که در تولید و تحویل یک کالا یا خدمت ، از تامین کنندگان ( تامین کنندگان و تامین کنندگان آنها ) تا مشتریان ( و مشتریان آنها ) درگیر هستند و شامل برنامه ریزی و مدیریت عرضه و تقاضا ؛ تهیه مواد ؛ تولید و برنانه زمانبندی محصول یا خدمت ؛ انبار کردن ؛ کنترل موجودی و توزیع ؛ تحویل و خدمت به مشتری میشود .
مدیریت زنجیره تامین همه این فعالیتها را طوری هماهنگ میکند که مشتریان بتوانند محصولاتی با کیفیت بالا و خدمات قابل اطمینان در حداقل هزینه به دست آورند .مدیریت زنجیره تامین میتواند به نوبه خود برای شرکت مزیت رقابتی فراهم کند .
تسهیلات در زنجیره تامین شامل کارخانه ها ، انبارها ، مراکز توزیع ، مراکز خدمت و عملیات خرده فروشی می شود . کالاها و خدمات می توانند به وسیله راهآهن ، کامیون ، از طریق آب ، هوا ، خط لوله ، کامپیوتر ، پست ، تلفن و یا به وسیله فرد توزیع شوند . کارها و وظایف در داخل زنجیره تامین شامل پیشبینی تقاضای کالا یا خدمت ،انتخاب تامین کنندگان ( تامین منبع ) ، سفارش مواد و ملزومات ( تهیه و تدارک ) ،کنترل موجودی ، برنامهریزی تولید ، ارسال و تحویل ، مدیریت اطلاعات ، مدیریت کیفیت و خدمت به مشتری می شود .
مدیریت زنجیره تامین معادل است با هماهنگ کردن همه عملیات یک شرکت ، عملیات تامین کنندگان و مشتریان آن شرکت .
به طور وسیع تر ، یک زنجیره تأمین ، شامل دو یا چند سازمان است که از نظر قانونی از هم جدا بوده و توسط جریانهای مواد ، اطلاعات و مالی به هم مرتبط هستند . این سازمان ها می توانند شرکتهایی باشند که قطعات ، اجزای تشکیل دهنده و محصولات نهایی تولید می کنند و حتی فراهم کنندگان خدمات تهیه و توزیع ( لجستیک ) و خود مشتری ( نهایی )را نیز در بر گیرند . همان طور که در شکل 1-1 آمده است ، یک شبکه فقط روی جریان در داخل یک زنجیره (تنها)تمرکز نمیکند ، بلکه روی شبکههای پیچیده همگرا و واگرا از جریان کار میکند که این شبکه ها ، تعداد زیادی از سفارشات مختلف مشتری را که باید به موازات هم برآورده شوند ، در بر میگیرد . به منظور کاهش پیچیدگی ، یک سازمان مفروض میتواند فقط روی قسمتی از یک زنجیره تأمین کامل تمرکز کند .
به طور دقیقتر ، اصطلاح زنجیره تأمین در مورد شرکت های بزرگی اِعمال می شود که اغلب در چندین محل و کشور مختلق واقع شده اند . هماهنگسازی جریانهای مواد ، اطلاعات و مالی در مورد شرکتهای چند ملیتی ، روشی مؤثر است که هنوز یک وظیفه دشوار محسوب میشود . در هر حال ، اگر این محل ها قسمتی از یک سازمان بزرگ یا یک سطح از مدیریت فوقانی باشند ، تصمیم گیری آسانتر خواهد بود . زنجیره تأمین در مفهوم وسیع آن ، زنجیره تأمین بین سازمانی نیز نامیده میشود ، در حالی که اصطلاح درون سازمانی به مفهوم خاصی از زنجیره تأمین مربوط می شود . بدون توجه به این تقسیمبندی، باید بین واحدهای مختلف وظیفه ای مانند بازاریابی ، تولید ، خرید ، تهیه و توزیع ( لجستیک ) و مالی ، هماهنگی وجود داشته باشد . البته در شرکت های امروزی ، چنین پیش شرطهایی ( بین سازمانی و درونسازمانی ) اهمیت ندارد .
هدف همه کسانی که در زمینه زنجیزه تأمین فعالیت میکنند ، افزایش رقابتپذیری دیده شده است . دلیل آن اینست که امروزه از دید مشتری نهایی ، فقط سک واحد سازمانی تنها ، در مورد رقابتپذیری محصولات یا خدماتش مسئول نیست و این امر به ندرت رخ میدهد و زنجیره تأمین ، همه سازمانها را یکجا در نظر میگیرد . بنابراین ، زقابت از شرکتهای تکی به سمت زنجیرههای تأمین حرکت کرده است . مشخصاً ، متقاعد کردن یک شرکت تنها ، در این مورد که قسمتی از یک زنجیره تأمین شود ، به وضعیت پیروزی دو جانبه (win-win )برای هر کدام از شرکا در بلند مدت نیاز دارد ، در حالی که چنین امری در کوتاه مدت برای همه روی نخواهد داد . مانعی مه معمولاً برای بهبود رقابتپذیری وجود دارد ، فراهم کردن خدمات برتر برای مشتری است .
اکثر موسسههای تولیدی به صورت شبکه هایی از مکانهای تولید و توزیع طرحریزی شدهاند . یکی از وظایف آنها تهیه مواد خام و تبدیل آنها به محصولات نهایی و واسطهای و سپس تحویل آنها به مشتریان است .مدیریت زنجیره تأمین این شبکهها را اداره میکند . هدف کوتاه مدت مدیریت زنجیره تأمین مقدمتاً افزایش بهره وری ، کاهش موجودی و زمان سیکل کل است . در حالی که هدف بلند مدت آن افزایش رضایت مشتری ، سهم بازار و سود برای هنه سازمانهای درگیر در زنجیره تأمین است – یعنی تأمین کنندگان ، تولید کنندگان ، مراکز توزیع و مشتریان برای رسیدن به این اهداف ، هماهنگی سخت و دقیقی در بین سازمانهای درگیر در زنجیره تأمین و نیز جریانهای اطلاعاتی مرتبط با آنها از طریق بهبود در روابط زنجیره ، برای دستیابی به مزیت رقابتی قابل اتکاء .
زنجیره ارزش ، عرضه و تقاضا
به زنجیرههای تأمین گاهی اوقات به عنوان زنجیره های ارزش اشاره میشود ، واژهای که چنین مفهومی را منعکس میکند : همان طور که کالاها و خدمات به وسیله زنجیره پیشرفت کرده و به جلو میروند ارزش آنها بیشتر میشود . زنجیرههای عرضه یا ارزش معمولاً سازمانهای تجارتی جداگانهای را دربر گرفته به جای اینکه تنها یک سازمان را شامل شوند . به علاوه زنجیره عرضه با ارزش برای هر سازمانی دارای دو بخش است : یک بخش عرضه ویک بخش تقاضا . بخش عرضه از شروع زنجیره ( ابتدای زنجیره ) آغاز شده و با عملیات داخلی سازمان خاتمه می یابد .
بخش تقاضا در زنجیره از نقطهای که ستاده سازمان به مشتری بلافصل آن تحویل داده میشود شروع شده و به مشتری نهایی در زنجیره پایان مییابد . زنجیره تقاضا عبارتست از بخش فروش و توزیع در زنجیره ارزش . طول و اندازه هر بخش وابسته به مکانی است که یک سازمان خاص در زنجیره قرار دارد ؛ سازمانی که به مشتری نهایی نزدیکتر است ،بخش تقاضای آن کوتاهتر ، و بخش عرضه آن طولانیتر است .
همه سازمانها ، تدون توجه به مکانی که در زنجیره قرار دارند ، باید با مباحث و موضوعهای عرضه و تقاضا سروکار داشته باشند . هدف مدیریت زنجیره تامین عبارتست از مرتبط کردن همه بخشهای زنجیره تامین ( عرضه ) به طوری که تقاضای بازار تا اندازه ممکن به طور کارا و موثری در سرتاسر کل زنجیره برآورده شود . این مستلزم تطابق عرضه و تقاضا در هر مرحله از زنجیره است . توجه کنید که به استثنا تامین کننده یا تامین کنندگان اولیه و مشتریان نهایی ، سازمانها در یک زنجیره تامین هم مشتری و هم تامین کننده هستند .
نیاز به مدیریت زنجیره تامین
در گذشته ، اکثر سازمانها کمتر زنجیرههای تامین خود را مدیریت میکردند . در عوض تمایل داشتند که بر روی عملیات خودشان و بر روی تامین کنندگان بلافصل خودشان تمرکز کنند . هر چند که ، چند عامل مدیریت زنجیره تامین را برای سازمانهای تجاریای که زنجیره تامین خود را به طور فعال اداره میکنند مطلوب میسازد . عوامل عمده عبارتند از :
! نیاز به بهبود عملیات : در طول دهه گذشته بسیاری از سازمانها فعالیتهایی مانند تولید ناب و مدیریت کیفیت جامع را انجام میدهند . در نتیجه آنها قادر خواهند بود که کیفیت بهبودیافتهای را کسب کرده و در عین حال مقدار زیادی از هزینههای اضافی از سیستم خود را از بین ببرند . اگر چه هنوز جایی برای بهبود وجود دارد . اکنون فرصت به طور عمده در تهیه و تدارک ، توزیع و پشتیبانی زنجیره تامین وجود دارد .
! افزایش سطح منبعیابی از خارج LEVEL INCREASE OUTSOURCING : سازمانها در حال افزایش سطوح منبعیابی از بیرون خود هستند ؛ یعنی خرید کالا و خدمات به جای تولید یا فراهم کردن آنها توسط خود سازمانها . همان طور که سطح منبع یابی از خارج افزایش مییابد سازمانها حجم زیادی از یک سازمان و تامین کنندگان آن است . این وظیفه جهت کسب کالاها و یا خدماتی که برای تولید محصولات یا تامین خدمات برای مشتریان سازمان عمل میکند . خرید تامین کنندگان را انتخاب میکند ، در قراردادها مذاکره میکند ، ائتلافهایی را ایجاد و به عنوان رابطه بین تامین کنندگان و بخشهای مختلف داخلی عمل میکند . خرید در مدیریت زنجیره تامین اهمیت فزایندهای کسب کرده است . چندین عامل در این امر سهم دارند :
افزایش منبعیابی از خارج : نکتهای حاصل شده که هزینههای مواد و ملزومات خیلی بیشتر از هزینه نیروی کار است . ! افزایش تبدیل به تولید ناب و نیازمندیهای JIT که به معنی اندازه دسته کوچکتر ، نیاز برای زمانبندی دقیق تحویلها ، کیفیت بالاتر و مقدارهای دقیق و کامل است .
! افزایش جهانی شده :بخش عرضه یک زنجیره تامین ( ارزش ) متشکل از یک یا چند تامین کننده است ،همه در زنجیره به هم مرتبط هستند و هر یک قادرند بر روی اثربخشی ـ یاعدم اثربخشی ـ زنجیره تامین اثر داشتهباشند . علاوه براین ، ضروری است که برنامه و اجرا به طور دقیقی بین تامین کنندگان و همه اعضای بخش تقاضای آنها هماهنگ شوند .
نزدیکی به بازار یانزدیکی به منابع عرضه ، یا نزدیکی به هر در ممکن است امکانپذیر باشد . در مدیریت کیفیت جامع ( TQM ) به محک زنی ( BENCHMARKG ) ارجاع داده میشود ، یعنی ارزیابی موقعیتی که شرکت اکنون قرار دارد و استفاده از آن به عنوان یک رهنمود برای موقعیتی که شرکت میخواهد در آینده قرار گیرد . اگرچه یک شرکت باید عملکرد را ارزیابی کرده و اهداف کلی را بر حسب کل زنجیره تامین ،نه فقط خود شرکت به تنهایی ، تعیین کند .
یک شرکت ممکن است اهداف والایی را برای خود برای به حداقل رساندن موجودی تعیین کنداما اگر سطوح موجودی تامین کنندگان شرکت لازم باشد که بالاباشد به طوری که شرکت بتواند به اهداف محلی خودش بدون توجه به هزینههای تامین کنندگان دست یابد ، سپس هزینه موجودی بالا برای شرکت به عنوان هزینه های تحویل قطعات و هزینه مواد بالاتری محسوب میشود . اگر شرکتی به اهداف کیفی خود دست یابد و برنامههای کیفیت تامین کنندگان خود را نادیده بگیرد ، سپس به طور معکوس کنندگان قادر به تحویل سریع به مشتریان و دوباره پرکردن موجودیهای انبار از طریق تامین کنندگان میشوند .
اگر هر کسی همراه با زنجیره تامین اطلاعات مشابه را در زمان مشابه به دست آورد ،این امر آنها را قادر میسازد که به طور دقیقی هماهنگ شوند و در نتیجه عدم اطمینان کاهش یابد که به نوبه خود به آنها امکان کاهش سطوح موجودی را میدهد .
انواع و تعداد تسهیلات و امکاناتی که ساخته می شود ( یا به دست آورده میشود ) و مکانی که آنها قرار داده میشوند از موضوعهای طراحی استراتژیک زنجیره تامین هستند . به دلیل اینکه هزینههای حمل و نقل و توزیع میتواند بخش قابل ملاحظهای از هزینههای زنجیره تامین را تشکیل دهد ، تصمیم در مورد تسهیلات و مکانیابی آنها تعهدهای پرهزینه و بلندمدتی هستند ، همین طور آن تصمیمها ،تصمیم های طراحی دیگر ی مانند اینکه کدام تامین کنندگان به کار روند ، شیوه و طریقه حمل و نقل ،مراکز توزیع و بازارهای مشتری را دیکته میکنند . برای مثال 75 درصد تامین کنندگان هوندا د ر150 مایلی کارخانه اُهایو ،ویرسویل قراردارند . شرکت وال مارت نمونهای است که این ویژگیهای مختلف طراحی ذکر شده را در یک زنجیره تامین موفق و مؤثر ادغام و ترکیب کرده است . استراتژی رقابتی وال مارت تامین کالاهای با کیفیت برای مشتریان خود در زمان و مکانی که آنها میخواهند و در یک قیمت رقابتی .
فرمت:word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:
مقدمه:
در رقابتهاى جهانى موجود در عصر حاضر، باید محصولات متنوع را با توجه به درخواست مشترى، در دسترس وى قرار داد. خواست مشترى بر کیفیت بالا و خدمت رسانى سریع، موجب افزایش فشارهایى شده است که قبلاً وجود نداشته است، در نتیجه شرکتها بیش از این نمىتوانند به تنهایى از عهده تمامى کارها برآیند. در بازار رقابتى موجود، بنگاههاى اقتصادى و تولیدى علاوه بر پرداختن به سازمان و منابع داخلى، خود را به مدیریت و نظارت بر منابع و ارکان مرتبط خارج از سازمان نیازمند یافتهاند. علت این امر در واقع دستیابى به مزیت یا مزایاى رقابتى با هدف کسب سهم بیشترى از بازار است. بر این اساس، فعالیتهاى نظیر برنامه ریزى عرضه و تقاضا، تهیه مواد، تولید و برنامه ریزى محصول، خدمت نگهدارى کالا، کنترل موجودى، توزیع ، تحویل و خدمت به مشترى که قبلا همگى در سطح شرکت انجام مى شده اینک به سطح زنجیره عرضه انتقال پیدا کرده است. مسئله کلیدى در یک زنجیره تامین، مدیریت و کنترل هماهنگ تمامى این فعالیتها است. مدیریت زنجیره تامین (SCM ) پدیدهاى است که این کار را به طریقى انجام مىدهد که مشتریان بتوانند خدمت قابل اطمینان و سریع را با محصولات با کیفیت در حداقل هزینه دریافت کنند.
در حالت کلى زنجیره تامین از دو یا چند سازمان تشکیل مىشود که رسماً از یکدیگر جدا هستند و به وسیله جریانهاى مواد، اطلاعات و جریانهاى مالى به یکدیگر مربوط مىشوند. این سازمانها مىتوانند بنگاههایى باشند که مواد اولیه، قطعات، محصول نهایى و یا خدماتى چون توزیع، انبارش، عمده فروشى و خرده فروشى تولید مىکنند. حتى خود مصرف کننده نهایى را نیز مىتوان یکى از این سازمانها در نظر گرفت.
تعریف مدیریت زنجیره تامین:
تعاریف مختصر و جامعى که مى توان از زنجیره تامین و مدیریت زنجیره تامین ارایه داد، عبارتاند از:
زنجیره تامین: زنجیره تامین بر تمام فعالیتهاى مرتبط با جریان و تبدیل کالاها از مرحله ماده خام (استخراج ) تا تحویل به مصرف کننده نهایى و نیز جریانهاى اطلاعاتى مرتبط با آنها مشتمل مىشود. به طور کلى، زنجیره تامین زنجیرهاى است که همه فعالیتهاى مرتبط با جریان کالا و تبدیل مواد، از مرحله تهیه ماده اولیه تا مرحله تحویل کالاى نهایى به مصرف کننده را شامل مى شود. دربارهى جریان کالا دو جریان دیگر که یکى جریان اطلاعات و دیگرى جریان منابع مالى و اعتبارات است نیز حضور دارد. (LAUDON & LAUDON 2002)
مدیریت زنجیره تامین : مدیریت زنجیره تامین بر یکپارچه سازى فعالیتهاى زنجیره تامین و نیز جریانهاى اطلاعاتى مرتبط با آنها از طریق بهبود در روابط زنجیره ، براى دستیابى به مزیت رقابتى قابل اتکا و مستدام مشتمل مىشود. بنابراین، مدیریت زنجیره تامین عبارت است از فرایند یکپارچه سازى فعالیتهاى زنجیره تامین و نیز جریانهاى اطلاعاتى مرتبط با آن، از طریق بهبود و هماهنگ سازى فعالیتها در زنجیره تامین تــــولید و عرضه محصول (LAUDON&LAUDON 2002).
بنابراین براى بررسى یک سازمان منحصر به فرد در چارچوب این تعاریف، باید هر دو شبکه تامین کنندگان و کانالهاى توزیع در نظر گرفته شوند. تعریف ارایه شده براى زنجیره تامین، موضوعاتمدیریت سیستمهاى اطلاعات، منبعیابى و تدارکات، زمانبندى تولید، پردازش سفارشات، مدیریت موجودى، انباردارى و خدمت به مشترى را در بر مىگیرد.
براى مدیریت موثر زنجیره تامین ضرورى است که تامین کنندگان و مشتریان با یکدیگر و در یک روش هماهنگ و با شراکت و ارتباطات اطلاعاتى و گفت و گو با یکدیگر کار کنند. این امر یعنى جریان سریع اطلاعات در میان مشتریان و عرضه کنندگان، مراکز توزیع و سیستمهاى حمل و نقل که بعضى از شرکتها را قادر مى سازد که زنجیرههاى عرضه بسیارکارایى را ایجاد کنند. عرضهکنندگان و مشتریان باید اهداف یکسان داشته باشند. عرضهکنندگان و مشتریان باید اعتماد متقابل داشته باشند. مشتریان در زمینه کیفیت محصولات و خدمات به تامینکنندگان خود اعتماد مىکنند.
علاوه بر آن عرضهکنندگان و مشتریان باید در طراحى زنجیره تامین براى دستیابى به اهداف مشترک و تسهیل ارتباطات و جریان اطلاعات با یکدیگر شریک شوند. بعضى شرکتها کوشش مىکنند تا کنترل زنجیره تامین خود را با کنترل عمومى عمودى – با استفاده از مالکیت و یکپارچگى تمام اجزاى مختلف در امتداد زنجیره تامین از تهیه مواد و خدمات تا تحویل محصول نهایى و خدمت به مشترى به دست آورند. اما حتى با این نوع ساختار سازمانى، فعالیتهاى مختلف و واحدهاى عملیاتى ممکن است ناهماهنگ باشد. ساختار سازمانى شرکت باید بر هماهنگى فعالیتهاى مختلف براى دستیابى به اهداف کلى شرکت تمرکز کند.
طرح کلى یک زنجیره تامین :
به طور کلى زنجیرهتامین، زنجیرهاى است که همه فعالیتهاى مرتبط با جریان کالا و تبدیل مواد، از مرحله تهیه ماده اولیه تا مرحله تحویل کالاى نهایى به مصرف کننده را شامل مىشود. در ارتباط با جریان کالا دو جریان دیگر که یکى جریان اطلاعات و دیگرى جریان منابع مالى و اعتبارات است نیز حضور دارد.
محققان و نویسندگان مختلف ، نگرشها و تعاریف متفاوتى را از زنجیره تامین ارایه کرده اند. برخى زنجیره تامین را در روابط میان خریدار و فروشنده محدود کرده اند، که چنین نگرشى تنها بر عملیات خرید رده اول در یک سازمان تمرکز دارد. گروه دیگرى به زنجیره تامین دید وسیعترى داده و آن را شامل تمام سرچشمههاى تامین (پایگاههاى تامین) براى سازمان مى دانند. با این تعریف ، زنجیره تامین شامل تمام تامین کنندگان رده اول ، دوم ، سوم … خواهد بود. چنین نگرشى به زنجیره تامین ، تنها به تحلیل شبکه تامین خواهد پرداخت . دید سوم ، نگرش زنجیره ارزش – پورتر- است که در آن زنجیره تامین شامل تمام فعالیتهاى مورد نیاز براى ارایه یک محصول یا خدمت به مشترى نهایى است. با نگرش یاد شده به زنجیره تامین ، توابع ساخت و توزیع به عنوان بخشى از جریان کالا و خدمات به زنجیره اضافه مىشود. در واقع بااین دید، زنجیره تامین شامل سه حوزه تدارک ، تولید و توزیع است .
فرآیندهاى اصلى:
مدیریت زنجیره تامین داراى سه فرآیند عمده است که عبارتاند از:
1 ) مدیریت اطلاعات
2 ) مدیریت لجستیک
3 ) مدیریت روابط (RELATIONSHIP MANAGEMENT) .
مدیریت اطلاعات : امروزه نقش ، اهمیت و جایگاه اطلاعات براى همگان بدیهى است . گردش مناسب و انتقال صحیح اطلاعات باعث مىشود تا فرآیندها موثرتر و کاراترگشته و مدیریت آنها آسانتر گردد. در بحث زنجیره تامین – همان طور که گفته شد -اهمیت موضوع هماهنگى در فعالیتها، بسیار حائز اهمیت است . این نکته در بحث مدیریت اطلاعات در زنجیره ، مدیریت سیستم هاى اطلاعاتى و انتقال اطلاعات نیز صحت دارد. مدیریت اطلاعات هماهنگ و مناسب میان شرکا باعث خواهد شد تا تاثیرات فزایندهاى در سرعت، دقت، کیفیت و جنبههاى دیگر وجود داشته باشد. مدیریت صحیح اطلاعات موجب هماهنگى بیشتر در زنجیره خواهد شد. به طور کلى در زنجیره تامین ، مدیریت اطلاعات در بخشهاى مختلفى تاثیرگذار خواهد بود که برخى از آنهاعبارتاند از:
مدیریت لجستیک (انتقال، جابجایى، پردازش و دسترسى به اطلاعات لجستیکى براى یکپارچه سازى فرآیندهاى حمل و نقل، سفارش دهى و ساخت، تغییرات سفارش، زمانبندى تولید، برنامه هاى لجستیک و عملیات انباردارى) ; تبادل و پردازش دادهها میان شرکا (مانند تبادل و پردازش اطلاعات فنى، سفارشات و…) : جمع آورى و پردازش اطلاعات براى تحلیل فرآیند منبع یابى و ارزیابى ، انتخاب و توسعه تامین کنندگان ; جمع آورى و پردازش اطلاعات عرضه و تقاضا و … براى پیش بینى روند بازار و شرایط آینده عرضه و تقاضا; ایجاد و بهبود روابط بین شرکا.
چنانچه پیداست ، مدیریت اطلاعات و مجموعه سیستم هاى اطلاعاتى زنجیره تامین مى تواند برروى بسیارى از تصمیمگیرىهاى داخلى بخشهاى مختلف زنجیره تامین موثر باشد که این موضوع حاکى از اهمیت بالاى این مولفه در مدیریت زنجیره تامین است .
مدیریت لجستیک : در تحلیل سیستم هاى تولیدى مانند صنعت خودرو، موضوع لجستیک بخش فیزیکى زنجیره تامین را در بر مى گیرد. این بخش که کلیه فعالیتهاى فیزیکى از مرحله تهیه ماده خام تا محصول نهایى شامل فعالیتهاى حمل و نقل، انباردارى، زمانبندى تولید و… را شامل مى شود، بخش نسبتا بزرگى از فعالیتهاى زنجیره تامین را به خود اختصاص مى دهد. در واقع ، محدوده لجستیک تنها جریان مواد و کالا نبوده بلکه محور فعالیتهاى زنجیره تامین است که روابط و اطلاعات ، ابزارهاى پشتیبان آن براى بهبود در فعالیتها هستند.
مدیریت روابط: فاکتورى که ما را به سمت فرجام بحث راهنمایى مى کند و شاید مهمترین بخش مدیریت زنجیره تامین به خاطر ساخت و فرم آن باشد، مدیریت روابط در زنجیره تامین است. مدیریت روابط، تاثیر شگرفى بر همه زمینههاى زنجیره تامین و همچنین سطح عملکرد آن دارد. در بسیارى از موارد، سیستم هاى اطلاعاتى و تکنولوژى مورد نیاز براى فعالیتهاى مدیریت زنجیره تامین به سهولت در دسترس بوده و مى توانند دریک دوره زمانى نسبتا کوتاه تکمیل و به کار گمارده شوند. اما بسیارى از شکستهاى آغازین در زنجیره تامین ، معلول انتقال ضعیف انتظارات و توقعات و نتیجه رفتارهایى است که بین طرفین درگیر در زنجیره به وقوع مى پیوندد. علاوه بر این ، مهمترین فاکتور براى مدیریت موفق زنجیره تامین ، ارتباط مطمئن میان شرکا در زنجیره است، به گونه اى که شرکا اعتماد متقابل به قابلیتها و عملیات یکدیگر داشته باشند. کوتاه سخن این که درتوسعه هر زنجیره تامین یکپارچه، توسعه اطمینان و اعتماد در میان شرکا و طرح قابلیت اطمینان براى آنها از عناصر بحرانى و مهم براى نیل به موفقیت است.
فازهاى اصلى مدیریت زنجیره تامین:
فاز اول: طراحى مفهومى :
فاز اول نشان دهنده استراتژى ساخت است. در این فاز نحوه اداره سازمان با ایجاد یک تصویر براى آینده و ایجاد یک ساختار براى پیاده سازى تعیین مىشود. براى فرآیندهاى فاز اول یک مدل ویژه سازمان لازم است که از یک سازمان به سازمان دیگر متفاوت است. بحث اصلى در این فاز طراحى مفهومى است که مدرکى براى تصدیق و اجراى دو فاز دیگر است. هدف از اجراى این فاز درک جزییات مربوط به هزینهها و شناخت سیستم و منافع پیادهسازى SCM است.
فاز دوم : طراحى جزییات و تست
این فاز همانطور که در شکل پایین مشاهده مىشود مى تواند همزمان با فاز اول و سوم اجرا شود. یعنى جزییات طراحى مىشود و به طور همزمان راه حلها در دنیاى واقعى تست مىشوند. در این فاز ایجاد تغییرات در ساختار سازمان و در نظر گرفتن آنها براى پیادهسازى در سیستم به منظور پشتیبانى طراحى زنجیره تامین جدید توصیه مىشود.
فاز سوم: پیاده سازى
در این فاز در ادامه فاز دوم، زمانبندى پیاده سازى دوره هاى بلندمدت عملیات و تغییرات در سیستم به منظور ایجاد تسهیلات انجام مىگردد.