فرمت:word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:46
فهرست مطالب:
مقدمه
بیان مسأله
هدف تحقیق
فرضیات تحقیق
اهمیت و ضرورت تحقیق
پیشینه تحقیق
تعاریف عملیاتی
فصل دوم
مقدمه
تنیدگی حرفه ای
منابع وابسته به محیط کار
تنیدگی حرفه های کنترل و نگهبانی
تنیدگی وابسته به افراط یا تفریط در کار
منابع وابسته به تطبیق فرد با محیط
تنیدگی ارتباطی
الف- مدیران
ب- افراد تابع
سبک مدیریت و روابط انسانی
تامین بهداشت روانی
ویژگی های افرادی که سلامت روانی دارند
عملیاتی که سلامتی روانی را به خطر می اندازد
روابط میان فردی
خستگی ناشی از شغل
فشا رناشی از کار
اهمیت رضایت شغلی
نگرش کلی فرد نسبت به شغلش
فصل سوم
تعریف آمار
جامعه آماری
روش نمونهگیری آماری
روش جمع آوری اطلاعات
ابزار پژوهش
فصل چهارم
تفسیر نتایج و تجزیه و تحلیل نتایج کمی و کلی پژوهش
فصل پنجم
نتیجه گیری
فهرست منابع
مقدمه:
افراد جامعه کنونی بیش از پیش نسبت به تنیدگی و پیامدهای آن هوشیار شده اند. والدین و فرزندان می دانند که هسته خانوادگی دگرگون شده زندگی عصر ما چنان است که در اغلب خانواده ها پدر و مادر هر دو باید کار کنند تا بتوانند هزینه های روز افزون را تامین کنند. هشیاری فزاینده افراد نسبت به رویدادهای ضربه آمیز زندگی لزوم توجه را به واکنشهای افراد و شیوه ای که در رویارویی با عناصر نتیدگی را اتخاذ می کنند ضروری کرده است.
سازمان جهانی بهداشت، بهداشت روانی را چنین تعریف می کند: بهداشت روانی در دوران مفهوم کلی بهداشت جای می گیرد و بهداشت یعنی توانایی کامل برای ایفای نقشهای اجتماعی، روانی و جسمی، بهداشت تنها نبود بیماری باعث عقب ماندگی نیست.
معیار اصلی قضاوت درباره بهداشت روانی شخص این است که او بتواند با محیط خود مبادلات هماهنگ داشته باشد.
انسان سالم توانایی را دارد که به طور دائم به دنبال رفع نیازهای خود برود و در محیط به جستجو بپردازد. برای نیل به این هدف او به همکاری دو عنصر حیاتی نیاز دارد: شخص و محیط.
اگر خود شخص را کنار بگذاریم هرچه در اطراف باقی می ماند محیط محسوب خواهد شد. بنابراین برای هر شخص محیط های مختلفی وجود دارد: مدرسه، محیط کار، محل سکونت و غیره.
می توان عوامل تشکیل دهنده محیط کار را به دو گروه عمده تقسیم کرد: عوامل فیزیکی و عوامل انسانی.
جای تردید نیست که هر دو عامل می توانند بر بهداشت روانی مدیران اثر مثبت یا منفی داشته باشند.
امروزه استرس به عنوان مهمترین فاکتور به وجود آورنده امراض روحی، جسمی و رفتاری انسانها توجه پزشکان روانشناسان و دانشمندان علوم رفتاری و مدیریت را به خود معطوف نموده به طوری که باید عنوان نمود که فشارهای عصبی نقش مهمی در فراهم نمودن مشکلات روحی و جسمی در انسانها ایفا می کند.
مدیران به واسطه سختی کار و مسئولیت زیاد عوامل تحت فشار می باشند، استرس بازده مدیران را کاهش می دهد و براساس یافته های مطالعات متعدد، استرس ضمن کاهش بازدهی کار مدیران لذت زندگی را از افراد سلب می کند. در نتیجه بر بازده کل نظام آموزشی اثر می گذارد.
بیان مسأله
عدم سازش و وجود اختلالات رفتار در جوامع انسانی بسیار مشهود و فراوان است. در هر طبقه و صنفی و در هر گروه وجهی، اشخاص نامتعادلی زندگی می کنند. بنابراین در مورد همه اعم از کارگر، محصل، پزشک و مهندس، زارع استاد دانشگاه و غیره خطر ابتلا به ناراحتی های روانی وجود دارد. به عبارت دیگر هیچ فرد انسانی در برابر امراض مصونیت ندارد. البته دانستن اینکه هر شخص ممکن است گرفتار ناراحتی روانی شود خود به خود کافی نیست زیرا که بهداشت روانی فقط منحصر به تشریح علل اختلالات رفتار نبوده بلکه هدف اصلی آن پیشی گرفتن از وقوع ناراحتی ها می باشد. پیش گیری به معنای وسیع آن، عبارت می باشد از به وجود آوردن عواملی که مکمل زندگی سالم و نورمال است. به علاوه درمان اختلالات جزئی رفتار، به منظور جلوگیری از وقوع بیماری های شدید روانی است.
در سالهای اخیر در کشور ایران مانند سایر کشورهای جهان علاقه مخصوصی هم از طرف مقامات دولتی و هم از جانب مردم به امر بهداشت روانی نشان داده شده است. اگرچه هنوز مدت زمانی از این توجه و علاقه نگذشته ولی اثرات آن در بهبود اوضاع بیمارستان های روانی و به کار بردن روش های صحیح در پیشگیری مشاهده می گردد. با وجود این پیشرفت های محسوس می توان گفت که مردم ما هنوز از فهم و درک صحیح ماهیت و علل اختلالات روانی به درستی آگاهی ندارند. و متأسفانه آمارهای دقیق مربوط به این موضوع نیز در دسترس نیست. برحسب آمارهایی که کشورهای مختلف ارائه داده اند معلوم شده است که تعداد بیماران روانی به طور مداوم رو به ازدیاد می باشد. بعضی از تحقیقات ابتدائی در ایران نیز رشد روزافزون بیماری های روانی را تایید می کند.
گذشته از کسانی که در بیمارستان ها بستری شده اند ما به تعداد زیادی از بیماران روانی بر می خوریم که تحت هیچگونه درمانی قرار نگرفته و اغلب در میان خانواده ها و اجتماعات به سر می برند.»
احتیاج یعنی کششی که فرد را به عملی وادار می کند. احتیاج نه تنها جسمانی است بلکه دارای جنبه روانی نیز میباشد. در این صورت شدت احتیاج حالت روانی نیز شدید می گردد. هنگامی که احتیاج ارضاء شود، تنش کم شده حالت عاطفی آرامی، جانشین غلیان قبلی خواهد شد.
در صورت رفع نکردن احتیاج، حالت شدید هیجان روانی ادامه پیدا خواهد کرد. این هیجان تاثیرات مختلفی روی دستگاه های عضوی دارند. برای اینکه به درستی بتوانیم ماهیت احتیاجات روانی را بفهمیم باید اطلاعاتی در مورد دستگاه خود کار اعصاب داشته باشیم. زیرا این دستگاه وظیفه مهمی در ایجاد رفتار هیجانی دارد. در حالات شدید هیجانی، دستگاه مذکور به حالت آمده باش در می آید و اگر حالات هیجانی، مداوم و مزمن باشد این دستگاه فعالیت مداوم پیدا می کند و این وضع باعث خستگی می شود.
عواطف و افکار، نزدیکی زیادی با هم دارند، بدین معنی که طرز فکر افراد احساساتی و زودرنج، تحت تاثیر احساسات و عواطف آنها قرار گرفته، نحوه تفکر ادراک آنها را تغییر می دهد و اغلب آنها را از تفکر و تعقل صحیح و دقیق دور می نماید.
هدف تحقیق
بی گمان به مدیران و مسئولان سازمان ها به دنبال تحقق اهداف سازمانی خود می باشند و در این راستا کارکنان سازمان نقش مهمی جهت به ثمر رساندن این اهداف خواهند داشت، یکی از شرایطی که قادر است ضامن دستیابی به اهداف سازمانی باشد تاثیر سلامت روانی مدیران در رضایت شغلی کارکنان و معلمان می باشد تا کارایی و بازده کار آنها را افزایش دهد.
مدیرانی که از سلامت برخوردار نیستند برای سازمان تهدید محسوب می شوند زیرا در رضایت شغلی سایر کارکنان تاثیرات منفی می گذارند. هدف کلی از این تحقیق بررسی سلامت روانی مدیران در رضایت شغلی معلمان در مدارس ابتدایی می باشد.
فرضیات تحقیق
فرضیه اصلی: بین سلامت روانی مدیران و رضایت شغلی معلمان رابطه معنی دار وجود دارد.
فرضیات فرعی:
آیا بین سلامت روانی مدیران با نحوه و خروج معلمان در مدرسه رابطه وجود دارد؟
آیا بین سلامت روانی مدیران با عملکرد معلمان با دانش آموزان رابطه وجود دارد؟
آیا بین سلامت روانی مدیران با عملکرد آنان در بعد تهیه و تجهیزات آموزشی رابطه وجود دارد؟
آیا بین سلامت روانی مدیران با عملکرد آنان در بعد اداری ومالی رابطه وجود دارد؟
آیا بین سلامت روانی مدیران با مشارکت دادن معلمان در امور مدرس رابطه وجود دارد؟
«اهمیت و ضرورت تحقیق»
ضرورت این تحقیق در راستای افزایش بازدهی لازم است و در جهت عملکرد مدیران صورت می گیرد. رفتار موجود بشر تابع تمامیت وجود اوست بدین معنی که روان تابع تن است و هر فرد انسانی بر اثر ارتباط خصوصیات روانی و جسمی موجود دست به عملی می زند. زیرا سلامت روانی مدیر در رضایت شغلی معمان تاثیر بالایی دارد و یکی از عللی که سبب می شود معلمان با روحیه وارد کلاس شوند و انگیزه بالاتری داشته باشند این است که مدیر از سلامت روانی برخوردار باشد و یکی از عللی که سبب می شود معلمان کم روحیه باشند و با انگیزه کمتری وارد کلاس شوند و کلاس کارایی لازم را نداشته باشد و وجود کلاس برای آنها غیرقابل تحمل باشد این است که مدیران از سلامت روانی برخوردار نیستند و در این صورت است که سازمان کارایی و بازده لازم را نخواهد داشت.
چکیده
این تحقیق به بررسی آسیب های روانشناختی افسردگی و خودکشی در بین دانشجویان دانشگاه پیام نور واحد اهرم ( بوشهر ) در سال 1390 می پردازد . هدف از انجام این تحقیق این است که ببینیم آیا بین آسیب های روانشناختی افسردگی ، خودکشی و سلامت روانی از دید دانشجویان دانشگاه پیام نور شهرستان اهرم رابطه وجود دارد . روش تحقیق از نوع علی – مقایسه ای است . حجم نمونه 150 نفر می باشد که برای رسیدن به هدف فوق ، از روش نمونه گیری تصادفی در دسترس استفاده شده است . برای گردآوری اطلاعات از دو پرسشنامه پرسشنامه نگرش نسبت به خودکشی و سلامت عمومی استفاده شده است . یافتهها نشان داد که بین تعیین میزان خودکشی در دانشجویان دختر و پسر ، بین دختران و پسران از نظر سلامت روانی آنها و کارکرد اجتماعی تفاوت های معناداری وجود ندارد . بین علائم جسمانی ، علائم اضطرابی و خودکشی ، رابطه معناداری وجود دارد .
فرمت:word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:150
فهرست مطالب:
فصل اول : کلیات پژوهش
مقدمه…………………………………….. 1
بیان مسأله ……………………………….. 4
اهمیت نظری و عملی پژوهش ……………………. 8
پیشینه تحقیق ……………………………… 9
اهداف پژوهش ………………………………. 10
فرضیه های پژوهش …………………………… 10
تعاریف مفاهیم …………………………….. 11
تعاریف نظری ………………………………. 11
تعاریف عملیاتی…………………………….. 12
فصل دوم : مبانی نظری و پیشینه پژوهش
تعاریف هوش هیجانی………………………….. 13
ویژگیهای هوش هیجانی ……………………….. 14
سیر مطالعهی هوش هیجانی …………………….. 18
اندازه گیری هوش هیجانی …………………….. 21
پرسشنامه هوش هیجانی پتراید زوفارنهام ………… 24
هوش هیجانی و بیماریهای روانی ……………….. 28
ابراز هیجان و پیامدهای آن در قلمرو سلامت………. 31
افزایش هوش هیجانی …………………………. 34
تعاریف سلامت روانی………………………….. 53
اهداف و مقاصد بهداشت روانی …………………. 55
بهداشت روانی ……………………………… 57
معیارهای بهداشت روانی در مکتب اسلام…………… 60
تعریف بهداشت روانی و سه سطح پیشگیری …………. 62
اصول بهداشت روانی …………………………. 66
پژوهش های انجام شده در زمینه رابطه هوش هیجانی یا سلامت روانی …………………………………………… 70
فصل سوم : روش تحقیق
جامعه آماری ………………………………………………………………………………………………….. 87
روش نمونه گیری ……………………………………………………………………………………………. 87
روش اجرای پژوهش ………………………………………………………………………………………. 94
تجزیه و تحلیل اطلاعات ……………………………………………………………………………………. 94
فصل چهارم : تحلیل دادهها
مقدمه …………………………………………………………………………………………………………….. 95
فرضیههای …………………………….. 96
آمار توصیفی ………………………………. 97
آمار استنباطی …………………………….. 113
فصل پنجم : بحث و نتیجه گیری
مقدمه ……………………………………. 122
ارائه فرضیهها …………………………….. 124
بحث و نتیجه گیری ………………………….. 133
پیشنهادات ………………………………… 135
محدودیتها ………………………………… 135
منابع و ماخذ ……………………………… 136
پرسشنامه و آزمون
چکیده مطالب
در ابتدای پژوهش، به معرفی موضوع پایان نامه و اهداف اجرای پژوهش و نیاز به اجمال به تعاریف نظری و عملیاتی پایان نامه پرداخته شده است.
در فصل دوم به بیان تعاریفی از سر فصلهای پایان نامه (هوش هیجانی و سلامت روانی) پرداخته شده است و بررسی برخی بیماریهای و البته به موضوعات فوق و نیز بررسی پژوهشهای انجام شده (اعم از خارجی و داخلی) پرداخته شده است.
در فصل سوم روش اجرای آزمون بیان میشود جامعه آماری، پرسشنامههای انجام شده در این پژوهش، روش نمونه گیری تجزیه و تحلیل اطلاعات در این فصل بر آن پرداخته میشود.
در فصل چهارم این پژوهش که به تجزیه و تحلیل دادهها پرداخته، در بخش ابتدایی آن از توصیف و سازماندهی مناسب دادههای مورد نظر از روش توصیفی از قبیل اعداد، فراوانی، درصد و … و همچنین نمودار جهت ارائه نتایج به شکل تصویر استفاده شده است.
در بخش دوم برای تحلیل دادهها از آزمون ضریب همبستگی و رگرسیون استفاده شد. دلیل استفاده از این آزمون تعیین جهت و شدت رابطه بین متغیرها میباشد.
در فصل انتهایی این پژوهش به بحث و نتیجه گیری کلی پرداخته و پیشنهادات ارائه شده و محدودیتهای این پژوهش بیان شده است.
مقدمه
هیجانات رویدادهای درونی هستند که زیر مجموعه های روان شناختی بسیاری نظیر؛ پاسخ های زیست شناختی، شناخت ها و آگاهیهای هشیار را هماهنگ می سازند. هنگامی که رابطه شخص با خانواده و با همه انسان ها تغییر کند، هیجانات شخص نیز، تغییر خواهند کرد.
به عنوان مثال: شخصی که خاطرات شیرینی از دوران کودکی به خاطر آورد، ممکن است دنیا به نظرش شاداب تر و بسیار مسرت بخشتر به نظر آید. زیرا هیجانات روابطی را در این حس (فضا) میکنند که تداعی کننده معنایی مرتبط با این روابط می باشند (اسکو ارز و کلر، 1983 ؛ به نقل از مایر، 2001)
هوش هیجانی اصطلاح نسبتاً جدیدی است که در تکمیل مفهوم هوش سنتی بر سهم اجتماعی، شخصی و هیجانی دررفتار هوشمندانه تأکید دارد (گاردنر، مایر و سالووی 1983 ، وکسلر 1940 ، 1943 ، 1958 ؛ به نقل از مایر و سالووی 1995).
هوش هیجانی به عنوان یک مفهوم جدید از دهه 1990 وارد ادبیات روان شناختی شده و حاصل در هم تنیدگی دو حس هیجانی و عقلانی و رابطه متقابل عقل و احساس است.
هوش هیجانی مولفه تازه ای است که خیلی از محققان به کاربرد آن در امور مختلف علاقمندند. نظریه هوش هیجانی و دیدگاه یوسنی درباره پیش بینی عوامل موفقیت در زندگی از جمله پیشرفت تحصیلی و مقابله کارآمد با عوامل فشارزا به عنوان منشأ اختلالهای روانی فراهم می آورد، زیرا بسیاری از ویژگی های شخصیتی همچون همدردی، خودگرایی، خوش بینی، خودانگیختگی، کنترل تکانه ها، خودآگاهی و مدیریت هیجان، زمینه ساز موفقیت در عرصه های گوناگون زندگی هستند.
به نظر می رسد هوش هیجانی از شخصیت و شاخص های شناختی (مثل هوشبهر) متمایز است و در پیش بینی پیامدهای واقعی و اساسی زندگی موثر باشد. به عبارت دیگر «هوش هیجانی ممکن است بهترین پیش بینی کننده موفقیت شخص در زندگی باشد» (سیاروچی و همکاران 2001).
افرادی که از هوش هیجانی پایینی برخوردارند قادر نیستند از سازوکارهای منسجم و منظم استفاده کنند بنابراین مستعهد ابتلاء به اختلالات اضطرابی می باشند (سیاروچی و همکاران 2001). در مورد سلامت و بهداشت روانی دیدگاه ها و تعاریف زیادی برشمرد و عوامل زیادی را در داشتن و نداشتن بهداشت و سلامت روانی ذکر کرد: شناخت خود و محیط، داشتن ثبات عاطفی، تسلط بر هیجان ها، پذیرش مسئولیت، توانایی گرفتن تصمیمات شخصی، داشتن توانایی رویارویی با مشکلات و استدلال ها (پورافکاری، 1379)، بهداشت روانی را نیز میتوان نوعی قابلیت ارتباط هماهنگ با دیگران، تغییر و اصلاح محیط فردی و اجتماعی، حل تضادها و تمایلات شخصی به طور مناسب و منطقی داشت (گنجی، 1376).
از عوامل مهم در سلامت روانی افراد سخت هیجانات می باشد. به طور کلی توانایی های هیجانی برای تشخیص پاسخ های هیجانی مناسب در مواجهه با رویدادهای روزمره، گسترش دامنه بینش و ایجاد نگرش مثبت درباره وقایع و هیجانات، نقش موثری دارند. بنابراین افرادی که توانایی، کنترل و استفاده از این توانش های هیجانی را دارند از حمایت اجتماعی، احساس رضامندی و سلامت روانی بیشتری برخوردار خواهند شد.
امروزه بسیاری از پژوهشگران معتقدند که اگر فرد، از لحاظ هیجانی توانمند باشد بهتر می تواند با چالش های زندگی مواجهه شود و در نتیجه از سلامت روانی بهتری برخوردار خواهد شد (سیاروچی و همکاران، 2002، به نقل از نوری، 1383).
سلامت روانی به نحوه تفکر، احساس و عمل اشخاص بستگی دارد و به طور کلی افرادی که از سلامت روانی برخوردارند نسبت به زندگی نگرشی مثبت دارند و آماده برخورد با مشکلات زندگی هستند. در مورد خود و دیگران احساس خوبی دارند. در محیط کار و روابطشان مسئولیت پذیر می باشند، وقتی از سلامت روانی برخوردار باشیم انتظار بهترین چیزها را از زندگی داریم و آماده برخورد با هر حادثهای هستیم، هر چه فرد بهتر بتواند خود را با محیط و مشکلات پیرامونش سازگار کند از هوش هیجانی برخوردار است. ما با آموختن ویژگیهای سلامت روانی بهتر می توانیم به روح و روان متعادل و شاد دست پیدا کنیم و هوش هیجانی خود را ارتقاء دهیم. نظر هوش هیجانی، دیدگاه جدیدی در زمینه پیش بینی موثر بر موفقیت و همچنین پیشگیری اولیه از اختلالات روانی فراهم میکند که کامل کننده علوم شناختی، اعصاب و رشد کودک است (بار – ان، 1999) و طبق گفته مگمن (2000)، نظریه هوش هیجانی چهارچوب جدیدی از مدل پیشگیری اولیه در بهداشت روانی ارائه می کند. مفهوم هوش هیجانی را می توان در موقعیت های آموزشی مانند دبیرستان، مدارس فنی، دانشگاه ها، برای کمک به روانشناسان مدارس و مشاوران در شناسایی آن دسته از دانش آموزانی که نمی توانند به طور موثر با نیازهای تحصیلیشان که ممکن است به اخراج از مدرسه یا مشکلات هیجانی بینجامد، به کاربرد (اسوارت، 1996 ؛ به نقل از بار – ان 1997).
امروزه این بحث وجود دارد که موفقیت به چندین نوع هوش و کنترل هیجانات بستگی دارد و توسل به هوش عمومی (شناخت) به تنهایی برای تببین موفقیت کافی نیست و یک دلیل برای این ادعا این است که هوش هیجانی در مقایسه با سازه و بهره هوشی پیش بینی کننده بهتری برای موفقیت در زندگی اجتماعی است (گلمن، 1995، به نقل از پارسا 1382) و پژوهشگران (برای مثال) مایر و سالو وی 1990) بر این باورند که تواناییهای سازنده هوش هیجانی – درک هیجانات تنظیم حالات عاطفی و استفاده از آگاهی هیجانی، سلامت روانی و انطباق شناختی مرتبط هستند. هوش هیجانی مفهومی است که ریشه در کارهای ثرندایک و گاردنر دارد (سیاروچی، 2003، به نقل از نوری 1383).
بیان مسأله
ما امروزه در عصری زندگی می کنیم که سلامت روانی از اهمیت ویژه ای برخوردار است چرا که به موازات پیشرفت های تکنولوژیکی – صنعتی – اقتصادی و اجتماعی، نابسمانی های روانی و روز به روز در حال گسترش است و بسیاری از افراد از ناراحتی های روانی به شدت رنج برده و نه تنها خود در عذاب هستند بلکه خانواده و در نهایت جامعه را نیز دچار مشکل می کنند (لشگری 1381).
در آغاز هزاره سوم میلادی، زمان بحث و گفتگوی تمدنها و نیز در عصر شکوفایی تکنولوژی و افزایش امکانات و ابزار زندگی باید بشر امروز بیش از هر زمان دیگر احساس آرامش و امنیت داشته باشد. کمترین مشکلات جسمانی و روانی، کمترین حادثه و کمترین نگرانی را داشته باشد.
طبق تعریف سازمان بهداشت جهانی قابلیت ارتباط موزون و هماهنگ با دیگران، اصلاح محیط فردی و اجتماعی و حل تضادها و تمایلات شخصی به طور منطقی، عادلانه و مناسب خبر از سلامتی روان را می دهد.
دانشمندان اعتقاد دارند که سلامت روانی از مهم ترین ابعاد سلامتی بوده و هر گونه اختلال در آن می تواند مشکلات جدی و شایعی در هر گروه جمعیتی ایجاد کند، بنابراین بهداشت و یا سلامت روان علاوه بر اینکه یک وظیفه شرعی و ضرورت انسانی محسوب می گردد توجه و یا بی توجهی به آن می تواند پیامدهای اقتصادی و اجتماعی بسیار بارزی را به وجود آورد.
طی سالهای متمادی، روان شناسان برای طبقه بندی و تعریف هوش تلاش کرده اند، در قرن گذشته هوش، (هوشبر) IQ مورد سنجش قرار می گرفت که تلاش می کرد ظرفیت شناختی و عملکردی (مثل توانایی شخص برای یادگیری، به خاطر آوردن، دلیل آوردن، انتزاع)، را ارزیابی نماید. از آغاز دهه 1990 بحث در زمینه اثرات روان شناختی هیجان و کارکردهای انطباقی آن و نیز ماهیت رابطه هیجان و شناخت با معرفی مفهوم هوش هیجانی ابعاد تازه ای به خود گرفت. مفهوم هوش هیجانی، دنیای تازه و عمیقی در فهم هوش انسان گشوده است و توانایی برای ارزیابی هوش کلی یا عمومی منفی کمتری را تجربه کنند. آنها همچنین در ایجاد و حفظ روابط کیفی بالا مهارت دارند. به طور کلی هوش هیجانی با وقایع و پیامدهای زندگی ارتباط دارد و به اقرار در فهم و پیش بینی جنبه های گوناگون زندگی روزمره کمک می کند (سیاروچی، چان، روبرتس، کاپوتی، 2001 ؛ به نقل از سیاروچی و همکاران 2002، به نقل از نوری 1383).
با توجه به جنبه های تحولی هوش هیجانی سه مشخصه از توانشهای ذهنی اهمیت خاصی دارد:
الف) ادراک، ارزیابی و بیان هیجان، یعنی توانایی تشخیص و فهم هیجانات خویشتن و سایر افراد مبتنی بر سرنخ های موقعیتی و هیجانی که معانی هیجانی آنها با توافق فرهنگی همراه است.
ب) تنظیم و کنترل هیجان: یعنی توانایی برخورد سازگارانه با هیجانهای مخالف یا منفی با استفاده از شیوه های خود تنظیمی که شدت یا طول مدت حالات چنین هیجاناتی را بهبود می بخشد و نیز قابلیت ایجاد شرایط لذت بخش برای سایر افراد و پنهان کردن هیجانات منفی خود به منظور اجتناب از آسیب رساندن به احساسات شخصی دیگران.
ج) بهره برداری از هیجان: یعنی توانایی برنامه ریزی منعطف و استفاده از هیجان در مساله گشایی.
فرمت:word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:101
موضوع:
مقایسه سلامت روانی دانشجویان دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی با دانشجویان دانشکده علوم پایه دانشگاه شهید بهشتی
فهرست مطالب:
فصل اول
1- مقدمه 2
2- بیان مسئله 10
3- سوالهای پژوهشی 13
4- اهداف پژوهش 13
5- اهمیت و ضرورت پژوهش 14
6- متغیرها و تعاریف مفهومی و عملیاتی آنها 15
7- خلاصه مباحث مطرح شده 17
فصل دوم
8- پیشینه تحقیق 18
9- تاریخچه بهداشت روانی 19
10- تعریف سلامت روانی و نظریه های شناختی ارائه شده 44
11-هدف اصلی بهداشت روانی و دیدگاههای روان تحلیلگری و انسانگری در مورد بهداشت روانی 44
الگوی شخصیت سالم از دیدگاه رفتارگرایی 52
11-الگوی شخصیت سالم از دیدگاه پرلز 53
نظریه عقلانی هیجانی الیس 55
12-دیدگاه اریسکون در مورد مشخصات افراد سالم 57
انسانها دارای شخصیت سالم از نظر الکساندر 58
13-دیدگاه انجمن ملی بهداشت جهان درباره افراد دارای سلامت
ذهنی و روانی 59
14-دیدگاه های نظری درباره سلامت روانی 60
الف نظریه سیستم ها 60
ب ودیکود اکولوژیکی 62
ج مفهوم تعادل حیاتی 65
فصل سوم
روش تحقیق 68
طرح تحقیق 69
انتخاب نمونه یا نمونه گیری 70
جامعه آماری 70
تعداد نمونه 71
روش نمونه گیری 71
معرفی ابزار پژوهش و پایایی آنها 71
روش جمع آماری اطلاعات 72
روش آماری 73
فصل چهارم
تجزیه و تحلیل آماری 74
فصل پنجم
بحث و نتیجه گیری 88
پیوستها
منابع
چکیده
در این پژوهش به بررسی مقایسه سلامت روانی دانشجویان دانشکده علوم تربیتی و روانشانسی با دانشجویان دانشکده علوم پایه دانشگاه شهید بهشتی پرداخته شد سوالهای این پژوهش آن بوده است که آیا بین سلامتی روانی دانشکده علوم تربیتی با دانشجویان علوم پایه تفاوت معنی داری وجود دارد؛ و سوال دوم به این شکل بود که آیا بین سلامت روانی دانشجویان پسر دانشگاه علوم تربیتی روا نشناسی با دانشجویان پسر دانشگاه علوم پایه تفاوتهای معنا داری وجود دارد؛ و سوال سوم به این شکل بود که آیا بین سلامت روانی دانشجویان دختر دانشگاه علوم تربیتی با دانشجویان دختر علوم پایه تفاوت معنی داری وجود دارد؟ و سوال چهارم به این مورد پرداخته بود که آیا بین سلامتی روانی دانشجویان دختر دو دانشکده با دانشجویان پسردو دانشکده تفاوت معنی داری وجود دارد؟ جامعه آماری این پژوهش همه دانشجویان دودانشکده بود که از بین این دانشجویان دو دانشکده تعداد 100 نفر به عنوان نمونه، از هر دو دانشکده با روش نمونه برداری تصادفی ساده انتخاب شد ابزار گرد آوری اطلاعات در این پژوهش عبارت بود از آزمون سلامت روانی (scl-90-R). روش تحقیق در این پژوهش روش همبستگی بود. آزمون t برای دو گروه مستقل …