یارا فایل

مرجع دانلود انواع فایل

یارا فایل

مرجع دانلود انواع فایل

تفسیر سوره مائده آیه 1 9ص

اختصاصی از یارا فایل تفسیر سوره مائده آیه 1 9ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 9

 

سوره مائده

مدنى - 120 آیه

مقدمه

محتویات این سوره این سوره از سوره هاى مدنى است و 120 آیه دارد و گفته اند پس از سوره فتح نازل شده است ، و طبق روایتى تمام این سوره در حجة الوداع و بین مکه و مدینه نازل شده است .

این سوره محتوى یک سلسله از معارف و عقائد اسلامى و یک سلسله از احکام و وظائف دینى است .

در قسمت اول به مساله ولایت و رهبرى بعد از پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) و مساله تثلیث مسیحیان و قسمتهائى از مسائل مربوط بقیامت و رستاخیز و بازخواست از انبیاء در مورد امتهایشان اشاره شده است .

و در قسمت دوم ، مساله وفاى به پیمانها، عدالت اجتماعى ، شهادت به عدل و تحریم قتل نفس (و به تناسب آن داستان فرزندان آدم و قتل هابیل بوسیله قابیل ) و همچنین توضیح قسمتهائى از غذاهاى حلال و حرام و قسمتى از احکام وضو و تیمم آمده است .

و نامگذارى آن به سوره مائده بخاطر این است که داستان نزول مائده براى یاران مسیح - در آیه 114 - این سوره ذکر شده است .

آیه : 1

آیه و ترجمه

بِسمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

یَأَیُّهَا الَّذِینَ ءَامَنُوا أَوْفُوا بِالْعُقُودِ أُحِلَّت لَکُم بهِیمَةُ الاَنْعَمِ إِلا مَا یُتْلى عَلَیْکُمْ غَیرَ محِلى الصیْدِ وَ أَنتُمْ حُرُمٌ إِنَّ اللَّهَ یحْکُمُ مَا یُرِیدُ(1)

ترجمه :

به نام خداوند بخشنده مهربان

1 - اى کسانى که ایمان آورده اید به پیمانها و قراردادها وفا کنید، چهار پایان (و جنین چهار پایان ) براى شما حلال شده است مگر آنچه بر شما خوانده میشود (به جز آنها که استثناء خواهد شد) و صید را به هنگام احرام حلال نشمرید خداوند هر چه بخواهد (و صلاح ببیند) حکم میکند.

تفسیر :

لزوم وفا به عهد و پیمان

بطورى که از روایات اسلامى و سخنان مفسران بزرگ استفاده مى شود، این سوره آخرین سوره (و یا از آخرین سوره هائى ) است که بر پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) نازل شده است ، در تفسیر عیاشى از امام باقر (علیه السلام ) نقل شده که حضرت على بن ابى طالب (علیه السلام ) فرمود: سوره مائده دو ماه یا سه ماه پیش از رحلت پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) نازل گردید.

و اینکه در بعضى از روایات وارد شده که این سوره ناسخ است و منسوخ نیست ، نیز اشاره بهمین موضوع است .

این سخن با مطلبى که در جلد دوم همین تفسیر در ذیل آیه 281 سوره بقره گفته ایم که طبق روایات آیه مزبور آخرین آیه اى است که بر پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) نازل شده منافات ندارد، زیرا اینجا سخن از سوره است و در آنجا سخن درباره یک آیه بود!

در این سوره - بخاطر همین موقعیت خاص - تاکید روى یک سلسله مفاهیم اسلامى و آخرین برنامه هاى دینى و مساله رهبرى امت و جانشینى پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) شده است و شاید بهمین جهت است که با مساله لزوم وفا به عهد و پیمان ، شروع شده ، و در نخستین جمله مى فرماید: اى افراد با ایمان به عهد و پیمان خود وفا کنید.

(یا ایها الذین آمنوا اوفوا بالعقود).

تا به این وسیله افراد با ایمان را ملزم به پیمانهائى که در گذشته با خدا بسته اند و یا در این سوره به آن اشاره شده است بنماید، درست همانند این است که شخص مسافر در آخرین لحظات وداع به نزدیکان و پیروان خود تاکید مى کند توصیه ها و سفارشهاى او را فراموش نکنند و به قول و قراردادهائى که با آنها گذاشته است ، وفادار باشند.

باید توجه داشت که عقود جمع عقد در اصل بمعنى جمع کردن اطراف یک چیز محکم است ، و بهمین مناسبت گره زدن دو سر طناب یا دو طناب

را با هم عقد مى گویند، سپس از این معنى حسى به مفهوم معنوى انتقال یافته و به هر گونه عهد و پیمان ، عقد گفته مى شود، منتها طبق تصریح جمعى از فقهاء و مفسران ، عقد مفهومى محدودتر از عهد دارد، زیرا عقد به پیمانهائى گفته میشود که استحکام کافى دارد، نه به هر پیمان و اگر در بعضى از روایات و عبارات مفسران ، عقد و عهد به یک معنى آمده است منافات با آنچه گفتیم ندارد زیرا منظور تفسیر اجمالى این دو کلمه بوده نه بیان جزئیات آن .

و با توجه به اینکه العقود - به اصطلاح - جمع محلى به الف و لام است و مفید عموم مى باشد، و جمله نیز کاملا مطلق است ، آیه فوق دلیل بر وجوب وفا به تمام پیمانهائى است که میان افراد انسان با یکدیگر، و یا افراد انسان با خدا، بطور محکم بسته مى شود، و به این ترتیب تمام پیمانهاى الهى و انسانى و پیمانهاى سیاسى و اقتصادى و اجتماعى و تجارى و زناشوئى و مانند آن را در بر میگیرد و یک مفهوم کاملا وسیع دارد که به تمام جنبه هاى زندگى انسان اعم از عقیده و عمل ناظر است . از پیمانهاى فطرى و توحیدى گرفته تا پیمانهائى که مردم بر سر مسائل مختلف زندگى با هم مى بندند.

در تفسیر روح المعانى از راغب چنین نقل شده که عقد با توجه بوضع طرفین ، سه نوع است گاهى عقد در میان خدا و بنده ، و گاهى در میان انسان و خودش ، و گاهى در میان او و سایر افراد بشر بسته میشود (البته تمام این سه نوع عقد داراى دو طرف است منتها در آنجا که خودش با خودش پیمان مى بندد، خویشتن را بمنزله دو شخص که طرفین پیمانند فرض مى کند).

بهر حال مفهوم آیه بقدرى وسیع است که عهد و پیمانهائى را که مسلمانان با غیر مسلمانان مى بندند نیز شامل مى شود.


دانلود با لینک مستقیم


تفسیر سوره مائده آیه 1 9ص

آیه و ترجمه 1 تا 34 سوره لقمان 70ص

اختصاصی از یارا فایل آیه و ترجمه 1 تا 34 سوره لقمان 70ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 80

 

آیه و ترجمه 1 تا 5

بِسمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

الم (1)

تِلْک ءَایَت الْکِتَبِ الحَْکِیمِ(2)

هُدًى وَ رَحْمَةً لِّلْمُحْسِنِینَ(3)

الَّذِینَ یُقِیمُونَ الصلَوةَ وَ یُؤْتُونَ الزَّکَوةَ وَ هُم بِالاَخِرَةِ هُمْ یُوقِنُونَ(4)

أُولَئک عَلى هُدًى مِّن رَّبِّهِمْ وَ أُولَئک هُمُ الْمُفْلِحُونَ(5)

ترجمه :

بنام خداوند بخشنده بخشایشگر

1 - الم

2 - این آیات کتاب حکیم است (آیاتى پر محتوا و استوار).

3 - مایه هدایت و رحمت براى نیکوکاران است .

4 - همانها که نماز را بر پا مى دارند، زکات را ادا مى کنند، و به آخرت یقین دارند.

5 - آنها بر طریق هدایت پروردگارشان هستند، و آنهایند رستگاران

تفسیر:

نیکوکاران کیانند؟

این سوره ، با ذکر عظمت و اهمیت قرآن آغاز مى شود، و بیان حروف مقطعه در ابتداى آن نیز اشاره لطیفى به همین حقیقت است ، که این آیات که از حروف ساده الفبا ترکیب یافته ، چنان محتوائى بزرگ و عالى دارد که سرنوشت انسانها را به کلى دگرگون مى سازد (الم ).

لذا بعد از ذکر ((حروف مقطعه )) مى گوید: ((این آیات کتاب حکیم است )) (تلک آیات الکتاب الحکیم ).

((تلک )) در لسان عرب براى اشاره به دور است ، و کرارا گفته ایم که این تعبیر مخصوصا کنایه از عظمت و اهمیت این آیات است گوئى در اوج آسمانها و در نقطه دور دستى قرار گرفته !

توصیف ((کتاب )) به ((حکیم )) یا به خاطر استحکام محتواى آن است ، چرا که هرگز باطل به آن راه نمى یابد، و هر گونه خرافه را از خود دور مى سازد جز حق نمى گوید، و جز به راه حق دعوت نمى کند، درست در مقابل ((لهو الحدیث )) (سخنان بیهوده ) که در آیات بعد مى آید قرار دارد.

و یا به معنى آن است که این قرآن همچون دانشمند حکیمى است که در عین خاموشى با هزار زبان سخن مى گوید، تعلیم مى دهد، اندرز مى گوید، تشویق مى کند، انذار مى نماید، داستانهاى عبرت انگیز بیان مى کند، و خلاصه به تمام معنى داراى حکمت است ، و این سرآغاز، تناسب مستقیمى دارد با سخنان لقمان حکیم که در این سوره از آن بحث به میان آمده .

البته هیچ مانعى ندارد که هر دو معنى ((حکمت )) در آیه فوق منظور باشد.

آیه بعد هدف نهائى نزول قرآن را با این عبارت بازگو مى کند: ((این کتاب حکیم مایه هدایت و رحمت براى نیکوکاران است )) (هدى و رحمة للمحسنین ).

((هدایت )) در حقیقت مقدمه اى است براى ((رحمت پروردگار))، چرا که انسان نخست در پرتو نور قرآن حقیقت را پیدا مى کند و به آن معتقد مى شود، و در عمل خود آن را به کار مى بندد، و به دنبال آن مشمول رحمت واسعه و نعمتهاى بى پایان پروردگار مى گردد.

قابل توجه اینکه در اینجا قرآن ، مایه هدایت و رحمت ((محسنین )) شمرده شده ، و در آغاز سوره نمل ، مایه هدایت و بشارت ((مؤ منین )) (هدى و بشرى للمؤ منین ).

و در آغاز سوره بقره ، مایه هدایت ((متقین )) (هدى للمتقین ).

این تفاوت تعبیر ممکن است به خاطر آن باشد که بدون تقوا و پرهیزگارى روح تسلیم و پذیرش حقائق در انسان زنده نمى شود، و طبعا هدایتى در کار نخواهد بود.

و از این مرحله پذیرش حق که بگذریم ، مرحله ایمان فرا مى رسد که علاوه بر هدایت ، بشارت به نعمتهاى الهى نیز وجود خواهد داشت .

و اگر از مرحله تقوى و ایمان فراتر رویم و به مرحله عمل صالح برسیم رحمت خدا نیز در آنجا افزوده مى شود.

بنابراین سه آیه فوق ، سه مرحله پى در پى از مراحل تکامل بندگان خدا را بازگو مى کند: مرحله پذیرش حق ، مرحله ایمان و مرحله عمل ، و قرآن در این سه مرحله به ترتیب مایه هدایت و بشارت و رحمت است (دقت کنید).

آیه بعد محسنین را با سه وصف ، توصیف کرده ، مى گوید: ((آنها کسانى

هستند که نماز را بر پا مى دارند، زکات را ادا مى کنند، و به آخرت یقین دارند)) (الذین یقیمون الصلوة و یؤ تون الزکاة و بالاخرة هم یوقنون )

پیوند آنها با خالق از طریق نماز، و با خلق خدا از طریق زکات ، قطعى است و یقین آنها به دادگاه قیامت انگیزه نیرومندى است براى پرهیز از گناه و براى انجام وظائف .

و در آخرین آیه مورد بحث عاقبت و سرانجام کار ((محسنین )) را چنین بیان مى کند: ((آنها بر طریق هدایت پروردگارشان هستند، و آنها رستگارانند)) (اولئک على هدى من ربهم و اولئک هم المفلحون ).

جمله ((اولئک على هدى من ربهم ))، از یکسو نشان مى دهد که هدایت آنها از طرف پروردگارشان تضمین شده است ، و از سوى دیگر تعبیر ((على ))، دلیل بر این است که گوئى هدایت براى آنها یک مرکب راهوار است ، و آنها بر این مرکب سوار و مسلطند.

و از اینجا تفاوت این ((هدایت )) با هدایتى که در آغاز سوره آمده روشن مى شود، چرا که هدایت نخستین همان آمادگى پذیرش حق است ، و این هدایت برنامه وصول به مقصد مى باشد.


دانلود با لینک مستقیم


آیه و ترجمه 1 تا 34 سوره لقمان 70ص

تحقیق و مقاله کامل درباره تفسیر سوره یس 14 ص

اختصاصی از یارا فایل تحقیق و مقاله کامل درباره تفسیر سوره یس 14 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 14

 

تفسیر سوره یس

گردآورنده

هدی الله دادی

استاد ارجمند

جناب آقای برزگرشانی

پاییز 1387

مقدمه ای در باب سوره یس

سوره یاسین(یس) از سوره های مکی است یعنی در مکه بر پیامبر (ص) نازل شده است و هشتاد و سه آیه دارد و در جزء 23 قرآن کریم آورده شده است. این سوره به نام اولین آیه اش که از حروف مقطعه است نامگذاری شده است. (1)

مطالب این سوره بر محور عقاید است، مانند تمام سوره های مکی که به اصول دین اسلام استوار می باشند. تعلیم آن به فرزندان و هدیه کردن آن، و ثواب قرائت این سوره به مردگان بسیار سفارش شده است. این سوره با گواهی خداوند به رسالت پیامبر اسلام در آغاز آن و با بیان رسالت سه تن از پیامبران الهی ادامه می یابد.

در بخشی از این سوره ، به برخی از آیات عظمت پروردگار در هستی به عنوان نشانه های توحید اشاره شده است. و در بخش دیگر مسائل و داستان هایی مربوط به معاد، سوال و جواب در دادگاه قیامت و ویژگی های بهشت و دوزخ مطرح شده است.

در روایات از سوره یس به عنوان "قلب قرآن"یا "عروس قرآن" یاد شده است. (2)

عمو مما رسم است که کار های مهم و با ارزش رابا نام بزرگی از بزرگان خویش که مورد احترام و علاقه است ،شروع می کنند تا آن کار با مبارکی به انجام رسد."بسم الله" نیز سر آغاز کتاب الهی است.

به گفته روایات "یس" نام مبارک پیامبر (ص) است. در برخی دعا ها نیز خدا را با این نام پیامبر قسم می دهند.

این سوره در تورات به عنوان "عمومیت آفرین" نامیده شده است. (4)

تفسیر برخی از کلمات ، عبارات و آیات سوره یس

کلمه "حکیم" در آیه دوم می تواند به معنای دارای حکمت (ذوالحکمة) باشد یا به معنای محکم نظیر آیه اول سوره ی هود که می فرماید[: "آیات قرآن محکم است."

خداوند نیازی به سوگند ندارد و راز این سوگند ها در قرآن ممکن است تاکید بر مطلبی خاص و یا نشان دهنده ی عظمت و اهمیت آن باشد. و دیگر مطلبی که می توان دریافت این است که رسالت در طول تاریخ جریانی ست که با پیامبر اسلام ختم می شود و راه پیامبر همان راه خداست.

اصول سه گانه ی اعتقادی گاهی اوقات در یک سوره مطرح است، چنان که در سوره مبارکه یس آمده است. (3) گاهی نیز این سه اصل اعتقادی در یک ایه مطرح شده است. در آیه 83 سوره یس ودر سوره توحید،آمده است:["انک لمن المرسلین..."

((و کـفـر کـافـران در نزد پروردگارشان چیزى جز خشم و غضب نمى افزاید))(ولا یزید الکافرین کـفـرهـم عـنـد ربهم الا مقتا) خشم الهى به معنى برچیدن دامنه رحمت و دریغ داشتن لطف از کسانى است که مرتکب اعمال زشتى شده اند.

و بـه هرحال ((کفرشان چیزى جز زیان و خسران به آنان نمى افزاید)) (ولا یزیدالکافرین کفرهم الا خسارا).

(آیه )ـ این آیه پاسخ قاطع دیگرى به مشرکان مى دهد و به آنها خاطرنشان مى سازد که اگر انسان از چـیزى تبعیت مى کند یا به آن دل مى بندد باید دلیلى از عقل بر آن داشته باشد, یا دلیلى از نقل قطعى , شما که هیچ یک از این دو را در اختیارندارید تکیه گاهى جز فریب و غرور نخواهید داشت .

مـى فـرماید: ((بگو: این معبودانى را که جز خدا مى خوانید به من نشان دهیدچه چیزى از زمین را آفریده اند))! (قل ارایتم شرکاکم الذین تدعون من دون اللّه ارونى ماذا خلقوا من الا رض ).

((یا این که در آفرینش آسمان شریکند))؟! (ام لهم شرک فى السموات ).

بـا ایـن حال پرستش آنها چه دلیلى دارد؟! معبود بودن فرع بر خالق بودن است , حال که ثابت شد هـیچ دلیل عقلى براى مدعاى شما نیست , آیا دلیلى از نقل در اختیار دارید؟ ((آیا کتابى (آسمانى ) در اختیار آنها گذارده ایم و آنها دلیل روشنى ازآن بر کار خود دارند))؟ (ام آتیناهم کتابا فهم على بینت منه ).

نه آنها هیچ دلیل و بینه و برهان روشنى از کتب الهى در اختیار ندارند.

پـس سرمایه آنها چیزى جز مکر وفریب نیست ((بلکه این ستمگران به یکدیگرجز وعده هاى دروغین نمى دهند)) (بل ان یعد الظالمون بعضهم بعضا الا غرورا).

(آیه )ـ آسمانها و زمین با دست قدرت او برپاست !.

در این آیه سخن از حاکمیت خدا بر مجموعه آسمانها و زمین است , و درحقیقت بعد از نفى دخالت مـعـبـودهـاى سـاخـتگى در جهان هستى به اثبات توحیدخالقیت و ربوبیت پرداخته , مى فرماید: ((خداوند آسمانها و زمین را نگاه مى دارد تااز نظام خود منحرف نشوند)) (ان اللّه یمسک السموات والا رض ان تزولا ).

نه تنها آفرینش در آغاز با خداست که نگهدارى و تدبیر و حفظ آنها نیز به دست قدرت اوست , بلکه آنـهـا هـر لـحـظه آفرینش جدیدى دارند و فیض هستى لحظه به لحظه به آنها مى رسد, که اگر لحظه اى رابطه آنها با آن مبدا بزرگ قطع شودراه فنا و نیستى را پیش مى گیرند.

اگر نازى کند یکدم ـــــ فرو ریزند قالبها!.

سـپـس بـه عـنوان تاکید مى افزاید: ((و هرگاه منحرف گردند, کسى جز او نمى تواند آنهارا نگاه دارد)) (ولئن زالتا ان امسکهما من احد من بعده ).

نه بتهاى ساختگى شما, نه فرشتگان , و نه غیر آنها, هیچ کس قادر بر این کارنیست .

در پایان آیه براى این که راه توبه را به روى مشرکان گمراه نبندد و اجازه بازگشت در هر مرحله به آنها دهد مى فرماید: ((او بردبار و غفور است )) (انه کان حلیما غفورا)

بـه مـقـتـضـاى حـلـمـش در مجازات آنها تعجیل نمى کند و به مقتضاى غفوریتش توبه آنها را با شرائطش در هر مرحله که باشد پذیرا مى شود.

آیـه ـ شـان نزول : ((مشرکان عرب هنگامى که مى شنیدند بعضى از امتهاى پیشین همچون یهود, پیامبران الهى را تکذیب کردند, و آنها را به شهادت رساندند,مى گفتند: ولى ما چنین نیستم ! اگر فرستاده الهى به سراغ ما بیاید ما هدایت پذیرترین امتها خواهیم بود! ولى همانها هنگامى که آفتاب عالمتاب اسلام از افق سرزمینشان طلوع کرد و پیامبر اسلام (ص ) همراه بزرگترین کتاب آسمانى به سراغشان آمد نه تنها نپذیرفتند بلکه در مقام تکذیب و مبارزه و انواع مکر و فریب برآمدند.

ایـن آیـه و دو آیـه بعد نازل شد و آنها را بر این ادعاهاى توخالى و بى اساس مورد ملامت و سرزنش قرار داد.

تفسیر: استکبار و حیله گرى , سرچشمه بدبختیهاى آنها بودـ.

در آیات پیشین سخن از مشرکان وسرنوشت آنها در دنیا وآخرت در میان بود.

در این آیه مى فرماید: ((آنها با نهایت تاکید سوگند یاد کردند اگر انذارکننده اى به سراغشان بیاید بـطور مسلم از همه امتها هدایت یافته تر خواهند بود)) (واقسمواباللّه جهد ایمانهم لئن جاهم نذیر لیکونن اهدى من احدى الا مم ).

آرى ! آنها هنگامى که تماشاگر صفحات تاریخ گذشته بودند, بسیار تعجب مى کردند و همه گونه ادعا درباره خود داشتند و لافها مى زدند.

امـا هـنگامى که ((محک تجربه آمد به میان )) و کوره امتحان سخت داغ شد وخواسته آنها عملى شـد نـشـان دادند که آنها نیز از همان قماشند, بطوریکه قرآن دردنباله همین آیه فرموده : ((پس هـنـگـامى که انذارکننده الهى آمد جز فرار و فاصله گرفتن از حق چیزى بر آنها نیفزود))! (فلما جاهم نذیر مازادهم الا نفورا).

ایـن تعبیر نشان مى دهد که آنها قبلا نیز برخلاف ادعاهایشان طرفدار حق نبودند, قسمتى از آیین ابراهیم را که در میان آنها وجود داشت محترم نمى شمردند.

(آیـه )ـ این آیه توضیحى است بر آنچه در آیه قبل گذشت , مى گوید:دورى آنها از حق ((به خاطر ایـن بود که طریق استکبار در زمین را پیش گرفتند)) و هرگزحاضر نشدند در برابر حق تسلیم شوند (استکبارا فى الا رض ).

و نیز به خاطر آن بود که ((حیله گریهاى زشت و بد را)) پیشه کردند (ومکرالسیئ ).

((ولى این حیله گریهاى سؤ تنها دامان صاحبانش را مى گیرد)) (ولا یحیق المکر السیئ الا باهله ) .

او را در برابر خلق خدا رسوا و بینوا, و در پیشگاه الهى شرمسار مى کند.

در حقیقت این آیه مى گوید: آنها تنها به دورى کردن از این پیامبر بزرگ الهى قناعت نکردند, بلکه بـراى ضـربـه زدن به او از تمام توان و قدرت خود کمک گرفتند,و انگیزه اصلى آن کبر و غرور و عدم خضوع در مقابل حق بود.

در دنـباله آیه این گروه مستکبر مکار و خیانتکار را با جمله پرمعنى وتکان دهنده اى تهدید کرده , مـى

گـوید: ((آیا آنها انتظارى جز این دارند که گرفتار همان سرنوشت پیشینیان شوند))؟! (فهل ینظرون الا سنت الا ولین ).

این جمله کوتاه اشاره اى دارد به تمام سرنوشتهاى شوم اقوام گردنکش وطغیانگرى همچون قوم نوح , و عاد, و ثمود, و قوم فرعون که هرکدام به بلاى عظیمى گرفتار شدند.

سـپـس بـراى تاکید بیشتر مى افزاید: ((هرگز براى سنت الهى تغییر و تبدیلى نمى یابى , و هرگز بـراى سـنـت الـهـى دگرگونى نخواهى یافت )) (فلن تجد لسنت اللّه تبدیلا ولن تجد لسنت اللّه تحویلا ).

نـوسـان و دگـرگـونـى سـنـتـهـا دربـاره کسى تصور مى شود که آگاهى محدودى دارد, ولى پـروردگـارى کـه عـالـم و حـکـیـم و عادل است سنتش درباره آیندگان همان است که درباره پیشینیان بوده است , سنتهایش ثابت و تغییرناپذیر است .

(آیـه )ـ در ایـن آیـه این گروه مشرک و مجرم را به پیگیرى آثار گذشتگان وسرنوشتى که به آن گـرفـتـار شـدند دعوت مى کند, تا آنچه را از تاریخ درباره آنهاشنیده اند با چشم در سرزمینهاى مـتعلق به آنها, و در لابلاى آثارشان ببینند,مى فرماید: ((آیا سیر در زمین نکردند تا بنگرند عاقبت کـار کـسـانـى که پیش از آنهابودند چه شد))؟! (اولم یسیروا فى الا رض فینظروا کیف کان عاقبة الذین من قبلهم ).

اگـر ایـنها چنین تصور مى کنند که از آنان نیرومندترند سخت در اشتباهند, چرا که ((آنها از اینها قویتر و پرقدرت تر بودند)) (وکانوا اشد منهم قوة ).


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق و مقاله کامل درباره تفسیر سوره یس 14 ص

دانلود مقاله کامل درباره آیه و ترجمه 1 تا 34 سوره لقمان 69ص

اختصاصی از یارا فایل دانلود مقاله کامل درباره آیه و ترجمه 1 تا 34 سوره لقمان 69ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 69

 

آیه و ترجمه 1 تا 5

بِسمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

الم (1)

تِلْک ءَایَت الْکِتَبِ الحَْکِیمِ(2)

هُدًى وَ رَحْمَةً لِّلْمُحْسِنِینَ(3)

الَّذِینَ یُقِیمُونَ الصلَوةَ وَ یُؤْتُونَ الزَّکَوةَ وَ هُم بِالاَخِرَةِ هُمْ یُوقِنُونَ(4)

أُولَئک عَلى هُدًى مِّن رَّبِّهِمْ وَ أُولَئک هُمُ الْمُفْلِحُونَ(5)

ترجمه :

بنام خداوند بخشنده بخشایشگر

1 - الم

2 - این آیات کتاب حکیم است (آیاتى پر محتوا و استوار).

3 - مایه هدایت و رحمت براى نیکوکاران است .

4 - همانها که نماز را بر پا مى دارند، زکات را ادا مى کنند، و به آخرت یقین دارند.

5 - آنها بر طریق هدایت پروردگارشان هستند، و آنهایند رستگاران

تفسیر:

نیکوکاران کیانند؟

این سوره ، با ذکر عظمت و اهمیت قرآن آغاز مى شود، و بیان حروف مقطعه در ابتداى آن نیز اشاره لطیفى به همین حقیقت است ، که این آیات که از حروف ساده الفبا ترکیب یافته ، چنان محتوائى بزرگ و عالى دارد که سرنوشت انسانها را به کلى دگرگون مى سازد (الم ).

لذا بعد از ذکر ((حروف مقطعه )) مى گوید: ((این آیات کتاب حکیم است )) (تلک آیات الکتاب الحکیم ).

((تلک )) در لسان عرب براى اشاره به دور است ، و کرارا گفته ایم که این تعبیر مخصوصا کنایه از عظمت و اهمیت این آیات است گوئى در اوج آسمانها و در نقطه دور دستى قرار گرفته !

توصیف ((کتاب )) به ((حکیم )) یا به خاطر استحکام محتواى آن است ، چرا که هرگز باطل به آن راه نمى یابد، و هر گونه خرافه را از خود دور مى سازد جز حق نمى گوید، و جز به راه حق دعوت نمى کند، درست در مقابل ((لهو الحدیث )) (سخنان بیهوده ) که در آیات بعد مى آید قرار دارد.

و یا به معنى آن است که این قرآن همچون دانشمند حکیمى است که در عین خاموشى با هزار زبان سخن مى گوید، تعلیم مى دهد، اندرز مى گوید، تشویق مى کند، انذار مى نماید، داستانهاى عبرت انگیز بیان مى کند، و خلاصه به تمام معنى داراى حکمت است ، و این سرآغاز، تناسب مستقیمى دارد با سخنان لقمان حکیم که در این سوره از آن بحث به میان آمده .

البته هیچ مانعى ندارد که هر دو معنى ((حکمت )) در آیه فوق منظور باشد.

آیه بعد هدف نهائى نزول قرآن را با این عبارت بازگو مى کند: ((این کتاب حکیم مایه هدایت و رحمت براى نیکوکاران است )) (هدى و رحمة للمحسنین ).

((هدایت )) در حقیقت مقدمه اى است براى ((رحمت پروردگار))، چرا که انسان نخست در پرتو نور قرآن حقیقت را پیدا مى کند و به آن معتقد مى شود، و در عمل خود آن را به کار مى بندد، و به دنبال آن مشمول رحمت واسعه و نعمتهاى بى پایان پروردگار مى گردد.

قابل توجه اینکه در اینجا قرآن ، مایه هدایت و رحمت ((محسنین )) شمرده شده ، و در آغاز سوره نمل ، مایه هدایت و بشارت ((مؤ منین )) (هدى و بشرى للمؤ منین ).

و در آغاز سوره بقره ، مایه هدایت ((متقین )) (هدى للمتقین ).

این تفاوت تعبیر ممکن است به خاطر آن باشد که بدون تقوا و پرهیزگارى روح تسلیم و پذیرش حقائق در انسان زنده نمى شود، و طبعا هدایتى در کار نخواهد بود.

و از این مرحله پذیرش حق که بگذریم ، مرحله ایمان فرا مى رسد که علاوه بر هدایت ، بشارت به نعمتهاى الهى نیز وجود خواهد داشت .

و اگر از مرحله تقوى و ایمان فراتر رویم و به مرحله عمل صالح برسیم رحمت خدا نیز در آنجا افزوده مى شود.

بنابراین سه آیه فوق ، سه مرحله پى در پى از مراحل تکامل بندگان خدا را بازگو مى کند: مرحله پذیرش حق ، مرحله ایمان و مرحله عمل ، و قرآن در این سه مرحله به ترتیب مایه هدایت و بشارت و رحمت است (دقت کنید).

آیه بعد محسنین را با سه وصف ، توصیف کرده ، مى گوید: ((آنها کسانى

هستند که نماز را بر پا مى دارند، زکات را ادا مى کنند، و به آخرت یقین دارند)) (الذین یقیمون الصلوة و یؤ تون الزکاة و بالاخرة هم یوقنون )

پیوند آنها با خالق از طریق نماز، و با خلق خدا از طریق زکات ، قطعى است و یقین آنها به دادگاه قیامت انگیزه نیرومندى است براى پرهیز از گناه و براى انجام وظائف .

و در آخرین آیه مورد بحث عاقبت و سرانجام کار ((محسنین )) را چنین بیان مى کند: ((آنها بر طریق هدایت پروردگارشان هستند، و آنها رستگارانند)) (اولئک على هدى من ربهم و اولئک هم المفلحون ).

جمله ((اولئک على هدى من ربهم ))، از یکسو نشان مى دهد که هدایت آنها از طرف پروردگارشان تضمین شده است ، و از سوى دیگر تعبیر ((على ))، دلیل بر این است که گوئى هدایت براى آنها یک مرکب راهوار است ، و آنها بر این مرکب سوار و مسلطند.

و از اینجا تفاوت این ((هدایت )) با هدایتى که در آغاز سوره آمده روشن مى شود، چرا که هدایت نخستین همان آمادگى پذیرش حق است ، و این هدایت برنامه وصول به مقصد مى باشد.

ضمنا جمله اولئک هم المفلحون که طبق ادبیات عرب ، دلیل بر حصر است ، نشان مى دهد که تنها راه رستگارى ، همین راه است ، راه نیکوکاران ، راه آنها که با خدا و خلق خدا در ارتباطند، و راه آنها که به مبدء و معاد ایمان کامل دارند.

آیه و ترجمه 6 تا 9

وَ مِنَ النَّاسِ مَن یَشترِى لَهْوَ الْحَدِیثِ لِیُضِلَّ عَن سبِیلِ اللَّهِ بِغَیرِ عِلْمٍ وَ یَتَّخِذَهَا هُزُواً أُولَئک لهَُمْ عَذَابٌ مُّهِینٌ(6)


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله کامل درباره آیه و ترجمه 1 تا 34 سوره لقمان 69ص

دانلود مقاله کامل درباره سوره احزاب 32 ص

اختصاصی از یارا فایل دانلود مقاله کامل درباره سوره احزاب 32 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 11

 

مقدمه:

سورهء احزا ب متضمن پنج خطاب به حضرت پیامبر اکرم (ص) یعنی هدایتگر امت و راهبر آن ا ست. پس از هر خطاب اموری را بیان میدارد که اجرای آن توسط پیامبر برای ایشان و همه امت مطلوب است.

1. اولین خطاب:«یا ایّها النّّبیّ اتق الله و لاتطع الکافرین و المنافقین انّ الله کان علیماحکیما. و اتّبع ما یوحی الیک من ربّک ا نّ الله کان بما تعملون خبیرا.و توکل علی الله و کفی بالله وکیلا»(ای پیامبر،از خدا بترس و از کافران و منافقان اطاعت مکن ، زیرا خدا دانا و حکیم است . از هر چه از پروردگار وحی می شود اطاعت مکن ، زیرا خدا به آنچه می کنید آگاه است. به خدا توکل کن ،زیرا خدا کار سازی بسنده است .)

امر و نهی، هر دو متوجه پیامبر اکرم است . این دو برای تثبیت هر چه بیشتر اوست. همان گونه که شما به کسی که در حال پیشرفت است می گویید کسل مشو ،و یا به هر طرف برتر- در مسابقه میگویید سست مشو ! او که پیامبر خداست در تقوا کوتاهی نکرد ،و با کفر و نفاق نرمش به خرج نداد و جزاز وحی که بر او نازل شد از چیزد یگری پیروی ننمود،و از نامهای این پیامبر گرانقدر متوکل است. پس اگر به توکل امر میشود در واقع استمرار حالتی است که در میان مردم به آن معروف شده است.

2.دومین خطاب در این سوره چنین است:« یا ایّها ا لنّبیّ قل لأ زواجک إ ن کنتنّ تردن الحیاة الدنیا و زینتها فتعالین أمتعکن و أسرّحکن سرلحا جمیلا»(ای پیامبر، به زنانت بگو : اگر خواهان زندگی دنیا وزینتهای ان هستید ،بیایید تا شما را بهرمند سازم و به وجهی نیکو رهایتان کنم.)

خانه پیامبر کاخ پادشاه نیست ،او در خانه خود به آسا نترین و کمترین اثاثیه اکتفا می کرد . در این بیت که خانه وحی است ، امکان اطاعت از شهوات و پیروی از لذتهای بیهوده وجود ندارد.

پیامبر اکرم (ص) زیر سلطه شکمش نبود ،ودر زندگی او مجالی برای فزونی طلبی وزیاده روی در غذاهای نیکو و زندگی مرفه وجود نداشت ،ولی همشرا نش از خانهای برزگان و ثروتمندان آمده بودند و به زندگی مرفه عادت داشتند ، لذا خیلی زود همه همسران گرد آمدند و خواستار نفقهای بیشتر و امکانات مرفه تر شدند ! وحی نازل شد تا همه این خواسته ها را از میان بردارد.

3.سو مین خطاب در این سوره چنین است :« یا ایّها الّنبیّ انّا ارسلناک شاهدا و مبشرأ و نذیرا و داعیا الی الله بإ ذنه و سراجاً منیرا» ( ای پیامبر، ما تو را فرستادیم تا شاهد و مژده دهنده و بیم دهنده باشی. و مردم را به فرمان خدا به سوی او بخوانی و چراغی تابناک باشی.)

پیش از محمد (ص) نبو ت عامه ای که برای تمام بشریت باشد وجود نداشته است!در گذشته هر یک از پیامبران به طور ویژه فقط برای قوم خود مبعوث می گر دیدند . اما نور ی که بر همه هستی تابیدن گرفت آفتاب تابان آخرت نبوت بود .

لذا قران کریم ، این کتاب جاودانه الهی، اساس رسالت او شد. که در همان حال معجزه او نیز بود . قرآ ن خطابی است بر همه انسانها تا آنکه قیامت بر پا شود. طبیعت این خطاب گواهی می دهد که از جانب خداوند بی همتاست ، و حضرت محمد (ص) هیچ نقشی در آن ندارد مگر دریافت آن از سوی پروردگار و ابلا غش به مردم و اسوه حسنه بودن برای آنها.

4.چهار مین خطاب در سوره احزاب طبقاتی را در بر میگیرد که امهات المؤمنین از آنان انتخاب می شوند. نه هر زنی شایسته آن است که همسر انسانی عظیم الشأن گردد.

انسان با کرامت و بزرگوار به فردی مانند خود نیاز دارد تا مجبور نشود به او بگوید:

ذریتی فإن الشُّحَّ یا ام مالک لصالح اخلاق الرجال سروق!

(ای ام مالک مرا رها مکن که تنگدستی اخلا ق نیک مردان را می رباید)یا اینکه ان گونه که حاتم به همسرش می گوید:

اما ویَّ إنّ المال غاد و رائحٌ و تبقی من المال الأ حادیثُ و الذکر!!

(بدرستی که مال و ثروت مانند پول و دارایی از بین رفتنی است ، و صرفاً از آنها صحبتها و خاطراتی بر جای می ماند .)

باید که زن همسرش را در آنچه بدان مکلف شده یاری کند. پس اگر یار او نیست لااقل باری بر دوشش نباشد!!

5.آخرین ندا ، این فرمایش خداوند متعال است:« یا ایّها ا لنّبیّ قل لا زواجک و بتاتک و نساء المؤ منین ید نین علیهنّ من جلا بیهنّ ذلک أدنی أ ن یعرفن فلا یؤذین و کان الله غفوراً رحیما»(ای پیامبر ،به زنان و دختران خود و زنان مومنان بگو که چدار خود را بر خود فرو پوشند . این مناسبتر است ، تا شناخته شوند و در مورد آزار واقع نگردند. و خدا آمرزنده و مهربا ن است .) آیات بعدی دلیل این فرمان را شرح می دهند.

 

همانگونه که در مقدمه آمد در کنار خطابهای که پیامبر اکرم نازل شد شش خطاب نیز برای مؤمنان آمد.

نخستین خطاب موقعیت مد ینه در هنگام هجوم احزاب را بررسی می کند . موقعیت بسیار سخت بود، تمام کفار از اطراف و اکناف شبه جزیره عربستان به سمت مدینه آمده بودند تا آنها را اشغال کنند. هسته های منافقین و یهود نیز در داخل شهر آنها را یاری می کردند . مسلمانان که در میان دو سنگ آسیاب واقع شده بودند ، سعی می کند خود را از این دریای خروشان نجات دهد « إذجاء و کم من فوقکم و أ سفل منکم و إذزاغت الابصار و بلغت القلوب الحناجر و تظنون بالله الظنونا هنالک ابتلی المنون و الزلوا ز لزالاشدیدا»(آن گاه که از سمت پایین بر شما تا ختند ،چشمها خیره شد و دلها به گلوگاه رسیده بود و به خدا گمانهای گوناگون می بردید . در آنجا مومنان در معرض امتحان در آمدندو سخت متزلزل شدند.)

مسلمانان در پشت خند قی که حفر کرده بودند ، یکدیگر را یاری می کردند ،و به چپ و راست می شتافتند تا نارسایها و کمبود ها را بر طرف کنند. اگر در ستی ارتباط با خدا نبود ، مدافعان از پایداری عاجز می ماندند، آنها غرق در ناز و نعمت نشدند تا آنها آمادگی خود را از دست بدهند بلکه همان گونه که خداوند فرمود:«و لما رأ ی المنون الاحزاب قالوا هذا ما وعد ناالله و رسوله و صدق الله و رسوله و مازادهم إلا ایمانا وتسلیما.من المؤمنین رجال صدقوا ما عاهدوا الله علیه فمنهم من قضی نحبه و منهم من ینتظر وما بدّ لو ا تبدیلا»( و چون مومنان آن گروهها را دیدند، گفتند : این همان چیزی است که خدا و پیامبرش به ما وعده داده اند و خدا و پیامبرش راست گفته اند و جز به ایمان و تسلیمشان نیفزود. از مومنان مردانی هستند که به پیمانی که با خدا بسته بودند و فا کردند بعضی برسر پیمان خویش جان با ختند و بعضی چشم به راه اند و هیچ پیمان خود د گرگون نکرده اند .)

منطق عقیده داران غیر از منطق منفعت جویان است.

مدافعان مدینه حقیقتا از حدود آن پاسداری کردند و دفاع از آن را مستحکم نمودند، لذا هیچ روز نهای برای در کمین نشستگان باقی نماند!

اما یاس و نا امیدی مهاجمان را به سستی کشاند. آنها بر گرد مدینه می چر خیدند بی آنکه روزنه و یا منفذی برای ورود به آن بیابند . سپس طو فانی سر کوب کننده و سخت بر آنها وزیدن گرفت که خیمه ایشان را از جا کند و نیرویشان را پس راند و از بر جای ماندن مایوسشان ساخت. پس تصمیم به مراجعت گرفتنند:«و رد الله الذین کفروا بغیظهم لم ینالو ا اخیرا و کفی الله المومنین ا لتقا ل و کان الله قویا عزیزا» (خدا کافرا ن کینه توز را باز پس زد اینان به هیچ غنیمتی دست نیا فتند . ودر کارزار مومنان را خدا بسنده است زیرا خدا پرتوان و پیروزمند است.)

پیامبر اکرم در این مورد چنین اظهار نظر فر مودند: « الحمدالله وحده ، صدق و عده ،و اعز جنده ، و هزم الاحزاب و حده» (سپاس و ستایش تنها خداوند را سزاست ، که در و عدهاش صادق بود و سربازانش را عزت بخشید و همه احزاب را بتنهایی شکست داد.)پس از جنگ ، احزاب مشرک در یا فتند که امکان دست یا بی به مدینه وجود ندارد ! لذا د یگر به فکر اشغال آن نیفتادند و صرفا با زگشت را غنیمت شمرده به آن اکتفا کردند.

دومین خطاب به منومنان در این سوره چنین است :« ایها الذین آمنوا اذکر و الله ذکرا اکثیرا و سجوه بکرة و اصیلا»( ای کسا نی که ایمان آورده اید ، خدا را فراوان یاد کنید . و هر با مداد و شبا نگاه تسبیحش گو یید. ) معتقدم که این نداء پیش از آنکه به افراد خطاب شود، همه جامعه را مخاطب قرار میدهد . امت اسلام صاحب ر سالتی جهانی ا ست و با ید چشم به حرا ست آن دا شته با شد و ازآن دفاع کند.برقراری این دین آسمانی بر اساس طرفداری از خداوند و اعتلا ی شعایر او و یقین به دیدارش در روز معاد استوار است . هیچ یک از ملتهای کنونی این معانی را نمی شناسند و فصل مشترک فعالیتعای تمام آنها عبارت است از:بالا بردن سطح معیشت و زندکی ، زیبا سازی این جهان ، اما حرف و سخن از آخرت اقدامی بیهود هو شوخی است!

همانا ادیان گذشته در آشنا سازی مردم با خدا وند و اماده کردن برای دیدارششکست خوردند. و عبادت و پرستش خاک ، جهان را فرا گرفت!

وقتی امت ما پرچم عبادت خداوند را برافرازد ، آن گاه شایسته این آیه می شود که می فرماید:«هو الذی یصلی علیکم و ملا ئکته لیخر کم من ا لظلمات الی النور و کان بالمومنین رحیما»( اوست که خود و فر شتگا نش بر شما درود می فرستند تا شما را از تاریکی به رو شنی برد ، زیرا خداوند با مومنان مهربان است .)

همانا درود خداوند و ملا ئکه او برا ی ا متی است که خدای را به یاد می آورندو دیگران را به او یاد آور میشوند، و تبلیغ او را و ظیفه و شغل خویش قرار می دهند .مسلمانان در قرنهایی که اولین ملت در جهان بودند به در جه اتقا یافته بودند،سپس خداوند را فراموش کردند،لذا خداوندنیز چنان کرد که خود را از یاد ببرند ،و آنها در حال حاضر در مقام و در جه پاینی قرار دارند....

سومین خطاب یک حکم فرعی فقهی است:«با ایّها الّذین آمنوا اذا نکحتم المومنات ثم طلقتموهن من قبل ان تمسو هن فمالکم علیهن من عدة تعتدونها....) (ای کسا نیکه ایمان آور ده اید ، چون زنان مو من را نکاح کردید و پیش از آنکه با آنها نزدیکی کنید طلاقشان گفتید ، شما را بر آنها عده ای نیست که بر سر آرند...) اصول احکام فقهی و فروغ ان مادامی که نص در مورد آنها پا بر جا با شد، ضرورتا به گونه ای یکسان با ید اطاعت شوند.

اما چهار مین نداء برا ی ورود به خانه پیامبر اکرم است. آنها که هسته اصلی مومنان را تشکیل می دهند پیامبر خدا را بیش از وجود خود دوست می دارند . این مطلب ممکن است آنها را بر آن دارد تا رفت و آمد نزد ایشان را فزونی بخشد ضمنا برخی افراد بیکار نمی دادندچگونه اوقات فراغت خود را بگذارانند! و هستند کسانی که تفریح و یا همنشینی بزرگان را دوست می دارند.لذا ضرورت یافت تا این ارشاد حکیمانهنازل شود :«یا ایهاالذین آمنوا لا تدخلوا بیوت النبی الا ان یوذن لکم الی طعام غیر ناظرین إ ناه ولکن اذادعیتم فادخلوا فاذا طعمتم فانتشروا ولا مستأ نسین لحد یث.....)( ای کسانی که ایمان آورده اید ، به خانه های پیامبر داخل مشوید مگر شما را به خوردن طعامی فرا خوانند ، بی انکه منتظر بنشینیدتا طعام حاضر شود.اگر شما را فراخواندند داخل شوید و چون طعام خوردید پراکنده گردید، نه آنکه برای سر گرمی سخن اغاز کنید....)

این گونه تنظیم امور در خانه بزرگان که معمولا منزلشان دارای بخشهای مختلفی می با شد ،نیز امری معمولی و عادی است !اما خانه پیامبر فقط چند اطا ق با طول و عرض محدود، و چسبیده به مسجد . پس حتما ضرورت دارد تا دیدار ازآ ن تنظیم شود.

متأسفانه مردی از انسانها پست و بی شرم یکی از ام المومنین را مشاهد کرد و گفت اگر محمد (ص) فوت کند با او ازدواج خواهم کرد! آ یا نباید خانوا ده های با عزت و کرامت در برابر رفتار این گروه فرومایه حمایت شوند؟

لذا نظام حجاب قانو نگذاری شد....«و اذا سأ لتموهنّ متاعا فا سأ لوهن من وراء حجاب ذلکم أطهرلقلوبکم و قلوبهنّ و ما کان لکم أ ن تؤذوا ر سو ل الله و لا أ ن تنکحواأ زواجه من بعده أبدا إ ن ذلکم عندالله عظیما » (....و اگر زنان پیامبر چیزی می خواستید،از پشت پرده بخواهید .این کار ها در نزد خدا گناهی بزرگ است.)

ز ن در درون خانه خود میتوانداز لباس خود بکاهد و مجبور به پوشیدن لبا س معینی نیست ،هیچ کس مجاز نیست که به قلعه او- خانه-واردشود،و چشمها حق ندارند به نگاه کردن او بپردازند.

آزار پیامبر شکلهای گوناگونی دارد که منافقان و بیمار دلان با آن مأ نو س اند، شاید خطر نا کترین آنها چیزی با شد که به هنگام محاصره مدینه روی داد.

«قد یعلم الله المعو قین منکم و القائلین لاخوانهم هلم الینا و لا یا تون الباس الا قلیلا.

اشحه علیکم فإذا جاء رأ یتهم یتنظرون الیک تدور اعینهم کالذی یغشی علیه من الموت فإذا اذهب الخوف سلقوکم با لسنة حداد....» (خدامیداند چه کسانی از شما ، مردم را از جنگ باز می دارند.و نیز می شناسند کسانی را که به برادران خود می گویند:به نزد ما بیایید و جز اندکی به جنگ نمی آیند.هر چیزی را از شما دریغ می دارند،و چون وحشت فراز آید بینی که به تو می نگرند و چشمانشان در حلقه می گردد،مثل کسی که از مرگ بیهوش شده با شد .و چون و حشت از میان برود ،از حرص غنایم با زبان تیز خود برنجانندتان....)

کسانی که در خیابانهای شهر در پی نا موس مردم اند و چشم چرانی می کنند از این گروه می با شند....

خداوند به پیامبر خود در مورد این گروه فرمود:«و لا تطع الکافرین و المنافقین ودع أ ذاهم و توکل علی الله » (از کافران ومنافقان اطاعت مکن و آزارشان را واگذار و بر خدا توکل کن، که خدا کارسازی و بسنده است .)پروردگار جهان در صدور حکم برای این گروه می فرماید :«ان الذین یوذن الله و رسوله لعنهم الله فی الدنیا و اللخرة و اعدلهم عذابا مهینا. و الذین یوذن المومنین و المومنات بغیرما اکتسبو ا فقد احتملوا بهتانا و إ ثما مبینا» (هر آینه که خداوند و پیامبرش را آزارمی دهند، خدا در دنیا و آخرت لعنت کرده و برایشان عذابی خوار کننده مهیا کرده است . وکسا نی که مردان مومن و زنان مومن را بی هیچ گناهی که کرده با شند می آزارند تهمت و گناه آشکاری را بر دوش می کشند.)

از آنجا که سیل جایگاه بلند را هدف سفیهان و نادانان قرار می گیرند، لذا مومنان از این گونه رفتار بر حذر شده اند.

پنجمین خطاب آمده تا نا موس پیامبرا ن و سیره آنها را ازتطا ول فرو مایگان حمایت کند:«یا ایها الذین آمنوا آ ذوا موسی فبرأ ه الله مما قالوا و کان عندالله وجیها»( ای کسانی که ایمان آورده اید ، مبا شید مانند ان کسا ن که موسی را آزرده کردند. و خدایش از آنچه کفته بودند مبرایش ساخت و نزد خدا آبرومند بود.)

این امر در خطاب ششم مورد تاکید قرار گرفت :«یا ایا الذین آمنوا اتقوا الله و قولوا قولا سدیدا یصلح لکم اعمالکم...» (ای کسانی که ایمان آورده اید . از خدا بترسید و سخن در ست بگو یید. خدا کارهای شما را صلاح آورد....)

در خلال بر شمردن انواع آزارها و اذیتهایی که پیامبر با انها مواجه بود ، این بشارت بزرگ آمد تا صبر و تأیید و ارتقای درجه و استحام او را بیان دارد . بدرستی که او در مراقبت الهی قرار دارد :«ان الله و ملائکته یصلون علی النبی یا ایها الذین آمنوا صلوا علیه و سلموا تسلیما» (خداو فرشتگا نش بر پیامبر صلوات می فرستند . ای کسانی که ایمان آوردهاید ،بر او صلوات فرستید وسلام کنید ، سلامی نیکو .)

سوره احزاب با ارائه خلاصه ای بسیار کوتاه از عمل و رفتار انسان برروی زمین پایان می پذیرد .انسانها بوسیله آزادی اراده و تکلیف که نیکان را از نابکاران جدا می کند از دیگر مخلوقات متمایز شدند. آنها حیواناتی نیستند که محکوم غرایز بی ارزش خود باشد. از سوی دیگر بشر صرفا روح نیست که در برابر خصوصیتهای عالی مرتبه خود تسلیم باشد .انسانها نوعی خاص از مخلوقات اند که می توانند اوج بگیرند ویا فرود آیند ،می توانند به سوی راستی بچرخند وبه بهشت بروند ویا اینکه کج راهی پیشه کنند ووارد جهنم شوند.انسان امانت« تکلیف دارابودن» را حمل می کند ،او می تواند به حقوق خداوند وحقوق مردم وفا کنند،همانگونه که می تواند به آن خیانت ورزد وبیهودگی پیشه کند .این چیزی که آیه به آن اشاره می کند:«إنا عرضنا الا مانه علی السموات و الارض والجبال فأ بین أن یحملنها واشفقن منها وحملها الانسان انه کان ظلوماجهولا» (ما این امانت را برآسمانها وزمین وکوهها عرضه داشتیم ،از تحمل آن سر باززدندواز آن ترسیدند.انسان آن امانت بر دوش گرفت که او ستمکار ونادان بود.)آیه تصویری است از تکالیفی که بر بشر عرضه شدتا بر اساس آن راستکرداران برتری یابند و دیگران نابود شوند.

8. طبق ترجمه (ما امانت (تعهد، تکلیف مسئو لیت و ولا ت الهیه)را بر آسمانها و زمین و کوهها عرضه داشتیم آنها از حمل آن ابا کردند و از آن هراس داشتند ، اما انسان آنرا بر دوش کشید !، او بسیار ظالم و جاهل بود « قدر این مقام عظیم را نشاخت و به خود ستم کرد).

هدف این بودکه مردان و زنان منافق و مردان و زنان مشرک (صفوفشان از مومنان مشخص گردد وآنها ) را عذاب کند و خدا رحمت خود را بر مردان و زنان با ایمان بفرستند خداوند همواره غفور و رحیم است .)


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله کامل درباره سوره احزاب 32 ص