یارا فایل

مرجع دانلود انواع فایل

یارا فایل

مرجع دانلود انواع فایل

تحقیق درباره روان شناسی شخصیت زنان

اختصاصی از یارا فایل تحقیق درباره روان شناسی شخصیت زنان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق درباره روان شناسی شخصیت زنان


تحقیق درباره  روان شناسی شخصیت زنان

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 27

 

مقالة:

روان شناسی شخصیت زنان

پاییز 1386

فهرست:

دیدگاه روانشناسی در مورد «شخصیت»

ماهیت شخصیت و انسان

شخصیت زنان از دیدگاه های روانشناسان مختلف

شخصیت زنان با خصیصه های فردی از دیدگاه هارون

دیدگاه روانشناسی در مورد «شخصیت»

دیدگاه روانشناسی در مورد «شخصیت» چیزی متفاوت از دیدگاههای «مردم و جامعه» است در روانشناسی افراد به گروههای «با شخصیت و بی‌شخصیت» یا«شخصیت خوب و شخصیت بد» تقسیم نمی‌شوند؛ بلکه از نظر این علم همه افراد دارای «شخصیت» هستند که باید به صورت «علمی» مورد مطالعه قرار گیرد این دیدگاه به«شخصیت و انسان» باعث پیدایش نظریه‌های متعددی از جمله : «نظریه روانکاوی کلاسیک (Classical Psychoanaly Theory) ، نظریه روانکاوی نوین (Neopsychoanalytic Theory) ، نظریه انسان گرایی (Humanistis Theory) ، نظریه شناختی (Cognitive Theory) ، نظریه یادگیری اجتماعی (Social-learning Theory) و … » در حوزه مطالعه این گرایش از علم روانشناسی شده است.

ماهیت شخصیت و انسان

یکی از جنبه‌های با اهمیت در «روانشناسی شخصیت» که در «نظریه‌های شخصیت» منعکس شده است برداشت یا تصوری است که از ماهیت «انسان و شخصیت او» ارائه شده است (یا می‌شود). این سوالها با ویژگی اصلی انسان ارتباط می‌کنند و همه مردم (شاعر ، هنرمند ، فیلسوف ، تاجر ، فروشنده و …) همواره به روش به این سوالها پاسخ می‌دهند؛ بطوری که می‌توانیم بازتاب همه جانبه آنها را در «کتابها ، تابلوهای نقاشی ، و در رفتار و گفتارشان» ببینیم و روانشناسی شخصیت و نظریه پردازان این حوزه نیز از آن مستثنی نیستند. این موضوعات را می‌توان در جدول زیر خلاصه کرد.

شخصیت زنان از دیدگاه های روانشناسان مختلف

در ادوار پیش از تمدن، نه تنها زن را از جنس انسان نمى‏دانستند، بلکه با وى همچون یک حیوان بهره ده، برخورد مى‏کردند. فیلسوف معروف فرانسوى، دکتر گوستاولبون مى‏نویسد:

«زن را یک مخلوق پست و فرومایه خیال مى‏کردند که فائده وجودیش تنها در خدمت خانه و تکثیر نسل بوده است.»(1)

فیلسوف شرق، عارف بزرگ اسلامى، استاد علامه طباطبائى «قدس سره» مى‏نویسد:(2)

«در قبائل دور از تمدن، مانند وحشیان آفریقا واسترالیا وجزائر مسکونى اقیانوسیه و اهالى بومى آمریکاى قدیم و غیره، زندگى زنان نسبت به مردان، مانند زندگى چارپایان و سایر جانوران اهلى نسبت به انسان بوده است.

چنان که انسان از روى غریزه استخدام، به خود حق مى‏دهد که در چارپایان و سایر حیوانات اهلى، به هر نحو و براى هر کارى بخواهد تصرف کند، از پشم و کرک و گوشت و پوست خون و استخوان و شیر و سایر منافع آنها استفاده نماید، و آنها را براى نگهبانى و باربرى و کشاورزى و شکار واغراض بى شمار دیگر به کار گیرد، و این جانوران بى زبان از مزایاى زندگى و آرمان‏هاى حیاتى در خوراک ومسکن و استراحت و جفت‏گیرى جز آن چه را انسان راضى باشد، بهره‏اى ندارند و البته انسان هم جز به چیزهایى که براى زندگیش سودمند است و منافاتى با اغراض وى در تسخیر آنها ندارد .

راضى نخواهد شد و گاهى کار به گزاف کارى‏ها و زورگوییهاى عجیبى مى‏کشد که اگر آن حیوان استخدام شده ناظر کارهاى خودش بود برایش بسى مایه شگفتى مى‏شد، مثلاً بى گناهى، بدون کوچک‏ترین جرمى مورد ظلم و ستم واقع مى‏شود و هر چه فریاد مى‏کند کسى به فریادش نمى‏رسد، و ستمکارى بدون هیچ مانعى مشغول تعدى به دیگران مى‏گردد، و از طرفى یک حیوان، بدون هیچ


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره روان شناسی شخصیت زنان

مقاله روانشناسی نظریه های شخصیت

اختصاصی از یارا فایل مقاله روانشناسی نظریه های شخصیت دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله روانشناسی نظریه های شخصیت


مقاله روانشناسی نظریه های شخصیت

لینک پرداخت و دانلود در "پایین مطلب"

 فرمت فایل: word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 تعداد صفحات:24

مقدمه:
چنانچه در مورد ونت
  و روان شناسی آزمایشی او صادق بود، تسلط انحصاری فروید بر روانکاوی نیز دیری نپایید. هنوز بیست سالی از بنیانگذاری این جنبش نگذشته بود که توسط روانکاوانی که در یک یا چند موضوع بنیادی با فروید مخالف بودند به گروههای رقیب تجزیه شد. آنان در زمان حیات فروید رویکردهای خود را پروراندند به این ترتیب که، هرچند جهت گیری روانکاوی فروید را کاملاً رد نکردند، اما کوشیدند آنچه را که به نظرشان نقص یا نارسایی جدی صورت بندی نظریه فروید محسوب می شد، اصلاح کنند. در واقع نو روانکاوان درصدد بر اندازی یا تغییر نظام او نبودند بلکه می خواستند آن را اصلاح کنند و در این راستا به انتقادهایی از فروید پرداختند.ما ابتدا انتقادهای چهار نفر از برجسته ترین نوروانکاوان یعنی، کارل یونگ، آلفرد آدلر، کارن هورنای و اریک فرام را خواهیم گفت و سپس به انتقادهای نسل های بعدی یعنی روانکاوانی که نظریاتشان بر پایه نظریه فروید شکل گرفته بود، یعنی گوردون آلپورت، هنری موری و چند تن دیگر می پردازیم.لازم به ذکر است که تا کنون کتابی مستقل پیرامون موضوع این پژوهش ( نقد فروید از دیدگاه نو روانکاوان) تألیف نشده و موضوع بسیار تازه و نو می باشد و باید از لابه لای سخنان پیروان فروید به این نقد ها پی برد. لذا با توجه به مجال اندک و بضاعت ناچیز در تهیه این یادداشت ها، آن را به دیده اغماض بنگرید و کمبودها و نقایص آن را بر نگارندگان، ببخشایید.در این تحقیق، ما صرفا به دنبال نقد فروید از دیدگاه پیروان مکتب فروید (روانکاوان) بوده ایم و به سایر نقد ها بر فروید یا نقد نظریات خود نو فرویدیان (نو روانکاوان) نپرداخته ایم. 

مکتب روان تحلیل گری (روانکاوی)

زیگموند فروید (1856-1939)

 

تحلیل روانی به عنوان یک مکتب در وهله نخست بر افکار فروید در مراحل بعدی بر نظریات پیروان او متمرکز است. فروید در ابتدا علاقه اش متوجه تمدن، فرهنگ انسانی، ارتباطات انسانی و حتی تاریخ نظامی گری بود. نظریه داروین علاقه او را برای شناخت علمی حیات، که شک و تردید هایی در او انگیخته بود تشدید کرد. لذا به طب نه به عنوان کار پزشکی، بلکه به عنوان تحقیقات علمی روی آورد. پس از اتمام دوره پزشکی به پژوهش در زمینه زیست شناسی پرداخت به طوری که متجاوز از چهارصد «مارماهی نر» را تشریح کرد. نتایج این تحقیق موجب انگیزشی شد تا به تحقیق در ارتباط با جنسیت ادامه دهد، لذا دامنه مطالعات خود را به سمت فیزیولوژی سوق داد و به تحقیق در مورد نخاع شوکی ماهی ادامه داد. همزامان با یکی از دانشمندان دیگر به کشف خواص بی حسی کوکائین نایل آمد که این کشف به نام او ثبت نشد.دوستی فروید با بروئر تأثیر بسزایی بر او گذاشت. بروئر با هیپنوتیزم و خواب مصنوعی توانست علائم مرضی را کاهش دهد. مشهورترین مورد در درمان، دختری به نام «آنا او» بود که فروید و بروئر بیشترین درمانها را بر روی او انجام میدادند. پس از آن و بخصوص با همکاری با «شارکو» رفته رفته نقش مسائل و مشکلات جنسی در اختلالات بیماران فروید پر رنگ تر شد.عوامل مهم دیگری که در شکل گیری مکتب روان تحلیلی فروید مؤثر بوده است جوّ روشنفکرانه قرون هیجدهم و نوزدهم و نظریه لذت گرایی (Hedonism) است. در اواخر قرن نوزدهم برخی از پژوهشگران به تحقیق درباره جنسیت پرداختند و کوشش آنها بر این بود که «تابو» هایی را که بازداری را در انسان آن عصر به وجود می آورد، از میان بردارند. نخستین نظام روانکاوانه «روانشناسی نهاد» بر مفاهیم اساسی سه گانه زیر استوار بوده است:

 «ناخودآگاه پویا»: اشاره به ابعادی از ناخودآگاه که به واسطه اضطراب واپس زده شده است.
«لیبیدو»: منبع انرژی روانی.

«انتقال»: مفهوم ارتباط هیجانی بین بیمار و درمانگر.

«مقاومت»: هر عاملی که سدّ راه درمان شود.

فروید در روش درمانی خود از تکنیک تداعی آزاد  استفاده می کرد و معتقد بود که رؤیاهای بیماران می توانند به عنوان منابع ارزشمند و معنی داری برای موضوعات هیجانی باشند. بنا بر این به تحلیل رویا  را بخشی از روش درمانی خود قرار داد.او بر «ناخودآگاه» به عنوان بخشی از وجود انسان که تفکرات و احساسات در آن به طور مستقیم و غیر مستقیم بر رفتار انسان تأثیر می گذارد، تأکید فراوان داشت.فروید ساختار شخصیت انسان را متشکل از سه نظام عمده دانست؛ «نهاد»، «من» و «فرامن». که این سه، با یکدیگر اثرات متقابلی دارند. او معتقد بود که رفتار انسان تقریبا به طور پایا حاصل تعامل این نظامهای سه گانه است.نهاد، منبع انرژی روانی است و نیروی مورد نیاز عملکرد دو نظام دیگر را تأمین می کند. هدف نهاد اجتناب از درد و کسب لذت است.من، رابط و واسطه بین نهاد و فرامن است و نیروی خود را از نهاد می گیرد. من، می کوشد تا بین خواسته های نهاد، فرامن و دنیای خارج تلفیقی به وجود آورد و اغلب در این راه فشار های زیادی را متحمل می شود.فرامن، بازنمای ارزشهای مرسوم و ایده آل های اجتماعی درونی شده است که توسط والدین به کودک عرضه گردیده است و به وسیله نظامی از پاداش و تنبیه که بر کودک تحمیل می شود ، تقویت می گردد.فروید معتقد بود که غرایز را می توان تحت دو عنوان کلی «غریزه زندگی» و «غریزه مرگ» مطرح ساخت. غریزه زندگی نظیر گرسنگی، تشنگی و جنسی به هدف بقای افراد یک نوع خدمت می کند و انرژی مورد استفاده آن «لیبیدو» نام دارد. بیشترین توجه فروید در مورد غریزه زندگی، غریزه جنسی است. غریزه مرگ یا تخریب بدین معناست که هر انسانی عاقبت می میرد و هدف تمام زندگی مرگ است و این فرایند در ناخودآگاه وی جاری است.در سال 1902 همکاران فروید که در میان آنها الفرد آدلر و گوستایونگن نیز جای داشتند، به علت تاکید فروید و نقش کلیدی جنسیت در مطالعات فروید از او جدا شدند. البته هم کسانی که اینجا ذکر شدند و هم دیگر طرفداران مکتب فروید، بعد ها ایرادات و انتقاداتی به او کردند که ما اکنون به برخی از آنان اشاره می کنیم.

 

 


دانلود با لینک مستقیم


مقاله روانشناسی نظریه های شخصیت

دانلود پاورپوینت خودآگاهی و شناخت شخصیت خود - 10 اسلاید

اختصاصی از یارا فایل دانلود پاورپوینت خودآگاهی و شناخت شخصیت خود - 10 اسلاید دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود پاورپوینت خودآگاهی و شناخت شخصیت خود - 10 اسلاید


دانلود پاورپوینت خودآگاهی و شناخت شخصیت خود - 10 اسلاید

 

 

 

داشتن احساسات منفی همچون ترس، غم، اضطراب، برانگیختگی، خشم، احساس گناه، احساس کلافگی دائمی‌و فراگیر.
دارای باورهای غیرمنطقی.
دارای قدرت کمتری در کنترل تکانه‌ها 
درجه‌های انطباق ضعیف تری با دیگران و شرایط فشار روانی.

برای دانلود کل پاورپوینت از لینک زیر استفاده کنید:


دانلود با لینک مستقیم


دانلود پاورپوینت خودآگاهی و شناخت شخصیت خود - 10 اسلاید

پاورپوینت درباره مشاوره با کودک

اختصاصی از یارا فایل پاورپوینت درباره مشاوره با کودک دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پاورپوینت درباره مشاوره با کودک


پاورپوینت درباره مشاوره با کودک

فرمت فایل :powerpoint (لینک دانلود پایین صفحه) تعداد صفحات 23  صفحه

*     مشاوره از دیدی روان‌شناسانه به ساده‌سازی و تسهیل رشد شخصیت افراد کمک می‌کند و بین نقش‌های مختلف مانند نقش فرزند خانه و شاگرد مدرسه پل می‌زند. این پل‌زدن به این صورت خواهد بود که به فرد کمک می‌کند تا مجموعه‌ای از رفتارهای مناسب را کسب کند و بتواند با تقاضاها و انتظارهای نقش جدید سازگار شود، در واقع مشاوره را می‌توان فرآیندی قلمداد کرد که به صورت یک رابطه 2 نفری بروز می‌کند. در این رابطه، فرد مشکلاتی را که از آنها رنج می‌برد و شخصا قادر به حل آنها نبوده است، مطرح می‌کند و مشاور با توجه به تجربه علمی و صلاحیت حرفه‌ای خود به او کمک می‌کند تا به حل مشکلاتش بپردازد.

 

 

رابطه کودک ـ مشاور باید مبتنی بر احساس امنیت باشد:

مشاور باید محیط ساده‌ای را فراهم کند که در آن، کودک برای انجام عمل و تسلط یافتن بر احساسات خویش احساس آزادی و امنیت کند. کودک باید در مورد افشاگری‌ها احساس امنیت کند و اطمینان خاطر داشته باشد که انجام این کار عواقب و پیامدهایی را که ممکن است از نظر عاطفی زیانبخش یا آسیب‌زا باشند به دنبال نخواهد داشت.


دانلود با لینک مستقیم


پاورپوینت درباره مشاوره با کودک

پروپوزال رشته روانشناسی بررسی رابطه بین تیپهای شخصیت و سبکهای یادگیری در دانشجویان روانشناسی

اختصاصی از یارا فایل پروپوزال رشته روانشناسی بررسی رابطه بین تیپهای شخصیت و سبکهای یادگیری در دانشجویان روانشناسی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پروپوزال رشته روانشناسی بررسی رابطه بین تیپهای شخصیت و سبکهای یادگیری در دانشجویان روانشناسی


پروپوزال رشته روانشناسی بررسی رابطه بین تیپهای شخصیت و سبکهای یادگیری در دانشجویان روانشناسی

دانلود پروپوزال رشته روانشناسی بررسی رابطه بین تیپهای شخصیت و سبکهای یادگیری در دانشجویان روانشناسی بافرمت ورد وقابل ویرایش

مقدمه

در گذشته تصور بر این بود که هوش ذاتی فرد، که از والدین به ارث می‌رسد، عامل مهم یادگیری[1] است. در حال حاضر بر این باورند که بخش مهمی از رفتارهای هوشمندانه را کارکردهای شناختی تشکیل می‌دهد و کارکردهای شناختی، اکتسابی و تغییرپذیر محسوب می‌شود (سیف ، 1376).

از اواخر دهه 1970 به بعد، بحث در مورد سبک‌های یادگیری[2] رونق پیدا کرد. از سبک‌های یادگیری تعاریف گوناگونی ارائه شده است. با وجودی که از این اصطلاح به طرق گوناگونی تعریف به عمل آمده، ولی عمدتاً بر این نکته تأکید می شود که سبک‌های یادگیری شامل باورها یا اعتقادات، رجحانها و رفتارهایی است که افراد بکار می‌برند تا در موقعیت یادگیری به خود کمک کنند (حسینی، 1377).

از سویی، بسیاری از مربیان بر این باورند که سبک‌های یادگیری، بر خود یادگیری تأثیر می‌گذارد و از دیگر سو، این نکته که شخصیت[3] بر روی یادگیری افراد تأثیر می‌گذارد، برای معلمان و مربیان موضوع تازه ای نیست. تجربیات کلاس‌های درس نشان داده است که متغیرهای شناختی به تنهایی تعیین کننده پیشرفت افراد نیست. این متغیرها با نگرشها و علائق افراد، انگیزش‌ها و حیطه گسترده‌ای از پاسخ‌های هیجانی، مثل برانگیختگی، هم حسی و شاید بیش از همه این‌ها با اضطراب ، در ارتباط متقابل می باشد در واقع ، ارتباط ویژه ای بین اضطراب و یادگیری وجود دارد.اضطراب به همان صورت که در چگونگی یادگیری افراد اثر دارد، در شرایط امتحان، روی یادآوری مطالب نیز تأثیر می‌گذارد. همچنان طبق نظریه صفات، عده‌ای از افراد بطور سرشتی، سطوح بالایی از اضطراب را به نسبت افراد دیگر تجربه می‌نمایند، تا آن حد که می‌توان آن را بعنوان یک مؤلفة پایدار ابعاد شخصیتی در نظر گرفت (فونتانا[4]، 1995).

در زمینه سبک های یادگیری و صفات شخصیتی نیز تحقیقات به این نتیجه رسیده است که همه عناصر سبک های یادگیری حداقل با یکی از صفات شخصیتی در ارتباط است (جکسون[5] و جونز[6] 1996 ص 293). علاوه بر این، فورنهام[7] (1993) بطور دقیق پیشنهاد می‌کند که "سبک‌های یادگیری، زیرمجموعه شخصیت هستند" (همان منبع، ص 293). اتکینسون[8]، مورل[9] و وینترز[10] (1990) گزارش کرده‌اند که "بین سبک‌های یادگیری و تیپ‌های شخصیتی شغلی ارتباط وجود دارد"(همان منبع، ص 293). نهایتاً ، افراد دارای تیپ‌های شخصیتی متفاوت، دارای سبک یادگیری منحصر به خود هستند.

با توجه به این نکته، هدف پژوهش حاضر، مقایسه سبک‌های یادگیری و تیپ‌های شخصیتی دانشجویان، در رشته تحصیلی روانشناسی مقطع کارشناسی است. به این امید که این نتایج برای دست اندرکاران دانشگاهها و سایر مراکز آموزشی مفید باشد و نکاتی را جهت بهبود وضعیت یادگیری ارائه نماید.

 

1-1 بیـان مسئلـه :

دیدگاه روانشناسی معاصر، ذهن انسان را بعنوان نظام پیچیده‌ای از فرآیندهای متعامل در نظر می‌گیرد که اطلاعات مختلف را به شیوه‌های متفاوتی پردازش می‌نماید. سبک‌های مختلف یادگیری درواقع بیان کننده نحوه پردازش اطلاعات در مقابل محرک‌های گوناگون می‌باشد. در عین حال که افراد در موقعیت‌های گوناگون، اطلاعات را با توجه به شرایط محیطی پردازش می‌نمایند، دارای کلیتی یکپارچه و خاص خود هستند و این کلیت، دارای ویژگی‌های کم و بیش باثبات و پایدار است. افراد با توجه به این ویژگی‌های کم و بیش باثبات و پایدار، به صورت منحصر به فرد عمل می‌نمایند. این‌گونه عمل کردن، برخورد با محیط و با موقعیت‌های یادگیری، تابع سبک یادگیری است و در نهایت سبک یادگیری، تابع ویژگی های شخصیتی کم و بیش ثابت و پایدار می باشد.

شناخت ویژگی های شخصیتی یادگیرندگان، وتوجه به تفاوتهای فردی آنها در زمینه علایق، نگرشها، خصوصیات شناختی، عاطفی و.. از وظایف مهم معلمان ومتخصصان تعلیم وتربیت می باشد. شناسایی تفاوتهای فردی در هر یک از ابعاد شخصیتی می تواند ما را در جهت شناخت بیشتر افراد عدد رسانده یکی از راههای شناخت بررسی در زمینه وبحث های شخصیتی[11] آنان می باشد یعنی اینکه چه عواملی سبب می شود خصوصیات، ویژگی ها و رفتار افراد از هم متفاوت باشد شخصیت را شاید بتوان اساسی ترین موضوع علم روانشناسی دانست، زیرا محور اساسی بحث در زمینه هایی مانند یادگیری، انگیزه، ادراک، تفکر، عواطف و احساسات، هوش و مواردی از این قبیل است به عبارتی، موارد فوق الذکر اجزای تشکیل دهنده شخصیت به حساب می آیند شخصیت همانند ظرفی است که تمام پدیده ها وفرآیندهای روانشناختی در آن قرار دارند. بنابراین هدف پیچیده ونهایی روانشناسی درک مسأله شخصیت است( شاملو، 1382) کلیت مفهوم شخصیت وپیچیدگی آن موجب شده است که تعاریف مختلفی از آن ارائه شود. به طوری که دامنه این تعاریف از فرآیندهای درونی ارگانیسم تا رفتارهای ناشی از متعامل افراد در نوسان می باشد(1373) از دیرباز، روانشناسان مختلفی مانند هنری مورل[12] او گوردون آلپورت[13] 1930، کارل یونگ[14] 1927، یک فروم[15] 1947، ریموند کتل[16]، 1975،هانس آیزنک[17] 1980، رابرت مک کری و پل کوسستا 1985[18]،....در زمینه شخصیت و یا ریخت های شخصیتی نظریه هایی را ارائه نموده اند (شولتز و شولتز،[19] 1377) از جمله نظریه های عمده شخصیت می توان موارد زیر را نام برد فروید [20]معتقد بود که شخصیت بالغ متأثر از تلاش های «من»[21] برای کنترل انگیز ه های غریزی است تا آنها را به رفتارهایی قابل قبول سوق دهد آدلر[22] بیشتر به تأثیر نیروهای اجتماعی روی شخصیت تأکید داشت. یونگ معتقد بود که شخصیت تا حدود زیادی متأثیر از تأثیر متقابل تمایلات متناقض درونی است، عواملی از قبل قاطعیت و رفتار انفعالی، درونگرایی و برونگرایی[23]، وتضاد میان تجربه ومفاهیم ناخود آگاه[24] جمعی را مورد توجه قرار می داد کرچمر و شلدون[25] در زمینه رابطه ابعاد جسمی و شخصیت نظریه هایی را ارائه نمودند   ( هانت[26]، 1380)

از دیگر نظریه های عمده در زمینه ریخت های شخصیتی می توان نظریه  عاملی کتل درباره صفات شخصیتی ، نظریه هانس آیزنک دربره ویژگی های اساسی صفات شخصیتی از جمله ابعاد درونگرایی- برونگرایی، پایداری، روان رنجور خویی،[27] روان پریشی وکنترل تکانه[28] و نظریه پنج عاملی مک کری و کوستا شامل ابعاد روان رنجور خویی(نوروز گرایی) برونگرایی، گشودگی[29] (انعطاف پذیری) خوشایندی[30]، دلپذیری و وظیفه شناسی[31](باوجدانی) را نام برد(شولتز وشولتز، 1377)

برخی از روانشناسان مانند هاپاک[32]، رو[33]، جان هالند[34] و.... را بطه بین شخصیت ومشاغل افراد را بررسی نموده ودراین زمینه نظریه هایی راارائه نموده اند، به نظر آنها هر فردی با توجه به
تفاوت های فردی از نظر جسمانی، روانی و اجتماعی با نوع خاصی از مشاغل حداکثر سازش را دارا
می باشد همچنین به نظر آنها انجام مشاغل متعدد به خصوصیات خاصی نیاز دارد در نتیجه افرادی که به مشاغل گوناگون اشتغال دارند دارای ویژگی های متفاوتی هستند(شفیع آبادی، 1381)

دارلی و هاگیند[35]( 1955) بیان نموده اند که سنجش رغبت های شغلی یک مورد خاصی از نظریه شخصیت است واشاره کرده اندکه رغبتها،بازتابی ازواژگان دنیای کار،نظام ارزشها،نیازها،وانگیزه های افرادی می باشند وبه نظرها لند( 1973) باورهای شخصیتی وانتخاب های شغلی به هم مرتبط هستند رغبت های شغلی جلوه ای از شخصیت هستند که در کار افراد نمود پیدا می کنند، اگر رغبت های شغلی جلوه ای از شخصیت هستند،پس پرسشنامه های شغلی نیز پرسشنامه های شخصیت محسوب می شدند( اسپرکان[36]  و همکاران، 2000) آیزنک ( 1987) نشان داده است که ریختهای شخصیتی و سبک های یادگیری با هم ارتباط دارند.

میسیک[37] (1996) بیان کرد سبک سازه ای است که می تواند به عنوان پل ارتباطی بین شناخت وشخصیت در تعلیم و تربیت باشد هاشوی[38]( 1998) ادعا کرد که بسیاری از نظریه های سبک ها بر اساس ریخت های شخصیتی وشخصیت بوجود آمده اند( زانگ، 2001)

پرونیاک و وداخ[39]( 2000) اظهار داشته اند سبک های یادگیری کلب و ریخت های شخصیتی هالند شباهت زیادی به هم دارند، فقط مسیر تحقیقاتی کلب به جای ریخت های شخصیتی،
سبک های یادگیری می باشد به نظر او هدف کلب ایجاد پیوندی بین ساختار سبک های یادگیری و ریخت های شغلی بود. به پروژه ( 1380) معتقد است که شناخت شخصیت هر کسی، سرنخ هایی برای درک وفهمیدن رفتارهای فرد مانند انتخاب شغل او به دست می دهد به عنوان مثال جریان تصمیم گیری، یکی ازخصلت های شخصیتی می باشد که در ارتباط نزدیک با خصوصیات دیگرفرد مانند داشتن اعتماد به نفس، درونگر بودن، سلطه جو بودن وخصلتهای دیگر می باشد. اینس وهمکاران[40] (2003) وزانگ[41] (2004) نیز انتخاب شغل را انعکاس از شخصیت  افراد می دانند وبیان می کنند که نظریه هالند بر مبنای تعامل بین شخص و محیط بوجود آمده است یکی از نظریه های معروف در زمینه ریخت های شخصیتی نظریه شغلی شخصیتی جان هالند می باشد این نظریه بر اساس رغبت های شغلی هالند بوجود آمده است نظریه ریخت های شغلی شخصیتی هالند
( 1973،1985،1994،به نقل از زانگ، 2004) بر اساس چهار فرضیه عمده ارائه شده است:

  • افراد به شش ریخت شخصیتی تقسیم می شوند که عبارتنداز: واقع گرا[42]، جستجو گر[43]، هنری[44]، اجتماعی[45]، متهور[46] و قرار دادی[47].
  • متناظر با شش ریخت شخصیتی، شش نوع محیط شغلی نیز وجود دارد که عبارتند از: واقع گرا، جستجو گر، هنری، اجتماعی، و قرار دادی.
  • مردم به صورت هدفمند به دنبال محیط هایی هستند که با ریخت شخصیتی آنها همخوانی داشته باشد.
  • رفتار افراد بوسیله تعامل بین ریخت شخصیتی ومحیطی که در آن قرار دارند تعیین می گردد.

یادگیری یکی از عوامل بسیار مهم وتعیین کننده رشد شخصیت به حساب می آید وبر حسب تجارب یادگیری می توان به تبیین تفاوت های فردی پرداخت یکی از موضوعاتی که در این زمینه از سالهای 1970 به بعد در پژوهشهای آموزشی مورد توجه قرار گرفته، سبک یادگیری[48] هر یک از فراگیران است یعنی اینکه دانش آموزان با بهره گیری از چه شیوه هایی به فراگیری مطالب
می پردازند.

هومن[49]( 1995) باورها، و رفتارهایی را که افراد به کار می برند تا به یادگیری آنان در یک موقعیت معین کمک کند، سبک یادگیری می نامد( ص 97) از نظر سریواستاوا[50]( 1997) سبک یادگیری به استعداد یاآمادگی دانش آموز جهت اتخاذ یک استراتژی خاص یادگیری اطلاق می شود همچنین سبک یادگیری به الگوی خاصی از فعالیتهای یادگیرنده در پردازش اطلاعات به هنگام آماده شدن برای یک آزمون حافظه ای اشاره می کند.

سبک های یادگیری دارای انواع مختلفی هستند به طور کلی می توان آنها را به سه دسته شناختی[51]، عاطفی[52]، وفیزیولوژیکی[53] دسته بندی کرد( سیف، 1379) در سالهای اخیر مطالعه سبک شناختی[54] در روانشناسی معاصر یک جریان وسیعی بوده است این نشانگر علاقه به مطالعه ارتباط دوسویه شخصیت و شناخت می باشد سبک شناختی فرآیندی است که فرد از طریق آن اطلاعات را از محیط گرفته و به طریق خاص خود آن را تفسیر کرده وجهت پاسخگویی به شیوه مخصوص خود از آن استفاده می کند.

از جمله سبک های یادگیری یا سبک های یادگیری شناختی می توان سبک های تکانشی[55]  وتأملی[56] کاگان[57] (1964) سبک های یادگیری دان و داون[58](1974)سبک های وابسته به زمینه[59] و  به زمینه[60] وتیکن[61] وهمکاران ( 1977)، سبک های یادگیری هانی و مامفورد[62]( 1982) سبک های یادگیری چهارگانه دیوید کلب[63](1985) و ... را نام برد(گیوین[64]، 1996)

سبک یادگیری که در این تحقیق مورد پژوهش قرار می گیرد، سبک های یادگیری چهارگانه دیوید کلب می باشد از نظر کلب وکلب[65] (2001) سبک یادگیری به طریقه ای که یادگیرنده جهت به جریان انداختن اطلاعات آن را ترجیح می دهد، گفته می شود کلب( 1999) معتقد است که شخصیت ما نقش مهمی در تعیین سبک یادگیری ایفا می کند بنابه نظر سیف (1379) هر چند که
می توان راهبردها و سبک های موثر یادگیری را به دانش آموزان مختلف آموزش داد، اما درهر حال، هر سبک یادگیری یک ویژگی شخصیتی است که ممکن است برای یادگیرنده مناسب ترین روش باشد.

نظریه یادگیری تجربه ای کلب نتیجه وترکیب  سه الگو  از فرآیند یادگیری تجربه ای[66]، الگوی عملی وآزمایشهای لوین[67]، الگوی یادگیری دیویی[68] و الگوی یادگیری و تحول شناختی پیاژه[69] است.
( اسمیت[70]، 2004)

کلب وفرای[71]( 1975، به نقل از اسمیت، 2004)یک نوع چرخه یادگیری با دو قطب و چهار مرحله را معرفی کرده اند قطب نخست شامل دو مرحله (شیوه) یادگیری تجربه ای عینی[72] در مقابل مفهوم سازی انتزاعی[73] و قطب دوم شامل دو مرحله (شیوه ) یادگیری آزمایشگری فعال[74] در مقابل مشاهده تأملی[75] است آنها یادگیری را چرخه ای می دانند که با تجربه آغاز می شود، با تفکر ادامه می یابد و بعد به عمل می انجامد هر یک از یادگیرندگان بعد از ترکیب وضعیت های چهارگانه فوق با چهار نوع سبک یادگیری همگرا[76]، واگرا[77]، جذب کننده[78] وانطباق یابنده[79] مشخص می شوند( دون کلارک[80]، 2000، بنک وتامپسن[81]، 1995 به نقل از استوارت[82]، 2000، کلب و کلب، 2001 و اسمیت، 2004)

برخی از روانشناسان در زمینه رابطه بین ریخت های شخصیتی وسبک های یادگیری
بررسی های مختلفی بعمل آورده اند، از جمله: آیزنک، (1987 به نقل از زانگ، 2001)نشان داد که بین ریختهای شخصیتی وسبک های یادگیری رابطه وجود دارد در اموند واستو دارد[83]( 1992 به نقل از چکسون ولوتی- ، 1996) وجکسون ولوتی- جونز[84](1996) در تحقیقات خود به این نتیجه رسیده اند که بین ریخت های شخصیتی وسبک های یادگیری رابطه وجود دارد [85] و همکاران( 1999) بیان نموده اند ریخت های شخصیتی هالند توجیحات شغلی افراد را بررسی می کنند، وسبک های یادگیری کلب نیز توجیحات تحصیلی و شغلی افراد را بررسی می کنند، بنابراین انتظار می رود که بین ریخت های شخصیتی و سبک های یادگیری رابطه وجود داشته باشد در مقابل برخی از محققان (مانند هیگوس و همکاران[86]، 1987، به نقل از وکاهیل[87]، 2000 و جکسون ، 2002) نتایج معناداری بین متغیرهای فوق نیافته اند

با توجه به اینکه اکثر تحقیقات انجام شده درباره رابطه بین ریخت های شخصیتی وسبک های یادگیری در زمینه هایی به غیر از ریخت های شخصیتی هالند وسبک های یادگیری کلب بوده است وهمچنین تاکنون در کشور ما رابطه متغیرهای مربوط به این دو نظریه با هم بررسی نشده اند، تحقیق در این زمینه می تواند ضمن رفع نمودن برخی از ابهامات موجود، بینش ما را برای کمک به یادگیری دانش آموزان وهدایت تحصیلی وشغلی آنان افزایش دهد حال با توجه به توضیحات قبلی سوال اصلی ما در این تحقیق این است که:

آیا بین ریخت های شخصیتی وسبک های یادگیری دانش آموزان رابطه وجود دارد؟


[1] - Learning

[2] - Learning style

[3] - Personality

[4] - Fontana, D.                                                                     

[5] - Jackson, C.

[6] -Jones ,L.M.

[7] - Furnham, A.

[8] - Atkinson ,G.

[9] - Murrell, P.H.

[10] - Winters, M.R.

[11] -Dobonality types

[12] -Murrell,H.

[13] -Alport,G

[14] -Jung,c

[15] -Fromm,E.

[16] -Cattel,R.B

[17] -Eysenk,H.J

[18] -Mc Core,R and cos tayp

[19] -schultz,D and Schultz,s.E

[20] -Freud,A.

[21] -Ego

[22] -Adler.A

[23] -Intronersion and Extroversion

[24] -collective un consions

[25] -Kret schmer,E and Sheldon,W.H

[26] -Hunt,M.

[27] -stability and newroticism

[28] -psychoticism and impnlse control

[29] -openness

[30] -agreebleness

[31] -conscien tiousess

[32] -Hoppock,R

[33] -Roe,A

[34] -John holland

[35] -Darly,y B.and Hagenah,T

[36] -sporkane

[37] -messick,s.

[38] -Hash way,R.M

[39] -peruniak,G.s and Welch,D

[40] -Enns etal

[41] -zhang.L.F

[42] -Realistic.C

[43] -Investigative

[44] -Artistic

[45] -Social

[46] -Enterprising

[47] -Conventional

[48] -Learning style

[49] -Homan,R.L.

[50] -srivastova.P

[51] -cognitive

[52] -affective

[53] -physiolgical

[54] -cognitive style

[55] -impulsive

[56] -reflective

[57] - Kagan

[58] -Dunn and Dunn

[59] -Field dependence

[60] -Field independence

[61] -witkin etal

[62] -Honey,P&Mumford,A.

[63] -David kolb.

[64] -Given,B.K.

[65] -Kolb A&Kolb,D.A.

[66] -Experiential Learning

[67] -Lewin,k.

[68] - Dewey,J

[69] -piaget,J

[70] -smith,M.K.

[71] -Fry,R.

[72] -concrete experience(ce)

[73] -Abstract concept tualization(AC)

[74] -Active Experimen tation(AE)

[75] -Reflective observation(RO)

[76] -con veryer

[77] -Diverger

[78] -Assimilator

[79] -Accommodator

[80] -clark,D

[81] -Bank&Thompson

[82] -stwart,G

[83] -Drummond,R.J,&stoddord,A.H.

[84] -Jackson,c.J&Lawty-Jones,M

[85] -Fwrn han,A.

[86] -Highowse etal.

[87]- PennyR.B&Cahill,M


دانلود با لینک مستقیم


پروپوزال رشته روانشناسی بررسی رابطه بین تیپهای شخصیت و سبکهای یادگیری در دانشجویان روانشناسی