مبانی نظری و پیشینه حاکمیت شرکتی
33 صفحه
همراه با منابع
حاکمیت شرکتی ناشی از جدایی مالکیت از مدیریت و واکنشی به مسأله نمایندگی است. موضوع حاکمیت شرکتی تا قبل از ارائه تئوری نمایندگی در دهه 1970 توسط جنسن و مکلینگ، کمتر مورد توجه بود، اما در پی ارائه این تئوری، روابط نمایندگی به صورت گستردهای موضوعات مختلف ادبیات مالی، از جمله حاکمیت شرکتی را تحت تأثیر قرار داد. این موضوع با توجه به رخدادهای اخیر اهمیت بیشتری نیز یافته است. به طور مثال فروپاشی شرکتهای بزرگی که پیش از این به آن اشاره کردیم، موجب ایجاد ضرر و زیان بسیاری برای سرمایهگذاران و ذینفعان شد. و با پیگیری علل آن، مشخص شد که این ورشکستگیهای کلان ناشی از سیستمهای ضعیف حاکمیت شرکتی در سطح بینالمللی بوده است. "به دنبال این فروپاشیها و موارد مشابه دیگر، کشورهای سراسر دنیا سریعاً واکنش بازدارندهای به حوادث مشابه نشان دادند. در آمریکا به عنوان یک واکنش سریع به این فروپاشیها، لایحه ساربینز آکسلی[1] در جولای 2002 تصویب گردید که (از سال 2004 لازمالاجرا است) و در ژانویه 2003 گزارشهای هیگس و اسمیت در بریتانیا در پاسخ به شکستهای حاکمیت شرکتی، انتشار یافتند". [14].
در سالهای اخیر، مفهوم حاکمیت شرکتی به یکی از جنبههای اصلی و پویای تجارت مبدل گشته است و پیشرفتهای متعددی درخصوص نحوه اعمال حق حاکمیت شرکتی در سطح جهانی مشاهده میشود. به عنوان مثال، سازمان توسعه اقتصادی[2] به عنوان یک سازمان بینالمللی، استانداردهای قابل قبول بینالمللی را در این مورد فراهم میکند. همچنین به واسطه اقبال روز افزون به مسئله حاکمیت شرکتی در جامعه متخصصان، تحقیقات آکادمیک در این زمینه رونق گرفته و معیارهای نوین در این حوزه پدید آمده است و در دانشگاههای پیشرو این موضوع در مقاطع تحصیلات تکمیلی (کارشناسی ارشد و دکترا) به عنوان یک سر فصل مستقل تدریس میشود. [38].
مبانی نظری و پیشینه حاکمیت شرکتی