دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 16
دل شدگان
در جستجوی اصل جهادی
« گزارش به حسام | صفحه اصلی | بچه خیبریها »
جان هیک، اردوی جهادی، ما و جنگ های صلیبی
به نظر جاجنگ های صلیبی که در قرون 11 و 13 میلادی از سوی مسیحیان برای گرفتن بیت المقدس از مسلمانان در گرفت ، هر چند که به هدفی که پاپها در نظر داشتند نرسید از لحاظ تاثیری که در تمدن مغرب زمین بر جای گذاشت و مردم آن زمان اروپا را با تمدن و جلال و شکوه شرق آشنا کرد ، پدیده ای با اهمیت در زمینه های تاریخی و جغرافیایی و فرهنگی به شمار می رود . دراین کتاب رنه گروسه که از نویسندگان و مورخان بنام اروپاست ، تاریخ جنگهای صلیبی را همراه با تشریح استادانه ی مراحل و آثار آن را بررسی می کندن هیک و اتباع وی، صراط مستقیم یا دین حق امری موهوم است؛ همه ی
جرج جبور" اندیشمند مسیحی اهل سوریه تصریح کرد: "در جریان همایش رودوس برای گفت وگو میان تمدنها، از پاپ درخواست خواهم کرد که در قبال جنگهای صلیبی علیه مسلمانان عذراخواهی کند".
قرار است، همایش گفت و گو میان تمدنها روز چهارشنبه ( ۲۷سپتامبر) در جزیره رودوس در یونان به مدت پنج روز برگزار شود.
جرج جبور خاطرنشان کرد: برگزاری این همایش به همت مرکز ملی جزیره رودوس و با همکاری کلیسای مرکزی مسیحیان در روسیه و یونان برگزار میشود.
جبور که بعنوان استاد حقوق بینالملل در دانشگاه دمشق سرگرم تدریس است، گفت: بیست سال بیش چنین فراخوانی به واتیکان دادم دایر بر اینکه پاپ باید بگونه مواضعش را در قبال جنگهای صلیبی تشریح کند که به منزله عذرخواهی از نوادگان قربانیان این جنگها اعم از مسلمانان و مسیحیان منطقه تلقی بشود.
وی که یک شخصیت مسیحی کاتولیک است و عضو شورای جهانی واتیکان است، در ادامه کفت: این فراخوان را در اجلاسی بعنوان "صلح در اذهان بشر "که در سال ۱۹۸۶توسط یونیسکو برگزار شد، اعلام کردم و در نامهای به"ژان پل دوم" پاپ سابق واتیکان منظورم را تشریح کردم.
جرج جبور خاطرنشان کرد: در سال ۲۰۰۰میلادی پاپ در قبال رفتار صلیبیها در آن جنگها ابراز تاسف کرد ، هرچند که او واژه صلیبیان را بکار نبرد و عبارت دقیقش این بود که "من از رفتار برخی پیروان کلیسا که برای انتشار حقیقت در پیش گرفته بودند، ابراز تاسف میکنم".
جنگهای صلیبی در سال ۱۰۵۹میلادی و بر اثر نطق تحریک برانگیز پاپ "اروپان دوم" در کلیسای "کلیرمن" در جنوب فرانسه از سوی مسیحیان علیه مسلمانان و به منظور تصرف شهر بیتالمقدس آغاز شد و تا سال ۱۲۹۲میلادی ادامه یافت.
جرج جبور متذکر شد، ژان پل دوم در جریان سفر به سوریه در اواخر سال ۲۰۰۰میلادی از مسجد اموی در دمشق بازید کرد ودر سخنانش خواهان گفتمان متقابل مسیحیان ومسلمانان شد.
این استاد دانشگاه دمشق که پیشتر بعنوان مشاور سیاسی رییس جمهوری سوریه فعالیت میکرد، گفت : من در همایش رودوس این پیشنهاد را مطرح خواهم کرد که پاپ بندیکت شانزدهم در سفر به ترکیه بابت جنگهای صلیبی عذرخواهی کند.
قرار است ، این سفر در ماه نوامبر آتی صورت بگیرد.
جرج جبور همچنین تصریح کرد که وی همچنین از مسلمانان تقاضا دارد تا باب گفتوگو با واتیکان را باز کنند تا زمینه برای عذرخواهی واتیکان که توسط ژان پل دوم مطرح شده بود، فراهم شود.
جبور افزود: در این فراخوان از کمیته سازمان ملل متحد که بمنظور پیگیری گفتمان مسیحیان و مسلمانان درخواست خواهم کرد تا تاریخ جنگهای مسیحیان علیه مسلمانان در کنار همکاری و همزیستی آنان در مشرق زمین درمد نظر بگیرند.
کمیته سازمان ملل متحد برای گفتمان مسلمانان و مسیحیان مرکب از "کوفی عنان" دبیرکل سازمان ملل متحد، نخست وزیر اسپانیا بعنوان نماینده مسیحیان و نخست وزیر ترکیه به عنوان نماینده مسلمانان جهان میباشد.
جرج جبور خاطرنشان کرد: مسیحیان مشزق زمین بنحو شایستهای با مسلمانان همکاری کردند،بنابرین بنده بعنوان یک مسیحی بههمان اندازه که خود را دلسوز منافع مسیحیان میدانم، خود را موظف به دفاع از مسلمانان میبینم
برنامه گذشته به بررسی توانمندیها و موقعیت استراتژیک جهان اسلام پرداختیم، اینک در قسمت دوم این برنامه تحلیلی سیاسی به موضوعاتی چون گسترش اسلام و خدمات مسلمانان به جهان غرب از نظر علم و دانش، علل تقابل غرب با جهان اسلام، عوامل انحطاط مسلمانان و مسئله پیوند این دو سیاست در اسلام را مورد تحلیل و بررسی قرار می دهیم.
*****
شرکتکننده:
1. پروفسور نظیف تهرانی: (استاد افغان در دانشگاه ایندیانای امریکا)
*****
از تحلیلها و تحقیقاتشان درمورد اسلام و جهان غرب استفاده خواهیم کرد.
چهاره قرن قبل با ظهور اسلام، تحولی عظیم در تاریخ بشریت اتفاق افتاد و در اندک زمانی مرزهای نژادی، جغرافیایی و قومی را درنوردید و برپایه کلمه توحید، جوامع مختلف به یکدیگر نزدیک شدند. اسلام در شرایطی ظهور کرد که قدرتهایی نظیر امپراتوریهای روم و ایران، ابرقدرتهای زمان بودند، طولی نکشید که این دو ابرقدرت دربرابر نیروهای مسلمان تاب نیاوردند و فروریختند. اسلام با پیامهای تازه و حیاتبخش خود، به سرعت در جغرافیای زمان گسترش پیدا کرد و بخش عظیمی از عالم را در اختیار گرفت. به موازات قدرت نظامی و اقتصادی جهان اسلام، باورها و فرهنگ اسلامی نیز گسترش یافت. زمانی که اسلام در اوج شهرت و معروفیت قرار داشت، جوامع غربی در خوابی عمیق فرورفته بودند و به گفته اندیشمندان خود، «عصر تاریکی» را تجربه میکردند. غرب در آن زمان، ایده و راهکار جدیدی برای ارائه به جهان بشریت نداشت.
جنگهای صلیبی، با یورش قدرتهای غربی به جهان اسلام آغاز شد. اگرچه در طول دو قرن، دولتهای غربی نتوانستند آنچه را که به لحاظ نظامی به دنبال آن بودند، به دست آورند، اما این فرصت برای غربیها فراهم شد تا به تدریج با فرهنگ، ادبیات و پیشرفتهای فکری جهان اسلام آشنا شوند. این خود زمینهای برای بیداری افکار در غرب شد. درحقیقت دوره رنسانس برای غرب، پشتسرگذاشتن «عصر تاریکی» و آغاز دورهای بود که به آن «عصر روشنایی» می گویند.
بدین ترتیب تحت تأثیر علوم و فنون پیشرفته جهان اسلام، غربیها به تدریج توانستند به موفقیتهای قابل توجهی دست یابند.
نظرپروفسور نظیف شهرانی استاد افغان در دانشگاه ایندیانای امریکا که تحقیقاتی را در زمینة اسلام و تأثیرپذیری غرب از علوم و دانش مسلمانان انجام داده است درخصوص گسترش اسلام و خدمات مسلمانان به علم و تمدن غرب این چنین است:
***********************
پروفسور شهرانی:
(ظهور و نقش اسلام در بهمیان آوردن یک جامعة نوین که در آن موضوع عدل، عدالت، برادری و صلح جایگاه داشت، اسلام در نقطه بسیار مهم تاریخ ظهور کرد که در آن زمان 2 امپراطوری بسیار مهم وقت درحال سقوط و انحطاط بودند که عبارت از امپراطوری روم و فارس بود.
و آن امپراطوریها خیلی زود نابود شدند و خصوصاً در ایران، ولی امپراطوری روم چندسالی دوام یافت، ولی بازهم سقوط کرد، اما این در شرایطی واقع شد که اروپا در شرایط غفلت و خواب و بیخبری از دنیا بودند و جهان اسلام آنچه قبلاً از تمدنهای یونان، و روم وجود داشت و تمدنهای فراعنة مصر و بااستفاده از تمدنهای نیمهقارة هند و.... که وجود داشت، همه را جمع کردند و از آن تمدن بسیار تازه که رنگ و بوی اسلامی و اخلاق و فلسفه اسلام در آن دخیل بود و موضوع وحدانیت خداوند در آن ظهور می کرد وجود داشت.
برخی از تحولاتی که در اروپا به نام رنسانس و اصلاحات که بعدها و پس از بیدارشدن اروپاییها از خواب غفلت ظهور کرد، درحقیقت تمام تمدن و تاریخ خود را ازدست داده بودند و حتی راه برون رفت از مشکلات را نمیدانستند و در امپراطوری که مسلمانان در اسپانیا مستقر کرده بودند علم و دانش و فن باهم جمع شده بودند ، توانستند این اروپاییها موقعیتهای گذشته خود را تصاحب کنند و در عین حال خدمتی را که جهان اسلام در نگهداشت تمدن آنها کرده بودن، از تاریخ خود بطور کل محو کردند و شما بسیار کم در غرب میشنوید که غرب باید منتدار جامعة مسلمانان باشند، چراکه موقعیت سابق اروپا را مسلمانان برای آنان حفظ کردند، ضدیت اروپاییها با جهان اسلام یک تاریخ بسیار قدیمی دارد که ما این ضدیت را در هیچ جامعه و هیچ دین دیگر نداشتیم و همین است که بعد از سقوط شوروی دوباره این موضوعات و البته با موضوعات و شرایط تازه ازسوی برخی از رهبران اروپا طی 5 یا 6 سال گذشته در امریکا توسط رژیم فعلی امریکا مطرح شده که در این راستا ریشة دیگر آن که صهیونیزم است، وجود اسراییل در منطقه است.)
***********************
در همین دوران، جهان اسلام تحت تأثیر دو عامل، راه انحطاط را درپیش گرفت. یکی نفوذ استعمار غرب در این منطقه مهم جغرافیایی بود. استبداد و کجروی برخی حکام مسلمان در این دوران نیز عامل دیگری بود که موجب شد که مسلمانان راه انحراف از افکار و اندیشههای اسلامی را بپیمایند.
قرن بیستم، آغاز تهاجم دهشتناک نظامی و فکری غرب به جهان اسلام بود. بگونهای که مسلمانان از خود بیگانه شده و پنداشتند با الگو گرفتن از فرهنگ و ارزشهای غربی میتوانند عقبماندگیهای خود را جبران کنند. نتیجه دورشدن مسلمانان از اسلام و باورهای ریشهدار خود، عقبماندگی روزافزون در زمینههای اقتصادی، علمی و سیاسی بود. تحمیل رژیم غاصب صهیونیستی بر فلسطین در اواسط قرن بیستم ازجمله ضرباتی بود که غرب بر پیکر جهان اسلام وارد ساخت. دوری مسلمانان از اسلام و اندیشههای اسلامی چگونه به وقوع پیوست؟
این سؤال پاسخی واحد ندارد. پیدایش فرقههای مذهبی و رواج خرافات و بدعتها، افراط و تفریط در عمل به دستورهای اسلامی، ازجمله علل فاصلهگرفتن مسلمانان از ارزشها و سنن الهی بود. کشورهای اسلامی تفسیر واحدی از اسلام نداشته و گاه در برخی زمینهها، دیدگاههای آنها با یکدیگر بسیار متفاوت بوده است. این تفاوتها، موجب شد که در عمل نیز چندگونه و گاه متضاد رفتار کنند. این درحالی است که اسلام و مبانی آن، از یک حقیقت واحد سرچشمه می گیرد. برداشتهای مختلف و گاه افراطی از اسلام، امروزه زمینه دخالت ابرقدرتها را در برخی از کشورهای اسلامی پیش از گذشته فراهم کرده است. برای نمونه نگاه افراطی طالبان به اسلام و مغایرت رفتار آنها با اصول منطقی اسلام، بهانهای برای کشورها و رسانههای غربی شد تا اسلام را مورد حمله شدید قرار دهند.آقای نظیف شهرانی درخصوص علل انحطاط مسلمانان، به مسایل دیگری هم اشاره می کند که قابل توجه و تأمل است.
***********************
پروفسور شهرانی:
(عوامل انحطاط منطقهای که در آن مسلمانان در منطقه مطرح بودند، زیاد است. همان شکل ادارة حکومت و دولت در جوامع اسلامی معالوصف شکل غیرسالم را به خود گرفته بود و آن شرایط در اروپا هم وجود داشت، منتها اروپاییها توانستند ازطریق برخی اصلاحات همان سیستم اداری که به اصطلاح بردهداری بود که در آن پادشاه همه حق را داشت و مردمی که در یک منطقه تحت ریاست و سلطنت یک شاه بودند، همهشان جزء رعیت بودند، هیچ حقی نداشتند را کاملاً تغییر دادند و آنها یک سیستم اداری دولتی تازهای را که به اصطلاح قدرت از دست یک فرد یا فامیل به تمام مردم انتقال یافت و دولتهای مردمی به میان آمد. این موضوع، البته برای بهبود وضع سیاسی و بالاخره بهبود صنعت و اقتصاد در اروپا کمک کرد