فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:43
فهرست مطالب:
چکیده
1- مقدمه :
1-1- کلیات :
1-2- هدف تحقیق
1-3- اهمیت تحقیق
1-4- وضعیت جغرافیایی و طبیعی شهرستان جهرم
1-4-1- جمعیت
1-4-2- صنایع دستی
1-5- قدمت تاریخی و وجه تسمیه
1-6- آثار تاریخی و باستانی شهرستان جهرم
آثارقبل ار اسلام :
1-6-1- قلعه گبری
آثار بعد از اسلام :
1-6-2- قلعه تبر
1-6-3- مسجد جامع
1-6-4- قدمگاه
1-7- خرما ومرکبات در شهرستان جهرم
1-8- وضعیت فرهنگی
1-9- بررسی تحقیقات گذشته
1- 10- روش تحقیق
1-11- گویشوران
1-12- نحوه ی جمع آوری پیکره زبانی (corpus)
در پایان برای جمع آوری داده ها از روش های زیر استفاده خواهد شد :
1-13- قالب تجزیه و تحلیل آوایی
فصل دوم
2- دستگاه آوایی
2- دستگاه آوایی
2-1- مقدمه
2-2- فهرست واج ها
جدول 2-1- همخوان های عربی خمسه
جدول 2-2- واکه های ساده عربی خمسه
جدول 2-3- واکه های مرکب عربی خمسه
2-3- همخوان ها
2-3-1- همخوان های انسدادی ( انفجاری ، بندشی )( Stop (
2-3-1-1- /p,b/
2-3-1-2- /t ,d/
2-3-1-3-/k,g/
2-3-1-4- /?/
2-3-1-5- /q/
2-3-2- همخوان های سایشی (fricatives)
2-3-2- 1-/s,z/
2-3-2-2- /š,ž/
2-3-2-3-/f,v/ :
2-3-2-4-/x/
2-3-2-5-/h/ :
2-3-2-6- /؟/ћ,
2-3-3- همخوان های انسدادی – سایشی (انسایشی)( affricate)
2-3-4- همخوان های لرزشی (trill) ( غلتان (roll))
2-3-5- همخوان های روان (liquid)
2-3-5-1-/y,l/
2-3-6- همخوان های خیشومی (غنه ای) (nasal)
2-3-6-1-/n,m/
2-3-7- ویژگی های کلی همخوان های گویش عربی خمسه
2-4- واکه ها (vowels)
2-4-1- دسته بندی واکه های گویش عربی خمسه
به طورکلی تقسیم بندی واکه هادر گویش مورد نظر به صورت زیرمی باشد :
الف) بر اساس ارتفاع زبان دردهان
پ) بر اساس شکل لبها
2-4-2- توصیف آوایی واکه های گویش عربی خمسه
2-4-2-1- /i/ : پیشین ، افراشته (بسته) ، گسترده
2-4-2-3- /e/ , /e:/ : پیشین ، میانی (نیمه باز) ، نیم گسترده
2-4-2-4-/a:/,/a/ : پیشین ، افتاده (باز) ، گسترده
2-4-2-5- /â/ : پسین ، افتاده (باز) ، گرد
2-4-2-6-/o/ و/o:/ پسین ، میانی(نیمه باز) ، گرد
2-4-3- واکه های مرکب (Diphthong)
2-6- ساختمان هجا (syllable structure)
براین اساس فرمول ساختمان هجاها درگویش مورد نظر ویژگیهای زیر را دارد :
2-6-1- ساختمان هجای CV
2-6-2- ساختمان هجای CVC
2-6-3- ساختمان هجایCVCC
2-7- پدیده های زبرزنجیری
2-7-1- نواخت
2-7-2- آهنگ
2-7-3 - تکیه
- تکیه درافعال برحسب صورت خاص فعلی تغییر می کند :
2-8- فرآیندهای واجی(phonological processes)
2-8-1- همگون سازی (assimilation)
2-8-3- حذف (ellipsis)
2-8-4- قلب (metathesis)
2-8-5- خنثی شدگی (neutralization)
چکیده
بررسی زبان شناختی گویش عربی خمسه از جنبه های آواشناسی و واج شناسی در شهرستان جهرم
تاثیرونفوذ زبان فارسی و عوامل اجتماعی – زبانی متعاقب آن ، حیات گویش های منطقه ای موجود در سراسر کشور ما را تهدید می کند . در این میان ، مطالعه زبان شناختی این گویش ها و تلاش در ثبت و تدوین قواعد حاکم بر آنها می تواند زوال فوری و قطعی این گویش ها رامانع شود .
تحقیق حاضر تلاشی ناچیز و قدمی کوتاه درجهت هدف فوق می باشد . این تحقیق اولین توصیف زبانشناسی از جنبه های آوا شناسی و رواج شناسی گویش عربی خمسه درشهرستان جهرم است که خود گونه ای از زبان عربی معیار می باشد . علیرغم سابقه تاریخی طولانی ، این گویش از هر گونه تحقیق و بررسی زبان شناختی محروم بوده است .
گویش مورد بررسی تفاوت بسیار زیادی با عربی معیار و همچنین شباهت کمی هم به فارسی معیار دارد . قابل ذکر است که نحو این گویش شبیه به فارسی ولی صرف افعال و ضمایرآن شبیه به عربی معیاراست . حدود 80 در صد از واژگان آن شبیه به عربی معیار است ولی برعکس عربی هیچ نشانی از مثنی دراین گویش به چشم نمی خورد .
یکی از خصوصیات مهم گویش عربی خمسه وجود تمامی حروف ، واجها و اصوات فارسی حتی حروف
(گ ، چ ، پ ، ژ) که در عربی استاندارد وجود ندارد ، درآن می باشد . گویشوران عربی خمسه دراصل عشایر کوچ نشین بوده اند .
که در حال حاضر در مناطق مختلف کشور از جمله استان فارس ساکن و عده ای هنوز طبق عادت دیرینه خود چادر نشین می باشند . اینان اصل و نسب خود را به عربهای بادیه نشین عربستان می رسانند که در اوایل اسلام بعد از فرو پاشی سلسله ی ساسانیان به ایران مهاجرت کرده و در آنجا ساکن شده اند .
زبان پدیده ای اجتماعی است که همواره به عنوان موضوعی مهم مورد توجه انسان درسراسر تاریخ بوده است . در دوران کنونی نیز بررسی زبان از دیدگاه های نظری و کاربردی گوناگون بیش ازپیش گسترش یافته و در نتیجه به نوبه ی خود در عمق بخشیدن به دانش انسانی بسیار مؤثر بوده است (مشکوه الدینی1373)
عطاری (1359) معتقد است که زبان ها و لهجه های ایرانی گنجینه هایی هستند که همچون بستر رودخانه ها رسوبات فرهنگی قرن های تاریخ را در خود دارند و معتقد است که با مطالعه ی علمی ، گردآوری وثبت و ضبط واژه ها ، ترکیبات ، اصطلاحات ، مثلها ، تکیه کلامها ، افسانه ها ، ادبیات کتبی و شفاهی و با تدریس دستور آنها می توان افزون بر پاسخگویی به ضرورتهای دیگر ، آنها را در جریان پویایی زبان وارد کرد ومواد خام ارزشمندی برای سایر پژوهش های زبانی فراهم آورد .
گویش شناسی و بررسی گویش ها ، در واقع ثبت و ضبط انواع گویش ها و بررسی آنها از دیدگاه زبان شناختی می باشد . ماهیت نظام مند گویش های منطقه ای براین نکته تاکید می کند که گونه های غیر معیار نیز همانند برابر معیار یا رسمی خود ، نظام مند می باشند . از آنجایی که زبان ها و گویش های محلی تحت تاثیر و نفوذ زبان رسمی به سرعت در حال از بین رفتن هستند ، شناسایی و تدوین اصول حاکم بر گویش ها علاوه بر اینکه حفظ میراث فرهنگی یک ملت است ، می تواند عاملی برای شناخت اقوام مختلف از جهت سابقه تاریخی آنها نیز باشد و دستگاه های رسمی چون فرهنگستان ها را از وضع واژه های جدید بی نیاز سازد .
هم چنین در تاکید بر اهمیت ثبت و ضبط گویش ها و زبان ها یار محمدی (1375) معتقد است که اگر زوال زبان ها با وضع فعلی ادامه یابد ، در قرنی که در پیش رو داریم همه ی زبانها یی که کمتر ازنیم میلیون گویشور دارند ، نابود می شوند .
هدف این رساله بررسی و توصیف زبان شناختی گویش عربی خمسه (Arabi-e-khamse) می باشد تا آنجائیکه پژوهشگراطلاع دارد نبود . هرگونه تحقیق علمی و زبانشناختی و ثبت نشدن ادبیات و نمونه های نوشتاری گویش عربی خمسه و هم چنین تغییر و تحول چشمگیر و به دنبال آن احتمال زوال و نابودی این گویش ، از عوامل اصلی نگارش این رساله به شمار می رود .
شهرستان جهرم با سابقه تاریخی طولانی ، که تاسیس آن به پیش از سده سوم قبل از میلاد بر می گردد (ناصر کرمی1381) متاسفانه مورد تحقیق و بررسی آنچنانی قرار نگرفته است و با وجود دارا بودن گویش های گوناگون از جمله جهرمی ، عربی ، ترکی و لری تحقیقات علمی چندانی بر روی آنها انجام نشده است .
گویش عربی خمسه بنا به گفته گویشوران آن گویش از عربی معیار است .
البته تفاوت بسیار زیادی با عربی معیار و همچنین شباهت کمی هم به زبان فارسی معیار دارد : پس به این نتیجه می رسیم که این گویش تقریبا گویش بینابین فارسی و عربی می باشد بدلیل اینکه نحو آن شبیه فارسی ولی صرف افعال و ضمایر آن شبیه به عربی می باشد . حدود80 درصد از واژگان شبیه به عربی ولی برعکس عربی ، در زمینه دستور هیچ نشانی از مثنی در این گویش به چشم نمی خورد و در صرف افعال و ضمایر فقط به مفرد وجمع توجه می شود .
یکی از خصوصیات مهم این گویش وجود تمام حروف ، واج ها و اصوات فارسی حتی حروف ( گ ، چ ، پ ، ژ) در آن می باشد .
به دلیل مجاورت و همنشینی گویشوران با فارسی زبانان و دیگر گویش ها ی موجود درشهرستان جهرم این گویش دستخوش دگرگونی زیادی شده است وبیم آن می رود که درسالهای آینده مرگ این گویش حتمی باشد .
از آنجا که ایرانیان به حفظ آداب ورسوم ونگهداری سنت های دیرینه ی خود معتقد هستند ، لذانگارنده برآن است تا برای اولین بار به بررسی علمی و زبانشناختی گویش عربی خمسه در شهرستان جهرم بپردازد . و از فرهنگ ، آداب و رسوم و ضرب المثل های این گویش هم مثال هایی در این رساله آورده خواهد شد .
در نهایت اهداف این رساله را میتوان به صورت زیر تقسیم بندی کرد :
دراین تحلیل ازالگوهای موجود در کتاب آواشناسی زبان فارسی نوشته ی یداله ثمره(1364)
استفاده خواهد شد و همچنین یار محمدی (1364) و مشکوه الدینی (1370) هم مورد توجه قرار می گیرد .
1-3- اهمیت تحقیق
زبان موجودی است زنده که در طی گذر زمان درحال تغییر است ؛ رشد می کند ؛ دگرگون می شود وگاهی هم می میرد . پس بر ما انسانها لازم است که با ثبت ، نگارش و بررسی این پدیده اجتماعی لااقل از مرگ تدریجی بعضی از گویش ها جلوگیری کنیم .
اگر تاریخ فرهنگ و دانش آدمی را ورق بزنیم می بینیم که بررسی زبان به صورت موضوعی مهم مورد توجه بشر بوده است و در طول دوران متفاوت ودر سرزمین های گوناگون از جنبه های مختلف به این پدیده ی مهم پرداخته اند .
تنها عاملی که انسان را از دیگر موجودات برتر و بالاترمی نماید ، همان زبان اوست که برای ارتباط با همنوعان خود بکار می رود . بنابر گفته ی کراوس (1992) تعداد زبان های دنیا بالغ بر 6000 زبان می باشد که به طور قطع و یقین تعداد لهجه هاوگویش ها بیشتر از این تعداد می باشد . در حال حاضر بین 20 تا 50 درصد از این زبان ها وگویش ها توسط نو زبانان مورد استفاده قرار نمی گیرد و بسیاری از آنها حتی یک گویشور هم ندارد ؛ بعبارت دیگر این زبانها و گویش ها درحال نابودی و از بین رفتن می باشند .
رابینز(1988) معتقد است که : منشاء و اصل تمام زبانها یک زبان بوده است و یک بررسی مجمل و کوتاه از تاریخچه ی زبانشناسی نشان می دهد که از شروع تمدن بشری ، انسان ها ازشاخه شاخه شدن زبان وانشعاب و تقسیمات آن به لهجه های متفاوت مطلع بوده اند . عده ای براین عقیده هستند که اگر تمامی ساکنان کره ی زمین به یک زبان سخن بگویند و زبان های متفاوتی دردنیا نباشد ، ساکنان زمین ارتباط بهتری با یکدیگر برقرار می کنند و اختلافات و مشاجرات هم بالتبع کمتر خواهد شد .
یار محمدی (21 : 1374) در این مورد می گوید : " اگر روزی همه ی مردم یک جور حرف بزنند و یک جور فکر کنند و تنوع وجود نداشته باشد ، آن روز پایان عمر زایای بشر است و دیگر خلاقیتی وجودنخواهد داشت . " وی زبان وگویش را آیینه ی تمام نمای جهان بینی و فرهنگی انسان ها می داند که طبق عقاید سپیر و ورف ، زبان هر قوم طرز نگرش آن قوم به جهان اطراف خود درگذشته و حال را نشان می دهد . پس نابودی یک زبان وگویش ، نابودی فرهنگ گویشوران آن زبان وگویش میباشد که بدنبال آن نابودی بخشی ازمیراث فکری بشررا به دنبال خواهد داشت . شناخت گویش های گوناگون و مطالعه و بررسی و ضبط گویش ها علاوه بر اینکه به جلوگیری از زوال فکر و فرهنگ جامعه بشری کمک می کند ، می تواند در برقراری تعادل در اکوسیستم فرهنگی انسان ها مؤثرباشد . علاوه بر آن می توان از واژگان گویش های مختلف امر معادل سازی در برابر واژگان بیگانه سود جست .
امید می رود که گردآوری و توصیف علمی این گویش در شناخت ماهیت و روند تغییرات گذشته ی زبانی و بازسازی زبان های کهن ایرانی مؤثر بوده و بتواند بخشی از مشکلات واژگانی و دستوری زبان را حل نماید و گره گشای پژوهش های زبانی آینده ما نیز باشد .
از کاربردهای دیگر این تحقیق ، یکی روشن شدن بنیاد واژه ها و چگونگی تطور لفظی و معنوی آنها در طول قرون است و دیگری فراهم آوردن ذخیره ی گرانبهایی از لغات و اصطلاحات مربوط به این گویش می باشد که می توان از نتایج این تحقیق در تهیه ی فرهنگ لغات و اصطلاحات محلی بهره برد .
در پایان این تحقیق با نیت خدمت به زبان و فرهنگ گویشوران عربی خمسه انجام خواهد گرفت و ثبت و بررسی این گویش می تواند در گسترش شبکه محلی شناخت فرهنگ و زبانی مؤثر واقع شود . این تحقیق می تواند مقدمه و منبعی برای سایر زبانشناسان که علاقمند به بررسی گویش های ایرانی هستند، باشد .
فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:100
فهرست مطالب:
عنوان ....................................................................................................................... صفحه
فصل اول
موضوع پژوهش
1ـ1 مقدمه.......................................................................................................................... 2
1ـ2 بیان مسئله.................................................................................................................. 3
1ـ3 ضرورت و اهمیت پژوهش......................................................................................... 4
1ـ4 اهداف پژوهش........................................................................................................... 5
1ـ5 فرضیات و سوال پژوهش.......................................................................................... 6
1ـ6 تعریف متغیرهای پژوهش.......................................................................................... 6
فصل دوم
پیشینه نظری و عملی پژوهش
2ـ1 مقدمه....................................................................................................................... 10
2ـ2 تعریف راهبردهای یادگیری..................................................................................... 13
2ـ3 راهبردهای شناختی................................................................................................. 15
2ـ3ـ1 راهبردهای تکرار یا مرور.................................................................................... 16
روش ها و راهکارهای راهبردهای تکرار....................................................................... 17
2ـ3ـ2 راهبرد بسط و گسترش معنایی........................................................................... 21
روشها و تاکتیکهای گسترش معنایی........................................................................... 22
2ـ3ـ3 راهبرد سازمان دهی............................................................................................ 28
روشها و راهکارهای سازماندهی ............................................................................... 28
2ـ4 راهبردهای فراشناختی............................................................................................. 33
2ـ5 دانش ویژه راهبرد................................................................................................... 40
2ـ6 دانش راهبرد اسنادی............................................................................................... 40
2ـ7 تفاوتهای جنسی در استفاده از راهبرد.................................................................. 41
2ـ8 راهبردهای یادگیری و رشد.................................................................................... 41
عنوان ....................................................................................................................... صفحه
2ـ9 پیشینه عملی تحقیق................................................................................................... 45
2ـ10 پژوهشهای خارجی ............................................................................................. 45
2ـ11 پژوهشهای داخلی................................................................................................. 48
فصل سوم
3ـ1 مقدمه....................................................................................................................... 53
3ـ2 نوع و روش انجام پژوهش...................................................................................... 53
3ـ3 جامعه آماری........................................................................................................... 54
3ـ4 حجم نمونه .............................................................................................................. 55
3ـ5 روش نمونهگیری..................................................................................................... 55
3ـ6 ابزار اندازهگیری پژوهش........................................................................................ 55
3ـ6ـ1 پایایی.................................................................................................................... 56
3ـ6ـ2 اعتبار.................................................................................................................... 56
3ـ7 روش تجزیه و تحلیل دادهها ................................................................................... 57
فصل چهار
تجزیه و تحلیل دادههای پژوهشی
4ـ1 مقدمه....................................................................................................................... 59
4ـ2 ویژگی های جمعیت شناختی نمونه ......................................................................... 59
4ـ3 آزمون فرضیهها و سوال تحقیق.............................................................................. 61
مقدمه............................................................................................................................... 61
آزمون فرضیه اول ......................................................................................................... 61
آزمون فرضیه دوم......................................................................................................... 62
آزمون فرضیه سوم ....................................................................................................... 62
آزمون فرضیه چهارم .................................................................................................... 63
آزمون سوال تحقیق........................................................................................................ 64
عنوان ....................................................................................................................... صفحه
فصل پنجم
تفسیر نتایج آزمون فرضیهها و سوال تحقیق
5ـ1 مقدمه....................................................................................................................... 67
5ـ2 فرضیه اول............................................................................................................... 67
5ـ3 فرضیه دوم.............................................................................................................. 69
5ـ4 فرضیه سوم............................................................................................................. 71
5ـ5 فرضیه چهارم ......................................................................................................... 72
5ـ6 سوال تحقیق............................................................................................................. 72
5ـ7 نتیجه کلی................................................................................................................. 73
5ـ8 محدودیت های محقق............................................................................................... 73
5ـ9 پیشهادات ................................................................................................................ 73
فهرست منابع فارسی...................................................................................................... 75
فهرست منابع انگلیسی..................................................................................................... 77
ضمیمه............................................................................................................................. 79
فهرست شکلها
عنوان ....................................................................................................................... صفحه
شکل (2-1) طبقهبندی انواع راهبردهای یادگیری........................................................... 13
شکل (2-2) نمونهای از نقشه مفهومی............................................................................ 30
شکل (2-3) طرح شعاعی................................................................................................. 31
شکل (2-4) طرح هرمی................................................................................................... 32
شکل (2-5) طرح همپوشی............................................................................................... 32
شکل (2-6) الگوی پیشنهادی تنظیم فعالیتها و راهبردهای یادگیری............................... 44
فهرست جداول
عنوان ....................................................................................................................... صفحه
جدول (2-1) تاکتیکهای راهبرد تکرار و مرور.............................................................. 21
جدول (2-2) تاکتیکهای راهبرد بسط و گسترش معنایی............................................... 27
جدول (2-3) تاکتیکهای راهبرد سازماندهی................................................................ 28
جدول (4-1) فراوانی و درصد دانشآموزان براساس جنسیت و محل سکونت............. 59
جدول (4-2) فراوانی و درصد دانشآموزان براساس رشته تحصیلی و کلاس ........... 60
جدول (4-3) میانگین و انحراف معیار راهبردهای شناختی و فراشناختی براساس محل سکونت 60
جدول (4-4) آزمون همبستگی پیرسون برای مقایسه راهبردهای فراشناختی با معدل. 61
جدول (4-5) آزمون همبستگی پیرسون برای مقایسه راهبردهای شناختی با معدل...... 62
جدول (4-6) آزمون t (تی) برای مقایسه معدل دانشآموزانی که بصورت توأم از راهبردهای یادگیری استفاده میکنند با معدل سایر دانشآموزان ............................................................................... 63
جدول (4-7) آزمون t برای مقایسه راهبردهای شناختی و فراشناختی دانشآموزان دختر با دانشآموزان پسر 64
جدول (4-8) آزمون t برای مقایسه راهبردهای شناختی و فراشناختی دانشآموزان شهری با دانشآموزان روستایی........................................................................................................................................ 65
مقدمه:
هدف از آموزش کمک به ارتقاء سطح یادگیری در دانشآموزان است. اما یادگیری موضوع مشخص واحدی نیست. بلکه تقریباً همه فعالیتهایی که ما در طول زندگی انجام میدهیم از تجارب یادگیریمان سرچشمه میگیرد. ما موضوعهای مختلف درسی و غیردرسی مانند ریاضی، ادبیات، هنر، علوم دینی و طرز معاشرت را یاد میگیریم. علاوه بر این ما عواطف مختلف را نیز یاد میگیریم. تهیه فهرست کاملی از آنچه که انسان در طول زندگی یاد میگیرد بسیار مفصل و شاید غیرممکن است. اما به طور کلی در مورد راهبردهای مختلف یادگیری به دو نوع از راهبردها یعنی راهبرد شناختی و راهبرد فراشناختی تأکید شده است. در سالهای اخیر شاهد پیشرفت عظیم روانشناسی پرورشی به سوی کشف این راهبردها یعنی راههای یاد گرفتن و مطالعه کردن بودهایم (سیف 1379).
در سالهای اخیر در مورد تأثیر راهبردهای شناختی و فراشناختی تحقیقات گوناگونی صورت گرفته است و سعی بر آن بوده است در مورد اهمیت و تأثیر هرکدام از راهبردها اطلاعات لازم به معلمان ارائه شود تا نحوه یادگیری به نحوه مطلوبتری امکانپذیر گردد. نخستین بار هارلو (1949) مفهوم فراشناخت (دانستن درباره دانستن) را در یک رشته آزمایشی که با میمونها انجام داد مطرح ساخت. براون (1978) فراشناخت را به دو صورت زیر معرفی کرده است:
1ـ آگاهی فرد از فعالیتها یا فرایندهای شناختی خود
2ـ روشهای مورد استفاده فرد برای تنظیم فرآیندهای شناختی خودش.
به سخن دیگر، فراشناخت از یک سو شامل روشهای کنترل و نظارت بر یادگیری است. بنابراین آموزش راهبردهای فراشناختی در پیشرفت تحصیلی آموزش گیرندگان موثرتر از آموزش صرف راهبردهای شناختی میباشد (براون 1978).
1ـ2ـ بیان مسأله
سالهاست که روانشناسان تربیتی درصدد پاسخ دادن به این سؤالات هستند که چرا بعضی دانشآموزان نسبت به بعضی دیگر از نظر پیشرفت تحصیلی موفقترند؟ چه چیزی این تفاوتها را رقم میزند؟ برای پاسخ دادن به این سؤالات بررسی عواملی که تصور میشود موقعیت تحصیلی را تبیین میکنند ضرورت پیدا میکنند.
به مرور زمان روشن شده که کلید تبیین و پیشبینی موفقیت و کامیابی تنها استفاده از راهبردهای شناختی نیست. بسیاری از دانشآموزان با استفاده از راهبردی های شناختی مشکلات زیادی در فراگیری مطالب درسی دارند، در حالی که دانشآموزان دیگر با تاکید زیادتر روی راهبردهای فراشناختی موفقیت تحصیلی بالایی را کسب کردهاند، و چه بسا افرادی را بشناسیم که با استفاده از راهبردهای شناختی درصد متوسط موفقیت تحصیلی را کسب کردهاند ولی با درنظر گرفتن راهبردهای فراشناختی به موفقیتهای زیادی در زندگیشان دست یافتهاند (سیف 1979).
طی چند دهه گذشته تلاشهای قابل ملاحظهای جهت تبیین و کشف عوامل موثر بر موفقیت تحصیلی صورت گرفته. محققین در تبیین اهمیت راهبردهای فراشناختی در پیشرفت تحصیلی به نتایج قابل ملاحظهای دست یافتهاند و نشان دادهاند که چنانچه راهبردهای فراشناختی را برای پیشبینی پیشرفت تحصیلی به راهبردهای شناختی اضافه کنیم، پیشبینی پیشرفت تحصیلی به طور معناداری با احتمال بیشتری امکانپذیر میشود تا اینکه تنها از راهبردهای شناختی استفاده کنیم (بوتچر ، 1999).
تمام مسائل فوق نشان میدهد که توسل به راهبردهای شناختی برای تبیین پیشرفت تحصیلی کافی نیست، بنابراین این مسائل نشان دهنده این نکته است که عامل مهم دیگری غیر از راهبردهای شناختی وجود دارد که میتواند در پیشرفت تحصیلی یا به طور کلی در موفقیت موثر باشد که آن راهبردهای فراشناختی است. این دیدگاه این سؤالات را مطرح میکند که چه عواملی دستاندرکارند که برخی افراد دارای راهبردهای شناختی بالا در زندگی ضعیف عمل کنند و کسانی که راهبردهای شناختی متوسطی دارند در کمال تعجب به خوبی عمل میکنند.
تحقیقات نشان داده که در غالب موارد تفاوت در توانایی نهفته است که راهبرد فراشناختی نامیده میشود که شامل برنامهریزی، کنترل، نظارت و نظمدهی میباشد و این مهارتها را میتوان به کودکان آموخت تا در امر تحصیلی عملکرد بالاتری نشان دهند (دمبو 1994). تعدادی از محققین براین باورند که علاقه به راهبردهای فراشناختی تا حدی واکنش به این باور است که راهبرد شناختی تنها کلید پیشرفت تحصیلی است. آنچه در این جا اهمیت دارد اظهارات ضد و نقیض طرفداران و منتقدان راهبردهای فراشناختی در زمینه توانایی این مفهوم در پیشبینی پیشرفت تحصیلی است (مایر و سالووی ، 1999). لذا پژوهش حاضر در راستای همین تحقیقات به بررسی تاثیر راهبردهای شناختی و راهبردهای فراشناختی و همچنین استفاده توأم از این راهبردها در مقایسه با استفاده غیر توأم از آنها در موفقیت تحصیلی دانشآموزان پسر و دختر مقطع متوسطه شهر و روستاهای گیلانغرب میباشد.
1ـ3ـ ضرورت و اهمیت پژوهش
نظریههای راهبردهای فراشناختی مفهوم جدیدی است. هنوز هیچ کس نمیتواند دقیقاً بگوید که تفاوتهای میان دانشآموزان در طول تحصیلشان تا چه حد مربوط به راهبردهای فراشناختی میشود. اما دادههای موجود نشان میدهند که راهبردهای فراشناختی میتواند به اندازه راهبردهای شناختی و گاهی اوقات بیش از آن قدرت پیشبینی داشته باشد، و همچنین عدهای معتقدند راهبردهای فراشناختی را میتوان به کودکان آموخت و سطح آن را ارتقاء داد (دمبو، 1994).
از آنجایی که طیف وسیعی از جمعیت کشورمان را دانشآموزان تشکیل میدهند و در این راستا مشکلات آموزش و نحوه استفاده از راهبردهای متنوع آموزش در امر تدریس وجود دارد، ضروری بنظر میرسد که تحقیقات در مورد تاثیر بکارگیری روشها و راهبردهای مختلف در امر آموزش صورت گیرد تا کیفیت آموزش ارتقاء یابد. و به همین جهت با توجه به تحقیقات انجام شده در خارج از کشور در مورد عامل فراشناخت به عنوان یک عامل مهم در پیشرفت تحصیلی دانشآموزان لازم است این عامل به صورت عمیقتر مورد بررسی قرار گیرد. از طرف دیگر با توجه به وجود روشهایی جهت آموزش راهبردهای فراشناختی به معلمان و دانشآموزان لازم است این راهبردها مورد تاکید تحقیقات در زمینه آموزش و پرورش قرار گیرد. به عنوان مثال فلاول (1995) علاقه پژوهشگران به فراشناخت را ناشی از اعتقاد به کاربردهای مهم آن در تعلیم و تربیت ذکر کرده است. وی سپس به نقل از بیکر (1991) خاطرنشان میسازد که شواهد پژوهشی حاکی از وجود حداقل 9 مورد نارسایی فراشناختی در دانشآموزان ضعیفتر در مقایسه با دانشآموزان قویتر است. همچنین لفرانکو (1997) میگوید مهمترین سهم فعلی روانشناس شناختی در روانشناسی تربیتی تاکید مجددی است که بر یادگیری چگونه یاد گرفتن (فراشناخت) میشود. او استدلال میکند که بهترین یادگیرندگان کسانی هستند که علاوه بر دانش در زمینههای خاص از دانش فراشناخت نیز برخوردار باشند. دانش فراشناختی یعنی اینکه فرد بداند چگونه کاری را انجام میدهد، چگونه مسائل را حل میکند، چگونه یاد بگیرد و حفظ کند، چگونه بفهمد و شاید مهمتر از همه چگونه این فعالیتها را زیر نظر داشته باشد، ارزیابی کند و هدایت نماید. بنابراین با توجه به نکات ذکر شده در فوق به نظر میرسد هم از لحاظ نظری و هم از لحاظ کاربردی این موضوع در امر آموزش موثر واقع شود.
فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:36
فهرست مطالب:
عنوان صفحه
1)مقدمه 1
2)رویکرد واژه شناختی 3
3)رویکرد تاریخی (ماهیت نظریه): 4
الف) پوزیتیویسم؛ نسل نخست (لاک، هیوم، کنت) 4
ب)پوزیتیویسم، نسل دوم (حلقه وین) 11
ج)پوزیتویسم: نسل سوم (کارل همپل) 14
4)تاثیر محیط اجتماعی - سیاسی بر شکل گیری نظریه پوزیتیویسم 16
5) اثر بخشی پوزیتیویسم بر مسائل سیاسی و اجتماعی: 19
6)نقد و نتیجه گیری 24
فهرست منابع و یادداشتها 29
1)مقدمه
پوزیتیویسم چیست؟ «پوزیتیویسم به مثابه یک رهیافت علمی در علوم اجتماعی معتقد است که امور میبایستی به مثابه واقعیات محض مطالعه شوند و رابطه بین واقعیات مزبور میتواند به وضع قوانین علمی منجر شود.
برای پوزیتیویستها، چنین قوانینی شانی مشحون از حقیقت دارند و واقعیات اجتماعی به همان شیوة واقعیات طبیعی میبایستی مورد مطالعه واقع شوند».]1 [
هر چند ارائه چنین تعریفی از سوی «اسمیت» در کتاب «علم اجتماعی در تردید»، ضامن پرهیز از آشفتگی واژه شناختی در برخورد با نظریهای به گستردگی پوزیتیویسم است؛ اما «پرتاب شدگی» قابل ملاحظایی که در اثر مطالعه تعاریفی از این دست به محقق دست میدهد، وی را بلافاصله به جستجوی ریشههای معرفتی نظریه مزبور سوق میدهد تا از احساس غریب «پرتاب شدگی» فاصله بگیرد.
معمولا کشف ریشههای معرفتی یک نظریه – نه تنها به هنگام بررسی پوزیتیویسم بلکه به هنگام تلاش برای حصول شناخت نسبت به هر نظریهایی جُستار را در روند سیر تاریخی طی شده از سوی نظریه و فلاسفه و اندیشه پردازان آن حوزه نظری قرار میدهد.
در این راستا، برخی اپیکور (270-341 ق.م) فیلسوف شهیر یونانی را نخستین چهره اثبات گرا تلقی میکنند. ] 2[
وی در دوران باستان و در عصری که علم عمدتا معنای knowledge را به ذهن متبادر میکرد بر ماهیت تبعی و عرضی امور نظری تاکید کرده و تصریح نمود:
«هدف از آنها باید این باشد که افزار تحقیق و پژوهش غایت زندگی قرار گیرد. خطا در ادراکات حسی واقع نمیشود بلکه غلط و خطا در احکام رخ می دهد. درباره عالم، ما فرضیاتی میسازیم، وکیلن باید در ساختن این فرضیات به تجربه حسی متوسل شویم و به وسیله آن فرضهای خود را بیازماییم؛ همین تطبیق دادن فرضیات با تجربه حسی در واقع آزمایش حقیقت است». ] 3[
اما در عصر نوین، سه نسل متفاوت از فلاسفه پوزیتیویست را میتوان از یکدیگر باز شناخت. هر سه نسل به تبعیت از دورهای که عموما به عنوان «عصر روشنگری» شناخته میشود، مطرح گشتند؛ عصری که جواز تامل در خصوص زندگی اجتماعی، فراتر از تبیینهای مذهبی را صادر نمود و انسانها را به مثابه پیشگامان عمده در عرصه توسعه و تزاید دانش به معنای science تعیین کرد.
نخستین نسل،از میان فلاسفه متعدد قرون 18 و 19 چهرههایی همچون جان لاک، دیوید هیوم و اگوست کنت را در درون خود دارد. نسل بعدی در اوایل قرن بیستم همگی در حلقه وین گرد آمدند و پوزیتیویسم منطقی را صورت بندی کردند. آخرین نسل، در عصر پس از جنگ جهانی دوم و با آراء کارل همپل شکل و صورتی عمده به خود گرفت. ] 4[
در جُستار حاضر ابتدا تلاش می شود که پس از رویکردی واژه شناختی سیر تاریخی و ماهیت نظری، مکتب پوزیتیویسم از نظر شاخصترین اندیشمندان هر یک از سه دوره مورد مطالعه واقع شود، سپس ضمن تحلیل و بررسی تاثیر شرایط اجتماعی – سیاسی بر اندیشه پوزیتیویستی تلاش میشود تا ارزیابی این فرضیه مورد توجه قرار گیرد که: پوزیتیویسم متضمن الیتیسم در عرصه سیاسی بوده است.
و در نهایت به نقد اندیشههای مکتب پوزیتیویسم پرداخته خواهد شد.
2)رویکرد واژه شناختی
میر شمس الدین ادیب سلطانی، در خصوص کالبد شناسی واژه شناختی پوزیتیویسم مینویسد:
به لحاظ لغوی واژه Positive (در آلمانی ؛ - در انگلیسی: positive ، در فرانسه: positifive) از مصدر ponere در لاتین به معنای نهادن و وضع کردن میآید، از مشتقهای آن: positus در لاتین معادل است با pose در فرانسه.- مفهوم فلسفی positiv، بسادگی «مثبت» در برابر «منفی» (در ریاضیات و در الکتریسیته) نیست ، بلکه در این مورد دال است بر تحقق و «تحصلی»، واقعی، و مربوط به امور واقع بیچون و چرا. که در تجربه یعنی در زمان و مکان داده شدهاند. برای «پوزیتیویسم» اصطلاحهای گوناگونی در فارسی بکار رفتهاند، مانند: فلسفه یا مکتب یا مذهب تحصلی، … تحققی، اثباتی، و نیز فلسفه مثبته،اصالت تحقق، اصالت وضع». ] 5[
3)رویکرد تاریخی (ماهیت نظریه):
چنان که فرانک کروسان تصریح نمود سه نسل نسبتا متفاوت را میتوان در بطن مکتب پوزیتیویستی از یکدیگر بازشناخت. نسل نخست فلاسفه پوزیتویست که معرف چهرههای همچون لاک، هیوم و کنت است. نسل بعدی اندیشمندان حلقه وین را در بر میگیرد و سومین نسل عمدتا تحت تاثیر آراء کارل همپل مورد توجه قرار میگیرد. ابتدا تلاش میشود جهت صورت بندی نسبتا جامع از ابعاد نظریه، ضمن آشکار سازی ماهیت نظری هر یک از اندیشمندان سه نسل، آراء پوزیتیویستی آنها پی گرفته میشود.
الف) پوزیتیویسم؛ نسل نخست (لاک، هیوم، کنت)
یک مشکل اساسی که میتوان معطوف به دسته بندیهای تاریخی از این دست مطرح شود، حذف آراء و اندیشمندانی است که به هر حال در مسیر اندیشه یک مکتب از اهمیت برخوردار بودهاند. بالطبع یکسان گرفتن اهمیت اندیشه تمامی اندیشه ورزان پوزیتیویست بررسی حاضر را به سطح تاریخ اندیشهها تنزل میبخشد، اما جهت حل این مشکل چارهایی جزء بررسی چهرههای شاخص مکتب پوزیتیویستم وجود ندارد. هر چند به هیچ عنوان نباید اهمیت بسیاری از فلاسفه یا اندیشمندان را که حتی ژرف اندیشی آنها عمدتا ناظر بر ساحت اجتماعی وضعیت زندگی بشر نبوده است، نادیده گرفت.
فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:36
فهرست مطالب:
عنوان صفحه
1)مقدمه 1
2)رویکرد واژه شناختی 3
3)رویکرد تاریخی (ماهیت نظریه): 4
الف) پوزیتیویسم؛ نسل نخست (لاک، هیوم، کنت) 4
ب)پوزیتیویسم، نسل دوم (حلقه وین) 11
ج)پوزیتویسم: نسل سوم (کارل همپل) 14
4)تاثیر محیط اجتماعی - سیاسی بر شکل گیری نظریه پوزیتیویسم 16
5) اثر بخشی پوزیتیویسم بر مسائل سیاسی و اجتماعی: 19
6)نقد و نتیجه گیری 24
فهرست منابع و یادداشتها 29
1)مقدمه
پوزیتیویسم چیست؟ «پوزیتیویسم به مثابه یک رهیافت علمی در علوم اجتماعی معتقد است که امور میبایستی به مثابه واقعیات محض مطالعه شوند و رابطه بین واقعیات مزبور میتواند به وضع قوانین علمی منجر شود.
برای پوزیتیویستها، چنین قوانینی شانی مشحون از حقیقت دارند و واقعیات اجتماعی به همان شیوة واقعیات طبیعی میبایستی مورد مطالعه واقع شوند».]1 [
هر چند ارائه چنین تعریفی از سوی «اسمیت» در کتاب «علم اجتماعی در تردید»، ضامن پرهیز از آشفتگی واژه شناختی در برخورد با نظریهای به گستردگی پوزیتیویسم است؛ اما «پرتاب شدگی» قابل ملاحظایی که در اثر مطالعه تعاریفی از این دست به محقق دست میدهد، وی را بلافاصله به جستجوی ریشههای معرفتی نظریه مزبور سوق میدهد تا از احساس غریب «پرتاب شدگی» فاصله بگیرد.
معمولا کشف ریشههای معرفتی یک نظریه – نه تنها به هنگام بررسی پوزیتیویسم بلکه به هنگام تلاش برای حصول شناخت نسبت به هر نظریهایی جُستار را در روند سیر تاریخی طی شده از سوی نظریه و فلاسفه و اندیشه پردازان آن حوزه نظری قرار میدهد.
در این راستا، برخی اپیکور (270-341 ق.م) فیلسوف شهیر یونانی را نخستین چهره اثبات گرا تلقی میکنند. ] 2[
وی در دوران باستان و در عصری که علم عمدتا معنای knowledge را به ذهن متبادر میکرد بر ماهیت تبعی و عرضی امور نظری تاکید کرده و تصریح نمود:
«هدف از آنها باید این باشد که افزار تحقیق و پژوهش غایت زندگی قرار گیرد. خطا در ادراکات حسی واقع نمیشود بلکه غلط و خطا در احکام رخ می دهد. درباره عالم، ما فرضیاتی میسازیم، وکیلن باید در ساختن این فرضیات به تجربه حسی متوسل شویم و به وسیله آن فرضهای خود را بیازماییم؛ همین تطبیق دادن فرضیات با تجربه حسی در واقع آزمایش حقیقت است». ] 3[
اما در عصر نوین، سه نسل متفاوت از فلاسفه پوزیتیویست را میتوان از یکدیگر باز شناخت. هر سه نسل به تبعیت از دورهای که عموما به عنوان «عصر روشنگری» شناخته میشود، مطرح گشتند؛ عصری که جواز تامل در خصوص زندگی اجتماعی، فراتر از تبیینهای مذهبی را صادر نمود و انسانها را به مثابه پیشگامان عمده در عرصه توسعه و تزاید دانش به معنای science تعیین کرد.
نخستین نسل،از میان فلاسفه متعدد قرون 18 و 19 چهرههایی همچون جان لاک، دیوید هیوم و اگوست کنت را در درون خود دارد. نسل بعدی در اوایل قرن بیستم همگی در حلقه وین گرد آمدند و پوزیتیویسم منطقی را صورت بندی کردند. آخرین نسل، در عصر پس از جنگ جهانی دوم و با آراء کارل همپل شکل و صورتی عمده به خود گرفت. ] 4[
در جُستار حاضر ابتدا تلاش می شود که پس از رویکردی واژه شناختی سیر تاریخی و ماهیت نظری، مکتب پوزیتیویسم از نظر شاخصترین اندیشمندان هر یک از سه دوره مورد مطالعه واقع شود، سپس ضمن تحلیل و بررسی تاثیر شرایط اجتماعی – سیاسی بر اندیشه پوزیتیویستی تلاش میشود تا ارزیابی این فرضیه مورد توجه قرار گیرد که: پوزیتیویسم متضمن الیتیسم در عرصه سیاسی بوده است.
و در نهایت به نقد اندیشههای مکتب پوزیتیویسم پرداخته خواهد شد.
2)رویکرد واژه شناختی
میر شمس الدین ادیب سلطانی، در خصوص کالبد شناسی واژه شناختی پوزیتیویسم مینویسد:
به لحاظ لغوی واژه Positive (در آلمانی ؛ - در انگلیسی: positive ، در فرانسه: positifive) از مصدر ponere در لاتین به معنای نهادن و وضع کردن میآید، از مشتقهای آن: positus در لاتین معادل است با pose در فرانسه.- مفهوم فلسفی positiv، بسادگی «مثبت» در برابر «منفی» (در ریاضیات و در الکتریسیته) نیست ، بلکه در این مورد دال است بر تحقق و «تحصلی»، واقعی، و مربوط به امور واقع بیچون و چرا. که در تجربه یعنی در زمان و مکان داده شدهاند. برای «پوزیتیویسم» اصطلاحهای گوناگونی در فارسی بکار رفتهاند، مانند: فلسفه یا مکتب یا مذهب تحصلی، … تحققی، اثباتی، و نیز فلسفه مثبته،اصالت تحقق، اصالت وضع». ] 5[
3)رویکرد تاریخی (ماهیت نظریه):
چنان که فرانک کروسان تصریح نمود سه نسل نسبتا متفاوت را میتوان در بطن مکتب پوزیتیویستی از یکدیگر بازشناخت. نسل نخست فلاسفه پوزیتویست که معرف چهرههای همچون لاک، هیوم و کنت است. نسل بعدی اندیشمندان حلقه وین را در بر میگیرد و سومین نسل عمدتا تحت تاثیر آراء کارل همپل مورد توجه قرار میگیرد. ابتدا تلاش میشود جهت صورت بندی نسبتا جامع از ابعاد نظریه، ضمن آشکار سازی ماهیت نظری هر یک از اندیشمندان سه نسل، آراء پوزیتیویستی آنها پی گرفته میشود.
الف) پوزیتیویسم؛ نسل نخست (لاک، هیوم، کنت)
یک مشکل اساسی که میتوان معطوف به دسته بندیهای تاریخی از این دست مطرح شود، حذف آراء و اندیشمندانی است که به هر حال در مسیر اندیشه یک مکتب از اهمیت برخوردار بودهاند. بالطبع یکسان گرفتن اهمیت اندیشه تمامی اندیشه ورزان پوزیتیویست بررسی حاضر را به سطح تاریخ اندیشهها تنزل میبخشد، اما جهت حل این مشکل چارهایی جزء بررسی چهرههای شاخص مکتب پوزیتیویستم وجود ندارد. هر چند به هیچ عنوان نباید اهمیت بسیاری از فلاسفه یا اندیشمندان را که حتی ژرف اندیشی آنها عمدتا ناظر بر ساحت اجتماعی وضعیت زندگی بشر نبوده است، نادیده گرفت.
فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:15
چکیده:
ادبیات جنگ را با معیارهای گوناگونی می توان طبقه بندی کرد. هریک از این طبقه بندیها ضمن این که مزایای خاص خود را دارد با محدودیت هایی نیز روبروست. برای مثال تقسیم بندی ادبیات جنگ به لحاظ مضمون ومشخص کردن شش دسته زیر :
۱ـ ادبیات جبهه (شامل جنگ داخلی وجنگ ملی ـ میهنی )،
۲ـ ادبیات زندان وبازداشتگاه (ادبیات اسارت)،
۳ـ ادبیات اردوگاهی (مهاجران وزندگی اردوگاهی)،
۴ ـ ادبیات اشغال یا مقاومت،
۵ـ ادبیات تبعید،
۶ـ ادبیات پشت جبهه (دوره جنگ وپس از جنگ)،
نظیر هرتقسیم بندی دیگر نسبی است وبستگی به معیارهایی دارد که به نظر نویسنده در گونه شناسی ادبیات جنگ مهم تلقی می شوند. مقاله حاضر صرف نظر ازاین که محتوا ومضمون داستانها به کدام یک از انواع تعلق داشته باشد، برخی از جنبه های جامعه شناختی داستانهای کوتاه مربوط به جنگ ایران وعراق را بررسی کرده است ، از آن رو که درمیان انواع ادبیات داستانی (داستان کوتاه، داستان بلند ورمان)، داستانهای کوتاه کمتر از دیدگاه جامعه شناختی تجزیه وتحلیل شده اند . اگر این موضوع در مورد گرایش جامعه شناسی ادبیات در جهان درست نباشد، درباره ایران عاری از حقیقت نیست. از میان آثاری که طی سالهای ۱۳۴۸ تا ۱۳۷۵ به بررسی جنبه های اجتماعی ادبیات فارسی پرداخته اند، تعداد آثاری که به بررسی داستانهای کوتاه جنگ اختصاص یافته اند، شاید نزدیک به صفر باشد. باتوجه به رقم چشمگیر داستانهای کوتاه مربوط به جنگ ایران وعراق ونیز با درنظرگرفتن گرایش بیشتر رزمندگان نویسنده یا نویسندگان رزمنده وغیررزمنده به نگارش داستان کوتاه این پرسش هماره رویاروی ماست که چرا جامعه شناسان ادبیات تااین حد به داستان کوتاه بی توجهی کرده اند؟ درپاسخ به این پرسش بایدگفت که علاوه بردلایل عامی که موجب عدم اقبال جامعه شناسان وانسان شناسان فرهنگی به ادبیات جنگ شده است ونویسندگان مختلف هم به آنهااشاره کرده اند، برخی ویژگیهای خاص داستان کوتاه نیز دراین عدم اقبال مؤثر بوده است ، ازجمله آن که داستان کوتاه به دلیل اندک بودن مجال نویسنده برای صحنه آرایی، زمینه سازی حوادث، شخصیت پردازی وبه تصویرکشیدن جهان اجتماعی شخصیت ها وسرنوشت آنان دراین جهان، دشوارتر از داستان بلند یا رمان تن به بررسی های جامعه شناختی می دهد. آنچه در داستان کوتاه به خواننده عرضه می شود، تنها برشی از یک واقعیت است واین وظیفه خواننده است که به مدد تخیل خویش به همه واقعیت دست یابد به تعبیری دیگر داستان کوتاه بخشی از یک تابلوی نقاشی است که بقیه بخش های آن را بیننده به یاری نیروی تخیل در ذهن بازسازی می کند، یا جورچینی (پازلی) در هم ریخته است که فرد برای پی بردن به تصویر کامل آن ، ناگزیر است قطعات را بطور صحیح ومرتب کنار هم بچیند. وظیفه جامعه شناسی وانسان شناسی فرهنگی ازاین هم دشوارتر است ؛ زیرا در راه بازسازی واقعیت اجتماعی که بخش کوچکی از آن در داستان کوتاه عرضه شده با دشواری های بسیاری روبروست وهمین دشواری ها تا اندازه ای سبب رویگردانی جامعه شناسان وانسان شناسان از بررسی داستانهای کوتاه جنگ ایران وعراق شده است.
گرایش داستان نویسان جنگ ایران به نگارش داستانهای کوتاه
به رغم دشواریها وظرافت های بسیاری که در نگارش داستان کوتاه وجود دارد، داستان نویسان جنگ ایران گرایش بسیاری به نگارش داستان کوتاه داشته ودارند. علت این گرایش پرسش اساسی است که این مقاله درصدد پاسخگویی به آن است . البته پیش از پرداختن به دلایل این موضوع یادآوری می شود که حجم آثار ادبی تولیدشده در این زمینه پس از خاطره نویسی قرار می گیرد ودر واقع نخستین ژانر (گونه ) ای که نویسندگان جنگ به آن پرداختند، خاطره نویسی بود، که دلایل آن در جای خود قابل بررسی است.
به نظر می رسد دلیل اقبال داستان نویسان جنگ ایران به این گونه داستانی ، درمقایسه با سایر گونه های داستانی ، ناشی ازاین امر باشد که داستان کوتاه از چندجنبه با شرایط جنگی تناسب بیشتری دارد:
۱ـ نویسندگان جنگ برآن بودندتا در کوتاه ترین زمان، مکنونات قلبی وتجارب خویش را از جنگ به نگارش درآورند و بدیهی بود در فرصت های کوتاهی که پیش می آمد نه تنها امکان نگارش رمان،که حتی داستان بلند نیز به سختی وجود داشت واز آن جا که رزمندگان نویسنده یا نویسندگان رزمنده وغیررزمنده اغلب دل نگران از دست شدن فرصت ها ونیروی فرساینده ونسیان بخش زمان بودند، قالب داستان کوتاه را برای بیان مقاصد خویش مناسب تر یافتند.
۲ـ نویسندگان جنگ غالباً نویسندگان «نسل نو» (اگر چنین تعبیری جایز باشد) محسوب می شوند. ذکر این نکته درباره نویسندگان جوان ضروری به نظر می رسد که این دسته از نویسندگان معمولاً پیش از آن که قالب هایی چون رمان را بیازمایند استعداد وتجربه خود را در قالب داستان کوتاه آزموده اند. این امر حتی اگر قاعده ای کلی وجهان شمول نباشد، دست کم در مورد بیشتر نویسندگان ادبیات داستانی که تجربه داستان نویسی خود رابا داستان کوتاه آغاز کرده اند و پس از آن در دوره پختگی به دیگر قالب های داستانی روی آورده اند، مصداق می یابد.
۳ـ داستان کوتاه ویژگی فوتوگرافیک (عکس گونگی) دارد. اگر داستان بلند یا رمان را به فیلم تشبیه کنیم، داستان کوتاه بیشتر شبیه به یک سکانس از آن فیلم است . داستان کوتاه ضبط یک احساس، تجربه یا واقعه در موجزترین شکل خود است. برخی احساسات، تجربه ها یا وقایع اگر در داستان کوتاه ثبت نشوند از دست می روند. داستان کوتاه، واکنشی در برابر تأثیرپذیری شدید از یک تجربه یا واقعه است. تجارب یا حوادثی نظیر: شهادت یک دوست یا همرزم،وقایع یک عملیات، بازگشت یک اسیر یا مفقودالاثر و…، که نویسنده از آنها به شدت متأثر شده است.
بررسی جامعه شناختی محتوای داستانهای کوتاه جنگ
آنچه آمد اشاراتی اجمالی به ویژگی های داستان کوتاه و علل گرایش نویسندگان ادبیات جنگ به این گونه ادبی است که خود از حیث جامعه شناسی ادبیات حائزاهمیت است. اکنون وقت آن فرا رسیده است که مشخص کنیم چه جنبه هایی از داستان های کوتاه جنگ به لحاظ محتوا ومضمون قابل بررسی جامعه شناختی است. اما پیش از پرداختن به این موضوع ذکر این نکته ضروری به نظر می رسد که این مقاله داعیه پرداختن به تمام جنبه های قابل بررسی داستانهای کوتاه جنگ به لحاظ جامعه شناختی را ندارد، زیرا در جامعه شناسی ادبیات نیز نظیر هرپژوهش تجربی دیگر نظریه ها وفرضیه های متعدد راهنمای بررسی علمی هستند ودرواقع با یاری گرفتن از آنها جنبه های مختلف متن آشکار خواهد شد. بنابراین بی مدد این نظریه ها و فرضیه ها نمی توان به همه جنبه های جامعه شناختی داستان های کوتاه جنگ پرداخت. به این ترتیب آنچه در پی می آید بیشتر به معرفی مضامین مختلف داستانهای کوتاه جنگ ایران وعراق اختصاص دارد.