فرمت فایل : WORD (قابل ویرایش)
تعداد صفحات:62
فهرست مطالب:
چکیده
مقدمه
بیان مسئله
اهمیت و ضرورت تحقیق:
فرضیات تحقیق:
متغییرهای تحقیق:
اهمیت فرضیه
روش مسئله
محدودیت های تحقیق:
جامعه آماری در تحقیق:
روش یا روشهای نمونه گیری:
روش و تکنیک غالب در پژوهش:
نتایج حاصل از بخش توصیفی داده ها:
پیشینه تحقیق
چارچوب نظری تحقیق
نتایج حاصل از آزمون فرضیات:
تحقیقات پیشین
دیدگاهها و نظریهها در تبیین اعتیاد اینترنتی و پیامدهای آن
ریشه های روانی اعتیاد
آسیب پذیری جوانان در دوره بلوغ
نظریه کنترل اجتماعی
نقش خانواده در پیشگیری از اعتیاد
اعتیادات غیرمجاز
ویژگیهای افراد معتاد
اثرات دارویی مواد مخدر
ریشه های روانی اعتیاد
بحث و نتیجه گیری
منابع
ضمائم
چکیده
اعتیاد با وابستگی جسمانی و روانی همراه است . بعضی از داروها نیز ممکن است با ایجاد وابستگی روانی در بیمار موجب افزایش مصرف شوند و اعتیاد بدهند . فرد معتاد با دریافت مواد اعتیاد آور سرخوش و راضی می شود و با توقف مصرف دارو دچار خماری و اختلال شدید جسمانی می گردد . مواد اعتیادآور سبب پیدایش پدیده تحمل نیز می شوند . به موجب این پدیده فرد معتاد برای دسترسی به اثر اولیه این مواد که در ابتدا با مقدار کم حاصل میشود مصرف خود را افزایش می دهد . شدت و نوع وابستگی نسبت به مواد اعتیاد آور بر حسب نوع و اثر آن متفاوت است . برخی از این مواد مانند تریاک و مشتقات آن وابستگی شدید ایجاد می کنند و برخی دیگر با وجود تأثیری که بر روان و ذهن فرد می گذارند اعتیاد دهنده به شمار نمی آیند .
مقدمه
امروزه کسی نیست که در خصوص مضرات و اثرات سوء سیاسی،اجتماعی و فرهنگی معضل اعتیاد و قاچاق مواد مخدر شکّی داشته باشد.کارشناسان و صاحب نظران معتقدند که در حال حاضر بحران مواد مخدر در کنار 3 بحران یعنی((بحران نابودی محیط زیست،بحران تهدید اتمی و بحران فقر))به عنوان مسئله روز در آمده است.طبیعی است که حل این بحران و معضل و بلای خانمانسوز از عهده یک سازمان و یا چند مرجع،آن هم صرفاً با یک بر خورد قهری نه تنها خارج بوده بلکه نگرش یک بُعدی به مسئله است و وضعیت فعلی را بدتر خواهد نمود.به گونه ای که عمیقاً احساس می شودتنها راه حل موضوع،خارج شدن از ((برنامه روزی))و گام برداشتن در مسیر ((برنامه ریزی))و ایجاد عزم ملی و بسیج همگانی در این راستا است.
اعتیاد یا به تعبیر آن وابستگی به مواد مخدر و سوء مصرف آن در قرن حاضر از مهمترین و دردناکترین معضلات بشری است.سیل خروشان اعتیاد بی رحمانه در مسیر حرکت خود،کودکان،نوجوانان و جوانان و حتی سالخوردگان را طعمه قرار داده و علاوه بر متلاشی کردن کانون گرم و پاک خانوادگی سبب ناکامی در زندگی و تمایل بخودکشی و مرگ در آنها نیز می گردد
تحقیقی که اینجانب جهت گذراندن 3 واحد درسی دانشگاه انجام داده ام،با توجه به ضرورت آن در این منطقه که این بلای خانمانسوز، بی رحمانه گریبانگیر بیشتر جوانان شده است انجام گرفته است.امید است که گامی در جهت آگاهی نسل جوان و دانش آموزان باشد.
بیان مسئله
دسترسی به اینترنت، پدیدهای رو به گسترش است و هر روز تعداد بیشتری از افراد در زمره استفاده کنندگان اینترنت قرار میگیرند. اینترنت در همه جا حضور دارد: در خانه، مدرسه، و حتی در مراکز خرید. طبق برآورد صورت گرفته، در سال 1981، 66 میلیون نفر از مردم آمریکا به اینترنت دسترسی داشته که در سال 1999 شمار آنها به 83 میلیون بالغ گردیده است (بیگز، 2000: 1) . در بین کاربران اینترنت، جوانان بیشترین استفاده را از آن دارند. نتایج تحقیقات انجام شده در ایالات متحده نشانگر آن است که استفاده از اینترنت در میان جوانان، بیش از هر گروه سنی دیگری است (بولن و هاره، 2000: 5) . کودکان نیز گروه سنی دیگری هستند که استفاده وسیعی از اینترنت دارند. در سال 2005، بیش از 77 میلیون کودک وارد فضای سایبر شدهاند(غمامی، 1384: 45).
همزمان با دسترسی روزافزون و گسترده افراد به اینترنت، شاهد نوع جدیدی از اعتیاد یعنی اعتیاد اینترنتی هستیم که موضوع رو به رشد عصر اطلاعات است. همانند تمامی انواع دیگر اعتیاد، اعتیاد به اینترنت نیز با علائمی همراه است همچون، اضطراب، افسردگی، کج خلقی، بیقراری، تفکرهای وسواسی، کنارهگیری، اختلالات عاطفی، و ازهمگسیختگی روابط اجتماعی. از طرفی، در عین حال که روابط افراد (به ویژه کودکان و نوجوانان) در جهان مجازی افزایش مییابد، در مقابل از دامنه روابط آنان در جهان واقعی کاسته میشود و احتمال افت عملکرد آموزشی آنان نیز میرود (سامسون، 2005: 2) .
اعتیاد اینترنتی، انسانها را به افرادی رهاشده تبدیل کرده و بر روابط اجتماعی آنان تأثیر میگذارد. در نتیجه استفاده بیش از حد از اینترنت، بهرهوری و بازده کاری کاربران اینترنت، پایین میآید. آنان با تأخیر به محل کار میروند و دچار کمکاری میشوند. عدمتحرک جسمی و چاقی به همراه علائمی چون درد کمر، پشت و ماهیچه، از دیگر تبعات این مسئلهاند. این کاربران حتی در صورت کنارهگیری از اینترنت، دچار علائم اختلال میشوند (سز، 2003: 1) .
به هر حال، پدیده اعتیاد اینترنتی، همزمان با افزایش دسترسی روزانه مردم به منابع آنلاین شایعتر میشود. وب، اطلاعدهنده، مفید، دارای منابع غنی و سرگرمکننده است. اما برای بسیاری از مردمی که به آن معتادند، این منافع، در حال تبدیل شدن به آسیبها و نابهنجاریهای روانی و رفتاری است (فریس، 2002: 1) . مطالعات نشان داده است که 14 درصد از کاربران اینترنت، جزو کاربران آسیبشناسانه اینترنت هستند که دچار علائم رفتارهای وسواسی، حالت روانشیدایی، افسردگی و جز اینها هستند (زاهنیسر، 2000: 1) .
این مقاله درصدد پاسخ گویی به این سوالات اساسی است که 1- آیا پدیده استفادهی اعتیادی از اینترنت در ایران وجود دارد؟ 2- استفاده اعتیادآمیز از اینترنت، چه تبعاتی برای افراد (به ویژه کودکان و نوجوانان) در زمینه های مختلف اجتماعی, فرهنگی و آموزشی دارد؟
الف:جوانان ب: خانواده ج:اعتیاد د:معتاد
تعریف اعتیاد: اعتیاد یعنی عادت کردن،خو گرفتن،حالتی که سبب مداومت در استعمال بعضی از داروها از قبیل تریاک،مرفین،هروئین،حشیش و الکل در انسان می شود.(فرهنگ فارسی عمید)
یا به عبارتی دیگر حالتی ناشی از استعمال منظم و پیگیر بعضی از مواد که شخص در صورت محرومیت از آنان دچار اختلالات عصبی و مزاجی می شود.
اهمیت و ضرورت تحقیق:
همانطوریکه می دانیم بر اساس هرمهای سنی کشورما با جمعیتی جوان روبرو است و درصد بیشتری از جامعه ما را جوانان تشکیل می دهند.جوانی جمعیت بر تمامی مسایل در همه جنبه ها تأثیر می گذارد.از طرفی اثرات تخریبی فردی و اجتماعی اعتیاد باعث شده است که اعتیاد از یک سو،بزهکاری از سوی دیگر به عنوان بیماری (فردی و اجتماعی) بررسی شده است.
در جریان آموزش و پرورش عوارض نامطلوبی می گذارد ازقبیل:
الف:مانع ادامه تحصیل جوان می شود.ب: بر روند آموزشی تأثیر منفی می گذارد.ج: تأثیر مواد مخدر منحصر به فرد نمی شود،بلکه کل جامعه را در بر می گیرد.
از طرف دیگر چون تحقیق در زمینه اعتیاد هم بنیادی و هم کاربردی است.لذا با توجه به مسایل فوق از آنجایی که جامعه انتخاب شده ((شهرستان ایذه)) که این بلای خانمان سوز گریبانگیر جوانان منطقه شده است.بدین جهت هر گونه بررسی و مطالعه در جهت روشن ترشدن ابعاد مختلف این پدیده اجتماعی،هر چند اندک باشد.امری ضروری و اساسی به شمار می رود.
اهداف تحقیق:
الف:هدف کلی
1- بررسی و آشنایی با علل خانوادگی اعتیاد در جامعه
2- آشنایی با نیازها و تمایلات و خواسته های جوانان در جامعه
ب: اهداف جزئی:
1- شناسایی مهمترین عوامل خانوادگی مؤثر در اعتیاد جوانان شهرستان ایذه
2- تعیین میزان و تنوع و پراکندگی مواد مواد مخدر در بین جوانان
3- بررسی و شناخت رابطه عناصری چون وضعیت اقتصادی،سطح سواد،نوع رابطه والدین و ? با اعتیاد
4- کمک به خانواده ها در جهت پیشگیری و جلو گیری از این معضل بزرگ منطقه
فرمت فایل : WORD (قابل ویرایش)
تعداد صفحات:41
فهرست مطالب:
پیشگفتار :
چکیده :
دیادوکوکینزیس یا همان نوک زبانی :
روانشناسی کودک
اختلال در تلفظ
اختلال زبانی خاص
لکنت زبان :
لکنت زبان گذرا و مزمن :
مطالعه در مورد جنبه های مختلف رشد کودک
مطالعه در مورد نیازهای کودک در سنین مختلف
حقایقی درباره لکنت زبان و لکنتی ها :
چگونه با کودک حرف بزنیم؟
آیا همه کودکان در باید در یک زمان مشخص شروع به صحبت کردن کنند؟
مهارت های زبانی کودکان
بایدها و نبایدها
نوک زبانی صحبت کردن چیست:
• نوک زبانی صحبت کردن چه مشکلاتی را به وجود میآورد:
•برای درمان چه باید بکنیم؟
• تعریف کنید! از خودتان بگویید!
ادبیات و پیشینۀ تحقیق
روش تحقیق:
روش بررسی
یافته ها
مرا به حرف بیاور، مادر
منابع
پیشگفتار :
روان شناسی کودک اهمیت خود را از کودک می گیرد، چرا که دوران کودکی انسان اهمیت فوق العاده ای دارد. شاید نگاهی به دوران کودکی انسان و توانائیهای نوزاد انسان در مقایسه با سایر موجودات اهمیت این دوران را آشکارتر سازد. نوزاد انسان در میان سایر موجودات عالم طولانی ترین زمان را نیاز دارد که قابلیت ها و توانائیهای خود را پرورش و آشکار سازد. در واقع انسان حدود 18 سال اول زندگی خود را در حال رشد و تکامل در ابعاد مختلف است و این زمان طولانی و با اهمیتی در زندگی انسان است.
از طرف دیگر ، نوزاد انسان با کمترین توانایی ها و امکانات (نظیر بازتابها) به دنیا می آید و به مراقبت زیاد و شدیدی نسبت به سایر موجودات نیاز دارد (برای مثال در نظر بگیرید که چگونه گوساله گاو پس از به دنیا آمدن روی پای خود می ایستد، ولی نوزاد انسان حتی نمی تواند سر خود را راست نگه دارد). ابن مراقبت توسط پدر و مادر در وهله اول و توسط اطرافیان و جامعه در وهله دوم اعمال می شود، ولی این مراقبت بدون آگاهی ، دانش و آموزش شیوه های فرزند پروری صحیح امکان ندارد و اهمیت روان شناسی کودک نیز از این دو موضوع (زمان طولانی رشد کودکی و شیوه های صحیح فرزند پروری) ناشی می شود.
چکیده :
بسیار اتفاق افتاده است که افراد تلاش می کنند پاسخی را به یاد آوردند که در آن لحظه قادر به یاد آوری آن نیستند، ولی با این وجود پاسخ را خیلی نزدیک یعنی نوک زبان خود می دانند . به این پدیده ،پدیدة نوک زبان گویند . برای مثال فرض کنید از کسی سؤال شود« در راه زاهدان به چابهار چه شهری است؟»تنها بدین دلیل که فردفوراً پاسخ را به یادنمی آورد الزاماً نمی توان گفت که او هیچ چیزی درباره پاسخ نمی داند. برخی اوقات کسی که نمی تواند پاسخ را به یاد آورد ولی می تواند ویژگیهای لفظی پاسخ درست را به یاد آورد. برای مثال ، در پاسخ به سؤال بالا فردی که نمی تواند پاسخ را که «ایرانشهر » است به یادآورد ممکن است به یاد آورد که پاسخ با «1»یا حتی «ایران» شروع می شود، یا آن که دارای سه بخش است . برخی اوقات فردی که نمی تواند پاسخ را به یاد آورد در عین حال می تواند اطلاعاتی را درباره ویژگیهای معنایی آن پاسخ به یاد آورد . برای مثال ، در پاسخ به سؤال بالا فرد ممکن است نتواند پاسخ را به یاد آورد ولی هنوز ممکن است بتواند به یاد آورد که سؤال درباره شهری است تقریباً نزدیک مرز ، یا اینکه شهری است که نزدیک زابل است یادآوری هر یک از این دو صفت در غیاب یاد آوری خود پاسخ ، «پدیده نوک زبان » نامیده شده است .
( این پدیده برای اولین بار توسط براون و مک نیل 1996 بررسی شد)
کلید واژه : فرمولوژه ، دیادوکوکینزیس،ضریب هوشی، هبستگی
دیادوکوکینزیس یا همان نوک زبانی :
دیادوکوکینزیس عبارت است از توانایی انسان در این که اندام های گویایی اش را خیلی زود به حرکت درآورد و خیلی زود از حرکت باز ایستد و حرکات مرحله ای و به دنبال هم، متغیر و تکرارشونده، آن طور که در تولید گفتار وجود دارد با اندام های گفتاری اش انجام دهد.
استفاده از دیادوکوکینزیس در ارزیابی رشد حرکتی کودکان و بزرگسالان بسیار رایج است. نتایج نشان می دهند که سرعت های دیادوکوکینزیس در کودکان با تکامل سیستم حرکتی آن ها افزایش می یابد. در سن 10-9 سالگی یا در سن 15 سالگی سرعت های مشابه بزرگسالان به دست آمده است و این به معیاری بستگی داشته که با آن عملکرد شبیه بزرگسالان را تعریف کرده اند. در ضمن بررسی های مختلف نشان داده اند که سرعت های دیادوکوکینزیس در بین شرکت کنندگان بسیار تغییرپذیر بوده و این تغییرپذیری در کودکان با سن پایین تر بیش تراست.
روانشناسی کودک
بدون شک یکی از مهمترین و موثرترین دوران زندگی آدمی دوران کودکی است. دورانی که در آن شخصیت (Personality) فرد پایه ریزی شده و شکل می گیرد. امروزه این حقیقت انکارناپذیر به اثبات رسیده است که کودکان در سنین پایین (طفولیت) فقط به توجه و مراقبت جسمانی نیاز ندارند، بلکه این توجه باید همه ابعاد وجودی آنها شامل رشد اجتماعی ، عاطفی ، شخصیتی و هوشی را دربر گیرد. این ابعاد عوامل تعیین کننده و اساسی یک انسان هستند که از دوران کودکی پایه گذاری و شکل می گیرند.
یکی از مسائلی که صحت آن هنوز به اثبات نرسیده است و درباره آن اختلاف نظر وجود دارد چیزی است که به آن دوره حساس زبانآموزی (Critical Period) گفته میشود. بنا بر این نظریه، دوره زبانآموزی برای کودک، بین دو تا حداکثر دوازده سالگی است و اگر کودک در این دوره زبان یاد نگیرد، بعداً نخواهد توانست آن را بیاموزد. نظیر این پدیده در بعضی از حیوانات نیز مشاهده شده است که به آن دوره نقشپذیری گفته میشود.
در بعضی از جانوران برای یادگیری بعضی از رفتارها در مرحله معینی از رشد، استعداد خاصی بروز میکند که تا مدت محدودی باقی میماند. چنانچه در این دوره از این استعداد بهره برداری شود، آن رفتار بهخصوص آموخته میشود؛ ولی اگر آن دوره سپری شود و یادگیری صورت نگیرد، دیگر آن رفتار آموخته نمیشود، چنین است دانه برچیدن جوجهها که از راه نقشپذیری یاد گرفته میشود. در آغاز تولد، هر نقطه روشنی میتواند محرک واقع شود تا جوجه به زمین نوک بزند و در نتیجه این کار، جوجه برای تمام عمر دانه برچیدن را یاد میگیرد. در یک آزمایش، وقتی جوجههایی را در تاریکی بزرگ کردند و برای دو هفته با دستگاه دانه دادند و سپس در نور روز آوردند، متوجه شدند که آنها، اگرچه در میان انبوه دانه باشند و از گرسنگی نیز نزدیک به تلف شدن باشند، نوک نمیزنند و دانه برنمیچینند.
زبانآموزی کودک را نیز میتوان پدیدهای از مقوله نقشپذیری دانست، با این تفاوت که دوره آن در مقایسه با پدیدههای مشابه که در حیوانات دیگر مشاهده میشود، طولانیتر است. لنه برگ در فصل چهارم کتاب خود به نام «شالودههای زیستشناختی زبان» شواهد فراوانی ارائه میدهد که نشان میدهد این دوره نقشپذیری برای زبان بین دو تا دوازده سالگی محدود شده است؛ یعنی کودک انسان زودتر از دو سالگی نمیتواند آموختن جنبههای اساسی زبان را آغاز کند، هر آینه به علتی تا حدود دوازده سالگی زبان نیاموخته باشد امکان یادگیری آن را برای همیشه از دست داده است. به نظر میرسد که این محدودیت با ساخت و رشد مغز رابطه داشته باشد.
مغز کودک انسان در هنگام تولد بسیار ناقص است، ولی در دو سال اول به سرعت رشد میکند. در این دو سال تقریباً 350% بر وزن آن افزوده میشود؛ یعنی، تقریباً چهار برابر و نیم میشود، در حالی که در ده سال بعد این افزایش وزن فقط 35%است. وقتی زبان در کودک ظاهر میشود، یعنی در حدود دو سالگی، تقریباً 60% رشد مغز کامل شده است و وقتی دوره پذیرایی زبان به پایان میرسد، یعنی در حد بلوغ، رشد مغز نیز پایان یافته است. محدودیت دوره زبانآموزی ممکن است با ویژگی دیگر مغز نیز ارتباط داشته باشد انسان در میان پستانداران تنها حیوانی است که بین دو نیمکره مغز او نوعی تقسیم کار به وجود میآید، به این معنی که مرکز هدایتکننده بعضی از فعالیتها در یکی از دو نیمکره قرار میگیرد. زبان یکی از این فعالیتهاست که نیمکره چپ هدایت آن را به عهده میگیرد. قرار گرفتن زبان در نیمکره چپ چیزی نیست که از آغاز زبانآموزی کودک وجود داشته باشد، بلکه این کارکرد تخصصی بعدها و به تدریج حاصل میشود. در واقع، بافتهای مغز در کودکی انعطافپذیری زیادی دارند، به طوری که میتوانند وظایف مختلفی را به عهده بگیرند. از اینرو، اگر آسیبی به نیمکره چپ وارد شود و زبان دچار اختلال شود، نیمکره راست به کمک میآید و کار بافتهای آسیبدیده را جبران میکند و زبان، پس از مدتی، به حال عادی بازمیگردد. ولی این انعطافپذیری به تدریج از دست میرود و مرکز هدایت زبان هر چه بیشتر به نیمکره چپ واگذار میشود تا جایی که در سن بلوغ به حد نهایی خود میرسد. به نظر لنه برگ و بعضی محققان دیگر، از دست رفتن انعطافپذیری مغز و کامل شدن کنترل یک جانبه زبان عامل دیگری است که حد نهایی زبانآموزی را حدود بلوغ محدود میکند.
در اینجا میتوان سؤال مهمی را مطرح کرد: آیا تا کنون موردی پیدا شده که انسانی به علت سپریشدن دوره پذیرایی، امکان یادگیری زبان را از دست داده باشد؟ واضح است که این نوع آزمایشها را نمیتوان به طور عمدی روی انسان انجام داد و اگر جوابی برای این سؤال باشد، باید آن را در مطالعه وضع کودکانی که از جامعه انسانی به دور ماندهاند، جستجو کرد. ما در اینجا به یکی از این موارد که گزارشهای آن از همه مستندتر است اشاره میکنیم.
فرمت فایل : WORD (قابل ویرایش)
تعداد صفحات:67
فهرست مطالب:
فصل اول: بیان مسئله
1-1 تعریف خشونت علیه زنان و انواع آن …………………………......................... 5-3
2-1 علل خشونت علیه زنان………………………………....................…………. 8-6
3-1 علل مخفی ماندن خشونت علیه زنان …………………..............................……. 10-9
4-1 پیامد و تبعات خشونت علیه زنان ………………................................……….. 13-11
5-1 مطالعات مشابه………………..........................................................……. 17-14
فصل دوم: اهداف و روش کار
1-2 اهداف کلی و سوالات …………....................…………………………… 19-18
2-2 کلید واژه خشونت ………….........................................................………… 20
3-2 روش کار ………………………...................................………………. 22-21
فصل سوم: نتایج و درصد ها
1-3 خشونت فیزیکی ……………………..................................................………. 23
2-3 خشونت روانی ……………………….......................……………………….. 24
3-3 خشونت جنسی ……………………………........................................……….. 25
4-3 همبستگی متغیرها ………………………….................................…………. 32-26
فصل چهارم: جداول
1-4 جدول شماره (1) توزیع متغیرهای کمی زمینه …............................………….……….. 33
2-4 جدول شماره (2) توزیع فراوانی برخی متغیرهای زمینهای ……......................…………… 34
3-4 جدول شماره (3) توزیع فراوانی برخی متغیرهای وابسته به خشونت…................................... .35
4-4 جدول شماره (4) توصیف کلی خشونت فیزیکی و توزیع میانگین گویههای خشونت فیزیکی ……………..................................................................................................… 36
5-4 جداول شماره (5 و 6) توزیع فراوانی گویههای مربوط به خشونت روانی و توصیف کلی خشونت روانی………............................................................................................….. .38-37
6-4 جداول شماره (7 و 8) توزیع گویه های فراوانی خشونت جنسی، توصیف کلی خشونت جنس…. .39-38
7-4 جدول شماره (9) توزیع میانگین برخی متغیرهای مرتبط با خشونت ………..................……. 39
8-4 جدول شماره (10) توصیف کلی خشونت و نمودار توزیع فراوانی خشونت ….....................… 40
همبستگی متغیرها
9-4 جدول شماره (11) بررسی رابطه میان سن و میزان خشونت……...........................………. 41
10-4 جدول شماره (12) بررسی رابطه میان میزان تحصیلات و میزان خشونت……....................… 42
11-4 جدول شماره (13) بررسی رابطه میان شغل و میزان خشونت…….............................…… 43
12-4 جدول شماره (14) بررسی رابطه میان شغل همسر و میزان خشونت….....................………. 44
13-4 جدول شماره (15) بررسی رابطه میان میزان درآمد و میزان خشونت ..........................….…….. 45
14-4 جدول شماره (16) بررسی رابطه میان اعتقادات مذهبی زن و میزان خشونت ...........................…. 46
15-4 جدول شماره (17) بررسی رابطه میان اعتقادات همسر و میزان خشونت …......................…. 47
16-4 جدول شماره (18) بررسی رابطه میان محل سکونت و میزان خشونت …...............…..…… 48
17-4 جدول شماره (19) بررسی رابطه میان ازدواج قبلی همسر و میزان خشونت …...................…. 49
18-4 جدول شماره (20) بررسی رابطه میان اعتیاد همسر به مواد مخدر و میزان خشونت........................ ..50
19-4 جدول شماره (21) بررسی رابطه میان ازدواج اجباری و میزان خشونت ……….....….……..51
20-4 جدول شماره (22) بررسی رابطه میان بیماری روانی همسر و میزان خشونت ………….…….52
21-4 جدول شماره (23) بررسی رابطه میان متغیرهای کمی زمینهای و خشونت و ابعاد آن …...….55-53
22-4 جدول شماره (24) بررسی رابطه میان انجام ختنه در کودکی و میزان میل جنسی ……....…….55
23-4 جدول شماره (25) بررسی رابطه میان انجام ختنه در کودکی با میزان ارضاء از رابطه جنسی ……56
24-4 جدول شماره (26) بررسی رابطه میان انجام ختنه در کودکی با محل سکونت ………..…….56
فصل پنجم: توانمند سازی زنان
1-5 راهکارها…...........................................................................................….. 58-57
2-5 روانشناختی زنان مورد ضرب و شتم …................................................................….. 59
3-5 روان درمانی ……………………….....................................................…….. .60
4-5 بالا بردن آگاهیهای عمومی و قدرتمند ساختن زنان …..................................………….. 61
پرسشنامه ……………..........................................................................…….. 64-62
منابع …………...................................................................................……… 67-65
فصل اول:
بیان مسئله
تعریف خشونت علیه زنان و انواع آن:
دکتر شکوه نوابی نژاد در حوزهی روانشناسی زن خشونت را به معنای ضرب و شتم یا هر گونه تجاوز به زن و شکنجه و آزردن وی بر شمارد که در سراسر دوران زندگی شکلهای گوناگون از آن بروز مییابد.(1)
تعریف خشونت علیه زنان که در اعلامیه سازمان ملل آمده است به شرح زیر است، هر چند که به آن محدود نمیشود. (یونسکو 1994)
الف) خشونت جسمانی، روانی و جنسی که در خانوادهها بر زنان اعمال میشود. نظیر کتک زدن و تجاوز جنسی به دختران در خانه، خشونت در ارتباط با جهیزیه، تجاوز جنسی به زنان ، ختنه کردن دختران و زنان و دیگر اعمال سنتی که به زنان آسیب میرساند.
ب) خشونت جسمانی، روانی و جنسی که در جامعه اتفاق میافتد نظیر تجاوز جنسی، تهدید، ارعاب و تحقیر در محیطهای تحصیلی و کاری و به فحشاء کشیدن دختران و زنان.
ج) خشونت جسمانی، روانی و جنسی که در نقاط مختلف جهان یا توسط دولتها اعمال یا ندیده گرفته میشود.(1)
خانواده اولین مکان آغاز خشونت بر علیه زنان است.زنان در خانواده های جوامع شرقی به بهانه های عدم رعایت ارزش های مقدس و قید و بندهای سنتی و به بهانه حفظ آبرو به شدیدترین شکل تنبیه میشوند. (18)
پدران بدون آنکه ترس و واهمهی از مجازات داشته باشند قوانین نابرابر در ساختار جامعه را در خانواده پیاده میکنند افزایش شکنجه ، به قتل رساندن دختران توسط پدر، برادر یا عمو و دایی و روی دادن قتلهایی تحت لوای ناموس، خودسوزی زنان در اثر خشونت های فیزیکی و روانی وارد آمده از طرف شوهر شاهدی بر این مدعا است که در شهرستان ایذه نمونههای زیادی را در ذهن داریم.
وجود روابطی که ازدواج در آن نه بر اساس انتخاب آگاهانه و عاشقانه صورت گرفته بلکه صرفاً بر اثر تکلیف به صورت سنتی انجام گیرد و زن در خانواده بعد از قیومت پدر مورد خشونت همسر قرار گیرد. (18)
خشونت نسبت به زنان محدود به خشونت بدنی نیست، بلکه هر نوع رفتاری که مرد به قصد اثبات قدرت برای نظارت بر زن داشته باشد خشونت نام دارد. (2)
زنان در سراسر دوران زندگی به شکلهای گوناگون خشونت وابسته به جنسیت را تجربه میکنند که بیشتر آن خانوادگی است و در سه شکل خشونت فیزیکی، روانی و جنسی در خانواده بروز می کند.
خشونت فیزیکی یا بدنی شامل انواع بد رفتاریها چون هل دادن، لگد زدن، ضربه زدن، کشیدن موی سر، سوزاندن، شلاق زدن، صدمه زدن به اشیاء و لوازم زندگی، بخصوص وسایلی که زن به آنها دلبستگی خاص داشته، اذیت و آزاد رساندن مثل بیدار کردنهای مکرر زن در نیمه شب، تلفنهای مکرر، جاسوسی و تعقیب زن، انواع تهدیدها مثل نامههای تهدید آمیز نوشتن، تهدید کلامی یا با اسلحه، تهدید به آزاد و اذیت افراد وابسته به زن مثل کودکان یا خویشاوندان و سرانجام تهدید به کشتن یا کشتن قربانی است. تجربه نشان داده است، رفتار خشونت آمیز از نمونههای ساده مانند هل دادن، ضربه زدن شروع شده و بتدریج دفعات آن زیاد و خشنتر میشود(2)
بدرفتاریها و شکنجههای روانی شکل دیگری از خشونت علیه زنان در خانواده است که گستردگی بسیاری دارد مانند: دروغ گفتن، چشم چرانی، تعدد زوجات، بیتوجه بودن به زن و خواستههای او، خیانت به زن، ایجاد محدودیت در روابط، کنترل دائمی مخارج زن، وادار کردن زن به داشتن پوششی خاص، انتقاد و سرزنش کردن به طور مداوم، تهمت زدن، بدرفتاری کلامی و عاطفی مثل تمسخر در جمع، تحقیر وضعیت جسمانی و ظاهری، دشنام و ناسزا گفتن، حرفهای رکیک و غیره، که در نهایت به ترس، عجز و ناتوانی روانی منجر میشود، که اراده، اعتقاد به نفس و تصمیم گیری و توانمندی را از زن ساقط میکند و در موارد شدید باعث به هم خوردن تعادل روانی و پیدایش تصورات واهی و تمایل به خود کشی میشود.
خشونت جنسی به معنای کلیه رفتارهایی که زن را مجبور به برقراری رابطه جنسی میکند.(24) همچنین عدم رعایت بهداشت جنسی، آزار و اذیت جنسی و عدم توجه به ارگاسم (orgasm) جنسی زن در هنگام رابطه جنسی جزو خشونتهای جنسی محسوب میشوند. نوع دیگر خشونت جنسی، بریدن اندام تناسلی زنانه (ختنه) میباشد، به صورت بریدن جزئی یا کلی کلیتوریس و لبهای کوچک که در شدیدترین نوع آن کلیتوریس، لبهای کوچک و لبهای بزرگ قطع شده و سپس فرج دوخته می شود بگونهای که فقط سوراخ کوچکی برای خروج ادرار و خون مربوط به عادت ماهانه بماند.
اشکال دیگری از خشونت متناسب با سطح فرهنگی جوامع نسبت به زنان و دختران صورت میگیرد مانند سقط جنین با توجه به انتخاب جنسیت و کشتن نوزاد دختر، تبعیض غذایی یعنی اختصاص دادن غذای نامطلوب به وی در مقایسه با فرزند پسر، دسترسی نابرابر به خدمات و مراقبتهای بهداشتی و تحصیلی، فروش فرزندان به منظور فحشاء توسط والدین، زنای با محارم، ازدواج پیش از موقع دختران از جمله شکلهای دیگر خشونت است.(1)
زنان در سیاست نیز مورد خشونت واقع میشوند،به قول مهرانگیز کار:
خشونت سیاسی با عملکرد اهرم های قدرت رسمی یعنی دولت، علیه زنان اعمال میشود. این خشونت به صورت غفلت از حقوق انسانی زنان در قانون گذاری انعکاس مییابد و به صورت عدم پشتیبانی از برابری حقوق زن و مرد در سیاست گذاری ظاهر میشود.(18)
خشونتهای که در اجتماع رخ می دهد مانند ایجاد مزاحمت و آزار و اذیت جنسی و حس برتری جویانه مرد نسبت به زن برآیندی از سیاستهای دولت و نگرش عمومی جامعه میباشد که در مراکز آموزشی از قبیل مدرسه، مطبوعات، رادیو تلویزیون، سازمانها و ادارات انعکاس مییابد.
نگرش عمومی جامعه بر اساس سنتهای پدرسالاری، مرد را در خانواده دارای اقتدار زیاد میداند. او به سبب نقش نان آوری، عملاً دارای کنترل اقتصادی بر دیگر اعضای خانواده است و نتیجتاً قادر به اعمال خشونت میگردد. تنها نگاهی به رسانههای تلویزیون مشخص می کند که با وجود تمام دگرگونیهای موجود در جهان و در جامعه ایران، هنوز خانواده عبارت است از پدر مقتدر تصمیم گیرنده است که با همسر خود نیز مشورت نمیکند (3).
اگر به قوانین ایران، نگرش عمومی جامعه و سازمانها، که هر سه عامل موثری در افزایش یا کاهش خشونت هستند، نگاه کنیم، متوجه خواهیم شد که قوانین و نگرش عمومی و نبود سازمانهای حمایتی، به صورت عوامل تشدید کننده خشونت عمل می کنند. (4)
مرکز فرهنگی زنان اعتقاد دارد که انواع خشونتها ارتباطی بسیار نزدیک به هم دارند و در این زمینه خشونتهای فرهنگی، اقتصادی، قانونی و سیاسی را جدا از هم نمیبیند و با این تفسیر اعضای این مرکز معتقدند که نمیتواند یک نوع خشونت را بررسی کرد، بدون آنکه تاثیر مستقیم یا غیر مستقیم انواع دیگر در آن دیده شود. خشونتی سیستماتیک در کل جامعه رواج دارد که این خشونت نمادی از قدرت است و بیدلیل نیست که در این بازی قدرت، قربانیان اصلی خشونت عمدتاً زنان و کودکانند. (25)
علل خشونت علیه زنان:
خشونت، یک رفتار غلط است. این رفتار غلط که از الگوهای غلط خانواده و اجتماع نشات می گیرد، وسیله ای است که فرد از طریق آن ناکامیها، کمبودها و خلاء های روانی، اقتصادی و اجتماعی خود را جبران می کند. (5)
زنان به عنوان جنس لطیف و نقطه تمرکز خانواده در بروز و پیدایش رفتارهای خشونت آمیز مورد توجه و تحت تاثیر متغیرهای محیط اطراف خود میباشند. خشونت علیه زنان یکی از معضلات اجتماعی در تمام کشورهای دنیا است این معضل اجتماعی علاوه بر ایجاد مشکلات جسمی و روانی در شخص مضروب، موجب بروز عواقب جبران ناپذیر اجتماعی نیز می گردد.(23)
خشونت خانوادگی که از طرف بزرگسالان یا مردان اعمال میگردد، باید تحت نظر و دقت بیشتری قرار گیرد، زیرا در محدوده خانواده، همیشه خشونت از جانب فرد قدرتمند (قدرت بدنی، اقتصادی، اجتماعی) بر فرد بیقدرت یا کم قدرت اعمال میشود. در این حالت، قربانی به دلیل ضعف اقتصادی و اجتماعی، در موقعیت وابستگی به فرد قدرتمند قرار دارد و از آنجا که در اکثر موارد از حقوق انسانی، اجتماعی خود آگاهی ندارد، قادر به پایان بخشیدن به این شرایط نیست و در مواردی که سعی میکند به مقاومت و دفاع از خود بپردازد، چون هیچ پشتیبانی ندارد، شرایط زندگی را برای خود سخت تر میسازد. قربانیان خشونت خانوادگی به شدت محتاج کمک و پشتیبانی جامعه، دولت، نهادها و سازمانهای گوناگون هستند تا از شرایط سخت زندگی خود رهایی یابند (5)
یکی از نکاتی که در تحقیقات این رشته همواره مورد نظر بوده، بدست آوردن ویژگیهای مشترک زنانی است که مورد خشونت واقع شده اند زیرا، گمان بر این بود که این زنها ویژگیهای شخصیتی خاصی دارند، مثلاً اعتماد به نفس پایینی دارند، یا تقسیم نقش سنتی در خانواده شان حاکم است، اما نتایج تحقیقات خلاف اینها بود و نشان داد که این زنها هیچ نوع تفاوت قابل ذکری با زنهای دیگر ندارند.(6)
علت خشونت نه در ویژگی های آنها بلکه در ویژگیهای شوهرانشان است. مردانی که همسر خود را کتک میزنند، عموماً در رفتار اجتماعی ناسازگارند. اغلب این مردها از نظر تحصیلات و درآمد، و پایگاه شغلی در سطح پایینی هستند، اعتماد به نفس کمی دارند و در زندگی شخصی احساس موثر بودن را ندارند و اغلب نه تنها نسبت به زن بلکه نسبت به دیگران منجمله فرزندان خود نیز خشونت می ورزند. علاوه بر این رفتارهای پرخاشگرانه جنسی هم دارند در موارد شدید برخی از آنها پروندههای دادگاهی دارند. (7)
در بررسیهای روانشناسی روشن شده است که همه آنها در دوران کودکی و نوجوانی در محیطی زندگی می کردند که اعمال خشونت چه در حیطه خانوادگی و چه در محیط همسایگان رواج داشته است و اغلب شاهد صحنه های کتک خوردن مادر خود بودهاند. (8)
هر چند که ویژگی های مردانی که نسبت به همسر خود خشونت میورزند، گفته شد. اما در یک جمع بندی باید گفت که مردها از هر طبقه اجتماعی، با هر میزان سواد و تحصیلات و با هر نوع وابستگی قومی و مذهبی ممکن است زن خود را کتک بزنند و از طرف دیگر زن نیز بدون توجه به طبقه اجتماعی خود، سطح سواد و تحصیلات، وابستگیهای قومی و مذهبی ممکن است از شوهر خود کتک بخورد. این رفتار خشونت آمیز و پذیرش آن بیش از آنکه فردی باشد اجتماعی است و در شرایطی که هنوز الگویی مثبت تلقی میشود و حتی به نوعی تشویق میگردد نباید انتظار دیگری داشت. (4)
دکتر حسینی جامعه شناس میگوید: یکی از دلایلی که ما، اعمال خشونت می کنیم این است که برای همنوعان خود ارزش قائل نیستیم و خود را بهتر و برتر از آنها میدانیم زمانی که چنین تلقی ای در افراد وجود داشته باشد، خود را محق به اعتراض و خشونت و ایجاد درگیری می دانند. اینگونه است که به محض ایجاد کوچکترین مسئلهای، که آن را در مقابل حق خود میبینند، با برخوردهای شدید و خشونت بار، دست به مقابله میزنند. دکتر حسینی می گوید: یکی از علتهای این امر این است که ما، فهم فرهنگی مناسبی از آزادی و اندیشه و حقوقمان نداریم. به همین خاطر است که اندیشه و آزادی و حقوق دیگری را مخالف خود میدانیم و یا حق بیشتری برای خود قائل هستیم. (9)
از سوی دیگر، شرایط دشوار زندگی اجتماعی نیز، به این رفتارها دامن میزند. بسیاری از افراد ، دشواریهای زندگی و کمبودهای اقتصادی را، عامل بیحوصلهگی، کم تحملی و رفتارهای خشن خود میدانند. یک بار با راننده تاکسی، سر کرایه دعوایم شد، راننده پول بیشتری میخواست و وقتی با مخالفت من روبرو شد، درهای ماشین را قفل کرد و روسریام را کشید و بعد که مردم دخالت کردند و آرام شد گفت: به خاطر کرایه خانه و مشکلات دیگری عصبی بوده … این را دختر جوان 21 سالهای می گوید که از این رفتار خشن، آسیب جسمی هم دیده است. عدهای از افراد بیان میکنند که جامعه خشن، آنها را خشن کرده است. شلوغی خیابانها، هوای آلوده، مناظر زشت، و بی پولی که بیشتر از همه چیز آزارشان می دهد. در کوچه و خیابان با هم درگیر میشوند و به خانه که میرسند، اعصاب در هم ریخته شان را برای اعضاء خانواده به ارمغان میآورند. (9)
نتیجه این رفتارها، گاه خوشایند و قابل جبران نیست. در میانه همین دعوا های کوچک و ساده است که گاه کسی به قتل میرسد یا آسیب جدی میبیند. (9)
خطر بروز خشونت با ویژگی های شخصیتی شوهران، زنانی که الکل یا دارو مصرف می کنند یا سابقه حبس دارند وابستگی شدید دارند در مطالعهای از زنانی که به پزشکی قانونی در تهران مراجعه کردهاند، حدود یک سوم آنها شوهرانشان سابقه حبس دارند. الکی بودن یا استفاده از دارو در بین شوهران این زنان به مراتب بیشتر از جمعیت معمولی بود . (22)
خشونت و پرخاشگری یکی از رایج ترین و متداولترین جرایم اجتماعی و آشکارترین جلوههای اقتدار مرد سالاری در جهان امروز است که در تمام ملیت ها، طبقات و گروههای اجتماعی به وضوح به چشم میخورد. در یک تحلیل کلی از مهرانگیز کار در کتاب پژوهشی درباره خشونت علیه زنان اشکال مختلف فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی این خشونتها را بخشی ریشه در فرهنگ و سنت و بخشی حاصل تداوم تبعیض علیه زنان در ساختار حقوقی، اقتصادی و سیاسی جامعه میداند و بر این نظر است که شاید تداوم خشونت در ساختار غیر فرهنگی نیز خود برآیندی از ساختار فرهنگی است که مردم و جامعه را بجای اینکه برآشوباند، وادار به پذیرش این اشکال از خشونت می کند.(10)
فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:66
فهرست مطالب:
عنوان صفحه
فصل اول:کلیات
1-مقدمه-------------------------------------------------- 9
1-1-شرح خدمات---------------------------------------- 10
2-1-هدف----------------------------------- 10
3-1-روش مطالعه------------------------------------- 11
4-1-موقعیت جغرافیایی حوزه زری------------------------ 11
فصل دوم:
2-جمعیت و خصوصیات جمعیتی در حوزه مطالعاتی -------------- 14
1-2-جمعیت و تحولات جمعیتی------------------------ 14
2-2-بررسی بعد خانوار----------------------------------- 14
3-2-پیش بینی جمعیت منطقه----------------------------- 14
4-2-ساخت سنی و جنسی جمعیت--------------------------- 16
5-2-جمعیت باسواد------------------------------------- 17
6-2-نیروی انسانی و اشتغال--------------------------- 19
7-2-حرکات جمعیت(مهاجرت) ---------------------------- 20
8-2-تراکم جمعیت------------------------------------- 20
9-2-امکانات رفاهی –بهداشتی-آموزشی-فرهنگی------------------ 21
10-2-نظام مالکیت و الگوهای بهره برداری از اراضی------------------- 21
11-2-الگوهای بهره برداری-------------------------------------- 21
12-2-واحد بهره برداری دهقانی----------------------------------- 22
1-12-2-بهره برداری سهم بری-------------------------------------- 22
13-2-ساختهای اجتماعی در حوزه----------------------------------- 23
14-2-بررسی تاثیرات ناشی از فعالیتهای انسانی در حوزه------------------- 23
15-2-زمینه ها و روشهای جلب مشارکت مردمی------------------------ 24
1-15-2-قرق کردن مراتع--------------------------------------- 25
2-15-2-احیای گیاهی----------------------------------------- 26
3-15-2-استفاده از روشهای صحیح زراعی----------------------------- 27
4-15-2-سایر روشهای پیشگیری از تخریب منابع------------------------- 27
فصل سوم:
3-سیمای کشاورزی---------------------------------------- 29
1-3-نحوه استفاده از اراضی-------------------------------------- 29
2-3-ترکیب کشت و عملکرد در واحد سطح محصولات مختلف کشاورزی------- 29
3-3-منابع آب و آبیاری و تاثیر آن در وضعیت خاک منطقه------------------- 31
1-3-3-منابع آب کشاورزی-------------------------------------- 31
2-3-3-مالکیت منابع آب------------------------------------- 31
4-3-روشهای آبیاری مرسوم در حوزه------------------ ------------- 31
5-3-روشهای مناسب آبیاری--------------------------------------- 32
1-5-3-عوامل موثر در انتخاب روش آبیاری--------------------------- 32
2-5-3-پیشنهاد روشهای مناسب آبیاری برای منطقه مورد مطالعه---------------- 34
6-3-تولیدات کشاورزی---------------------------------------- 35
1-6-3-تولیدات اصلی----------------------------------------------- 35
2-6-3-تولیدات فرعی-------------------------------------------- 37
7-3-بررسی وضعیت اشتغال در بخش کشاورزی------------------ 38
فصل چهارم:
4-دامداری-------------------------------------------- 38
1-4-نظام روشهای دامداری----------------------------------- 38
2-4-بررسی آمار دام در منطقه مطالعاتی--------------------------- 39
3-4-بررسی ترکیب گله-------------------------------------- 40
4-4-بررسی تولیدات بخش دامداری------------------------------ 41
1-4-4-بررسی تولیدات بخش پرورش گاو،گوسفند و بره-------------- 41
1-2-4-4-بررسی تولید گوشت سفید------------------------------ 43
2-2-4-4-میزان تولید تخم مرغ---------------------------------- 44
3-4-4-بررسی تولید کود حیوانی بخش های مختلف دامداری------------- 44
4-4-4-کل تولیدات بخش دامداری-------------------------------- 45
5-4-زمانبندی مدت استفاده انواع دام از منابع مختلف تامین علوفه------------- 46
فصل پنجم:
5-اقتصاد کشاورزی-------------------------------------- 46
1-5-بخش کشاورزی------------------------------------------ 46
2-5-بررسی عملکرد در هکتار و تولید محصولات کشاورزی------------------ 47
3-5-هزینه ها------------------------------------------------ 50
4-5-درآمد ناخالص تولید---------------------------------------- 50
5-5-ارزش افزوده--------------------------------------------- 50
6-5-بازدهی نیروی کار--------------------------------------- 51
7-5-اقتصاد بخش دامداری------------------------------------ 52
1-7-5-هزینه های زیر بخش دامداری حوزه مطالعاتی ---------------- 52
2-7-5-درآمد ناخالص فعالیتهای دامداری حوزه مطالعاتی---------------- 52
3-7-5-درآمد خالص از دامداری در حوزه مطالعاتی ------------------------ 53
4-7-5-ارزش افزوده ------------------------------------------ 53
5-7-5-بررسی شاخص های اقتصاد دامی در سطح خانوار و سرانه--------------- 54
8-5-اقتصاد تولید بخش کشاورزی(کشاورزی و دامداری) ----------------- 55
مشکلات و محدودیتها------------------------------------ 58
فهرست جدول
جدول(1-1):مساحت و محیط و مرکز ثقل هر واحد---------------------- 12
جدول (1-2):آمار جمعیت و خانوار روستاهای محدود مورد مطالعه در روده های مختلف آماری---14
جدول(2-2):پیش بینی جمعیت و خانوار روستاهای حوزه زری با توجه به نرخ رشد دوره 10 ساله--------15
جدول(3-2):ترکیب سنی جمعیت محدوده مطالعاتی به تفکیک جنس و نسبت جنس -----------16
جدول(4-2): وضعیت سواد گروههای عمده سنی حوزه مورد مطالعه به تفکیک جنس -----------18
جدول(5-2):وضعیت فعالیت محدود به تفکیک جنس ---------------- 19
جدول(1-3):نحوه استفاده از اراضی کشاورزی در سطح حوزه زری----- 30
جدول(2-3):سطح زیر کشت محصولات مختلف کشاورزی و باغی حوزه---------- 36
جدول(1-4):تعداد دام ضریب واحد دامی و تعداد کل واحد دامی موجود در حوزه آبخیز-- 39
جدول(2-4):ترکیب گله حوزه مطالعاتی به تفکیک انواع دام-------------- 41
جدول(3-4):میزان کل تولید گوشت بخش دامداری حوزه مطالعاتی--------------- 42
جدول(4-4):میزان تولید شیر بخش دامداری کل حوزه مطالعاتی---------- 43
جدول(5-4):میزان تولید کود حیوانی به تفکیک بخشهای دامداری حوزه زری خوی--- 45
جدول(6-4):میزان کل تولیدات بخشهای مختلف دامداری به تفکیک انواع تولید------ 46
جدول(1-5):مقدار مصرف و هزینه نهادهای مصرفی به تفکیک محصولات در حوزه--- 48
جدول(2-5):محاسبه شاخصهای اقتصادی بخش کشاورزی در واحد سطح به تفکیک محصولات در حوزه آبخیز 49
جدول(3-5):شاخصهای اقتصادی بخش کشاورزی حوزه آبخیز به تفکیک محصولات---------- 51
جدول(4-5):محاسبه شاخصهای اقتصادی دامی در سطح خانوار و سرانه------- 54
جدول(5-5):شاخص های اقتصادی بخش های کشاورزی و دامداری به تفکیک واحد کاری--------56
جدول(6-5):قیمت واحد تولیدات بخش دامداری در منطقه مطالعاتی------------ 57
مقدمه:
توسعه اقتصادی اجتماعی و نیل به خودکفایی از چنان اهمیتی برخوردار است که ضرورتاً باید بخشهای کشاورزی و دامداری را محور توسعه تلقی نمود از طرف دیگر مطالعه فعالیتهای تولیدی،بدون توجه به مطالعات جمعیت و نیروی انسانی به عنوان عوامل تولید مفهوم ندارد .
اهم شاخص هایی که مطالعات اقتصادی – اجتماعی(کشاورزی، دامداری ، اقتصاد و جمعیت) را ضروری می سازد شامل موارد ذیل می باشند:
-تامین مواد غدایی برای جمعیت بیش از 60میلیونی کشور
-تغییر ساختار اقتصاد مصرفی اقتصاد تولیدی
-تغییر جهت منطقی مهاجرت، از شهرها به روستاها برای تولید
-حفظ و بهره برداری بهینه از منابع آب و خاک و سایر منابع طبیعی
-افزایش عمر و بهره وری مناسب از تاسیسات و ذخایر آب و بالاخره در راس همه این ضرورتها، تامین استقلال اقتصادی کشور در زمینه تولید مواد غذایی است زیرا منابع اصلی تامین معیشت قریب به 50درصد جمعیت کشور از بخش کشاورزی است و معیشت درصد قابل توجهی از 50درصد مابقی نیز از ماحصل تلاش و فعالیت این بخش تامین می شود مطالعات آبخیزداری و کنترل سیل حوزه آبخیز ، بدون مطالعه ساکنین حوزه ،( انسان و دام)و طریق معیشت انسانها ممکن نیست کلیه برنامه ریزیهای حوزه آبخیز با توجه به برنامه توسعه اقتصادی، اجتماعی دولت و با اهداف حفظ منابع طبیعی ، بهره برداری مناسب از این منابع و کنترل سیلاب صورت میگیرد.
فصل اول کلیات:
1-1-شرح خدمات
بررسی جمعیت و ساختار اجتماعی و اقتصادی حوزه آبخیز شامل بخشهای مختلف بررسی بخش کشاورزی از جمله وضعیت اشتغال ، میزان تولیدات تهیه نقشه کاربری
-بررسی بخش مرتعی و امکانات موجود
-بررسی بخش صنعتی و میزان اشتغال و تولید در این بخش
-بررسی تاثیرات ناشی از فعالیتهای انسانی در حوزه آبخیز
-بررسی ترویج و مشارکت مردمی
بررسی بخش دام – تعداد – میزان تولید هز انواع فرآورده های دامی و بررسی اقتصادی تولیدات دامی و از جمله بندهای شرح خدمات می باشد که در قالب مطالعات اقتصادی و اجتماعی طرح آبخیزداری حوزه زری خوی باید مطالعه گردد.
2-1-هدف:
هدف از مطالعات حوزه آبخیز زری خوی شامل کنترل سیل و رسوب حفظ منابع آب و خاک کنترل فرسایش بادی و آبی و حفظ پوشش نباتی و تقویت آن، حفظ وضع موجود اراضی کشاورزی و در صورت امکان ارائه راه کار مناسب جهت اضافه نمودن سطح زیر کشت و نهایتاً حفظ و تامین آب کشاورزی می باشد.
فرمت فایل : WORD (قابل ویرایش)
تعداد صفحات:33
فهرست مطالب:
چکیده :
بیان مسئله
مبانی نظری تحقیق
علل خودکشی
گروههای در معرض خودکشی
نگاهی به عوامل خودکشی در ایران
خودکشی با تخفیف ویژه!
خودسوزی، خودکشی دردناک
میزان خودکشی زنان در ایران
میزان خودکشی در کشورهای جهان
چارچوب تئوری حاکم در تحقیق:
روش تحقیق:
بحث و نتیجه گیری و ارائه پیشنهادات
راهکارهای پیشنهادی
منابع و مآخذ:
چکیده :
در لحظاتی که زندگی خویش را مرور میکنیم، معمولا به خودمان، به ویژه به تواناییهای جسمی یا ذهنیمان فکر میکنیم. در برخی موارد شخصیت ما تنها بر یک کیفیت استوار است: «من یک دانشجو هستم»، «من یک مهندس هستم».
چیزی که برای ما ثبات به همراه دارد حقیقتی قابل اطمینان است که در این دگرگونی سریع و نامظنم جهان از آن آگاهی داریم. حال چه اتفاقی میافتد اگر دانشجو بیناییاش را از دست بدهد یا دستهای مهندس به دلیل ورم مفاصل ناتوان گردد؟ یا هر یک از ایندو و به بیماری سخت دچار شوند؟ شخصی به طور ناگهانی با بیماری مواجه میگردد نه تنها فقدان کنترل برای او ناتوانی جسمی بهبار میآورد، بلکه مرگ هویت و منزلت کاری او نیز فرا میرسد. چه اتفاقی میافتد هنگامی که بدنمان بیمار میشود و از اینرو دیگر میلی به خواستههایمان یا حتی انجام حرکات ساده نداریم.
همگی دیر یا زود خواهیم مرد. هنگامی که با مرگ مواجه میشویم، راههای بسیاری برای مواجه با آن داریم. میتوانیم بهترین استفاده را از زمان باقیمانده ببریم یا اینکه به زاری و افسوس خوردن آن را از دست بدهیم. اگر بتوانیم هر حسی را بهطور طبیعی حفظ کنیم یا باورهای ارزشمند خود را از دست ندهیم، قطعا به انتخابی روشن دست زدهایم.
برای رسیدن به آنچه تواناییاش را دارید هیچگاه دیر نیست.
جرج الویت
هدف این پژوهش بررسی علل و عوامل مؤثر در پدیده خودکشی در شهرستان ایذه طی دو سال 85 و86 است.پس از تدوین مسئله ی تحقیق و ارائه ی اهداف،چارچوب نظری تحقیق از نظریه های جامعه شناختی استفاده شددر این پژوهش از نظریه های امیل دورکیم،ویمون آرون،آلن پیرو،.... استفاده شده است.
در این راستا فرضیاتی طرح شده است و برای اثبات این فرضیات از آمار گرد آوری شده توسط بهزیستی شهرستان ایذه که بصورت جداولی ارائه می شود استفاده می شود. گر چه ممکن است این آمارها تمام اطلاعات و آمارهای واقعی مربوط به خود کشی را نشان ندهند. اما کامل ترین آمارهای گردآوری شده هستند نتایج تحلیل آمار نشان می دهد که متغیرهای جنس،سن،محل سکونت وغیره در میزان اقدام به خود کشی تأثیر دارند. الگوی نهایی نشان داد که بیشتر از همهی متغیرها مستقل متغیر جنس در مورد خود کشی مؤثر است. به طوری که زنان سه برابربیشتر از مردان اقدام به خودکشی می کنند و میزان خودکشی موفق دربین مردان سه برابر بیشتر از زنان است.
مفاهیم کلیدی: اقدام به خودکشی،خودکشی،خودکشی خودپسندیری،خودکشی نوع دوستی،خودکشی تقدیرگرایی،خودکشی بی بند وباری (آنومیک)
بر اساس تعریف مورد توافق جهانی،خودکشی تنها راه و آخرین راه برای از بین بردن خود آگاهی فرد در مورد خود است.
اصطلاح خودکشی تنها زمانی مورد استفاده قرار می گیرد که اولا:شخص اگاهانه اقدام کرده باشد وثانیا:منجر به از دست رفتن خود گردد ودر صورتی که منجر به از دست رفتن خود نگردد از اصطلاح "اقدام به خودکشی"یا"خودکشی نافرجام"استفاده میشود.
خودکشی یکی از پدیدههای تاسف آوری است که دارای ابعاد شناخته شده ی روانی، اجتماعی ،فرهنگی ،بیولوژی وپیامدهای اقتصادی،انسانی وغیره می باشد این موضوع نه تنها به خاطر گسترش وشیوع جهانی ان بلکه به علت وجود زمینه های مساعد کننده برای وقوع این پدیده واجد اهمیت است.خودکشی وعلل وانگیزه های آن از جمله مشکلات اجنماعی است.این پدیده غیر عادی در تمام جوامع اعم از ابتدای ترین تا پیشرفته ترین انها وجود داشته است وتوجه محققین علوم اجتماعی،بهداشت روانی وعموم مردم را به خود جلب نموده است.گسترش روزافزون خودکشی در سالهای اخیر باعث شد تا سازمان جهانی بهداشتی روز 10سپتامبر را به عنوان "روز جهانی پیشگیری از خودکشی"معرفی کند و در این روز برای برخی از کشورها برنامه های خاصی در نظر بگیرد.
گرچه خودکشی مهمترین معضل در جهان نیست اما آمارهای که از سوی سازمان بهداشت جهانی (W H O)وسازمانهای بهداشتی کشورها منتشر میشود نگرانی جهانی از میزان خودکشی جوانان را افزایش داده است.
آمار ظرف 50سال گذشته به میزان 60%در جهان افزابش داشته است.در هر سال حدود یک میلیون انسان خودکشی می کنند .میانگین آمار خودکشی در جهان 16نفر به ازای هر 100000نفر است و به طور متوسط در هر 40 ثانیه یک نفر خودکشی می کند این گزارش پیش بینی می کند که درسال 2020این تعداد به 5/1میلیون نفر در سال برسد.در حال حاضر خودکشی برای افراد15 تا 44 سال یکی از عوامل اصلی مرگ است. خودکشی های نافرجام حدود 20برابر تعداد خودکشی هایی هستند که منجر به مرگ می شوند.
در بررسی این مسئله مانند هر کدام از مسائل اجتماعی باید به دو بعد کمی وکیفی توجه کرد بعد کمیت که خود متناسب با جامعه خاص پدیده مورد نظر مورد توجه قرار می گیرد.ودر بعد کمیت که به نظر می رسد که اساس تحلیلهای جامعه شناختی بر آن استوار است یعنی اینکه چه عواملی دست به دست هم می دهند و باعث به وجود آمدن این حالت می شوند .
خودکشی پدیده ای چند علتی است واز جمله علل اقدام به خودکشی در همه جا و همینطور در شهرستان ایذه می توان به 1-اختلافات خانودگی 2-مشکلات عاطفی 3- مشکلات لقتصادی 4- مشکلات روحی وجسمی 5- مشکلات تحصیلی و غیره اشاره کرد
در شهرستان ایذه حدود 50%علت خود کشی در سال 86 ناشی از مشکلات خانوادگی بوده است که نسبت به سال 85 این علت حدود 20% کاهش یافته است در سال 86 حدود 33%علت خود کشی ناشی از مشکلات روحی و روانی می باشد ودر مقایسه با سال 85 حدود 20% رشد داشته است و در نتیجه طی سالهای 85و86 میزان خودکشی مربوط به نارحتیهای روحی و روانی سیر سعودی داشته است .
در جامعه شناسی خودکشی بیش از آنکه یک پدیده ی فردی باشد یک پدیده ی فرهنگی اجتماعی است و دلایل آن را باید در ساختار و مناسبات اجتماعی جست وجو کرد.نظریه روانشناسی به طورکلی به عوامل روانی وفردی توجه دارد نظریه شناختی خودکشی را نمونه ای از رفتار حل مسئله می داند. در نظریه ی روانپزشکی، خودکشی یک بیماری روانی است که ریشه ی ان را باید در سایر بیماریهای روانی جستوجو کرد. در نظریه ی زیستی بین خصوصیات زیستی و جسمی افراد که معمولا ارثی است و رفتارهای آنان ارتباط نزدیکی وجود دارد.
بیان مسئله
یکی از علتهای مرگ و میر در دنیای امروز که به دست خود انسان حادث می شود خودکشی است.بالا رفتن میزان خودکشی در طی دههای اخیر و همچنین به کار بردن شیوه های دردناک خود و تاسف برانگیز و خشن خودسوزی بویژه در میان قشر جوان و بخصوص متاهل به عنوان یک مغضل اجتماعی اذهان زیادی را به خود مشغول کرده است.
بر اساس امار جهانی خودکشی در بیشتر کشورها سومین مرگ و میر جوانان و نوجوانان و بطور کلی هشتمین عامل مرگ و میر در دنیاست. بنا بر این امار زنان سه برابر مردان اقدام به خودکشی میکنند. ولی از این میان 6درصد زنان و 5درصد مردان خودکشی موفق دارند. به عبارتی دیگر مردان در حدود سه برابر زنان بر اثر خودکشی می میرند.
ایران سومین کشور جهان است که در آن آمار خودکشی موفق زنان افزایش یافته ودر حال پیشی گرفتن از آمار خودکشی مردان است.دو کشور دیگر که رتبه های یک و دو را دارند عبارتند از:1-چین و2- هندوستان. در کشور ایران استان ایلام جزء استانهایی است که میزان بالای خودکشی دارد که در سال 83 از این لحاظ رتبه ی اول را به خود اختصاص داده است. اما در شهرستان ایذه که منطقه ی تحت بررسی ماست آمار میزان خودکشی در حد پایین و در حد طبیعی است بنابراین یکی از علتهای انتخاب موضوع و مسئله ی محقق در واقع پایین بودن میزان خودکشی شهرستان ایذه نسبت به میزان متوسط استان می باشد که محقق در این تحقیق به دنبال این است که دریابد علت اینکه شهرستان ایذه نسبت به سایر شهرستانها و متوسط استان رشد کمتری از لحاظ خودکشی دارد چیست.