فرمت فایل : WORD ( قابل ویرایش ) تعداد صفحات:36
مهاجرت و حاشیهنشینی دو پدیده به ظاهر متفاوت میباشند که برآیند یک عامل مشترک بوده و نتایج و تبعات مشابهی هم بخصوص برای شهرها بدنبال دارد.
مهاجرت که خود نتیجه ی نابرابریهای مکانی و بیعدالتیهای منطقهای میباشد، به دلیل ویژگیهای خاص مهاجران و علل مهاجرتشان پیامدهای منفی متعددی برای شهرها و روستاها بدنبال دارد که از جمله ی آنها ظهور و گسترش پدیده ی حاشیهنشینی در شهرهای بزرگ میباشد.
حاشیهنشینان به علت فقر شدید و همهجانبه ( اقتصادی ، اجتماعی ، فرهنگی و…) و اعتراض نسبت به وضع موجود و ابراز وجود در شهرها ، اقدام به فعالیتهایی مینمایند که موجب سلب آسایش شهروندان و امنیت شهرها میگردد.
این موضوع در شهر مشهد از شدت بیشتری برخوردار بوده و مشکلات زیادی را هم ایجاد نموده است. سرقتهای متعدد ، آدمربایی و آدمکشی، قاچاق مواد مخدر ، شرارت ، تجمعات خیابانی و… از جمله ی این معضلات هستند.
آنچه مسلم است بدون توجه به علل مهاجرت روستاییان و سکنه ی شهرهای کوچک به شهر های بزرگی مانند مشهد، مبارزه با معلول و تلاش برای ساماندهی حاشیه نشینی نتایج ملموس و چندانی نخواهد داشت.
مقدمه :
مهاجرت بیرویه به شهرها و گسترش حاشیهنشینی در قرن گذشته و قرن اخیر از معضلات مهم شهرهای بزرگ جهان، بخصوص در کشورهای در حال توسعه میباشد، که پیامدهای سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و امنیتی متعددی به دنبال داشته است.
این دو پدیده جمعیتی و شهری اگر در راستای هم قرار گیرند و به هم پیوند بخورند، قطعاً مشکلات و پیامدهای منفی مضاعفی را برای یک جامعه بخصوص شهرهای بزرگ به دنبال خواهند داشت.
از آنجایی که علل حاشیهنشینی رانمیتوان خارج از چارچوب علل مهاجرت ـ بخصوص مهاجرت روستا به شهر ـ بررسی کرد، میبایستی آنها را به طور توأمان مطالعه نمود. چرا که از یک طرف عوامل دافعه (Pushfactors) در روستا موجب تخلیه این واحدهای جمعیتی و مولد میگردد و از طرف دیگر عوامل جاذبه (Pull factors) آنها را به سوی شهرها کشانده و سربار جامعه شهری مینماید.
برای بررسی نقش این فرآیند در مسائل شهری و بخصوص امنیت اجتماعی شهرها لازم است دلایل مهاجرت، تیپ مهاجران و خصوصیات آنها و همچنین وضعیت مناطق حاشیهنشین شهرها و ساکنان آنها مورد توجه قرار گیرند. چرا که بخش اعظم بزهکاری ها، جرم های مشهود و نامشهود و جنایاتی که در این کانونهای جمعیتی اتفاق میافتد و یا ساکنان آنها در سطح جامعه مرتکب میشوند، ناشی از ساختار فیزیکی، فرهنگی، جمعیتی و اقتصادی این نواحی و ساکنان آنها میباشد.
حاشیهنشینان دارای وضعیت اجتماعی و اقتصادی نامناسبی بوده و بندرت جذب ساختارهای مدرن شهری میشوند. برداشتها و روحیات خود آنها، نحوه برخورد و رفتار شهروندان دیگر با آنها، عدم توجه مسئولان سیاسی و خدماتی شهرها به آنها، موجبات ایجاد روحیه ی عصیانورزی و حس انتقام در آنها شده که خود را به صورت رفتارهای نابهنجار و مشکلآفرین بروز میدهد.
بررسی نظریات مربوط به پاتولوژی شهری ( آسیبشناسی شهری ) و اکولوژی جرایم شهری و خشونت ها و ناآرامیهای شهری و انطباق آنها بر حاشیه ی شهر مشهد مبین ارتباط مستقیم بین ویژگیهای مهاجر و حاشیهنشین با بزهکاری و کاهش ضریب امنیتی شهرها میباشد.
مهاجرت:
« مهاجرت جابجایی بین دو واحد جغرافیایی یا به عبارت دیگر ترک یک سرزمین و اسکان در سرزمین دیگر است.»(1)
حرکات مکانی جمعیت یا مهاجرت یعنی « تغییر محل اقامت معمولی از یک نقطه جغرافیایی به نقطه دیگر» (2) که میتوان آن را از نقطه نظرات مختلف تقسیمبندی نمود مانند: فاصله مبدأ تا مقصد، طول مدت اقامت در محل جدید، عبور از مرزها و …
از نظر عبور از مرزها مهاجرت ها یا « بینالمللی » و یا « داخلی » هستند، که هرکدام به نوعی میتواند زمینهساز مشکلاتی در مقصد باشد. در این بین هجوم آوارگان کشورهای مجاور ـ مانند آوارگان افغانی ـ و مهاجرت روستا به شهر در داخل یک کشور مشکلات و تبعات بیشتری دارند.
مهاجرت به عنوان یک پدیده اجتماعی میتواند نشانه ی پویایی و تحول جامعه باشد و موجب ترقی و پیشرفت شود، همانطور که پیرمن عقیده دارد که: « هجرت روستایی نه تنها انحطاطآور نیست بلکه مترقی نیز هست».(3)اما مهاجرت های بیرویه و بدون برنامه که نتیجه ی اجرای سیساست های غلط دولت ها و نابرابریهای شدید مکانی میباشد، اثرات مخربی بر پیکر روستاها و شهرها وارد آورده و فضاهای جغرافیایی را از حرکت و پویایی باز میدارد.(4)
علل مهاجرت روستا به شهر:
برای هر حرکت که منجر به مهاجرت و در نهایت سبب حاشیهنشینی میشود میتوان عوامل مختلفی را ذکر نمود که در بین آنها دو عامل اساسی « دفعکننده» و « جذبکننده» اهمیت بیشتری دارند. (لوئیسـ1982)
مایکل تودارو تصمیم به مهاجرت از روستا به شهر را تابع دو متغیر اصلی «جذب و دفع» میداند:
1- تفاوت فاحش درآمد شهر و روستا(دافعه)
2- احتمال دستیابی به نوعی اشتغال در شهر(جاذبه)
به نظر تودارو یک روستایی در برابر امکان بیکاری در شهر و یا روستا، بیکاری در شهر را برمیگزیند چرا که چشمانداز آینده شهر روشنتر از روستا میباشد.(5)
صاحبنظران رشتههای مختلف، علت های زیادی را برای این فرایند شوم برشمردهاند که همه ی آنها به نوعی مکمل همدیگر بوده و تنها زوایای ناخوشایند از بینرفتن تدریجی روستاها را به تصویر میکشد. انگیزههای اقتصادی، فرهنگی، روانی و عاطفی، طبیعی، اداری، سیاسی و حکومتی، جهانی و غیره که به برخی اشاره خواهد شد.
نظریات اقتصادی مهاجرت بیشتر بر تفاوت شاخص های اقتصادی مانند سطح درآمد، اشتغال، تفاوتهای مکانی و… تأکید دارند.
از دیدگاه اکولوژیکی و در تحلیل اکولوژیکی ـ جغرافیایی مهاجرت، عوامل اکولوژیکی روستا (آب و خاک و…) و موضع جغرافیایی روستا مؤثر میباشند که حتی بر عوامل اقتصادی هم تأثیر زیادی دارند.(6)
نظریه وابستگی، مهاجرت را امری اجباری میداند که بر اساس عدم توسعه یک محیط نسبت به محیط دیگر و وابستگی بخش غیر سرمایهداری به سرمایهداری بوجود میآید. مهاجرت از یک طرف معلول توسعه ی نابرابر و از طرف دیگر عامل گسترش و تعمیق آن میباشد. این نظریه مهاجرت روستا به شهر را نتیجه ی نابرابری های ساختی و مکانی بین بخشهای جامعه میدانند.(7)
متأسفانه رشد وابسته و ناموزون اقتصاد کشور ایران در دهههای گذشته، در قالب نظام « مرکز ـ پیرامون » و سیاستهای نادرست اقتصادی، اجتماعی و حتی سیاسی که متأسفانه تا به امروز هم با تفاوتهایی ادامه دارد، موجب رشد قطبهای شهری به قیمت افول مناطق روستایی شده است. این روند نامعقول منجر به عدم تعادل بین مناطق کشور بخصوص شهرها و روستاها شده است. بروز جنگ و نابسامانی های اوایل پیروزی انقلاب این نابرابری ها را تشدید نموده و موجب جابجایی و انتقال منابع اقتصادی و نیروی انسانی از نواحی محروم به نواحی برخوردار، بصورت مهاجرت های فصلی، کوتاهمدت و دائم شده است.(8)
خروج نیروهای جوان و فعال در گروههای سنی 29ـ20 سال از روستاها در نتیجه ی این روند نابرابر، موجب تشدید عقبماندگی مناطق مهاجرفرست شده است. (9)
33 ص
چکیده
ساماندهی مکانی و فضایی حاشیة کلان شهرها، به ویژه کلان شهرهای مذهبی، با کارکردهای مشخص و معین اگر همراه با نگرشی ژرف و همه جانبه به عوامل به وجود آورنده و تشدید کننده آن نباشد، نه تنها مفید نیست، بلکه با گذشت زمان مسائل حاشیه نشینی را تشدید و مشکلان ناشی از آن را هم برای نواحی حاشیه ای و هم برای شهرهای مرکزی آنها افزایش می دهد. حتی در صورت نبود برنامه ریزی دقیق و منطقی به صورت ریشه ای آنرا از یک معضل و مشکل اجتماعی به یک بحران همه جانبه تبدیل خواهد کرد. این نوشتار به دنبال کشف اطلاعات و ابعاد مختلف زندگی حاشیه نشینان مشهد نیست بلکه دیدگاهی است نسبت به نحوة مطالعه حاشیه و حاشیه نشینان شهرهای بزرگ، همانند شهر مشهد، که تکامل آن نقد و بررسی صاحب نظران و اندیشمندان سایر رشته های جنبی را می طلبد.
معرفی ناحیة مورد مطالعه
با توجه به این که مشخصات هر شهر همانند: علت پیدایش، موقعیت و جایگاه آن در میان شهرهای دیگر، نحوة زندگی، متابولیسم شهری، چگونگی تحول و تعامل آنها با هم در چگونگی جذب مهاجر و حاشیه نشین نقش عمده و اساسی دارد. بنابراین بی مناسبت نیست که مشهد و حاشیة آن به صورت گذرا معرفی شود.
آرزوی میلیونها تن در سال، موجب سفر حدود دوازده میلیون مسافری می شود که برای زیارت عاشقانة امام هشتم شیعیان- علیه آلاف التحیه و الثتاء- و گذراندن اوقات فراغت خویش، راهی شهر مشهد می شوند.
شهر مشهد، در شمال شرق کشور به فاصلة 900 کیلومتری تهران، در منتهی الیه دامنة کوههای البرز شرقی قرار گرفته است که شمال و جنوب آن را تا هزاران کیلومتر صحاری گرم و خشک آسیای مرکزی، ایران و آفریقا، احاطه کرده است.
مشهد در بین شهرهای کشور و دنیا ویژگی منحصر به فردی دارد. این ویژگی آن را به اولین کلان شهر مذهبی جهان تبدیل کرده است. بزرگترین شهر شرق کشور که بالاترین درصد جمعیت پذیری در سطح استان، بیشترین سهم ایرانگردی در سطح کشور را در اختیار دارد.
مشهد با جمعیتی برابر 8/1 میلیون تن در سال 1375 پس از تهران بزرگترین کلان شهر کشور بوده است. این شهر در طول سالهای 75-1355 پس از کرج بالاترین میزان نرخ رشد جمعیت را در میان کلان شهرهای کشور دارا بوده است، که مسلماً بخش عمدة این نرخ رشد بالا به حاشیة شهر مشهد اختصاص دارد. حاشیه ای که متجاوز از دویست کیلومتر مربع وسعت دارد. جمعیتی حدود ششصدو پنجاه تن را در هفت شهرک و دویست و سیزده روستا در خود جای داده و دور تا دور شهر مشهد را در برگرفته است. این جمعیت از جمعیت استانهای ایلام، سمنان و کهکیلویه و بویراحمد بیشتر است؛ افزون بر این، جمعیت حاشیه شهر مشهد از جمعیت 19 مرکز استان کشور بیشتر است. بخشهای شمالی و شمال غرب آن هم از نظر وسعت بیشتر و هم از حیث جمعیت بزرگترین لکه های حاشیه نشین شهر مشهد به شمار می رود. بیشتر ساخت و سازه ها در این منطقه بدون برنامه بوده و اغلب آنها غیر قانونی و غیر مجاز بوده است. که بخش قابل ملاحظه ای از هزینه های شهرداری را این مناطق به خود اختصاص می دهند. خلاصه آن که حاشیه، کانون هزینه ها، کمبودها، نارضایتی ها، ناهنجاریهای اجتماعی و فرهنگی و مسائل ضدامنیتی است، علی رغم اینکه دارای پتانسیل بالایی در بسیاری از زمینه ها نیز می باشد. بدیهی است در آینده ای نه چندان دور در صورت بی توجهی به آن، این حاشیه با چنین ویژگیهایی سبب ناامن شدن شهر مشهد خواهد شد. این موضوع به لحاظ ماهیت و ویژگیهای خود می تواند بالقوه حیات شهر مشهد را به مخاطره اندازد، بنابراین مقابله با این معضل، ساماندهی شهر مشهد، به ویژه حاشیه آنرا ضروری می سازد.
تخت جمشید
تخت جمشید آثار باقیمانده ارگ و کاخ داریوش اول هخامنشی است،که پس از گذشتن 189 سال از اغاز بنای آن،اسکندر مقدونی ساختمانهای آنرا،در سال 331 پیش از میلاد سوزانده است. تخت جمشید در 56 کیلومتری شمال شرقی شیراز و 6 کیلومتری استخر ،در جلگه مرودشت واقع است تخت جمشید طبق دو کتیبه ای که در بالای دیوار جنوبی آن کنده شده از بناهایی است که بفرمان داریوش هخامنشی ،در حدود سال 520 پیش از میلاد ساخته شده است.
بر فراز تپه سنگی کوه رحمت در جلگه مرودشت در فاصله 45 کیلومتری شمال شرقی شهر شیراز ویرانه های به جامانده از کاخ تخت جمشید نمایان است.
بنای تخت جمشید یکی از عظیم ترین ، باشکوه ترین و زیباترین مجموعه های تاریخی ایران و جهان است. این بنای مجلل به فرمان داریوش اول ( در 520 ق.م. ) شکل گرفت. وی می خواست پایتختی در کشور خویش احداث کند که همتا نداشته باشد. به همین دلیل جلگه وسیع مرودشت رادر مرکز خاک " پارس " واقع شده بود و پیشینه تاریخی بس کهن داشت انتخاب کرد وبر دامنه صخره کوه رحمت بنای تخت جمشید را بنیان نهاد .
تخت جمشید نه شهر بود و نه دژ، جایگاه با شکوهی برای برگزاری مراسم بزرگی بود که شاه ایران سران کشور و نمایندگان 28 کشور متبوع را در بارعام به حضور می پذیرفت.
طرح اصلی ساختمان تخت جمشید دردوران فرمانروایی داریوش بزرگ ریخته شد. از همان نخست تعداد و محل کاخ ها، عمارت ها و کاربردهای جداگانه هر یک معین ومشخص شد. برای برپایی این بنا از سه نوع مصالح ساختمانی عمده ( چوب، خشت های خام و پخته و سنگ های آهکی محلی ) استفاده شده است. چوب هایی که در محل تهیه می شد با ذوق و سلیقه طراحان و معماران سازگار نبود وناگزیر بودند چوب های در خور کاخ های تخت جمشید را از دور دست ها حمل کنند. برای مثال،تیرهای زیر از چوب درخت سدر بوده که در آن زمان فقط در لبنان می روییده است.
خشت های گلی در ساختن دیوارها و روپوش سقف ها به کار می رفت که دوام چندانی نداشت. این خشت را باران می شست و با بر اثر زمین لرزه فرو می ریخت. سنگ های کوه رحمت برای سنگتراشان و معماران جمشید از هر جهت مناسب بود. این سنگ های آهکی بسیار سخت و محکم اند و رنگ های طبیعی گوناگون سفید، کهربایی، دودی و سیاه دارند که خوب تراشیده می شوند. به ویژه نوع سیاه آن که بر اثر صیقل به شکل مرمر در می آید. بسیاری از قطعه سنگ ها را گیرهای آهنی به نام " دم چلچله " به هم متصل کرده اند. در حد فاصل سنگ ها از ملات استفاده نشده است. دیوارها را با آجر لعابدار و کف اتاق ها را با گچکاری می پوشاندند. روی درها با قطعات زر وسیم آراسته شده بود. پرده های بزرگ رنگی بر زیبایی درون و برون کاخ ها می افزود. فرش های نفیس کف اتاق ها چشمان را خیره می کرد.عملا" امکان نداشت که ساختمان تخت جمشید در دوران شاهی داریوش بزرگ به پایان برسد. کار ساخت این بنای عظیم در طول حکومت پسر او خشایار شاه اول و نوه اش اردشیر اول ادامه یافت. بدین تربیت ساخت بنا نزدیک به 200 سال طول کشید
تخت جمشید 1
پلکان بزرگ 2
سردر بزرگ یا مدخل 2
درگاه غربی مدخل 2
درگاه شرقی 3
آپادانه (آپادانا) یا بارگاه 3
ستونهای بارگاه آپادانا 4
ترجمه لوحها 5
پلکان نو پیدایش 5
بارگاه صد ستون 6
ساختمان تالار صد ستون 7
درگاههای شمالی صد ستون 7
درگاههای شرقی 8
درگاههای جنوبی 8
درگاههای غربی 9
ایوان کاخ صد ستون 9
مدخل دوم 9
کاخ سه دروازه 10
پلکان دو طرفی کاخ سه دروازه 10
ایوان شمالی سه دروازه 10
تالار مرکزی کاخ سه دروازه 11
ایوان جنوبی کاخ سه دروازه 11
عمارت آئینه یا کاخ تچرا 12
پلکان غربی کاخ تچرا 13
تالار شمالی کاخ تجرا 13
تالار مرکزی تچرا 13
ایوان جنوبی 13
تپه مرکزی 14
تزئینات کاخ های هختمنشی 19
هنر در خدمت ایدئولوژی پادشاهی 22
کاخ کوچک خشایار شاه 24
ایوان شمالی هدیش 25
تالار مرکزی کاخ کوچک خشایارشا 25
بنای اردشیر سوم 25
عمارت جنوبی شرقی یا حرمسرا خشایارشا 26
تالار بزرگ حرمسرا 27
نویافته ها 27
تالار صد ستون نویافته 28
تالار 99 29
آب انبار سنگی 29
دخمه ها 29
برج و بارو 30
مدت آبادی تخت جمشید 30
داریوش سوم از دیدگاه ایران شناسان 33
منابع
جاذبه های کیش
سفر به کیش برایم یه خاطره قشنگه، قشنگی که همیشه تو خاطرم میمونه. وقتی برای اولین بار به کیش سفر می کردم، تصویر روشنی از این جزیره مرجانی نداشتم. از دیگران راجع به بازارهای بزرگ و مراکز خرید آن چیزهایی شنیده بودم وای شنیدن هیچگاه جای دیدن را نخواهد گرفت.موجهای زیبای سواحل مرجانی و آرامش ساحل زیبای آن را باید لمس کرد.
جزیره کیش از نظر جغرافیایی در 18 کیلومتری کرانه جنوبی ایران واقع شده است و بیش از 17 هزار نفر جمعیت دارد. انتخاب کیش به عنوان منطقه آزاد و برخورداری سرمایه گذاران از معافیت گمرکی و دیگر قوانین حاکم بر مناطق آزاد این جزیره را به منطقه ای جذاب برای فعالیتهای اقتصادی تبدل کرده است.. جهانگردی و بازرگانی مهمترین فعالیت اقتصادی کیش را تشکیل می دهد. با وجود بازارهای کوچک و بزرگ، مراکز مناسب اقامتی و انواع امکانات تفریحی، باعث شده است که سالانه پذیرای حدود یک میلیون نفر مسافر باشد.
مساحت جزیره حدود 90 کیلومتر مربع و فاصله هوایی آن تا بندرعباس 240 کیلومتر، تا تهران 1050 و تا دبی 200 کیلومتر می باشد. از نظر آب و هوایی می توان آب و هوای آن را گرم و مرطوب به شمار آورد. بطور متوسط دمای سالانه آن 27 درجه سانتیگراد و متوسط میزان بارندگی در سال 190میلیمتر است که البته میزان بارندگی در آن مانند سایر نقاط خلیج فارس کم و متغیر می باشد.
تاجیکستان
جمهوری تاجیکستان( Тоҷикистон ,Таджикистан) در آسیای مرکزی و در شمال افغانستان است.
پایتخت تاجیکستان دوشنبه است و زبان رسمی آن تاجیکی است (گرچه روسی نیز کاربرد گسترده بازرگانی و حکومتی دارد). واحد پول تاجیکستان، سامانی نام دارد.
Ҷумҳурии Тоҷикистон (به فارسی: جمهوری تاجیکستان)
زبان رسمی فارسی تاجیکی
بزرگترین شهر دوشنبه
پایتخت دوشنبه
رئیس جمهور امامعلی رحمانف
پهناوری 143,100 کیلومتر مربع²
جمعیت
- (2004)
- تراکم جمعیت
7,011,556
48/کیلومتر مربع²
استقلال سپتامبر 9، 1991 از شوروی
یکای پول سامانی
منطقه زمانی UTC +5
سرود ملی سرود ملی تاجیکستان
دامنه اینترنتی tj.
پیششماره بینالمللی تلفن 992
فهرست مندرجات [مخفی شود]
۱ تاریخ
۲ سیاست
۲.۱ رئیس جمهور
۳ تقسیمات کشوری
۴ جغرافیا
۵ اقتصاد
۶ مردم
۷ فرهنگ
۸ انجمن ها و سازمان ها
تربت حیدریه
شهرستان تربت حیدریه با مساحت حدود 6319 کیلومتر مربع از شمال به مشهد، از شمال غرب به نیشابور، از مشرق به تایباد و رشتخوار، شمال شرق به فریمان و تربت جام، از جنوب شرق به خواف، از مغرب به کاشمر و از جنوب به مه ولات محدود می شود. ارتفاع این ناحیه از سطح دریاهای آزاد 1323 متر است. مرکز این شهرستان تربت حیدریه و بر اساس آخرین تقسیمات کشوری دارای 6 بخش و 11 دهستان و 225 آبادی دارای سکنه است. وجود کوههای متعدد که جلگه های پی در پی وسیعی را در برگرفته از عوامل تنوع آب و هوایی و در نتیجه گوناگونی محصولات کشاورزی در این ناحیه شده است. حوضه کالشور در این ناحیه در جنوب ناحیه تربت و جلگه زوزن در بخش شرقی کوه خیبر یا کبیر، از سوی دیگر دره بایگ که در سراسر بخش غربی شهرستان به طرف کوه سرخ ادامه یافته از آب و هوایی ییلاقی بهره مند است. از میان پوشش گیاهی این ناحیه میتوان به کنگر، گوینه، سوسن، بورزه، لاله و کما اشاره کرد
اقلیم بهشهر
شهرستان بهشهر منطقه ای از مازندران است که در سمت شرق آن بین 36 درجه و 20 دقیقه و 54 ثانیه تا 36 درجه 53 دقیقه 10 ثانیه عرض شمالی (اختلاف جنوبی ترین تا شمالی ترین منطقه 32 دقیقه 16 ثانیه) 53 درجه و 14 دقیقه 24 ثانیه تا 54 درجه و 17 دقیقه و 48 ثاینه جغرافیایی می باشد.
مساحت بهشهر در حدود 2858 کیلومتر مربع که محدود است از شمال به دریای مازندران و از شرق به شهرستان گرگان و از جنوب به شهرستان دامغان و از مغرب به شهرستان ساری. طول شهرستان از مغرب به مشرق 50 کیلومتر و از مبدأ در غرب نکاء و در مشرق گلوگاه و از شمال به جنوب 80 کیلومتر و از مبدأ در شمال ساحل دریای مازندران در شبه جزیره میانکاله و در جنوب خط الرأس با داراب کوه، دهات سرخده و سیاپره می باشد.
بارندگی و رطوبت شهرستان بهشهر
به طور کلی میزان بارندگی سالیانه در جلگه میان 1600 الی 900 میلی متر است که در نواحی کوهستان تا 1200 میلی متر در سال افزایش می یابد. به طور کلی میزان بارندگی و رطوبت استان از غرب به شرق کاهش می یابد.
در سال 1366 متوسط رطوبت نسبی در شهرستان بهشهر 5/78% بوده است.
تربت جام
شهرستان تربت جام با مساحت تقریبی 8166 کیلومتر مربع در شرق خراسان قرار دارد. این شهرستان از شمال به مشهد از مشرق به رودخانه هریرود و ادامه آن در جنوب مرز افغانستان و شهرستان تایباد و از مغرب به شهرستان تربت حیدریه و فریمان منتهی می شود. ارتفاع این ناحیه از سطح دریاهای آزاد 928 متر است. فاصله تربت جام تا مرز افغانستان 66 کیلومتر است. که در مسیر جاده آسفالته مشهد- فریمان- تایباد به فاصله 161 کیلومتر در جنوب شرقی شهر مشهد قرار گرفته است. مرکز این دهستان شهر تربت جام و بر اساس آخرین تقسیمات دارای سه بخش به نام های: مرکزی- صالح آباد- نصرآباد و 10 دهستان و 447 آبادی دارای سکنه می باشد. چهره اقلیمی شهرستان تربت جام در بخش شمالی، کوهستانی است و رشته کوههای معروف شاه نشین بر آن تکیه زده اند، در جنوب و مغرب نیز کوههای باخرز و بزد واقع است. کوههای شاه نشین با ارتفاع تقریبی 2080 متر و عرض 48 کیلومتر به صورت پدیده ای طبیعی در امتداد شمال غربی و جنوب شرقی بین تربت جام و بخش جنت آباد قرار گرفته اند. این رشته کوه دارای جنگل های طبیعی پسته بوده و پر آب ترین کوهستان منطقه تربت جام محسوب می شود.
چهار محال بحتیاری
استان چهارمحال و بختیاری با مساحت ۱۶۵۳۲ کیلومتر مربع بین ۳۱ درجه و ۹ دقیقه تا ۳۲ درجه و ۴۸ دقیقه عرض شمالی و نیز ۴۹ درجه و ۲۸ دقیقه تا ۵۱ درجه و ۲۵ دقیقه طول شرقی قرار دارد. این استان دربخش مرکزی کوههای زاگرس بین پیش کوههای داخل و استان اصفهان واقع شده است. از شمال و شرق به استان اصفهان، ازغرب به استان خوزستان، از جنوب به کهکیلویه و بویر احمد و از شمال غرب به استان لرستان محدود است. بر اساس آخرین تقسیمات سیاسی کشور، استان چهار محال وبختیاری دارای ۶ شهرستان ۲۴ شهر و ۱۵ بخش و ۳۴ دهستان میباشد.
این منطقه دارای یک درصد از کل وسعت ایران میباشد که در بستر سلسله جبال زاگرس واقع شده است. که با وجود مساحت کم ده درصد از منابع آب کشور را در اختیار دارد. به علت ماهیت کوهستانی مرتفع، که درمسیر بادهای مرطوب سیستمهای مدیترانهای قرار داشته و موجب صعود و تخلیه بار این سامانهها میگردد، این استان دارای بارش نسبتاً مناسب می باشد. غالبا در مناطق مرتفع نوع بارش به صورت برف میباشد و وجود ارتفاعات پوشیده از برف یکی از ویژگیهای اقلیمی این استان است. به علت جوان بودن دوره کوه زایی، دراین منطقه وجود بلایا و مخاطرات طبیعی بسیاری چون سیل و زلزله، رانش زمین در اکثر نقاط آن مشاهده میشود. همچنین سرمازدگی، خشکسالی و رعد و برق از دیگر بلایای طبیعی آن میباشد.
ریزشهای جوی و برف و باران منشاء سرشاخههای رودخانه کارون و زاینده رود هستند وآبخیزهای این دو رودخانه را به ترتیب ۱۳۸۰۰ و ۲۷۲۰ کیلومتر مربع شامل می شود. ارتفاعات زاگرس حوضه آبخیز رودخانههای زاینده رود، کارون و کرخه و دز را تشکیل میدهد و با توجه به حجم نزولات جوی و پایین بودن سطح تبخیر و موقعیت نسبتاً مناسب تشکیلات زمین شناختی قسمت اعظم آبهای سطح الارضی و تحت الارضی کشور به میزان ۴۵ تا ۵۰ در صد را تامین می کند. منطقه چهار محال و بختیاری با در اختیار داشتن طبیعت زیبا و بکر خود در فصول بهار و زمستان و تابستان پذیرای مسافران و توریستهای داخلی و خارجی است و اکوتوریسم این استان ازجاذبههای بارز آن محسوب میشود.
استان چهارمحال و بختیاری بدلیل دارا بودن ویژگیهای خاص جغرافیایی و توپوگرافی از لحاظ آب و هوایی متنوع بوده و اقلیمهای متفاوتی در آن وجود دارد. بارشهای منطقه غالباً تحت تأثیر جریانهای جوی مدیترانه و عمدتاً کم فشار سودان قرار دارد
که از غرب و جنوب غرب وارد منطقه شده و به مدت ۸ ماه (مهر تا اردیبهشت) منطقه را تحت تأثیر قرار میدهد. وجود رشته کوه زاگرس که عمود بر مسیر حرکت این جریانها است، باعث تشدید خاصیت سیکلونی آنها شده و بارانهای شدید و سنگین را در منطقه باعث میشود. ریزشهای جوی در استان از مهر ماه آغاز و در دیماه به بیشترین مقدار و سپس تا اردیبهشت کم میشود. در دی ماه بطور متوسط ۱۹ درصد بارش انجام میشود. درصد بارش ماهانه در فاصله آبان تا فروردین بیشتر از ۹۰ درصد بارش سالانه در فاصله خرداد تا مهر کمتر از ۱۰ درصد بارش سالانه را تشکیل میدهد.
فریمان
فریمان به فاصله 75 کیلومتری از شهر مشهد واقع شده است. این شهرستان با 3325 کیلومتر مربع وسعت از شمال و شمال غربی با مشهد، از شرق با تربت جام و از جنوب با تربت حیدریه هم مرز است. ارتفاع آن از سطح دریا 1405 متر می باشد و دارای دو بخش مرکزی و قلندرآباد است. این شهرستان 5 دهستان با نام های فریمان، سنگ بست، بالابند و قلندرآباد و مجموعا دارای 177 آبادی دارای سکته است. دو رشته کوه در اطراف فریمان قرار دارد که بلندترین آنها کوه کیلاق با 2942 متر ارتفاع می باشد و کوه بی بی غیب با ارتفاع 2881 متر، قطار النگ 2605 متر و کوه دال با ارتفاع 2219 متر در زمره بلندترین قلل این شهرستان به شمار می آیند. در این منطقه رودخانه های فریمان سنگ بست، قلندرآباد، کلاته منار و براشک جریان دارند و پوشش گیاهی آن متشکل است از درختان ارس، پسته و گونه های گون، درمنه، قیاق گل بنفشه و ... . در مجموعه حیات وحش شهرستان فریمان حیواناتی همچون قوچ، آهوکل، خرگوش و پرندگانی نظیر کبک و تیهو زندگی می کنند که این خود از آب و هوای مساعد این منطقه حکایت می کند.
گناباد
موقیعت جغرافیایی
موقعیت جغرافیایی گناباد با مساحتی حدود 10287 کیلومتر مربع از نظر موقعیت جغرافیایی 34 درجه و 21 دقیقه قرار دارد و شهرستانهای همجوار این شهرستان در شمال تربت حیدریه و کاشمر، مغرب فردوس، مشرق آن خواف و در جنوب قائن قرار است. ارتفاع متوسط این ناحیه از سطح دریای آزاد 1105 متر است. مرکز آن گناباد در 300 کیلومتری مشهد می باشد. و براساس آخرین تقسیمات کشوری دارای سه بخش به نام های مرکزی، کاخک و بجستان هفت دهستان و 224 آبادی دارای سکنه است.
مشهد
شهرستان مشهد با وسعتى حدود ۲۰،۰۰۰ کیلومترمربع در شمال شرقى استان خراسان واقع شده و از شمال به جمهورى ترکمنستان، از شمال غربى به شهرستان درگز، از غرب به شهرستانهاى چناران و نیشابور، از شرق به شهرستانهاى سرخس و تربت جام و از جنوب به شهرستانهاى فریمان و تربتحیدریه محدود است.
با شهادت امام رضا (ع) توسط مأمون پیکر آن حضرت بالاى سر هارون به خاک سپرده مىشود و از این پس کاخ حمیدبنقحطه در سناباد مشهدالرضا به شهرت رسیده و رفتهرفته از اعتبار و رونق توس کاسته مىشود و مشهدالرضا به اعتبار مىرسد. مشهد که به معناى شهود، حضور و شهادتگاه است به واژهٔ شاهد جمع بسته مىشود. در عرف و اصطلاح سدهٔ ۳ هـ.ق بر گور اولیاء ائمه (ع) و رجال اطلاق مىشده چنانکه در آن زمان مشهد مرغاب در فارس، مشهد میهنه (آرامگاه ابوسعید ابوالخیر) و مشهد توس یا مشهد رضوى در خراسان به تربت امام علىبنموسى (ع) اطلاق مىشده است.
از آثار تاریخى این شهرستان مىتوان به مسجد گوهرشاد، بقعهٔ خواجه ربیع، گنبد سبز، مقبرهٔ امیر غیاثالدین ملکشاه، آرامگاه امام محمد غزالی، برج اخنجان و مقبرهٔ ارسلان جاذب اشاره کرد.
سبزوار
شهرستان سبزوار واقع در غرب استان خراسان رضوی با 17718 کیلومتر مربع مساحت از شمال با شهرستانهایث جاجرم و اسفراین در خراسان شمالی، از شرق با نیشابور، از جنوب با شهرستان کاشمر، خلیل آباد و بردسکن و از مغرب به استان سمنان محدود می گردد. بر اساس آخرین تقسیمات کشوری این شهرستان دارای هفت بخش بنامهای مرکزی، جغتای، جوین، روداب، خوشاب، داورزن و ششتمد، هفت شهر و 27 دهستان است. کوههایق جغتای عامل جدائی دشت جوین از جلگه اصلی سبزوار بوده و در جنوب آن نیز کوه میش قرار دارد. به تغبیر دیگر سبزوار محصور در میان ارتفاعات شمالی و جنوبی است. چهره منطقه شرقی و شمالی این شهرستان کوهستانی و دارای اقلیمی معتدل و در قسمتهای جلگه ای با هوای گرم همراه است. تنها دو رشته رودخانه در فصلی به نام (کال شور) در این ناحیه وجود دارد که سیلابهای دشت جوین و دشت سبزوار را به نمکزارهای کویر هدایت می کند.
نیشابور شهری با قابلیت های گسترده :
در ادوار گذشته نیشابورمورد توجه جغرافی دانان ،بازرگان وحتی کشور گشایان بوده که این خود بیانگر عظمت و اهمیت این شهرستان بوده است این عظمت قبل و بعداز اسلام وجود داشته وهنوزنیزآوازه این شهرو شهرت جهانی آن ذکر زبانها واقصی نقاط جهان می باشد.
قابلیت های طبیعی نیشابور :
موقعیت قرارگیری نیشابور سبب گردیده که این شهر ازجایگاه طبیعی ویژه ای برخوردار شود که این جایگاه موجب بوجود آوردن قابلیتهای طبیعی برای این شهرستان شده است توجه به عوامل طبیعی و محیطی از این جهت که این عوامل بستروجایگاه اصلی فعالیت ها را تشکیل داده وعلاوه بر آن می توانند کلیه عناصروجزیئات طراحی سایت ها نظیرمکان،شکل، ساختار، پوشش گیاهی و.... را تحت تاثیر قرار دهند مورد تاکید است که توجه خاصی به منابع اولیه حیات یعنی آب ، هوا وخاک دارد طرحها و پروژه ها را درجهت تامین هدف توسعه پایدار رهنمون خواهد نمود لهذا موقعیت جغرافیایی سبب گردیده یک بخش از این شهرستان در دامنه های بینالو وبخشی دیگر در حاشیه کویر است به طبع ازاین اقلیم متفاوت پوشش گیاهی وحیات جانوری متنوعی بوجود آمده است از جمله قابلیت های این شهرستان می توان به دره رودهای دامنه بینالود و مناطق ییلاقی آن که مخاطبان گسترده ای دارد اشاره داشت که مناطقی همچون درود، بوژان خرو ، قدمگاه ، و.... بخشی از آنهاست.
تاریخچه شهرکاشان
نام شهر کاشان در مآخذ اسلامی، ”قاشان“ یا ”قاسان“ ضبط شده و از شهرهای بسیار قدیمی ایران است. به استناد تحقیقات باستان شناسان در تپه های سیلک واقع در 4 کیلومتری غرب کاشان، این ناحیه یکی از نخستین مراکز تمدن و محل سکونت بشر ماقبل تاریخ شناخته شده است. کاشان در زمان ساسانیان منطقه ای آباد بوده است. این شهر در دوره اسلامی نیز یکی از شهرهای مهم و معروف عراق و عجم بود. به استناد جغرافی دانان اسلامی، نام قدیم کاشان ”چهل حصاران“ نیز بوده است. در سال 442 هـ . ق طغرل اول سلجوقی برشهرهای بزرگ جبال عجم استیلا یافت. در سال 532 هـ .ق ملک سلجوق بن محمد بن ملکشاه با سپاهیان خود به کاشان حمله برد و خرابی های زیادی به بار آورد. درسال 594 هـ .ق یکی دیگر از سرداران سلطان تکش خوارزمشاه به نام میاجق که حاکم ری بود اینتاج را کشت و برای دست اندازی به فرمانروایی او به کاشان حمله برد وشهر را محاصره کرد، بعد ازمدتی که نتیجه ای حاصل نشد با مردم کاشان صلح کرد ولی سپاهیانش به روستاهای اطراف کاشان خسارت زیاد وارد کردند. بعد از درگذشت تکش، به فرمان سلطان محمد خوارزمشاه (596 – 618 هـ .ق) فرزندش رکن الدین به حکومت ری، قم، و کاشان منصوب گردید. درسال 621 هـ .ق در هنگام تاخت و تاز سپاهیان هلاکوخان درحدود کاشان، خواجه نصیرالدین طوسی که از ملتزمین رکاب خان مغول بود، به احترام وجود بابا افضل الدین مرقی کاشانی سپاهیان را از کشت و کشتار مردم کاشان بازداشت و درسال (663- 680 هـ .ق ) خواجه بهاء الدین محمد به حکومت اصفهان و کاشان منصوب شد. در سال 674 هـ .ق هندوشاه نخجوانی حاکم کاشان بود و درسال 757 و 768 این شهر جزو قلمرو آل مظفر بوده است. کاشان به کرات بر اثر زلزله ویران شده است. ازجمله در سال 1192 هـ .ق در دوره سلطنت کریم خان زند بر اثر زلزله خسارت بسیار دید. آخرین بار درسال 1260 هـ .ق زلزله سختی کاشان را لرزاند و باعث ویرانی روستاها و قصبات اطراف آن شد. شهر کاشان معماری ویژه بومی جالب توجهی دارد و آثار بناهای تاریخی ومذهبی فراوانی در آن به جا مانده است.
اروپا
اروپا قسمتی از پهنه سرزمین وسیعی است بنام « اوراسیا » که آنرا قاره آسیا فرا گرفته و در منتهی الیه غربی بصورت شبه جزیره ای به سوی اقیانوس اطلس پیش رفته است. در مقایسه با سایر قاره ها این سرزمین از چند جهت دارای ویژگیهای خاص است. مثلاً از نظر اقلیمی دارای معتدل ترین آب و هوا می باشد و سراسر آن بجز قسمتی از شبه جزیره ایبری در اسپانیا و نواحی جنوب ایتالیا پوشیده از جنگل است و دارای رودهای پر آب می باشد.
ثانیاً: دارای پر مضرس ترین سواحل می باشد که این امر از نظر اقتصادی اهمیت ویژه ای دارد.
ثالثاً: از لحاظ جغرافیایی اروپا بخشی از اسیا می باشد اما آنچه به این سرزمین خصوصیت قاره ای جدا از آسیا را بخشیده ویژگی تاریخی و فرهنگی آن می باشد بعلت دارا بودن موقعیتطبیعی و شرایط اقلیمی مساعد ، این سرزمین زیستگاه و مأمن مطبوعی برای اقوام مهاجر بود و در تاریخ بعنوان خاستگاه تمدن مشخص شناسایی خسته شده است که طبق ادعای برخی از مورخین و جامعه شناسان ریشه های آنرا باید در فرهنگ و تمدن یونان و رم و خاورمیانه بخصوص فلسطین ( یهود و مسیح ) جستجو کرد.
معنی اروپا «Earope»
اروپا در معنی غروبگاه افولخورشید است. اروپا وجه تسمیه ای بود که یونانیها به این قسمت از Euro – Asia داده بودند. چون شناخت و آگاهی یونانیها نسبت به فرهنگ و تمدن آسیا و شمال آفریقا به مراتب بیشتر از اروپا بود ، عنوان غروبگاه « Sunset » گذشته از بیان موقعیت جغرافیائی این منطقه نسبت به جزایر یونان ، مشعر به ابهام بی خبری یونانیها نسبت به این سرزمین بوده است.
افغانستان
مقدمه :
افغانستان ، رسماً بخش سنتی افغانستان ، جمهوری در جنوب غربی آسیا ، از شمال با ترکمنستان ،
از بکستان ، تاجیکستان ، از شرق با چین و بخشی از قلمرو مورد نزاع جامود کشمیر که توسط پاکستان کنترل می شود ، در جنوب با پاکستان و در غرب با ایران محدود و مرز بندی می شود.
افغانستان در سرتاسر تجارت باستانی و خط سیر حملات از آسیا به هند واقع شده است . این موقعیت بزرگترین تأثیر در تاریخش بوده است چرا که محاجمان اغلب آنجا اقامت می کردند . امروزه جمعیت بسیاری گروههای قومی مختلف را در برمی گیرد . بیشتر مرزهای فعلی این کشور در قرن 19 کشیده شده اند ، یعنی زمانی که افغانستان مکانی به عنوان سپر ، یا مناطق طبیعی بین روسیه و هند انگلیس شد . کابل بزرگترین شهر و پایتخت می باشد . افغانستان از سال 1973 تا 1747 یک پادشاهی بود ، زمانی که پادشاهی توسط افسران ارتش براندازی شد و کشور جمهوری را اعلام کرد . در سال 1979 اتحاد جماهیرسوسیالست شوروی ( ussr ) به افغانستان حمله کرد و جنگ دهه – طولانی شوروی – افغانستان را تسریع کرد . بعد از فروپاشی شوروی در سال 1989 کشور در گیر جنگهای داخلی شد . گروه های چریکی که بر علیه شوروی جنگیده بودند به اعتراض به برقراری دولت مرکزی شوروی ادامه دادند . در سال 1992 این کشور به هرج و مرج افتاد تا طالبان جکمفرما شد که یک جنبش اساسی اسلامی بود و کنترل کابل را در سال 1996بدست گرفت . اواخر سال 1990 بیشتر باقی مانده کشورد تحت کنترل طالبان در آمده بود که یک گونه فت و سخت گیراند از قوانین اسلامی را به اجرا در آورد . بعد از 11 سپتامبر 2001 ، حملات تروریستی به ایالات تحده ، طالبان به پرورش دادن تروریست های بین الملی متهم شد . یک ائتلاف از نیروهای مخالف که توسط نیروهای ایالات متحده ( U.S ) و نیروهای بریتانیا یی کمک می شد ، به عنوان متفق شمالی شناخته شد که در اواخر 2001 طالبان را از قدرت دور می کرد .
تایباد
نام تایباد را زیاد شنیده اید. از صداوسیما به عنوان یک منطقه محروم یا محل عبور و گذشتن از مرز. تایباد مکانى کوچک و بى سروصدا در خراسان است. شهرستانى جلگه اى و کوهستانى با آب و هوایى بیابانى و نیمه بیابانى. مى گویند وجه تسمیه تایباد را به مفاهیم پاکان و نیکان و مردان نیکو پشت داده اند. اما اگر گذرتان به تایباد افتاد اگر میان جاده تابلویى سبز رنگ به شما نوید نزدیک شدن به این شهرستان را خبر داد بدون گشت و گذار از آن رد نشوید. آرامگاه مولانا زین الدین ابوبکر تایبادى در این دیار در سکوت آرمیده است.زین الدین ابوبکر یکى از صوفیان برجسته قرن هشتم هجرى است که در سال ۷۹۱ ه.ق وفات یافته است. مقبره مولانا زین الدین ابوبکر، در ابتداى جاده تایباد به خواب واقع شده است. بر اطراف مرقد، معجرى کشیده شده است و دو لوح سنگى خاکسترى رنگ، یکى بر روى قبر و دیگرى در بالاى سر آن به صورت افراشته قرار داده شده اند. معجر خاکسترى در سال ۱۰۳۰ ه.ق توسط شخصى به نام «خواجه درویش» تقدیم مزار شده است.در برابر این مزار بناى مجللى وجود دارد که در سال ۸۴۸ ه.ق توسط پیر احمد خوافى _ وزیر شاهرخ، پسر تیمور _ براى مسجد و نمازخانه بنا شده است. در شرق مقبره مولانا، در میان قبرستانى بنایى قرار دارد که به مقبره شیخ زین الدین على _ پدر شیخ زین الدین ابوبکر- منسوب است. اهمیت این بنا به کتیبه هاى زیباى سردر، کاشى کارى معرق و حواشى آن مربوط است. کتیبه منظومى به خط نستعلیق روى سنگ نقر شده و در بالاى سر قبر قرار داده شده است. این کتیبه حاکى از این است که معجر مشبکى از سنگ رخام در سال ۱۰۳۰ ه.ق از طرف خواجه درویش نامى براى قبر شیخ زین الد
مقاله پیرامون مهاجرت، حااشیه نشینی و امنیت اجتماعی شهرها در فرمت ورد در 36 صفحه و شامل مطالب زیر می باشد:
* چکیده مقاله
* مقدمه
* مهاجرت
* علل مهاجرت روستا به شهر
* مهمترین علل مهاجرت را به طور اختصار میتوان اینگونه بیان نمود :
* علل اقتصادی
* علل طبیعی
* علل اجتماعی و فرهنگی
* در اینجا ذکر چند نکته اهمیت زیادی دارد:
* حاشیه شهر
* انواع حاشیه ها
* برخی علل اصلی حاشیهنشینی عبارتند از:
* اصطلاح حاشیه نشینی در کشور های مختلف
* تاریخچه ی حاشیهنشینی در مشهد
* حاشیهنشینی در مشهد را میتوان در چند مقطع مشخص نمود :
* خصوصیات و ویژگی های حاشیه نشینان
* بررسی دلایل جرایم، آشوبها و خشونت های شهری از دیدگاه اکولوژیکی
* علل خشونت های شهری از دیدگاه اکولوژی شهری عبارتند از
* ویژگی های مناطق حاشیه نشین
* برخی صاحبنظران ویژگیهای زیر را برای جمعیت این مناطق ذکر کردهاند
* نمودار شماره ی 4 : مقایسه ی جمعیت حاشیه ی شهر مشهد با چند استان کشور
* نمودار شماره ی5 : میزان جرایم در گروه های مختلف سنی در حاشیه ی شهر مشهد
* جدول شماره ی 2 : جمعیت برخی از شهرک ها و کانون های جمعیتی حاشیه ی مشهد
* بعد اجتماعی
* بعد فرهنگی
* جدول شماره ی 3: ارتباط سواد با نوع جرایم در حاشیه ی شهر مشهد
* نمودار شماره ی 7 : ارتباط سطح سواد با جرایم در حاشیه ی شهر مشهد
* بعد رفاهی
* جدول شماره ی 4: تجمعات و مردمی و علل آن ها در برخی از مراکز جمعیتی
* حاشیه ی شهر مشهد(26)
* منبع : مدیریت ساماندهی حاشیه ی شهر مشهد-1380
* جدول شماره ی 5 : برخی از کمبودها و معضلات حاشیه ی شهر که میتواند تبعات سوء امنیتی داشته باشد.( 27)
* منبع: مدیریت ساماندهی حاشیه ی شهر مشهد- 1380
* نتیجه
* عکس ها(28)
* منابع ومآخذ
مهاجرت ، حاشیهنشینی و امنیت اجتماعی شهرها
چکیده مقاله
مهاجرت و حاشیهنشینی دو پدیده به ظاهر متفاوت میباشند که برآیند یک عامل مشترک بوده و نتایج و تبعات مشابهی هم بخصوص برای شهرها بدنبال دارد.
مهاجرت که خود نتیجه ی نابرابریهای مکانی و بیعدالتیهای منطقهای میباشد، به دلیل ویژگیهای خاص مهاجران و علل مهاجرتشان پیامدهای منفی متعددی برای شهرها و روستاها بدنبال دارد که از جمله ی آنها ظهور و گسترش پدیده ی حاشیهنشینی در شهرهای بزرگ میباشد.
حاشیهنشینان به علت فقر شدید و همهجانبه ( اقتصادی ، اجتماعی ، فرهنگی و…) و اعتراض نسبت به وضع موجود و ابراز وجود در شهرها ، اقدام به فعالیتهایی مینمایند که موجب سلب آسایش شهروندان و امنیت شهرها میگردد.
این موضوع در شهر مشهد از شدت بیشتری برخوردار بوده و مشکلات زیادی را هم ایجاد نموده است. سرقتهای متعدد ، آدمربایی و آدمکشی، قاچاق مواد مخدر ، شرارت ، تجمعات خیابانی و… از جمله ی این معضلات هستند.
آنچه مسلم است بدون توجه به علل مهاجرت روستاییان و سکنه ی شهرهای کوچک به شهر های بزرگی مانند مشهد، مبارزه با معلول و تلاش برای ساماندهی حاشیه نشینی نتایج ملموس و چندانی نخواهد داشت.
مقدمه :
مهاجرت بیرویه به شهرها و گسترش حاشیهنشینی در قرن گذشته و قرن اخیر از معضلات مهم شهرهای بزرگ جهان، بخصوص در کشورهای در حال توسعه میباشد، که پیامدهای سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و امنیتی متعددی به دنبال داشته است.
این دو پدیده جمعیتی و شهری اگر در راستای هم قرار گیرند و به هم پیوند بخورند، قطعاً مشکلات و پیامدهای منفی مضاعفی را برای یک جامعه بخصوص شهرهای بزرگ به دنبال خواهند داشت.
از آنجایی که علل حاشیهنشینی رانمیتوان خارج از چارچوب علل مهاجرت ـ بخصوص مهاجرت روستا به شهر ـ بررسی کرد، میبایستی آنها را به طور توأمان مطالعه نمود.
چرا که از یک طرف عوامل دافعه (Pushfactors) در روستا موجب تخلیه این واحدهای جمعیتی و مولد میگردد و از طرف دیگر عوامل جاذبه (Pull factors) آنها را به سوی شهرها کشانده و سربار جامعه شهری مینماید.
برای بررسی نقش این فرآیند در مسائل شهری و بخصوص امنیت اجتماعی شهرها لازم است دلایل مهاجرت، تیپ مهاجران و خصوصیات آنها و همچنین وضعیت مناطق حاشیهنشین شهرها و ساکنان آنها مورد توجه قرار گیرند.
چرا که بخش اعظم بزهکاری ها، جرم های مشهود و نامشهود و جنایاتی که در این کانونهای جمعیتی اتفاق میافتد و یا ساکنان آنها در سطح جامعه مرتکب میشوند، ناشی از ساختار فیزیکی، فرهنگی، جمعیتی و اقتصادی این نواحی و ساکنان آنها میباشد.
حاشیهنشینان دارای وضعیت اجتماعی و اقتصادی نامناسبی بوده و بندرت جذب ساختارهای مدرن شهری میشوند. برداشتها و روحیات خود آنها، نحوه برخورد و رفتار شهروندان دیگر با آنها، عدم توجه مسئولان سیاسی و خدماتی شهرها به آنها، موجبات ایجاد روحیه ی عصیانورزی و حس انتقام در آنها شده که خود را به صورت رفتارهای نابهنجار و مشکلآفرین بروز میدهد.
بررسی نظریات مربوط به پاتولوژی شهری ( آسیبشناسی شهری ) و اکولوژی جرایم شهری و خشونت ها و ناآرامیهای شهری و انطباق آنها بر حاشیه ی شهر مشهد مبین ارتباط مستقیم بین ویژگیهای مهاجر و حاشیهنشین با بزهکاری و کاهش ضریب امنیتی شهرها میباشد
تعداد صفحات: 35