فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:30
فهرست مطالب:
عنوان صفحه
شیخ احمد جام (ژنده پوش) 5
شیخ احمد جام(به روایات فرزند شیخ احمد جام) 6
تربت جام، گنجینه ای از هنر معماری 14
مجموعه معماری مزار شیخ احمد جام 15
گنبد خانه 15
ایوان 16
مسجد عتیق 17
مدرسه امیر جلال الدین فیروزشاه یا گنبد سبز 18
مزار شیخ احمد جام 19
مسجد جامع نو 19
آب انبار 20
مسجد و مقبره خواجه عزیزالله 20
رباط جام 20
آرامگاه شیخ ابوذر بوزجانی 21
مجموعه تاریخی لنگر 22
مجموعه تاریخی لنگر 23
رباط سمنگان 24
مقبره میر غیاث الدین 25
منابع و مآخذ 30
همراه با تصاویر
چکیده:
شیخ الاسلام ابونصر احمد بن ابوالحسن بن احمد بن محمد نامقی جامی معروف به احمد ژنده پیل یا احمد جام از بزرگان مشایخ عرفان ایرانی در نیمه دوم قرن پنجم و نیمه اول قرن ششم هجری است. وی در سال 441 هجری در قریه نامق یا نامه از توابع جام از اعمال ترشیز ولادت یافت. پدرانش برزگر بودند و او در جوانی آمی بود و در نوشخواری و میگساری افراط می کرد.
سرانجام در بیست و دو سالگی توبه کرد و وارد حلقه تصوف شد. دوازده سال در کوه نامق و شش سال در کوه بیزد در خاک جام بخلوت نشست و سپس بنای ارشاد را گذاشت. نخست در سرخس و استاد و زورآباد بود و در ضمن سفرهایی به هرات و نیشابور و بوزجان و مرو و باخرز و بسطام کرد و به حج رفت. سرانجام به روستای معدآباد در سرزمین جام رفت و در همانجا به سال 536 هجری در 95 سالگی زندگی را بدرود گفت. در بیرون دروازه معدآباد بخاک سپرده شد.
مزار وی هم اکنون در همان ناحیه که امروز تربت خوانده میشود برپاست، و زیارتگاهست و بهمین جهت آن محل را تربت جام میخوانند. ساختمان آرامگاه وی را ملک غیاث الدین محمد کرت در سال 719 هجری ساخته است.
فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:22
فهرست مطالب:
زندگی
لباس شیخ
کار
انصاف پیرمرد قفل ساز
من به سراغ اومی آیم!
ایثار
تعبّد
اخلاق
تواضع
احترام ویژه به سیّدها
بی اعتنایی به موقعیت های دنیایی
نقطة عطف
شبیه داستان حضرت یوسف
چگونگی تربیت الهی
چشم و گوش قلب
امدادهای غیبی
تاوان اندیشة مکروه
تو سیر و همسایه گرسنه؟!
حجاب غذا!
راه یابی به تمام عوالم!
دیدار ملکوت
کمک به کارگر زحمتکش
چکیده:
زندگی
عبدِصالح خدا «رجبعلی نکوگویان»مشهوربه«جناب شیخ»و«شیخ رجبعلی خیّاط»در سال1262هجری شمسی،درشهرتهران دیده به جهان گشود. پدرش «مشهدی باقر»یک کارگرساده بود.هنگامی که رجبعلی دوازده ساله شدپدر ازدنیارفت ورجبعلی را که ازخواهروبرادرتنی بی بهره بود،تنها گذاشت.
ازدوران شیخ بیش ازاین اطلاعی دردست نیست،امّا اوخود،از قول مادرش نقل می کندکه:
«موقعی که تو رادرشکم شبی پدرت-که در چلوکبابی کارمی کرد-کباب دُرسته به خانه آورد.خواستم بخورم دیدم که تو به جنب وجوش آمدی وبا پا برشکمم می کوبی،احساس کردم که از این غذا نباید بخورم ،دست نگه داشتم وازپدرت پرسیدم که شبهاتکه های جلوی مشتری را به خانه می آوردی،چه شد که امشب کباب درسته آورده ای؟پدرت گفت:حقیقت این است که اینهارا بدون اجازه آورده ام! من هم ازآن غذا مصرف نکردم.»
لباس شیخ
لباس جناب شیخ بسیارساده وتمیزبود، نوع لباسی که اومی پوشیدنیمه روحانی بود،
چیزی شبیه لبّادۀروحانیون برتن می کردوعرقچین برسرمی گذاشت وعبابردوش میگرفت.نکتۀ قابل توجه این بودکه او حتی درلباس پوشیدن هم قصدقربت داشت،تنها یک بارکه برای خوشاینددیگران عبا بر دوش گرفت، در عالم معنا او را مورد عتاب قرار دادند. جناب شیخ خود این داستان را چنین تعریف می کند :
« نفس اعجوبه است، شبی دیدم حجاب دارم و طبق معمول نمی توانم حضور پیدا کنم، ریشه یابی کردم، با تقاضای عاجزانه متوجه شدم که عصر روز گذشته که یکی از اشراف تهران به دیدنم آمده بود، گفت : دوست دارم نماز مغرب و عشا را با شما به جماعت بخوانم، من برای خوشایند او هنگام نماز عبای خود را به دوش انداختم ...» !
کار
خیّاطی یکی ازشغلهای پسندیده دراسلام است .لقمان حکیم این شغل رابرای خود انتخاب کرده بود.در حدیث است که پیامبرخدا(ص)فرمود:
«کارمردان نیک خیّاطی است وکارزنان ریسندگی.»
جناب شیخ برای ادارۀزندگی خود،این شغل راانتخاب کردوازاین روبه «شیخ رجبعلی خیّاط»معروف شد.جالب است بدانیم که خانۀسادۀومحقّرشیخ،با خصوصیاتی که پیشتربیان شد،کارگاه خیاطی اونیزبود.
یکی ازفرزندان شیخ دراین باره می گوید:ابتدا پدرم دریک کاروانسراحجره ای داشت، ودرآن خیّاطی می کرد.روزی مالک حجره آمد وگفت:راضی نیستم این جا بمانی.پدرم بدون چون وچراوبدون این که حقّی ازاوطلب کند،فردای آن روزچرخ ومیزخیّاطی رابه خانه آورد وحجره راتخلیه کردوتحویل داد،ازآن پس درمنزل،ازاتاقی که نزدیکِ درِخانه بود برای کارگاه خیّاطی استفاده می کرد.
فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:40
فهرست مطالب:
عنوان صفحه
مسجد شیخ لطف الله 1
وجه تسمیه مسجد شیخ لطف الله 3
خطوط بنائی در داخل مسجد شیخ لطف الله 9
کتبه های خط ثلث در چهار گوشه داخل مسجد شیخ لطف الله 10
کتیبه های دو ضلع شرقی و غربی مسجد شیخ لطف الله 12
نام شیخ لطف الله و باقر بنا در کتیبه های دو جانب شمالی و جنوبی مسجد 13
عمارت ساعت 16
بازار قیصریه و کاروانسرای شاه 16
سردرب ضرابخانه 19
اقدامات شاه عباس کبیر در مورد بازار و کالاهای گوناگون 20
قیصریه 30
راستهی بازار 35
مسجد شیخ لطف الله
یکی از زیباترین آثار تاریخی اصفهان که هر تماشا کننده ای را خیره می کند و نسبت به هنرمندانی که در انجام آن دخیل بوده اند باظهار تحسین و اعجاب وامیدارد مسجد شیخ لطف الله است که در ضلع شرقی میدان نقش جهان مقابل عمارت عالی قاپو (دولتخوانه مبارکه) واقع شده و بواسطه کاشیکاری های معرق داخل و خارج گنبد و کتیبه های عالی که مقداری از انها بخط علیرضای تبریزی عباسی(2) است از زیبائی و ظرافت کمتر نظیر دارد. این مسجد که شاهکاری از معماری و کاشیکاری ایران در نیمه اول قرن یازدهم هجری است بفرمان شاه عباس اول ساختمان آن شروع شده و سر در زیبای آن در سال 1012 هجری به پایان رسیده و سال اتمام ساختمان و تزئینات کاشیکاری آن 1028 هجری قمری است. سال اتمام سر در مسجد بموجب کتیبه ای که به خط ثلث با کاشی سفید معرق بر زمینه لاجوردی نوشته شده به شرح زیر است:
” امر با نشاء هذا المسجد المبارک السلطان الاعظم و الخاقان الاکرم محیی مراسم آبائه الطاهرین مروج مذهب الائمه المعصومین ابوالمظفر عباس الحسینی الموسوی الصفوی بهادر خان خلد الله تعالی ملکه و اجری فی بحار التأیید فلکه ب محمد و آله الطیبین الطاهرین المعصومین صلوات الله و سلامه علیه و علیهم اجمعین متبها علی رضا العباسی 1012“(1) و سال اتمام ساختمان مسجد (1028 هجری قمری) در داخل محراب کاشیکاری معرق بی نظیر آن در دو لوحه به خط نستعلیق سفید بر زمینه کاشی لاجوردی بشرح زیر آمده است :
” عمل فقیر حقیر محتاج برحمت خدا محمد رضا بن استاد حسین بناء اصفهانی 1028“
در یک لوحه به خط نستعلیق سفید بر زمینه لاجوردی در بالای پنجره کاشیکاری زیبای سر در بخط علیرضای عباسی نوشته شده است:” مایه محتشمی خدمت اولاد علی است“
وجه تسمیه مسجد شیخ لطف الله
شیخ لطف الله بن عبدالکریم بن ابراهیم اصلا از مردم میس از قرای جبل عامل یعنی لبنان حالیه است و خاندان او همه از فقهای امامیه بوده چنانکه پدر و جد و حد اعلا و پسرش همه به این عنوان اشتهار داشته اند. به مناسبت سعی بی اندازه پادشاهان صفوی در ترویج احکام مذهب تشیع و تشویق و اکرام فقهای آن شیخ لطف الله میسی عاملی نیز مانند جمع کثیر دیگری از علمای بحرین و جبل عامل در اویل عمر از موطن خود به قصد ایران عازم و ابتداء در مشهد مقدس مقیم شد و در آنجا پس از استفاضه از محضر علمای ارض اقدس از جمله ملا عبدالله شوشتری از جانب شاه عباس بزرگ بخدمت آستانه رضوی برقرار گردید و تا تاریخ فتنه از بکان و دست انداری ایشان بر مشهد در آن شهر مقیم بود سپس از شر ایشان به قزوین پناه جست و در آنجا بکار تدریس مشغول شد. شاه عباس او را از قزوین به اصفهان آورد و در سال 1011 در جنب میدان نقش جهان مدرسه و مسجدی را که هنوز هم بنام او شهرت دارد برای محل تدریس و اقامت و امامت او پی نهاد و انجام این کار تا 1028 طول کشید و در حین اتمام همین ساختمان بود که شاه عباس در قسمت جنوبی میدان شاه طرح انشاء مسجد جامع عباس یعنی مسجد شاه را ریخت.
بعد از آنکه مدرسه و مسجد شیخ لطف الله برای تدریس و نماز گزاری سیخ مهیا گردید این مرد جلیل محترم در آن مدرسه مقیم و در آن مسجد و مدرسه به امامت و تدریس مشغول گردید و شاه برای وجه معاش او وظیفه ای معین و مقرر داشت شیخ در مسائل قدیمی و فتاوی شرعی بعضی آراء و عقاید خاص داشت و به گفته مؤلف ریاض العلماء با علمای هم عصر خویش در شر پاره ای از این مسائل بغیر حق مناقشه می کرد از آنجمله اقامه نماز جمعه را در غیاب امام واجب میشمرد و شخصا در مسجد خود هر جمعه به این عمل ادامه میداد و مقلدین او از وی تبعیت می کردند تألیفات شیخ بیشتر منحصر بحواشی و تعلیقاتی است که او بر کتب فقهیه علمای قبل از خود نوشته و رسائلی که بر رد فتاوی دینی معاصرین برشته نگارش در آورده است شیخ لطف الله از علوم ادبی نیز بی نصیب نبود و گاهگاهی هم بگفتن شعر طبع آزمائی می کرد.
تاریخ وفات شیخ لطف الله را مؤلف کتاب مجمل التواریخ در سال 1032 یعنی در
همان سالی که بغداد به تصرف شاه عباس در آمده است می نویسد همچنین در عالم آرای عباسی تاریخ فوت او را مؤلف این کتاب در ذیل وقایع همین سال 1032 می آورد و صریحا می گوید که شیخ لطف الله میسی عرب جبل عاملی در اوایل این سال قبل از سفر دارالسلام بغداد که هنوز رایات جلال در ییلاقات فیروز کوه بود در اصفهان مریض گشته بعالم بقاء پیوست.
فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:30
فهرست مطالب:
شیخ بهایی
شخصیت ادبی شیخ بهایی:
خدمات شیخ بهائی:
استادان شیخ بهائی:
شعری از شیخ بهایی
نان و پنیر
حکایت
فیالعقل
حکایت
قال المولوی المعنوی
فی اختلاف العقول
فی العلم وحده
تمثیل
شیخ بهایی
بهاء الدین محمد بن عزالدین حسین بن عبدالصمد بن شمس الدین محمد بن حسن بن محمد بن صالح حارثی همدانی عاملی جبعی (جباعی) معروف به شیخ بهائی در سال 953 ه.ق 1546 میلادی در بعلبک متولد شد. او در جبل عامل در ناحیه شام و سوریه در روستایی به نام "جبع" یا "جباع" می زیسته و از نژاد "حارث بن عبدالله اعور همدانی" متوفی به سال 65 هجری از معاریف اسلام بوده است.
ناحیه "جبل عامل" همواره یکی از مراکز شیعه در مغرب آسیا بوده است و پیشوایان و دانشمندان شیعه که از این ناحیه برخاسته اند، بسیارند. در هر زمان، حتی امروزه فرق شیعه در جبل عامل به وفور می زیسته اند و در بنیاد نهادن مذهب شیعه در ایران و استوار کردن بنیان آن مخصوصاً از قرن هفتم هجری به بعد یاری بسیار کرده و در این مدت پیشوایان بزرگ از میان ایشان برخاسته اند و خاندان بهائی نیز از همان خانواده های معروف شیعه در جبل عامل بوده است.
بهاءالدین در کودکی به همراه پدرش به ایران آمد و پس از اتمام تحصیلات، شیخ الاسلام اصفهان شد. چون در سال 991 هجری قمری به قصد حج راه افتاد، به بسیاری از سرزمینهای اسلامی از جمله عراق، شام و مصر رفت و پس از 4 سال در حالی که حالت درویشی یافته بود، به ایران بازگشت.
وی در علوم فلسفه، منطق، هیئت و ریاضیات تبحر داشت، مجموعه تألیفاتی که از او بر جای مانده در حدود 88 کتاب و رساله است. وی در سال 1031 ه.ق در اصفهان درگذشت و بنابر وصیت خودش جنازه او را به مشهد بردند و در جوار مرقد مطهر حضرت علی بن موسی الرضا علیه السلام جنب موزه آستان قدس دفن کردند.
شخصیت ادبی شیخ بهایی:
ـ بهائی آثار برجسته ای به نثر و نظم پدید آورده است. وی با زبان ترکی نیز آشنایی داشته است. عرفات العاشقین (تألیف 1022ـ 1024)، اولین تذکره ای است که در زمان حیات بهائی از او نام برده است.
بهترین منبع برای گردآوری اشعار بهائی، کشکول است تا جائی که به عقیده برخی محققان، انتساب اشعاری که در کشکول نیامده است به بهائی ثابت نیست. از اشعار و آثار فارسی بهائی دو تألیف معروف تدوین شده است؛ یکی به کوشش سعید نفیسی با مقدّمه ای ممتّع در شرح احوال بهائی، دیگری توسط غلامحسین جواهری وجدی که مثنوی منحول « رموز اسم اعظم » (ص 94 ـ 99) را هم نقل کرده است. با این همه هر دو تألیف حاوی تمام اشعار و آثار فارسی شیخ نیست.
اشعار فارسی بهائی عمدتاً شامل مثنویات، غزلیات و رباعیات است. وی در غزل به شیوه فخرالدین عراقی و حافظ، در رباعی با نظر به ابو سعید ابوالخیر و خواجه عبدالله انصاری و در مثنوی به شیوه مولوی شعر سروده است. ویژگی مشترک اشعار بهائی میل شدید به زهد و تصوّف و عرفان است. ازمثنوّیات معروف شیخ می توان از اینها نام برد: «نان و حلوا یا سوانح سفر الحجاز»، این مثنوی ملمّع چنانکه از نام آن پیداست در سفر حج و بر وزن مثنوی مولوی سروده شده است و بهائی در آن ابیاتی از مثنوی را نیز تضمین کرده است. او این مثنوی را به طور پراکنده در کشکول نقل کرده و گردآورندگان دیوان فارسی وی ظاهراً به علت عدم مراجعه دقیق به کشکول متن ناقصی از این مثنوی را ارائه کرده اند.
«نان و پنیر»، این اثر نیز بر وزن و سبک مثنوی مولوی است؛ «طوطی نامه» نفیسی این مثنوی را که از نظر محتوا و زبان نزدیکترین مثنوی بهائی به مثنوی مولوی است، بهترین اثر ادبی شیخ دانسته و با آنکه آن را در اختیار داشته جز اندکی در دیوان بهائی نیاورده و نام آن را نیز خود براساس محتوایش انتخاب کرده است.
«شیر و شکر»، اولین منظومة فارسی در بحر خَبَب یا مُتدارک است. در زبان عربی این بحر شعری پیش از بهائی نیز مورد استفاده بوده است. « شیر و شکر » سراسر جذبه و اشتیاق است و علی رغم اختصار آن (161 بیت در کلیات، چاپ نفیسی، ص 179 ـ 188؛ 141 بیت در کشکول، ج 1، ص 247 ـ 254) مشحون از معارف و مواعظ حکمی است، لحن حماسی دارد و منظومه ای بدین سبک و سیاق در ادب فارسی سروده نشده است؛ مثنویهایی مانند «نان و خرما»، «شیخ ابوالپشم» و «رموز اسم اعظم» را نیز منسوب بدو دانسته اند که مثنوی اخیر به گزارش میر جهانی طباطبائی (ص 100) از آنِ سید محمود دهدار است. شیوه مثنوی سرایی بهائی مورد استقبال دیگر شعرا، که بیشتر از عالمان امامیه اند واقع شده است. تنها نثر فارسی بهائی که در دیوان های چاپی آمده است، « رساله پند اهل دانش و هوش به زبان گربه و موش » است.
بهائی در عربی نیز شاعری چیره دست و زبان دانی صاحب نظر است و آثار نحوی و بدیع او در ادبیات عرب جایگاه ویژه ای دارد. مهمترین و دقیقترین اثر او در نحو، « الفوائد الصمدیه » معروف به صمدیه است که به نام برادرش عبدالصمد نگاشته است و جزو کتب درسی در مرحله متوسط علم نحو در حوزه های علمیه است. اشعار عربی بهائی نیز شایان توجه بسیار است. معروفترین و مهمترین قصیده او موسوم به « وسیله الفوزوالامان فی مدح صاحب الزّمان علیه السلام » در 63 بیت است که هر گونه شبهه ای را در اثناعشری بودن وی مردود می سازد. بهائی در ارجوزه سرایی نیز مهارت داشت و دو ارجوزه شیوا یکی در وصف شهر هرات به نام « هراتیه یا الزّهره » (کشکول، ج1،ص 189 ـ 194) و دیگر ارجوزه ای عرفانی موسوم به « ریاض الارواح » (کشکول، ج1، ص225 ـ 227) از وی باقی مانده است. دوبیتیهای عربی شیخ نیز از شهرت و لطافت بسیاری برخوردار بوده که بیشتر آنها در اظهار شوق نسبت به زیارت روضة مقدّسه معصومین علیه السلام است.
شیخ محمدرضا فرزند شیخ حرّعاملی (متوفی 1110) مجموعه لطیفی از اشعار عربی و فارسی شیخ بهائی را در دیوانی فراهم آورده است. اشعار عربی وی اخیراً با تدوین دیگری نیز به چاپ رسیده است. بخش مهمی از اشعار عربی بهائی، لُغَز و معمّاست.
از بررسی شیوه نگارش بهائی در اکثر آثارش، این نکته هویداست که وی مهارت فراوانی در ایجاز و بیان معمّا آمیز مطالب داشته است. وی حتی در آثار فقهی اش این هنر را به کار برده که نمونه بارز آن «رسائل پنجگانه الاثناعشرّیه »، است. این سبک نویسندگی در « خلاصه الحساب، فوائد الصمّدیه، تهذیب البیان و الوجیزه فی الدرایه » آشکاراتر است. بهائی تبحّر بسیاری در صنعت لغز و تعمیه داشته و رسائل کوتاه و لغزهای متعدّد و معروفی به عربی از وی بر جا مانده است. مانند:
« لغزالزبده » ( لغزی است که کلمه زبده از آن به دست می آید )، « لغزالنحو »، « لغزالکشّاف » ، « لغزالصمدیه »، « لغزالکافیه » و « فائده ». نامدارترین اثر بهائی الکشکول، معروف به « کشکول شیخ بهائی» است که مجموعه گرانسنگی از علوم و معارف مختلف و آینه معلومات و مشرب بهائی محسوب می شود.
بهائی در شمار مؤلفان پر اثر در علوم مختلف است و آثار او که تماماً موجز و بدون حشو و زواید است، مورد توجه دانشمندان پس از او قرار گرفته و بر شماری از آنها شروح و حواشی متعدّدی نگاشته شده است. خود بهائی نیز بر بعضی تصانیف خود حاشیه ای مفصّل تر از اصل نوشته است. از برجسته ترین آثار چاپ شده بهائی می توان از اینها نام برد: « مشرق الشمسین و اکسیر السعادتین» ( تألیف 1015)، که ارائه فقه استدلالی شیعه بر مبنای قرآن (آیات الاحکام) و حدیث است. این اثر دارای مقدمه بسیار مهمی در تقسیم احادیث و معانی برخی اصطلاحات حدیثی نزد قدما و توجیه تعلیل این تقسیم بندی است. از اثر مذکور تنها باب طهارت نگاشته شده و بهائی در آن از حدود چهارصد حدیث صحیح و حسن بهره برده است؛ «جامع عباسی»، از نخستین و معروفترین رساله های علمیه به زبان فارسی؛ « حبل المتین فی اِحکام احکام الدّین » (تألیف 1007)، در فقه که تا پایان صلوه نوشته است و در آن به شرح و تفسیر بیش از یکهزار حدیث فقهی پرداخته شده است؛ « الاثنا عشریه » در پنج باب طهارت، صلات، زکات، خمس، صوم و حج است. بهائی دراین اثر بدیع، مسائل فقهی هر باب را به قسمی ابتکاری بر عدد دوازده تطبیق کرده است، خود وی نیز بر آن شرح نگاشته است.
« زبده الاصول » این کتاب تا مدتها کتاب درسی حوزه های علمی شیعه بود و دارای بیش از چهل شرح و حاشیه و نظم است. « الاربعون حدیثاً » (تألیف 995) معروف به اربعین بهائی ؛ « مفتاح الفلاح » (تألیف 1015) در اعمال و اذکار شبانه روز به همراه تفسیر سورة حمد. این اثر کم نظیر که گفته می شود مورد توجه و تأیید امامان معصوم علیه السّلام قرار گرفته است.
«حدائق الصالحین» (ناتمام)، شرحی است بر صحیفة سجادیه که هر یک از ادعیة آن با نام مناسبی شرح شده است. از این اثر تنها الحدیقه الهلالیه در شرح دعای رؤیت هلال (دعای چهل و سوم صحیفة سجادیه) در دست است.
«حدیقة هلالیه » شامل تحقیقات و فوائد نجومی ارزنده است که سایر شارحان صحیفه از جمله سید علیخان مدنی در شرح خود موسوم ریاض السالکین از آن بسیار استفاده کرده اند. همچنین فوائد و نکات ادبی، عرفانی، فقهی و حدیثی بسیار در این اثر موجز به چشم می خورد.
خدمات شیخ بهائی:
در عرف مردم ایران، شیخ بهائی به مهارت در ریاضی و معماری و مهندسی معروف بوده و هنوز هم به همین صفت معروف است، چنانکه معماری مسجد امام اصفهان و مهندسی حصار نجف را به او نسبت می دهند. و نیز شاخصی برای تعیین اوقات شبانه روز از روی سایه آفتاب یا به اصطلاح فنی، ساعت آفتاب یا صفحه آفتابی و یا ساعت ظلی در مغرب مسجد امام (مسجد شاه سابق) در اصفهان هست که می گویند وی ساخته است.
در احاطه وی در مهندسی مساحی تردید نیست و بهترین نمونه که هنوز در میان است، نخست تقسیم آب زاینده رود به محلات اصفهان و قرای مجاور رودخانه است که معروف است هیئتی در آن زمان از جانب شاه عباس به ریاست شیخ بهائی مأمور شده و ترتیب بسیار دقیق و درستی با منتهای عدالت و دقت علمی در باب حق آب هر ده و آبادی و محله و بردن آب و ساختن مادیها داده اند که هنوز به همان ترتیب معمول است و اصل طومار آن در اصفهان هست.
دیگر از کارهای علمی که به بهائی نسبت می دهند طرح ریزی کاریز نجف آباد اصفهان است که به نام قنات زرین کمر، یکی از بزرگترین کاریزهای ایران است و از مظهر قنات تا انتهای آبخور آن 9 فرسنگ است و به 11 جوی بسیار بزرگ تقسیم می شود و طرح ریزی این کاریز را نیز از مرحوم بهائی می دانند.
فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:13
چکیده:
شهید شیخ محمد خیابانی در سال 1297 هجری قمری در خامنه متولد یافت ودر همانجا رهسپار مکتب شد وبه کسب علوم دینی پرداخت .
مرحوم خیابانی پس از بهره گیری از سرچشمه علوم ومعارف دینی دست به مبارزه زد.
در زمان شیخ محمد خیابانی اوضاع جهان اسلام وهمچنین ایران به عنوان پاره ای از پیکر جامعه اسلامی بسیار آشفته وتاسف انگیز بود. در ایران وجود حکام مستبد وبی کفایت از یکسو و دخالتهای بیگانگان از سوی دیگر اوضاع غیر قابل تحملی برای کسانی چون شیخ محمد خیابانی بوجود آورده بود وملتی را که پس ازانقلاب مشروطیت انتظاری جز استقلال آزادی واستقرار حکومتهای عدالت پرور ومردمی نداشتند چنان به مصائب ومشکلات گرفتار کرد که هرگز فکر آن را نمی کردند.
استعمارگران انگلیس روسیه تزاری وآلمان بر سر ایران ودر جهت اجرای برنامه های استعماری خود به نزاع برخاسته بودند ودر امور ایران مداخله شدیدی می نمودند. بطوری که حکومت در ایران واژه بی معنایی به خود گرفته بود. استعمار انگلستان در جنوب وسیستان وبلوچستان نیرو پیاده کرده ودر آن خطه تاخت وتاز می نمود روسیه تزاری فشار خود را بر حکومت باصطلاح مرکزی در جهت عقد قراردادهای ننگین واخذ امتیازات شدید بخشیده وشمال کشور را در اختیار داشت آلمان فعالانه در عرصه سیاست ایران تاخت وتاز می کرد وبا اخذ امتیاز تاسیس بانک مدرسه واجاره بندری در خلیج فارس با روس وانگلیس به رقابت برخاسته بود. ارتش عثمانی در سرحدات مزاحمتهای فراوانی را برای مردم بوجود می آورد. خلاصه این مملکت با حکومت بی کفایت تشریفاتی که داشت در ایران چیزی جز خرابی فقر استبداد قحطی بیماری جهل و... باقی نگذاشته بود و جامعه آن روز ایران مردان مجاهدی را می طلبید که با تمام قوا علیه عوامل بیرونی ودرونی بدبختیها کمربسته وکشور از آن وضع فلاکت بار نجات دهند. در چنین اوضاع واحوالی بود که شیخ محمد خیابانی قیام کرد.
بطور کلی شیخ محمد خیابانی مبارزه همه جانبه خود را بر دو محور انجام داد.
محور اول مبارزه با جهل وناآگاهی مردم که از موانع درونی سعادت جامعه می باشد و تا این مانع از میان برداشته نشود قیام ملتها برای رسیدن به سعادت واقعی غیر ممکن خواهد بود. وی این بعد از مبارزه خود را اغلب با سخنرانیها ونطقهای آتشین به انجام می رساند وعلاوه بر این « روزنامه تجدد » نیز که زیر نظر خود اواداره می شد مطالب آگاهی بخش زیادی را در سطح جامعه پخش می نمود که مجموعه این تلاش شیخ محمد خیابانی سبب ارتقا بینش وآگاهی در میان مردم می شد. او در حقیقت نهضتی را پایدار می دانست که پایه های فرهنگی داشته ونهضت کنندگان با آگاهی وبینش دست به قیام وانقلاب زده باشند. چرا که اگر جز این می بود دوام امیدوارکننده ای نمی توانست داشته باشد.
محور دوم مبارزه شیخ محمد خیابانی ستیز علیه بیگانگان وبیگانه پرستان بود واینان را در مجموع عامل بیرونی علیه سعادت اسلام وجامعه مسلمین می شمرد وبه دنبال این روحیه ستیز علیه بیگانه بود که با اولتیماتوم روسیه به ایران در مجلس دوم سخت مخالفت کرد ودر مجلس خطابه آگاه کننده ای در مفاسد پذیرفتن اولتیماتوم ایراد نمود.
شیخ محمد خیابانی همچنین باقرارداد استعماری وثوق الدوله با دولت انگلستان (قرارداد 1919 ) نیز به مبارزه پرداخت و مردم را از مفاسد بزرگ این قرارداد ننگین آگاه ساخت .
بدنبال بی کفایتی ها و وابستگی های دولت وقت ایران به دولتهای خارجی از جمله قبول قرارداد ننگین 1919 (1298 هجری شمسی ) شهید خیابانی علیه دولت وقت دست به قیام زد ودر 17 فروردین سال 1299 هجری شمسی در مدت کوتاهی تمام ادارات ونهادهای دولتی تبریز را به تصرف خود در آورد وبا گستراندن این قیام به دیگر شهرهای آذربایجان آن منطقه را از چنگ دولت سرسپرده وثوق الدوله خارج ساخت .در اثنای قیام بود که کابینه وثوق الدوله سقوط کرد ومشیرالدوله روی کار آمد و او هم درصدد خاموش کردن قیام خیابانی برآمد وحاجی مخبرالسلطنه (هدایت ) را به آذربایجان فرستاده هدایت که خودش را مخالف وثوق الدوله وطرفدار آذری معرفی می کرد به تبریز رفت وخیابانی نیز هرگز حدس نمی زد که او متوسل به اسلحه بشود به همین جهت درصدد مقابله وتهیه قوای مسلح کارساز بر نیامد. مخبرالسلطنه پس از چند روز مذاکره به قزاقخانه رفت وبه فرمانده قزاقهای تبریز فرمان عملیات مسلحانه وقلع وقمع انقلابیون تبریز را داد وفردای آن روز هنگام طلوع آفتاب قزاقها مراکز انقلابیون را مورد هجوم قرار داده وتصرف کردند.
قزاقها در این جریان به خانه ای که خیابانی در آن بود حمله ور شده واو را به رگبار بسته وبه شهادت رساندند. ا و شهید شد ولی راه او ادامه یافت ونام ویاد او زنده ماند.
شیخ محمد خیابانی (۱۲۹۷هجری قمری - ۲۹ ذیحجه ۱۳۳۸ هجری قمری) از فعالان سیاسی در دوره انقلاب مشروطه ایران بود. او در مجلس دوم به وکالت رسید و بعد از دورهٔ دوم به تبریز رفت و علیه اعمال نفوذ روسها قیام نمود، که سرانجام این قیام به شکست و کشتهشدن وی منتهی شد.
در آخرین نطق خیابانی چنین آمده است:
«تبریز میخواهد حاکمیت بدست ملت باشد. تمام ایران. فعلاً با زبان حال خود این تقاضا را مینماید. هرگاه تهران از قبول این نظریه سرپیچی کند، ما با اصول رادیکالیسم ایران را تجدید بنا خواهیم نمود، ما میگوئیم حاکمیت دموکراسی باید در سراسر ایران جاری باشد. اهالی ایالات و ولایات باید رأی خود را آزادانه اظهار دارند برای مدافعه این حق، آخرین مرحله مردن است و مردن در این راه را ما بر زندگی بیشرمانه ترجیح میدهیم.
شیخ محمد خیابانی در ستیز با استبداد و استعمار
21 شهریور 1299 مجاهد شهید شیخ محمد خیابانی شربت شهادت نوشید .
در این روز روحانی مجاهد شهید شیخ محمد خیابانی در راه اعتلای میهن ونجات و رهایی مردم از استبداد داخلی واستعمار خارجی به دست عوامل مزدور و وابسته به بیگانه به شهادت رسید.
زندگی شیخ محمد خیابانی پس از پیروزی مشروطه در سال 1285 وارد مرحله تازه ای گردید و در جریان محاصره تبریز، در دفاع از شهر نقش مهمی ایفا کرد. در زمان خیابانی اوضاع جهان اسلام و بویژه ایران، بخاطر دخالت های بیگانگان از جمله روسیه، انگلیس و آلمان بسیار آشفته و تأسف انگیز بود.