بررسی قوم عشایر از دیدگاه جامعه شناسی
نهادهای اجتماعی عشایر
جوامع مختلف برای ادامه حیات نیاز به ایجاد نهادهای اجتماعی هستند تا با کارکردهای مختلف خود به بقاء و تداوم حیات نظام اجتماعی کمک کنند. نهادهای اجتماعی
(sociat Instiution)درکلیترین تعریف الگوهای بادوامی از رفتار هستند و این الگوهای رفتار در ظرفی عمل میکند و تجلی بیرونی مییابند که مؤسسات اجتماعی نامیده می شوند.
(social Associations) براین اساس نهادهای اجتماعی به مثابه محتوا و مظروف و مؤسسات اجتماعی به مثابه قالب و ظرف عمل می کنند.
از دیدگاه جامعه شناسی جوامع دارای دو نوع نهاد هستند که به اولیه و ثانویه مرسوم میباشند. نهادهای اولیه (primary Institutions) معمولاص دارای عمومیت میباشند و جوامع بدون آنها نمیتوانند ادامه حیات دهند. پنج نهاد مهم و اساسی که معمولاً در همه جوامع وجود دارد، عبارتند از : خانواده، تعلیم و تربیت، اقتصاد، دین و حکومت، نهادهای ثانویه (sevandry Instiution) از قدمت، عمومیت و ضرورت نهادهای اولیه برخوردار نیستند.
ولی آنها نیز بویژه در جوامع مدت و در حال گذاری کارکردهای قابل توجهی به عهده گرفته اند مثل نهادهای مربوط به گذران اوقات فراغت یا نهادهای مربوط به مشارکت و بویژه نهادهای صنفی و حرفه ای.
جوامع عشایری از ان دسته جوامعی هستند که در سطح ابتدائی تکامل و پیشرفت اجتماعی قرار دارند و میتوان آنها را جوامع ساه و سنتی نامید و براین اساس اغلب دارای نهادهای اولیه هستند، البته امور اجتماعی عشایر که در اینجا به شکل کلی و نظری مورد بحث قرار میگیرد فراتر و بیشتر از نهادهای اجتماعی است و یا به عبارت دیگر نهادهای اجتماعی بخشی از آن را تشکیل می دهد، بقیه را می توان تحت عنوان مؤسسات اجتماعی، گروه های اجتماعی و بطور کلی پدیده های اجتماعی جوامع عشایری نامید.
پرداختن به امور اجتماعی یا اجتماعیات جوامع عشایری بدین منظور صورت گرفته است که منا و بنیان نظری برای توصیف و تحلیل امور اجتماعی در استان یزد و بویژه جوامع عشایری ابرکوه، خاتم و طبس فراهم سازد و چراغ راهی باشد برای توصیف و تحلیل های وضعیت اجتماعی در مناطق عشایری شهرستانها نهائی که نام آنها ذکر گردید.
براین اساس به شکل کلی و تئوریک به مباحث مربوط خانواده و ازدواج، دین و مذهب، تعلیم و تربیت، قشر بندی اجتماعی، ساختار اجتماعی، بهداشت و درمان، آداب ورسوم، مسکن، پوشاک، خوراک، اخلاق و عادات و غیره درجوامع عشایری پرداخته میشود. این مباحث در علوم اجتمای و بویژه در جامعه شناسی و مردم شناسی تحت عناوین جامعه شناسی و یا مردم شناسی ایلات و عشایر و یا بخش اجتماعی زندگی مبتنی بر کوچ یا کوچیزی میآید.
الف : خانواده، ازدواج و خویشاوندی درعشایر
خانواده (Family) یک نهاد اجتماعی، یک گروه اجتماعی و یا یک واحد مهم اجتماعی جامعه است و این نهاد اجتماعی بویژه در گذشته و در جوامع ساده و ابتدائی اهمیت بسیاری داشته اس و به نوعی آینه جامعه بوده است. خانواده در درجه اول یک واحد خویشاوندی است که بر اساس پیوندهای نسبی و سببی شکل میگیرد و بر همین اساس به دو نوع خانواده پدر و مادری و خانواده زن و شوهری تقسیم می شود.
ازدواج (Marriage) به عنوان یک سنت یا یکی از مناسک و مراحل زندگی خانوادگی می باشد. و همچنانکه گفتیم یک نوع خانواده متکی بر ازدواج است. در حالیکه خویشاوندی (kinship) به مجموعه از پیوندها گفته میشود که ممکن است مبنای نسبی، سببی، رضاعی و توتمی داشته باشد. از نظر بعد و تعداد خانواده ها را میتوان به هستهای (Nuclear) و گسترده (Extended) تقسیم نمود. خانواده عشایر اغلب از نوع گسترده تلقی میشود.
خانواده به شکل نوعی یک نهاد مهم و اساسی نظام اجتماعی است و کارکردهای مختلفی را میتواند انجام دهد: تولید مثل، ارضای غریزه جنسی، اجتماعی کردن کودکان، مراقبت از سالخوردگان ، تولید کالا و خدمات، حمایت از اعضاء فراهم کردن تفریح و سرگرمی، حرفه آموزی،فراهم کردن آرامش روانی، انتقال فرهنگی، آموزش مذهبی و غیره، این امور را می توان تحت کارکردهای تجدید سنل، جنسی، جامعه پذیری، حمایت ، اقتصادی، عاطفی، مذهبی، آموزشی نیز ذکر نمود. ( تقوی، 1379: 77-76)
1-تعریف خانواده در عشایر ( امام اللهی، 1378: 129-128)
خانوار در بین کوچ نشینان کوچکترین و اساسی ترین واحد اجتماعی و همچنین یک واحد تولید و مصرف می باشد که اعضای آن زیر یک سرپرست فعالیت میکنند، بطور کلی مشخصات عمدة خانوار در بین کوچنشینان به شرح زیر است:
1- فعالیت مشترک اعضا: اعضا، خانواراز یک هدف مشترک اقتصادی، سیاسی و اجتماعی پیروی میکنند چنانکه از نظر اقتصادی همه اعضاء تشکیل دهنده یک خانوار با هم فعالیت میکنند و درآمد حاصله را نیز بطور جمعی و در زیر یک سقف بمصرف میرسانند. خانوار از نظر اجتماعی و سیاسی نیز به عنوان یک واحد بشمار میرود و مسئول رفتار و کردار تمام اعضاء خود میباشد.
2- رابطه خویشاوندی: رابطه بین اعضاء خانوار براساس خویشاوندی (نسبی و سببی) استوار است گرچه دربعضی از موارد ممکن است افراد غیر خویشاوند نیز به آن بپیوندند. اعضاء خانوار با هم نسبت خویشاوندی نزدیک دارند، چنانکه بیشتر خانوارها شامل پدر، مادر و فرزندان و احتمالاً بستگان دیگر چون مادر، پدر، برادران و خواهران بیشوهر می باشد.
3- سکونت مشترک : اعضاء خانوار در زیر یک سقف ( معمولاً سیاه چادر) بسر میبرند، اما گاهی ممکن است اعضاء بعضی از خانوارها مدتی از سال را جدا و دور از هم بسر برند. برای مثال بیشتر خانوارهای کوچنشین علاوه بر دامداری به کشاورزی نیز میپردازند و ناگزیریند فعالیتهای دامداری و کشارزی را طوری بین اعضاء خود تقسیم کنند که بعضی به امور زراعتی پرداخته ( دست کم قسمتی از سال را درده میگذرانند) و برخی دیگر همراه دام ها به مناطقی که چراگاه یافت میشود کوچ کنند. همچنین بسیاری از جوانان کوچ نشین درپی تحصیل و یا کار قسمتی از سال را دور از خانوار بسر میبرند.
اصولاً هر خانوار دارای یک سرپرست است که فعالیت اعضاء را زیر نظر دارد. سرپرست خانوار معمولاً یک مرد است که نه تنها فعالیت اعضاء را هم آهنگ میکند.، بلکه به عنوان رئیس و نماینده خانوار شناخته میشود. سرپرست خانوار امور داد و ستد را عهده دار است و در فعالیت های سیاسی و اجتماعی شرکت میکند. وی همچنین مسئول امور رفاهی و رفتار سایر اعضاء خانواده میباشد.
در 115صفحه اماده شده است
جمعیت عشایر(بعنوان مهم ترین جمعیت کوچنده) که از دیرباز تا به امروز برای تأمین مایحتاجش، کوهها و دشتها را با تابعیت از زمان طی می کند، دز ابتدای قرن حاضر، تنها با جمعیتی حدود 2درصد (1میلیون و 400هزار نفر) روندی شتابناک را به سمت زوال می پیماید. عشایری که بازماندگان روزگاران قدیم اند وهمچنان چرخیدن چرخ زندگیشان را از زمین وآسمان و حیوانات وام می گیرند. آنها؛ یادگاران بشریت و حافظان و حاملان ارزشها و میراث فرهنگی اصیل ایرانیند که به شیوه ای باورنکردنی و طی قرنها و سالیان طولانی اقدام به حفظ سنن و آداب و رسوم گذشته خود نموده اند که این اصالت را به جاذبه ای برای صنعت گردشگری بدل کرده است، بطوریکه اگر هر عنصر فرهنگی را در نظر بگیریم یا برگرفته از فرهنگ این قشر منظم تولیدکننده است یا بنوعی با آن در ارتباط است و این ویژگی سبب ملموس شدن فرهنگ این جامعه برای تمام اقشار جامعه گردیده است. توانایی همرنگ شدن با شرایط محیطی و شیوه زیستشان(بعنوان مهم ترین ویژگی این قشر فرهنگی)، مسکن، زبان، موسیقی، رقص ها، غذاها، لباسهای محلی، آثار و صنایع دستی به همراه آیین های به جای آوردن جشن ها از مهم ترین جاذبه های ایلات و عشایر است که بعنوان نمادی از زندگی سنتی بشر و هماهنگیش با طبیعت و نیز ویژگی منحصر به فرد مردم شناسانه ای است که در این جامعه کوچک وجود دارد.
فهرست :
مقدمه
ایلات و عشایر
تعریف برخی مفاهیم
وجوه قابل ذکر برای عشایر
عشایر کوچنده
عشایر اسکان یافته
ایل
زیست بوم
ییلاق یا سردسیر
قشلاق یا گرمسیر
کوچ عشایری
مسیر کوچ
برون کوچی
درون کوچی
عشایر میهمان
کوچ سنتی
کوچ ماشینی
کوچ افقی
کوچ عمودی
کوچ دورانی
کانون اسکان عشایری
سامان عرفی عشایر
سامانه عشایری
عشایر و هویت ملی
خانواده در ایلات و عشایر
ویژگی های اساسی خانواده عشایری در مقایسه با خانواده شهری
چگونگی تقسیم کار در ایلات و عشایر
ادبیات عشایر
خواستگاری و ازدواج
موسیقی و رقص در ایلات و عشایر ایران زمین
رقص در ایل بختیاری
موسیقی و رقص در ایل بویراحمد
رقص در ایل قشقایی
فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:98
فهرست مطالب:
نهادهای اجتماعی عشایر ۳
ترکیبات خانواده ۷
تقسیم کار ۲۵
تصمیم گیری در خانوار ۳۱
مأخذ : ۴۱
واحدهای اجتماعی فوق خانوار ۴۱
اردو ۴۳
گروههای خویشاوند هم تبار ۴۷
تیره ۴۸
طایفه ۴۹
ایل ۵۰
خانواده و ازدواج در جامعه عشایر کوچنده ایران ۵۳
ازدواج در جامعه عشایری ایران ۵۵
۸- اهیمت دین ۶۳
الف – نظریه تقدیس طبیعت و مظاهر طبیعی ۶۴
۲- تعریف دین: ۷۵
۳٫ کارکردهای دین ۸۴
کارکردهای اجتماعی دین ۸۴
۳- اشتغال به تحصیل ۹۶
نهادهای اجتماعی عشایر
جوامع مختلف برای ادامه حیات نیاز به ایجاد نهادهای اجتماعی هستند تا با کارکردهای مختلف خود به بقاء و تداوم حیات نظام اجتماعی کمک کنند. نهادهای اجتماعی
(sociat Instiution)درکلیترین تعریف الگوهای بادوامی از رفتار هستند و این الگوهای رفتار در ظرفی عمل میکند و تجلی بیرونی مییابند که مؤسسات اجتماعی نامیده می شوند.
(social Associations) براین اساس نهادهای اجتماعی به مثابه محتوا و مظروف و مؤسسات اجتماعی به مثابه قالب و ظرف عمل می کنند.
از دیدگاه جامعه شناسی جوامع دارای دو نوع نهاد هستند که به اولیه و ثانویه مرسوم میباشند. نهادهای اولیه (primary Institutions) معمولاص دارای عمومیت میباشند و جوامع بدون آنها نمیتوانند ادامه حیات دهند. پنج نهاد مهم و اساسی که معمولاً در همه جوامع وجود دارد، عبارتند از : خانواده، تعلیم و تربیت، اقتصاد، دین و حکومت، نهادهای ثانویه (sevandry Instiution) از قدمت، عمومیت و ضرورت نهادهای اولیه برخوردار نیستند.
ولی آنها نیز بویژه در جوامع مدت و در حال گذاری کارکردهای قابل توجهی به عهده گرفته اند مثل نهادهای مربوط به گذران اوقات فراغت یا نهادهای مربوط به مشارکت و بویژه نهادهای صنفی و حرفه ای.
جوامع عشایری از ان دسته جوامعی هستند که در سطح ابتدائی تکامل و پیشرفت اجتماعی قرار دارند و میتوان آنها را جوامع ساه و سنتی نامید و براین اساس اغلب دارای نهادهای اولیه هستند، البته امور اجتماعی عشایر که در اینجا به شکل کلی و نظری مورد بحث قرار میگیرد فراتر و بیشتر از نهادهای اجتماعی است و یا به عبارت دیگر نهادهای اجتماعی بخشی از آن را تشکیل می دهد، بقیه را می توان تحت عنوان مؤسسات اجتماعی، گروه های اجتماعی و بطور کلی پدیده های اجتماعی جوامع عشایری نامید.
پرداختن به امور اجتماعی یا اجتماعیات جوامع عشایری بدین منظور صورت گرفته است که منا و بنیان نظری برای توصیف و تحلیل امور اجتماعی در استان یزد و بویژه جوامع عشایری ابرکوه، خاتم و طبس فراهم سازد و چراغ راهی باشد برای توصیف و تحلیل های وضعیت اجتماعی در مناطق عشایری شهرستانها نهائی که نام آنها ذکر گردید.
براین اساس به شکل کلی و تئوریک به مباحث مربوط خانواده و ازدواج، دین و مذهب، تعلیم و تربیت، قشر بندی اجتماعی، ساختار اجتماعی، بهداشت و درمان، آداب ورسوم، مسکن، پوشاک، خوراک، اخلاق و عادات و غیره درجوامع عشایری پرداخته میشود. این مباحث در علوم اجتمای و بویژه در جامعه شناسی و مردم شناسی تحت عناوین جامعه شناسی و یا مردم شناسی ایلات و عشایر و یا بخش اجتماعی زندگی مبتنی بر کوچ یا کوچیزی میآید.
الف : خانواده، ازدواج و خویشاوندی درعشایر
خانواده (Family) یک نهاد اجتماعی، یک گروه اجتماعی و یا یک واحد مهم اجتماعی جامعه است و این نهاد اجتماعی بویژه در گذشته و در جوامع ساده و ابتدائی اهمیت بسیاری داشته اس و به نوعی آینه جامعه بوده است. خانواده در درجه اول یک واحد خویشاوندی است که بر اساس پیوندهای نسبی و سببی شکل میگیرد و بر همین اساس به دو نوع خانواده پدر و مادری و خانواده زن و شوهری تقسیم می شود.
ازدواج (Marriage) به عنوان یک سنت یا یکی از مناسک و مراحل زندگی خانوادگی می باشد. و همچنانکه گفتیم یک نوع خانواده متکی بر ازدواج است. در حالیکه خویشاوندی (kinship) به مجموعه از پیوندها گفته میشود که ممکن است مبنای نسبی، سببی، رضاعی و توتمی داشته باشد. از نظر بعد و تعداد خانواده ها را میتوان به هستهای (Nuclear) و گسترده (Extended) تقسیم نمود. خانواده عشایر اغلب از نوع گسترده تلقی میشود.
خانواده به شکل نوعی یک نهاد مهم و اساسی نظام اجتماعی است و کارکردهای مختلفی را میتواند انجام دهد: تولید مثل، ارضای غریزه جنسی، اجتماعی کردن کودکان، مراقبت از سالخوردگان ، تولید کالا و خدمات، حمایت از اعضاء فراهم کردن تفریح و سرگرمی، حرفه آموزی،فراهم کردن آرامش روانی، انتقال فرهنگی، آموزش مذهبی و غیره، این امور را می توان تحت کارکردهای تجدید سنل، جنسی، جامعه پذیری، حمایت ، اقتصادی، عاطفی، مذهبی، آموزشی نیز ذکر نمود. ( تقوی، ۱۳۷۹: ۷۷-۷۶)
۱-تعریف خانواده در عشایر ( امام اللهی، ۱۳۷۸: ۱۲۹-۱۲۸)
خانوار در بین کوچ نشینان کوچکترین و اساسی ترین واحد اجتماعی و همچنین یک واحد تولید و مصرف می باشد که اعضای آن زیر یک سرپرست فعالیت میکنند، بطور کلی مشخصات عمده خانوار در بین کوچنشینان به شرح زیر است:
۱- فعالیت مشترک اعضا: اعضا، خانواراز یک هدف مشترک اقتصادی، سیاسی و اجتماعی پیروی میکنند چنانکه از نظر اقتصادی همه اعضاء تشکیل دهنده یک خانوار با هم فعالیت میکنند و درآمد حاصله را نیز بطور جمعی و در زیر یک سقف بمصرف میرسانند. خانوار از نظر اجتماعی و سیاسی نیز به عنوان یک واحد بشمار میرود و مسئول رفتار و کردار تمام اعضاء خود میباشد.
۲- رابطه خویشاوندی: رابطه بین اعضاء خانوار براساس خویشاوندی (نسبی و سببی) استوار است گرچه دربعضی از موارد ممکن است افراد غیر خویشاوند نیز به آن بپیوندند. اعضاء خانوار با هم نسبت خویشاوندی نزدیک دارند، چنانکه بیشتر خانوارها شامل پدر، مادر و فرزندان و احتمالاً بستگان دیگر چون مادر، پدر، برادران و خواهران بیشوهر می باشد.
۳- سکونت مشترک : اعضاء خانوار در زیر یک سقف ( معمولاً سیاه چادر) بسر میبرند، اما گاهی ممکن است اعضاء بعضی از خانوارها مدتی از سال را جدا و دور از هم بسر برند. برای مثال بیشتر خانوارهای کوچنشین علاوه بر دامداری به کشاورزی نیز میپردازند و ناگزیریند فعالیتهای دامداری و کشارزی را طوری بین اعضاء خود تقسیم کنند که بعضی به امور زراعتی پرداخته ( دست کم قسمتی از سال را درده میگذرانند) و برخی دیگر همراه دام ها به مناطقی که چراگاه یافت میشود کوچ کنند. همچنین بسیاری از جوانان کوچ نشین درپی تحصیل و یا کار قسمتی از سال را دور از خانوار بسر میبرند.
اصولاً هر خانوار دارای یک سرپرست است که فعالیت اعضاء را زیر نظر دارد. سرپرست خانوار معمولاً یک مرد است که نه تنها فعالیت اعضاء را هم آهنگ میکند.، بلکه به عنوان رئیس و نماینده خانوار شناخته میشود. سرپرست خانوار امور داد و ستد را عهده دار است و در فعالیت های سیاسی و اجتماعی شرکت میکند. وی همچنین مسئول امور رفاهی و رفتار سایر اعضاء خانواده میباشد.
۲- ترکیب خانواده در عشایر ( امان اللهی، ۱۳۷۸: ۱۳۳-۱۲۹)
ترکیبات خانواده
خانوار در بین کوچنشینان مانند سایر جنبه های اجتماعی و اقتصادی تحت تأثیر عوامل اکولوژیکی وشیوه تولید شکل میگیرد. این نهاد اجتماعی مسئولیت های مختلفی را عهده دار است که در جوامع صنعتی اکثر آنها به نهادهای دیگر جامعه واگذار شده است. برای مثال، در جوامع صنعتی و به خصوص در جوامع سوسیالیستی فرد دارای تأمین اجتماعی است، یعنی در صورت بیکاری، از کار افتادگی و یا پیری سازمانهائی جدا از خانواده سرپرستی افراد را بر عهده میگیرند. درصورتی که در بین کوچ نشیان ایران چنین امکاناتی و چنین نهادهائی وجود ندارد از اینرو خانواده تنها نهاد اجتماعی است که به صورت پناهگاهی برای اعضاء تشکیل دهنده درآمده و احتیاجات جسمی و روحی آنان را برآورده میکند. خانواده نه تنها شامل افراد فعال بلکه پناهگاهی برای اعضاء بیکار، از کار افتاده و علیل نیز میباشد. به همین سبب، خانواده در بین کوچ نشینان ترکیبات مختلفی دارد کهم از جهاتی با خانواده درجوامع صنعتی متفاوت است.
بطور کلی از نظر ترکیبات پنج نوع خانوار در بین کوچ نشینان یافت می شود که عبارتند از:
۱) هسته ای یا ساده ۲) چند همسری ۳) گسترده ۴) پیوسته ۵) ناقص. هر یک از این انواع نیز ترکیبات مختلفی دارد که از این پس مورد بررسی قرار می گیرند.
همانطور که در جدول ۱۹ ملاحظه میگردد خانوار هسته ای معمولی ترین نوع خانوار در بین کوچنشینان ایران است و پس از آن خانوار گسترده از سایر انواع شیوع بیشتری دارد. با توجه به کمبود ارقام و آمار دقیق درباره ترکیبات خانوار در بین ایلات و عشایر ایران، در شرایط فعلی نمیتوان درباره پراکندگی انواع خانوار در بین ایلات مختلف نظر داد. بطور مثال با توجه به جدول ۱۹ مشاهده می شود که خانوار پیوسته فقط در بین لرها و ترکمن ها گزارش شده است و حال آنکه در بین سایر ایلات مندرج چنین خانوارهائی دیده نمیشود. بدون شک میتوان این نوع خانوار را هر چند به تعداد کم دربین سایر ایلات یافت.
جدول : ترکیبات خانوار در بین کوچ نشینان ایران
انواع خانوار گروه هسته ای (ساده) هسته ای+دیگران چند همسری گسترده پیوسته ناقص مجموع
لر( لرستان) ۴۸ ۹ ۳ ۱۲ ۳ ۳ ۷۸
قشقائی(فارس) ۵۵ ۵ ۱ ۸ – ۲ ۷۱
باصری( فارس) ۳۰ ۳ ۲ ۹ – ۲ ۴۶
کردهای اهل حق ( نواحی قصر شیرین) ۱۳ ۴ – ۴ – ۴ ۲۵
ترکمن(مازنداران) ۳۴ ۳ ۲ ۱۴ ۴ ۲ ۵۹
براهوئی (سیستان) ۵ ۲ – ۱ – ۱ ۹
اقتباس از رساله آیرون- ص ۱۴۳٫
اکنون برای آشنائی بیشتر با چگونگی وضع خانوار در بین کوچ نشینان بطور خلاصه انواع خانوار مندرج در جدول فوق را بررسی می کنیم.
۱- خانوار هستهای
بطور کلی خانواد هسته ای شامل شوهر، همسر، فرزندان و احتمالاً افراد دیگر( مجرد، بیوه، مطلقه) میباشد. در این نوع خانوار شوهر و همسر هسته مرکزی خانوار را تشکیل می دهند. خانوار هسته ای از نظر ترکیبات شامل گونه های مختلف است که عبارتند از :
۱- شوهر و همسر فقط : این نوع خانوار دارای سه حالت است. اول اینکه شوهرو همسر جوان هستند و به تازگی ازدواج کرده اند و در نتیجه پس از مدتی صاحب فرزند میشوند و از این حالت خارج می شوند. دوم اینکه شوهر و همسر به عللی یا صاحب فرزند نشده اند و یا اینکه فرزندان آنها فوت کرده اند. در این صورت اگر شوهر همسر دومی را انتخاب نکند، خانوار به صورت شوهر و همسر ادامه می یابد تا اینه سرانجام پس از مرگ یکی از آنها خانوار به صورن ناقص در میآید. سوم اینکه فرزندان ، ازدواج کرده و پدر و مادر پیر را تنها گذاشته اند. بهرحال تعداد این نوع خانوارها اندک است.
۲- شوهر + همسر + فرزندان : این گونه خانوار معمولی ترین و رایجترین نوع خانوار در بین کوچنشینان است و متجاوز از نصف خانوارها از اینگواند.
۳- شوهر + همسر + دیگران : در این نوع خانوار شوهر و همسر هسته مرکزی را تشکیل میدهند اما در عین حال ممکن است افرادی چون مادر، خواهر و برادر شوهر و یا بستگان دور و حتی در مواردی افراد غیر خویشاوند با آنها زندگی کنند.
۴- شوهر + همسر+ فرزندان + دیگران: این نوع خانوار شامل والدین با فرزندان و افراد دیگر ( بستگان نزدیک و در مواردی افراد غیر خویشاوند) میباشد.
فرمت فایل : WORD (قابل ویرایش)
تعداد صفحات:27
فهرست مطالب:
عنوان صفحه
تقدیر و تشکر
به نام خدا
مقدمه
فصل اول - کلیات
معرفی مکان کارآموزی 2
اهمیت امور مالی و حسابداری اداره امور عشایر ایذه 2
فصل دوم- مبانی تحقیق 4
مبانی تحقیق 5
فصل سوم- رو تحقیق 6
روش تحقیق 7
فصل چهارم- یافته های تحقیق 8
درخواست خرید قطعات یا تعمیرات 9
مجوز پرداخت وجه 10
فاکتور خرید 10
رسید انبار 11
درخواست داخلی کالا و خروج کالا و قطعات از انبار 13
سند هزینه 13
سند حسابداری 15
حواله 16
حقوق و مزایا و کسورات 17
قرار داد یا پیمان 18
دفتر اعتبارات 21
دفاتر معین، کل 22
دفتر کل 23
تراز نامه 24
فصل پنجم - پیشنهادات و انتقادات 25
پیشنهادات 26
ضمائم 27
مقدمه
درود و صلوات بر خاتم انبیاء محمد مصطفی (ص) و ائمه ی اطهار (ع) و درود و سلام بر امام عصر (عج) درود به روان پاک شهدا و امام خمینی کبیر (ره) و درود و سلام بر رهبر معظم انقلاب اسلام حضرت آیت الله خامنه ای و درود بر تمامی خدمت گزاران نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران .
هدف از این دستور العمل توضیح قسمت های مختلف بخش حسابهای مالی، نحوه ی استفاده از حسابهای تدوین شده و ارتباط آنها با یکدیگر می باشد. به طوری که امکان ایجاد طبقه بندی و تفکیک حسابها به منظور جمع آوری و کنترل اطلاعات و ارقام مالی و تهیه و ارائة گزارش های مالی به سادگی امکان پذیر باشد. حسابداری یک سیستم اطلاعاتی جهت پردازش رویدادهای مالی و بعنوان مبنایی برای تصمیم گیری و بیان وضعیت مالی یک شخصیت تجاری می باشد این سیستم اطلاعاتی هنگامی می تواند شرایط لازم را برای اعمال مدیریت کار او مؤثر ایجاد نماید که افراد کارشناس با اطلاعات تئوریک و تجربه لازم متصدی پردازش اطلاعات مالی باشند و اولین شرط اساسی برای خبره شدن در حرفه حسابداری ، داشتن اطلاعات تئوریک قوی از اصول و استاندارد های پذیرفته شده حسابداری می باشد . هر چه اطلاعات تئوریک یک فرد بالاتر باشد و بهتر بتواند این اطلاعات را از علم به عمل تبدیل کند در بین سایر کارشناسان کار او لایق تر شناخته می شود پس فراگیری دانستن حسابداری مقدمه ای برای حرفه ای شدن در این رشته خواهد بود و هر چه از اصول و استاندارد های پذیرفته شده حسابداری آگاهی بیشتری وجود داشته باشد علاوه بر اینکه نتایج کار انجام شده قابل اتکاء تر خواهد بود باعث می گردد تا حسابدار در کار خود موفق تر بوده و جذابیت کار را بیشتر احساس نماید.
فصل اول
کلیات
الف) معرفی مکان کارآموزی:
اداره امور عشایر ایذه واقع در نورآباد، در فاصله 2 کیلومتری از مرکز شهرستان و در ناحیه جنوب غربی آن قرار دارد.
این اداره زیر نظر اداره کل امور عشایر خوزستان و سازمان امور عشایر ایران قرار گرفته و زیر مجموعه وزارت جهاد کشاورزی محسوب می گردد.
فعالیتهای آن در زمینه های مختلف از جمله: راه گشایی، احداث جاده، احداث ابنیه فنی، شن ریزی و بهسازی جاده ها، جایگزینی سوخت فسیلی (احداث جایگاه توزیع نفت- احداث جایگاه توزیع گاز)، تعمیر و نگهداری راههای عشایری آبرسانی سیار توسط تانکر، نگهداری تأسیسات آبرسانی، احداث منبع و بهسازی چشمه ها و لوله کشی آب آنها و نیز آموزش و ترویج می باشد.
فعالیت این اداره از سال 1359 رشد و گسترش بیشتری پیدا کرده و هدف آن نیز محرومیت زدایی و نیز اسکان عشایر- این قشر زحمت کش که به فرمایش امام عشایر ذخایر انقلابند- بوده است.
ب) اهمیت امور مالی و حسابداری اداره امور عشایر ایذه
امور مالی عشایر ایذه از ارکان اصلی آن محسوب گردیده و از یک نفر مسئول امور مالی و یک یا چند نفر حسابدار تشکیل یافته است.
سیستم کار حسابداری آن به روش حسابدار دولتی انجام می گیرد:
دوره مالی آن یک سال شمسی بوده و اخیراً از اول مرداد ماه هـــر سـال آغاز و تا پایان تیر ماه بعد به انتها می رسد.
نحوه گرفتن اعتبار و هزینه کردن و تسویه حساب بشرح زیر است:
ابتدای سال مالی موافقت نامه پروژه ها بین اداره کل امور عشایر خوزستان و سازمان برنامه و بودجه استان مبادله و از طریق اداره کل عشایر خوزستان به این اداره ابلاغ می گردد.
موافقت نامه شامل طرح، پروژه، کد طرح، کد پروژه، اعتبار سال جاری و تعهدات مربوطه می باشد.
اعتبارات طی سه یا چند مرحله توسط برنامه و بودجه استان پرداخت می شود که هر مرحله از آن بعنوان تخصیص نامبرده می شود.
تخصیص توسط اداره کل به حساب اداره نزد بانک کشاورزی واریز و مراتب کتباً اعلام می گردد و متعاقب آن عملیات مالی و کارهای عمرانی شروع می شود. عملیات حسابداری طبق مبانی و اصول حسابداری انجام گرفته و در پایان هر ماه تراز نامه و ریز مغایرات بانکی تنظیم می گردد.
در پایان دوره مالی بایستی تسویه حساب صورت گیرد. بدین معنی که در مقابل مجموع وجوه دریافتی، اسناد هزینه کارهای انجام یافته دقیقاً به همان میزان تحویل داده می شود. در صورتی که مبالغی از تخصیص های وصولی هزینه شود باید عیناً بحساب اداره کل امور عشایر خوزستان واریز شود . تا اداره کل مذکور نیز مجموع وجوه هزینه نشده را به حساب برنامه و بودجه استان و نهایتاً بحساب خزانه استراد گردد.
فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:64
چارچوب نظری ارتقاء زندگی عشایر ۵
نظریات عزیز کیاوند ۵
استراتژی های توسعه پیشنهادی گروه مطالعاتی هامون ۷
نظریات ابراهیم حیاتی ۸
نظریات دکتر حسینی ۹
نظریات دکتر عباس بخشنده نصرت ۱۰
نظریات دکتر پاپلی یزدی ۱۱
۷۰ راهبردهای پیشنهادی کنفرانس بین المللی DANA 12
درک ضرروت تحول در وضعیت کنونی جامعة عشایری کشور ۱۵
توانمندیهای محیطی و نقش آن در توسعه پایدار مناطق عشایری ۱۸
درآمدزایی ، اشتغال و تأثیر آن بر توسعه پایدار جامعة عشایری ۲۰
۵-۱۰-۳- تخصیص منابع مالی و اعتباری و اهمیت آن در آینده جامعة عشایری ۲۱
۶-۱۰-۳- سازمانهای اجرایی و نقش آنها در توسعه جامعة عشایری ۲۲
۷-۱۰-۳- گرایشها، نیازها و خواسته های عشایر کوچنده و تأثیر آن بر چارچوب نظری توسعة مناطق عشایری کشور ۲۳
۸-۱۰-۳- برنامه ریزیهای دولت و تأثیر آن بر وضعیت جامعة عشایری ۲۵
۱۲-۳- اسکان جامعة عشایری به اشتغال به کشاورزی در قلمروهای مستعد کشت و زرع ۲۸
۱۳-۳- توسعه جامعة عشایری با اسکان آنان و اشتغال به کارهای صنعتی ۲۹
۱۴-۳- توسعه جامعه عشایری با تدام کوچ نشینی در قلمروهای ایلی دارای توانمندی برجسته ۳۰
۱۵-۳- تحلیل و جمع بندی نهایی ۳۱
اهداف پیش بینش شده برای ارتقاء زندگی عشایر ایران ۳۳
اهداف پیش بینی شده در اسناد برنامه های پنج سالة کشور ۳۳
الف: برنامه پنجساله اول توسعه ۳۷
ب- برنامه پنجساله دوم توسعه ۳۹
ج – برنامه پنجساله سوم توسعه ۴۲
ت – سند چشم انداز جمهوری اسلامی در افق بیست ساله (۱۴۰۴ – ۱۳۸۴ خورشیدی ) و جامعة عشایری ۴۸
ث- سیاستهای کلان جمهوری اسلامی دربارة جامعة عشایری کشور ۴۹
ج – برنامه پنجساله چهارم توسعه (۱۳۸۸-۱۳۸۴ خورشیدی) و جامعة عشایری ۵۰
الف – اهداف از نگاه گروه مطالعاتی هامون ۵۱
اهداف کلی توسعه ۵۲
اهداف کمی ۵۲
اهداف از دیدگاه محققان مختلف ۵۴
ب – دیدگاه پروفسور اهلرز ۵۸
پ – دیدگاه پروفسور گارت ویت ۵۸
ث – بیانه کنفرانس بین المللی عشایر و توسعه ۵۹
ج. پیام رئیس جمهور وقت به کنفرانس بین المللی عشایر و توسعه ۶۱
ح. پیام وزیر جهادبازرگانی ۶۱
خ. اهداف مطرح شده توسط مسئولین سازمان امور عشایر ایران ۶۲
د- اهداف اولیه از دیدگاه عشایر ۶۳
جمع بندی اهداف ۶۴
مشکل ما شیوة تولید است نه کوچ یا اسکان، این شیوة تولید عشایری است که هماهنگی خود را با مقتضیات زمان از دست داده است و جماعتهای عشایری برای تغییر شیوة تولید خود تنها دو راه عقلایی را در پیش دارند :
الف) تولید بر پایه کشتزارهای دامی
عشایر، سنت و سابقه دیرینه ای در دامداری دارند، از طرفی تقریباً تمام روستاهای ما روستاهای کشاورزی هستند. اگر قرار باشد دهواره های جدیدی با جماعتهای عشایری کوچنده پدید آید با فعالیت اصلی آنها بر محور پرورش دام ، آن هم تا جایی که ممکن باشد دامپروری نوین امروزی صورت گیرد. این دهواره ها باید علوفه و خوراک دام تولید کنند. در چنین دهواره هایی نگرانی همیشگی و دیرینة مهندسین کشاورزی کشور دربارة جدایی کشاورزی از دامداری برطرف خواهد شد ونمونه ای از ادغام و هماهنگی کامل آن دو پدید خواهد آمد، و از تصور به تحقق خواهد پیوست. در این دهواره ها باید روشهای علمی اصلاح نژاد دامها به منظور افزایش محصول (بهره وری) اعمال گردد.
ب) تولید بر پایة صنعت
در جاهایی که امکان ایجاد دهواره های عشایری بر پایة دامپروری نوین ممکن نباشد، پاسخ مسئله توسعه و تحول جماعتهای عشایری در صنعت است. مراد از صنعت بر خلاف تصور و روال فکری معمول، صنایع دستی و کوچک و کارهایی مانند گلیم بافی و جاجیم بافی نیست، این نوع صنایع میتوانند در مواردی درآمدهای جنبی و حاشیه ای ایجاد کنند و در طرحهای فقرزدایی به طور موقت به کار گرفته شوند، اما هرگز نمیتوانند محور تحول اقتصاد پویای نوینی باشند. از این نوع فعالیت و مهارتهای سنتی میتوان و باید به جای خود استفاده کرد اما دل و امید نهایی بستن به آنها فرصت و زمان را از دست دادن و به فاصلة عقب ماندگی از جهان متحول و در حال پیشرفت افزودن است. دلیلی نیست که جوانان عشایری نتوانند در صنایع مدرن و مجتمعهای صنعتی بزرگ به کار گرفته شوند. دلایل و شواهد چنانکه پیش از این اشاره شد بر له این امر است. واحدهای صنعتی و حتی شکلی از پارکهای صنعتی جدید، در جایی که تحول دامداری سنتی به دامپروری نوین ممکن نباشد، میتواند این نسل معلق را در منطقه نگهداری وجلوی اضمحلال میراث فرهنگی آن را بگیرد و به طور غیرمستقیم از بار مسائل شهری بکاهد.
«استراتژی که که از آن سخن گفتیم خط و مسیر حرکت آینده را در چارچوب یک استراتژی جامع و همه جانبه، رشد و تحول و توسعه ملی را نشان میدهد. این استراتژی هم کلی، هم دراز مدت و هم اختیاری است. تحول باید با تدریج و با تدبیر همراه باشد.
فضاهای زندگی عشایر کوچنده بسیار متنوع و گوناگون است. این گوناگونی و تنوع باید همیشه به شمار آید. به این واقعیت مهم باید آگاه باشیم که گاه طرح یا برنامه ای که برای طایفه ای جواب مطلوب می دهد حتی برای طایفة همجوار ممکن است مناسب نباشد. برنامه ریزی در چنین مواردی و در برخورد سنجیده و عقلایی و دورنگرانه با اینگونه مسائل است که منطق وزیبایی خود را به نمایش می گذارد.
«اصولا سازمان و ساختار اجتماعی جماعتهای عشایری به سازمان صنعتی بیشتر شباهت دارد تا به سازمان و ساختار روستایی
این گروه که مطالعات وسیعی پیرامون توسعةجامعة عشایر انجام داده است، استراتژیهای زیر را برای توسعه پیشنهاد می نماید:
۱- توسعه و تحول نظام تولید عشایری جهت بهره بردرای بهینه از منابع و عوامل تولید، افزایش بهره وری و تأمین رفاه اقتصادی و شرایط معیشتی مناسب
۲- گسترش فعالیتهای صنعتی در مناطق عشایری به منظور ایجاد فرصتهای جدید شغلی، افزایش درآمد، بهره گیری مطلوب از فرآورده های تولیدی، تقویت بنیادی تولید و تحول تکنولوژیک مناسب.
۳- بهسازی و نوسازی مراکز جمعیتی و ایجاد و تجهیز کانونهای جدید برای تمرکز جمعیت و فعالیتها
۴- عمران و توسعة یکپارچه و هماهنگ مناطق عشایری، به ویژه سرزمینهای ایلی عمده به منظور کاربرد بهینه و همه جانبه از منابع و اراضی ، ایجاد تعادلهای زیست محیطی، استقرار مطلوب جمعیت و تمرکز فعالیتها
الف) اسکان با مشاغل کشاورزی
بخش عمده ای از عشایر ایران در قشلاق یا ییلاق، دارای زمینهای کشاورزی قابل ملاحظهاند، بنابراین با حمایت از این قشر از طریق تأمین آب کشاورزی، واگذاری اراضی، آموزش و ترویج، اعطای وام و … میتوان آنان را در همان محل خود اسکان داد.
ب) اسکان با شغلهای دامداری و دامپروری
میتوان یک زندگی دامداری توأم با دامپروری، زنبورداری و سایر مشاغل صنعتی را برای جذب جمعیت مازاد و تکمیل امور اقتصادی آنان توصیه کرد.
ج) اسکان با مشاغل دامپروری و صنعتی
گروهی از عشایر ایران نه دارای زمین کشاورزی و نه مراتع قابل استفاده هستند،برای این گروه پیشنهاد میشود که نقاطی با ایجاد شرایط قطبهای صنعتی در هر استان پیش بینی شود و نسبت به استقرار عشایر داوطلب با در اختیارگذاشتن امکانات موردنیاز اقدام گردد. استراتژی توسعه زندگی عشایر باید بر محور اقتصادی دام استوار باشد یا به عبارت دیگر آمیخته ای از زراعت و دامداری و سایر قابلیتهای اقتصادی و اشتغال زا باشد. بنابراین تنها راه ادامة حیات و توسعة زندگی آنها که خود نیز به آن گرایش دارند و توسعه ای سالم و بدون تخریب و مبتنی بر فرهنگ اقتصادی – اجتماعی آنهاست، اینگونه است که با یک برنامه ریزی دقیق، باقی زمینهای قابل کشت را به خود آنها واگذار نمایند و با توجه به قابلیتها و پتانسیل های منطقه ای، مجتمعهای کوچک و بزرگ کشت (کشتی که مکمل دامداری است) راه اندازی کنیم. اجرای این برنامه مستلزم مکان یابی و مطالعه آمایشی و قابلیت سنجی (بخصوص آب و خاک) و به دنبال آن آماده سازی مناطق مطالعه شده است که با توجه به عوامل جغرافیایی و طبیعی مناطق مختلف شامل حفر و تجهیز چاه ، حفر کانالهای انحرافی،بهسازی چشمه ها و قنوات می باشد (حیاتی ، ۱۳۷۰ : ۱۸۲).
«من معتقد هستم، الگوی توسعه برای عشایر کشور باید یک الگوی بومی باشد، هیچ یک از نظریات و مدلهای توسعه عیناً نمی تواند در مناطق عشایری کشور عملی گردد، گر چه استفاده از نظریات و الگوهای توسعه و اطلاع یافتن از آنها مفید است، اما مدل توسعة عشایر کشور باید یک مدل بومی باشد. نظریات رشد از درون و بیرون، نظریات روستو و غیره از این جمله هستند ولی اطلاع داشتن از آنها مفید است. نظریات توسعه که در کشور هندوستان و چین مطرح شده است به کشور ما نزدیکتر هستند، در مدل هند، توسعه را در سطح بخش دیده اند و تمام تدابیر برای توسعة بخش پیش بینی شده است. در چین،مدل توسعه منطقه ای است من معتقد هستم مدل توسعه بومی مشابه آنچه شیخ بهایی در مورد زاینده رود و چگونگی اثر آن در توسعه دیده است میتواند با توجه به پتانسیل های مناطق عشایری پیش بینی گردد، اما اگر دلایل عدم توسعه یافتگی و مشکلات فعلی را بدانیم، می توانیم به مدل مناسب توسعه دسترسی پیدا کنیم. در مدل توسعه، قالب و چارچوب و سطح واحد برنامه ریزی بسیار مهم است،با توجه به شناختی که از جامعة عشایر دارم، واحد برنامه ریزی در حد «تیره» میتواند واحد مناسبی باشد. توسعه کشاورزی مبحث را باری توسعه عشایر رسیدگی به وضعیت معیشتی آنان می دانم و در کنار آن دسترسی به خدمات مختلف را توصیه می نمایم، معیشت را پایه و اساس و خدمات را چهاردیوار می دانم[۱].»