فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:22
فهرست مطالب:
چکیده:
دلایل تأسیس اوپک:
عناصر قدرت اوپک:
دلایل درونی شکست اوپک
۱- عدم ثبات سیاسی و انسجام سیاسی بین اعضای اوپک
۲- تناقضات اساسنامه سازمان اوپک:
۳- اشکالات ساختاری سازمان اوپک
ج) مکانیزم اتفاق آراء:
د) اعتبار اصول و اهداف اوپک:
هـ) عدم وجود ضمانت اجرایی برای تصمیمات اوپک:
دلایل بیرونی شکست اوپک:
۱- سیاستهای آژانس بینالمللی انرژی:
۲- سیاستهای نفتی ایالات متحده آمریکا:
۳- نقش شرکتهای چند ملیتی نفتی
نتیجهگیری
چکیده:
اوپک به عنوان یک سازمان بینالمللی متشکل از تعدادی از کشورهای جهان سومی در ۱۹۶۰ به منظور دفاع از منافع کشورهای تولیدکننده نفت پا به عرصه حیات گذاشت اما این سازمان در طول حیات خود اثرگذاری چندانی بر بازار جهانی نفت نداشته است. دلایل این شکست را میتوان در سه سطح تحلیل خرد، سازمانی و کلان بررسی کرد. در سطح تحلیل خرد اختلافات اراضی میان اکثر اعضاء، تضادهای قومی، مذهبی و ایدئولوژیک کشورهای عضو و ناهمگونی و ضعف ساختار سیاسی و اقتصادی آنها را میتوان برشمرد که انسجام سازمان را تضعیف کرده است. در سطح تحلیل سازمانی تناقضات اساسنامه اوپک و اشکالات ساختاری سازمان را میتوان نام برد و در سطح تحلیل کلان سیاستهای آژانس بینالمللی انرژی، ایالات متحده آمریکا و شرکتهای چند ملیتی قدرت اوپک را محدود ساخته است.
کلید واژه: اوپک، عدم ثبات سیاسی روابط اعضا، تناقضات اساسنامه، ساختار اوپک، سیاست کشورهای صنعتی.
دلایل تأسیس اوپک:
بعد از اکتشاف نفت در سال ۱۸۵۹ در آمریکا و گسترش روند اکتشاف آن در کشورهای مختلف جهان، بعضی از کشورهای جهان به سرعت تبدیل به صادرکنندگان عمده این ماده استراتژیک شدند.
این کشورها که اکثراً از توسعه نیافتگی رنج میبردند به شدت به درآمد حاصل از نفت نیاز داشتند و متعاقب اکتشاف نفت در هر یک از این کشورها به علت بیلیاقتی کارگزارانشان امتیازات نفتی به شکل کاملاً ناعادلانه به شرکتهای چند ملیتی که از طرف کشورهای صنعتی حمایت میشدند اعطاء شد.
استثمار نفتی کشورهای صادرکننده نفت، ضرورت ایجاد سازمان متشکل از صادرکنندگان نفت را ایجاب میکرد و در نتیجه اوپک در ۱۹۶۰ تشکیل شد. در پیدایش این سازمان عوامل مختلفی نقش داشتهاند که عبارتند از:
قراردادهای نفتی یک طرفه، ظهور قشر تکنوکرات در کشورهای صادر کننده نفت و درک روزافزون آنها از مسائل نفتی، تلاشهای برخی از تولیدکنندگان برای همکاری و تشکیل سازمان برای حفظ و ایجاد قیمتگذاری مشترک، سیاست نفتی شرکتهای چند ملیتی، تلاشهای پیگیر عبدا… طریقی مسؤول امور نفتی عربستان و دکتر آلفونز و مسؤول نفت ونزوئلا، خیزشهای ضداستعماری در کشورهای صادر کننده نفت و لاینحل ماندن مشکلات مربوط به مواد اولیه در چارچوب سازمان ملل.
عناصر قدرت اوپک:
نفت به عنوان یک ماده خام استراتژیک محسوب میشود و کشورهای دارنده این ماده خام را دارای توانایی تأثیرگذاری بر رفتار بازیگران وابسته به نفت میکند.
این قدرت نفت بود که توانست همانطور که مورگت میگوید کشورهای تولیدکننده نفت را – که بواسطه آنچه میتوان تعارفات لفظی خواند، دولت محسوب میشوند- یک شبه به مناطق مهم و حتی قدرتمند در سیاست جهانی تبدیل کند.
پس به طور کلی استراتژیک بودن نفت را میتوان یکی از عناصر مهم قدرت اوپک به شمار آورد. لذا میتوان قدرت اوپک را توانایی این سازمان در تأثیرگذاری بر بازار نفت در جهت دستیابی به اهداف بدانیم.
هدف اصلی سازمان ایجاد هماهنگی و وحدت از خط مشیهای نفتی کشورهای عضو و تعیین بهترین شیوهها برای تأمین منافع فردی و جمعی آنان است، اوپک در دهه ۱۹۸۰ عملاً به دو قطب مخالف تقسیم شده بود. گروهی از کشورهای عضو به رهبری عربستان که اصطلاحاً آنها را جناح محافظهکار اوپک مینامند با افزایش قیمت نفت مخالف بودند و گروهی از کشورها مانند لیبی، ایران و الجزایر که آنها را جناح تندرو اوپک مینامند خواهان به حداکثر رساندن قیمت نفت بودهاند. این اختلافات به حدی اوج پیدا کرد که در ۱۹۸۲ در حالیکه قیمت نفت در حدود ۳۷ دلار بود عربستان نفت خود را بشکهای ۳۲ دلار به فروش میرسانید. یا اینکه اوپک قادر به انتخاب دبیر کل نبود و چند سال اوپک بدون پست دیر کلی بود.
دومین هدف سازمان تثبیت قیمت در بازارهای بینالمللی نفت و حذف نوسانات مضر و غیرضروری میباشد.
از لحاظ نوسانات قیمت، دهه ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰ دو دهه پرنوسان در طول حیات اوپک محسوب میشود. ابتدا قیمتها در ابتدای دهه ۱۹۸۰ به بالای ۴۰ دلار در هر بشکه رسید و سپس در اواسط همین دهه به ۷ دلار رسید. در سال ۱۹۹۰ و پس از حمله عراق به کویت قیمتهای نفت به بالای ۴۰ دلار رسید در حالیکه در اواخر همین دهه قیمتها به ۹ دلار در هر بشکه تنزل پیدا کرد .
هدف سوم اوپک بر طبق اساسنامه آن ضرورت تعیین درآمدی ثابت برای کشورهای تولیدکننده و عرضه کافی، اقتصادی و منظم نفت به ملتهای مصرف کننده با در نظر گرفتن مصالح ملتهای تولیدکننده نفت است.
اوپک در دستیابی به این هدف خود نیز مؤفق نبوده است در مورد تضمین درآمد ثابت از طریق صادرات نفت برای کشورهای صادرکننده، نوسانات قیمت در طول این دو دهه سبب شده است که کشورهای تولیدکننده آسیبهای اقتصادی جدی ببیند.
به طور مثال نوسانات قیمتی در طول ۱۹۹۰ به خصوص در سال ۱۹۹۸ موجب شد که اکثر کشورهای عضو منجمله ایران، عربستان و ونزوئلا در بودجه سالانه خود تجدیدنظر کنند.
دلایل درونی شکست اوپک
یک سازمان بینالمللی هنگامی قادر به تصمیمگیری مثبت و تأثیرگذاری در صحنه بینالمللی در راستای دستیابی به اهداف خود میباشد که از انسجام درونی برخوردار باشد. اوپک نیز از این قاعده مستثنی نیست. اما اعضای اوپک دارای اختلافات سیاسی، ارضی- مرزی و ایدئولوژیک بوده و این اختلافات را به داخل سازمان گسترش دادهاند. شش کشور از، یازده کشور عضو در منطقه خاورمیانه و در مجاورت هم قرار گرفتهاند و دارای مرزهای دریایی و زمینی مشترک میباشند و همة آنها با هم اختلافات مرزی و ارضی دارند. علاوه بر این کشورهای مذکور دارای اختلافات سیاسی- ایدئولوژیک میباشند و این اختلافات را به داخل سازمان کشاندهاند.
علاوه بر اختلافات اعضاء، خود سازمان از نقطه نظر اساسنامه و نیز ساختار دچار تناقضات و ایراداتی است که منجر به عدم رعایت تصمیمات جمعی و تعهدات اساسنامهای از سوی اعضا شده است. به طوریکه شاهد عدم رعایت سیاستهای سهمیهبندی سازمان دادن تخفیف در بهای نفت و شرکت در معاملات پایاپای و همچنین فروش نفت در بازار تک محموله بودهایم.
در ادامه این بخش به شرح عوامل گفته شده میپردازیم:
۱- عدم ثبات سیاسی و انسجام سیاسی بین اعضای اوپک
عدم ثبات و انسجام سیاسی سازمان تحت تأثیر سه متغیر اختلافات ارضی/ مرزی، اختلافات سیاسی/ ایدئولوژیک و ناهمگونی و ضعف ساختار سیاسی- اقتصادی کشورهای عضو میباشد.
اختلاف ارضی شامل اختلافات بین ایران و عراق بر سر اروند رود، عراق و کویت بر سر دو جزیره «وربه» و «بوبیان»، عراق و عربستان بر سر منطقه بیطرف حد فاصل دو کشور، عربستان و قطر بر سر باریکهای از اراضی جنوبی قطر، عربستان و امارات بر سر مناطق بوریمی، العین، لیوا، ظفره، زراره و خورالعدید، امارات و قطر بر سر خورالعدید، مرزهای دریایی و حوزه نفتی بوندوق، ایران و امارات بر سر جزایر سه گانه و دو کشور عربستان و کویت در مورد فلات قاره دو کشور در خلیجفارس و مالکیت جزایر قارو و وامالمرادم میباشد .
از سوی دیگر بین اعضای اوپک تضادهای قومی، مذهبی و ایدئولوژیکی وجود دارد که روابط این کشورها را در طی زمان تحت تأثیر قرار داده است. این تعارضات ایدئولوژیک نیز عمدتاً بین کشورهای خاورمیانهای اوپک و تحت تأثیر سه ایدئولوژی عمده انقلاب اسلامی ایران، ایدئولوژی حزب بعث عراق و ایدئولوژی وهابیت عربستان بوده است.
این سه کشور از مهمترین اعضای اوپک هستند که هماهنگی سیاستهای این سه کشور تأثیر مهمی در روند قدرت اوپک ایفا میکند اما این سه کشور به شدت دارای تنشهای ایدئولوژیک بودهاند. نمودهای این تعارضات در جنگ ایران و عراق، حمله عراق به کویت و کشتار حجاج ایرانی در مراسم سال ۱۹۸۷ میباشد.
عامل دیگری که بر انسجام اوپک مؤثر بوده است ناهمگونی و ضعف ساختار سیاسی و اقتصادی اعضاء بوده است.
اگر فرض را بر این بگیریم که در کشورهایی که نظام انتخاباتی وجود دارد از کشورهایی که فاقد آن میباشند از نظر سیاسی توسعه یافتهترند یا به عبارت دیگر وجود نظام انتخاباتی را شاخص توسعه یافتگی نظام سیاسی بدانیم از لحاظ این شاخص در بین کشورهای عضو اوپک همگونی وجود ندارد. در بعضی از این کشورها اصلاً نظام انتخاباتی وجود ندارد و در پارهای نیز با وجود نظام انتخاباتی، انتخابات بیشتر جنبه فرمایشی دارد. به طور مثال در کویت نظام انتخاباتی وجود دارد و مردم نمایندگان مجلس را انتخاب میکنند ولی مجلس به شدت تحت کنترل خاندان آل صباح است.
از شاخصهای دیگر ضعف ساختار سیاسی میتوان به عدم وجود احزاب مستقل در کشورهای اوپک اشاره کرد. با توجه به جهان سومی بودن کشورهای عضو مسأله حزب هنوز نتوانسته است کار ویژه خود را ارائه دهد در بعضی از کشورها مانند عربستان، قطر، امارات، الجزیره و لیبی اصلاً حزب معنی و مفهوم ندارد و تشکیل احزاب سیاسی ممنوع است. در عراق قبل از سقوط رژیم صدام، طبق قانون اساسی آزادی تشکیل احزاب وجود داشت اما حزب بعث بر همه امور مسلط بود. نیجریه دارای نظام دو حزبی است اما رقابت آنها همواره با خشونت همراه بوده است .
فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:30
چکیده :
اهمیت ونقش فنآوری اطلاعات واینترنت درهزاره سوم،موجب شدت علاقه روزافزون محققان اجتماعی،به تولیدعلم درحوزه های نظری وپژوهشی درطی دودهه قبل شده است. گسترش کارکرداجتماعی فنآوری اطلاعات واینترنت درحوزه های متعددسیاست،اقتصاد،آموزش ،فرهنگ وغیره،زمینه مناسبی برای تجزیه وتحلیل مکانیسم چگونگی استفاده از فنآوری اطلاعات واینترنت رافراهم نموده است.مدل پذیرش فنآوری دیویس(TAM,1985,1989,2000)یکی ازشایع ترین مدل های تبیین چگونگی استفاده ازفنآوری اطلاعات،کامپیوترواینترنت می باشدکه اندیشمندان بیشماری سعی درآزمون آن مدل براساس بسترهای فرهنگی مختلف داشته اند.نگرشهای نسبت به اینترنت یکی ازعوامل کلیدی درمدل چگونگی استفاده ازفنآوری اطلاعات واینترنت تلقی می شودکه می توان این موضوع رابرحسب گروههای اجتماعی سنی(برای مثال نوجوانان)،جنسی(برای مثال زنان)،شغلی(برای مثال کارمندان)وآموزشی(برای مثال دانشجویان یادانش آموزان)موردبررسی قرارداد.
تمایل جامعه شناختی تحقیق حاضرسعی دربررسی عوامل موثربرنگرش زنان نسبت به اینترنت دارد.منظورازعوامل اجتماعی متغیرهائی هم چون سن،سنوات آموزشی،تجربه استفاده ازکامپیوتر،مدت زمان استفاده ازاینترنت خواهدبود.
مقاله حاضرسعی درارائه نتایج گزارش علمی داردکه متکی برروش تحقیق پیمایشی بوده واطلاعات موردنیازبااستفاده ازپرسشنامه استانداردنگرش نسبت به اینترنت(2002)ازمیان 100 دانشجوی دختردانشگاههای علوم پزشکی واصفهان جمع آوری گردیده است.داده های پژوهش پس ازجمع آوری،جهت انجام تحلیل های توصیفی (یک متغیره ودومتغیره)وآزمون فرضیات تحقیق(آزمون Tوضرایب همبستگی R پیرسون)وتحلیل چندمتغیره(تحلیل عاملی وتحلیل رگرسیون وتحلیل مسیر)ازبرنامه آماری SPSS.11 استفاده می نمائد.
مقدمه:
برخی از صاحب نظران دوره حاضر را به عصر کامپیوتر تشبیه میکنند. متناسب نفوذ کامپیوتردر عرصههای مختلف حیات اجتماعی، هر کدام از افراد جامعه حداقل تجربی عملی کوتاهی باکامپیوترها بر خوردار هستند. محاسبات، عملیاتهای بانکی و سایر مکانیسمهای کامپیوتری معرفتجربه عملی مذکور تلقی میشود بنابراین متناسب تجارب، افراد دارای واکنشهای مثبت و منفینسبت به کامپیوتر هستند که محققان موضوعات مذکور را در قالب نگرشهای نسبت به کامپیوتر موردسنجش قرار مورد سنجش قرار میدهند. بخشی از زمینههای پژوهشی محققان توجه به اندازهگیری،ارزیابی، تحلیل و شناخت چنین واکنشها و نگرشها میباشد(زولتان وچاپانیس،1982). زمینههای مذکور موجب فتح بابیگسترده در انبوه ادبیات کامپیوتر گردیده است(ماروین ووینثر،1983).یکی از بیشترین مواجهات در علوم اجتماعی در این حوزه، بسط ابزار و تکنیکی است که با توجه بهروایی و پایایی آنها بتوان میزان نگرش افراد نسبت به تکنولوژی کامپیوترراموردسنجش وتحلیلقرارداد. نخستین تلاشها از سوی هوپ و بری(1967)صورت گرفته است که در قلمروهای حتی به سنجشنگرش پرسنل نسبت به کامپیوتر پرداختهاند. استارتسمن و رابینسون(1972)به طراحی مقیاسی درزمینههای پزشکی و غیر پزشکی توجه دادهاند. ریس و گابل(1982)و هم چنین لوید و گریسارد(1980)هر کدام بهبسط و آزمون مقیاسهایی جهت سنجش نگرشهای افراد نسبت به کامپیوتر در زمینههای آموزشیاقدام نمودهاند. نهایت آنکه کریستن سن و کنیزک(2000)در جدیدترین پژوهش به اعتبار یابی چهارده مقیاساستاندارد طراحی شده در طی دهه 90 و 80 میلادی در خصوص نگرشهای نسبت به کامپیوترپرداختهاند پژوهشهای مورد نظر دهها تحقیق دیگر موجب ایجاد زمینههای پژوهشی دیگر در ادبیاتاجتماعی کامپیوتر هم چون کارایی کامپیوتر اضطراب کامپیوتر سواد نسبت به کامپیوتر، استفاده از کامپیوتر و تجربه نسبت به کامپیوتر و... شده است.
ازسوئی دیگردرمتون مربوطه،مفهوم خودکارآمدی6 موردتوجه قرارگرفته است.مفهوم خودکارآمدی درباره اهمیت افرادی است که می توانندباموفقیت،باموقعیت های دشواررویاروئی کنند.بیشتردانش افراددرباره فرآیندوتوسعه خودکارآمدی ازتحقیق ونظریات باندورا(1977،1989،1997)ناشی می شود.خودکارآمدی،تاثیرمهمی برشناخت،انگیزش وخلق افراددارد.خودکارآمدی به انتظارواعتمادافرادبه این موضوع اشاره داردکه عکس العمل هائی که درمقابل پدیده هاووقایع نشان می دهیم،می تواندتاثیربااهمیتی داشته باشد.افرادی بااحساسات قوی خودکارآمدی،باانرژی وپافشاری باوقایع روزمره روبه رومی شوند.آنهابه آزمون راههای جدیدادامه می دهندتاموفق شوندیاحداقل ازمخاطرات،جان سالم به دربرند.
مدل نظریوسابقه تحقیق
در چنددههگذشته،کامپیوترهابخشاساسیازمحیطهایکاریوآموزشیمحسوب شدهاند. بخشقابل توجهایازپژوهشهاونظریات بهارزیابیوتحقیقدرچگونگیسازگاریدانشآموزانونیرویکارباکامپیوتروتکنولوژی اطلاعرسانیپرداختهاندوبرخیازشواهدمعرفآناستکهدانشجویانوکارکنانیکهدارایسابقهتجربینسبتبهکامپیوترداشتهاند، تاثیرقابلتوجهایدرکاراییبالایمحیطهایکامپیوتریدارند.نهایتآنکهمحققان"مدل سازگاریبا تکنولوژی ،راطراحینمودهاندتابتوانندعواملموثربرکاربرداستفادهدرستازکامپیوتروسازگاریبانظامهای اطلاع رسانی راموردتجزیهوتحلیلقرار دهند.درتوضیحمدلفوقمیتوانابزارداشتکهدومتغیراساسیعبارتند از: احساسمفیدبودنکامپیوتر واحساسسهولتاستفادهازکامپیوتر .دوزمینهقابلتوجهبرایکاربردواستفاده نظامهایکامپیوتری وفنآوری اطلاعاتآناستکهافرادمفیدبودناستفادهازکامپیوترراادراکنمودهوامکان استفادهآسانازکامپیوتردرافراداحساس شود.درزمینهمذکورموجبافزایشنگریشنسبتبهکامپیوترشده وهم چنین باعث تمایل رفتار گونه استفادهازکامپیوتر میگرددودرنهایتموجباستفادهازکامپیوتر میشود(دیویس،1989،دیویس،باگوزی ووارشاو ،1989). براساس مدلمذکوریکی ازعواملموثرکهموجباستفادهازتکنولوژیکامپیوترمیشود،نگرشهای افراد نسبتبهکامپیوترمیباشد.یکیازعواملیکهتاثیرمهمیدرنظامهایاطلاعرسانیایفامیکند.عاملانسانیاستودر نهایتمیزانرضایتمندیکاربرآنرابطهمعناداریباعملکردنظامهایاطلاعاتیداشتهاست(گلدرمن،1998). رضایتمندیبخشیازمولفههایموثرنگرشافرادتلقیمیشود.نگرشیکیازعواملمهمجهتپیشبینیرفتاربشریدرنظرگرفته میشود.یوسورو(2000)در پژوهشی به آزمون نقش نگرشها بعنوان عاملی موثر در استفاده از تکنولوژی ارتباطات و اطلاع رسانی داشته است او در پژوهش خود به تاثیرات مثبت و معنادار نگرشهایعاطفی و شناختی نسبت به کامپیوتر در استفاده از نظام اطلاع رسانی دارد. اگر چه متغیرهایی همچون سن، تحصیلات، تجربه فردی رابطه معناداری با استفاده از تکنولوژی ارتباطات واطلاعاتنداشتهاند.پژوهشهای متعددی دراستای آزمون مدلTAM تاکنون انجام شده است به عنوان مثال :انگیزه های درونی وبیرونی (دیویس،1992.ایگباریاوهمکاران.1995)،تجربه پیشین استفاده ازکامپیوترو
نمودار 1) مدل استفاده از تکنولوژی کامپیوتری وفنآوری اطلاعات(مدل TAM)
فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:12
چکیده:
چکیده
اتلاف محصولات کشاورزی موجب خارج شدن بخش قابل توجهی از تولیدات کشاورزی از چرخه تولید تا مصرف میشود، به طوری که بر پایة آمارهای موجود به طور متوسط 35 درصد از محصولات کشاروزی در ایران و در مراحل گوناگون ضایع میشود که این خود غذای 15 تا 20 میلیون نفر از جمعیت کشور است. ضایعات کشاورزی در سه مرحله پیش از برداشت، برداشت و پس از آن روی میدهد ولی قسمت عمده ضایعات مربوط به مراحل برداشت و پس از آن (تا مرحله مصرف) میباشد. ضایعات پس از برداشت محصولات غیر دانهای در مرحله جابهجایی، حمل و نقل، انبارداری و فرآوری و محصولات دانهای در مرحله خشک کردن و ذخیره سازی رخ میدهد. جابهجایی نامناسب در زمان رساندن محصول به بازار موجب زخمی شدن محصول و آسیبهای مکانیکی میشود و امکان فعالیت و رشد ریززندهها را فراهم میکند. در مرحله نگهداری در انبار نیز عدم کنترل شرایط محیطی سبب افت کمی و کیفی قابل ملاحظهای میگردد. به طور کلی نگهداری مناسب و فرآوری پس از برداشت با گسترش صنایع تبدیلی کشاورزی افزون بر رعایت مراقبتهای قبل از برداشت، بروز فساد به وسیله عوامل خارجی یا داخلی را به تعویق انداخته یا ممانعت به عمل میآورد که در نتیجه آن مواد غذایی میتواند برای مدت طولانیتری قابل مصرف باقی بماند، بنابراین کاهش ضایعات محصولات کشاورزی، اصلاح سیستم غذایی و متعادل کردن مصرف نیاز به برنامهریزی منسجم و هماهنگ با جمیع عوامل مؤثر دارد.
مقدمه
با افزایش مداوم جمعیت دنیا نیاز به مواد غذایی روز به روز با سرعتی شگرف افزایش مییابد. سازمان خواروبار جهانی اعلام کرده است که جمعیت جهان تا سال 2030 به بیش از 8 میلیارد نفر خواهد رسید که تأمین مواد غذایی این جمعیت نیاز به کوشش پیگیری در زمینه کشاورزی و علوم وابسته دارد. با وجود پیشرفتهای قابل توجه در سه دهه اخیر مصرف سالیانه مواد غذایی فقط در حدود 20 درصد افزایش یافته است. بر اساس برآوردهای موجود تا سال 2030 باید مقدار تولید محصولات غذایی در کشورهای در حال توسعه 70 درصد بیشتر از تولید فعلی آن باشد تا بتواند همگام با جمعیت رو به رشد حرکت نماید و بدرستی جوابگوی نیازهای آنها باشد.
مقدار تولید جهانی میوهها و سبزیها در سالهای 1993 تا 1995 به ترتیب 489 و 448 میلیون تن بوده است. در سال 1996 مقدار تولید سبزیها 2/3 درصد و میوهها 6/1 درصد در سال افزایش نشان داده است، ولی این افزایش برای همه کشورها بویژه کشورهای در حال توسعه که به دلیل ضعف تکنولوژی توانایی رقابت با کشورهای توسعه یافته را ندارند، یکنواخت نبوده است (12). از سوی دیگر افزایش تولید محصولات کشاورزی با توجه به شرایط آب و هوایی، محدودیت منابع آبی و نیز محدودیت زمینهای دارای پتانسیل تولید کشتهای دیم در بسیاری از نقاط جهان امکان پذیر نیست بنابراین برای تأمین مواد غذایی باید بهرهوری از عوامل تولید بویژه آب و خاک افزایش و ضایعات مواد غذایی تا حد امکان کاهش یابد (1). هر ساله مقدار بسیار زیادی از محصولات زراعی و باغی در مراحل گوناگون بویژه پس از برداشت دچار افت کیفیت میگردد به طوری که مقدار این ضایعات درکشورهای جهان سوم به دلیل کم توجهی به اصول نگهداری فرآوردههای کشاورزی و عدم توسعه و تکامل روشهای علمی انبارداری و خسارت ناشی از آفتهای انباری بیش از کشورهای صنعتی است، اگر آسیبهای وارده به محصولات کشاورزی در مزرعهها و باغها نیز به آن افزوده شود موجب تولید مقدار زیادی ضایعات در محصولات کشاورزی خواهد شد به طوری که بر اساس آمار سازمان خواروبار جهانی مقدار این ضایعات در کشورهای آمریکای لاتین به 33 درصد و در آفریقا به 40 درصد بالغ میشود (3 و 6). در کشور ما نیز به دلیل نارساییهای موجود در سیستم نگهداری، تبدیل و توزیع مقداری از محصولات کشاورزی ضایع میشود که مقدار آن به نسبت بالا است. بر پایة آمارهای موجود به طور متوسط 35 درصد از محصولات کشاورزی در ایران ضایع میشود که این خود غذای 15 تا 20 میلیون نفر از جمعیت کشور است (7).
عوامل ایجاد کننده ضایعات
پیشبینی مقدار ضایعات محصولات کشاورزی مشکل است زیرا عوامل اصلی تولید ضایعات مربوط به آسیبهای فیزیکی و حمله ریززندهها میشود که در عمل در سه مرحله پیش از برداشت، برداشت و پس از آن رخ میدهد ولی بخش عمده ضایعات مربوط به مراحل برداشت و پس از آن ( تا مرحله مصرف) می باشد که دلایل اصلی تولید این ضایعات در محصولات کشاورزی بویژه میوهها، سبزیها و محصولات غدهای در زیر شرح داده میشود (12).
الف) ضایعاتی که منشأ فیزیکی دارند و بر اثر آب و هوای نامطلوب مانند گرما یا سرمای بیش از حد یا ناکافی به وجود میآیند. در بسیاری موارد شرایط محیطی نامناسب سبب ضایع شدن محصول ذخیره شده میگردد.
ب) عوامل فیزیولوژیکی که موجب پیری محصول در طول مدت نگهداری در انبار میشود و به علت واکنشهای طبیعی یعنی بیوشیمیایی یا شیمیایی به وجود میآید، در بسیاری موارد فرآوردههای نهایی و حد واسط این واکنشها نا مطلوب بوده، موجب افزایش قابل توجه در افت ارزش غذایی محصولات کشاورزی میشود.
ج) آسیبهایی که منشأ بیولوژیکی یا میکروبیولوژیکی دارند و بوسیله حشرات، باکتریها، کپکها، مخمرها، ویروسها، جوندگان و دیگر حیوانات به وجود میآیند.
د) آسیبهای مکانیکی که به علت نبود روشهای مناسب در طول دوره برداشت، بستهبندی و حمل و نقل منجر به زخمهای پوستی، خراش، شکستگی، فشردگی و لهیدگی میوه و سبزیها میگردند به طوری که مستعد فعالیت و رشد ریززندهها میشوند، جابهجایی نامناسب در زمان رساندن محصول به بازار موجب زخمی شدن و آسیبهای مکانیکی شده مزایای سرد کردن پس از برداشت را کاهش میدهد از طرف دیگر بر اثر صدمه دیدن بافت سلولی فعالیت آنزیمها تا حد زیادی افزایش یافته و محصول آسیب میبیند. به طور کلی ضایعات پس از برداشت محصولات غیر دانهای در کشورهای در حال توسعه در مرحله جابهجایی، حمل و نقل، انبارداری و فرآوری و در محصولات دانهای در مرحله خشک کردن و ذخیره سازی رخ میدهد.
ه) ضایعات ناشی از عوامل اجتماعی و اقتصادی که بر اثر عوامل زیر به وجود میآیند.
1- سیاستگذاریها: شامل شرایط سیاسی خاصی میشود که در آن یک راه حل تکنولوژیکی کافی نیست یا برای به مرحله اجرا گذاشتن آن با مشکلاتی روبرو است. برای مثال نبود اطلاعات و برنامهریزی ضعیف در رابطه با مدیریت منابع انسانی، اقتصادی و علمی از جمله این موارد است که سبب ضایعات غذایی میگردد.
2- منابع: کمبود منابع انسانی، اقتصادی و فنآوری جهت گسترش برنامههای مورد نیاز برای جلوگیری یا کاهش ضایعات پس از برداشت مواد غذایی.
3- آموزشی: نبود اطلاعات کافی از اصول علمی مربوط به نگهداری، فرآیند، بستهبندی، حمل و نقل و توزیع محصولات غذایی.
فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:170
فهرست مطالب:
چکیده:.. 1
مقدمه:.. 2
فصل اول: کلیات تحقیق
1-1-مقدمه 4
2-1 بیان مساله تحقیق 5
3-1 تاریخچه مطالعاتی 6
4-1 اهمیت و ضرورت تحقیق 8
5-1 اهداف تحقیق 10
6-1 فرضیات تحقیق: 11
7-1 تعریف واژه ها و اصطلاحات تحقیق: 11
فصل دوم: مروری بر ادبیات تحقیق
2- مقدمه 15
1-2 ارزیابی عملکرد 16
1-1-2 معیارهای مالی و غیر مالی 16
2-1-2 ارزیابی متوازن 17
3-1-2 کارت ارزیابی متوازن 17
2-2 رضایتمندی 19
1-2-2 مفهوم بازاریابی و بازاریابی خدماتی 19
1-1-2-2 مدیریت بازاریابی 19
2-1-2-2 بازاریابی خدماتی 20
3-1-2-2 ویژگیهای امور خدماتی 20
2-2-2- مفاهیم اولیه رضایت مشتریان 22
1-2-2-2 تعریف مشتری 22
2-2-2-2 مفهوم رضایتمندی مشتری 23
3-2-2-2 اهمیت دستیابی به رضایتمندی مشتری 24
4-2-2-2 سنجش رضایت مشتریان 25
5-2-2-2 مزایای دستیابی به رضایتمندی مشتری 25
6-2-2-2 رابطه بین کیفیت خدمات و رضایت مشتری 26
3-2-2 طبقه بندی مدلهای شکل گیری رضایتمندی مشتری 26
4-2-2 مفاهیم نوین در مشتری گرایی 30
1-4-2-2 تعریف مدیریت ارتباط با مشتری 30
2-4-2-2 مزایای مدیریت ارتباط با مشتری برای مشتریان 30
3-4-2-2 مزایای مدیریت ارتباط با مشتری برای سازمانها 31
5-2-2 باشگاه مشتری 32
1-5-2-2 تعریف باشگاه مشتری 32
2-5-2-2 اثرات حفظ کنندگی یک باشگاه مشتری 33
3-5-2-2 زنجیره حفظ کنندگی باشگاه مشتری 33
6-2-2 ابزارهای اندازه گیری رضایت مشتری 34
1-6-2-2 مقیاس سروکوال(کیفیت خدمات): 35
2-6-2-2 مدل فنی / عملیاتی کیفیت خدمات: 36
3-6-2-2 مدل کانو 37
7-2-2 نیازها، خواستهها و انتظارات بیمه گذاران 38
8-2-2 اهمیت رضایت خریدار (بیمه گذار) 42
9-2-2 انواع بازار بیمه و رضایت بیمه گذار 43
10-2-2 شیوههای ابراز نارضایتی 46
1-3-2 تاریخچه بیمه 48
2-3-2 سیر تحول بیمه 48
3-3-2 آغاز حرفه بیمه گری 49
4-3-2 لویدز لندن 49
5-3-2 تاریخچه بیمه در ایران 50
6-3-2 تعریف واژه بیمه 52
7-3-2 نقش بیمه 52
8-3-2 تقسیم بندی انواع بیمه 54
1-8-3-2 بیمههای اجتماعی 54
2-8-3-2 بیمههای بازرگانی 55
9-3-2 علل نیاز انسانها به بیمههای اشخاص 56
10-3-2 تفاوتهای بیمههای درمانی اختیاری با بیمههای درمانی اجباری 56
11-3-2 بیمههای درمانی 58
1-11-3-2 بیمههای فردی 58
2-11-3-2 بیمههای گروهی 58
12-3-2 عامل پیدایش، گسترش و تکامل بیمههای گروهی 59
13-3-2 پوشش فردی در برابر پوشش گروهی 59
14-3-2 خصوصیات بیمههای گروهی 60
15-3-2 وضع بیمه درمانی در کشورهای مختلف 62
16-3-2 خطر موضوع بیمه درمانی 63
17-3-2 صورتهای مختلف بیمههای درمانی از جهت وسعت پوشش آنها 63
18-3-2 نهاد نظارت بر بیمه درمان در ایران 64
19-3-2 بیمه درمان مکمل در ایران 66
20-3-2 ساختار بیمه درمان مکمل 67
21-3-2 چگونگی صدور بیمههای درمانی 67
22-3-2 هدف از صدور بیمه نامه درمانی: 68
23-3-2 بیمههای درمانی و طرحهای مختلف آن: 68
24-3-2 قرارداد بیمه 69
1-24-3-2 مشخصات قراردادهای بیمه 70
25-3-2 بیمه نامه 71
26-3-2 ریسک یا خطر در بیمه 73
27-3-2 بیمه اتکایی - ریسکهای بیمه درمانی 74
28-3-2 اصول حاکم بر قراردادهای بیمه 74
29-3-2 تورم و بیمه 77
1-29-3-2 اثر تورم در خسارت 77
2-29-3-2 اثر تورم در حق بیمه 77
30-3-2 مبنای تعیین حق بیمه مکمل درمان(درآمد) 78
4-2 تاریخچه تحقیقات و مطالعات انجام شده 79
1-4-2 پیشینه داخلی تحقیق 79
2-4-2 پیشینه خارجی تحقیق 82
فصل سوم: روش اجرای تحقیق
1-3- مقدمه 86
2-3 - روش تحقیق 86
3-3 قلمرو تحقیق 87
1-3-3-قلمروموضوعی: 87
2-3-3 قلمرومکانی: 87
3-3-3 قلمروزمانی : 87
4-3 روشهای گردآوری اطلاعات 87
5-3 مدل تبیینی تحقیق 88
6-3 ابزار گردآوری اطلاعات 88
7-3 تعیین روایی و پایایی ابزار اندازه گیری 90
8-3 جامعه ونمونه 91
9-3 روش تجزیه و تحلیل اطلاعات 92
فصل چهارم: تجزیه و تحلیل داه ها
1-4- مقدمه 96
2-4 توزیع فراوانی پاسخ ها 96
3-4 شاخص های آمار توصیفی 98
1-3-4 متغیرهای مستقل 99
2-3-4 آزمون همگونی میانگین نمونه با جامعه 102
4-4 آزمون فرضیه ها 103
1-4-4 تجزیه و تحلیل فرضیه فرعی اول 104
3-4-4 تجزیه و تحلیل فرضیه فرعی سوم 110
5-4 خلاصه نتایج بدست آمده 117
فصل پنجم: نتیجه گیری و پیشنهادات
1-5-مقدمه 119
1-2-5-نتیجه فرضیه فرعی اول : 119
2-2-5-نتیجه حاصل از آزمون فرضیه فرعی دوم : 120
3-2-5-نتیجه فرضیه فرعی سوم : 121
4-2-5-نتیجه فرضیه اصلی : 121
3-5 بحث و نتیجه گیری کلی 122
4-5 پیشنهادها 123
1-4-5 پیشنهادهایی مبتنی بر یافتههای فرضیات تحقیق 123
2-4-5 پیشنهادهایی برای تحقیق های آتی 124
5-5 محدودیتها و مشکلات تحقیق 125
پیوستها
پیوست الف) پرسشنامه: 127
پیوست ب) جداول آماری: 131
منابع و ماخذ
منابع فارسی: 157
منابع لاتین: 160
چکیده انگلیسی: 161
جدول 1-2 ابعاد مختلف کیفیت خدمات. 18
جدول 1-3 جدول امتیاز دهی پاسخهای مقیاس لیکرت 90
جدول 2-3 نتایج آزمون پایایی پرسشنامه (آلفای کرونباخ) 91
جدول 3-3 نتایج آزمون پایایی پرسشنامه (آلفای کرونباخ) برای سؤالات مربوط به هر فرضیه 91
جدول1-4 : توزیع فراوانی و درصد پاسخ های بیمهشدگان به سوالات مربوط به فرضیه فرعی اول 97
جدول 2-4 :توزیع فراوانی و درصد پاسخ های بیمهشدگان به سوالات مربوط به فرضیه فرعی دوم 97
جدول 3-4 :توزیع فراوانی و درصد پاسخهای بیمه شدگان به سوالات مربوط به فرضیه فرعی سوم 98
جدول 4-4 جدول آمار توصیفی داده ها- نحوه انجام تعهدات 99
جدول 5-4 جدول آمار توصیفی داده ها- شرایط کیفی حاکم بر شرکت 100
جدول 6-4 جدول آمار توصیفی داده ها- مراکز درمانی طرف قرارداد 101
جدول 7-4 جدول آزمون t تک نمونه ای به منظور تعمیم یافته ها به جامعه آماری 102
جدول 8-4 جدول آمار توصیفی داده ها- درآمد 103
جدول 9-4 جدول نتایج آزمون نرمال بودن توزیع داده ها 104
جدول 10-4 جدول نتایج آزمون استقلال خطاها(دروبین- واتسون) 104
جدول 11-4 جدول ضرایب رگرسیون برای فرضیه فرعی اول 106
جدول 12-4 جدول آزمون معنی داری هر یک از ضرایب رگرسیون 106
جدول 13-4 جدول نتایج آزمون نرمال بودن توزیع داده ها 107
جدول 14-4 جدول نتایج آزمون استقلال خطاها(دروبین_ واتسون) 107
جدول 15-4 جدول ضرایب رگرسیون برای فرضیه فرعی دوم 109
جدول 16-4 جدول آزمون معنی داری هر یک از ضرایب رگرسیون 109
جدول 17-4 جدول نتایج آزمون نرمال بودن توزیع داده ها 110
جدول 18-4 جدول نتایج آزمون استقلال خطاها(دروبین_ واتسون) 110
جدول 19-4 جدول ضرایب رگرسیون برای فرضیه فرعی سوم 112
جدول 20-4 جدول آزمون معنی داری هر یک از ضرایب رگرسیون 112
جدول 21-4 جدول نتایج آزمون نرمال بودن توزیع داده ها 113
جدول 22-4 جدول نتایج آزمون استقلال خطاها (دروبین _ واتسون) 114
جدول 23-4 جدول نتایج آزمون هم خطی متغیرهای مستقل 115
جدول 24-4 جدول ضرایب رگرسیون چندگانه 115
جدول 25-4 جدول آزمون معنی داری هر یک از ضرایب رگرسیون چندگانه 116
جدول 31-4 خلاصه نتایج بدست آمده 117
نمودار 1-2 عناصر اصلی کارت ارزیابی متوازن 18
نمودار 2-2 مزایای جلب رضایت مشتری 26
نمودار3-2 خواسته مشتریان و محصول شرکت بیمه 40
نمودار 4-2 ارتباط بین رضایت مشتری و سود 41
نمودار 1-4 نمودار میانگین رتبه پاسخ ها به سوالات مربوط به نحوه انجام تعهدات 99
نمودار 2-4 نمودار میانگین رتبه پاسخ ها به سوالات مربوط به شرایط کیفی حاکم بر شرکت 100
نمودار 3-4 نمودار میانگین رتبه پاسخ ها به سؤالات مربوط به مراکز درمانی طرف قرارداد 101
نمودار 4-4 توزیع خطاها (فرضیه فرعی اول) 105
نمودار 5-4 توزیع خطاها (فرضیه فرعی دوم) 108
نمودار 6-4 توزیع خطاها (فرضیه فرعی سوم) 111
نمودار 7-4 توزیع خطاها (فرضیه اصلی) 114
چکیده:
در این تحقیق، روابط بین معیارهای غیرمالی و عملکرد مالی شرکتهای بیمه مکمل درمان مورد بررسی قرار گرفت. در این بررسی معیار رضایتمندی مشتریان به عنوان معیار غیرمالی و درآمد شرکت به عنوان معیار مالی در نظر گرفته شد. جامعه آماری شعب شرکت بیمه آتیه سازان حافظ در سراسر کشور انتخاب گردید. که با استفاده از فرمول تعیین نمونه برای جامعه نامشخص حجم نمونه 196 تعیین گردید و پرسشنامهای حاوی 34 سؤال جهت سنجش معیار غیرمالی رضایتمندی مشتریان منتشر و تعداد 175 پاسخ نامه، حدود 89% پاسخنامهها جمعآوری گردید. برای آزمون فرضیهها ازآزمون t تک نمونهای و همچنین محاسبه ضریب همبستگی و تحلیل رگرسیون انجام شد و از آمارههای t و F استفاده شد. جهت انجام تجزیه تحلیل آماری نرم افزارهای (0/16) SPSS2 و (0/8) STATISTICA مورد استفاده قرار گرفت. نتایج حاصل از تحقیق نشان داد که علی رغم بالا بودن میزان رضایتمندی بیمه شدگان در تمام شعبات، عوامل رضایتمندی، (میزان و نحوه انجام تعهدات)، (شرایط کیفی حاکم بر شرکت بیمه) (مراکز درمانی طرف قرارداد شرکت بیمه) با درآمد این شرکت رابطه معناداری وجود ندارد.
مقدمه:
پیچیدگی محیط عرصه رقابتی کسب و کار و افزایش انتظارات مشتریان، ضرورت آگاهی از نقاط قوت و ضعف سازمان و بهبود مستمر بهرهوری را پیش از پیش آشکار نموده است. از این رو مدیران امروز در جستجوی دستیابی به یک راه حل جامع، قابل اعتماد و انعطافپذیر جهت ارزیابی عملکرد سازمان خود بوده تا ضمن حصول اطمینان از اجرای استراتژیهای خود، بتوانند اطلاعات دقیق و کافی از جایگاه امروز خویش را به دست آورده و با نگاه به آینده، موجبات ارتقاء و بهبود سازمان خود را فراهم نمایند. یک متد ارزیابی، بایستی قادر باشد که وضعیت کلی سازمان را نسبت به اهداف سازمانی (بلحاظ فاصله تا هدف) در هر لحظه ارائه نماید. همچنین جایگاه سازمان را در ارتباط با محیط پیرامون(بازار، رقبا و سازمانهای دیگر) مشخص کند، علاوه بر اینها نشانگر میزان اثر بخشی کلیه فعالیتهای صورت گرفته در سازمان نیز باشد. از جامعترین و کاملترین روشهای موجود که در عصر حاضر بسیار مورد استقبال قرار گرفته و از دستارودهای آن استفاده مینماید روش کارت ارزیابی متوازن میباشد. روش مزبور با تأکید و تمرکز بر چهار جنبه کلیدی و محوری مالی، مشتری، فرایندها و رشد و یادگیری سازمانی، که تمامی فرآیندها و انتظارات سازمانها را شامل میشود نسبت به تهیه معیارها و شاخصهای مورد نیاز و ارزیابی سازمان بر مبنای تحقق مقادیر آنها و بر اساس برنامههای عملیاتی مصوب صورت میپذیرد. با توجه به اهمیت مشتریان شرکتهای بیمه که اصلیترین سرمایه این شرکتها به شمار میروند در تحقیق حاضر به بررسی رضایتمندی ایشان بر درآمد شرکت بیمه مکمل درمان میپردازیم.
فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:53
مقدمه: ۱
تقسیم بندی انواع پروژه های (IT): 3
1- پروژه های ساده: ۴
۲- پروژه های فازی یا مبهم: ۵
۳- پروژه های قطعی: ۵
۴- پروژه های اضطراری: ۵
انواع شکست پروژه های (IS): 6
محیط و دامنه شکست پروژه های (IS): 6
برخی علل اصلی شکست پروژه های :IS) 7
عوامل شکست پروژه های (IT): 9
1- عوامل شکست پروژه ها: ۱۱
۱-۱- مالکیت ضعیف: ۱۱
۱-۲- تکنولوژی تکامل نیافته یا تثبیت نشده: ۱۱
۱-۳- عدم درگیری کاربر: ۱۲
۱-۴- طرح توجیهی ضعیف: ۱۳
۱-۵- ارتباطات ضعیف: ۱۴
۲- عوامل اصلی شکست مدیریت پروژه: ۱۵
۱-۲- مدیران پروژه بی تجربه: ۱۵
۲-۲- برنامه ریزی ضعیف پروژه: ۱۵
۳-۲- مدیریت ضعیف خواسته ها: ۱۶
۴-۲- وابستگی به ابزار مدیریت پروژه: ۱۸
۵-۲- عدم وجود تاریخ پایان کار: ۱۹
۶-۲- رهبری ضعیف: ۱۹
۷-۲-آزمایش کافی: ۱۹
عوامل موفقیت پروژه های IT: 20
1- مدیریت خواسته ها: ۲۱
۲- برنامه ریزی پروژه: ۲۱
۳- فرایندها. ۲۲
۴- مدیریت منافع: ۲۲
۵- افراد: ۲۳
۶- آزمایش : ۲۳
مطالعات موردی: ۲۴
سیستم رایانه ای ارسال آمبولانس لندن: ۲۵
منطق یک سیستم جدید. ۲۶
مقاصد و اهداف سیستم جدید. ۲۸
راه اندازی پروژه. ۲۹
مدیریت پروژه. ۳۲
توسعه سیستم. ۳۴
فرهنگ سازمانی و تغییر سازمانی.. ۳۶
آزمایش سیستم و به کارگیری آن.. ۳۷
پیاده سازی.. ۳۹
پیاده سازی کامل سیستم. ۴۱
علل شکست پروژه LAS. 43
فشار زمان بندی.. ۴۳
سودای رهبری.. ۴۴
مدیریت ریسک نامناسب.. ۴۵
تضمین کیفیت نا مناسب.. ۴۶
مدیریت پروژه نامناسب.. ۴۶
منابع مورد استفاده : ۴۷
امروزه گسترش فعالیتهای بازرگانی، جهانی شدن و تغییرات وسیع تکنولوژیک در محیط سازمانها باعث گردیده که آنها برای حفظ بقاء و مزایای رقابتی خود از انعطاف پذیری لازم برخوردار باشند لازمه انعطاف پذیری تغییرات سریع است و تغییرات سریع بدون داشتن اطلاعات امکان پذیر نیست، در نتیجه اطلاعات که به عنوان یک منبع بسیار پر ارزش در کنار سایر عوامل موثر در هر سازمان مطرح است. وجود سیستم های اطلاعاتی یکپارچه از ضروریات حرکت به سمت کسب و کار الکترونیک و رقابت بوده و استفاده از فن آوری اطلاعات (IT) و سیستم های اطلاعاتی (IS) برای کلید سازمانها و شرکتها ضرورتی اجتناب ناپذیر می باشد. بسیاری از سازمانها به اهمیت فن آوری اطلاعات و تاثیر آن بر سرعت و دقت گردش کارها، رضایت بیشتر مشتریان یا سیستم های پشتیبانی، تصمیم گیری مدیران و به ویژه کارآیی آن واقف شده اند و این امر باعث گردیده که به سرعت به سمت استفاده از آن روی آورند. هر شرکت یا سازمانی شامل ۳ هسته اصلی یعنی فرایند تصمیم گیری، جریان اطلاعات و جریان مواد است، که فن آوری اطلاعات روی هر ۳ هسته فوق می تواند تاثیر بگذارد. کاربرد فناوری اطلاعات، شرکت ها را قادر می سازد امتیازات مهمی از قبیل موارد زیر کسب کنند:
۱- صرفه جویی در هزینه و بهبود بخشیدن جهت تبادل اطلاعات .
۲- اجتناب از خطاهای انسانی هنگامی که وظایف، تکراری یا بسیار پیچیده است.
۳- صرفه جویی مالی بدلیل کاهش خطاها و زمان انجام وظایف.
۴- ادغام و هماهنگی چندین وظیفه در یک وظیفه.
۵- بهبود بخشیدن کارایی و اثربخشی سازمانی.
۶- بهبود مدیریت میانی و کاهش فرآیندهای زائد از طریق اطلاعات مفیدتر.
ولی اجرای پروژه های (IT) در آنها بدون مشکل نبوده و اجرای غیر صحیح، ناقص یا بدون برنامه ریزی مناسب باعث شکست یا توقف آنها با تحصیل هزینه های هنگفت می گردد. علی رغم وابستگی زیاد سازمانها به (IT)، باوراین که هنوز کل پروژه های IT، به نوعی با شکست مواجه می شوند مشکل است. مطالعات نشان می دهد که بالغ بر ۵۰ درصد پروژه های فن آوری اطلاعات شکست می خورند، ۸۳ درصد از آنها اهداف تحویل و قیمت را محقق نمی کنند و بیش از ۳۰ درصد آنها قبل از تحویل به طور کامل منحل می شوند. و این در حالی است که شکست یا موفقیت پروژه (IT) توان تاثیر روی تمام افراد درگیر در پروژه، از تیم پروژه گرفته تا کل سازمان و نهایتا مدیریت عالی را دارا است. پروژه های (IT) موفق منابع قابل سنجشی را برای سازمان داشته و پیشرفت شغلی افرادی را که در این نوع پروژه ها کار می کنند، بهبود می بخشند، در صورتیکه پروژه های ناموفق از لحاظ راهبردی به دلیل شکست در ایجاد تغییر و به لحاظ عملیاتی به دلیل شکست در ارائه راه حلهای قابل اجرا که خواسته های سازمان را برآورده می سازند در سازمان عدم اطمینان بوجود می آورند.
به منظور برنامه ریزی جهت رسیدن به موفقیت بایستی دلایل و عوامل شکست پروژه های (IT) را شناخت و درک کرده، با مشخص شدن راهبرد دفاعی ما در برابر شکست و تعیین عوامل موفقیت می توان با استفاده از مناسبترین روشها به ایجاد موثر پروژه های (IT) مبادرت ورزید. این مقاله تلاشی است در جهت تبیین عوامل شکست و در نتیجه عوامل موفقیت در اجرای پروژه های (IT) در سازمانها و شرکتها.
از مواردی که در موفقیت یا شکست پروژه های (IT) موثر است خود پروژه می باشد. پروژه ها را می توان از نظر اندازه، سطح تکنولوژی و ماهیت تقسیم بندی نمود. از نظر اندازه پروژه ها به سه دسته کوچک، متوسط و بزرگ تقسیم می شوند.
از نظر سطح تکنولوژی پروژه ها به ۴ گروه پروژه های بر اساس تکنولوژی تکامل یافته، نسبتا تکامل یافته، پیشرفته و بسیار پیشرفته تقسیم می شوند. از نظر ماهیت می توان آنها را به ۴ دسته پروژه های ساده، فازی یا مبهم، قطعی و اضطراری تقسیم کرد. بدیهی است که پروژه های کوچکتر از پروژه های بزرگتر و پروژه هایی با تکنولوژی تکامل یافته نسبت به پروژه های بسیار پیشرفته از ریسک کمتر و در نتیجه احتمال شکست پائین تری برخوردار هستند.
این نوع پروژه ها دارای مشخصات زیر می باشد:
۱- طرح و برنامه مفصلی برای کل پروژه وجود دارد.
۲- تمام منابع لازم برای تکمیل پروژه در دسترس است.
۳- بر عملیات کاری موجود تاثیر کمی دارد.
۴- برای اجرای آن، یک راه حل واحد و واضح وجود دارد.
پروژه های ساده، معمولا به گام های طویل امکان سنجی و تحقیق که برای پروژه های پیچیده تر ضروری هستند، نیاز ندارند، ولی با این حال، باید بازنگری ها و کنترل های منظمی بر پروژه انجام گیرد تا از متمرکز ماندن پروژه بر برآورده ساختن اهداف کاری و بالاتر از همه اجرای آن اهداف اطمینان حاصل شود. در این نوع پروژه احتمال شکست کم است و از اطمینان بالا و ریسک پائینی برخوردار است.
پروژه های فازی از آن دسته پروژه هایی هستند که در آنها جزئیات آنچه که بایستی اجرا شود و هم چنین نحوه انجام کار مشخص نیست، بنابراین صفت مشخصه پروژه های فازی، نیاز به اجرا و تکرار گامهای امکان سنجی و تحقیق، تا زمانی که بتوان شناخت کافی از وضعیت بدست آورد باشد. بدیهی است که این نوع پروژه دارای ریسک بالا بوده و احتمال شکست زیاد است.
این نوع پروژه ها، وقتی بوجود می آیند که سازمان ملزم شود خواسته مشخصی را برآورد سازد، ماهیت این خواسته ها چنان است که تا وقتی برآورد نگردد بعید است سازمان یا شرکت بتواند بکار خود ادامه دهد، ریسک در این پروژه ها بالا و احتمال شکست زیاد است.
مواردی پیش می آید که بایستی مجوز پروژه ها را سریعاً صادر و هر چه زودتر آنها را آغاز کرد. پروژههای اضطراری ریسک بالایی دارند ولی در صورتی که به خوبی سازماندهی و مدیریت شوند احتمال شکست پائین است.
شکست پروژه های (IS) می تواند از طریق یک یا چند مورد از رویدادهای زیر شناخته شود:
۱- کاهش توان کاری موجود
۲- کاهش مزیت رقابتی
۳- افزایش هزینه های عملیاتی
۴- شکست در برآورده ساختن خواسته های اصلی کاری
۵- سطوح پائین رضایت کاربر
۶- عدم کنترل بر مدیریت خواسته ها
۷- عدم کنترل بر برنامه ریزی
محیطی که در آن پروژه انجام می شود در بردارنده راه حل چگونگی افزایش احتمال موفقیت پروژه است.
که به سه دسته تقسیم می شود، محیطی که از پروژه پشتیبانی می کند. محیط موسسه و محیط تجارت پروژه های (IS) صرفا در نتیجه مدیریت نامناسب پروژه با شکست مواجه نمی شوند. پروژه های (IS) موفق متکی به هم راستایی و هم افزایی اجزا بسیار متفاوتی از محیطهای مذکور است که بعضی از آنها نظیر راهبرد (IT) و رفتار طرفهای ذی نفع درون سازمان مربوط به داخل سازمان بوده و بقیه عوامل خارجی است نظیر سیاستها ß مجموعه قوانین صنایع و رفتار تامین کنندگان. آنچه که واضح است، این است که بسیاری از عواملی که بر موفقیت پروژه تاثیر می گذارند، خارج از حوزه مدیریت پروژه قرار دارند.
هر چند تمام طرفهای ذی نفع درون پروژه دارای اهمیت هستند، ولی در نهایت مشتری است که نقش رهبری را در سرتاسر چرخه عمر پروژه ایفا می کند. در واقع مشتری به مانند یک ذی نفع خارجی است.
ولی پروژه های بسیاری نیز وجود دارد که در آنها مشتری یک ذی نفع داخلی است. همانند پروژه هایی که در یک بخش از سازمان برای کمک به بخش دیگر انجام می گیرد.
متاسفانه علی رغم منافعی که می توان به واسطه استفاده موثر از (IT) در سازمان بدست آورد، تعدادی از مدیران سازمان، نقش (IT) را بصورت زیر می بینند.
۱- یک بلای اجباری که برای خودکار کردن وظایف بزرگ تکراری و عادی مورد نیاز است.
۲- تلف کردن مقادیر قابل توجهی پول.
۳- نداشتن منافعی برای سازمان.
۴- غیر منعطف و مانع تغییرات سازمانی.
۵- بی توجه نسبت به روشهای اصلی و کنترل مالی.
این دیدگاهها باعث می شود که وظیفه (IT) در بسیاری از سازمانها با سایر وظایف بیگانه شده و علل اصلی شکست پروژه های (IS) از این جا سرچشمه می گیرد که عبارتند از:
۱- فقدان رابطه روشن بین راهبرد سازمان و راهبرد (IT).
2- شکست برنامه ریزی سیستم های اطلاعاتی در اینکه جزو فرایند برنامه ریزی سازمان شود.
۳- فقدان ارتباط و مشارکت بین (IT) و سازمان که به کاهش بیشتر تعهد و حس از خود دانستن پروژه (IT) می شود.
۴- شکست در پی گیری منافع و خواسته ها.
بنابراین، بدیهی است که برای موثر بودن راهبرد (IT) بایستی با راهبرد سازمان همسو شود تا مدیران شرکت و سازمان تشویق شوندو برای اطلاعات به عنوان یکی از منابع سازمان ارزش قائل شود و طی اجرای راهبرد (IT) موارد زیر را اجرا کند:
۱- آگاه کردن افراد کلیدی از روش اطلاعات.
۲- نشان دادن اینکه چگونه (IT) می تواند به ارزش افزوده عملیات کاری اضافه کند.
۳- فراهم کردن مبنایی برای اصلاح و بهبود فرایند کاری.