فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:25
مقدمه ۴
احساس کودک از طلاق ۴
تاثیر عاطفی طلاق بر کودک ۵
تاثیر طلاق بر روی تحصیل ۵
نگاه کودک بر زندگی ۶
ارتقا توانایی های فردی ۱۰
تعریف تازه از نقش های والدین ۱۰
ایجاد سازگاری میان کودک و همسالانش ۱۱
آسیب هایی که در پی تشخیص اشتباه والدین در ازدواج پدید می آید: ۱۲
پذیرش ازدواج مجدد پدر و مادر: ۱۳
ناسازگاری بیشتر والدین: ۱۳
حمایت کمتر از فرزندان: ۱۴
استفاده ابزاری از کودک بر علیه همسر: ۱۴
دو گانگی و تغییر مالکیت در والدین ۱۴
فاکتورهای کلی موثر بر میزان آسیب ۱۵
کیفیت رابطه ۱۵
مهیا کردن محیط خانه ۱۶
جنسیت کودک ۱۶
ارتباط میان پدر و مادر ۱۷
ازدواج مجدد: ۱۷
سن کودک: ۱۷
نوزادان و کودکان نو پا ۱۸
سن ۳-۹ ۱۸
۹ سالگی به بعد ۱۹
تاثیرات روانشناختی طلاق بر روی کودکان ۲۰
مشکلات رفتاری مشترک در فرزندان طلاق ۲۱
مشکلات تحصیلی ۲۱
تاثیرات دراز مدت احتمالی ۲۱
تحصیلات: ۲۲
مشکلات بستری ۲۲
سن و درمانهای پزشکی ۲۳
معالجه گروهی ۲۳
مسئولیت مشترک ۲۴
سایر منابع کمکی ۲۴
منابع: ۲۵
پیامدهای طلاق در کودکانطلاق فرایندی است که به زندگی زناشویی رسمی یک زن و مرد یا به عبارتی پدر و مادر خاتمه می دهد. طلاق شعله محبت ها را خاموش می کند، عشقها را به کینه و نفرت تبدیل می کند. خطر بزرگ طلاق متوجه کودکان خانواده است که دل به عنایت و مهر والدین داشته و خانه را مرکز امید و پناهگاه خویش می شناختند. آثار روانی طلاق بر روی کودکان به قدری گسترده و جدی است که نمی توان از تاثیرات آن به سادگی گذشت.
اولین و مهمترین مشکلی که کودکان طلاق با آن روبرو می شوند تصمیم گیری در مورد حضانت آنها است و اینکه کودک تحت سرپرستی چه کسی خواهد بود؟ این مشکل زمانی حادتر می شود که والدین نتوانند به توافق برسند، تصمیم گیری در این مورد بیشترین فشار را روی کودک وارد خواهد کرد.
تصمیم گیری نهایی در باره کسی که قرار است سرپرستی او را بعهده بگیرد خود موجب برانگیختن احساس شرم و گناه در کودک می گردد. شرم از اینکه چرا دیگری را رها کرده است و فکر می کند اگر کودک خوبی بود، پدر و مادرش هر دو با او زندگی می کردند. این احساس واکنشهای عصبانیت، غمگینی و افسردگی را بدنبال خواهد داشت.
طلاق وحشتناکترین حادثه زندگی یک کودک است. از بین آسیبهای چون مرگ یکی از والدین، سوء استفاده جنسی کودکان، معلولیت جسمانی، طلاق را بدترین حادثه زندگی او رتبه بندی کردند. کودکان طلاق خود را محکوم و گناهکار می دانند و مدام خود را مقصر و عامل جدائی پدر و مادر می دانند و حتی اگر یقین حاصل کنند که در جدایی والدینشان مقصر نیستند باز این فکر آنها را رنج می دهد که شاید می توانستند اقدامی به عمل آورند تا از این جدایی جلوگیری کنند.
حتی برخی از کودکان می گویند حاضر بودند بمیرند ولی شاهد طلاق والدین از هم نباشند.
طلاق از عمده ترین علل بیماری روانی کودکان است وقتی که زوجین از هم جدا شدند، ترس ناشی از احساس بی سرپرستی و ترس ناشی از آینده مبهم برای او پدید می آید که روان او را آزرده می سازد. طلاق کودک را دچار اختلال عاطفی می سازد، حالت افسردگی، گوشه گیری و تخیل را در او بوجود می آورد. و در مواردی قدرت اراده و اندیشه را از او می گیرد. کودکانی که در اثر طلاق دچار اختلالاتی شده اند بعضی غمگین و خشمگین هستند بعضی گیج و بی تفاوت هستند و عده ای از پسران از لحاظ همانند سازی مردانه دچار آشفتگی هستند. کوکان طلاق نسبت به دوستانی که با پدر و مادر خود زندگی می کنند احساس حسادت می نمایند.
انزوا طلبی و شرکت نکردند در امور اجتماعی مدرسه و فعالیتهای فوق برنامه از جمله آثار طلاق بر کودک در مدرسه است. بیش از نیمی از کودکان طلاق در انجام تکالیف مدرسه ضعیف هستند، در سازگاری با دوستان خود مشکل دارند و همچنین از ناراحتیهای جسمانی مانند سردرد و دل درد شکایت می کنند.
فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:47
چکیده:
فصل اول
در این فصل
1- چگونگی بازی با تربیت بچه ها
2- پنج مهارت اساسی تربیت فرزندان
3- نگه داشتن حس شوخ طبعی
4- پایان بازی
1- آن را قبول کنید، شما مورد توجه نیستید. بچه های شما هستند و هر دو شما آن را می دانید. بچه ها متوقف می شوند و سپس برای جست ناگهانی فرود می آیند. آنها آگاهی به گریه خود دارند، آنها می دانند چگونه شما را مجاب کنند که بگویید بله آنها می دانند چه وقت شما متوجه آنها نیستید این درست مانند بازی شطرنج با فردی با IQ 300 است. اما شما نمی خواهید حریف خود را معدوم کنید شما خواهان عشق آنها و امیدوار به تربیت درست آنها هستید.
2- به بازی تربیت فرزند خوش آمدید. موضوع در اینجا پیروزی کامل نیست، اما یک بحث متقابل که هرکسی را خوشحال می کند. شما می خواهید یک بچه را پرورش دهید که از سن متعادل بزرگسال گذشته است، و شما می خواهید آن را انجام دهید بدون آنکه توسط مردانی که لباس رسمی سفید پوشیده اند بدرقه شوید در حالیکه آستین های بلندات از ژاکت شما بیرون زده است.
اما شما نمی توانید بازی صحیحی را بدون مهارت های تربیت فرزند داشته باشید این درست آن چیزی است که این فصل به شما نشان می دهد.
«به بازی تربیت فرزندان خوش آمدید»
3- در این بازی شما قصد ندارید همه چیز را درست انجام دهید آن را در فکر خود نگه دارید زیرا آن خیلی مهم است که شما بفهمید شما پیروز کامل نخواهید بود. شما خشم خود را از فرو خواهید داد. شما ممکن فریاد بزنید. شما ممکن در برابر گریه هم لحظه کوتاه بیائید و سپس (اگر چه شما نکته هایی را برای آن از دست داده اید)، شما به فرزند خود کیک برای شام حداقل یکبار خواهید داد این صحیح است که هیچ والدینی کامل نیست و همه شما می توانید سعی کنید بهترین شوید. [این بازی تمام نمی شود مگر اینکه کودکان شما کاملاً بزرگ شده باشند.
اگر آنها خوشحال هستند مایه افتخار همه مردم است – یا در آخر بهانه گیری کردن یا می توانید یک روان شناس را مسخره کنید- شما برنده خواهید بود.
4- بنابراین موضوع این است که چگونه مهارت های درست تربیت فرزندان را یاد بگیریم برای انجام آن شما مجبورید دو چیز اساسی را درک کنید.
1- تربیت فرزندان شغلی است که هرگز نمی توانید از آن رهایی یابید.
2- تربیت، وسیله بازی نقش های جدید وهیجانی است.
در اینجا افرادی وجود دارند که می گویند این بازی پایانی ندارد. این جوابی مناسب به این سوالهاست. تا چه سنی بچه ها کاملاً به شما وابسته هستند. افسوس جواب است «هرگز».
5- رویایی امریکائیان برای بچه های خانه خودشان نیست. آرزوی آنها برای بچه های بیرون از خانه شان است. کان کرس من دیک آرمی
«به شغلی که هرگز نمی توانید از آن فارغ شوید خوش آمدید»
6- حرفه تربیت فرزند شما در ساعت 8 آغاز نمی شود و در ساعت 5 به پایان نمی یابد آن یک حرفه 24 ساعت است که آن پیش پا افتاده نیست. وقتی شما شغلی خارج از منزل دارید به جای اینکه شما به خانه بیائید و فوری تربیت فرزندان خود را تغییر دهید. «بدون آگاهی» و به محل کار برگردید. در آنجا زمان خروج و ورود وجود ندارد.
q [از پارچه ابریشم برای یونیفورم تربیتی استفاده نکنید]
7- شغل شما شامل وظیفه آینده و پاسخگویی به بچه هاست. عشق به آنها، غذاخوردن، مراقبت آنها وقتی بیمار هستند، بازی باآنها، آموزش، انضباط، دوست خوب آنها بودن و گاهی انجام بعضی چیزها که واقعاً در جلوی دوستانشان دستپاچه می شوند شما نمی توانید کار خود را کم کنید. شما نمی توانید از دست کسی خلاص شوید. و در اینجا همچنان فشار زیادی برای آموختن وجود ندارد. حرفه تربیت فرزند مسئولیت شماست. بدون توجه به شغلی که در خارج از خانه دارید.
8- البته یک برنامه فوق العاده وجود دارد، در عوض، بچه های شما عاشق به بازگشت شما خواهند بود. سبب خندیدن شما، گریه، عصبانیت شما را فراهم می سازند و شما را سرمست و مغرور از آنها می سازد.
9- اگر شما یک والدین هستید که به اندازه کافی خوشبخت هستید. که قادرید در خانه با بچه ها بمانید. شما ممکن نیازمند به سپری کردن وقتتان با هم باشید (والدینی که همیشه در خانه نیستند) تعدادی راهنمای تربیتی مانند این که چه انجام دهید، مثل قدم زدن در یک طرح که در حال پیشرفت است، آن دشوار است که بدانیم از کجا باید شروع کنیم نگران گفتن نباشید جسیکا از خواب نیمروزی بلند می شود شما درباره تعویض کهنه بچه فکر می کنید.
10- هر دو والدین باید در تربیت فرزند نقش داشته باشند اگر والدین شما شیوه ای دارند که شغل آن نیست، برای زدن توی سر این آدم راحت باشید.
خوب، اذیت کردن بد است. بنابراین لااقل از طریق قلب به قلب با والدین صحبت کنید.
به فصل 19 مراجعه کنید. راهنمایی برای والدین
«سه وظیفه والدین»
11- چیز بعدی که نیاز به درک آن دارید درباره بازی آن است، که شما تعهد به وظیفه های مهم و تعداد جدید کنید شما درست نمی توانید، درست خودتان باشید» بیش از این باشید، اگر شما انتظار دارید آنها را تربیت کنید مانند بچه های متعادلی که هرکسی آرزویی آن را دارد.
12- برای برنده شدن این مسابقه و کسب مقام کردن، والدین از نوع آرام باشید، شما نیاز به سه چیز دارید.
1- یک نمونه مشخص
2- یک معلم
3- یک دوست.
«نقش مثبت»
13- یک سرمشق است شخصی که شما نگاه می کنید و سعی می کنید مانند آن باشید شاید آن است که یک زن خیابان پایین باشد که پنج فرزند داشته باشد همه دکتر شوند، ممکن آن یک ویژگی خیالی باشد. مرد خفاشی یک سرمشق بزرگ بود. حتی وقتیکه دختر خفاش قرار باشد در روغن داغ انداخته شود او هنوز باید محدوده سرعت را رعایت کند.
ممکن سرمشق شما مادر یا پدرتان باشد. هرکسی که هست که میخواهید همانند آن شوید کسی که شما شبیه آن هستید.
14- یک دلیل برای اینکه یک سرمشق خوب باشید آشکار است. فرزندانتان به شما نگاه می کنند تا همانند شما رفتار کنند هرآنچه که خوی شما عمل شماست، شما می توانید مطمئن باشید که او [i] به انگشت مکیدن شما نگاه می کند و افزایش می دهد که این رفتار تقلید کردن از شماست. چه تاثیر مستقیمی شما داشته اید. مثبت یا منفی.
15- خوی بدارثی است آیا شما دشنام می دهید یا یک خوی بد که شما دوست ندارید مغرور شوید که بچه ها را ببیند با دوستانشان صحبت می کنند؟ پس این خوی را تغییر دهید آیا شما فکر می کنید بچه ها بهتر می دانند از زبان بد استفاده کنند؟ نه، بعضی والدین می گویند. هرکاری که من می گویم بکن نه هرکاری که انجام می دهم این شیوه دروغی است و در زندگی واقعی کاربردی ندارد کاری را که دوست ندارید فرزندانتان انجام دهند خودتان انجام ندهید یا بگویید در مدرسه.
16- یک سرمشق خوب نباید هر شخصی باشد که در هر زمینه ای مناسب است. اگر شما می توانید روی آب قدم بزنید، بزرگ از جهات دیگر، شما باید سعی کنید انجام دهید چیزهایی که شما درست آن را می دانید. شما مجبور نیستید آن را وارونه کنید. این یک اتفاق است. قسمت مهم عذرخواهی بعدی است. یا توضیح دادن به بچه ها چرا شما دچار نگرانی شده اید. این طبیعی است که بچه ها بدانند که والدین آنها نگران یا غمگین هستند. هرکسی انجام می دهد. چگونه شما در ابتدا نگرانی خود را کنترل کنید. چیز مهمی است.
17- یک نقش بد زیاد لازم نیست بدین معنی که یک شخص بدی باشی یک نقش بد طبق معمول معتاد به کار، الکل، استفاده مواد، هرکسی مواد اصلی را در راس خانواده شان قرار می دهند- نوعی بی اطلاعی والدین.
18- یک نقش خوب شدن به معنی کشیدن سیگار ممنوع، دشنام، مصرف دارو، دروغگویی، گول زدن، عبور از خیابان به هنگام چراغ قرمز، دزدی، نعره کشیدن (فکر کنید که خودتان کدام یک از این خوی بد را دارید در اینجا) و غیره.
«طرح هر معلم»
19- هرچیزی که شما می گویید یا انجام می دهید توسط مغز بچه ها ضبط می شود این اتفاقی است که آیا شما آن را می خواهید یا نه، بنابراین به نقش دوم والدین که معلمی است خوش آمدید. (اگر شما فکر می کنید معلم مدرسه دارای حقوق اندکی است، چه تصویری! در نقش جدید معلمی، شما سخت تر از هر معلمی کار می کنید. بدون در نظر گرفتن حقوق اندک آن.
20- هر زمانی که بچه های شما بدنیا می آیند آنها تماشاچی و یاد گیرنده از رفتار و عملکرد شما هستند این کمابیش یک اندیشه هولناک است، اینطور نیست؟ کوچولوی شما یاد می گیرد و وقتی شما با او صحبت می کنید چیزهایی را با او انجام می دهید و با آنها هستید شما به آنها تعلیم می دهید که چگونه پاسخ بدهند. به تلفظ شیر، چگونه به جوک های شما واکنش نشان دهند، چه انجام دهند وقتی آنها می افتند همه چیزهای دیگر در زندگی با آن در بر می شوند.
21- اگر شما شخص آرام، ملایم هستید، و واکنش زیادی برروی چیزهایی مانند شکستن ظرف ها ندارید، بچه های شما ملایمتر و آرامتر خواهند بود. اگر شما عصبی و هیجانی هستید بچه های شما هم هیجانی و عصبانی خواهند بود.
در فصل هشتم «شغل جدید – معلم» تحقیق درباره موضوع تربیتی بچه هایتان است.
یک تخصص نامناسب همه افراد تعلیم بچه های جوان است مادر، راهنمای صحیح بچه ها در شناخت هست ادوار بالورد
«دوست خوب»
22- چگونه والدین می توانند یک دوست خوب باشند و درعین حال والدین باشند بچهها و والدین ممکن با هم باشند مانند روغن و آب، اما آن می توانند انجام شود.
بدین معنی که زمانی را با هم برای انجام چیزها داشته باشند. باهم بازی می کنند، بخندند و گریه کنند والدین خوب چیزهای شاد می سازند، درست مانند یک دوست خوب.
23- برای فرزندانتان یک دوست خوب باشید همچنان قبول کنید آنها را برای آنچه که آنها هستند، این نیست که مرتب درباره چیزی حرف بزنید یا نقاط ضعف آنها را یادآور شوید اما به آنها در چیزهایی که موفق هستند کمک کنید به وسیله تشویق آنها اثبات می کنید که شما یک دوست خوب هستید و همچنین کمک می کنید تا اعتماد به نفس خود را افزایش دهند.
24- همیشه کودکان خود را تحسین کنید و هرکسی را به غیر از کودکانتان تحسین کنید زمانیکه شما با آن هستید. البته این بدین معنی است که تحسین متعادل باشد. یک کلمه یا یک آفرین گفتن می تواند یک تحسین محسوب شود. یک نوع بدگویی کنایه دار به کودک حتی اگر شما آن را برای جوک خندیدن) در میان دوستانش انجام دهید- دو نتیجه منفی دارد. کودک شما تحقیر می شود، و دیگر کودک شما یاد می گیرد آنچه را که شما انجام داده اید.
یک دوست خوب یاد می آورد آنچه را که ما بودیم و دیدیم آن چیزی را که ما می توانیم باشیم جاناتی اکی.
25- اجازه دهید کودکان به شما کمک کنند حتی اجازه دهید به آنها مخلوط کنند همه آرد را برخلاف عقیده شما وقتی شما آشپزی می کنید. با هم به فروشگاه بروید، خانه را تمیز کنید همچنان که آنها خوشحال می شوند. این برنامه ریزی نه تنها تعلیم آنها به کار نیست می تواند آنها را خوشحال کند، اما آنها همچنان مهارت هایی را یاد می گیرند و شما زمان ارتباط با آنها را گسترش دهید.
26- درباره بهترین دوست خود فکر کنید. چگونه این مشخص بهترین دوست شما شد؟ شما احتمالاً زمان زیادی را با هم صرف کرده اید، خوشحال بودید، و بعد چیزهایی را شما می دانید، شما دوست بودید. این همان چیزی است که با بچه های شما اتفاق می افتد. زمانیکه بچه ها را پرورش می دهید زمانی نیست که شما بخواهید با خودخواهی خود برای آن کار انرژی بگذارید آن لحظه ای است که شما برای بچه ها می سازید.
27- اگر بچه ها با شما دوست هستند، آنها راحت تر می توانند مشکلات خود را با شما بیان کنند و نگران درباره مدرسه هستند، همانند فشار، یا دیگر چیزهایی که بچه ها را نگران می کند. شما نزدیکتر خواهید شد اگر فرزندان به شما تنها به چشم یک والدین نگاه نکنند، همچنین یک دوست هستید.
فرمت:word
تعداد صفحات:60
مقدمه:
دوران نوجوانی ازمهم ترین دوران زندگی هرفرد می باشد وبه دلیل بلوغ فرد است که این دوران مهم شمرده می شود ومادربه عنوان مربّی وهمراه همیشگی فرزند ، با درک اهمیّت این دوران باید روش های خاصّی را برای تربیت اسلامی فرزند درپیش گیرد .
یکی ازمهم ترین دلایل انتخاب این موضوع اهمیّت آن دررشد وتعالی جامعه وبالطبع زندگی بهترخانواده است ومادرمهمترین نقش را درتربیت فرزندان برعهده دارد.
دراین تحقیق بطوراجمالی به تربیت واهمیّت آن پردا خته ام . نقش مادردرتربیت ، نقش ویژه وحسّاسی است ودرلابلای بحث ، آیات قرآن وروایات منا سب بابحث را ذکرکرده ام .
دوران نوجوانی وبلوغ هم مهمترین دوره درشکل گیری شخصیّت هرفرد می باشدومشکلات این دوران هم اهمیّت بسزایی دارد .
خانواده ووالدین وروابط والدین با نوجوان اهمیّت ویژه ای دارد ووالدین خصوصاً مادرباید ازاین فنّ دقیق وحسّاس برخوردارباشد وشیوه های مناسبی را برای تربیت نوجوان بکارگیردتا نتیجه ی زحمات خود را درآینده ای نه چندان دوردریابد.
امید است پسران امروز که پدران فردا هستند ، با مطالعه ی این تحقیق به خودآ ینده وارزش واهمیّت خودرا دریابند وبه عنوان انسانی که باید درآینده پدرشودونسلی سالم وپاک به جامعه تحویل دهند .
فهرست مطالب:
چکیده مطالب: ۴
فصل اوّل : ۵
کلیّات ۵
فصل دوّم : ۱۰
تربیت ۱۰
تعریف ریشه ی واژه ی تربیت ۱۱
فصل سوم : ۲۱
تربیت دینی نوجوان ۲۱
تربیت دینی نوجوان ۲۲
انتخاب همسرمناسب : ۲۵
۱- راهنمایی فرزند به جانب ایمان به خدای تعالی : ۲۸
۲- ایجاد خصلت خشوع وتقوا وعبودیّت دراعماق وجود فرزند : ۲۸
۳- پرورش حسّ حضورونظارت الهی : ۲۹
ویژگی های تربیت دینی نوجوان : ۲۹
راه های تقویّت رفتار مذهبی ۳۰
تربیت عاطفی نوجوان ۳۲
راه های برخورد عاطفی با نوجوان : ۳۴
مادر وپرورش عاطفی فرزندان ۳۵
تربیت اجتماعی نوجوان ۳۶
رابطه بین عزّت نفس ورشد اجتماعی در نوجوانان ۳۶
فصل چهارم : ۳۷
دوره ی نوجوانی وبلوغ ۳۷
دوره ی نوجوانی وبلوغ ۳۸
نیازها وعلا یق نوجوانان ۴۱
مراقبت ها درنوجوانی ۴۲
۱- درزمینه ی غذا: ۴۲
۲- درزمینه ی لباس : ۴۳
۳- درزمینه ی استحمام ۴۳
۴ – درزمینه ی خواب وبیداری ۴۳
۵- درزمینه ی روابط ومعاشرت ها ۴۴
۶- دیدن ها : ۴۵
۷- شنیدن ها : ۴۵
۸- خواندن ها : ۴۶
۹- لمس ها : ۴۶
۱۰- ستایش ها : ۴۷
آموزش ها : ۴۷
ایجاد عادات مناسب : ۴۷
فصل پنجم : ۴۹
مشکلات نوجوان ۴۹
مشکلات نوجوان ۵۰
۱- ترس ها ونگرانی ها ۵۰
۲- خشم وحسادت ۵۱
دروغ گوئی : ۵۲
کمرویی : ۵۳
دزدی : ۵۴
وظایف خانواده درمورد دزدی: ۵۴
تربیت غریزه ی جنسی : ۵۵
اشکال مختلف انحرافات جنسی : ۵۸
درمان : ۵۸
این فایل در قالب ورد و قابل ویرایش در 45 صفحه می باشد.
نقش والدین در تحصیل فرزندان
مقدمه:
منظور از اختلالات شخصیت، الگوهایی از رفتار غیر انطباقی است. به طوری که هنگامی ویژگیهای شخصیت چنان انعطاف ناپذیر و غیر انطباقی شوند که کارکرد فرد را به میزان چشمگیری مختل کنند، در این صورت به اختلالهای شخصیت تبدل می شوند.
اختلالات شخصیت در واقع شیوه های نامناسب برای حل مسئله و کنار آمدن با فشار روانی هستند که اغلب در اوایل نوجوانی بروز می کنند و در سراسر بزرگسالی ادامه می یابند.
افراد مبتلا به اختلالات شخصیت معمولا ناراحتی یا اضطرابی احساس نمی کنند، انگیزشی برای تغییر رفتار خود نشان نمی دهند و برخلاف افراد اسکیزوفرنیایی تماس خود را با واقعیت از دست نمی دهند و نابسامانی چشمگیری در رفتارشان مشاهده نمی شود.
در III DSM از 12 نوع اختلالات شخصیت یاد شده است که یکی ازآنها اختلال شخصیت ضد اجتماعی است که در این پژوهش مورد بررسی قرار خواهد گرفت.
افرادی که به اختلال شخصیت ضد اجتماعی مبتلا هستند فاقد حس مسئولیت و درک اخلاقی هستند و توجهی به دیگران ندارند. رفتار آنها کم و بیش زیر سلطه نیازهای خود آنان است و به عبارت دیگر آنها فاقد وجدان هستند.
اختلال شخصیت ضد اجتماعی الگوی رفتاری خاصی است مشخص با شرارت، اعمال ضد اجتماعی، جنایی که در کودکی و اوایل نوجوانی شروع می شود و منجر به اختلالات شدید در خیلی از زمینه های زندگی مثل روابط خانوادگی، تحصیل، شغل، خدمت سربازی و ازدواج می گردد.
علام اساسی این اختلال عبارتند از: بی قراری، میدان توجه کوچک، نزاعهای مکرر که اغلب منجر به درگیری با افراد دیگر می شود، سابقه تحصیلی خراب، فرار از منزل، سابقه شغلی ناموفق، درگیری با پلیس، دروغگویی، هرزگی، بی مبالاتی در رفتار جنسی، همجنس خواهی، عدم احساس گناه، فقدان محبت، اضطراب، عدم وجود شرم و حیا و غیره.
شیوع اختلال شخصیت ضد اجتماعی میان نوجوانان بسیار دیده می شود. زیرا دوره نوجوانی مرحله حساسی از رشد یک انسان است و دوره نوجوانی در میان دوران رشد انسان، یکی از حقایق قطعی و غیر قابل سوال می باشد.
همانطور که در هر دوره جبر تاریخ جوی بوجود می آورد که باعث ظهور بعضی افراد می گردد، حوادث فرهنگی و اجتماعی نیز نوجوانی را به عنوان یک مرحله قطعی و مشخص در رشد انسان بوجود آورده است که زمینه ای است برای مطالعات وسیع.
اهداف تحقیق:
هدف از این تحقیق این است که بدانیم آیا از نظر زمینه های رفتاری و روانی وشخصیتی میان نوجوانان والد دار و بدون والد تفاوتی وجود دارد یا خیر؟
هدف دیگر این است که میزان شیوع اختلال شخصیت ضد اجتماعی را میان نوجوانان والد دار و بدون والد تعیین کنیم.
هدف دیگر این است که در صورت مشخص شدن تفاوتها، نتایج در اختیار موسسات و کسانی که در کار تعلیم و تربیت و آموزش نوجوانان هستند، قرار بگیرد تا گامی موثر باشد در تدوین برنامه های منظم برای رفع مسائل و مشکلاتی که ممکن است در میان نوجوانان وجود داشته باشد.
تعریف اصطلاحات عمومی:
چکیده پژوهش:
موضوع این پژوهش بررسی اختلال شخصیت ضد اجتماعی میان نوجوانان والد دار و بدون والد است. همانطور که می دانیم نوجوانی یکی از مراحل حساس دوران زندگی هر فرد محسوب می شود که مهمترین و اثرگذارترین جریانات در این دوره حساس اتفاق می افتد که ممکن است زندگی یک فرد را تحت شعاع قرار دهد. در این پژوهش ابتدا به بررسی دوره حساس نوجوانی پرداخته شده است و رابطه میان نوجوان و خانواده بررسی شده و مشکلات دوره نوجوانی نیز بررسی شده است.
بعد از بررسی دوره نوجوانی، بزهکاری، علل آن و دیدگاه هایی در مورد بزهکاری بررسی شده است و عواملی که می تواند نوجوان را به سوی بزهکاری بکشاند.
اختلال شخصیت ضد اجتماعی، یکی از اساسی ترین مشکلاتی است که ممکن است یک نوجوان به آن مبتلا شود. اختلال شخصیت ضد اجتماعی، علائمی نظیر، بی احساسی مزمن، دروغگویی، دزدی، کلاهبرداری، انحرافات جنسی و غیره مشخص می شود که در این پژوهش به طور مفصل به آن پرداخته شده است.
در این پژوهش دو فرضیه مطرح شده است که میزان اختلل شخصیت ضد اجتماعی را میان نوجوانان تعیین می کند. برای اثبات فرضیه ها از پرسشنامه 71 سوالی mmpi یا مینه سوتا استفاده شده است که سوالات مربوطه به آیتم اختلاف شخصیت ضد اجتماعی (pd) که شامل 19 سوال بوده است، انتخاب شده و در اختیار نوجوان دختر پایه اول دبیرستان گذاشته شده است که نیمی از آنها دارای والد و سرپرست و نیمی دیگر بدون والد و سرپرست بوده اند. داده های به دست آمده از پرسشنامه با روش t استیودنت محاسبه شده اند و با t جدول در سطح 05/0 و با درجه آزادی بی نهایت مقایسه شده است و نتیجه اینکه t به دست آمده از t جدول کوچکتر شده یعنی فرضیه ما در این پژوهش رد شده است یعنی تفاوت معنی داری میان میانگین های دو گروه وجود ندارد.