فرمت فایل : WORD (قابل ویرایش)
تعداد صفحات:35
مقدمه ۴
الف: ادبیات سکولاریسم ۵
۱- بررسی مفهومی دنیاگرایی (Secularism) 6
2- تعریف سکولاریسم ۷
ب: زمینههای پیدایش سکولاریسم ۹
معانی شش گانه سکولاریزاسیون ۱۰
تفاوت سکولاریسم با سکولاریزاسیون ۱۲
تفاوت سکولاریسم و لائیسم ۱۲
ب: زمینههای پیدایش سکولاریزم ۱۳
۱- زمینههای فکری ۱۴
A – نهضت علمی ۱۴
B : علم و فنآوری ۱۵
۲- وقایع اجتماعی (زمینه ساز اندیشة سکولاریسم) ۱۶
۳- زمینه های فرهنگی پیدایش سکولاریسم ۱۷
A- کلیسا و عملکرد آن ۱۷
B- نهضت اصلاح دینی: (Reformation) 18
ج- راههای ورود سکولاریسم به کشورهای اسلامی ۱۹
د- سکولاریسم قبل و بعد از انقلاب اسلامی ۲۱
۱- سکولاریسم قبل از انقلاب اسلامی ۲۲
پهلوی اول ۲۳
پهلوی دوم و سکولاریزم ۲۴
۲- سکولاریسم بعد از انقلاب اسلامی ۲۵
۱- لیبرالیسم و نهضت آزادی ۲۶
۲- بنی صدریسم ۲۶
۳- سروشیسیم ۲۶
۴- جستجوی معنی و هویت در میراث و ادبیات ملی نه شریعت و مذهب ۲۷
۵- جریان روشنفکری ولایت فقیه ستیز ۲۷
هـ) سکولاریسم وآسیب شناسی فرهنگی ۲۸
A- نفوذیهای روشنفکری به اصطلاح دینی در اهرمهای کلیدی، فرهنگی، آموزشی، مطبوعاتی. ۲۹
B – استفاده و رواج کلمات وارداتی با بار فرهنگی در زبان و فرهنگ اسلامی و ایرانی مردم. ۳۰
C – واکنش نسبت به تغییرات کتابهای درسی تاریخ و کم رنگ شدن رویکردهای دینی در آن. ۳۰
D – آسیبشناسی وسائل ارتباط جمعی ۳۱
و) سکولاریسم و آسیبشناسی اجتماعی ۳۲
سکولاریسم و انحرافات اجتماعی از دیدگاه قانون و سازمانهای اجتماعی ۳۳
سکولاریسم و رفتارهای ضدقانونی و انحرافی ۳۴
سکولاریسم و نهادی شدن انحرافات ۳۵
منابع و مأخذ
مقدمه:
آنچه که امروز بعنوان صفت ممیزة غرب از مشرق زمین قلمداد میگردد یعنی تفکر سکولاریسم، در ابتدای امر مکتبی الحادی نبوده اما بعدها در اثر همکاری این مکتب با جنبشهای ضد دینی اواخر قرن نوزدهم از طریق آثار چارلز برادلو سکولاریسم عموماً بصورت تز جداسازی دین از دولت نمایان گردیده و با مفهوم فرانسوی لیزاسیون به معنای سیاست خارج ساختن امور از کنترل دولت که از عصر روشنفکری و انقلاب فرانسه نشأت گرفته نزدیکی و تقرب زیادی دارد.
در نگاه سکولاریسم خرد و تجربة انسانی جایگزینی است برای دین.
آنچنان که سن سیمون و اگوست کنت نیز در اواخر قرن نوزدهم در آثارشان به این مقوله توجه کرده اند.
الف: ادبیات سکولاریسم
1- بررسی مفهوم دنیاگرایی secularism
2- تعریف سکولاریسم
3- معانی ششگانه سکولاریسم
4- تفاوت سکولاریسم و سکولاریزاسیون
5- تفاوت سکولاریسم و لائیسم
1- بررسی مفهومی دنیاگرایی (Secularism)
مقطعی از قرن یا میان دور (Generation) مفاهیم تحت الفظی هستند که برای واژه secular از ریشه لاتین seculum برگزیده شده است. در فرهنگ تفکر اجتماعی بیان شده که:
سکولاریسم secularism مکتبی است که می کوشد تا مجموع اصولی برای رفتار انسانی مبتنی بر تجربه و معرفت عقلانی، در برابر رفتار مبتنی بر ماوراء الطبیعه و الاهیات ایجاد کند.
همچنین در فرهنگ علوم سیاسی، سکولاریسم را به معنای جدایی سیاست از دین، جدایی انگاری دین و دولت، اعتقاد به انتقال مرجعیت از نهادهای دینی به اشخاص و یا سازمانهای غیردینی آورده اند.
بنیانگذار بزرگ مکتب سکولاریسم هولیواک بود که در خانوادهای مذهبی از قشر صنعتگر بدنیا آمد و بعدها از حملة اعضای هیأت تبلیغی اجتماعی اوئنی شد و خود از پایهگذاران سکولاریسم گردید.
در زبان عربی نیز دو واژه العلمانیه و العلمانیه را برای تبیین سکولاریسم قرار دادهاند. اما همانگونه که از تعداد واژگان پیداست اختلاف قرائت بحثهای بسیاری را بین متفکران عرب پدید آورده است.
طرفداران ترجمان العلمانیه، به بعد علمگرایی سکولاریسم توجه و آن را مشتق از علم میدانند و سکولاریسم را علمگرایی تعبیر کردهاند و با این تعبیر علمانی را شامل کسی می دانند که به امکان معرفت اخلاقی یا دینی معتقد نبوده و گرایش به الگو قرار دادن علوم طبیعی و تجربی برای انواع شناخت دارند.
طرفداران ترجمان العُلمُانیه، به بعد عالم و دنیاگرایی سکولاریسم توجه و علمانیه را مصداق نقش انسان در عالم دانسته و بر استقلال عقل در تمام عرصههایی که نماد یابد صححه میگذارند.
البته جان کین در خصوص این اختلاف قرائت بر این باور است که فقدان اصطلاحی در زبان عربی برای وصف سکولاریسم، سکولاریته و سکولار باعث اختلاف شده است.
2- تعریف سکولاریسم
از سکولاریسم دو دسته تعریف ارائه شده است:
تعاریف مبتنی بر نتایج و هدفهای سکولاریسم
تعاریف مبتنی بر مبانی فکری و فلسفی سکولاریسم
مثلا ماکس وبر آلمانی معتقد است:
آنجا که جامعة دینی از جامعه سیاسی جدا گردیده بصورتی که دولت حق هیچ گونه اعمال قدرتی در امور کلیسا را نداشته و بلعکس کلیسا نیز حق هیچ گونه دخالتی در امور سیاسی را نداشته باشد مفهوم سکولاریسم تبلور مییابد.
این تعریف بر مبنای نتایج کارکردی سکولاریسم و هدفهای آن تبیین شده است در صورتیکه حلیم برکات در کتاب “المجتمع العربی المعاصر” بیان میکند که:
سکولاریسم نظامی عقلانی است که روابط بین افراد ، گروهها و موسسات را با نهاد دولت بر اساس مبادی و احکام عمومی که متضمن تساوی افراد جامعه در قبال آن است تضمین می کند همچنین وی نه ویژگی را برای سکولاریسم با این تعریف قائل است که عبارتند از:
1- جدایی دین از دولت
2- طرد قوم گرایی و طایفه گری سیاسی
3- برقراری مساوات بین افراد ملت، علیرغم اختلاف دینی که محاکم مدنی عمومی آن را تضمین می کند.
4- تساوی بین زن و مرد در قانون و احوال شخصی
5- منشاء قانونگذاری، جامعه است که بر اساس نیازها و مشکلات قانون وضع میکند.
6- حاکمیت و مشروعیت حکومت از ملت است.
7- منزلت داشتن فرهنگ علمی و عقلانی
8- به رسمیت شناختن حقوق مذاهب و قومیتهای دینی گوناگون
9- آزادی دین از سیطرة دولت و دولت از سیطره دین
بررسی مشخصات و ویژگیهای فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی سکونتگاههای خودرو
بر خلاف دیدگاهها و نظریات اولیه که سکونتگاههای حاشیه ای را مظهر فساد، جرم و جنایت، قانون گریزان، فراریان و اقشار حاشیه ای می دانستند و ویژگیهای منفی موجود در این سکونتگاهها را تعمیم می دادند، دیدگاههای اخیر اساساً ضمن تأیید وجود زمینه ها و بسترهای آسیب های اجتماعی و روانی در آنها، این سکونتگاههای را در عین حال مخزن مهارتها و انگیزه های فردی برای تأمین سرپناه و ارتقاء کیفیت سکونت، دارای همبستگی بالا و پیوندهای محکم اجتماعی و امثال آن معرفی می کنند.
در حالیکه برخی از پژوهشها و نگرشهای پیشین و برخی از نظریات معاصر بر مشخصه هایی چون عدم هضم در متن نظام سرمایه داری (حسامیان، 1358 و سینجر 1358)، فاقد تربیت صحیح اجتماعی و فرهنگ شهری (سوداگر 1369)، تسلط فرهنگ فقر و جدایی گزینی توده ای روستایی از شهری و مکان زیست مجرمان، فراریان و قانون گریزان (شکویی 1354 و دلیر 1370)، اتکاء بر جمعیت و فرهنگ روستایی (Bettison 1958, Lindern 1982, Kunjor 1986) و یا حتی فقدان پیوندهای اجتماعی، پراکندگی و پس افتادگی از زندگی اجتماعی و روند همگونی با آن… (خاتم 1374) تأکید دارند. پژوهشهای دو دهها اخیر ویژگیهای متفاوتی را از وضعیت اجتماعی و فرهنگی این سکونتگاهها ارائه می دهند: جانیس پرلمن از نخستین کسانی است که با کشیدن خط بطلان بر «افسانه های حاشیه نشینی» بر مشخصه های مثبت و بهنجار سکونتگاههای بی ضابطه تأکید و درصدد رفع سوء تفاهم ها در رابطه با آنها برآمد؛ پرلمن می نویسد:
در حالیکه پژوهشهای دهه 60 و 70 مهاجرین حومه نشین را توده هایی بی ریشه، رانده شدگان از سرزمین، غریبه های شهری، بی خانمانها، دوره گردها و واماندگان از تطبیق بازندگی مدرن شهری توصیف کرده اند، پژوهشهای دو دهه اخیر به نتایج معکوسی رسیده اند که بیش از مهاجرین روستایی، شهروندان کلانشهرها تمایل به حاشیه نشینی داشته اند: آنها اشاره می دهند که:
از نظر اجتماعی این مجموعه ها به خوبی سازمان یافته، هم بسته بوده و نهادی خاص خود را دارند. از نظر فرهنگی آنها شدیداً خوشبین بوده و به دنبال تحصیلات بهتر و بیشتر برای فرزندان و ارتقاء وضع سکونتی خود هستند؛ از نظر اقتصادی آنها سخت کار می کنند و سهم خود را از تولید مصرف می کنند. آنها نه تنها خانه های خود را می سازند بلکه کل جامعه خود را بنا می کنند و زیر ساخت های شهری خود را می سازند؛ آنها به جنبه هایی از سیاست که ارتباط بیشتر و مستقیم تری با زندگیشان دارد آگاه بوده و با آن در می آمیزند و نیز به تغییر پارامترهایی که مرتبط با آنهاست سریعاً پاسخ داده و عموماً از وضعیت آسیب پذیر خود آگاه هستند.
… از نقطه نظر اجتماعی می توانند به شدت ناهمگون باشند. مناطق حاشیه نشین به ندرت محدود به یک ربته یا طبقه اجتماعی است و اغلب طیف وسیعی از مشاغل و قشرهای اجتماعی را می توان در آنها مشاهده کرد. با اینکه این سکونتگاهها نهادی از فقر هستند ولی الزاماً مترادف با آن نیستند. تمام حاشینه نشینان فی النفسه رادیکال یا محافظه کار نیستند و چنانچه در مسائل مرتبط به آنان مشارکت داده شوند می توانند شهروندانی معمولی و مسئول باشند… روابط اجتماعی میان حاشیه نشینان شباهت به مناسبت خانوادگی دارد و بیشتر ارتباطات و کمک های متقابل بین خانوارها و افراد خویشاوند به نوعی جنبه اقتصادی – اجتماعی دارد.
در 50صفحه اماده شده است
فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:52
فهرست مطالب:
ویژگیهای این سکونتگاهها
تجزیه و تحلیل یافته های مرتبط با وضعیت اقتصادی
وضعیت هزینه (درآمد)
قیمت واحد مسکونی
وضعیت ترکیب شغلی در اسلام شهر
وضعیت مکان شغل ساکنین در اسلام شهر
وضعیت تغییر (تحرک) شغلی
تحلیل یافته های مرتبط با وضعیت اجتماعی و فرهنگی در اسلام شهر
ترکیب قوی و مکان سکونت قبلی ساکنین اسلام شهر
قومیت و ترکیب قومی
سکونتگاه محل تولد
استان سکونتگاه قبل از محل سکونت فعلی
ارتباط ساکنین اسلام شهر با محل تولد
میزان، نوع و جهت پیوندهای اجتماعی
نحوه آشنایی با سکونتگاه
میزان ارتباط با همسایگان
نوع و میزان سازمان یافتگی و تشکل (پیوند اجتماعی)
نوع و نحوه نگرش به مسائل و مشکلات در اسلام شهر
ویژگی ها و مشخصات بافت در اسلام شهر
بافت روستایی
بافت حاشیه ای و کاملاً خودرو (یک شبه ساخت)
بافت های طراحی شده و جدید
بافت های در حال گذار و شکل گیری
نتایج تحقیقات و مطالعات سیاسی در مورد سکونتگاه اسلام شهر
تعاریفی چند از آشوب، آشوبگری، شورش
تاریخچه حاشیه نشینی و زاغه نشینی
بررسی تطبیقی نظرات مسئولین و شهروندان حاشیه نشین
نتیجه گیری نهایی و راهکارها
راهکارهای بلند مدت
نقش و جایگاه منطقه ای سکونتگاه اسلام شهر طی مراحل رشد و شرکت در تقسیم کار با شهر اصلی (مادر)
میزان و جهت ارتباط سکونتگاه با شهر مادر و با یکدیگر طی مراحل رشد
میزان ارتباط اقتصادی و نظام فعالیتی سکونتگاه اسلام شهر طی مراحل رشد
جایگاه منطقه ای سکونتگاه اسلام شهر طی مراحل رشد و چشم انداز آتی
سازمان سیاسی اداری سکونتگاه طی مراحل رشد
پیشنهادها و راهکارهای مختلف در زمینه برخورد با پدیده حاشیه نشینی
چکیده:
بر خلاف دیدگاهها و نظریات اولیه که سکونتگاههای حاشیه ای را مظهر فساد، جرم و جنایت، قانون گریزان، فراریان و اقشار حاشیه ای می دانستند و ویژگیهای منفی موجود در این سکونتگاهها را تعمیم می دادند، دیدگاههای اخیر اساساً ضمن تأیید وجود زمینه ها و بسترهای آسیب های اجتماعی و روانی در آنها، این سکونتگاههای را در عین حال مخزن مهارتها و انگیزه های فردی برای تأمین سرپناه و ارتقاء کیفیت سکونت، دارای همبستگی بالا و پیوندهای محکم اجتماعی و امثال آن معرفی می کنند.
در حالیکه برخی از پژوهشها و نگرشهای پیشین و برخی از نظریات معاصر بر مشخصه هایی چون عدم هضم در متن نظام سرمایه داری (حسامیان، 1358 و سینجر 1358)، فاقد تربیت صحیح اجتماعی و فرهنگ شهری (سوداگر 1369)، تسلط فرهنگ فقر و جدایی گزینی توده ای روستایی از شهری و مکان زیست مجرمان، فراریان و قانون گریزان (شکویی 1354 و دلیر 1370)، اتکاء بر جمعیت و فرهنگ روستایی (Bettison 1958, Lindern 1982, Kunjor 1986) و یا حتی فقدان پیوندهای اجتماعی، پراکندگی و پس افتادگی از زندگی اجتماعی و روند همگونی با آن… (خاتم 1374) تأکید دارند. پژوهشهای دو دهها اخیر ویژگیهای متفاوتی را از وضعیت اجتماعی و فرهنگی این سکونتگاهها ارائه می دهند: جانیس پرلمن از نخستین کسانی است که با کشیدن خط بطلان بر «افسانه های حاشیه نشینی» بر مشخصه های مثبت و بهنجار سکونتگاههای بی ضابطه تأکید و درصدد رفع سوء تفاهم ها در رابطه با آنها برآمد؛ پرلمن می نویسد:
در حالیکه پژوهشهای دهه 60 و 70 مهاجرین حومه نشین را توده هایی بی ریشه، رانده شدگان از سرزمین، غریبه های شهری، بی خانمانها، دوره گردها و واماندگان از تطبیق بازندگی مدرن شهری توصیف کرده اند، پژوهشهای دو دهه اخیر به نتایج معکوسی رسیده اند که بیش از مهاجرین روستایی، شهروندان کلانشهرها تمایل به حاشیه نشینی داشته اند: آنها اشاره می دهند که:
از نظر اجتماعی این مجموعه ها به خوبی سازمان یافته، هم بسته بوده و نهادی خاص خود را دارند. از نظر فرهنگی آنها شدیداً خوشبین بوده و به دنبال تحصیلات بهتر و بیشتر برای فرزندان و ارتقاء وضع سکونتی خود هستند؛ از نظر اقتصادی آنها سخت کار می کنند و سهم خود را از تولید مصرف می کنند. آنها نه تنها خانه های خود را می سازند بلکه کل جامعه خود را بنا می کنند و زیر ساخت های شهری خود را می سازند؛ آنها به جنبه هایی از سیاست که ارتباط بیشتر و مستقیم تری با زندگیشان دارد آگاه بوده و با آن در می آمیزند و نیز به تغییر پارامترهایی که مرتبط با آنهاست سریعاً پاسخ داده و عموماً از وضعیت آسیب پذیر خود آگاه هستند.
… از نقطه نظر اجتماعی می توانند به شدت ناهمگون باشند. مناطق حاشیه نشین به ندرت محدود به یک ربته یا طبقه اجتماعی است و اغلب طیف وسیعی از مشاغل و قشرهای اجتماعی را می توان در آنها مشاهده کرد. با اینکه این سکونتگاهها نهادی از فقر هستند ولی الزاماً مترادف با آن نیستند. تمام حاشینه نشینان فی النفسه رادیکال یا محافظه کار نیستند و چنانچه در مسائل مرتبط به آنان مشارکت داده شوند می توانند شهروندانی معمولی و مسئول باشند… روابط اجتماعی میان حاشیه نشینان شباهت به مناسبت خانوادگی دارد و بیشتر ارتباطات و کمک های متقابل بین خانوارها و افراد خویشاوند به نوعی جنبه اقتصادی – اجتماعی دارد.
ویژگیهای این سکونتگاهها
- الگوهای مشترکی بر روابط اجتماعی – اقتصادی خود دارند؛
- تجانس گروهی و همبستگی نسبتاً بالایی خاصه در مواجهه با مسائل مشترک و عوامل خارجی نشان می دهند؛
- نهادهای خاص خود را دارند و یکدیگر را به خوبی کنترل می کنند؛
- در مورد مسائل جمعی و اتفاقاتی که به سرنوشت اجتماع آلونک نشین مربوط می شود سخت سازمان یافته و متحد عمل می کنند.
- آنها اما قدرگرا و دارای انگیزه های محدود هستن؛ بدلیل تنزل شغلی، عدم احساس امنیت، احساس حقارت و زندگی غیر قانونی درصد بالایی از آنها دچار اضطراب شدید و عوارض آن هستند.
- آنها همچون کل شهر (شهر مادر) طبقاتی بوده و سلسه مراتبی از قدرت، منزلت، درآمد و رفاه در میان آنها وجود دارد.
- به دلیل ارزش گذاریها، انگ و بر چسب زنی از یک سو و ارتباط قومی موجود در آنها از سوی دیگر، آگاهی آلونک نشینها بر موقعیت اجتماعی شان بالا رفته و تجانس وفاق اجتماعی گروه گرایی درون گرایانة مشهودی را به ارمغان آورده است؛
- اکثر مهاجران (ساکن این مجموعه ها) در بخش غیر رسمی اقتصاد شاغل بوده و از ثبات شغلی بی بهره اند، و غالباً دارای مشاغال پارازیت خدماتی اند، فاقد مهارت بوده و درآمدی پایین دارند.
- غالباً از امکانات و خدمات عمومی شهری بی بهره اند و از زیر ساخت های شهری (آب، برق…) به صورت غیر مجاز (با انشعابات غیر قانونی) استفاده می کنند.
به دلیل مشکلات اقتصادی و فقر مزمن… استعداد رشد آسیب های اجتماعی در این (مجموعه ها) بیش از سایر جاها می باشد؛ استعداد آسیب زایی البته در رابطه با گروههایی که تجربه دوره گردی و یکجا نشینی دارند، از سایرین بیشتر است.
- این مجموعه ها اگر چه مستعد آسیب زایی هستند اما انبوه تهیدستان شرافتمند شهری را هم در خود جای داده اند، لذا به هیچ وجه آلونک نشینی را نباید مترادف جرم، جنایت و آسیب های اجتماعی تلقی کرد.
علیرغم آنکه بسیاری از پژوهشهای اخیر به وجود سازمانیافتگی اجتماعی، پیوندهای اجتماعی قوی، ارتباطات گسترده، تجانس، وفاق اجتماعی… اشاره دارند. از جمله پیران، جبیبی، اهری، دلیر و نیز پرلمن، اما اعظم خاتم به نکته ای اشاره دارد که در خور توجه است:
«… در کشورهای در حال توسعه که رشد شهرنشینی تقریباص معادل حاشیه نشینی است… (آنها) علیرغم تحول درونی و رشد جمعیتی در مقیاس با محلات فقرنشین شهری فرصت بسیار کمتری برای آمیزش طبقاتی، فرهنگی و قومی عرضه می کنند و به علت فقدان تنوع اجتماعی، راهیابی عناصر جدید مدنی به حیات عینی و ذهنی ساکنان آن دشوار است. حضور ساختهای اجتماعی سنتی در کنار روابط نوین اقتصادی، جدایی اجتماعی را علیرغم ادغام اقتصادی در جامعه نو نشان می دهد.
در حالی که بخش مهمی از ساکنان، شاغلان صنعت هستند و تعداد قابل توجهی در بخش خدمات اجتماعی شهر اشتغال دارند، فقدان نهادهای نوین ضامن امنیت اقتصادی مثل تأمین اجتماعی، بازنشستگی، بیمه بیکاری و غیره رسم طبیعی و عمومی تلقی می شود و جای آن را امنیت سنتی همجواری با قوم و خویش و هم ولایتی می گیرد.
… حاشیه نشینی حاصل عمیق تر شدن فاصله موجود بین زندگی اقصتادی شهر و موقعیت اقتصادی مهاجران بوده که نتیجه آن عقب ماندگی مهاجر از زندگی اجتماعی شهر و روند همگونی با آن است.»
جان، اف ترنر که از پیشگامان تغییر رویکرد به سکونتگاههای حاشیه ای است، حاصل کار خود را بر روی این سکونتگاهها در امریکای لاتین جمعبندی کرده و معتقد است:
«جوامع حاشین نشین نه تنها کاملاً سازمان یافته اند بلکه دامنه ای بهنجار از آرزوها و اولویت های در حال تغییر دارند… آنها به علت فقر خود ناگزیر از انتخاب هستند؛ توازن حاصل از نزدیکی به محل کار، اجاره ارزان و دسترسی به برخی تسهیلات… بر نوع و محل مسکن آنها ارجحیت پیدا می کند.
… برودر و دیگران در مطالعه خود بر روی بانکوک، جاکارتا و سانتیاگو در ارتباط با فرایند جمعیت شناختی، الگوهای اشتغال و درآمد و پس انداز به این نتیجه می رسند که:
الگوی غالب مهاجرتی، مهاجرت درون منطقه شهری(از داخل منطقه شهری به پیرامون) است به نحویکه این الگو شامل 69 درصد مهاجرین در بانکوک و 94 درصد در جاکارتا و سانتیاگو بوده است؛ این مهاجرین مدت مدیری در سکونتگاههای خودروی حاشیه شهر زیسته بودند.
درصد اشتغال ساکنین سکونتگاههای حاشیه ای در بخش کشاورزی بسیار کم و درصد شاغلین بخش خدمات عمومی و صنعت بالاست؛ آنها ارتباط قابل ذکری با حوزه های روستایی ندارند و بلکه بر عکس ارتباط اصلی آنها با بخش های کارخانه ای، خدماتی و بخش رسمی اقتصادی شهری است؛ بخش کمی از خانوارها بیش از یک شغل دارند اما تعداد کارکنان در خانوار به نسبت بالاست. این سکونتگاهها مکان مناسبی برای صنایع کوچک و محلی بوده و غالباً بیش از 10 کارکن دارند. محل کار و زندگی آنها اغلب نزدیک بود.
فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:20
فهرست مطالب:
چکیده 2
1- مقدمه 3
2- تاریخچه قنات 5
3- قناتهای گناباد 8
3-1- قنات قصبه 8
3-2- قنات زیبد 9
4- سازمان قنات 14
5- بحران آب و مسئله قنات 16
6- نتیجهگیری 17
7- پیشنهاد 19
مراجع 20
هدف
هدف عمده از تهیه و نگارش این مقاله ارائه خلاصه مطالبی پیرامون میراث ارزشمند قنات و کاریز میباشد که در تمامی زمینههای فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی تأثیر فراوان گذارده و زمینههای رشد و توسعه میهن عزیزمان را در سالها و دورههای گوناگون فراهم نموده است. به استناد مدارک بهدست آمده این میراث از ماقبل تاریخ یار و یاور مردمان ایران باستان و چه بسا مردمان جهان بوده که باعث خودکفایی این مردمان سختکوش و مبتکر گردیده و نیاز اصلی آنها، آب را تأمین نموده است و لازمهی حیات آنها را فراهم نموده است.
چکیده
قنات، آیا تا به حال اندیشیدهاید که تاریخچهی پیدایش قنات به چه دورانی مربوط میشود؟ چگونه به طراحی و اجرا گذارده شده است؟ و سؤالاتی از این قبیل. از این رو در این مقاله سعی شده تا با ارائه مطالبی پیرامون این میراث بسیار ارزشمند ایران باستان که زمینههای رشد و توسعه کشورمان را فراهم آورده یادی از آن به خاطر آوریم و با تکیه بر نتایج معنوی قنات همچون تلاش، پشتکاری، آیندهنگری و از همه فراتر امید ما نیز همانند پیشینیان خود با استفاده از امکانات محدود یا وسیع خود در توسعهی میهنمان و ارائه خدماتی نادر به جهان بکوشیم.
به کانال زیرزمینی حفر شده جهت تأمین آب شیرین برای مصارف کشاورزی، انسانی و دامی که با انتقال آن به سطح زمین قابل استفاده خواهد بود را در ایران و آسیای مرکزی قنات یا کاریز و در کشورهای عربی فقره گویند. قناتها در گذشته از کاربرد وسیعی برخوردار بوده، اما با گذشت زمان و ایجاد لولهکشیها در اکثر مناطق جهان از کاربرد آنها کاسته شده و مردم به استفاده از روشهای جدید مانند آب لولهکشیها گرویدهاند. با این وجود، میتوان از قناتها و دیگر آثار در صنعت گردشگری استفاده نمود که درآمد به سزایی برای هر کشوری پیش رو دارد.
1- مقدمه
کانال زیرزمینی حفر شده توسط انسان که جهت جمعآوری آب شیرین و انتقال آن به سطح زمین برای مصارف کشاورزی، انسانی و دامی ایجاد شده است را در ایران و آسیای میانه قنات یا کاریز و در کشورهای عربی فقره میگویند. کاریز کلمهای پارسی و قنات کلمه پارسی معرب شده است. قنات را در لغت عدهای به معنای نیزه و جمع آن، قنوات، قنیات و قنی ترجمه کردهاند که بعدها، به معنای کانال و مجرای آن و معادل کاریز به کار رفته است؛ عدهای نیز آن را از کلمه پهلوی کانیکه برگرفته از کانال و فعل کن و کندن میدانند که به زبان عربی رفته و معرب شده است. این کلمه در زبان آکدی و آشوری به شکل قانو، در عبری به صورت قنا و قانو و در لاتین، به صورت کانال دیده میشود و در زبان پهلوی نیز به شکل کهس به کار رفته است و معادل فارسی امروزی آن، کلمه کاریز و کهریز است.
بسیاری از فلاسفه و جغرافینویسان اروپایی باستان از 2600 سال قبل تاکنون تا مورخین مسلمان و سیاحان یکصد سال اخیر به کاریز و قنات در ایران اشاره کردهاند. اسامی برخی از آنها به شرح زیر میباشد:
تالس ملیتیThales Melitus (546-640 قبل از میلاد)، آناکسی ماندرAnaximender (546-640 قبل از میلاد)، فیثاغورس Pythagoras (509-608 قبل از میلاد)، کوسماس ایندیکوپلیوس (500-535 قبل از میلاد)، هکاتوسHecataus (500 قبل از میلاد)، نیارکوس دریاسالار یونانی ( 242-325 قبل از میلاد) که سواحل مکران و هرمز تا رود فرات را مورد بازدید قرار داده است، هردوتHerodotus (420-486 قبل از میلاد)،Ptolemy Quintus Claudius معروف به بطلیموس (270-330 قبل از میلاد) ریاضیدان و ستارهشناس قرن دوم قبل از میلاد در کتاب جغرافیای جهان که دارای 27 نقشه بوده است، کتزیاس (380-445 قبل از میلاد)، گزنفن (352-430)، ایراتوستین Eratosthenes (187-276 قبل از میلاد)، استرابون پدر جغرافیا (قرن اول میلادی)، گوئینوس کورتوس روفوس Curticus Rufus تاریخنویس رومی قرن اول میلادی در شرح حال زندگی اسکندر، آریانوس Flavius Arrianus تاریخنگار یونانی سده دوم میلادی در کتاب آنابازیس، نویسنده و مورخ رومی پومپونیوس ملا 43 میلادی، دیسئارکوس (285-325 قبل از میلاد)، هیپارکوس جغرافینگار سده دوم قبل از میلاد، آریان (98-171 میلادی)، عیسوب اوسیوس (263-340 میلادی) که به پدر تاریخ عیسوی معروف است، آگاتانژ (330-226) تاریخنگار ارمنی، موسی خورن مورخ سده 5 میلادی در کتاب مارکوارت یا ایرانشهر و کراتس مالوسی دانشمند سده دوم قبل از میلاد، پلیبیوس (جغرافیانویس یونانی قرن دوم قبل از میلاد)، پوزیدوینوس جغرافیانگار سوری (15-135 قبل از میلاد)، واسکودوگاما، مارکوپلو، اچ .بی وگانH.B.Vgan ، سی.ای.بیدولف C.E.Biddulph، پیتر دو لاوابه ایتالیایی، سرتوماس هربرت انگلیس، کارستن نیبور، گامب فر، هئیت اوزلی، سر کربنز، لیو الکساندر، بی.توماسB.Thomas ، فیلبیH.ST.Philby ، آلفونس گابریل در کتاب عبور از صحاری ایران Duerch Persiens Wuesten، ژ.آ.اولیویه، دوپره، کوست و فلاندین همگی در کتب و یادداشتهای سفر خود به قناتهای ایران اشاره کردهاند.
از میان مورخین مسلمان نیز میتوان به ابن خردادبه خراسانی (211-300 قمری)، ابن فقیه همدانی (279 قمری)، استخری (340 قمری)، مسعودی، ابن مطهر مقدسی (355 قمری)، بیرونی، ابن حوقل (367 قمری)، مقدسی (375 قمری)، ناصر خسرو (وفات 448 قمری)، ابوعبدالله محمود قزوینی (682 قمری)، شرفالزمان طاهر مروزی (514 قمری)، شمسالدین دمشقی (727 قمری)، مستوفی قزوینی (740 قمری)، قدامه بن جعفر (266 قمری)، ابن یعقوب (232-334 قمری)، ابن فقیه (290 قمری)، ابن رسته (290 قمری)، سهراب سده سوم قمری، شهریار رامهرمزی (342 قمری)، ابن بلخی (500 قمری)، ابن ادریس (548 قمری)، بکران خراسانی، یاقوت حموی (623 قمری)، قزوینی (674 قمری)، ابوالفداء (721 قمری)، النوبری (733 قمری)، عطاملک جوینی در عهد مغولان حاجی خلیفه (چلبی) مورخ ترک (1067 قمری)، محمد ابراهیم کازرونی، رضا قلی خان هدایت، اعتمادالسلطنه، لسانالملک و جرجی زیدان همگی در کتب و یادداشتهای سفر خود به قناتهای ایران اشاره نمودهاند که نشانگر اهمیت قناتها در تمام ادوار گذشته تمدن بشر میباشد.
بسیاری از پژوهشگران تاریخ حفر قنات را به دوره هخامنشی نسبت میدهند. علت این است که از دوره ماقبل هخامنشی سنگنبشتههای اندکی باقی مانده و چون سند مکتوب از ماقبل این دوره وجود ندارد این دوره را به غلط دوره ماقبل تاریخ میدانند، در حالی که علم باستانشناسی، مردمشناسی و زبانشناسی رازهای نهفته زیادی را از دوران ماقبل تاریخ برای انسان آشکار نموده است.
میدانیم که تاریخ مدنیت و تاریخ شفاهی در ایران بسیار دیرینهتر از دوره هخامنشی است و اصولاً یافتههای باستانشناسی در شرق چین و آسیای مرکزی و شرق ایران ثابت میکند که مدنیت در شرق ایران و داستانهای ایران و توران به دورانی بیشتر از 5 هزار سال قبل مربوط میشود. یافتههای باستانشناسی شهر سوخته و جیرفت و آثار بهدست آمده از تمدن هلیل رود و آثار تمدن شهرنشینی هفت هزار ساله در غرب ایران (مادها) این فرضیه را اثبات میکند، در حالی که سنگنبشتهها و تاریخ مدون ایران تنها 2500 سال اخیر را آن هم به طور ناقص پوشش میدهد.
در دهههای اخیر بسیاری از فرضیههای تاریخی در مورد عمر بشر و مهاجرت اقوام به یمن و پیشرفت علوم دیگر از جمله زیستشناسی، باستانشناسی و انسانشناسی به کلی دگرگون شده است. تا اواسط قرن هفدهم تصور بر آن بود که از عمر کره زمین فقط 6 هزار سال میگذرد، حال آن که امروزه مشخص شده است که تنها از عمر انسان امروزی یک میلیون و هشتصد هزار سال میگذرد و با کشف ابزارهای سنگی و فلزی جدید محاسبات قبلی در مورد عصر سنگ و آهن نیز هزاران سال به عقب برده شده است. بعلاوه این که در چندین نقطه در خود ایران اسکلتهایی پیدا شده است که فرضیه مهاجرت اقوام آریایی به ایران را هزاران سال به عقبتر میبرد و اثبات میکند که آریاییها هزاران سال قبل از فلات ایران به سوی شمال مهاجرت و در حدود 3 تا 4 هزار سال قبل مجدداً به علت سردی و یخبندان طولانی به فلات ایران مهاجرت نمودهاند. ایران در طول 10000 سال گذشته مهمترین مرکز تبادل و آمیختگی اقوام و فرهنگهای متعدد بوده است و علی رغم این که ایران در طول تاریخ با نامهایی از قبیل کشور یم، جم، جمشید، بلاد عجم، بلاد کسری، بلاد اکاسره، پارس، پرس، فرس، پرز، اسپارستیس، ایرانا، آریان، آریترا، ملک فریدون، پرسیچ و… نامیده شده و محل سکونت دهها قوم و زبان مختلف است، با این وجود از نظر انسانشناسان ایران تنها متشکل از سه نژاد میباشد. ابزارهای کشف شده در شرق، غرب و جنوب ایران نمایانگر آن است که در فلات ایران تمدنهای گم شده متعدد چندین هزار ساله وجود دارد که بخشی از این تمدن در منطقه جنوب خراسان مدفون میباشد.
2- تاریخچه قنات
پژوهشگران به اتفاق معتقدند که بهرهبرداری از قنات ابتدا در ایران صورت گرفته و در دوره هخامنشی توسط ایرانیان به عمان، یمن و آفریقا نیز راه یافت، سپس مسلمانان آن را به اسپانیا بردند. مهمترین و قدیمیترین کاریزها در ایران، افغانستان و تاجیکستان وجود دارد. در حال حاضر در 34 کشور جهان قنات وجود دارد ولی قناتهای فعال موجود در ایران چند برابر بیشتر از مجموع قناتها در سایر کشورهای جهان است. مهمترین قناتهای ایران در استانهای کویری خراسان، یزد، کرمان، مرکزی و فارس وجود دارد.
قنات یا کاریز یکی از شگفتانگیزترین کارهای دستهجمعی تاریخ بشری است که برای رفع یکی از نیازهای مهم و حیاتی جوامع انسانی، یعنی آبرسانی به مناطق کم آب و تأمین آب شرب انسان، حیوان و زراعت و با کار گروهی و مدیریت و برنامهریزی به وجود آمده است. این پدیده شگفتانگیز آبرسانی از دیرباز و از عصر آهن به عنوان یکی از منابع تأمین آب شرب و کشاورزی در مناطقی که با خطرات خشکسالی در فلات ایران روبرو بودهاند، نقش کلیدی و مؤثری در نظام اقتصادی و حیات اجتماعی کشور داشته و موجب شکوفایی اقتصاد کشاورزی و ایجاد کار و فعالیتهای متعدد شهری و روستایی و باعث آرامش مردم بوده است. به گواه تاریخ و کشفیات باستانشناسی این فنآوری مهم از ابتکارات ویژه ایرانیان بوده و به تدریج به سایر مناطق جهان از جمله، منطقه غربی، شمال آفریقا، چین و حتی به بخشهایی از آمریکای جنوبی چون شیلی راه یافته است.
دانلود مقاله رشته علوم اجتماعی سکولاریسم و آسیبشناسی فرهنگی، اجتماعی نسلها با فرمت ورد و قابل ویرایش تعداد صفحات 35
دانلود مقاله آماده
مقدمه:
آنچه که امروز بعنوان صفت ممیزة غرب از مشرق زمین قلمداد میگردد یعنی تفکر سکولاریسم، در ابتدای امر مکتبی الحادی نبوده اما بعدها در اثر همکاری این مکتب با جنبشهای ضد دینی اواخر قرن نوزدهم از طریق آثار چارلز برادلو سکولاریسم عموماً بصورت تز جداسازی دین از دولت نمایان گردیده و با مفهوم فرانسوی لیزاسیون[1] به معنای سیاست خارج ساختن امور از کنترل دولت که از عصر روشنفکری و انقلاب فرانسه نشأت گرفته نزدیکی و تقرب زیادی دارد.
در نگاه سکولاریسم خرد و تجربة انسانی جایگزینی است برای دین.
آنچنان که سن سیمون و اگوست کنت نیز در اواخر قرن نوزدهم در آثارشان به این مقوله توجه کرده اند.
[1] - Liciation