فرمت:word قابل ویرایش و کپی کردن
فهرست
مقدمه 2
فصل اول 12
مبانی فرهنگ و تمدن اسلام و مسیحیت 12
در قرون وسطی 12
الف: تعریف فرهنگ و تمدن 13
فصل اول 24
2- منابع و کانونهای خارجی: 27
الف: مراکز علمی یونانی و سریانی زبان 27
نهضت ترجمه در اسلام 34
جنگهای صلیبی 43
ب- نتایج جنگهای صلیبی : 55
الف: نتایج مذهبی : 56
ج) نتایج اجتماعی : 63
د – نتایج نظامی 65
هـ - نتایج علمی ـ فرهنگی 68
و – نتایج اقتصادی 70
دانشگاهها و مراکز علمی 74
الف: تأسیس دانشگاه در سرزمین های اسلامی 75
تأسیس نخستین دانشگاههای اروپا و ارتباط با دانشگاههای اسلامی 83
فلسفه 99
ریاضیات 123
تأثیر ریاضیدانهای مسلمان بر ریاضیدانان اروپا 126
علم طبابت اسلامی و استقلال آن به اروپا 130
انتقال طب اسلامی به اروپا 135
نتیجه گیری 140
بسمه تعالی
طرح تحقیقاتی
عنوان :
تأثیر فرهنگ و تمدن اسلامی در شکل گیری تمدن مدرن غرب
مقدمه
بر اساس کشفیات باستان شناسی و مطالعات تاریخی، جامعه شرقی و به ویژه منطقة بین النهرین محل ظهور نخستین تمدن بشری و کانون تجمع انسانی است. به همین دلیل و به منظور انتظام بخشیدن به روابط اجتماعی و تهذیب اخلاقی، دین کانون مظهر ادیان الهی و حتی مذاهب غیر آسمانی است جذابیتهای اقتصادی، دینی، جغرافیایی و بخصوص شرایط شبه جزیره بودن این منطقه از آغاز شکل گیری ؟ نیست موجب گردید که هر قدمی برای دستیابی به این جذابیتها منطقه را مورد هجوم قرار دهد. این تهاجم موجب گردید که خاورمیانه منطقهای از نژادها – مذاهب زبانها و خلاصه مجموعة فرهنگی تفکیک ناپذیر شود. اما از میان تهاجم فرهنگهای مهاجم آنچه که خاصیت اثر گذاری و تاثیر پذیری بیشتری درشت فرهنگ غربی بود. آشنایی اروپا با منطقة خاور نسبت (گر چه این یک اصطلاح قرن نوزدهمی است) و تاثیر متقابل فرهنگی ناشی از دلایل بسیاری است در جمله قرابت جغرافیایی – منافع مشترک تجاری با محوریت دریای سیاه دریای مدیترانه و خلیج فارس - ؟ ادیان ابراهیمی یهودیت و مسیحیت – تشکیل نخستین کلوینهای یونانی در قرن ششم ق – م در دهانه نیل – نخستین برخورد نظامی میان ایران و یونان و سپس روم – تشابه نژادی میان اروپا و ایران (اروپاییان معتقدند که ما شرق را بازرتشت ؟ ایران شناختیم) تمام این دلایل قطعاً به دنبال برخوردهای نظامی – روابط تجاری و تأثیرات مذهبی موجب کنشهای فرهنگی میان شرق و غرب و به ویژه پس از ظهور اسلام باعث تأثیر و تأثیرات مذهبی موجب کنشهای فرهنگی میان شرق و غرب و به ویژه پس از ظهور اسلام باعث تأثیر و تأثر فرهنگی بین اسلام و مسیحیت شد. بنابراین منطقة ما از دورة سومریان با اقلام حاشیه ؟ مدیترانه ارتباط داشته، اما از دورة یونانیان این ارتباط بیشتر در قالب نظامی – تجاری – سیاسی و مذهبی بوده است.
نخستین و پربارترین مرحلة مقابل و تقابل فرهنگی، با غرب، مربوط به حملة اسکندر به این منطقه است. این حمله گرچه در مضافة نظامی صورت گرفت. ولی اثرات فرهنگی و علمی آن بسیار چشمگیر بود. ظهور اسکندر و حاکمیت تفکر ؟ او به دوران طلا پی علم و فلسفة یونانی پایان داد. اسکندر با کوله باری از اندوختههای علم و فلسفة یونانی راهی شرق شد و به ویژه فرهنگ ما را به شدت متأثر کرد. با توجه به این که زیر رخت فرهنگ و تمدن این منطقه دینی بوده و هست، بنابراین به اسکندر آموخته بودند که برای سهل لوصول بودن شرق بایستی با چهره و القاب دینی وارد شود. به همین دلیل بود که قبل از حرکت به سمت ؟ مادرش او را «فرزند خدا» نامید.
اسکندر که در ذهنیت نوجوان خویش ایجاد یک امپراطوری جهانی را طرح ریزی کرده بود. به خوبی دریافت که این آرزو عملی نمیشود مگر با رعایت محترمات دینی مردم منطقه و در سایه شبیه سازی فرهنگی و ایجاد یک فرهنگ مشترک بین شرق و غرب. او به خوبی دریافته بود که در شرق دین بیش از هر عامل وحدت بخش مؤثر است.
لذا در مسعبه آمون Amon در لباس کاهنان به عبارت برخاست و مصریان نیز به چشم خدایی به او نگریستند. مصر بیش از هر سرزمین دیگر تسلیم اسکند شد. همین آسان تر پذیرفتن اسکندر باعث شد تا وی بندرت اسکندریه را بنا کند. هدف اولیه از تأسیس این شهر سهولت تجارت میان یونان و مصر بود، ولی بعداً پس از سقوط اسکندر و تأسیس حکومت بطلمیوسیان در مصر و بروز بحران در آتن علماء و فلاسفة یونانی به مصر مهاجرت کردند و با ایجاد کتابخانه و موزة معتبری، اسکندریه به آتن شرق شهرت یافت و اسکندریه قرنها کانون تعاملات فرهنگی میان شرق و غرب شد. نکتة جالب این که در اسکندریه برای نخستین بار علم دستخوش انشعاب شد . تا زمان ارسطو علم یک کلیت انفکاک ناپذیر بود. در حالی که در اسکندریه بطلمیوس، جالینوس ، اقلیدوس و ارشمیدوس هر کدام تحقیقات در زمینة علم واحدی را دنبال کردند.
اسکندریه موقعیت حساس خود را به عنوان برجسته ترین مرکز علم جهان آنروز همچنان تا ظهور دیانت اسلام حفظ کرد به گفتة بسیاری از علماء غربی اسلام نیز عامل مؤثری در حراست و حفاظت علوم یونانی بود. بعد از ظهور اسلام نه تنها اسکندریه بلکه مراکز متعددی در سراسر امپراتوری اسلام بوجود آمد و متفکران اسلامی با بهره گیری از علوم یونان موجبات احیاء این علوم را فراهم آوردند.
در قرون اولیه هجری و از زمان نخستین خلفای عباسی به ویژه در زمان هارون الرشید و فرزندان او «نهضت ترجمه» به همت آنان راه اندازی شد و دربار بغداد هیأتهایی را برای جمع آوری و خرید کتب علوم قدیمة یونانی به امپراتوری روم شرقی (بیزانس) و روم غربی (ایتالیا) اعزام شدند و مراکز ترجمه در بسیاری از شهرهای معتبر مثل جندی شاپور و بغداد به کار ترجمة اسناد یونانی پرداختند.
در قرون اولیه و به ویژه در مکتب امام صادق (ع) بدون هیچگونه تعصب دینی ، علماء اسلامی – یهودی و مسیحی در جهت اعتلای علم با یکدیگر تشریک مساعی می کردند . خلفا و سلاطین نیز همین اغماض مذهبی را رعایت می کردند و هیچگونه تفاوتی میان ابن سینا (مسلمان9 و ابن بخشیشو و ابن میمون (یهودی) وجود نداشت . علماء اسلامی از تمام کانونهای علمی از جمله هند – ایران – چین – بلخ و مرو و دانشمندان مسیحی و یهودی بهره می بردند.
در امپراتوری اسلامی، علوم وفلسفة اسلامی همچنان به باروری خود ادامه می داد . این وضع در ایران تا اواخر عصر سامانیان که ایرانی بودند ادامه یافت، تا این که با ورود عنصر ترک به منطقه ونهایتاً تسلط غزنویان به عنوان نخستین سلسلة ترک نژاد برابر این متأسفانه محیط آرام علمی – فلسفی و حتی ادبی ایران به کانون تشنج های سیاسی و تعصبات دینی تبدیل شد. از این میان عصبیت دینی بر لطافت دینی غالب شد و احکام دین در تأویل مستشرعین درباری به صورت ابزار اعمال قدرت حاکمان سیاسی درآمد. هر روز اسلام به فرقه های مذهبی متعارض تقسیم می شد و نزاع میان این فرق فضا را برای اندیشه ورزی علمی و به ویژه فلسفی در جهت استحکام مبانی تمدن اسلام محدودتر و خشن تر می کرد و استنتاجات فرقه ای بر استدلالات علمی مسلط شد. در همین دوره (حدوداً قرن یازدهم) اروپای قرون وسطی نیز دستخوش تعارض مذهبی شده بود و احتمالاً جنگ های صلیبی (1296-1095) نقطة اوج این تعارضات بود. جنبش اصلاحات دینی در قرن شانزدهم سطح عصبیت کاتولیکی و تعارض های فرقه ای را کاهش داد و زمینة تکثرگرایی مذهبی را ببار آورد و نهایتاً فضای آنتی میان دین و فلسفه مهیا شد. در اسلام گرچه فارابی به عنوان مؤسس فلسفة اسلامی تلاش کرد میان علم و ایمان – فلسفه و دین آشتی برقرار کند، اما غزالی این اندیشه را تکفیر کرد و «تهاخت الفلسفه» را در مورد این چنین عقایدی نوشت.
از زمانی که سرزمین های اسلامی دستخوش تشنجات فرقه ای شد علم و فلسفه از این منطقه رخت بربست و ازطریق سبیل واندلس راهی اروپا شد. جنگهای صلیبی به هجرت علم و فلسفة اسلامی به اروپا کمک کرد.
اگرچه مسلمانان در پایان جنگ های دویست سالة صلیبی بر مسیحیان پیروز نظامی شدند. ولی در واقع این مسیحیان اروپایی بودند که با دستیابی به منابع و مأخذ علمی – فلسفی – تاریخی و... و انتقال آنها به اروپا زمینه و بستر نهضت رنسانس را فراهم کردند. در انتقال علوم و فلسفة اسلامی به اروپا یهودیان نقش برجسته ای داشتند زیرا اینان در کاخ سلطاین – دربار خلفاء – کتابخانه ها و بیت الحکمه آمد و رفت داشتند و به صورت پنهانی این منابع را از سرزمین های اسلامی خارج کردند و در سیپل واندلس به خریداران اروپایی می فروختند. به این ترتیب علم و فلسفه یونان که پس از حمله اسکندر به شرق پناه آورده بود و از شهر اسکندریه از طریق بیت الحکمه بغداد و نهضت ترجمه به جهان اسلام آورده شد و به همت علماء و فلسفه اسلامی بر آنها شرح و تفصیلی نوشته شد و زمینه ابداع و اکتشاف علوم دیگر را توسط عملاء اسلامی فراهم کرد در ؟ آشوبهای سیاسی و تنگ نظریهای مذهبی و به بهانه جنگهای صلیبی بار دیگر به اروپا رفت و بنیاد انسانی را در آنجا پی ریزی کرد. به این صورت انسانی به عنوان مبدأ بیداری اروپا و منشأ تمدن جدید غرب مرهون اندوخته ها علمی و فلسفی علماء اسلامی بوده است. این ادعایی است که مورخین امروزی اروپایی نیز به آن اعتراف می کنند. «راک لو گف مورخ مشهود و قرون وسطی شناس مورخ فرانسه در مقدمه کتاب «جنبش روشنفکری در قرون وسطی» معتقد است که تمدن رنسانس از بقایای تمدن بینالنهرین و سرزمین های اسلامی ساخته شد.»
از قرن دوازدهم نهضت ترجمه منابع اسلامی در اروپا آغاز شد. علماء مسیحی آثار علوم یونانی را که غالباً به زبان عربی و ؟ بود به زبان لاتین که زبان مقدم کلیسا بود ترجمه کردند و بزودی ترجمه به زبانهای محلی و ملی رواج یافت. در پاریس – لندن – مادرید مدارس اسنه شرقی برپا شد تا ترجمه کتب سریعتر انجام گردد.
خلاصه این که مسیر اشتغال علوم و فلسفه از یونان به شرق و از شرق به اروپا نشان داد که علم از محیط متشنج بیزار است. زیرا به مجرد این که یونان نظامی شد و جامعه شرقی دچار مبارزات سیاسی و اختلافات دینی گردید، علم از این منطقه نیز به جای آرامتر که طالبان علم وجود داشتند مهاجرت کرد.
از جمله منابع مهم دیگری که حکایت از این نقل و انتقال می کند، کتاب «انتقال علوم یونانی به عالم اسلام» اثر دیسی اولیری است که توسط مرحوم احمد آرام به زیبایی ترجمه شده است.
مهمترین سئوال طرح تحقیق این است که اولاً چگونه و چرا علم و فلسفه یونان به شرق منتقل شد ثانیاً در شرق اسلامی چه برداشت ها و تفاسیر روی علوم یونانی صورت گرفت و چگونه شد که این علوم نتوانست جامعه ما را طرز خفتگی بیدار کند ثالثاً چه عواملی اروپای قرون وسطی را از حالت رکورد و تحجر دینی خلاص کرد و حیاتی دوباره (رنسانس) به او داد و مسلمانان چه اندازه تأثیر در احیاء تمدن اروپا داشته اند.
این طرح تحقیق دارای چهار فصل است:
فصل اول که مدخل و مقدمه ای برای فصول بعدی است. دورنمایی از موقعیت جهانی اسلام و مسیحیت در قرون وسطی را از جنبه های مختلفی علمی – فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی ترسیم می نماید. (اصطلاح و دوره هزار ساله قرون وسطی خاص تاریخ اروپاست و قابل نقل برای تمدنهای دیگر نیست). مفاهیم فرهنگ و تمدن، «چگونگی شکل گیری تمدن اسلامی و عناصر داخلی و خارجی موثر در آن و نظام فئودالی را مورد توجه قرار میدهد.
فصل دوم تحت عنوان کانونهای تأثیرگذار و پل های ارتباطی شرق و غرب نام گرفته است که به سه موضوع ؟؟ - اندلس و جنگهای صلیبی پرداخته است. این فصل به دلیل اهمیت مفصل تر از فصول دیگر است.
فصل سوم به روابط فرهنگی، فکری مسلمانان و مسیحیان در قرون وسطی پرداخته شده و اثرات آن تا رنسانس ادامه یافته است. توسط دانشگاهی اسلامی و نقش آن در تأثیر دانشگاههای اروپایی، چگونگی سیر انتقال اندیشههای علمی – فلسفی از جهان اسلام به اروپا – نقل ادبیات – تصوف و عرفان اسلامی و آداب و رسوم و خلق و خوی مسلمانان در اروپا مهمترین مباحثی هستند که در این قسمت به آنها پرداخته شده است.
فصل چهارم به تحقیق و تفحص در علوم تجربی و ریاضی و نقش دانشمندان اسلامی در بسط و تکامل آن علوم و همچنین به راههای نفوذ آثار متفکران اسلامی در غرب پرداخته ایم.
در پایان پس از نتیجه گیری منابع و مآخذ فارسی – عربی و لاتین آورده شده است...
فرمت:word قابل ویرایش
زادگاه و نیاکان
حاج سید محمد علی مازندرانی (معین الاسلام) در سال 1251 هجری شمسی=1290 هجری قمری در اصفهان دیده به جهان گشود. پدرش حاج سید عبداللهی و جدش سید امیر محمد علی نیز در همین شهر پا به عرصه وجود نهادند.
جد اعلایش سید محمد (مهاجر) است فرزند سید عبدالله موسوی مازندرانی، که در عالمی بزرگ و محتشم و در لاربحان وشاع زشت صاحب عشیره و مالک املاک بود.
سید محمد – نخست بار در سال 186 ه ق – دراوان جوانی برای کسب علم به حوزه علمیه اصفهان آمد 9 سال در این شهر ماند و تا وصول به درجه اجتهاد دانشاند رفت سپس بدستور پدر و موافقت استادش آقا محمد به مازندران مراجعه کرد. او بعد از وفات پدرش سید عبدالله در سال 1214 هجری قمری از مازندران بقصد سکونت به اصفهان مهاجرت کرد. دریا شهر علمی فرهنگی اصفهان، چونان صدف زاینده، این در ثمین را پذیرا شد و باو مجال پرورش و تعلیم و تعلم بخشد. اولاد و احفادش نیز به برکت و یمن وجود و حضور علماء عامل و متقی و دانشمندان عدیم النظیر اصفهان رحمه الله علیهم اجمعین، به مدارج اعلای علم و تقوی عروج کردند و به سهم خود بر عزت و شأن این شهر افزودند.
سید محمد در سفر مهاجرت نیت کرده بود که نه تنها خود مادام العمر به مازندران معاودت نکند، بلکه به اولاد و اعقابش نیز چنین توصیه کرد. علت و جزئیات این مهاجرت را حفید او حاج سید محمد علی (صاحب عنوان) که بعدا ملقب به معین الاسلام شد، طی رساله ای شروح تحریر کرد و بچاپ رسانید.[1]
در این اوقات که سود این اوراق که نواده صاحب عنوان است. قصد کرد پیرامون زندگانی جد خود وجیزه ای بنگارد، به کتب و اوراق بازمانده از آن مرحوم رجوع کرد و متاسفانه امهات آن را نیافت، به ناچار به مختصر باقیمانده بسنده کرد و با کوشش بسیار آنها را از پس سالها پراکندگی، مجموع کرد و گرد و غبار چهل واندساله را از آنها بسترد دو آن مختصر را – که از تصاریف زمان و دستبرد ایام سلامت مانده بود- در مطالعه کشید. در خلال جستجوها، به مسوده چند برگ از نامه ای[2] برخورد به خط مرحوم معین الاسلام و خطاب به مرحوم آیه الله العظمی نجفی مرعشی، که شاید در پاسخ سوال معظم له بوده و حاوی مشروح احوال نیاکان او و علت مهاجرت و توطن جدش سید محمد بن عبدالله در اصفهان است. لذا بفال نیک گرفت و قسمت پائی از آن را درصدد متعال بیاورد.
بسم الله تعالی شأنه
حضور مبارک بندگان حضرت مستطاب شریفتمدار مقتدی الانام مروج الاحکام صافط انساب الذریه الطاهره من بنی الزهرا علیهاسلام الله الملک العلوم حجه الاسلام والمسلمین آقا نجفی امام جماعه سجد بالا سر حرم قم دام خلله علی روس الانام. عرضه داشت این جانب حاجی سید محمد علی بن حاجی سید عبدالله بن الامیر محمد علی بن آقای آقا سید محمد الموسوی المازندرانی اللاریجانی الشهاندشتی که پدر ایشان مرحوم آقا سید عبدالله بن السید اسماعیل بن السید حسین الموسوی المازندرانی اللاریجانی الشهاندشتی باشند، چهل و یک پسر و ظاهراً هفت دختر داشته …………….. اسباب مسافرت مرحوم آقا سید محمد جد را اعلی الله (مقامه) فراهم و (برای تحصیل علم) روانه به اصفهان می کنند.
و چون دوستی بوده فیما بین مرحوم آقا محمد سید آبادی با مرحوم آقا سید عبدالله، یک کاغذ توصیه هم می نویسند به مرحوم آقا محمد، ایشان هم آقا را می پذیرند. در منزلی که به صوابدید مرحوم آقا محمد بوده (ساکن و) مشغول (تعلم) می شوند. معقول را خدمت خود آقای آقا محمد و ادبیات را پیش مرحوم آقای میرزا ابوالقاسم رشتی در مدرسه سلطانیه نطق و معانی بیان …………….. و همه ماهه وضع تحصیلات ایشان را مرحوم آقا محمد بیدابادی برای مرحوم ابوی شان، آقا سید عبدالله می نوشته اند. چنانچه بعد از 9 سال تمام در اصفهان که مشغول بوده اند، مرحوم آقا محمد می نویسند به آقا سید عبدالله که الحمدالله آقا سید محمد فعلاً مستنبط و دارای درجه اجتهاد است و محتاج به تقلید نمی باشند و در این هنگام هم مرحوم آقا سید عبدالله سنشان هشتاد و دو سال بوده لهذا آقای آقا سید محمد (را) احضار می فرمایند از اصفهان ایشان هم اطاعت نموده و می روند هم به جهت افاضه و تدریس، هم خدمات مرجوعه ایشان را انجام می دادند. بعد از 19 سال از مراجعت (ایشان)، آقا سید عبدالله مرحوم فوت می شوند و لجنه جهت ایام مجلس برپا می شود و از دور تمام قریه ها که متعلق بخودشان و سائرین (بوده) اقامه عزا می شود. در شب سوم آقا زاده های ایشان از تمام قریه های (قریه ها) و هم جوارها دعوت می شود (می کنند). چند مجلس متعدد بوده که در یکی از آنها آقا زاده ها بوده اند و مشغول پذیرایی بودند. آقای آقا سید محمد در زاویه آن مجلس نشسته مشغول مطالعه کتاب معالم5 می شوند. اخوی بزرگ ایشان متعرض ایشان می شود با من بیان: «آقای اخوی شب سوم پدر و این ازدحام مردم که باید از همه پذیرائی کرد، کسی نمی نشید مشغول مطالعه شود» ایشان جدا مشغول می شوند و می گویند شماها که هستید پذیرائی کنید، بنده تحصیل را واجب می دانم و حاضر نیستم نه جهت پذیرائی و نه جهت تواضع جهت مردم. اخوی بزرگ با کمال تعرض می گویند: «بگذار کتاب را زمین و برو از این مجلس بیرون». ایشان می گویند چشم و با کتاب بلند می شوند بروند. اخوی بزرگ می گویند «کتاب را هم بگذار زمین، هنوز قسمت نشده کتابها که شما بسهم خود تصرف کنید». لهذا آن مرحوم با کمال تعرض کتاب را هم زمین گذاشته و در ظلمت شب با پای پیاده از خانه پدر بیرون می آید و می فرمایند بنده رفتم و دیگر به مازندران نخواهم آمد و دیناری هم از مال پدر نمی خواهم بلکه هر کجا رفتم همانجا توطن می کنم و وصیت می کنم که تا هفت پشت از اعقاب من به مازندران نیایند و دیناری هم از مال پدر نخواهند و بدون توقف و بیتوته شب می آیند به طهران. دربین راه وهله اول مصادف می شوند با مرحوم میرزا شفیع مازندرانی6 که صدر اعظم وقت بوده در زمان خاقان مغفور فتحعلی شاه و قبلا هم حاکم اصفهان بوده و خانه و بستان و بیوتات متعدد جهت خود آباد کرده و ساخته و از اصفهان احضار شده بود جهت صدارت، تمام اینها که حدودش تقریباً سی جریب شاه می شود چه از عمارت چه باغ چه اصطبل خالی بوده و چون سابقه کامل شناسائی در حق آقا داشته پیاده می شود جهت احترام آقا و مستفسر حال آقا می شود که جهت آمدن در ایام عزای پدر آن هم راجلاً چه بوده؟ ایشان شرح ماوقع را از اعراض و نرفتن به مازندران در مدت عمر و عاق نمودن اعقاب خود را بیان می فرمایند و لهذا بامر صدراعظم مرحوم، آقا را می برند در منزل صدارت و خود صدراعظم می رود دربار و جهت عظمت ایشان و خانواده و احترام پدر متوفاشان قضیه را بعرض می رساند. شاه فرمایش می کنند خوبست آقا را تا مجالس عزای پدرشان برپاست بفرستیم ایشان را با مصاحب محترمی که مراجعت کنند و بامر همایون ما التیام بدهند فیما بین اخوان، بیاورید شما ایشان را حضور تا با نصامح شاهانه و خلاع متعدده جهت اخوانشان مراجعت دهیم ایشان را» انتهی
این مسوده در همین جا ناتمام رها شده و معلوم نیست آیا مبیضه و کامل شده آن به مخاطب نامه ارسال شده است یا خیر؟
سازمانها (درمعنای وسیع کلمه) از شالودههای اصلی اجتماع امروزی هستند و مدیریت، مهمترین عامل در حیات، رشد و بالندگی و یا مرگ سازمانهاست. مدیر، روند حرکت از “وضع موجود” به سوی “وضعیت مطلوب” را هدایت میکند و در هر لحظه، برای ایجاد آیندهای بهتر در تکاپوست. گذشته با تمام اهمیت و آموختنیهایش و با تمام تأثیری که میتواند بر آینده داشته باشد، اتفاق افتاده است و هیچ نیروی بشری، قادر نیست آن را دگربار و به گونهای متفاوت بیافریند؛ ولی آینده در پیش است و قسمت مهمی از آن به آنچه “امروز” میگذرد ربط مییابد. ما باید سهم فرزندان این سرزمین را از آیندة جهان معلوم کنیم و برای این منظور، به عزمی ملّی نیاز داریم. عزم جامعه را مجموعة مدیریت کشور هدایت میکند، لذا امر“مدیریت” مهمترین مقولهای است که باید برای رشد و تعالی فرهنگی، اقتصادی و سیاسی جامعه مورد توجه قرار گیرد.
دفتر پژوهشهای فرهنگی در طول بیش از یک دهه تلاش خستگیناپذیر و به انجام رساندن دهها پژوهش، فعالیت فرهنگی و انتشار آثار مربوط به شاخههای مختلف فرهنگ، امروز به لحاظ اهمیت موضوع “مدیریت” در عرصه فرهنگی کشور، به این مقولة مهم نیز به مثابه عاملی بنیادین برای مؤفقیت اجرای برنامههای توسعة ملی، میپردازند و شاخة نوینی از پژوهشها و انتشارات خود را با عنوان “فرهنگ و مدیریت” به علاقهمندان تقدیم میکند. امید است تلاشگران عرصة برنامهریزی و صاحبان اندیشه در حوزة مدیریت در یک همگامی و هماهنگی حیاتی، برای توفیق در ارائه بهترین و ضروریترین آثار در این میدان، یاورمان باشند.
سخــن نــاشــر
حضــور پنهــان فــرهنــگ
نیـروهـای مـوافـق و مخـالـف همگـرایــی
مـدیـریـت چیســت؟
فـرد منــاسـب بـرای کــــار
رابطـــه بــا مـــردم
سلسلـه مـراتـب: نقـش رئیـس
تعـامـل حــوزههای فرهنگـــی
شامل 60 صفحه فایل word
بررسی شاخصهای فرهنگ و تفکر بسیج در اقشار بسیجی و مطالعه آسیب شناسی آن
183 صفحه در قالب word
فهرست مطالب:
فصل اول: کلیات،تعاریف و مفاهیم
مقدمه
موضوع پژوهش
دستاوردهای نظری و عملی پژوهش
تعاریف و مفاهیم
مفهوم فرهنگ
تعریف لغوی
تعریف اصطلاحی
عوامل فرهنگ
جنبه های مادی
جنبه های معنوی
اصول چهارگانه فرهنگ
اصل اول :تعقل سلیم و احساسات تصعید شده
اصل دوم:تکامل انسان
اصل سوم:شایستگی و بایستگی
اصل چهارم :فرهنگ حقیقتی است در دوبعد خاص و عام
مفهوم تفکر
تعاریف لغوی
تعاریف اصطلاحی
مفهوم بسیج
تعاریف لغوی
تعاریف اصطلاحی
تعریف بسیج در انقلاب اسلامی
تعریف فرهنگ و تفکر بسیج
فصل دوم: رویکردها و ویژگی ها
فرهنگ و تفکر بسیج در متون اسلامی
هدف و فلسفه بسیج
ویژگی ها
تجهیز مادی و معنوی
شهادت طلبی
صبر و استقامت
شجاعت
انضباط و هماهنگی
رضای حضرت حق تعالی
عدم سازش با کفار
اتکال به ذات حق تعالی
تولی و تبری
داشتن روحیه و جنگ روانی
فرمانبرداری و جنگ طلبی
فرهنگ و تفکر بسیج در وصایای شهیدان
ظهور تجلی ولایت و محبت به ائمه اطهار(ع)
رشد فضایل و محو رذایل اخلاقی
عشق و علاقه به امام امت (قدس سره)و اطاعت از ایشان
عرفان و معنویت
افتخار به امام حسین (ع)
زهد،ایثار و از خود گذشتگی
اتحاد و وحدت کلمه
رشد اعتقادات اسلامی
آگاهی و ایمان به حقانیت انقلاب و شهادت
فرهنگ و تفکر بسیج در جبهه ها
آداب امر به معروف و نهی از منکر
حفظ شرایط وجوب
اعزام انفرادی وم امر به معروف و نهی از منکر
آداب برادری و تعاون
طرز آشنایی
آداب بیماری و مداوا
حکمت های کتمان بیماری
عیادت و پرستاری
آداب فرماندهی و فرمانبری
اخلاق فرماندهی
عشق و علاقه متقابل
آداب قرآن
آداب مهمانی و معاشرت
دید و بازدید
سر سفره نشستن
شهرداری یا خادم الحسین
ادعیه قبل و بعد از طعام
آداب دعا و مناجات
جبهه به عشق دعا
آداب سخن سکوت
راستی و درستی در سخن
نسبت نیکو دادن به هم
تکیه کلامها
زبان سکوت
قسم یاد نکردن
ذکر خوش صلوات
ماندن و مقاومت کردن
آداب عبادت
آذان
وضو
نماز
شهادت طلبی
آداب رفتار با عراقی
فرهنگ و تفکر بسیجی از نگاه جامعه شناسی
فرهنگ و تفکر بسیج از دیدگاه حضرت امام (قدس سره)
فرهنگ و تفکر بسیج از دیدگاه حضرت آیت ا…خامنه ای (ظله)
فصل سوم:خاستگاه و ریشه
خاستگاه فرهنگ وتفکر بسیج
خاستگاه جامعه شناسی
رویکرد جامعه شناسی پزوتیویسمی از بسیج
شرایط تشکیل بسیج
شرایط اجتماعی بسیج
شرایط اقتصادی
شرایط سیاسی
نقد مبانی بسیج شناسی در جهان معاصر
ملاک های از قبل تعریف شده
محور قرار گرفتن انسان مادی در علوم اجتماعی غرب
عدم توجه به اراده الهی در تحقق پدیده های اجتماعی
خاستگاه فرهنگ و تفکر بسیج در معارف و متون اسلامی
در بی در بهشت مخصوص مجاهدین راه خدا
ارزش قطره ای از خون مجاهد
فضیلت شمشیر مجاهد
فضیلت جهاد
سرزنش سهل انگاری در جنگ و جهاد
مفهوم رهبری
مفهوم حکومت و حاکمیت
مفهوم ولایت فقیه
قانون اساسی
شرایط و صفات رهبر
وظایف و اختیارات رهبر
خاستگاه فرهنگ و تفکر بسیج از دیدگاه ولایت و رهبری
خاستگاه بسیج در دنیای اسلام
خاستگاه بسیج در انقلاب اسلامی ایران
خاستگاه بسیج در اراده الهی
خاستگاه بسیج در اراده مردمی
فصل چهارم : چشم اندازها و عرصه ها
عرصه های اجتماعی
عرصه سیاست
آگاهی و شناخت
احساس و مسئولیت کردن
ایستادگی و مقاومت
عرصه فرهنگ
تهاجم فرهنگی
تولید دانش
عرصه اقتصاد
سطح توسعه
سطح کلان
سطح خرد
عرصه های فردی
نظام گرایشی
نظام بینشی
نظام رفتاری
توازون در ابعاد درونی
فصل پنجم : مقیاس فرهنگ و تفکر بسیج
کلیات مقیاس
الف) مشاخص های ده گانه
ب) آزمودنی
ج) ابزار پژوهش
د) اجرا و تفسیر نمرات
ه) میانگین و انحراف معیار شاخص های ده گانه در اقشار بسیج تهران
پرسشنامه
مقدمه
انقلاب اسلامی ایران به عنوان انعکاس جلوه های روشن اندیشه های الهی حضرت امام خمینی (ره) ، حصار اوهام و نظریه های رجعت به قرون جاهلیت را شکافت و باایجاد تحول عمیق در فرهنگ و اعتقادات جامعه اسلامی هویت و شخصیت مستقل سیاسی، فرهنگی و اعتقادی را به جهان اسلامی هدیه کرد . امروز ثمره این نهال برومند ، قامت برافراشته و پر افتخار بسیج است که درسایه پیروی از مقام معظم رهبری و جان فشانی های بسیجیان سلحشور بر تارک انقلاب می درخشید . درخششی که از شرکت مخلصانه و فراگیر در هشت سال دفاع مقدس تلالؤ آن جهانگیر شده و موجبات سرافرازی نظام جمهوری اسلامی ایران ، و ناامیدی و یاس دشمنان اسلامی را در سر تا سر جهان فراهم آورده است . فرهنگ و تفکر بسیج پدیده ای نوظهور است که ریشه در باورهای اسلامی ، انقلابی و ملی مسلمانان ایران دارد .
فرهنگ و تفکر بسیج در سیر تحول و تکوین بسیج در دوران انقلاب ، جنگ تحمیلی و دوران سازندگی و بعد از آن در جامعه حضور داشته و همیشه در لحظات بحرانی ، گره های نظامی ، سیاسی ، فرهنگی و اقتصادی نظام را به نحو معجزه آسایی باز کرده است . از آنجا که بقای نظام جمهوری اسلامی در گروه توجه به این فرهنگ ناب اسلامی ، انقلابی وایرانی است ، باید شاخصه های این فرهنگ را شناخت . همان شاخصه هایی که از زمان پیدایش تا کنون از آن بهره مند بوده و همگان بر این اساس بسیج را می شناسند و تکریمش می کنند . بر اساس همین شاخصه ها نیز باید از آن وضعیت شناسی و آسیب شناسی کرد و زمینه های ضعف و قوت آن را در اقشار بسیج بررسی کرد و راه کارهایی را برای ارتقای ویژگی های اسلامی ، انقلابی وملی آن به دست آورد .
بسیج انقلاب اسلامی ایران بیش از آنکه درای سازمان رزمی مشخص باشد ، دارای یک فرهنگ و تفکر است که شالوده اصلی سازمان بسیج را همین فرهنگ و تفکر تشکیل می دهد . در تبیین فرهنگ و تفکر بسیج ویژگیهای آن نظریه های مختلفی ارائه شده است که رد رأس آن فرمایشات حضرت امام خمینی (قدس سره) و حضرت آیت ا… خامنهای (مد ظله) قرار دارد . ایشان بسیج را یک فرهنگ که د ربین مردم ایران قرار دارد معرفی نموده که ریشه در باورهای انقلابی ، اسلامی و ملی ایران دارد . معنویت ، شجاعت ، ولایت ، آگاهی و شناخت ، دشمن شناسی ، حریت و … از شاخصهای این فرهنگ و تفکر محسوب می شود .
در مباحث جامعه شناسی نظرات مختلفی در خصوص فرهنگ و تفکر بسیج ارائه شده است که زاییده نگرش بسیج شناسی آنهاست . اصولا” برخی بسیج را یک پدیده صرفا” اجتماعی و گذرا می دانند و آن را تز کودتا و آشوب های داخلی می دانند و برخی آن تز بسیج توده ای مطرح کرده اند و برخی بسیج را مانع اصلاحات جامعه در روند حرکت بسوی غرب تلقی نموده اند و آن را به عنوان آسیب و مانع توسعه قلمداد کرده اند و برخی آن را نتیجه انقلاب و معادل با جریان انقلاب اسلامی تلقی کرده اند و بدین ترتیب آن را عنصر اصلی نظام اسلامی ایران میدانند . برخی نیز معتقدند که فرهنگ بسیج در جریان تحولات اجتماعی دچار ضعف شده و رو به نابودی است و برخی معتقدند که فرهنگ بسیج متناسب با شرایط و موقعیت ها اهداف ووظایف خاصی یافته است که این تحول را نمی توان ضعف نامید ، بلکه بیانگر توسعه و ارتقاء است .
آنچه مد نظر این نگارش است ، بررسی شاخصه های فرهنگ و تفکر بسیج در اقشار بسیجی است که به آسیب شناسی از آن نیز می پردازند . برای آسیب شناسی یک مدل مطلوب از فرهنگ و تفکر بسیج ارایه می گردد . سپس بر اساس مدل مطلوب وضعیت موجود ارزیابی می شود . مقایسه وضع موجود با وضع مطلوب امکان این آسیب شناسی را فراهم می آورد .
مهترین دستاورد این پژوهش ، در بعد نظری تبیین ویژگی های فرهنگ و تفکر بسیج است . در این تحقیق مبانی و جایگاه نظری وویژگی های فرهنگ و تفکر بسیج به لحاظ اسلامی ، انقلابی و ملی تبیین می شود و چهار چوب نظری بسیاری از تحقیقات میدانی را در دراز مدت فراهم می آورد .
به لحاظ عملی ،، نتایج این تحقیق ، زمینه های ضعف یا قوت اقشار مختلف بسیج را به لحاظ میزان برخورداری از ویژگی های فرهنگ بسیجی بیان می نماید تا مسئولین در زمینه تقویت و یا رفع موانع ، اقدامات علمی و عملی لازم را اعمال نمایند .
معهذا موارد زیر نیز حایز اهمیت است :
جوانان ما هرگز جنین فرصتی را نداشته اند که شاخص های فرهنگ و تفکر بسیج را مستقیم و ملموس درک نمایند . جوانان ما آنچه را که امروز به عنوان فرهنگ و تفکر بسیج می بینند ، می شنوند و می خوانند برداشت هایی است که به آن ها منتقل می شود که بعضا هم خالی از اشکال و اغراض کینه جویانه نیست . لذا ضرورت دارد تا به انحای مختلف شمای کلی این فرهنگ و تفکر به جوانان منتقل شود .
در این گفتار تعاریف مربوط به واژه ها ی فرهنگ ، تفکرو بسیج ارائه می شود . هر چند این تعاریف تا بیش از انقلاب در ادبیات ایران مورد استفاده قرار می گرفته اند اما امروز این واژه ها در ادبیات ایران معانی خاصی پیدا کرده اند که متاسفانه هنوز در فرهنگ لغت یا دائره المعارف رسمی کشور ، تعریف مناسبی در خصوص آن نیامده است . مع الوصف تعاریف مربوط به واژگان فرهنگ و تفکر بسیج به شرح زیر ارائه می گردد .
فرهنگ از وسیع ترین مفاهیم علوم اجتماعی است . اولین تعریف علمی فرهنگ توسط (تایلور) در سال 1871 در کتاب (فرهنگ اولیه ) ارائه گردیده است . نظر تایلور این بود که ”فرهنگ مجموعه پیچیده ایست که دانش ، اعتقادات ، قوانین ، آداب و رسوم و هر آموخته دیگر انسان را شامل می شود ”.
به گفته تایلور فرهنگ عبارت است از مجموعه علوم ، دانش ها ، هنرها ، افکار و عقاید ، اخلاقیات ، مقررات و قوانین ، آداب و رسوم و سایر آموخته ها و عاداتی است که انسان به عنون یک عضو جامعه کسب می کند .
برای مفهوم فرهنگ بیش از 250 تعریف آورده اند که نقل آن همه در حوصله این نوشتار نیست ، لیکن در ذیل برخی تعاریف را بازگو می کنیم :
ممکن است هنگام انتقال از فایل ورد به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است
متن کامل را می توانید در ادامه دانلود نمائید
چون فقط تکه هایی از متن برای نمونه در این صفحه درج شده است ولی در فایل دانلودی متن کامل همراه با تمام ضمائم (پیوست ها) با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند موجود است