حقوق آفرینش های فکری دکتر میرقاسم جعفرزاده - مناسب برای دوره کارشناسی - دانشگاه شهید بهشتی - تعداد صفحات 118
فرمت فایل : WORD (قابل ویرایش)
تعداد صفحات:241
فهرست مطالب:
عنوان صفحه
مقدمه و پیشگفتار 1
نخستین شناسندگان رودکی 4
نخستین شناسندگان نیما یوشیج 7
عقاید و افکار رودکی: 9
1- عقاید و افکار حکیمانه و اندرزگویی 9
2- رقیق القلب و باهوش بودن رودکی 11
3- حس بینیازی 12
4- نیکنامی 12
5- مذهبی بودن 13
عقاید و افکار نیما یوشیج: 16
1- مهربانی و دلسوز بودن 16
2- اجتماعی و سیاسی بودن نیما 18
3- پند و اندرزگویی 25
4- پایبندی نیما به زادگاه و طبیعت و مظاهر آن 26
5- استواری و پایبندی به عقاید 30
6- اصول عقاید نیما در باب نظم و نثر 30
7- عقاید مذهبی نیما 31
معلومات رودکی و بازتاب آن در اشعارش 32
1- قرآن و حدیث 36
2- اشاره به داستانهای قرآن و اساطیر سامی 37
3- بهرهگیری از مضامین شعر عرب و اشاره به سرایندگان آنها 37
4- اشاره به اساطیر ایرانی و داستانهای پهلوانی 38
5- اشارات علمی و فلسفی 38
معلومات نیما یوشیج و بازتاب آن در اشعار وی 39
1- آشنایی و تسلط بر زبان فرانسه 39
2- یادگیری زبان عربی 39
3- تسلط بر سبک و اوزان اشعار قدما 40
4- آشنایی با هنر موسیقی 40
5- تدریس زبان فارسی و عربی 41
6- توانایی بر نویسندگی و داستان نویسی و نمایشنامه نویسی 41
7- آشنایی با نقد ادبی 42
8- تسلط بر سبک رمانتیسم و سمبلیسم 42
9- آشنایی نیما با فقه و اصول و حکمت 45
رودکی پدر شعر فارسی و علل و دلایل آن 46
نیما پدر شعر فارسی و علل و دلایل آن 53
نکات دستوری و صنایع ادبی در اشعار رودکی 60
1- ویژگیهای صرفی 61
1-1) افعال 61
2-1) اسمها 62
3-1) حروف 63
- استعمال حروف ربط یا اضافه مرکب 64
4-1) پیشوندها 64
استعمال و حذف به قرینة پیشوند « بـ » تاکیدی 64
استعمال پیشوندهای کهن 65
استعمال پسوند (ومند) به جای مند 65
استعمال فراوان کاف تحبیب، تصغیر، تلطیف 65
ابدال حروف 66
2) ساختار نحوی 66
2-1) جمله 66
2-2) ضمایر 66
3-2) تکرار کلمه 67
نکات دستوری 68
اضافه تشبیهی 68
کاربرد دو حرف اضافه برای یک متمم 69
صفت جانشین موصوف 70
صفت فاعلی 70
صفت بیانی 71
صفت مفعولی 71
بدل 71
قید شک و تردید 71
قید تنبیه 72
صوت (شبه جمله تأسف) 72
ضمیر ملکی 72
پسوند دارندگی و اتصاف 72
انواع الف 72
الف ندا 72
الف زاید 73
الف تاکید 73
الف اطلاق 73
اسم مصدر 73
ی مصدری 73
فعل دعایی 74
جمله معترضه 74
اضافه استعاری 74
واو حالیه 74
که حالیه 75
قید حالت 75
کاربرد می برای تاکید 75
استفهام تقریری 75
حرف ربط برای تسویه 75
نمونههایی از صنایع ادبی در اشعار رودکی 75
تشبیه 76
استعاره 78
استعاره کنائی (از نوع تشخیص) 79
کنایه 80
ایهام 81
تضاد، طباق 81
غلو 82
مجاز 82
ردالمطلع 82
جناس زاید 82
طرد و عکس 83
تمثیل 83
هجویه 83
ذو وزنین 84
حشو 84
نکات دستوری و صنایع ادبی در شعر نیما 85
استعاره 85
کنایه 86
مجاز 86
تشبیه 88
سمبل 89
صفت مفعولی مرکب 91
کنایه 93
صفت فاعلی مرخم 94
تاثیر گذاری رودکی و کلام وی بر گویندگان پس از خود 97
1- سعدی 102
2- مسعود سعد- قطران تبریزی- ابوالمظفر مکی پنجدهی- سنایی- سعدی-
ادیبالممالک 102
3- سنایی 103
4- کسایی مروزی- رشید و طواط 104
5- دقیقی 104
6- سعدی 104
7- وزیر ابیطیب مصعبی 105
8- عنصری بلخی 105
9- ابوشکور بلخی- فردوسی 105
10- ابوطاهر خسروانی 106
11- ابوشکور بلخی 106
12- فردوسی 106
13- ازرقی هروی 107
14- رابعه- عنصری- سنایی غزنوی- قطران تبریزی- امیر معزی نیشابوری- رشید و طواط- ظهیرالدین فاریابی- فریدالدین عطار نیشابوری- خواجوی کرمانی- اوحدی مراغهای 107
15- سنایی- ابنیمین 109
تأثیرگذاری نیما و کلام وی بر گویندگان پس از خود 110
1- شهریار 110
دو مرغ بهشتی 111
2- ضیاء هشترودی 112
3- میرزاده عشقی 112
4- اسماعیل شاهرودی 113
5- شین پرتو 114
6- فروغ فرخ زاد 114
7- نصرت رحمانی 116
گستردگی انواع قالبهای شعری در شعر رودکی 120
گستردگی انواع قالبهای شعری در اشعار نیما یوشیج 124
رودکی و مدیحهسرایی در اشعار او 136
نیما یوشیج و مدیحهسرایی 143
ویژگیهای اشعار رودکی 149
ویژگیهای اشعار نیما 160
مضامین اشعار رودکی 169
مدح 169
تغزل 171
توصیف 172
خمریات 173
مرثیه 174
هجو 176
زهد و پند 177
مضامین اشعار نیما یوشیج 180
طبیعت گرایی 180
شب 186
انسان دوستی 189
نمادگرایی (سمبولیسم) 191
راز و رمز جانوران در شعر نیما 196
1- آواز قفس 197
2- پرنده منزوی 197
3- توکا 198
4- خریت 199
5- خروس 200
6- داروگ 201
7- روباه 202
8- سیولیشه 202
9- شبپره ساحل نزدیک 203
10- غراب 204
11- ققنوس 205
12- قو 206
13- کاکلی 206
14- کبک 207
15- کرم ابریشم 207
16- کک کی (گاو نر) 207
17- گاو 208
18- گرگ 209
19- لاشخورها 210
20- مرغ شکستهپر 211
سبک اشعار رودکی 213
بررسی سبکی نمونههایی از اشعار رودکی 217
شعر زندگانی و مرگ 217
شعر عصا بیار که وقت عصا و انبان بود 218
نتیجهگیری 224
سبک اشعار نیما 226
نمونهای از شعر آزاد نیما «شعر مهتاب» 227
نتیجهگیری 231
فهرست منابع و مآخذ 233
مقدمه و پیشگفتار:
سالهاست که نام رودکی پیوسته با عنوان «پدر شعر فارسی» و نام نیما یوشیج (علی اسفندیاری) با عنوان «پدر شعر نو فارسی» همراه بوده است و گاه خواننده بدون آنکه علت واقعی این وجه تسمیه را بداند آن را به خاطر سپره و بارها ذکر نموده است.
شاعران بزرگواری که هر کدام در اعتلای فرهنگ و ادب غنی ایرانی بسیار کوشیدهاند و تأثیرگذار بودهاند و هرکدام تحولات بسیار عظیمی را در زمانه و عصر خویش حاصل کردهاند.
افراد بسیاری نیز در معرفی آنان و توضیح و گزارش آثارشان گام نهادهاند.
در این تحقیق کوشیده شده است تا بین مبانی فکری و سنت شعری این دو شاعر، مقایسهای انجام دهم و در ضمن به علل و دلایلی که باعث شده است از میان خیل عظیم شاعران و گویندگان فارسی از دیرباز تاکنون این دو را به عنوان پدران شعر فارسی برگزیدهاند، اشاره نمایم.
به نظر محقق برای یک مقایسهی اصولی و صحیح، نخست باید به بررسی و شناخت جزئیات مطالب مورد قیاس پرداخت و سپس نتیجهگیری نمود. البته قابل ذکر است که اگر بخواهیم یک مقایسهی نسبتاً اصولی انجام دهیم؛ باید با توجه به آنکه تعداد ابیات بر جای مانده از این دو شاعر بسیار از لحاظ کمیت با هم اختلاف دارند و چون تعداد ابیات بر جای مانده از رودکی کمتر از هزار بیت است ولی در مورد نیما یوشیج این تعداد چندین برابر میباشد؛ لذا به ذکر پارهای از آنها میپردازیم تا بدین وسیله یک توازن تقریباً منطقی بین شمار ابیات این دو شاعر از لحاظ ارزیابی برقرار گردد.
لازم به ذکر است که در تذکرهها و کتب تاریخ ادبیات دربارهی شمار اشعار رودکی سخن بسیار گرفتهاند: برخی آن را متجاوز از یک میلیون بیت میدانند و برخی دیگر بر آناند که 700 هزار بیت بوده، و نیز آوردهاند که شعر رودکی در صد دفتر گردآوری شده بوده که بیگمان این ارقام مبالغهآمیز است. آنچه مسلم است آن است که رودکی پر شعر بوده و اکنون همانطور که ذکر شد مقدار اندکی از سرودههای او در دست است.
در این مجموعه تلاش شده است که با بررسی و تفحص بر روی اکثر آثار و تحقیقاتی که در باب این دو شاعر شده است و در کنار هم قرار دادن آن مطالب به نتیجهای که مورد نظر است، دست یافته شود. در باب رودکی و نیما یوشیج تحقیقات و کتب فراوانی به انجام رسیده و تألیف شده است؛ اما آنچه اکنون پس از سالها میتواند انگیزهای برای تأمل و تألیفی دوباره در شعر و زندگی این دو شاعر باشد، یکی همان مقایسهی مبانی فکری و سنت شعری این دو است و نیز شاید با این روش پارهای از ابهامات با این روش از میان برداشته شود و دیگر آن که شاید در کنار هم قرار دادن مطالب به صورت مقایسهای راه تازهای را در نقد و تحلیل اشعار این دو گویندهی شهیر ایرانی به همراه داشته باشد.
مجموعهی حاضر به هر حال کوششی است برای آشنایی و باز آشنایی که از منابعی بسیار با ارزش در این زمینه مدد جسته است.
نخستین شناسندگان رودکی:
دربارهی چند تن از بزرگان ادب و سخن سرایان ایران دشواری بسیار بزرگی که در پیش ماست این است که دربارهی نام و نسب و تاریخ در گذشت و جزییات زندگی ایشان آگاهی درست و دقیق در کتابهای رایج نیست. گویی شهرت ایشان وانتشار فوقالعادهی آثارشان چنان در میان مردم ایران درگرفته است که در پی این گونه جزئیات که دربارهی ایشان بسیار اهمیت دارد نرفتهاند و در حقیقت شهرتشان، زندگیشان را تحتالشعاع قرار داده است. چنانکه دربارهی فردوسی هنوز مجهولات فراوان در پیش داریم. یکی از آن گویندگان شهیر رودکی است که زندگی و آثار و افکار او پیوسته در ابهام مانده است و نخستین کسی که بحث درباره این مرد بزرگ را به جایی رسانده است که برخی جزییات زندگی او را از زیر پرده استتار روزگار بیرون کشیده مرحوم محمد قزوینی در حواشی چهار مقاله نظامی عروضی است.
اینک باید آن چه دربارهی رودکی در کتابهای رایج آمده است به ترتیب تاریخ نقل کرد:
1) نخستین کسی که ذکر از رودکی کرده نظامی عروضی سمرقندی در کتاب معروف چهار مقاله است که آن را در حدود سال 550 تألیف کرده است.
2) پس از او، محمد عوفی در لبابالالباب که آن را در حدود سال 618 تألیف کرده است.
3) حمدالله مستوفی در کتاب تاریخ گزیده که آن را در سال 730 تألیف کرده است.
4) دولتشاهبن علاءالدوله بختیشاه غازی سمرقندی در تذکرهالشعرا که آن را در سال 892 به پایان رسانیده است.
5) جامی در بهارستان که آن را در سال 892 تألیف کرده است.
6) حکیمشاه محمدبن مبارک قزوینی در ترجمه مجالسالنفایس علیشیرنوایی که از سال 927 تا 929 مشغول ترجمه آن بود.
7) غیاثالدینبنهمامالدین هروی خوندمیر در کتاب معروف حبیبالسیر.
8) محمدعارف لقایی در مجمعالفضلا.
9) امین احمد رازی در هفت اقلیم.
10) شیخ ابوالقاسم بن ابوحامدبن نصر بلیانی انصاری کازرونی در کتاب سلم السماوات.
11) محمدصادق ناظم تبریزی در نظم گزیده.
12) میرحسین دوست سنبهلی در تذکره حسینی.
13) امیر شیرعلیخان لودی در مرآة الخیال.
14) حاج لطفعلی بیک آذر بیکدلی در آتشکده.
15) میرغلامعلی آزاد بلگرامی در خزانه عامره.
16) محمد قدرة اللهخان گوپاموی در نتایج الافکار.
17) رضاقلیخان هدایت درمجمعالفصحا.
18) تامس ویلیم بیل در مفتاحالتواریخ.
19) امیرالملک سید محمد صدیق حسنخان در شمع انجمن.
20) مولوی آغااحمدعلی احمد در هفت آسمان.
21) میرزا محمدناصر طبیب دیلمی متخلص به ادیب.
22) مولانا محمد عبدالغنیخان غنی موفرخ آبادی در تذکرةالشعرا.
23) صدرالدین عینی مؤلف تاجیکستان.
24) مولانا محمدحسین آزاد در کتاب سخندان فارس.
25) میرزاده و سهیلی و جلال اکرامی و بزرگزاده در کتاب نمونههای ادبیات تاجیک.
26) غلامرضا ریاضی در کتاب دانشوران خراسان.
این افراد در کتب و یا تذکرههای خود از رودکی و نسب و نام و لقب و زادگاه و اشعار وی به گونههای مختلف سخن گفتهاند.
نخستین شناسندگان نیما یوشیج:
آنچه را که در ابتدای این بحث در باب رودکی و فردوسی بیان کردیم در مورد زندگی و احوال نیما یوشیج صدق نمیکند و دلیل آن هم موقعیت و عصر زندگی وی میباشد؛ هر چند هنوز ابهاماتی در فهم بعضی از اشعار او وجود دارد اما در مورد زندگی و احوال او نویسندگان و گویندگان بسیاری قلمفرسایی کردهاند که به نام پارهای از آنان میپردازیم:
1) مهدی اخوان ثالث در کتب معروف خود «بدایع و بدعتهای نیما» و «عطا و لقای نیما» و در مقالات و سخنرانیهای متعدد خود.
2) سیروس طاهباز در چاپ و تکثیر بسیاری از مجموعههای اشعار و نامههای نیما.
3) یحیی آرینپور در کتاب از صبا تا نیما (تاریخ ادب فارسی معاصر).
4) محمد ضیاء هشترودی در مقالات و سخنرانیها.
5) لئون سرکیسیان در مقالات خود.
6) محمدحسین شهریار در مقالات و اشعار خود.
7) جلال آل احمد در مقالات و سخنرانیهای خود.
8) حبیب یغمایی در مقالات و سخنرانیهای خود.
9) شین پرتو (دکتر علی پرتو) در سخنرانی و مقالات.
10) اسماعیل شاهرودی (آینده) در سخنرانی و مقالات.
11) فروغ فرخزاد.
12) ابراهیم ناعم.
13) نصرت رحمانی در شعر الرثاء که در مرگ نیما سرود.
14) دکتر تقی پورنامداریان در کتاب خانهام ابری است.
15) دکتر بهروز ثروتیان در کتاب اندیشه و هنر در شعر نیما.
عقاید و افکار رودکی:
در تذکرهها آوردهاند که ابوعبدالله جعفربن محمد رودکی، در رودک سمرقند چشم به جهان گشود و در موسیقی او را مهارتی عظیم بود و بربط را نیکو نواختی و دارای هوش و قریحهای بالا بود و در هشت سالگی قرآن به تمامت بیاموخت و …
اما آنچه در این جا مورد نظر است، بررسی عقاید و افکار رودکی است که تنها آنها را با بررسی اشعار بر جای مانده از وی میتوان تشخیص داد.
فرمت فایل : word(قابل ویرایش)تعداد صفحات30
معنای هنر و تعریف آن با روشهای گوناگون و از نظر نظامهای فکری و جهانبینیهای مختلف مورد پژوهش و بررسی واقع شده و مطالب زیادی در این زمینه موجود است. فلاسفه، زیبائی شناسان، مورخین، باستان شناسان، مردم شناسان و بالاخره ناقدین هنر نیز به نوبه خود هر یک از منظر خاص خود موضوع را بررسی کرده و سعی کردهاند راه به جائی ببرند. اما تاکنون یک تعریف واحد و مقبول همگان ارائه نشده است. بلکه برخلاف تصور، مسأله آنقدر گسترده و پیچیده است که پژوهشگر به یاد این دو بیتی خیام میافتد که :
آنانکه محط فضل و آداب شدند در جمع کمال شمع اصحاب شدند
ره زین شب تاریک نبردند برون گفتند فسانهای و در خواب شدند
علاوه بر اختلاف روشها، اختلاف مشربها و روحیات، اختلاف جهانبینیها و مرامها نیز مزید بر علت شده، و به اختلافات دامن زده است. در صورتی که هنر یک مقولة علمی و یا تجربی نیست که بتوان مستقل از ذهنیتها و روحیات و حتی اهداف و آرمانهای فردی و اجتماعی به آن پرداخت و یا آن را تعریف کرد. اگر در علوم محض و علوم تجربی بتوان تا حدودی ـ و تاکید میکنم تا حدودی ـ شاهد و مشهود را از یکدیگر جدا کرد، در مورد هنر به هیچ روی نمیتوان «تماشاگر» و «بازیگر» یا «ناظر» و «منظر» را از یکدیگر جدا کرد. در امور هنری، ناظر، منظر و منظور چنان با یکدیگر آمیختهاند که نه تنها جدا کردنشان از یکدیگر دشوار است، بلکه در آمیختگی این سه عنصر شناخت چنان عمیق است که منجر به پیدایش نظریات کاملاً متفاوت در تعریف هنر شده. در حالی که هیچ یک از این نظریات را نمیتوان کامل و بیعیب و نقص دانست. تعدادی از این تعاریف به شرح زیر است:
- استعداد تجسم آزادانه بخشیدن به افکار
- انتقال احساسات و عواطف
- گریز از هیولی (بیشکلی ماده خالص ـ فلاسفة یونان) یا جبران خلاء و تنگی فضای عالم خاکی
- کوششی برای خلق زیبایی یا آفرینش صور لذتبخش
- عاطفهای که صورت خوب از آن حاصل شود
- بیان و خلق
- روزنهای به ماوراء یا کوششی برای اتصال به منشاء وجود
- انجام کاری برحسب قواعد یا به دست آوردن نتیجه از طریق استعدادهای طبیعی
- درک بی شائبه از جهان و...
به طوری که ملاحظه میشود این تعاریف بعضاً تفاوتهای اساسی با یکدیگر دارند. بعضی اشراقی و عارفانهاند برخی فلسفی. و برخی واقعگرایانه و تحققی (پوزیتیویستی). بعضیها بسیار کلی و عمومی و بعضیها خاص هستند. بعضی اساساً واجد ویژگیهای اولیه یک تعریف علمی که عبارتست از جامع و مانع بودن نمیباشند (تعداد زیادی از این نوع تعاریف وجود دارند که ذکرشان در این مختصر نمیگنجد).
در عین حال این پراکندگی و اختلاف آراء موجب نمیشود که گمان کنیم پژوهشها و مطالعات تفصیلی و زیادی که تاکنون برای کشف ماهیت هنر و منشاء آن شده بیفایده بوده و یا خواهد بود. برخلاف، در فراگرد این پژوهشهای تاریخی و کوششهای نظری، همواره چشماندازهای تازهای پیدا شده و ناشناختههائی به شناسائی آمده، و مسائلی به تدریج طی شده و چیزهای بسیاری کشف شده که قبلاً مشکوف نبوده است.
از طرف دیگر بد نیست به این مطلب توجه کنیم که آنچه بسیاری از اوقات به عنوان تعریف هنر تلقی میشود اساساً تعریف هنر نیست، بلکه یا بیان منشاء هنر است یا توصیف هنر و یا احکام و دستورات و راهبردها. باید این چهار مقوله را از یکدیگر تشخیص داد و هر یک جداگانه مورد بررسی و نقادی و تجزیه و تحلیل واقع شوند. به عنوان نمونه نظریات و مباحثاتی که تحت عنوان «هنر برای هنر» یا «هنر برای مردم» (جامعه) ابراز میشوند، گر چه خارج از حوزه فلسفه هنر نیست اما غالباً دستوری
(Normative) یا راهبردی بوده ارزشی علمی ندارند. این دو نظریه آنچناکه گاهی کاملاً متناقض مینمایند آنقدرها هم متناقض نیستند. البته متفاوت هستند اما لزوماً و تحت همه شرایط تاریخی متناقض نبودهاند و نمیباشند. وقتی به مقصود گویندگان و شارحین این نظریات توجه کنیم میبینیم داستان به این صورت نیست که هر که میگوید هنر برای هنر لزوماً مقاصد فردپرستانه، غیراجتماعی و یا بدتر از آن ضداخلاقی داشته باشد، و یا هرکس میگوید هنر برای جامعه به لطافتها و عناصر درون شخصیتی، درون ذاتی و عاطفی هنر توجه نداشته باشد و نداند که هنر از دل برمیآید و در محدوده خشک دیدگاههای اجتماعی با اهداف سیاسی نمیگنجد. درگیریها و نفی و اثباتهای تحت این عنوان در سطوح پایین تخصصی غالباً شعاری، مجادله آمیز، و مناقشات لفظی ناشی از تعبیر و تفسیر دلخواهانه و ظاهر کلامی و لغوی این دو راهبر است. برخورد صوری هم با این داستان که دارای یک سیر تحول طولانی (یکصد ساله یا بیشتر) با زیر و بمها، فراز و نشیبها، درست و نادرستیها، تنوعها و گرایشات گوناگون، و تعابیر و تفاسیر و دیدگاه های متفاوت در درون هر یک از دو جریان است، راه به جائی نبرده، نمیبرد و نخواهد برد. این دو جریان هر یک دارای بسترهای تاریخی ـ اجتماعی و موجبات خاصی هستند که به نوبه خود قابل توجیه و قابل درک است. هر گونه داوری بدون درک و فهم موجبات، خاستگاهها و بستر تاریخی ـ اجتماعی هر یک، نادرست و سطحی است و به تنزیه و تفکیرهای یک جانبه میانجامد.
به هر صورت من به نوبه خود چارهای ندارم جز اینکه تعریف مورد نظر خودم را که خواستهاید ارائه دهم. به نظر من عبارت است از: دریافت معنی و معنی دادن به / رمزگشائی و رمزپردازی از/ رازگشائی و رازگویی با / اشیاء و پدیدهها به طریقه عاطفی و احساسی (شهودی و بیواسطه). به عبارت سادهتر هنر عبارت است از : «کشف معنی ـ با معناهای ـ پنهان و مکنون در ذات اشیاء و پدیدهها و انتقال آنها از دل به دل.»
هنر انواع مختلف دارد. تقسیمبندی عمومی و کلی عبارت است از هنرهای محض و هنرهای کاربردی؛ که تحت عناوین دیگری همچون هنرهای زیبا و صنایع هنری، هنرهای مطلق و نسبی، حقیقی و مفید، درجه اول و درجه دوم و ... نیز بیان شده است. بعضیها با جدا کردن معماری از این تقسیم بندی دو گانه، سه نوع هنر تشخیص دادهاند: درجه اول، بینابینی (معماری)، و درجه دوم. آنچه اهمیت دارد عناوین این طبقهبندیها نیست. بلکه موضوع آن است. موضوع طبقهبندی عمومی هنر این است که دستهای از هنرها دارای ویژگیهای زیراند:
1- از لحاظ استفاده عملی نامشروطاند.
2- نیازمند مقبولیت و مشروعیت (جامعهپسندی) نیستند.
3- نیازمند امکانات تولیدی و سرمایهگذاری به منظور تولید نمیباشند.
4- مشروط به فایده و استفاده اجتماعی فوری نمیباشند. گرچه بنابر ماهیت بدون تردید دارای کارکردهای اجتماعیاند. با این حال فرآیند خلق آنها مستلزم و منوط به فایده و کارکرد اجتماعی نیست.
فرمت فایل : WORD (قابل ویرایش)
تعداد صفحات:66
فهرست مطالب:
چکیده
فصل اول : کلیات تحقیق
مقدمه
بیان مسئله
اهمیت وضرورت تحقیق
اهداف تحقیق
فرضیه های تحقیق
متغیر ها
تعریف مفاهیم و واژگان اختصاصی طرح
تعریف نظری
تعاریف عملیاتی
فصل دوم :ادبیات تحقیق
بخش اول :اختلال کمبود توجه ـ بیش فعالی
تاریخچه ADHD
سبب شناسی
مشکلات ناشی از بیش فعالی
تیزهوشی و بیش فعالی
بخش دوم : آموزش والدین
کنترل کودک بر اساس رویکرد رفتاری
بخش سوم : سلامت
سلامت جسمانی :
اضطراب :
اختلال خواب :
رشد اجتماعی و کارکرد اجتماعی
افسردگی:
بخش چهارم : تحقیقات انجام شده در ایران و جهان :
تحقیقات انجام شده در جهان
تحقیقات انجام شده در ایران:
فصل سوم :
روش اجرای تحقیق
1ـ طرح پژوهش
2ـ جامعه آماری
روش نمونه گیری
ابزار اندازه گیری
پایایی و روایی آزمون ها
روش نمره گذاری
بسته آموزشی
روش اجرای پژوهش
روش آماری
فصل چهارم :
تجزیه و تحلیل اطلاعات
فصل پنجم :
بحث و نتیجه گیری
پیشنهادات پژوهشی
پیشنهاد کاربردی
محدودیت های پژوهش
فهرست منابع فارسی
چکیده
اختلال کمبود توجه بیش فعالی یکی از شایع ترین اختلالات دوره کودکی است که می تواند اثرات نامطلوبی بر روی فرد در دوره کودکی و نوجوانی، بر روابط خانوادگی و بخصوص سلامت عمومی مادران داشته باشد. و یکی از موثرترین راههای کاهش این اثرات نامطلوب، آموزش خانواده بخصوص مادران می باشد به این دلیل تحقیقی را با عنوان «اثر بخشی آموزش الگوهای فکری و رفتاری با رویکرد شناختی ـ رفتاری بر سلامت عمومی مادران کودکان مبتلا به ADHD دوره ابتدایی شهرستان بجنورد» انجام شد که این تحقیق از نوع نیمه آزمایشی می باشد. در این تحقیق جامعه آماری، کلیه مادران دانش آموزان دوره ابتدایی شهرستان بجنورد که مبتلا به ADHD هستند، می باشد. نمونه آماری، 30 نفر از مادران دارای کودک مبتلا به ADHD هستند که از طریق نمونه گیری خوشه ای از 30 مدرسه انتخاب شده اند. در ابتدا، مادران 2 گروه کنترل و آزمایش پرسشنامه GHQ را تکمیل نمودند. پس از آن مادران گروه آزمایش طی 12 جلسه آموزشی، الگوهای
شناختی ـ رفتاری جدید را آموختند در حالیکه گروه کنترل هیچ آموزشی ندیدند. پس از اتمام آموزش، مادران هر دو گروه مجدداً تست GHQ را تکمیل نموده و نمرات محاسبه شده در 2 مرحله ثبت، سپس میانگین نمرات، تفاوت میانگین ها و واریانس محاسبه گردید و با استفاده از نرم افزار SPSS، آزمون تی ـ استودنت برای گروه های مستقل انجام گردید.ابزار اندازه گیری در این پژوهش عبارتند از : پرسشنامه سلامت عمومی GHQ، پرسشنامه CSI4 که روایی و پایانی ابزار قبلاً اندازه گیری شده است و مورد تایید می باشد.این پژوهش دارای 5 فرضیه می باشد که چهار فرضیه آن تایید گردید. نتیجه پژوهش نشان داد که آموزش مادران با رویکرد شناختی ـ رفتاری باعث افزایش سلامت جسمی، سلامت عمومی، کارکرد اجتماعی و کاهش اختلال اضطراب و اختلال خواب می شود.
کلید واژه :بیش فعالی، درمان شناختی ـ رفتاری، سلامت عمومی
فصل اول :
کلیات تحقیق
مقدمه
خانواده مکانی است که کودک با همه تجارب خویش به آن باز می گردد، برآلام و دردهایش مرهم می نهد و در آن، از افتخارات و موفقیتهایش سخن به میان می آید( نوابی نژاد، 1373).
خانواده ، شبکه ای از ارتباطات است که در آن والدین وکودکان در فرآیندی دو سویه با یکدیگر تعامل دارند. در این مجموعه طرفین قادرند تاثیرات بس شگرفی بر یکدیگر داشته باشند . با تأمل در کیفیت روابط والدین وبخصوص روابط مادر وکودک و موشکافی در آن می توان به نقش حساس مادر در ارتباط با کودک پی برد. در دهه های اخیر روانشناسان تاکید بسیاری بر روابط کودک با مراقبینش داشته اند . آنها واکنشهای متقابل را ، اساس رشد عاطفی و شناختی کودک ذکر کرده اند (بالی، 1969؛فروید ، 1964؛واتسون ، 1928). بهرنز(1954)، برای بوجودآمدن شخصیتی متعادل در اطفال بر کیفیت رفتار مادر و ویژگیهای شخصیتی وی و نیز چگونگی ایفای نقش مادرانه تاکید دارد. او پیشنهاد می کند که رفتار اجتماعی و رشد شخصیت کودک ، به طرز رفتار مادر و ساختمان منش او بستگی دارد. ( ایمان زاده، 1377).
خانواد نخستین نهادی است که کودک بعنوان یک موجود اجتماعی با آن ارتباط برقرار می کند. بر اساس دیدگاه های رشدی، کودک، خانواده را بعنوان یک محیط فیزیکی ـ اجتماعی و روانی، مدتها قبل از تولد خود شکل می دهد و متقابلاً توسط آن شکل می پذیرد و یک تعامل متقابل بین آنها بوجود می آید، از این رو خانواده اصلی ترین و بنیادی ترین نقش را در فرآیند رشد کودک دارد (چلبیانلو، 1384).
مادر نزدیک ترین فرد به نوزاد از اوان تولد است . این تکیه گاه پر قدرت که مهم ترین منبع تامین کننده نیازهای جسمی و روانی کودک می باشد، قادر است با دریای بیکران محبت های خودزمینه ساز عشق و دوستی در فرزند خویش باشد. همانطوری که واکنشهای مادر قدرت اثر گذاری بسیاری بر کودک دارد ، رفتارها و خلق و خوی کودک نیز می تواند بررفتار و عواطف مادر نسبت به فرزندش تاثیرفراوان داشته باشد. کودکان بیش فعال به دلیل مشکلاتی چون پر تحرکی ، بی قراری وکم توجهی،تکانشگری تاثیرات عمیقی بر روابط خود با سایر اعضاء خانواده و فضای کلی حاکم بر این محیط می گذارند. وجود این گونه رفتارها در کودک ، به بروز واکنشهایی چون پرخاشگری ، تنبیهات جسمانی و احساس خصومت از جانب والدین (نسبت به کودک ) می انجامد . این عکس العملها در نهایت منجر به حاد شدن مشکلات کودک می گرددو به این ترتیب چرخه معیوبی بوجود می آید، به شکلی که تدریجاً تشخیص دقیق علت و معلول بسیار بعید به نظر می رسد (ایمان زاده، 1377).
نیازهای گوناگون کودک و چگونگی تامین آن از جانب خانواده در روند سلامت روانی و رشد تکامل جسمی و روحی کودک نقش تعیین کننده ای دارد ( هاشمیان، 1377).
اگر شخصیت انسانی را بنایی در نظر بگیریم، باید پذیرفت که اسکلت فلزی آن در دوران کودکی بنا می شود و آنچه بعدها به آن افزوده می شود، حول محور این اسکلت فلزی یا ستونهای اصلی شکل می گیرد ( سرمد، 1375).
به هر جهت، در محیط خانواده که به واقع جامعه ای محدود است ، کنش و واکنشهای میان اعضاء تاثیر بسزایی در افزایش یا کاهش مشکلات موجوددارد. لذا در چنین محیطی صحبت از تاثیر یک سویه افراد (چه والد و چه کودک ) بر دیگری خطا است . نمی توان صرفا از مشکلات کودک سخن راند حال آنکه روشن است او در یک سیستم تعاملی رشد می یابد. مطرح نمودن اختلالات شخصیتی و رفتاری مادر به عنوان علت مشکل کودک نیز ، نادرست است.واضح است که مادر از بابت کج خلقی ها ، ناسازگاریها و سرکشی های فرزندش بیشترین آسیب را متحمل می شودبه خصوص در خانواده هایی که دارای کودکان با اختلال کمبود توجه بیش فعالی هستند . لذا برای کاهش آسیبهای روانی والدین، بخصوص مادران و ایجاد نگرش مثبت تر و آمادگی بیشتر برای مواجه با مشکلات کودکانشان و در نتیجه تامین آرامش و سلامت عمومی اعضای خانواده و بخصوص مادران و کودکان ، آموزش مادران را امری ضروری و لازم می دانیم و در این تحقیق برآنیم که اثر بخشی آموزش مادران با رویکرد شناختی رفتاری را بر سلامت عمومی آنان مورد بررسی و تحقیق قرار دهیم وامیدواریم این آموزش گامی مثبت بر افزایش سلامت عمومی مادران وکاهش اختلال در کودکان باشد.
بیان مسئله :
اثر بخشی آموزش الگوهای فکری و رفتاری جدید بر سلامت عمومی مادران کودکان ADHD
روابط مادر و کودک به دلیل ویژگیهای منحصر به فرد آن همواره مورد توجه متخصصان بوده است. عمق و گستردگی این پیوند بصورتی است که هر یک از طرفین قادرند در کاستن یا افزودن مشکلات دیگری نقشی حیاتی ایفا کنند. بررسیهای متعدد در زمینه تعامل کودکان بیش فعال و مادران آنها، نشانگر مشکلات ارتباطی میان آنان و شیوه های تربیتی ترجیحا تنبیهی است. مش وجانسون (1983)،گزارش می دهند که مادران کودکان بیش فعال دارای عزت نفس پایین تر ، احساس گناه فزاینده و احساس انزوای بیشتری نسبت به مادران کودکان عادی هستند. برین و بارکلی خود به این نتیجه رسیدند که مادران کودکان بیش فعال ، احساس استرس مادرانه بیشتری نسبت به مادران کودکان عادی دارند (ایمان زاده، 1377).
وقتی کودک دارای اختلال باشد، به والدین بخصوص مادران فشار روانی زیادی وارد خواهد شد ، چرا که بسیاری از انتظارات آنان درهم ریخته میشود و روشهای تربیتی مرسوم در این کودکان تاثیر چندانی نخواهد داشت . در واقع تربیت فرزندان مسئولیت مهم و دشوار تلقی می شود. در این زمینه کانت می نویسد : « در بین ابداعات بشر دو تا از بقیه مشکلتر است : هنر مملکت داری و حکومت و هنر تعلیم و تربیت (شکوهی، 1372)». این امر در شرایطی که کودک دارای نشانه هایی از بیش فعالی ـ بی نظمی ـ تحریک پذیری ـ بی توجهی ـ تکانشگری بی ملاحظاتی و نافرمانی باشد بسیار خسته کننده و سخت خواهد بود ، چرا که روشهای تربیتی معمول از قبیل آگاه سازی ، استدلال ، سرزنش،. برای این دسته از کودکان کارساز نیستند . به همین دلیل بیشتر اوقات والدین، بخصوص مادران کودکان احساس درماندگی کرده و به روشهایی متوسل میشوند که وضعیت کودک را وخیم تر می کند و از این طریق احساس گناه و آشفتگی برخانواده حاکم میشود و تعاملات آنان منفی میشود و والدین بخصوص مادران بخاطر عدم اطاعت کودک ، کنترل شدیدی اعمال می نمایند و تعارضات زیادی بین پدر و مادر ،خواهر و برادران بوجود می آید. علاوه بر این ممکن است ناراحتی های زیادی از جمله افسردگی در مادر و رفتارهای ضد اجتماعی (سوء مصرف مواد) در پدر پیدا شود. وقتی حضور کودکی با نشانه های بیش فعالی و نقص توجه جو عاطفی خانواده را متشنج می سازد ، والدین با فرزند عادی خود بدرفتاری می کنند
(ماس وولف، 1999) . این یافته ها نشان میدهد که مشکلات این خانواده ها صرفا به موقعیتهایی که کودک مبتلا به ADHD مستقیما با آن درگیر است ، محدود نمی شود در نتیجه نه تنها اختلال کودک شدت می یابد بلکه مشکلاتی در سایر اعضاء خانواده بخصوص مادر بوجود می آید(گرجی، 1383).
ویژگیهای رفتاری کودک بیش فعال به گونه ای است که مستلزم صرف انرژی فراوان از طرف مادر است. پر تحرکی ، بیقراری ،بی توجهی به خطرات ، ضعف تمرکز ، ناتوانی در پیروی از دستورالعملها و نیز پیامدهایی چون لجبازی ، نافرمانی ، منفی کاری و..... توانایی مادر را به مرور به تحلیل می برد. در چنین وضعیتی کمک به مادری درمانده و ناامید از طریق آموزش بسیار بدیهی و ضروری است. چرا که یاری و همدلی با او و نهایتا کاستن بار روانی منفی و تامین سلامت عمومی مادر ودر نتیجه تغییرات مثبت در روابط مجموع افراد وبویژه کمک به کودک است (ایمان زاده، 1377).
از طریق آموزش الگوهای فکری و رفتاری جدید به مادران کمک می کنیم تا دریابند
که : مشکلات رفتاری کودک برخاسته از ضعف و ناتوانی او در تربیت و کنترل فرزند نیست بلکه ناشی از ویژگیهای خاص و منحصر به فرد کودک آنان است وانجام برخی کارها اختلال رادر کودک کاهش داده و باعث تامین سلامت عمومی مادران میشود. توجه به این نکته ضروری است که هر چه این خدمات سریعتر ارائه شود، پیش از آنکه طیف مشکلات رفتاری کودک گسترده و متنوع گردد، نتایج آن ثمر بخش تر خواهد بودوسلامت عمومی مادر نیز کمتر به خطر می افتد که این امر لزوم ملاحظات روان شناختی از جمله آموزش شناختی ـ رفتاری والدین را نشان داده و حتمی می نماید. بر این اساس ما در این تحقیق برآنیم که بدانیم آیا آموزش مادران با رویکرد شناختی ـ رفتاری و آشنا کردن آنان با الگوهای فکری و رفتاری جدید باعث افزایش سلامت عمومی آنان میشود؟
اهمیت وضرورت تحقیق :
اختلال کمبود توجه بیش فعالی (ADHD) هنوز یکی از شایع ترین موارد ارجاعی به درمانگاههای مشاوره کودک است. مطالعات همه گیر شناسی نشان میدهد که این اختلال در 3 تا 5 درصد از کودکان مدرسه ای به وقوع می پیوندد. در نتیجه اختلال کمبود توجه بیش فعالی یکی از اختلالات روانشناختی شایع دوران کودکی است که لازمست بیشترین تحقیقات در مورد آن به عمل می اید تا متخصصین بالینی و مشاوران بتوانند به ارزیابی شایسته آن قادر شوند و ملاحظات درمانی موثری را بهبود بخشند (کراتوچویل و موریس ، ترجمه نائینیان وهمکاران، 1378).
بارکلی (1918) ، در تحقیقات خود به این نتیجه رسید که ، در مادران کودکان بیش فعال علائم افسردگی نسبت به گروه کنترل مشهود تر است. او هم چنین دریافت که میزان ناسازگاری زناشویی در والدین کودکان بیش فعال بیش از گروه عادی است. کنول (1972) ، با بررسیهایی که انجام داد نتیجه گرفت که ، مادران کودکان ببیش فعال بیشتر از مادران کودکان عادی دچار الکلیسم و هیستری هستند.
اختلال ADHD اختلال رشدی خویشتنداری و سلوک اجتماعی است که مزمن و بدون درمان است. در صورت عدم کنترل و مهار اختلال ، مشکلات بیشتری را در بزرگسالی به همراه دارد از جمله سوء مصرف الکل ـ اخراج از مدرسه ـ شخصیت ضد اجتماعی ـ دروغگویی و دزدی و رفتارهای بزهکارانه و در صورتیکه درمان طولانی تا نوجوانی ارائه شود امکان خطر ناسازگاری در این افراد کاهش می یابد. لذا با آموزش والدین، بخصوص مادران و ارائه راهکار های مناسب به آنها می توان مشکلات را کاهش و عوارض ناشی از اختلال را کمرنگ کرد (کراتوچویل و موریس، ترجمه نائینیان وهمکاران، 1378).
از آنجا که نمی توان اختلال نارسائی توجه / فزون جنبشی را به طور کلی درمان کرد، بهترین واژه به کار گرفته شده، مدیریت یا مداخله در مورد این اختلال می باشد. آموزش والدین بخصوص مادران به عنوان گام مثبت در جهت کمک به والدین و پیشگیری از مزمن شدن و تبدیل احتمالی آن به انواع اختلالات دیگر، جهت درمان کودکان دارای ADHD می تواند مورد استفاده قرار گیرد. در واقع این روش موجب افزایش شناخت والدین از ماهیت اختلال شده و اعتماد به نفس آنان را در مورد نقش والدین افزایش می دهد. این روش نه تنها بر روی کودک مورد نظر بلکه بر روی والدین، خواهران و برادارن وی نیز موثر می باشد. بدین صورت که والدین تحت این جلسات آموزشی در نحوه تفکر خود نسبت به اختلال و نیز شیوه برخورد با کودک تغییر روش می دهند (رجبلو، 1385).
در اثر آموزش والدین بخصوص مادران می توان میزان عیب جویی ـ انتقاد ـ محرومیت ـ تنبیه و سوء استفاده بالقوه از کودک را کاهش داد که این ملاحظا ت تاحد ود ی موجب آرامش و سلامت روان خانواده وبخصوص مادران می شود که در نتیجه آن، مادران از یک نگرش مثبت واحساس بهتر برخوردار و در زندگی مسئولانه ترعمل میکنند ودر نهایت آمادگی بیشتری برای مواجهه وحل مشکلات کودکانشان خواهند داشت، لذا آموزش والدین بخصوص مادران برای راهنمایی کودک ADHD در خلال سالهای رشد مطمئناً مهم، مفید، ضروری و مورد نیاز است.
اهداف تحقیق :
هدف اصلی : با آموزش الگوهای فکری و رفتاری جدید، با رویکرد شناختی رفتاری به مادران، سلامت عمومی مادران دارای کودک ADHD را افزایش دهیم.
علاوه بر آن با آموزش مادران دارای کودک ADHD می خواهیم :
1ـ اختلال ADHD ر ا به مادران شناسانده تا با ایجاد آگاهی در خانواده، اختلال را در کودکان مهار کنند.
2ـ از مشکلات و اختلالات بیشتری که در حاشیه این اختلال ایجاد می شود از جمله
پرخاشگری، رفتار مقابله ای ، نافرمانی، عزت نفس پایین، پیشرفت تحصیلی کم و.... جلوگیری نموده یا حد اقل این مشکلات را کاهش دهیم.
3ـ از مشکلات و اختلالات بیشتری که ممکن است در آینده و دوره نوجوانی ایجاد شود از جمله مصرف الکل، اخراج از مدرسه، دروغگویی، دزدی، شخصیت ضد اجتماعی جلوگیری نموده یا حداقل این مشکلات را کاهش دهیم.
4ـ از بروز آسیب های روانی در والدین به خصوص مادران جلوگیری کنیم چه والدین و به خصوص مادران ممکن است در برخورد با مشکلات این کودکان سلامت عمومی خود را از دست داده و دچار افسردگی و اختلالات دیگر شوند .
5ـ با آموزش رفتارهای درست به والدین در رابطه با این کودکان می توان آرامش نسبی در خانه و مدرسه برای والدین و معلم ایجاد کرد و در نتیجه ایجاد محیط مطلوب، زمینه های رشد و پیشرفت کودکان را فراهم نمائیم.
فرضیه های تحقیق :
فرضیه شماره 1 : آموزش الگوهای فکری و رفتاری با رویکرد شناختی ـ رفتاری به مادران در سلامت عمومی مادران موثر است.
فرضیه شماره 2 : آموزش الگوهای فکری و رفتاری با رویکرد شناختی رفتاری به مادران، در سلامت جسمی مادران موثر است.
فرضیه شماره 3 : آزموش الگوهای فکری و رفتاری با رویکرد شناختی ـ رفتاری به مادران در کارکرد اجتماعی آنان موثر است.
فرضیه شماره 4 : آموزش الگوهای فکری و رفتاری با رویکرد شناختی ـ رفتاری به مادران در کاهش اضطراب و اختلال خواب مادران موثر است.
فرضیه شماره 5 : آموزش الگوهای فکری و رفتاری با رویکرد شناختی ـ رفتاری به مادران در کاهش افسردگی آنان موثر است.
متغیر ها :
متغیر مستقل: آموزش الگوهای فکری و رفتاری جدید به مادران با رویکرد شناختی ـ رفتاری
متغیر وابسته : سلامت عمومی مادران دارای کودک ADHD ، سلامت جسمی مادران دارای کودک ADHD ، کارکرد اجتماعی مادران دارای کودک ADHD ، اضطراب و اختلال خواب مادران دارای کودک ADHD ، افسردگی مادران دارای کودک ADHD
متغیر کنترل کننده : تحصیلات مادر، بهره هوشی کودکان و جنسیت کودک
مقدمه
دوره تاریخی 57-1332 ایران، دوره احیای اسلام و جولانگاه اندیشهها و تفکرات مذهبی است. بدین لحاظ در این دوره شاهد ظهور اندیشه ها و جریانهای مختلف فکری هستیم که به منظور حل مشکل جامعه، یکدیگر را به چالش میطلبند و راهحلهایی ارایه میدهند. سؤال اصلی پژوهش حاضر آن است که جریانهای فکری این دوره، چه نقشی در شکلگیری اندیشه انقلاب اسلامی داشته و مکتب فکری انقلاب اسلامی، مدیون اندیشه کدام یک از آنهاست؟
طرح این موضوع و جستجوی رابطه بین «تحولات فکری و اندیشه انقلاب اسلامی» مبتنی بر این پیشفرض است که تحولات اجتماعی و انقلابها مسبوق به فکر و اندیشه هستند و قبل از وقوع هر انقلابی، باید مکتب فکری جدیدی به وجود آید که بر مبنای آن، نظام موجود نفی شود و نظام ایدهآل آینده ترسیم گردد تا پس از پیروزی انقلاب نیز همین طرح نظری در جامعه پیاده شود. بر همین اساس، در این پژوهش غرض آن است که با ایجاد رابطه بین دو متغیر مذکور، مکتب فکری حامل اندیشه انقلاب اسلامی را در لابلای تحولات فکری- فرهنگی دوره 1357-1332 جستجو کنیم. از این تحقیق، یک مقصود جانبی نیز حاصل خواهد شد و آن تأکید بر نقش فلسفه در تبیین انقلاب اسلامی و سهم اندک نظریه های جامعه شناسانه در تبیین انقلاب اسلامی است.
و ...
تعداد صفحات : 13 صفحه
نوع فایل : word (قابل ویرایش )