2- مستان صبح چهره مطرا به میکنند
کاین پیر طیلسان مطرا برافکند
مستان صبح : صبوحی کنندگان . مطرا(مطری) : تازه و تازگی کرده شده، گاهی مجازا به معنی مصفا و آبدار.(غیاث) باطراوت. به می:با می، با شراب . پیر: کنایه از چرخ و آسمان است. طلیسان :معرب تالسان، نوعی از ردا و فوطه که عربان و خطیبان و قاضیان بر دوش اندازند. (غیاث)
«« طلیسان مطرا، کنایه از شب است که ردای سیاه بر تن کرده است. معنی: آن گاه که این چرخ ردای [سیاه] خود از دوش بردارد(صبح سپیده بزند) صبوحی کشان چهرةخود را به وسیله صبوحی زدن با طراوت میکنند.
3- جنبید شیب مقرعة صبح هم کنون
ترسم که نقره خنگ به بالا برافکند
شیب: به کسر شین: دوال باریک که بردنبالة تازیانه وصل کنند تا به وقت زدن آواز برآید.(غیاث)// مقرعه: تازیانه، شیب مقرعه در مجموع رشتههای تازیانه و شیب مقرعة صبح، کنایه از تیغهای نور آفتاب است. »»
««
شاعر نخستین تلألوء تیغهای خورشید را به حرکت تازیانه و تکان خوردن دنبالة تازیانه تشبیه کرده است و با توجه به مصراع بعدی (نقره خنگ) بیمناسبت نیست. ترسم:بعید نمیدانم. نقره خنگ: اسب نقره گون، استعاره از خورشید. بالا افکندن: به بالا جهاندن که کنایه از بالا آمدن خورشید است. معنی: تیغههای نور آفتاب به حرکت درآمد، بعید نیست به دنبال خورشید بالا بکشد.
4- در ده رکاب میکه شعاعش عنان زنان
برخنگ صبح برقع رعنا برافکند
رکاب: پیالة هشت پهلوی دراز: (شرح سجادی ص 204) عنان: لگام: عنان زنان: شتابان. خنگ: اسب سفید موی یا سیاه و سپید؛ خنگ صبح: اضافه استعاری کنایه از خورشید است.// برقع: روبند، نقاب.// رعنا:زیبا.بین رکاب، عنان و خنگ مراعات النظیر است. »»« در واژه «رکاب» ایهام تناسب است:الف) پیاله ب) از لوازم زین است.// معنی: جام میهشت پهلو را بده که شعاع آن شتابان، برخورشید نقاب زیبا براندازد. دلیل انداختن شعاع می برخورشید انعکاس نور خورشید بر محتوی جام است که بس شفاف و آینهوار میباشد نور را منعکس میکند.
5- گردون یهودیانه به کتف کبود خویش
آن زرد پاره بین که چه پیدا برافکند
یهودیانه: یهودی+ آنه= یهودی وار.// زرد پاره : غیار و آن پارچة زردی بود که جهت مشخص بودن جامعة یهودی از مسلمان، باید یهودیان برجامه خود بدوزند کنایه است از قرص خورشید .
معنی: چرخ همچون یهودیان زرد پاره دوخته است، ببین آن زرد پاره (خورشید) را که چقدر آشکار میسازد . بواقع خورشید با چنین دمیدنی در میان آسمان، نظیر یهودی در میان مسلمانان استثنا میشود.
6- چون برکشد قوارة دیبا زجیب صبح
سحرا که برقوارۀ دیبا برافکند
قواره: پارة هر چیز دیبا: نوعی از جامة ابریشمی و منقش. جیب: گریبان . سحرا: با الف تاکید سحرهای بسیار. مراد از قواره دیبا. در مصراع دوم مراد خورشید است که نوع دیگری از دیبای منقش آسمان است. معنی: زمانی که گردون از گریبان صبح لباس منقش شب را بیرون میآورد( شب به اتمام می رسد و میخواهد صبح شود) سحرهای بسیار دیگری(مرارد خورشید است) آشکار میسازد. بیت بعد این معنی رات تأیید میکند.
7- هر صبحدم که برچند آن مهرهها فلک
بررقعه کعبتین همه یکتا برافکند
برچند: برچیند. مهرهها :استعاره ازستارگان است. رقعه: صفحة شطرنج یا نرد. کعبتین :طاس نرد. کعبتین یکتا، کنایه از خورشید است. معنی :هر بامداد که فلک آن ستارگان را برمیچیند برصفحة آسمان تنها خورشید را پدید میآورد و نگه میدارد.
دانلود پایان نامه ارشد رشته ادبیات صورخیال درغزلیّات و قصاید فخرالدّین عراقی با فرمت ورد و قابل ویرایش تعداد صفحات 139
دانلود پایان نامه آماده
چکیده
فخر الدّین عراقی از شاعران و عارفان ادب فارسی در سده ی هفتم هجری می باشد. شعرهایش رنگ و بوی عرفان دارد. همان طوری که می دانیم آنچه سخن را شاعرانه می کند تصاویر شعری یا صورت های خیال دل انگیز آن است که از تصرّف شاعرانه در واقعیت خارج نشأت می گیرد. عراقی از جمله شاعرانی است که صور خیال را برای بیان اندیشه های عرفانی به کار برده و صور خیال در واقع نمودهای گوناگون تخیل می باشد. به کمک تشبیه، استعاره و کنایه می توان تصویری زیبا آفرید.در این رساله کوشش نگارنده بر آن بوده که غزلیّات و قصاید فخرالدّین عراقی را از جنبه خاص بیان هنری مورد بررسی قرار دهد. این علم ابتدا شامل 4 فصل (تشبیه،استعاره،کنایه و مجاز) بود که با توجه به بررسی ابیات مجاز در شعر او به کار برده نشده است.
مقدمه:
نام شاعر و محل ولادت آن:
شیخ فخرالدّین ابراهیم بن بزرجمهربن عبدالغفار همدانی فراهانی معروف و مشهور به « عراقی » ازمشایخ بزرگ و از شاعران بلند مرتبه ایران در قرن هفتم هجریست. حمدالله مستوفی نام و نسب اورا « فخرالدّین ابراهیم بن بوذر جمهر بن عبدالغفار الجوالقی » و نویسنده ی مقدمه ی دیوان او یعنی یکی از مریدان قریب العهد وی « فخر الملّه و الدّین ابراهیم ابن بزر جمهر المشتهر بعراقی »نوشته اند. مولد او را خواه حمد الله مستوفی و خواه نویسنده ی مقدمه ی دیوانش و دیگران هم بتبع« کومجان » و « کمجان » نوشته اند و این قریه امروز بنام « کمیجان » باقی و مرکز دهستان «بزچلو»از توابع اراک است. عراقی خود در آثارش به مولد خود کمجان اشاره کرده و گفته است:
جز عراقی، که نیست امیدش تا ببینـد وصــال کُمــجـان را
یا صبا بوی سر زلف نگاری آورد یا خود این بوی زخاک خوش کُمجان را نفیسی ، 1362 : 163
گویند که مولد آن سوخته ی جمال و آن تشنه ی وصال، آن یگانه با سلامت و آن نشانه تیرملامت، از قریه ی کمجان از نواحی شهر همدان بوده است. حمدالله مستوفی قریه ی کمجان را در « ولایت اعلم همدان» یاد کرده است. نام چنین ولایتی در قرب همدان دیده نشده است و شایدکلمه ی « اعلم » تحریفی از « اعلی» و مراد از ولایت اعلی نواحی علیای همدان واقع در ارتفاعات جنوبی ولایت همدان باشد.(قائمی ، 1381: 19 ). عراقی در سال 610 هجری در روستای کمجان در ناحیه اعلم یاالمر در میان همدان و اراک که در 86 کیلومتری هر دو شهر است ولادت یافت.
دانلود پایان نامه ارشد رشته ادبیات صور خیال در غزلیات و قصاید فخرالدّین عراقی با فرمت ورد و قابل ویرایش تعداد صفحات 115
دانلود پایان نامه آماده
چکیده
فخر الدّین عراقی از شاعران و عارفان ادب فارسی در سده ی هفتم هجری می باشد. شعرهایش رنگ و بوی عرفان دارد. همان طوری که می دانیم آنچه سخن را شاعرانه می کند تصاویر شعری یا صورت های خیال دل انگیز آن است که از تصرّف شاعرانه در واقعیت خارج نشأت می گیرد. عراقی از جمله شاعرانی است که صور خیال را برای بیان اندیشه های عرفانی به کار برده و صور خیال در واقع نمودهای گوناگون تخیل می باشد. به کمک تشبیه، استعاره و کنایه می توان تصویری زیبا آفرید.در این رساله کوشش نگارنده بر آن بوده که غزلیّات و قصاید فخرالدّین عراقی را از جنبه خاص بیان هنری مورد بررسی قرار دهد. این علم ابتدا شامل 4 فصل (تشبیه،استعاره،کنایه و مجاز) بود که با توجه به بررسی ابیات مجاز در شعر او به کار برده نشده است.در این رساله به پیشگفتار، مقدمه، تشبیه و استعاره و کنایه و انواع آنها پرداخته ایم.بررسی صور خیال در اشعار یک شاعر ، به ما کمک می کند تا دریچه ای به ذهن او بگشایم و ببینیم اگر استعاره و تشبیه به کار می برد محسوس هست یا معقول ، تا از این رهگذر به گستره ی اندیشه ی او راه یابیم.
عنوان صفحه
چکیده ..........................................................................................................................................................1
پیشگفتار........................................................................................................................................................2
مقدمه............................................................................................................................................................4
فصل اول: کلیات....................................................................................................................................17
1-1 هدف
1-2 پیشینه ی تحقیق
1-3 روش کار
فصل دوم: تشبیه.....................................................................................................................................20
2-1 انواع تشبیه:
2-1-1 تشبیه مؤکّد
2-1-2 تشبیه مطلق یا صریح
2-1-3 تشبیه بلیغ
2-1-4 تشبیه مجمل
2-1-5 تشبیه مفصّل
2-2 انواع تشبیه به اعتبار طرفین تشبیه
2-2-1 حسی به حسی
2-2-2 حسی به عقلی
2-2-3 عقلی به حسی
2-2-4 عقلی به عقلی
2-2-5 خیالی
2-2-6 وهمی
2-3 انواع تشبیه به اعتبار افراد و ترکیب طرفین
2-3-1 مفرد به مفرد
2-3-2 مفرد به مرکب
2-4 انواع تشبیه به اعتبار تعدّد طرفین
2-4-1 تشبیه ملفوف
2-4-2 تشبیه مفروق
2-4-3 تشبیه جمع
2-5 اقسام دیگر تشبیه
2-5-1 تشبیه مضمر
فصل سوم: استعاره...............................................................................................................................66
3-1 انواع استعاره استعاره ی مصرّحه
3-2 استعاره ی مکنیّه
3-3 استعاره ی تمثیلیّه
3-4 اقسام استعاره به اعتبار ذکر لوازم طرفین:
3-5 استعاره ی مجرّده
3-6 استعاره ی مرشّحه
3-7 استعاره ی مطلقه
3-8 استعاره ی تخییلیّه
فصل چهارم: کنایه ...............................................................................................................................87
نتیجه گیری ..........................................................................................................................................112
منابع .......................................................................................................................................................113
چکیده ی انگلیسی................................................................................................................................115