نظام مدیریت مبتنی بر عملکرد در اورژانس بیمارستان ضیاییان
مقاله ای مفید و کامل
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه:32
چکیده :
با توجه به تاکیدی که در سالهای اخیر بر مدیریت مبتنی بر شواهد شده است و یکی از روشهای نوین مدیریتی، مدیریت مبتنی بر عملکرد است، هدف این مطالعه برقراری سیستمی اولیه از مدیریت مبتنی بر عملکرد در بخش اورژانس بیمارستان ضیائیان بود.
روش اجرا : استقرار نظام مدیریت مبتنی بر علمکرد در اورژانس بیمارستان ضیاییان شامل گامها 6 گانه است: 1) تعیین رسالت و اهداف سازمان، 2) نظام یکپارچه سنجش عملکرد:
3) پاسخگویی در مقابل عملکرد، 4) جمعآوری داده های عملکرد، 5) تحلیل، بررسی و گزارشدهی دادهها عملکرد، 6) استفاده از اطلاعات عملکرد در بهبود سازمان.
نتایج : تاخیر در ارائه خدمات نوارقلب، عکسبرداری، آزمایشات و مشاوره تخصصی در ساعات شلوغ اورژانس (20 الی 24) وجود داشت. میزان رضایت بیماران از ارائه خدمات در ساعات خلوت اورژانس (14 الی 20) کمتر بود. 70% بیماران اظهار بهبودی نمودند و حدود 70% نیز اعلام نمودند که دفعه بعد نیز به بیمارستان مراجعه مینمایند.
نتیجه گیری : در اجرای سیستم مدیریت مبتنی بر عملکرد در بیمارستانهای کشور که فاقد زیرساختهای لازم هستند باید به نکات بسیاری توجه و زمان و انرژی بسیاری را در این زمینه هزینه نمود.
نقش مهم بخش بهداشت و درمان در ارتقا شاخصهای مختلف اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی کشورها، سازمانهای درگیر در این امر را بر این داشته است که با بازنگری اساسی در شیوههای مدیریت سلامت، بیش از پیش در جهت اجرای کارآمدترین روشها در بکارگیری منابع محدود موجود و تامین سلامت آحاد جامعه مصمم گردند. امروزه سازمانهای بین المللی که در جهت ارتقا سلامت کلیه کشورهای جهان فعالیت میکنند (همچون سازمان بهداشت جهانی و بانک جهانی) معتقدند آنچه که بیشتر از همه بهداشت کشورهای در حال توسعه را تهدید میکند اشکالاتی است که در مدیریت منابع وجود دارد تا کمبود بودجه های بهداشتی درمانی. در این میان باید توجه داشت که مهمترین مولفههای مدیریت منابع سازمانی، آنهایی هستند که به نحوی با سرمایههای انسانی مرتبط میشود. امروزه بخوبی نشان داده شده است که مهمترین سرمایه و بزرگترین عامل موفقیت در هر سازمان نیروی انسانی با انگیزه، کارآزموده و پرتوانی است که در خدمت دارد. به دلائل مختلف در سازمانهایی که جنبه خدماتی دارند، از جمله آنهایی که خدمات بهداشتی و درمانی ارائه میدهند، این سرمایهها اهمیتی مضاعف پبدا میکنند. بعنوان مثال میتوان گفت در اینگونه سازمانها بسیاری از عوامل جانبی (همچون کیفیت مواد اولیه) وجود ندارند که در کیفیت محصول نهایی تاثیرگذار باشند و عمده ترین عامل تعیین کننده در این زمینه کارکرد کارکنان آن است. این مسانل باعث شده است که در سالهای اخیر رویکردهای متفاوت مدیریت سازمانی و بخصوص مدیریت منابع انسانی مورد توجه قرار گیرید. مدیریت مبتنی بر عملکرد یکی از این رویکردها میباشد(1,2,3) که به دلیل برخی خصوصیات منحصر به فرد آن بعنوان کانون مطالعات و بررسیهای جدید علمی مطرح شده و آنرا از دیگر شیوههای مدیریتی متمایز کند.
وزارت بهداشت درمان و آموزش پزشکی نیز در راستای اهداف تبیین شده در برنامه پنج ساله سوم توسعه دولت جمهوری اسلامی ایران (با تاکید بر افزایش بهرهوری نیروی انسانی و استقرار شاخصهای کیفیت کاری بجای معیارهای کمی) نهادینه کردن این روش مدیریتی در دستور کار خود قرار داده است. انتخاب بخش اورژانس بیمارستان ضییائیان به عنوان یک سایت پیش آزمایی برای استقرار این نظام در نظر گرقته شده است.
روش اجرا :
مراحل اجرای طرح استقرار نظام مدیریت مبتنی بر علمکرد در اورژانس بیمارستان ضیاییان از اصول کلی استقرار این نظام تبعیت میکند (4)که شامل گامها 6 گانه است:
1) تعیین رسالت و اهداف سازمان، 2) نظام یکپارچه سنجش عملکرد:
3) پاسخگویی در مقابل عملکرد، 4) جمعآوری داده های عملکرد، 5) تحلیل، بررسی و گزارشدهی دادهها عملکرد، 6) استفاده از اطلاعات عملکرد در بهبود سازمان.
در ابتدا اعضای تیم/کمیتههای مربوط به فازهای طرح (کمیته راهبری) انتخاب شدند. این افراد شامل مدیر بیمارستان، یک نفر به عنوان نماینده معاونت توسعه وزارت متبوع، سوپروایز اورژانس، مترون بیمارستان، مسئول خدمات و اعضای تیم پروژه. سپس مرحله بعدی با برگزاری جلسات متعدد و نیز تهیه و توزیع کتابچه راهنمای اجرایی و پمفلتهای آموزشی توجیه و اطلاع رسانی انجام پذیرفت.
برنامه ریزی استراتژیک با محوریت مشتری انجام شد و فرآیندهای حاکم بر اورژانس و صاحبان فرایند مشخص شدند. در مرحله بعد فعالیتها و عملکردهای کلیدی انجام شده در اورژانس بیمارستان ضیاییان ”کمی“ و قابل سنجش شدند.در این مرحله در ابتدا شاخصهایی که مربوط به فرآیندها و متغیرهای وابستهای که جهت تفسیر شاخصهای عملکرد لازم بودند، تعیین شدند و شناسنامه 52 شاخص و متغیر تهیه گردید. سپس فرآیند جمعآوری اطلاعات مشخص شد.
شاخصها به 3 دسته تقسیم شدند 1) رضایت بیمار، 2) زمان و نحوه انجام فعالیتها،و 3) شاخصهای مالی و فضایی و نیروی انسانی یا شاخصهایی که بطور روتین جمعآوری میشوند.
پس از یک پیش آزمون و تصحیح پرسشنامه تلاش در جهت تکمیل پرسشنامه ها آغاز گردید و طی جلساتی با مسئولین و همکاران فعال در بخش اورژانس اهمیت تکمیل پرسشنامه و دقت در تکمیل آن تاکید گردید و توضیحات لازم درخصوص نحوه تکمیل پرسشنامه ارائه شد.
حدود 2000 پرسشنامه نیز تکمیل گردید که بدلایل مختلف علیرغم همکاری خوب پرسنل بخصوص پزشکان و پرستاران فعال در بخش اورژانس، استفاده از اطلاعات موجود در پرسشنامهها امکانپذیر نبود. به همین جهت در یک دوره 15 روزه با حضور مشاهدهگران مستقل از نظام بیمارستان اطلاعات جمعآوری گردید.
از تاریخ 23 تیر لغایت 6 مرداد سال 1382، تعداد 677 مراجعه کننده به اورژانس بیمارستان ضیائیان ثبت شدند. مراجعان شامل کلیه افرادی بودند برای آنان پرونده اورژانس تشکیل میشد و بر تخت اورژانس قرار میگرفتند، یا در اتاق عمل اورژانس مورد عمل جراحی کوچک قرار میگرفتند و یا بدستور پزشک تحت درمان با سرم قرار میگرفتند.
از این تعداد 200 نمونه انتخاب شدند تا رضایت آنان از ارائه خدمات مورد بررسی قرار گیرد. با توجه به اینکه روشهای مختلفی جهت جمعآوری اطلاعات سنجش رضایت وجود دارد، 200 نفر به 4 گروه تقسیم شدند. 1) تلفنی، 2) حضوری، 3) تلفنی و درصورت عدم پاسخگویی حضوری، 4) پستی. نتایج گروه پستی بعلت پاسخهای تعداد کم آنالیز نشد و از 150 فرد باقیمانده 105 نفر به سوالات پاسخ دادند.
با توجه به نتایج بدست امده اولین جلسه کمیته بهبود با حضور کلیه افراد مسئول برگزار گردید و ضمن تشریح نتایج طرح، مقرر گردید کلیه افراد پیشنهاد خود را جهت بهبود شاخصها ارائه نمایند.
و...
پایان نامه رمزنگاری مبتنی بر کدگذاری و سیستم رمزنگاری McEliece
در این پروژه به مطالعه و بررسی سیستم های رمزنگاری مبتنی بر کدگذاری می پردازیم. به خصوص سیستم رمزنگاری McEliece را بررسی می کنیم و یک روش برای کاهش طول کلید آن ارائه می کنیم. رمزنگاری مبتنی برکدگذاری یک نوع رمزنگاری است که در آن الگوریتم رمزنگاری بر مبنای مسائل موجود در نظریه کدگذاری و پیچیدگی آنها بنا نهاده می شود. این گونه سیستم های رمزنگاری علاوه بر قابلیت رمزنگاری، قابلیت تصحیح خطا روی داده ها را نیز تا حدودی امکان پذیر می سازند.
رمزنگاری مبتنی بر کدگذاری تصور می شود یک گزینه مناسب و امید بخش برای سیستم های رمزنگاری پسا-کوانتومی باشد. نمونه ای از سیستم های رمزنگاری مبتنی بر کدگذاری سیستم رمزنگاری McEliece است که بر مبنای کدهای گوپا در سال 1978 ارائه شده است. این سیستم رمزنگاری علیرغم مزایایی که دارد، به دلیل اینکه طول کلید عمومی آن بزرگ است چندان مورد توجه قرار نگرفته است. اما اخیراً با پیشرفت تکنولوژی و بحث پیدایش کامپیوتر های کوانتومی، سیستم های محاسباتی بر مبنای اصول فیزیک کوانتومی، سیستم های رمزنگاری مبتنی بر کدگذاری به خصوص سیستم رمزنگاری McEliece مورد توجه قرار گرفته اند. از این رو در این پروژه به مطالعه این نوع رمزنگاری به خصوص سیستم رمزنگاری McEliece پرداخته ایم و روش های کاهش طول کلید آنرا بررسی کرده ایم.
ساختار این پروژه به صورت زیر است. در فصل اول مقدمه ای در مورد مساله مورد بحث ارائه می شود. در فصل دوم مفاهیم و مبانی نظری پایان نامه ارائه می شود. سپس در فصل های سوم و چهارم به ترتیب به موضوعات رمزنگاری و کدگذاری پرداخته می شود. در نهایت در فصل پنج قسمت اصلی پروژه یعنی رمزنگاری مبتنی بر کدگذاری و به خصوص سیستم رمزنگاری McEliece بررسی می شوند و یک روش برای کاهش طول کلید این سیستم رمزنگاری ارائه می شود.
دانلود پروژه رشته کامپیوتر KBSES یک سیستم مبتنی بر دانش برای انتخاب تجهیزات با فرمت ورد و قابل ورایش تعداد صفحات 42
دانلود پروژه آماده
مقدمه
در سالهای اخیر صنایع تولیدی پیشرفت های قابل توجهی کرده است. این پیشرفت با افزایش تعداد سیستمهای خودکار در صنایع تولیدی قابل اندازه گیری می باشد. رمز موفقیت این سیستمها در انتخاب مناسب و استفاده کارآ از منابع قابل دسترس از قبیل ماشینها، ابزارها، قید و بندها، و سیستمهای حمل و نقل مواد می باشد. انتخاب و استفاده مناسب از این منابع، بهره وری را افزایش می دهد. در عین حال، مشخصات طراحی مربوط به سیستمهای جدید پیچیده تر می شود. طراحان و استفاده کننده گان از سیستمهای تولیدی خودکار سعی کرده اند که با به کارگیری ابزار جدید از عهده این پیچیدگیها برآیند.سیستمهای مبتنی بر دانش، دسته ای از ابزارهای جدید را ارائه می دهند که برای بهبود وظایف طراحی و مدیریت در سیستم های تولید خودکار بکار می روند. اگر چه تکنیکهای بهینه سازی می توانند در حل مسائل پیچیده تولیدی موثر باشند، اما به دلایل زیر، همیشه استفاده از آنها به راحتی امکان پذیر نیست:
از سوی دیگر سیستم های مبتنی بر دانش مثلاً در حل مسائلی که برای فرمولهای ریاضی هم بسیار پیچیده هستند یا مشکل استفاده راه حل بهینه وجود دارد مورد استفاده قرار گرفته اند. از جمله مشکلاتی که با آن روبرو هستیم وقتی است که تکنیکهای بهینه سازی با سیستمهای مبتنی بر دانش ترکیب می شود. همانطور که گفته شد نیروی انسانی متخصص با استفاده از راههای بهینه سازی مسائل به حل مسائل پرداختند. اگر استفاده از سیستمهای مبتنی بر دانش موفقیت آمیز باشد باید به روشی استفاده شود که جایگزین نمودن نیروی انسانی متخصص بیشتر از تکنیکهای بهینه سازی باشد(هاراگووکاسیاک 1987).
طبقه بندی داده ها با استفاده از ترکیب خبره ها مبتنی بر الگوریتم خوشه بندی C-Means فازی
Data Classification using Mixture of Experts Based on Fuzzy C-Means Clustering Algorithm
در مقایسه با داده های برچسب دار داده های بدون بر چسب به آسانی قابل دسترسی هستند اما طبقه بندی آنها یک مساله پیچیده است به ویژه وقتی که تعداد دسته ها(کلاسترها) مشخس نیست. در این مقاله روش adaptive fuzzy c-means (FCM)-based mixtures of experts برای حل این مساله (طبقه بندی داده های بدون بر چسب) پیشنهاد شده است. در این مدل هر یک از ME ها شامل دو شبکه خبره و یک شبکه gating می باشند. خبره ها برای مثال شبکه عصبی گاوسی (GNN) و شبکه عصبی سیگمویدی (SNN) انتخاب شده اند. این مدل در دو مرحله ساخته می شود. نخست فضای ورودی با استفاده از الگوریتم دسته بندی FCM به چندین گروه تقسیم می شود. تعداد کلاس ها می تواند به طور توافقی با استفاده از یک cluster validity function مشخص شود. در مرحله بعد مدل پیشنهاد شده با بخش کوچکی از نمونه ها که به مرکز دسته های متناظر نزدیکترند آموزش داده می شود. بررسی های عددی نشان می دهد که برای حل مسایل طبقه بندی بدون ناظر مدل پیشنهاد شده نتایج بهتری در مقایسه با مدل های دیگر دارد.
فرمت فایل : WORD (قابل ویرایش)
تعداد صفحات:178
فهرست مطالب:
چکیده
فصل اول
مقدمه
بیان مسئله
اهمیت و ضرورت تحقیق
فصل دوم
ادبیات پژوهش
یادگیری چیست ؟
الف ) یادگیری رفتار گرایان
ب) یادگیری از دیدگاه شناخت گرایان
۳) یادگیری از دیدگاه فراشناخت
سیر تحول برنامههای درسی علوم درجهان
از سال ۱۸۶۰ تا ۱۹۲۰
از سال ۱۹۲۰ تا ۱۹۵۷
از سال ۱۹۸۰ تا ۲۰۰۰
برنامه ریزی و آموزش علوم در قرن بیست و یکم
برنامه درسی
خصوصیات یک برنامه مطلوب
سواد علمی – فناورانه
ویژگیهای سواد علمی فناورانه
شرط های لازم برای تحقق یادگیری مادام العمر
روشهای فعال تدریس
تعریف تدریس
اهمیت روشهای فعال تدریس
بررسی چند روش تدریس فعال
روش بارش مغزی یا طوفان فکری
روش مباحثهای (بحث گروهی )
برخی از مزایای روش مباحثهای
مراحل اجرای روش بحث گروهی
مرحله اول : انتخاب موضوع بحث
مرحله دوم : یافتن زمینه مشترک برای بحث
مرحله سوم : بیان هدفهای آموزشی – یادگیری بحث
مرحله چهارم : هدایت جریان بحث و گفتگوی اصلی
مرحله پنجم : نتیجهگیری و اعلام مفاهیم مشترک و مورد توافق
است . (دست آوردها )
روش مکاشفهای ( اکتشافی )
ویژگیهای روش تدریس مکاشفهای ( اکتشافی )
برخی از امتیازهای این روش
محدودیتهای این روش
مبانی گزینش الگوهای تدریس
بررسی چند نمونه از الگوهای تدریس
الگوی تدریس یادگیری بازی نقش
مفاهیم اساسی الگوی تدریس بازی نقش
مراحل اجرای الگوی تدریس بازی نقش
مرحله نخست – آماده کرده گروه
مرحله دوم – انتخاب شرکت کنندگان بازی نقش
مرحله سوم – صحنه آرایی
مرحله چهارم – آماده کردن تماشاگران
مرحله پنجم – اجرای بازی
مرحله ششم – بحث و ارزشیابی
مرحله هفتم – اجرای دوباره بازی نقش
مرحله هشتم – بحث و ارزشیابی
مرحله نهم – تعمیم وارایه ثبات به موقعیتها و کسان دیگر
الگوی تدریس پیش سازماندهنده
مفاهیم اساسی الگوی تدریس پیش سازماندهنده
مراحل اجرای الگوی تدریس سازمان دهنده
مرحله نخست : ارایه پیشین سازمان دهنده
مرحله دوم :ارایه موادیادگیری یا مطلب درسی
مرحله سوم – استحکام بخشیدن سازمان یا ساخت شناختی
الگوی تدریس یادگیری از طریق همیاری
ب: یادگیری انفرادی
ج : یادگیری مشارکتی ( یادگیری از طریق همیاری )
یادگیری مشارکتی
مزایای یادگیری مشارکتی
نحوه استفاده از یادگیری مشارکتی
فواید یادگیری مشارکتی
مزیتهای کار مشارکتی
فواید یادگیری مشارکتی
تبیین یادگیری مشارکتی
مشخصات روش یادگیر مشارکتی
موفقیتهای تحصیلی حاصل از همیاری در یادگیری
برتری یادگیری همیاری بر یادگیری رقابتی و انفرادی
وظایف مهم در روش همیاری
محاسن
محدودیتها
فنون اجرایی در الگوی مبتنی بر روش یادگیری مشارکتی
روشی دیگر در اجرای یادگیری مشارکتی
سازماندهی یادگیری مشارکتی
نحوه آرایش فکری محیط کلاس و تاثیر آن بر عملکرد دانش آموزان
در یادگیری مشارکتی
الف) پژوهشها در ایران
ب) پژوهش درخارج از ایران
فصل سوم
فصل چهارم
تحلیل توصیفی
تحلیل استنباطی
فصل پنجم
بحث و نتیجه گیری
هدف های تحقیق
فرضیه های تحقیق
تعاریف نظری
تعاریف عملیاتی
جامعه آماری
روش تحقیق
روش نمونه گیری
نمونه آماری
روایی و پایایی ابزار اندازه گیری
بررسی فرضیه یک
بررسی فرضیه دو
نتیجه گیری کلی
منابع فارسی
منابع انگلیسی
چکیده :
هدف از انجام این پژوهش مقایسه تاثیر الگوی مبتنی بر روش مشارکتی و الگوی مبتنی بر روش یادگیری انفرادی بر میزان یادگیری و یاد داری در درس علوم دانش آموزان دختر پایهی پنجم منطقه 5 تهران بوده است .
دراین پژوهش فرضیهها به این نکته اشاره دارند که بین دو الگوی مشارکتی و انفرادی تفاوت وجود دارد .
جامعه آماری را کلیه دانش آمزان دختری که در منطقه 5 درسال تحصیلی 87- 86 در شهر تهران به تحصیل مشغول بوده را شامل شده است .
جهت نمونهگیری از روش نمونهگیری تصادفی خوشهای استفاده شده به این صورت که 40 نفر به صورت کاملاً تصادفی انتخاب شد و در دو گروه 20 نفری آزمایش و گواه تقسیم شدهاند .
ابزار جمع آوری اطلاعات آزمون محقق ساخته بود که قبل و بعد از اعمال متغیرهای مستقل بر روی دانش آموزان اجرا شد بعد از 20 روز از اجرای متغیرها نیز آزمون یادداری اجرا گردید که این آزمون موازی آزمون یادگیری بوده . برای محاسبه معنیداری نتایج در بین گروهها از آزمون T مستقل استفاده شد .
نتایج این پژوهش به این شرح است :
الگوی مبتنی بر روش یادگیری مشارکتی نسبت به الگوی مبتنی بر روش یادگیری انفرادی در یادگیری و یادداری تفاوت معنی داری را نتشان می دهد .
فصل اول
مقدمه
درگذشته اعتقاد بر این بود در کلاسها یادگیری واقعی صورت میگیرد که دانش آموزان ساکت و آرام در گوشهای نشسته و به صحبتهای معلم گوش فرا دهد . امروزه با توجه به تغییرات روز افزون فناوری از معلمان نیز خواسته میشود از روشها و برنامههایی استفاده کنند که دانش آموزان را به فعالیت وادار کند .
تغییر در شیوههای یاددهی – یادگیری و استراتژیهای تدریس و ابداع و نوآوری فراوان و مستمر در این زمینه ، راهبردهای یاددهی - یادگیری جدید کاربردی و اثر بخش را فراروی معلمان قرار داده که در صورت آموزش آنها توسط معلمان امکان آموزشی خوبی در اختیار آنها قرار می گیرد که میتواند به فراخور شرایط ، ویژگیها و مشکلات هر یک از کلاسهای خود از آنها که بالاترین بهره و استفاده را ببرند . به عنوان مثال راهبردهایی همچون ،حل مسئله ،شبیه سازی ، ایفای نقش و بارش مغزی که هم اکنون در کشورهای توسعه یافته به عنوان راهبردهای مشارکتی و تعاملی در امر یاددهی – یادگیری فراگیران کاربرد فراوانی یافته است ولی در حال حاضر در نزد اکثر معلمان مهجور و ناشناخته مانده است کاربرد این روشها درحین تدریس توسط معلمان ، در تعمیق یادگیری فراگیران و نهادینه شدن اطلاعات و کاربردی شدن آنها نقش بسزایی دارد و در واقع با این روشها ،میتوان به جای انتقال صرف مفاهیم ، در نزد دانش آموزان مفهوم سازی کرد ( فضلی خانی ، 1380)
یکی از اهداف عمده آموزش و پرورش ، توانایی حل مسئله ، آفرینندگی ، خلاقیت و ابتکار در دانش آموزان است . با این توانائیها دانش آموزان میتوانند با شرایط گوناگون زندگی و موقعیتهای جدید سازگار شوند و رشد این توانائیها از طریق روشهای تدریس فعال میسر میباشد .
تردیدی نیست که پرورش استعدادها و توانائیهای بالقوه دانش آموزان به عنوان یک ضرورت و مسئولیت اجتماعی از اهم وظایف وظایف کارگزاران جامعه ودست اندرکاران نظام آموزشی به ویژه معلمان است ، بنابراین در نظام آموزشی هر کشور معلمان بیشترین وبرترین نقش را بر عهده دارند و میتوانند با به کارگیری روشهای تدریس فعال چهره آموزش را دگرگون کرده و فضای مدرسه را به فضای محبت ، ،رشد و بالندگی مبدل نمایند . وجود منابع لازم و داشتن استقلالهای کافی در محیط آموزشی باعث میشود که دانش آموزان بتوانند ابتکار عمل به خرج دهند و با دیدی تازه موقعیتها را درک کنند و به موضوعات اطراف علاقه نشان دهند .( قاضی ، 1383)
متخصصین تعلیم وتربیت ، در تلاش برای ارائه روشهای مناسب و مفید جهت استفاده از فرصت ها و امکانات آموزشی در راستای یادگیری بهتر ، عمیقتر و سریعتر ، ضمن مخالفت با تعاریف قبلی تدریس که آنرا انتقال معلومات می دانستند ، تدریس را کمک به یادگیرنده برای تفهیم و درک مطالب می دانند .
(سیف ، 1374) عنوان می دارد : همان طور که در روان درمانی ، ران شناس صرفاً به بیمار کمک میکند تا مشکلات خودش را بشناسد و به چگونگی رفع آن مشکل بپردازد . در تدریس نیز دانش آموز خودش مطالب را فرا گیرد ومعلم فقط به او کمک میکند تا به هدفهای آموزش نزدیک گردیده و آنها را فراگیرد .
همانطور که روش مناسب تدریس مهم است مشارکت دانش آموزان در کلاس نیز امری مهم تلقی شده . مشارکت دانش آموزان در فرایند یادگیری آنقدر مهم است که بعضی از متخصصین تعلیم و تربیت آن را ملاکی برای ارزیابی معلمین مطرح نمودهاند .
شعاری نژاد ( 1366) میگوید : اگر بخواهیم معلم یا کلاس خوب را با یک عبارت معرفی و توصیف کنیم باید گفت : معلمی خوب است که دانش آموزان را به کنجکاوی و پرسش بیشتر برانگیزد .
بنجامین بلوم نیز پس از مطالعات و تحقیقات گسترده در این زمینه ، به این نتیجه رسیده است که میزان مشارکت دانش آموزان در کلاس روشنترین شاخص اثر بخشی آموزش است ( سیف 1374)
همانطور که در گزارش کمیسیون بینالمللی درباره یادگیری و راهبردهای آموزشی آن برای قرن بیست و یکم با عنوان یادگیری : گنج درون ( دلورز ، 1996) تشریح شده است .
یادگیری ، حیات انسان را در بر میگیرد و می تواند بر این چهار بعد استوار باشد . یادگیری برای داشتن - یادگیری برای انجام دادن – یادگیری برای بودن - یادگیری برای با هم زیستن و همزیستی مسالمت آمیز – در این گزارش تاکید بر این است که یادگیری برای با هم زیستن و هم زیستی مسالمت آمیز باید از طریق راهبردهای یادگیری مبتنی بر تعامل و همکاری به وسیله دونهاد خانواده و مدرسه آموزش داده میشود ( مشایخ ، 1381، ص .1) .
علاوه بر اهمیت به کار گیری راهبردهای یاددهی و یادگیری مشارکتی به منظور افزایش تعامل و همکاری میان دانش آموزان و تحقق هدف همزیستی مسالمت آمیز این راهبردها باید به دانشجویان و دانش آموزان بیاموزند که به جای انباشت حقایقی علمی در ذهن ، چگونه بیندیشند ، تصمیم بگیرند و درباره امور به درستی قضاوت کنند ( ماتیوز ، 1994، به نقل از شعبانی ، 1383 ص 17) آنها باید یاد بگیرند که چگونه فرایند یادگیری خود را هدایت و کنترل کرده و مسئولیت یادگیری خود را به عهده بگیرند . در واقع آنها باید یاد بگیرند که چگونه یاد بگیرند و اساتید نیز باشد به این باور برسند که موقعیت تفکر و فرصیت خلاقیت را نمیتوان با دستور دادن ، موعظه کردن ،القا و ترغیب به تقلید و اطاعت از دیگران به وجود آورد ، زیرا محدود ساختن فرآیند آموزش و یادگیری به انتقال و حفظ حقایق علمی ، رشد طبیعی اندیشه را محدود خواهد ساخت .( شعبانی ، 1383)
الگوی یادگیری مشارکتی در طول دو دههی اخیر با استفاده از یافتههای تحقیقات مختلف و درجهت بهبود و توسعه ، دستخوش تغییراتی گردیده و به شعب مختلفی که هر کدام در خصوص ویژهای کاربرد دارند تقسیم شده است . درالگوی مشارکتی معلم به جای اینکه مطالب درسی را به دانش آموزان ارائه دهد ،صرفاً به عنوان یک منبع تسهیل کننده میباشد و در فرآیند یادگیری و آموزش با دانش آموزان همکاری می کند و هر دانش آموز به جای اینکه به صورت منفعل به معلم به عنوان یک منبع مرکزی انسانی وابسته باشد ، مجبور است که یک مشارکت فعال داشته و نسبت به آنچه یاد میگیرد مسئول باشد یادگیری از طریق همیاری راهبردی است که دانش آموزان را در غالب گروههای منسجم و پایدار برای کار و تعامل با یکدیگر بر میانگیزد . یادگیری از طریق همیاری مسئولیت پذیری شخصی را در میان تعاملات گروهی پرورش میدهد دانش آموزان اگر چه به صورت گروهی با یکدیگر اقدام می کنند ولی پیشرفت آنان در یادگیری بصورت انفرادی سنجیده میشود . در این صورت بین مسئولیت شخصی و گروهی یادگیرندگان ایجاد توازن میکند .( آقا زاده ، 1384 ، ص 90 تا 91 )
بیان مسئله
عوامل مختلفی باعث می گردند برنامههای درسی مقبولیت خود را بتدریج از دست بدهند. برای جلوگیری از این زوال برنامه ، لازم است عناصر آن به طور مرتب مورد ارزیابی قرار گیرد و عوامل تهدید کننده آن شناخته شد و برنامه اصلاح گردد .( ملکی ، 1382)
در پروژه ملی آموزش علوم تجربی دوره ابتدایی نیاز است اهداف ،محتوا ، روشهای تدریس ، و روشهای ارزیابی آن مورد پژوهش قرار گیرند تا نارسائیهای آن شناخته و به اصلاح آن پرداخته شود . گر چه پیشرفت تحصیلی تحت تاثیر عواملی از قبیل هوش ، انگیزه ، نحوه ارزشیابی و خانواده قرار میگیرد ، از جهت دیگر یادگیری دانش آموزان و شیوه تدریس مهم است .
در اکثر مدارس روش سخنرانی و انفرادی مورد استفاده قرار میگیرد و کمتر به روشهای فعال و گروهی توجه می شود . نظریههای جدید یادگیری عنوان می دارند که یادگیری وقتی موثر است که یادگیرنده نقش اصلی را داشته باشد . معلم باید راهنما و جهت دهنده باشد و تلاش نماید تا به طرق مختلف دانش آموزان را هر چه بیشتر در فعالیتهای کلاسی مشارکت دهد . در روشهای سنتی و انفرادی که امروزه از آنها به عنوان روشهای غیر فعال یاد می شود. معلم نقش فعالی در جریان تدریس داشته مطالب را به طور شفاهی در کلاس بیان نمود و دانش آموزان فقط به صحبتهای او گوش داده و مطالب مورد نظر را حفظ می نمایند .
در چنین شرایطی زمینههای لازم برای رشد اجتماعی شاگردان فراهم نمیشود و حتی پیشرفت تحصیلی و رشد فکری شاگردان نیز از تاثیرات نامطلوب این شرایط بینصیب نمیماند . به همین دلیل امروزه موضوع روشهای آموزشی فعال ، یادگیری فعال و یادگیرنده فعال جایگاه ویژهای در مباحث تربیتی پیدا کرده است . البته عوامل متعددی مانند رشد اجتماعی و یادگیری و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان میشود که روشهای آموزشی غیر فعالی یکی از این عوامل است . این روشها و راهبرد یاددهی سنتی در عصر حاضر جوابگوی نیاز جامعه نبوده و هر ساله تعداد قابل توجهی از دانش آموزان و دانشجویان کشور به دلیل ارائه شیوههای نامناسب تدریس با افت تحصیلی مواجه شده و خسارتهای زیادی بر جامعه تحمیل میگردد . با توجه به این که روشهای تدریس سنتی ( انفرادی ) به شیوه غیر فعال ارائه میشوند ،معلمان با تکیه بر این روشها و به ویژه روش سخنرانی دانش آموزان را به حفظ و تکرار مفاهیم علمی ترغیب می کنند و علی رقم اینکه در محافل علمی و تربیتی ، از فعال بودن شاگرد ،رشد فکری و آزاد اندیشی وی صحبت می شود ، اما عملاً چنین دیدگاههایی از حد حرف و شعار خارج شده است ( علی عسگری ، 1384 ، ص 3)
نامطلوب بودن این روشها به حدی است که بسیاری از صاحبنظران تربیتی معتقدند فقر تفکر دانش آموزان نتیجه حاکمیت روشهای سنتی در مدارس است ( گودلد و سراتنیک ، 1983، ترجمه شعبانی ، 1382 ، ص 12) .
فلاول ( 1976) میگوید : امروزه یکی از مشکلات دانش آموزان ما این است که نمیدانند یک حقیقت را یاد گرفتهاند یا نه ؟ نمیدانند که آیا یک مهارت را کسب کردهاند یا فاقد آن مهارت هستند . دانش آموزان به آغازگر و مبتکر فرایند یادگیری نیستند و روشهای سنتی به گونهای آنها پرورش داده است که فاقد این توانایی هستند که در فرآیند یادگیری قسمت اعظم مسئولیت یادگیری را برای دستاوردهایشان به عهده بگیرند .