فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:38
فهرست مطالب:
«طراحی کردن سیستم های مبتنی بر قانون زنجیر کردن رو به جلو». ۲
مقدمه : ۲
تمرینات : ۲
کتابچه های تعمیر خودکار : ۵
بازنگری جلسه : ۷
جهت های آینده : ۷
خلاصة طراحی زنجیر کردن به رو به جلو : ۸
مشخصات مسئله : ۱۰
نظریه : ۱۰
تفسیر : ۱۰
تمرین : ۱۲
Task7 : سیستم را توسعه دهید. ۱۳
Task 8 : سیستم را ارزیابی نمایید. ۱۳
قالب رابط : ۱۴
پیشنهاد طراحی : ۱۵
محتویات صفحه نمایش : ۱۶
صفحات نمایش : ۱۶
بخش متن و بخش کنترل : ۱۶
صفحه نمایش مقدمه (معرفی) : ۱۷
صفحه نمایش یافته های واسطه میانی : ۱۸
صفحه نمایش نتیجه گیری : ۱۹
صفحه نمایش پرسش : ۲۰
رابط سیستم : ۲۱
Task 6 : 23
پیشنهاد و طراحی : ۲۴
رابط گرافیک دینامیک : ۲۴
حوزه تشخیص عیب اتومبیل: ۳۲
نظریة احتمالات.. ۳۴
فضای نمونة متمایز: ۳۵
فضای نمونة پیوسته: ۳۶
مقدمه :
در این فصل ، ما نحوة توسعة یک سیستم خبره قانونمند زنجیر کردن رو به جلو را در نظر می گیریم . برای نمایش فرآیند ، ما یک مسئله کوچک را در تشخیص های اتومبیل در نظر می گیریم و مراحل اصلی را بازنگری می کنیم . هنگامی که این مثال را توسعه می دهیم ، یک رابط گرافیکی دینامیک حاوی اشیای گرافیکی است که به کاربر اجازه می دهد تا عملیات یک سیستم خبیره را مشاهده و کنترل کند . کلید طراحی رابط خوب و سازگاری می باشد . برای هر صفحه نمایش ، موضوع مشابهی باید در همان محل ها قرار داده شود .
تمرینات :
علت ترجیح روش زنجیر روبه جلو نسبت به روش زنجیر رو به عقاب را برای مسائلی که راه حل های احتمالی زیادی دارند ، شرح دهید چرا ردیابی حالت حل مسئله امری با ارزش است یک راهنمای رفع عیب مکانیک ماشین را تهیه کنید و قوانین را برای مسائل توسعه از قبیل سیستم احتراق ، سیستم سوخت رسانی و غیره یک سیستم زنجیر کردن به جلو را برای کمک به کاربر طراحی نمایید ترکیب بندی رایانه یک وظیفة طراحی است که معمولاً مؤلفه های گوناگون را در نظر می گیرد مثلاً انتخاب فرآیند ، انتخاب RAM ، انتخاب هارد درایو و غیره . یک سیستم زنجیر رو بجلو را برای انجام این کار ترکیب بندی ، طراحی کنید در مسئله اخیر ، تناقضاتی ممکن است در انتخاب مؤلفه ها رخ دهد . مثلاً یک انتخاب RAM که نیازهای مسئله را تامین می کند ممکن است با یک انتخاب پردازندة قبلی ، ناسازگار باشد . چگونه شمکا این تناقضات بالقوه را ذکر می نمایید . اشیای گرافیکی مختلفی را شرح دهید که بتواند در یک رابط بکار رود تا کاربر را با سیستم خبره آشنا نماید و شیوه های کنترل سیستم را نیز بیاموزد یک رابط گرافیکی را طراحی کنید که دربارة دما در واکنش هسته ای در یک نیروگاه ، سوال کنید . همچنین رابط باید حالت فعلی نیروگاه هسته ای را نمایش دهد ، مثلاً ، حالت عملیاتی ، فشار ، وضعیت های میله و غیره . نحوة پاسخ دهی دمای فراهم شده توسط کاربر می تواند بر روی شرح این پارامتر در پایگاه دانش ، تاثیر بگذارد .
برای بسیاری از مسائل تشخیصی ، مثلاً تعمیر اتومبیل ، تعمیر ساعت و غیره ، کتابچه راهنماهایی وجود دارند که می توانند به رفع عیب کردن مئله کمک نمایند . اگر صنایع کتابچه های رفع عیب را برای کمک به تکنسین ها در ترمیم تجهیزات شان کمک می نماید . این کتابچه ها ،ؤ یک سری آزمایشات گام به گام را برای جدا کردن مسئله ، ارائه نمایند . اگرچه این کتنابچه ها ، منبع با ارزش ای از اطلاعات ارائه می کنند ، ولی آنها دارای کمبودهایی نیز می باشند . اولاً ، کتابچه راهنما باید فوراً فراهم باشد . این امری مهم است . بویژه اگر ترمیم (تعمیر) باید با سرعت انجالم شود ، مانند یک کارخانه که ماشین آلات می تواند پرهزینه باشد . متاسفانه ، اغلب سازمان ها اگرچه صدها کتابچة راهنمای تعمیر را نگهداری می کنند ، کار دشوار تعمیر را بدرستی انجام نمیدهند . ثانیاً راهنما باید در دسترس باشد . اکثر راهنماها از خواننده میخواهند تا آزمایش ای را انجام دهند و سپس او را به بخش های دیگری از راهنما بر اساس نتایجازمایش ارجاع می دهند . این امر می تواند کاری خسته کننده برای خواننده باشد که در جستجو موضوع صحیح است . ثانیاً ، کسی باید کتابچة راهنما را حفظ کند . وقتی اطلاعات جدید فراهم می شود ، باید به کتابچه راهنما اضافه گردد . ویرایش یک کتابچه راهنمای موجود ممکن است به ابهام کاربرد آن بیافزاد . اغلب یک کتابچه راهنمای کاملاً جدید باید تولید شود .
بدلیل مشکلاتی از این قبیل در رابطه با کتابچه های راهنمای تعمیر ، سازمانها به سیستم های خبره برای کمک روی آورده اند . کتابچة راهنما به صورت الکترونیک می تواند به کاهش مشکلات موجود کمک کند . توانایی تصمیمگیری سیستم خبره ، امکان دنبال کردن یک توالی آزمایش را برای کاربر امکانپذیر می سازد . بالاخبره ، از آنجایی که دانش یک سیستم خبره می تواند به آسانی اصلاح شود ، وظیفة نگهداری اطلاعات راهنما ، آسان می شود .
فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:27
چکیده:
مقدمه: روزبروز دولتهای جهان جهت فراهم کردن خدمات بهداشت-درمان بطور مؤثر، کارا و کافی با فشارهای زیادی روبرو می شوند. تحولات و کوشش¬های توانمندسازی در کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه روشهای مشابهی را برای رسیدن به نظامهای بهداشت-درمان با عملکرد بهتر می¬پذیرند. همه این روشها بر پاسخگو بودن بعنوان یک عنصر اساسی در اجرای تحولات بهداشت-درمان و بهبود عملکرد سیستم تاکید می¬کنند. لذا این پژوهش بمنظور بررسی نظام پاسخگوئی عملکرد در بیمارستان حضرت رسول صورت گرفته است.
روش پژوهش: این پژوهش به صورت مقطعی انجام گردید. پس از جستجوی موضوعی در کتب و مقالات کتابخانه¬ای و اینترنتی بر اساس اصول استخراج شده از چارچوبهای کشورهای امریکا و کانادا، نظام پاسخگوئی عملکرد را به سه بخش، شامل؛ "ملزومات نظام پاسخگوئی عملکرد"، "اجزاء نظام پاسخگوئی عملکرد" و "فرهنگ پاسخگوئی عملکرد و میزان آمادگی کارکنان برای استقرار نظام پاسخگوئی عملکرد" تقسیم کرده و به منظور اندازه¬گیری آنها پرسشنامه و چک¬لیست تهیه گردید. پس از تعیین اعتبار و ثبات بین 30 نفر از کارکنان که در بخشهای مختلف بیمارستان مورد مطالعه بودند، توزیع گردید. در نهایت بر اساس اطلاعات جمع¬آوری شده چارچوبی برای نظام پاسخگوئی مبتنی بر عملکرد پیشنهاد گردید.
یافته¬ها: یافته¬های پژوهش در 17 جدول ارائه گردیده است. این یافته¬ها نشان داد که از مجموع آیتمهای مربوط به ملزومات و اجزاء نظام پاسخگوئی عملکرد 50% (29 آیتم از 57) موجود بود. بر اساس امتیازدهی انجام شده؛ فرهنگ و نگرش کارکنان نسبت به پاسخگوئی، امتیاز 74% را کسب نمود. در نهایت بر اساس یافته¬های مذکور و چارچوبهای پاسخگوئی عملکرد دو کشور امریکا و کانادا یک جدول مقایسه¬ای ارائه گردید.
بحث و نتیجه¬گیری: بر اساس یافته¬های پژوهش و فراوانی آیتم¬های اندازه¬گیری شده می¬توان احتمالا گفت علیرغم وجود شفافیت و وضوح در نقش¬ها و مسؤولیت¬ها، یکی از دلایل کمبود تعهد به اجرای برنامه استراتژیک پائین بودن مشارکت ذینفعان و مشتریان و همچنین نبود سیستمی برای بهبود عملکرد بود. با توجه به اینکه بر اساس پرسشنامه اینگونه استنباط گردید که نگرش کارکنان نسبت به پاسخگوئی عملکرد نسبتا مثبت بود. با مقایسه این نتیجه حاصل شده با مشکل مربوط به نبود سیستم بهبود عملکرد در بیمارستان تحت مطالعه احتمالا می¬توان چنین استنباط کرد که با استقرار نظام پاسخگوئی عملکرد در این بیمارستان مشکل بهبود عملکرد نیز حل می¬گردد. در پایان بر اساس یافته¬های پژوهش و مقایسه آنها با چارچوبهای کشورهای امریکا و کانادا چارچوبی برای پاسخگوئی عملکرد پیشنهاد گردید.
کلید واژه¬ها:
پاسخگوئی، عملکرد، چارچوب، نظام، سیستم بهداشت و درمان، بیمارستان.
Abstract
Introduction:Every day the Governments throughout in the world face whit lots of pressures while trying to provide effective, efficient and sufficient health care services, All the efforts and reforms in empowering the developed and developing countries prefer the same approaches in achiving health care systems with high performance. The focal point of these approaches is accountability as an essential component in the reform of health care and improvement in the performance of the system. Therefore this research is done to review the performance accountability system in Hazrat Rasool hospital.
Research Methodology: The research was done cross sectional. After searching the subject in books and articles and also Internet,the researcher devided the performance accountability system to three parts according to some principles adopted from the same system in the United States and Canada, include; the requirements performance accountability system, the components of performance accountability system and the amount of staff readiness, from cultural point of view, to establish the performance accountability system . In order to measure the aforementioned factors a questionaire and a checklist were prepared and distributed among 30 staff from different wards of the hospital. It was done after determining their validity and reliability. Finally,according to the collected information, a framework for performance_based accountability system was proposed.
Findings: The findings of the research are presented in 17 table,.according to which 50% (29 items out of 57) of the total items related to the requirements and components of performance accountability system was available. According to the questionnaire, the score of culture and attitudes of the staff towards accountbility was 74%. At the end, a comparative table is presented which is based on the said findingsand performance accountability frameworks in the United States and Canada..
Conclusion: According to the findings of this research and the frequency of the measured items, one can infer that the implementation of performance accountability system in this hospital, will lead to the improvement of performance and decision making and finally the human resources management.
Key words:
Accountability, Performance, System, ّFramework , Health Care System & Hospital.
مقدمه
روزبروز دولتهای جهان جهت فراهم کردن خدمات بهداشت-درمان بطور مؤثر، کارا و کافی با فشارهای زیادی روبرو می شوند. تحولات و کوششهای توانمندسازی در کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه روشهای مشابهی را برای رسیدن به نظامهای بهداشت-درمان با عملکرد بهتر می¬پذیرند. از جمله؛ کوچک¬سازی، خصوصی¬سازی، رقابت در عرضه خدمات، سنجش عملکرد و مشارکت مردم. همه این روشها بر پاسخگو بودن بعنوان یک عنصر اساسی در اجرای تحولات بهداشت-درمان و بهبود عملکرد سیستم تاکید می-کنند. متاسفانه در بیمارستانهای کشور، مشخص نبودن مسؤولیت¬ها و نقش¬های افراد و نداشتن اختیارات متناسب با مسؤولیت¬های واگذار شده، باعث دوباره کاری وکاهش کارائی و اثربخشی خدمات ارائه شده می¬شود. در نتیجه؛ فعالیتهای کارکنان بطور ضعیفی انجام می¬شود و هدف اصلی بیمارستان که ارائه خدمت به بیماران و رضایت آنان می باشد، تامین نمی¬شود، بنابراین به دلیل محدود بودن منابع، افزایش انتظارات مشتری و اهمیت کیفیت خدمات ارائه شده و تاکید براجرای طرح تکریم ارباب رجوع (بخشنامه شماره 8540/13.ص مورخ 10/2/81 شورایعالی اداری) بخصوص در بیمارستانها که بیماران مشتریان آنها می باشند و کیفیت خدمات با جان انسانها ارتباط دارد، مشارکت افراد جامعه و کلیه ذینفعان در برنامه¬ریزی برای کاربرد این منابع محدود، یک امر اجتناب ناپذیر می¬باشد. لذا سیستم پاسخگوئی در برابر عملکرد، با در نظر داشتن انتظارات عملکردی مشتریان داخلی (کارمندان بیمارستان) و مشتریان خارجی (بیماران) و منابع موجود و با برقراری ارتباطات لازم برای تضمین اجرای برنامه¬ها، نیاز حیاتی مذکور را در بیمارستانها برآورده می¬سازد. ولی متاسفانه در بیمارستانها پاسخگوئی در برابر عملکرد فقط در گزارش-دهی سالانه و پاسخگوئی سنتی که همان جریان یکطرفه اطلاعات در سلسله مراتب اداری می¬باشد، خلاصه شده است و نظام پاسخگوئی در برابر عملکرد بطور سیستماتیک وجود ندارد، در ضمن مطالعات محدودی که در ایران در این زمینه انجام شده است، بیشتر نظام پاسخگوئی را در شکل سنتی آن و در مراجع قانونی مورد مطالعه قرار داده است، قبل از انقلاب صنعتی، پاسخگویی معمولاً از طریق تماس شخصی و مشارکت مستقیم در فرایندهای عمومی نظارت تقویت می¬شد. صنعتی شدن باعث ایجاد فرایندهایی شد که از طریق آن مشخص شد که خدمات بیشتری باید توسط دولت ارائه شود. به عنوان یک نتیجه صنعتی شدن، دولتها در اندازه و پیچیدگی رشد کردند و فاصله¬شان از شهروندانی که به آنها خدمت ارائه می¬دادند بیشتر شد. جنبش تحولات مدیریت عمومی از اواخر سال 1900 منجر به تشخیص این مطلب شد که روشهای قدیمی تقویت پاسخگویی کافی نمی-باشند.. بدین ترتیب در سال 1976 نیاز به استقرار پاسخگویی برای عملکرد برنامه¬های دولت تشخیص داده شد و روشهایی برای اجرای ارزیابی¬های ضروری برای استقرار پاسخگویی به کار گرفته شد.
بعلاوه پاسخگوئی صریحا به اینکه «پاسخگوئی برای چه» نیز مربوط می¬شود. پاسخ به این سؤال را می¬توان در سه مقوله عمومی طبقه بندی کرد. اولین تصور متداول درک شده از پاسخگوئی را پاسخگوئی مالی تشکیل می¬دهد. تاریخچه این مقوله به پذیرش قوانین، مقررات و آئین نامه¬های مربوط به کنترل و مدیریت مالی رسیدگی می¬کند. نوع دوم، پاسخگوئی برای عملکرد است که تاریخچه آن وسیعتر است و شامل تحولات مدیریت بخش عمومی، سنجش عملکرد و ارزیابی و بهبود عرضه خدمات می¬باشد. مقوله سوم بر پاسخگوئی سیاسی/دموکراتیک متمرکز است، که تاریخچه آن از مقوله¬های تئوریکی و فلسفی درباره ارتباط بین دولت و مردم، تا بحث های نظارت، مشارکت گسترده مردم، موضوع برابری، شفافیت و باز بودن، مسؤولیت پذیری و ایجاد اعتماد کشیده می¬شود. در سال-های اخیر، مجموعه جدیدی از معیارها، تمرکز جدیدی را بر مسائل پاسخگوئی مدرن ایجاد می¬کند. این انتقال به یکسری از تغییرات استراتژیک در مدیریت منجر شده است. بطور واضح اصلاحاتی در انتقال سیستم پاسخگوئی از "سیستم مبتنی بر پذیرشٍ" بر "سیستم مبتنی بر عملکرد" صورت گرفته است. به هر حال در نواحی دیگر خدمات عمومی بسیاری از تغییرات ساختاری باید با توجه به تحولات اداری ایجاد شود. ناحیه اصلی که باید در ابجاد یک چارچوب "پاسخگویی مبتنی بر عملکرد" توسعه یابد، گردانندگان اصلی سازمانهای مدیریت می¬باشد که باید به دو مسأله اصلی توجه نمایند؛ که آنها عبارتند از:
1 – مشارکت در مورد انتقال از تمرکز بر بازرسی به تمرکز بر راهنمایی
2 –هماهنگی بین گردانندگان مدیریت در پیگیری تحولات برای پاسخگویی و سیستم مدیریت عملکرد
سیستم مدیریت کنونی نسبت به دهه پیش تغییرات بسیاری کرده است که بر اساس آن کیفیت و کارایی خدمات بعنوان یک نتیجه این تغییرات بهبود یافته است. اما قسمت اعظم این تغییرات هنوز به انجام نرسیده است. تحلیل عملکرد کنونی نشانگر نیاز به ایجاد پاسخگوئی مؤثرتر در سیستمهای مدیریت می¬باشد. Artley’s (2001)، پاسخگویی را اینچنین تعریف می¬کند: " پاسخگویی الزام افراد، گروهها و aسازمانها به این امر است که اختیارات خود را به فعل در آورده و مسؤولیت¬های واگذار شده را به انجام برسانند. این الزام از سه جنبه حائز اهمیت است:
• جوابگویی و توضیح کارها (دلیل انجام کارها ) که در رابطه با اختیارات و مسؤولیت¬ها انجام می-.گیرد.
• گزارش¬دهی از نتایج اقدامات انجام شده
• تقبل عواقب ناشی از پیامد این اقدامات
در نتیجه پاسخگویی شامل موارد ذیل می¬باشد:
• توانایی شناسایی قاطعانه افرادی که مسؤول کارهای خاص هستند.
• وابستگی گسترده به توانایی برای داشتن قدرت شناخت قوی
• مستلزم توانایی برای پایش، ثبت و ممیزی وقایع
• هر کسی که به اطلاعات دسترسی دارد باید برای اقداماتش پاسخگو باشد.
Yadof Mark استاد دانشگاه تگزاس، پاسخگویی را به صورت زیر تعریف می کند:
"پاسخگویی با شبکه¬ای از فعالیتهای مرتبط با یکدیگر نه فعالیتها به تنهایی پیوند دارد؛ که عبارتند از:
1. ارزیابی یادگیری
2. بهبود کیفیت و برنامه
3. پذیرش قوانین و مقررات (2002)."
یک سیستم پاسخگویی باید مبتنی بر اصول بهبود مستمر باشد که مستلزم این است که سازمانها پیشرفتشان را در جهت ارضای نیازهای کارکنان، جوامع و دولت گزارش کنند. همچنین مستلزم تعهد، زمان و آموزش همه کسانی که در سازمان کار می¬کنند، می¬باشد. این بهبود مستمر زمانی نتیجه می¬دهد که سازمانها رهبرانی دارای استقلال، مسؤولیت و منابع مورد نیاز برای گرفتن تصمیمات سازمانی به کار گیرند. این اصول یک سری مفاهیم اساسی همیشگی و بدیهی هستند که تصمیم گیری را تسهیل می¬کنند. لذا توسعه چارچوب پاسخگویی عملکرد باید از طریق اصول زیر پیگیری شود:
• باز بودن و شفافیت
• تناسب افزایش اختیار با افزایش پاسخگویی
• ثبات (سازگاری)
• قابلیت مقایسه و برابری
• جامعیت
• انتظارات موازی
• شناسایی نقش کلیدی مدیر
• همکاری و وابستگی متقابل
• سازمانهای یادگیرنده
Eva Baker & Robert Linn (2000) معتقدند تئوری عملی که بر پذیرش سیستمهای پاسخگوئی تأکید می¬کند، از این ایده نشأت می¬گیرد که «دانش قدرت است.» این ایده بر این فرض استوار است که افراد، هنگام حصول نتایج، برای ایجاد نقاط قوت و اصلاح نقاط ضعف عمل می¬کنند. این اقدامات به هفت شرط ذیل وابسته است:
1) نتایج گزارش شده صحت داشته باشد.
2) نتایج به صورت معتبر تفسیر می¬شوند.
3) افراد متمایل به کار گروهی هستند.
4) اقدامات جایگزین برای بهبود موقعیت شناخته شده و معتبر هستند.
5) افراد و گروه¬ها دانش خود را برای به کارگیری روشهای جایگزین پردازش می¬کنند.
6) اقدامات انتخاب شده به طور کافی به کار برده می-شوند.
7) اقدامات منتخب نتایج را بهبود می¬دهند.
لذا، با توجه به مسائل فوق، در این پژوهش ضمن بررسی سطح پاسخگوئی در بیمارستان منتخب بر اساس ملزومات مورد نیاز یک نظام پاسخگوئی در برابر عملکرد، یک چارچوب برای نظام پاسخگوئی مبتنی بر عملکرد بر اساس تحلیل بررسی انجام شده، ارائه می¬شود.
قرار است در این چارچوب پاسخگوئی بر اساس اهداف، رسالتها و دورنما با توجه به ارزشهای سازمانی برای ایجاد تعهد در افراد، نقش¬ها و مسؤولیت¬های افراد و انتظارات عملکرد مشخص شده و بر آن توافق می¬شود و برای تقویت تعهد نیز محرکهایی قرار داده¬ می¬شود. سپس بمنظور استقرار پاسخگوئی تعادل بین قابلیت¬ها و تعهدات ایجاد می¬شود. که این قابلیت¬ها شامل؛ ارتباطات دو طرفه پاسخگوئی، اختیارات متوازن با مسؤولیت¬ها، منابع موردنیاز برای برآوردن انتظارات عملکرد می-باشد. پس از ایجاد تعادل بین قابلیت¬ها و تعهدات، عملکرد مورد پایش قرار گرفته و نتایج عملکرد گزارش می¬شود و با عملکرد موردانتظار بیماران و ذینفعان مقایسه و در صورت نیاز برای بهبود عملکرد اهداف اصلاح می¬شود.
فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:10
چکیده:
شما در حالی که مشغول مطالعه این مطلب هستید، دانشمندان و تولید کنندگان در حال رقابت هستند، رقابت برای طراحی و تولید نسل جدیدی از تراشه ها «Chips» و ریز پردازنده ها «Micro Processors» که با DNA طبیعی موجودات زنده کار میکنند! همانطور که اطلاع دارید عمر تراشه های سیلیکون «Silicon» به پایان رسیده و این تکنولوژی انقلابی بزرگ در صنعت انفورماتیک خواهد بود.
DNA چیست؟
در بدن تمام موجودات زنده، در سطح ملکول، هم ذخیره سازی اطلاعات و هم پردازش اطلاعات در مقیاس بسیار بالا انجام می شود. تمام این عملیات مربوط به DNA بدن موجودات زنده است. مولکولهای DNA حاوی کدهای اطلاعاتی- ژنتیکی موجودات زنده هستند که توسط پروتئینهای خاصی، خوانده و تفسیر می شوند. توان اجرایی این سیستم که در قسمتهایی به آن اشاره می کنیم فوق العاده بالاست. حال اجازه دهید به منشا این ایده بپردازیم.
ژنتیک و انفورماتیک:
همانطور که مطلع هستید از علم ژنتیک و علم انفورماتیک به عنوان بزرگترین انقلابهای علمی بشر نامبرده می شود. امروز علومی که هیچگونه ربطی به یکدیگر نداشته اند، زمینه آمیزششان فراهم شده است.
نظریه دود 10 سال پیش در سال 1994 توسط لئونارد ادلمن «Leonard Adleman» با عنوان: “استفاده از DNA برای حل مجموعه ای از مسائل ریاضی”، مطرح شد. ادلمن که استاد دانشگاه کالیفرنیای جنوبی است، پس از مطالعه کتاب «بیولوژی ملکولی ژنها» نوشته جیمز واتسن «James Watson» (دانشمندی که در سال 1953 ساختار ژنها را کشف کرد) به این نتیجه رسید که ساختار DNA، به صورت عام دارای توان محاسباتی «Compvting Potential» است.
همه جنجالها از مقاله وی در مجله سانیس «Science» شروع شد. مقاله ادلمن در مورد تشریح روش جدیدی در حل مساله محاسباتی مشهور مسیر مستقیم همیلتون «Hamiltons Directed Path» (این مساله مربوط به یافتن کوتاهترین راه بین چند شهر است به شرطی که از هر شهر تنها یک مرتبه عبور شود) بود. در این مساله هر چقدر تعداد شهرها بیشتر شود، مساله به صورت تصاعدی دشوارتر خواهد شد. ادلمن این مساله را هنگامی که تعداد شهرها برابر 7 است از طریق ساختار DNA محاسبه کرد. پیش از تشریح الگوریتم ادلمن در حل این مساله، اشاره به پاره ای نکات خالی از فایده نخواهد بود.
حل مسئله از الگوریتم ادلمن به صورت دستی حدود 7 روز وقت نیاز خواهد داشت، در صورتی که برای حل مساله از روش عادی (آزمون و خطا) کمتر از یک ساعت زمان نیاز است که نتیجه ناامید کننده ای است ولی زمانی که 7 شهربه 70 شهر تبدیل شود، مساله برای قوی ترین سوپر کامپیوترهای امروزی نیز بسیار پیچیده خواهد بود، چرا؟
از این رو که کامپیوترهای امروزی تمام مسیرها را باید به صورت منفرد آزمایش کنند که این عمل نیز به صورت خطی «Line Ar» انجام می شود. (کامپیوترها سیلیکون قادرنیستند به صورت همروند یا موازی «Paralel» کار کنند) دقیقاً مانند اینکه شما یک دسته کلید و یک قفل دارید، مطمئناً نمی توانید همه کلیدها را یکجا آزمایش کنید.
حال فرض کنید 70 شهرمرتبط به هم داریم، چند راه مختلف برای رسیدن از یک شهرخاص به شهر خاص دیگری وجود دارد؟ نیازی به محاسبه نیست، زیرا این عدد، یک عدد نجومی است. این دقیقاً همان نقطهای است که ضعف کامپیوترهای امروز را نمایان می کند. DNA می تواند ما را از این بن بست نجات دهد از آنجاییکه توانایی ذخیره سازی و پردازش موازی را دارد. با توجه به این نکته مراحل الگوریتم ادلمن در حل مسئله مسیر مستقیم همیلتون اینگونه خواهد بود:
1- تولید راندوم راههای مختلف در گراف.
2- نگهداری راههایی که با A شروع می شوند و به G ختم می شوند.
3- با توجه به اینکه گراف شامل 7 شهر می باشد، نگهداری تمام مسیرهایی که از 7 شهر عبور کرده اند.
4- نگهداری تمام راههایی که از تمام شهرها حداقل یک بارگذشته اند.
5- محاسبه سبک ترین وزن
6- راه باقی مانده جواب مساله خواهد بود.
جانشینی برای سیلیکون:
بیش از چهل سال است که ریز پردازنده های سیلیکونی قلب محاسبات را تشکیل می دهند. طبق قانون مور «Moore's Law» در هر 18 ماه دیوایسهای CPU دو برابر خواهند شد. بسیاری از دانشمندان معتقدند قانون مور به نهایت خود نزدیک شده است به این مفهوم که پردازنده های سیلیکونی چه از لحاظ متمرکز سازی و چه از لحاظ سرعت بیش از این توان پیشرفت ندارند. تراشه هایی که با DNA ساخته خواهند شد تراشه های بیولوژیکی «Bio-Chips» نام دارند. جایگزینی DNA با سیلیکون مزایای بیشماری دارد از جمله:
1- تا زمانی که موجود زنده وجود داشته باشد منبع DNA تامین خواهد بود.
فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:10
چکیده:
شما در حالی که مشغول مطالعه این مطلب هستید، دانشمندان و تولید کنندگان در حال رقابت هستند، رقابت برای طراحی و تولید نسل جدیدی از تراشه ها «Chips» و ریز پردازنده ها «Micro Processors» که با DNA طبیعی موجودات زنده کار میکنند! همانطور که اطلاع دارید عمر تراشه های سیلیکون «Silicon» به پایان رسیده و این تکنولوژی انقلابی بزرگ در صنعت انفورماتیک خواهد بود.
DNA چیست؟
در بدن تمام موجودات زنده، در سطح ملکول، هم ذخیره سازی اطلاعات و هم پردازش اطلاعات در مقیاس بسیار بالا انجام می شود. تمام این عملیات مربوط به DNA بدن موجودات زنده است. مولکولهای DNA حاوی کدهای اطلاعاتی- ژنتیکی موجودات زنده هستند که توسط پروتئینهای خاصی، خوانده و تفسیر می شوند. توان اجرایی این سیستم که در قسمتهایی به آن اشاره می کنیم فوق العاده بالاست. حال اجازه دهید به منشا این ایده بپردازیم.
ژنتیک و انفورماتیک:
همانطور که مطلع هستید از علم ژنتیک و علم انفورماتیک به عنوان بزرگترین انقلابهای علمی بشر نامبرده می شود. امروز علومی که هیچگونه ربطی به یکدیگر نداشته اند، زمینه آمیزششان فراهم شده است.
نظریه دود 10 سال پیش در سال 1994 توسط لئونارد ادلمن «Leonard Adleman» با عنوان: “استفاده از DNA برای حل مجموعه ای از مسائل ریاضی”، مطرح شد. ادلمن که استاد دانشگاه کالیفرنیای جنوبی است، پس از مطالعه کتاب «بیولوژی ملکولی ژنها» نوشته جیمز واتسن «James Watson» (دانشمندی که در سال 1953 ساختار ژنها را کشف کرد) به این نتیجه رسید که ساختار DNA، به صورت عام دارای توان محاسباتی «Compvting Potential» است.
همه جنجالها از مقاله وی در مجله سانیس «Science» شروع شد. مقاله ادلمن در مورد تشریح روش جدیدی در حل مساله محاسباتی مشهور مسیر مستقیم همیلتون «Hamiltons Directed Path» (این مساله مربوط به یافتن کوتاهترین راه بین چند شهر است به شرطی که از هر شهر تنها یک مرتبه عبور شود) بود. در این مساله هر چقدر تعداد شهرها بیشتر شود، مساله به صورت تصاعدی دشوارتر خواهد شد. ادلمن این مساله را هنگامی که تعداد شهرها برابر 7 است از طریق ساختار DNA محاسبه کرد. پیش از تشریح الگوریتم ادلمن در حل این مساله، اشاره به پاره ای نکات خالی از فایده نخواهد بود.
حل مسئله از الگوریتم ادلمن به صورت دستی حدود 7 روز وقت نیاز خواهد داشت، در صورتی که برای حل مساله از روش عادی (آزمون و خطا) کمتر از یک ساعت زمان نیاز است که نتیجه ناامید کننده ای است ولی زمانی که 7 شهربه 70 شهر تبدیل شود، مساله برای قوی ترین سوپر کامپیوترهای امروزی نیز بسیار پیچیده خواهد بود، چرا؟
از این رو که کامپیوترهای امروزی تمام مسیرها را باید به صورت منفرد آزمایش کنند که این عمل نیز به صورت خطی «Line Ar» انجام می شود. (کامپیوترها سیلیکون قادرنیستند به صورت همروند یا موازی «Paralel» کار کنند) دقیقاً مانند اینکه شما یک دسته کلید و یک قفل دارید، مطمئناً نمی توانید همه کلیدها را یکجا آزمایش کنید.
حال فرض کنید 70 شهرمرتبط به هم داریم، چند راه مختلف برای رسیدن از یک شهرخاص به شهر خاص دیگری وجود دارد؟ نیازی به محاسبه نیست، زیرا این عدد، یک عدد نجومی است. این دقیقاً همان نقطهای است که ضعف کامپیوترهای امروز را نمایان می کند. DNA می تواند ما را از این بن بست نجات دهد از آنجاییکه توانایی ذخیره سازی و پردازش موازی را دارد. با توجه به این نکته مراحل الگوریتم ادلمن در حل مسئله مسیر مستقیم همیلتون اینگونه خواهد بود:
1- تولید راندوم راههای مختلف در گراف.
2- نگهداری راههایی که با A شروع می شوند و به G ختم می شوند.
3- با توجه به اینکه گراف شامل 7 شهر می باشد، نگهداری تمام مسیرهایی که از 7 شهر عبور کرده اند.
4- نگهداری تمام راههایی که از تمام شهرها حداقل یک بارگذشته اند.
5- محاسبه سبک ترین وزن
6- راه باقی مانده جواب مساله خواهد بود.
جانشینی برای سیلیکون:
بیش از چهل سال است که ریز پردازنده های سیلیکونی قلب محاسبات را تشکیل می دهند. طبق قانون مور «Moore's Law» در هر 18 ماه دیوایسهای CPU دو برابر خواهند شد. بسیاری از دانشمندان معتقدند قانون مور به نهایت خود نزدیک شده است به این مفهوم که پردازنده های سیلیکونی چه از لحاظ متمرکز سازی و چه از لحاظ سرعت بیش از این توان پیشرفت ندارند. تراشه هایی که با DNA ساخته خواهند شد تراشه های بیولوژیکی «Bio-Chips» نام دارند. جایگزینی DNA با سیلیکون مزایای بیشماری دارد از جمله:
1- تا زمانی که موجود زنده وجود داشته باشد منبع DNA تامین خواهد بود.
فرمت:word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:166
مقدمه:
ما از نیمهی دوم قرن بیستم، شاهد ظهور بسیاری از رسانههای جدید بودهایم. رسانههایی که بنیان بسیاری از آنها بر سیستمهای رایانهای استوار بوده است. این رسانههای متعاملی و پرتنوع، الگوی عمودی و سادهی انتقال پیام از فرستنده به مخاطب را متحول و به الگویی افقی تبدیل کرده است که در آن مخاطب، ارج و قرب و اختیاری نزدیک به فرستنده دارد.
اما اولین رسانهی رایج مبتنی بر رایانه، بازیهای رایانهای بودند که شیوع و گسترش آنها، در دهههای پایانی قرن بیستم حیرتانگیز بوده است. این رسانه، که از تلفیق تلویزیون و رایانه بوجود آمده، کم کم به رقیب پرقدرت خود تلویزیون تبدیل شده و جای آن را در فعالیتهای بسیاری از مخاطبان، به ویژه کودکان و جوانان گرفته است.
درحالی که تاکنون مطالعات بسیاری دربارهی تلویزیون و مخاطبان آن، به ویژه کودکان صورت گرفته است ولی مطالعات دربارهی بازی های رایانهای، نسبت به مطالعات تلویزیونی، اندک و ناچیز است، درحالی که به عقیده محققان، اکنون بازی و مفاهیم همراه با آن به یک استعارهی عظیم برای روابط اجتماعی انسانی تبدیل شده است و توانایی بالقوه برای آزادیهای جدید، خلاقیت جدید و همچنین ظلم و نابرابریهای جدید را دارد. بنابراین مطالعهی بازیهای رایانهای در بستر نظریههای ارتباطی، میتواند به درک ما از این پدیدهی عصر اطلاعات کمک کند.
در این فصل، پس از مروری بر ویژگیهای رسانههای جدید، به طرح نظریههای ارتباطی با دو رویکرد تکنولوژی و اجتماعی و همچنین نظریههای بازی پرداخته میشود و پس از بررسی تاریخچه و مفاهیم و ویژگیهای بازیهای رایانهای، در بخش پیشینهی تجربی تحقیق، به چند تحقیق از کشورهای مختلف دربارهی بازیهای رایانهای اشاره و پس از آن مدل نظری و فرضیههای تحقیق ارائه میشود.
1-رسانههای نو ؛ فصلی جدید در ارتباطات بشری
در نیمهی دوم قرن بیستم، تحولات صورت گرفته در تکنولوژیهای ارتباطات واطلاعات، رسانهها را نیز دستخوش تحولات زیادی ساخته است؛ از یک سو باعث به وجود آمدن تغییر در رسانههای سنتی و افزایش قابلیتهای آنها شده است و از سوی دیگر رسانههای جدیدی اختراع و ابداع شدهاند که با رسانههای قبلی تفاوت زیادی دارند. سیر این تحولات و تغییرات به گونهای بوده است که تمامی ابعاد زندگی بشر را تحت تأثیر خود قرار دادهاند و برای درک دنیای جدید باید به درک این تحولات پرداخت.
محققانی چون مانوئل کاستلز[1]، استاد برنامهریزی دانشگاه برکلی، نقطهی عطف تحولات صورت گرفته در تکنولوژیهای جدید را در دههی 70 میلادی میدانند. نگاهی به تغییرات این دهه، درستی این ادعا را نشان میدهد :
در سال 1971 بود که میکروپروسسور[2]، ابزار اصلی گسترش میکروالکترونیک[3] اختراع شد و در نیمه دهه 1970 رواج یافت. میکروکامپیوتر[4] در 1975 اختراع شد و اولین محصول تجاری موفق آن، اپل2[5] ، در آوریل 1977 به بازار عرضه شد، یعنی تقریباً در همان تاریخی که مایکروسافت[6] شروع به تولید سیستمهای عاملی برای میکروکامپیوترها کرد. اولین سوئیچ[7] الکترونیک در مقیاس صنعتی در 1969 ظاهر شد و سوئیچینگ دیجیتال[8] در نیمهی دههی 70 تولید و در 1977 به صورت تجاری عرضه شد. اولین تولید صنعتی فیبر نوری در اوایل دههی 70 صورت گرفت. همچنین در اواسط دههی 70، شرکت سونی[9]، تولید تجاری دستگاههای ضبط ویدیویی[10] VCR را آغاز کرد و سرانجام مهمتر از همه، در 1969 آژانس طرحهای پژوهش پیشرفتهی وزارت دفاع ایالات متحده (ARPA)، یک شبکهی ارتباطی الکترونیک جدید و انقلابی به وجود آورد که در دههی 70 رشد کرد و به اینترنت امروزی تبدیل شد. (کاستلز، 1384، 77).
در واقع تحولات صورت گرفته در دههی 70 میلادی، در عرصه تکنولوژیهای ارتباطات و اطلاعات، دنیای رسانهها را در دههی 80میلادی دستخوش دگرگونی ساخت. از عناصر مهم این دگرگونی باید از ارتباطات ماهوارهای، فیبرهای نوری و دیجیتالی شدن نام برد. دیجیتالی شدن به قدری تأثیرگذار بوده است که برخی از محققان، انقلاب ارتباطات را انقلاب دیجیتال نامیدهاند. (خوارزمی، 1381،39) در اثر فرایند دیجیتالی شدن، تصویر، صدا و متن به یک زبان دوحالتهی صفر و یک مبدل میشوند. به عبارت دیگر در سیستمهای سنتی که به «انالوگ[11]» معروف است، علائم (رادیو ، تلویزیون و …) به شکل امواج الکتریک پیوسته انتقال مییابند، و حال آن که در حالت دیجیتال، این علائم حالت عددی پیدا میکنند و در قالب یک سیستم دوگانهی متشکل از گروههای صفر و یک شکل میگیرند (محسنی، 1380، 55) در حقیقت جهانشمولی زبان دیجیتال و منطق کاملاً شبکهای سیستم ارتباطی، زمینههای تکنولوژیک ارتباط افقی و جهانی را فراهم کرده است.
از دیگر تحولات تکنولوژیکی صورت گرفته در سالهای گذشته، باید به ظهور چندرسانهایها (مولتیمدیا)[12] در اواسط سال 1993 اشاره کرد که از ترکیب رسانههای همگانی جهانی و سفارشی و ارتباط رایانهای تشکیل شده و ویژگی این سیستم جدید، ترکیب رسانه های مختلف و توانایی بالقوهی آن برای ارتباط متقابل است. (کاستلز، 1384، 422).
در حقیقت اگر بخواهیم مهمترین تحولات صورت گرفته در عرصه تکنولوژی را، که بر روی رسانهها تأثیرگذار بودهاند و تحول رسانهها و پیدایش رسانههای جدید شدهاند، نام ببریم؛ باید به ارتباطات رایانهای، ارتباطات ماهوارهای ، دیجیتالی شدن، فیبر نوری و مولتیمدیا اشاره کرد. اینها ستون فقرات رسانههای جدید را تشکیل دادهاند و ویژگیهای اینها، ویژگیهای رسانههای جدید را به وجود آورندهاند. بروز همهی اینها را در اینترنت میتوان دید. شبکهی عظیم اطلاعرسانی که علاوه بر پیوندزنی همهی رسانههای سنتی و جدید، کارکردهای منحصر به خود را نیز دارد.
اما جایگاه بازیهای رایانهای، در میان رسانههای جدید، کجا قرار دارد؟ بازیهای رایانهای نیز که جزء رسانههای جدید محسوب میشوند، در دههی 70 میلادی، از تلاقی تلویزیون با رایانه متولد شدند و در دههی 80 میلادی رو به توسعه و پیشرفت گذاشتند و مانند رسانههای جدید دیگر، در طی سالهای بعد، از تحولات تکنولوژیکی تأثیر پذیرفتند، به گونهای که امروزه بازیهای رایانهای هم از دیجیتالی شدن، مولتیمدیا، پیشرفتهای رایانهای و … تأثیر پذیرفتهاند. حتی در برخی از موارد مانند «واقعیت مجازی[13]» این بازیها، از رسانههای دیگر به پیش افتادهاند. واقعیت مجازی دارای سه حوزهی عملکرد خاص و بالنسبه مورد توجه است؛ تحقیق و توسعه، فراغت و تفریحات و کاربردهای صنعتی. به اعتقاد برخی ازمحققین، بخشی که در حال گسترش بسیار سریع است، واقعیت مجازی در حوزهی تفریحات و گذران اوقات فراغت است و کارشناسان بازیهای رایانهای در طول سالهای گذشته، عملاً تنها گروهی بودهاند که هزینههای بسیاری را در این راه صرف کردهاند. (محسنی، 1380،57).
1-1.ویژگیهای رسانههای نو
تولید انبوه پیامها برای مخاطبان، ارتباطات یکسویه و عمودی و محدود بودن کانالهای ارتباطی از ویژگیهای اصلی رسانههای سنتی محسوب میشوند. اما ظهور رسانههای جدید، ظرفیتهای جدیدی نیز برای رسانهها ایجاد کردند و تحولی اساسی در فرایند ارتباط با مخاطبان به وجود آوردند. از ویژگیهای اساسی رسانههای جدید میتوان به این ویژگیها اشاره کرد:
1.تعاملی بودن[14]: ویژگی اصلی سیستمهای ارتباطی جدید است، به گونهای که به خاطر این ویژگی، رسانههای جدید را رسانههای تعاملی نیز مینامند. تعاملی بودن به مفهوم دوسویه شدن و دارا شدن ویژگیهای کانالهای بین فردی وجمعی به طور همزمان و تغییر مفهوم جریان یکسویهی اطلاعات است. تعامل؛ تمایل کیفی سیستمهای ارتباط است و چنین کیفیتی، ارتباط مؤثرتر و فعالتر را به وجود میآورد و موجب رضایت بیشتر شرکتکنندگان در ارتباط میشود. در این سیستم ارتباطی، فرد فعال است و نهایتاً، ارتباط جنبهی دوسویه دارد.
2-جمعزدایی[15]: این ویژگی بدین معنی است که این رسانهها، کم و بیش در مقابل رسانههای جمعی قرار میگیرند و کنترل سیستمهای ارتباطی از تولیدکنندهی پیام به مصرف کنندهی پیام منتقل شده است، و ما با پیدایش این تکنولوژیها از یک ارتباط جمعی، به سوی شکل پیشرفتهتری از ارتباط چهره به چهرهی همگانی پیش میرویم.
3-ناهمزمانی[16]:به این معنی که فرد توانایی فرستادن یا دریافت پیام را در زمان دلخواه و درخور و مناسب خود داراست. این رسانهها توانایی غلبه بر زمان را به عنوان متغیری مؤثر بر فرایند ارتباطی دارا هستند. (Rogers,1986,3-6) .
4-تمرکززدایی[17]: در رسانههای جدید، مرکزیت با فرستندهها نیست، بلکه با گیرندگان است. در رسانههای جدید افراد مشارکت بیشتری در فرایند ارتباط را به عهده میگیرند.
5-ظرفیت باند[18]: ظرفیت باند به میزان ورودی اطلاعات به یک مجموعه اطلاق میشود و یک ویژگی رقابتی به حساب میآید. ادغام شرکتهای بزرگ در یکدیگر اکنون با همین هدف افزایش ظرفیت باند صورت میگیرد.
6-انعطافپذیری[19]: این امر باعث شده است تا هر وقت که اراده کنیم، بتوانیم وارد سپهر اطلاعات شویم. در چنین حالتی زمان و مکان معنا ندارد. (شکرخواه، 1379،14).
2-1.تقسیمبندی رسانههای نو
جریسهنسون[20] و اوما تارولا، دو تن از محققان ارتباطی دانشگاه ماساچوست و مؤسسه ارتباط جمعی هند، تکنولوژیهای جدید ارتباطی را به دو گروه عمده تقسیم میکنند ؛
الف.تلهماتیکها[21] یا رسانههای بزرگ؛ که تکنولوژیهایی چون رایانه، تلفن، ماهواره، ویدئو، بازیهای رایانهای، اینترنت و دیگر تکنولوژی هایی که به زیربنای گسترده نیاز دارند، را در برمیگیرد.هنگامی که از تکنولوژی تلهماتیک سخن به میان میآید، فرض بر این است که هم روند انتقال پیام مورد نظر است و هم سختافزاری که جهت تکمیل مبادله ضروری میباشد.
ب. اتنوترونیکها[22] یا رسانههای کوچک؛ که وسایلی چون ضبط صوت، فاکس، ماشینحساب،ساعتهای دیجیتال و دیگر انواع تکنولوژیهای شخصی را دربرمی گیرد. تکنوژیهای اتنوترونیک بیشتر از تلهماتیک درکشورهای رو به توسعه جریان مییابند. (هنسون و نارولا، 1373، 15-14).
اما مارکپاستر[23] استاد تاریخ دانشگاه کالیفرنیا ، رسانههای جدید را در مقابل رسانه های سنتی در یک دسته قرار میدهد و به رسانههای سنتی، رسانههای عصر اول و به رسانههای جدید، رسانههای عصر دوم اطلاق میکند. پاستر معتقد است، رسانههای جدید یا عصر دوم، امکانات پست مدرن را تقویت میکنند. به اعتقاد وی، آنچه در نوآوریهای تکنولوژیک مطرح است، دگرگونی گسترده و دامنهدار فرهنگ و روش ساخته شدن هویتهاست. (پاستر،1377،53).
پاستر، رسانههای جدید را رسانههای عصر پست مدرن معرفی میکند و معتقد است در دومین عصر رسانهها ، ذهنیت سازی از طریق سازوکارهای « کنش متقابل » صورت میگیرد و کنش متقابل، اصطلاحی فنی است که به ارتباطات دوسویه اشاره دارد. (پاستر، 1377،69).
3-1.رسانههای نو؛ ارتباط جمعی یا ارتباط رسانهای؟
از اوایل قرن بیستم، در محافل علمی ارتباطات، ارتباط از طریق رسانهها (مانند مطبوعات، رادیو و تلویزیون) با مخاطبان آن با عنوان «ارتباط جمعی[24]» شناخته میشود و از ویژگیهای تبیینکنندهی آن نیز، میتوان به تولید انبوه پیامها، فقدان کنترل فردی بر روی پیام های دریافتی و محدود بودن کانالها اشاره کرد.
اما به دنبال تحولات صورت گرفته در یکی –دو دههی اخیر در تکنولوژیهای ارتباطی و ظهور رسانههای نوین، به کارگیری مفهوم « جمعی» برای این رسانهها مورد سؤال قرار گرفته است. در واقع تکنولوژی ها و رسانههای جدید؛ مانند بازیهای رایانهای ، تلفن همراه و اینترنت، ارتباط جمعی را از حالت جمعی درآوردهاند، البته این امر بیانگر آن نیست که تمام فنآوریهای غیرجمعیکننده، جدید هستند. حتی رسانههای قدیمیتر مانند رادیو و تلویزیون نیز با کمک تکنولوژیهای جدید از حالت گذشته فاصله گرفتهاند و برای مخاطبان خاصی برنامه تولید میکنند و یا تا حدی امکانات کنترل محتوا را برای مخاطبان خود فراهم کردهاند. به خاطر همین ویژگیهای غیرجمعی کننده رسانههای نو است که محققانی چون استیون اچ.چافی[25] و میریام جی.متزگر[26]، دو تن از محققان علوم ارتباطی، پیشنهاد میکنند که واژهی «جمعی[27]» در ارتباط جمعی، با واژهی «رسانه[28]» جایگزین گردد (چافی و متزگر، 1380،52) و برای رسانههای نوین از واژهی « ارتباط رسانهای» کمک گرفته شود