لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 10
انواع روش های مددکاری مستقیم وغیر مستقیم
گاهی وقت ها احساس می کنیم آن قدر میان کشمکش های روانی خود سردرگم و گیج شده ایم ، که نه توان درست فکردن داریم ، نه حوصله ی ادامه ی زندگی بر این منوال . تعارضات و دل نگرانی های طولانی ، نه تنها فایده ای ندارد ، بلکه جسم ما را نیز خسته و بیمار می گرداند .
مکانیستم دفاعی
وقتی انسان نمی تواند تعارضات روانی خود را به طور مستقیم رفع کند ، بهتر است متوسل به روشهای غیر مستقیم شود ؛ تا بتواند موجودیت خود را حفظ نماید . روان شناسان به این روشهای غیر مستقیم ، “مکانیسم های دفاعی ” می گویند .
ارزنده ترین امتیاز این روش ها این است که به کمک آنها ، ضمیرناآگاه انسان ، حرمت ضمیر آگاه را حفظ می کند و مانع از این می شود که انسان ، به ناچیزی و حقارت خود اعتراف کند .
قصد داریم در طی دو مقاله ، مکانیسم های دفاعی معتبری که در مباحث برخی روان شناسان آمده است را برای شما کاربران عزیز تبیانی توضیح دهیم . این روش ها شاید برای شما کارساز باشد ، شاید هم نباشد . این که هر فرد از کدام مکانیسم استفاده می کند ، به شخصیت او و موقعیت ناکام کننده اش بستگی دارد .
بیان این روش ها بدین خاطر است که هم شما را با مباحث مطرح شده در روان شناسی آشنا نماییم ، هم میزان شناخت شما را از رفتارهای دیگران و علت یابی آنان افزایش دهیم.
سرکوبی یا واپس زنی
اولین مکانیسمی که مورد بررسی قرار می دهیم ، سرکوبی است . سرکوبی یعنی : احساسات، خاطرات و انگیزه های ناراحت کننده و ناسازگار را در خارج از حوزه ی آگاهی نگه داشتن . مثلا، کودکی که از به دنیا آمدن برادر یا خواهر کوچک خود ناراحت است ، سعی می کند وجود او را انکار کند. فردی که از بیماری قلبی رنج می برد ، در هوای سرد زمستان به پارو کردن برف می پردازد.
به نظر روان شناسان ، سرکوبی به خاطر حفظ آرامش و ایجاد سازگاری با موقعیت است . به کمک این مکانیسم ، انسان ، آرزوها و تمایلات ناسازگار را از شعور آگاه خارج می کند و به اعماق ضمیر ناآگاه می فرستد.مکانیسم دفاعی جابه جایی موجب می شود که اضطرابها و دلنگرانی ها از علت تولید کننده ی آنها جدا شوند وبه چیز دیگری که در اصل هیچ رابطه ای با آن ندارند منتقل شوند
بازگشت
در برخورد با ناکامی ها و دشواریها ، گاهی انسان به مکانسیم دفاعی بازگشت متوسل می شود . در این مکانیسم ، رفتار فرد به مرحله ی پایین تری ، که دارای صفات خام و ناپخته است ، تنزل می کند وسیر پس روی پیش می گیرد . علت پس روی رفتار این است که قبلا مورد استفاده قرار گرفته و مفید واقع شده است . مثلا ، وقتی در خانواده ای کودک تازه ای به دنیا می آید ، کودک قبلی چهار دست وپا راه می رود تا جلب توجه کند ، یا وقتی کارمندی با رئیس اداره اختلاف پیدا می کند و برای حل آن به گریه متوسل می شود ، رفتار بازگشتی از خود نشان می دهد.
جابه جایی
گربه دستش به گوشت نمی رسه ، …
گاهی فشارها و اضطرابهای ناشی از ناکامی ، به جای اینکه موضوع اصلی را هدف قرار دهند به چیزهای دیگری منتقل می شوند. مثلا ، به هنگام جنگ دو خروس، اگر یکی از آنها را بگیرند وبه محل دورتری ببرند ، دیگری با غرور تمام به اشیای اطراف خود نوک خواهد زد . همچنین کودکی که مادرش سینه خود را به زور از دهان او بیرون می آوردانگشت خود را می مکد ؛ مردی که از دست زن خود عصبانی می شود ونمی داند چه خاکی بر سرش بریزد ، ظروف خانه را می شکند یا به در و دیوار لگد می کوبد؛ زنی که از دست شوهرش ناراحت می شود بچه ی بی گناه را به باد کتک می گیرد؛ دانش آموزی که نمره ی کمی می گیرد ورقه خود را پاره می کند ، و مسافری که از دست راننده اتوبوس عصبانی می شود ، صندلیها را تیغ می کشد و….. .
مکانیسم دفاعی جابه جایی موجب می شود که اضطرابها و دلنگرانی ها از علت تولید کننده ی آنها جدا شوند وبه چیز دیگری که در اصل هیچ رابطه ای با آن ندارند منتقل شوند.
فرافکنی یا انتساب
فرافکنی یعنی تعارض های درونی و انگیزه های خود را بیرون ریختن و آنها را به طور ناآگاه به دیگران نسبت دادن . با مکانیسم فرافکنی ، انسان می تواند خود را از آثار غیر قابل تحمل و آزار دهنده ی تعارض های درونی خلاص کند . واقعیت این است که در همه ی ما صفات ناخوشایندی وجود دارد که آنها را حتی از خودمان نیز پنهان می کنیم . به کمک مکانیسم فرافکنی ، این صفات ناخوشایند رابه دیگران نسبت می دهیم ، تا وجود آنها در خود را انکار کنیم .
فرافکنی در افراد عادی زیاد به چشم می خورد و موجب خطا در قضاوت می شود. برای تعدیل آن لازم است که فرد به انتقاد سالم از خود بپردازد .افرادی که دایما از دیگران عیب جویی می کنند ، در واقع تمایلات درونی خود را به آنها نسبت می دهند. یعنی خود آنها همان صفات را دارند . مثلا، کسانی که دیگران را دزد به حساب می آورند، در برخی موارد خودشان چنین تمایلاتی دارند
شاید بتوان گفت : ” کسانی که زندگی خود را وقف مبارزه با انواع فساد و از جمله فحشا می کنند ، در برخی موارد کسانی هستند که به نوعی به این رفتارها تمایل دارند و به طور ناآگاه آنها را به دیگران نسبت می دهند ” .
تنیس بازی که توپ را از دست می دهد و به راکت خود نگاه می کند ، دوچرخه سواری که در اثر اشتباه خود به زمین می خورد و بعد دوچرخه را وراندازمی کند و فردی که دراثر تنبلی خود شکست می خورد اما سعی می کند دیگران را مسبب شکست خود بداند ، در واقع همه به مکانیسم انتساب یا فرافکنی متوسل می شوند.
دلیل تراشی
گربه دستش به گوشت نمی رسه ، …
دلیل تراشی یعنی توجیه رفتاری که نشان داده ایم اما دلیل یا دلایل اصلی آن را نمی دانیم . بدین صورت که ما اغلب در اثر محرک های نامعلومی کاری انجام می دهیم اما بعدا دلیل یا دلایلی برای انجام دادن آن ذکر می کنیم که از واقعیت به دور است ، زیرا می خواهیم نشان دهیم که طرز رفتار ما نتیجه ی فکر و آگاهی بوده است . در واقع این دلایل ، توجیه عمل پس از انجام دادن آن است که برای فریب دادن خود عنوان می کنیم . گاهی دلیل تراشی برای این است تا رفتاری را که انجام نداده ایم توجیه کنیم .
برای روشن شدن مطلب مثالهایی ذکر می کنیم . فرض کنید در هیپنوتیسم (خواب مصنوعی) به فرد گفته می شود که پس از بیدار شدن باید چتر خود را در اتاق باز کند . اواین کار را ، بدون آنکه از انگیزه ی واقعی آن خبر داشته باشد، انجام می دهد. وقتی از او می خواهند که رفتار خود را توجیه کند، می گوید: می خواستم سالم بودنش را امتحان کنم تا به هنگام بارندگی معطل نمانم! در اینجا فرد ، بدون اطلاع از نیروهایی که او را به انجام دادن چنین کاری وا می دارند، به اجبار رفتار خود را با یک دلیل منطقی توجیه می کند .
مثالی دیگر : دانشجویی که می داند باید کتاب های دروس تخصصی اش را بخواند ، اما میل دارد با دوستان خود دور هم جمع شوند. او پیش خود استدلال می کند که مثلا زیاد درس خواندن برای چشم ضرر دارد یا آنهایی که زیاد می خوانند سیم هایشان قاطی می شود. این دلیل تراشی ها او را قانع می کند تا با آسودگی خیال کتاب را کنار بگذارد و پیش دوستان خود برود.بهترین ضرب المثل فارسی که می تواند مکانیسم دلیل تراشی را منعکس کند چنین است : گربه دستش به گوشت نمی رسد می گوید گندیده است ، یا داستان روباهی که چون دستش به انگور نرسید گفت : این غوره است
می توان گفت که دلیل تراشی شایعترین مکانیسم دفاعی در زندگی عادی است . به قدری این مکانیسم رواج دارد که نمی توان آن را یک عمل استثنایی به حساب آورد. تقریبا همه این تمایل را داریم که برای توجیه کارهایی که انجام داده ایم یا کارهایی که انجام نداده ایم ، نوعی دلیل و بهانه های قابل قبول بیاوریم. البته اگر در این کار افراط شود ، موجب فریب و راهنمایی کاذب خواهد شد.
مقدمه
جامعه شناسی انحرافات
بحث در ارزش ها وهنجاریهای اجتماعی (اخلاق ) به قدمت تاریخ تمدن وتشکیل شهرها باز می گردد .اگر چه درجوامع ابتدایی نوع دیگری از نظام های ارزش – اخلاقی دیده می شود . اما آنچه مسلم است در همه آنها کما بیش تسامح و سهل گیری در بعضی موارد وجود داشته است . اگر در مواردی سخت گیری و کیفر بیشتر بوده ناشی از «ظلم نظام حاکم » و یا « نیاز به کیفر شدید » یا برای عبرت «گیر مجرمان» تلقی شده است .
در شناسایی انحرافات اجتماعی همواره مشکلات تئوریک و دیدگاهی وجود داشته اند « اصل تهمت » و « برچسب » در مقابل اصل برائت ، مجرمین را همواره در حالت نامشخص قرار داده اند . از طرف دیگر وجه عمومی توجه به جرم ، جرایم اقشار پایین را در بر می گیرد . به همین صورت جز گزارش های تاریخی زمان های گذشته جرم ، وجنایت زمان حال اقشار «یقه سفید » (قدرتمندان ) پوشیده مانده است . ضمن آنکه از موانع ومشکلات تحقیقات در انحرافات وجرایم مشکلات آماری هستند آمار جرایم معمولا" مربوط به آن قسمتی می شود که توسط پلیس کشف و یا به محکومیت منجر می شود به این صورت بسیاری از جرایم مهم از جمله تجاوز به عفت ، دزدی ، وحمله به قصد ضرب (حمله به قصد وارد آوردن آسیب جسمی ) به پلیس گزارش نمی شود ضمن آنکه رویه های پلیس محلی در شناسایی جرایم بر اساس تعاریف بعمل آمده از نسبت انحرافات وکجروی (در مکان و زمان مشخص ) متفاوت است و گزارش یکدستی از آن حاصل نمی شود . از طرف دیگر معماهای آماری دیگری نیز وجود دارد مثلا" مردم بیشتر تمایل دارند که بعضی از جرایم را به مصاحبه گران اطلاع دهند اما نه به پلیس .مثل زنی که توسط شوهرش موردحمله قرار می گیرد یا ارزیابی موقعیت خود و شوهرش و عوامل دیگر دست به انتخاب می زند که با کدام یک می تواند سخن بگوید .
اما می توان بعضی از جرایم را با دقت بیشتری آمار گیری کرد از جمله آدمکشی (قتل ) متغیر دیگر دسترسی به ابزار وآلات در صحنه است .آیا در دسترس بودن سلاح در آمریکا باعث قتل ها می شود یا عوامل دیگر دست اندر کارند و گیونز ضمن مقایسه آمریکا و سوئد که در هر دو حمل سلاح آزادانه انجام می شود معتقد است که عواملی مثل مرز نشینی ، وجود خرده فرهنگ های خشونت در شهرهای بزرگ در افزایش قتل
تحقیق در مورد انواع روش های مددکاری مستقیم وغیر مستقیم