درصدچشمگیری ازکودکان،براثر عواملی گوناگون(چون عوامل ارثی، عوامل دوره بارداری مادر،اشکالات موقع تولد و یا بروز بیماری ها و حوادث اولین سال های طفولیت) دچارنقیصه هایی ازنظرذهنی وجسمی می گردند که این نقیصه یا معلولیت، گاه بعلت فقدان راه حل درمانی مناسب،درتمام سنین وتا آخرعمراینگونه کودکان،باآنان همراه می باشد.
علیرغم برنامه های گسترده ای که در امر پیشگیری از معلولیت ، در سطوح گوناگون درجوامع مختلف اجرا می گردد،متاسفانه گویی هیچگاه نباید منتظر ریشه کن شدن بروز اینگونه نقیصه ها در ابناء بشربود،ویا حداقل اینکه تاکنون قدمی اساسی دراین راه برداشته نشده.به همین جهت به منظورکاهش مشکلات دررابطه با بروز نقیصه های جسمی وذهنی، معمولا در هر جامعه به دو اقدام اساسی می پردازند. قدم اول سعی و کوشش هر چه بیشتر در امر پیشگیری ازمعلولیت و جلوگیری ازبروز نقائص ذهنی وجسمی، وقدم دوم،ایجاد امکانات لازم رفاهی وتوانبخشی درخدمت معلولان وخانواده آنهاست.
در جهان صنعتی جدید، مشکلات اجتماعی بیش ازحد گسترش یافته است؛ چون رشد جوامع صنعتی باعث تراکم جمعیت و درنتیجه پیدایش مسائل پیچیده تر اجتماعی شده است؛همچنین به میزان اختلافات طبقاتی مردم افزوده است.
تغییرات سریع اجتماعی وتغییر الگوهای فرهنگی وبرخورد وتضاد میان هنجارها ونقش های اجتماعی نیز درایجادوگسترش مسائل اجتماعی نقش عمده ای داشته است وبه ازهم پیچیدگی روابط متقابل اجتماعی نیز منجر گردیده است.بنابراین خانواده به عنوان یکی ازنهادهای اجتماعی درعصر حاضر، به تنهایی نمی تواند به حل مشکلات اجتماعی افراد خانواده فائق آید،درنتیجه نیازبه یک نظام وسیستمی که دارای خدمات اجتماعی وسیعی باشد به تدریج احساس می گردد که در همین راستا مراکز،موسسات و سازمان های خصوصی و دولتی پدید آمد و به ارائه خدماتی چون رفاه اجتماعی، خدمات اجتماعی، عدالت اجتماعی و مددکاری اجتماعی اقدام کردند.
درمورد تاریخچه عقب ماندگی ذهنی باید گفت این پدیده قدمتی همچای تاریخ بشر دارد.چرا که از همان آغاز پیدایش انسان،عوارضی از قبیل اشکالات ژنتیک،اختلالات دوره جنینی،اشکالات زایمان، بیماری های بدو تولد و...چنین معلولیتی را ایجاد می کردند.
«بقراط » حکیم یونانی به ضایعات مغزی برخی افراد و ارتباط این نقیصه ها با کمبود های هوشی اشاره کرده است.در قوانین«اسپارت»موادی گنجانده شده بود که کشتن واز بین بردن معلولین از جمله عقب ماندگان ذهنی را مجاز وحتی لازم تشخیص داده بودند.
دراواسط قرن بیستم،بررسی عمیق وهمه جانبه درزمینه عقب ماندگی ذهنی شکوفایی یافت.نیاز مبرم به پیشرفت علوم تجربی وتوجه زیاد به علوم انسانی وازجمله روانشناسی موجب گردید تا قشر عقب مانده ذهنی به نحو بارزتری جلب توجه نموده،واین پدیده از یک دید علمی مورد پیگیری قرار گیرد.
اما تاریخچه عقب ماندگی ذهنی در ایران به زمان زرتشتیان باز می گردد و دین زرتشت در ردیف اولین ادیانی است که به کمک،ملاطفت وهمراهی با عقب ماندگان ذهنی شتافت.دین اسلام با فرامین آسمانیش دراین زمینه مکمل تمام توصیه هایی بوده است،که سایرادیان در گذشته دراین مورد اشاره کرده اند.
از آن زمان تا حدود چند دهه اخیر هیچگونه اقدام اجتماعی برای کمک به این قشر صورت نگرفته بود.از حدود سی سال قبل با تاسیس اولین مدرسه بنام (مرکز تربیت وهدایت روانی کودک)تدریجا توجه وحمایت ازمعلولین در ایران بطور رسمی شروع واوج گرفت ومتعاقبا با تشکیل سازمان هایی چون«انجمن ملی حمایت کودکان»،«انجمن توانبخشی ایران»،«انجمن حمایت ازعقب ماندگان»و... وهمچنین بخشی از فعالیت های «وزارت آموزش وپرورش»سعی شد توجه بیشتری گردد.
دلایل توجه بیشتر به عقب ماندگان ذهنی در قرن اخیر:
١-توجه عمیق به علوم انسانی وپیدایش علوم روانشناسی وتهیه آزمون های هوشی
٢-پیشرفت تکنولوژی وگرایش به تخصص ها که موجب شد افراد جامعه برای داشتن شغل مناسب، تخصصی را احراز نمایند،که این امر عقب ماندگان ذهنی را فاقد این توانایی معرفی نمود.
-و...
تا کنون در هیچ یک از کتاب هایی که در مورد عقب ماندگان ذهنی نوشته شده است،تعریف کامل وجامعی که مورد تایید همه یااکثریت متخصصین باشد،ذکرنشده است.عقب ماندگی ذهنی رانمی توان یک پدیده مطلق تعریف کرد بلکه باید بعنوان پدیده ای چند وجهی که وجوه مختلف آن به فیزیواوژی، روانشناسی،پزشکی،تعلیم وتربیت وجامعه شناسی محدود می گردد،مورد بررسی قرار داد.
بنا به تعریف سازمان بهداشت جهانی عقب ماندگی ذهنی عبارتست ازرشد ناقص یا متوقف شده ذهنی که شامل عقب ماندگی هوشی بوده وبه نحوودرجه ای است که ملزم به درمان طبی یا سایرمراقبت ها وتعلیمات مخصوص بیمار است.
«پیاژه» روانشناس سوئیسی عقب ماندگان ذهنی را افرادی ازجامعه می داند که درمراحل پایین رشد هوشی متوقف می شوند ودر آنها کششهای (نهاد) قوی وزیاد است.
عقب ماندگی ذهنی یا به اصطلاح دیگر نارسایی رشد قوای ذهنی موضوع تازه وجدیدی نیست بلکه درهر دوره وزمان افرادی در اجتماع وجود داشته اند که از نظر فعالیت های ذهنی در حد طبیعی نبوده اند،بخصوص از روزی که بشر زندگی اجتماعی را شروع کرده موضوع کسانی که به عللی قادر نبودند خود را با اجتماع هماهنگ سازند مطرح بوده است.
باید توجه داشت که در عصر حاضر نوع نگرش در مورد کودک عقب مانده ذهنی در جوامع مختلف متفاوت است.تاریخچه عقب ماندگی ذهنی در ایران اولین بار در دین زرتشت به چشم می خورد ودین زرتشت در ردیف اولین ادیانی است که کمک،ملاطفت وهمراهی با عقب ماندگی ذهنی را عنوان می کند ودین اسلام با فرامین آسمانیش در این زمینه مکمل تمام توصیه هایی است که در سایر ادیان گذشته در این مورد اشاره نموده اند.
تعریف کم توانان ذهنی
تاکنون در مورد کم توانان ذهنی تعاریف متعددی آورده شده است که به چند تعریف که بیشتر متداول بوده است اشاره می شود:
انجمن رسیدگی به مسائل ومشکلات عقب مانده ها در آمریکا،نقص یا نارسایی که از لحاظ فعالیت عمومی هوش با مقایسه با افراد دیگر به چشم می خورد وباعث عدم تطابق با محیط در دوران مختلف رشد می شود را عقب ماندگی ذهنی معرفی کرده است.
عقب مانده ذهنی به کسی اطلاق می شود که براثراختلال ویا کمکاری در ذهن،در انجام امور جاری رفع مشکلات وپذیرش رفتاری سازگارانه با محیط،در حدی پایین تر از افراد مشابه یا همسن خود توانایی داشته باشد.بطور کلی افرادی هستند که از نظر فعالیت ذهنی نسبت به همسالان خود نارسایی دارند.
طبقه بندی عقب ماندگان ذهنی
بطورکلی کسانی که دربرخورد با مسائل وتطابق با محیط کندتر از سایرین باشند ودر برآورد آزمون هوشی،همش کمتر از٧٠را واجد شوند،عقب مانده ذهنی محسوب می شوند.لذا با توجه به حد توانایی آنان،وبه منظور تسهیل در شناخت وارائه خدمات آموزشی وتوانبخشی مناسب،کم توانان ذهنی را به ٣ گروه تقسیم می کنند:
١-عقب مانده ذهنی عمیق(پناهگاهی)
٢-عقب مانده ذهنی تربیت پذیر
٣-عقب مانده ذهنی آموزش پذیر
شامل 108 اسلاید powerpoint
دانلود پاورپوینت مددکاری و کودکان عقب مانده ذهنی