مقدمه ای بر پلاستیک ها
واژه پلاستیک دارای ریشه یونانی و مشتق از واژه یونانی Plastikos به معنی “شکل دادن یا جای دادن درون قالب برای قالبگیری” می باشد. انجمن صنعت پلاستیک SPI یک توضیح بسیار دقیق تر و مشخص تری را در این خصوص ارائه می کند. این انجمن پلاستیک ها را به شرح زیر مشخص و تعریف می کند: “هر یک از گروههای بزرگ و متفاوتی از مواد به طور کامل یا در بخشی از ساختار شیمیایی خود شامل ترکیباتی از کربن با اکسیژن، نیتروژن و هیدروژن و یا سایر عناصر آلی و معدنی می باشند به طوری که در حالت نهایی خود، حالت جامد به خود می گیرند و در چند مرحله از فرایند ساخت و تولید خود نیز، شکل مایع به خود می گیرند و درنتیجه قادر به تشکیل اجسامی سه بعدی در شکل های گوناگون می باشند که فرایند شکل دادن آ نها، نتیجه استفاده از گروه های مواد به طور منفرد یا متصل شده به هم در کنار یکدیگر تحت تأ ثیر حرارت و فشار
می باشد.”
یک شیمیدان انگلیسی به نام جوزف پریستلی (Joseph Priestley)، اولین باو واژه لاستیک Rubber را متداول کرد، پس از اینکه او متوجه شد که تکه ای از لاتکس طبیعی بخوبی نوشته های مدادی را پاک می کند. لاستیک طبیعی را در گروه بزرگی از پلیمرها موسوم به “الاستومرها یا کشپارها Elastomers ” می توان جای داد. الاستمرها،مواد پلیمری طبیعی یا سنتتیک می باشند که تا حد %200 طول اولیه خود و در دمای اتاق می توانند کشیده شوند و تقریبا به طور سریعی به طول اولیه خود برگردند.
تاریخچه پلاستیک ها
امروزه تصور زندگی کردن بدون وجود پلاستیک ها بسیار سخت و دشوار می باشد.درفعالیت های روزمره به کالاهای پلاستیکی همانند بطریها، شیشه های عینک، تلفن ها، نایلون ها و بسیاری از اشیا پلاستیکی دیگر وابسته ایم. درهر صورت، بیش از یکصد سال از تاریخچه پلاستیک ها به شکل کنونی در زندگی ما نمی گذرد و صد سال پیش آ نها به صورت امروزی وجود نداشتند. تا مدتها قبل از توسعه پلاستیک های تجاری، برخی از مواد موجود، خواص منحصر به فردی را از خود به نمایش گذارده اند. اگر چه پلاستیک ها قوی، نیمه شفاف، دارای وزن سبک می باشند وقابلیت قالبگیری دارند، فقط تعداد بسیار اندکی از مواد وجود دارند که چنین خواصی را به صورت درهم آمیخته با هم و با کیفیت مطلوب ازخود نشان می دهند. امروزه از این مواد، به عنوان پلاستیک های طبیعی نامبرده می شود.
پلاستیک های طبیعی در طی قرون متمادی از ترکیب و تلفیق خواص زیر بهره مند شده اند: وزن سبک، استحکام مکانیکی، مقاومت در برابر نفوذ آب، مات بودن و نیم شفافیت و قابلیت قالبگیری. توانایی بالقوه آ نها آ شکار بود ولیکن آ نها موادی بودند که جمع آوری شان دشوار بود یا فقط در حجم ها و یا ابعاد محدود در دسترس بودند. در سرتاسر دنیا، افراد بسیاری تلاش کردند تا پلاستیک های طبیعی را بهبود بخشیده، بهینه سازند و یا اینکه جایگزینها یی را برای آ نها پیدا کنند.
در فرایند ساخت و تولید پلاستیک های طبیعی اصلاح شده، مواد خام طبیعی همانند بذرهای پنبه یا کتان یا لاستیک صمغی به شکل های جدید و بهتری مبدل شدند. سلولوئید مزایا و کیفیت افزون تری نسبت به شاخ داشت که برتری آ ن را در عمل نشان می داد. ولیکن مواد اصلاح شده هنوز دو نخستین جزء تشکیل دهنده شان بر پایه منابع طبیعی استوار بودند.تا قبل از توسعه باکلیت امکان ساخت ماده ای که بتواند در کارخانه تهیه و ساخت شود و در عین حال با طبیعت رقابت کند، وجود نداشت. باکلیت، دریچه های توسعه گروهی از پلیمرهای سنتتیک را باز کرد که برای فراهم کردن شرایط خاص، تنظیم و طراحی شدند.
کاوش و تحقیق برای مواد بهبود یافته تا به امروز ادامه دارد. بسیاری از الیاف جدید نتیجه تلاش برای ساخت ابریشم مصنوعی(Artificial silk) می باشد. مواد مرکب (Compositematerials) هم اکنون در کلیه کاربردها یی که قبلا مخصوص فلزات بود، مورد استفاده قرار می گیرد. امکانات برای یافتن جانشین های جدید به نظر بی انتها و پایان ناپذیر می ایند.
سیر تکاملی پلاستیک ها
خلاصه:
طراحی یک سیستم گرمایش و ذوب برف در فرودگاه GolenioW در کشور لهستان هدف این مقا له میباشد. سیستم بر اساس کار کرد و استفاده از انرژی زمین گرمایی در منطقه Sziciecin نزدیک به شهر Goleniow طراحی شده است. در این منطقه آب زمین گرمایی در محدوده دمایی 40 تا 90 درجه سانتیگراد یافت میشود. مبنای طراحی سیستم استفاده از هیت پمپ هایی میباشد که گرما را از آب گرم 40 تا 60 درجه سانتیگراد جذب میکنند. برای درک عملکرد چیدمان پمپ حرارتی مختلف در یک سیستم گرمایی برای سیال زمین گرمایی 40 oc مقایسه هایی به عمل آمده است. برای منطقه مورد نظر محاسبات جریان سیال و محاسبات گرمایش موجود میباشد.
سیستم دیواره های پخش گرما شامل یک دبی سنج مبدل حرارتی زمین گرمایی و پمپ حرارتی (که به طور الکتریکی کار میکند) میباشد. اگر سیستم با یک اوپراتور که مستقیماً بعد از مبدل حرارتی زمین گرمایی نصب شده است کار کند سیم نوع I و اگر با اوپراتوری که بطور غیرمستقیم روی شبکه برگشت آب نصب شده است کار کند سیتم نوع I I و اگر شامل یک منبع حرارتی معمولی با یک دیگ گازی (که میتوانند با هم با یک مبدل حرارتی زمین گرمایی کار کنند) سیستم نوع I I I میباشد.
منطقه گرمایش توسط یک سیستم توزیع (شامل اتصالات موازی) گرما را بین مصرف کنندگان با احتیاجات مختلف توزیع میکند.در اولین مصرف کننده (سیستم گرمایش با رادیاتور دما پایین) محاسبات در دو حالت کاری متفاوت انجام میشود. در اولین حالت دمای آب خروجی و ورودی تابعی از دمای هوای بیرون میباشد. در دومین حالت دمای آب خروجی و ورودی به دمای بیرون بستگی ندارد و ثابت فرض میشود. دومین مصرف کننده یک سیستم تهویه وآب گرم مصرفی است که آب شبکه را با دمای ثابت در طول سال به حرکت در میآورد. نوع سوم استفاده یک سیستم ذوب برف است.
که در محدوده دمایی 3oc تا– 16 oc با تأمین گرماهای متفاوت در دو حالت ذوب برف و در جا کارکردن، عمل میکند.گرمای ناشی از زمین در این سیستم توسط مبدل حرارتی تامین میشود.
هر یک از سه سیستم فوق الذکردر این مقاله مورد نظر میباشند و توسط دیاگرام شماتیکی مربوطه کاربرد انرژی زمین گرمایی، الکتریکی و انرژی کسب شده توسط دیگ گازی را شرح میدهد معرفی میشوند.
در سیستم های گرمایی، هیت پمپ مستقیم از هیت پمپ غیر مستقیم اقتصـــادی تر و موثرتر میباشد. با کنترل هدفمند وبا استفاده از یک حسگر برف در یک سیستم ذوب برف مقدار آب گرم و هزینه عملیات کاهش مییابد.
معرفی
متاسفانه اخیراً همه احتیاجات سوخت لهستان برای گرمایش از سوزاندن زغال سنگ قهوه ای تأمین میشود. مهمترین نتیجه سوزاندن چنین سوختهای فسیلی تخریب محیط زیست است.
برای مهار رشد سریع آلودگی محیط زیست، صاحب نظران تمایل زیادی بسمت جایگزینی منابع انرژی (بازگشت پذیر) که در میان آنها انرژی زمین گرمایی نقش مؤثری ایفاء میکند دارند. لهستان یک کشور غنی در منابع آب زمین گرمایی با آنتالپی متوسط میباشد. حجمی از این آبهای گرمایشی ، در حدود تقریباً 6500 Km3 (در سوکولوسکی) دمایی بین 30 تا 120 درجه سانتیگراد دارند.آب در محدوده دمایی 50 oc تا 90 oc از میان سوراخهایی با عمق km 1.5 تا 3km به سطح زمین آورده میشوند.
کم و بیش منابع زمین گرمایی بطور یکنواخت در قسمت هایی از لهستان در حوزه یا زیر حوزه های زمین گرمایی مخصوصی که به مناطق و ایالات زمین گرمایی خاصی تعلق دارد توزیع شده اند. بهترین شرایط مناسب و دلخواه زمین گرمایی در Podhale and Studety, Polish Low land میتواند یافت شود.با وجود چنین انرژی با پتانسیل بالا در منابع زمین گرمایی، بهره برداری گسترده از یک دهه پیش شروع شده است.
محاسبات طراحی پروژه بر اساس کاربرد انرژی زمین گرمایی توسط یک مبدل حرارتی و یک هیت پمپ در آرایش های متفاوت ارائه شده است.از آب گرم تولید شده برای رادیاتور وگرمایش آب معرفی و همچنین برای انتقال حرارت به منظور نصب یک سیستم ذوب برف در فرودگاه GOLENIOW استفاده خواهد شد.
این عمل امکان کاهش انتشار گازهای گلخانه ای را نسبت به سوختهای معمولی ایجاد میکند. ذوب یخ (برف) پیاده رو توسط آب و بخار زمین گرمایی در چندین کشور، از جمله ایسلند، ژاپن و ایالات متحده استفاده میشود.این تأسیسات میتوانند شامل پیاده روها، جاده ها، سراشیبی ها، باند فرودگاه ها، میدان ها، محوطه پارگینک و پلها باشند.
بخش اول
انواع سیستمهای HVDC
مقدمه
در نخستین سالها الکتریسته به شکل مستقیم (DC) مورد استفاده قرار میگرفت که نمونه بارز آن باطریهای الکترو شیمیایی بودند که در تلگراف کاربرد وسیعی داشت.
در اولین نیروگاه برق که در سال 1882 توسط ادیسون در شهر نیویورک احداث گردید از ماشین بخار و دیناموهای جریان مستقیم برای تولید برق استفاده شد و نیروی حاصله به همان فرم DC از طریق کابلهای زیرزمینی توزیع و مصرف شد. در سال 1880 تا 1890 با ساخت ترانسفورماتورها وژنراتورهای القایی شبکههای انتقال AC توسعه فراوانی پیدا کرد ، بطوریکه این نوع شبکه بر شبکههای DC مسلط شد. علی رغم این موضوع ، در این سالها مهندسان تلاش زیادی جهت مرتفع ساختن مشکلات شبکههای انتقال DC به انجام رساندند ، بطوریکه رنه تیوری در سال 1889 با سری کردن ژنراتورهای DC توانست به ولتاژ بالایی جهت انتقال DC دست یابد و در انتهای خط هم تعدادی موتور DC را با هم سری کرده و هر یک از این موتورها را با بک ژنراتورDC یا AC با ولتاژ کم کوپل کرده بود.
از این نوع سیستم تا سال 1911 حدود 20 پروژه در اروپا به اجرا درآمد که مهمترین آن در فرانسه بین موتیرز2 در کوههای آلپ فرانسه و شهر لیون با فاصلهای حدود km20 و سطح ولتاژ kv125 تا سال 1937 مورد بهرهبرداری قرار گرفت.
به هر حال با توجه به محدودیت ماشینهای DC مشخص بود که توسعه بیشتر HVDC به مدلهایی با کیفیت بهتر از این نوع ماشینها نیاز داشت، به همین دلیل عدهای به طرح دیگری از مبدلها پرداختند.
در سال 1932 مارکس در آلمان مبدلهایی با قوس هوا ابداع کرد که باسویچینگ قوس بین دو الکترود مشابه، جریان متناوب قابل تبدیل به جریان مستقیم میشدند ولی این نوع مبدل اشکالاتی از جمله عمر کم الکترودها، افت ولتاژ نسبتاً زیاد (V500 روی قوس) و همچنین توان تلفاتی زیاد برای قوس و برای دمیدن هوای خاموش کننده قوس و خنک کنندگی حدود 3% قدرت انتقالی داشت.
در سال 1930 برای اولین باردیوهای جیوهای مجهز به الکترود کمکی ساخته شدند، این نوع دیودها قابلیت کار در حالت اینورتری را نیز داشتند به این ترتیب در سالهای بعد مبدلهای شبکه انتقال DC به دیودهای مذکور مجهز شدند.
اولین خطوط HVDC با استفاده از این نوع مبدلها در طول جنگ جهانی دوم در کشور آلمان احداث شد، این خط به طول km115 و ولتاژ kv400 و ظرفیت انتقال قدرت Mw60 با کابل زیرزمینی مورد بهرهبرداری قرار گرفت.
همچنین در این سالها خطی بین مسکووکاشیراباطول km112 و ظرفیت Mw30 و ولتاژ kv100+ که عمدتاً با استفاده از کابل و بعضی از قستمها هوایی بوده است، ایجاد شد.
انتقال انرژی الکتریکی با استفاده از سیستم فشار قوی جریان مستقیم ( HVDC )به عنوان مکمل سیستمهای فشار قوی متناوب (HVDC ) و حتی در مواردی جایگزین آن از دهه ششم قرن میلادی حاضر، مطرح بوده است. حدود Gw50 توان انتقال میدهند.
به عنوان نمونه میتوان از سیستم ایتایپو در برزیل یاد کرد. این سیستم Gw 3/6 توان تحت ولتاژ kv600+ در فاصلهای به طول km800 انتقال میدهد.
با بررسی سیستمهای HVDC ساخته شده میبینیم که در بعضی از موارد انتقال انرژی با جریان مستقیم تنها راه چاره موجود است و مشکلات فنی اجازه نمیدهند از جریان متناوب برای این کار استفاده شود، به عنوان مثال انتقال توان با کابل از طریق دریا در فواصل طولانی یا ارتباط میان شبکههای با فرکانس متفاوت چارهای جز استفاده از سیستمDC نیست. در برخی دیگر از سیستمهای HVDC که برتری اقتصادی انتقالDC درآن مورد نسبت به انتقال ACسبب انتخاب HVDC شده است.
مثلاً با توجه به اینکه انتقالDC را میتوان با دو یا یک هادی ( به جای سه هادی درAC ) انجام داد.
انتقال حجم زیادی از توان در فواصل طولانی( بیش از km800) بصورت DC نسبت به AC با صرفه تر است. در بعضی از موارد پارامترهای دیگری از قبیل بهبود پایداری، حفظ سطح اتصال کوتاه ، کنترل پذیری بیشتر هم مطرح می شوند که علی رغم داشتن هزینه برابر یابیشتر سیستمDC بر AC ترجیح داده میشود.
پیشرفتهای روز افزون در ساخت ادوات نیمههادی برای توانهای بالاتر با قیمتهای ارزانتر راه استفاده ازانتقال جریان مستقیم را هموارتر کرده است.
معیارهایی از سیستم انتقال HVDC
سیستم HVDC بخاطر یک یا چند دلیل از دلایل زیر نسبت به سیستم AC در ولتاژهای بالا ارجحیت دارد:
1ـ برای خطوط انتقال بلند با قدرت انتقالی بالا.
از نظر اقتصادی و بدون در نظر گرفتن تلفات کم در خطوط انتقال، از سیستم HVDC استفاده میشود. بهر حال HVDC به تجهیزات ایستگاههای تبدیل کننده اضافی احتیاج دارد.
در انتقال قدرتهای بالا در فواصل زیاد مجموع تلفات سیستم DC کمتر از سیستم AC است بطور کل در شرایط یکسان ، تصمیمگیری بر اساس علم اقتصاد برای انتخاب یک طرح صورت میگیرد.
خطوط HVDC احتیاج به ایستگاههای میانی برای متعادل سازی ندارند ولی خطوط EHV-AC به این ایستگاهها احتیاج دارند که در شرایط یکسان تلفات ایستگاهها در خطوط HVDC کمتر از خطوط EHV-AC میباشد.
2ـ برای متصل کردن دو سیستم (شبکه) AC که دارای سیستم کنترل بارـ فرکانس میباشند.
سیستم HVDC چند مزیت نسبت به سیستم AC دارد. سیستمهای HVDC برای سنکرون کردن دو سیستم AC بکار میروند و خود این سیستمها احتیاج به سیستمهای دیگری برای سنکرون شدن ندارند.
با HVDC ، قدرت انتقالی کنترل میشود و اغتشاشات در فرکانس وجود ندارد و حالات زود گذر در شبکه AC در هر دو طرف میتواند در حد مطلوب بهبود داد شود.
3ـ برای ایستگاههای سنکرونیزاسیون پشت به پشت
در جایی که بخواهند دو سیستم AC با فرکانس مختلف را بهم متصل کنند، میتوان از ایستگاه مبدل HVDC استفاده نمود و با استفاده از سیستم ، میزان توان انتقالی و مبادله شده بین آنها را کنترل نمود.
4ـ اتصال چند شبکه جریان متناوب فشار قوی
این امکان توسط سیستم HVDC جدید قابل اجرا است و بوسیله آن سه یا چند شبکه AC میتوانند بصورت سنکرون به هم متصل شوند.
قدرت جاری شده در هر یک از سیستمهای AC متصل، میتواند کنترل شود و همچنین قدرتهای زیادی میتواند منتقل شود.
5ـ برای کابلهای انتقال زیرزمینی و زیر دریایی
این کابلها برای فواصل متوسط و ولتاژهای بالا و انتقال قدرت در دریا و اقیانوس مورد استفاده میباشند.
خسارت ناشی از درجه حرارت حاصل شده بوسیله جریان های شارژ خازنی کابل، محدودیتی برای بارها میباشند. در هر ولتاژ مشخص محدودیتی برای طول کابل و همچنین محدودیتی برای انتقال توان توسط کابل میباشد و در این حالت کابلهای HVDC ضروری میباشند.
انواع سیستمهای HVDC
یک سیستم انتقال HVDC ، انرژی الکتریکی را از یک یا چند ایستگاه AC از طریق جریان مستقیم به ایستگاههای دیگر AC منتقل میکند و نیز توان را توسط چند ترمینال به شکل جریان مستقیم بین سه یا چند ایستگاه AC منتقل میکند.
سیم تک قطبی
این سیستم انتقال ، دارای یک قطب و زمین به عنوان مسیر برگشت جریان میباشد، به عبارت دیگر در این سیتم جریان و قدرت از طریق هادی های خطوط و زمین که مانند یک هادی میباشد انتقال پیدا میکند.
سیستمهای تک قطبی HVDC برای قدرتهای نسبتاً کم مورد استفاده قرار میگیرند و عمدتاً توسط کابل انتقال مییابند.
در بعضی از طرحهای سیستمهای تک قطبی به سادگی به سیستمهای دو قطبی تبدیل میشوند ( به وسیله اضافه کردن ایستگاه و قطب خطوط).
جریان جاری در سیستم انتقال تک قطبی اجرا شده شکل(1-2) بین 200 تا 800 آمپر است.
جریان زمین در مسیری که در این طرحها پیشبینی شده جاری میشود، مسیر زمین کم هزینه و مقاومت کمتری دارد و در نتیجه هادی کمتری استفاده میشود که سهم زیادی در اقتصاد سیستم دارد.
سیستم تک قطبی ارزشی معادل نیمی از سیستم دو قطبی دارد و هم ارزش است با طرح EHV-DC برای کابلهای زیر دریایی طولانی تا طول km25 و قدرت بالایی تا
حدود Mw 250. برای چنین کابلهایی توسط سیستم AC عملی نیست ، زیرا جریان شارژ خازنی بالای AC حرارترا در کابلها افزایش داده و علاوه لذا تلفات زیاد به کابل نیز آسیب میرساند.
دانشگاه شهید بهشتی
دانشکده مهندسی برق و کامپیوتر
پایان نامه کارشناسی
طراحی و ساخت کارت صوت ISA
مقدمه
همراه با پیشرفت سیستمهای کامپیوتری و ظهور CPU های قویتر، باسهای ارتباطی اجزاء کامپیوتری نیز، دچار تغییر و تحول شدهاند. باس اولین کامپیوترهای IBM ، باس XT ی 8 بیتی بود. با ظهور CPU های 16 بیتی این باس جای خود را به باس AT یا ISA ی 16 بیتی با فرکانس کاری 8 مگاهرتز داد. ظهور CPU های 32 بیتی و کاربردهای سریع گرافیکی از یک طرف و مشکلات باس ISA از طرف دیگر، سازندگان کامپیوتر را بر آن داشت که به فکر ایجاد یک باس جدید و سریع باشند. بدین ترتیب باسهایی نظیر IBM Micro Channel و EISA معرفی شدند که 32 بیتی بودند. این باسها دارای سرعت بیشتری نسبت به ISA بودند و بسیاری از مشکلات آن را برطرف کرده بودند ولی باز دارای مشکلاتی بودند. مثلا IBM Micro Channel با ISA سازگار نبود و EISA دارای سازگاری الکترومغناطیسی خوبی نبود.
برای افزایش سرعت مخصوصا برای کارتهای گرافیکی یک روش این است که به جای اینکه کارتها از طریق اسلاتهای توسعه نظیر ISA به کامپیوتر وصل شوند بطور مستقیم به باس محلی کامپیوتر وصل گردند و بدین ترتیب چندین باس محلی بوجود آمد که از جمله مهمترین آنها میتوان به باس VESA یا VLBUS اشاره نمود. بوسیله این باس میتوان حداکثر 3 کارت را به باس محلی CPU وصل نمود.
با روی کار آمدن پردازنده پنتیوم و مشکلات موجود در گذرگاههای قبلی، شرکت اینتل به فکر طراحی یک باس استاندارد با سرعت و قدرت بالا افتاد. بدین ترتیب باس PCI معرفی گردید که برای دسترسی به اجزای جانبی با همان سرعت باس محلی طراحی شده است.
باس محلی CPU به دو باس به اسم front side bus و backside bus تقسیم شده است.باس backside یک کانال سریع و مستقیم بین CPU و حافظه کش (مرتبه دوم) را فراهم میکند.باس frontside از یک طرف حافظه سیستم را از طریق کنترلر حافظه به CPU وصل میکند و از طرف دیگر باسهای کامپیوتر نظیر PCI ، ISA و … را به CPU و حافظه سیستم وصل مینماید.در واقع این کار باعث گردیده است که وقتی CPU با حافظه کش کار میکند، وسایل جانبی دیگر بتوانند به حافظه سیستم دسترسی پیدا کنند.
در این پروژه سعی شده باس ISA به طور کامل مورد بررسی قرار گیرد که به ترتیب مطالب فصول 1و 2 را تشکیل می دهند. در این فصول به طور مفصل مشخصات الکترونیکی این باسها و نحوه ارتباط آنها با CPU بیان شده . امید که این پروژه بتواند در تفهیم مطالب مذکور مفید فایده قرار گیرد.
باس ISA (Industry Standard Arehitecture)
باس ISA که برخی به آن باس AT نیز میگویند دارای مشخصات زیر میباشد:
انتقال داده به صورت سنکرون است و Muster هیچ سرکشی از Slave به عمل نمیآورد. بلکه Master و Slave خود را با کلاک سیستم سنکرون میکنند.
محدودیتهای ISA
1- باس دیتای آن 16 بیتی است و نمیتواند باس دیتای 32 و 64 بیتی پردازندههای پنتیوم را حمایت کند.
2- باس آدرس آن 24 بیتی است و میتواند MB16 حافظه را آدرس کند و قادر نیست باس آدرس 32 بیتی (GB4) پردازندههای پنتیوم را حمایت کند.
3- شیارهای گسترش باس ISA بزرگ بوده و علاوه بر اینکه جای زیادی را میگیرد به دلیل افزایش اثرات فازی و القایی فرکانس باس به 33/8 مگاهرتز محدود میگردد. یعنی CPU که با فرکانسهای بالا نظیر 50 مگاهرتز کار میکند هنگام کار با ISA با نرخ 33/58 مگاهرتز تبادل داده میکند. به علت کم بودن پایههای زمین اثرات تابش فرکانس رادیویی و اثرات Crosstalk کاهش نیافته و ISA از نظر اجرایی دچار مشکل میگردد.
4- چون وقفهها (IRQها) حساس به لبهاند، به هر یک فقط یک وسیله میتواند اختصاص پیدا کند. و دو یا چند وسیله نمیتوانند از یک پایه وقفه مشترک استفاده نماید. در سیستمهای فرکانس بالا، وقفه حساس به لبه، به دلیل نویز در ورودی IRQ، امکان فعال شدن غلط وجود دارد.
5- در کامپیوترهای قدیمی PC/XT 4 کانال DMA 8 بیتی وجود داشت که کانال 0 برای Refresh حافظههای DRAM بکار میرود. کانالهای 3-1 بعنوان DMA برای انتقال داده بکار میروند.
در کامپیوترهای جدید PC/AT، کانال 0 وظیفه Refresh حافظههای DRAM را بر عهده ندارد و بجای آن یک مدار Refresh این کار را انجام میدهد. بنابراین کانال 0 نیز میتواند مانند بقیه کانالها برای انتقال داده استفاده شود. در کامپیوترهای PC/AT، 3 کانال DMA، 16 بیتی اضافه شده است. پس در مجموع 7 کانال DAM وجود دارد که کانالهای 5 الی 3، 8 بیتی و کانالهای 4 الی 7، 16 بیتی هستند. مشکلی که وجود دارد انستکه کانالهای DMA 16 بیتی تنها قادر به انتقال داده از آدرسهای زوج هستند ولی DOS داده را از آدرس فرد یا زوج به حافظه RAM منتقل مینماید و با این کار سازگار نیست. بنابراین عملیات انتقال بجای DMA از طریق CPU انجام میگیرد.
سیگنالهای گذرگاه ISA :
خطوط آدرس A0-A19
A0-A19 (که به آن SA0-SA19 نیز میگویند) جهت دستیابی به حافظه و I/Oها مورد استفاده قرار میگیرند. چون سرعت CPU زیاد است و ممکن است چپهای جانبی با این سرعت کار نکنند و قبل از برداشتن آدرس توسط وسایل جانبی آدرس نامعتبر گردد. بنابراین آدرس را latch میکنیم (مثلاً توسط 74373). این کار توسط سیگنال ALE انجام میگیرد. تراشه Latch توسط لبه بالا رونده ALE فعال میشود و خطوط آدرس در لبه پایین رونده ALE در داخل Latch قرار میگیرند. این کار در درون PC انجام میشود و خطوط فوق که در Slot موجود میباشند Latch شده هستند و در طول سیکل خواندن یا نوشتن ثابت میمانند.
برای وسایل I/O فقط پایههای A0-A15 استفاده میشود و خطوط وزن بالا برای کار با حافظه میباشند.
: (Address Latch Enable) ALE
این سیگنال برای ایجاد اطلاعات زمانی برای latch کردن آدرس بکار میرود. لبه بالارونده این سیگنال وجود آدرس معتبر را روی پایههای A0-A19 نشان میدهد. لبه پایینرونده، ALE را میتوان برای latch کردن آدرسهای دریافتی از ریزپردازنده بکار برد. آدرس روی خطوط آدرس از لبه پایینرونده این سیگنال تا آخر سیکل باس معتبر است.
: (Address Enable)
این سیگنال برای این منظور بکار میرود که مشخص نماید کدام یک از دو وسیله پردازنده یا DMA کنترل باس را در اختیار دارد.
1=AEN : کنترل باس در اختیار DMA است.
0=AEN : کنترل باس در اختیار CPU است.
CLK :
فرکانس سیستم است که تمام عملیات خواندن و نوشتن با این کلاک سنکرون هستند. در کامپیوترهای PC/XT، CLK=4.7MHZ است. در کامپیوترهای PC/AT، CLK=6MHZ، است. در PCهای بعدی این فرکانس بالاتر است. البته مقدار آن توسط بایوس سیستم قابل انتخاب است.
شاخص های مربوط به اقتصاد کلان ایران که به تدریج در رسانه های معتبر جهان و یا در انتشارات سازمان های بین المللی منعکس میشوند، گسترش و تعمیق بحرانی را نشان میدهند که کل دستگاه های تولیدی و بازرگانی و مالی و پولی ایران را در بر گرفته است.با اینهمه واقعیت اقتصادی کشور، بد تر از آنچیزی است که در آمار بین المللی انعکاس می یابد و تحلیل هایی که اقتصاد دانان ایرانی از این واقعیت به دست میدهند، در مجموع بد بینانه تر از ارزیابی کسانی است که از دور دستی بر آتش دارند.