فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:85
فهرست مطالب:
عنوان: بررسی و مطالعه مقایسهای و مردمشناختی دوران بلوغ مادران و دختران در منطقه 17
چکیده
فصل اول
مقدمه
طرح مسئله
نمونه سوالات پرسش شده از دانشآموزان و مادران
چارچوب نظری تحقیق
ضرورت و اهمیت تحقیق
انگیزه پژوهش
اهداف تحقیق
روش تحقیق
جامعه آماری یا قلمرو تحقیق
مشاکلات و موانع کار
تاریخچه روانشناسی بلوغ و نوجوانی
مطالعات خارجی
بررسی سن بلوغ بر اساس تیپ بدنی (فیزیولوژی و رشد جسمی)
رابطه سن بلوغ با فیزیولوژی و تیپ بدنی فرد بالغ
بررسی بلوغ بر اساس شرایط تغذیهای
بررسی بلوغ بر اساس محیطی و جغرافیایی
بررسی بلوغ بر اساس موقعیت اقتصادی و اجتماعی و شیوه زندگی
بررسی بلوغ بر اساس زمان
بررسی سن بلوغ در ارتباط با وراثت، محیط خانوادگی و رویدادهای استرسآور
یادآوری سن بلوغ و رابطه آگاهی و آمادگی قبلی و نحوه برخورد با پدیده بلوغ یا قاعدگی
تعریف مفاهیم و اصطلاحات
دوره نوجوانی و بلوغ
بلوغ
تغذیه در سن بلوغ
انواع بلوغ
بلوغ جنسی
بلوغ جسمی یا فیزیولوژیک
بلوغ شرعی
بلوغ عرفی
بلوغ روانی
نوجوانی
مراحل نوجوانی
مرحله قبل از بلوغ
مرحله بلوغ
مرحله بعد از بلوغ
سن بلوغ
تغییرات جسمی بلوغ در دختران
قاعدگی
علائم جسمی بلوغ در دختران
رشد قد
رشد پستانها
نوقاعدگی
بهداشت جسمی بلوغ در دختران
ناهنجاریهای بلوغ
بلوغ زودرس
بلوغ دیررس
علت پیدایش قاعدگی
تابو
فولکلور
مناسک گذار
فصل دوم
مونوگرافی منطقه 17
تاریخچه و روند شکل گیری منطقه 17
موقعیت استقرار منطقه 17 در شهر تهران
شیب عمومی منطقه
وضعیت آب و هوایی منطقه
تقسیمبندی منطقه
مساحت کاربردها و سرانههای شهری منطقه
وضعیت واحدهای مسکونی منطقه
طبقهبندی بافتهای فرسوده
تعداد مراکز خدماترسانی شهری
معرفی شاخصههای اصلی
تغییرات جمعیتی و جمعیت ساکن فعلی منطقه
روند تغییرات وضع فعالیتهای اقتصادی منطقه
بار تکفل
فصل سوم
بهداشت روانی دوران بلوغ
دیدگاههای نظری در مورد نوجوانی و بلوغ
نظریههای زیستی (استانلی هال)
نظریههای روانکاوی (زیگموند فروید)
نظریههای روانی اجتماعی (اریک اریکسون)
نظریههای مردمشناختی (مارگرت مید)
دیدگاه اسلام
چکیده
بلوغ جنسی دوره گذرایی است که یک کودک به فرد بالغ تبدیل شده است و از نظر جسمی قادر به تولید مثل میشود. شروع بلوغ با یک سری از تحولات فیزیکی و جسمانی همراه است. در دختران اولین علامت بلوغ (تلارک) یا رشد جوانه پستان است و آخرین علامت (منارک) یا قاعدگی است.
بلوغ جنسی به عنوان یک واقعه زیستی با مسائل روانی، اجتماعی و فرهنگی بسیاری در ارتباط است به طوری که در هر جامعه به گونهای متفاوتی با آن برخورد میشود. آگاهی از مسائل بلوغ دختران و عوامل موثر بر آن میتواند یکی از برنامههای توسعهمندی در هر جامعه تلقی شود که دختران مادران فردایند و تربیت نسل را به عهده خواهند داشت. بنابراین سلامت آنها سلامت جامعه را تضمین خواهد کرد.
دختران سوالات و مشکلاتی را که در رابطه با بلوغ دارند به راحتی از مادرشان می پرسند ولی مادر آنها، در زمانی که به سن بلوغ رسیده بودند نمی توانستند به راحتی مشکل خود را با مادرشان در میان بگذارند و به مرور زمان راه حل را بدست می آوردند .
موارد خیلی کمی مشاهده شد که دختران مورد تحقیق توسط پدر یا مادر تنبیه بدنی بشوند و تنبیه لفظی در اکثر خانه ها مشاهده می شود . در تمامی خانه ها وسایل ارتباط جمعی (تلفن و تلویزیون و ... ) وجود دارد و در نیمی از خانه آنها ماهواره وDVD وجود دارد و تمایل زیادی به رفتن به سینما و مهمانی و جشن داشتند وتمامی این دختران همراه با خانواده خود در سال 2 الی 3 بار به مسافرت خارج از شهر می روند و در عروسیها به راحتی آرایش می کنند و خجالتی از رقصیدن و در جمع حاضر شدن ندارند. تقریبا تمامی این دختران شروع قاعدگی را بلوغ می دانستند و بعضی از آنها از به زبان آوردن شروع قاعدگی خود خجالت می کشیدند، در دوران قاعدگی استر احت به اندازه لازم و رژیم غذایی مقوی و استحمام کمتر که تحت کنترل مادرشان بود را می گذراندند . از نظر رعایت بهداشت و استفاده از نوار بهداشتی مشکلی نداشتند و اولین برخورد مادرشان زمانی که شنید دخترشان عادت ماهیانه شده برخورد ملایم و مهربانی بوده است و در این دوره به کار سخت و ورزش نمی پردازند و اکثر این دختران در 13 سالگی عادت ماهیانه شده اند . همین سوالات از مادرانشان پرسیده شده است آنها در جواب گفتند که اولین دوره قاعدگی آنها به صورتی بوده که با بداخلاقی مادرشان مواجه بودند چون مادر آنها اکثرا بر این اعتقاد بودند که وقتی دختر برای اولین بار قاعده شد و به مادرش این موضوع را گفت مادر باید محکم به صورت او یک سیلی بزند و او را بترساند وقتی دختر ترسید عقلش را در سرش جمع می کند و دیگر نباید در باره این موضوع با کسی حرف بزند و باید خجالت بکشد . هیچ کدام از مادران خاطره خوشی از اولین قاعدگی خود نداشتند . چون مجبور بودند دوران قاعدگی را در خفا و پنهانی بگذرانند و استراحتی نداشته باشند مخصوصا در ماه مبارک رمضان دختری که قاعده شده بود مجبور به تحمل گرسنگی و تشنگی بوده است مخصوصا دخترانی که در خانه برادرانی نیز داشته باشند . در این تحقیق به این نتیجه می رسیم که با گذشت زمان بین دو نسل و تغییراتی که در فرهنگ و نوع تغذیه و تفریح و وسایل ارتباط جمعی بوجود آمده است در سن بلوغ و رشد جسمانی آنها تاثیر گذار بوده است و سن بلوغ دختران نسبت به سن بلوغ مادرانشان پایین آمده است . اکثر مادران در سنین 14 سالگی قاعده شده اند و دختران در سنین 5/12 الی 13 سالگی به بلوغ رسیده اند . پس اینطور نتیجه می گیریم که برنامه تلویزیونی و ماهواره و فیلمهای سینمایی و تعداد گردشهای خارج از شهر و کیفیت و کمیت مواد غذایی و طرز برخورد پدر و مادر با فرزندش و ترس و استرس در زود رس بودن بلوغ تاثیر بسزایی دارد .
فصل اول
مقدمه
موضوع نوجوانی و بلوغ در روند رشد انشانی از اهمیت ویژه ای برخوردار است چرا که این مرحله از حیات یک فرد، نه دوره کودکی است با ویژگیهایش و نه دوره بزرگسالی است با خصوصیات ویژه خود . اما این دوره را بعنوان یک بحران – تب – استرس و .... نام برده اند . چرا ؟
پیدایش بلوغ و تغییرات روانی و فیزیولوژیکی آن ، از ویژگیهای نوع انسان است . انسان در مقایسه با سایر حیوانات ، دوران رشد و نمو طولانی تری را طی می کند . حیوانات ممکن است در عرض چند هفته و یا چند ماه به مرحله ای برسند که بتوانند احتیاجات خود را برطرف سازند . در صورتی که نوزاد انسان باید مدت زمان بیشتری را طی کند . انسان برای رسیدن به چنین مرحله ای باید دوره ها و مراحلی را طی کند که از مهمترین این مراحل ، مرحله بلوغ است . ( کرانی ، 1349 ، ص 6 ) . هنگامی که سخن از بلوغ به میان می آید توجه ما بیشتر به غرایز جنسی ، تغییرات فیزیولوژیکی و ... معطوف می شود که نشانگر آغاز زندگی جنسی ، امکانات بارور سازی و بارور شدن است . از میان این تغییرات می توان ازدیاد سرعت رشد ( بطور متوسط از دوازده سالگی تا شانزده سالگی ) پیدایش صفات ثانوی جنسی و به طور کلی دگرگونی در شکل ظاهری بدن نام برد . ( احدی و محسنی ، 1370 ، ص19 ) . افزون بر آنچه که گفته شد ، بلوغ تصاویر دیگری را نیز در ذهن مجسم می کند . پسر و دختر مرموز و طغیانگری، که نمی توانند سرزنشها و راهنمائیهای پدر و مادر را تحمل کنند و یا آن دیگری که خجول و نا مطمئن به خود و گریزان از اجتماع و افراد است و یا آن به ظاهر روشنفکری که جز بحث در خصوص ارزشها و انتقاد از دیگران مشغولیت دیگری ندارند و بالاخره آن نوجوانی که توجهی خاص و افراطی به ظاهر و پوشش خود دارد . این تصاویر و بسیاری تصاویر دیگر ، گویای چهره ها و رفتارهای متنوع و در عین حال شاخص نوجوان اند و هر یک نمودی از تغییراتی هستند که در این دوره امکان وجود می یابند ، این تغییرات و کثرت تنوع آنها پرسشی را بر می انگیزد که "نوجوانی " چیست ؟
برای پاسخ به سوال فوق اندیشمندان و پژوهشگران و دانشمندان بسیاری توجه خود را به این دوره که مرحله خاصی از زندگی انسان است معطوف کرده اند و چنان که مشاهده شده است عده ای از آنان توجه خود را به جنبه های جسمی و جنسی مسئله بلوغ اختصاص داده اند وعده ای دیگر مسائل روانی و روحی این دوره را در نظر گرفته اند . اما گروه دیگری هم هستند که بلوغ را از نقطه نظر فرهنگی و اجتماعی مطالعه کرده اند و به نکات قابل توجهی دست یافته اند . این دسته به مسائل و موضوعاتی از این دست می پردازند . تاثیر عوامل اجتماعی و فرهنگی مانند شغل و تحصیلات والدین و طبقه اجتماعی خانواده و... برروی سن بلوغ و اعتقادات و باورهای عامیانه حول بلوغ، در پای بلوغ در فولکلور منطقه و تابوهای مربوط به بلوغ و ... .
از جمله انسان شناسانی که جنبه فرهنگی بلوغ را مطالعه کرده اند می توان مارگارت مید را نام برد .او بلوغ دختران را در میان سه روستای جزیره ساموا مورد مطالعه قرار داد . از دیگر انسان شناسان می توان لتا هو لنیگورت را نام برد . مطالعه فرهنگی روی بلوغ ، بسیار جالب است . پژوهش در این زمینه می تواند پاسخگوی بسیاری از سوالات حول رفتارهای والدین و نوجوان باشد . سوالاتی که بسیاری از پژوهشگران با استفاده از فرضیات و نظریات روان شناختی و یا زیست شناختی در صدد پاسخگویی به آن هستند ، اما چه بسا ریشه فرهنگی داشته باشد.
طرح مسئله
موضوع پژوهش حاضر عبارت است از بررسی مردم شناختی مراحل بلوغ در مادران و دختران منطقه 17 تهران میباشد. منظور از بلوغ در این تحقیق «بلوغ جنسی» است. بلوغ دوره گذرایی است که یک کودک به یک فرد بالغ تبدیل میشود و از نظر جنسی قادر به تولیدمثل است. شروع بلوغ با یک سری از تحولات بیولوژیک همراه است. در دختران اولین علامت بلوغ معمولا تلارک یا رشد جوانه پستان و آخرین علامت بلوغ منارک یا قاعدگی است که تقریبا به طور ثابت بعد از حداکثر جهش رشد قدی رخ میدهد.
شروع قاعدگی یکی از وقایع مهم در مراحل تکامل یک زن به حساب میآید که به دنبال تکامل پستان و رشد موهای زهاری رخ میدهد. سنی که در آن اولین قاعدگی رخ میدهد کاملا متغیر است. بوبک (1985) معتقد است «آگاهی درباره مسائل بلوغ و فاکتورهای اجتماعی و روانی بر آن تاثیرگذار است بسیار اندک است و نکته حائز اهمیت آن که اگر دختران در زمینه مسائل دوران بلوغ خودشناخت و آگاهی نداشته باشند و نتوانند خود را با این مرحله از زندگی سازش دهند, اثرات سوء آن در زندگی زناشویی و اجتماعی آنها بروز خواهد کرد.» (کریمی، 1372،ص 74).
بلوغ جنسی به عنوان یک واقعه زیستی, مسائل روانی, اجتماعی و فرهنگی بسیاری را حول خود برمیانگیزد و از طرف دیگر, معمولا در جوامع مختلف برخوردهای متفاوتی با این مسئله صورت میگیرد. چنانچه «کلاین برگ» عدهای از قبایل سرخپوست آمریکا و دیگر مناطق جهان را مثال میزند که «در دورة بلوغ برای مدت کم و بیش طولانی دختر نوجوان را به علت ناپاکی از دیگران جدا میکنند, در حالی که عدهای از جوامع ابتدایی نیز وجود دارند که بلوغ در میان آنها با هیچ امر مهمی همراه نیست». (کلاین برگ, 1372, ج 2 ص 420). به عبارت دیگر نگرش مثبت یا منفی نسبت به بلوغ متاثر از عقاید و باورهای فرهنگی است که انسانها در جوامع مختلف در مقابل حوادث و رویدادهای طبیعی دارند. چنانچه «مید» نیز نشان داده است که «در قبایل اولیه, قاعدگی میتواند برای یک قبیله خطرناک تفسیر شود زیرا قاعده شدن دختر میتواند برای قبیله دیگری خوب و مناسب تلقی شود چه آنها معتقدند که قاعدگی دختر به بهتر شدن محصول و در نتیجه افزایش مواد غذایی میانجامد و یا در برخی موارد دختران حتی از این که غذا تهیه کنند و یا در آغاز قاعدگی با سایر اعضای قبیله معاشرت داشته باشند منع نمیشدهاند در حالی که در جوامع دیگر عکس این قضیه نیز صادق بوده است» (شرقی 1376, ص 86).
علاوه بر این تشریفات و مراسمی که یک جامعه ابتدایی به عنوان گذر آئینی برای این مرحله از زندگی فرد در نظر میگیرد نسبت به جوامع دیگر متفاوت است. این مناسک ممکن است تکالیف سختی را برای فرد تازه بالغ به همراه داشته باشد ولی در فرهنگ دیگر بدون هیچ زحمتی و یا حرکت خاصی باشد. «در موارد بسیاری ظهور بلوغ علامت رفتار خاصی است که دیگران با او خواهند داشت و در نوجوان سخت تاثیر میکند. از جمله ممکن است مجبور باشد خانه پدری را ترک کند یا به انجمنهای جوانان بپیوندد و یا به علامت ارتقاء مقام به قطع پارهای از اعضای خود تن در دهد. مثل ختنه ... از طرف دیگر بندیکت خاطرنشان ساخته است: تشریفات پیوستن به جامعه یا آشنایی با آن و نیز فعالیتهای دیگر که نماینده رفتن کودک به بزرگسالی است حتما با دورة تغییرات بدنی بلوغ جسمانی همزمان نیست یعنی ممکن است این تشریفات زودتر یا دیرتر انجام گیرد. به همین دلیل آنها را باید نشانه نیل به تکلیف یا بلوغ اجتماعی (بلوغ شرعی ) دانست نه بدنی. بنابراین درست است که این دوره فشار درونی است اما مشکلاتی که ایجاد میکند معلول بیثباتی اعمال حیاتی نیست بلکه ناشی از لزوم انطباق با شرایطی است که آداب و رسوم و قرارداد ایجاب میکند».(کلاین برگ, 1372, ج 2, ص20-419).
جامعه ما نیز در مقابل این مسئله به شکل خاصی برخورد میکند. وقتی فولکلور و ادبیات شفاهی یا مکتوب کشورمان را مطالعه میکنیم در مورد تمامی مراحل زندگی انسان از تولد تا مرگ, آداب و مناسکی را که در فرهنگهای مختلف وجود دارد, مییابیم اما مسئله بلوغ و به خصوص بلوغ دختران, گوئی نوعی پرهیز از سخن گفتن در این باب را به تمام و کمال القاء میکند. متاسفانه هیچ اثر فرهنگی, به خود اجازه مطرح کردن آن را نداده است و این میتواند در ارتباط با سابقه تاریخی موقعیت زن در ایران باشد. «یعنی دورة هفت تا ده روزهای که از آغاز بلوغ تا یائسگی ناچار بوده است در هر ماه در انزوای کامل و حتی بدور از روشنایی و آفتاب بسر برد» (لاهیجی وکار, 1372, ص 2). و یا شاید چون «زن در قالب نیمه پیکر انسانی که زائیده آن نیمه دیگر نیز هست در جایگاهی فراتر از قوم و نژاد و تبار قرار دارد ... و در همه جای این جهان و از آغاز پیدایش بر زمین فارغ از زمان و مکان و نژاد و رنگ و آئین بار مسئولیتهای ویژهای را بر دوش داشته است: زادن, پروردن و به بلوغ رساندن, ... نقشی که زن در کنار یا جدا از وظیفه باز تولید نسل بشری – در ساختار اجتماعی, ساختار تاریخی, زیربنای فرهنگ و تمدن, در روان اجتماعی, در پیدایش باورها و اعتقادها و سرانجام در اعتلای بشر داشته است» (همان ص 1) و همه اینها که دلیل تفاوت نوع بلوغ زن و مرد است به بلوغ جنسی زن قداستی بخشیده که به عنوان یکی از تابوهای مهم فرهنگی جای گرفته و کمتر از آن صحبت به میان آمده است.
به هر حال این مرحله از رشد در کشور ما نیز در مناطق مختلف, شاید با مراسم و آئینی همراه باشد ولو به صورت ضمنی و نه آشکار که میتوان آن را به عنوان «مناسک گذر» نامید و یا باورها و عقاید درباره آن وجود داشته باشد که تحت عنوان «فولکلور» نامیده میشود.