یارا فایل

مرجع دانلود انواع فایل

یارا فایل

مرجع دانلود انواع فایل

آیین مسیحی

اختصاصی از یارا فایل آیین مسیحی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

آیین مسیحی


آیین مسیحی

آیین مسیحی

12 صفحه

 یکی از دینهای بزرگ جهان است و پیروان این دین را مسیحی می‌نامند.

دین و گرایش های مسیحی

مسیحیت به‌طور کلی به سه گرایش بزرگ کاتولیک "Catholic" ارتودوکس "Orthodox" و پروتستان"Protestant" تقسیم شده‌است که گرایش‌های کوچک و زیادی نیز از آن‌ها شاخه می گیرند.

مسیحیت آغازین

تعدادی از مذاهب در طول سده‌های دوم و سوم میلادی در سراسر امپراتوری روم، پیروانی را برای خود جلب کرده‌اند. مراسم نیایش ایسوس و میتراپرستی طرفداران زیادی داشت، اما مهارت سنت پل (پل مقدس) در تبلیغ کمک کرد تا مسیحیت به صورت مذهب اصلی مردم روم، در دوران او در آید. مسیحیان غالباً توسط امپراتوران رومی مورد شکنجه شدیدی قرار می‌گرفتند، اما سرانجام مسیحیت به عنوان دین رسمی این امپراتوری پذیرفته شد.


دانلود با لینک مستقیم


آیین مسیحی

دانلود پایان نامه ریشه های مسیحی فرهنگ سکولار جدید غرب

اختصاصی از یارا فایل دانلود پایان نامه ریشه های مسیحی فرهنگ سکولار جدید غرب دانلود با لینک مستقیم و پرسرعت .

دانلود پایان نامه ریشه های مسیحی فرهنگ سکولار جدید غرب


دانلود پایان نامه ریشه های مسیحی فرهنگ سکولار جدید غرب

تحقیق حاضر به بررسی ریشه های مسیحی فرهنگ سکولار جدید غرب پرداخته است. البته سکولاریزم را به دلیل کثیر الاضلاع بودن ، می توان از ابعاد مختلفی تحلیل و بررسی کرد . سکولاریزم دارای جنبه ها و ابعاد مختلفی است، جنبه معرفتی که در نفی عوامل بیرون از پدیده های طبیعی یا تاریخی و در تأکید بر تحول بی وقفه تاریخ تبلور می یابد و جنبه نهایی که در تلقی نهاد دین به عنوان نهاد خصوصی بروز می یابد و جنبه سیاسی که در جدایی دین از سیاست نمود پیدا می کند. بدیهی است که هر کدام از این جنبه ها دارای اشکال و مناسباتی با واقعیتهای تاریخی پیرامون آن می باشند. در تمامی تعاریفی که از سکولاریزم می شود یک عنصر که تقریباً می توان گفت فرعی ترین عنصر سکولاریزم است ، به نحو مشترک یافت می شود. این عنصر عبارت است از جدایی دین از دولت یا به تعبیر خود غربی ها جدایی church از state . جدایی دین از دولت که به منزله سمبل سکولاریزم گرفته می شود، البته یکی از نتایج فرعی سکولاریزم است اما چون ملموس ترین، بارزترین و آشکارترین نتیجة آن است، نوعاً بر آن انگشت نهاده می شود. اما توقف کردن بر این عنصر و خاتمه دادن امر به اینجا البته گمراه کننده است. باید قدری به عقب برگشت و ریشه های تاریخی و فلسفی سکولاریزم را دید چون بدون این کار نمی توان فهمید که در تاریخ مدرن غرب چه اتفاق عظیمی افتاده است.

در تحقیق کنونی تمام سعی و تلاش بر این است که فرهنگ سکولاریزم جدید از منظر مسیحیت تبیین گردد. اینکه مسیحیت بستر ایجاد فرهنگ سکولار جدید غرب بوده است یا نه ، ادعایی است که نیازمند تحقیق بسیار جدی است که قطعاً تبیین و توجیه آن فراتر از یک تحقیق مقدماتی و جانبی است که قصد نگارنده نیز از چنین تحقیقی صرفاً بیان تمهیدی است که در این زمینه صورت گرفته است.

از این رو در راستای انجام تحقیق سعی شده است که به پدیده سکولاریزم و فرهنگ سکولار صرفاً در چارچوب فرهنگ مسیحی پرداخته شود. بدیهی است که فرهنگ مسیحی نیز حوزه یا حیطه خاصی را در بر نمی گیرد بلکه باید در فرایند تاریخی به آن نگریسته شود. در هر دوره ای از تاریخ غرب، این فرهنگ مسیحی است که به حیات خود ادامه می دهد و در هر دوره ای به شکل جدیدی ظاهر می شود لذا به این سبب است که می توان از فرهنگ سکولار در بستر فرهنگ مسیحی سخن گفت.

در این روند با دو دسته از عوامل ظهور و رشد مواجه ایم ، یک دسته عوامل درونی است که در فرهنگ مسیحی قرون وسطی به منزله زمینه ای مستعد ، سکولاریزم را در خود بارور ساخته است و یک دسته عوامل بیرونی ، که همان شرایط فرهنگی ـ سیاسی خاص یعنی رنسانس ، نهضت اصلاح دین و عصر روشنگری است که در باروری فرهنگ سکولار موثر بوده اند .

هدف از انجام چنین مطالعه ای ، بررسی این مسأله است که مبانی فرهنگ جدید سکولار درکجاست و فرهنگ مسیحی تا چه اندازه درآن تاثیر داشته است ؟ و اگر تاثیر داشته ، روند این تاثیر چگونه بوده است ؟ کاری که در این زمینه صورت گرفت عمدتا بر اساس یک کتاب مهم انگلیسی تحت عنوان «مبانی دینی فرهنگ سکولار جدید  «Biblical Origin of Modern Secular Calture » بوده است . نویسنده این کتاب ، پروفسور ویلیس . بی . گلوور Willis. B. Glover استاد تاریخ فلسفه در دانشگاه مرسر[1]است وی بحران کنونی جهان غرب را بحران هویت و عدم اعتماد و ایمان و بی اعتقادی به ارزشهای انسانی می داند . هدف وی از نوشتن چنین کتابی ، حل تناقضاتی است که بین شعبات مسیحی و الحادی در سنت عمومی غرب وجود دارد . در این فرایند ، او تاکید می کند که تداوم تاریخی اومانیسم مدرن با ایمان مسیحی در کار است . وی در مباحث این کتاب بررسی می کند که نفوذ مذهب در آنچه که گهگاهی اومانیسم مدرن سکولار نامیده می شود ، نادیده گرفته شده است .لذا با بررسی نمودن اعصار مختلف تاریخ غرب ، سعی می کند که رابطه اومانیسم و مسیحیت را تبیین کند .

در تحقیق حاضر نیز با الهام گرفتن از مباحث کتاب فوق که در تبیین ریشه های سنتی دینی فرهنگ سکولار در اعصار مختلف تاریخ غرب است ، سعی شده است که این مساله از منظر مسیحی ـ غربی بررسی شود . در راستای انجام مطالعه و تحقیق ، موانع و محدودیتهایی نیز وجود داشته است. زیرا از آنجائی که تحقیق کنونی، سکولاریزم را در فرهنگ مسیحی – غربی توصیف نموده منابعی که در این زمینه  وجود داشته است بصورتی مدون و قابل توجه باشند، در دسترس نبوده است. اگر هم بوده، تنها به برخی از وجوه آن پرداخته است. خصوصا فقدان چنین منابعی به زبان فارسی ، محدودیتهای زیادی را در برداشته است  . کارهایی که در زمینه فرهنگ سکولار به زبان فارسی صورت گرفته تنها به برخی از جنبه ها ، نظیر تاثیر فرهنگ سکولار در اندیشه ایرانی و یا تاثیر این فرهنگ در جهان اسلام پرداخته است . لذا چنین منابعی برای تحقیق کنونی چندان موثر نیفتاد .

روشی که نگارنده در رساله کنونی از آن استفاده کرده ، روش توصیفی ـ تحلیلی است . بدین صورت که با توصیف زمنیه های فرهنگ مسیحی در ادوار مختلف به تبیین و تحلیل فرهنگ سکولار در این ادوار تاریخی پرداخته شده است . در روش گرد آوری اطلاعات نیز ، از روش کتابخانه ای طی مراحل فیش برداری ، استفاده گردید .


[1] -Mercer

مقدمه     1
فصل اول؛ واژه شناسی سکولاریزم وسکولاریزاسیون    
1- ریشه لغوی     6
2- معادل‌های واژه سکولار    6
3- معادل‌های فارسی    8
3-1 ؛ سکولاریزم    8
3-2 ؛ سکولاریزاسیون    9
3-3 ؛ سکولار    9
4- تفاوت سکولاریزم وسکولاریزاسیون    10
5- تطورتاریخی اصطلاح سکولاریزم وسکولاریزاسیون    12
فصل دوم:تطورتاریخی شکل‌گیری مفهوم سکولاریزاسیون دراندیشه مسیحی ـ غربی    
1- مقدمه     20
2- ازمسیح(ع)تامسیحیت     22
3- ازدنیوی شدن مسیحیت تا سکولاریزاسیون جامعه مسیحی    26
3-1- دنیوی شدن مسیحیت    26
3-1-1- تحریرکتاب مقدس    31
3-1-2- شکل‌گیری کلیسا    34
3-2- سکولاریزاسیون جامعه مسیحی    38
3-2-1- جوهرمستعدمسیحیت    39
3-2-2- سرگذشت تاریخی مسیحیت    40
3- منشأ نظریه حکومت سکولار در زمینه انجیلی ـ مسیحی    41
3-1- قدرت دولت،قدرت کلیسا    41
3-2- برتری کلیسابرحکومت    43
3-3- دواعی برتری کلیسا بر حکومت    44
4- طرح نظریه حکومت سکولار در زمینه انجیلی ـ مسیحی    45
4-1- نظریه سنت توماس آکویناس درطرح حکومت سکولار    46
5- تلاش برای گذرازاندیشه نظام الهی ـ بشری،به اندیشه نظام بشری    48
6- گسترش فرهنگ مسیحی ، گامی به سوی رنسانس    52
فصل سوم: نگاه رنسانس دربارة انسان    
1- ویژگی عمومی رنسانس     56
2- نگاه رنسانس دربارةانسان     59
2-1- مدخل     59
2-2- ریشه لغوی ومعنایی اومانیسم    62
3- زمینه انجیلی انسنان گرایی رنسانس    65
3-1- سنت یهودی     65
3-2- سنت کلاسیک     68
3-3- سنت انجیلی    70
4- تأثیر تفکر افلاطونی بر نگاه رنسانس درباره انسان    73    
5- نتیجه بحث    78     
فصل چهارم:مروری برروندسکولاریزاسیون درنهضت اصلاح دین     
1- کلیات     82
2- مؤلفه‌های فرهنگ سکولاردراندیشه اصلاح دین     89
2-1- نگرش مثبت به دنیا    89
2-1-1- تأکیدجدیدبرآموزةآفرینش ونجات    90
2-1-2- احیای اندیشه دعوت دنیوی ازفردمسیحی    91
2-2- اخلاق کاردرآئین پروتستان    93
2-3- ریشه‌های سرمایه‌داری    95
3- نتیجه بحث    97
فصل پنجم : تأثیر عصر روشنگری بر بینش سکولار    
1- مقدمه     100
2- تأثیر اندیشة عصر روشنگری بر بینش سکولار    103
3- مؤلفه های مهم فرهنگ سکولار در عصر روشنگری    105
3-1- دئیسم    105
3-2- نظریة پیشرفت    109
4- نتیجة بحث    113
خلاصه و نتیجه گیری    115
منابع و مآخذ        
منابع فارسی     120    
منابع لاتین    124    

 

شامل 130 صفحه فایل word


دانلود با لینک مستقیم

تحقیق ریشه های مسیحی فرهنگ سکولار جدید غرب

اختصاصی از یارا فایل تحقیق ریشه های مسیحی فرهنگ سکولار جدید غرب دانلود با لینک مستقیم و پرسرعت .

تحقیق ریشه های مسیحی فرهنگ سکولار جدید غرب


تحقیق ریشه های مسیحی فرهنگ سکولار جدید غرب

 

 

 

 

 

 

 



فرمت فایل : WORD (قابل ویرایش)

تعداد صفحات:124

فهرست مطالب:

عنوان    صفحه
مقدمه     1
فصل اول؛ واژه شناسی سکولاریزم وسکولاریزاسیون    
1- ریشه لغوی     6
2- معادل‌های واژه سکولار    6
3- معادل‌های فارسی    8
3-1 ؛ سکولاریزم    8
3-2 ؛ سکولاریزاسیون    9
3-3 ؛ سکولار    9
4- تفاوت سکولاریزم وسکولاریزاسیون    10
5- تطورتاریخی اصطلاح سکولاریزم وسکولاریزاسیون    12
فصل دوم:تطورتاریخی شکل‌گیری مفهوم سکولاریزاسیون دراندیشه مسیحی ـ غربی    
1- مقدمه     20
2- ازمسیح(ع)تامسیحیت     22
3- ازدنیوی شدن مسیحیت تا سکولاریزاسیون جامعه مسیحی    26
3-1- دنیوی شدن مسیحیت    26
3-1-1- تحریرکتاب مقدس    31
3-1-2- شکل‌گیری کلیسا    34
3-2- سکولاریزاسیون جامعه مسیحی    38
3-2-1- جوهرمستعدمسیحیت    39
3-2-2- سرگذشت تاریخی مسیحیت    40
3- منشأ نظریه حکومت سکولار در زمینه انجیلی ـ مسیحی    41
3-1- قدرت دولت،قدرت کلیسا    41
3-2- برتری کلیسابرحکومت    43
3-3- دواعی برتری کلیسا بر حکومت    44
4- طرح نظریه حکومت سکولار در زمینه انجیلی ـ مسیحی    45
4-1- نظریه سنت توماس آکویناس درطرح حکومت سکولار    46
5- تلاش برای گذرازاندیشه نظام الهی ـ بشری،به اندیشه نظام بشری    48
6- گسترش فرهنگ مسیحی ، گامی به سوی رنسانس    52
فصل سوم: نگاه رنسانس دربارة انسان    
1- ویژگی عمومی رنسانس     56
2- نگاه رنسانس دربارةانسان     59
2-1- مدخل     59
2-2- ریشه لغوی ومعنایی اومانیسم    62
3- زمینه انجیلی انسنان گرایی رنسانس    65
3-1- سنت یهودی     65
3-2- سنت کلاسیک     68
3-3- سنت انجیلی    70
4- تأثیر تفکر افلاطونی بر نگاه رنسانس درباره انسان    73    
5- نتیجه بحث    78     
فصل چهارم:مروری برروندسکولاریزاسیون درنهضت اصلاح دین     
1- کلیات     82
2- مؤلفه‌های فرهنگ سکولاردراندیشه اصلاح دین     89
2-1- نگرش مثبت به دنیا    89
2-1-1- تأکیدجدیدبرآموزةآفرینش ونجات    90
2-1-2- احیای اندیشه دعوت دنیوی ازفردمسیحی    91
2-2- اخلاق کاردرآئین پروتستان    93
2-3- ریشه‌های سرمایه‌داری    95
3- نتیجه بحث    97
فصل پنجم : تأثیر عصر روشنگری بر بینش سکولار    
1- مقدمه     100
2- تأثیر اندیشة عصر روشنگری بر بینش سکولار    103
3- مؤلفه های مهم فرهنگ سکولار در عصر روشنگری    105
3-1- دئیسم    105
3-2- نظریة پیشرفت    109
4- نتیجة بحث    113
خلاصه و نتیجه گیری    115
منابع و مآخذ        
منابع فارسی     120    
منابع لاتین    124    

 

 

مقدمه
تحقیق حاضر به بررسی ریشه های مسیحی فرهنگ سکولار جدید غرب پرداخته است. البته سکولاریزم را به دلیل کثیر الاضلاع بودن ، می توان از ابعاد مختلفی تحلیل و بررسی کرد . سکولاریزم دارای جنبه ها و ابعاد مختلفی است، جنبه معرفتی که در نفی عوامل بیرون از پدیده های طبیعی یا تاریخی و در تأکید بر تحول بی وقفه تاریخ تبلور می یابد و جنبه نهایی که در تلقی نهاد دین به عنوان نهاد خصوصی بروز می یابد و جنبه سیاسی که در جدایی دین از سیاست نمود پیدا می کند. بدیهی است که هر کدام از این جنبه ها دارای اشکال و مناسباتی با واقعیتهای تاریخی پیرامون آن می باشند. در تمامی تعاریفی که از سکولاریزم می شود یک عنصر که تقریباً می توان گفت فرعی ترین عنصر سکولاریزم است ، به نحو مشترک یافت می شود. این عنصر عبارت است از جدایی دین از دولت یا به تعبیر خود غربی ها جدایی church از state . جدایی دین از دولت که به منزله سمبل سکولاریزم گرفته می شود، البته یکی از نتایج فرعی سکولاریزم است اما چون ملموس ترین، بارزترین و آشکارترین نتیجة آن است، نوعاً بر آن انگشت نهاده می شود. اما توقف کردن بر این عنصر و خاتمه دادن امر به اینجا البته گمراه کننده است. باید قدری به عقب برگشت و ریشه های تاریخی و فلسفی سکولاریزم را دید چون بدون این کار نمی توان فهمید که در تاریخ مدرن غرب چه اتفاق عظیمی افتاده است.
در تحقیق کنونی تمام سعی و تلاش بر این است که فرهنگ سکولاریزم جدید از منظر مسیحیت تبیین گردد. اینکه مسیحیت بستر ایجاد فرهنگ سکولار جدید غرب بوده است یا نه ، ادعایی است که نیازمند تحقیق بسیار جدی است که قطعاً تبیین و توجیه آن فراتر از یک تحقیق مقدماتی و جانبی است که قصد نگارنده نیز از چنین تحقیقی صرفاً بیان تمهیدی است که در این زمینه صورت گرفته است.
از این رو در راستای انجام تحقیق سعی شده است که به پدیده سکولاریزم و فرهنگ سکولار صرفاً در چارچوب فرهنگ مسیحی پرداخته شود. بدیهی است که فرهنگ مسیحی نیز حوزه یا حیطه خاصی را در بر نمی گیرد بلکه باید در فرایند تاریخی به آن نگریسته شود. در هر دوره ای از تاریخ غرب، این فرهنگ مسیحی است که به حیات خود ادامه می دهد و در هر دوره ای به شکل جدیدی ظاهر می شود لذا به این سبب است که می توان از فرهنگ سکولار در بستر فرهنگ مسیحی سخن گفت.
در این روند با دو دسته از عوامل ظهور و رشد مواجه ایم ، یک دسته عوامل درونی است که در فرهنگ مسیحی قرون وسطی به منزله زمینه ای مستعد ، سکولاریزم را در خود بارور ساخته است و یک دسته عوامل بیرونی ، که همان شرایط فرهنگی ـ سیاسی خاص یعنی رنسانس ، نهضت اصلاح دین و عصر روشنگری است که در باروری فرهنگ سکولار موثر بوده اند .
هدف از انجام چنین مطالعه ای ، بررسی این مسأله است که مبانی فرهنگ جدید سکولار درکجاست و فرهنگ مسیحی تا چه اندازه درآن تاثیر داشته است ؟ و اگر تاثیر داشته ، روند این تاثیر چگونه بوده است ؟ کاری که در این زمینه صورت گرفت عمدتا بر اساس یک کتاب مهم انگلیسی تحت عنوان «مبانی دینی فرهنگ سکولار جدید  «Biblical Origin of Modern Secular Calture » بوده است . نویسنده این کتاب ، پروفسور ویلیس . بی . گلوور Willis. B. Glover استاد تاریخ فلسفه در دانشگاه مرسر است وی بحران کنونی جهان غرب را بحران هویت و عدم اعتماد و ایمان و بی اعتقادی به ارزشهای انسانی می داند . هدف وی از نوشتن چنین کتابی ، حل تناقضاتی است که بین شعبات مسیحی و الحادی در سنت عمومی غرب وجود دارد . در این فرایند ، او تاکید می کند که تداوم تاریخی اومانیسم مدرن با ایمان مسیحی در کار است . وی در مباحث این کتاب بررسی می کند که نفوذ مذهب در آنچه که گهگاهی اومانیسم مدرن سکولار نامیده می شود ، نادیده گرفته شده است .لذا با بررسی نمودن اعصار مختلف تاریخ غرب ، سعی می کند که رابطه اومانیسم و مسیحیت را تبیین کند .
در تحقیق حاضر نیز با الهام گرفتن از مباحث کتاب فوق که در تبیین ریشه های سنتی دینی فرهنگ سکولار در اعصار مختلف تاریخ غرب است ، سعی شده است که این مساله از منظر مسیحی ـ غربی بررسی شود . در راستای انجام مطالعه و تحقیق ، موانع و محدودیتهایی نیز وجود داشته است. زیرا از آنجائی که تحقیق کنونی، سکولاریزم را در فرهنگ مسیحی – غربی توصیف نموده منابعی که در این زمینه  وجود داشته است بصورتی مدون و قابل توجه باشند، در دسترس نبوده است. اگر هم بوده، تنها به برخی از وجوه آن پرداخته است. خصوصا فقدان چنین منابعی به زبان فارسی ، محدودیتهای زیادی را در برداشته است  . کارهایی که در زمینه فرهنگ سکولار به زبان فارسی صورت گرفته تنها به برخی از جنبه ها ، نظیر تاثیر فرهنگ سکولار در اندیشه ایرانی و یا تاثیر این فرهنگ در جهان اسلام پرداخته است . لذا چنین منابعی برای تحقیق کنونی چندان موثر نیفتاد .
روشی که نگارنده در رساله کنونی از آن استفاده کرده ، روش توصیفی ـ تحلیلی است . بدین صورت که با توصیف زمنیه های فرهنگ مسیحی در ادوار مختلف به تبیین و تحلیل فرهنگ سکولار در این ادوار تاریخی پرداخته شده است . در روش گرد آوری اطلاعات نیز ، از روش کتابخانه ای طی مراحل فیش برداری ، استفاده گردید .
تعریف اصطلاحات مهم
1- سکولار، سکولاریزم و سکولاریزاسیون (secular, secularism, secularization):
سکولار به کسی می گویند که علاقه و گرایشی به امور معنوی و مذهبی ندارد و نهاد سکولار، نهادی است که بدون ملاحظه نسبت به هر گونه اندیشه دینی و مذهبی، تمام توجه خود را مصروف اهداف این جهانی و دنیوی می کند. در مورد دو اصطلاح سکولاریزم و سکولاریزاسیون نیز در فصل اول توضیحات لازم ارائه شده است.
2- فرهنگ مسیحی : (christian calture)
مقصود از فرهنگ مسیحی، فرهنگی است که در بستر آیین مسیحیت شکوفا شده و در بستر مفسران آن رشد و توسعه یافت. این فرهنگ که با تحول مسیحیت نیز متحول گشت، افزون بر هزارسال بر غرب چیرگی داشت و هرگز مفادی واحد ارائه نکرد و افت و خیزهایی داشت که گزارش تفصیلی آن در حوصله این نوشتار نیست.
3- کتاب مقدس: (the bible)
کتاب مقدس، عنوان مجموعه ای از نوشته های کوچک و بزرگ است که مسیحیان همه و یهودیان بخشی از آن را کتاب مقدس خود می دانند. عنوان معروف این مجموعه در زبان انگلیسی و بیش تر زبان های اروپایی، بایبل (bible) و یا کلمه های هم خانواده آن است که از واژه یونانی biblia به معنای «کتاب ها» گرفته شده است.
 
4- رنسانس : (renassnance)
مقصود از رنسانس یا عصر نوزایی، عصری است که مربوط به سده های چهارده، پانزده و شانزده میلادی است. در این عصر، آرمان انسان، بازگشت به دوران طلایی فرهنگ یونان و روم باستان و احیای فرهنگ کلاسیک آن اعصار می باشد.

5- اومانیسم : (humanism)
مقصود از اومانیسم ، مکتب اصالت بشر یا انسانگرایی است که طبق آن اندیشه خدامحوری به اندیشه انسان محوری تبدیل می شود و طبق آن انسان می کوشد که خود معنای زندگی اش را بفهمد.
6- آیین کاتولیک: (doctrin of catholic)
مقصود آیینی است که در تمام دوران قرون وسطی، کلیسا طبق آن بر آداب و اعمال دینی مردم اعمال نفوذ می نمود. در آئین کاتولیک ، مرجعیت نهایی ، پاپ و کلیسا است.
7- آئین پروتستان : (doctrin of protestant)
آئین پروتستان چنانکه از واژه پروتستان ( = معترض ) بر می آید ، درباره برخی از اصول و آموزه های اساسی الهیات مسیحی از جمله آموزه بخشایش گناهان ، پذیرش توبه ، دکترین تمایز و برتری روحانیون کلیسا، آموزة دو شمشیر و … با آئین کاتولیک اختلاف دارد. و بطور کلی نسبت به اعمال کلیسای کاتولیک معترض می باشد. این آئین به عنوان یک جنبش دینی در درون مسیحیت ظهور کرد و به آیینی جدید تبدیل شد.
 


دانلود با لینک مستقیم

مقاله صهیونیسم مسیحی و جهان اسلام

اختصاصی از یارا فایل مقاله صهیونیسم مسیحی و جهان اسلام دانلود با لینک مستقیم و پرسرعت .

مقاله صهیونیسم مسیحی و جهان اسلام


مقاله صهیونیسم مسیحی و جهان اسلام

 

 

 

 

 

 

 


فرمت فایل : WORD (قابل ویرایش)

تعداد صفحات:58

فهرست مطالب:

چکیده
مقدمه
نظریه
مسیحیت‏
فصل اول :
مسیحیت در فرهنگ اسلامی
فصل دوم :
مسیحیت موجود
فصل دوم :
ارزیابی باورهای مسیحی
فصل چهارم :
عقاید مسیحیان دربارۀ روزکرستمس واول سال عیسوی
صهیونیسم‏
فصل اول :
شخصیت‌های صهیونیستی
فصل دوم :
تاسیس صهیونیسم و مهم ترین شخصیت های آن
فصل سوم :
افکار و اعتقادات صهیونیسم
فصل چهارم :
ریشه های فکری و اعتقادی صهیونیسم
فصل پنجم :
بانیان اصلی صهیونیسم
مسیحیت صهیونیستى‏
فصل اول :
صهیونیسم مسیحی؛ مکتبی نوظهور
فصل دوم :
بنیاد های دین شناختی صهیونیسم مسیحی
فصل سوم :
انجیل و مبلغان آن
فصل چهارم :
معبد بزرگ جایگزین بیت‌المقدس
سخن آخر
نتیجه‌گیری
فهرست منابع



چکیده
حرکت جهانی صهیونیسم از اواخر قرن نوزدهم به رهبری «هرتزل» در کنفرانسی که در سال 1897 در شهر بال سوئیس برگزار شد، بنا نهاده شد. بعد از جنگ جهانی اول، کانون ملی یهودیان در فلسطین به قیمومیت انگلیس تشکیل گردید و پس از جنگ دوم جهانی با محاصره و خرید (البته کل زمین‌هایی که یهودیان خریدند، هرگز از 2% تجاوز نکرد؛ ولی یهودیان مدعی هستند که زمین‌‌های فلسطینیان را خریدیم و با همین ادعا، خود را مالک بر کل سرزمین فلسطین می‌دانند!) زمین‌های فلسطینی، تبدیل به دولت و کشور اسرائیل شد؛ حتی در اواخر قرن نوزدهم، یعنی تقریباً 50 سال قبل از کنفرانس بال، نخست‌وزیر وقت انگلستان «بنیامین دیزرائیلی» به یک خانواده بزرگ یهودی قول تشکیل حکومت و دولتی یهودی در فلسطین را داده بود.بنابراین در حقیقت رهبران دینی و سیاسی انگلستان و سپس ایالات متحدة امریکا بانیان اصلی وحامیان فعلی صهیونیسم هستند؛ زیرا اگر غیر از این بود، کشورهای غربی، به‌ویژه همین دو کشور، واکنش‌های بسیاری دربرابر جنایات صهیونیسم‌ها در فلسطین و دیگر نقاط دنیا از خود نشان می‌دادند. در مجموع، بسیاری از صاحب‌نظران برجستة دنیا بر این عقیده هستند که صهیونیست‌ها اروپا و امریکا را اداره می‌کنند. به‌هرحال، حمایت‌های غرب به حدی است که سبب شده سازمان ملل و جوامع بین‌المللی مدافع حقوق بشر نیز سکوت کنند و حتی امریکا با نفوذ خود، جلوی تحرک آن‌ها را به شکلی گرفته است که در حقیقت، سازمان ملل نیز در راستای منافع آن‌ها گام برمی‌دارد؛ چراکه بی‌شک یکی از انتظارات مهم جامعه جهانی از سازمان ملل، پایبندی به منشور خود می‌باشد. برمبنای تعریفی که در منشور این سازمان ارائه شده، مجمعی برای حفظ نظم و عدالت بین‌الملی است؛ زیرا تأسیس سازمان ملل، مولود تفکر دولت‌‌هایی است که در میانة جنگ دوم جهانی، تعرضات و جنایات جنگی چهره‌هایی مانند هیتلر را دیده بودند و با شکل‌دادن به این سازمان و فعال‌کردن آن در عرصة بین‌المللی، کوشیدند تا از ظهور دوبارة این‌گونه چهره‌ها جلوگیری ‌کنند و زمینه‌های تعر، توسعه‌طلبی و گردنکشی دولت‌های یاغی را در جهان از بین ببرند.اما از همان آغاز مشخص بود که دولت‌های مؤسس سازمان ملل، خود به‌دلیل حمایت از حکومت‌های دیکتاتوری و به‌دلیل دست داشتن در بسیاری از جنایات جنگی نمی‌توانستند موجودیت سازمانی را تضمین کنند که در منشور خود بر لزوم حراست از جهانی بدون تجاوز و خودکامگی تأکید کرده است. درواقع تضاد میان منشور و ماهیت موسسان، زمینه‌ساز اولیة ظهور جنایتکاران جنگی در عرصة بین‌المللی شد. تأسیس رژیم جنایت پیشة صهیونیستی نیز مولود همین تضاد بود؛ در نتیجه سازمانی که با هدف دفاع از امنیت، نظم و عدالت بین‌المللی شکل گرفته بود، خود عامل تجزیه فلسطین و واگذاری بخش عمدة این سرزمین به گروه‌های تروریستی یهودی گردید؛ به‌عبارت روشن‌تر، سازمان ملل و رژیم صهیونیستی، هر دو مولود جنگ دوم جهانی هستند، هر دو در یک مقطع زمانی شکل گرفتند و بانیان تأسیس هر دو آن‌ها، دولت‌های واحدی بودند و این مبدأ واحد، همان «صهیونیسم جهانی» است و هر دو به یک معنا کانون‌های ثقل سیاست غرب هستند؛ با این تفاوت که یکی مأموریت منطقه‌ای و دیگری مأموریت جهانی دارد. درواقع غرب، سازمان ملل و رژیم صهیونیستی، مکمل راهکار سیاسی یکدیگرند.در مقالة پیوست برآنیم تا 1. مشخص شود که چگونه موجودیت اسرائیل و صهیونیسم با منافع استراتژیک غرب، به‌ویژه امریکا و انگلیس عجین شده است و اهداف مشترک آن‌ها برای نابودی اسلام، به‌ویژه تشیع چیست؟ که حاصل بخشی از آن برنامه‌ها تا چندی پیش، نابودی فلسطین بود و بعد افغانستان و اکنون نیز عراق دستخوش این بازی قرارگرفته و به ترتیب کشورهای اسلامی را تحت‌الشعاع خود قرار داده است و چگونه به بهانه‌های دینی و ظهور مسیح و تکیه بر تفاسیر گوناگونی از انجیل به خراب‌کردن اماکن مقدس اسلامی پرداخته و در حقیقت درصدد پیشبرد اهداف سیاسی خود هستند. نشان دادن چهرة واقعی امریکا و انگلیس و غرب به کسانی که همیشه دم از ارتباط با امریکا و غرب می‌زند؛ آن‌هایی که در خیال خود، این‌چنین می‌اندیشند که جنگ اسلام و کفر بر سر امور خرد است و بس و می‌توان در عین مسلمان بودن، غربی نیز زندگی کرد و بر سر در تمدن غرب، نام دین را هم نوشت. آن‌ها می‌خواهند با یک «بسم‌الله» لیبرال دموکراسی غرب را اسلامی کنند؛ غافل از این‌که غربی‌ها به نام دموکراتیزه کردن (به همان بهانه‌ای که امریکا بعد از نیافتن سلاح اتمی در عراق عنوان کرد که به علت دموکراتیزه کردن عراق ما این‌جا مانده‌ایم) می‌خواهند موجودیت، اسلام، سرزمین و همه چیز ما را بگیرند؛ و غافل هستند از این‌که جنگ، جنگ صلیبی است و در عراق نیز بوش این واژه را تصادفی و از روی سهو بر زبان جاری نکرد.

 

مقدمه
نتخاب واژة «اسرائیل» به‌عنوان نامی برای دولت یهود تازه تأسیس شده انتخابی ناگهانی نبود، زیرا این واژه ـــ که دین را به دولت ارتباط می‌دهد ـــ در همة دعاهای نمازهایی که در کنیسه‌ها خوانده می‌شود، وجود دارد و معمولاً در نمازهای کلیسا‌ها نیز تکرار می‌گردد؛ بدین‌سبب نام اسرائیل برای مسیحیان و یهودیان حرمت یکسانی دارد.صهیونیسم نیز که به‌عنوان حاصل یک تفکر دینی و سیاسی در قرن نوزدهم و بیستم م. مطرح گردید و شکل گرفت، توانست با استفاده از تحولات اروپا در این دو قرن به یک جریان فکری و سیاسی قدرتمند در میان یهودیان جهان و بسیاری از غیریهودیان، به‌ویژه مسیحیت تبدیل شود و آشکار است که همان‌گونه که این دو پدیده، یعنی، یهودیت و صهیونیسم توانستند بر یکدیگر تأثیر گذارند؛ همان تأثیر را در قشری از مسیحیت همسو با یهودیت نیز گذاشته است. به گفتة «نویهض» نویسندة کتاب ارزشمند،«پروتکل‌های دانشوران صهیون»، امروز صهیونیست جهانی با یهودیت یکی است. این دو، دو روی یک سکه‌اند.یکی از مهم‌ترین عواملی که صهیونیست‌ها توانستند بر مسیحیت تأثیر گذارند و حتی آن‌ها را تحت سیطره خود قرار دهند، واکنش‌ گریز از «سامی‌ستیزی» مسیحیان بود و در تبیین آن‌، جنگ «هیتلر» ضد یهودیان و قتل عام آنان مثال زده می‌شد. درپی آن، هرکس با سامیان دشمن باشد، منفور شمرده می‌شود؛ حتی خود عرب‌ها که اصلاً سامی نژاد هستند، در دفع تهمت سامی‌ستیزی دچار مشکل شده‌اند.در نتیجه این واکنش‌های احساسی ناشی از جنایات گستاخانة نازی‌ها سبب شد تا دو وصیت به وصایای ده‌گانة حضرت مسیح(ع) اضافه شود:
1. دشمن سامی‌ها نباش.
2. باید با هرکس که دربرابر سامی‌ها است، دشمن باشی.
به این ترتیب، مسیحی‌های مخالف صهیونیزم، به‌عنوان یک جنبش سیاسی و حتی یهودیان غیرصهیونیست متهم می‌شوند که سامی‌ستیز هستند.
دکتر «دیوید رایزمن»، استاد دانشگاه آمریکایی «هاروارد»، چند سال پیش در مجلة «جویش نیوزلتر» نوشت:
«صهیونیسم دارای چند حربه است، یکی این‌که با آرای یهودیان، دشمنان خود را تهدید می‌‌کند و دو سلاح دیگر وی که از سلاح اول از اهمیت کمتری برخوردار نیستند، عبارتند از: مهارت در سازماندهی و منابع مالی و سوم، هرکس را که با هدف سیاسی‌اش در جهت مخالف منافع اسرائیل باشد، به سامی‌ستیزی متهم می‌کند.»بنابراین حربه‌های گوناگون صهیونیسم، مانند سامی‌ستیزی از یک‌سو و از سوی‌دیگر کمرنگ شدن اعتقادات دینی در مسیحیت با اهداف صهیونیزم و یهودیت ـــ که تعبد دربرابر تعالیم دین یهود و اطاعت از آن‌ها مخصوص افراد سالخورده و روحانیان است ـــ و با مشابه آن چیزی که در مسیحیت بعد از رنسانس اتفاق افتاد، سازگار شد و رفته‌رفته بستر مناسبی برای پدید آمدن صهیونیسم مسیحی، به‌ویژه در نوع پروتستان را فراهم کرد.در دنیای جدید، دین مسیحیت به شدت رنگ کثرت‌خواهی (pluralism) به خود گرفته است. اصولاً تقسیم‌بندی اولیه در درون مسیحیت، شامل سه گروه عمده، یعنی ارتدکس، کاتولیک رومی و پروتستان بود؛ اما امروزه در داخل این گروه‌ها، تقسیمات گوناگون و فراوانی وجود دارد. درحال حاضر کلیسای ارتدکس شرقی چهار اسقف عمده دارد که ریشه‌های باستانی دارند؛ یعنی اسقف اعظم قسطنطنیه، اسکندریه، انطاکیه و اورشلیم، همچنین تعدادی اسقف اعظم جدید نظیر شیوخ کلیساهای رومانی، بلغارستان و روسیه که بعدها به‌وجود آمده‌‌اند. در بین مجموعه‌‌های پروتستان نیز گروه‌های مختلفی نظیر، اسپریتوالیست‌ها، (spiritualists)
تئوسوفیست‌‌ها،(Theosophists) و گروه‌‌های بسیار دیگری دیده می‌شوند. وضعیت آیین مسیحیت در ایالات متحده از این هم پیچیده‌تر است.امروزه در امریکا صدها تشکیلات رسمی دینی وجود دارد که نه ارتدکس هستند و نه کاتولیک رومی. در میان این‌ها از گروه‌های درجه دوم و فرعی پروتستانی نظیر: متدیست‌ها، کلیسا‌های مشایخی، باپتیست‌ها، تجمع‌گرایان (Conqre garionalists) و «حواریون عیسی(ع)» (Disciples of christ) می‌توان نام برد؛ حتی در بین این گروه‌های فرعی نیز تقسیمات دیگری وجود دارد.این گروه‌ها و فرقه‌‌ها تنها گوشة کوچکی از فرقه‌های درونی در آیین مسیحیت است؛ زیرا در قرن‌های اخیر بر اثر بروز اختلافات بین مسیحیان در عقاید و مناسک دینی، فرقه‌ها و کلیساهای دیگری در جوامع مسیحی پدید آمده است. تعداد این نوع فرقه‌ها آن‌قدر زیاد است که حتی نام بردن آن‌ها نیز کار دشواری است. اختلافات آن‌ها نیز به‌قدری آشکار و عمیق است که یک ناظر بی‌طرف در گمان می‌افتد که آیا پیروان آن‌ها دنباله‌رو دین اصلی مسیح هستند یا آن‌که ادیان گوناگون را پیروی می‌‌کنند؟ بعضی از آن‌ها در اعلا درجة توحید و بعضی دیگر نزدیک به مظاهر و مبادی شرک هستند و جالب آن‌که همة آن‌ها خود را در سایة دین مسیح جای داده‌اند.یکی از ویژگی‌های کلیسای پروتستانیسم، رابطه بسیار نزدیک آن‌ها با دولت‌های اروپایی است و این دولت‌ها برای ترویج مسیحیت پروتستانیسم از مبلغان خود در کشورهای جهان سوم، حمایت‌های گستردة مالی، تبلیغاتی و سیاسی می‌‌‌کنند؛ برای نمونه در انگلستان، دولت و کلیسای پروتستان از یکدیگر جدا نیستند و ملکة انگلیس در رأس دولت و کلیسا قرار دارد.



نظریه
در نام و عنوان پایان نامه ، مسیحیت صهیونیستى را نظریه نامیدیم؛ علت آن، این است که نظریه یا تئورى، به معناى رأى و اندیشه به کار مى‏رود و نیز، نمایان‏گر کوششى است که براى فهم یک پدیده یا علل رابطه متقابل میان چند پدیده صورت مى‏گیرد. در واقع، تئورى در پى تشریح آن است که چرا پدیده مشخصى رخ داده و به عبارت دیگر،آن، مجموعه یک‏پارچه از روابطى است که داراى سطح معینى از اعتبارند. هم‏چنین، نظریه، مجموعه‏اى از قاعده‏هاست که به رفتار یا پدیده خاصى مربوط مى‏شود، و البته، نظریه،قابل اثبات نیست؛ اما مى‏توان به آن معتقد بود و از این رو، فرضیه‏اى ثابت نشده است.  


دانلود با لینک مستقیم