یارا فایل

مرجع دانلود انواع فایل

یارا فایل

مرجع دانلود انواع فایل

بررسی و تبیین مقایسه ای تحولات اصلاحی دینی در مسیحیت در قرن شانزدهم با تحولات دینی در اسلام معاصر

اختصاصی از یارا فایل بررسی و تبیین مقایسه ای تحولات اصلاحی دینی در مسیحیت در قرن شانزدهم با تحولات دینی در اسلام معاصر دانلود با لینک مستقیم و پرسرعت .

بررسی و تبیین مقایسه ای تحولات اصلاحی دینی در مسیحیت در قرن شانزدهم با تحولات دینی در اسلام معاصر


بررسی و تبیین مقایسه ای تحولات اصلاحی دینی در مسیحیت در قرن شانزدهم با تحولات دینی در اسلام معاصر

پایان نامه دکتری الهیات

گرایش کلام تطبیقی

346 صفحه

چکیده:

در این رساله، به بررسی اجمالی دو دوره مهم و پرتحول در جهان معاصر اسلام و اروپای غربی مسیحی در قرن شانزدهم پرداخته شده که از قضا، هر یک به مدت یک صد و پنجاه سال طول کشیده، و کوشش شده تا میزان تأثیرگذاری مبانی الهیاتی و کلامی بر نهضتهای یادشده و میزان تأثیر این نهضتها بر فضای فکری و فلسفی و اجتماعی و نیز میزان تأثیرپذیری متقابل آن از جریانهای فکری و فلسفی بررسی شود. به بیان دیگر، مسئله اصلی این بوده است که کدام مبادی فکری، نقطه آغاز تحولات فکری در مغرب زمین بوده و این که تحولات دینی، تحولاتی درون­ دینی بوده یا برون ­دینی یا فرض سومی در کار بوده که تحولاتی در بیرون، زمینه ­ساز تحولاتی در تفکر دینی شد (سخن کارل بارت) که خود این تحول، مقدمه ­ای برای تحولات دیگر در حوزه فکر و فلسفه شد. از طرف دیگر در مقام مقایسه، ضمن بررسی شباهتها و مختصات میان نهضتهای اصلاحی دینی در اسلام معاصر، بر این مطلب تأکید شده است که در جهان اسلام، نهضتهای اصلاحی عمدتاً جنبه اجتماعی و سیاسی داشته و کمتر بهره ­ای از مبانی نظری به خصوص فلسفی و الهیاتی داشته است. این در حالی است که نهضتهای اصلاحی در اروپا در دوره مذکور، خاستگاهی الهیاتی داشت و در دل جریانهای فکری نیرومندی رشد کرد که هم موجب غنای آن شد و هم با داشتن عناصر اثباتی و سلبی، مددرسان جنبشهای فکری و فلسفی شد. نهضت پروتستانی نه حرکتی ابتدا به ساکن و ابتکاری، بلکه در دنباله حلقاتی فکری رخ داد که جامعه غربی را در حوزه های مختلف فکری و فلسفی متحول کرد و البته این منافاتی نداشته و ندارد که نهضت اصلاحات دینی در قرن شانزدهم بر روند مذکور تأثیرگذار بوده باشد. اما نهضتهای اصلاحی در جهان اسلام با کمبودها و نارسایی های متعددی مواجه است؛ از جمله فقر فکری و فلسفی و از بین رفتن سنت های پایای علمی و اندیشگی و عدم احساس نیاز به ضرورت آن در محافل فکری دینی. در نتیجه، این تصور نادرست است که تحولات اساسی فکری و فلسفی در اروپا صرفاً خاستگاهی پروتستانی داشته است یا این که پروتستانتیزم اسلامی بدون در نظر گرفتن مقدمات و معدات فکری آن، در جهان اسلام ممکن است؛ گر چه در سودمندی و ضرورتش نباید تردید کرد.

کلمات کلیدی، اصلاحات دینی، جهان اسلام، اروپا، الهیات و کلام اسلامی


دانلود با لینک مستقیم

آشنایی با معماری صدر مسیحیت

اختصاصی از یارا فایل آشنایی با معماری صدر مسیحیت دانلود با لینک مستقیم و پرسرعت .

آشنایی با معماری صدر مسیحیت


آشنایی با معماری صدر مسیحیت

14 صفحه

آشنایی با معماری صدر مسیحیت

مقدمه                                     

مسیحت همانند بسیاری از کیشهای خاور زمین دینی بود که ادعای نجات بشریت را داشت ،توفیق بی مانند این دین در گروانندن جمعیت های انبوه شهرهای بزرگ روم در عصر امپراتوران به خود ، توجه مقامات رومی را به آن جلب کرد مسیحیان چون از به رسمیت شناختن دین دولتی یا کیش پرستش امپراتور سر باز می زدند و همچنین از شرکت در مراسم سهل انگارانۀآن خود داری می کردند خرابکار سیاسی به شمار میرفتند و شدیداً تحت پیگرد قرار می گرفتند تاسیتوس ضمن بحث در بارۀ گرایشهای روزگار خویش ، مسیحیان را معتقدان به یک آیین فاسد و عمل کنندگان به مراسمی گمراهی آور و زشت می نامید ، که به عقیدۀ وی از ویژگیهای دین های خاور زمین به شمار می رفتند.            سوتفاهم بنیادین میان رومی معتقد به دین روم و رومی معتقد به دین مسیح،   می تواند بازتاب ژرف تری از جهان نگری های انها پنداشته شود به بیان دیگر و به گفتۀ فردیناند لات :«میان انسانهای عصر جدید و انسانهای روزگار باستان ،دیگر فکر مشترکی وجود نخواهد داشت » تضاد بنیادن بین روح شرقی و غربی آنچنان که در کتاب زکریای نبی اعلام شده -«حال که پسرانت را ،ای صهیون ،بر ضد پسرانت پرورانده ام »-یک بار دیگر خشمگینانه در کلام ترتولیانوس مسیحی که پیش از197 میلادی به مسحیت گروید چنین طنین افکن می شود  :«چه وجه مشترکی بین آتن و اورشلیم وجود دارد ؟چه وجه مشترکی بین آکادمی (افلاطون)و کلیسا وجود دارد ؟» با آنکه همۀ مسحیان به هیچ وجه خصومت  مطلق ترتولیانوس را نداشتند ،خصومت بین خاور زمین سامی کهن و دنیای هلنی که آن را به تصرف دراورده بود ،اجتناب ناپذیر بود. ناتورالیسم و خرد گرای یونانی به جزء لاینفک فرهنگ دنیای روم غربی تبدیل شده بود و در همان حال زمان تماس با تمدن کهن خاور میانه دگرگونی های پیدا کرده بود .


دانلود با لینک مستقیم

بررسی آداب و احکام ازدواج در دین های مزدایی و مسیحیت و اسلام

اختصاصی از یارا فایل بررسی آداب و احکام ازدواج در دین های مزدایی و مسیحیت و اسلام دانلود با لینک مستقیم و پرسرعت .

بررسی آداب و احکام ازدواج در دین های مزدایی و مسیحیت و اسلام


بررسی آداب و احکام ازدواج در دین های مزدایی و مسیحیت و اسلام

 

 

 

 

 

 

جایگاه و موقعیت زن

آنچه مسلم است این است که در هیچ یک از ادیان و فرهنگ ها زن از وضعیت و موقعیتی برابر با مرد برخوردار نبوده است. این وضعیت نابرابر در همه شئون زندگی نمود دارد.

احکام دینی زنان را مخاطب قرار نمی دهد و مسائل مربوط به ایشان به صورت غیر مستقیم و بواسطه مردان مطرح می شود اما این امر در ادیان بسته به فرهنگ ها متفاوت است به عبارت دیگر دامنه این نابرابری ها در همه ادیان یکسان نیست دراین فصل به بررسی وضعیت زن در ادیان مورد بحث می پردازیم.

مزدایی

در میان اقوام و ملل شناخته شده باستان، هیچ جامعه‌ای وجود ندارد که در آن به اندازه دین مزدایی در میان مرد و زن تعاملی خوب و سازنده وجود داشته باشد. به نظر می‌رسد که زن و مرد در اوستا از حقوقی برابر برخوردارند و نسبت به یکدیگر ارجهیتی ندارند. زن و مرد پرهیزکار معمولاً در کنار هم ذکر می‌شوند. خطابه‌های فلسفی که زرتشت در “گاتاها” نسبت به مردان و زنان ایراد می‌کند نشان‌دهنده وجود زنانی توانا در زمان زرتشت بوده است. وظایف زن در ایران باستان به فعالیتهای اقتصادی درخانواده محدود نمی‌شد، بلکه در پیشبرد معنوی و اخلاقی تمام جامعه نقش مهمی را ایفا می‌کرد او معلم اخلاق به حساب می‌آمد. در اوستا همیشه زن یک جزء مهم جامعه شناخته شده و در همه حقوق اجتماعی حتی در مراسم مذهبی نیز با مرد برابر دانسته شده است. در ادعیه زرتشتیان، هرجا از فروهر در گذشتگان یاد شده، فروهر زنان پارسا نیز ستوده شده است. در ایران باستان زن مقام بسیار ارجمندی داشت و دربسیاری از شئون زندگی با مرد همکاری می‌کرد. درست است که پسر به خاطر شرکت در کارهایی مثل جنگ و شکار و کشاورزی مورد توجه و مهر بیشتر بود، آیات بسیاری دراوستا وجود دارد که در آنها فرد از درگاه خداوند و فرشتگانش خواستار پسر است. با این حال آیاتی در اوستا یافت می‌شود که بر یکسان‌بودن ارزش پسر و دختر دلالت دارد در دعای “اهمائه ریشچه”، فرد درضمن درخواست نعمتهایی مانند تندرستی، شادمانی روانی، زندگی مرفه و آسوده از اهورا خواستار است که فرزندان نامی و مشهور نیز به او عنایت نماید، واژه اوستایی که در این دعا آمده است: “آسنا مچذره زینتم” است که به معنی فرزند نامی و مشهور است و فرزند اعم از دختر و پسر است در اندرزنامه “آذربادمهراسپندان” آمده است زن و فرزند خود را از فرهنگ باز مگیر که تو را تیمار و رنج گران از آن نرسد و پشیمان نشوی. در مورد آموزش اصول اخلاقی و مذهبی و دیگر دانشها، تربیت دختر و پسر یکسان بود و هر دو به یک اندازه بهره‌مند می‌شدند.

پروفسور”کریستین‌سن” خاورشناس نامی دانمارکی درکتاب خود به نام شاهنشاهی ساسانیان می‌نویسد: دوشیزگان ایران باستان تنها با وظایف خانوادگی آشنا نمی‌شدند، بلکه اصول اخلاقی و قوانین مذهبی اوستا را نیز فرا می‌گرفتند و چه در اجتماع و چه در زندگی خصوصی از آزادی عمل برخوردار بودند. این آزادی عمل به اندازه‌ای بود که اگر دوشیزه‌ای می‌خواست حتی برخلاف میل والدین خود، با پسری زناشویی کند، پدر و مادر او نمی‌توانستند ازاین کار جلوگیری کنند و موبدان بدون رضایت والدین دختر نیز به تقاضای آنها برطبق قانون ترتیب اثر می‌دادند.

شوهر به عنوان “نمانوپئتی” و زن به عنوان “نمانوپتنی” خوانده می‌شد. “گایگر” در کتاب تمدن ایرانیان خاوری می‌نویسد: «زن در صف همسری شوهر قرارمی‌گیرد نه از تابعین او، کنیزش نیست بلکه رفیق و همسر و در کلیه حقوق باید با او شریک و برابر باشد». در ایران باستان زن شخصیت حقوقی داشت و می‌توانست صاحب مال و ملک از خود باشد. بنابه نوشته‌های کتاب “نیرنگستان” زنان می‌توانستند در سرودن “یسنا” و برگزاری مراسم مذهبی با مردان همکاری کنند یا خود به این کار مبادرت کنند. حتی در دوران سالخوردگی هنگامی که عادت زنانگی از آنها رفع میشد می‌توانستند وظیفه نگهبانی آتش مقدس را به عهده بگیرند. زنان دانشمند بنا به کتاب “مادیکان هزار دادستان” (هزارماده قانون) می‌توانستند به شغل وکالت دادگستری بپردازند و حتی گاهی بر مسند قضاوت بنشینند. درباره جایگاه والای زن در ایران باستان، در متن پهلوی “مادیکان هزار دادستان”، به مطالب جالبی برخورد می‌کنیم: اداره خانواده به صورت عادلانه‌ای میان پدر و مادر خانواده تقسیم می‌شد، مادر در اداره امور داخلی خانواده اختیار تام داشت به گونه‌ای که پدر حق دخالت در کارهای او را نداشت. ایرانیان باستان دختر را مجبور به ازدواج برخلاف میل خود نمی‌کردند. زن در میان ایرانیان باستان، جایگاه والایی داشت. او از موقعیتی برابر با مرد برخوردار بود، البته این مسأله در کتب دینی ایرانیان به طور آشکارا نمودی ندارد. دختر ایرانی نه تنها وظایف مربوط به خانواده، بلکه اصول اخلاقی و دینی اوستا را نیز فرا می‌گرفت. او هم در خانه و هم در بیرون از خانه از آزادی برخوردار بود. در اوستا در فهرست شخصیتهای نامبرده‌ای که به خاطر قداست، خرد، قهرمانی و فداکاری ذکر شده‌اند، نامهای زنان ممتازی به چشم می‌خورد. دختر به شوهری داده می‌شود که جوان، زیبا، سالم، هنرمند، خوش‌خو، فرهیخته و خوش‌بیان باشد. عنوان “مانوپتنی” یعنی بزرگ خانواده که اوستا به زن می دهد، نشان‌دهنده برابری جایگاه مرد و زن است. این مسأله درمتون پهلوی از جمله “دینکرد”، “مینوی خرد” و “دادستان دینیگ” نیز آمده است. زنان ایرانی در دوران باستان در فن تیراندازی، اسب‌سواری، شمشیر‌زنی و دیگر فنون پهلوانی نیز آموزشهایی می‌دیدند و در شکار و جنگ شرکت می‌جستند.

در دوره هخامنشیان، درصورتی که فرزند می‌دید که مادرش وارد مکانی می‌شود که او در آنجا ایستاده است درحالت ایستاده باقی‌می‌ماند تا مادر به او اجازه نشستن بدهد. حتی شاه نیز برای مادر خود احترام فراوان قائل می‌شد و درهنگام غذاخوردن پایین‌تر از مادر بر سر میز غذا می‌نشست.

زنان در ایران برخلاف زنان در یونان و روم از حق مالکیت برخوردار بودند و نیز بسیاری از زنان جامعه ایران ساسانی که مربوط به طبقه بالای جامعه بودند، از حقوق اجتماعی بهره می‌یافتند. همچنین دوده سالار (بزرگ خانواده) می‌توانست آنان را برخود سالار و صاحب اختیار یا به اصطلاح پادشاه کند. در آن صورت زن می‌توانست شخصاً همسر اختیار کند و نیز برخلاف زنان طبقات پایین، در دادگاه گواه یا داور باشد.

در درون خانواده زن از ارجمندی و قدرتی برخوردار بود که به نقش او به عنوان مادر خانواده (کدبانو) بازمی‌گشت. در آن دوره اعتقاد بر این بود که “فره‌خانه” با کدبانو پیوند دارد و هرگاه جسد او را از خانه بیرون برند “فره‌خانه” با وی به در خواهد رفت. فرزندان ملزم بودند که هم از پدر و هم از مادر فرمانبرداری کنند. همسر کدخدا می‌توانست در اموال شوهر شریک او باشد. زن حق مالکیت داشت و می‌توانست درآمد ویژه ای داشته باشد و دستمزد خود را برای خود نگهدارد. وقتی زن و شوهر با هم وام می‌گرفتند، به صورت شریک متضامن با آنها رفتار می‌شد و وام‌دهنده می‌توانست درغیاب شوهر وام را از زن بازپس ‌گیرد.

با این حال از کتابهای پهلوی برمی‌آید که از اعتبار جنسیت مردانه و اقتدار جامعه هند و اروپائیان باستان در دوره ساسانی، چنان اثری بر جای بوده است که پسرزاده شدن‌ امتیاز تلقی می‌شد. مرد هم حرمت و مزایای حقوقی بسیاری را دریافت می‌کرد و هم مسئولیت تأمین معاش زن و فرزندان را برعهده داشت. بدان گونه که زن بیوه مظهر بی‌پناهی و رنجوری بود، اما زن کوشا و هوشیار با سود جستن از حق تملک و دارایی و کار می‌توانست به یاری بخت و دانایی، جایگاه والایی در جامعه بیابد. زن در آن روزگار، توان آن را داشت که مزایایی را با شایستگی ذاتی و کوشندگی از آن خود کند که مردان خودبه‌خود به محض مرد زاده‌شدن امکان بهره‌مندی از آن امتیازات را می‌یافتند.

در”گاهان” زن از دو دیدگاه مورد توجه قرار می‌گیرد که مکمل یکدیگر‌ند، یکی به عنوان گرونده زرتشتی و دیگر به عنوان یکی از دو جنس بشر که نقش و جایگاهی ویژه در زندگی اجتماعی دارد. در مورد اول وجدان زن مورد خطاب است. وی ولی به مثابه نیمی از گروندگان دین شناخته می‌شود. پیامبر او را فرا می‌خواند تا بیندیشد و خود، دین خویش را برگزیند. در دومین نظرگاه وی نقش خاص خود را باید به عنوان دختر و همسر و مادر در خانواده ایفا کند. در اینجا زن نقش طبیعی و زیستی زایمان و پرورش نوزاد را برعهده دارد که موجب دوام جامعه و بقای نسل و نوع بشر است. وجدان زن آزاد است که بر اساس رأی و خرد و شناخت خود آنچه را بهتر می‌داند اختیار کند اما بنابر گواهی آثار مکتوب، روی هم رفته از برابری جایگاه زن و مرد چنان که در”گاهان” می‌آید بتدریج کاسته می‌شود و هر چه از متنهای کهن فاصله می‌گیریم، جنس مذکر بیشتر به چشم می‌خورد و مقام و منزلت زن تنزل می‌یابد. در متون نیایشی اوستا یعنی بخشهای غیر گاهانی یسنا و نیز “ویسپرد” و “یشتها”، تأکید بیشتری بر ارجمندی زن وجود دارد.

“گاهان” مژده حیات اخروی را به زن و مرد یکسان می‌دهد و هر چند وظایف زندگی را میان آن دو تقسیم می‌کند، نیکی ورزیدن و رستگاری را برای هر دو جنس همانند می‌شمارد. اوستای متأخر نیز تحت‌تاثیر آموزه‌های گاهانی، پیوسته روح بهشتی و جاوید یا “فروهر نیک” و پارسای زن و مرد را در کنار هم می‌ستاید و یا حتی در کتاب “ویدیوداد”، سوگواری را برای هر دو یکسان می‌داند. “یشت کردن”، بر زن و مرد هر دو واجب است، مراسم ویژه در گذشتگان نیز برای هر دو یکسان است و از جزئیاتی ناچیز در این باره می‌توان چشم پوشید.

مسیحیت

از نظر شرع کلیسایی، زن و مرد یکسانند و هر دو مخاطب قانون کلیسایی هستند، گرچه از آنجا که زن به اقتضای جنسیت از عهده انجام بعضی کارها برنمی‌آید و لاجرم از تصدی بعضی مقامات دینی محروم شده است. با این حال در کلیسای اولیه به زنانی (معمولاً بیوه) برمی‌خوریم که دارای مقامات کلیسایی همچون “اسقف”، “کشیش” و “شماس” هستند. این زنان چنانچه بخواهند به این مقامات نائل شوند باید واجد شرایطی باشند: دست کم شصت سال عمر داشته باشند، خود را شب و روز وقف عبادت کنند، درصورت بیوه بودن هیچ توجهی به ازدواج مجدد نداشته باشند، به قدیسان خدمت کنند، مهربان باشند و به فقرا کمک کنند.

در دوره پس از رسولان مدارک مستندی دال بر بهبود وضعیت بیوه‌زنان در غرب وجود ندارد شواهد و مدارک نیز در این مورد در شرق نیز مبهم است. اما این امر محتمل به نظر می‌رسد که بیوه‌زنان معمولاً به عنوان “شماس” منصوب می‌شدند.

بااین حال در اول قرنطیان آمده است: زنان در کلیسا ساکت باشند چرا که ایشان مجاز به سخن گفتن نیستند و باید تابع باشند، چرا که شریعت می‌گوید اگر زنان بخواهند چیزی یاد بگیرند باید در خانه از شوهران خود بپرسند زیرا صحبت زنان در کلیسا شرم‌آور است(5-34/ 14). همچنین در اول قرنطیان آمده است: زنان باید در کلیسا خود را بپوشانند(15-14/ 11). زنان اگر چه دربعضی موارد به بعضی مقامات کلیسایی نیز دست یافته‌اند، اما عهده دار منصب قضاوت نبوده‌اند.

اما زن به عنوان عنصری از نژاد انسانی به همراه مرد مکلف است که در جهت رشد و تعالی انسان در همه ابعاد بکوشد. به گفته “پولس‌رسول” سیطره مرد در جامعه به دلیل ابعاد شخصیتی مرد نیست بلکه به خواست خداوند بوده است پولس دراین باب می‌گوید: مرد صورت و جلال خداوند است و زن جلال مرد. از نظر کلیسای کاتولیک مرد رئیس و حاکم بر خانواده است. زن به منزله تکه‌ای از بدن و قطعه‌ای از استخوانهای مرد است و باید تابع شوهر خود باشد، البته این بدان معنا نیست که زن ملک شوهر است بلکه کامل‌کننده وی به حساب می‌آید، چراکه ریاست و حکومت مرد بر خانواده نمادی از حکومت مسیح بر کلیسا و پیروی زن از شوهر سمبل تبعیت کلیسا از مسیح است. این حکم در ده فوریه 1880 از سوی کلیسا صادر شد البته این دیدگاه همواره مورد توجه کلیسا بوده است و شاید بتوان گفت کلیسا در این حکم این مسأله را دوباره مورد تأکید قرار داده است.

در پروتستانتیزم عقیده بر این است که در مسأله عشق و محبت، زن و مرد از حق مساوی برخوردارند این عقیده در نقطه مقابل نظر کتاب مقدس درباره زن است در عهد عتیق زن همواره تابع مرد بوده است در عهدجدید نیز چنین عقیده‌ای وجود دارد به طوری که در”افسوسیان”، “کولسیان اول”، “پترس اول”، “تیموتائوس” و “تیتوس” بر تبعیت زن از مرد و سیطره مرد بر زن تأکید شده است. اما پروتستانهای لیبرال عمدتاً به “قلاطیان” و “افسوسیان” استناد می‌کنند که به نظر می‌رسد تساوی زن و مرد را مطرح می‌کنند.

دون برونینگ و همکاران وی به طور تأثیرگذاری نقد خانواده‌گرایی و ازدواج را مطرح کردند. مسأله تساوی زن و مرد دیدگاههای مختلفی را به وجود آورد: یک دیدگاه این است که زن و مرد تصویری از خداوند هستند. یکی دیگر از این دیدگاهها مسیحیت تثلیث گرای احیاء شده است که خداوند را در اتحاد افراد در روابط می‌بینند به طوری که روابط شخصی انسانها منعکس‌کننده روابط الهی میان قوم خداوند تلقی می‌شود. یک عقیده دیگر این است که خداوند در مسیح به شکل انسان، نه صرفاً مرد تجسم یافت. بر این اساس، می‌توان گفت پروتستانتیزم معتقد است که در مسأله ازدواج، زن و مرد از برابری برخوردارند و تبعیت و پایین‌تر بودن زن نسبت به مرد نادرست است.

در آغاز قرن نوزده میلادی، پروتستانها این مسأله را مطرح کردند که اگر همگان به خدمت خداوند دعوت شده اند اگر آن گونه که در “قلاطیان” آمده است میان یهودی و یونانی، زن و مرد فرقی وجود ندارد براین اساس چرا زن به انجام خدمات روحانی نپردازد؟ چنانچه پولس رسول گفته است که همه اعضای جامعه مسیحی روحانیانی هستند که به خدمات الهی می‌پردازند، پس زنان بخشی از این روحانیان به حساب می‌آیند. اگر مسیحیت از همگان اعم از زن و مرد می‌خواهد به مطالعه کتاب مقدس بپردازند و به همراه فرزندان خود در شهادت و ایمان مشارکت کنند، پس زنان نیز می‌توانند به چنین کاری بپردازند. اگر هر مسیحی بشارت تعمید روح‌القدس را دریافت کرده است، پس زن نیز چنین بشارتی را دریافت کرده و به اندازه مرد مستعد نجات است. اما کلیسای کاتولیک رومی همچنان به موضع خود دایر بر عدم صلاحیت زنان درتصدی مقامات روحانی، اصرار می‌ورزد

فهرست مطالب

  1. جایگاه و موقعیت زن
  2. مزدایی
  3. مسیحیت
  4. دین اسلام
  5. مفهوم ازدواج و اهداف آن
  6. مزدایی
  7. مسیحیت
  8. اسلام
  9. انواع ازدواج
  10. مزدایی
  11. تک همسری
  12. چند همسری
  13. ازدواج های پنجگانه
  14. ازدواج درون‌ دینی
  15. ازدواج با محارم
  16. مسیحیت
  17. ازدواج موقت (محرمانه)
  18. ازدواج بین الادیانی
  19. اسلام
  20. تک همسری
  21. چند همسری
  22. ازدواج موقت
  23. فلسفه و هدف
  24. تاریخچه ازدواج موقت
  25. ارکان ازدواج موقت
  26. اختصاصات ازدواج موقت
  27. دیدگاه اهل سنت در باب ازدواج موقت
  28. ازدواج بین‌ الادیانی
  29. اسلام آوردن یکی از زوجین
  30. ارتداد افراد مسلمان
  31. احکام ازدواج
  32. مزدایی
  33. شرایط عقد نکاح
  34. موانع ازدواج
  35. احکام زناشویی
  36. تکالیف زن و شوهر
  37. ازدواج های حرام
  38. مسیحیت
  39. ازدواج های مخفیانه
  40. شرایط عقد نکاح
  41. تکالیف زن و شوهر
  42. احکام زناشویی
  43. ازدواج های حرام
  44. زنا
  45. اسلام
  46. شرایط صحت عقد نکاح
  47. سن ازدواج
  48. شرایط فسخ عقد نکاح ( در مرد)
  49. شرایط فسخ عقد (در زن)
  50. وکالت در عقد
  51. اولیاء عقد
  52. احکام فقهی ازدواج
  53. ازدواج حرام
  54. موانع ازدواج شرعی یا محرمات
  55. ۲- محرمات سببی
  56. ۳- محرمات رضاعی
  57. محرمات موقت
  58. تکالیف زن و مرد
  59. ۱- حقوق معنوی
  60. ۲- حقوق مادی زنان
  61. تاریخچه مختصر مهریه
  62. شی موضوع مهریه
  63. انواع مهر
  64. مقدار مهر
  65. تملّک مهر
  66. نفقه
  67. حدود نفقه
  68. عدّه
  69. زنا
  70. مجازات زنا
  71. اقسام حدّ زنا
  72. اثبات جرم زنا
  73. آداب ازدواج
  74. مزدایی
  75. آداب و مراسم خواستگاری
  76. آداب نامزدی
  77. انتخاب روز فرخنده
  78. مراسم روز عروسی
  79. ۱-وکیل پرسان
  80. ۲- گواه گیران (مراسم عقد)
  81. ۳- عروس کشان
  82. ۴- پاتختی
  83. مسیحیت
  84. آداب و مراسم ازدواج
  85. ۱- رضایت
  86. ۲- خطبه
  87. ۳- دادن حلقه یا تبادل حلقه ها
  88. ۵- زفاف
  89. اسلام
  90. انتخاب همسر
  91. مراسم خواستگاری
  92. خواستگاری از نامزد دیگری
  93. حدود نگاه کردن هنگام خواستگاری
  94. گزینش دختر
  95. خرج بری
  96. شیرینی خوران
  97. نشان دادن دختر به قابله
  98. خریدن لباس برای عروس آینده
  99. تهیه جهیزیه
  100. مراسم عقد
  101. فرستادن رقعه (کارت عروسی)
  102. آرایش دختر
  103. حنابندان
  104. مراسم عروسی
  105. عروس بران
  106. شب زفاف
  107. پایتختی
  108. روز سوم عروسی
  109. طلاق و ازدواج مجدد
  110. مزدایی
  111. طلاق
  112. ازدواج مجدد
  113. مسیحیت
  114. طلاق
  115. ازدواج مجدد
  116. اسلام
  117. طلاق
  118. اختیار طلاق
  119. جواز و مشروعیت طلاق در قرآن
  120. ارکان طلاق
  121. انواع طلاق
  122. لعان، ایلاء، ظهار
  123. ازدواج مجدد
  124. فهرست منابع

 


دانلود با لینک مستقیم

تحقیق بررسی آداب و احکام ازدواج در دین های مزدایی و مسیحیت و اسلام

اختصاصی از یارا فایل تحقیق بررسی آداب و احکام ازدواج در دین های مزدایی و مسیحیت و اسلام دانلود با لینک مستقیم و پرسرعت .

تحقیق بررسی آداب و احکام ازدواج در دین های مزدایی و مسیحیت و اسلام


تحقیق بررسی آداب و احکام ازدواج در دین های مزدایی و مسیحیت و اسلام

 

 

 

 

 

 

 


فرمت فایل : WORD (قابل ویرایش)

تعداد صفحات:238

فهرست

جایگاه و موقعیت زن    1
مزدایی    1
مسیحیت    7
اسلام    11
مفهوم ازدواج و اهداف آن    16
مزدایی    16
مسیحیت    18
اسلام    38
گونه های ازدواج    43
مزدایی    44
تک‌همسری    44
چند همسری    45
ازدواجهای پنجگانه    45
ازدواج درون‌دینی    49
ازدواج با محارم    50
مسیحیت    57
ازدواج موقت (محرمانه)    61
ازدواج بین الادیانی    63
اسلام    64
تک‌همسری    64
چند همسری    65
ازدواج موقت    69
فلسفه و هدف    69
تاریخچه ازدواج موقت    72
ارکان ازدواج موقت    73
اختصاصات ازدواج موقت    74
دیدگاه اهل سنت در باب ازدواج موقت    75
ازدواج بین‌الادیانی    76
اسلام آوردن یکی از زوجین    82
ارتداد افراد مسلمان    82
احکام ازدواج    84
مزدایی    84
شرایط عقد نکاح    85
موانع ازدواج:    86
احکام زناشویی    86
تکالیف زن و شوهر    89
ازدواج های حرام    90
مسیحیت    95
ازدواجهای مخفیانه    96
شرایط عقد نکاح    115
تکالیف زن و شوهر    119
احکام زناشویی    120
ازدواج های حرام    120
زنا    120
اسلام    124
شرایط صحت عقد نکاح    126
سن ازدواج    129
شرایط فسخ عقد نکاح ( در مرد)    130
شرایط فسخ عقد (در زن)    131
وکالت در عقد    132
اولیاء عقد    132
احکام فقهی ازدواج    133
ازدواج حرام    134
موانع ازدواج شرعی یا محرمات    134
2- محرمات سببی    135
3- محرمات رضاعی    137
محرمات موقت    139
تکالیف زن و مرد    142
1- حقوق معنوی    146
2- حقوق مادی زنان    147
تاریخچة مختصر مهریه    148
شی موضوع مهریه    149
انواع مهر    150
مقدار مهر    152
تملّک مهر    152
نفقه    152
حدود نفقه    153
عدّه    154
زنا    156
مجازات زنا    158
اقسام حدّ زنا    159
اثبات جرم زنا    161
آداب ازدواج    163
مزدایی    164
آداب و مراسم خواستگاری    164
آداب نامزدی    165
انتخاب روز فرخنده    166
مراسم روز عروسی    166
1-وکیل پرسان    166
2- گواه گیران (مراسم عقد)    169
3- عروس کشان    173
4- پاتختی    174
مسیحیت    175
آداب و مراسم ازدواج    175
1- رضایت    175
2- خطبه    176
3- دادن حلقه یا تبادل حلقه ها    178
5- زفاف    180
اسلام    181
انتخاب همسر    183
مراسم خواستگاری    184
خواستگاری از نامزد دیگری    185
حدود نگاه کردن هنگام خواستگاری    186
گزینش دختر    188
خرج بری    189
شیرینی‌خوران    190
نشان دادن دختر به قابله    191
خریدن لباس برای عروس آینده    191
تهیه جهیزیه    191
مراسم عقد    192
فرستادن رقعه (کارت عروسی)    194
آرایش دختر    194
حنابندان    196
مراسم عروسی    196
عروس بران    198
شب زفاف    198
پایتختی    200
روز سوم عروسی    201
طلاق وازدواج مجدد    202
مزدایی    202
طلاق    202
ازدواج مجدد    202
مسیحیت    203
طلاق:    203
ازدواج مجدد    217
اسلام    218
طلاق    218
اختیار طلاق    220
جواز و مشروعیت طلاق در قرآن:    223
ارکان طلاق    223
انواع طلاق    226
لعان، ایلاء، ظهار    229
ازدواج مجدد    232
فهرست منابع    234
Source:    235

 

 

 

جایگاه و موقعیت زن
 آنچه مسلم است این است که در هیچ یک از ادیان و فرهنگ ها زن از وضعیت و موقعیتی برابر با مرد برخوردار نبوده است. این وضعیت نابرابر در همة شئون زندگی نمود دارد.
احکام دینی زنان را مخاطب قرار نمی دهد و مسائل مربوط به ایشان به صورت غیر مستقیم و بواسطة مردان مطرح می شود اما این امر در ادیان بسته به فرهنگ ها متفاوت است به عبارت دیگر دامنة این نابرابری ها در همة ادیان یکسان نیست دراین فصل به بررسی وضعیت زن در ادیان مورد بحث می پردازیم.
مزدایی
در میان اقوام و ملل شناخته شدة باستان، هیچ جامعه‌ای وجود ندارد که در آن به اندازة دین مزدایی در میان مرد و زن تعاملی خوب و سازنده وجود داشته باشد. به نظر می‌رسد که زن و مرد در اوستا از حقوقی برابر برخوردارند و نسبت به یکدیگر ارجهیتی ندارند. زن و مرد پرهیزکار معمولاً در کنار هم ذکر می‌شوند. خطابه‌های فلسفی که زرتشت در "گاتاها" نسبت به مردان و زنان ایراد می‌کند نشان‌دهندة وجود زنانی توانا در زمان زرتشت بوده است. وظایف زن در ایران باستان به فعالیتهای اقتصادی درخانواده محدود نمی‌شد، بلکه در پیشبرد معنوی و اخلاقی تمام جامعه نقش مهمی را ایفا می‌کرد او معلم اخلاق به حساب می‌آمد.  در اوستا همیشه زن یک جزء مهم جامعه شناخته شده و در همه حقوق اجتماعی حتی در مراسم مذهبی نیز با مرد برابر دانسته شده است. در ادعیه زرتشتیان، هرجا از فروهر در گذشتگان یاد شده، فروهر زنان پارسا نیز ستوده شده است. در ایران باستان زن مقام بسیار ارجمندی داشت و دربسیاری از شئون زندگی با مرد همکاری می‌کرد. درست است که پسر به خاطر شرکت در کارهایی مثل جنگ و شکار و کشاورزی مورد توجه و مهر بیشتر بود، آیات بسیاری دراوستا وجود دارد که در آنها فرد از درگاه خداوند و فرشتگانش خواستار پسر است. با این حال آیاتی در اوستا یافت می‌شود که بر یکسان‌بودن ارزش پسر و دختر دلالت دارد در دعای "اهمائه ریشچه" ، فرد درضمن درخواست نعمتهایی مانند تندرستی، شادمانی روانی، زندگی مرفه و آسوده از اهورا خواستار است که فرزندان نامی و مشهور نیز به او عنایت نماید، واژه اوستایی که در این دعا آمده است: "آسنا مچذره زینتم"  است که به معنی فرزند نامی و مشهور است و فرزند اعم از دختر و پسر است در اندرزنامه "آذربادمهراسپندان" آمده است زن و فرزند خود را از فرهنگ باز مگیر که تو را تیمار و رنج گران از آن نرسد و پشیمان نشوی. در مورد آموزش اصول اخلاقی و  مذهبی و دیگر دانشها، تربیت دختر و پسر یکسان بود و هر دو به یک اندازه بهره‌مند می‌شدند.
پروفسور"کریستین‌سن"  خاورشناس نامی دانمارکی درکتاب خود به نام شاهنشاهی ساسانیان می‌نویسد: دوشیزگان ایران باستان تنها با وظایف خانوادگی آشنا نمی‌شدند، بلکه اصول اخلاقی و قوانین مذهبی اوستا را نیز فرا می‌گرفتند و چه در اجتماع و چه در زندگی خصوصی از آزادی عمل برخوردار بودند. این آزادی عمل به اندازه‌ای بود که اگر دوشیزه‌ای می‌خواست حتی برخلاف میل والدین خود، با پسری زناشویی کند، پدر و مادر او نمی‌توانستند ازاین کار جلوگیری کنند و موبدان بدون رضایت والدین دختر نیز به تقاضای آنها برطبق قانون ترتیب اثر می‌دادند.
 شوهر به عنوان "نمانوپئتی"  و زن به عنوان "نمانوپتنی"  خوانده می‌شد. "گایگر"  در کتاب تمدن ایرانیان خاوری می‌نویسد: «زن در صف همسری شوهر قرارمی‌گیرد نه از تابعین او، کنیزش نیست بلکه رفیق و همسر و در کلیه حقوق باید با او شریک و برابر باشد». در ایران باستان زن شخصیت حقوقی داشت و می‌توانست صاحب مال و ملک از خود باشد. بنابه نوشته‌های کتاب "نیرنگستان" زنان می‌توانستند در سرودن "یسنا" و برگزاری مراسم مذهبی با مردان همکاری کنند یا خود به این کار مبادرت کنند. حتی در دوران سالخوردگی هنگامی که عادت زنانگی از آنها رفع  میشد می‌توانستند وظیفه نگهبانی آتش مقدس را به عهده بگیرند. زنان دانشمند بنا به کتاب "مادیکان هزار دادستان" (هزارماده قانون) می‌توانستند به شغل وکالت دادگستری بپردازند و حتی گاهی بر مسند قضاوت بنشینند.  دربارة جایگاه والای زن در ایران باستان، در متن پهلوی "مادیکان هزار دادستان"، به مطالب جالبی برخورد می‌کنیم: ادارة خانواده به صورت عادلانه‌ای میان پدر و مادر خانواده تقسیم می‌شد، مادر در ادارة امور داخلی خانواده اختیار تام داشت به گونه‌ای که پدر حق دخالت در کارهای او را نداشت. ایرانیان باستان دختر را مجبور به ازدواج برخلاف میل خود نمی‌کردند. زن در میان ایرانیان باستان، جایگاه والایی داشت. او از موقعیتی برابر با مرد برخوردار بود، البته این مسأله در کتب دینی ایرانیان به طور آشکارا نمودی ندارد. دختر ایرانی نه تنها وظایف مربوط به خانواده، بلکه اصول اخلاقی و دینی اوستا را نیز فرا می‌گرفت. او هم در خانه و هم در بیرون از خانه از آزادی برخوردار بود. در اوستا در فهرست شخصیتهای نامبرده‌ای که به خاطر قداست، خرد، قهرمانی و فداکاری ذکر شده‌اند، نامهای زنان ممتازی به چشم می‌خورد. دختر به شوهری داده می‌شود که جوان، زیبا، سالم، هنرمند، خوش‌خو، فرهیخته و خوش‌بیان باشد. عنوان "مانوپتنی" یعنی بزرگ خانواده که اوستا به زن می دهد، نشان‌دهندة برابری جایگاه مرد و زن است. این مسأله درمتون پهلوی از جمله "دینکرد"، "مینوی خرد" و "دادستان دینیگ" نیز آمده است.  زنان ایرانی در دوران باستان در فن تیراندازی، اسب‌سواری، شمشیر‌زنی و دیگر فنون پهلوانی نیز آموزشهایی می‌دیدند و در شکار و جنگ شرکت می‌جستند.
 در دورة هخامنشیان، درصورتی که فرزند می‌دید که مادرش وارد مکانی می‌شود که او در آنجا ایستاده است درحالت ایستاده باقی‌می‌ماند تا مادر به او اجازة نشستن بدهد. حتی شاه نیز برای مادر خود احترام فراوان قائل می‌شد و درهنگام غذاخوردن پایین‌تر از مادر بر سر میز غذا می‌نشست.
زنان در ایران برخلاف زنان در یونان و روم از حق مالکیت برخوردار بودند و نیز بسیاری از زنان جامعه ایران ساسانی که مربوط به طبقه بالای جامعه بودند، از حقوق اجتماعی بهره می‌یافتند. همچنین دوده سالار (بزرگ خانواده) می‌توانست آنان را برخود سالار و صاحب اختیار یا به اصطلاح پادشاه کند. در آن صورت زن می‌توانست شخصاً همسر اختیار کند و نیز برخلاف زنان طبقات پایین، در دادگاه گواه یا داور باشد.
 در درون خانواده زن از ارجمندی و قدرتی برخوردار بود که به نقش او به عنوان مادر خانواده (کدبانو) بازمی‌گشت. در آن دوره اعتقاد بر این بود که "فره‌خانه" با کدبانو پیوند دارد و هرگاه جسد او را از  خانه بیرون برند "فره‌خانه" با وی به در خواهد رفت. فرزندان ملزم بودند که هم از پدر و هم از مادر فرمانبرداری کنند. همسر کدخدا می‌توانست در اموال شوهر شریک او باشد. زن حق مالکیت داشت و می‌توانست درآمد ویژه ای داشته باشد و دستمزد خود را برای خود نگهدارد. وقتی زن و شوهر با هم وام می‌گرفتند، به صورت شریک متضامن با آنها رفتار می‌شد و وام‌دهنده می‌توانست درغیاب شوهر وام را از زن بازپس ‌گیرد.
با این حال از کتابهای پهلوی برمی‌آید که از اعتبار جنسیت مردانه و اقتدار جامعه هند و اروپائیان باستان در دورة ساسانی، چنان اثری بر جای بوده است که پسرزاده شدن‌ امتیاز تلقی می‌شد. مرد هم حرمت و مزایای حقوقی بسیاری را دریافت می‌کرد و هم مسئولیت تأمین معاش زن و فرزندان را برعهده داشت. بدان گونه که زن بیوه مظهر بی‌پناهی و رنجوری بود، اما زن کوشا و هوشیار با سود جستن از حق تملک و دارایی و کار می‌توانست به یاری بخت و دانایی، جایگاه والایی در جامعه بیابد. زن در آن روزگار، توان آن را داشت که مزایایی را با شایستگی ذاتی و کوشندگی از آن خود کند که مردان خودبه‌خود به محض مرد زاده‌شدن امکان بهره‌مندی از آن امتیازات را می‌یافتند.  


دانلود با لینک مستقیم

پایان نامه تحول کاربرد رنگ در پیکره‌سازی از آغاز مسیحیت تاکنون

اختصاصی از یارا فایل پایان نامه تحول کاربرد رنگ در پیکره‌سازی از آغاز مسیحیت تاکنون دانلود با لینک مستقیم و پرسرعت .

پایان نامه تحول کاربرد رنگ در پیکره‌سازی از آغاز مسیحیت تاکنون


پایان نامه تحول کاربرد رنگ در پیکره‌سازی از آغاز مسیحیت تاکنون

 

 

 

 

 

 


فرمت فایل : WORD (قابل ویرایش)

تعداد صفحات:165

پایان‌نامه
جهت اخذ درجه کارشناسی ارشد
رشتة نقاشی/ تصویرسازی/ ارتباط تصویری

فهرست مطالب:
فصل اول:
1-1 - پیشنه‌ی کاربرد رنگ در مجسمه‌سازی تا قبل از آغاز مسیحیت
2-1- بین‌النهرین
3-1- ایران باستان
4-1- مصر
5-1- یونان
6-1- چین باستان
فصل دوم
1-2- بررسی کاربرد رنگ‌ در پیکره‌سازی بعد از مسیحیت
2-2- بخش اول
3-2- صدر مسیحیت
4-2- قرون وسطی
5-2- دوره رنسانس
6-2- بخش دوم: بکارگیری رنگ در پیکره‌سازی مشرق زمین بعد از مسیحیت
7-2- ایران
8-2- چین
9-2- هند
10-2- ژاپن
بخش سوم استفاده از رنگ در حجمهای هنر بدوی
11-2- آفریقا
12-2- آمریکا
1-13–2- آمریکای شمالی
2-13-2- آمریکای مرکزی
3-13-2- آمریکای جنوبی
4-13-2- اقیانوسیه
13-2- استفاده از رنگ در مجسمه‌ سازی هنر معاصر
فصل سوم
اهداف بکارگیری رنگ در مجسمه‌سازی
1-3- بخش اول
1-1-3- تزئینی صوری تزئینی (فرمال)
2-1-3- ایجاد روابط بصری بین عناصر فرم
3-1-3- ایجاد جلوه‌های خاص
4-1-3- ایجاد فضای فانتزی
2-3- محتوائی
1-2-3- نزدیک شدن به واقعیت موضوع یا مضمون
2-2-3- دور شدن و ایجاد فاصله و غرابت
3-2-3- نماد و سمبول
3-3- مسائل فنی
1-3-3- محافظت از مواد حساس در محیط
2-3-3- تغییر ظاهری در جنسیت اثر
4-3- میزان بکارگیری رنگ در آثار حجمی:
1-4-3- هنر پارینه سنگی
2-4-3- بین النهرین
3-4-3- ایران
4-4-3- چین
5-4-3- هند
6-4-3- ژاپن
7-4-3- هنر بدوی
8-4-3- یونان
9-4-3- صدر مسیحیت
10-4-3- قرون وسطی
11-4-3- رنسانس- باروک
12-4-3- هنر مدرن
5-3- بخش 3 دلایل انتخاب رنگ متناسب با فضای قرارگیری
1-5-3- رنگ در مجسمه
2-5-3- رنگ مجسمه و محیط
3-5-3- رابطه مجسمه‌ با محیط
6-3- نوع رنگها و مواد بکار رفته در آثار حجمی
1-6-3- سنگ
2-6-3- فلزات
3-6-3- چوب
4-6-3- گچ
5-6-3- سفال
6-6-3- مواد جدید
7-3- تحولات جدید در بخش رنگ در آثار حجمی
1-7-3- از مواد جدید مطالبی قسمتهایی کم استخراج شود
2-7-3- استفاده از اشیا و آماده

 

پیشگفتار :
اگر چه عنوان تحول کاربرد رنگ در مجسمه سازی، از جمله موضوعاتی است که کمتر در مورد آن تحقیق و پژوهشی بطور جدی، مخصوصا در ایران انجام پذیرفته است، ولی این خود باعث ایجاد انگیزه ای مضاعف، بر پیگیری و غلبه بر تمامی مشکلات، تا بارغه‌ای باشد هرچند کوچک بر مسیر مشتاقان بزرگ.
هدف از نگارش این پژوهش، بررسی و بازشناخت کاربرد رنگ در پیکره سازی، در دوره‌های مختلف و فراهم ساختن وجهت دادن بر راه‌هایی برای اثبات رنگ در آثار حجمی در اقصی نقاط جهان منجمله دوران شکوفائی و درخشش میهن اسلامیمان. وهمچنین دستیابی به علل کاربرد رنگ دراین آثار.
که در این خصوص پژوهشهائی جسته و گریخته در مورد مجموعه‌هائی که برای حفظ- بازسازی و بازآفرینی پیکره‌های رنگین در خارج از ایران صورت گرفته است، که ضرورت پرداخت به این موضوع را در میهن اسلامیمان باز می‌طلبد.
پرواضح است که گوناگونی و تعدد آثار در گوشه‌گوشه این کره خاکی و گسترده بودن موضوع این پژوهش، شرایط، امکانات، زمان و مقدماتی بیش از این را از هر نظر می‌طلبد. تا بتوان طرحی نو و جامع را به سرانجام فایده رسانید.
بی شک رسیدن به این جایگاه، بدون راهنمائی و مسیر بخشی اساتید بزرگوارم، میسر نبود. و بجاست که سپاس فراوان خود را نثار، گوشه‌ای از زحماتشان نمایم.
بی‌تردید، کم وکاستی که در کار هست، مربوط و متوجه به اینجانب است و امید است که مورد عفو دوستان قرار گیرد.
در پایان لازم است که از لطف بی دریغ استاد راهنما جناب آقای مرتضی افشاری که با توضیحات مکرر خود و دقت فراوان، بر نکته نکته و جای جای این پژوهش یاری نموده ‌اند، و همچنین از استاد گرامی جناب آقای کاظم چلیپا وجناب آقای محسن مراتی جناب استاد مرتضی استدی که از حضورشان بهره‌مند شده‌ام، کمال تشکر و سپاس را به جای می‌آورم.
 
مقدمه
تحول کاربرد رنگ در مجسمه سازی از آغاز مسیحیت تا کنون موضوع مورد بررسی و تحقیق در این پژوهش می‌باشد که پرداختن به این بخش از هنر انسانی، دارای اهمیت فراوانی است. به طوری که گاه با بررسی اثری می‌توان به ویژگی‌های فرهنگی، اجتماعی قومی و قبیله ای که از صحنه روزگار محو شده اند پی برد. انسان از دیرترین ایام به ساخت و ساز احجام و نقش بر جسته‌ها با دلایل مختلفی پرداخته‌است و با توجه به ویژگی‌ اجتماعی و کاربرد هر کدام آن را رنگ‌آمیزی کرده‌است.
برخی از باستان شناسان می‌گویند، به کار بردن رنگ به عنوان یک سمبول ممکن است در حدود بیست‌هزار سال پیش در آفریقا شروع شده باشد. مطالعه آثار کشف شده از منطقه‌ای در جنوب زامبیا در قاره آفریقا، فرضیه آغاز به کار بردن رنگ‌ در ارتباط میان انسان‌ها در این منطقه را به وجود آورده است. و اشیای به جا مانده از یکی از نخستین تمدن‌های بشری در زامبیا کاربرد رنگ‌های مایع یا جامد که احتمالا برای نقاشی یا نشانه گذاری روی بدن انسان به کار می‌رفته است را اثبات کرده است.
تا پیش از این، نقاشی‌های روی صدف در منطقه‌ای در خاور میانه به عنوان قدیمی‌ترین سند به کارگیری رنگ توسط بشر شناخته می‌شد. چه بسا بشر زودتر از آنچه یافته‌های باستان شناسی نشان می‌دهد، به این قابلیت دست یافته باشد. استفاده از رنگ به عنوان نماد سراغازی بر برقراری ارتباط کلامی بوده است. ساکنین این منطقه (زامبیا) از گل اخری برای به دست آوردن رنگ استفاده می‌کرده و با استفاده از این فن‌آوری، رنگ‌های مختلفی از جمله رنگ‌های قرمز، زرد، قهوه‌ای، صورتی، سیاه و حتی ارغوانی بدست آورده است. در مجموع بر هیچ کس ضرورت واهمیت پرداختن به این مسئله پوشیده نیست.
با توجه به مطالب و تصاویر به دست آمده و رسیدن به پاسخ مناسب در ارتباط با سوالات پیش‌آمده این تحقیق در چهار فصل ارائه گردیده است که به اختصار به توضیح فصول می‌پردازیم.
 
1- اطلاعات مربوط به پایان‌نامه:

واژگان کلیدی: فارسی:مجسمه، نقاشی، معاصر، حجم، رنگ، فرم.
    لاتین:Sculpture. Painting. Contemporary. Statue. Paint .Form

1-1- نوع تحقیق:         بنیادی           کاربردی
2-1- تعریف مساله و بیان سوالهای اصلی تحقیق: استفاده از رنگ از گذشته‌های دور تا کنون رایج بوده است اما آنچه که باید و شاید مورد توجه و کنکاش قرار نگرفته تا ارزش‌های اضافه شده بر آثار حجمی رنگی مورد ارزیابی واقع شود. و باعث رواج بیشتر رنگ در این دسته از آثار شود. در این ارتباط سوال‌های زیر مطرح می‌شود.
1- آیا در تمامی دوره‌ها از رنگ در آثار حجمی استفاده شده است؟
با شروع اولین تمدنها انسان همواره به خلق آثاری حجمی رنگین پرداخته است این حرکتها آغازین درهر گوشه جهان و به هر شکل و هیبت با در آمیختگی حجم و رنگ تا امروز نمایان می‌باشد گوئی که رنگ وحجم دو عنصر جداناشدنی از یکدیگرند.
2- آیا کاربرد رنگ در آثار حجمی دوره‌های مختلف سبب متمایز شدن آنها شده است؟
کاربرد رنگ در آثار حجمی اغلب بگونه‌ای است که می‌توان آثار هنری را از یکدیگر بدلیل نوع رنگهای بکار گرفته شده شیوه‌های ساخت نوع مواد بکار رفته از یکدیگر بازشناخت و تمیز داد.
3- آیا تحولات به وجود آمده در استفاده از رنگ موجب کیفی‌تر شدن آن آثار شده است؟
در تحولات بوجود آمده در بخش رنگ می‌توان گفت که این تحولات باعث کیفیت بیشتر یکی از لحاظ مقاومت و پوشش دهد و هم بدلیل تنوع وایجاد طیفهای متنوع قابل ذکر است.
3-1- پیشینه و ضرورت انجام تحقیق: در رابطه با مقالات وکتب و پایان‌نامه با توجه به استناد گواهی از پژوهشگاه اطلاعات و مدارک علمی ایران هیچ تحقیقی در این زمینه یافت نشد- در سایت کتابخانه ملی تنها یک مقاله کوتاه متناسب با موضوع یافت شد که آثار یاد شده در سال 84 در نگارخانه برگ به نمایش گذاشته شده است. از جمله کتب مربوط به این تحقیق (تنوع آثار تجسمی، تاریخ و هنر جنسون، سی‌دوهزار سال تاریخ هنر فردریک هارت، هنر در گذر زمان هلن گاردنر، هنر مدرن، آخرین جنبش‌های هنری قرن بیستم ...... که در این کتب بیشتر از تصاویر استفاده شده است. و در ارتباط با موضوع مطلب کمتری وجود دارد.
4-1- فرضیه‌ها (هر فرضیه به صورت جمله خبری نوشته شود):
1- رنگ از دیرباز در آثار حجمی مورد استفاده قرار گرفته است.
2- کاربرد رنگ در آثار حجمی در دوره‌های مختلف دارای ویژگی‌هایی، بوده است که سبب تمایز آنها می‌شود.
3- به نظر می‌رسد که با تکیه بر تحولات به وجود آمده، استفاده از رنگ در حجم می‌توان آثار کیفی‌تری را ارائه نمود.
5-1- هدفها (اصلی - فرعی):
1- طبقه‌بندی و چگونگی استفاده از رنگ در آثار حجمی.
2- بازشناسی تحولات و ارزیابی بهتره و ژرف‌تر آثار حجمی.
6-1- نتایج اصلی تحقیق حاضر، چه کاربردهایی خواهد داشت؟
- ایجاد زمینه‌هایی برای بکارگیری عنصر رنگ در حجم.
7-1- ویژگی جدید بودن و نوآوری طرح چیست؟ (توسط استاد راهنما تکمیل گردد)
تحقیقی جامع و قابل استفاده در این باب در ایران انجام نشده است.
8-1- روش انجام تحقیق و روش گردآوری اطلاعات و ابزار آن:
تاریخی، ترکیبی( کتابخانه‌ایی، میدانی، اینترنت) ابزارها : فیش برداری، عکاسی، مشاهده و مصاحبه
9-1- معرفی جامعه آماری، روش نمونه‌گیری و تعداد نمونه:
کلیه آثار حجمی دارای رنگ در دسترس حداقل سه نمونه از آثار موجود در هر دوره
10-1- روش تجزیه و تحلیل اطلاعات:
کیفی


 

 فصل اول :
پیشینه کاربرد رنگ در مجسمه سازی
 
پیشینه کاربرد رنگ در مجسمه سازی:
برخی از باستان‌شناسان می‌گویند، به کار بردن رنگ به عنوان یک سمبول ممکن است در حدود بیست‌هزار سال پیش در آفریقا شروع شده باشد. مطالعه آثار کشف شده از منطقه ‌ای در جنوب زامبیا در قاره آفریقا، فرضیه آغاز به کار بردن رنگ در ارتباط میان انسان‌ها در این منطقه را به وجود آورده است. لارنس بارهام پژوهشگر دانشگاه لیورپول با مطالعه ابزارها و اشیای به جا مانده از یکی از نخستین تمدن‌های بشری در زامبیا می‌گوید در میان یافته‌های باستان‌شناسی در این منطقه ترکیبی از رنگ‌های مایع یا جامد بدست آمده که احتمالاً برای نقاشی یا نشانه‌گذاری روی بدن به کار می‌رفته است. تا کنون گفته می‌شد نخستین نمونه مشابه کاربرد رنگ به 100 هزار سال پیش برمی‌گردد. در تاریخ تکامل بشر همواره زمان آغاز به کار بردن نشانه‌های برقراری ارتباط یکی از موضوعات مورد بحث باستان‌شناسان بوده است. تا پیش از این، نقاشی‌های روی صدف در منطقه‌ای در خاورمیانه به عنوان قدیمی‌ترین سند به کارگیری رنگ توسط بشر شناخته می‌شد. چه بسا بشر زودتر از آنچه یافته‌های باستان‌شناسی نشان می‌دهد، به این قابلیت دسته یافته باشد. او می‌گوید: «به عنوان یک باستان‌شناس، مشتاقم دریابم چه وقت استفاده از رنگ به عنوان نماد آغاز شد زیرا نمادگرایی رنگ با به کار بردن زبان همراه بوده است. دکتر بارهام در جشنواره انجمن علوم بریتانیا گفت: «استفاده از رنگ به عنوان نماد سرآغازی بر برقراری ارتباط کلامی بوده است. دکتر بارهام  (2006) می‌گوید انسان ساکن در این منطقه (زامبیا) از گل اخری برای به دست آوردن رنگ استفاده می‌کرده و با استفاده از این فن‌آوری، رنگ‌های مختلفی می‌ساخته است. در این منطقه گل اخری به رنگ‌های قرمز، زرد، قهوه‌ای، صورتی، سیاه و حتی ارغوانی وجود دارد. به این ترتیب آنها می‌توانسته‌اند با ترکیب آن با چربی حیوانات رنگ به دست آورند. با این همه باستان‌شناسان می‌گویند هنوز به نشانه‌های بیشتری برای پذیرش این که کاربرد رنگ از این منطقه آغاز شده باشد، نیاز دارند.
رنگ‌آمیزی در پیکره‌سازی سابقه‌ای دراز دارد. «گل اخرا» و زردی که در باستان به کار تهیه ظروف سفالین می‌رفته، و یا گل تیره‌ای که از آن ظرف سفالی یکپارچه سیاه می‌ساخته‌اند، چشم جماعات اولیه را با ظروف یکپارچه رنگین طبیعی آشنا کرده بود. خاصه آنکه با استفاده از آتش، ظروف گلی‌ پخته‌ به صورت سفال درمی‌آمده و در مجاورت درجات مختلف حرارت آفتاب و آتش، کم‌رنگ و پررنگ می‌شده است و رنگ‌آمیزی جدیدی در برابر چشمان مردم قرار می‌گرفته و الهام‌بخش سلیقه‌ها می‌گردیده است. شاید برخورد به گیاهانی که دارای مواد و مایعات رنگین بوده‌اند، یکی از وسایل رنگ‌آمیزی پاره‌ای از لوازم زندگانی (چون رنگین کردن بافته‌های اولیه) بوده باشد. برخورد به خاک‌های معدنی «گچ و آهک» و همچنین گل اخرای قرمز که با آنها دیوار کومه‌ها را می‌آلودند و آنها را سفید یا قرمز می‌نمودند، احتمالاً شروع رنگ‌آمیزی بوده باشد که دیرتر زمینه وسیعی یافته است. آثار رنگین زیادی از دوره ماقبل تاریخ در دست نیست ولی با توجه به تاریخ تمدن و آشنایی با ویژگی‌های جوامع بدوی می‌توان علاقه نخستین جماعات را به خودآرایی (به کمک رنگ) دریافت. علاقه آدمی به رنگ‌آمیزی نه‌تنها در زمان زندگی او بوده بلکه به روی تن و مردگان خود را نیز با «گل اخرا» زینت می‌بخشیدند و ‌آنان را هرچه شکوهمندتر به جهان دیگر می‌فرستادند. بعید نیست که روی رغبت خاص جماعات بدوی به رنگ‌آمیزی لوازم زندگی و همچنین خودآرایی به وسیله رنگ که جنبه خوشایندی و تشریفاتی و ابزار تشخص داشته یک قسمت عمده کوشش آنان، در راه به دست آوردن مواد رنگین صرف شده باشد. چند وقت طول کشید، تا توفیقی در این راه حاصل شد معلوم نیست. زیرا برخورد تصادفی به ماده رنگین گیاهی یا معدنی و دانستن این که عصاره برگ ویج و پوست انار رنگی در زمینه زرد می‌دهند و عصاره گیاه اسکوتی زرد لیمویی خوشرنگ به دست می‌دهد یا از برگ درختان کول رنگ مشکی روشن و از پوست تنه درخت گردو، رنگ مشکی خوشرنگ به دست می‌آید، یا گیاهانی که بر سر خود قرمز دانه دارند و رنگ قرمز آنها در مجاورت هوا و آفتاب تیره می‌شود و یا برخورد به سنگ منگنز و دریافت خاصیت رنگ آنان که مخلوطش با آب و رسیدن گرما به آن، رنگ تیره‌ای به دست می‌دهد. قاعدتاً با دنیای آن روز، وقت زیادی برای تجربه اندوختن لازم داشته است. برخورد آنان به براده‌های فلزات (که احیاناً در دسترس آنان بوده) چون مس، قلع، سرب، کبالت و سنگ لاجورد) و سنگ چخماق و ... اندیشمندی در اینکه می‌توان براده‌ها را زینت بخشیده و آنها را هرچه شکوهمندتر به صورت نرم با سنگ سائیده و آنها را خمیرمایه کرده به کار برد، برداشت‌های اولیه برای تهیه رنگ‌های لعابی بود که در هزاره سوم پیش از میلاد در بین¬النهرین و ایران به ثمر رسیده است.   بهره‌گیری از رنگ به صورت عملی در هنر ایران از سفال‌های آن دوران تا به امروز، همچنان در مسیرهای گوناگونی دنبال شده است.
در دوره ایران باستان هنرمند در بکار بردن رنگ دقت داشته و رنگ را بیهوده و بی‌جا به کار نمی‌برده است و کوشش داشته است که به وسیله رنگ در هنر خود هماهنگی به وجود آورد. گرچه هنرمند در گزینش رنگ کاملاً آزاد بوده ولی هیچ گاه در به کار بردن رنگ پذیرش‌های اصولی را زیر پا نمی‌گذاشته و اگر هم در به کار بردن رنگ تغییری می‌داده، این تغییر از گروه آن رنگ‌ها بیرون نمی‌رفته است. بدین گونه رنگ در هنر ایرانی جلوه‌ای خاص و مقامی ارزشمند داشته و دارد. هنرمند ایرانی، در دوره‌های رواج هنرها، در گزینش رنگ دقت و سلیقه‌ای خاص به کار برده و می‌شود گفت که بیشتر هنرمندان سرزمین ما، رنگ را آگاهانه برگزیده‌اند و می‌دانستند که کدام رنگ‌ را در کجا به کار ببرند حتی در بعضی دوره‌ها، پاره‌ای هنرمندان در آثار خود از رنگ‌های غیرعادی استفاده کرده‌اند که البته گاهی همین گزینش‌های غیرعادی، زیبایی خاصی به آثار هنری داده و گذشته از آن باعث شناسایی راحت و آسوده این آثار شده است. برای ساختن رنگ تا 1590 میلادی (998 ه.ق) از سفیده تخم‌مرغ و پس از آن از صمغ، به عنوان بست (چسب) استفاده می‌شده است. به احتمال زیاد، ترکیب این گونه مواد با یکدیگر بوده است که لایه‌های سخت و شکننده نگاره‌های نخستین را سبب شده است. بعدها به علت مراوده نگارگران ایرانی با اروپاییان از صمغ عربی به عنوان بست استفاده شد. صمغ عربی نه‌تنها قشر رنگ را سبک‌تر ساخت بلکه رنگ استحکام بیشتری یافت و کیفیت مات آن در مقایسه با نگاره‌های دوره‌های قبل فزونی یافت. سیر تحول تکمیلی استفاده از رنگ از آن زمان تا به امروز که بیش از ده‌هزار رنگ در امور بازرگانی صنعتی و هنری می‌توان نام برد همچنان ادامه دارد . لذا ما در این تحقیق برآنیم تا تحول کاربرد رنگ در پیکره‌سازی از آغاز مسیحیت تاکنون را مورد بررسی قرار دهیم.

 


دانلود با لینک مستقیم