یارا فایل

مرجع دانلود انواع فایل

یارا فایل

مرجع دانلود انواع فایل

دانلود تحقیق جنبشهای اسلامی معاصر

اختصاصی از یارا فایل دانلود تحقیق جنبشهای اسلامی معاصر دانلود با لینک مستقیم و پرسرعت .

دانلود تحقیق جنبشهای اسلامی معاصر


دانلود تحقیق جنبشهای اسلامی معاصر

 

 

 

 

 



فرمت فایل : word(قابل ویرایش)

تعداد صفحات:29

فهرست مطالب:

فهرست مطالب
عنوان                                              صفحه
مقدمه    1
فصل اول:
مصر مهد بنیاد گرایی اسلامی    2
نمونه هایی از پی آورد انقلاب ایران در مصر    8    
فصل دوم:
الجزایر    14
مراکش    17
سودان    21
لیبی    22
تونس    24
نتیجه گیری    25
فصل سوم:
فهرست منابع و مآخذ    26

 

مقدمه:
 اصولاَ بینش‌های بنیادی و اجتماعی که در یک جامعه پدید می‌آید. تحولات زیادی در سطوح مختلف آن جامعه بوجود آورد. در میان کشورهای اسلامی این تأثیر‌پذیری بیشتر است. شاید بدلیل مشترکات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی است که میان این کشورها وجود دارد. از میان کشورهای اسلامی،‌ کشور ما ایران،‌؟ زیادی در انتظارات بسیاری از کشورهای اسلامی گذاشته است. در حقیقت باید گفت انقلاب اسلامی ایران الگویی برای بسیاری از بینش‌های اسلامی شد.
محور مورد بررسی‌ها در این تحقیق تأثیری است که کشورهای شمال آفریقا ( الجزایر- مراکش – سودان ـ‌لیبی و تونس) از انقلاب اسلامی ایران پذیرفتند. در این میان تأکید عمدة‌ ما بر تحولات ؟ اجتماعی کشور مصر است که اهمیت بیشتری دارد. همچنین در این تحقیق کشورهای شمال آفریقا بصورت Case Study  مورد بررسی قرار گرفته‌اند. در واقع سعی شده است با توجه به گستردگی موضوع: از یاوه‌گویی و مطالب زاید مربوط به موضوع مورد بررسی جلوگیری شود.
 
«فصل اول»
 وقوع انقلاب اسلامی در ایران مهمترین عامل رشد فزاینده گروههای اسلامی در جهان عرب دهة‌1980 است. گرچه جنبش اسلامی با تأسیس اخوان المسلمین توسط حسن‌البنا در 1928 به شکل سازمانی در مصر و دیگر کشورهای عربی شروع به رشد کرد اما سرکوب این سازمان توسط رژیمهای عرب و علاوه بر آن خط مشی ملاحظه کارانه رهبران آن در قبال قدرت سیاسی حاکم از جاذبیت جنبش اخوان المسلمین کاست.
وجود انشعاب‌ها و شکاف‌های متعدد در اخوان المسلمین و ظهور جریان‌های نوپای اسلامی از میان آنها این مسئله را ثابت می‌کند که جوانان طرفدار گرایش اسلامی با تأثیر پذیرفتن از الگوی انقلاب ایران روش قهر‌آمیز در برابر رژیمهای حاکم را در پیش گرفتند.
وقوع انقلاب اسلامی در ایران و ظهور گروههای اسلامی در سراسر جهان اسلام در دهة‌ 1980 باعث شد تا محققان و روزنامه نگاران ، کتابها و مقالات متعددی پیرامون رستاخیز اسلامی معاصر و جنبش‌های اسلام‌گرا به رشتة‌ تحریر درآورند.
 
مصر مهد بنیادگرایی اسلامی
جنبش اخوان المسلمین اصولاَ باید زائیدة‌ اوضاع سیاسی و اجتماعی تاریخ معاصر مصر در پی و از سویی دیگر بر یک ؟ مسلمانان در برابر استعمارگران غرب که کشورهای اسلامی را مورد تجاوز قرار داده است. دوره‌ای که اصول قرآن مورد ملاحظه قرار می‌گرفت و اسلام تنها ملیت محسوب می‌شود. به نظر او بین جوامع کنونی اسلامی و اسلام واقعی فاصله‌ای بود که این فاصله موجب عقب ماندگی امت یا جامعه مسلمانان شده بود. همچنین او معتقد بود که مإموریت اخوان المسنلیمن این است که انسان ةا را به سوی حقیقت هدایت کند ،‌ابناء بستر را به راه خدا فراخوانده و تمامی جهان را با نور اسلام روشن نماید.
جامعة‌ اخوان المسلمین در طی سالها گسترش پیدا کرد،‌ فعالیتش گسترده شد و در صحنة‌ سیاست جهانی نقش عمده‌ای بازی می‌کرد. اما با توجه به اتفاقاتی که افتاد(‌در این جا مجال شرح آنها نیست) ،‌طی دستوری در سال 1948 منحل شد. انحلال اخوان المسلمین در پی این بود که جامعه در تدارک یک انقلاب قریب الوقوع است. همچنین به دلیل برخوردهای نوینی که از 1945 مصر به لرزه درآمده بود،  نقش اخوان المسلمین  از دیدگاه دولت مهم‌ترین خطر بالقوه تلقی می‌شد.

 

 

 

 

 


دانلود با لینک مستقیم

مقاله حقوق بشردوستانه از نظر اسلام و حقوق بین‎الملل معاصر

اختصاصی از یارا فایل مقاله حقوق بشردوستانه از نظر اسلام و حقوق بین‎الملل معاصر دانلود با لینک مستقیم و پرسرعت .

مقاله حقوق بشردوستانه از نظر اسلام و حقوق بین‎الملل معاصر


مقاله حقوق بشردوستانه از نظر اسلام و حقوق بین‎الملل معاصر

 

 

 

 

 

 

 



فرمت فایل : word(قابل ویرایش)

تعداد صفحات:67

فهرست مطالب:

مقدمه:
فصل اول- کلیات
1-تعاریف
2-ویژگیهای نظام حقوقی اسلام
ویژگی اول: الهی بودن
3-شرائط تاریخی تدوین نظام حقوقی اسلام
4-منابع حقوق اسلام
فصل دوم- مفاهیم کلی قوانین انسان دوستانه بین‎المللی در اسلام در خصوص
1-جنگ علیه سارقین مسلح و قطاع الطریق

2-جنگ علیه شورشیان (باغیان) و خوارج متمرد
1-    به کاربرد سلاح:
تمیز رزمنده از غیررزمنده
2- رفتار با دشمن در جنگ
رفتارهای ممنوع
الف- انهدام دسته‎جمعی، سلب حق از تسلیم ممنوع است
ب- اعمال انتقامجویانه ممنوع است
ج- بی‎احترامی  به زخمی‎ها ممنوع است
د- محروم ساختن از آب و غذا ممنوع است
ه – انهدام ساختمانها، درختان ممنوع است
طبقات خاص تحت حمایت
الف-  زنان و کودکان
ب- سالخوردگان:
ج- معلولان جسمی، مجانین، بیماران و امثال آنان
د-تجار و زارعین:
ه – عابرین غیرنظامی:
و- روحانیون یا پیشوایان دینی:
تعریف پیشوای دینی:
نقد و بررسی
استثنائات
الف- تترس (سوء استفاده از مصونیت غیرنظامیان)
ب- نمایش مستجهن زنان در عرصه‎های نبرد:
طرز رفتار با اسرای جنگی
فدیه:
اعدام اسیران:
استرقاق (برده‎سازی)
اول- آزادی خود به خود
حقوق اسیران جنپپگی قبل از تعیین تکلیف
الف) رعایت احترام و منبع شکنجه اسیر
ب ـ حفظ وحدت خانوادگی اسیر
ج ـ اعطاء حق مکاتبه با خانواده
دـ منع تبعیض ناروا
هـ ـ اجرای تبعیض عادلانه
و ـ آزادی اسیر در فرض فرار
نتیجه‌گیری :

 

 

مقدمه:
1-تاریخ جنگ به درازای تاریخ بشر است. واقعیتی است که نمی‎توان آن را انکار نمود. در جنگ میان دولتها تنها زور حکومت می‎کند، و هر یک از طرفین سعی می‎کند تا با استفاده از جمیع وسائل و روشهائی که در اختیار دارد بر دشمن چیره شود. در این راستا مذاهب، مکاتب اخلاقی، فلاسفه و حقوقدانان در طول تاریخ کوشیده‎اند، که با قبول این واقعیت شوم، با تنظیم قواعد و مقررات جنگ، توسل به اقدامات غیرانسانی را در طول جنگ محدود سازند.
2-بعضی بر این باورند که با ممنوعیت جنگ‎ها به موجب منشور ملل متحد (Suppression of Act of Aggresion) دیگر نیازی به وضع قوانین جنگ برای محدود ساختن و یا ممنوع کردن اعمالی که دارای خصوصیت یک جرم هستند، وجود ندارد، با این استدلال که وضع این گونه مقررات تلویحاً مشروعیت بخشیدن به جنگ قلمداد می‎شود. ولی واقعیت این است که غیرقانونی بودن توسل به زور به هیچ وجه ما را از حقوق جنگ و مقررات انسانی بی‎نیاز نمی‎سازد، چرا که هدف از وضع چنین مقررات آن است که عواقب وخیم عدم توانائی جامعه بین‎المللی در جلوگیری از جنگ را کاهش دهد. سازمان ملل متحد با گذشت پنجاه سال از تأسیس آن و به رغم ممنوعیت استفاده از زور در روابط بین‎الملل، در براندازی کلی این حقیقت تلخ موفق نبوده است، و حتی به جز موارد بسیار محدود و جزئی از تعیین متجاوز و شناسائی آن عاجز بوده و نتوانسته به وظیفه خود در جلوگیری و متوقف ساختن تجاور عمل کند. هر چند که در بررسی و تنظیم قواعد جنگ به ویژه تصویب مقررات بشردوستانه موفقیت شایانی داشته است. از جمله آن که سازمان ملل در تشکیل کنفرانس ژنو که منجر به تهیه و تدوین پروتکلهای 1977 منضم به کنوانسیونهای چهارگانه ژنو (1949) نقش بسیار مهمی ایفاء کرد. و نیز کنوانسیون ملل متحد در سال 1981 در خصوص ممنوعیت استفاده از برخی سلاحهائی که ممکن است موجب جراحات و بدون تبعیض گردد، از ابتکارات سازمان ملل بود. اخیراً نیز کمیسیون حقوق بین‎الملل موفق شد که جرائم علیه صلح و امنیت بشریت را اعمال مسلحانه برخی مناطق از جمله در یوگسلاوی سابق مورد مطالعه و بررسی قرار دهد و دادگاه و تشکیلات و آئین رسیدگی به آن را به تصویب می‎رساند.
3-به طور کلی مقررات و قوانین مربوط به جنگ بر آن است که سه نوع محدودیت به شرح زیر برای عملیات مسلحانه به وجود آورد. الف) محدودیت قلمرو جنگ- ب) محدود ساختن به کار بردن سلاحهای جنگی- ج)محدودیت عملیات به افراد رزمنده و مصون ساختن غیرنظامیان. مقررات جنگ در پی تأمین چهار هدف است:
-    رعایت موازین بشردوستانه
-    حمایت از اماکن غیرنظامی
-    حمایت از افراد غیرنظامی
-    دور نگاه داشتن دول غیرمتخاصم از قلمرو جنگ
4-مطالعه و امعان نظر در مجموعه مقررات و حقوق جنگ از اعلامیه پاریس مورخ 16 آوریل 1856 که راجع به قواعد جنگ دریائی است گرفته تا آخرین مقررات در این رابطه، یعنی کنوانسیونهای چهارگانه ژنو و پروتکلهای 1977 الحاقی به آنها و بالاخره کنوانسیون سازمان ملل 1981، و مقایسه آن با اصول و قواعد موجود در حقوق اسلامی مربوط به جنگ و مخاصمات مسلحانه، به خوبی این حقیقت را آشکار می‎سازد که ریشه‎های قواعد و مقررات حقوق جنگ به طور کلی و به خصوص حقوق بشردوستانه و حقوق حمایتی مربوط به افراد تحت حمایت کاملاً در دستورات و تعالیم اسلامی وجود دارد. و چندان نظر بعضی از صاحبنظران که این گونه قوانین را متخذ از حقوق اسلامی می‎دانند، اغراق‎آمیز به نظر نمی‎رسد. این واقعیت زمانی به اثبات می‎رسد که منابع اسلامی و نحوه دسته‎بندی‎های فقهای قرون اولیه در خصوص جنگ‎های بین‎الملل و غیربین‎الملل و نظامات و مقررات هر یک به طور جداگانه و تکالیف سربازان اسلامی در برخورد با دشمن مورد بررسی قرار گیرد. ضمانت اجرای مقرره برای تخلف سربازان که در حقوق اسلامی مورد ملاحظه است، واقعیت دیگری را گوشزد می‎کند و آن این که دستورات مزبور صرفاً سفارشات اخلاقی صرف نیست بلکه حقوق و قوانین لازم‎الرعایه است، که متخلفین و متجاوزین به آن مسئول عواقب اعمال خود، اعم از مدنی و جزائی، هستند.
5-تردیدی نیست که مسلمین، از قرن هفتم میلادی چنان نظام نیرومندی برای مسائل صلح و جنگ وضع و اجرا نمودند که همچنان تا زمان حاضر در درون حقوق و روابط بین‎الملل جای دارد، پیش از آن که غرب حدود هزار سال قبل به چنین نظامی آگاه شود.
فقیه حنفی، امام محمدبن حسن شیبانی، پرچم‎دار نخستین این علم است. وی با تألیف کتاب “السیر الکبیر” و کتاب “السیر الصغیر” در قرن هشتم میلادی این علم را بنیان نهاد. در سالهای اخیر به منظور تکریم به بزرگی این فقیه در زمینه این دانش، در شهر گوتنگن آلمان “انجمن حقوق بین‎الملل شیبانی” تأسیس شد و اهتمام کنندگان به حقوق بین‎املل از کشورهای مختلف به آن پیوستند. هدف این انجمن معرفی شیبانی و شناساندن آثار و نشر مؤلفات او در این زمینه بود.
و نیز آنچه نزد پژوهشگران این دانش به ویژه خاورشناسان آگاه مسلم و غیرقابل تردید است این است که غرب از فرآورده‎های مسلمین در این خصوص بسیار متأثر گشته است.
و نیز این موضوع ثابت است که گروتیوس، دولتمرد هلندی، پرچمدار حقوق بین‎الملل در غرب، که در قرن شانزده و هفده میلادی می‎زیسته، در سال 1640 در آستانه (عنوانی است که به استانبول یا قسطنطنیه داده‎اند) تبعید بوده است. و بعید نیست که وی بدین جهت به جهان عربی و اسلامی و نظامات و فرهنگ دولتی و اداری آن دست یافته و یکی از همزه‎های وصل میان شرق و غرب در برخورداری این معانی بوده باشد. و ظاهراً هم او حلقه مفقوده میان جهان غرب و شرق در این زمینه می‎باشد. و نیز این امر مسلم است که گروتیوس از آثار و کتب قبل از خود نظیر فرانسکو سوازبر اسپانیائی متأثر بوده است که آنان با آثار و تألیفات اسلامی و عربی در باره حقوق بین‎الملل بی‎تردید آشنا بوده‎اند.
فصل اول- کلیات
1-تعاریف
دو اصطلاح “حقوق بشر” و “حقوق بشردوستانه” در ادبیات حقوق بین‎الملل معاصر بر دو منظور و مراد کاملاً متمایز دلالت دارند. هر چند که روزهای آغازین تولد مفهوم اخیر، در خصوص واژه متناسب و تمایز دقیق آن از اصطلاح نخست گفتگو بسیار بوده است. در سال 1969 زمانی که مجمع عمومی سازمان ملل از دبیر کل آن سازمان خواست تا گزارشی در خصوص «حقوق بشر لازم‎الرعایه در تخاصمات مسلحانه» عرضه بدارد، بسیاری فضلا در این که در عبارت مزبور واژه صحیحی به کار رفته باشد تردید داشتند و به بحث و نقد پرداختند.
به هر حال این روزها هیچ‎گونه ابهامی در مفهوم متبادر از هر یک از دو اصطلاح برای اهل فن وجود ندارد.
“حقوق بشردوستانه” عبارت است از: مجموعه قوانین و مقرراتی که هدفش تعیین حقوق انسانها در زمان جنگ و اثناء تخاصمات مسلحانه است.
در حالی که “حقوق بشر” عبارت است از مجموعه مقرراتی که به تنظیم حقوق انسانها در زمان صلح می‎پردازد.
به دیگر سخن “حقوق بشردوستانه” دارای دو عنصر اساسی است:
1.    مربوط می‎شود به حمایت از گروههای خاصی از اشخاص همچون زخمی‎ها، بیماران، و اسرای جنگی و نیز شهروندان و غیرنظامیان.
2.    مربوط می‎شود به بحبوحه درگیری مسلحانه.
در حالی که “حقوق بشر” راجع است به تمامی مردم و در تمام زمانها.
از نظر تحلیل فلسفی می‎توان گفت که “حقوق بشر” ناظر بر قوانین انسان‎گرایانه و یا به تعبیر دیگر انسان محورانه (اومانیستی) است و “قوانین بشردوستانه” از انسان‎دوستی و نیکوکاری نسبت به او نشأت می‎گیرد. قوانین بشرگرایانه به بشر از آن جهت که بشر است، بدون توجه به نژاد خاص و یا موطن جغرافیائی او، و به تعبیر دیگر به “اصالت انسانی” او مربوط است.
احتمالاً پاره‎ای از صاحبنظران با طرح مطلبی تحت عنوان «حقوق انسان دوستانه بین‎المللی در اسلام» موافق نباشند، به نظر آنان چگونه می‎توان بخشی از حقوق بین‎المللی اسلامی را جدا نمود و به آن مشخصاً عنوان «انسان‎دوستانه» داد، در حالی که همگان اذعان داریم که تمامی قوانین اسلامی، قوانینی انسان‎دوستانه است. و اصولاً اسلام به معنای «صلح و صفا» است.
من نیز در بادی امر، چنین احساسی داشتم، لکن پی بردم که احساسی بی‎‎اعتبار و سطحی است. لذا بر آن فائق آمدم. من در حقیقت امر برآنم تا به تشریح و بررسی اصطلاحی رایج در زبان امروزی که دارای مفهوم خاص است بپردازم. راست است که صلح، روح اسلام را تشکیل می‎دهد، لکن پرواضح است که صلح، واقعیت واحده جوامع بشری نیست. چه آن که در متن جوامع بشری، رقابت و کشتار انسانی به دست انسانی دیگر نیز واقعیتی غیرقابل انکار است. برای پی بردن به ارزش ذاتی مفهوم اسلامی حقوق بشردوستانه باید آن را در چهارچوب حقیقی خود قرار دهیم و در چشم‎انداز تاریخی بررسی کنیم زیرا مشی اسلامی که ماهیتاً جهانی است و زمان و مکان را در مینوردد تنها بر منازعات مسلحانه مبتنی نیست بلکه بر اعتقادات مسلمانان و ماهیت نظام حقوقی اسلامی و برداشت آن از رابطه بین جهان اسلام و جهان خارج نیز متکی است. بنابر این، جهت روشن نمودن و قابل درک کردن مفهوم مورد بحث باید عناصر عمده آن را مورد بررسی قرار دهیم و در عین حال عوامل لازم برای هر گونه تفکر پخته و منظم را در نظر داشته باشیم.
2-ویژگیهای نظام حقوقی اسلام
نظام حقوقی اسلام دو ویژگی اصلی دارد که مشابه دیگر نظامهای حقوقی معاصر نیست.
ویژگی اول: الهی بودن
نظام حقوقی اسلامی ماهیتاً نظامی این جهانی یا دنیوی نیست بلکه دارای منشاء الهی و مقدسات است و عبارت است از اعمال ایمان اسلامی به نحوی مشخص در مورد رابطه انسانی. اسلام نه تنها یکی از ادیان بلکه مجموعه قواعدی حاکم بر رفتار مؤمنین و شکل دهنده روابط آنان در جامعه است. در اسلام، ایمان دینی و نظم حقوقی، کل تجزیه‎ناپذیری تشکیل می‎دهند که در آن، ایمان منشاء و صدور نظم حقوقی مکمل آن است.
ویژگی دوم: تجزیه ناپذیر بودن
نظام حقوقی اسلامی بر خلاف اغلب نظامهای حقوقی معاصر که شامل حقوق خصوصی و عمومی می‎باشد، به شاخه‎های جداگانه تقسیم نمی‎گردد. قواعد آن از قرآن گرفته شده واجد کلیتی خطاب به هر شخصی در هر زمان و مکان می‎باشد: قواعدی است دارای منشاء الهی برای افراد از حیث فرد بودن و نیز برای اجتماعات و جوامع به هر شکل و نوع و دارای هر ساختاری که باشند. خداوند از طریق پیامبر خود، انسان را به طور کلی و بدون تمایز مخاطب قرار می‎دهد و قواعدی را جهت اداره و تنظیم رفتار وی در جامعه و هدایت او در زمینه اعتقادات و ایمان مقرر می‎دارد بنابر این در اسلام فقط یک خدا و یک قانون وجود دارد. این قانون خطاب به همه بدون تمایز و تبعیض می‎باشد و شامل مجموعه قواعدی حاکم و ناظر بر کلیه روابط مختلف،‌ و تمامی مناسبات انسانی است. ماهیت این روابط و تنوع آنها هر چه باشد، پایه و اساس آن قواعد یکی است.


دانلود با لینک مستقیم

مقاله شاعران معاصر نیشابور

اختصاصی از یارا فایل مقاله شاعران معاصر نیشابور دانلود با لینک مستقیم و پرسرعت .

مقاله شاعران معاصر نیشابور


مقاله شاعران معاصر نیشابور

 

 

 

 

 

 


فرمت فایل : word(قابل ویرایش)

تعداد صفحات:31

فهرست مطالب:

محمدرضا شفیعى کدکنى   ۱
عبدالجواد ادیب نیشابوری   ۸
آثار:   ۱۳
ادیب نیشابوری – محمد تقی (۱۳۱۵-۱۳۹۶ ه.ق)   ۱۳
استاد فریدون گرایلی   ۱۵
استاد محمد پروانه مه ولاتی   ۱۷
زندگی   ۱۷
آثـــار   ۱۸
محمد پروانه ـ نیشابور   ۲۰
منابع :   ۲۸

 

 

محمدرضا شفیعى کدکنى
شاعر ، ادبیات پژوه ، منتقد ادبى ،مصحح و مترجم.
متولد ۱۳۱۸ ، کدکن نیشابور
 تلمذ و شاگردى دروس حوزوى در محضر بزرگانى چون ادیب نیشابورى دوم، میرزا هاشم قزوینى، آیت الله میلانى و برخى دیگر از علماى نامدار
- دکتراى زبان وادبیات فارسى از دانشگاه تهران ۱۳۴۸
- شاگردى بزرگانى چون بدیع الزمان فروزانفر، دکتر مینوى، دکتر على اکبر فیاض، احمدعلى رجایى بخارایى و غلامحسین یوسفى ، غلامحسین مصاحب و عباس زریاب خویى و ...
- تدریس و تحقیق در دانشگاه هاى مختلف جهان از جمله انگلستان ، آمریکا ، ژاپن و ..
- نخستین محققى که در دوره معاصر «بیدل دهلوى» را به جامعه ادبى معرفى نمود.
- نخستین محققى که در دوره معاصر «حزین لاهیجى» را به جامعه ادبى معرفى نمود.
- با تحلیل و تفسیر کتاب «الفصول» چهره واقعى کرامیه را به پژوهندگان ایران و ایرانیان شناساند.
- برخى از دفترهاى شعر او عبارتند از : زمزمه ها ، شبخوانى ، از زبان برگ ، در کوچه باغهاى نیشابور، از بودن و سرودن ، مثل درخت در شب باران ، بوى جوى مولیان و ...
- برخى از تصحیحات و تحقیقات وى عبارتند از : «شاعر آینه ها» (در باره بیدل دهلوى) ، تاریخ نیشابور ، تفسیرالفصول ، دیوان شمس ، غزلیات عطار، اسرار التوحید ، سبک شناسى عرفان و ادبیات فارسى ، موسیقى شعر ، شعر معاصر عرب، الهى نامه و مصیبت نامه عطار نیشابورى ، البدء والتاریخ و دفتر روشنایى و ...
و در آغاز، سخن بود و سخن تنها بود
و سخن زیبا بود .
بوسه و نان و تماشاى کبوترها بود
«درین قحط سال دمشقى» نوشتن از شفیعى کدکنى پاس داشتن حرمت عشق است. گرچه این نوشتن، تلاشى بى سرانجام و تقلایى بى فرجام خواهدبود و قلم زدن در این راه عرض خود بردن و زحمت دیگران داشتن است و پیشاپیش به تمام هواخواهان و دوستداران کدکنى مى گویم که: «ببخشاى اى روشن عشق‎/ بر ما ببخشاى!»
نوشتن درباره «محمدرضا شفیعى کدکنى» را مى توان از مناظر و منفذهاى گونه گون آغاز کرد و به سرانجام رساند. چه او هم محقق است و هم منتقد و هم شاعر، چنانکه نخستین کسى است که «بیدل دهلوى» را به جامعه ادبى ما معرفى کرد و هم مى توان مدعى شد که کدکنى فضل تقدم در معرفى «حزین لاهیجى» را نیز داشته است. همانطور که تحقیقات بدیع، دامنه دار و ژرف او در باب «کرامیه» اعتبارجهانى دارد. چرا که به زعم بسیارى او بود که نخستین بار با کشف و تحلیل بسیار مهمش در کتاب «الفصول» چهره واقعى کرامیه را به پژوهشگران نمایاند.
در واقع مقالات او در این کتاب نشان مى دهد که «کرامیه» اولین تجربه هاى «زهد» را در شعر فارسى واردکردند. تحقیقات او در این باب حتى «مارلونگ» استاد بزرگ تاریخ و کلام اسلامى را هم به حیرت واداشت.
در باب تحقیق کدکنى بسیارمى توان نوشت. تعریفى که او از تصرف در تحقیقات شگرف و عمیقش ارائه کرد، عملاً موجب ایجاد «سبک شناسى عرفان و ادبیات عرفانى» در فرهنگ ایران شده است. او براى اولین بار ادبیات عرفانى را در قالب آمار موردبررسى علمى قرارداد.
کدکنى با تصحیح انتقادى خود در کتابهاى «اسرارالتوحید» و «حالات و سخنان ابوسعید» با بازسازى و پیراستن این دو اثر مهم در ادبیات عرفانى دوکتاب بارز و برجسته در این عرصه را روانه بازار نشر کرد و مشتاقان این عرصه را بسیار سیراب نمود. باید اعتراف کرد که تلاش کدکنى در این دو کتاب براى ارائه اطلاعات ناب و دسته اول پیرامون احوال و اقوال مشایخ صوفیه، مباحث ادبى، لغوى، تعیین هویت، اعلام تاریخى و جغرافیایى به مشتاقان این عرصه ادبى ستودنى و غیرقابل فراموش است.
شفیعى کدکنى همچنین درکتاب مانا و ماندگارش «موسیقى شعر» گسترده ترین وعالمانه ترین بررسى را پیرامون «موسیقى» به انجام رسانده است و این حکایتگر این واقعیت است که او شناخت بى حد و حصر از موسیقى ایرانى دارد وبرخلاف بسیارى از ادبا و شعرا که میانه اى با موسیقى به معناى علمى و حرفه اى آن ندارند، کدکنى موسیقى را نه به نظر که در عمل مى شناسد و بسان حلقه خراسانى که دایره اى از شعرا و ادباى مشهور و معروف آن خطه است توان بازپرداخت و نقد موسیقى را حتى در شعر دارد.
تلاش کدکنى در عرصه شناخت و شناساندن «شعر معاصر عرب» هم در خور تحسین و تقدیر است. چه او اولین کسى است که به معرفى مفید و پر از اطلاعات و جامع از جریان هاى شعر معاصر عرب را به زبان فارسى ارائه کرده است. او در کتاب «شعر معاصر عرب»اش علاوه بر آنکه به مطالعه اى تطبیقى میان جریان شعر مدرن فارسى و عربى در قرن گذشته دست مى زند و اعلام مى کند که تغییر و تحولات رخ داده در اشعار فارسى و عربى سده اخیر ناشى از ورود شعر فرنگى و ترجمه اشعار فرنگ در فرهنگ هاى عربى و فارسى است.
تصحیح «تاریخ نیشابور» نیز از دیگر خدمات ارزنده کدکنى است. چنانکه درباره این کار او گفته اند: اگر در کارنامه شفیعى کدکنى تنها تصحیح انتقادى «تاریخ نیشابور» ثبت مى شد براى اینکه نامش را در شمار خادمان بزرگ فرهنگ ایران در قرن اخیر قراردهد کفایت مى کرد. چه شفیعى کدکنى براى تعیین هویت اعلام رجالى و جغرافیایى پرشمار این کتاب سال ها وقت صرف کرد و به تعبیر خودش «جان کند» تا توانست با تصحیح و احیاى این کتاب که از آن به «کتاب مادر» تعبیرمى کنند، آن را از زاویه گمنامى وارد متن پژوهش هاى محققان کند. درباره اهمیت این کتاب همین بس که این کتاب را یکى از اسناد بسیارمهم تاریخ تمدن و فرهنگ نیشابور بزرگ مى دانند و به شمار مى آورند.
از دیگر کارهاى مهم کدکنى در مقام محقق و پژوهشگر ادبى، کار شگرف و عظیم او در «مختارنامه» و «منطق الطیر» شیخ فریدالدین عطار نیشابورى است. تصحیح منتقدانه او باعث شده است که ما امروز اطلاعات و شناخت گسترده تر و ژرف ترى پیرامون زندگى شیخ فریدالدین عطار نیشابورى و بلاغت و سبک شخصى و ریشه هاى اندیشه او داشته باشیم. اطلاعاتى که تا پیش ازاین کتاب کمتر قابل دسترسى و دریافت بود.
اى تو آغاز، ‎/ تو انجام، تو بالا، تو فرود‎/ اى سراینده هستى، سر هر سطر و سرود
بازگردان، به سخن، دیگربار ‎/ آن شکوه ازلى، شادى و زیبایى را ‎/ داد و دانایى را.
تو سخن را بده آن شوکت دیرین، آمین! ‎/ نیز دوشیزگى روز نخستین، ‎/ آمین!
در باب زندگانى محمدرضا شفیعى کدکنى، بسیار نوشته اند. چه بوده و که بوده و کى و کجا به دنیا آمده است و ما نیز از سر اجبار به آن مى پردازیم.
محمدرضا شفیعى کدکنى در ماه مهر به دنیا آمده است. مهرماه سال ،۱۳۱۸ اهل کدکن نیشابور است. پدرش «میرزا محمد» از افاضل علماى دوران شکوفایى حوزه علمیه مشهد در دهه هاى ۱۳۵۰-۱۳۲۰ شمسى بود و مادرش «فاطمه توسلى» اهل ذوق و شعر و سواد. چنانکه کدکنى خود درباره اش مى گوید: «مادرم شعر مى گفت و خیلى خوب، نمونه شعر مادرم را دارم، مادرم سواد خواندن خیلى خوب داشت، عربى مى دانست، فارسى خیلى خوب، ولى برطبق سنت قدیمى ها به علت این که شایع بود که به زن نباید نوشتن یادداد، فقط خواندن را و نه تنها خوب، بلکه به کمال، تمام کتابهاى خانه ما را با حافظه خیلى وحشتناک خوانده بود و درحفظ داشت و همه شعرا، اینها را خوانده بود...» (گزینه اشعار، ص۱۱) درجایى دیگر نیز مى گوید: «مادرم، خدا بیامرزدش، حافظ را حفظ داشت و مرا با حافظ مأنوس کرده بود.» (همان)
کدکنى شعرگفتن را از سنین بسیارپایین و کم آغاز مى کند. اولین شعرش را در سنین ۸-۷ سالگى در هجو یکى از همبازى هایش سرود که به قول خودش «خیلى هم زشت بود و درعین حال زیبا» با این حال جدى شدنش در شعر به دوران نوجوانى اش بازمى گردد.
او تحصیل را از همان خانه و نزد پدر آغاز کرده است و درکودکى حتى قبل از اینکه فارسى را به درس بخواند با زبان عربى آشناشد.
شفیعى کدکنى این فرصت را از همان اوان کودکى یافت که درمحضر بزرگوارانى چون ادیب نیشابورى دوم، میرزا هاشم قزوینى، آیت الله میلانى و برخى دیگر از علماى نامدار خراسان به تحصیل علوم حوزوى بپردازد و در کنار آن بیشتر وقت خود را صرف مطالعه و کتاب کند.
او در سال ۱۳۴۱ وارد دانشگاه ادبیات مشهد شد. چنانکه خودش مى گوید: «رفتن من به دانشگاه بیشتر در اثر وجود کسانى چون استاد سیداحمد خراسانى که در خط سید احمد کسروى و شیوه سید احمد کسروى بود، اتفاق افتاد. یعنى من اصلاً اعتقادى به این که بیایم و مثلاً دانشکده بروم و اینها نداشتم... یک بار من رفتم به کتابفروشى «میرزا حسین» ... گفتم: «آقاى میرزا حسین شما دیوان لامعى گرگانى دارید؟ » دیدم آنجا مردى با کت و شلوار و کراوات و در سنین ،۵۰ شاید هم ،۶۰ بله ، ۶۰ دیدم به من چپ چپ نگاه مى کند که مثلاً «طلبه و این حرفها!...» چون در عرف آن سالها گلستان و بوستان هم کسى نمى خواند... بعد دیدم که این مرد از روى صندلى آنجا برخاست و آمد گفت: «شما دیوان لامعى گرگانى مى خواهید چه کنید؟» ... گفتم که مى خواهم بخوانم. و میان این دو بزرگوار مجادله اى در مى گیرد بر سر درست بودن یا غلط بودن «بهار» و دست آخر هم دعوت استاد و رفتن شفیعى کدکنى به دانشگاه. جالب اینجاست که کدکنى در سال ۳۷ که این آشنایى پیش مى آید تا سال ۴۱ دبیرستان را - حالا فکر کنید با آن همه معلومات - به اتمام مى رساند و کنکور مى دهد و «همان روز اول که نتیجه کنکور را دادند من شاگرد اول کنکور بودم...» مرحوم دکتر فیاض از همان بدو ورود به دانشگاه به او مى گوید:« خب تو به هرحال ضمن این که دانشجو هستى این کتابهاى عربى دانشکده را هم براى ما کاتالوگ کن!»


دانلود با لینک مستقیم

دانلود تحلیل 5 داستان معاصر

اختصاصی از یارا فایل دانلود تحلیل 5 داستان معاصر دانلود با لینک مستقیم و پرسرعت .

دانلود تحلیل 5 داستان معاصر


دانلود تحلیل 5 داستان معاصر

 

 

 

 

 

 



فرمت فایل : word(قابل ویرایش)

تعداد صفحات:32

فهرست مطلب:
داستان گدا    3
داستان ماهی و جفتش    7
داستان گاو    11
داستان گرگ    15
داستان مهمان ناخوانده    19

 

پیشگفتار
خداوند متعال را شکر می کنم که توانسته ام در این ترم تحقیق با راهنمایی استاد خانم مریم رئیس دانا به انجام رسانم. از همه عزیزانی که مرا در گردآوری این تحقیق کمک کردند کمال تشکر را می نمایم.
این تحقیق دارای 5 داستان کوتاه از چهار نویسنده معاصر ایران است که مورد تحلیل قرار گرفته است.
امیدوارم مورد توجه خوانندگان قرار گیرد.

ردیف    اسم کتاب    اسم داستان    اسم نویسنده    نوع عشق    اسم شخصیت اول مرد    اسم شخصیت اول زن
1    یادگار خشکسالی های باغ    گدا    غلامحسین ساعدی    عشق پیرزن گدایی کردن و بقچه ای که همراه خود داشت و چیزی که داخل بقچه بود «اونام مثل بزرگتراشون…» ص 383 از خط اول تا آخر پاراگرفا 2
سید اسدالله    خانوم بزرگ

موقعیت اجتماعی مرد    موقعیت اجتماعی زن    خصوصیات ظاهری مرد    خصوصیات ظاهری زن    نتیجه عشق    مکان    زمان
–    گدا
ص 380 پاراگراف اخر از خط سوم تا آخر.    –    –    بازشدن درب بقچه و برملا شدن چیزهای داخل آن.
ص 393 پاراگراف آخر

خونه سید اسدالله در قم    –

اسم ناشر    سال چاپ    نوبت چاپ    خلاصه داستان
انتشارات نیلوفر    زمستان 1376    اول    یه ماه نشده، سه دفعه رفتم و برگشتم، صبح در خونه سید اسدالله بودم. عزیز خانم منو که دید گفت: «خانوم بزرگ مگر نرفته بودی». گفتم: «اومدم یه وجب خاک بخرم. خوابشو دیدم مه رفتنی ام.» همون جا تو دهلیز دراز کشیدم و به خواب رفتم، صبح پا شدم، می دونستم که عزیز چشم یددن منو نداره نماز خوندم و از خونه اومدم بیرون و رفتم حرم حضرت معصومه. چارزانو نشستن و صورتمو پوشوندم و دستمو دراز کردم. تو خونه سید عبدالله دلشون برام تنگ شده بود. سید با زنش رفته بوده، بچه ها هم مثل بزرگتراشون می خواستند بفهمند تو بقچه من چیه. می گفتند: «خانم بزرگ، تو بقچه چی دارد. اگه خوردنیه، بده بخوریم!» فردا آفتاب نزده سر و که عبدالله و رخشنده پیدا شد. رخشنده جا خورد و اخم گرد. گفتم: «می خوای بزنم برم». نزدیکای ظهر رسیده ده. ده همه چیزش خوب بود ولی نمی تونستم صدقه جمع کنم. یه روز یه درویش پیری اومده تو ده، شمایل بزرگی داشت که فروخت به من. خونه و زندگی مو همره جمع کرده گذاشته بودم منزل امنیه آغا. عصر بود که رفتم از زیرزمین بوی ترشی سیر و سرکه کپک می اومد. گفتم: «یه دونه از این بقچه ها بهم بده می خوام شمایلم پرده درست کنم.» امینه گفت” بچه ها راضی نیستند، میان و باهام دعوا می کنند. اومدم بیذون. دیگه کاری نداشتم تو خیابونا و کوچه ها ولو بودم و بچه ها دنبالم می کردند. از اون روز به بعد دیگه حال خوشی نداشتم. زخم داخل دهنم بزرگ شده تو شکمم آویزان بود. دست به دیوار می گرفتم و راه می رفتم. یه روز بی خبر رفتم خونه امنیه در باز بود و داشتند خونه زندگیمو تقسیم می کردند. به سر و کله هم می پریدند، یه دفعه کمال منو دید و داد کشید همه جمع شدند دور من. جئواد آقا گفت: «بقچه تو باز کن می خوام ببینم اون تو چی هست. بقچمو باز کرم. اون نون خوشکارو ریختم جلو شمایل و بعد خلعتمو درآوردم، مگاه کردند و روشونو کردند طرف دیگه. کمال پسر صفیه با صدای بلند به گریه افتاد.»


دانلود با لینک مستقیم

دانلود تحقیق باورهای مذهبی در شعر معاصر

اختصاصی از یارا فایل دانلود تحقیق باورهای مذهبی در شعر معاصر دانلود با لینک مستقیم و پرسرعت .

دانلود تحقیق باورهای مذهبی در شعر معاصر


دانلود تحقیق باورهای مذهبی در شعر معاصر

 

 

 

 

 

 

 


فرمت فایل : word(قابل ویرایش)

تعداد صفحات:17

چکیده:

مثل جنگ خدا

وقتی شما را بریدند

زمین عطشناک پایین

زیر معنویت خونتان روید

و افق به مرتبه ی ظهور آمد

اسب سحر شیهه ای کشید

هفتاد و دو آفتاب

از جنگل نیزه برآمد .

یکی از ویژگی های بارز شعر امروز ، استفاده از پشتوانه ی فرهنگی و مذهبی در شعر است ، که نشان دهنده ی تفکر و اندیشه ی شاعر می باشد . اگر چه باورهای مذهبی در شعر ، سابقه ی طولانی دارد و از آغاز سرایش شعر فارسی، بویژه در شعر شاعران بزرگ و صاحب سبکی همچون کسایی مروزی ، مولانا جلال الدین محمد بلخی ، حافظ شیرازی و محتشم کاشانی و دیگران یافت می شود ، اما این مسئله در شعر شاعران بعد از انقلاب ارزش و اعتبار دیگری دارد ؛ و به کارگیری از عناصر فرهنگی ، اسلامی و ملی در شعر ، از نظر جامعه شناختی نیزط ارزش خاصی به شعر می دهد ، و بر این اساس می توان گفت (( شعر امروز نتنها بی ریشه نیست ، بلکه ریشه در اعماق فرهنگ و اجتماع ، و در مفهوم پیشرفته اش ، ریشه در خرده فرهنگ ترقی خواه نواندیش دارد ؛ و اگر شاعری از موضوع لاقیدی ، با اشعاری نامفهوم که از بار فرهنگی خلاق و پویا بی بهره است ، با زبانی غیر از زبان خود مردم با آنان سخن گوید ، باید تلخی این مکافات را بپذیرد که گفته و خواسته اش شنونده و اجابت کننده ای نداشته باشد .))

اساساً شعر مذهبی از دوری سلاطین صفوی در ایران رشد چشمگیرتری یافته است . پادشاهان صفوی از آغاز تسلط خود بر ایران به شدت شروع به انتشار مذهب تشیع در ایران نمودند ، و یکی از بهترین راههای انتشار مذهب تشیع را تلفیق " مذهب " با " شعر " ، که در میان عموم مردم رواج داشته است ، دانسته اند ؛ و از این روست که مرثیه سرایی ، مدح ائمه و منقبت سرایی در این دوره به اوج خود می رسد . چنانکه نویسنده ی کتاب " عالم آرای عباسی " – اسکندر بیک ترکمان – درباره ی احوال شاعران دوره ی صفوی و پاس نهادن این پادشاهان به منقبت سرایی می نویسد (( در اوایل حال ، حضرت خاقانی جنت مکانی را توجه تمام به حال این طبقه بود ...و در اواخر حیات ، که در امر به معروف و نهی از منکر مبالغه ی عظیم می فرمودند ، چون این طبقه ی علیه را وسیع المشرب شمرده ، صلحا و زمره ی اتقیا نمی دانستند ، زیاده توجهی به حال ایشان نمی فرمودند ، و راه گذرانیدن قطعه و قصیده نمی دانند .

مولانا محتشم کاشانی قصیده ای غرا در مدح آن حضرت ) شاه تهماسب ) و قصید های دیگر در مدح مخدره ی زمان (( شهزاده پریخان خانم )) ، به نظم آورده ، از کاشان فرستاده بود به وسیله ی شهزاده ی مذکور معروض گشت . شاه جنت مکان فرمودن که " من راضی نیستم که شعرا زبان به مدح و ثنای من آلایند .قصاید در شان شاه ولایت و ائمه ی معصومین علیه السلام بگویند ، صله ، اول از ارواح مقدسه ی حضرات ، و بعد از آن از ما توقع نمایند .

زیرا که به فکر دقیق ، معانی بلند و استعاره های دور از کار در رشته ی بلاغت در آورده به ملوک نسبت می دهند که به مضمون در اکذب اوست احسن او اکثر در موضع خود نیست . اما اگر به حضرات مقدسات نسبت نمایند ، شان معالی نشان ایشان بالاتر از آن است که محتمل الوقوع است . )) غرض که جناب مولانا صله ی شعر از جانب اشراف نیافت .))

بنابراین می بینیم که " محتشم کاشانی " پس از این مسئله از مدح سلاطین دست می شوید و به طرف شعر مذهبی دست می یازد و آن ترکیب بند مشهور " دوازده بند " را درباره ی واقعه ی جانسوز کربلا می سراید ؛ و شاعران زیادی نیز به پیروی از او به سرایش اشعار مذهبی روی می آورند و با گذشت قرن ها از عمر ادبیات رسمی تشیع ، هنوز هم جایگاهش رفیع می باشد .

البته ناگفته نماند که بین " هنر " و " مذهب " همواره رابطه ی بسیار نزدیکی وجود داشته و این دو در کنار " عرفان "یک تثلیث محکمی را بوجود آوردند ؛ چنان که دکتر شریعتی در این مورد می گوید (( خویشاوندی میان مذهب و عرفان و هنر را تاریخ نیز شاهد بوده است . هنرها ، مذهبی ترین و عرفانی ترین موجودات این عالم اند . در دامن دامن مذهب و عرفان زاده اند و از این دو پستان شیر خورده اند . هنر ، هنری معراجی است و یا شوق معراجی که در آن هنرمند هر چه از بار " هست " سبک بارتر است ، سدره المنتهایش از زمین دورتر است و روشنایی و گرما و قداست و زیبایی ماوراء را بشر احساس می کند ... و از این است که موسیقی علی رغم بدرفتاریهای مسلمانان ، هرگز دست از دامن تصوف اسلامی برنداشته و از همین روست که مسئله ی پیچیده ای که در ادب و فرهنگ فارسی مطرح است ، روشن می گردد که چرا عرفان ما تا چشم می گشاید خود را در دامن شعر می افکند و به تعبیر بهتر ، تا زبان باز می کند به شعر سخن می گوید و بر خود این دو خویشاوند همدرد و همزبان با هم زیباترین و شورانگیزترین واقعه ی تاریخ معنویت شرق پر معنی است . ))

اما باورهای مذهبی در شعر بعد از انقلاب حال و هوای دیگری دارد . شاعران این دوره فقط به مدح ائمه ی اطهار و یا به مرثیه سرایی صرف بسنده نکردند ، بلکه در کنار این مسایل و با توجه به شریعت شعر تلاش کردند اشعار مذهبی از نظر فرم و ساختار محکم تر بوده تا تاثیر بیشتری در ذهن و زبان مردم داشته باشد و زود به بوته ی فراموشی سپرده نشود . برای نمونه وقتی به مثنوی های " علی معلم " ، این شاعر پر آوازه و صاحب سبک دوره ی معاصر ، نگاه می کنیم ، می بینیم پشتوانه ی فرهنگی ، اسلامی و ملی بیشترین عناصر تشکیل دهنده ی سروده هایش می باشد و اندیشه اش همواره اندیشه ی مذهبی است ؛ و با استفاده از تلمیحات ارزشمندی که این شاعر در ذهنش دارد یک شعر پویا و مانا می سراید .

روزی که در جام شفق مل کرد خورشید

بر خشک چوب نیزه ها گل کرد خورشید

شید و شفق را چون صدف در آب دیدم

خورشید را بر نیزه گویی خواب دیدم

خورشید را بر نیزه ؟ آری این چنین است

خورشید را بر نیزه دیدن سهمگین است

این شعر که درباره ی " عاشورای حسینی " سروده شده ، شاعر توانسته است با استفاده از پشتوانه ی عظیم مذهبی ، که همواره مذهب و شعر دو خویشاوند جدا نشدنی هستند ، یک شعر بسیار تاثیر گذاری بسارید . در این شعر ، شاعر شهادت امام حسین (ع) و یاران وفادارش را بسیار زیبا به تصویر می کشد و اشاره ی هم به صحنه پر سوز و گداز به نیزه کشیدن سر مبارک سید الشهدا (ع) دارد ، که فکر می کنم اگر باورها و پشتوانه های اسلامی – مذهبی در این مثنوی وجود نداشت ، شعر به این اندازه تاثیر گذار و محکم نبود ؛ و همه ی این مسایل نشان از آگاهی و توان علمی شاعر دارد بی تردید این آگاهی به توان هنری شاعر کمک می کند .

ویا در شعری دیگر :

به مکه شب ، همه ی شب را ستاره باریده است

شگفت واقعه ای تا که ، یا که نشنیده است

خبر زوادی نجوا دو واحه این طرف است

چه چار سدره از آن سو قبیله معترف است ...

این شعر در مورد گرامیداشت تولد حضرت رسول (ص) سروده شده است . شاعر در این شعر معتقد است که در شب ولادت پیامبر اکرم (ص) آسمان مکه کاملاً روشن و ستاره باران شد بود و در همان شب ولادت ، همگی از این واقعه ی بزرگ به سرعت آگاه شدند ؛ و همچنین به کار بردن واژه هایی مانند وادی ، قبیله ، واحه ، نشان از موقعیت اقلیمی و جغرافیایی مکه دارد .

از دیگر شاعرانی که پس از انقلاب به شعر مکتبی گرایش بیشتری داشته و در اکثر سروده هایش باورهای مذهبی وجود دارد ، "حسن حسینی " است . این شاعر با چاپ مجموعه ی گنجشک و جبرئیل ثابت کرده که به راحتی می توان به غیر از قالب های کلاسیک که گذشتگان در آن قالب شعر سروده اند ، در قالب های نیمایی و سپید نیز شعر مذهبی سرود و می توان گفت که این شاعر با مجموعه ی مذکور ، شعر مذهبی را به کمال و اوج خود رسانده است :

ای زن !

قرآن بخوان

تا مردانگی بماند

قرآن بخوان به نیابت کل آن سی جزء

که با سرانگشت نیزه

ورق خورد

قرآن بخوان

و تجوید تازه را

به تاریخ بیاموز ...

این شعر که در مورد حضرت زینب (س) سروده شده است ، نشان می دهد که دید شاعر نسبت به مسایل مذهبی برخلاف شاعران پیشین ماست . عموماً شاعران در گذشته مصیبت ها ، اندوه ها و آوراگی های حضرت زینب (س) را به تصویر می کشیدند ، ولی سراینده ی این شعر ، بسیار ژرف نگر است و برای شهیدان مویه کند ؛ بلکه بر این باور است که حماسه ی عظیم کربلا با زینب (س) و صبرش و مردانگی اش به اوج می رسد و انتشار می یابد . او از این بانوی بزرگ می خواهد که قرآن بخواند تا شرف و مردانگی بماند و حتی بر این باور است که او توان آموختن راهی تازه به تاریخ را نیز دارد . بنابراین حماسه ی عاشورا با وجود این زن می ماند و منتشر می شود و با وجود مکتبی و معتقد ، نسبت به زن است ، و ادبیات شیعه با وجود این گونه شاعران ارزشمند می شود .

و یا

تبری می جوییم

از سنگ های جاهلی

که نرخ مروارید محمدی را شکست

و از پولادی

که در کوفه

برج آفتاب را به دو شق کرد

و در عاشورا

بوسه گاه نبی را

در نوردید ...

در مجمر نمرود

در زاویه ی استخوان زکریا

و در صدف مروارید محمدی

ظفریاد غلتانی شدیم

و از سکوت

تبری جستیم

شاعر در این شعر از تملیحات اسلامی بسیاری سود جسته است که نشان از آگاهی شاعر به پشتوانه ی اسلامی و مذهبی دارد ؛ همچنین آگاهانه ازآن ها با زبان شعر وتوجه به ساختار شعر ، با نگاهی تازه استفاده کرده است :

(( از سنگ های جاهلی

که نرخ مروارید محمدی را شکست))

اشاره ای ست به شکستن دندان پیامبر اکرم (ص) در جنگ احد که در آن جنگ کافران با سنگ ، دندان مبارک حضرت رسول را شکستند . از همین مضمون اکثر شاعران استفاده کرده اند ، و نظامی گنجوی شاعر شهیر قرن ششم در مخزن الاسرار در نعمت پیامبر اشاره ای به این موضوع نیز دارد :

چون گهر او دل سنگی نخست

سنگ ، چرا گوهر او را شکست ؟!

کرد جدا سنگ ملامت گرش

گوهری از رهگذر گوهرش

سیم دیت بود مگر سنگ را

کامد و خست آن دهن تنگ را ؟

(کلیات نظامی / 10 )

البته ناگفته نماند که نظامی بارها ازاین موضوع و مضمون در اشعارش سود جسته است ، که نشان از آگاهی حکیم نظامی نسبت به تلمیحات اسلامی دارد .

و از پولادی

که در کوفه

برج آفتاب را به دو شق کرد

اشاره ای است به شهادت حضرت علی (ع) که از این تعبیر نیز شاعران زیادی در سروده هایشان استفاده کردند ؛ ولی آنچه که قابل تامل و تعمق است این است که دید شاعر نسبت به چگونگی شهادت امیر المومنین (ع) به گونه ای دیگر است بدین صورت که شاعرپولاد را جایگزین شمشیر کرده است که به یکگزینش زیبایی در محور جانشینی شعر دست زده است و برج آفتاب نیز استعاره از حضرت علی (ع) می باشد و شکافتن فرق مولا را این چنین زیبا تعبیر کرده که برج آفتاب دوشق شده است !

و در عاشورا

بوسه گاه نبی را

در نوردید ...

که اشاره ای ست به شهادت سید الشهداء اما محسین (ع) که پیشترها در این باره سخن گفته شد و از این مضمون شاعران دیگر به گونه ای دیگر استفاده کرده اند .


دانلود با لینک مستقیم