مقاله با عنوان جوان مسلمان از دیدگاه مقام معظم رهبری در فرمت ورد در 23 صفحه و شامل مطالب زیر می باشد:
* تعریف رهبری از جوان مسلمان
* هجوم به هویت نسل جوان مسلمان ، پدیده ای استعماری واستمراری
* نامه سرگشاده به جوانان مسلمان
مقاله با عنوان مقام صالح در طرح دعاوی از سوی شرکتهای تعاونی در فرمت ورد در 8 صفحه و شامل مطالب زیر می باشد:
تعریفشرکتهای تعاونی
مجمع عمومی
تعیین نماینده حقوقی در مراجع قضایی
نتیجهگیری
رأی دادگاه
پینوشتها
زندگی سیاسی
میرزا ابوالقاسم سپس به تبریز نزد پدرش، که وزیر آذربایجان بود، رفت. چندی در دفتر عباس میرزا ولیعهد به نویسندگی اشتغال ورزید و در سفرهای جنگی با او همراه شد و پس از آنکه پدرش انزوا گزید، پیشکاری شاهزاده را به عهده گرفت. نظم و نظامی را که پدرش میرزا بزرگ آغاز کرده بود، تعقیب و با کمک مستشاران فرانسویو انگلیسی سپاهیان ایران را منظم کرد و در بسیاری از جنگهای ایران و روس شرکت داشت.
شامل 24 صفحه فایل word
فرمت فایل : word(قابل ویرایش)تعداد صفحات35
مقام انسانی زن از نظر قرآن
اسلام زن را چگونه موجودی می داند؟ آیا از نظر شرافت و حیثیت انسانی او را برابر با مرد می داند و یا او را از جنس پست تر می شمارد؟ این پرسشی است که اکنون می خواهیم به پاسخ آن بپردازیم.
فلسفة خاص اسلام دربارة حقوق خانوادگی
اسلام در مورد حقوق خانوادگی زن و مرد فلسفة خاصی دارد که با آنچه در چهارده قرن پیش می گذشته و با آنچه در جهان امروز می گذرد مغایرت دارد. اسلام برای زن و مرد در همة موارد یک نوع حقوق و یک نوع وظیفه و یک نوع مجازات قائل نشده است، پاره ای از حقوق و تکالیف و مجازاتها را برای مرد مناسبتر دانسته و پاره ای از آنها را برای زن، و در نتیجه در مواردی برای زن و مرد وضع مشابه و در موارد دیگر وضع نامشابهی در نظر گرفت است.
چرا؟ روی چه حسابی؟ آیا بدان جهت است که اسلام نیز مانند بسیاری از مکتبهای دیگر نظریات تحقیر آمیزی نسبت به زن داشته و زن را جنس پست تر می شمرده است و یا علت و فلسفة دیگری دارد؟
مکرر در نطقها و سخنرانیها و نوشته های پیروان سیستمهای غربی شنیده و خوانده اید که مقررات اسلامی را در مورد مهر و نفقه و طلاق و تعدد زوجات و امثال اینها به عنوان تحقیر و توهینی نسبت به جنس زن یاد کرده اند؛ چنین وانمود می کنند که این امور هیچ دلیلی ندارد جز اینکه فقط جانب مرد رعایت شده است. میگویند تمام مقررات و قوانین جهان قبل از قرن بیستم بر این پایه است که مرد جنساً شریفتر از زن است و زن برای استفاده و استمتاع مرد آفریده شده است، حقوق اسلامی نیز بر محور مصالح و منافع مرد دور می زند.
می گویند اسلام دین مردان است و زن را انسان تمام عیار نشناخته و برای او حقوقی که برای یک انسان لازم است وضع نکرده است. اگر اسلام زن را انسان تمام عیار میدانست تعدد زوجات را تجویز نمی کرد، ریاست خانواده را به شوهر نمی داد، ارث زن را مساوی با نصف ارث مرد نمیکرد، برای زن قیمت به نام مهر قائل نمی شد، به زن استقلال اقتصادی و اجتماعی می داد و او را جیره خوار و واجب النفقة مرد قرار نمی داد. اینها می رساند که اسلام نسبت به زن نظریات تحقیر آمیزی داشته است و او را وسیله و مقدمه برای مرد می دانسته است. می گویند اسلام با اینکه دین مساوات است و اصل مساوات را در جاهای دیگر رعایت کرده است، در مورد زن و مرد رعایت نکرده است.
می گویند اسلام برای مردان امتیاز حقوقی و ترجیح حقوقی قائل شده است و اگر امتیاز و ترجیح حقوقی برای مردان قائل نبود مقررات بالا را وضع نمی کرد.
اگر بخواهیم به استدلال این آقایان شکل منطقی ارسطویی بدهیم به این صورت برای او وضع می کرد، لکن حقوق مشابه و مساوی برای او قائل نیست، پس زن را یک انسان واقعی نمی شمارد.
تساوی یا تشابه؟
اصلی که در این استدلال به کار رفته این است که لازمة اشتراک زن و مرد در حیثیت و شرافت انسانی، یکسانی و تشابه آنها در حقوق است. مطلبی هم که از نظر فلسفی باید انگشت روی آن گذاشت این است که لازمة اشتراک زن و مرد در حیثیت انسانی چیست؟ آیا لازمه اش این است که حقوقی مساوی یکدیگر داشته باشند به طوری که ترجیح و امتیاز حقوقی در کار نباشند؟یا لازمه اش این است که حقوق زن و مرد علاوه بر تساوی و برابری، متشابه و یکنواخت هم بوده باشند و هیچ گونه تقسیم کار و تقسیم وظیفه در کار نباشد؟ شک نیست که لازمة اشتراک زن و مرد در حیثیت انسانی و برابری آنها از لحاظ انسانیت، برابری آنها در حقوق انسانی است اما تشابه آنها در حقوق چطور؟
اگر بنا بشود تقلید و تبعیت کورکورانه از فلسفة غرب ر اکنار بگذاریم و در افکار و آراء فلسفی که از ناحیة آنها می رسد به خود اجازة فکر و اندیشه بدهیم، اول باید ببینیم آیا لازمة تساوی حقوق تشابه حقوق هم هست یا نه؟ تساوی غیر از تشابه است؛ تساوی برابری است و تشابه یکنواختی. ممکن است پدری ثروت خود را به طور متساوی میان فرزندان خود تقسیم کند اما به طور متشابه تقسیم نکند، مثلاً ممکن است این پدر چند قلم ثروت داشته باشد: هم تجارتخانه داشته باشد و هم ملک مزروعی و هم مستغلات اجاری. ولی نظر به اینکه قبلاً فرزندان خود را استعدادیابی کرده است، در یکی ذوق و سلیقة تجارت دیده است و در دیگری علاقه به کشاورزی و در سومی مستغل داری، هنگامی که می خواهد ثروت خود را در حیات خود میان فرزندان تقسیم کند، با در نظر گرفتن اینکه آنچه به همة فرزندان کار نباشد، به هر کدام از فرزندان خود همان سرمایه را می دهد که قبلاً در آزمایش استعدادیابی آن را مناسب یافته است.
کمیت غیر از کیفیت است، برابری غیر از یکنواختی است. آنچه مسلم است این است که اسلام حقوق یکجور و یکنواختی برای زن و مرد قائل نشده است، ولی اسلام هرگز امتیاز و ترجیح حقوقی برای مردان نسبت به زنان قائل نیست. اسلام اصل مساوات انسانها را دربارة زن و مرد نیز رعایت کرده است. اسلام با تساوی حقوق زن و مرد مخالف نیست، با تشابه حقوق آنها مخالف است.
کلمة «تساوی» و «مساوات» چون مفهوم برابری و عدم امتیاز در آنها گنجانیده شده است جنبة «تقدس» پیدا کرده اند، جاذبه دارند، احترام شنونده را جلب می کنند، خصوصاً اگر با کلمة « حقوق» توأم گردند.
تساوی حقوق! چه ترکیب قشنگ و مقدسی! چه کسی است که وجدانی و فطرت پاکی داشته باشد و در مقابل این دو کلمه خاضع نشود؟!
اما نمی دانم چرا کار ما- که روزی پرچمدار علم و فلسفه و منطق در جهان بوده ایم- باید به آنجا بکشد که دیگران بخواهند نظریات خود را در باب « تشابه حقوق زن و مرد» با نام مقدس « تساوی حقوق» به ما تحمیل کنند؟! این درست مثل این است ک یک نفر لبو فروش بخواهد لبو بفروشد اما به نام گلابی تبلیغ کند.
آنچه مسلم است این است که اسلام در همه جا برای زن و مرد حقوق مشابهی وضع نکرده است، همچنانکه در همة موارد برای آنها تکالیف و مجازاتهای مشابهی نیز وضع نکرده است. اما آیا مجموع حقوقی که برای زن قرار داده ارزش کمتری دارد از آنچه برای مردان قرار داده؟ البته خیر، چنانکه ثابت خواهیم کرد .
تحقیق مقام والای زن
زنان در اکثر دورانهای تاریخ مورد کم لطفی و بی مهری قرار گرفته اند و نتوانسته اند به جایگاه اصلی خودشان دست پیدا کنند در این راستا یکی از مهمترین مسائلی که در مورد زنان مطرح می باشد. مسئله حجاب زنان است و در پی آن نحوه ارتباط زن با اجتماع که در این مقاله به نحو اجمال این مسئله بررسی شده است.
اعتقاد نداشتن به حجاب عوامل متعددی می توان داشته باشد که برخی از موارد به صورت تیتروار بیان می شود:
هجوم فرهنگ غرب – اعتقاد به آزادی غلط – اعتقاد به دست و پاگیر بودن حجاب برای کار – پیروی از هوسهای نفسانی – دگرگونی ارزشها و اعتقاد غلط به اینکه شخصیت زن در این است که زیبائیهایش آشکار باشد – الگوهای دروغین - تقلید کور کورانه به خاطر جهل و عدم اعتماد به نفس و اختلال فکری – نداشتن اراده و سستی و سهل انگاری.
حال در این مقاله سعی شده است با دیدی منطقی و عقلی و با استفاده از نظر قرآن و ائمه (ع) و اندیشمندان داخلی و خارجی این مسئله بررسی شود. و در پی آن هر کس می تواند منصفانه و از روی عقل خود این امر را تجربه کند، و السلام علی بن اتبع الهدی.
به قول شهید مطهری اگر پسر و دختری در محیط جداگانه تحصیل کنند و یا اگر در محیطی که درس می خوانند دختران بدن خود را بپوشانند و هیچگونه آرایشی نداشته باشند بهتر درس می خوانند، فکر می کنند و به سخن استاد گوش می دهند. یا وقتی که کنار هر پسری یک دختر آرایش کرده با دامن کوتاه تا یک وجب بالای زانو نشسته باشد؟ آیا اگرمردی در خیابان و بازار و اداره و… با قیافه های محرک و مهیج زنان آرایش کرده دائماً مواجه باشند بهتر سرگرم کار و فعالیت می شود و یا در محیطی که با چنین مناظری روبرو نشود. «مطهری مساله حجاب ص 78».
پس مشخص است که حجاب سبب پیشرفت زن است نه بی حجابی و بی بند و باری که باعث می شود انرژی زن تحلیل رود به چند مثال دیگر توجه کنیم.
همانگونه که یک لوله گاز را باید متوجه بود که محکم باشد و نشتی نداشته باشد وگرنه نمی شود از آن بهره برداری کرد و منجر به انفجار نیز خواهد شد بهره برداری از نیروی زن هم وابسته به حفاظ محکم حجاب است در غیر اینصورت نیمی از جامعه را بخود مشغول می دارد و انرژی زن صرف تجمل و آرایش و… می شود در حالی که حجاب مانند یک سد است که نیروی آب را مهار می کند. حجاب نیز نیروی زن را ذخیره می کند و از هرز رفتن آن در مسیرهای نا مطلوب جلوگیری کرده. امکان استفاده از تمام انرژی را فراهم می آورد.
این تحقیق در 28صفحه اماده شده است