فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
فهرست مطالب:
مقدمه
چکیده
بیان موضوع
تعریف موضوع
شرح مختصری از عملیات تجاری که آثار مالی دارند
سرفصل های حسابداری مالی
تعریف عملیات مالی و ثبت آن شناسایی سود و بستن حسابها
کنترل های داخلی
نحوه نگهداری موجودیهای کالا و روش ارزیابی آن
فرم ها
منابع و مآخذ
مقدمه :
از دیر باز اطلاعات در فرآیند تصمیم گیری آگاهانه و هدفمند اهمیت زیادی داشته است . با پیشرفت جوامع اهمیت اطلاعات در تصمیم گیری ها بیشتر شده است . امروزه اصلاعات به عنوان یکی از شاخه های مهم قدرت جوامع و توسعه پایدار آنها محسوب می شود .
حسابداری فرایندی است که اطلاعات مالی را ایجاد می کند و در کلیه واحد های اقتصادی بخش مهمی از تصمیم گیری ها بر اساس همین اطلاعات انجام می شود . در حال حاضر دانش حسابداری به عنوان یک دانش فراگیر در آمده است که بسیاری خود را نیازمند دانستن آن احساس می کنند .
در این پروژه تاکید اصلی بر مفاهیم و الگوهای اساسی است به طوری که فراگیر پس از مطالعه این پروژه بتواند درک منظمی از حسابداری پیدا کند . در این را تلاش براین بوده است تا مفاهیم و الگو های اساسی ببه سادگی بیان گردد .
چکیده :
در این پروژه تلاش شده که از مبانی اساسی حسابداری تا پیشرفته توضیح کامل داده شود . تعاریف مختلف حسابداری و احتیاجات اولیه بشر به حسابداری و شاخه ها ی حسابداری در تعریف این پروژه گنجانده شده است . توضیح مختصری از حیابداری و نحوه کاربرد آن در بیان موضوع توضیح داده شده است . در شرح مختصر واحد تجاری تعاریفی از دارایی ، بدهی و حقوق صاحبان سهام گفته شده است در صورتهای مالی اساسی که شامل تراز نامه ، صورت سود و زیان و صورت حساب سرمایه وجود دارد .
از سود و مفهوم کلی سود و شناسایی سود در زمان فروش یا نسیه گفته شده که چگونه روزنامه یا دفتر کل (T) آنها نوشته می شود . در آخر بستن حسابها چه دائمی و چه موقت نیز تعریف شده است . از کنترل های داخلی و روش های آن نیز بیان شده است . نحوه ی نگهداری موجودی ها چه دائمی وچه ادواری و چه fifo و lifo و میانگین نیز به طور خلاصه گفته شده است .
مفاهیم اساسی : حسابداری مالی ، سرفصل ها ، عملیات مالی ، کنترل داخلی .
بیان موضوع :
امروزه در اکثر مجامع استفاده کردن از حسابگردی امری مهم و ضروری است . حسابداری مالی آن بخش از حسابداری است که هدف اصلی آن تامین نیاز های استفاده کننده گان برون سازمانی است . منظور از استفاده کنندگان خارجی سهامداران ، سرمایه گذاران بالقوه و بالفعل اعتبار دهندگان آنها می باشد . البته نباید این گونه تفسیر شود که استفاده کنندگان داخلی از این گزارشات استفاده نمی کنند . ( عثمانی . 1. ص.3 )
برای تکمیل اهداف حسابداری مالی ما باید این نوع حسابداری را با حسابداری صنعتی ادغام ویا در کنار هم استفاده کنیم تا یکدیگر را کامل سازند . حسابداری مالی گام های مختلفی را برای رسیدن به یک ترازنامه درست ارائه داده است که ما با تجزیه و تحلیل حسابها و رویدادهای مالی که گام اول است این حسابداری را شروع می کنیم .
سود مند بودن اطلاعات برای تصمیم گیری یکی از اصول مهم در حسابداری است . ما در حسابداری مالی می توانستیم به این نتیجه برسیم که در این حسابداری چیزی به نام سود خالص حقیقی وجود ندارد . در حسابداری مالی هدف ارائه اطلاعات به استفاده کنندگان برون سازمانی است .
نوع گزارشی که در حسابداری مالی محدود به صورتهای مالی است باید توجه داشت که استاندارد های حسابداری رعایت شود . گزارشات حسابداری هم یک سال مالی است که از اول فروردین آغار و تا 29 اسفند پایان می رسد . (اسکندری. 2 . ص 20)
تعریف موضوع :
بشر اتز ابتدای خلقت برای اتفاقات گذشته و اتفاقاتی که در آینده خواهد افتاد نیاز به قدرت حسابداری و کاربرد اطلاعات دارد.
به طور کلی هدف حسابداری ، اساسا حسابداری و اطلاعات مالی ارائه شده در باره یک واحد اقتصادی و اجزای آن به منظور فراهم کردن امکان قضاوت درست توسط کاربران آن اطلاعات مالی است .
به طور کلی می توان تعریف حسابداری را گفت : سیستمی است که رویدادهای مالی به صورت ورودی وارد گردیده و سپس از پردازش بروی اطلاعات به صورت ، صورت های مال ی خارج می شود . (شباهنگ . 3 . ص 4)
از شاخه های اصلی حسابداری ، حسابداری مالی و حسابداری مدیریت است . حسابداری مالی را می توان به صورت های زیر تعریف کرد :
فرایند تشخیص ، اندازه گیری ، گزارش اطلاعات اقتصادی که برای استفاده کنندگان اطلاعات مزبور امکان قضاوت و تصمیم گیری آگاهانه را فراهم می سازد.(شباهنگ.3.ص6)
در تعریف دیگر می توان گفت :
فرایند تهیه و گزارش اطلاعات مال به استفاده کنندگان برون سازمانی اصطلاحا حسابداری مالی نامیده می شود . (تاری وردی .4.ص4).
سیستمی که اطلاعات مالی موجود یک مدرسه را گرد آوری و اطلاعات مورد نیاز را برای تصمیم گیری های مختلف فراهم می سازد سیستم حسابداری نامیده می شود.
سیستم حسابداری را می توان به 2 عنصر تقسیم کرد .که عنصر اول شامل نیروی انسانی و فرمهای خام و اسناد و مدارک شرکت است . عنصر دوم را می توان به دستور العمل ها و استاندارد ها تقسیم کرد . (تاری وردی .4.ص 2 )
شرح مختصری از عملیات تجاری که آثار مالی دارد :
در حسابداری اجزا و مفاهیمی وجود دارند که هریک اثرات مختلفی در فعالیت واحد اقتصادی دارند . به عبارت دیگر رویداد های اقتصادی هستند که وضعیت مالی واحد اقتصادی را تحت تاثیر قرار می دهد . آگاهی از وضعیت مالی و واحد اقتصادی برای کسانی که مایلند اطلاعاتی در مورد آن واحد داشته باشند از اهمیت زیادی برخوردار است . (حقیقت قاسمی ، 5 ، ص 11 ).
کلیه منابع اقتصادی که در واحد اقتصادی وجود دارد و از آنها انتظار سود و منفعت برای واحد اقتصادی را داریم ، دارایی نامیده می شود .
به طور کلی می توان دارایی را به صورت زیر تعریف کرد :
منابع اقتصادی متعلق به یک واحد اقتصادی که انتظار می رود در آینده منفعتی برای واحد اقتصادی ایجاد نمایند . سرمایه اولیه را می توان از پذیره نویسی سهام یا سرمایه خود شخصی یا حتی با دوام می توان تامین نمود .
دارایی هایی کخ در واحد اقتصادی وجود دارد شامل حقوق مالی مالک و حقوق مالی طلب کاران است . نسبت به دارایی های واحد اقتصادی بدهی گفته می شود . دیگر تعریفی که می توان از بدهی کرد ، ارائه خدمات به اشخاص دیگر در آینده به عنوان نتیجه ای از معاملات و رویدادهای گذشته است که بدهی گفته می شود .
فرمت:word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:61
چکیده:
تاریخ هنر
انسانها هنر را برای تسکین خود برگزیدهاند ، چه هنرمندان و چه مخاطبان اثر هنری در هنر مایه آرامش میجویند .
آنچه در هنر به نظر اصل است ، زیبایی است . هرچند در هرزمانی زیبایی را به شکلهای مختلفی درک میکنند.
بعضی هنر را آینه واقعیتهای موجود درجهان از طبیعت تا زندگی آدمها به حساب میآورند . یعضی زمانی نام هنر را بر چیزی میگذارند که سازنده اش با آن احساس آرامش کند و آنچه در نظر دارد به تمامی بیان کرده باشد . بعضی میگویند ؛ اگر مخاطب به درستی نفهمد که هنرمند چه میگوید ، اثر چه ارزشی میتواند داشته باشد . بعضی از شکل اثر حرف میزنند که اگر اثر هنری از قواعد و شکل درست هنر پیروی نکند ، یک اثر هنری خلق نکرده است . اما اکنون همه این گروهها بعد از قرنها بحث میدانند که اثر هنری درواقع همه اینهاست . و تک تک این گروهها حق دارند ولی بدون بقیه ناقص هستند .
بسته به آنکه هنرمند چه ابزاری را برای بیان هنرش انتخاب کند ، هنرها شاخههای مختلفی را تشکیل دادهاند. همچنان که باید بدانیم بعضی سخنها را فقط با بعضی ابزارها میتوان گفت . مثلا شاید هیچوقت نتوانیم ،صرفا از روی یک شعر حافظ یک فیلم سینمایی بسازیم ، زیرا حافظ با دقت مطلبی را انتخاب کرده که صرفا با شعر بیان میشود . د راین صورت این اثر برای همیشه بصورت یک شعر باقی است و هیچکس خود آنرا به زبان دیگر درنمیآورد . و لی شده است که یک اثر هنری با یک ابزار دیگر بیان بسیار زیبایی به خود گرفته است . اما همچنان که گفته شد ،اصل در هنر زیبایی است . باهر ابزاری که میطلبد ،باید چیز زیبا را خلق کنیم و آنرا به جهان و آدمها هدیه کنیم . این میتواندبرای همیشه ماندگار باشد. مانند مجسمه سازی در دورهای از یونان یا نگارگری دوره عباسی در ایران .
یکی از مسائل مهم در هنر امروز بصری شدن بیش از اندازه آن است ،بصری شدن یعنی آثار هنری از راه دیدن در ما تاثیر میگذارند . امروز هر کسی میداند که معنی یک قلب ، عشق است . یا همه وقتی تصویر میکی ماوس رامیبینیم ،در حالیکه بکلی با یک موش واقعی فرق میکند آنرا تشخیص میدهیم . همچنانکه بسیاری از رنگها تاثیرات خاصی روی بیننده خود میگذارند.این کاری است که هنرمندان در طول قرنها انجام دادهاند . و همچنان هم معانی جدیدی را در ذهن ما میکارند . هنرهای بصری به انواع مختلفی موجود هستند . اما باید بدانیم که همیشه هنرها درهم تاثیر میگذارند و گاه از هم جدا میشوند . یک عکاس میتواند از یک نقاشی ایده عکس بگیرد ،یا نقاشی با شنیدن یک موسیقی به فکر کشیدن یک تصویر بیافتد . یا طراحی صحنه از نقاشی ساده پردهها شروع کند ولی آنقدر دور شود که از دل آن نورپردازی ، طراحی لباس و رشته مجزایی بنام طراحی صحنه شکل بگیرد . همچنین بسیاری از رشتهها نه بصورت غیر مستقیم با هنر در ارتباط هستند ،مانند معماری که یک رشته مهندسی به حساب میآید ولی معمارباید یک هنرمند خوب هم باشد ، یا سینما بصورت عکس علاوه برآنکه هنر است با مسائل فنی و تکنیک های فنی دست و پنجه نرم میکند . درهر زمینهای سعی برآن شده علاوه برآنکه توضیحات به سادگی ارائه شود ،ولی یک قسمت برای دوستانی که علاقهمند هستند درآن رشته دست به تجربههای شخصی بزنند، در نظر گرفته شود. راهنماییهای سریع و فقط برای این دسته از دوستان جدا از مطالب اصلی آورده میشود .
هنر ابتدایی :
مقصود ما از هنر ابتدایی جلوه های آفرینش هنری توسط انسانهایی است که هنوز نتوانسته اند پای در جاده تمدن بگذارند و از این رو فرهنگ آنها ساده و ابتدایی است . هنر ابتدایی از یک طرف شامل هنر غارنشینان زمانهای بسیار دور می شود و از سوی دیگرهنر انسانهایی را در برمی گیرد که در زمانهای اخیر و حتی امروز در نقاط دور افتاده کره زمین زندگی بدوی خود را می گذرانند . در حدود 50 هزار سال قبل یعنی دوران دیرینه سنگی انسان در غارها زندگی می کرد . او نقاشیهایی از خود باقی گذارده که از هر لحاظ موجب شگفتی بشر امروزی است .
هنر غارنشینان را می توان اولین بخش از تاریخ تفکر ، تخیل و خلاقیت بشری بشمار آورد . چرا که به واسطه قابلیت ساختن تصویر و نماد ( سمبل ) بود که بشر توانست بر محیط خود مسلط شود .
در غارهای جنوب فرانسه و شمال اسپانیا تولد این توانایی بشری را مشاهده می کنیم . انسان غارنشین بوسیله تصاویر ی که به دیواره این غارها کشید ، می توانست تجربیات زندگی پر کنکاش خویش را ثابت و پا برجا نگه داشته و جریانات بهم پیوسته زندگی را بصورت شکلهای ساکن و مجزا از هم نشان دهد . طریقه ترسیم پیکر ( فیگور ) حیوانات آنطور که در نقاشیهای غار لاسکو فرانسه دیده می شود طبیعت گرایانه ( ناتورالسیمتی ) است . طوری که نقاش سعی کرده حرکت پیکر حیوان را تا حد امکان طبیعی و نزدیک به واقعیت نشان دهد . گر چه پیکرها بسیار نزدیک به طبیعت و درست کشیده شده اند ، ترتیب و آرایش آنها برروی دیوارها نشان می دهد که هنرمند به هیچ وجه در بند رابطه تصاویر با یکدیگر نبوده است و هیچ تنظیمی در مورد کمپوزیسیون ( ترکیب بندی ) صورت نگرفته است .
هنرمند شکارگر از سطوح نامنظم و دست نخورده دیوارها یعنی از برجستگی و فرورفتگی ها و لبه ها با مهارت استفاده کرده است تا به شکلهای خود واقعیت بیشتری بدهد . بطور مثال یک برآمدگی دیوار که در داخل طرح یک گاومیش قرارمی گیرد می تواند حجم شکم جانور را القاء کند .
هنرهای بدوی :
درمیان فرهنگ های مختلف بشری فرهنگ سرخ پوستان ، اسکیموها و برخی سیاه پوستان را اغلب بدوی ( پریمی تو ) می نامند . مردم در این فرهنگ ها در تماس مستقیم با طبیعت زندگی می کنند و برای ارتباط با نیاکان واقعی و اساطیری خویش و همینطور با عالم وجود از آیین ها و مراسم روحانی و نیز دست ساخته های جادویی استفاده می کنند از این رو قسمت عمده آثار هنری آنها جنبه مذهبی دارد که در این میان تندیس های خلاصه و اغراق شده از پیکره آدمی دارای اهمیت بسزایی است . این مردم چون علاقه خاصی به حفظ سنت های خویش داشتند در آثارشان صورتک هایی ( ماسک هایی ) نیز مشاهده می شود . صورتکها تقریباً همیشه ارواحی را بطور تمثیلی و نمادین ( سمبلیک ) مجسم می کنند . بدین معنی که مردم با استفاده از صورتک خود را به شکل ارواح نیاکان موجودات اساطیری قهرمانان ، حیوانات و خدایان طبیعی در می آورند .
آثار سیاه پوستان افریقایی و آنچه به هنر آفریقایی مشهور است در واقع آثاریست که توسط سیاهان مناطق استوایی قاره آفریقا بوجود آمده است . در این میان تندیسهای چوبین شهرت بیشتری دارند . در اغلب تندیسهای آفریقایی پیکر انسان به طرزی تجویدی (آبستره ) و دور از واقع نشان داده می شود .( آبستره : برداشت شخصی از یک موضوع ) اما باید اشاره کنیم که گاهی شیوه های طبیعت گرایانه نیز در کار تندیس سازان سیاه پوست بروز می کند . مثلا در یک مجسمه مفرقی که بی تردید تندیس یکی از پادشاهان باستانی نیجریه است . پیکر شاه با حجم پردازی واقع گرایانه ارائه می شود .
آثار سرخپوستان امریکایی و آثار حکاکی و نقاشی روی صخره نیز در میان آثار سرخپوستان اولیه اهمیت دارد . تصور می شود که اینگونه نمایشها و حکاکی ها اکثراً در مکانهایی جای گرفته که از آنها برای اجرای مراسم دسته جمعی ویا سبک اعمال مذهبی خصوصی استفاده می شده است . در بعضی نمونه های صخره نگاری نقوش تازه ای روی نقش های قبلی کشیده شده اند که حاکی از تکرار مراسم در همان مکان است .
هنر بین النهرین :
با حضور سومریان و آغاز تاریخ مکتوب ، جادوی کهن جای خود را به مذهب خدایان داد . خدایان توفان ، آسمان ، آب ،ماه ، خورشید ، عشق و باروری . از نمونه های بدست آمده از آثار سومریان معلوم می شود که هنرمندان سومری برای ساختن تصاویر و پیکرهای انسانی قواعدی ابداع کرده بودند . چشم های بزرگ پیکره های هل اسمرو دارک از جمله خصوصیات هنر پیکره سازی سومری است . در پیکره های کوچک روی یک جعبه تدابیر تصویری دیگری می بینیم . پیکره ها به نحوی قرار گرفته اند که همانند یک نوار فیلم توالی صحنه ها را نشان می دهند . این صحنه ها عبارتند از صحنه های پیروزی نظامی و مناظر بعد از آن ، اکثر پیکره ها نیم رخ هستند . اما چشمها همچنان که در هنر خاور نزدیک معمول است تمام رخ و بسیار بزرگند . هنرمند همه حالتها و زاویه دیدهایی را که ممکن است به پنهان شدن یا مبهم شدن بخش های مشخصه پیکرها بیانجامد از کار خود دور می کنند .مثلاً وقتی پیکری در وضعیت نیم رخ کامل قرار می گیرد معمولاً باید یک دست و یک پا از نظر پنهان شود . بدن نصف پهنای واقعیش را داشته باشد و چشم بطور کامل دیده نشود . اما هنرمند سومری همه این قواعد را زیر پا می گذارد . او از بعد نمایی و دید خاصی استفاده می کند که نمونه آن را در گاوهای غار لاسکو دیده ایم .
هنر آکد :
تندیس برنزی پادشاهی که از نینوا بدست آمده است . تجسمی است از مفهوم جدید حاکمیت مطلق .
مشخصات تندیس : چشمهای بزرگ که به واسطه فقدان سنگهای گرانبهایی که زمانی در داخل حفره آنها قرارداشته اند بزرگتر هم شده است و ابروهای بهم پیوسته آن ظاهراً از سنتی دیرینه سرمایه گرفته است . دهان حساس این تندیس نیز یادآور واژه ( زن آکدی ) است .
وحدت شکلهای طبیعی و غیرطبیعی که وجه مشترک هنرهای بین النهرین است با وضوح بیشتری دیده می شود . لوحه سنگی نارامسین که معروف به لوحه پیروزی نارامسین است که دیگر از مشخصات هنر آکدی است .فرزند جنگ طلب سارگن سپاهیان پیروزمند خود را به بالای یک کوه جنگلی رهبری می کند . پادشاه که از همه سربازان بلند قامت تر است پا بر پیکر دو تن از دشمنان نهاده و حالت مشخص دارد . او سرپوشی شاخدار بر سر گذاشته است که کنایه از الویت اوست .
درمقایسه پیکره های این لوح سنگی ، پیکره های سومری خشک و رسمی به نظر می رسد . هنرمند آکدی در این اثر گرچه از لحاظ تجسم پیکره ها به سنت های کهن پایبند است مع الهذا بر احساس و بینش شخصی تکیه می کند .
هنربابل :
یکی ازجلوه های هنر بابل لوحه سیاه رنگی است که متن قوانین حمورابی به طور زیبا برآن کنده شده است . شامل نقش برجسته ای از حمورابی است . در اینجا حمورابی از خدای خورشید برای ارائه قوانین مذکور الهام می گیرد .
خدای خورشید در وضعیت سنتی تجسم پیکره ها ( نیم رخ و تمام رخ ) نمایانگر شده است . در حالی که حمورابی به وضعیت نیم رخ نزدیکتر است و این دوگانگی ساختاری برای نشان دادن مقام هر یک از این دو شخصیت است . خدای خورشید که مقامی بالاتر دارد و با حالتی تشریفاتی و رسمی ارائه شده است .
فرمت:word(قابل ویرایش)
مقدمه:
سرزمین پهناور ایران پیوسته خواستگاه خلق هنرهای ناب،اصیل و معنوی در عین حال متناسب با زندگی مردم و آداب و رسوم جوامع و اقوام خود بوده است.
قلمزنی و کاربرد فلزات طبق مستندات تاریخی موجود و مسبوق به بیش از هزار سال قبل از میلاد می باشد.آثار بجا مانده در هردوره و اعصار گوناگون خود نمایانگر حرکتی متداوم و لاینقطعی است که علاوه بر نمادهای عینی و مادی که در قالب ظروف،جام ها و…قلمزده شده به وجود آمده نماینگر فضای روح بخش و معنوی است که ریشه در باورها و اعتقادات حاکم بر دورۀ خود داشته است و نهایتا موجب بروز پدیده های قدسی و یا هنرهای معنوی و مبدأگرا گردیده است.قلمزنی و هنرهای دیگر از این دست تنها فعالیت انسان مسلط و یا صنعتگر و ابزارساز در به کار بردن قلم و چکش بر روی قطعه یا ظرف فلزی نیست بلکه بر گرفته از شوق و دیگر وجوح تمایز انسانی در بکارگیری تعمق و تعمل وی می باشد. انسانی باهوش و زیرک که با جوهرذکاوت دست به مکاشفه ای عمیق در طبیعت و مخلوقات می زند و به تکاپویی بر می خیزد که موجب بروز و تبلور حرکتی انفعالی خودآگاه به نام خلق اثر هنری که آمیخته ای از شعف ناخودآگاه فطری در بطن و ابزار و ادوات و مواد و مصالح در جهان مادی است می گردد.
هنر قلمزنی عبارت است از تزئین و کندن نقوش بر روی اشیا فلزی به ویژه مس،طلا،برنج و یل به عبارت دیگر ایجاد خطوط و نقوش به وسیلۀ قلم با ضربۀ چکش بر روی اجسام فلزی. مس به سبب نرمی و شکل پذیری که دارد،در هنر قلمزنی متداول تر از سایر فلزان است.از سوی دیگر به اعتقاد باستان شناسان و مورخان هنر،مس،نخستین فلزی است که در هنر فلز کاری و قلمزنی مورد توجه انسان قرار گرفت.هنر قلمزنی یکی از رشنه های هنرهای سنتی ایران است که می توان ن رآ در دسته بندی،در ردۀ هنرهای صناعی و در گروه فلزکاری قرار داد.قلمزنی هنری والا و ارزشمند در فرهنگ سنتی و هنرهی معنوی ایرانیان است و از جایگاه ویژه ای برخوردار است،که به کمک ذوق و اندیشه هنرمند ایرانی با تأثیر از آداب،سنن،فرهنگ و مذهب،در بیان آرا و عقاید ایرانیان به زیباترین شئ فلزی نقش بسته و در درازنای تاریخ رویدادها و تحولات گوناگون پشته سر گذاشته و ماندگاری آن را به نسل های بعد منتقل کرده است.
هنر قلمزنی روی فلز از آن رو بیشتر مورد توجه هنرمندان است که از دوام و بقای بیشتری نسبت به سایر اشیا برخوردار است. نقش مایهها و نمادهای نقوش در ادوار تاریخی و فرهنگی گوناگون بر اساس دگرگونی های عقیدتی و فرهنگی متفاوت اند و تحت تاثیر و تاثیرات شرایط اجتماعی تغییر می کند و سیر تحول را به دنبال خود دارند.
پیشینه هنر قلمزنی در ایران
پیشینه قلمزنی به زمان سکاها یا سیتها نسبت داده میشود که نژاد آریایی داشتند دوره پیش از تاریخ
پیشینه این هنر در ایران، تاریخ روشنی ندارد و از اثر مستندی که بیانگر نخستین مکان یا نخستین شیء باشد که بر روی آن قلمزنی، چکش کاری و یا حکاکی شدهاست، اطلاع دقیقی در دست نیست.کاربرد فلز، به ویژه مس در ایران و خاور نزدیک به چند هزار سال پیش از میلاد میرسد (لک پور، ۱۳۷۵، ص۷).
در اواخر هزاره دوم و اوایل هزاره اول پیش از میلاد هنر و صنعت فلزکاری در نقاط گوناگون ایران به ویژه در شمال و شمال غرب و حاشیه جنوبی دریای مازندران شکوفایی داشتهاست. از آثار مهم به دست آمده در این دوره جام طلای حسنلو است که در۱۳۳۵ ه.ش کشف شد و دارای نقوش برجسته چون خدایان سوار بر گردونه یا ارابه است.
در هزاره اول پیش از میلاد فلزکاری و قلمزنی در ایران از رونق و اعتبار ویژهای برخوردار بودهاست و آثار با ارزشی از آن دوران بر جای مانده که از جمله آنها جامهای طلای مارلیک است.
هنر قلمزنی در دوره اسلامی
در قرون اولیه اسلامی، اعراب که مسلّماً خود هنری نداشتند، هنر قلمزنی دوره ساسانی را مورد تقلید قرار داده و در سدههای بعد در اثر علاقهٔ هنرمندان ایرانی به مذهب و گرایش آنان به اسلام، با تأثیرپذیری از آرا و عقاید اسلام، در خلق آثار فلزی پیدا کردند و کم کم نقوش بی نظیر و طرحهای بومی و اسطورهای ایرانی جای خود را به خطوط کوفی و آیات و احادیث داد. در دورهٔ سامانیان هنر قلمزنی در اثر تبادلات تجاری به سایر ممالک اسلامی راه یافت. اشیای قلمزنی شده دوران دیلمیان در موزههای ایران از جمله آثار معروف این دورهاست. از سدههای اولیه تا قرون سوم و چهارم قمری اشیای فلزی در ایران به سبک زمان ساسانی ساخته میشد. مکتب قلمزنی خراسان در سدهٔ چهارم قمری شکل گرفت و در دورهٔ سلجوقی به اوج کمال خود رسید.
هنر قلمزنی در دورهٔ سلجوقی
سلجوقیان در اوایل سدهٔ پنجم قمری (۴۲۹) از ترکستان به ماوراءالنّهر آمدند و سکونت گزیدند و سپس خراسان را متصرّف شدند. با علاقهای که حکام سلجوقی به هنر داشتند، هنر قلمزنی همچون سایر رشتههای هنری حمایت شد و گسترش چشم گیری یافت.
ایجاد نقوش گیست باف شامل نوارهایی در تزیینات ظروف به شیوه و سبک بسیار زیبا متداول شد. در این دوران ترصیع فلزات به صورت مفتولهای طلا، مس و نقره و یا ترصیع ظروف مفرغی با مفتول مس رایج شد. از کارهای بسیار زیبا در این دوره مشبک کاری روی فلز است.
هنر قلمزنی خراسان که در قرن پنجم و ششم قمری، همزمان با حکومت سلجوقی در شرق به ویژه خراسان و ماوراءالنّهر رواج یافته بود، پس از حملخ مغول به دلیل ویران شدن بسیاری از مراکز هنری این منطقه و مهاجرت هنرمندان به غرب و میان رودان، در آن نواحی تداوم یافت. هنر فلزکاری خراسان از شرق شروع شد و در غرب رشد و گسترش یافت (روح فر، ۱۳۷۸، ص۸۰).
هنر قلمزنی
هنرهای سنتی ایران ، هنرهای اصیل مردمی هستند . هنرهایی که از فطرت پاک مردم نشأت می گیرند.این هنرها از دیرباز در تمامی شئون زندگی مردم رسوخ کرده و به صورت جزئی تفکیک ناپذیر درآمدهاند. رحل قرآن ، منبر مسجد ،تنگ گلاب و فرشی که به عنوان زیرانداز به کار می رود، همه و همه نشان از پیوند همیشگی هنر و آیین ،آداب و زندگی مردم دارد.
طوفان حوادث دوران ،نتوانسته صخره پر صلابت هنر ایران را فرسایش و تغییر دهد.
هنر گذشته ایران ، بسان صدفی است که موج بلند و شکوفای اسلام ،آن را صیقل داده وبه گوهری ناب تبدیل کرده و به ساحل سرزمینهای مختلف افکنده است . شاید اغراق نباشد اگر بگوییم ،بررسی و شناخت هنرهای سنتی ایران ، مقدمهای بر شناخت هنر جهان می باشد .
این هنرها، ازگذشته دور تاکنون ، بدون تغییرات زیاد، باقی ماندهاند و اگر به آنها توجه نشود رفته رفته به بوته فراموشی سپرده خواهند شد. از اینرو ، سعی بر آن بوده ، تا گامی هر چند لرزان در جهت شناساندن هنرهای سنتی ایران ونحوه اجرای آنها برداشته شود.
سابقه تاریخی قلمزنی هنر قلمزنی سابقهای بس طولانی و تاریخی دارد. دلیل این ادعا؛اشیایی است که مربوط به هزاران سال پیش می باشند . پایداری فلز در شرایط مختلف باعث حفظ مدارک پیشینه قلمزنی شده است .
سابقه تاریخی این هنر به «سیت »ها یا «سکا»ها باز میگردد.سیتها در حدود پنج تا هفت هزار سال پیش در قفقاز یا جنوب روسیه فعلی زندگی میکردهاند .آنها به احتمال زیاد از نژاد آریایی بودهاند .این قوم در هنر قلمزنی به بالاترین درجه از پیشرفت و ابداع رسیده بود.مواد و مصالحی که آنان بکار میبردند عمدتا”از طلا، نقره و برنز تشکیل می شد. درمیان شاهکارهای سیتها میتوان از طرحی نام برد که نشان دهنده دقت و ظرافت در کار آنهاست و آن پرداخت تصاویر شخصی میباشد که با انبر مشغول کشیدن دندان پیرمردی است .در خطوط چهره پیرمرد حالت درد بخوبی نمایان است.شگفت آنکه این طرح قلمزنی بر روی سطحی به اندازه یک بند انگشت اجراشده است .ازنمونه بارز دیگری نیز می توان نام برد که عبارت است از سینه ریزی که روی سطح هر سکه آن ،یک صحنه از زندگی ،به معنای دقیق نقش شده ،مثلا”زنی که مشغول دوشیدن گوسفنداست.
بطور کلی آنها با فرو بردن و برجسته کردن سطح فلزات حالات آدمی رانشان می دادند .
ازدیگر نمونههای تاریخی قلمزنی باید از برنزهای لرستان نام برد که متعلق به سه هزارسال پیش هستند واز لحاظ کیفیت رقیبی جدی برای سیتها محسوب می شوند. به عنوان نمونه می توان برنزی رامثال زد که به شکل دو مرغابی نزدیک به هم گردنهایشان دریکدیگر پیچیده شده ،قلمزنی کردهاند. از این شی به عنوان سر تبر استفاده میکردهاند.
بعد از این دو طایفه به هخامنشیان و ساسانیان میرسیم ،تکنیک کارایشان همانند سیتهاست ،بااین تفاوت که کیفیت کار آنان به پای سیتها نمی رسد.
ساسانیان بیشتر صحنههای زندگی بزمی و رزمی اشراف را قملزنی کردهاند .در قلمزنیهای این دوره ،بر صورت اشخاص خندهای تصنعی میبینیم .متأسفانه در موزههای ایران از هنر سیتها نمونهای وجود ندارد.تعدادی از اشیاء قلمزنی ساسانیان در موزه «ارمیتاژ» شهر لنینگراد روسیه موجود است که عبارتنداز ظروف گوناگون ،جام وغرابه ها. بعد از ساسانیان تا اوایل دوره سلجوقی اثر فلزکاری شاخصی بدست نیامده است.
در دوره سلجوقی ، ساختن اشیاء مسی و مفرغی که روی آن رابه وسیله قلمزنی تزیین مینمودهاند ، بسیار متداول گشت . هنر قلمزنی سلجوقیان پیشرفته است ، اما فرورفتگی و برجسته کاری ندارد. سطوح کار صاف است و بر روی آن تنها خراش یا خط ایجاد کردهاند. از این دوره ، ظروف گوناگون و پایه شمعدانها ، دیگها، هاونها و دیگر اشیاء مسی به جای مانده است . یکی از تزیینات عمده این ظروف را خط کوفی تشکیل می دهد.
روش کار قلمزنان دوره سلجوقی هنوز هم در کارگاههای قلمزنی اصفهان و شیراز رواج دارد. در دورههای بعد همچنان هنرقلمزنی وساختن اشیاءفلزی مرسوم بود و از دوره تسلط مغولها و تیموریان آثار فلزی بسیار ظریفی به جای مانده است .
این هنر در دوره صفویه وارد مرحله جدیدی می شود ؛ بدین معنی که طرح مینیاتورهای این زمان ،تأثیر شگفتی روی هنر قلمزنی و نقش اشیاء فلزی میگذارد. از این دوره ، پایه شمعدانها و مخصوصا” اسطرلابهای قلمزده نفیسی باقی ماندهاست .
درعصر صفویه تکنیک اوج می گیرد ،اما روش به همان صورت دوره سلجوقیان باقی می ماند.تکنیک ایشان دیگر قدیمی نیست و طرح کارها دگرگون میشود ولی به دلیل قدمت سلجوقیان ،کار آنها از ارزش بیشتری برخوردار است .
بعداز صفویه و گذران چند حکومت کوچک و ناپایدار، به عهد قاجار میرسیم .دراین دوره ،آثار قلمزده بسیاری برای اماکن مقدسه ،مقابر و زیارتگاهها تهیه شده که در نوع خود دارای ارزش است .
تکنیکها
حال لازم است اشارهای به تکنیک بعضی از دوران هنر قلمزنی داشته باشیم .
در زمان سیتها امر مهم این بوده است که کار کاملا”یک پارچه باشد. فرق عمده میان تکنیک ساسانیان و سیتهااین است که در هنر ساسانیان فقط فرورفتگی و برجسته کاری نمایان است و صور و خطوط ،آن حالت دقیق راندارند ،حال آنکه در هنر سیتها حتی حالت صورت و چهره کاملا” دقیق است .
در تکنیک سلجوقیان به طرحهای متنوعی برمیخوریم و به تبع آن ، شیار و خراش زیاد است . هنرمندان فلزکار سلجوقی گاه چند فلز مختلف رادر هم جا گذاری میکردهاند که به آن «ترصیع » می گویند و گاه تصاویری از مینیاتور را با قلمزنی ایجاد میکردهاند .البته در دوره ساسانیان هم ،هنرمند دو یا چند فلز را باهم به کار میبرده است ،اما پیدایش شیوه در دوره صفویان به اوج می رسد.
درتکنیک صفویان از طرحهای قالی نظیر ختائی ،اسلیمی ولچک ترنج نیز استفاده به عمل آمده است . همچنین از روش میناکاری و مشبک سازی فلز بهره می گرفتند.
به سمت جنوب شرقی شهر حرکت می کنم.از کوچه و پس کوچه های قدیمی و باریک و گاها در هم می گذرم، ابتدا از شکوفه و بعد به باغچه بیدی میرسم، و انتهای آن را دست راست میگیرم و میروم تا به میدان سرآسیاب دولاب میرسم . کمی سر در گم به دنبال آدرس، وارد خیابان جوادیه میشوم و به دنبال پاساژ جوادیه . خوشحال و پر اضطراب . نمی دانستم با چه کسی قرار است ملاقات کنم. یعنی می دانستم ، اما خیلی کم. اطرافیان همگی نظر مشترکی نسبت به او داشتندهم او را مردی صاحب روح بزرگ میدانستند.
فرمت:word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:130
فهرست مطالب:
مقدمه ………………………………………………………………………………………………………. 3
فصل اول : اومانیسم چیست
1-5-1 اومانیسم در سرودههای دانته و میلتون …………………………………………. 20
فصل دوم :اومانیسم و دین شناسی
2-1 تاثیر اومانیسم بر دین ………………………………………………………………………. 30
2-2 تاثیر اسلام و فرهنگ تئوکراتیل بر شکلگیری اومانیسم ………………………… 32
2-3 دو وجه فرهنگ اومانیسم و بیان نظریههای متفاوت نسبت به تعریف دین .. 33
2-4 فرهنگ زمینی از دیدگاه دین ………………………………………………………………. 34
2-5 جوهره اصلی تفکر و فرهنگ معاصر غربی ………………………………………… 35
2-6 تفاوت فرهنگ ما با فرهنگ غرب………………………………………………………….. 36
2-7 ملاک سودمندی از نظر اومانیستها …………………………………………………… 37
2-8 اومانیسم اسلامی در اندیشه شریعتی …………………………………………………. 38
2-8-1 شریعتی و ماهیت پویای انسان ………………………………………………………. 39
2-8-2 انسان جمعی از خدا و خاک …………………………………………………………… 42
2-8-3 مقایسهی دیدگاه اومانیسم غربی و اومانیسم شریعتی……………………….. 44
2-8-4 کاربرد اندیشهی شریعتی در جامعهی امروز …………………………………… 45
2-9 اومانیسمها و پیامبران و اولیای الهی ………………………………………………….. 47
2-10 اومانیست ها چگونه وارد مباحث دینی میشدند …………………………………. 47
2-11 نظر اسلام درباره تفکر اومانیست …………………………………………………….. 48
2-12 اومانیسم در اسلام با اومانیسم غربی چه تفاوتهایی دارد ………………….. 51
2-13 اومانیسم در ایران ………………………………………………………………………….. 51
فصل سوم : اومانیسم در دیدگاه جامعه شناختی
3-1 نظریه آگوست کنت و اومانیسم ………………………………………………………….. 56
3-2 به فردیت رسیدن انسان تحت چه عواملی باعث رشد و تقویت انسان میشود 57
3-3 نگاه انسان به خود در غرب ( جامعه جدید ) و در قرون وسطی …………….. 59
فصل چهارم : اومانیسم در فلسفه
4-1 معنای فلسفی اومانیسم ……………………………………………………………………… 61
4-2 جریان نقد اومانیسم …………………………………………………………………………. 63
4-3 اومانیسم مکتب است یا گرایش …………………………………………………………. 64
4-4 انسانگرایی و اومانیسم در مارکسیسم و پراگماتیسم واگزیستانسیالیسم …. 65
4-5 آیا میتوان اومانیسم را یک مکتب فلسفی فرض کرد …………………………….. 66
4-6 اومانیسم در قرن 19-20 و نظریه نیچه ………………………………………………. 67
4-7 تحلیل انسان به خرد در غرب و فلسفه کانت…………………………………………. 68
4-8 دیدگاه سقراط ، افلاطون و ارسطو نسبت به انسان ………………………………. 69
4-9 اساس و اندیشه مارکس و بیگانگی از دیدگاه مارکس …………………………… 70
4-10 مروری بر زندگی و اندیشه هگل ……………………………………………………… 74
4-11 هگل و نظریهی تجلی روح و کتاب پدیدار شناسی ……………………………….. 77
4-11-1 پدیدار چیست …………………………………………………………………………….. 78
4-11-2 پدیدار شناسی هوسرل ……………………………………………………………….. 79
4-11-3 پدیدار شناسی براساس فلسفهی هایدگر ……………………………………….. 80
4-11-4 پدیدار شناسی براساس تعریف هگل …………………………………………….. 81
4-11-5 هگل و نظریهی او در تجلی روح و تعالی شعور در کتاب پدیدار شناسی 82
4-11-6 هگل و رابطهی بین جسم و چهره فرد با خصایص و ویژگیهای روح .. 84
4-11-7 هگل و تحلیل و برررسی عقل در حوزهی فلسفه پدیدار شناسی ……….. 85
4-12 نگاهی به نامههایدگر در باب اومانیسم ……………………………………………… 86
4-12-1 نظریه هایدگر درباره سرچشمه اومانیسم ……………………………………… 89
4-12-2 نظریه هایدگر دربارهی نسبت بین متافیزیک و اومانیسم …………………. 90
4-12-3 تفکر آینده در فلسفه هایدگر ………………………………………………………… 91
فصل پنجم : اومانیسم در دیدگاه روانشناختی
5-1 رفتار انسان منتج و متاثر از افکار اوست ……………………………………………. 93………..
5-2 نظریهی کارل یونگ ………………………………………………………………………….. 94
5-3 نظریهی آلفرد آدلر …………………………………………………………………………… 97
5-4 نهضت انسان گرا از دید انجمن روانشناسان انسان گرای آمریکا ………….. 98
5-5 شرح حال و بررسی عوامل موثر در اندیشهی کارل راجرز ………………….. 99
5-5-1 عقاید عمدهی راجرز …………………………………………………………………… 100
5-6 شرح حال و بررسی عوامل موثر در اندیشهی ابراهام مزلو ………………… 103
5-6-1 عقاید عمدهی مزلو ……………………………………………………………………… 104
5-7 هدف از فکر کردن چیست ……………………………………………………………….. 107
5-8 فروید فیلسوف بود یا روانشناس ……………………………………………………… 107
5-9 برداشت فروید از ماهیت انسان ……………………………………………………….. 108
5-10 بیگانگی و توهم از دیدگاه فروید …………………………………………………….. 111
5-11 ضمیر ناخودآگاه فروید………………………………………………………………….. 116
5-11-1 احساسات ناخودآگاه ………………………………………………………………… 117
5-12 پیش درآمدی بر خود شیفتگی ………………………………………………………. 122
نتیجه گیری …………………………………………………………………………………………… 131
گزارش کار عملی ………………………………………………………………………………….. 132
فهرست منابع ………………………………………………………………………………………… 133
1-1- تعریف اومانیسم :
اومانیسم واژه ای است که در طول تاریخ ، معانی گوناگونی به خود دیده است . تاریخ پیچیده آن در دنیای غرب دامنه معانی و تعاریفش را گسترده کرده است . با وجود این ، می بایست ضمن تأکید بر تکثر ، پیچیدگی و سیال بودن معانی اومانیسم ،تعریف امروزی آن را ارائه نماییم . ریشه این واژه humble (humilis) از واژه لاتین “humus” به معنای خاک یا زمین است . از این رو “homo” به معنای هستی زمینی و “humanus” به معنای خاکی یا انسان است . این واژه در آغاز در مقابل سایر موجودات خاکی یعنی حیوانات و گیاهان و همچنین مرتبه دیگری از مخلوقات یعنی ساکنان آسمان یا خدایان (divihnus , deusldivus) به کار می ر فت . در اواخر دوران باستان و قرون وسطای غرب ، محققان و روحانیان میان “divinitas” به معنی حوزه هایی از معرفت و فعالیت که از کتاب مقدس نشأت می گرفت و اومانیتاس (humanitas) یعنی حوزه هایی که به قضایی عملی زندگی دنیوی مربوط می شد ، فرق گذاشتند .از آنجا که این حوزه دوم بخش اعظم مواد خام خود را از نوشته های رومی و به طور فراینده یونان باستان می گرفت ، مترجمان و آموزگاران این آثار که معمولاً ایتالیایی بودند خود را “umanisti” یا «اومانیست ها » نامیدند . بر این اساس “humanity” به آن حوزه از معارف درسی اطلاق می شد که صنایع بیان ، منطق ، ریاضیات و مطالعه آثار نویسندگان یونانی و رومی را در بر می گرفت و«اومانیست » فردی بود که این مموضوعات را ترجمه یا تدریس نموده و یا امکانات تدریس آنها را فراهم می کرد .
این تعریف از اومانیسم ، در طول زمان ثابت نماند و واژه مذکور با پذیرش معانی مختلف تعاریف دیگری را از خود بر جای گذاشت به گونه ای که به طور خلاصه می توان گفت از قرن چهارم میلادی تا امروز به صورت های زیر تعرف شده است :
1- ادبیات باستانی (شعر ، معانی ، بیان ، اخلاق و سیاست )
2- توجه به افکار ، علایق و مرکزیت انسان .
3- اعتقاد به توانایی های وجود انسان .
4- اعتقاد به عقل ، تعقل ، متد علمی و شک به عنوان ابزارهای مناسبی در کشف حقیقت و ساختار جامعه انسانی .
5- انسان سالاری یا بشر گرایی در مقابل خداسالاری .
با وجود تعاریف و معانی مختلف برای این واژه می توان گفت تا کنون دو معنای آن بیشتر رواج یافته است :
1-2- تاریخچه اومانیسم :
پیشینه اومانیسم از لحاظ تاریخی به یونان باستان بر می گردد . در یونان باستان خدایان صفات و سجایای انسانی و حتی صورت انسانی داشتند . اندام انسانی مهمترین مسئله هنر مجسمه سای و نقاشی به حساب می آمد . توجه به انسان در یونان باستان به حد اعلای خود رسیده و حتی در اندیشه سوفسطائیان انسان مقیاس همه چیز بود . به طور کلی بسیاری ، تاریخ فرهنگ یونای را تاریخ وقوف به ارزش و حیثیت انسان و استقلال فرد می داند . با زوال استقلال یونان ، فرهنگی یونانی به صورت رنگ باخته به روم منتقل گردید . هرچند دموکراسی و آزادی فردی مطابق نمونه یونانی در روم به طور اساسی پا نگرفت ولی این طرز تفکر اثر خود را بر جای گذاشت .
پس از ظهور مسیحیت و رسمی شدن آن در امپراتوری روم با فرمان کنستانتین و در نهایت حاکمیت و اشاعه مسیحیت در روم و سایر نقاط اروپا ، فرهنگ مسیحی ، به تدریج بر کشورهای غربی مسلط شد . مسیحیان پس از اتحاد با دولت و برقراری تئوکراسی کلیسایی از پایان قرن یازدهم تا آغاز قرن سیزدهم ، قدرت دنیوی را تابع قدرت روحانی خود کردند و فرهنگ خود را بر فرهنگ اومانیستی متأثر از یونان چیره ساختند . ارباب کلیسا به دنبال این حاکمیت سیاسی و فرهنگی و باافزایش فشار و اختناق ، مقام و منزلت و حیثیت انسان را تنزل داده ، خرد نمودند و به نام مذهب مسیح ، آزادی و اختیار انسان ها را از آنان سلب نمودند .
این گرایش افراطی در زیر پا گذاشتن کرامت انسانی ، به دنبال خود واکنش شدیدی را در جهت توجه به «انسان» پدید آورد . خصوصیات انحرافی این محیط فرهنگی که زمینه ساز اومانیسم شد به قرار زیر بود :
2- توانایی و اختیار انسان نادیده گرفته شده بود .
3- آدمی قدرت و لیاقت ارتباط بدون واسطه با خدا را نداشت و نیازمند واسطه گری قدیسین و ارباب کلیسا بود .
4- با تفسیر انحرافی ، دین به منزله عامل سکون و رکود معرفی شده بود .
5- از طرف ارباب کلیسا علم وعقل انسانی در مغایرت با دین معرفی می شد و کار علمی ، دخالت شیطانی در امور عالم و منافی عبودیت تلقی می گردید .
6- دین و دنیا ، لذائذ رو حانی و جسمانی ، آن جهان و این جهان ، ماورای طبیعت و طبیعت ، دو قطب مخالف یکدیگر و دو مفهوم متباین تلقی می شدند ، که هیچ نقطه اشتراکی با یکدیگر نداشتند .
7- بیشترین تأکید بر صفت غضب خداوند بود و عفو و رحمت الهی کمتر مورد توجه قرار می گرفت .
8- صاحبان قدرت کلیسایی مردم را تحت فشار و اختناق قرارداده بودند و به تفتیش عقاید آنها می پرداختند ، به عبارت دیگر ، چه از لحاظ رفتاری و چه از لحاظ فکری ، آزادی از مردم سلب شده بود .
9- ارباب کلیسا که داعیه ارتباط خاص با خدا داشتند و مردم را به امور معنوی و روحانی فرا می خواندند ، خود به جاه طلبی ، ریاکاری و ظلم و بی عدالتی مبتلا شده بودند .
10- ارباب کلیسا نه تنها ادعای مالکیت آسمان ، بخش گناهان و فروش اراضی بهشت را داشتند ، بلکه کسب جاه و مقام دنیوی نیز نیازمند انتساب به آنان بود .
استمرار این جریان باعث گردید تا درایتالیا گرایش آشکار به ضدیت با فر هنگ حاکم صورت پذیرد و در جهت مقابله با آنان ، بازگشت به فرهنگ باستان که در لایه های زیرین اجتماع وجودداشت ،احیا گردد . ا ین فرهنگ با ستانی که خود یک فرهنگ وارداتی از یونان قدیم بود .روشنفکران ومعترضان را به مبدأ و منشأ خود هدایت می کرد .
بر این اساس ، جنبش اومانیستی نمودی از شورش و اعتراض روشنفکران ایتالیی نسبت به حکومت جابرانه امپراطوی ، ارباب کلیسا و فئودال ها بود . این نهضت که در جنوب ایتالیا شکل گرفته بود در قرون چهارده تا شانزدهم میلادی سراسر ایتالیا و پس از آن آلمان ، فرانسه ، اسپانیا و انگلستان را فرا گرفت و تجدید حیات فرهنگی یا رنسانس را به دنبال خود داشت . جنبش روشنفکری مسلط در رنسانس ، اومانیسم بود .
اومانیست ها در صدد بودند تا فرهنگ و حیاتی را که انسان در عصر کلاسیک یا قدیم دارا بود و در قرون وسطای مسیحی از دست داده بود، بار دیگر زنده نمایند . آنان بر این عقیده تأکید می کردند که مردم موجوداتی عاقل اند .
راه زنده کردن فرهنگ اومانیستی قدیم ، همانا زنده کردن ادبیات کلاسیک یونان و روم قدیم بود . آنان می خواستند تا روح آزادی و خودمختاری که انسان در قرون وسطا از دست داده بود ، دوباره به او باز گردد . نتیجه چنین اقدامی ، استقلال فرد انسانی و بیرون آمدن از قیمومیت کلیسا و امپراتور بود . اومانیست ها ، فلسفه اسکولاستیک را تفکراتی انتزاعی دانسته ، معتقد بودند که بر تجربه متکی نیست و نیازهای جامعه را برآورده نمی کند .
اومانیست ها که به دنبال آزدای خرد و مخالفت با ریاضت های دینی برآمده بودند ، در پی آن بودند تا لذائذ مربوط به طبیعت جسمانی را در مقابل توجه افراطی به جنبه روحانی (در نظام کلیسایی) مطرح سازند و حتی آن لذائذ را هدف نهایی فعالیت های بشری تلقی نموده ، اصولاً نقش زهد و پرهیزگاری را عمل منفی در کسب لذت و سود بر می شمردند .
بدین سان بر ا ختیار و آزادی انسان تأکید شد و دین مورد اعتراض قرار گرفت . همچنین از خدا و امور الهی غفلت شده و به امور انسانی و نیز نسبت به زیبایی ها و لذائذ فراموش شده جسمانی ، تمایل شدیدی ایجاد شد . هنر به صورتی مادی، جسمانی و این جهانی ترویج شده ، معنویت و روحانیت از این حوزه رخت بربست ودر هنر (مجسمه سازی و نقاشی) به تحسین تن عریان (زن و مرد ) پرداختند .
همچنین عالم غیب به فراموشی سپرده شده ، مادیگری اساس کار قرار گرفت . دین به عنوان ابزای برای خدمت به خواسته های انسانی درآمد و در نهایت با تلقی جدایی دین و دنیا ، دین را رها کرده و دنیا را برگزیدند .
متفکران برجسته جنبش اومانیستی در این دوره عبارتند از : پترارک ، دانته ، بوکاچیو ، لئونادرو داوینچی ، اراسموس ، برونو ، رابله ، مونتنی ، کپرنیک ، شکسپیر و فرانسیس بیکن .
فرمت:word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:60
فهرست مطالب:
مقدمه …………………………………………………………………………………………………………………………. 1
فصل اول : تاریخچه پوستر
فصل دوم :مفاهیم پوستر
فصل سوم : پوستر از نظر موضوعی
فصل چهارم : اعلان از اول تا آخر ( از نظر فنی )
فصل پنجم : کاربرد پوستر در پیام رسانی اجتماعی
کاربرد پوستر در پبام رسانی اجتماعی ……………………………………………………………………… 30
نتیجه گیری ………………………………………………………………………………………………………………… 34
تجزیه و تحلیل چند پوستر ………………………………………………………………………………………… 35
مصاحبه با استاد مصطفی حسین زاده …………………………………………………………………….. 56
کارهای عملی ……………………………………………………………………………………………………………. 59
منابع ومأخذ ………………………………………………………………………………………………………………. 65
مقدمه :
با گسترش روز افزون وسایل ارتباط جمعی اهمیت تصویر بعنوان یک وسیله ارتباط جهانی افزایش یافته است. تصویر چون دو پهلو و مبهم نیست همیشه بر کلام امتیاز دارد. پوستر مولود کلمه و تصویر است. صراحت تصویر و ابهام کلام میتواند تاثیر تبلیغی ویژهای بیافریند. پوستر به همان اندازه که در خدمت یک اعتقاد درمیآید، میتواند بر ضد آن عمل کند. و بنابراین خطرناکترین و برّاترین حربه تبلیغاتی است که دست به هر کاری میزند. میتواند سیاه را سفید، شب را روز و زشت را زیبا جلوه دهد. پوستر گرچه زاده نقاشی است، اما در روند تکامل، خود را از قید همه چیز از جمله سبک رهانیده است. ترکیبی از یک نقاشی سوررئال کاریکاتور، عکس مینیاتور،کلاژ و هر چیز دیگر میتواند در ساخت یک پوستر وجود داشته باشد.
مشروط بر اینکه بتواند به آنچه مقصود است کمک کند. مهمترین امتیار پوستر قابلیت انتشار نامحدود آن است. مستقیماً با بیننده طرف میشود و بدین وسیله تأثیری گسترش یابنده دارد و این تاثیر در مقایسه با هر اثر هنری دیگر که هنرمند در واقع برای دل خود میآفریند به تنهایی به نمایش میگذارد، شدید و غیرقابل انکار است. پوسترساز، پوستر را سفارش میپذیرد و بنابراین باید به خواستهای بیننده و ذهنیات و فرهنگ او توجه داشته باشد و او را برانگیزد بیآنکه سعی کند در مقابل خواست سفارش دهنده وی را بفریبد.
از یکسو آینده خواستها و روحیات یک جامعه است و از سوی دیگر در شکل گرفتن این خواستها و روحیات نقشی سازنده دارد که در مجموع کاری است خطیر و پرمسئولیت. پوستر خوب و بد، پوستر تجاری و فرهنگی، اینها تقسیمبندیهایی است که مرزهایی کاملاً نامشخص و مبهم دارد.
پوستر فرهنگی خبر از یک رویداد فرهنگی میدهد. گشایش یک نمایشگاه ، نمایش یک تئاتر برپایی یک کنفرانس و غیره. در اینجا پوستر کمتر دروغ میگوید. آنچه نوشته میشود اطلاعاتی است درباره زمان، مکان و موضوع رویداد، تصویر یا صرفاً جنبه تزئینی دارد و یا به نحوی با موضوع مرتبط است. مثلاً تابلویی از آن نمایشگاه صحنهای از تئاتر و چهرهای از سخنران … و حال آنکه پوستر تجاری در صدد جلب مشتری است. میتواند دروغ بگوید، بفریبد کسی هم معترض آن نباشد و در ساخت هر کدام از انواع پوسترها، پوسترساز باید با آگاهی بر روی تکنیک ، کار خود را ارائه کند. این آگاهی تکتیک نکته پراهمیتی است چرا که در ساخته شدن یک پوستر نقش اساسی ایفا میکند. و ضوابط دیگری هم در ساخته شدن یک پوستر تأثیر میگذارد و آن هم جامعه قانون. سیاست و به طور کلی فرهنگ و تمدن در آن تأثیر میگذارند.
پوستر در کشوری همچون لهستان هنوز به گوینده دروغگوی تولید کننده تبدیل نشده است. چرا که هنوز جامعه چنین توقعی از او ندارد و پوستر فیلم در این کشور در خدمت آگاهی دادن از یک رویداد فرهنگی و هنری است و جز آنکه نمایش فیلمی را اعلام کند و اطلاعاتی درباره نوع و حال و هوای آن دهد کاری نمیکند. پوستر علامت اختصاری فیلم است و باید راستگو باشد. هیچکس انتظار آن را ندارد که یک پوستر به او دروغ بگوید یا قول چیزی را بدهد که در فیلم از آن خبری نیست.
تاریخ پوستر در جهان
دایرهالمعارف کوله ای معتقد است که یکی از معروفترین پوسترهای شناخته شده تاریخ قوانینها مودای پادشاه بابل است که بر تخته سنگی به طول 264 سانتیمتر حکاکی شده است ورودی این لوح سنگی 21 طرح حکاکی شده است و در بالای آن نقش برجسته علامت سلطنتی هامورابی دیده میشود و خدای خورشید در حالی که قوانین پادشاهی را به هامورابی میدهد وجود دارد که تاریخ حکاکی آن بین (2025 تا 2065 ق.م است و بعد از آن دایرهالمعارف امریکا تا از یک پوستر مصور یاد میکند که در سال 1046 ق.م با استفاده از پاپیروس تهیه شده و در آن اعلان مربوطه به فرار رو برده از اسکندریه و جایز تحویل آنها ذکر شده است.
در سال 1454 میلادی درکلیسای سن فلوریک یک آفیش رنگی نصب شده بود که پیام آن بخشایش کلیسا بود که به کاتولیکهایی که صدقه میدهند. این پوستر که خطی است و متنآن با تصاویر حضرت مریم تزیین شده است جزا و جمعآوری صدقهای را میدهد که اسقف محل اجازه داده است برای گرفتن آن همه به کلیسای منطقه سن فلور بروند اما رواج واقعی پوستر از نیمه دوم قرن نوزدهم بود و انگیزه آن شکوفائی و رونقی بود که در وضع اقتصادی کشور کاپیتالیست به وجود آمد و این پیش آمد به کشورهائی مزبور فرصت آنرا داد که بر توسعه صنایع خویش و فراهم ساختن رفاه بیشتر عمومی از راه ایجاد مراکز تفریحی گوناگون و تولید فرآوردههای تجملی بپردازند.
آشنا ساختن مردمان در سراسر کشور و دنیا بر اینگونه وسایل نیاز به وسیله مؤثری داشت که بتواند آنها را به تحویل دلپذیر و جالب به همگان عرضه کند و این وسیله چیزی جز پوستر نبود به منظور اینکه پوستر بتواند نقش رابطی بین بیننده و عرضهکننده ایفا کند از دو عامل حروف و تصویر استفاده شده و پیشرفت سریع و کامل چاپ انجام این منظور را بسیار سادهتر و آسانتر نمود.
برای درک بهتر از پیدایش پوستر لازم است که به عقب به ربع اول قرن نوزدهم برگردیم تا حروف ریخته ابتدائی و ارتباط آنها را با چاپ بررسی کنیم پیش از این علائم پیدایش صنف جدیدی از چاپچیها را نوید میداد اینها به چاپخانهدار معروف و مشهور بودند. و سفارات مورد نیاز عمومی و دولتی را برآورده میکردند چاپ برگههای تجاری، سررسیدها (billbeads) بار نامهها و اعلانهای کشتیرانی و آگهیهای مسابقات اسبدوانی با بلیط و برنامه دلیجانها اعلانهای عمومی توسط این اشخاص صورت میگرفت. حرفه چاپ احتیاج به چنان صنعت ریختهگری داشت که طرحهای بینهایت متنوع و حروف، حاشیهها و کلیشههای تصویری گوناگون از کوچکترین اندازه تا تصاویر بزرگی برای پوستر مناسب بود را فراهم سازند.
در تحویل تاریخی پوستر میتوان بر سر مرحله استفاده تبلیغاتی مصرف، که از بدو شروع پوستر تا دهه اول قرن بیستم ادامه داشت سپس دوران استفاده تبلیغاتی سیاسی که با نزدیکی جنگ جهانی اول و توجه سیاست مداران به استفاده از وسیله چنین مؤثر در تبلیغ روش و نظریههای سیاسی خود به وجود آمد و آنگاه مهمترین دوران یعنی دوران استفاده تبلیغاتی، فرهنگی، جهانگردی و نظیر آن بود.
علاوه بر محصولات چاپی که هدف اصلی ایجاد آنها جنبه زیباشناسی دارد. محصولات دیگری نیز از همان آغاز چاپ وجود داشته که جنبه آموزنده دارند و ارزش زیبائیشناسی آنها در درجه دوم اهمیت قرار دارد. بارزترین نمونه از این نوع، برود سایه (brood side) است که یک اعلان یا آگهی عمومی با تصویر یا بدون تصویر میباشند و کاربرد سیاسی، اداری، دینی دارد این پدیده یکی از اصیلترین محصولات چاپی تودهگیر است.
پوسترهای سیاه و سفید در اوایل سال 1830 پدید آمدند. این پوسترها دارای طرحهائی از هنرمندان برجستهای چون گاورانی و دیگران بودند. لیتوگرافی رنگی برای بلیط تأتر و پوسترهای 1866 توسط «شیره» شروع شد و نقاشانی چون برنار و گیوم و گراسه و از همه مهمتر تولوز لوتوک از آن پیروی کردند پوسترهایی که این هنرمندان تهیه کردند، آینه زندگی آن دوره بوده است.
در دوران تحولات پوستر استفاده از تبلیغات سیاسی نیز نقش داشته است و هر چه بر جنگ جهانی اول نزدیک میشویم نیاز مردان سیاسی به این وسیله برای شناساندن خود و سیاستشان فزونتر میشود و سرانجام با فرارسیدن جنگ و تغییرات ناگهانی در کشورهای گوناگون به ویژه در آلمان و روسیه پوستر به صورت وسیله مؤثری در دست سیاست مداران درمیآید در همین اوان در کشور امریکا از طرف نمایندگیهای خصوصی و دولتی از طراحانی که در اوایل سده بیستم کارهای تصویری مجلات را به عهده داشتند دعوت میشود تا پوسترهایی در زمینه سیاسی و اجتماعی طراحی کنند. یکی از معروفترین این گونه پوسترها «آدی وانت یو» از فلوگ است و پوسترهایی نیز در انگلستان انتشار یافت که جامعه را بر میهنپرستی و شرکت در ارتش تشویق میکرد اما هیچ یک از این پوسترها از نظر رنگ و نقش و قدرت تصویر به پوسترهایی که بوسیله (بیفاردوهمان) در کشور آلمان طرحریزی شده است نمیرسد و در حقیقت باید اقرار کرد که در زمینه پوسترهای سیاسی آلمان سرآمد همه کشورها بوده است در پایان جنگ جهانی اول در تمام شئون زندگی آشفتگی و ویرانی پیش آمد که در نتیجه کشورها خاصه آلمان که در جنگ صدمات بیشتری متحمل شده بود دست به مرمت خرابیها و برگردان اوضاع مشوش خود به دوران پیش از جنگ زدند و از جمله مردودی نیز در تحولات هنری کردند.
پس از آنکه مکتب آرنود از رواج افتاد مکتبهای دیگر پا به عرصه وجود گذاشتند. مکتب کوبیسم یکی از مکاتب به شمار میرود که برای نخستین بار پایههای هنر سنتی را متزلزل ساخت به این معنی که دامنه دید را چنان وسعت داد که اشیاء از زوایای مختلف مورد توجه قرار میگرفتند اما رابطه آنها به طور کلی با شیی قطعی نمیشد. پس از این مرحله هنر آبستره بوجود آمد که وجود چنین رابطهای را مطلقاً ضروری نمیداند و به همین جهت آغاز جنبشی هنری شناخته شد که انشعاباتی در پی داشت این جنبش هر سنتی را از مسیر خود به کلی خارج کرد و لزوم انطباق اثر هنری را با تصویری خاص از میان برد و این پدیده در تمام زمینهها از جمله تیپوگرافی فن چاپ با حروف سربی اثر گذاشت.
تأثیر پوستر را میتوان در تمبرهایی که برای نشان دادن نمایشگاههای هنر نوگرا (مدرن) چاپ شدهاند. آشکارا دید. مثلاً تمبرهای مربوط به بینیال و نیز در سال 9949 وتری مینال میلان در سال 1951 ویا تمبرهای یادگاری های نمایشگاه هنرهای گرافیک در سوزان در سال 1957 که توسط و تیز یک طراحی شده و از جمله زیباترین نمونههای هنر گرافیک محسوب میشود.
از سال 1320 میلادی به بعد هنر عکاسی تدریجاً پا در زمینه پوسترسازی میگذارد و در بسیاری از موارد به جای نقشهای تصویری از عکس استفاده میشود و کمکم صحنههایی بزرگ و یا قطعاتی کوچک از آن به صورت مجزا و یا به صورت تلفیق با یکدیگردر پوسترها بکار میرود. در جنگ جهانی دوم پوستر بار دیگر در راه تبلیغات سیاسی و انقلابی رواج یافت. رژیم نازی از این وسیله برای بر روی کار آمدن هیتلر و تبلیغ روش و سیاست او استفاده شایان کرد. اما پس از پایان جنگ به ویژه در دهه پنجاه نه تنها پوسترهای سیاسی بلکه به طور کلی هرگونه پوستر از رونق افتاد و این رکود به درازا نکشید و از اوایل دهه شصت به بعد طراحی پوسترها مسیر عادی خود را در پیش گرفت و روز به روز اهمیتاش فزونتر شد تا به جایگاه جالب توجهی که امروز شاهد آن هستیم،رسید.
علت آن جنبش این بود که در طراحی پوستر در این دوره از مراحل تحول استفاده شد. در درجه اول در کشورها از یک سو به علت نوسازی پس از جنگ و به وجود آمدن جامعه مصرف کننده پوسترهای تبلیغاتی رواج یافت از سوی دیگر به علت ایجاد گرایشهای گوناگون و مهم سیاسی مانند انقلاب فرهنگی چین و اندکی دیرتر در سال 1968 اغتشاش و آشوبطلبی دانشجویان در فرانسه و درگیری آنان با دولت طراحی پوستر در مسیر تازهای افتاد و وسیله انتشار شعارها و تبلیغات سیاسی شد. جنبههای سیاسی پوسترها هنوز رونق خود را از دست نداده است و هماکنون شعارهایی به منظور اعتراض به جنگ و بمب اتمی اصول سرمایهداری، تبعیض نژادی، آلودگیهوا و مانند آنها در قالب پوستر و نیز پوسترهایی از تصویر رهبران مهم سیاسی منتشر میشود.
سومین مرحله شیوع پوسترهای تبلیغاتی درباره جهانگردی و پیشرفتهای فرهنگی است و در مورد جهانگردی باید گفته شود که هر چه دامنه این پدیده گسترش مییابد نیاز به شناساندن جاذبههای گوناگون آن اعم از مناظر زیبایی طبیعت آثار باستانی و شهرهای دیدنی و نظایر آن محسوستر میشود و این نقش را پوستر به بهترین وجهی به عهده دارد.
تاریخچه پوستر در ایران
در دهه 1269 تا 1305 نمایشهای اجرا شده ولی پوسترهای مربوطه به آن پیدا نشد که ممکن است پوسترهائی وجود نداشته و یا از بین رفته باشد. در تأیید نمایشهای اجراء شده باید گفت که اولین اکتورال در تبریز در سال 1291 شمسی توسط آقای مهدی شفیعزاده، فارغالتحصیل هنرهای دراماتیک بوجود آمده است این گروه با شرکت مرحوم حاجیخان چلبی، اسماعیل پیران وهابزاده و عظیمزاده تشکیل شد که اکثر اجراهای آن در تالار سینما سولی (کلمه فرانسوی به معنای آفتاب) یا در سالن آرامیان اجرا میشده است.
بعد از آن آکتورال آذربایجان و اکتورال تبریز در سال 1296 و آکتورال آذریاد به کارگردانی مرحوم رضاقلیزاده تشکیل شد.
در بررسی تاریخچه پوستر در ایران به نوعی آگهی دیواری را میتوان اشاره نمود که موضوعی مذهبی داشته و هنوز هم گاهی نمونههایی از آن دیده میشود اعلانهای مذهبی که در ایران قدیم رایج بوده است سابقهای بیش از صد سال دارد. این اعلانها عبارت از تصاویر و نوشتههائی بودند که نشاندهنده اسم پنج تن، فرمایش حضرت محمد (ص) یا ائمه (ع) و مشاهیری چون خواجه عبدالله انصاری و سعدی … که غالباً با حاشیههای مختلف تزئین میشده است.
در اینگونه اعلانها با توجه به دو عنصر خط و تصویر تشابه بتوان آنها را در گروه پوسترهای امروزی قرار داد اما آنچه مسلم است در هنر گرافیک ایران که سابقه آن تا نیمه دوم قرن نوزدهم میلادی میرسد، پوستر پدیده جدیدی است زیرا مدتی عناصر اصلی و مهم هنر گرافیک عبارت بودند از خطاطی تصویرسازی داستانها (ایلوستراسیون)، نشانهها، علائم، کاریکاتور، تذهیب و مینیاتور. این عناصر سالیان دراز ابعاد هنر گرافیک را تشکیل میدادند. حدود پنجاه سال پیش شاید اولین پوسترهای ما برای فیلم و به ابعاد سردر در سینما توسط برادران «موشح و ناپولئون سروری» که تازه از ارمنستان به ایران مهاجرت کرده بودند طراحی و ساخته شد و بعد از این رولاخر در یک تالبوک که او نیز مهاجری سوئدی بود به کار تهیه و طراحی پوستر به خصوص در زمینههای تبلیغاتی پرداخت اما از این حال سالها بعد باز هم پوستر آن طور که باید نقش مهمی را نتوانسته در هنر گرافیک باز کند که علت مهمش شاید نبودن ماشینهای چاپی بود که بتواند پوسترهای در قطع نسبتاً بزرگ چاپ کند بعد از شهر یوربیست ابتدا تئاتر آذربایجان در تبریز و سپس تئاترهای تهران و سپس مؤسسات تبلیغاتی و سیاسی از پوستر به عنوان عامل مهم و مؤثری در تبلیغات استفاده کردند و از این زمان بود که پوستر کمکم در محیط ما مطرح گردید به ویژه که در همین ایام دانشکده هنرهای زیبا بوجود آمد ویکی از درسهای آن به نام کمپوزسیون تزئینی بود که در آن طراحی پوستر به عنوان یکی از موضوعات برای دانشجویان مطرح میگردید به دلیل آن که طراحان و مروجین اولیه این وسیله و روش تبلیغاتی اروپایی بودند از فن و کیفیت اجرائی آن آگاهی داشتند و طبیعتاً کارهایشان متأثر از روحیهای غربی بود. بعد از سالهای (1330) درگیری شیوههای قدیمی و جدید آغاز شد چرا که عدهای از دانشکده هنرهای زیبا فارغالتحصیل شده بودند و کوشیدند دید و تجربیات تازهای را در کار بازار مطرح کنند.
در این ایام میتوان سه نوع گرایش را در کار پوسترسازی دید و برشمرد
1- شیوه پوسترهای سینمایی که اکثراً تک اعلانهای بزرگی بودند که به قطع هشت در سه مترکه با رنگ روغنی بر بوم ساخته میشدند و بر بالای سر در سینماها نصب میگردیدند. آنچه به عنوان شیوه کار در پوسترهای سینمائی دیده میشد تأثیری بود که شیوه پوسترهای آمریکائی و به ویژه در این اواخر پوسترهای هندی بر طراحان ما گذاشته بود.
2- شیوه پوسترهای سیاسی که در آنها تأثیر پوسترهای سیاسی زمان جنگ جهانی دوم به ویژه نوع پوسترهای روس آن مشهور بود این شیوه نیز تا چندی پیش ادامه داشت سپس تحت تأثیر موج جدیدی که در گرافیک ما آغاز شد راه دیگری پیدا کرد.
3- شیوه پوسترهای تجارتی با آنکه در جهت سلیقه سفارشدهندگان عامهپسند پیش میرفت اما کموبیش دیدی اروپائی در لابهلای آن دیده میشد که این خود ناشی از تأثیر اعلانات تجاری روزنامهها بود که اکثراً از آگهیهای اروپائی تغذیه فکری میشدند از اواسط سالهای 1340 تا 1350 امکاناتی که بعضی از مؤسسات دولتی چون کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان و سپس سازمان تلویزیون ملی ایران و بعد وزارت فرهنگ و هنر دو اختیار طراحان گذراندند شکل امروزی و جدید فوران کرد و به راحتی زمینههای فرهنگی و هنری را بر اختیار خود نمایی و تجربیاتی خود گرفت و حتی بر زمینه پوسترهای تجاری و سپس سیاسی و سینمائی تأثیر ژرفی نهاد.