فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:164
چکیده:
پدیده گیتس
بیل گیتس در سن ۴۳ سالگی ثروتمندترین مرد جهان بود. او از سن ۲۰ سالگی تاکنون رئیس شرکت مایکروسافت بوده است که ارزش آن چیزی در حدود ۵۰ بیلیون دلار است (گرچه خود گیتس تاکید دارد که بیشتر پول وی در سهام مایکروسافت صرف شده) و ثروت او به اندازهای است که خارج از درک مردم است. به این دلیل ثروت وی هم مایه رشک ما است و هم کنجکاوی ما را برمیانگیزاند.
گیتس پدیده قرن بیستم یعنی بزرگترین غول کامپیوتری میباشد. دوستان و آشنایان از قدرت پول وی شگفتزده شدهاند و این شگفتزدگی موجب سرگرمی متداول دربارها و رستورانها گردیده است. این باور که هرگز رهبر تجاری دیگری آنقدر پول نداشته جالب و وسوسهانگیز است. درواقع، افراد بازرگان خیلی ثروتمندی از قبیل هنری فورد و جان دی راکفلر وجود دارند ولی ثروت گیتس فقط بخشی از جذابیت اوست. طلوع
برقآسای گیتس همراه با شهرت و اقبال وی موید ظهور یک نظم تجاری جهانی جدید است نظمی که تحت تسلط رده دیگری از رهبران تجاری قرار دارد. میتوان آنها را آدمهای غیرحرفهای در امور کامپیوتر یا Nerds نامید ولی آنها چیزهایی را میدانند که بیشتر ما از آنها آگاهی نداریم. آنها نیروی بالقوه فنآوری جدید را به گونهای درک میکنند که مدیران همه فن حریف سنتی فکرش را هم نمیتوانند بکنند. آنها در مورد چیزهایی که ما واقعا درک نمیکنیم خیلی خیلی زیرکاند و این زیرکی همه ما را ناراحت میکند.
وقتی که نوبت به آینده میرسد آنها آن را به دست میآورند ولی ما به دست نمیآوریم. گیتس که از نظر فنی باسواد و از لحاظ روشنفکری نخبهگراست نشانهای از رهبران آتی میباشد. گرچه او در رد موند واشنگتن مستقر است احتمالا میتوان وی را از بزرگترین بازرگانان ناحیه سلیکون ولی (Silicon Valley) نامید. از نظر برخیها در شرکت مایکروسافت او یک چهره صوفیانه و تقریبا مذهبی است در حالی که از نظر دیگران در صنعت او ضدمسیح است. هر دو نظر غیرمتعارف به نظر میرسد ولی جای تردید نیست که نفوذ او تا چه اندازه قدرتمند میباشد. (با این همه سروصدا که درباره سوءاستفاده ادعایی از قدرت انحصار شده فراموش کردن آنچه در گذشته در دهه ۱۹۷۰ بر سر شرکت آیبیام آمد و هدف تحقیقات ضد تراست بود، آسان میباشد). با همه این احوال، حافظه ضعیف میشود. امروزه ما شرکت آی- بی- ام را در مقایسه با شرکت مایکروسافت مقدستر تلقی میکنیم. ماهیت قدرت چنین است. یعنی ما از آنچه کمتر درک میکنیم ترس بیشتری داریم.
شما در شیوه مدیریت گیتس سرنخی از سبک رهبری در دانشکدههای بازرگانی نخواهید یافت. درواقع، استادان و کارشناسان مدیریت در مورد آنچه رئیس هیئت مدیره مایکروسافت و مدیر اجرایی آن را اینقدر موفق ساخته به طور عجیبی ساکت هستند. شاید هم احساس حقارت و بیاعتنایی میکنند. گیتس سرانجام هاروارد را که در آن تحصیل حقوق میکرد رها نمود. دانشگاهیان بیشتر رهبران تجاری سنتی یعنی مدیران اجرایی سنتی را ترجیح میدهند.
پس ما برای شناخت آنچه این امر را قابل توجه و مهم میسازد به کجا باید مراجعه کنیم؟ کجا بهتر از خود دانشنامه مایکروسافت یعنی Encarta است؟ در این دانشنامه تحت مدخل گیتس، ویلیام، هنری سوم آمده که «بیشتر موفقیت گیتس در توانایی وی نسبت به برگردان دیدهای فنی به استراتژی بازار و آمیختن خلاقیت با بینش فنی بستگی دارد.» سرانجام آنچه بیل گیتس را متمایز از هر رهبر تجاری دیگر در تاریخ میکند احتمالا نفوذی است که او بر زندگیهای ما دارد. در حالی که قدرت غولهای پیشین معمولا در یک بخش یا صنعت متمرکز بود، قدرت نرمافزاری مایکروسافت چنگهای خود را در هر حوزهای از زندگی ما گسترانده است.
سلطانهای رسانهای مانند روبرت مرداک ما را ناراحت میکنند زیرا آنها قدرتی دارند که آنچه را که در روزنامهها و تلویزیونهایمان ظاهر میشود کنترل میکنند. ولی نفوذ افرادی که نرمافزار را مینویسند غیرقابل پیشبینی است. دانشنامه Encarta که مایکروسافت تولید نموده فقط نمونهای است از چند مورد که چگونه بیل گیتس و شرکتش در هر جنبه از زندگی ما نفوذ میکند. از اینکه ما از تسلط بازار نرمافزاریاش احساس ناراحتی کنیم تعجبی ندارد. اینکه از او بدگویی شود و مورد حمله قرار گیرد شگفتآور نیست. روی هم رفته، چندتا از رهبران تجاری فرصت بازنویسی تاریخ را پیدا میکنند؟
ولی در شرایط هوچیگری و ضدهوچیگری، بیل گیتس چه نوع فردی است؟ آیا او فردی تیزهوش است که اصولا فقط در کامپیوتر تیز و باهوش بوده و در زمان و مکان مناسب قرار گرفته، یا اینکه چیزی بدیمنتردرباره مردی وجود دارد که میتوانست به راحتی در دهه بیست زندگی خود کنارهگیری نماید یا بازنشسته شود ولی ترجیح میدهد که بیشتر روزها ۱۶ ساعت در روز کار کند.
داستانها در مورد گیتس ریاضیدان نابغه و برنامهنویس کامپیوتر و درباره سایر گیتسها، بازرگان بیرحمی که برای شکست یا سرکوب رقابت با تمام توان بیرون میرود، به طور فراوان وجود دارد. تنها با جدا کردن واقعیت از خیال میتوان شروع به کشف گیتس واقعی نمود. آنچه از این تحلیل به جا میماند یک تصویر به مراتب پیچیدهتر است.
این تنها یک داستان استعداد فنی و ثروت زیاد نیست، بلکه یک بینش قابل توجه تجاری و شور و شوق وسوسهانگیز برای بردن و پیروز شدن است. همچنین سرگذشتی است پیرامون یک سبک رهبری کاملا متفاوت از آنچه دنیای تجاری و کسب و کار قبلا به خود دیده است.
آنچه که بیل گیتس به رهبران تجاری آینده پیشنهاد میکند الگوی جدید است الگویی که ویژگیها و مهارتهایی را که خیلی مناسب برای چالشهای قرن بیست و یکم است گردهم میآورد. بیل گیتس با وجود همه خطاهایش مطالب زیادی برای یاد دادن نسل بعدی بازرگانان و مدیران دارد.
از زمان تشکیل مایکروسافت، گیتس این تصور خود را که روزی که روی هر میز و در هر خانه یک کامپیوتر باشد دنبال نموده است. (جالب اینکه شعار اصلی او عبارت بود از «روزی روی هر میز و در هر خانه یک کامپیوتر باشد که از نرمافزار مایکروسافت استفاده کند» ولی بخش آخر شعار این روزها از قلم افتاده چون که برخی افراد را ناراحت میکند)
اکنون با نگاهی به گذشته پی میبریم که گسترش کامپیوترهای شخصی از اداره به خانه تقریبا اجتنابناپذیر به نظر میرسد.
بازاندیشی و بازنگری موضوع خیلی خوبی است ولی همانطور که گیتس نشان داده آیندهنگری و دوراندیشی خیلی سودآورتر میباشد.
همچنین مهم است یادآور شویم که صفحات نمایش و صفحات کلید همه جا حاضر و فراگیرند که همه ما امروزه وجود آنها را بدیهی میپنداریم چند دهه قبل جزء داستانهای علمی تخیلی بود. در دهه ۱۹۶۰ هنگامی که آیندهگراها در آمریکا سعی کردند که روند شکلگیری اجتماع را در باقیمانده قرن پیشبینی کنند آنها طلوع و ظهور کامپیوتر شخصی (PC) را کاملا نادیده گرفتند. بنابراین این امر تصادفی نیست که گیتس جوان کتابهای علمی و تخیلی را به خود اختصاص دهد.
اینکه بیل گیتس به تنهایی مسبب بردن کامپیوتر شخصی به خانهها و ادارات در سراسر دنیا باشد و یا اینکه هنری فورد بانی ظهور و پیدایش اتومبیل بوده، نادرست است. ولی وجه اشتراک آنها در این است که آنها نقش اصلی و محوری در تبدیل تصورات به واقعیت بازی کردهاند.
گیتس با دگرگونی مایکروسافت و تبدیل آن به یک بازیگر مهم در صنعت کامپیوتر و استفاده از جایگاه برتر جدید برای ایجاد بستری جهت رشد خیلی زیاد در برنامههای کاربردی فکر خود را به منصه ظهور گذاشت. گیتس از همان ابتدا و خیلی زود دریافت که اگر بخواهد فکرش را به نتیجه برساند، لازم و ضروری است که یک استاندارد صنعتی ایجاد شود. او همچنین میدانست که اگر هرکسی زودتر و قبل از همه به آنجا برسد فرصت و شانس مهمتری برای داشتن قدرت در صنعت کامپیوتر خواهد داشت.
چند سال قبل از این که شرکت آی- بی- ام برای یافتن یک سیستم عامل در کامپیوتر شخصی جدیدش به گیتس نزدیک شود گیتس تاسف عدم وجود یک سیستم عامل مشترک را میخورد و پیشبینی میکرد که بدون یک سیستم عامل نیروی بالقوه کامپیوترهای شخصی شناخته نخواهد شد. مقالههایی که در آن زمان نوشت خبر از آن میداد که این فکر را بیش از هرکس دیگری در ذهن داشته است. با وجود آن، حقیقت این است که هنگامی که این فرصت دست داد گیتس آنچه را که میخواست به خوبی دید و آن را با هر دو دست گرفت. از آن موقع تاکنون او به همین نحو عمل کرده است.
در اوایل دهه ۱۹۸۰، گیتس طراح اصلی حرکت مایکروسافت از تولیدکننده زبانهای برنامهنویسی به یک شرکت نرمافزاری متنوع تبدیل گردید که همهچیز از سیستم عامل نظیر ویندوز گرفته تا کاربردهایی مانند Excel, Word همچنین ابزارهای برنامهنویسی را تولید میکرد. در این فرآیند او صنعت کامپیوتر را دگرگون کرد.
آنهایی که از او انتقاد میکنند و او را متهم به گرایشهای انحصارطلبانه میکنند ممکن است هر از چند گاهی درنگ نمایند و اینکه جایگاه انقلاب کامپیوتر شخصی در حال حاضر بدون دخالت به موقع و مصلحتجویانه بیل گیتس در کجا بود، فکر و اندیشه کنند. سرانجام، با تمام خطاهایش، جر و بحث کردن در مورد این ادعا که بیل گیتس نقش مهمی در هدایت دوران تکنولوژیکی جدید داشته سخت و دشوار است. همچنین یادآوری این نکته ارزشمند است که برخلاف بسیاری از افراد خیلی ثروتمند جهان، او هنوز به دنبال تلاش برای معاش است.
متخصصان کامپیوتر وارث زمین خواهند بود
گیتس یکی از معدود مدیران موسس، اجرایی و فنی در صنعت کامپیوتر شخصی است که باقی مانده و از نظر تجاری موفق بوده است. او براستی یک کارشناس حقیقی و متخصص کامپیوتر است.
ویلیام هنری گیتس سوم در ۲۸ اکتبر ۱۹۵۵ در شهر سیاتل از ایالت واشنگتن به دنیا آمد. والدینش به خاطر وجود کلمه سوم در نامش او را «تری» نامیدند و اعضای خانواده هرگز او را با نام دیگری صدا نکردند. گیتس متفکری استثنایی بود به طوری که در سن ۸ یا ۹ سالگی دانشنامه خانوادگی را از اول تا آخر میخواند. (شرکتش یعنی مایکروسافت بعدا اولین دانشنامه روی دیسک فشرده را در دنیا به نام انکارتا (Encarta) منتشر کرد.) ولی اولین هدیه واقعی او درباره ریاضیات بود که در آن ماهر بود.
بیل جوان همراه با شریک همیشگی و دوستش پل آلن قبلا و در سن ۱۲ سالگی شیفته کامپیوتر و درگیر پروژههای مختلف برنامهنویسی بود و برنامهنویسی را در سراسر دوره دبیرستان انجام میداد. او و آلن بعدا شرکت مایکروسافت را بنیان گذاشتند.
گیتس که دانشآموزی برجسته و باهوش بود برخلاف بیشتر کودکان باهوش، به نظر میرسید که در هر کاری که انجام میدهد بینظیر است. شور و شوق وی برای بردن و برنده شدن از همان سنین اولیه معلوم و آشکار بود. در لیک ساید، در مدرسه خصوصی و نخبهگرای سیاتل که برخی از تیزهوشترین دانشآموزان را در وست کوست آمریکا جذب میکند عشق وی به ریاضیات سبب دلبستگی و اشتغال ذهن او به کامپیوتر گردید. حتی در لیک ساید، بیل گیتس برجسته و ممتاز بود. از اینرو بچهها سربهسر او میگذاشتند زیرا او آشکارا خیلی باهوشتر از بقیه دانشآموزان بود.
به طوری که جیمز والاس و جیم اریکسون در کتابشان به نام هارد درایو خاطرنشان میکنند: «حتی در محیطی مثل لیک ساید که بچههای باهوش در خور احترامند، دانشآموزی به تیزهوشی گیتس از سوی تعدادی دیگر از دانشآموزان مورد تمسخر قرار میگیرد.»
بنابه گفته یکی از همکلاسیهای گیتس که اکنون یک معمار برجسته در سیاتل است: «گیتس اغلب با بچهها در اتاق کامپیوتر معاشرت میکرد.» او از نظر اجتماعی بیعرضه و در بین دیگران معذب بود. ذهن این پسر کاملا مشغول علاقه او به کامپیوتر بود. به ندرت دیده میشد که تنیس بازی کند ولی نه زیاد چیز دیگر. در ابتدا من از گیتس و سایرین در اتاق کامپیوتر ترس داشتم و تا حدی حتی آنها را به صورت بت در میآوردم. ولی بعدا متوجه شدم که آنها به قدری احمق هستند که نخواستم دور و بر آنها باشم. بخشی از علتی که من از کار کامپیوتری خارج شدم آنها بودند… آنها از نظر اجتماعی خیلی خشک و متکبر بودند و من واقعا نمیخواستم که اینطوری باشم.»
آیا مصداق ضربالمثل «گربه که دستش به گوشت نمیرسد میگوید بو میدهد» نیست؟ شاید اینطور باشد. ولی آشکارا گیتس و همکلاسیهایش استثنایی بودند حتی طبق استانداردهای لیک ساید. تا سال سوم دبیرستان گیتس از نظر کامپیوتربازان جوانتر لیک ساید چیزی در حد یک کارشناس کامپیوتر محسوب میشد. او اغلب در اتاق کامپیوتر ساعتها جلسه دادگاه برگزار میکرد و داستانهایی درباره مزاحمان بدنام کامپیوتری بیان میکرد.
گیتس و برخی از دوستان کامپیوتریش گروه برنامهنویسان لیک ساید را که اختصاص به یافتن فرصتهای پولسازی برای استفاده از مهارتهای تازه به دست آمده برنامهنویسی کامپیوتر داشت تشکیل دادند. اکنون الگویی در حال پیدایش بود. همانطور که بعدا گیتس اظهار داشته: «من طرح دهنده بودم. من فردی بودم که گفت بیایید دنیای واقعی را فراخوانیم و سعی کنیم که چیزی را به آن بفروشیم.» در آن موقع او ۱۳ ساله بود.
رابطه نزدیک و فنی قابل توجه با آلن به مدت دو سال در سالهای آخر دبیرستان به نظر میرسد که در این زمان گسترش یافته باشد. نقش آلن در داستان مایکروسافت و در محفل کوچک طرفداران لیک ساید که شرکت استخدام نموده اغلب دست کم گرفته میشود. گیتس، آلن، کنت ایوانز و ریچارد ویلند- دو عضو دیگر گروه برنامهنویسان لیک ساید- اغلب در تمام طول شب ابتدا به یک کامپیوتر کوچک (Minicomputer) که مالک آن جنرال الکتریک بود متصل بودند و بعدا به کامپیوتر شرکت کامپیوتر سنتر متصل گردیدند گاهی اوقات تا ساعات اولیه صبح به خانه نمیرسیدند.
گیتس جوان که وقتش را این چنین صرف میکرد والدینش را نگران سرگرمی جدید پسرشان نمود. برای مدتی فعالیتهای او را از ترس اینکه مبادا لطمهای به درسش بزند متوقف کردند. تقریبا به مدت یکسال تمام، گیتس امتناع نمود. به عنوان نشانهای از اشتهای سیریناپذیر وی به دانش، توجه خود را به موضوعهای دیگر معطوف کرد. در این دوره، او شماری زندگینامه از جمله زندگینامه ناپلئون و فرانکین روزولت را خواند. او
گفت میخواستم بدانم که شخصیتهای بزرگ تاریخ چگونه فکر میکردند. او همچنین کتابهای مربوط به کسب و کار، علوم و رمان را مطالعه نمود. یکی از کتابهای مورد علاقه وی «گیرنده در چاودار» نام داشت که او بعدا گزیدههای بلندی از کتاب را برای دوستهایش از بر خواند. هلدن کالفیلد که شخصیت اصلی بود یکی از قهرمانهای او شد. ولی اجالتا هرگونه طرحی را که بیل جوان ممکن بود برای تشکیل یک شرکت نرمافزاری با دوست دبیرستانیاش و رفیق کامپیوتربازش به کار برد موقتا متوقف گردید. والدینش اصرار داشتند که او باید به دانشگاه برود؛ آنها احساس میکردند که همراه بودن او با دانشجویان دیگر برایش خوب است.
ضریب هوشی بالا و شور و شوق زیاد گیتس ورود او را به دانشگاه هاروارد حتمی نمود. در پاییز سال ۱۹۳۷ بدون این که سمت و سوی واقعی او مشخص باشد وارد معتبرترین محل یادگیری یعنی کمبریج، ماساچوست گردید.
بعدا او گفت که هاروارد رفت تا از افرادی که باهوشتر از او بودند چیز یاد بگیرد… و دلسرد و ناامید شد. اظهارنظر احتمالا به همان اندازه که در مورد خود عقیده بیل گیتس گفته میشود درباره هاروارد هم وجود دارد.
گیتس با انتخاب اولیه حقوق به عنوان رشته اصلی دانشگاهی ممکن است انتظار داشته که رد پای پدر حقوقدانش را دنبال کند. ولی درواقع، او علاقه چندانی به حرفه حقوق نداشت و پدر و مادرش در مورد اینکه پسر سرسخت آنها راه خود را خواهد یافت کمی شک داشتند. با وجود این، در رویاهای پرهیجان خود، هیچکدام از آنها نمیتوانستند تصور کنند که چه راهی در پیش روی پسرشان خواهد بود.
همچنان که معلوم شد گرفتن مدرک از هاروارد مدنظر نبود. در سال ۱۹۷۵ در حالی که هنوز در دانشگاه بود، گیتس برای یک نسخه از زبان بیسیک (Basic) که نوعی زبان اولیه در برنامهنویسی کامپیوتر است بار دیگر گروه خود را با پل آلن تشکیل داد. گیتس در سال ۱۹۷۷ با توجه به آمادگی دنیای جدید تصمیم گرفت که هاروارد را رها کند و به طور تمام وقت در شرکت کوچک نرمافزار کامپیوتر که با دوستش تاسیس کرده بود کار کند. این شرکت مایکروسافت نامیده شد.
از ترک تحصیل در دانشگاه هاروارد تا شکلک کامپیوتر
ظهور مایکروسافت هم سریع بود و هم بیوقفه. گیتس به زودی ثابت کرد که فردی است با درک مفاهیم فنی همراه با غریزههای عالی بازرگانی. هنگامی که بیماری باعث شد که آلن شرکت مایکروسافت را در اوایل دهه ۱۹۸۰ ترک کند، جایگاه گیتس به عنوان رهبر محکمتر شد. در نیمه دوم دهه ۱۹۸۰، شرکت مایکروسافت محبوب مرکز معتبر مالی وال استریت (Wall Street) گردید. از بهای سهام ۲ دلار در سال ۱۹۸۶، سهام مایکروسافت تا نیمه اول سال ۱۹۹۶ به ۱۰۵ دلار افزایش یافت و گیتس را میلیاردر و بسیاری از همکارانش را میلیونر کرد.
اما افزایش بهای سهام شرکت مایکروسافت خبر از یک نظم کسب و کار جدید جهانی میداد. تام پیترز کارشناس مدیریت میگوید هنگامی که ارزش بازار مایکروسافت از ارزش بازار شرکت جنرال موتورز تجاوز نمود دنیای تجاری دگرگون شد. در خلال نوشتن این کتاب در ۱۶ سپتامبر سال ۱۹۹۸، ارزش شرکت مایکروسافت در بازار از ارزش شرکت بزرگ جنرال الکتریک (GE) فراتر رفت و بزرگترین شرکت آمریکا گردید که ارزش آن در بازار به ۲۶۲ بیلیون دلار رسید.
گیتس و مایکروسافت عمدتا جدا نشدنیاند.
فلسفه کسب و کار
سرگذشت مایکروسافت تقریبا سرگذشت یکی از شرکتهایی است که رشدی سریع و بیوقفه در یکی از رقابتیترین صنایع جهانی داشته است. تحت رهبری بیل گیتس که شرکت را به کمک پل آلن در سال ۱۹۷۴ بنیان نهاد شرکت مایکروسافت با دو نفر آغاز به کار نمود و در حال حاضر بیش از ۲۰۵۰۰ نفر را در استخدام داشته و فروش آن افزون بر ۸/۸ بیلیون دلار در سال میباشد.
شرکت مایکروسافت موفقیت خود را ناشی از ۵ عامل زیر میداند:
– نگرش بلندمدت
– جهتدهی به نتایج
– کار گروهی و تلاش همه جانبه فردی
– دلبستگی به فرآوردههای خود و مشتریان و
– گرفتن واکنش مشتری به طور پیوسته.
شرکت افراد خیلی باهوش و خلاق را استخدام میکند و با ایجاد شور و شوق آنها را در چالش مداوم و شرایط کار عالی نگه میدارد. (دادن سهام جور واجور نیز کمک خواهد کرد.) با کمتر از ۸ درصد، تغییرات پرسنلی آن در صنعت فنآوری اطلاعات فوقالعاده پایین است.
با ایجاد محیطی آرام و دانشگاهی و بیزاری از نشانههای موقعیت اجتماعی با نگرش پرتوقع نسبت به کارآیی و تامین مهلتها متعادل میگردد. هنگامی که افراد شرکت را ترک میکنند، پژوهش مایکروسافت نظر میدهد که آنها به این علت این کار را کردهاند که چالش تمام شده است. ولی شاید آشکارترین آزمایش فرهنگ مایکروسافت این است که بسیاری از کارکنان اصلی و اولیه آن هنوز آنجا هستند و کار میکنند. افراد زیادی در سنین اواخر ۲۰ سالگی و اوایل دهه ۳۰ سالگی با استفاده از امکانات سهام شرکت میلیونر شدهاند. آنها به راحتی میتوانستند بازنشسته شوند یا کنار بروند ولی نرفتند.
به قول یک مدیر مایکروسافت «چه کار دیگری در زندگی خود میکردند؟ در کجا میتوانستند این قدر سرگرمی و لذت داشته باشند؟»
رمز و رازهای موفقیت
با تحلیل دقیق، ده رمز که موفقیت شرکت مایکروسافت و مدیران اجرایی استثنایی آن را توجیه میکند، آشکار میگردد. رمزهای انجام کسب و کار به شیوه بیل گیتس به قرار زیرند:
۱- در مکان مناسب و زمان درست دست به کار بزن
نسبت دادن موفقیت مایکروسافت به یک شانس و اقبال فوقالعاده یعنی تضمین قرارداد تامین سیستم عامل برای اولین کامپیوتر شخصی آی بی ام راحت و آسان است. ولی در این کار عوامل دیگری بیش از شانس و اقبال دخالت داشته است. گیتس اهمیت معامله آی بی ام را تشخیص داد. او میدانست که آن معامله میتواند تاریخ کاربرد کامپیوتر شخصی را دگرگون کند و او بیش از شش ماه به طور خستگیناپذیری کار کرد تا شانس موفق بودن را به حداکثر برساند.
۲- عاشق فنآوری باش
یکی از مهمترین جنبههای موفقیت مداوم مایکروسافت دانش و آگاهی فنی گیتس بوده است. کنترل تصمیمهای کلیدی و مهم در این زمینه به عهده وی بوده و در بسیاری از مواقع او سمت و سوی فنآوری را خیلی روشنتر از رقبایش تشخیص داده و همچنین آماده بوده که راه را نشان دهد.
۳- هیچکس را زندانی خود مکن
گیتس رقیب سرسختی است. هر کاری که کرده برنده شده. به عنوان یک معاملهگر، این کار او را یک مذاکره کننده فوقالعاده انعطافناپذیر میسازد. او استخوانی لای زخم باقی نمیگذارد و به طور آشکار در مورد رقبای کاری صحبت میکند.
۴- افراد خیلی باهوش را استخدام کن
«افراد دارای بهره یا ضریب هوشی بالا» اصطلاحی است در مایکروسافت برای باهوشترین افراد. از همان ابتدا، گیتس همیشه اصرار داشته که شرکت به بهترین ذهنها نیاز دارد. از اینکه افراد نادان از نظر فن شناختی به او صدمه نمیزنند خرسند است. در برخی جاها این کار به عنوان نخبهگرایی محسوب شده و انتقادهایی را برانگیخته ولی اثرات مثبتی داشته است. شرکت قادر به استخدام بسیاری از دانشجویان تیزهوش شده که مستقیما از دانشگاه به امید کار در بهترین شرکت جذب میشوند.
۵- رمز بقا را فراگیر
گیتس به راحتی میپذیرد که رقبایش بیشتر نبردهای بازرگانی را به خاطر اشتباهات خودشان باختهاند. آنچه او به ویژه در آن مهارت دارد فرار از دامهایی است که دیگران در آن میافتند و این در حالی است که او از فرصتهای ناشی از اشتباهات دیگران بهرهبرداری میکند.
۶- انتظار تشکر و سپاسگزاری را نداشته باش
بیل گیتس اهمیت داشتن دوستان را در جایگاههای بالا میداند. با وجود نبرد جاری او با تنظیمکنندگان ضد تراست آمریکا، گیتس تلاش کرده که نظر مدیران اجرایی شرکتهای فورچون ۵۰۰ را جلب نموده و گردهماییهایی از مدیران اجرایی در سیاتل و سایر شهرها در سراسر ایالات متحده برگزار میکند.
۷- جایگاه برتر را برگزین
بیل گیتس نوعی رهبر جدید در کسب و کار است. در طول سالیان، بارها نشان داده که گویا او نزدیکترین ارتباط را با غیبگوی صنعت کامپیوتر دارد. درک عمیق او از فنآوری به عنوان یک شیوه منحصر به فرد از ترکیب کردن دادهها به او توانایی ویژهای داده که روندهای آتی را دریابد و استراتژی مایکروسافت را هدایت و راهنمایی کند. این کار نیز مایه شگفتی در بین طرفداران مایکروسافت و مرعوب شدن رقبای آن شده است.
۸- همه پایگاهها را تحت پوشش قرار ده
عنصر مهم و کلیدی موفقیت مایکروسافت همانا توانایی آن در اداره و کنترل چند پروژه بزرگ به طور همزمان میباشد. خود گیتس یک فرد چندکاره اصلی است و گفته میشود که قادر به انجام چند گفتوگوی فنی به طور همزمان میباشد، این توانایی قابل توجه وی در روش و نگرش شرکت بازتاب یافته است. به عبارت دیگر مرتب در حال کشف بازارهای جدید و کاربردهای جدید نرمافزاری است. با این کار حذف کارهای بزرگ بعدی منتفی است.
۹- یک کسب و کار جمع و جور را تدارک بین
در پیوند با ارزشگذاری بازار سهام شرکت، مایکروسافت نسبتا شرکت کوچکی باقی مانده است. همچنین از نظر داخلی، شرکت همواره به بخشهای کوچکتر تقسیم شده تا مناسبترین محیط گروه بازرگانی را حفظ کند. گاهی اوقات، تغییرات به قدری سریع بوده که به نظر میرسد مایکروسافت تقریبا به طور هفتگی بخشهای جدید ایجاد میکند. گیتس به حفظ یک ساختار ساده اعتماد دارد تا او را قادر به حفظ کنترل شرکت کند. هر موقع احساس کند که خطوط ارتباطی در حال کشش یا نامشخص است او در ساده کردن ساختار تردیدی به خود راه نمیدهد.
۱۰- همیشه مواظب کارهایت باش
اکنون بیش از دو دهه است که گیتس در بالای سر کار و حرفه خود است. در این زمان او ثروتمندترین مرد جهان است که برای کسی که هنوز در اوایل دهه چهل سالگی خود است بد نیست. معذالک با وجود ثروت هنگفت و موفقیتهایش هیچ نشانهای از کم شدن فعالیت گیتس دیده نمیشود. او میگوید که با این «ترس پنهان» برانگیخته میشود که ممکن است کار بزرگ بعدی را از دست بدهد. او قصد تکرار اشتباهات سایر شرکتهای مسلط کامپیوتری نظیر آی- بی- ام و اپل (Apple) را ندارد.
________________________________________
boy iran
04-26-2007, 07:35 PM
George Eastman [بنیانگذار Kodak]
امروزه از «George Eastman» موسس کمپانی بزرگ «Eastman Kodak» به عنوان پدر صنعت عکاسی مدرن و نوین یاد میشود. او در سال ۱۸۵۴ در یکی از روستاهای «نیویورک» دیده به جهان گشود. پدرش «George Washington Eastman» در همان سال دانشکده اقتصاد «Eastman» را در «Rochester» بنا کرد و چند سال بعد خانواده را برای زندگی در آن شهر به «Rochester» برد. در سال ۱۸۶۲ درست زمانی که دانشکده در حال شکلگیری و رشد خود به سر میبرد، به ناگاه پدر خانواده از دنیا رفت و اندک سرمایهای را برای آنها به ارث گذاشت.
با پدید آمدن چنین شرایطی «George» که تنها پسر خانواده بود برای سرپرستی و حمایت مالی مادر و دو خواهرش مجبور به ترک تحصیل شد و راهی بازار کار گردید. ابتدا برای یک شرکت کوچک بیمه مشغول به کار شد و پس از آن به استخدام بانک محلی «Rochester» درآمد.
هنگامی که ۲۳ سال بیشتر نداشت یکی از همکارانش با مشاهده فعالیتهای خستگیناپذیر او پیشنهاد کرد که تعطیلات آخر هفته را به همراه مادر و خواهرانش به خارج از شهر بروند و به تفریح بپردازند. در میان کلام همکار دلسوز پیشنهادی مطرح شد که سرآغاز تحول زندگی «George» و تکنولوژی بشر به حساب میآمد. او گفت که برای ثبت خاطره آن روز گردش «George» دوربینی تهیه نماید و از خانوادهاش چند عکس یادگاری بگیرد.
اگر چه «George» دوربینی اجاره کرد اما هرگز تعطیلات آخر هفته را در بیرون از خانه نگذراند. سنگینی، حجم و گرانی مبلغ تهیه یک دوربین و یا حتی یک عکس تمامی فکر او را به خود مشغول ساخته بود. «آیا امکان ظهور دوربینی جدید با خصوصیات کاملاً متفاوت وجود ندارد؟»
از همان روز به مدت سه سال، شبها و در ساعات بیکاری او مدام در آشپزخانه خانه مشغول آزمایش موادی بود تا بتواند امولسیون ژلاتین را در جایگاه نگاتیو فیلم دوربین قرار دهد. سرانجام پس از یکسری آزمایشات مستمر و طولانی مدت او در سال ۱۸۸۰ توانست ماشینی با قابلیت کارایی با نگاتیو خشک جهت تهیه عکس اختراع نماید و به ثبت رساند.
یکسال بعد با کمکهای مالی «Henry Strong» کمپانی «Eastman Dry Plate» برپا شد و به سبب فعالیتهای شدید «George» در آن دیگر مجبور به استعفا از بانک شد. در سال ۱۸۸۴ فعالیتهای کمپانی «Eastman» که حال به یک کمپانی تولید فیلم تبدیل شده بود گسترش یافت و او توانست فیلمهای حلقهای را جایگزین نگاتیوهای شیشهای نماید که با استقبال بسیار بینظیری مواجه شد.
سرانجام در سال ۱۸۹۲ کمپانی «Eastman Kodak» افتتاح شد، کمپانی که با ظهور خود انقلاب بزرگی در صنعت عکاسی دنیا پدید آورد. اندکی بعد کمپانی «Kodak» توانست با بکارگیری چند نوآوری دیگر، دوربینهای سبک با کارایی بسیار ساده را با نام «Kodak» وارد بازار نماید. شعار آنها با فرستادن این دوربینها به بازار این بود: «شما تنها یک دکمه را فشار دهید، ما بقیه کارها را انجام میدهیم.» در مدت زمان بسیار اندکی دوربینهای عکاسی «Kodak» در سراسر جهان شهرت یافت و میزان تقاضای آن به شدت سرعت گرفت.
در همان فاصله زمانی ابتکار جدید «Eastman» برای پایهریزی ظهور فیلمهای متحرک در سالهای بعد نیز با سر و صدای بسیاری همراه شد. در سال ۱۸۸۸ هنگامی که «Eastman» نام «Kodak» را برای کمپانی و محصولات خود برگزید، از او سؤالات بسیاری در مورد علت انتخاب این نام پرسیده شد و او در پاسخ اظهار داشت که از دوران کودکی علاقه خاصی به حرف «K» داشته است و همیشه آن را حرف مورد علاقه و قدرت بخش خود می دانسته است. از نظر او انتخاب کلمهای که با این حرف شروع و با آن خاتمه مییابد، قطعاً خوششانسی و موفقیت فراوانی برای او دربر خواهدداشت.
در سال ۱۹۰۲ «George Eastman» که حال به یک ثروتمند مشهور تبدیل شده بود، تصمیم گرفت تا خانهای را که همیشه در خوابهای کودکیاش میدیده بنا نماید. از همین رو مشهورترین آرشیتکت آن دوران در ایالات متحده «J.Foster Warner» را به خدمت گرفت و ساخت خانه را آغاز نمود. خانهای به مساحت ۳۲۰۰ متر با ۵۰ اتاق و مجهزترین سیستم گرمایش، تلفن و برق و از همه مهمتر با طراحی داخلی طراحان کاخ سفید که هزینه ساختش مبلغی معادل ۳۳۵ هزار دلار آن زمان شد، ساخت.
از خصوصیات بارز «Eastman» میتوان به سخاوتمندی و علم دوستی او اشاره کرد. از آنجا که او در دوران نوجوانی به دلیل مصائب مالی و خانوادگی نتوانسته بود ادامه تحصیل دهد، در این دوران که صاحب مال و شهرت شده بود همواره به موسسات آموزشی کمکهای شایانی اهدا میکرد. او در دوران حیاتش مبلغی معادل ۲۰ میلیون دلار به موسسه تکنولوژیکی «ماساچوست» اهدا نمود. همچنین مرکز فنآوری «Rochester» مبلغی معادل ۶۲۵ هزار دلار در سال ۱۹۰۱ از «Eastman» به عنوان هدیه دریافت کرد. او همچنین هدیهای معادل ۲ میلیون دلار به هر یک از موسسات آموزشی «Tuskegee» و «Hampton» ارایه نمود.
«George Eastman» همچنین علاقه فراوانی به شهر «Rochester» داشت و با تمام قوا جهت پیشرفت و توسعه این شهر گام برمیداشت. بنای موسسه و انجمن «Chest» به عنوان دانشکده موسیقی این شهر و همچنین بخشیدن منزل مسکونی مشهورش پس از مرگ به دانشگاه «Rochester» از جمله این اقدامات به شمار میروند.
سرانجام در ۱۴ مارس ۱۹۳۲ این مخترع بزرگ و ثروتمند خیر دار فانی را وداع گفت. هنگامی که جسد او را به خاک میسپردند، آخرین جمله وصیتنامه او توجه همگان را به خود جلب کرد: «من کارم را انجام دادم. پس ماندن دیگر لزومی ندارد.»
اگر چه «Eastman» به این نتیجه رسیده که کارش را به اتمام رسانده است اما کمپانی صاحبنامش راه درازی را مقابل خود میدید. امروز کمپانی «Kodak» به عنوان یکی از بزرگترین تولیدکنندگان فیلمهای دوربین عکاسی در جایگاهی قرار گرفته که بدون شک روح بنیانگذار خود را راضی و خشنود در بالای سر خود مشاهده مینماید.
________________________________________
boy iran
04-26-2007, 07:36 PM
Mark Cuban [از فروش کیسه های زباله تا قرار گرفتن در لیست میلیادرها]
« Mark Cuban» در یک خانواده متوسط در «Pitts burgh» ایالات متحده متولد شد. از همان دوران کودکی و نوجوانی به دلیل وضعیت اقتصادی خانواده و همچینین به سبب علاقه فراوان خودش به تجارت به این عرصه قدم گذاشت. در سن ۱۲ سالگی کودکی دست و پا چلفتی با یک عینک ته استکانی در محله های اطراف کیسه زباله می فروخت. و اندک درآمد خود را صرف هزینه های ضروری کودکانه اش می کرد. در همان روزها بود که اصول اولیه تجارت را به خوبی آموخت؛ او دریافت که هیچ شغلی سبب کاهش اعتبار اجتماعی نمی شود و از سویی دیگر آموخت که برای کسب درآمد حتما نیازی نیست که انسان سرمایه کلان اولیه داشته باشد.
او که در مدرسه علیرغم مشکل بینایی و همچنین فرصت اندک برای درس خواندن به سبب کار روزانه اش توانسته بود. همواره بهترین نمرات را به دست آورد، به عنوان یکی از بهترین شاگردان مدرسه دوران تحصیلی را به اتمام رسانده و تصمیم به ورود به دانشگاه گرفت. رشته مورد علاقه او با بازرگانی بود و در سراسر ایالات متحده تنها ده دانشگاه تدریس این رشته را در اختیار داشتند. از میان این ده دانشگاه، کم هزینه ترین یعنی دانشگاه «Indiana» را برگزید وبرای ادامه تحصیل وارد آنجا شد. اگر چه«Indiana» در مقایسه با دیگران کم هزینه تر بود اما به هر حال دوران دانشجویی نیز خرج و مخارج خاص خود را داشت. و «Mark» برای تامین هزینه هایش به مشاغل گوناگونی روی آورد تا بتواند حداقل علاوه بر هزینه تحصیل، خود را از گرسنگی برهاند.
از همان سال اول با مشکلات فراوانی روبه رو شد: سنگینی هزینه ها و اجبار او برای روی آوردن به حرفه های مختلف از یکسو و رفتار خشن و ناملایم ناظم دانشکده از سویی دیگر هر لحظه او را تشویق به ترک تحصیل می کرد؛ اما علاقه او به بازرگانی توانست تا اخذ مدرک کارشناسی با بهترین نمرات او را همراهی سازدولی دیگر هر لحظه او را تشویق به ترک تحصیل می کرد؛ اما علاقه او به بازرگانی توانست تا اخذ مدرک کارشناسی با بهترین نمرات او را همراهی می سازد ولی دیگر تاب ادامه تحصیل برای MBA را نداشت. از همین رو به کارشناسی اکتفا کرد و از دانشگاه بیرون آمد.
با بیرون آمدن از دانشگاه «Cuban» تصمیم گرفت تا تمامی آموخته ها و تجربیات این سالهای سخت را به کار بندد. و تلاش خود را برای آینده ای روشن آغاز نماید. او که با نیاز بازار وقت جامعه به خوبی آَشنایی داشت تصمیم گرفت تا وارد وضعیت کامپیوتر شود، صنعتی که حتی کوچکترین اطلاعاتی در مورد آن نداشت! با بکار گیری تمامی زوایای اقتصادی و همچنین مطالعه بسیار در مورد مسائل ابتدایی این عرصه، «Cuban» در سال ۱۹۸۳ یک شرکت کامپیوتری با نام «MICroSolutinos» و با کاربری مشاوره کامپیوتری بنا کرد که در عرض چند سال به سرعت به اولین شرکت مشاوره و ادغام سیستم ها تبدیل شدو واز سالی ۱۹۹۰ این شرکت سالانه درآمدی معادل ۳۰ میلیون دلار به دست آورد. اما در آمد واقعی زمانی عاید«Cuban» شد که کمپانی بزرگ «COMPU Sever» اقدام به خرید شرکت«cuban » نمود ودر جریان این معامله سرمایه بسیار خوبی از آن او کرد.
با بدست آوردن این گنج باور نکردنی«Cuban» دیگر تمامی روزهای سخت گذشته را پشت سر گذاشته بود وحال تمامی رویاهایش را در عالم واقعیت می دید. او که در دوران کودکی همیشه آرزو داشت همانند اشراف زاده ها در گوشه ای بنشیند و از گذر زندگی لذت ببرد، تصمیمم گرفت تا کسب و کار را رها کرده و روزهای خوش زندگی را آغاز نماید.
از این رو به همراه یکی از هم کلاسی های قدیمی اش در «Indiana» خانه ای در «Dalls» خرید و هر دو به اتفاق هم به یاد آوری خاطرات تلخ و شیرین گذشته پرداختند. اگر چه «Cuban» خرید و هر دو به اتفاق هم به یادآوری خاطرات تلخ و شیرین گذشته پرداختند. اگر چه«Cuban» به طور فیزیکی به کار اشتغال نداشت اما ذهن او همواره درگیر مسائل متعدد بود. او که علاقه شدیدی به ورزش بسکتبال داشت، به خود می اندیشید که چرا نمی تواند بازی تیم های مورد علاقه اش را از رادیو دنبال نماید، همین فکر جرقه ای بود برای یک پدیده نوین! “چرا نمی شود شبکه های رادیویی و تلویزیونی را مستیما از طریق اینترنت دریافت کرد؟ ”
این سوال به تولد «Broadcast.com» در سال ۱۹۹۵ انجامید و در نتیجه آن«Cuban» به شهرت بسیار بالایی دریافت.
با روی کار آمدن«Broadcast.com» دیگر تمامی کاربران اینترنتی قادر بودند تمامی برنامه های داخواهشان را به طور مستقیم از طریق اینترنت دریافت کنند و این مساله شور و هیجان خاصی در میان مردم پدید آورد. چندی بعد در سال ۱۹۹۹ کمپانی «yahoo» این سایت را به مبلغ ۲ میلیارد دلار «Cuban» خرید و با این اقدام او را روانه لیست میلیارددرهای دنیا نمود.
حال او حتی از رویاهای کودکانه اش نیز فراتر رفته بود و دیگر نمی توانست با این سرمایه چه کند؟! ابتدا خانه ای به مساحت ۶۰۰۰ مترمربع در «Dallas» خریداری کرد وبعد یک هواپیمای شخص به قمیت ۴۱ میلیون دلار برای خرید و سرانجام بهترین هدیه زندگی اش را به خودش داد: خرید ساهم یکی از تیم های بسکتبال حاضر درNBA با نام «dallas Mavericks» به مبلغ ۲۸۰ دلار!
در ۱۴ فوریه سال ۲۰۰۰ با در اختیار گرفتن این تیم، می نماید.
عشق و علاقه فراوان او به این رشته ورزشی سبب شد تا او یک شبکه ورزشی تلویزیون را مختص به این تیم نمایدو همچنین در خطوط هوایی.America Airlines اقدام به بخش مسابقات این تیم می نماید. نکته قابل توجه در مورد تعصب بیش از حد به این رشته و این تیم آن است که او تا به این سن ازداوج نکرده و حتی قصد ازدواج نیز ندارد و چرا که او خود را در عقد تیم بستکبالش می داند وزندگی مشترکین با این تیم را به زندگی های رایج فعلی ترجیح می دهد!!
________________________________________
boy iran
04-26-2007, 07:37 PM
فرزاد ناظم [مدیر فنی سایت یاهو!]
امروزه تمامی کسانی که با دنیای اینترنتی در ارتباط هستند، نام «Yahoo» برایشان از نام برادر و خواهرشان نیز آشناتر است. در میان تمامی سایتهای ارتباطی موجود، دو سایت «Yahoo» و «Google» که از رقبای جدی و دیرین یکدیگر به شمار میروند، هر روز با بکارگیری متدهای جدید و روشهای آسان برای دستیابی کاربر به اطلاعات مورد نیازشان گام دیگری جهت پیشی گرفتن از حریف و درنهایت نزدیک شدن به دنیای الکترونیکی ایدهآل برمیدارند.
سایت «Yahoo» که بنا به گفته مسوولینش امروزه بیش از ۱۸۰ میلیون کاربر در سراسر دنیا دارد، در حال حاضر به عنوان یکی از بزرگترین بازارهای اطلاعاتی و تجاری مشغول به فعالیت است. اما این حجم بالای فنآوری و ارایه خدمات هرگز بدون حضور متخصصان خردمند و زبردست میسر نخواهد شد. متخصصانی که از ملیتها و نژادهای مختلف جهت رشد و شکوفایی دهکده جهانی دست به دست هم داده و برای پیشبرد اهداف بلند خود از هیچ تلاشی دریغ نمیکنند. یکی از این متخصصین به نام سرشناس، جوانی است ایرانی که شهره مهارت و ابتکار او مدیران سایتهای مختلف را برآن داشته تا از تواناییهای بینظیر او به بهترین شکل استفاده نمایند.
مهندس فرزاد ناظم، ۴۶ ساله، دارنده مدرک مهندسی کامپیوتر از دانشگاه پلیتکنیک کالیفرنیا که از ژانویه سال ۲۰۰۲ رسماً مدیریت فنی سایت یاهو را در اختیار گرفته است. مهندس ناظم از سال ۱۹۸۵ فعالیت حرفهای خود را در «SYDIS» آغاز نمود. در این مدت بر اثر شایستگیهای فراوانی که از خود به نمایش گذاشت توانست به سرعت پلههای ترقی را طی نماید و به مدارج مدیریتی دست یابد. در همین سال به کمپانی عظیم «Oracle» پیوست و در مدت ده سالی که در این شرکت فعالیت میکرد توانست سمت معاونت رسانهای این امپراطوری را از آن خود نماید و علاوه بر آن در دو نقش مسوول تقسیمات سرور شبکهای و همچنین به عنوان یکی از اعضای مدیریت کمیته فروش محصولات ظاهر گردد.
در مارس ۱۹۹۶ «ناظم» به یاهو پیوست و به عنوان یکی از اعضای اصلی مهندسی شبکه این سایت مشغول به کار شد. در کمتر از یکسال بنا به تشخیص مدیران یاهو، ناظم به بخش فنی سایت منتقل شد و در کمتر از یکماه این بار نیز توانست با تخصص خود مدیریت آن بخش را برعهده گیرد. در این سمت او مسوولیت رسیدگی به کلیه امور مربوط به فعالیتهای سایت، ارایه خدمات و مسایل فنی آن را برعهده داشت.
به عقیده بسیاری از همکاران ناظم، عامل اصلی موفقیتهای او اتکا به نیروی بشری برای انجام تمامی امور است. او بر این باور است که اگر عدهای که در یک مکان مشغول به کار هستند تمام توان خود را به کار گیرند، به طور قطع میتوانند به تمام اهداف خود دست یابند. به همین دلیل است که ناظم به هر بخشی و هر ارگانی وارد میشود، فوراً به مدارج بالا دست مییابد و به خوبی میتواند سکان هدایت اعضای تیم را در اختیار گیرد.
چند سال بعد یعنی در ژانویه سال ۲۰۰۲ اخبار رسمی حکایت از سمت جدید مهندس ناظم در سایت یاهو داشت. در این تاریخ او مسوولیت نهایی فنی این سایت را برعهده گرفت و فعالیت قبلی خود را گستردهتر ساخت. در این سمت او با بکارگیری تیمهای تخصصی قوی که اکثراً زیر نظر خود او آموزش دیده بودند، سعی دارد تا با تمام توان یاهو را به عنوان قدرت اول دنیای اینترنت به کاربران بشناساند و در این مسیر از هیچ تلاش علمی و تخصصی دریغ نمینماید.
نکته جالب در مورد فعالیتهای او در این بخش این است که قصد دارد تنها با کمک تیمهای تخصصی خودش و نه دخالت سرمایهگاران مختلف این راه را به مقصد رساند و عقیده دارد که دخالت دیگران که از تخصص کافی برخوردار نیستند سبب کاهش سرعت رشد خواهد شد. این باور او اگر چه به مذاق بسیاری از حامیان مالی سایت خوشایند نبوده است اما روحیه ایرانی و خستگیناپذیر این مدیر شایسته باعث شده تا همچنان مدیران یاهو از او به طور کامل حمایت نمایند.
باشد که در آیندهای نزدیک شمار بیشتری از هموطنان ایرانی را در نقاط کلیدی اقتصادی و علمی دنیا شاهد باشیم.
فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:69
چکیده تحقیق ۱
فصل اول ۲
مقدمه ۳
نظریه پژوهش ۴
اهمیت و ضرورت تحقیق ۶
اهداف کلی ۸
اهداف جزئی ۸
فرضیه های پژوهش ۹
سوالات پژوهش ۹
مفاهیم ۱۰
تعاریف نظری واژه ها ۱۰
فصل دوم – بررسی پیشینه یا ادبیات موضوع ۱۱
فلسفه ازدواج ۱۲
انتخاب همسر ۱۲
آثار ازدواج ۱۳
وظیفه مسئولان در قبال ازدواج جوانان ۱۵
معیار های گزینش امثال ۱۶
هدف ازدواج ۱۷
منشاء خانواده و تحولات تاریخی آن ۲۱
ضرورت در نظر گرفتن ملاک ها و معیار ها در انتخاب همسر ۲۲
معیار و ملاک های مشترک ۲۴
اشکال مختلف خانواده و خصوصیات آنها به اختصار ۲۸
فصل سوم – روش و متالوژی پژوهش ۲۹
روش تحقیق ۳۰
جامعه آماری ۳۰
نمونه آماری ۳۰
روش نمونه گیری ۳۰
ابزار تحقیق ۳۱
روش استخراج داده ها ۳۱
فصل چهارم – ارائه یافته های پژوهش ۳۲
پرسشنامه ۳۳
فصل پنجم – تفسیر و استنتاج نتایج پژوهش ۶۴
بیان مسئله پژوهش ۶۵
مشکلات و محدودیت تحقیق ۶۵
خلاصه تحقیق ۶۶
منابع ۶۸
چکیده :
بررسی علل و عوامل موثر بر ازدواج موفق دانشجویان عنوان پژوهشی است که پیش رو دارید . هدف از پژوهش حاضر شناخت علل و عوامل موثر بر ازدواج موفق دانشجویان بوده وسعی شده بعضی از معیار ها از نظر دانشجویان مورد بررسی قرار گیرد تا نمتایج حاصل از آن برای سایر دانشجویان مفید واقع شود . جامعه آماری تحقیق دانشجویان مجتمع علوم انسانی دانشگاه آزاد اسلامی مشهد و نمونه آماری 50 نفر از دانشجویان می باشند . روش تحقیق نیز توصیفی و جمع آوری اطلاعات با استفاده از پرسش نامه و مطالعات کتابخانه ای صورت گرفته و در آخر داده ها از طریق روش آمار توصیفی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است .
فصل اول :
طرح نظری مسئله پژوهش
مقدمه پژوهش :
یکی از نماد های مهم اجتماعی که به لحاظ اهمیت نقش و کارکردهای مختلف مورد توجه علمای مذهبی ، اخلاقی و صاحبنظران تعلیم و تربیت ، جامعه شناسی و روانشناسی قرار گرفته است . نهاد خانواده می باشد نهادی که بر اثر ازدواج یک زن و مرد پدید می آید و وجود فرزندان آن را تکمیل می کند .
خانواده عبارت است از کوچکترین مسئله اجتماعی که از زن و مرد و فرزندان آنها تشکیل میشود . خانواده هسته کوچکی از اجتماع در همه جوامع بشری بوده و در انتقال مواریث اجتماعی تاثیر زیادی داشته است .
خانواده اولین پایگاه انتقال عناصر فرهنگی به نسل جدید است و عاملی موثر در رشد و شکوفایی استعداد های آدمی و گسترش فرهنگ بشری به شمار می رود .
در فرآیند زندگی مواردی است که فرد باید از بین چند راه یک راه را انتخاب نماید گزینش یک راه از بین چند راه چنانچه با مطالعه و بصیرت انجام نگیرد ، ممکن استا نتایج مطلوبی در بر نداشته باشد. لذا کمک گرفتن از مشاور در انتخاب مناسب می تواند در توفیقات بعدی اثرات مفیدی داشته باشد .
عدم تعادل جنسی ، فشارهای اقتصادی و معیشتی تامین یک زندگی خانوادگی ، شرایط فرهنگی جامعه و سنت هایی که کاکرد مطلوب خود را از دست داده و بلکه کارکرد منفی پیدا کرده اند و امکان ازدواج درست و تشکیل زندگی خانوادگی پ=ایدار را برای خیل عظیمی از جوانان کشور دشوار کرده است . و بالاخره گروهی نیز با هنجار شکنی و بی وفایی ، ازدواج نا خواسته و نا مطلوب را در ظاهر ادامه می دهند اما با نوعی طلاق عاطفی ، دل گروهی دیگری دارند و آشیانه ای دیگر بنا می کنند.
نظریه ها :
1 – از نظر دورکیم علل و عوامل اصلی مربوط به ازدواج جوانان افزایش سطح توقعات و انتظارات جوانان ازدواج می باشد . { بررسی تطبیقی تغییرات ازدواج – مهدوی ص 46 }
2 – کنیزی : معتقد است در ساخت اجتماعی امریکا و انگلیس در واقع999999 هیچ چیز به اندازه مذهب بر الگوهای کنونی رفتار زوجیت موثر است . { جامعه شناسی خانواده – ساروخانی ص 46 )
3 – به عقیده لوگال تا پیش از ازدواج ، مذهب بر رفتار جوانان موثر است لیکن پس از زناشویی نا باوریهای دینی یکی از طرفین دشواری های فراوانی برای آنها فراهم می کند .
4 – به عقیده هالینگشد یکی از مهمترین عواملی که هنگام انتخاب همسر بر تصمیم فرد و جامعه اثر می گذارد اعتقاد دینی است . { ساروخانی ص 65 }
5 – بوساروبل معتقد است زناشویی میان زن و مردی که مذاهب مختلف دارند به دشواریهای شخصی و خانوادگی گوناگون می انجامد . { ساروخانی ص64 }
6 – آلن ژایرار معتقد است آگاهیهای جمعیت شناسانه درباره سن همسران به هنگام زناشویی آموزنده است و می دانیم که بیشتر اوقات ، افرادی با هم پیوند زناشویی می بندند که از لحاظ سنی به هم نردیک باشند . { ساروخانی ص 49 }
7 – کرونولد می گوید نظریه همجواری می پذیرد که ازدواج در میان اشخاصی که از نظر مکان به یکدیگر نزدیک هستند به مقیاس گسترده تری انجام می شود تا ازدواجی که کعلول تصادف باشد { ساروخانی ص 46 }
8 – لسلی : تحقیقات جامعه شناسان امریکایی نشان داده است که بیش از نیمی از ازدواجهایی که در شهر ها انجام شده بین کسانی بوده که در همسایگی و نزدیکی یکدیگر زندگی می کنند . { مهدوی ص 38 }
9 – نوک ورسی : اگر دو شریک ازدواج ، همسن باشند از نو ساختن سر نوشت بر مبنای خاطره مشترک پیوسته ، آسانتر انجام می گیرد . { مهدوی ص 41 }
10 – هر چه ارتباط اجتماعی اعضا به یکدیگر نزدیک تر باشد کنش متقابل بین آنها متواتر تر است { مهدوی ص 41 }
11 – به تمایل افراد هم قد برای ازدواج با یکدیگر تکیه می کرد ( پیر سون ) { ساروخانی ص 19 }
12 –کارسون : چون انتقادات شیوه نگرش اشخاص در سنین مختلف فرق می کند و افرادی که دارای سن متفاوت هستند در فرهنگ و اندیشه ایشان نیز متفاوت وجود دارد . لذا تفاوت وسیع سنی با خود تفاوتهای وسیع فرهنگ و جهان بینی را به همراه خواهد آورد و بر بقای زوجیت و سعادت زناشویی تاثیر خواهد گزارد . { ساروخانی ص53}
13 – هامیلیتون معتقد است میان سعادت خانوادگی و همگونی تحصیلات بستگی مستقیماً وجود دارد . { اعزاری ص98 }
14 – میشل ازدواج همسایگان نیز بسیار متداول است نیمی از ازدواجهای شهری ازدواج میان افراد یک محله است . { عزاداری ص 97 }
15 – لیچتر علاوه بر کلیه معیارهای هر جامعه ای ، معمولاً زیبایی ظاهر و صورت معیار مهم در انتخاب زن و نان آوری در انتخاب مرد است . { اعراز99 }
16 – کونیگ تنها افراد ممتاز طبقه پایین تر می توانند بر طبقه بالا راه بیابند یعنی از ویژگیهایی خاص بر خور دارند این ویژگی ها برای دختر ها زیبایی و محبوبیت عمومی آنها و برای پسر ها ورزشکار خوب بودن ، یا محصل نمونه بودن بود { اعرازی ص 97 }
اهمیت و ضرورت تحقیق :
علمای تربیتی و روانشناسی یکی از مهمترین نهاد های موثر در شد ، تربیت و رفتار آدمی را نهاد خانواده می دانند .
این سازمان اجتماعی اولین و با وام ترین عامل در تکوین شخصیت کودکان و نوجوانان است و تاثیر قابل ملاحظه ای در رشد جسمانی ، اجتماعی ، اخلاقی ، عاطفی ، عقلانی آنان داشته و دارد . در حقیقت فرد خانواده متولد می شود ، در سازمان خانواده زندگی می کند ، در مواقع نیاز به خانواده روی می آورد و در پرتو زندگی خانوادگی سکوت و آرامش می یابد .
خانواده هسته کوچکی از اجتماع در همه جوامع بشری بوده و در انتقال مواریث اجتماعی تاثیر زیادی داشته است . خانواده اولین پایگاه انتقال عناصر فرهنگی به نسل جدید است و عاملی موثر در رشد و شکوفایی استعداد های آدمی و گسترش فرهنگ بشری به شمار می رود.
بنابراین نهاد خانواده به لحاظ کارکردهای مختلف نظیر :
از اهمیت زیادی بر خوردار بوده ، تشکیل آن مورد نیاز و تاکید است در مکتب اسلام نیز ازدواج و تشکیل خانواده همواره و مورد تاکید قرار گرفته است . پیامبر اکرم (ص) فرموده اند که : « هیچ بنایی در اسلام محبوبتر از بنای ازدواج در پیشگاه خداوند متعال نیست »
اهداف تحقیق :
الف – اهداف کلی :
بررسی علل و عوامل موثر در ازدواج دانشجویان متاهل .
ب – اهداف جزئی :
1 – بررسی و تحلیل تاثیر عوامل در ازدواج .
2 – بررسی و تحلیل تاثیر عوامل اجتماعی .
3 – بررسی و تحلیل تاثیر عوامل اقتصادی .
4 – بررسی و تحلیل تاثیر عوامل جغرافیایی در ازدواج .
فرضیه های پژوهش :
1 – هرچه افزایش سطح توقعات و انتظارات جوانا بیشتر ، مشکلات ازدواج جوانان هم بیشتر .
2 – هر چه افراد مذهبی تر وقوع ازدواج زودتر
3 – هر چه شباهتهای جسمی دو طرف بیشتر ، تمایل افراد برای ازدواج بیشتر .
4 – هر چه تفاوتهای سنی کمتر ، بقای زوجیت بیشتر
5 – هر چه زن و مرد از نظر مکانی به هم نزدیک تر ازدواج موفق تر
6 – هر چه همگونی نحصیلات بین زن و مرد بیشتر ، سعادت خانوادگی بیشتر
7 – هر چه تمایل اشخاص به مادیات کنتر ، ازدواج ها با دوام تر
8 – تشریفات زیاد در مراسم عقد و عروسی مانعی است بر سر ازدواج جوانان .
9 – مشکل نداشتن سر پناه و مسکن از موانع دیگر در امر ازدواج می تواند باشد .
سوالات پژوهش :
1 – آیای سرح توقعات و انتظارات جوانان در امر ازدواج تاثیری دارد ؟
2 – آیا اعتقاد مذهبی جزء ملاک های اصلی برای ازدواج به حساب می آید ؟
3 – آیا شباهتهای جسمی در تمایل افراد به ازدواج نقش دارد ؟
4 – آیا سن از عوامل موثر در تاخیر ازدواج است ؟
5 – آیا نزدیکی مکانی در ازدواج نقش مهمی دارد ؟
6 – تفاوت سطح تحصیلات زن و مرد چه تاثیری در امر ازدواج دارد ؟
7 – آیا مادیات زیاد یکی از شاخصهای مهم در ازدواج است ؟
8 – آیا نداشتن سر پنا و مسکن یکی از موانع ازدواج است ؟
9- آیا تشریفات زیاد در مراسم عقد و عروسی و موانع ازدواج رابطه دارد .
فرمت:word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:235
پیشگفتار:
سخن از مدیریت در دین مبین اسلام است، مدیریتی که متاسفانه باید اعتراف نمود که در طول تاریخ از آن سخن زیادی گفته نشده است.
جامعهای که نام اسلامی را به همراه خود یدکی میکشد، نمیتواند در وادی مدیریت اسلامی قدم نگذاشته و از چشمه پر فیضان سیراب نگردد.
هر چند بعضی از صاحبنظران معتقدند که امروزه دستاوردهای علومی که در خدمت مدیریت قرار دارد، نیاز را به الهام از رهنمودهای نظری کم کرده است، ولی دقت نظر در مفاهیم آیات و اخبار و احادیثی که مدیران به استفاده از این دستآوردها سوق داده و راه را برای موفقیت سازمانها هموار میکند، نظری تلقی نمودن رهنمودهای قرآن را کاهش میدهد، بطوریکه قرآن کریم دائماً اهمیت تدبیر را برای انسان یادآور میشود تا اینکه او بتواند در انجام هر کار و حل هر مشکلی موفقیت حاصل نماید.
تدبیر در امور اجتماعی که شئون زندگی انسانها رادر بر میگیرد از اهمیت خاصی برخوردار است، و به همین سبب خداوند نیز در کتاب انسان ساز خود که توسط حضرت محمد مصطفی (ع) نازل شده به تدبیر کنندگان قسم یاد مینماید و اهمیت این امر را برای انسانها روشن میسازد.
همانگونه که در سوره النازعات، آیه ۵ به این موضوع اشاره کرد و میفرماید:
«فالمد برات امراَ»
«پس سوگند به تدبیر کنندگان»
ضرورت تدبیر، ضرورت مدیریت را آشکار می سازد، که در یک اهتمام جمعی، آن کس که زمام امور را با تمام اختیارات آن بدست میگیرد، چو نیکوست که از کیفیت اندیشه و تفکر نیز برخوردار باشد و برای بهبود حرکت جمعی بتواند تدبیر و اندیشه را در جامعهای که حرکت به سوی پیاده کرد احکام و فرآمین الهی دارد، بکار برد، تا بنای نظام خود را بر اسلام استوار سازد و بدینوسیله در انتخاب و انتصاب مدیران از هیچ تلاشی فروگذار نشود تا در عمل پیروز گردد.
فهرست مطالب:
عنوان صفحه
پیشگفتار
فصل اول: کلیات
۱- مقدمه
۲- معرفی موضوع تحقیق
۳- اهمیت تحقیق
۴- انگیزه و هدف از تحقیق
۵- روش تحقیق
۶- موانع و مشکلات تحقیق
فصل دوم: ضرورت شناخت انسان و رهبری از دیدگاه اسلام
۱- طرح بحث
۲- ضرورت شناخت انسان از دیدگاه اسلام و قرآن
۳- ضرورت شناخت رهبری و مدیریت برای انسان
۴- تحلیلی از رهبری و مدیریت در اسلام
فصل سوم: ضرورت شناخت سازمان از دیدگاه اسلام
۱- سازمان چیست؟
۲- فلسفه وجودی سازمانها
۳- مفهوم اسلامی سازمان
فصل چهارم: سیر تحول مدیریت در تاریخ زندگی انسان
۱- رهبری و مدیریت در جوامع باستانی
۲- نگرش بر جنبش مدیریت عملی
۳- بررسی مکاتب و تئوریهای مدیریت
فصل پنجم: بررسی معیارهای شایستگی مدیریت از دیدگاه اسلام
۱- طرح بحث
۲- معرفی معیارها
الف – تعهد
ب- تخصص
ج – کفایت
فصل ششم: بررسی شرایط و اوصاف یک مدیر موفق از دیدگاه اسلام
الف) طرح بحث
۱- اشراف مدیر
۲- قدرت مدیر
۳- قاطعیت مدیر
۴- مدیر مجری قانون
۵- کار امروز را به فردا نیداختن مدیر
۶- ایجاد جو تشویق و تنبیه
ب) معرفی عوامل موثر در موفقیت مدیر
۱- اختیار
۲- اعتماد به نفس
۳- تنظیم وقت و تقسیم کار
۴- ایجاد روابط صمیمانه انسانی
۵- گذشتهنگری
۶- آیندهنگری
۷- ابهامزدائی
منابع و مآخذ
منابع و ماخذ
۱- قرآن کریم
۲- نهجالبلاغه
۳- اصول کافی، فیض السلام محمد تقی جعفری
۴- وسائل الشیعه
۵- اسلام و مقتضیان زمان، شهید مطهری
۶- مقدمهای بر جهان بینی اسلام، شهید مطهری
۷- سیری بر اندیشههای اداری، علیرضا بشارت.
۸- تحلیلی از مدیریت اسلامی، غلامرضا اشرف سمنانی
۹- سازمان و مدیریت، علیمحمد اقتداری
۱۰- اصول مدیریت، لئونارد کازمایر، اصغر زمردیان.
۱۱- مجله دانش مدیریت، دانشکده علوم اداری و مدیریت بازرگانی.
فرمت:word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:120
فصل اول
مقدمه ۲
بیان مسأله ۳
اهمیت و ضرورت پژوهش ۷
اهداف پژوهش ۹
گزارههای تحقیق (سؤالها / فرضیهها) ۱۰
معرفی نوع متغیرها و تعاریف عملیاتی ۱۰
فصل دوم
مقدمه ۱۵
یادگیری از دیدگاه روانشناسی رفتارگرا ۱۶
یادگیری از دیدگاه روانشناسی شناختی ۱۸
نظریه رشدشناختی پیاژه ۲۰
نظریه یادگیری گشتالت ۲۲
نظریه یادگیری معنیدار کلامی ۲۳
نظریه پردازش اطلاعات ۲۶
راهبردهای شناختی – فراشناختی ۳۰
راهبردهای تکرار در تکالیف ساده یادگیری ۳۳
راهبرد مرور ذهنی در تکالیف پیچیده یادگیری ۳۴
راهبرد بسط دهی در تکالیف پایه ۳۶
راهبرد بسط دهی در تکالیف پیچیده ۳۷
راهبرد سازماندهی در تکالیف پایه ۳۸
راهبرد سازماندهی در تکالیف پیچیده یادگیری ۳۹
فراشناخت ۴۰
معلمان کارآمد ۴۶
پرورش مهارتهای فکری ۴۷
پرورش مهارتهای حل مسئله ۴۸
مهارتهای تدریس ۵۲
دستورالعملهای قبل از مطالعه ۵۷
دستورالعملهای بعد از مطالعه ۶۰
دستورالعملهای جهت گسترش حافظه ۶۱
دستورالعملهای بهسازی حافظه ۶۳
ادبیات پژوهش موجود در موضوع مورد مطالعه ۶۵
فصل سوم
۱-۳- روش تحقیق ۷۴
۲-۳- جامعة مورد مطالعه ۷۵
۱-۳-۳- نمونه مورد مطالعه و روش نمونهگیری ۷۵
۲-۳-۲- ملاک انتخاب نمونه ۷۶
۴-۳- ابزار پژوهش ۷۶
۱-۴-۳- معرفی ابزار ۷۶
۲-۴-۳- اعتبار آزمون ۷۸
۵-۳- روش نمرهگذاری ۷۸
۶-۳- روش تجزیه و تحلیل آماری ۷۹
فصل چهارم
میزان درآمد خانواده ۸۱
میزان تحصیلات پدر آزمودنیها ۸۲
میزان تحصیلات مادر آزمودنیها ۸۳
شغل پدر ۸۴
شغل مادر ۸۵
توزیع فراوانی دانشآموزان برحسب موفقیت تحصیلی ۸۵
میانگین انحراف استاندارد راهبردهای یادگیری در دو گروه موق و ناموفق ۸۷
بخش استنباطی ۸۸
رابطه بین راهبردهای یادگیری با پیشرفت تحصیلی در رشته ریاضی فیزیک با درس حسابان ۸۹
رابطه بین راهبردهای یادگیری با پیشرفت تحصیلی در رشته ریاضی فیزیک با درس فیزیک ۹۱
رابطه بین راهبردهای یادگیری با پیشرفت تحصیلی در گروه علوم تجربی با نمره درس شیمی ۹۲
رابطه بین راهبردهای یادگیری با پیشرفت تحصیلی در گروه علوم تجربی با نمره درس زیستشناسی ۹۳
رابطه بین راهبردهای یادگیری با پیشرفت تحصیلی در گروه علوم انسانی با درس جامعهشناسی ۹۵
نوع راهبردهای یادگیری که دانشآموزان موفق و ناموفق در رشته ریاضی بکار میبرند چیست؟ ۹۸
نوع راهبردهای یادگیری که دانشآموزان موفق و ناموفق در رشته علوم تجربی بکار میبرند چیست؟ ۹۹
تحلیل ممیز ۱۰۰
نوع راهبردهای یادگیری که دانشآموزان موفق و ناموفق در رشته علوم انسانی به کار میبرند چیست؟ ۱۰۱
تحلیل ممیز ۱۰۱
فصل پنجم
بحث و نتیجهگیری ۱۰۴
محدویتها ۱۱۲
پیشنهادها ۱۱۳
منابع فارسی ۱۱۴
منابع انگلیسی۱۱۷
محیط پیرامون ما با وجود افراد، اشیاء و رویدادهای متعدد ومتنوع بسیار پیچیده است بعلاوه کنش متقابل وتغییرات مداوم موجود در عوامل مختلف پیچیدگی فزایندهای را بر زندگی انسان تحمیل میکند. و انسان برای مقابله با این همه تغییرات بدنبال یافتن راهحلهای مناسب برای سازگاری است.
از آنجائیکه منابع خطر و ارضاء نیاز ما نیز پیوسته در حال تغییرند. لازمة زندگی پویایی در سازگاری ارگانیسم با محیط است. و فرایندهای یادگیری پویایی لازم برای ارگانیسم را فراهم میکند تا بتواند با شرایط محیطی گوناگون به زندگی خود ادامه دهد. یعنی علاوه براینکه محرکهای مختلف مثبت، منفی یا خنثی را بشناسد. رفتارهای مناسب مقابل هر کدام از محرکها را یاد بگیرد واین یادگیری به طرق مختلف از ابتدای زندی نوع بشر صورت گرفته است اما امروزه با تکامل زندگی بشر یادگیری عمومی و کسب دانش از طریق آموزش بخش مهمی از اطلاعات لازم برای سازگاری را در اختیار قرار میدهد. (السون[۱] و هرگنهان[۲]،۱۹۹۷)
حجم اطلاعات از هر نوع که باشد،چنان رو به افزایش است که هر فرد در هر شغل و مقامی برای رفع نیازهای فردی و شغلی خود نیاز به مطالعه و صرف وقت زیاد برای آن دارد. به این ترتیب مطالعه وسیلة ارتقاء نوع بشر و ابزار انتقال علم ودانش است. ولی متأسفانه در جامعة ما هنوز فرهنگ مطالعه به عنوان یک نیاز واقعی برای مردم به حساب نمیآید. و حتی دانشآموزان ودانشجویان ما نیز که مطالعه جزء اصلی و حرفه وزندگی آنهاست درست مطالعه نمیکنند. روش مطالعه فعال را نمیدانند، کند میخوانند، به اندازه کافی مطالب را درک نمیکنند، به خوبی به یاد نمیآورند. نمیدانند چه بخوانند؟ چگونه بخوانند؟ و چگونه به خاطر بسپارند؟ از همه بدتر نمیدانند که بد میخوانند و اینهمه باعث گریز از مطالعه و عدم یادگیری مناسب از آن است.
وقتی دانشآموزان تحت آموزش رسمی قرار میگیرند. پاسخهای متفاوتی نسبت به محرکهای محیطی از جمله فرایندهای یاددهی – یادگیری از خود بروز میدهند. برای درک تفاوتهای دانشآموزان در آموزش یکسان لازم است ویژگیهای ورودی یادگیرندگان مورد مطالعه قرار بگیرد. ویژگیهای عاطفی، فیزیولوژیکی و شناختی یادگیرندگان در نحوه واکنش آنها بر محرکها تأثیر دارد وشیوههای یادگیری[۳] از جمله این ویژگیهاست. و از موضوعاتی است که در دهههای اخیر به خصوص توسط نظریهپردازان شناختی مورد توجه واقع شده است.
امروزه نظریههای شناختی در یادگیری، به دنبال تبیین فعالیتهای پیچیده شناختی مانند درک مطلب، یادآوری وراهبردهای یادگیری هستند تا بدینوسیله بتوانند به سوالهایی مانند اینکه چگونه یادگیری اتفاق میافتد؟ چگونه میتوانیم درباره نحوه یادگیری خودآگاهی داشته باشیم؟ و چگونه مطالب آموخته شده در حافظه نگهداری میشوند پاسخ گویند.
یکی از دیدگاههایی که زیر بنای نظریات شناختی است رویکرد پردازش اطلاعات است. در این رویکرد به تبیین فرایندهای ذهنی اثر گذار از لحظه ورود اطلاعات تا یادآوری آنها پرداخته میشود. بدین ترتیب که ابتدا محرکهای محیطی (دروندادها) برارگانیزم (گیرندههای حسی) اثر میگذارند. سپس برای مدتی بسیار کوتاه (یک ثانیه) در حافظه حسی ذخیره میشود. بخشی که مورد توجه قرار میگیرند وارد حافظه کوتاه مدت میشوند و بقیه از بین میروند. اطلاعات وارد شده به حافظه کوتاه مدت با استفاده از راهبردهای یادگیری مانند مرور ذهنی[۴]، بسط دهی[۵]، وسازماندهی[۶] برای ثبتی پایدار به حافظه بلندمدت انتقال مییابند و در آنجا به صورت مقدارهای سازمان یافته برای تمام عمر باقی میمانند این نظام پردازش شامل دوبعد سخت افزار و نرم افزار است. ساختارهای حافظه حسی، کوتاه مدت و بلندمدت سخت افزارهای ذهن را تشکیل میدهند. که فطری بوده و در همه افراد یکسان است. و فرایندهایی مانند مرور وبسطدهی معادل نرمافزار هستند که افراد در چگونگی استفاده از آنها متفاوتند وبهرهگیری از آنها اکتسابی میباشد. (اتکینسون[۷] و شفرین[۸]،۱۹۶۸)
همانطور که گفته شد برای ثبت اطلاعات در حافظه بلندمدت از راهبردهای متنوعی استفاده میشود. این راهبردها بر دونوعند: الف- راهبردهای آموزشی ب- راهبردهای یادگیری (شکل ۱-۱)
- راهبردهای آموزشی: راهبردهایی که معلم برای ارائه یک مطلب در زمان خاص از آموزش بهره میگیرد.
- راهبردهای یادگیری: راهبردهایی که دانشآموز به طور فعال هنگام یادگیری به کار میبندد مانند مرور ذهنی، بسطدهی، سازماندهی، پیشبینی موارد ارائه شده نظارت فعال بر یادگیری خود
درحالیکه در آموزش معلم محور، یادگیری بر مربی و روشهای آموزشی اومتمرکز است با تبیین موجود در رویکرد شناختی مبتنی بر پردازش اطلاعات، تمرکز اصلی بر فراگیر و نحوة یادگیری اوست. واو را یک پردازشگر فعال می بیند ونه یک ثبتکننده منفعل اطلاعات. و این جاست که روش مطالعه،توانایی بهره گیری از مطالب، علاقمندی، هوش وحافظه یادگیرنده درگیر میشود.
۱- دانش معلم
۲- عملکرد معلم در خلال آموزش و چگونگی ارائه اطلاعات
۳- دانش فعلی یادگیرنده
۴- رفتارهای یادگیری و شناختی
۵- فرایندهای شناختی درونی در خلال یادگیری
۶- اکتساب دانش در خلال راهبردهای یادگیری و آموزشی
۷- رفتار ونتایج اندوزش و پردازش اطلاعات
شکل(۱-۱) چهارچوب فرایند آموزش –یادگیری به نقل از وین اشتاین و سایر (۱۹۸۶)
تحقیقات انجام شده در سالهای اخیر بیانگر اهمیت راهبردهای یادگیری در تسهیل فرایند یادگیری، یادسپاری و یادآوری است. و نقش تحول شناختی در استفاده از راهبردهای یادگیری مرورذهنی، بسطدهی، سازماندهی و نظارت بر درک مطلب را نشان میدهد. مثلاً میکن،[۹] بلومن فلد[۱۰] و هوی لی[۱۱] (۱۹۸۸) نشان دادند رابطه مثبت و معناداری بین راهبردهای یادگیری و معدل نمرات در دانشگاه است. در پژوهشی دیگر رود ولیکو[۱۲] (۲۰۰۲) متوجه شدند که آموزش راهبردهای یادگیری میتواند بر پیشرفت تحصیلی حتی بر یادگیرندگان خوب، تأثیر مثبت داشته باشد. وفلاول[۱۳] (۱۹۸۵) پیشنهاد میکند که با یاددادن به دانشآموزان که چگونه یاد بگیرند از طریق تدریس مهارتهای شناختی مانند چگونگی سازماندهی اطلاعات واصطلاح اشتباهات میتوان سطح یادگیری دانشآموزان را بالا برد.
علیرغم آنچه گذشت ما به طور معمول از فراگیرانمان انتظار داریم خوب درس بخوانند، مساله حل کنند و اطلاعات زیادی رابه خاطر بسپارند اما هیچگاه روشهای صحیح مطالعة حل مسأله و به خاطرسپاری اطلاعات را به آنها آموزش ندادهایم. دانشآموزان توانایی درک مفاهیم و کتابها را ندارند و پیشرفتشان اندک است. توانایی استنباط معنی از متن خواندنی را ندارند ودر استفاده از راهبردهای یادگیری ضعیفاند.
لذا محقق درصدد است با انجام این پژوهش راهبردهای یادگیری دانشآموزان موفق را بررسی کرده و با مقایسه راهبردهای آنان با دانشآموزان ناموفق، راهبردهای برتر را شناسایی کند و با پیشنهاد آن به مسوولین تعلیم وتربیت وبرنامه ریزان آموزشی گامی مؤثر در جهت غنیسازی آموزش و پرورش و حل برخی مشکلات آموزشی بردارد.
هدف اصلی آموزش آسان کردن یادگیری است. و یادگیری تغییر شناختی است که در ذهن یادگیرنده اتفاق میافتد وفعالیت هدفمند او موجب آن میگردد. بنابراین لازم است فرد یادگیرنده بعنوان عنصر اصلی این فرایند مورد مطالعه قرار بگیرد.
هوش، شخصیت، آموختههای قبلی، انگیزش و روش یادگیری وبسیاری دیگر از عوامل موجود در یادگیرنده در یادگیری اومؤثرند و شناخت هر کدام به تنهایی و در ارتباط با یکدیگر دانش ما را از یادگیری و گسترش میدهد. از جمله این عوامل راهبرد یادگیری فرد است یعنی روشها وفنون خاصی که او برای حل مسأله و پرورش اطلاعات به طور عمدی به کار میگیرد هر چند پژوهشهای متعدد قابل آموزش بدون این روشها را نشان دادهاند. (فلاول، ۱۹۸۸) اما اغلب معلمان و والدین تصور میکنند که دانشآموزان ودانشجویان به خودی خود روشهای صحیح مطالعه و به خاطرسپاری اطلاعات را کشف میکنند. بنابراین با وجود انتظار از دانشآموزان برای به خاطر بسیاری اطلاعات هیچ تلاشی برای آموزش و بهبود روشهای مطالعه ویادگیری برای آنها صورت نمیگیرد. به من دلیل پیوسته شاهد دانشآموزانی هستیم که برای یادگیری تلاش میکنند و ازشرایط آموزشی مشابه با دیگران سود میبرند، اما بهره کافی بدست نمیآورند. یعنی علی رغم تلاش موفق نمیشوند و پیوسته شکست را تجربه میکنند. این شرایط علاوه بر تحمیل هزینه گزاف و بیفایده ناشی از افت تحصیل وتکرارپایه، به آموزش و پرورش وخانواده منجر به خودپنداره منفی، عزت نفس پائین واحساس ناکارآمدی در دانشآموز میشود ودور باطل نمیتوانم ونمیخواهم را شکل میدهد وانگیزه او را برای یادگیری از بین میبرد، مضاف بر همه، تعامل مؤلفههای عاطفی یاد شده با مؤلفههای شناختی ناشی از عدم موفقیت ناکارآمدی و عدم بهرة مطلوب از آموزش را موجب میگردد. و این همه پژوهش در این زمینه را ضروری مینماید.
نکته دیگر که توجه به آن لازم به نظر میرسد اینکه، چگونگی پردازش اطلاعات در ذهن با موضوع یادگیری در تعامل است. و تحقیقات این ارتباط را نشان میدهند. بنابراین لازم است. راهبردهای یادگیری دانشآموزان در رشتههای مختلف درسی شناخته شده وراهکارهای مناسب برای ایجاد انطباق بین راهبرد یادگیری و موضوع درسی برگزیده شود. بعلاوه برای دستیابی به موفقیت تحصیلی وشغلی در آینده لازم است. افراد فرایند یادگیری ومطالعة خود را به طور هدفمند تحت کنترل در آورند. و با ایجاد انطباق مناسب بین راهبر یادگیری خود، موضوع درسی و رشته تحصیلی موفقیت را تجربه کنند. وانگیزه بیشتری برای مطالعه و یادگیری بیابند بنابراین انجام پژوهش که رابطة استفاده از راهبردهای یادگیری، پیشرفت تحصیلی و رشته تحصیلی را روشن سازد در جایگاه خود میتواند با ارزش باشد. تا راهکارهایی را در اختیار برنامه ریزان، مدیران والدین و دانشآموزان قرار دهد. و بهرهوری بیشتر را موجب گردد.
۴- اهداف پژوهش
هدف کلی این پژوهش، بررسی ارتباط بین راهبردهای یادگیری با پیشرفت تحصیلی دانشآموزان دختر پایه سوم متوسطه نظری میباشد.
۱- بررسی رابطه بین پیشرفت تحصیلی و راهبردهای یادگیری
۲- بررسی رابطه بین نوع راهبرد یادگیری و پیشرفت تحصیلی
۱-۲- بررسی رابطه بین راهبرد تکرار با پیشرفت تحصیلی
۲-۲- بررسی رابطه بین راهبرد سازماندهی با پیشرفت تحصیلی
۳-۲- بررسی رابطه بین راهبرد بسطدهی با پیشرفت تحصیلی
۴-۲- بررسی رابطه بین راهبرد نظارت با پیشرفت تحصیلی
۵- گزارههای تحقیق (سوالها/فرضیهها)
در این پژوهش به سؤالات ذیل پاسخ داده میشود:
۱- آیا بین راهبرد یادگیری و پیشرفت تحصیلی رابطه وجود دارد؟
۲- آیا بین نوع راهبرد یادگیری و موفقیت تحصیلی رابطه وجود دارد؟
۱-۲-آیا بین راهبرد تکرار و پیشرفت تحصیلی رابطه وجود دارد؟
۲-۲- آیا بین راهبرد بسطدهی و پیشرفت تحصیلی رابطه وجود دارد؟
۳-۲- آیا بین راهبرد بسطدهی و پیشرفت تحصیلی رابطه وجود دارد؟
۴-۲-آیا بین راهبرد نظارت و پیشرفت تحصیلی رابطه وجود دارد؟
۶- معرفی نوع متغیرها وتعاریف عملیاتی:
۶-۱- متغیرها
۱- متغیر مستقل: راهبرد یادگیری شامل ۴ نوع تکرار (مرور)، بسط و گسترش، سازماندهی ونظارت بر درک مطلب
۲- متغیر وابسته: موفقیت تحصیلی
۳- متغیر کنترل: پایه تحصیلی (سوم متوسطه نظام جدید)، جنسیت(دختر)
۶-۲- تعریف عملیاتی:
۱- دانش آموز موفق: دانشآموزان موفق به کسانی اطلاق میشود که نمرة آنها در دو درس اختصاصی مربوط به رشته تحصیلیشان ۱ انحراف معیار بالاتر از میانگین باشد.
۲- دانشآموزان ناموفق : دانشآموز ناموفق به کسی اطلاق میشود که نمره او در دو درس اختصاصی مربوط به رشته تحصیلی مساوی یا ۱ انحراف معیار پایینتر از میانگین باشد.
۳- راهبردهای یادگیری: فعالیتهای بالقوه آگاهانهای که فرد جهت تسهیل حافظه از آنها بهره میبرد. راهبردهای یادگیری مرکب از طیف بزرگ و متنوعی از فعالیتهای بالقوه آگاهانه شخص است که ممکن است به طور ارادی به عنوان وسیلهای برای هدف به یاد سپردنهای مختلف به کار میرود (فلاول[۱۴]، ۱۹۸۸، ترجمه ماهر۱۳۷۷)
راهبردهای شناختی آن دسته از راهبردهایی هستند که فرد برای پردازش اطلاعات مورد استفاده قرار میدهد. شامل تکرار و مرورذهنی، بسطدهی، سازماندهی و نظارت بر درک مطلب است. (وین اشتاین[۱۵] وسایر[۱۶] ۱۹۸۶، به نقل ازآزاد ۱۳۸۲)
۳-۱- راهبرد تکرار(مرورذهنی): مرحلة رمز گردانی اطلاعات به شکل معنایی در حافظه کوتاهمدت وانتقال آن به حافظه بلندمدت در اثر تکرار مطالب مانند تکرار ساده اسامی،تکرار یک متن درسی، حفظ طوطیوار و تمرین پراکنده.
در این پژوهش منظور از راهبرد تکرار نمرهای است که آزمودنی از سوالهای مربوطه کسب میکند و بالاترین نمره ۲۰ میباشد.
۳-۲- راهبرد بسطدهی: یادگیرنده به کمک راهبرد بسط وگسترش، بین آنچه از قبل میدانسته و آنچه قصد یادگیری آن را دارد پل ارتباطی ایجاد میکند. این کار از طریق افزودن جزئیات بیشتر به مطلب تازه، خلق مثالها یا مواردی برای ایجاد تداعی، عبارت سازی، خلاصه کردن و … انجام میشود.
دراین پژوهش منظور از راهبرد بسطدهی عبارت است ازنمرهای که آزمودنی از پاسخ به سوالات مربوطه کسب میکند وبالاترین حد آن نمره ۲۰ است.
۳-۳- راهبرد سازمان دهی:یاد گیرنده به کمک راهبرد سازماندهی برای ایجاد بسط معنایی نوعی چارچوب سازمانی را به مطالب آموختنی تحمیل میکند.این راهبرد شامل گروهبندی و نظم دهی مطالب،ایجاد سلسله مراتب و طرح نقشه مفهومی است.
در پژوهش حاضر منظور از راهبرد سازماندهی نمرهای است که آزمودنی از سؤالهای مربوطه کسب میکند وبیشترین نمره آن ۲۰ میباشد.
۳-۴- نظارت بر درک مطلب: این راهبرد شامل جلوگیری از عدم موفقیت در فهمیدن مطالب توسط یاد گیرنده است. بنابراین به منظور کنترل ونظارت بر پیشرفت خود پیوسته فرایند یادگیری خود را مورد ارزشیابی قرارمیدهد. از جمله موارد آن نظارت بر توجه هنگام خواندن، پرسیدن از خود به هنگام مطالعه و کنترل زمان است.
دراین پژوهش منظور از راهبرد نظارت نمرهای است که آزمودنی در پاسخ به سؤالات مربوطه به دست میآورد و بالاترین حد آن نمره ۲۰ است.
فرمت فایل : power point (قابل ویرایش)
چکیده :
یکی از ویژگی های دوران معاصر، سرعت و شتابی است که زندگی و کار به خود گرفته است.
براساس ویژگی های این دوره، حتی ادبیات، روزنامه نگاری و اطلاع رسانی نیز تغییراتی کرده است.
به عبارت دیگر در حوزه داستان نویسی، پس از رمان های چند جلدی دهه های نخست قرن بیستم، شاهد ظهور داستان های کوتاه هستیم، در حوزه روزنامه نگاری و اطلاع رسانی هم، خبرنویسی و ارائه اطلاعات با کمترین حجم و بیشترین اطلاعات از پیامدهای روزگار معاصراست. در این ارتباط ، 160 نکته کاربردی و اجرایی در مدیریت را برای مطالعه مدیران، سرپرستان و کلیه افرادی که به طور مستقیم با انسانها سروکار دارند، ارائه کرده ایم که می تواند چکیده دهها کتاب و اثر علمی مدیریتی در این خصوص باشد.